hosseingmn

Members
  • تعداد محتوا

    1,314
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط hosseingmn


  1. براي بار دوم از دوستان خواهش مي‌كنم كه براي مديريت اين بحث، برنامه‌ريزي بفرماين و سعي كنن با دسته‌بندي موضوعات، هم ترتيب به بحث بدن و هم جهت.

    آقا مصطفی اگه میشه زحمت این کار را خودت بکش که از همه توی این جور کارها با سابقه تری :|

    پس فكر ورود نيروهاي ايراني به خاك همسايگان رو هم فراموش بفرمايين.

    از بحث ورود نیروهای ایران به خاک همسایگان که بگزریم این امکان وجود داره که ایران بتونه با تربیت گروه های چریکی در خارج از مرزها و گسترش درگیری در صورت فرسایشی شدن جنگ سعی در عدم تمرکز قوای دشمن داشته باشه.
    نظر شما چیه؟
    راستی شما در مورد جنگ سایبرنتیک درصد موفقیت امریکا و ایران را تا چه حد برآورد می کنید؟

  2. هخامنشيان هم از اين لحاظ كه پايه هاي امپراطوري ايراني را گذاشتند و 400 سال بر اكثر نقاط متمدن جهان حكم راني كردند قابل ستايشند

    اگر سال 550 قبل از میلاد را که کوروش توانست اکباتان را فتح کند شروع امپراتوری هخامنشیان بدانیم و سال 331 قبلا از میلاد را که به قول چرند پردازان یونانی در این سال الکساندر مقدونی توانست ایران را به طور کامل فتح کند(گرچه بنده از پایه در این رخ داد شک دارم!!!) را غروب حکومت هخامنشیان بدانیم به راحتی مشخص می شود که حکومت هخامنشیان حتی به 3 قرن هم نمی رسد تا چه رسد به عدد عجیب 400 سال!!!

    بايد گفت ساسانيان كه حدود 800 سال هيچ قدرتي نتوانست شكستشان دهد

    اول می پردازیم به 800 سال!!!!
    ساسانیان تقریبا در اوایل قرن سوم بعد از میلاد به حکومت رسیدند و در سال 641 از صحنه روزگار محو شدند. حالا بیابید پرتغال فروش را؟؟!!
    شما تقریبا تمام مدت حکمرانی سلوکیان و پارتها را در بخششی شاهانه به سلسه های پارسی هخامنشیان و ساسانیان بخشیدید که از این رو به همراه ماجرای سمرقند و بخارا و خال هندو باید در کتاب رکوردهای گینس نوشته شود.
    حالا می رسیم به بی رقیب بودن ساسانیان.
    مثل اینکه شما ماجرای هراکلیوس و باج سنگینی که از ایران گرفت و با آن خرانه خالی بیزانس را پر کرد را فراموش کردید. شکست های ساسانیان از بیزانس در سال های 627 و 629 میلادی تا اندازه ای برای ایران سنگین تمام شد که ایران را به آماجی ساده در برابر اعراب تبدیل شد.

    و در ضمن من قول ميدم در ادامه از سرداران و داستانهايي هم در ادامه بنويسم كه هيچگاه نشنيده باشيد

    امیدوارم در ارسال مطالب بعدی دقت بیشتری کنید، در غیر این صورت مجبور به ویرایش و حتی قفل تاپیک خواهم شد.
    :|

  3. با سلام به دوستان من هم مثل آقا مصطفی از اینکه بعد از مدتها یک بحث جالب بو اصولی در حال شکل گرفتن است خوشحالم :| تقریبا اکثر تحلیل های دوستان را خواندم و باز هم تقریبا با اکثر نظرات دوستان مخصوصا سینا و MRG،newday موافقم. به نظر بنده حقیر جنگ زمینی برای امریکا با توجه به حیاتی بودن زمان و هزینه و همین طور تبعات گسترده آن در منطقه بسیار حساس بوده و قائدتا امریکا بسیار حساب شده دست به این عمل خواهد زده زیرا که در صورت اشتباه دامنه جنگ ممکن است به عراق و افغانستان و یا حتی جاهای دیگر هم کشیده شود پس به همین دلایل امریکا یک جنگ برق آسا و سریع را در دستور کار خود قرار خواهد ولی انجام این کار بدون توسل به به یک جنگ سایبرنتیک موثر منجر به شکست می شود. در جنگ سایبرنتیک اپتدا باید مناطق حساس و نقاط فرماندهی شناسایی و سپس با حملات موثر هوایی و موشکی نابود شوند تا قدرت پاسخگویی با حملات زمینی به حداقل خود برسد و به قول معروف نیروهای کشور دچار فلج و قطع نخاع شوند. تقریبا چنین چیزی را در جنگ دوم خلیج همیشه فارس دیدید و امریکا توانست به راحتی ارتباط شبکه فرماندهی عراق را با ارتش آن کشور قطع کند و سپس به راحتی پیشروی کند. اما در جنگ سایبرنتیک یک مهم واساسی وجود دارد و آن شناسایی همان نقاط حساس و فرماندهی است. شناسایی صحیح می تواند نتیجه جنگ را مشخص کند، در جنگ دوم خلیج فارس شناسایی به صورت کامل و صحیح انجام شد و در نتیجه حملات هوایی به قطع نخاع و فلج ارتش عراق منجر شد ولی در جنگ 33 روزه این مهم به صورت صحیح انجام نشد و در نتیجه شبکه فرماندهی حزب الله تا آخر جنگ به کار خود ادامه داد. در واقع یکی از دلایلی که امریکا در حمله زمینی به ایران دست دست می کند عدم اطمینان به شناسایی نقاط حساس و فرماندهی ایران است. البته روی آوردن ایران به شیوه نبرد موزایکی هم در تعلل بی تاثیر نیست.

  4. در روز کاری و در ساعت کاری چرا 10000 نفر از 40000 کارمند حضور نداشتند.

    و البته تمامی کارمندان یهودی در میان غائبین بودند :| به نظر دوستان تمامی این رویدادها اتفاقی بوده؟
    به نظر بنده که دست داشتن موساد و سیا در این حادثه از آفتاب نیم روز هم روشن تر است.

  5. newday
    ژاپن با این همه ادعا اف16 را با نام سامورایی F2 می سازد و کره جنوبی هم یک کپی ضعیف تر از این جنگنده را با نام T50 می سازد همان طور که چند سال پیش رژیم صهیونیستی از طرح اف16 استفاده کرد تا جنگنده لاوی را بسازد. برای تولید علم هوافضا بلاخره باید از یک جایی شروع کرد، که بهترین نقطه برای شروع ما جنگنده تایگر بود که منتهی به طرح جالب صاعقه و آذرخش شد که در نوع خود دستاورد مطلوبی است.

  6. Sotfan-Sooti

    يك مرد سياسى اول از همه بايد كلك و دو روى داشته باشه !

    دوست من بنده به هیچ وجه خدای ناکرده قصد مقایسه مولای متقیان امیر المومنین را با شخص دیگری ندارم اما اگر ایشان را به عنوان الگوی خود در تمام امور قرار دهیم می بینیم که این موارد که شما فرمودید خلاف نظر صریح ایشان است.

  7. حسين جان. صحيح مي‌فرمايين. ولي هميشه هم نمي‌شه به دشمنان چنگ و دندون نشون داد.
    سياست يعني گاهي با پتك و گاهي با گل جلو بريم. گاهي جلو بريم و گاهي عقب‌نشيني كنيم.

    آقا مصطفی حرف ها قبول، ولی جناب دکتر روحانی ظاهرا دوست دارد همیشه و همه جا به همه لبخند بزند که این جای اشکال است، طبق فرمایش خود شما لبخند و اخم هر کدام زمانی دارد که در حال حاضر زمان اخم است. شما که فراموش نکردید که تقریبا تمام دستاورد های دو دهه اول انقلاب از سیاست صدور انقلاب و دکترین ضربه اول بود و در زمان آقای خاتمی و دکتر روحانی ما مجبور به انتخاب گذینه ضربه دوم شدیم که آن هم در زمان خودش قابل قبول بود ولی آن بحث تنش زدایی که در تاپیک(ايران به پرداخت 33 ميليون دلار به خانواده اسرائيلي محكوم شد) فرمودید کاملا با شعارها و آرمانهای امام راحل مبنی بر صدور انقلاب تفاوت بنیادین دارد.
    دوست من بهتر است که الباقی این بحث را به پی ام یا یاهومسنجر یا تلفن موکول کنیم تا سعید هم نگران عواقب حرف های ما نشه :|