[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های oldmagina

  1. مشکل دیگری که به نظر می رسد باید در صورت یکپارچه سازی نیروهای نظامی مورد نظر قرار بگیرد نوع ارتباط نیرو با ستاد کل نیروهای مسلح است . به نظر می رسد ساختار فرماندهی و تعداد رده های فرماندهی باید بهینه شود و می توان به جای سیستم فعلی که وجود سیستمی با حضور فرمانده کل نیرو و در زیر مجموعه ایشان فرماندهان نیروهای مختلف قرار می گیرند که کل مجموعه هم به صورت غیر مستقیم زیر نظر ستاد کل قرار می گیرد ، بهتر است همزمان با یکپارچه سازی نیروهای نظامی ، پست فرماندهی کل نیرو را حذف کرد و فرماندهان نیروهای مختلف را به صورت مستقل به این سیستم وصل کرد . در واقع یک نیروی نظامی با پنج فرماندهی مستقل و تحت نظر ستاد کل منطقی تر به نظر می رسد . موضوع دیگری که متاسفانه در کشور ما در سطح کلان نیروهای مسلح وجود دارد ، موضوع محدودیت درجه های ارشد در سطح بالای نیرو است .فعلا بالاترین درجه موجود در نیروهای ما از درجه سرلشکری بالاتر نمی رود ، با توجه به این که درجات تعریف شده بالاتر مانند سپهبد وجود دارند و نیاز به آنها برای مرتب سازی سطوح فرماندهی هم واقعا مورد نیاز به نظر می رسد ، تعریف درجه های خاص برای پستهای خاص باید به درستی صورت بگیرد .
  2. موضوع مهم دیگری که باید حتما در مورد آن اقدام شود و از نظر ساختاری باید اصلاح شود رابطه نیروی نظامی و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است . متاسفانه در ساختار فعلی وزارت دفاع و نیروهای نظامی تداخل وظایف فراوانی به وجود آمده است . جالب است که وزارت دفاع به صورت مستقل دارد تحقیق و توسعه انجام می دهد و این کار به صورت مستقل و مجزا در سطح نیروهای نظامی هم اتفاق می افتد . کارهای اقتصادی در سطح نیروهای نظامی و مستقل از وزارت دفاع اتفاق می افتد ، ساختار وزارت دفاع به جای تامین نیاز نیروهای نظامی به صورت یک ساختار مستقل درآمده است که فقط نقش یک فروشنده مستقل برای نیروهای نظامی را با عرضه محدود کالاهای مشخص دارد . این ارتباط نیاز به یک تجدید نظر کلی دارد . در واقع تمام ارتباطات اقتصادی نیروی نظامی با بیرون باید در قالب وزارت دفاع صورت بگیرد و در مقابل در سطح نیروی نظامی دغدغه ای از نظر مالی و اقتصادی وجود نداشته باشد و وزارت دفاع نقش تامین نیرو و تجهیزات و پشتیبانی را به طور کامل به عهده بگیرد . در کنار آن در یک ارتباط درست و سازنده با نیروی نظامی براوردی از نیازهای نیرو را برای جهت دادن به تحقیق و توسعه و ساخت و ارائه تجهیزات جدید به نیرو را ، البته با نظر کارشناسی خود نیروی نظامی ، داشته باشد .
  3. قسمت مهمی که در بازآرایی نیروهای نظامی وجود دارد و در سالهای اخیر شاهد تلاش برای انجام آن بوده ایم تلاش در زمینه افزایش تحرک و سرعت عملکرد و توانایی بقاپذیری واحدها است که مد نظر قرار می گیرد . کارهایی که در این زمینه صورت گرفته اند مثل تبدیل ساختارهای لشکر به تیپهای مستقل ، تلاش برای مکانیزه کردن واحدهای پیاده و افزایش تحرک نیروهای زرهی بوده اند . در مانورهایی که اخیرا انجام می شود علی رغم تمام مشکلات و کاستی ها ، شاهد برخی موفقیتها در این زمینه بوده ایم . یکی از موارد مهمی که می تواند برای بهبود وضعیت فعلی نیروها صورت بگیرد ، بازآرایی آنها از نظر تسلیحاتی است . متاسفانه به خاطر مشکلات در زمینه بروز آوری تجهیزات ، الان با مجموعه ای از تسلیحات ناهمگون و گاهی ناسازگار با هم در سطح واحدهای مختلف نیروهای نظامی روبرو هستیم که منجر به افت عملکرد و کاهش توانایی برای بقا پذیری در موارد واقعی خواهد شد. راه حل هایی برای این موضوع می توان پیشنهاد داد که البته می تواند به صورت راه حل موقت یا قطعی در نظر گرفته شود . به عنوان یک راه تسکینی و موفت می توان از تجمیع تسلیحات خاص و مشابه در واحد های مشخص استفاده کرد و در صورت نیاز به صورت ماموریتی بین واحدهای مختلف از آنها استفاده کرد .. قبل از انقلاب این روش در مورد نیروی هوایی به صورت واضح داشت استفاده می شد و مثلا پایگاه اصلی مدلهای مختلف هواپیماهای خاص در پایگاههای مختلف قرار داشت . الان بیشترین مشکل در این زمینه با توجه به گستردگی زیاد نیروی زمینی ، در این نیرو وجود دارد . به عنوان مثال تجمیع تانکهای چیفتن موجود در تمام واحدهای زرهی کشور در چند تیپ زرهی خاص و تجمیع تانکهای تی 72 و کرار در چند تیپ زرهی دیگر و در صورت استفاده از مثلا تانکهای ام 60 یا تی 55 ، جمع آوری آنها در واحدی خاص . طبیعی است که قدم بعدی که به عنوان راه حل واقعی می تواند استفاده شود نوسازی این تسلیحات در واحدها است که باید به ترتیب و از سطح قدیمی ترین یا تجهیزات تقریبا از رده خازج شروع شود . به این شکل مثلا در نیروی زرهی یگانی که دارای تی 72 و کرار است و فعلا برای ما کاربردی تلقی می شود درگیر بازسازی و نوسازی کلی و دریافت تجهیزات جدید نخواهد شد و عملکرد خودش را از دست نخواهد داد و به طور همزمان ضعیفترین بخش مانند واحدی که ام 60 دارد با بازسازی و نوسازی ( جایگزینی تجهیزات در حد امکان ) ارتقا خواهد یافت و توان بیشتری پیدا خواهد کرد . این کار را می توان یک چرخه در نظر گرفت که همواره باعث می شود سطح توانایی نیروهای شما افزایش پیدا کند ، بدون این که نیروهای سطح بالاتر و با عملکرد بالاتر شما را درگیر نوسازی کند و توان عملکردی آنها را کاهش دهد .
  4. یک ساختار پیشنهادی برای نیرو می تواند به این شکل باشد : فرماندهی دریایی نیروی دفاع ساحلی نیروی فراساحل نیروی واکنش سریع دریایی : که می تواند از ادغام دو نیروی موازی موجود به دست بیاید . فرماندهی هوا فضا نیروی فضایی نیروی هوایی نیروی پدافند که ادغام به صورت ناقص انجام شده است و باید کامل شود . فرماندهی زمینی هوانیروز واحدهای زرهی نیروهای مکانیزه ( حذف عنوان و عملکرد نیروی پیاده ) واحدهای توپخانه ای نیروی واکنش سریع فرماندهی دفاع عمومی ( بسیج ) نیروی دفاع شهری نیروی اجتماعی - فرهنگی فرماندهی سپاه قدس نیروی عمل کننده خارج از مرزها
  5. موضوع اصلی بعدی در سطح نیروهای نظامی که اتفاقا گاهی وقتها به خاطر این دوگانگی و همپوشانی و موازی کاری ها مشکلات موجود در آن بدتر هم می شوند ، موضوع نوسازی در سطح نیروهای نظامی است . یک مشکل اصلی که در این مدت برای نوسازی وجود داشته است تحریمهای نظامی عمده ای است که از بعد پیروزی انقلاب اسلامی بر علیه بخش نظامی ما اتفاق افتاد و تقریبا بجز موارد خاصی امکان دریافت تجهیزات جدید به وجود نیامد . مشکل دیگری که در این زمینه وجود دارد و کاملا بارز به نظر میرسد موازی کاری در سطح نیروهای نظامی و گاهی وقتها حتی وزارت دفاع به عنوان رقیب سوم است که همان منابع خیلی کم اختصاص یافته را هم بی اثر و کم اثر می سازد . مشکل عمده بعدی تعریف نشدن درست موضوعات تحقیق و توسعه و روابط اقتصادی در رابطه با نیروهای نظامی است و نقش وزارت دفاع در این زمینه هم کاملا نادرست به نظر می رسد . در نهایت به نظر می رسد برنامه ریزی در سطح مدیریتی و کلان نیز برای بازسازی منطقی نیروها وجود ندارد و این امر نیز بیشتر به علت ناآگاهی سطوح تصمیم گیر از وضعیت فعلی و عدم تعریف درست از وضعیت مورد انتظار در سطح نیروها است .
  6. سلام اگر کمی به قوانین دریاهای آزاد دقت کنید ، کشتی تجاری وضعیتش با یک ناو پشتیبانی نظامی کاملا متفاوت است
  7. سلام البته دیگه ایرانی محسوب نمی شوند . تمام آمریکایی های سفید پوست یک جایی تبار هستند ولی خودشون رو آمریکایی خالص میدونند . بگذریم خوبه که خودتون بهتر شدید. شکر خدا
  8. سلام https://wwi.lib.byu.edu/index.php/Treaty_of_Lausanne ببخشید پست قبلی را ندیده بودم . تکراری شد .
  9. سلام کشور شوروی وارث تمام معاهدات روسیه بود و الان کشور روسیه فعلی وارث تمام معاهدات شوروی سابق است . البته در متن قراردادها هیچ تاریخ انقضایی وجود ندارد . سلام یک بار به متن معاهده های سرزمینی مراجعه کنید . هیچ کدام تاریخ انقضایی ندارند .
  10. سلام این تاریخ انقضای معاهده لوزان رو از کجا نقل می کنید ؟ ظاهرا توی خود معاهده که تاریخ انقضایی پیشبینی نشده ؟؟؟ مگه تاریخ انقضا داشتند ؟
  11. سلام مگر قرار است ناوگروه ها به طور اختصاصی فقط مال سپاه یا فقط مال ارتش باشند ؟
  12. سلام به چند شناور ( ناو ) که که با هم به یک مقصد حرکت می کنند ، یک ناوگروه می گوییم . مثلا یک ناو جنگی و یک ناو پشتیبانی با هم یک ناوگروه می شوند ( مثل همان ناوگروههایی که به دریای سرخ می رود ) . در مورد تامین پدافند هوایی هم فعلا در کل نیروی دریایی مشکل داریم ، هر وقت حل شد ، این هم می رود تحت پوشش ناو جنگی همراهش
  13. سلام با توجه به چیزی که به نظر میرسه این ناو به عنوان یک ناو جنگی ساخته نشده است ، بیشتر به نظر میرسد یک ناو پشتیبانی و حمل و نقل نظامی است . به نظر میرسد بیشتر برای حمل تسلیحات به کار خواهد رفت تا درگیری نظامی مستقیم . حمل تسلیحات با کشتی های تجاری همیشه دردسرهای خودش را دارد و البته حمل و نقل با یک کشتی رسمی نظامی این مشکلات را نخواهد داشت . حالا کاربرد موازی به عنوان یک پایگاه متحرک برای نیروی دریایی سپاه و دسترسی به اقیانوس ، البته نه برای درگیری مستقیم ، بیشتر برای پشتیبانی و نظارت ، هم کاربرد خوبی خواهد داشت . البته همچنان جا دارد که مجهز به سامانه های دفاع حداقلی بشود و طبیعی است که در آینده نزدیک این اتفاق خواهد افتاد .
  14. تحلیلی که براساس واقعیات ساختگی فضای مجازی انجام شده است
  15. سلام خسته نشدید از تکرار این نحلیل خنده دار سایت وزین ! فارس نیوز ؟
  16. Statement by the President of the Republic of Azerbaijan, Prime Minister of the Republic of Armenia and President of the Russian Federation November 10, 2020 11:45 We, the President of the Republic of Azerbaijan I. G. Aliyev, the Prime Minister of the Republic of Armenia N. V. Pashinyan and the President of the Russian Federation V. V. Putin, declared the following: 1. A complete ceasefire and all hostilities in the Nagorno-Karabakh conflict zone are announced from 00:00 Moscow time on November 10, 2020. The Republic of Azerbaijan and the Republic of Armenia, hereinafter referred to as the Parties, stop at their positions. 2. The Aghdam region is returned to the Republic of Azerbaijan until November 20, 2020. 3. Along the contact line in Nagorno-Karabakh and along the Lachin corridor, a peacekeeping contingent of the Russian Federation is deployed in the amount of 1,960 servicemen with small arms, 90 armored personnel carriers, 380 units of automobile and special equipment. 4. The peacekeeping contingent of the Russian Federation is being deployed in parallel with the withdrawal of the Armenian armed forces. The duration of the stay of the peacekeeping contingent of the Russian Federation is 5 years with automatic extension for the next 5-year periods, if none of the Parties declares 6 months before the expiration of the period of intention to terminate the application of this provision. 5. In order to increase the effectiveness of control over the implementation of the agreements by the Parties to the conflict, a peacekeeping center is being deployed to control the ceasefire. 6. The Republic of Armenia will return the Kelbajar region to the Republic of Azerbaijan by November 15, 2020, and the Lachin region by December 1, 2020. The Lachin corridor (5 km wide), which will ensure the connection of Nagorno-Karabakh with Armenia and at the same time will not affect the city of Shusha, remains under the control of the peacekeeping contingent of the Russian Federation. As agreed by the Parties, in the next three years, a plan will be determined for the construction of a new route along the Lachin corridor, providing communication between Nagorno-Karabakh and Armenia, with the subsequent redeployment of the Russian peacekeeping contingent to protect this route. The Republic of Azerbaijan guarantees the safety of traffic along the Lachin corridor of citizens, vehicles and goods in both directions. 7. Internally displaced persons and refugees return to the territory of Nagorno-Karabakh and adjacent areas under the control of the Office of the United Nations High Commissioner for Refugees. 8. There is an exchange of prisoners of war, hostages and other detained persons and bodies of the dead. 9. All economic and transport links in the region are unblocked. The Republic of Armenia guarantees the safety of transport links between the western regions of the Republic of Azerbaijan and the Nakhichevan Autonomous Republic with the aim of organizing the unimpeded movement of citizens, vehicles and goods in both directions. Control over transport communication is carried out by the bodies of the Border Service of the FSB of Russia. By agreement of the Parties, the construction of new transport communications linking the Nakhichevan Autonomous Republic with the western regions of Azerbaijan will be provided. منبع
  17. سلام ایشون در حوزه مسوولیت خودشان بالادستی نداشتند .
  18. سلام مهم طراحی دوربین است . قرار نیست اگر روی آر اف 4 سوارش کردند و آزمایش شد ، نشود روی پهباد سوارش کرد .
  19. سلام پادگان جلفا گردان مستقل سوار زرهی دارد و مستقیم تحت امر لشکر است و وابستگی به تیپ پیاده مرند ندارد .
  20. oldmagina

    روزی که جنگ را باختیم ...

    دقیقا مشکل در همین قسمت است : مواضع رسمی یک کشور از نظر سیاسی یا نظامی ، روایت دست اول و الزاما صحیحی از صحنه نظامی آن کشور نیست و البته به صورت منطقی نیز معمولا نمی تواند باشد چون خیلی چیزها نباید در تریبون‌های رسمی بیان شود و خیلی چیزهای دیگر هم به دلایل مختلف نمی تواند بیان شود .
  21. oldmagina

    روزی که جنگ را باختیم ...

    متاسفانه خیلی ها روایت رسمی اتفاقات را با منابع دست اول اشتباه می گیرند و ظاهرا شما هم همین کار را می کنید . زیاد هم لازم نبود پای رهبری و آقای رحایی را وسط بکشید که موضوع را حماسی کنید کمی در مورد روایتهای رسمی از تریبونهای رسمی و تفاوتهای آنها با واقعیت ها و روایت دست اول آنها ، البته اگر وقت داشتید ، مطالعه هم شاید نخواد ، فکر کنید هم شاید به نتیجه برسید . اون کتابها را هم لازم نیست من بنویسم ، یک زمانی بالاخره اسناد وقایع ، شاید ، منتشر شوند و کتابها نوشته خواهند شد
  22. oldmagina

    روزی که جنگ را باختیم ...

    حرفی که قبلا خودتون زده بودید را به خودتان یادآوری کردم ( الزامی ندارد که حرفی که قبلا توسط شما زده شده است در مالکیت شما قرار بگیرد ! ) خوبه که منظور من نسبت به شما رو در مورد حرفهاتون رو خودتون هم دوباره خاطر نشان می کنید. سخنرانی هایی که از تریبون های رسمی نظام میشه دقیقا میشه منابع غیر دست اول در مورد جنگ . البته اگر بحث سیاست و سیاستمدارها بود میتونید منابع دست اول بنامیدشان . امیدوارم در آینده بخواهید بین منابع دست اول با سخنرانی های رسمی و اسناد رسمی منتشر شده تفاوت قائل شوید . البته مطابق نظر خودتون الزاما نظراتتون صحیح ترین نیست هر چند من فکر می کنم ربط دارد . اگر خدا خواست و فرصتش پیش اومد به سراغ بحث توی تاپیکتون هم می رویم چون در این مدت چیزهای جدیدتری از منابع دست اول بیرون اومده
  23. oldmagina

    روزی که جنگ را باختیم ...

    سلام البته این که شما در این حوزه بیشتر کار کرده اید یک گزاره است که اثبات درستی آن داستانهای خودش را دارد روایتهای مختلفی که شما جمع آوری می کنید همه یک وزن برای تحلیل شما ندارند و این شما هستید که با تجربه های قبلی تون و مشاهداتتون اونا رو اعتبار سنجی می کنید و وزنشون رو برای تاثیر گذاری به تحلیلتون مشخص می کنید ! زاویه دید شما برای تحلیل وابسته به اطلاعاتی است که از منابع غیر دست اول به دست می آورید . اعتبار و وزن منابع دست اول برای تحلیل خیلی بیشتر از منابع دست چندم است . در واقع فرمانده ستادی که تجربه دست اولی از خاکریز دشمن نداشته باشه و چنگ و دندون سربازای خودش و دشمن رو ندیده باشه متاسفانه تحلیلش از جبهه هاش منجر میشه به فاجعه ای در حد عملیات نصر !