jackturbo

Members
  • تعداد محتوا

    709
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های jackturbo

  1. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/content313880423844521.jpg[/img][/align] [align=justify]ما كه شما را نديده‌ايم، ولي شنيده‌ايم كه خيلي مرد بوديد. مثل شما كم پيدا مي‌شود،اصلا مثل شما پيدا مي‌شود؟ مي‌گويند براي گذشتن از معبر مين با هم‌ديگر چانه مي‌زديد. قرعه‌كشي مي‌كرديد و اسم‌تان كه درنمي‌آمد همه چيز را به هم مي‌زديد و مي‌گفتيد: يك بار ديگر... و باز كه قرعه به اسمتان نمي‌شد، شاكي مي‌شديد و آخر سر بي‌قرعه مي‌رفتيد. مي‌رفتيد و از معبري بي‌بازگشت مي‌گذشتيد. معلوم نبود الله‌اكبرتان در قدم چندم در صداي انفجار مي‌پيچد و به آسمان مي‌رود، به آسمان مي‌رويد. ما كه شما را نديده‌ايم، ولي جايتان خيلي خالي است. سعيد ثعلبي يكي از همين آسمانيان بر زمين مانده است كه از قافله عابران معابر مين جا ماند، چون مردي نوبتش را به اصرار گرفت و به آسمان رفت و حالا او مانده و زمين و نگاهي كه به آسمان است. اگر اهوازي نيستيد حتما نمي‌دانيد كه منطقه خشايار يكي از گوشه‌هاي محروم شهر اهواز است. خانه‌هاي قديمي، خيابان‌ها و كوچه‌هاي قديمي، آسفالت قديمي، همه چيز قديمي است و انگار زمان از آن‌جا رد نمي‌شود. ثعلبي ساكن يكي از اين خانه‌ها است. او جانباز 70 درصد شيميايي و مجروح بمباران‌هاي گاز اعصاب است. اهل خاطره است، بيشتر از آن كه به سؤال‌ها جواب بدهد، دلش مي‌خواهد خاطره بگويد، از آدم‌هايي مي‌گويد كه ما آنها را نديده‌ايم، انگار مانده است تا از آنها بگويد. مي‌گويم: خوب، از كجا شروع كنيم؟! مي‌گويد: اول بگذار برايت يك خاطره تعريف كنم! حرف‌هايش را جا به جا نمي‌كنم، اين‌گونه تعريف كرد: سال 59 كه جنگ شد، رفتم بسيج ثبت نامم نكردند، گفتند سنت كم است. رفتم كميته انقلاب، قبول نكردند. آخر سر بسيج حميديه قبولم كردند. اين جانباز دفاع مقدس در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا منطقه خوزستان مي‌گويد: ما اهل بستان بوديم. بستان را هم كه عراق همان اول جنگ محاصره كرد. من پنهاني از بستان بيرون آمدم و خودم را به حميديه رساندم. در كرخه نور، مسئول ادوات بودم و يك مدت هم مسئول گردان شدم. آن موقع 16 سالم بود. گردان ما حدود 40 نفر بود. نزديك‌هاي عمليات بيت‌المقدس بود، سال 61. براي آن عمليات، بچه‌هاي شمال را هم آورده بودند. براي شروع، بايد مسير كرخه نور را پاك‌سازي مي‌كرديم. عراقي‌ها كرخه نور را مين‌گذاري كرده بودند. بچه‌ها همه داوطلب بودند كه از معبر مين رد بشوند و راه را باز كنند. همه اصرار مي‌كردند. آخرش قرعه‌كشي كرديم. دو بار قرعه زديم و هر بار اسم بچه‌هاي خوزستاني درآمد. صداي اعتراض شمالي‌ها بالا رفت. مي‌گفتند: ما مهمانيم، شما در خانه خودتان هستيد، بگذاريد ما برويم. ما چاره‌اي نداشتيم، گذاشتيم دوباره قرعه بيندازند، گفتيم مهمانند، بايد احترام بگذاريم. بالاخره آنها رفتند. ساعت يك بعد از ظهر بود كه آزادسازي كرخه نور را شروع كرديم، كرخه نور در شمال جفير قرار دارد. آن روز 50 نفر از بچه‌ها از روي مين‌ها رد شدند. انگار كه داغ هم‌رزمان نوجوان در دلش تازه شده باشد، با مكثي كه افسوس در آن تكرار مي‌شود، ادامه مي‌دهد: آنها مي‌رفتند و از ميدان مين رد مي‌شدند و راه را باز مي‌كردند. چاره ديگري نبود. مين‌ها ضدنفر بودند، مي‌كشتند، برگشتي در كار نبود. مسير 40 ‌متري را بچه‌ها يكي‌يكي رفتند و باز كردند. و من حساب مي‌كنم كه در هر متر حداقل يكي‌شان به آسمان رفته است. يكي‌يكي از زمين گذشته‌اند و به آسمان رفته‌اند. اولي در قدم اول، دومي بعد از او، سومي... و هر كدام كه پيش مي‌رفت پا جاي پاي كسي مي‌گذاشت كه لحظه‌اي پيش از او، جلوي چشمش در غبار انفجار مين ضدنفر گم شده بود. فكرش را بكن! صف كشيده بودند و پشت سر هم مي‌رفتند. يكي‌يكي. يكي مي‌رفت و وقتي صداي انفجار بلند مي‌شد و او كه رفته بود در غباري كه از زمين به آسمان مي‌رفت گم مي‌شد، بعدي پشت سر او مي‌دويد كه به نوبتش برسد. كه در غبار انفجار بپيچد و به آسمان برود. پاهايشان هواي آسمان را به سر داشته‌اند! مي‌گويد: معبر مين از خاك‌ريز مقدم خودمان بود به خاك‌ريز دشمن. بچه‌ها همه خوشحال بودند. عزم داشتند. الله‌اكبر و ياحسين (ع) مي‌گفتند و مي‌رفتند و از روي مين رد مي‌شدند و راه را باز مي‌كردند. عادت كرده‌ام بپرم توي حرف بقيه، ولي حالا با كلمه‌هاي تعجب‌زده‌اي كه از دهاني نيمه‌باز بيرون نمي‌پرند، ساكت گوش مي‌دهم. دوباره مي‌گويد: چاره نبود، بچه‌ها مي‌رفتند و راه را باز مي‌كردند. و انگار كه حواسش نباشد، آه مي‌كشد. يك خاطره كوچك هم بگويم؟ نزديك عمليات بدر بود. بايد راهي را به خاك‌ريز دشمن باز مي‌كرديم. 10 نفر بوديم، از ساعت شش صبح شروع كرديم تا شش عصر. يك گودال كنديم و شروع كرديم به حفر كانال كه بچه‌ها بتوانند از آن براي رسيدن به خاك‌ريز دشمن استفاده كنند. كانال را با بيلچه حفر كرديم. مي‌رود و پوستر قاب گرفته‌اي مي‌آورد. پوستر كنگره‌اي است در تجليل از شهدا. پس زمينه، آتش و خون است و در آسمانِ پوستر كبوتري است كه دارد پرواز مي‌كند و پيش‌تر، جوان رزمنده‌اي در تن‌پوشي خاكي و خوني، چشم به دوردست دارد. از سر و روي خسته جوان پوستر مردانگي مي‌بارد و شانه‌هايش كه تفنگ و قطار فشنگ به دوش مي‌كشد، استوار است و در چشمهايش چيز مبهمي است. عكاس ايسنا تا عكس را مي‌بيند، گل از گلش مي‌شكفد و مي‌گويد: اين عكسِ خيلي معروفي است! همه جا كار مي‌شود، مي‌شناسيدش؟ او هم مي‌خندد و مي‌گويد: عكس من است عكاس اين بار بلندتر مي‌خندد و مي‌پرسد: راست مي‌گوييد؟! تا امروز فكر مي‌كردم عكس يك شهيد است! اين عكس را داريد؟ عكاسي كه اين عكس را گرفت، يادتان هست؟ مي‌گويد: يادم نيست. توي جبهه بود. عمليات بود. يك عكاسي كه به جبهه آمده بود عكس را گرفت و رفت. ديگر نديدمش، ولي عكس را داشتم. از كنگره‌ها و جشنواره‌هاي زيادي سراغ اين عكس را مي‌گرفتند و دنبالش مي‌گشتند، من هم به آنها مي‌دادم. آخرين بار كه بردند ديگر برايم پس نياوردند. و باز تعريف مي‌كند: عمليات والفجر يك بود. نزديك هور بوديم، هورالعظيم. آن موقع مسئول دسته بودم. شبش خواب نداشتيم. ساعت سه عمليات را شروع كرديم و هور را آزاد كرديم. عمليات خوبي بود، موفق بوديم. اين عكس مال آن موقع است. خاطره‌هايش را پس و پيش تعريف مي‌كند. سال‌ها و يادها را ترتيب نمي‌دهد و هر ياد را از گوشه‌اي از دل مي‌گويد. آخر دل كه زير بار سال و ماه نمي‌رود! در عمليات اصلي خيبر شيميايي شدم. قبل از آن هم دو بار مجروح شده بودم، يك بار تركش خورد به دست چپم و يك بار هم موج انفجار مرا گرفت. هر دو بار در عمليات بيت‌المقدس بود، براي آزادي خرمشهر. مي‌پرسم: در عمليات بيت‌المقدس، دو بار مجروح شديد؟ بعد دوباره برگشتيد جبهه؟! مي‌گويد: آره! از بيمارستان نرفتم خانه، برگشتم خط. برادرم گفت بيا برويم خانه، بعد بر مي‌گردي. گفتم نه. از بيمارستان شركت نفت اهواز يك راست برگشتم خط. بعد هم عمليات خيبر بود. عمليات پرافتخاري هم بود. من روز دوم عمليات شيميايي شدم. آن موقع 18 ساله بودم. جاده بصره را در خاك عراق قطع و پيش‌روي كرديم. دشمن مرتب اهواز و خرمشهر را مي‌زد. مي‌خواستيم دشمن را از ميهن‌مان دور كنيم. با اين عمليات قصدمان اين بود كه توجه دشمن را از اهواز و خاكمان پرت كنيم تا كمتر به اهواز حمله كند. آن موقع‌ يك عزم ديگري بود، همه باافتخار و باشهامت پيش مي‌رفتند. و تعريف مي‌كند: آن روز چند نفر زخمي شدند. من با قايق، زخمي‌ها را از شط از جاده بصره به سمت ساحل خودمان مي‌بردم كه شط را بمباران شيميايي كردند. ما هم خبر نداشتيم كه اصلا شيميايي چي هست؟. ساعت 10 و نيم صبح بود. روي آب بوديم و آن جا هواي شيميايي را تنفس كرديم. بمب شيميايي را توي آب انداختند. نيزارها همه سوختند. دودش سفيد و غليظ بود و در هوا مي‌چرخيد. و دستهايش را در هوا مي‌چرخاند كه نشان دهد دود آن انفجار سهمگين چگونه در هواي شط مي‌چرخيد. وقتي به ساحل رسيديم يكي از بچه‌ها آتش گرفته بود و روي زمين افتاده بود. رفتم و با پتو خاموشش كردم. خودم هم بدنم مي‌سوخت. ما را بردند بيمارستان. بين مجروح‌هايي كه با قايق به ساحل رساندم، اسراي عراقي هم بودند. آن موقع استاديوم ورزشي اهواز شده بود نقاهت‌گاه مجروح‌هان شيميايي. ما را بردند آن جا و به ما دوغ دادند و شست و شو دادند و بعد هم منتقلمان كردند به بيمارستان نجميه تهران. دوران بستري‌ام سه ماه طول كشيد. بدنم تاول زده بود، احساس خفگي داشتم، خون استفراغ مي‌كردم. هنوز هم خون استفراغ مي‌كنم. چند روز پيش هم با چند تا از بچه‌هاي شيميايي ديگر تهران بوديم و ريه‌هايمان را شست و شو دادند. آنها كه شيميايي هستند، مي‌دانند. وضع ريه‌هاي ما اين‌طوري است. بعد از آن در شلمچه با گاز اعصاب مجروح شدم. آخرهاي جنگ بود. عراقي‌ها بعد از اين كه فاو را گرفتند، مي‌خواستند شلمچه را هم بگيرند كه ما آنجا بوديم. هواپيماها آمدند و ده‌ تا ده‌تا بمب‌هاي گاز اعصاب ريختند. ما توي سنگرمان بوديم، رفتيم ماسك زديم ولي ديگر فايده نداشت. سه نفر بوديم. تشنج كرديم. يكي از بچه‌ها، بچه تبريز بود، 12 ـ 13 ساله بود. سرش را محكم مي‌زد به ديوار. خون از سر و صورتش سرازير شده بود ولي هيچ چيز را احساس نمي‌كرد. فقط سرش را محكم مي‌زد توي ديوار. از شلمچه ما را آوردند اهواز و از آن جا بردند تهران. بيمارستان نجميه، بيمارستان بقيه‌الله، بيمارستان مصطفي خميني و بيمارستان جماران. براي مجروحتيم با گاز اعصاب نزديك شش ماه بستري بودم. حالا هم خيلي سخت است. بايد دارو بخورم تا اعصابم آرام بگيرد. عصباني مي‌شوم، خوابم نمي‌رود، شبها بيدار هستم. گاز اعصاب مغز را داغان مي‌كند، انگار يك چيزي توي سر آدم را مي‌خورد. حالا شب و روز قرص مي‌خورم، داروهايم هم همه خارجي هستند. مي‌پرسم: از كجا داروها را مي‌گيريد؟ مي‌گويد: از داروخانه بنياد، هزينه‌اش را بنياد مي‌دهد. مي‌گويم: خب، پس خوب است. مي‌گويد: آره، خوب است. بعد با خنده مي‌گويم: چي خوب است؟! اين همه بلا سرتان آمده! حالا مي‌گوييم خوب است كه دارويش هست! مي‌گويد: حالا خوب است كه دارو مي‌دهند! اگر دارو ندهند چه كار كنيم! و باز رد ياد را مي‌گيرد و مي‌رود: آن وقت‌ها وقتي بچه‌ها سر پست نگهباني مي‌رفتند، نفر بعدي را كه نوبتش مي‌شد بيدار نمي‌كردند و خودشان جاي بعدي هم بيدار مي‌ماندند و نگهباني مي‌دادند. بچه‌ها با هم انگار مثل برادر بودند. پوتين‌هاي همديگر را واكس مي‌زدند، لباس‌هاي همديگر را مي‌شستند، كسي نمي‌گفت اين لباس‌ كي است و آن لباس كي است. همه را با هم مي‌شستند. حال و هواي آن موقع خيلي خوب بود، پر از افتخار و عشق بود. شب عمليات همه حاضر بودند. همه مي‌خواستند بروند جلو. همه عشق خط مقدم را داشتند. خط مقدم خيلي سخت بود. بچه‌ها توي جنگ ديده‌اند، خط مقدم شوخي نيست. توي پشتيباني يا خط دوم و سوم مي‌شد زنده ماند ولي در خط مقدم با دشمن سينه به سينه بوديم، رو به رو بوديم. عراقي‌ها با تيربار اتوماتيك خط مقدم‌ ما را مي‌زدند. و بعد از بستان مي‌گويد: وقتي بستان را گرفتند، مردم را به زور بردند، زن‌ها و بچه‌ها را بردند. هرچه به مادرم گفتم بيا از اين جا برويم گفت نه، اين جا كشاورزي كرده‌ايم، زمين‌ها را كاشته‌ايم، بايد بمانيم. همه جا هم محاصره بود. من پنهاني از اهواز به بستان مي‌رفتم براي شناسايي و گرفتن اطلاعات. عراقي‌ها در بستان بودند. به بهانه خريد و فروش گاو و گاوميش با عراقي‌ها حرف مي‌زدم و اطلاعات مي‌گرفتم. يك بار لو رفتم و عراقي‌ها فهميدند كه من ايراني هستم و و به دنبالم آمددن. از صبح تا نصف شب در آب رودخانه بين نيزارها پنهان شدم و جان سالم به در بردم. عراقي‌ها دنبال مردها و جوان‌هاي بستان بودند كه به زور آنها را به عراق ببرند تا براي آنها عليه ايران بجنگند. همه پسرهاي 12ـ 13 ساله را هم بردند. بچه‌ها را مثل غنيمت جنگي مي‌بردند تا برايشان بجنگند. ‌ آنهايي را كه برده بودند، بعد از سقوط صدام به كشور برگشته‌اند. يكي از فاميلهايمان هم برگشته است. بعد از 20، 25 سال برگشته‌اند. در بستان خيلي‌ها كشته شدند. من خانواده‌ام را آوردم حميديه و برگشتم سوسنگرد. هنوز جنگ بود و با توپخانه و هواپيما سوسنگرد را مي‌زدند. وقتي از عروسي‌اش مي‌گويد صداي هلهله و شادي از جايي دور مي‌آيد: هيچ‌وقت خانه نبودم. سال 62 ازدواج كردم. يك هفته بعدش يك شب آمدند درِ خانه دنبالم و گفتند بيا برويم عمليات، من هم رفتم! عمليات خيبر بود، همان جا شيميايي شدم. خانمم هم چيزي نمي‌گفت. مي‌گفت: آزادي، برو. آن موقع همه خانواده در جبهه زندگي مي‌كردند. بعد سر تكان مي‌دهد و آهسته مي‌گويد: حالا خانمم هم عصبي شده، سه سال است، الان هم بيمارستان است. عكس‌هاي قديمي را پاره مي‌كند و طاقت هيچ چيز را ندارد. دستگاه اكسيژني گوشه اتاق است. براندازش مي‌كنم. مي‌پرسد: مي‌خواهي نشانت بدهم چه‌طور با آن نفس مي‌كشم؟ هر شب اگر اين دستگاه نباشد نمي‌شود نفس بكشم. دستگاه را روشن مي‌كند. وقتي دارد لوله پلاستيكي را به بيني‌اش مي‌برد دل ناخودآگاه مي‌گيرد. چرا؟ چرا بدون آن نمي‌شود شب‌ها نفس بكشد؟ او نفس مي‌كشد، نفس‌هاي پلاستيكي، و دستگاه با هر نفس مرطوب او صدايي دارد كه دل را فرو مي‌ريزد. تاپ‌تاپي غريب كه صداي دلهره دارد، كه اتاق ساده و كوچك خانه او كه پنجره‌اش پرده‌هاي گل‌دار دارد را شبيه اتاق سرد بيمارستاني مي‌كند با صداي دستگاه‌هايي كه تلاش مي‌كنند بيماري را زنده نگه‌دارند. دردها را انتخاب كرده است. خودش مي‌گويد: خودمان راهمان را انتخاب كرديم. خودمان خواستيم و رفتيم و مجروح شديم. من هم حالا با همين دردها تا آخر عمر ادامه مي‌دهم. مهدي، فرزند نوجوانش به ديوار تكيه داده و حرفهايش را گوش مي‌دهد: از خاطره‌ها و تجربه‌هاي جانبازها اين روزها كم استفاده مي‌شود. بايد مردم بدانند، بايد بچه‌ها بدانند. هرچه باشد بايد بگويند كه جانبازها ذخيره هشت سال دفاع مقدس هستند. بايد بگويند كه آنها كه رفتند، خودشان را براي دين و ناموس و كشورشان فدا كردند. و مي‌گويد: حالا بچه‌ها مثل بچه‌هاي زمان جنگ نيستند. اين بچه‌ها پرورش و هدايت مي‌خواهند، بايد كسي باشد كه راه آنها كه به جبهه‌ها رفتند را ادامه بدهد. اين بچه‌ها بايد از يك جايي شروع كنند، بايد به كشورشان وفادار باشند. ايثار و فداكاري بايد زنده بماند. و انگار از دفاعي كه كرده، دفاع مي‌كند دستش را به تاكيد به سوي آسمان مي‌برد و خدا را شاهد مي‌كند و مي‌گويد: ما در زمان جنگ در حالت دفاع بوديم. ما فقط از خاك خودمان دفاع مي‌كرديم. فقط به فكر كشور خودمان بوديم، مي‌خواستيم مرز خودمان را نگه‌داريم. خدا را شاهد مي‌گيرم كه بايد مرزهايمان را با قدرت نگه داريم. همين حالا هم براي دفاع از وطنم، خودم حاضرم از روي مين رد بشوم و فدايي بشوم. مي‌پرسم: اين خاك اين قدر عزيز است؟ مي‌گويد: خيلي. خيلي عزيز است. آخر سر كه به بدرقه‌مان مي‌آيد، مي‌خندد و به شوخي مي‌گويد: اگر شهيد شدم عكس مرا توي خبرگزاري‌تان بزن! و من به رفتن و نوبت فكر مي‌كنم، و به آسمان. گفت‌وگو از افسانه باورصاد[/align] منبع :http://www.dsrc.ir/Contents/view.aspx?id=2188
  2. خداوند رحمتش کند بنده هم شنیدم روحش شاد باد
  3. برادر راپتور کاملا" حق با شماست ولی نباید در حدی هم ضعیف باشه که باعث تضعیف قوای داخلی و عدم اطمینان مردم به قوای مسلح بشه
  4. دستت درد نکنه برادر گریپن خداوند اجرشان را بدهد ما که از توصیف آن لحظات عاجزیم.
  5. خبر دردناکی بود خدمت تمام خانواده های جان باختگان سانحه تسلیت عرض می کنم. خداوند روحشان را غرین مغفرت گرداند.
  6. راپتور جان دستت درد نکنه ولی عجب هلیکوپتری بوده حسابش رو بکن یکدفعه تو ارتفاع 3000 متری شاتون از موتور بزنه بیرون چی میشه
  7. jackturbo

    آموزش استفاده از گالری سایت

    سعید جان دستت درد نکنه توضحیات کامل و جامعی بود من که خیلی استفاده کردم. در ضمن خیلی وقته نبودی بچه ها شایعه ترورت رو توسط عناصر ضد میلیتاری مطرح کرده بودند که خدا رو شکر شایعه بود
  8. با سلام حضور دوستان عزیز و گرامی این سایت فاقد بخش موبایل است و خلاء ناشی از اون احساس می شه امروزه موبایل به عنوان یک وسیله لاینفک هر انسانی محسوب می شود و طبیعتا" آشنایی با چم و خم کارکردن با اون خیلی در استفاده صحیح از امکانات سخت افزاری و نرم افزاری از اون موثر است با اجازه مدیران محترم لینک دانلود کتاب الکترونیکی موبایل رو که به معرفی سیستم های عامل موبایل به صورت کاملا" ساده و دقیق پرداخته رو قرار می دهم امیدوارم دوستان استفاده لازم رو ببرند. مدیر محترم سایت هم خواهشا" یک قسمت برای ما موبایل بازها قرار دهند تا عقده ای نشویم. [url=http://www.4shared.com/file/117739967/2ad1860b/PDFsimbian.html]لینک دانلود کتاب[/url]
  9. jackturbo

    معرفی سیستم های عامل موبایل

    مروزه موبايل ها پيشرفتهاى بسيارى كرده اند. اگر يك نگاه كوچكى به پيشرفتهاى اين دستگاههاى كوچك بياندازيم تعاملى را بين تكنولوژى هاى مختلف را مشاهده مى كنيم كه با كنار هم قرار گرفتن آنها ، دستگاهى ساخته شده است كه در حد يك كامپيوتر جيبى عمل مى كند. آنها داراى لنزهاى پيشرفته براى گرفتن عكس و فيلم بردارى مى باشند؛ يك صفحه نمايش با دقت بالا و تمام رنگى دارند؛ مى توانند به راحتى از طريق بيسيم با لپ تاب ها ارتباط برقرار كنند؛ موزيك پخش كنند و حتى ايميل ارسال و دريافت كنند! پروتكل بلوتوث، WAP و مرورگرهاى موبايل، اين دستگاه كوچك را به يك ريز كامپيوتر تبديل كرده است. با يك محاسبه كوچك مشخص مى شود كه از اين پس ضعف هاى امنيتى و ويروس و كرمها براى اين ريز كامپيوتر جيبى فراوان خواهد شد. ويروس هاى گوشى هاى همراه ؟ در يك نگاه كوچك مشخص مى شود كه گوشى هاى همراه تمامى تكنولوژى هاى لازم براى شيوع انواع ويروس ها را در سال 2005 دارا مى باشند. آنها داراى پردازنده هاى مدرن ، تكنولوژى بيسيم بلوتوث هستند و قابليت انتقال داده از درون يك شبكه را دارا مى باشند. اين نقل و انتقال با زبان Java بسيار ساده‌تر شده است. با كمى تخمين، بيش از نيمى از اين گوشى هاى باهوش داراى سيستم هاى عامل Symbian مى باشند زيرا كه بسيارى از رهبران اين تكنولوژى همچون نوكيا ، اريكسون و ديگر شركت هاى بزرگ ، براى كسب محبوبيت خود از اين سيستم عامل استفاده مى كنند. طبق آمارهاى جهانى، در حال حاضر بيش از 32 درصد از جمعيت جهان داراى يك گوشى موبايل مى باشند يعنى چيزى در حدود 5/1 ميليارد نفر و همين امر باعث مى شود كه همه گيرى ويروس هاى موبايل امرى واقعى به نظر برسد. اما در سال 2005 اوضاع به چه صورت خواهد شد ؟ اولين ويروس موبايل براى سيستم عامل هاى Symbian در ژوئن 2004 ظاهر شد كه ويروسى بى ضرر بود. نسخه بعدى داراى خصيصه هاى قابل توجهى بود ولى باز هم يك ويروس كم خطر بود. هر دو آنها از تكنولوژى بلوتوث براى انتشار خود استفاده مى كردند. بلوتوث، يك تكنولوژى بزرگى است براى ارتباط ابزارهاى كوچكى كه نزديك به هم مى باشند . اما اين بزرگى ها، مضراتى را نيز به همراه خود دارد : اين پروتكل داراى برد كوتاهى مى باشد. اما با همين برد كوتاه بلوتوث به شما اجازه مى دهد موبايل ، PDA و كامپيوتر كيفى خود را به پرينترها متصل كنيد و همچنين داده هاى خود را در طول يك شبكه انتقال دهيد. انتشار ويروس هاى موبايل بسيار جالب مى باشند، زيرا كه مانند ويروس هاى انسانى با نزديك شدن افراد به يكديگر منتشر مى گردند! اما اين نزديكى انتشار ويروس را كمى محدود مى كند. اما گونه هاى ديگر آنها باهوش تر شده اند زيرا كه از تكنولوژى GPRS براى انتشار خود استفاده مى كنند و بعد از آن بلافاصله به دفترچه آدرس موبايل دسترسى پيدا كرده و خودش را در صورت امكان بدانها ارسال مى كنند. اما ويروس هاى موبايل چه هستند و چه قابليت هايى دارند؟ اين موضوع نيز هنوز مقدارى قابل شك و ترديد مى باشد. زيرا كه آنها از كارهايى همچون شماره گيرى از يك تا نهصد شماره در روز و يا كارهايى از قبيل اضافه كردن خريد هاى بى مورد و بعضا بسيار هنگفت به سبد كالاى شماره كاربر، آنها را مورد تهديد قرار مى دهند. البته اين موارد نيز در كشورهاى مختلف متفاوت مى باشد . مثلا در كشورهاى آسيايى كه هنوز اينگونه تكنولوژى ها در حال تست مى باشند، حملات ويروس هاى موبايل بسيار كمتر از كشورهاى اروپايى و ايالات متحده مى باشد. بايد گفت كه در جايى كه تجارت الكترونيكى وجود دارد حتما خطرات اينترنتى و ويروس ها نيز فعاليت مى‌كنند. اگر اين تجارت با تلفن هاى موبايل ، همراه باشد ، براى بسيارى از تجار از دست دادن و يا از كار افتادن اين دستگاه كوچك قدرتمند، بسيار خسارت بار مى تواند باشد. اگرچه در حال حاضر، تهديدات خطرناكى اين صنعت نوپا را تهديد نمى كند ، اما پيشگويى ها حاكى از آن است كه بايد در آينده اى نه چندان دور براى امنيت اين دستگاه كوچك ، چاره اى انديشيد و راهكار ارائه داد. همچنانكه در گذشته در سيستم هاى روميزى اين اتفاق افتاد در موبايل ها نيز همراه با پيشرفت سيستم هاى عامل آنها و نزديك تر شدن تكنولوژى هاى آن به يكديگر ، ويروس ها و كرم هاى موبايل نيز پيشرفت خواهند كرد و بسيار سريع تر از حال حاضر خود را منتشر خواهند كرد. شايد يكى از دلايلى كه ويروس هاى موبايل فعلى قادر به پخش گسترده خود نيستند اين است كه گونه هاى مختلفى از سيستم هاى عامل ، شبكه ها و تكنولوژى هاى مختلف براى موبايل ها وجود دارد كه مانع از گسترش ويروس ها مى شود يعنى درست برخلاف مشكلى كه در حال حاضر كاربران اينترنت با آن مواجهه هستند: شبكه اى يكسان با سيستم هاى مشابه ! چيزى كه شايد در آينده موبايل ها نيز با آن مواجهه شوند ! با وجود آخرين 30 ويروس موبايل براى سيستم عامل Symbian ، روزى فرا خواهد رسيد كه كاربران مشاهده مى كنند كه چگونه اين ويروس ها مى توانند به راحتى و در كمترين زمان ممكن، به كمربند هاى چرمى آنها نفوذ كنند ! برای دسترسی به آنتی ویروس های خوب از سایت های زیر استفاده کنید: http://www.kamyabonline.com/modules.php?name=News&new_topic=79 یک پکیج 26 تایی از آنتی ویروس های قوی و کارآمد: http://mihandownload.com/2009/06/_26_mobile_antiviruses_all_ver.php و در ضمن این مطلبم بخونید بد نیست: درباره ویروس های موبایل بیشتر بدانید شما حتما از خطراتی که کامپیوترتان را تهدید می کنند مانند ویروس ها و تروجان ها و ... آگاه هستید اما در سال های اخیر علاوه بر کامپیوتر های خانگی ، تلفن های همراه و کامپیوتر های جیبی نیز در خطر آلوده شدن قرار گرفته اند که این امر نشان دهنده گسنرده تر شدن فعالیت های ویروس نویسان است . با توجه به فعالیت های ویروس های جدید دیگر می توان گفت که اگر به امنیت اهمیت ندهید حتی تلفن همراه ، در جیب هایتان نیز در امان نخواهد بود و اطلاعات شخصی شما هر لحظه در خطر از بین رفتن و یا به سرقت رفتن هستند . با این وجود و با نگاهی به ویروس های موبایل که تا به حال آمده اند می توان به این نکته تاکید کرد که هنوز این ویروس ها ، به اندازه هم خانواده های خود در کامپیوتر های شخصی خطرناک نیستند . حال شاید یک سوال پیش بیاید که آیا در حال حاضر این برنامه های مخرب خطر جدی به حساب می آیند ؟ آیا باید همانند کامپیوتر هایمان از وسایل دیگر نیز به شدت مراقبت کنیم ؟ در جواب می توان گفت که اگر چه حملاتی که توسط ویروس ها بر روی تلفن های همراه انجام شده چندان قدرتمند و گسترده نبوده است ، اما همواره این خطر وجود دارد که ویروسی قدرتمند در این زمینه به وجود آید و حتی این امکان وجود دارد که شما به ویروس هایی همانند انواع فعلی گرفتار بشوید . بعضی از ویروس های موبایل همانند ویروس های کامپیوتری گسترش پیدا می کنند . یعنی هنگامی که شما برنامه و یا فایلی را دانلود می کنید ( مانند برنامه های موبایل ، تم های موبایل و حتی ویدئو کلیپ ها) ممکن است که آنها آلوده بوده و تلفن همراهتان را آلوده کنند . دیگر ویروس های موبایل توانایی گسترش همانند ویروس های انسانی را دارند . یعنی با تماس نزدیک می توانند خود را پخش کنند . بعضی از تلفن های همراه دارای فناوری بلوتوث می باشند که به آنها اجازه انتقال اطلاعات از موبایل به دیگر وسایل را می دهد و با توجه به اینکه هر تکنولوژی دارای معایبی هم هست بلوتوث هم از این حیث مستثنی نبوده و خطر پایین رفتن امنیت را به هنگام استفاده ناصحیح دارد . اگر بلوتوث شما فعال باشد و بر روی حالت شناسایی خودکار قرار گرفته باشد (discoverable mode ) و شما از فاصله نزدیکی از دستگاه دیگری که بلوتوث آن دستگاه نیز فعال است بگذرید ، بلوتوث به حالت خودکار به کار افتاده و امکان دارد که شما آلوده به یک ویروس شوید . نکته : برای جلوگیری از این خطر باید بلوتوث را بر روی دستگاه غیر فعال کرده و یا آن را از صورت اتوماتیک خارج گردانید (یعنی بر روی non-discoverable mode قرار دهید ) . راه های جلوگیری از آلوده شدن به ویروس های موبایل اگر چه ویروس های موبایل در حال حاضر خطری جدی به حساب نمی آیند اما آلوده شدن به یکی از آنها می تواند موجب مشکلاتی گردد و حتی شاید در آینده ویروس هایی با قدرت بالا پا به دنیای موبایل ها بگذارند . پس اگر شما می خواهید به این برنامه های مخرب آلوده نشوید با رعایت چند نکته می توانید میزان خطر آلوده شدنتان را تا حد خیلی زیاد پایین بیاورید . 1 – تنها برنامه هایی را دریافت کنید که از منبع آنها اطمینان کامل دارید . 2 – بلوتوث دستگاه خود را خاموش و یا از حالت اتوماتیک خارج گردانید . 3 – بر روی موبایل خود یک آنتی ویروس نصب کنید . 4 – موبایل خود را در اختیار دیگران قرار ندهید . البته این نکته حائز اهمیت است که در آینده ای نزدیک خطر ویروس های موبایل به سرعت افزایش خواهد یافت . مثلا شما توجه کنید که یک ویروس دست به شماره گیری خودکار زده و شاید شاهد Hoax ها در موبایل باشیم و با توجه به اینکه ویروس نویسان به سرعت در حال گسترش فعالیت خود هستند هیچ بعید نیست که بزودی ویروس هایی قدرتمند را شاهد باشیم که هم بر موبایل ها و هم بر رایانه ها تاثیر بگذارند . در همین راستا متخصصان شرکت F-secure با ارائه نموداری به بررسی افزایش ویروس های موبایل پرداخته اند . آنها با بیان اینکه در حدود 6 ماه تعداد ویروس های موبایل دو برابر شده یک سوال را مطرح کرده اند . چه اتفاقی در آینده خواهد افتاد ؟ کارشناسان امنیتی شرکت کاسپرسکی هم به بررسی این موضوع پرداخته و به این نکته اشاره داشته اند که در سه ماهه اول سال 2006 تعداد ویروس های موبایل افزایش یافته و با بررسی تعدادی از آنها بیان داشته اند که نسل گذشته تروجان های سیستم عامل سیمبیان پایان پذیرفته و کیفیت برنامه های مخرب تلفن همراه به صورت محسوسی افزایش یافته است . آنها همچنین به استفاده از زبان های برنامه نویسی جدیدی برای تولید برنامه های مخرب موبایل اشاره و از زبانهای .NET و جاوا نام برده اند . به علاوه ویروس های جدیدی آمده اند که توانایی اثر بخشی بر روی دو سیستم عامل را دارند . یعنی قادر به فعالیت در کامپیوتر های شخصی و موبایل ها هستند . این کارشناسان به عنوان مثال Worm.MSIL.Cxover ذکر کرده اند و همچنین با بیان مشخصات تروجان جدیدی به نام Trojan-Spy.SymbOS.Flexispy که توانایی جمع آوری اطلاعات از صحبت های انجام شده توسط موبایل و همچنین SMS ها را دارد به این نکته اشاره کردند که ویروس های موبایل حرکتی رو به جلو برای مقاصد تجاری در پیش گرفته اند. در پایان هم کارشناس کاسپرسکی با بیان اینکه من فکر می کنم این تازه یک شروع است به آینده ای پر خطر برای موبایل ها اشاره می کند . منبع: http://forum.patoghu.com/thread38037.html
  10. Electro_officer عزیز دستت درد نکنه خیلی عالی بود فعلا" تا اطلاع ثانوی بنده خواننده هستم و نطری در باره تاپیک های دریایی شما نمی دهم تا ناوسروان بشوم
  11. jackturbo

    معرفی سیستم های عامل موبایل

    [quote]سلام اگر در بخش موبايل اطلاعات خوبي داري بهتره اول در مورد ويروسها و انتي ويروسهاي موبايل كه در حال حاضر دامن گير همه شده هم مطالبي انتاخب كني و در دسترس دوستان قرار بدين. موفق باشي.[/quote] انشا الله به زودی مطالبی در این مورد قرار خواهم داد.
  12. [align=justify]از محورهای عمده حمایت دولت كویت و خاندان حكومتی این كشور از رژیم عراق در طی سالهای جنگ، مساعدتهای نظامی آن بوده است. محور حمایتهای نظامی دربرگیرنده حمل و ارسال مهمات و تسلیحات جنگی، واگذاری جزایر استراتژیك، همكاری اطلاعاتی، اجازه استفاده از حریم هوایی و امثال اینها می‌باشد. یكی دیگر از محورهای عمده حمایت دولت كویت و خاندان حكومتی این كشور از رژیم عراق در طی سالهای جنگ، حمایتها و مساعدتهای نظامی آن بوده است. محور حمایتهای نظامی دربرگیرنده حمل و ارسال مهمات و تسلیحات جنگی، واگذاری جزایر استراتژیك، همكاری اطلاعاتی، اجازه استفاده از حریم هوایی و امثال اینها می‌باشد. ذیلا به نمونه‌هایی از اینگونه كمكها كه تا حدود زیادی علنی بوده است و جای شك و تردیدی در آنها نیست، اشاره می‌كنیم. ارسال و انتقال مهمات جنگی 1- در ساعت 15/8 روز دوشنبه 19 مرداد ماه سال 1360، ناوگان نیروی دریائی جمهوری اسلامی ایران یك كشتی تجارت دانماركی بنام ال– اس-كت را در دهانه ورودی تنگه هرمز در 5/8 مایلی سواحل ایران مشاهده كرد و بوسیله مخابره پیام جویای نوع محموله كشتی تجارتی دانماركی و مقصد آن شد. كاپیتان كشتی مزبور اظهار داشت كه كشتی حامل كالای جنگی به مقصد عراق از طریق یكی از بنادر كویت و نیز حامل كالاهای دیگر به مقاصد امارات متحده عربی و بندر كوچین در هندوستان است. در بارنامه محموله كشتی مزبور صریحا ذكر شده بود كه این كشتی حامل كالای جنگی به مقصد عراق از طریق بنادر كویت می‌باشد.ناوگان دریایی جمهوری اسلامی ایران طبق مقررات بین‌المللی زمان جنگ، كشتی مزبور را ابتدا به شرق جزیره هرمز و سپس به بندرعباس هدایت نمود تا كالای جنگی آن را تخلیه نماید و سپس كشتی را آزاد كند. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به همین مناسبت با انتشار بیانیه‌ای اعلام داشت كه ایران امنیت كشتیرانی در تنگه هرمز را با قدرت كامل تأمین می‌كند ولی به دولت عراق و هیچ دولت دیگری اجازه نمی‌دهد كه از این حسن نیت سوء استفاده كرده و در شرایط جنگی، كالای جنگی به مقصد عراق حمل كنند. وزارت خارجه ایران در این بیانیه همچنین به دولتهابی كه تسهیلات بندری خود را جهت ارسال كمك و كالای جنگی به عراق در اختیار این كشور قرار می‌دهند، اخطار كرد كه در صورت تكرار این گونه اقدامات، قاطعانه عمل خواهد كرد. حدود ده ماه قبل از این جریان، روزنامه وال استریت ژورنال نوشته بود كه: «كاروانهای مهمی از ارتش كویت حامل سلاحهای جنگی و مهمات وارد عراق شده‌اند.» این روزنامه از قول شاهدان عینی در مرزهای كویت و عراق اضافه كرده بود: «عده‌ای از افسران و سربازان كویتی نیز بدنبال این كاروانها از مرز گذشته‌اند و از چند روز پیش نیروهای كویتی در یكی از جزایر نزدیك شط‌ ‌العرب مستقر شده‌اند.» 2- رئیس اداره بنادر كویت در تاریخ 8/10/1360 اعلام كرد: طی یازده ماه گذشته بنادر كویت با حداكثر ظرفیت كار كرده‌اند تا با ازدحام ایجاد شده بر اثر افزایش بیسابقه كالا مقابله كنند. وی اظهار داشت كه طی سالهای گذشته شش میلیون تن كالا در بنادر كویت تخلیه شده و این رقم نسبت به مقدار كالای تخلیه شده در سال 1977، 31 درصد افزایش یافته است.ناظران سیاسی در همان زمان، علت اصلی افزایش ظرفیت بنادر كویت را، استفاده رژیم عراق از آنها دانستند چرا كه ظرفیت بنادر عراق در اثر جنگ به میزان قابل توجهی كاهش یافته بود.3- رادیو مونت كارلو كه موضعی خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارد در تاریخ 7/5/61 گزارش داد كه از آغاز عملیات اخیر ایران موسوم به رمضان، كارشناسان نظامی تأكید كرده‌اند كه ارتش عراق به منظور مقابله با حمله تازه ایران، به سلاحهای مدرن پیشرفته مجهز شده‌اند و ظرف چند هفته اخیر توانسته‌اند تمام اسلحه از دست داده خود را جبران سازند، همین كارشناسان فاش ساختند كه جنگ‌افزار مورد نیاز عراق از طریق كویت به بغداد و سپس به جبهه‌های نبرد ارسال می‌شود و دولت كویت نقش بسیار مهمی در پیروزیهای اخیر عراق ایفا كرده است.» 4- خبرگزاری جمهوری اسلامی در تاریخ 8/3/62 از كویت گزارش داد: طبق اظهارات شاهدان عینی حدود 235 تریلر و كامیون حامل تجهیزات نظامی كه تعدادی از آنها حامل تانك و موشك بوده‌اند و استتار شده بودند، در جاده‌ای كه به مرز عراق منتهی می‌شود، دیده شده‌اند. به گفته همین شاهدان، عبور این كامیونها باعث راه‌بندان و ترافیك سنگین در این جاده شده بود.5- كشتی كویتی المحراق در سی‌ام خرداد 1364 با 10500 تن محموله، توسط نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی توقیف شد و پس از سه هفته بدنبال تخلیه محموله‌های آن كه بطور غیرمستقیم توان رزمی ارتش عراق را می‌توانست افزایش دهد، آزاد گردید. مقامات نیروی دریایی ایران اظهار داشتند كه پس از بازرسی كشتی المحراق و ملاحظه بارنامه آن، آنچه را كه دقیقا در بارنامه به عنوان عراق مشخص شده بود همراه با بخشی از كالاهایی كه بارنامه‌هایشان مشكوك تشخیص داده شد، تخلیه گردید و كشتی المحراق با كالاهای باقیمانده به مقصد كویت حركت كرد. دیوید بد فورد ناخدای كشتی المحراق قبل از ترك آبهای ایران، طی بیانیه‌ای ضمن شرح چگونگی كنترل كشتی كه به مقصد عراق بارگیری شده بود و اشاره به اینكه بخشی از محمولات كشتی بنا به ماهیت آنها و تشخیص مقامات ایرانی در زمره كالاهایی قرار می‌گیرد كه بطور مستقیم و غیرمستقیم به توانایی جنگی عراق كمك می‌كند، اعلام كرد در خلال عملیات بازرسی من خود را موظف به همكاری با مقامات نیروی دریابی ایران دانسته و در جهت اجرای حق قانونی بازرسی و حفظ محموله كشتی از هیچگونه كمكی مضایقه نكردم.6- نشریه فارین ریپورت چاپ لندن با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «عراق تانك بدست می‌آورد» نوشت: «عراق خود را با سیاست دولت انگلیس مبنی بر عدم عرضه سلاحهای مرگبار به طرفین جنگ خلیج بگونه‌ای تطبیق داده است كه علیرغم این ممنوعیت كویت تانكهای انگلیسی چیفتن را در اختیار عراق می‌گذارد. منابع فارین ریپورت، یكی از تانكها را كه از مرز كویت به مقصد بغداد در حركت بوده دیده‌اند.» این نشریه در ادامه مقاله مزبور می‌نویسد: «در تمام منطقه تنها ایران، كویت و عمان تانكهای چیفتن در اختیار دارند. سفارش كویت برای 160 دستگاه تانك چیفتن در سال 1979 انجام گرفت، علامتی كه روی تانك چیفتن دیده شده در مرز كویت و عراق، مشاهده شده با علائم كویتی مطابقت داشته است.» فارین ریپورت همچنین اضافه كرده است: «اكثر وسائط مخصوص حمل و نقل تانك در ارتش عراق ساخت كمپانی "فاون" آلمان غربی است ولی چیفتنی كه در عراق دیده شده بوسیله یك كمرشكن "اسكالمل" انگلیسی كه آن هم تازه بنظر می‌رسید، حمل می‌شد. تنها كشورهایی كه در این منطقه تانك‌برهای جدید اسكالمل دارند، اردن و كویت هستند. خودروهای اردنی به رنگ سبز تیره هستند در حالیكه تانك بری كه در عراق دیده شد به رنگ زرد شنی یعنی همرنگ اسكالمل‌های كویت بوده است.» 7- یك افسر بلندپایه كویتی ضمن مصاحبه‌ای با نشریه الانصار چاپ بیروت، مشاركت رژیم كویت در جنگ عراق علیه ایران را افشاء نمود. نشریه الانصار با درج این مصاحبه به نقل از وی نوشت: «در آغاز تجاوز رژیم عراق به خاك جمهوری اسلامی، امیركویت طی دستورالعمل محرمانه‌ای به فرمانده نظامی این كشور، مقرر داشت كه بندرگاه شعیبیه كویت به منظور انتقال سلاحهای دریافتی رژیم عراق در اختیار این كشور قرار داده شود.» به گفته افسر مزبور از آن زمان تاكنون ارسال این كمكها به سوی عراق توسط كاروانهای حامل تجهیزات نظامی و مهمات بین ساعات 24 لغایت 4 بامداد ادامه داشته است و بدین منظور جاده‌های حفاظت شده‌ای از بندرگاه شعیبیه تا مرز عبدلی و صفوان به این امر اختصاص داده شده است. افسر كویتی در مورد نوع سلاحهای ارسالی از این طریق به عراق اظهار داشت: «تاكنون موشكهای زمین به زمین ساخت شوروی، تانكهای تی 72، تانكهای سنتوریون ساخت انگلیس، موشكهای هاوك ساخت امریكا و انواع هلیكوپتر همراه با مقادیر زیادی مهمات از این طریق روانه عراق می‌شود.» وی همچنین ارسال تجهیزات متعلق به ارتش كویت را به عراق تأیید كرد و گفت: «از جمله این سلاحها می‌توان شصت فروند موشك زمین به زمین متعلق به تیپ ششم ارتش كویت و همچنین تعداد زیادی از توپهای دوربرد "ابواردین" ساخت فرانسه و تعدادی از تانكهای تیپ سی و هشتم زرهی ارتش كویت را ذكر كرد كه در مراحل اولیه بوسیله كامیونهای نظامی كویتی به منطقه زبیر در عراق منتقل می‌شد و سپس به مقامات عراقی تحویل می‌گردید.» 8- روزنامه جمهوری اسلامی چاپ تهران در تاریخ 30/7/65 به نقل از تلكس محرمانه نشریه چاپ پاریس نوشت: «مصر درباره فروش پانصد میلیون دلار جنگ افزار كه برخی از آنها با كسب امتیاز از شركتهای غربی در داخل مصر تولید می‌شود، سرگرم مذاكره با عراق است. این قرارداد شامل فروش هواپیما، موشك و خمپاره‌اندز می‌گردد. طبق گفته منابع دیپلماتیك عرب، بسیاری از كشورهای عضو شورای همكاری خلیج‌فارس نیز در قبال قاهره و بغداد متعهد شده‌اند كه كل هزینه این معاملات را تقبل نمایند. به نقل از همین منابع، تصریح شده است كه عربستان و كویت جمعا وعده یك كمك چهار میلیارد دلاری را بابت خرید تسلیحات به رژیم عراق داده‌اند.» 9- مقارن با تحولات چشمگیر جبهه‌های نبرد بین ایران و عراق كه با عملیات زنجیره‌ای و پیاپی نیروهای جمهوری اسلامی در سالهای 64 و 65، رژیم عراق تحت شدیدترین فشارهای دوران جنگ قرار گرفته بود و می‌رفت كه شهر مهم و استراتژیک بصره را بدنبال عملیات كربلای 5، فتح 4 و كربلای 8 از دست بدهد، حكومت كویت در یك اقدام آشكار حمایتگرانه از رژیم عراق، معاهده‌ای در زمینه تأمین بودجه شبكه دفاعی شهر بصره با عراق امضاء كرد. ر اساس این معاهده، رژیم عراق اقدام به ریشه‌كن كردن چهار صد هزار الی نیم میلیون نخل از نخلستانهای بصره نموده و كویت در مقابل هر نخل، چهار دلار به عراق پرداخت می‌كند. رژیم كویت با تلاش برای سرپوش گذاردن بر محتوای این معاهده و حفظ ظاهر آن، امضای معاهده را از طرف كویت به شیخ ابراهیم رعج‌الصباح سرپرست سازمان كشاورزی و صید كویت سپرد و سفیر عراق در كویت نیز این قرارداد را از طرف عراق امضاء نمود. رژیم كویت مبلغ پنج میلیون دلار در این رابطه به عراق پرداخت كرد كه بخشی از آن قیمت نخلها، و مابقی كه حدود سه میلیون دلار می‌شد، بعنوان كمك رژیم كویت در ساخت پروژه شبكه جدید دفاعی نیروهای عراق در بصره به شمار می‌آمد. هیأتهای دیپلماتیك در كویت، این قرارداد را شركت آشكار رژیم كویت در جنگ عراق و ایران، كه در نوع خود بی سابقه بود توصیف كردند. 10- گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در تاریخ 18/12/66 حاكی از آن بود كه امداد رسانی به رژیم عراق از طریق خاك كویت همچنان ادامه دارد و ستون كامیونهای نظامی كه از بندر شعیبیه عازم عراق بوده‌اند، در جاده بین دو كشور دیده شده است. همچنین گزارشاتی در مورد انتقال تجهیزات و مهمات جنگی از بنادر شویخ و دوهه كویت به مقصد عراق در دست است. واگذاری جزایر استراتژیك مسأله واگذاری جزایر سه‌گانه بوبیان، فیلكه و وربه كویت به عراق و ادعاهای رژیم عراق در خصوص مالكیت این سه جزیره، سابقه‌ای طولانی دارد و ریشه‌های آن به زمان استقلال عراق در سال 1933 و زمان به استقلال رسیدن كویت در 1961 باز می‌گردد. در خلال اختلافات مرزی ایران و عراق قبل از معاهده 1975 الجزایر كه به پاره‌ای درگیریهای مرزی منجر گردید، رژیم عراق فشار خود را برای استفاده از جزایر فوق‌الذكر بر علیه ایران، افزایش داد و برای حمایت و دفاع از بندر ام‌القصر خود خواستار واگذاری و یا اجاره این جزایر از سوی كویت به عراق شد. لكن در نیل به هدف خود بطور كامل موفق نشد. جریان تاریخی و ابعاد سیاسی اختلافات مرزی عراق و كویت را در فصل مربوط به روابط این دو كشور بررسی خواهیم كرد. اما قضیه واگذاری جزایر سه‌گانه فوق، بخصوص جزیره استراتژیك بوبیان به رژیم عراق جهت بهره‌برداری نظامی بر علیه جمهوری اسلامی ایران در خلال جنگ بطور مشخص در سال 1363 مطرح گردید. پیش از بررسی ابعاد سیاسی– نظامی واگذاری جزایر مزبور از سوی كویت به رژیم عراق بعنوان مصداقی از كمكها و مساعدتهای نظامی كویت به عراق، لازم است به منظور شناخت موقعیت این جزایر به لحاظ استراتژیكی مشخصات آنها را باجمال مرور كنیم. مشخصات جزایر سه گانه كویتی 1- جزیره بوبیان جزیره بوبیان در شمال شرقی كویت با حدود یك هزار و پانصد كیلومتر مربع وسعت، بزرگترین جزیره كویت است. این جزیره در مدخل شط‌العرب و مشرف به پایگاه دریایی ام‌القصر عراق قرار دارد. كمترین فاصله بوبیان با خاك عراق تقریبا 20 كیلومتر می‌باشد و فاصله آن تا آبادان نیز در همین حدود است.بوبیان بطور تقریبی در 65 كیلومتری جنوب غربی دهانه خورموسی، 190 كیلومتری شمالغربی خارك و 250 كیلومتری شمالغربی بوشهر قرار دارد. بخشهای شمال و شمال شرقی این جزیره كه در مجاورت خاك عراق قرار دارد، پست و باتلاقی است. بوبیان را یك پل بتونی بطول 2500 و عرض 19 متر به خاك اصلی كویت متصل كرده است. كشتیها می‌توانند از زیر بخشی از این پل كه در قسمت جنوبی جزیره بوبیان احداث گردیده، عبور كنند. این پل به كویت امكان می‌دهد كه در صورت لزوم نیروهای خود را به داخل این جزیره منتقل نماید. كویت از مدتها پیش، بخصوص در مواقعی كه با تهدید یا بحران خاصی از سوی عراق یا ایران مواجه می‌شود، تلاش می‌كند با استقرار ادوات پدافندی و احداث استحكامات نظامی و حتی ساختمانهای مسكونی و وسایل تفریحی، حضور خود را در این جزیره به اثبات رساند. واقع شدن جزیره بوبیان در امتداد جزیره مهم خارك، اهمیت استراتژیكی این جزیره را دو چندان كرده است و رژیم عراق كه بدلیل انسداد اروندرود و انهدام اسكله‌های نفتی البكر و الامیه و سپس فاو راههای ارتباطی خود با خلیج‌فارس و توانایی انجام عملیات دریایی را از دست داده بود، به انحاء مختلف برای تصرف یا استفاده از این جزیره اقداماتی انجام داد، تا ضمن بدست‌ آوردن قدرت مانور و عملیات دریایی به تأسیسات حیاتی جمهوری اسلامی ایران در جزیره خارك نیز صدمه وارد كند. 2- جزیره وربه جزیره بسیار كوچك وربه كه در حال حاضر غیرمسكونی است، در شمال جزیره بوبیان و در فاصله‌ای كمتر از 20 كیلومتر از آبادان قرار دارد و بوسیله باریكه آبی خوربوبیان از جزیره بوبیان جدا شده است. این جزیره نیز مانند بوبیان مشرف بر بندر ام‌القصر عراق است، بندری كه در زمان عبدالكریم قاسم رئیس جمهور اسبق عراق تأسیس شد و در سالهای بعد توسعه یافت. 3- جزیره فیلكه جزیره كوچك فیلكه با پنجاه كیلومتر مربع مساحت، در شمال شرقی خاك اصلی كویت واقع شده و كمتر از 20 كیلومتر با آن فاصله دارد. كرانه‌های غربی این جزیره مسكونی است و قریب به پنج هزار نفر جمعیت دارد. فاصله فیلكه تا جزیره خارك حدود 180 كیلومتر است. در جزیره فیلكه یك فرودگاه وجود دارد و دولت كویت تجهیزات پدافندی در آن مستقر كرده است. بر اساس برخی اخبار غیررسمی كویت قصد دارد این جزیره را با احداث پلی به خاك اصلی این كشور مرتبط نماید. دولتهایی كه از زمان كودتای 1957 در عراق به حكومت رسیده‌اند، پیوسته درصدد تصاحب قسمتهایی از خاك كویت و علی‌الخصوص سه جزیره فوق‌الذكر بر آمده‌اند و حتی در بعضی مواقع، اقداماتی نظیر اعزام نیروهای نظامی به خاك كویت و تهدیدات علنی نیز انجام داده‌اند. در طی سالهایی كه جنگ بین ایران و عراق جریان داشت، رژیم عراق به منظور بدست آوردن امتیاز استفاده از جزایر سه‌گانه كویت به ایجاد ناامنی و اضطراب از طریق اعزام گروههای خرابكار و تروریست به كویت مبادرت ورزید و این گونه اقدامات را نیز به تهدیدات و تعرضات قبلی خود افزود، بطوری كه بدنبال ترور نافرجام امیر كویت در سال 1364، برادر وی ترور شیخ صباح را با تهاجم نظامی عراق به خاك این كشور مرتبط دانست. در سال 1360 نیز یك هیأت بلندپایه نظامی عراق به ریاست رئیس اطلاعات ارتش این كشور برای گفتگو در زمینه همكاریهای نظامی و استفاده از جزایر كویت در جنگ تحمیلی به كویت سفر كرد و این در حالی بود كه شش روز قبل از آن صدام حسین در مصاحبه با روزنامه كویتی الانباء گفته بود كه از كویت خواسته است جزیره بوبیان را برای ساختن یك پایگاه دریایی كه در جنگ با ایران برایش جنبه حیاتی دارد، به مدت 99 سال به عراق اجاره دهد، وی همچنین اظهار داشته بود كه كشورش این جزیره را از آن رو نیاز دارد كه راه خروجی موجود عراق از خلیج‌فارس كافی نیست و آبهای ساحلی نیز بسیار كم عمق هستند. به هرحال رژیم عراق تا سال 1363 بصورت كامل نتوانسته بود از جزایر مورد بحث برای اهداف نظامی علیه ایران استفاده كند تا اینكه در تاریخ 19/8/63 مطبوعات كویت خبری مبنی بر سفر شیخ سعد عبدالله ولیعهد و نخست‌وزیر این كشور به عراق را درج كردند كه هدف از آن گفتگو در زمینه اختلافات مرزی دو كشور و اطلاع از نتایج كار كمیته مشترك دو كشور به منظور بررسی مشكلات مرزی، اعلام شده بود. چندی قبل از این سفر صدام حسین شخصا واگذاری یا اجاره جزایر مزبور را به عراق، شرط اصلی حل اختلافات مرزی دو كشور اعلام كرده بود.در تاریخ 24/8/63 ولیعهد كویت در پی بازگشت از عراق خاطرنشان ساخت كه وزرای كشور عراق و كویت به زودی برای بررسی مسأله مرزهای مشترك دو كشور كه بیش از بیست سال مورد اختلاف طرفین بوده است، دیدار خواهند كرد. در همین حال مطبوعات كویت گزارش دادند كه در مذاكرات بین مقامات كویتی و عراقی یك توافق اصولی در مورد مرزهای مشترك 160 كیلومتری دو كشور حاصل شده است. هسته اصلی این توافق اصولی، معلق گذاردن بحث اختلافات ارضی و مناقشات مرزی تا پایان جنگ عراق و ایران و اجازه دولت كویت به رژیم عراق مبنی بر استفاده از جزایر سه‌گانه كویتی بود. انتشار خبر اجازه بهره‌برداری از جزایر كویتی توسط مقامات این كشور به رژیم عراق با واكنش جدی و شدید مقامات جمهوری اسلامی مواجه شد و سخنگوی شورای عالی دفاع اعلام كرد كه كویت بایستی از تصمیم خود بازگردد و یا بپذیرد كه چنانچه نیروهای جمهوری اسلامی جزایر مزبور را به تصرف در آوردند، آنها را عراقی تلقی كرده و دولت كویت حق ادعای تملك نسبت به آنها را نخواهد داشت.هنوز چند روزی از بازگشت نخست‌وزیر كویت از بغداد و اعتراضات شدید جمهوری اسلامی ایران به اجازه بهره‌برداری از جزایر مزبور به عراق نگذشته بود كه در تاریخ 27/8/63، راشدالراشد قائم مقام وزیر امور خارجه كویت با كاردار جمهوری اسلامی ایران در این كشور ملاقات كرده و اطمینان داد كه سه جزیره بوبیان، وربه، و فیلكه همچنان در تملك كویت است و به هیچ وجه به عراق واگذار نشده است. در همین شرایط نخست‌وزیر و ولیعهد كویت با همراهی وزرای دفاع، كشور، برنامه‌ریزی و نفت و رئیس ستاد ارتش و رئیس بخش مهندسی تأسیسات نظامی، از جزایر سه‌گانه و مراكز نظامی و مرزی شمال كویت دیدار كرد و ایجاد تأسیسات دفاعی جدید و تمهیدات لازم جهت استقرار نیرو و سلاحهای سنگین را در این جزایر بررسی نموده و مورد تأكید قرار داد. تكذیب واگذاری جزایر سه‌گانه به عراق، هر چند بطور غیررسمی و تنها در دیدار قائم مقام وزارت خارجه كویت با كاردار جمهوری اسلامی صورت گرفت و نیز سفر نخست‌وزیر این كشور به جزایر مزبور، تا حدودی از دامنه تشنج كاست اما در تاریخ 28/8/63 رادیو بغداد در گفتار ساعت 30/12 خود، علت هشدار جمهوری اسلامی ایران به كویت را كمكهای كویت به عراق خواند و اعلام كرد در این جزایر هر چه باشند ایرانی نیستند بلكه عربی می‌باشند، خواه از آن كویت و خواه از آن عراق. این مطلب با توجه به انعكاس موضوع دیدار قائم مقام وزارت خارجه كویت با كاردار جمهوری اسلامی ایران در این كشور در مطبوعات كویت بطور نادرست كه در آن عنوان شده بود كه راشدالراشد از كاردار ایران در مورد هشدارهای این كشور توضیح خواسته است، سبب شد كه موضع گیری ایران شدیدتر شود و به موضع بیطرفی رسمی كویت و شورای همكاری خلیج كه كویت عضو فعال آن بشمار می‌رفت و همواره ادعای میانجیگری داشت، خدشه وارد گردد. به هر حال، مسأله واگذاری جزایر استراتژیك بوبیان، وربه و فیلكه از سوی كویت به رژیم عراق در هاله‌ای از ابهامات، سخنان ضد و نقیض مقامات كویتی و تأیید و تكذیب قضیه فروماند و تهدیدات جمهوری اسلامی ایران در خصوص تصرف آنها و عدم واگذاری جزایر به كویت، اگرچه بعد از فتح شبه جزیره فاو صورت جدی به خود گرفت، لكن تحولات بعدی جنگ و سیاست نظامی جمهوری اسلامی مانع از اجرای آن گردید. بطوریكه، در طی چند سالی كه شبه جزیره فاو در تصرف ایران بود، تعرضی نسبت به جزایر كویتی صورت نگرفت اما اخبار و گزارشات متعددی گویای این امر است كه هواپیماها، هلیكوپترها و نیروهای اطلاعاتی رژیم عراق از موقعیت جزیره بوبیان بطور مكرر استفاده می‌كرده‌اند. بهره‌برداری‌های نظامی رژیم عراق از جزایر كویتی بر علیه مواضع نیروهای جمهوری اسلامی ایران، در جریان اقدام مشترك نیروهای آمریكایی، عراقی و كویتی در مسال 67 كه به بازپس‌گیری شبه جزیره فاو و دیگر مناطق تحت تصرف ایران منجر شد، به اوج خود رسید. همكاری نظامی– اطلاعاتی كویت و عراق بیم و هراس كویت از توسعه دامنه جنگ عراق و ایران، بطوریكه شراره‌های آن دامنگیر این كشور نیز بشود، مقامات كویتی را به اتخاذ تدابیری جهت جلوگیر از این امر سوق داد. از آنجا كه كویت با توجه به زمینه و سابقه تعرضات عراق به خاك خود و نیاز مبرم رژیم عراق به استفاده از جزایر استراتژیك كویت، احتمال اشغال قسمتهایی از سرزمین خود را از سوی نیروهای عراقی می‌داد، پیوسته در طی مدت جنگ تلاش می‌كرد كه به طریقی رضایت مقامات رژیم عراق را جلب نماید و اقدامات احتمالی آنان را در حد كنترل شده‌ای نگهدارد. علیهذا، سفر مقامات سیاسی و نظامی دو كشور بطور متناوب انجام می‌شد و در هر مرحله توافقهایی بین دو كشور صورت می‌گرفت. از سوی دیگر، رژیم كویت با نگرانی و تشویشی كه از ناحیه جمهوری اسلامی احساس می‌كرد و این كشور را به لحاظ ایدئولوژیكی و صدور انقلاب و نیز خطرات احتمالی تعرض نظامی، در مقابل خویش می‌دید، بیش از پیش خود را نیازمند هم پیمانان نظامی و امنیتی یافت و به اقداماتی متوسل شد كه از آن جمله می‌توان به تقویت بنیه نظامی و دفاعی از طریق خرید تسلیحات مدرن آمریكایی، انگلیسی و روسی پیشنهاد تشكیل شورای همكاری خلیج‌فارس و عقد قراردادهای دفاعی و نظامی مشترك با كشورهای عضو این شورا و نیز نزدیكی با رژیم عراق، اشاره كرد. همكاریهای نظامی و اطلاعاتی دو كشور كویت و عراق در طی مدت جنگ علاوه بر تأمین بخشی از تسلیحات و ابزار جنگی مورد نیاز عراق توسط كویت و ایجاد تسهیلات لازم جهت انتقال مایحتاج رزمی عراق از طریق خاك و بنادر این كشور و صرفنظر از موارد عمده‌ای همچون واگذاری جزایر استراتژیك كه مستقلا مورد بحث قرار گرفت، مواردی را نیز دربر می‌گیرد كه حاكی از نوعی هماهنگی و همسویی در اتخاذ استراتژی دفاعی و مبادله اطلاعات نظامی و همكاریهایی از این قبیل می‌باشد. ذیلا به نمونه‌هایی از این موارد اشاره می‌كنیم. 1- بر اساس اطلاعاتی كه در تاریخ 10/1/65 در اختیار مقامات ایرانی قرار گرفت، روشن شد كه یكی از مأموریتهای كشتی‌های كویتی در آبهای خلیج‌فارس، جمع‌آوری اطلاعات برای رژیم عراق بوده است . بر پایه این گزارشها ، پایگاه دریائی كویت در خلیج‌فارس با جمع‌آوری اطلاعاتی در ارتباط با جنگ و ارسال آن برای فرماندهی كل نیروهای مسلح عراق، اطلاعات مورد نظر رژیم عراق را تأمین می‌نماید.2- یك افسر بلندپایه كویتی طی مصاحبه‌ای با نشریه الانصار چاپ بیروت، فاش ساخت كه: دولت كویت پایگاه نظامی علی سالم را برای هواپیماهای عراق گشوده است و بسیاری از پروازهای هواپیماهای عراقی برای بمباران مناطق مختلف ایران از این پایگاه صورت می‌گیرد. وی همچنین تشكیل نیروهای سپر جزیره، متشكل از نظامیان كشورهای عربی خلیج‌فارس را اقدامی در جهت پشتیبانی از رژیم حاكم بر عراق توصیف كرد و گفت: این نیروها كه مركز آن در منطقه حیوات واقع است توسط افسران سعودی و كویتی اداره می‌شود و كارشناسان نظامی آمریكایی بر آن نظارت كامل دارند. در این پایگاه مدرن ترین تجهیزات اطلاعاتی و رادار بكار گرفته شده است. 3- در اواسط سال 1366، دولت كویت موافقت خود را با ایجاد یك خط مستقیم تماس میان كویت و عراق، اعلام داشت. این خط ارتباطی تلفنی مستقیم به منظور مطلع نمودن مقامات نظامی كویت از ساعت و برنامه پرواز هواپیماهای عراقی از پایگاههای خود در عراق و هماهنگی لازم جهت بهره‌برداری از آسمان كویت در مأموریتهای خود، ایجاد شد.منابع گزارش دهنده این خبر اضافه كرده بودند كه محل تلفن مستقیم مزبور در عراق، ستاد فرماندهی نیروی هوایی عراق در پایگاه هوایی استان ناصریه می‌باشد بلافاصله پس از پرواز هواپیماهای عراقی، با استفاده از تماس تلفنی مستقیم، هماهنگی های لازم جهت استفاده از خدمات راداری بعمل می‌آید.4-در تاریخ 10/3/66 مقامات جمهوری اسلامی ایران اعلام كردند كه هفت قایق كویتی را در خور عبدالله واقع در بخش شمالی خلیج‌فارس كه تنها راه ارتباطی عراق با خلیج‌فارس در آن زمان بود، به اتهام جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات رزمی به نفع رژیم عراق بازداشت كرده‌اند.اطلاعیه رسمی ایران در این خصوص حاكی از آن بود كه خدمه هفت قایق مزبور اعتراف كرده‌اند كه در حالی كه به ماهیگیری در خور عبدالله تظاهر می‌كردند، اطلاعات مورد نظر ارتش عراق را نیز بدست آورده و به آنها می‌داده‌اند. اعزام عراقیهای مقیم كویت به جبهه‌های جنگ عراق علیه ایران از جمله اقدامات دیگری كه رژیم كویت در خلال جنگ در جهت حمایت از عراق انجام داده است، فراهم آوردن شرایط و امكاناتی برای انتقال عراقی های مقیم كویت به عراق بود كه با هماهنگی مقامات رسمی دو كشور و به منظور تأمین نیروی انسانی مورد نیاز در جبهه‌ها صورت می‌گرفت. اینگونه اقدامات گرچه در اكثر مواقع با ایجاد تضییقات و فشارهایی بر اتباع عراقی مقیم كویت صورت می‌گرفت اما با تبلیغات دستگاههای رسمی و غیررسمی به آن ظاهر اعزام داوطلبانه داده می‌شد. چند نمونه‌ای كه ذیلا بدان اشاره می‌شود، بیانگر این مطلب هستند. 1- بر اساس گزارشهای موجود، دولت كویت در اواخر سال 1363 در راستای هماهنگی با خواستهای رژیم عراق، اتباع عراقی شاغل در مؤسسات بخش خصوصی را تحت تعقیب قرار داده و آنان را جهت رفع كمبود پرسنل مورد نیاز جبهه‌ها به عراق فرستاد. شرطه‌های كویتی در بعضی موارد شبانه به منازل كارگران و اتباع عراقی مقیم كویت هجوم آورده و دستگیرشدگان را در مرز عبدلی به مقامات عراقی تحویل می‌دادند. اینگونه اقدامات از سوی دولت كویت، موجب برانگیخته شدن موج ترس و اضطراب برای عراقیهای مقیم كویت گشته بود. 2- در اوایل سال 1364، سفارت عراق در كویت از اتباع عراقی مقیم این كشور خواسته بود كه برای جبران كمبود نیروی انسانی در صفوف ارتش عراق به این سفارتخانه مراجعه كنند تا ترتیب اعزام و شركت آنان در جنگ علیه ایران داده شود. در همین رابطه گزارشهای موجود نشان می‌دهد كه دولت كویت 300 خانوار عراقی مقیم كویت را بازداشت كرد تا ترتیبات لازم جهت انتقال آنان به عراق انجام پذیرد.3- خبرگزاری عراق در تاریخ 11/1/65 از كویت گزارش داد كه یك گروه از اتباع عراقی مقیم كویت كه این خبرگزاری آنان را داوطلبان عراق و عرب خواند، از كویت به مقصد عراق حركت كرده‌اند تا در نبرد علیه ایران مشاركت نمایند.سفیر عراق در كویت در مراسم اعزام این گروه طی سخنانی اظهار داشت كه با این اقدامات داوطلبانه یك سری مفاهیم اصیل زنده و مطرح می‌گردد و این گونه كارها حاكی از دلبستگی اعراب به سرزمین مادری خود و دفاع از آن در قبال هرگونه تجاوزی می‌باشد.[/align] منبع: مسعود اسلامی، كویت در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تهران: نشر همراه، پاییز 1369 [url=http://www.sajed.ir/pe/content/view/15016/235/]ساجد[/url]
  13. jackturbo

    نقش نظامی کویت در جنگ تحمیلی

    بخشي از همکاري برخي کشورهاي عربي در جنايات صدام برخي از کشورهاي عربي آنچنان کمر همت در حمايت از صدام بسته بودند که با مرور برخي اسناد تاريخي و گزارشات گمان مي رود در ارائه کمکهاي مالي ، نظامي و... از يکديگر سبقت مي گرفتند. چندان که افتخار شليک اولين گلوله در جنگ عراق عليه ايران نصيب ملک حسين شاه اردن مي شود که او از داخل يک تانک به طرف ايران اولين گلوله را شليک کرده و به نمايندگي از سران کشورهاي عرب، شروع جنگ را به صدام تبريک مي گويد! در طول جنگ تحميلي عراق عليه ايران، کشور کويت نه تنها خاک و پايگاههاي هوايي خود را در اختيار عراق گذاشت بلکه 15ميليارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و اين علاوه بر نفتي است که کويت براي عراق صادر مي کرد. در طول دهه 80 حسني مبارک رئيس جمهوري مصر حدود 5/3 ميليار دلار موشک و تسليحات به عراق فروخت. مبارک در ملاقات خود با بوش( بوش پدر) در سال 1986(1365ه.ش) مصر را به کانالي براي صدور انواع فناوري هاي موشکي ناتو - که شرکت هاي پوششي اروپا به بغداد قاچاق مي کردند- تبديل ساخت. خبرگزاري رويتر به نقل از " فهد "عنوان مي کند که ارزش اعتبارات ، وام هاي بي بهره و ساير کمک هايي که به شکل محموله هاي نفتي يا تجهيزات به عراق به عمل آمده بيش از 5/27 ميليارد دلار است. علاوه بر اين يک ماه پيش از آغاز جنگ زمامداران عربستان سعودي به هنگام استقبال از صدام، گزارش کاملي از وضعيت اقتصادي، نظامي و اجتماعي ايران و حتي تعداد نفرات ارتش ، مواضع و تجهيزات قابل بهره برداري نظامي ايران و اطلاعات محرمانه جمع آوري شده توسط دستگاههاي سري آمريکا را به صدام دادند. "جعفر نميري" رئيس جمهور وقت سودان در مصاحبه با مجله " اليوسف" چاپ قاهره اعلام کرد: "اعزام نيرو به عراق از تصميمات کنفرانس سران عرب مي باشد"؛ در همين راستا علاوه بر سودان که صدها تن از سربازان ارتش خود را در سال 61 به جبهه هاي جنگ عليه ايران اعزام کرد، يمن نيز تيپ پياده «العروبه» و اردن نيروي «اليرومک» را به کمک عراق گسيل داشت. "طه ياسين رمضان" معاون نخست وزير اسبق عراق حضور 14 هزار نيروي عربي را در جبهه عراق تأييد مي کند که از کشورهاي مصر، اردن، تونس، سودان، مراکش و يمن تشکيل مي شدند.
  14. jackturbo

    نقش نظامی کویت در جنگ تحمیلی

    [quote]جای تعجب نداره! هم دین و هم زبان و هم فرهنگن به هم کمک میکنن![/quote] راست می گی ولی صدام هم جواب کمک اونها رو به خوبی داد و یه حال درست و حسابی بهشون داد
  15. منبع مطلب سایت یادداشت های یک خبرنگار است که سرهنگ خلبان مدرسی که بازنشسته هم شده توش مطلب می نویسه واقعا" قلم زیبایی داره آذرخش جان دست تو هم درد نکنه خیلی جالب بود. www.oldpilot.ir
  16. jackturbo

    نقش نظامی کویت در جنگ تحمیلی

    این مطلبم بد نیست اگر بخونید: كمك‌های كشورهای منطقه به عراق در طول جنگ تحمیلی این واقعیت كه كمكهای تسلیحاتی و اطلاعاتی كشورهای عربی به عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران اگر از كمكهای نظامی كشورهای غربی و اروپایی بیشتر نبوده كمتر هم نبوده است، بر هیچ كس پوشیده نیست. بسیاری از كشورهای عربی با استفاده از برخی تعبیرها و تفسیرها از جمله اظهارنظر ملك حسین، شاه سابق اردن در سال ‌١٩٨٠ میلادی كه گفته بود، ”عراق كشور عربی و برادر ماست كه نباید مورد هیچ‌گونه تهدید خارجی قرار گیرد و یا آسیبی از هر منبع كه باشد به آن برسد“ و همچنین اعمال فشارهای سیاسی و نظامی از سوی آمریكا، سیل كمكهای نظامی‌شان را به عراق در طی هشت سال جنگ علیه ایران سرازیر می‌كردند. بی شك بررسی میزان این كمكها و پرداختن به آمار و ارقام موجود در این زمینه از واقعیتهای تلخی پرده بر می‌دارد كه گذشته از هر چیز میزان اعمال نفود و فشار آمریكا بر كشورهای عربی را به خوبی نشان می‌دهد. با توجه بر فرا رسیدن آغاز هفته‌ی دفاع مقدس و سالروز آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، (‌٣١ شهریور ‌١٣٥٩ ـ ‌١٩٨٠) پرداختن به منظری جدید در خصوص عوامل پشت پرده این جنگ، از جمله حضور قدرتمند نظامی و مالی جهان عرب در پشت عراق در قالب ارسال كمكهای نظامی و همچنین فروش تسلیحات پیشرفته‌ی نظامی و همچنین كمك‌های مالی به این كشور، بیش از پیش عدم وجود توازن نظامی در این جنگ و نابرابری تسلیحاتی موجود میان عراق و ایران را به روشنی نمایان می‌سازد. روز گذشته(یكشنبه) گزارشی درخصوص نقش و حضور كشورهای غربی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مورد بررسی قرار گرفت و همانگونه كه در ابتدای آن گزارش قید شده بود؛ در گزارش امروز كه به مناسبت هفته‌ی دفاع مقدس تهیه شده است؛ موضوع میزان كمك و حمایت كشورهای منطقه‌ای از عراق در این جنگ مورد بررسی قرار می‌گیرد. كمكهای كویت و عربستان به عراق كشورهای عربی به ویژه كویت و عربستان با ارسال كمك‌های مالی و نظامی شان به عراق بخشی از هزینه‌های این كشور را در دوران جنگ تحمیلی علیه ایران متحمل می‌شدند. برابر گزارش محرمانه‌ای كه در آن مقطع زمانی منتشر شد، دو كشور یاد شده در مجموع ‌٢٥ تا ‌٥٠ میلیارد دلار را به صورت قرض یا وام بلاعوض در اختیار عراق قرار دادند. بعدها، پس از بروز اختلاف میان عراق و كویت و اظهارات مقامهای عراقی مبنی بر ”جنگ با ایران به تنهایی“،ابوغزاله، معاون اسبق رییس جمهور و وزیر دفاع مصر، ادعای عراق را به عنوان یك دروغ بزرگ تعبیر كرد و گفت: ”تنها كویت و عربستان بیش از ‌٦٠ میلیارد دلار به عراق كمك كردند.“ فهد پادشاه عربستان نیز در سخنانی اظهار كرده بود، ”اگر عراق می‌گوید افرادش را فدا كرده است، ما نیز با پول، سلاحهای پیشرفته و همكاری بین‌المللی در این فداكاری(!) سهیم بوده‌ایم“ (‌١). وی اقدامات رهبری عراق را نشان ناسپاسی نسبت به حمایتهای نظامی عربستان ذكر كرد. هم زمان، ”شیخ الصباح“ سفیر كویت در واشنگتن نیز در پاسخ به اظهارات عراقی‌ها گفته بود : ”كویت ‌١٤ میلیارد دلار كمكهای نقدی و بیش از ‌١٦ میلیارد دلار از طریق كمكهای خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت كرده است ؛ كویت در زمان جنگ بیش از نیاز نفت صادر می‌كرد تا به صدام در جنگ كمك كند.“ بعدها كویتی‌ها اذعان داشتند، افزون بر كمكهای مالی، پایگاه نیروهای هوایی در اختیار عراق قرار دادند كه همین امر به عراقی‌ها برای حمله به جزیره‌ی خارك، پایانه‌های نفتی ایران و نفت‌كش‌ها كمك شایانی كرده بود. عراقی‌ها تجهیزات و مواد خامی را كه برای حملات نظامی به ایران نیاز داشتند؛ از ‌٢٠٠ شركت در ‌٢١ كشور جهان به دست می‌آوردند. غربی‌ها در نظر داشتند با كمك به عراق از برتری نظامی ایران و تغییر موازنه به سود آن جلوگیری كنند. در نتیجه، این كمك‌ها همراه با حمایتهای مالی كشورهای عرب حاشیه‌ی خلیج فارس به ویژه عربستان و كویت، قدرت زمینی عراقی‌ها را بهبود بخشید و آنها توانستند با تكیه بر سلاحهای فرانسوی و روسی توان هوایی‌شان را افزایش دهند. (2) نگاهی به وامها و كمكهای اقتصادی خارجی دولت كویت به عراق در طی سالهای جنگ نشان می‌دهد كه كویت یكی از عمده‌ترین وام‌دهندگان به عراق بوده است. كارشناسان هزینه‌ی جنگی عراق را ماهانه بین ‌٦٠٠ میلیون تا یك میلیارد دلار برآورد می‌كردند؛ در حالی كه ارز حاصل از صدور روزانه ‌٨٩٣/١میلیون بشكه نفت به قیمت متوسط ‌١٢ دلار برای هر شبكه در سالهای پایانی جنگ، رقمی در حدود ‌٦٨١ میلیون دلار در ماه بود و این حتی تكافوی هزینه جنگی عراق را نمی‌كرد. از این جهت مشاركت كشورهای عربی به ویژه كویت و عربستان در جنگ تحمیلی و حمایت از عراق به خوبی آشكار می‌شود. فهرست برخی از كمكهای كویت و عربستان به عراق در طول جنگ تحمیلی ‌١ـ در اوایل سال ‌١٣٦٠ مطبوعات كویت گزارش دادند كه كویت و عربستان قرار است یك وام شش میلیارد دلاری در اختیار عراق قرار دهند. سهم كویت از این مبلغ، دو و سهم عربستان چهار میلیارد دلار تعیین شده بود. ‌٢ـ هفت ماه پس از اعطای وام نخست كویت به عراق، در تاریخ ‌١٩/٨/١٣٦٠ گزارشی مبنی بر واگذاری یك اعتبار ‌٧/٤ میلیون دلاری از سوی كویت به دولت عراق منتشر شد. ‌٣ـ در تاریخ ‌٩/١/١٣٦٥ نیز واحد مركزی خبر در تهران گزارش داد كه دولت كویت در ادامه حمایت مالی‌اش از عراق، وامی به مبلغ هشت میلیون و ‌٩٠٠ هزار دینار كویتی به عراق خواهد پرداخت. ‌٤ـ كویت و عربستان توافق كردند كه از سال ‌١٩٨٢ عایدات صدور نفت از منطقه‌ی بی طرف (روزانه ‌٣٠٠ الی ‌٣٥٠ هزار بشكه) به حساب عراق ریخته شود. این توافقنامه تا سال ‌١٩٨٦ اعتبار داشت و عراق درصدد تمدید آن برای یكسال دیگر بود.(‌٢) كمكهای اردن به عراق در طول جنگ تحمیلی اردن كه از پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابطه حسنه‌ای با ایران نداشت، روابط بسیار نزدیكی با عراق برقرار كرده بود. پس از كنفرانس سران كشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیكتر و عمیق‌تر شد؛ تا آنجا كه ملك حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضع‌گیری كرده و با كمكهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان‌اش از جمله اعطای وامهای چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانی‌اش را از این كشور اعلام كرد. در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت می‌گرفت. در این چهارچوب شبكه‌ی حمل و نقل وسیعی بین دو كشور ایجاد شد و بندر عقبه این كشور برای حمل و نقل سلاح و تجهیزات نظامی سبك و سنگین در اختیار عراق قرار گرفت. به علاوه ملك حسین كه نطامیان اردن را برای سركوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، در نطقی اظهار داشته بود: ”اگر ضرورت ایجاب كند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهیم كرد.“ بی شك تنها توجه به گوشه‌هایی از اظهارات ملك حسین در جریان برگزاری جلسه‌ی عادی كابینه‌ی اردن در تاریخ ‌٢/١/١٣٥٩ (‌١٩٨٠) موضع آن كشور را در قبال جنگ در حال وقوع بین ایران و عراق، نشان می‌داد: ”وظیفه‌ی اعراب است كه برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات، هركجا كه باشد همكاری كنند، ما وظیفه داریم كه جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم؛ ما به عنوان كشوری عربی نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوزی از هر مصدر كه باشد به هیچ جزیی از خاك عراق صورت گیرد.“ (‌٤) در مجموع بسیاری از آمارها و گزارشها در خصوص حمایت جهان عرب و برخی از كشورها از جمله كویت، عربستان و اردن از عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران، به روشنی نشانگر آن است كه عراق از جنبه‌های چشمگیر نظامی و اقتصادی از حمایت بی‌دریغ بسیاری از این كشورها، بهره‌مند بوده است. یادآور می‌شود كه در كنار حمایت‌های مالی و نظامی كه این كشورها از عراق داشتند؛ حمایت‌های بسیار سیاسی نیز در ارگانهای بین‌المللی و همچنین از نظر تبلیغاتی دولت‌های عرب از عراق صورت می‌دادند كه خود نیازمند یك بررسی مستقل و مجزا می‌باشد.همچنین تعدادی از كشورهای منطقه‌یی نیز حضور مستقیم در جنگ داشتند و با اعزام نیروهای خود به عراق رژیم بعثی را در مقابل ایران حمایت می‌كردند به گونه‌ای كه با گذشت بیش از یك دهه از پایان جنگ، چند روز پیش حسنی‌ مبارك، رییس جمهور مصر اعتراف كرد كه ‌١٨ هزار سرباز مصری در كنار بعثی‌ها در مقابل ایران می‌جنگیدند.(‌٤( منابع: 1- درودیان، محمد، پایان جنگ: سیری در جنگ ایران و عراق، تهران: انتشارات مركز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ‌١٣٨٠، صفحات ‌٣١، ‌٣٢. 2- رودباری، سواء فیلی، كتاب سبز كویت، تهران: وزارت امور خارجه، ‌١٣٧٥ صفحات ‌١٦٢ و ‌١٦٣ 3- مناقبتی، محمدرضا: كتاب سبز اردن، تهران: وزارت امور خارجه، ‌١٣٧٥، صفحات ‌٨٧ و ‌٨٨ 4- سایت اینترنتی خبرگزاری دانشجویان ایران(تاریخ: ‌٢٤/٠٦/١٣٨٢، ساعت: ‌٤:10:41) سایت: http://www.aviny.com/Occasion/Enghelab_Jang/DefaeMoghaddas/84/komak-mantagheh.aspx
  17. دستت درد نکنه برادر مصطفی خیلی عالی و جامع بود
  18. [align=justify]1359 - کشف کودتاي نوژه که کودتاچيان با همکاري دولت عراق قصد براندازي نظام جمهوري اسلامي را داشتند. 1361 - گزارش قرارگاه كربلا از عقب نشینی نیروهای عراقی در منطقه سوبله و دویرج و استقرار آنها در مناطق سركوب منطقه فكه و حمرین - تاكنون پانزده هزار عدد انواع مین در گیلانغرب و قصرشیرین كشف و 23 هزار عدد نیز منهدم شده است. 1366 - طرح مجدد تحویل جنگنده‌های سوپراتاندارد از سوی فرانسه و عراق. - حمله قایق توپدار ایرانی به نفتكش بزرگ پكونیك كه متعلق به شركت یونیورس آمریكا است. 1367 - اطلاعيه ستاد فرماندهي كل قوا جهت بسيج عمومي جهت حضور در جبهه. 1358 راهپیمایی امروز در خرمشهر به دعوت جنبش مجاهدین خلق عرب به مناسبت چهلمین روز درگذشت شهدای خلق عرب با عكسهایی از شبیر خاقانی و عزالدین حسینی با شعارهای خودمختاری خلق عرب و درخواست محاكمه مدنی ؛ صدور قطعنامه در پشتیبانی كامل از شیخ شبیر ، آزادی بدون قید و شرط زندانیان عرب ، تضمین حقوق ملتهای كرد ، عرب و … رفع سانسور ؛ بازتاب این تظاهرات و پخش اعلامیههای گروه چهارشنبه سیاه در رادیو لندن . ادامه آتشسوزی خطوط لوله نفت و گاز امیدیه به آبادان دو روز پس از انفجار و كاهش تولید پالایشگاه آبادان از 550 هزار بشكه به 10 هزار بشكه در روز انتشار اطلاعیه گروه چهارشنبه سیاه و پذیرش مسئولیت انفجارات و حملات مسلحانه در سطح خرمشهر و خوزستان با اعلام هشدار به مقامات حكومتی . سفر هیئت اعزامی امام خمینی به سرپرستی آیت الله جنتی و آیت الله كرمانی به سنندج جهت بررسی وضع روحانیان كردستان و گفتوگو با آنها درباره اصل 13 قانون اساسی . برگزاری جلسه بررسی مشكلات ناشی از درگیری نقده با شركت مقامات دولتی و روحانیان منطقه و ارائه پیشنهادهایی برای پایان دادن به مشكلات و بازگشت آوارگان. در پی سخنان امروز امام خمینی و تأكید ایشان بر حفظ وحدت ، بنیاد آموزی و تبلیغاتی الهادی راهپیمایی اعلام شده علیه مواضع و رفتار سازمان مجاهدین خلق را لغو كرد . پیام امام خمینی به مناسبت نیمه شعبان خطاب به ملت مشتمل بر عفو عمومی به استثنای متهمین به قتل یا صادركنندگان دستور قتل ، ضرورت تحول فرهنگی و حفظ استقلال كشور ، تأكید بر انسجام قبل از پیروزی و پرهیز از تفرقه و … گزارش سفارت آمریكا در تهران به وزارت امور خارجه آن كشور از درگیریهای طرفداران و مخالفان آیت الله شریعتمداری در تبریز و اشغال ایستگاه رادیو تلویزیون تبریز به دست گروه مسلح حزب جمهوری خلق مسلمان ایران ، اختلافات بین آیت الله قاضی و آیت الله مدنی و … گزارش كاردار سفارت آمریكا در تهران به وزارت امور خارجه آن كشور با عنوان “ علاقه امیر انتظام به اطلاعات مشترك ” و اشاره به روابط سه گانه ایران و عراق و آمریكا و نگرانیهای دولت موقت از مقاصد عراق . 1361 گزارش قرارگاه كربلا از عقبنشینی نیروهای عراقی در منطقه سوبله و دویرج و استقرار آنها در مناطق سركوب منطقه فكه و حمرین. ادامة تلاش نیروهای خودی برای پاكسازی میدانهای مین در جبهههای غرب. تاكنون پانزده هزار عدد انواع مین در گیلانغرب و قصرشیرین كشف و 23 هزار عدد نیز منهدم شده است. گلوله باران مناطق مسكونی آبادان و خرمشهر كه براثر آن، مناطقی در این دو شهر آتش گرفت و 2 تن شهید و 18 تن نیز مجروح شدند. عناصر سازمان مجاهدین خلق به قصد ترور فردی به خانة وی حمله كردند كه در این حمله، همسر این فرد شهید و فرزندش مجروح شد و خانه نیز به آتش كشیده شد.در باختران به منظور خنثی كردن سوءقصد به جان آیتالله "اشرفی اصفهانی" امام جمعه این شهر، فرد دیگری به جای وی به اقامه نماز پرداخت. موضوعهای مورد بحث آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه امروز تهران: موضعگیری در جنگ، ادعای صلحطلبی عراق و مقایسه آن با ادعاهای این كشور در اوایل جنگ، همچنین تشكیل كنفرانس غیرمتعهدها در بغداد. وی در بخشی از سخنان خود گفت: ما گلولههای عراق را به طرف بغداد برمیگردانیم و دست او را میشكنیم. اگر خسارت ما را نداد، از حلقوم او بیرون میكشیم. اگر صدام صلحطلب بود چرا موقع عقبنشینی شهرهای ما را تخریب كرد؟! صدام فردای روزی كه به ایران حمله كرد حرف از صلح زد ولی میگفت كه شطالعرب[اروند] را به ما بدهید، خوزستان هم عربستان شود. ولی حالا چطور شده كه به مرزها عقب نشسته است؟ خبرگزاری رویتر: در ایران فریادهای پرقدرت برای تعقیب متجاوز به منظور متقاعد كردن بغداد به پذیرفتن شرایط ایران، بالا گرفته است. سفیر ایران در لبنان: توطئه ربودن دیپلماتهای ایرانی، به منظور جلوگیری از اعزام داوطلبان ایرانی به لبنان، صورت گرفته است. باز هم پلیس فرانسه سه ایرانی دیگر را به اتهام اقدام برای قتل ابوالحسن بنیصدر بازداشت كرد. بانك ملی ایران شعبه پاریس به دست دو مرد مسلح مورد سرقت قرار گرفت. كاردار ایران در فرانسه: این مسئله مشكوك است، بعید است دو نفر مسلح بتوانند به این سادگی به یك بانك دستبرد بزنند. شورای امنیت به درخواست اردن برای بررسی جنگ ایران و عراق تشكیل جلسه داد. خبرگزاری عراق: پیشنویس یك قطعنامه به تصویب اعضای شورای امنیت میرسد. سفر ناگهانی شاه اردن به بغداد. مجلة فرانسوی لوماتن: كمیته حسننیت غیرمتعهدها در وین تشكیل جلسه میدهد. سخنان صدامحسین در نجف: با تأكید بر مقاومت، عربیت و ناسیونالیزم. تلگراف علمای عراقی به صدام: خداوند به شما در راه خیر و تحقق اهداف امت ما در وحدت، آزادی و سوسیالیزم توفیق دهد. آغاز به كار كنفرانس فوقالعاه وزیران نفت كشورهای اوپك. وزیر نفت عراق: ما تولید خود را كاهش نخواهیم داد. وزیر نفت عربستان: ما تولید خود را به كمتر از 7 میلیون بشكه كاهش نخواهیم داد. گزارش بی.بی.سی. از وجود اختلاف بین كشورهای عربستان و عراق از یك سو و ایران از سوی دیگر. واشنگتن پست: آیا اوپك میتواند با كاهش میزان تولید نفت قیمت آن را بالا نگاه دارد؟ اوپك از قدرت اجرایی یك كارتل نفتی حقیقی محروم است. شرایط ویژه حكومت سعودی برای حجاج: ورود عكس و پوستر ممنوع است. افراد متخلف به كشورهای خود بازگردانده خواهند شد. جنگ ـ دیپلماسی 1365 رئوس سخنان آقای هاشمیرفسنجانی (نمایندة امام در شورای عالی دفاع) در گردهمآیی "بسیج و تربیت كادر رزمی" در تهران: تغییر شرایط جهانی حمایت از صدام؛ لزوم آمادگی جدی برای بهرهبرداری از این اوضاع جدید و ادارة جنگ به وسیله مسئولان با هدف "سال پیروزی". همچنین سخنان فرمانده سپاه پاسداران در یزد درباره مشخص شدن سرنوشت جنگ تا اوایل سال آینده و گرفتن فرصت بازسازی از دشمن. رویتر: تقریباً همة رهبران ایران به جز آیتالله خمینی گفتهاند كه امسال جنگ پایان خواهد یافت. گردهمآیی 5000 نفرة فرماندهان بسیجی سپاه(طرح مالكاشتر)؛ توافق سپاه و وزارت آموزش و پرورش برای برگزاری دوره آموزش فرماندهی گردان، گروهان و... برای داوطلبان این وزارتخانه. دستورالعمل پدافندی قراركاه نجف و یگانهای تابعه؛ درگیری لشكر27 حضرت رسول(ص) با تیپ24 مكانیزه دشمن؛ ورود كاروان 600 نفری اسیران عراقی عملیات "كربلای1" به اصفهان. نخستوزیر در تبریز: «كاهش قیمت نفت و هزینههای جنگ شرایطی را بهوجود آورده كه در صورت استفاده مطلوب، نقطه عطفی برای كشور خواهد شد.» شروع دومین دور مذاكرات ایران و فرانسه برای حل اختلافات مالی؛ ایران خواستار یك میلیارد دلار اصل وام و یك میلیارد دلار بهره دهساله آن است؛ گزارش رادیو اسرائیل از آزادی قریبالوقوع یك گروگان فرانسوی در لبنان. امضای توافقنامه فروش 5/2 میلیون تن نفت ایران به سوریه؛ گزارش بی.بی.سی از صدور رایگان روزانه 20 هزار بشكه نفت ایران به سوریه در ازای حمایت سیاسی این كشور و نیز بستن لولههای صادرات نفت عراق كه از سوریه میگذرد. كاهش بهای گاز مایع عربستان و فروش نفت دوبی به بهای كمتر؛ ادامه كاهش قیمت نفت به میزان 64% نسبت به سال قبل اسحاق شامیر وزیر خارجه اسرائیل، خبر ارسال اسلحه به ایران را تكذیب كرد. تعیین نمایندة ویژه كمیسیون حقوق بشر سازمانملل در ایران(گالیندوپل)؛ تفكیك گروههای مخالف داخلی از دیدگاه رادیو بی.بی.سی: مخالفان مذهبی، روشنفكران و نهضت آزادی، شبه نظامیان مسلح. نامه 115 نماینده مجلس شورایاسلامی به رئیس این مجلس مبنیبر در دستور كار قرار دادن گزارش كمیسیون رسیدگی به مسائل مربوط به دعاوی ایران و امریكا. نامه قربانیفر(دلال خرید اسلحه ایران از امریكا) به رابط ایرانی خود بعد از سفر ناموفق مكفارلین به تهران(در7/3/1365) درباره تأثیرات آزاد شدن یك گروگان امریكایی در بیروت و اقدامات مثبت امریكاییان در مورد ایران. پیشنهادهای جدید قربانیفر برای مبادله دیگر گروگانهای امریكایی با سلاح. 1366 طرح مجدد تحویل جنگنده‌های سوپراتاندارد از سوی فرانسه و عراق. ملاقات صدام با مسعود رجوی حمله قایق توپدار ایرانی به نفتكش بزرگ پكونیك كه متعلق به شركت یونیورس آمریكا است. 1367 درخواست مجمع اروپا از 12 كشور عضو جامعه اقتصادی اروپا برای شركت در ابتكارهای بین‌المللی برای پایان جنگ در خلیج و خارج شدن ناوهای خارجی از این منطقه. عقد قراردادهای همكاری بیشتر سیاسی، اقتصادی بین عراق و مصر. اطلاعیه ستاد فرماندهی كل قوا جهت بسیج عمومی در جهت حضور در جبهه[/align] منبع[url=http://www.sajed.ir/pe/content/view/15009/235/]sajed[/url]
  19. [quote]روحشون شاد ادم تا چه حد پست ميتونه باشه كه يه عده بي گناه رو قتل عام كنه؟[/quote] دوست عزیز پستی اونها سر به فلک میزنه و محدود به این جنایت ها نیست نمونه بارز اون عراق و افغانستان هستند خدایا امام زمانمان را برسان.
  20. برای شادی روح شهدای از دست رفته در این سانحه غمانگیز دوستانی که از این تاپیک دیدن می کنند یک فاتحه و صلوات نثار روح آن عزیزان کنند.ممنون
  21. jackturbo

    Napalm

    دوستان عزیز این سلاح یک سلاح وحشتناک و مرگبار است البته برای مهد تمدن و دموکراسی یعنی کشور آمریکا استفاده از این سلاح هیچ اشکالی ندارد چون در راستای اعطای آزادی به ملت های در بند است که در یوغ استبداد اسیر شده و روزگارشان به سختی می گذرد از نظر آمریکا تمام کشورهای خاورمیانه دمکراتیک هستند به غیر از ایران چون در کشور ما بر خلاف اصول دموکراسی که حکومت یک نفر بر مردم است مثل کشورهای حاشیه خلیج انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود انتخابات مجلس برگزار می شود و مردم در محدودیت کاملند و هر کس پشت سر رئیس جمهور حرف بزند یا خدایه نکرده فحش هم بدهد تیرباران می شود یا زیاد زیر بار استبداد آمریکا نمی رود پس نتیجه می گیریم این آمریکایی های نازنین و درست کار زیاد هم دروغگو نیستند آره رواح خاک باباشون و ادعای آنها مبنی بر عدم وجود دمکراسی در ایران صد در صد واقعیت دارد و متاسفانه کشور ما اصلا" دمکراتیک نیست چون شاه نداریم قانون مندیم و ایضا" طرفدار آمریکا نیستیم و از اسرائیل خوب و بیچاره خیلی بدمون میاد واقعا" حیفه اسرائیل کشوری به این نازی و خوبی که همش یک 2 یا سه میلیون مسلمان رو راهی دیار باقی کرده و اصلا" چشم به خاک هیچ کشوری اسلامی ندوخته و خیلی کشور سربه زیر و متینی هم است واقعا" برای خودمان متاسفم که اینطوری که کشور عزیزی مثل آمریکا می خواد نیستیم و تن به ظلت در برابرشون نمی دیم. تلخ نوشته یک بی خواب
  22. خیلی عالی بود من که کیف کردم یکم انگلیسی میدونستم اونهم پرید
  23. شرح حادثه یکشنبه ۱۲/۳/۱۳۶۷بندرعباس. هواپیمای ایرباس A300 متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیش‌بینی شده, قرار بود این هواپیما با شماره پرواز ۶۶۵ با دویست و نود سرنشین (۱۵۶ مرد، ۵۳ زن، ۵۷ کودک ۲ تا ۱۲ ساله و ۸ کودک زیر دو سال و ۴۲ نفر با ملیتهای یوگسلاو، پاکستانی، هندی، عرب و ۱۶ خدمه پروازی) در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دوبی پرواز کند. ناوجنگی آمریکایی «وینسنس» در تاریخ هفتم خرداد از بندر سن دییگو وارد خلیج‌فارس شده بود. «ایچنرمارک» قلب این رزم‌ناو به شمار می‌رفت. وظیفه اصلی آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور هم‌زمان و کنترل آتش آنها بود، هم‌چنین این رزم‌ناو به موشک‌های زمین به هوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود. ساعت ۱۰ صبح (بندرعباس) هواپیمای جمهوری اسلامی ایران پرواز 655 با ۱۵ دقیقه تأخیر در ساعت ۱۰:۰۵ از برج مراقبت فرودگاه بندرعباس تقاضای پرواز کرد، مدت پرواز تا دوبی ۳۰ دقیقه و حداکثر ۱۴هزار پا تعیین شد. در ساعت ۱۰:۱۷ دقیقه، هواپیمای ایرباس A300 به پرواز درآمد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوج‌گیری تا ارتفاع ۱۲هزارپایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات تماس داشت. چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس A300 به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت‌»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ۱۴هزار پایی صعود کند. [ویرایش]ساعت ۱۰:۲۲ دقیقه (خلیج فارس) در این لحظه ناو وینسنس که خود را به بهترین و نزدیکترین موقعیت رسانده بود، به دستور ناخدا «ویل راجرز»، فرمانده ناو، موشک استاندارد 2 به سوی پرواز 655 شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در آبهای خلیج‌ فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دوبی، پیگیر سرنوشت پرواز 655 شده ولی آنها اظهار بی‌اطلاعی کردند. بلافاصله ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند. بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرارداده‌اند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکاییها ادعا نمودند در این مورد مرتکب اشتباه شده‌اند، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد. مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز می‌کرده و رزم‌ناو آمریکایی نیز هفت‌بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است! کاپیتان کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود می‌فرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی می‌کردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ می‌توانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند. اپراتورهای رادار ناو هواپیمابر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی کردند. جت‌های جنگنده اف ۱۴ مستقر بر روی ناو فورستال می‌توانستند در صورتی که کاپیتان راجرز درخواست می‌کرد، با شناسایی چشمی هواپیمای ایرانی از فاصله نزدیک از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند، ولی زمان برای این کار هم سپری شد. گزارش گروه حقیقت یاب ایکائو هواپیمای ایرباس A300 متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در ساعت ۱۰:۱۷ به وقت محلی با حدود بیست دقیقه تأخیر از فرودگاه بندرعباس به مقصد دوبی برخاست. در ساعت ۱۰:۲۴ خلبان هواپیما گزارش داد که هواپیما به ارتفاع ۳۶۰۰ متری رسیده است. هواپیما در ساعت ۱۰:۲۸ دقایقی بعد هواپیما در ارتفاع بیش از چهار هزار متری با موشک زمین به هوای رزمناو ونسان سرنگون شد. در جلسه فوق العاده شورای ایکائو (سازمان بین المللی هواپیمائی کشوری) در روز ۱۴ ژوئیه ۱۹۸۸ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقت یاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیما شده است، تشکیل شود. نمایندگان ایران و آمریکا آمادگی خود را برای همکاری با تیم تحقیق اعلام کردند. در گزارش این کمیته در مورد اتفاقات منجر به سرنگونی آمده است: هفت دقیقه پس از بلند شدن از فرودگاه بندر عباس، ۱۱ مورد اخطار از سوی کشتیهای جنگی ایالات متحده به هواپیمای ایرانی اعلام شد. ۷ مورد توسط ناو جنگی ونسان بر روی فرکانس ۲۴۳ مگاهرتز، یک اخطار توسط ناو سایدز بر روی همین فرکانس و ۳ اخطار دیگر بر روی فرکانس اضطراری ۱۲۱/۵ مگاهرتز به هواپیمای ایرباس داده شد. از این ۱۱ مورد، ۷ مورد بر روی طول موج ۲۴۳ مگاهرتز بود که مخصوص هواپیمای نظامی است و ایرباس تجهیزات لازم برای شنیدن آن ها را نداشت (طبق دستور ایران ایر همه هواپیماها باید در مدت پرواز در منطقه خلیج فارس بر روی فرکانس ۱۲۱/۵ مگاهرتز به گوش باشند). در این هنگام بحث زیادی میان بخشهای اطلاعات جنگی سه ناو امریکایی ونسان، مونتگمری و سایدز درگرفت. گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص می‌کند که در دقایق آخر حمله به هواپیما، عده ای هواپیما را یک هواپیمای مسافری و عده ای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی نمودند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف-۱۴ می‌باشد، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند: هواپیما تجاری است، صبرکنید. در همین زمان یکی از افسران ونسان نیز گفته است که هواپیما احتمالا تجاری است. در همان حالی که گفتگوهای میان ۳ ناو ادامه داشه ناخدای ونسان تصمیم می‌گیرد که موشک خود را پرتاب کند. از مسائل دیگری که در این گزارش به آن اشاره نشده بود ارتباط میان مسئولان پروازهای کشوری و واحدهای نظامی است. ضمیمه ۱۱ معاهده شیکاگو (که هر دو کشور ایران و امریکا به آن ملحق شده اند) به ارتباط مسئولان خدمات ترافیک هوایی و واحدهای نظامی اشاره کرده است. ادعاهای رسمی دولت امریکا مبنی بر غیرعمدی بودن ماجرا و دلایل رد آن ادعاهای دولت آمریکا دولت ایالات متحده امریکا معتقد است که ناو ونسان به اشتباه هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک نمود. فرودگاه بندر عباس در آن هنگام به طور دوگانه برای هواپیماهای نظامی و مسافری مورد استفاده قرار می‌گرفت و هواپیماهای اف-۱۴ تام کت ایرانی این فرودگاه را مرکز عملیاتی خود قرار داده بودند. به همین جهت هر هواپیمایی که از بندرعباس پرواز می‌کرد به طور خودکار هواپیمای دشمن فرض می‌شد مگر آن که خلافش ثابت شود. هیچ سیستم هشدار هوایی نیروی هوایی و یا هواپیمای اکتشافی در منطقه وجود نداشت، بنابراین کشتی برای تصمیم گیری تنها به وسایل ارتباطی و درک غریزی خود متکی بود. نماینده ایالات متحده در سازمان بین المللی هواپیمائی در جلسه فوق العاده شورای ایکائو گفته بود که در روزهای دوم و سوم جولای منطقه خلیج فارس بسیار ناامن بود و کشتیهای مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی مورد حمله قرار گرفته بودند. در همان روز یک هواپیمای اف-۱۴ ایران از فرودگاه بندرعباس پرواز کرده بود و قصد حمله به کشتی امریکایی را داشت. با توجه به اخطارهای مکرری که بی پاسخ مانده بود، فرمانده مزبور برای دفاع از کشتی خود در برابر خطر احتمالی دست به حمله زده بود. در گزارش نهایی هیئت حقیقت یاب پنتاگون به سرپرستی دریادار ویلیام فوگارتی علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از قرار گرفتن در وضعیت جنگی برای نخستین بار اعلام شد و تصدیق شد که هواپیمای ایرباس در خطوط هوایی تجاری بین المللی پیش بینی شده پرواز می‌کرده و در زمان حادثه در ارتفاع دوازده هزار پایی (بیش از ۳۵۰۰ متر) قرار داشت و از لحظه پرواز به روند صعودی خود ادامه داده بود. دولت امریکا هیچگاه مسئولیت وقوع حادثه را برعهده نگرفت و غرامت قربانیان حادثه و بازماندگان و دولت ایران تحت عنوان مساعدت پرداخته و بر این نکته که ناخدای ناو جنگی چون خود را در معرض خطر می دید، از خود دفاع نموده است تأکید کرد. امکان پیش گیری ناو ونسان می‌توانست که با ارسال علائم هشدار دهنده بر روی گیرنده های خودکار رادیویی فرمانده هواپیما را متوجه این امر کند که با او صحبت می‌شود (نه یک هواپیمای دیگر) البته استفاده از این علائم معمول نیست. نظرات مخالف بعضی کارشناسان نظامی آمریکا کاپیتان دیوید کارلسون فرمانده ناو سایدز در این مورد نظر دیگری دارد. به اعتقاد او هیچ راهی وجود نداشته که خلبان ایرباس ایرانی بداند که بر روی ناحیه‌ای پرواز می‌کند که فرمانده یک ناو آمریکایی تصمیم می‌گیرد با چند قایق کوچک تندرو وارد زورآزمایی شود. کارلسون اضافه می‌کند: «من اعتقاد دارم که چنانچه وینسنس با قایق‌های تندرو درگیر نمی‌شد، در شرایطی قرار نمی‌گرفت که علائم رسیده از یک هواپیمای مسافربری را به عنوان یک جت جنگنده تلقی کند و ما امروز درباره این حادثه سخن نمی‌گفتیم‌.» دریادار بازنشسته یوچین لاروک از مرکز اطلاعات دفاعی نیز با اظهار نظری مشابه می‌گوید: «ناو وینسنس اصولاً نمی‌بایست برای عملیات به خلیج فارس اعزام می‌شد. ما در حال جنگ با ایران نبودیم و هیچ اعلان جنگی میان دو کشور وجود نداشت. هواپیمای ایرانی در یک محدوده هوافضای بین‌المللی بر فراز آب‌های بین‌المللی بود و آمریکا حق نداشت آن را برای هر هواپیمای مشکوک یا غیرمشکوک منطقه جنگی اعلام کند، زیرا رسماً با ایران در حال جنگ نبود. دلیلی هم وجود نداشت که ایرباس ایرانی به پیام‌های هشدار ما پاسخ دهد.» دریادار بازنشسته، یوجین کارول پیرامون عواملی که موجب تصمیم‌گیری اشتباه و سرنگون‌سازی ایرباس ایرانی شد، معتقد است که حادثه هدف قرار گرفتن ناو یواس‌اس استارک به وسیله یک جت جنگنده عراقی چند ماه پیش از آن، و عدم اتخاذ تدابیر دفاعی کافی و به موقع از سوی خدمه استارک به تصور آنکه خلبان عراقی آنها را هدف قرار نخواهد داد، نوعی فشار عصبی را برای خدمه وینسنس به وجود آورده بود. ذهنیت ناخدای کشتی این بوده که با تهدیدی روبه‌رو است و قبل از دیر شدن می‌بایست درباره اقدامی مقتضی تصمیم گیرد. کاسپار واینبرگر، وزیر دفاع وقت ایالات متحده نیز با ابراز نظری مشابه می‌گوید: «کمبود وقت از لحظه‌ای که هواپیما به عنوان هدفی تهدید کننده شناسایی شد تا زمانی که خدمه باید تصمیم به شلیک یا عدم شلیک به آن را می‌گرفتند، موجب شتابزدگی در اخذ تصمیم شد.» دریادار کارول در ادامه سخنان خود تاکید می‌کند که کاپیتان راجرز هرگز ایرباس ایرانی را ندیده بود، او تنها علائم الکترونیکی و اطلاعات نقل قول شده به وسیله خدمه‌اش را برای تصمیم‌گیری نهایی در اختیار داشت که روشن است اطلاعاتی اشتباه و نادرست بود. در مقابل کاپیتان کارلسون، ضمن آنکه تائید می‌کند، راجرز بر پایه اطلاعاتی که در اختیارش گذاشته شده بود تصمیم به سرنگون سازی ایرباس ایرانی گرفت، این سئوال را مطرح می‌کند که چرا اطلاعات مذکور اینچنین و تا این حد اشتباه بوده‌است. جان مک‌کین، سناتور جمهوری‌خواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروی دریایی و اسیر جنگی سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه سرنگون سازی ایرباس ایرانی نیز بود، عقیده دارد: «ترکیب تکنولوژی پیشرفته و خطای انسانی تصمیم گیرندگان کم‌تجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود می‌آورد. زیرا بدون در اختیار داشتن توانایی «سیستم اجیس» که ناو وینسنس دارای آن بود، مسلماً با عواقبی که دچار آن شد، مواجه نمی‌شد.» کاپیتان کارلسون با تائید این نظر تاکید می‌کند، وقتی که به اندازه کافی روی کیفیت آموزش و تمرین شرایط خاص، نظیر آنچه در ۳ ژوییهٔ ۱۹۸۸ رخ داد، تاکید نداشته باشیم و آدم‌های آموزش ندیده را مسئول کار با سیستم‌های بسیار پیچیده و مرگبار سازیم، شرایط بسیار خطرناکی پدید می‌آید. دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمی‌داد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب می‌شد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند. بعد از فاجعه هیچ‌کدام از خدمه جنگی ناو وینسنس تحت پیگیرد قرار نگرفتند و حتی فرمانده ناو نیز در پایان خدمت خود مدال گرفت. دولت آمریکا مبلغ ۵۵ میلیون دلار به خانواده‏های قربانیان و نیز مبلغ ۴۰ میلیون دلار برای غرامت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت. این مبالغ به طور داوطلبانه و بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخته شد. منبع :http://fa.wikipedia.org/wiki/پرواز_شماره_۶۵۵_ایران_ایر
  24. [align=justify]بديهي است كه تهديد يك هواپيماي مسافربري از جانب هركسي براي هر مقصودي كاري غيرانساني و ناپسند است، هدف قراردادن آن توسط ناوگان پيشرفته،آنهم در شرايطي كه هواپيما در دالان هوايي مطابق با استانداردهاي جهاني پرواز مي‌كرده است،كاريست پليد و توجيه ناپذير. پس سردمداران خبيث كاخ سفيد براي چه هدفي وچرا مرتكب اين جنايت هولناك شدند؟! براي روشن شدن اين توطئه شوم، لازم است ابتدا نگاهي گذرا به شرابط سياسي جهان وجنگ ايران وعراق بكنيم. آمريكا بعد از پيروزي انقلاب اسلامي‌از لحاظ سياسي در سطح جهاني مخصوصاً در برابر بلوك شرق متزلزل شد . ايران از چند لحاظ براي او اهميت حياتي داشت. اولاً ايران بعنوان يكي از حلقه‌هاي مهم كمربند امنيتي بلوك غرب در برابر شوروي بود. دوماً موقعيت ايران از لحاظ سياسي و استراتژيك در خاورميانه و خليج فارس بسيار حائز اهميت بود.ثالثاً آمريكا در ايران داراي منافع اقتصادي بسيار زياد ، و ايران بعنوان يكي از بازارهاي مهم كالاهاي آمريكايي بود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، آمريكا نه تنها همه اين امتيازات را از دست داد، مهمتر از همه هم اينكه ايران خود بعنوان يك قدرت بزرگ در برابر آمريكا قدعلم كرد و به زورگوييها وخواسته‌هاي نامشروع آمريكا «نه» گفت. صداي سيلي كه آمريكا از انقلاب اسلامي‌خورده بود، كوس رسوايي او شد. پس شروع به توطئه عليه انقلاب اسلامي‌كرد .تمامي‌دستگاههاي تبليغاتي‌اش را بكار گرفت،محاصره اقتصادي كرد، جنگهاي داخلي وترور راه انداخت و نهايت صدام ابله را خام كرد تا جنگ تمام عيار را عليه ايران آغاز كند.در ابتداي شروع جنگ پيروزيهاي موقتي نصيب صدام شد. اما بيش از يكسال از شروع جنگ نگذشته بود كه ورق برگشت و لشكريان متجاوز صدام در جبهه‌هاي گوناگون متحمل شكستهاي سنگيني شدند تا جايي كه خطر سقوط صدام جدي شد.تلاشهاي مستمر وفراوان آمريكا و اياديش در صحنه‌هاي بين الملل تنها سقوط صدام را به تأخير مي‌انداخت .سردمداران آمريكا در محاسباتشان به اين نتيجه رسيدند كه ديگر جنگ صدام منافع و خواستهاي آنها را تأمين نمي‌كند .پس در صدد راهي بودند تابطريقي كه ايران احساس پيروزي نكند،به جنگ خاتمه بدهند.مزيد براينها آمريكا دنبال آن بود تا در مرزهاي ايران وعراق حالت نه جنگ و نه صلح را براي سالهاي متمادي حاكم كند. بعد از عمليات غرور آفرين كربلاي 5 در حاليكه صداي شكستن استخوانهاي صدام بگوش ميرسيد،با تلاش وشيطنت آمريكا ،قطعنامه 598 در شوراي امنيت تصويب شد. اين قطعنامه درحاليكه همه خواستهاي ايران را در برداشت ، اما ترتيب مواد اجرايي بسيار شيطنت‌آميز و حساب شده بود.بعنوان مثال اولين بند آن آتش‌بس بود و دومين بند،برگشت به مرزهاي بين المللي و همينطور سومين بند تبادل اسراي جنگي . در آخر تعيين و تنيه متجاوز بود. آمريكا با اين قطعنامه چند هدف را دنبال ميكرد . ابتدا اينكه همين قطعنامه حرهب قانوني او براي انجام خيلي كارهاي غيرانساني عليه جمهوري اسلامي‌بود كه اگر ايران نمي‌پذيرفت . در مرحله بعد و در صورت پذيرفتن ايران ، در مرزها حالت نه جنگ ونه صلح براي سالها حاكم ميشد و كارهاي ديپلماسي هم به اين زوديها به نتيجه نمي‌رسيد. مسئولين نظام جمهوري اسلامي‌ايران با توجه به شناختي كه از صدام و خيانتهاي آمريكا داشتند ، اعلام كردند درصورتي قطعنامه را مي‌پذيرند ، كه بندهاي آن جابجا شود. آمريكا فرصت را غنيمت شمرد و با تمسك به قطعنامه علناً وارد ميدان شد . دست صدام را براي هرگونه عمل غيرانساني باز گذاشت. به او تسليحات نظامي‌داد و ناوگان متجاوز خودش هم در خليج‌فارس شروع به تعرض عليه تأسيسات جمهوري اسلامي‌كردند و در آخرين اقدام جنايتكاران ، يك هواپيما مسافربري جمهوري اسلامي‌را با تمامي‌سرنشينانش هدف قرار دادند. اين هولناكترين خيانتبود كه آمريكا انجام داد .آمريكا با اين اقدام وحشتناك در پي چند هدف بود: اول ، به ايران فهماند كه او براي خاتمه جنگ دست به هر اقدام غيرانساني خواهد زد. دوم ،اذهان جهانيان را بسنجد. بعد از سرنگوني هواپيماي مسافربري، منتظر عكس العمل جهانيان شد. با كمال تأسف آمريكا در تلاش براي متقاعد كردن اينكه ايران جنگ طلب است و با هر وسيله وعملي اين كشور را بايد وادار به صلح كرد، تا حد زيادي موفق شده بود. در تمام دنيا يك اعتراض جدي عليه اين اقدام ضد بشري آمريكا صورت نگرفت. امام (ره)‌بعنوان سكاندار انقلاب اسلامي‌، با ديده حق‌بين خود ، عمق و وسعت توطئه را دريافت . او به روشني فهميد كه اين توطئه جز با خود قطعنامه باطل نمي‌شود. پس در سخت‌ترين شرايط براي حفظ اسلام و نظام جمهوري اسلامي‌جام زهرآگين پذيرفتن قطعنامه را سركشيد. زمان زيادي طول نكشيد كه خداوند مهربان، بخاطر اين ايثارگري وتعبد ، رحمتهايش را بر سر اين ملت باريد. قطعنامه‌اي كه مكارانه براي تضعيف و شكستن ايرن طراحي شده بود،كيد خداوند شد ودركمين مكاران قرار گرفت. آنها را خوار كرد وحقانيت ما را عملاً به جهان ثابت نمود. بيانات امام (ره) درباره هدف قرارگرفتن هواپيماي مسافربري ايران توسط ناوگان آمريكا 1 – انفجار هواپيماي مسافربري زنگ خطري است باري تمامي‌مسافرتهاي هوايي و بايد با تمام وجود تلاش كنيم تا چنين صحنه‌هاي دردناكي پيش نيايد. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 2 – مردم شريف ايران بدانند كه اين روزها دستهاي ناپاك شرق وغرب براي هدم اسلام ومسلمين در يكديگر گره خورده است. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 3 – مردم آزاده جهان هميشه از ابرقدرتها خصوصاً آمريكاي جنايتكار صدمه ديده‌اند و تا عزم خود را براي رويارويي با كفر وشركت جهاني جزم ننمايند، هر روز شاهد جنايتي تازه خواهند بود. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 4 – اينجانب به تمامي‌بستگان اين فاجعه تسليت عرض نموده و خود را در غم و اندوه از دست دادن عزيزان شريك ميدانم. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» بيانات مقام معظم رهبري درباره هدف قرارگرفتن هواپيماي مسافربري ايران توسط ناوگان آمريكا 1 – شخص رئيس جمهور آمريكا ودولت آمريكا مسئول عواقب بعدي سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران است. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 2 – صحنه مبارزه با شيطان بزرگ را ترك نخواهيم كرد و حسرت غلبه براسلام را به دل دشمن خواهيم گذاشت. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 3 – كشتار مظلومانه صدها مرد وزن و كودك مسافر، نشان دهنده آن است كه شيطان بزرگ در رويارويي با اسلام ، تا سقوط در لجن‌زار وحشيانه‌ترين جنايت پيش رفته است. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 4 – ما به دنيا اعلام مي‌كنيم كه ملت ما براي حفظ استقلال خود آماده است كه همچنان با زورگيري‌هاي دنياي استكباري وتجاوزگري آمريكا مبارزه كند «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 5 – مردم انقلابي و مصمم ايران خونخواهي كودكان معصوم، زنان ومردان بي‌گناه را حق مسلم خود ميداند. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 6 – حادثه عظيم و فاجعه‌آميز حمله به هواپيماي مسافربري و ... نشان دهنده خشم وكينه ديوانه‌وار امريكا نسبت به انقلاب و نظام اسلامي‌است. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 7 – حادثه عظيم و فاجعه‌آميز حمله به هواپيماي مسافربري و ... نشان دهنده عمق فاجعه‌اي است كه امروز بشريت با آن روبروست. 8 – ما با اطمينان كامل ميگوييم كه رژيم استكباري آمريكا با آسيب ‌پذيريهاي خود، تاب مقابله با يك ملت مؤمن ،شجاع ،فداكار و خداجوي را نخواهد داشت و ناگزير به عجز و عقب نشيني خود اعتراف خواهد كرد. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 9 – حمله به هواپيماي مسافربري از طرف آمريكا وكشتار مظلومانه صدها مرد وزن و كودك نشان‌دهنده آن است كه دستگاه استكبار پليد از ترفندهاي سياسي وتبليغاتي ونظامي‌خود عليه ايران اسلامي‌طرفي نبسته و اكنون براي دشمني كردن راهي جز تروريسم خشن وفضاحت بارنمي‌شناسد. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 10 – اينجانب حادثه غم‌انگيز شهادت جمعي از مسافرين بي‌دفاع را به ... و نيز به همه ملت ايران بويژه خانواده‌هاي مصيبت ديده تسليت مي‌گويم و از خداوند براي آنان صبر ومقاومت و آرامش قلبي وروحي مسئلت ميكنم. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» بيانات حجه الاسلام‌هاشمي‌رفسنجاني درباره هدف قرارگرفتن هواپيماي ايران توسط ناوگان آمريكا 1 – اين كه هواپيما مسافربري ايران هدف قرارميگيرد، چندان بي دليل نيست، زير آمريكا از ملت ايران خشمگين است. «روزنامه اطلاعات 14/4/67» 2 – ايران از حق انتقام نخواهد گذشت. «روزنامه اطلاعات 14/4/67»[/align] عکس های شهدای این پرواز: