PersianKing

Moderators
  • تعداد محتوا

    1,422
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های PersianKing

  1. [align=center] PC-21 راهى جديد براى آموزش خلبانان نظامى[/align] كمپانى هواپيماسازى «پيلاتوس» سوئيس در ماه مى سال 2002 از جديدترين جت آموزشى نظامى خود كه PC-21 نام داشت٬ پرده بردارى كرد. آموزش هاى پايه و پيشرفته، آشنايى با جنگنده ها و آموزش افسر تسليحات(WSO) در نيروهاى هوايى از اهداف طراحى اين هواپيما اعلام شده است. پروژه در نوامبر 1998 كليد خورده است كه ساخت و توسعه ى آن در 1999 آغاز شد تا اوّلين نمونه آن در جولاى 2002 به پرواز دربيايد. دوّمين نمونه هم در ژوئن 2004 سينه ى آسمان را شكافت امّا چندى بعد٬ در ژانويه ى 2005 سينه ى زمين را هم شكافت!! طى اين سانحه٬ خلبان آزمايشگر در همان شكاف مربوطه ٬ زير خروارها خاك قرار گرفت... پس از مدّتى زمين گير شدن نمونه ى اوّل٬ كارها از سر گرفته شد و در همان سال(2005) اوّلين پيش نمونه هاى توليدى ساخته شدند و پروازهايى انجام دادند.گواهينامه VFR در دسامبر 2004 و تصديق IFR هم تا پايان 2005 براى اين هواپيما صادر شد. سادگى تعمير و نگهدارى٬ هزينه هاى پايين عملياتى هواپيماهاى توربوپراپ و توانايى هاى آموزشى جت به خوبى در اين طرح گنجانده شده است.بار بال هاى PC-21 همانند هواپيماهاى جت تاحدودى بالاست. خروجى قدرت موتور نيز توسط سامانه خاصى قابل برنامه ريزى است. آموزش واحد تبديل عملياتى(OCU) مانند چشمى هاى پيچيده ديد در شب٬ رهگيرى پايه رادارى و شبيه ساز شليك سلاح هاى هوشمند در اين هواپيما قابل اجراست. هزينه و زمان آموزشى با اين هواپيما به خوبى پايين مى آيد و باعث مى شود اشتباهات در دوره هاى پيشرفته به سطح پايين ترى تقليل پيدا كند. اين هواپيما مجهز به نمايشگرهاى تمام ديجيتال(كابين شيشه اى)٬ هم براى خلبان و هم براى افسر معلّم به همراه HUD مى باشد. يك پانل UFPC(براى كنترل ارتباطات، ناوبرى ،شناسايى) ٬ سامانه كنترل HOTAS و نيز نمايشگرهاى چندمنظوره بزرگ٬ شباهت زيادى به كاكپيت جنگنده هاى مدرن امروزى ايجاد كرده است. PC-21 داراى بال هايى با راندمان بالاى تشكيل يافته از سه تير طولى و طرح پس گرا مى باشد و الرون هاى هيدروليكى آن توسط اسپويلرها پشتيبانى مى شوند. هم چنين لبه حمله بال ها از مواد ضدضربه ساخته شده است. اين هواگرد مجهز به سامانه خودكار جبران Yaw بوده و كانوپى دو تكّه اى اكريليك آن در قسمت جلو جهت مقاومت در برابر برخوردهاى احتمالى پرنده ها ضخيم تر ساخته شده است. توانيى حمل انواع تسليحات و مخازن خارجى سوخت را با 4 جايگاه آويز زير بال ها و يك آويز زير بدنه به PC-21 داده اند. اين مقاله به نقل از ماهنامه نوآور شماره 21 ٬ ترجمه ى آراز نبى الهى تهيه شده و ادامه دارد... باز هم مشكل هميشگى: زحمت تهيه تصاوير به عهده دوستان٬ تا فردا صبح أن شاء الله تكميلش مى كنم... از همكارى دوستان براى پربار شدن تاپيك(به قول آذرخش چرب و چيلى شدن!) استقبال و تشكّر مى كنم.
  2. با تشكر از همكارى و حسن نظر دوستان٬ ادامه تاپيك رو از پى مى گيريم(هر چند كه خيلى زياد نيست): در كاكپيت تحت فشار اين هواپيما كه مجهز به سامانه خودكار تهويه مى باشد، معلّم پرواز و دانشجو به صورت پشت سر هم قرار مى گيرند. يك سامانه ضد جى(g) و سامانه توليد اكسژن داخلى از تجهيزات استاندارد كابين مى باشند. صندلى پرتاب شونده صفر-صفر مارتين بيكر 16L براى فرار از هواپيما در نظر گرفته شده است(مثلاً وقتى دانشجو از دست استادش عاصى شد، اونن شوت مى كنه بيرون يا به عكس!). خلبان جلو 11 دجه و عقبى 40- درجه به اطراف خود ديد داشته باشند(؟!) كه اين امر مخصوصاً براى معلّم پرواز كه در كاكپيت عقب جاى مى گيرد ، ديد فوق العاده اى را به همراه دارد!!!(باور كنيد اين يك تيكه رو عين مقاله اصلى نوشتم امّا خودم هم نفهميدم چى شد؟!! ) هر يك از كاكپيت ها مجهز به سه نمايشگر كريستال مايع هستند با ماتريس فعال(AMLCD) كه نمايشگر وسطى اطلاعات اصلى پرواز را نشان مى دهد.( احتمالاً اون دوتاى ديگه براى نمايش فيلمه!) براى نمايش اطلاعات ناوبرى، مأموريتى، سامانه ها و داده هاى تاكتيكى در دو نمايشگر بيرونى، شستى هاى موجود در UFCP و قاب هاى نمايشگرها مورد استفاده قرار مى گيرد. هم چنين دو نمايشگر پشتيبان 761 ميلى مترى به همراه UFCP ٬ نمايش داده هاى پروازى، سامانه ها و اطلاعات اصلى موتور را نيز امكان پذير مى سازد. تمام نمايشگرها و نوردهى كاكپيت با سامانه ديد در شب كلاس BNVIS سازگار هستند. در مأموريت آموزشى كاكپيت جلو وعقب را مى توان كاملاً از هم جدا كرد؛ به طورى كه معلّم به اطلاعاتى دسترسى داشته باشد كه براى دانشجو غير ممكن است به علاوه اين كه تمامى عملكرد دانشجو تحت نظر استاد است و او آن ها را در نمايشگرهاى خود مى بيند. رايانه عملياتى اين هواپيما داراى پردازش گرهاى 500 مگاهرتزى است كه هر كدام از آن ها به يك حافظه 512 مگابايتى دسترسى دارند تا عمليات محاسباتى را با بيشينه سرعت انجام دهند. البتّه ساختمان اويونيكى با معمارى باز(Open) امكان بهسازى اين سامانه را به وجود آورده است. مجموعه ناوبرى هواپيما شامل يك حسگر ناوبرى اينرسيايى ليزرى، يك مكانياب جهانى ونيز فيلتر كالمان(نوعى تكنيك رايانه اى براى تصحيح خطاى يك سامانه هدايت٬ با تكيه بر نيروى اينرسيايى)مى باشد. خط انتقال داده ARINC و استاندارد نظامى 1553B با ناوبرى هواپيما هماهنگ است. يك سامانه برنامه ريزى عمليات(MPS)٬ برنامه ريزى سريع در پايگاه زمينى را ممكن مى سازد. اين سامانه پروازى بى خطر را در اوّلين مراحل آموزش تضمين كرده واين در حالى است كه در مراحل پيشرفته آموزشى با ايجاد عملكرد بالاتر دانشجوى خلبانى مى تواندپرواز واقعى ترى شبيه هواپيماهاى پر قدرت داشته باشد. اطلاعات عمليات نيز توسط يك «بارگذار داده(Data Loader)» به رايانه ى هواپيما انجام مى‌دهد. اين سامانه سازگار با تمامى سامانه هاى زمينى شبيه ساز PC-21 بوده و اين قابليت را دارد كه بعد از ضبط داده هاى عمليات٬ پس از پرواز و حتّى زمان خاموش بودن موتورها نيز تمام اطلاعات پروازى را نمايش دهد. يك سامانه مجزاى حافظهنيز براى ضبط داده ها جهت سامانه ناظر سلامت و استفادهHUMS به كار مى رود. اطلاعات ورودى مربوط به مأموريت . ناوبرى از طريق پانل هاى UFPC وارد سامانه ها مى شود. حالت هاى عملياتى هواپيما شامل ناوبرى، هدف گيرى هوا به هوا، هوا به زمين و FMS مى باشند. براى طراحى نرم افزار از يك سامانه پيش نمونه ساز اويونيكى مصنوعى(VAPS) استفاده شده كه امكان ايجاد تغييرات سريع با بازده بالا را طبق نياز مشترى در سامانه اويونيكى به وجود آورده است. [color=red][b]واى ى ى!! سرم گيج رفت! چقدر نثرش سنگين و اعصاب خورد كنه؟!![/b][/color] [color=cyan]خوب حالا پس از پيام هاى ميان برنامه توجّه تان را به ادامه مطلب جلب مى كنم![/color] سامانه VAPS هم در اويونيك هواپيما و هم در سامانه هاى آموزشى زمينى به كار گرفته مى شود كه استانداردسازى نرم افزارى را در هر دو حالت امكان پذير مى سازد. يكى از مزاياى بزرگ در PC-21 اين است كه در مجموعه اويونيكى آن ، با توجّه به فاز آموزشى دانشجو مى توان تغييراتى ايجاد كرد. سامانه هاى اويونيكى اويونيكى اين هواپيما٬ شبيه سازى مأموريت هاى خط مقدم شامل هدف گيرى تسليحات و شليك شبيه سازى شده ى آن ها را حتّى بدون حمل تسليحات امكانپذير مى سازد. اين هواپيما از يك موتور توربو پراپ پرات اند ويتنى PT6A-68B با رانش 1600 شفت اسب بخار مجهز به يك ملخ گرافيتى پنج تيغه هارتزل E8991 KX با قطر 39/2 متر قدرت مى گيرد. اين موتور براى شبيه سازى عملكرد موتورهاى جت، در سرعت هاى360+ كيلومتر بر ساعت٬ با يك سامانه ى ديجيتالى حداكثر قدرت را از موتور مى گيرد. سرعت در ارتفاع پايين و ريت صعود PC-21 به هواپيماهاى جت بيشتر شبيه است تا يك توربو پراپ تك موتوره! سرعت كروز در ارتفاع پايين(پست) براى اين هواپيما 590 كيلومتر بر ساعت است. رقباى اصلى اين هواپيما در بازار تسليحات عبارت اند از: امبرائر EMB-314 سوپر توكانو و ريتئون T-6A تكسان.(تاريخ درج مقاله:ارديبهشت 85) سرم درد گرفت! بعضى از نقاط اين مقاله نياز به توضيح و بررسى بيشترى دارد(من با اين كه جندين بار تا حالا خوندمش٬ باز هم گيج مى زنم؛البتّه شايد اشكال از منه!) كه اميدوارم با يارى دوستان٬ بحث تشريح بشه. سامان خان شما هم از اين كه هى ما گفتيم سامانه٬ سامانه! دلگير نشو؛ جهت پاسداشت فرهنگ و ادب پارسى از اين لغت جاى System استفاده شده...(اين هم نمك زياديش!)
  3. همون طور كه در پستم مشخصه٬ برداشت شخصى ام اين بود كه از موتور پيستونى(جهت خرج كمتر و مصرف سوخت پايين تر) استفاده مى كنه٬ كه با مستندات شما غير از اون محرض شد. در مورد اگزوز هم كه نظرتون كاملاً مورد تأييد تمامى اهل فن هست. اون كمپرسور هم كه ربطى به ملخ نداره٬ خودم مى دونم! شَكّم رو اين قضيه بود كه هواى مورد نياز كمپرسور(و كلاً موتور) از همون ريزه سولاخ تأمين مى شه؟! بعدش نشستم فكر كردم ديدم همشين خيلى هم كوچيك نيست٬ با مقايسه با ابعاد انسانى كه كنار آن ايستاده مى توان متوجّه شد. توربو/سوپر شارژر فقط كمك به تنفس بهتر موتور در ارتفاعات بالا و افزايش راندمان اون مى شه نه توليد نيرويى معادل موتور جت! صد البتّه اين هم مثل روز براى شما روشنه٬ فقط گفتم كه تصورات شخصى ام رو روشن كرده باشم(منظورم اين بوده كه شايد بتوان موتور پيستونى مناسبى براى ارتفاع زياد طراحى كرد٬ كارى به موتور جت نداشتم). نه يادم نيست!! يعنى اصلاً از چنين چيزى اطلاع نداشتم! با لطف شما اين رو هم ياد گرفتيم!(خداييش اون جا هم جريان هواى بالا رونده هست؟! اگر نباشه كه اينا ارتفاعشون رو از دست مى دن؟! ولى خيلى جالبه!) به هر حال هميشه از حضور و مباحثتون استفاده كرده ايم٬ و كماكان اگر توفيقى باشه قصد داريم باز هم از آن بهره ببريم!
  4. از نظر من پيشنهادهاى 1 ٬ 2 ، 6 ، 7 و 10 عملى تر و مطابق با استراتژى تأمين كميت جهت مقابله با كيفيت هستند. دليلش اينه كه كمترين دستكارى در سازه هواپيما بشه تا هزينه ها و دردسرها(احياناً بر هم خوردن تقارن و كاهش كارآيى آيروديناميكى). البتّه پيشنهاد 9 چنان كه حين اجراى پيشنهاد 1 بدون دردسر محقق بشه كه خيلى خوبه! پيشنهادهاى 11 و 8 نيز براى [b]توليد[/b] نمونه هاى جديدتر نيز عملى و تقريباً لازم هستند. نمايشگرهاى كريستال مايع هم اگر يك يا نهايتا٬ً چونه نزنيم(!)٬ دو تا آن هم در اندازه كوچك براى نمايش حياتى ترين اطلاعات به كار بروند٬ امتياز قابل قبولى خواهد بود. يك طرح و يك سؤال دارم: [b][color=brown]طرح->[/color][/b] بالاى سكان عمودى٬ سامانه اكتشاف علائم مادون قرمز و آنتن هاى جديد مخابراتى يا نشانه گذارهاى ليزرى(در جهت تحقق آيتم 14) نصب بشه٬ شبيه EF-111 . البتّه اين طرح جاى كار زيادى دارد و در نمونه ى F-5 دو سكانه قابل اجرا نيست. [b][color=darkblue]سؤال->[/color][/b] چرا MiG-29 رو بازى نداديد؟! اين هواپيما هم فى ذاته براى نبرد نزديك طراحى شده(مخصوصاً اين نمونه هاى عهد عتيقى كه ما داريم! ) و هم برد و توان رزمى بيشترى نسبت به تايگر داره.
  5. در مورد ايمن بودن موتورش نگفتم٬ بحثم اين بود كه هيچ تلاشى براى ايجاد مصونيت از آن در برابر موشك هاى [color=red]گرما[/color]ياب(به عنوان مهم ترين تهديد موشكى هواپيماهاى بى سرنشين) نشده است. راستش من هم تعجب كردم كه با اين موتور [color=cyan]55 هزار پا [/color]صعود كنه امّا كه ورودى هواى جلوى موتور بسيار كوچك تر از آن است كه من انتظار دارم؛ بعدش هم ملخ موتور هم به انتها رفته! يعنى يك كمپرسور باهاس براى موتور تدارك ديد كه راستش من شك دارم اين هواپيما موتور جت داشته باشه. كسى به طور دقيق و مستند از اين موضوع خبر داره؟ راستى آقاى كيانى با وجود انواع كمپرسور براى موتورهاى پيستونى(توربو/سوپر چارجر) محدوديت تنفس و كارآيى موتور تا حدود قابل توجهى بر طرف شده ديگه؟ پس با يك موتور نوين پيستونى [b]شايد[/b] بتوان به اين [color=cyan]ارتفاع[/color] رسيد. اين نكته را هم در نظر بگيريد كه رژيم غاصب كه يد طولايى در ساخت پهپاد پيدا كرده٬ در ارتفاع پروازى هواگردهايش اغراق مى كنه و نمونه هاى فروشى به گرجستان٬ تركيه و روسيه پس از بهره بردارى با اين مشكل مواجه شدند و خريدارها خواستار لغو قرارداد گشتند؛ شما اين ارتفاع پروازى رو خيلى جدّى نگير! بالآخره معلّم(انگليس) از شاگردش(صهيونيست ها) كم نمى آره!
  6. PersianKing

    جديدترين طراحى بال متغير

    آقا رضا! شما بزرگ ما هستى ٬ نبايد اين جورى اين پروژه رو ببرى زير سؤال! AD-1 كه مال 1980 بود٬ 72 بار پرواز كرد! حالا اين يكى كه ديگه با جديدترين محاسبات و فن آورى ها اومده به ميدون! بى سرنشين و بدون تجهيزات جانبى هست امّا همون طور كه گفته شد اين نمونه٬ محاسباتى هست و به محض رسيدن به نتايج قابل قبول انواع و اقسام آن ساخته خواهد شد. مثل طرح هايى از قبيل V-22 و بالگرد دوباله مثل Chinook كه با آزمون و خطا سرانجام به نتيجه رسيدند و شركت هاى مختلف٬ ريز و درشت اين نمونه ها رو براى كاربرى هاى متفاوت ساختند. اوّل يك ياد آورى بكنم: همون طور كه احتمالاً متوجّه اش شديد اين تصاوير مربوط به زمانى است كه هواپيما داره با سرعت هاى بالاى صوت حركت مى كنه و بال٬ چرخيده. اون تصوير دومى هم جاى تأمل داره و تراز قرار گيرى موتورها با هم فرق مى كنه و با توجّه به خط افق به نظر [u]نمى رسه[/u] كه اين اختلاف ناشى از تفاوت ارتفاع عكاس از طرح باشه؟ d'oh شايد مثل تفاوت تراز روتور باگردهاى دو پروانه اى ٬ اين جا هم به اين نتيجه رسيده اند؟ والله عقل ما كه بيش تر از اين قد نمى ده! جناب worior خواهشاً بهش فشار نياريد!
  7. مثل اين كه ابراهيم داره عصبانى مى شه! بچّه ها دست و پاتون رو جمع كنيد كه صاحابش اومد! dont't_tell_anyone من رفتم سراغ بحث تحليلى: هر كشورى كه دست به تقويت تسليحاتى بزنه٬ بلا شك شما فورى مى بينى كه همه جا صحبت اين مى شه كه همسايه هايش بايد مراقب باشن٬ چون اين كشور داره قوى مى شه! يا اين كشور داره حمله به نقاط حساس همسايه اش رو تمرين مى كنه براى روز مبادا! در حالى كه مى بينيم و مى دانيم تمامى كشورها به طور مداوم جهت صيانت از منافع و تماميت ارضى شان مرتب به ارتقاى توان نظامى شان دست مى زنند و اين حتّى براى آمريكا و روسيه كه با فاصله بسيار زيادى از ساير كشورها جلوترند نيز٬ صدق مى كند. به شخصه اين كه [b]«تقويت توان نظامى يك كشور باعث ايجاد رقابت تسليحاتى در منطقه آن مى شود»[/b] را تحت [u]اين عنوان [/u]قبول ندارم. كدوم كشورى حاضر مى شه ارتشش رو با تسليحات (مثلاً) 15-20 سال پيش نگه داره؟! مسلماً همه و به طور طبيعى و با حق مسلمشون(انرژى هسته اى رو نمى گم ها؟! ) توان نظامى شان را سعى مى كنند به روز نگه دارند. اين روند٬ حتّى اگر آمريكا و رژيم صهيونيستى و اهداف امپرياليستى و هزار جور نق و بلاى ديگه هم در صحنه گيتى نباشه٬ باز هم رخ مى ده كه دليلش رشد فن آورى و به طبع آن پيداش روش ها و ابزارهاى نوين حفظ امنيت هست. حالا كى هست كه نخواد به مدرن ترين (و احتمالاً بهترين) روش امنيتش رو تأمين كنه؟!! نه كى هست كه اين رو نخواد؟؟!! پس مى بينيم كه اين حق طبيعى هر كشوريه(به جز واتيكان كه تو اين وادى ها نيست!). حالا اگر ما توى فوتبال٬ هميشه با امارات كنتاكت داشتيم(باز خدا پدرشون رو بيامرزه كه كمتر از بقيه اعراب وقت كشى مى كردند!)٬ يا اونا تحت بعضى تحريكات ادعايى بر جزاير سه گانه ما يا نام يك پهنه آبى(خليج پارس) دارند كه دليل آمادگى براى حمله نمى شه! امّا اين طور هم نيست كه بشينيم تو خونه و بگيم ما كه با كسى دعوا نداريم و خيالمون از همه چيز راحت باشه! سرمايه گذارى روى صلح و برقرارى روابط دوستانه(نه از نوع ادبيات ديپلماسى! دوستانه ى واقعى!) خيلى بهتر و پربازده تر از شكاكى به همسايه خواهد بود٬ مضافاً اين كه هزينه كمترى خواهد داشت.
  8. PersianKing

    جديدترين طراحى بال متغير

    اين «قابليت رزيوم» چيز خطرناكيه؟! بگو! من تحمّل شنيدنش رو دارم مسعود! نكته جالب اين پروژه اينه كه مثل پروژه بال هاى پيش گرا٬ به دليل به دست نيامدن سطح قابل قبولى از هدايت و كنترل پر زحمت آن كنار گذاشته شد تا حالا كه رايانه ها اين امر رو بر عهده گرفته اند٬ دوباره رفته اند سراغش. پس بايد منتظر معرفى يك هواگرد با انبوهى از سامانه هاى رايانه اى باشيم. البتّه اين خبر مربوط مى شه به سال 1385 خورشيدى! worior خان دستت درد نكنه. راستش من هيچ جوره نمى تونم از گوگل و خدماتش استفاده كنم٬ نمى دونم چرا. واسه همين هم عكسى تهيه نكردم. اون تصوير سومى همونيه كه من تو مقاله اصلى ديدم و تصاوير اولى و دومى رو احتمالاً جديداً معرفى كرده اند...
  9. آيا توپ هايى كه پس از شليك مى توان آن ها را هدايت كرد(يك چيزى مثل توپ «سمات») هم جزو سلاح هاى ضد زره هدايت شونده محسوب مى شوند؟ پس چرا اون ها رو در مقاله ذكر نكرديد؟!
  10. [b][color=orange]خريپ[/color][/b] يك واژه اصيل پارسيه كه من بعد قرار است به جاى واژه مجعول و ناموزون [color=indigo]«خريد»[/color] به كار رود!!
  11. تركيه٬ آمريكا٬ رژيم غاصب صهيونيستى٬ كره جنوبى و ايران از مهم ترين كاربران [color=darkred]«فانتوم هميشه قهرمان»[/color] هستند و خود آمريكا با ارتقاى فانتوم ها ٬آن ها را هم چنان سر پا نگه داشته و قصد دارد هم چنان از آن ها استفاده كند. ديگه نبينم به جنگنده-بمب افكن محبوب من(+يورو فايتر تايفون) توهين كنى ها؟!
  12. اين پرنده با اين پيكر بزرگش در برابر پدافندها كم نمى آره؟! موتورش هم كه پيستونيه(طبق تصوير) و هيچ اشاره اى به سامانه هاى تدافعى و تضمين بق(پادكار الكترونيك و پخش كننده ى شراره و فريب دهنده رادارى)ا نشده. اين جورى به درد يك ميدان نبرد واقعى نمى خوره و حتماً مى بايست اصلاحاتى بر آن انجام شود. يك سؤال: در پريديتور و گلوبال هاوك و اين(مانتيس) و يكى دو مدل ديگه كه اسمشون رو نمى دونم٬ رادار بالاى دماغه نصب شده و تركيب رايج براى پرنده هاى نظامى سرنشين دار(رادار در نوك دماغه) رعايت نشده. علّت چيه؟ اگر مى خواهند يك محل براى نصب سامانه هاى ديدارى داشته باشند٬ محدوديتى كه وجود نداره؟ مى تونند زير دماغه اون رو نصب كنند و رادار رو جهت رسيدن به ضريب پساى مناسب٬ به داخل دماغه منتقل كنند؟ سؤال بعدى اينه كه اين پهپاد پنهانكار هست يا نه؟(رادار گريز نگفتم ها! گفتم پنهان كار!) ولى خداييش غوليه ها؟! با بمب هاى GBU و مداومت پروازى 24 ساعته ابزار مفيدى مى تونه باشه(باز هم بايد ارتقا داده بشه).
  13. آيا امارات زيرساخت ها از قبيل تعداد پايگاه هوايى و پرسنل فنى رو براى رقابت با عربستان در مصر در اختيار داره؟! همين جورى هم كه داره خاكش رو در اختيار دُوَل غربى مى ذاره تا پايگاه نظامى بسازند. مگر اين كه از اين پايگاه ها استفاده مشترك بكنند. چنين چيزى اصولاً ممكن هست؟
  14. PersianKing

    خودروی زرهی MOWAG Eagle

    اوّل از همه به رسم هميشگى سايت: ممنون از تاپيك خوبتون. دوّم: اين كه مى گوييد زرهى٬ يعنى در مقابل يك چيزى مثل RPG-7 يا مثلاً نارنجك انداز متصل به سلاح هاى تهاجمى (AK-47 & M16) هم مقاومت مى كنه؟! [quote] 6کیلوگرم تی ان تی (TNT) در زیر هر چرخ [/quote] واقعاً؟؟!!! در شرايط واقعى هم همين مقدار رو تحمل مى كنه؟؟!! حتّى اگر همزمان(در مجموع 24 كيلو TNT ) زير هر چهار چرخش مين منفجر بشه؟! به سان خمپاره اى به هوا پرتاب نمى شه؟
  15. اگر بخواهيم بنا به آمار كار رو به پيش ببريم، نتيجه اونى نمى شه كه شما مى خواهيد. چون جنگ هايى كه شامل تعداد زيادى نبرد هوايى و به تبع آن شامل آمار سقوط و سرنگونى قابل توجّه هستند٬ اغلب مال همون 40 تا 25 سال پيش هست كه فرموديد؛ و گرنه در جنگ هاى اخير كه قريب به 99٪ نبرد شورشيان با دولت مركزى هست كه سقوطى رخ نمى ده؟! بنابراين باز بايد مراجعه كنيم به بررسى هاى تئورى. امّا نظر من اينه: در گذشته كه مشخصاً حجم زيادى از سرنگونى ها مربوط به پدافندهاى غير موشكى و پس از آن نبرد نزديك(DogFight) بود. پس از ابداع رادارها و پيشرفت آن ها و ساخت موشك ها٬ به برد و فاصله ى نبردها افزوده شد كه موشك هاى دورايستا هم در پدافندهاى زمينى(و دريايى) استفاده شدند و هم انواع هواپايه آن ها به كار گرفته شد. اين روند تا معرفى و ورود هواپيماهاى نسل پنجم ادامه داشت. با معرفى نسل نوين هواگردهاى نظامى و دشوارى آشكارسازى آن ها ٬(پيش بينى مى شود) برد نبردهاى هوايى مجدداً رو به كاهش برود. البتّه روش هاى مقابله هم براى اين نسل هواگردها امكان نبرد دورايستا را به يگان هاى رزمى مىدهد٬ طراحى شده اند امّا اغلب نياز به سامانه هاى فوق نوين دارد كه تأمين آن از عهده ى بسيارى از ملل خارج است. در نتيجه در آينده نزديك مى بايست نبرد نزديك همراه با فن آورى پيشرفته جهت شناسايى هر چه بهتر اهداف پرنده رخ دهد؛ [b][color=olive][i]پس بايد به فكر تأمين يك جنگنده با قابليت نبرد ميان برد تا كوتاه برد باشيم كه اين مى بايست با يك رادار نوين و قوى همراه با روش هاى مؤثر كشف هدف همراه باشد[/i][/color].[/b] نتيجه نهايى اين است كه نبردهاى بلندبرد ٬به جز در موارد مواجه غول هاى فن آورى٬ كاهش چشمگير خواهد يافت و بار درگيرى هاى هوايى به [u]سامانه هاى پدافندى [/u]و [u]شكارى هاى تيز و چابك [/u]منتقل خواهد شد. بعدش هم اهداف امپرياليستى هم كه نداشته باشيم٬ نياز به دفاع آن هم از نوع بلندبرد كه داريم! شما در نظر بگير يك زير دريايى آمريكايى/صهيونيستى با موشك بالستيك و كلاهك هسته اى در فلان بندر مصر در حال آماده سازى خود جهت حمله به ايران است؛ حالا ما بايد بگيم چون ديدگاه تدافعى داريم٬ از 200 كيلومترى مرزمون اون ورتر نمى ريم تا زيردريايى آمريكا با خيال راحت (مثلاً) از فاصله 1700 كيلومترى اقدام به شليك كنه؟؟!! براى دفاع لازمه گاهى اوقات يك اقدام تهاجمى٬ آن هم در فاصله اى بسيار دورتر از مرزت٬ انجام بدى. نمى شه كه بگذارى دشمن بياد پشت در خونه٬ وقتى زنگ زد از تو آيفون بهش بگى من فقط مى خوام از داخل خونه ام دست به دفاع بزنم؟؟!!! ابراهيم جان پيشنهاد ادغام چيز خوبيه٬ مخصوصاً اگر به بخش دكترين و استراتژى هم منتقل بشه.
  16. جناب آذرخش بنده هم دو سؤال دارم: 1- اون جايى كه نوشتيد SSII (از نسل اوّل) ٬ معادل فارسى اش مى شه «إس إس دو» نه يازده؟! 2-HellFire از گروه Fire&Forget بيد؟؟!! من تو يك بازى(بچه ايم ديگه! ) مى بايست تا لحظه ى برخورد موشك به هدف٬ روى قفلش مى موندم! امتيازى كه داشت اين بود كه پس از شليك مى تونى هدفت رو تغيير بدى٬ نه كه فراموشش كنى؟!
  17. MOHAMMAD شما نگاه كن! ببين وقتى مى آيند مى گويند 500 تا 700 فروند از انواع آذرخش و F-5 Tiger بسازيم٬ من هم به خودم جرأت مى دم و مى گم بريم سراغ رادار آرايه فازى و MiG-29 OVT و موشك R-77 !! فينيكس هم كه شكر خدا طبق اخبار داره توليد مى شه؛ البتّه نمى دونم همون كارايى نمونه آمريكايى رو داره يا نه... خدا رو چه ديدى٬ زديم و از روسيه Su-37 هم خريديم!! خداييش «ترميناتور»يه براى خودش... وقتى سخن از [b][color=violet]كميت[/color][/b] به ميان مى آد٬ آخرش مى رسيم به يه چيز با[b][color=green]كيفيت[/color][/b]ى مثل همون پشتيبانى قوى رادارهاى زمينى كه اوّل تاپيك(روش شوروى) بهش اشاره شد. پس مى بينيم باز هم بايد آخرش بريم سراغ يه چيز با[b][color=green]كيفيت[/color][/b]. حالا توى طرح پيش نهادى من(بنده از امير ارتشبدهاى مملكت و تدوين كننده دكترين نظامى هستم!!! ) هم از [b][color=green]كيفيت[/color][/b] و هم از [b][color=violet]كميت[/color][/b] يك استفاده متوسطى شده تا هم سيخ بسوزه هم كباب!!!! اين جورى نه خيلى روى توليد فله اى اصرار مى كنيم كه فعلاً تمام زيرساخت هايش را نداريم٬ نه لزومى به تجهيز و نوسازى كلّ ناوگان با نمونه هاى داراى آخرين فن آورى هست. اگر هم بيان همين MiG-29 هاى قديمى مان را هم ارتقا بدن به نسخه هاى OVT يا SMT قبوله!! لازم نيست كه همه اش خريپ كنيم؟؟!!
  18. شايد منظور از رادار عامل و غير عامل٬ همون فعال و غير فعال بوده؟! البتّه اين رو بيشتر براى سامانه هدايتى تسليحات شنيدم و اصلاً اشرافى روش ندارم...
  19. [size=17][align=center][b]فرود بالگرد بر ناو[/b][/align][/size] عمليات هوايى در [color=blue]پهنه هاى آبى [/color]نيازمند يك پشتيبانى از واحد هواييست٬ چرا كه در نهايت مى بايست هواگرد در محلى به عنوان آشيانه(هر چند موقت و براى تجديد منابع) فرود بيايد. به همين جهت براى استقرار واحدهاى هوايى تمهيداتى در كشتى ها و سكوهاى دريايى(نفتى) انديشيده شده كه البتّه به دليل حركت واحد دريايى٬ به طبع حركت آب(به جز كشتى هاى بزرگ و سكوهاى ثابت نفتى)٬ فرود و برخواست از اين باندها به راحتى و طبق روند فرود بر باندهاى واقع در خشكى امكان پذير نيست. خلبانان بالگرد در طول زمان به روش هاى مؤثر و ايمنى براى اين كار دست يافته اند كه در اين جا به يكى از مهم ترين هاى آن اشاره مى شود؛ اين مورد شرح تمرين استارت و فرود يك فروند SeaKing بر عرشه پروازى ناو تداركاتى Frankfurt am Main A1412 آلمان ،كه از كلاس 702 كشتى هاى تداركاتيست٬ مى باشد. قبل از نزديك شدن بالگرد به كشتى٬ داشتن «ترافيك هوايى» از طريق بلندگو در تمامى گوشه و زواياى كشتى اعلام مى شود به دنبال آن خدمه بايد طبق دستورالعمل هاى مرتبط٬ از انجام امور ممنوعه ى اين موقعيت(از قبيل سيگار كشيدن در عرشه فوقانى و داشتن هرگونه سربند و كلاه)٬ دورى بجويند. خدمه ى هوايى كشتى در تكاپوى آمادگى براى پذيرش اين چرخ بال عظيم اند؛ نرده هاى محافظ كنار عرشه به پايين خوابانده مى شوند٬افسر راهنماى عرشه(FDO) زنجيرهاى فولادى را براى بستن بالگرد به عرشه آماده و مى كند و ساير افراد نيز آماده و منتظر ايستاده اند٬ ايستگاه مراقبت و نظارت جلوى تابلوهاى اطلاعات و نمايشگرهاى خود منتظرند و همچنين عرشه با جريان آب پر فشار مورد شست و شو قرار گرفته است. خدمه ى درياى نيز به سهم خود دراين عمليات عمل كرده و مسير كشتى را به سمت باد و مخالف با سوى آن مى كنند و سرعت را تا حد 4 گره دريايى تقليل مى دهند. تجهيزات اطفاى حريق در هر با فرود بازبينى و آماده مى شوند. دو گوى سياه و يك لوزى روى عرشه پروازى كه نشانه اى بين الملليست٬ نشان از توان مانور محدود كشتى است. حال نوبت SeaKing است كه از دور دست٬ كم كم پديدار شده و به طرف كشتى مى آيد. ابتدا خلبان رخش خود(=سيمرغ خود!!) را به كنار كشتى هدايت مى كند تا با چراغ ها و علائم آن٬ راهيابى صورت پذيرد. سرعت باد و حركات كشتى در راستاى سه محور(x,y.z) با بى سيم به تيم پروازى اطلاع داده مى شود كه با سنجش آن و تطبيق با استانداردها٬ تشخيص دهند شرايط براى فرود ايمن است يا خير. حال بالگرد از كنار(پهلو) به كشتى(عرشه پروازى آن) نزديك مى شود و آهسته ارتفاع خود را كم تر و كم تر مى كند. وقتى فاصله ارابه فرود با سطح عرشه به كم تر نيم متر رسيد٬ بالگرد خود را رها مى كند و روى عرشه مى افتد؛ اين كار فشار و ضربه زيادى به سازه هواگرد وارد مى كند. سرپرست تعليمات آموزشى٬ستوان هونبر، كه تاكنون 1800 فرود بر عرشه كشتى ها ى مختلف انجام داده است٬ اين كار را براى جلوگيرى از پرتاب چرخ بال به سمت خارج ضرورى مى داند: كشتى مى خواهد ما را با چرخيدن و حركات پر تلاطم به پايين(آب) پرتاب كند كه اين موضوع با باد مخالف و بعضاً ديد ناكافى تشديد مى شود. عرشه كشتى بالا آمده و به بالگرد ضربه مى زند٬ به همين جهت بايد خلبان با مهارت سيمرغ خود را(بالآخره سيمرغ يا رخش؟!) روى كشتى رها سازد تا از به بيرون پرتاب شدن خود جلوگيرى كند. پس از طى لحظات كوتاهى با اشاره خلبان به افسرراهنماى پرواز(FDO)٬ جاشوها براى محكم كردن چرخبال بر روى زمين با زنجيرهاى فولادى آن را مى بندند. پس از زمان كوتاهى دوباره زنجيرها باز مى شوند و پس از علامت FDO خدمه بالگرد٬ آن را به پرواز درمى آوردند و از كشتى فاصله مى گيرند. اين مأموريت آموزشى براى پيوستن افسران تحت تعليم به «ناتو» ضروريست. با فرا رسيدن شب برق عرشه را قطع مى كنند و ارتباط راديويى نيز كنار گذاشته مى شود تا تمرين، شرايط بحرانى به خود بگيرد. دراين مرحله خلبانان مى بايست حداقل 15 نشست و برخواست موفقيت آميز در روز و 10 بار در شب انجام دهند تا به مرحله بعد٬ كه استفاده از يك عرشه پروازى كوچك تر (در اين جا Type 122) است٬ بروند. در مجموع پس از 100 نشست و برخواست به كارآموزان مدرك DLQ داده مى شود تا به NATO بپيوندند. [size=10]اين تاپيك در واقع دورگه است٬ ولى من اون رو بيشتر مرتبط با بخش هوايى دونستم؛ امّا دوستان مدير(ابراهيم و محمّدمهدى عزيز) با خودشون مشورت كنند تا ببيند با كدام بخش تطبيق بيشترى داره.[/size]
  20. PersianKing

    مسابقه : این تصویر چیست؟

    انفجار بدن طعمه آسيبى به كاربر نمى زنه؟؟!! يا اين كه حالش رو به هم بزنه؟؟!! جانورترين حيوان همين آدمه! جلّ الخالق! بين چه ايده هاى شوك آورى به ذهن خلق مى رسه؟؟!!
  21. Worior عزيز! اين همون سامانه رادارى Passive بود ديگه؟ غير از اين و رادارهاى قديمى باند K (اگر اشتباه نكنم) تا به حال روش ديگرى هم براى كشف رادارى هواگردهاى رادار گريز داريم؟ آيا رادار آرايه فازى صرف٬ مى تواند آن ها را شناسايى كند؟ يا اين كه نوع خاصى از رادار آرايه فازى توانايى اين كار را دارد؟ دركل نكته جالبش اينه كه يا بايد فن آوريت قديمى باشه(سام3؟؟!!) تا Stealth ها رو شناسايى كنى يا خيلى مدرن(سام20 يا همون S-400)!! ميانه رو ها كلاهشون پس معركه است!!
  22. اگر بخواهيم روى كيفيت كار كنيم٬ در عين اين كه كميت رو هم در نظر داشته باشيم چى؟ يعنى مثلاً 4 تا رهگير با رادار پيشرفته مثل آرايه فازى(+تسليحات درجه يك متناسب با مأموريت) در هر پايگاه هوايى بذاريم٬ با مثلاً شش فروند MiG-29 OVT كه يك DogFighter به تمام معناست٬ به همراه تعدادى(نزديك به 10 تا نهايتاً 15 فروند) جنگنده ضربتى چند منظوره مثل انواع F-5 . اين جورى نه نياز به كميت خيلى زياد داريم(طرح هاى شامل 500 تا 700 هواگرد نظامى) نه اين كه تمامى هواپيماهامون مدرن و با آخرين نسخه فن آورى هستن.
  23. پشتيبانى هوايى واقعاً مورد نياز است و از درجه اهميتى بسيار بالايى برخوردار است. بزرگ ترين ناو جنگى ژاپن(جنگ جهانى دوّم) ٬ در اوّلين عملياتى كه بدون پوشش هوايى انجام داد٬ غرق شد!! از اين بدتر؟! ما براى پشتيبانى تهاجمى از نيروى زمينى مان كم و كاستى نداريم٬ چون اين كار رو با انواع و اقسام پهپاد و موشك و بمب افكن مى تونيم انجام بديم؛ امّا وقتى از دفاع هوايى و تهاجم هوايى صحبت پيش مى آد... ما انصافاً در زمينه دريايى اگر نتونيم كاملاً آمريكا رو زمين گير كنيم(در پهنه ى خليج پارس و درياى كوروش)٬ به راحتى اون رو محدود مى كنيم و از منطقه براشون يك جهنم مى سازيم. امّا «چه كنم كه بسته پايم...» ! تا وصول اخبار حاكى از ساخت گسترده و توسعه طرح هاى جنگنده و بمب افكن هاى بومى بايد در حول و ولع بمانيم. به هر حال كار چندان زيادى براى زمان قابل توجه٬ در برابر نيروى هوايى ناتو/آمريكا(دشمن اصلى) ازمون بر نمى آد؛ همين جا تأكيد مى كنم: صد البتّه منفعلانه زير آتش نيروى هوايى متخاصم نخواهيم رفت٬ امّا وضعيت نيروى هوايى فعلى مان(از حق نگذريم) شكننده هست. آقا بابك شما هم خيلى سخت نگير! بذار اطلاعاتمون در بقيه جهات هم بالا بره! همه كه مثل شما آگاه و آشنا به مسائل نيستن! ولى چيزى كه بايد تذكّر مى دادى اين بود كه اين دوست تازه واردمون تصويرى خارج از گالرى سايت٬ در پستشون استفاده كرده اند...
  24. مى گم مثل اين كه هواگردهاى نظامى ته كشيدن٬ بر و بچ دارن مى رن از مطالب غير نظامى مقاله تهيه مى كنند!! مگر اين كه قرار باشه اين هواپيما رو به يه چيزى در حد سايدواندر يا غلاف راكت هوابه زمين مجهز كنند!! ولى انصافاً هم خوشگله هم به معناى واقعى پهن پيكر! راحتى مسافر در طراحى هواپيماهاى نوين حرف اول رو مى زنه؛ در A-380 هم فضاى داخلى نسبت به Boeing 747 حدود 30٪ حجيم تر بود ولى تعداد مسافران كمتر از اين درصد افزايش داشت. كلاً چيز خوبيه٬ البتّه اگر پاش به ايران باز بشه!! Mohammaddanger خوش آمدى! اين سامانه كه فرمودى(همون گاردين)٬ يك منحرف كننده ى موشك است كه براى مقابله با تهديدات در اطراف فرودگاه ها و ارتفاع هاى پست پروازى طراحى و ساخته شده. دوستان زحمت معرفى اش را كشيده اند و تاپيكى در همين مورد در سايت داريم٬ بخونى بهتر متوجه مى شى: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=8034
  25. من هم امروز زيرنويس شبكه خبر رو در اين باره خوندم. ولى مثل هميشه بدون هيچ گونه توضيح٬ تصوير٬ آمار اوليه٬ ...