oldmagina

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    2,142
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    20

تمامی ارسال های oldmagina

  1. عملیات دونباس مانشتاین ، فوریه 1943 ارتش شوروی بدنبال ضد حمله موفق در استالینگراد ، در ژانویه 1943 تعدادی حمله موفق دیگر نیز انجام داد . در پایان همین ماه ارتش شوروی در برنامه ریزی های انجام شده به نتیجه رسید که نیروهای آلمانی را تا آنسوی رودخانه دنیپر عقب براند . فرماندهی عالی شوروی ( STAVKA ) با نقشه های طراحی شده برای آزاد کردن همزمان منطقه صنعتی حاشیه دونتس ، خارکف و کورسک و همچنین عقب راندن آلمانی ها تا حد ممکن به طرف شرق ، موافقت کرد . برای اجرای این نقشه نیاز بود که عملیات ها یه صورت پشت سر هم و بدون وقفه عملیاتی انجام شود . این کار با استفاده از نیرویی انجام می شد که از ابتدا عملیات را شروع می کرد و به طور مداوم در این سری عملیاتها تضعیف می شد ، همچنین حمایتی که باید از آنها صورت می گرفت توسط خطوط پشتیبانی بسیار طولانی شده ، انجام می شد و عملا هیچ نیروی عملیاتی ذخیره ای نیز نداشتند . ماموریت فیلد مارشال مانشتاین ( Manstein ) آلمانی حفظ جناح جنوبی آلمان در دونباس بود . انگاره دفاعی او این بود که به نیروهای شوروی اجازه پیشروی در بعضی مناطق را بدهد ، فقط از چند موقعیت حیاتی به صورت محکم دفاع کند و با کاهش عمدی نیروهای خودش در سایر نقاط ، یک نیروی ضربت ( striking force ) برای پیاده کردن یک پاتک هماهنگ شده ، ایجاد کند . نیروهای کمکی شروع به افزوده شدن به "ارتش گروه دن" ( Army Group Don ) وی کردند . او لشکر اول پانزر را برای دفاع از وروشیلوگراد ، به عنوان نیروی میخکوب کننده ( fixing force ) ، لشکر چهارم پانزر را به همراه لشکر اعزامی هولیت ( Hollidt ) برای دفاع از نواحی مرکزی و جنوبی خطوط مانشتاین و سپاه یکم اس اس پانزر را برای دفاع از خارکف مستقر کرد. سپاه یکم اس اس پانزر که شامل لشکرهای یکم ( Leibstandarte Adolf Hitler ) ، دوم ( Das Reich ) و سوم ( Totenkopf ) اس اس پانزر بود ، نیروی ضربت ( striking force ) او را تشکیل می دادند . فرماندهی عالی شوروی اجرای نقشه هجومی اش را ادامه داد ؛ اگرچه با حرکت هر چه بیشتر نیروهای شوروی به سمت غرب ، خطوط تدارکاتی طولانی تر می شد . در بیستم فوریه نقشه طراحی شده مانشتاین ، وارد مرحله عملیاتی شد . لشکر دوم اس اس پانزر از جنوب کراسنوگراد حمله کرد و با شکست سپاه ششم روسها ، خوش را به لشکر پانزدهم پیاده در نووموسکوسک رساند . جایی که ارتباطات بین لشکر 267 تفنگدار شوروی و سپاه 106 تفنگدار شوروی با عقبه را انجام می داد . در بیست و یکم فوریه نیروهای آلمانی با تثبیت موقعیتشان برای پیشروی به سمت پاولوگراد آماده شدند . در همان زمان سپاه چهلم پانزر به نیروی متحرک جبهه جنوب غربی حمله کردند و در نهایت آن را تار و مار کردند . واحدهای لشکر سوم اس اس پانزر به منطقه کراسنوگراد حرکت کردند تا برای پیشروی شان به سمت پاولوگراد آماده شوند . علی رغم به وجود آمدن این موقعیت جدید ، جبهه شوروی از نقشه های هجومی خود منصرف نشد. فیلد مارشال اریش فون مانشتاین ، منطقه دونتس اوکراین در ژوئن 1943 در بیست و دوم فوریه لشکر دوم اس اس پانزر وارد پاولوگراد شد و ارتباطات بین سپاه سی و پنجم تفنگداران گارد با فرماندهی شان در ارتش ششم را قطع کرد . لشکر سوم اس اس پانزر با پیشروی خودش رخنه بین نیروهای اصلی ارتش ششم و لشکر تفنگدار دویست و شصت و هفتم را گسترش داد . در بیست و سوم فوریه لشکر های ششم و هفدهم پانزر ، همان ارتش چهارم پانزر که به عنوان نیروی میخکوب کننده رزرو شده بود ، پیشروی خودشان را شروع کردند و ارتش ششم و ارتش اول گارد را در هم کوبیدند و ضمن قطع خطوط تدارکاتی سپاه بیست و پنجم تانک که همچنان دستور ادامه پیشروی داشت ، آنها را به محاصره درآوردند . لشکر دوم اس اس پانزر موقعیتش را در پاولوگراد تثبیت کرد . لشکر سوم اس اس پانزر پیشروی اش را در مقابل سپاه شانزدهم تانک گارد و لشکر سی و پنجم تفنگدار گارد ادامه داد و ستون جنوبی آن به نزدیک منطقه شمالی پاولوگراد رسید . لشکر های ششم و هفدهم پانزر از قسمت جنوب غربی به سمت شمال شروع به پیشروی کردند و در نهایت با اتصال به سپاه یکم اس اس پانزر برای پیشروی بیشتر به سمت شمال در بیست و چهارم فوریه آماده شدند . ارتشبد نیکلای واتوتین ، اوکراین ، 1943 عصر بیست و چهارم فوریه بود که ارتشبد واتوتین ( Vatutin ) فرمانده جبهه جنوب غربی شوروی در نهایت وضعیت خطرناکی که نیروهایش با آن روبرو بودند را تشخیص داد و دستور داد آنچه از نیروهای جبهه جناح راست باقی مانده است به حالت دفاعی تغییر وضعیت بدهد. ضد حمله آلمانیها ادامه پیدا کرد و در نهایت در روز چهاردهم مارس دوباره خارکف توسط آلمانیها تصرف شد. منبع
  2. بسم الله الرحمن الرحیم با چه کسی تماس خواهید گرفت ؟ رمز گشایی تفاوت بین نیروهای رزمی ذخیره ، واکنش سریع ، ضربتی و عملیاتی نویسنده : سرهنگ دوم بازنشسته MICHAEL T. CHYCHOTA و سرهنگ دوم باز نشسته EDWIN L. KENNEDY JR منبع : July-September 2014 INFANTRY قسمت اول : در فیلم 1984 ، وقتی فرمانده واحد ارتش جهانی وقتی با مشکلی در ابعاد وسیع و پیامدهای وخیم مواجه می شود ، نمی تواند راهنمایی های دکتر ادموند سانتز و دکتر پیتر ونکمن را به کار ببندد و شکارچیان روح را فرا می خواند . بر خلاف این فیلم امروزه فرماندهان نظامی گزینه های متعددی را در دسترس دارند که برای تماس شرایط اضطراری فراخوانی کنند . نیروی واکنش سریع ( quick reaction force ) (QRF) گستره وسیعی را دارد . این گستره شامل نیروی پاسخ فوری (the rapid response force یا the ready reaction force) (RRF) ، نیروی عملیات رزمی ( the tactical combat force ) (TCF) و نیروهای ذخیره ( reserve ) تا عناوین ستایش آمیزی مثل نیروهای ضربتی ( striking force ) می شود ، آنها به اصطلاح نیروهای آماده ای هستندکه مقتدرانه می جنگند تا مقر فرماندهی تحت پوشش خود را نجات دهند . متاسفانه این که در چه وضعیتی با کدام واحد تماس بگیرید و اینکه آن واحد در کجا مستقر شده است همه در پشت ابرهای متعدد اعجاب انگیزی از قوانین فراموش شده ذکر شده اند . اینها به طور واضح نه در نگارشهای قوانین ارتش ( Army Doctrine Publication ) (ADP) مشخص شده اند و نه در نگارشهای منبع قوانین ارتش ( Army Doctrine Reference Publication ) (ADRP) . به عنوان مثال یک افسر فرمانده جوان تازه کار که برای اولین بار فرماندهی گروهان را به عهده گرفته است ، اطلاع دارد که بر طبق گفته فرمانده گردان ، در صورت بروز مشکل در منطقه تحت کنترل وی ، نیروهای ذخیره به سرعت خودشان را برای کمک به محل خواهند رساند . این نیروها شامل نیروهای پیاده هستند که احتمالا با واحدهای زرهی ، مهندسی و توپخانه پشتیبانی می شوند . آنها ضمن خواباندن آشوب به وجود آمده و کشتن آدمهای بد ، امنیت را دوباره برقرار خواهند کرد . سوال مطرح شده این است : فرمانده گردان ( یا هر رده فرماندهی دیگری ) چگونه می تواند این سازمان نیروهای کمکی مورد نیاز را سازماندهی کند ، موقعیت دهد و بکار بگیرد تا بتواند ما را از نابودی نجات دهد یا دستاوردهایمان را حفظ کند ؟ بیشتر سرگردهایی که تحت آموزش در دوره عالی ( the Command and General Staff Officer’s Course ) قرار می گیرند از انواع و اهداف بکار گیری نیروها گیج می شوند . این اتفاق مخصوصا در عملیاتهای متعارفی رخ می دهد که بر اساس سالها تجربه هدایت عملیاتهای ضد پارتیزانی ( ضد شورش ) ( counterinsurgency ) (COIN) انجام می شوند . این چیزی است که در بحثهای کلاسی شنیده می شود و در برگه نیازهای دانش آموزان هم دیده می شود . ادامه دارد ... تمرین نیروهای پاسخ فوری (RRF) ناتو در اسلوونیا بعد از آغاز حمله روسیه به اوکراین
  3. سلام اینو بگذارید کنار خبرهای این که سربازان روس توی اوکراین دارند از شبکه موبایل اوکراینی ها و سیم کارت اونها استفاده می کنند در مورد روش جنگیدن روسها هم اشکال این است که روسها دقیقا به شیوه ای که بلدند می جنگند ولی حواسشون نیست روششون هنوز مال جنگ جهانی دومه که خیلی وقته برای این شیوه روشهای مقابله موثری ساخته شده ، ضمن این که الان نمیتونند از امتیاز امواج انسانی بیشمار برای جنگ استفاده کنند و این لنگشون میکنه !
  4. با چه کسی تماس خواهید گرفت ؟ رمز گشایی تفاوت بین نیروهای رزمی ذخیره ، واکنش سریع ، ضربتی و عملیاتی قسمت آخر : به علت طبیعت تهدیدها و درگیری های رخ داده در عراق و افغانستان ، یک سازمان نسبتا جدید طراحی و مدون شد . به علت برجابودن و این که عملیاتهای ضد پارتیزانی نسبتا به شکل ایستایی صورت می گیرد و در این موارد اعمال دفاعی یا هجومی ماهیت و گستره محدود دارد ، یک نیرو که در طراحی عملیات به دفاع یا حمله اختصاص داده نشده است به نام نیروی واکنش سریع ( quick reaction force ) (QRF) طراحی شد. همانند نیروهای ذخیره ، نیروی واکنش سریع (QRF) هم یک نیروی اختصاص نیافته است که هدف طراحی آن ، انجام پاسخهای سریع برای نیروهای عمل کننده در یک منطقه یا عملیات ، است . سریع بودن این نیرو فقط به مفهوم سرعت در پاسخ نیست ، بلکه سرعت در رسیدن به منطقه مورد نیاز را هم شامل می شود . نیروی واکنش سریع باید تحرک بالایی داشته باشد و بتواند برای کمک رساندن به واحدی که قرار است به کمکش برود ، در زمان مناسب عمل کند و بتواند از شکست قطعی یا نابودی آن واحد جلوگیری کند . یک نیروی واکنش سریع با این که عملا نیرویی پاسخ دهنده است ولی به مفهوم یک نیروی پاسخ دهنده ( response force ) که در عملیاتهای متعارف و در مقابل تهدید های سطح یک و سطح دو عمل می کند ، به شمار نمی رود . نیروهای واکنش سریع در تمام مناطقی که نیروها برای حفظ ثبات مستقر شده اند یا در عملیاتهای ضد پارتیزانی هستند ، عمل می کند . چاپ مشترک 2-1 وزارت دفاع از لغتنامه ارتش و اصطلاحات مربوط به آن ، مشخص می کند که یک نیروی پاسخ دهنده "یک نیروی متحرک با پشتیبانی آتش مناسب اختصاص یافته ، معمولا توسط فرمانده منطقه ، است که با تعدیدهای سطح دو در مناطق پشت جبهه مقابله می کند " . نیروهای واکنش سریع طراحی شده اند که در موقعیتهای باثبات و عملیات ضد پاتیزانی که معمولا به شکل متعارف رخ نمی دهند ، عمل کنند . و با توجه به که این در اصول تدوین شده ، سطح تهدید به صورت معمول در مورد عملیاتهای ثبات یا ضد پارتیزانی تعریف نشده است ، پس سطح تهدید برای به کارگیری آنها کاربردی ندارد . اگر چه ممکن است در نگارشهای جدید این اصول و مشخص کردن نیروهای چندبنیادی ( hybrid forces ) با قابلیتهای متعارف و نامتعارف همزمان ، این موضوع تغییر یابد . در حدول زیر انواع نیروها ، اختصاص یافتن آنها در حین برنامه ریزی ، اندازه نیروهای به کار برده شده و نوع عملیاتهایی که در آن به کارگیری می شوند ، مشخص شده است . این یک تلاش برای دسته بندی کاربری انواع نیروهاست و همچنین برای نشان دادن ملاحظاتی که در برنامه ریزی به کارگیری آنها را تحت تاثیر قرار می دهد . در نهایت ، اگر نیروهای درگیر در موضوع درک صحیحی از اصول نداشته باشند و تاثیر آن را در سطح دو و سه متوجه نشوند ، این که چه انواعی از نیروها طراحی شده اند و اینکه با کدام نیرو تماس بگیرند ، می تواند گیج کننده باشد . این امر مخضوصا برای فرمانده و نیروهای برنامه ریزی کننده ، نیازهای پشتیبانی ، اندازه و موقعیت عناصر مشارکت کننده و لیست اولویتهای پشتیبانی و آتش برای واحدهای مشارکت کننده ، بسیار مهم است . دکتر سانتز و دکتر ونکمن می توانند مطمئن باشند که بعد از آشنا کردن خودشان با این اصولی که گفته شد ، به راحتی می توانند نیروی درست مورد نیاز خود را انتخاب کنند . منبع : infantry magazine ، Jul-Sep 2014 پچ بازوی نیروی واکنش سریع ، مرکز آموزشی هایپرز فری ، ویرجینیای شرقی ، 17 آگوست 2012
  5. با چه کسی تماس خواهید گرفت ؟ رمز گشایی تفاوت بین نیروهای رزمی ذخیره ، واکنش سریع ، ضربتی و عملیاتی قسمت چهارم : یکی از نیروهایی که در طی دوازده سال اخیر موضوع گفتگوی عادی در مورد نیروهای نظامی نبوده است ، نیروی عملیات رزمی ( TCF ) است . دلیل این موضوع هم به طور مشخص این است که در سطح تنش پایین ، از درگیری های غیرمتعارف که نیروی عملیات رزمی در آنها استفاده می شوند ، اجتناب می شود ( به طور مثال نبرد در برابر تهدید های سطح 3 ) . بر خلاف ویتنام و آنچه به صورت بالقوه ممکن است در اروپا رخ بدهد ، حملات ضد پارتیزانی در عراق و افغانستان در مناطقی که پایگاههای پشتیبانی اصلی ایجاد شده اند ، شامل مقابله با تهدیدهای سطح 3 نمی شود . تهدیدهای ایجاد شده توسط یک نیروی متعارف ( conventional ) یا نیروی متحرک ( mobile force ) نیست بلکه توسط یک نیروی کوچکتر و نامتعارف رخ می دهد . مبدا ایجاد نیروی عملیات رزمی به توسعه اصول جنگ هوازمینی ( Air Land Battle ) (ALB) برمی گردد . توسعه دهندگان اصل ( doctrine ) جنگ هوازمینی (ALB) عملیاتهای رخ داده در جبهه شرقی جنگ جهانی دوم ، بین شوروی و آلمان و همچنین نبردهای رخ داده در ارتفاعات جولان در 1973 را مطالعه کردند . توسعه دهندگان اصول جنگ در آمریکا متوجه شدند که با خیلی از همان مشکلات در مقابل پیمان ورشو روبرو هستند که آلمانیها قبلا در مقابل شوروی و بعدها اسرائیلیها در مقابل سوریها روبرو بودند . علاوه بر آن اصول رزمی مدرن شوروی بر پایه ایجاد رخنه های عمقی در دفاع ناتو (NATO) به شکل تانک سوار ( desant ) یا ستونهای متحرک زرهی ( mobile armored columns ) ( واحدهای عملیاتی متحرک (OMGs) یا واحدهای متحرک (MGs) ) بنا شده بود . قدرت این نیروهای متعارف در مقابل نیروهای حمایتی و واحدهای دفاع منطقه ای ناتو که در پشت جبهه قرار داشتند ، به قدری زیاد بود که امکان مقابله وجود نداشت . بر اساس اندازه و نوع تهدید ، تهدید پشت جبهه به سطح یک تا سه تقسیم بندی می شود. این نیاز باعث تشکیل نیروی متعارفی برای جنگیدن در مقابله با تهدیدهای سطح سه ای شد که به طور مشخص تواتایی شان در سطحی بود که توسط نیروهای معمول پشت جبهه ناتو قابل غلبه نبودند . نیروهای عملیات رزمی به راه حل این موضوع تبدیل شدند و بنابراین نیاز به واحدهای حرکت و مانور ( که قبلا نیروهای رزمی خوانده می شدند ) دارند که مسلح به تجهیزاتی شده اند که بتوانند مانند نیروهای متعارف بجنگند . نیروهای روسی سوار بر خودروهای زرهی در حال حرکت به سمت ماریوپل 16 آوریل 2022 حملات عمقی شوروی برجسته ترین نگرانی ورماخت آلمان و بعدا ناتو بودند . منظور حملات عمقی شوروی ضربه زدن به مناطق ضعیف پشت جبهه و مختل کردن تدارکات ، پشتیبانی و فرماندهی و کنترل در صحنه اصلی جنگ بود . البته هدف خیلی مهمتری نیز می توانست نابودی واحدهای حامل هسته ای تاکتیکی در زمان جنگ سرد باشد . راه حل ورماخت برای مقابله با تهدید منطقه پشت جبهه توسط شوروی ، پاسخ به نیاز به نیروهای توجیه شده برای مقابله اختصاصی با نیروهای خط شکن شوروی بود و بنابراین نیروی رزمی اش را از خطوط مقدم ( front lines ) می گرفت . علاوه بر این با ادامه یافتن جنگ آلمانیها متوجه شدند که "مقدم" ( front ) می تواند هر جایی باشد و الزاما در خط اول نیست ، بنابراین شروع به راه اندازی آموزش و ایجاد نیروهای پشتیبان کردند که از خودشان در مقابل آنچه ما الان به عنوان تهدید های سطح یک و دو طبقه بندی می کنیم ، دفاع کنند . تعدادی از راه حل های خلاقانه آزمایش شدند اما بزرگترن تاثیر فهمیدن این نکته بود که نیروهای شوروی وقتی در پشت جبهه قرار گرفتند ، قابل جداسازی و نابودی هستند . این با تاثیر روحی قرار گرفتن دشمن در پشت سر ( enemy in the rear ) مقابله می کرد . به عنوان نتیجه تجربیاتشان از جنگ جهانی دوم ، پاسخ مدرن شوروی - روسیه ایجاد واحدهای رزمی متحرک و حمایت پشتیبانی قوی تر از آنها بود . تهدید های سطح یک پشت جبهه نیاز به نیروهای متحرک برای درگیری با آنها ندارد . اگرچه مقابله با تهدیدهای سطح دو ممکن است نیاز به پاسخهای وسیع تر و با سطح بالاتری از توانایی داشته باشند . یک نیروی متحرک با آتش پشتیبانی اختصاص یافته مناسب ، معمولا زیر نظر فرمانده منطقه ، می تواند با تهدیدات سطح دو در پشت جبهه مقابله کند . نیروهای آشنا با مقابله تهدیدات دو ، نیروهای پاسخ دهنده ( response forces ) خوانده می شوند . ادامه دارد ... ستون متحرک تانکهای روسی در اوکراین ، 17 آپریل 2022
  6. با چه کسی تماس خواهید گرفت ؟ رمز گشایی تفاوت بین نیروهای رزمی ذخیره ، واکنش سریع ، ضربتی و عملیاتی قسمت سوم : در مجموع یک فرمانده جوان چگونه می تواند متوجه تفاوت بین نیروی ذخیره و نیروی ضربت بشود ؟ بر مبنای آنچه در ADRP 3-90 بیان شده است ، واضح ترین تعریفی که ما را به مشخصات نیروی ضربت می رساند این است : " دفاع متحرک یک وظیفه دفاعی است که بر تخریب یا نابودی دشمن تمرکز دارد . این کار از طریق حمله قاطع توسط نیروی ضربت انجام می شود . دفاع متحرک برای تخریب یا نابودی دشمن بر این موضوع تمرکز می کند که به نیروهای دشمن اجازه پیشروی به سوی نقطه ای را بدهد که در آن محل آنها به شکل در معرض پاتک اساسی توسط نیروهای ضربت قرار بگیرند .نیروی ضربت یک نیروی اختصاصی پاتک در دفاع متحرک است که با حجم نیروی رزمی موجود ترکیب می شود . یک نیروی میخکوب کننده ( fixing force ) مکمل نیروی ضربت است . فرمانده ، نیروهای میخکوب کننده را به کار می گیرد تا جلوی نیروهای حمله کننده دشمن را در موقعیت مشخصی سد کند، ، این کار برای هدایت نیروی دشمن به منطقه غافلگیری صورت می گیرد ، همچنین حفظ مناطقی که نیروی ضربت حمله اش را از آن طرف صورت می دهد ، بر عهده این نیرو است . " علاوه بر آن ADRP 3-90 خاطر نشان می کند که " یک دفاع فعال برای انجام عملیات نیاز به منطقه ای با عمق قابل توجه دارد . فرمانده باید توانایی شکل دادن به منطقه جنگی را به شکلی داشته باشد که نیروی دشمن خطوط ارتباطی ( lines of communication ) (LOCs) خیلی طولانی با عقبه پیدا کند ، پهلوی نیروهایش در معرض قرار دهد و قدرت جنگی اش را پخش کند . علاوه بر این فرمانده باید توانایی این را داشته باشد که با هدف جدا سازی و نابودی قوای دشمن ، نیروهای دوست را در دور و پشت سر نیروی دشمن مستقر سازد . به طور معمول دفاع فعال در سطح سازمان نظامی برابر لشکر و بالاتر صورت می گیرد ، اگر چه گروههای رزمی تیپ ( brigade combat teams ) ( BCTs ) یا گردانهای مانوری ممکن است به عنوان قسمتی از نیروی میخکوب کننده یا نیروی ضربت به مشارکت گرفته شوند ." بر اساس این راهنما واحدهای کوچکتر از لشکر دفاع فعال را اجرا نمی کنند ولی این واحدهای کوچکتر می توانند قسمتی از دفاع فعال باشند . اینجا سوال جدیدی پیش می آید : در سطح لشکر و بالاتر چه چیزی باعث می شود که نیروی ذخیره با نیروی ضربت متفاوت در نظر گرفته شود ؟ ADRP 3-90 خاطر نشان می کند " نیروی مدافع عملیاتهایی را از نظر زمانی و مکانی در عمق ساختار دشمن هدایت می کند تا نیروها و دارایی های کلیدی دشمن ، مخصوصا توپخانه و نیروهای ذخیره اش ، را از بین ببرد یا رسیدن به موقع آنها به محل مورد نیاز را مختل کند . این کار به نبروهای مدافع فرصت می دهد تا دوباره ابتکار عمل را به دست بگیرند . این شامل انجام عملیاتهای ایذایی برای مختل کردن تمرکز و آمادگی نیروهای دشمن نیز می شود . نیروی مدافع قبل از این که دشمن موفقیت به دست آمده اش را تثبیت کند ، به سرعت با نیروی ذخیره و نیروهای در دسترس یا نیروی ضربت پاتک می کند . برای انجام این کار از جنگال هم کمک گرفته می شود . " با توجه به این مطالب سوال این است : آیا نیروی ذخیره و نیروی ضربت واقعا دو موجود مجزا هستند ؟ بر مبنای منابع آنها دو نیروی جدا و متمایز هستند منتها در موارد متعددی به خاطر تشابه در ماموریت اشتباه گرفته می شوند . بزرگترین تفاوت در این است که نیروی ضربت در همان زمان طراحی دستور عملیاتی ( operation order ) (OPORD) یا نقشه عملیاتی ( operation plan ) (OPLAN) یک نیروی با ماموریت مشخص است ولی ماموریت نیروی ذخیره در زمانی که به کار گرفته می شود مشخص می گردد . این کار پیامدهایی برای اختصاص نیرو یا آتش پشتیبانی برای نیروی ذخیره دارد . به عنوان مثال چون نیروی ضربت ماموریت مشخصی دارد ، به طور خودکار در طرح مانور عملیات قرار می گیرد و نیروهای وابسته یا پشتیبانی کننده اش هم مشخص می شوند ، پشتیبانی که در هیچ کجای دیگری به کار گرفته نخواهد شد ، مگر این که از یگان مشخص شده منفک شود . در مقابل نیروی ذخیره چون هیچ ماموریتی دریافت نکرده است ، هیچ پشتیبانی آتش یا اولویت تدارکاتی برایش تعریف نشده است . به طور معمول تا زمان گرفتن ماموریت واقعی ، هیچ پشتیبانی به این واحد تعلق نمی گیرد . با اینکه یک نیروی ذخیره می تواند برای ماموریتهای احتمالی بر اساس محتمل ترین و خطرناکترین شیوه های عملیات دشمن (MLECOA/MDECOA) برنامه ریزی کند ولی ممکن است واقعا در صحنه عملیات به کار گرفته نشود . نیروی ذخیره یک نیرو برای رویدادهای پیش بینی نشده است و نه قسمتی از طرح مانور اولیه . اینجا جایی است که ما با یک معما مواجه می شویم : با توجه به این که "نیروی ضربت" قسمتی از دفاع متحرک است ، همچنین پایین ترین سطح انجام دفاع متحرک در سطح لشکر یا گروه رزمی مشترک ( joint task force ) (JTF) صورت می گیرد ، چگونه گروه تیپهای رزمی یا گردانها طرح مانور با نیروی ماموریت یافته طراحی شده برای پاتک به دشمن در منطقه اصلی عملیات ( main battle area ) (MBA) را انجام می دهند ؟ از نظر اصولی پاسخ باید استفاده از نیروی ذخیره باشد . بنابراین در یگانهایی در سطح تیپ رزمی و پایین تر از آن هر گونه نیروی استفاده شده برای پاتک نیروهای ذخیره هستند و نه نیروهای ضربت . اگر چه به این مفهوم است که طراحی هماهنگی نیروی ذخیره با سایر عناصر پشتیبانی ، به علت این که سایر عناصر پشتیبانی هیچ ارتباط و پشتیبانی مشخصی از نیروی ذخیره تا زمان ماموریت گرفتن آنها نداشته اند ، کار بسیار پیچیده ای خواهد بود. این کار نیاز به انعطاف پذیری فوق العاده در بین یگانهای مورد شمول دارد . ادامه دارد ... بخشی از مثال یک طرح عملیات
  7. با چه کسی تماس خواهید گرفت ؟ رمز گشایی تفاوت بین نیروهای رزمی ذخیره ، واکنش سریع ، ضربتی و عملیاتی قسمت دوم : پاسخ به این سوال که با چه کسی تماس خواهید گرفت ، باعث می شود که به ADRP 1-2 مراجعه کنیم . عنوان این بخش اصطلاحات و علامتهای نظامی است و در صفحه 32-1 نیروی ذخیره ( reserve ) به این شکل تعریف شده است " ذخیره ( اصطلاح نظامی ) - آن قسمت از بدنه نیروها که در ابتدای عملیات از به کاربردن آنها در میدان خودداری می شود ، این کار به علت در دسترس بودن آن نیروها در حرکتهای سرنوشت ساز در عملیات ( بنابر ADRP 3-90 در هر دو حرکت تهاجمی و دفاعی ) صورت می گیرد. " . جستجوهای بعدی منجر به پیدا کردن اصطلاح "نیروی ضربتی" ( striking force ) در صفحه 34-1 به این مضمون می شود " نیروی تهاجمی - نیروی پاتک اختصاصی در یک دفاع متحرک ( mobile defense ) که با بدنه توان رزمی موجود ترکیب می شود ( در بخش ADRP 3-90 دفاع متحرک را هم ببینید )" . در بخش اصطلاحات و علامتهای نظامی هیچ اشاره ای به تعریف سازمان نیروهای واکنش سریع ( QRF ) مثل نیروی عملیات رزمی ( TCF ) ( یا هر توع دیگری از نیروهای واکنشی یا عمل متقابل ) نشده است . اگرچه یک اشاره سطحی در بخش لشکر و سپاه و شیوه عملیاتهای گروه رزمی مشترک ( joint task force ) (JTF) مشخص می کند که نیروهای واکنش سریع ( QRF ) و نیروهای عملیات رزمی ( TCF ) در این سازمانها ماموریت دریافت می کنند و وظایف عملیاتی مشخصی دارند . مطابق ADRP 3-90 و تعریفی که از نیروهای ذخیره کردیم ، نیروی ذخیره در ابتدا یک نیرو با وظیفه مشخص شده نیست و بنابر این به صورت طبیعی تا زمانی که ماموریت بگیرد به تجهیزات کاملی که برایش فراهم است ، مجهز نشده است . این به طور معمول چالش اصلی آرایش واحد هنگام دریافت ماموریت است . فرمانده نیروی ذخیره را بدون در نظر گرفتن این که کدام عامل فعلا در عملیات اولویت دارد ، تشکیل می دهد . فرمانده اندازه مورد نظر نیروی ذخیره را بر اساس سطح عدم اطمینان و ریسک موجود در وضعیت فعلی عملیاتی مشخص می کند . محل استقرار برای واحد ذخیره بستگی به ماموریتی دارد که بیشترین احتمال به کار گیری نیروی ذخیره در آن وجود دارد و یا در محلی که بالاترین احتمال بقای واحد در آنجا است . فرمانده می تواند برای واحد ذخیره انجام طیف گسترده ای از ماموریتها را مشخص کند تا در هنگام به کارگیری انجام دهند ، همچنین واحد ذخیره باید آماده باشد که در صورت نیاز ماموریتهای غیر از موارد مشخص شده را هم انجام دهد . وظایف اولیه واحد ذخیره اینها هستند : در ابتدا وارد عملیات نمی شوند . مزیت ایجاد موفقیت در موقعیت های غیر منتظره را دارند . مزیت انجام مقابله با عملیاتهایی که یکپارچگی عملیات نیروهای خودی را تهدید می کند ، را دارند . یک فرمانده باید همیشه یک نیروی ذخیره داشته باشد و در صورت واگذاری ماموریت به نیروی ذخیره پیش بینی شده ، در اولین فرصت ممکن یک نیروی ذخیره جدید ایجاد کند . بر خلاف نیروی ضربتی ، اندازه نیروی ذخیره بستگی به ریسک عملیات و تعداد نیروهای موجود دارد . ادامه دارد ... نیروهای ذخیره چینی مستقر در یین چوان در حال استراحت در بین تمرینات
  8. سلام اون کرار سپاه فول آپشن است این کرار ارتش مثل تمام رونمایی های ارتش فعلا نیاز داره برگرده خط تولید و آپشن ها رویش سوار شود . البته اگر یادتون باشه در رزمایش سپاه هم یک دونه نبودند شما فکر می کنید می برند توی کارگاه همه تجهیزاتش رو باز می کنند و بعد می آورند در رزمایش ارتش شرکت کند و بعد دوباره می برند آنها را میبندند رویش می فرستند برای سپاه ؟
  9. سردار باقری : چهارشنبه شب به تاریخ شانزدهم شهریور در منطقه نصرآباد در شرق اصفهان اتفاق بزرگی را شاهد بودم. تلاش چند ساله هوانیروز نیروی زمینی ارتش برای تجهیز و آماده‌سازی بالگردها برای پرواز و عملیات در شب و آموزش و تمرین و آماده نمودن خلبانها برای این مأموریت مهم به صحنه‌ عمل آمد و در تاریکی شب، بالگردها عملیاتهای مهم هلی‌برن (پیاده‌سازی نیروها) و شلیک به اهداف، با دقت بالا را با رعایت غافلگیری دشمن با موفقیت به انجام رساندند. این اتفاق توانمندی بالایی را به ناوگان عظیم بالگردی نیروی زمینی ارتش و کشور عزیزمان اضافه کرد . جالب است که تمامی تجهیزات دید در شب و سلاح‌های گوناگون موشکی و تیرباری در ایران عزیز ما ساخته شده است. به اتکا و توکل به خداوند مجری امر الهی «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» هستیم.
  10. سلام . خوب همه اینهایی که در مورد این شناور فرمودید در تعریف کشتی گشت ساحلی لحاظ می شود . کشتی های گشت ساحلی همیشه در فاصله ای معقول از ساخل خودی و در پوشش سامانه های ساحلی فعالیت می کنند . در واقع کشتی های گشت ساحلی دست بلند تاسیسات ساحلی هستند برای حضور در هر نقطه از آبهای منطقه ای و اعمال قدرت در آن محل . البته مشکلاتی که می فرمایید در واقع در زمینه تعریف کشتی های دیگر نیروی دریایی که قرار است وارد آبهای دوردست شوند مهم است و باید لحاظ شود اما این را هم در نظر بگیرید که فعلا دارایی های نیروی دریایی ما در حد یک قدرت منطقه ای برای زمان صلح است . اگر این شناور را هم در همین قالب ببینید ، منطقی تر به نظر می رسد. یکی از وظایف محول شده به ناوگروههای هواپیمابر این است که نیلز به پایگاههای نظامی زمینی را کم بکنند . یک ناوگروه کامل خودش چیزی مثل امکانات مسقر در دیگو گارسیا را به همراه دارد و لازم نیست به اون پایگاه تکیه بکند پس نیازی نیست تا اونجا عقب بکشه ، همین که از برد موشکهای ما خارج بشه کافیه . و البته بعد از سرکوب دفاع ساحلی میتونه بیاد جلوتر تا ساحل .
  11. سلام 1 - برای کشتیهای گشت ساحلی با این طراحی ( کاتاماران ) تقریبا خیلی ها در دنیا برای سبکی سازه دارند از آلومنیم استفاده می کنند . یک نگاهی به شناورهای مشابه فعال بیندازید . 2 - کشتی های گارد ساحلی برای درگیری های سبک و تحت پوشش ساحل و البته زمان صلح ساخته می شوند ، هدف قرار گرفتن موشک لود شده در سامانه معمولا به قدر هدف قرارگرفتن انبار تسلیحات مخرب نیست. 3 - در مورد سامانه مدیریت نبرد اتفاقا حرف زده شد و گفته شد که سامانه کنترل و فرماندهی جامع خودمان که قبلا رونمایی و نصب شده بود با یک سری ارتقای جدید روی این شناور نصب شده است. 4 - تا به حال تقریبا هیچکدام از ناوهای ما قابلیت دفاع هوایی موثر نداشتند . این شناور تقریبا اولین قدم ما در دستیابی به توانایی دفاع هوایی است و البته برای ماموریت تعریف شده اش فعلا کافی به نظر می رسد. 5 - توپی که می فرمایید با توجه به حجم و وزنش به نظر نمی رسد که قابلیت جاگذاری در این شناور را داشته باشد. بگدریم که در مورد دفاع نزدیک به نظر می رسد با توجه به داشته هایمان پیشرفت خوبی روی این شناور داشته ایم . 6 - در معرفی گفته شد که سونار دارد . 7 - موضوع پد هلیکوپتر را جند بار دوستان در پستهای قبلی توضیح داده اند و به نظر می رسد که حداقل بر روی این شناور ضروری باشد. 8 - ظاهرا سیستم دفاع فعال همانی است که شما در بند 5 که فرمودید در مورد آن صحبت کردید و من هم عرض کردم که در سطح داشته هایمان بوده است .
  12. سلام فعلا که منتظر جانمایی تجهیزات جدید روی سهند هستیم . طبیعی است که ظرفیت جانمایی سلاح در سطح بسیار بالاتری از ناو شهید سلیمانی دارد .
  13. سلام دو تا موضوع به نظر من مهم است . اول این که انتظاری که از سخت افزار موجود داریم باید درست و معقول باشد. ناو شهید سلیمانی در واقع یک شناور گشت ساحلی است که به طور ویژه برای مناطقی مانند خلیج فارس ، تنگه هرمز و تا حدودی برای پوشش دریای عمان خوب است . برای حضور در آبهای دور دست فقط داشتن جنگ افزار به نسبت خوب ( نسبت به وضعیت فعلی خودمان و نه در مقایسه با یک سیستم کامل دریایی ) برای انتظار حضور در آبهای دور از یک شناور طراحی شده گارد ساخلی با این مشخصات کمی غیر منطقی است . دوم این که باید کم کم یاد بگیریم از نیروهای نظامی رسمی مان در ماموریتهای رسمی در عملیات آشکار استفاده کنیم . استفاده در مواردی مانند عملیاتهای پنهان و پوشش دار و خرابکاری که قصد اصلی از آنها نپذیرفتن مسوولیت به صورت رسمی است ، همواره باید شامل نیروهای با پوشش باشد چون همیشه آشکار شدن این عملیاتها هزینه ایجاد می کند . پی نوشت : توان دریایی ما و ناوگروههایی که داریم تدارک می بینیم فعلا در حد برقراری تعادل در زمان صلح است و همواره باید به یادمان باشد که برای طراحی هر عملیاتی در پله اول باید ارزیابی درستی از توان خودمان داشته باشیم .
  14. خوب پس اگر اینها اتوماتیک شده باشند ، احتمالا بتوان با رادار هماهنگشان کرد و به عنوان دفاع نزدیک ( البته به صورت غیر مستقل از ناو ) استفاده کرد .
  15. این توپهای کناری گاتلینگ هستند ؟ ظاهرا اتوماتیک شده اند ؟
  16. سلام تا جایی که میدانم قانون حضور پایگاههای نظامی کشورهای خارجی در ایران را ممنوع کرده نه حضور ما در کشورهای خارجی را
  17. سلام فکر میکنم هم شما و هم دوست بزرگوارمان که در دوپست قبلی این موضوع را مطرح کردند ، مفهوم پهپاد پرسه زن یا مهمات پرسه زن را با پهپاد هدف اشتباه گرفته اید .
  18. سلام استدلالهایی مبنی بر این زیاد می شود که به خاطر عدم اعمال طولانی مدت حاکمیت بر جزایر در خلیج فارس ، این مناطق متروکه حساب شدند و انگلیس بعد از تصرف و آباد سازی آنها ، هنگام تخلیه خلیج فارس ، آنها را در اختیار کشورهای تازه تشکیل شده حاشیه جنوبی قرار داد و یا مانند جزیره بحرین به استقلال رساند . به لطف سیاست انگلیسی ها هنوز هم جزایر سه گانه تنب بزرگ و تنب کوچک و بوموسی گاهگاهی مورد ادعاهای ارضی حکام امارات قرار می گیرند . به مقاله جالبی با عنوان "از استناد حقوقی بریتانیا در اشغال جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تا ردّ آن از جانب ایران طی سالهای 1903 تا 1971 میلادی" در مجله "مطالعات خلیج فارس" برخوردم . دیدم بهتر است خلاصه و لینک اصل مقاله را اینجا بگذارم : سابقه فعالیتهای استعماری بریتانیا برخلاف دیگر کشورهای اروپایی، در خلیج فارس و جزایر آن، طولانی و ریشه دار است؛ چنانکه اگر مبنای اولین فعالیتهای استعماری آن کشور را اواخر ربع سوم قرن شانزدهم بدانیم تا پایان سال ۱۹۷۱.م یعنی تا تاریخ خروج نیروهای انگلیسی از خلیج فارس و شرق سوئز و جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک با یک تاریخ چهارصد ساله استعماری روبرو هستیم. این کشور بدلیل اهمیت ژئوپولیتیک و اقتصادی ایران برای حفظ مهمترین مستعمره خود یعنی هندوستان، از تجاوز قدرتهای رقیب استعماری بخصوص روسیه و همچنین غارت سرمایه ملی ایران [نفت جنوب] اقدام به نفوذ و حتی تجاوز به قلمرو سرزمین ایران بالاخص منطقه خلیج فارس و جزایر مهم آن از جمله ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک نمود. بریتانیا برای توجیه و سرپوش گذاشتن بر اهداف استعماری خود به برخی از قواعد و حقوق بین الملل متوسل شد؛ از جمله: «مالکیت مشاع» قواسم و تعلق این جزایر به شارجه و راس الخیمه تا قبل از سال ۱۹۰۳.م، اصل «سرزمین بلا صاحب» طی سالهای ۱۹۰۳ و۱۹۰۴.م و اصل دیگر حقوقی یعنی «قاعده مرور زمان» از سال ۱۹۳۵.م به بعد. این در حالی بود که جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک همواره تحت حاکمیت دولت ایران بوده و هیچگاه بی صاحب و متروکه نبوده اند. اصل مقاله : از استناد حقوقی بریتانیا در اشغال جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تا ردّ آن از جانب ایران طی سالهای 1903 تا 1971 میلادی
  19. سلام در مورد دیکوی سامانه پدافندی که فرمودید : داستان فریب همیشه دو طرف دارد و همیشه قرار نیست به جای نسخه واقعی نسخه بدل قرار بگیرد ، گاهی وقتها برعکس عمل می شود تا تله ایجاد کنند. ممکن است تصاویر دیکوی موجب خنده و تمسخر کاربران شود ولی بعد از این نمایش و ثبت آن نقطه توسط طرف مقابل به عنوان دیکوی پدافندی ، سامانه واقعی در آن محل غافلگیر کننده خواهد بود .
  20. سلام چند نکته در مورد تحلیلتان : 1 - این که ما نیازمان را اعلام کنیم و آنها برایمان بسازند ، مشارکت حساب نمی شود . البته اگر مدرکی در زمینه نوع مشارکت ما با روسیه دارید ، بفرمایید . 2 - این که روسها فعلا برای ما فقط یک ماهواره پرتاب کرده اند سطح خیلی بی سابقه ای حساب نمی شود ، برای خیلی های دیگر در دنیا خیلی کارهای دیگر هم کرده اند و پولش را گرفته اند و البته روابط بی سابقه ای برایشان ایجاد نشده است . 3 - این یک ماهواره جاسوسی نیست . یک ماهواره شناسایی و عکسبرداری زمینی است . معادل دقیق انگلیسی اش می شود reconnaissance . ماهواره جاسوسی را اینقدر تابلو و با ذکر جزئیات سیستم ها و امکاناتش به فضا نمی فرستند . 4 - در زمینه راه باز شده هم چندان قابل اعتماد نیست . واقعیت این است که روسها در موقیت فعلی شان از هر کس پول بیشتری بگیرند ، برای همان طرف کار می کنند و متاسفانه منطقه ما پر از کسانی است که حاضرند پولهایشان را دور بریزند تا چیزی دست ما را نگیرد . خوشبختانه فکر نمی کنم کسی در ایران از این موضوع بی خبر باشد. یک نکته : اینکه ممکن است الان روسها با ما دوست حساب شوند ولی هیچوقت متحد ( همین متحد ساده و نه استراتژیک ) نبوده اند ، نیستند و احتمالا در آینده هم نخواهند بود .
  21. سلام اونا آزادند که عکس ماهواره های خودشون رو بگذارند ولی برای عکس ماهواره ما باید اجازه ما رو داشتند ، که ظاهرا بنا به دلایل واضحی نداشتند