جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'ارتش'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 56 results

  1. ... و جنگ آغاز شد انور سادات ترديد هايش را كنار گذاشت. حافظ اسد بدش نمى آمد كه جولان را از اسرائيل باز پس گيرد. رهبران اعراب گرد هم جمع شدند تا افسانه شكست ناپذيرى اسرائيل را باطل كنند. سربازان مصرى به كانال سوئز حمله كردند. شليك توپخانه هاى سورى جولان را لرزاند و شاه حسين به غرب رود اردن چشم دوخت. جنگ آغاز شد.در روز ششم اكتبر سال ،۱۹۷۳ ارتش مصر جنگى را عليه اسرائيل آغاز كرد كه گرچه با موفقيت كامل به پايان نرسيد، اما تاثيرات شگرفى بر ساختار هاى سياسى، اقتصادى، امنيتى و حتى مذهبى دولت و كشور اسرائيل برجا نهاد.جنگ چهارم اعراب و اسرائيل به جنگ «يوم كيپور» شهرت يافت.يوم كيپور دهمين روز از سال يهودى، روز دهم تشرين، روزى مقدس براى يهوديان است. آنها در اين روز به كفاره گناهانى كه در خلال سال گذشته مرتكب شده اند به عبادت مى پردازند، روزه مى گيرند و توبه مى كنند. ريشه ها در جنگ ژوئن سال ۱۹۶۷ كشور هاى عرب درمدت ۶ روز از اسرائيل شكست خوردند.ناوگان هوايى مصر در ساعات اوليه جنگ و پيش از آنكه حتى يك هواپيماى نظامى از فرودگاه برخيزد، نابود شد.اسرائيل توانست در نوزدهمين سال تولدش بر سراسر سرزمين فلسطين تسلط يابد. صحراى سينا كه با خليج و كانال سوئز از سرزمين اصلى مصر جدا شده است، و همچنين بلندى هاى استراتژيك جولان در سوريه از ديگر نقاطى بودند كه سربازان اسرائيلى توانستند خاك آنها را در زير چكمه هاى خود ببينند.شكست اعراب و از دست دادن نقاط استراتژيك سرزمين فلسطين- غرب رود اردن و باريكه غزه _ و اشغال بخشى از دو كشور عربى توسط اسرائيل آنچنان براى اعراب تحقير آميز بود كه هيچ گاه نتوانستند خاطره تلخ آن را به فراموشى بسپارند.اين چنين بود كه حس انتقام و بازپس گيرى سرزمين هاى از دست رفته در بين اعراب تحريك شد و آنان تصميم گرفتند كه هر چه سريع تر به اين سرشكستگى تاريخى پايان دهند. اما بازسازى لشگر شكست خورده و روحيه از دست رفته سربازان مدت ها زمان لازم داشت.جمال عبدالناصر رئيس جمهور مصر و بزرگ ترين رهبر آن روز دنياى عرب، در ۲۸ سپتامبر سال ۱۹۷۰ بر اثر سكته قلبى درگذشت و معاون اولش محمد انورسادات به جاى او نشست. حالا همگان از سادات انتظار داشتند كارى را كه عبدالناصر موفق به انجامش نشد او به انجام برساند. جنگ اكتبر يكى از شگفتى هاى بزرگ نظامى تاريخ است. جنگى كه در آن بطلان شكست ناپذيرى ارتش اسرائيل ثابت شد. اعراب دراين نبرد آنچه كه از ابتكار و قدرت نظامى در چنته داشتند را وارد كارزار «مرگ و زندگى» كردند. هنوز با گذشت ۳ دهه از اين جنگ، تاكتيكهاى بكارگرفته شده توسط مصريها براى گذر از كانال سوئز و ورود به صحراى سينا تعجب آور و بسيار جسورانه به نظر مى رسد. پس از آنكه ارتش اسرائيل در ژوئن ۱۹۶۷ ظرف ۶ روز توان نظامى اعراب را درهم كوبيد و نوار غزه، صحراى سينا، ارتفاعات جولان، بيت المقدس و غرب اردن را اشغال كرد، اعراب مصمم شدند تا به هرطريقى كه شده انتقام شكست خود را بگيرند. خوددارى اسرائيل از عقب نشينى سبب شد تا در سپتامبر ۱۹۷۳ حافظ اسد و انورسادات به اين نتيجه برسند كه جنگ تنها راه عقب راندن متجاوز است. در تمام طول ماه سپتامبر حداقل ۵ رهبر ديگر عرب نيز در جريان اين عمليات بزرگ قرار گرفتند. فيصل پادشاه عربستان، شاه حسين، معمر قذافى، ياسر عرفات و شاه حسن مراكشى. شكست سال ۱۹۶۷ اعتبار اعراب را در جهان از بين برده بود و لازم بود بويژه براى ملت بزرگ مصر كه اين شكست جبران شود. اعراب تمام تلاش خود را براى مخفى كردن اين عمليات بزرگ به كار بردند و بايد اذعان كرد كه در اين كار موفق بودند. (على رغم ارتباطات گسترده آنها با غرب ) مردى به نام شاذلى ژنرال سعيدالدين شاذلى را شايد بتوان طراح اصلى عبور از كانال سوئز دانست. اسرائيل پس از رسيدن به اهداف دلخواه خود در ،۱۹۶۷ صحراى سينا را مبدل به دژى تسخيرناپذير كرد. بارلو مهندس يهودى در طى ۳ سال خط دفاعى در كانال سوئز و صحراى سينا ايجاد كرد كه معروف به «ديوار دفاعى بارلو» شد. فكر عبور از اين خط دفاعى (در حالى كه ورزيده ترين نيروهاى جهان نيز مدافع آن بودند ) به مخيله هيچ ژنرالى نمى گنجيد. اما ژنرال مصرى براى عبور از اين خط نقشه بزرگى داشت. سعيد الدين شاذلى كه در ۱۹۷۲ از طرف انورسادات به عنوان مأمور اصلى تجديد ساختار ارتش مصر انتخاب شد (وى در ۱۹۷۳ به رياست ستاد ارتش مصر منصوب شد) شاذلى دوره هاى ويژه رنجرى را ديده و در ۱۹۶۷ در قالب يك گروه هوابرد كماندويى در پشت خطوط اسرائيل پياده شده بود و پس از زدن ضربات متعدد به دشمن در اثر فقدان پشتيبانى ساير قوا مجبور شد در حالى كه تمام نيروهاى رسته اش از بين رفته بودند با پاى پياده عرض صحراى سينا را طى كند و با شنا از عرض سوئز بگذرد وى از همه جهات يك نابغه نظامى بود. او برخلاف ساير ژنرالها با سربازان غذا مى خورد و به مانند يك نظامى واقعى تنها به مأموريت مى انديشيد. شاذلى علاوه بر اين ، تجربه عملى از نبردهاى كنگو و يمن داشت و در اواخر دهه ۶۰ در رسته تفنگداران آمريكايى كارآموزى كرده بود. آدميرال گورچكوف فرمانده معروف ستاد شوروى در دوران جنگ سرد روزى به عبدالناصر گفته بود كه اين افسر جوان (شاذلى) نبوغ كامل يك فرمانده كاردان را دارد. سادات در مارس ۱۹۷۳ به شاذلى گفته بود كه ارتش را براى نبرد «مرگ و زندگى » آماده كند چرا كه راههاى ديپلماتيك همه به بن بست رسيده است. از اين تاريخ به بعد بود كه شاذلى طراحى هاى خود را آغاز كرد. او احتياج به حداقل يك گردان نيروى كماندويى از جان گذشته داشت كه در موج اول حمله شركت كنند و با تسخير سرپل هاى مناسب در شرق سوئز راه را براى ورود عمده قوا فراهم كنند. سپس بايد راهى را براى ورود تانكهاى سنگين مصرى (با گذر از كانال ) فراهم مى كرد. سپس بايد با سرعت هرچه تمام تر از دفاع چندلايه بارلو مى گذشت و تازه آنگاه رودرروى ارتش اسرائيل مستقر در صحراى سينا قرار مى گرفت. مسأله مهم بعدى حمله نيروى هوايى اسرائيل بود. موج توفنده اى كه مهار آن به نظر غيرممكن مى آمد در صورتى كه اين نيرو برجاى مى ماند امكان نداشت كه تانكهاى مصرى بتوانند عرض صحراى سينا را رد كنند. بنابراين او تنها بايد به موشكهاى سام روسى اعتماد مى كرد. ۶ اكتبر آريل شارون و موشه داياناسرائيل هرگز باور نمى كرد كشورهايى كه ۶ سال قبل زير ضربات او «له» شده اند جسارت حمله مجدد را به خود بدهند اما در ارتش اسرائيل نيز ۲ نابغه بزرگ نظامى بودند كه از اواخر سپتامبر مى دانستند توفان در راه است. ژنرال موشه دايان طراح حملات جنگ ۶ روزه ( و وزير دفاع گلداماير نخست وزير وقت اسرائيل) و دوم ژنرال زرهى آريل شارون. ناله هاى اين دو نفر در باره نقل و انتقالات مصر در جبهه غرب به جايى نرسيد اما آنها نيز طرحهاى خود را داشتند. شارون باعلامت گذارى صحراى سينا خود را براى روزى آماده كرد كه صحرا به تصرف مصريها درآيد و دايان نيز نيروى هوايى را كاملاً آماده نگه داشت تا هيچ هواپيمايى بر روى زمين غافلگير نشود حال آنكه برنامه مصريها و سوريه چيز ديگرى بود. عيد يوم كيپور يوم كيپور روز بزرگ مذهبى اسرائيل است. در اين زمان ارتش اسرائيل تقريباً در حالت انفعال كامل بود. (حتى راديو تل آويو نيز در حالت سكوت بود). ژنرال مصرى چنين روزى را براى حمله انتخاب كرد و قبل از شروع عمليات به فرماندهانش گفت كه در طلوع آفتاب روز ۶ ژوئن نيز اسرائيلى ها ما را در بى خبرى كامل غافلگير كردند و حالا نوبت ماست. با شروع دستور حمله ، صدها غواص با لباس قورباغه اى از عرض كانال گذشته و ضمن خنثى سازى مينها باديناميت بخشى از ديوار بارلو را منفجر كردند. بلافاصله كماندوهاى زمينى وارد عمل شده و سربازان غافلگير شده اسرائيلى را از سر راه برداشتند. ظرف ۶ ساعت ۲۵ دژ از ۳۳ دژ مستحكم بارلو سقوط كرد. قبل از آنكه اسرائيل بتواند نيروهاى ذخيره خود را به ميدان بفرستد شاذلى با ايجاد ۸ پل بزرگ در شب هزاران سرباز و صدها تانك را در شرق سوئز پياده كرد. دايان كه نيروى هوايى را كاملاً آماده نگاه داشته بود با فرستادن فانتومهاى جديد و ميراژها سعى كرد تا ۶۰هزار سرباز مصرى را در روى همان خط از بين ببرد. با توجه به نزديكى بيش از اندازه نيروهاى مصرى به يكديگر از نظر دايان ۱۰۰ هواپيما براى كوبيدن آنها كافى بود. موشك سام موشك سام در ويتنام قدرت خود را نشان داده بود اما خلبانان اسرائيلى نه خلبان آمريكايى را قبول داشتند و نه تاكتيك آنها را و گمان نمى بردند گرفتار تور دفاع ضد هوايى مصر شوند اما شاذلى با به كارگيرى دقيق سايت هاى سام (البته با كمك هزاران مستشار روس) چنان ضربه اى در روز اول جنگ به نيروى هوايى اسرائيل زد كه دايان را از ادامه فشار به نيروى هوايى منصرف كرد. گفته مى شود ۱۱ هواپيماى اسرائيلى در ساعت اول جنگ از بين رفتند. در بقاياى دژ بارلو ۸ هزار مدافع اسرائيلى با تمام قوا مى جنگيدند اما كماندوهاى مصرى براى جنگهاى تن به تن و سرنيزه آموزش ديده و مدافعان را تار و مار كردند. جنگ رمضانفرماندهان اسرائيلى مرتب تقاضاى رسيدن پشتيبانى هوايى را كرده و هشدار مى دادند سقوط خطوط اوليه اسرائيل نزديك است در نتيجه نيروى هوايى اسرائيل مجدداً با تغيير تاكتيك به ميدان اعزام شدند هواپيماهاى اسكاى هاوك اسرائيل نيز به سرنوشت فانتومها دچار شده و تا روز بعد حداقل ۳۰ فروند از آنها سقوط كرد. نصب ۵۰ سايت موشكى سام ۳ و سام ۶ سبب شد تا در روز سوم نبرد ديگر نيروى هوايى اسرائيل وارد عمل نشود و مصريها تعداد نفرات و تانكهاى خود را به ۷۰ هزار نفر و ۶۰۰ تانك برسانند. اولين اشتباه مصريها در جنگ ۱۹۷۳ نيز مانند اكثر جنگهاى برق آسا، تكليف جنگ در همان ۷۲ ساعت اول مشخص شده بود. ژنرال شاذلى مى دانست كه جبهه اصلى نبرد غرب صحراى سينا و خط بارلو است. جبهه هاى اردن وجولان (در جنوب سوريه) همه جبهه هاى فرعى بودند. بنابراين او به اين معتقد بود كه مصر بايد از اين فرصت طلايى استفاده كرده و خود را به جنوب اسرائيل برساند تا دست بالا را در جنگ داشته باشد. اما در قاهره سادات اصلاً چنين خيالى نداشت. او معتقد بود كه بايد قواى مصرى با نفوذ به عمق ۲۰ كيلومترى صحراى سينا موضع پدافندى اتخاذ كنند. درخواستهاى مكرر ژنرال مصرى براى اجازه فتح ۳ گذرگاه قفقفه، قيدى و متيلا كه شاه كليد فتح كل صحرا بودند مورد بى توجهى قاهره قرار گرفت و ۳ هزار كماندوى مصرى در روز ۸ اكتبر به جاى تصرف مناطق استراتژيك مذكور دستور استراحت گرفتند. بنابراين اكنون زمان ضد حمله اسرائيل بود. در ۹ اكتبر ۲ واحد زرهى اسرائيل حمله به مصريها را آغاز كردند اما تلفات سنگين آنها سبب ناموفق ماندن عمليات شد. اسرائيلى ها در روزهاى بعد نيز در چند نوبت حملات زرهى عظيمى را عليه مصريها سامان دادند. كسى گمان نمى كرد واحدهاى زرهى مصرى از اين نبردها جان به در ببرند چرا كه اسرائيل در اين نبردها از تانكهاى ام ۶۰ و ام ۴۸ آمريكايى بهره مى برد كه جديدترين محصولات زرهى آمريكا بودند. اما موشك هاى آر.پى.جى و ساگر روسى جهنمى واقعى را براى تانكهاى مذكور ايجاد كردند. در مجموع ظرف يك هفته اول جنگ اسرائيل يك سوم تانكهاى خود را از دست داد حال آنكه مصريها در همين زمان تعداد تانكهاى خود در صحرا را به ۱۲۵۰ دستگاه رسانده بودند. در ۱۴ اكتبر بزرگترين جنگ تانكها در تاريخ (پس از نبرد كورسك در جبهه شوروى ۱۹۴۳) در قبل از گذرگاه متيلا بين ۲۵۰۰ تانك و زرهپوش از طرفين آغاز شد. در ۱۴ اكتبر وقتى بالاخره قاهره با درخواست شاذلى براى عبور از گذرگاه هاى استراتژيك متيلا و قفقفه موافقت كرد ۸۰۰ تانك و ۷۰ هزار نيروى مصرى خود را در برابر ۶۰۰ تانك و ۱۵۰ هزار سرباز اسرائيلى ديدند. ژنرال آريل شارون در گذرگاه صعب العبور مذكور منتظر اين اشتباه مصريها بود. در حقيقت مصر ۶ روز حياتى را از دست داده بود و اكنون قواى مصر در منطقه دست پايين را داشت. ظرف چند ساعت ۱۰۰۰ تانك از طرفين به نسبت يك به ۳ به نفع اسرائيل در آتش سوختند و مصريها دريافتند آنها نيز ديگر اگر بخواهند قادر به پيشروى نيستند. طرح شارون آريل شارونآريل شارون (نخست وزير فعلى اسرائيل) مردى بسيار افراطى و قاتل هزاران عرب فلسطينى، لبنانى و مصرى محسوب مى شود اما هيچكدام از اين موارد سبب نخواهد شد تا نقش بزرگ او در عمليات ۱۹۷۳ ناديده گرفته شود. در ۱۵ اكتبر زمانى كه جنگ در جبهه سينا به بن بست رسيد وى در ستاد ارتش اسرائيل با بيرون آوردن نقشه اى علامت گذارى شده اعلام كرد كه مى تواند تنها با ۴ تيپ از بين ۲ سپاه مصرى بگذرد و با عبور از كانال سوئز در جهت عكس ميدان جنگ، خود را به شمال مصر برساند و با تهديد اسكندريه، قاهره را مجبور به قبول آتش بس كند. دايان و ساير فرماندهان اسرائيلى كه در آن زمان در اثر از بين رفتن ۴۵ درصد توان زرهى و ۱۰۰ هواپيما و هزاران نفر از بهترين سربازان اسرائيلى اميدى به حمله متقابل با روشهاى كلاسيك نداشتند ناچاراً با حركت شارون كه نوعى حمله ناپلئونى و در حد خودكشى بود موافقت كردند. امروز كه جنگ اكتبر را مرور مى كنيم درمى يابيم جنگ مذكور نبرد بين ۲ ژنرال بلندپايه مصرى و اسرائيلى (شاذلى و شارون) بود اما متأسفانه مصريها به ژنرال خود اجازه ريسك ندادند حال آنكه سرفرماندهى اسرائيل در آن شرايط سخت اختيار ۱۲ هزار سرباز را به شارون براى «طرحى شبيه به خودكشى» داد. در ساعت ۵ صبح ۱۵ اكتبر سربازان شارون در اختفاى كامل سوار بر تانكهاى روسى به غنيمت گرفته شده از جنگ قبلى شده و حتى در ارتباطات راديويى خود به زبان عربى صحبت كردند و با عبور از سوئز طى ۴۰ ساعت با از بين بردن دهها پايگاه موشكى مصرى از آتش مؤثر فانتومها نيز استفاده كردند. در ۱۸ اكتبر ناگهان مردم مصر متوجه شدند اسرائيلى ها در مصر هستند! حملات متعدد ميگ هاى مصرى نيز براى در هم كوبيدن سرپل هاى اسرائيل در غرب سوئز بى فايده بود و آنها دسته دسته مقهور فانتوم هاى اسرائيل مى شدند چرا كه ديگر از پشتيبانى موشك هاى سام اثرى نبود. در ۲۲ اكتبر تعداد نيروهاى اسرائيل در شمال مصر به ۲۰ هزار سرباز و ۵۰۰ تانك و نفربر زرهى رسيد اين در حالى بود كه عمده قواى مصر در صحرا مشغول بودند. در روز ۲۳ اكتبر اسرائيلى ها با كنترل به محور سوئز - قاهره به ۱۰۱ كيلومترى پايتخت مصر رسيدند. در حالى كه مصرى ها آتش بس را قبول كرده بودند در اسرائيل گوش شنوايى نبود . بنابراين در ۲۴ اكتبر مصر خود را براى فرا خواندن لشگرهاى جديد آماده كرد. اين در حالى بود كه آمريكا و شوروى ديگر موافق ادامه جنگ نبودند. جبهه جولان اگرچه همه جنگ اكتبر را به خاطر نبردهاى صحراى سينا مهم مى دانند اما در جبهه شمال اسرائيل در منطقه جولان نيز جنگ هاى مهمى بين طرفين درگرفت. اعراب كه مى دانستند در اتحاد سوريه - مصر طرف ضعيف سوريه است، نيروهاى به استعداد ۲ تا ۳ لشگر (عراقى، مراكشى، سعودى، كويتى و فلسطينى) را به سوريه اعزام كردند وبا تقويت ۶۰ هزار نيروى سورى با ۹۳۰ تانك مواضع اسرائيل را در جولان (كه از ۱۹۶۷ اشغال شده بود) مورد حمله قرار دادند. نيروهاى سورى در روزهاى اول جنگ با عبور از ميادين مين، ۲۳ كيلومتر داخل خطوط دشمن نفوذ كرده و به پشت دروازه شهر «ال عال» در شمال اردن رسيدند. ۱۵ هزار نيروى اسرائيلى در اين عمليات از هم پاشيدند و امواج حملات هوايى اسرائيل نيز در برابر موشك هاى سام متحمل ۳۵ فروند تلفات شدند. اسرائيلى ها كه در اين جبهه جايى براى عقب نشينى نداشتند چرا كه با اولين عقب نشينى شمال اسرائيل به دست اعراب مى افتاد بلافاصله تمام قواى خود را معطوف به جبهه شمال كردند و حتى ماشين هاى مردم را مصادره كرده و با آنها به انتقال نيرو پرداختند. سربازان اسرائيلى تن به خونين ترين نبردها در جبهه مذكور زده و با وارد كردن صدها تانك نيروهاى پيشروى سورى را در هم كوبيدند. همزمان هواپيماهاى اسرائيل اقدام به بمباران شهرها و مراكز اقتصادى سوريه كردند تا روحيه مردم اين كشور را براى ادامه جنگ بشكنند. سوريه كه نيروى ذخيره چندانى براى ورود به منطقه نداشت در برابر حملات متعدد اسرائيل مجبور به توقف شد و در ۱۸ اكتبر در قنيطره طى يك نبرد ۱۴ ساعته با از دست دادن ۵۰۰ تانك ابتكار عمل را از دست داد. اين مسأله درست همزمان بود با توقف ارتش مصر و مى توان دريافت كه اگر سادات احمقانه دستور توقف را به سادگى در جبهه غرب نداده بود سوريه و اعراب متفق در جولان به آن وضع آشفته گرفتار نمى شدند. در ضدحمله بعدى اسرائيلى ها در ۱۲ اكتبر با نفوذ به داخل سوريه دمشق را در تيررس قرار دادند اگر حمله متقابل مصرى ها در صحراى سينا نبود براى اسرائيل تسخير دمشق كار سختى نبود. در حقيقت نيروهاى عرب در جبهه جولان بسيار ضعيف ظاهر شدند و اصلاً نتوانستند به مانند مصر ضربات قابل توجهى به دشمن وارد كنند. در ۱۳ اكتبر در جبهه جولان تقريباً آرامش برقرار شد. آغاز ديپلماسى تداوم آتش بس در جبهه ها سبب فعال تر شدن نيروهاى ديپلمات شد. بويژه آنكه با آغاز تحريم نفتى غرب در ۲۱ اكتبر از جانب كشورهاى نفت خيز عرب دنيا با مشكل جديدى روبرو شده بود كه ابعاد آن فراتر از جبهه سوئز بود. با ورود كيسينجر به منطقه فشار براى وادار كردن گلداماير و سادات به قبول آتش بس دائمى افزايش يافت. مصرى ها يك سوم صحراى سينا را در اختيار داشتند و ضربات جبران ناپذيرى را به اسرائيل وارد كردند اما در مقابل شارون با ۲۰ هزار سرباز و صدها تانك در شرق قاهره مستقر شده بود. البته ۵ لشگر ذخيره و اصلى مصرى به سرعت به سمت او در حال حركت بودند بنابراين عنصر زمان به زيان اسرائيل بود. از آن طرف سيل كمك هاى آمريكا كمبودهاى اسرائيل را داشت جبران مى كرد. نبايد از ياد برد كه كنگره آمريكا پرداخت ۲‎/۲ ميليارد دلار كمك نظامى به اسرائيل را تصويب كرد. بنابراين آتش بس ادامه يافت. نتايج جنگ اكتبر جنگ اكتبر (يا رمضان) نبردى استثنايى بود. اين جنگ نتايج بسيار زيادى داشت از جمله آنكه مشخص شد در صورت وجود برنامه ريزى و همت، ارتش اسرائيل نيز «شكست پذير است.» دوم آنكه در بين كشورهاى عربى مصر اين قابليت را دارد كه اسرائيل را شكست دهد. امروز مى توان قضاوت كرد كه اگر ترس (و يا خيانت) سادات نبود اسرائيل در اكتبر ۱۹۷۳ شكست مى خورد. مردانى مانند ژنرال شاذلى تنها با ۳ گردان كوماندوى از جان گذشته به همراه چند واحد پدافند سام ستون فقرات ارتش اسرائيل را شكستند. هنگامى كه چندى بعد سادات وى را مجبور كرد تانك هايش را به ساحل غربى سوئز برگرداند اين ژنرال مصرى با چشمانى اشكبار از سادات خواست تا حداقل اين درخواست اسرائيلى ها را نپذيرد اما سادات قبلاً قول اين مسأله را به كيسينجر داده بود. اسرائيل نيز به خوبى دريافت مصر حريفى متفاوت است. بنابراين بايد حتماً از صف مبارزان ديگر خارج شود. انور ساداتبگين در ۱۹۷۷ از سادات در تل آويو به گرمى استقبال كرد و ۲ سال بعد با قبول قرارداد كمپ ديويد خروج كامل از صحرا را پذيرفت. (در كمال ناباورى) نكته سوم آنكه ابداعات ژنرال شاذلى و ژنرال شارون هر دو از نقطه نظر نظامى بسيار ارزشمند و بى بديل بود و يك اصل را ثابت كرد و آن اينكه ترس، دشمن واقعى رزمنده است. نكته چهارم ضعف عملكرد روس ها در اين ۳ هفته بود. در حالى كه آمريكا از تمام اعتبار و توان خود براى سرپا نگاه داشتن اسرائيل استفاده كرد (ايجاد پل هوايى براى كمك رسانى به اسرائيل، استفاده از هواپيماى جاسوسى اس.آر ۷۱ براى راهنمايى شارون و كمك ۲‎/۲ ميليارد دلارى تسليحاتى - به تل آويو) روس ها تنها به رفقاى عرب خود تضمين دادند كه دمشق و قاهره توسط اسرائيل تصرف نمى شود (!) در نتيجه مصر را ظرف ۷ سال كاملاً به دامن غرب غلطاندند و ظرف ۱۵ سال كاملاً بازى را در خاورميانه عربى واگذار كردند. آخرين جنگ گسترده اعراب و اسرائيل گرچه با موفقيت صددرصدى اعراب به پايان نرسيد، ولى بسيارى از نقاط ضعف اسرائيل را نمايان ساخت. اندكى پس از پايان جنگ يوم كيپور انورسادات رئيس جمهور وقت مصر پيمان آتش بس با اسرائيل را امضا كرد و سفرى نيز به سرزمين هاى اشغالى كرد. پيمان صلح كمپ ديويد كه توسط سادات و بگين، با نظارت كارتر، امضا شد از اثرات اين جنگ بود. پيمانى كه بر طبق آن اسرائيل تا سال ۱۹۸۲ از تمامى صحراى سينا عقب نشينى كرد و در مقابل مصر، اسرائيل را به رسميت شناخت. دو كشور براى هميشه ترك مخاصمه كردند. هرچند سادات نتوانست روزى را كه سرزمين مصر خالى از سربازان اسرائيلى باشد، ببيند. او در ششم اكتبر ،۱۹۸۱ در مراسم رژه اى كه به مناسبت پيروزى در جنگ رمضان ۱۹۷۳ ترتيب داده شده بود، به دست سروان احمد شوقى خالد اسلامبولى ترور شد و معاونش حسنى مبارك به جاى او نشست. www.persianblog.com
  2. عملیات سلطان ، خوش آمدگویی IRIAF به فرانسوی های حاضر در عراق نیروی هوایی عراق در سالهای آخر دهه 1970 میلادی قرادادهایی جهت خرید و بکارگیری جنگنده های میراژ اف 1 با فرانسه منعقد کرده بود . با آغاز کار ساخت این جنگنده ها در فرانسه و نزدیک شدن زمان تحویل آنها تعداد 47 متخصص فرانسوی به همراه تعدای جنگنده Mirage F1C در پایگاه هوایی الهوریه (در نزدیکی بصره) مستقر شدند تا کار آموزش خلبانان عراقی برای پرواز با Mirage F1EQ را شروع نمایند . این تحولات از چشمان تیزبین مسئولان نیروی هوایی کشورمان پنهان نمانده بود و آنان نیز اطلاع دقیقی از ماجرا داشتند . نیروی هوایی بی میل نبود تا با انجام حمله ای به پایگاه هوایی الهوریه کار آموزش عراقیها بر روی میراژ را متوقف کند و همچنین خوش آمدی نیز به ورود فرانسوی ها به جنگ گفته باشد . بنابر این طرحی برای انجام یک عملیات عمقی توسط نیروی هوایی و حمله به پایگاه هوایی الهوریه ریخته شد . در این طرح که با نام عملیت سلطان شناخته میشد قرار بود تا تعداد قابل توجهی جنگنده بمب افکن F-4 فانتوم تا عمق 300 کیلومتری عراق نفوذ کنند و آن پایگاه هوایی را نابود کنند .طراحان اصلی این عملیات سرهنگ افشار و سرگرد شوقی بودند . مطابق این طرح، قرار بود 6 فروند جنگنده F-4E ، هر کدام مسلح به 12 بمب MK-82 (متعلق به اسکادران های 31 و 32 شکاری تاکتیکی مستقر در پایگاه شهید نوژه همدان ) به هدف حمله نمایند . برای این حمله تصمیم گرفته شده بود تا جنگنده ها از شمال عراق به هدف نزدیک شوند ( بر خلاف معمول همیشه که جنگنده ها از غرب عراق وارد آسمان این کشور میشدند ) . این تغییر مسیر به جنگنده ها این امکان را میداد که از خطر قرار گرفتن در برد 12 سایت از 16 سایت موشکی شناخته شده SA-2 ، SA-3 و SA-6 مستقر در منطقه پرهیز نمایند ، همچنین این تغییر مسیر باعث میشد تا جنگنده ها در مسیر گشت های هوایی شناخته شده جنگنده های عراقی که عمدتا با MiG-21 بر روی شهر موصل صورت میگرفت قرار نگیرند . با این وجود ، بارگیری جنگنده های فانتوم با بمبهای 500 پوندی (آن ةم به تعداد 12 تیر برای هر جنگنده) باعث میشد تا وزن هواپیما شدیدا افزایش یابد و به تبع آن جنگنده ها نتوانند با تکیه بر سوخت داخلی خود و مخازن سوخت اضافه ماموریت را به سلامت انجام دهند ، از این رو نیاز به سوختگیری هوایی در بین مسیر احساس میشد . بنابر این قرار شد تا 2 فروند هواپیمای تانکر 707 به همراه گروه پروازی به داخل عراق وارد شوند و کار سوخترسانی به فانتومها را انجام دهند . برای محافظت از تانکرها هم قرار شد 2 فروند جنگنده F-14A تامکت (متعلق به گردان 81 شکاری تاکتیکی پایگاه هشتم شکاری اصفهان) در گروه پروازی حضور داشته باشند . این ماموریت یکی از معدود ماموریتهایی بود که هواپیماهای تانکر و جنگنده های تامکت به طور رسمی اجازه یافتند تا وارد خاک عراق شوند. برای حفظ اصل غافلگیری و شوکه کردن عراقیها ، تصمیم بر آن شد تا گروه پروازی سلطان (شامل تانکرها ، فانتومها و تامکتها) بعد از عبور از فضای هوایی ترکیه وارد آسمان عراق شوند . این آخرین باری نبود که جنگنده های نیروی هوایی از آسمان ترکیه استفاده میکردند . بعد از انجام همه مقدمات ، روز موعود فرا رسید و نیروی هوایی برای اجرای عملیات سلطان کاملا آماده بود . قبل از شروع عملیات سرهنگ افشار ماموریت را برای خلبانهای شرکت کننده کاملا تشریح کرد. وی ابتدا خلبانان فانتومها را نسبت به ماموریت توجیه کرد و در خلال آن به خلبانان گفت که آنها باید بر روی اصول پروازی تمرکز کنند ، همدیگر را در دید داشته باشند ، هدف را پیدا کرده و منهدم نمایند و سپس بعد از توجیه کردن خلبانان تامکتها خطاب به آنها تاکید کرد که آنها میبایست به همراه تامکتهایشان در کنار تانکر ها بمانند و از آنها کاملا محافظت کنند، چون اگر تانکر ها از بین بروند همه چیز از بین خواهد رفت . خود سرهنگ افشار قرار بود تا شخصا در عملیات حضور داشته باشد و از درون یکی از تانکرها عملیات را فرماندهی کند . سحرگاه روز 29 اکتبر 1980 ، پایگاه دوم شکاری تبریز ، شاهد برخاست 3 فروند تانکر 707 (1 فروند ذخیره) ، 8 فروند جنگنده فانتوم (2 فروند ذخیره) و 3 فروند جنگنده تامکت (1 فروند ذخیره) بود . هواپیماها در جنوب ارومیه به یکدیگر ملحق شدند و با حرکت در ارتفاع پایین و در پناه کوهها خود را از دید رادارهای عراقی مخفی کردند . قبل از ورود به آسمان ترکیه تمام هواپیماهای ذخیره به پایگاه بازگشتند . سپس بقیه هواپیماها که اکنون 10 فروند میشدند گروه پروازی سلطان را تشکیل دادند . این گروه پروازی شامل 6 فروند جنگنده فانتوم با اسامی سلطان 1 تا سلطان 6 ، 2 فروند جنگنده تامکت با اسامی سلطان 7 و سلطان 8 و 2 فروند هواپیمای تانکر 707 با اسامی سلطان 9 و 10 بود . لیدر دسته فانتومها ، سلطان 1 به خلبانی سرگرد شوقی بود ، لیدر تامکتها تامکت سلطان 7 به خلبانی کاپیتان صدقی بود و همبال (وینگ من ) او تامکت سلطان 8 به خلبانی کاپیتان تایبی بود. سرهنگ افشار نیز درون تانکر سلطان 9 قرار داشت و از آنجا عملیات را فرماندهی میکرد. هواپیماهای گروه پروازی سلطان به مسیر خود ادامه دادند و وارد آسمان ترکیه شدند و دقایقی به طی مسیر در آسمان ترکیه ادامه دادند ، سپس فضای هوایی ترکیه را ترک کرده و وارد آسمان عراق شدند و در پناه کوههای جبل سینجار به حرکت ادامه دادند ، سپس تمام جنگنده ها یکبار دیگر در آسمان سوختگیری کردند . پس از سوختگیری فانتومها راهی هدف شدند ،در حالیکه تانکرها و تامکتها در همان منطقه شروع به چرخیدن کردند و منتظر آنها ماندند . جنگنده های فانتوم پس از دقایقی توانستند تا بدون مشکل به هدف نزدیک شوند و با رها کردن بمب های خود آنجا را به جهنمی از آتش بدل نمایند . در همان زمانی که فانتومها مشغول بمباران پایگاه هوایی الهوریه و سپس برگشت به سمت تانکرها بودند، رادار یکی از تامکتها 4 جنگنده عراقی را در 70 کیلومتری تانکرها شناسایی کرد . با استفاده از تجهیزات شناخت دوست از دشمن ، مشخص شد که جنگنده های عراقی از نوع میگ 23 فلاگر هستند . خبر حضور جنگنده های عراقی سریعا به اطلاع سرهنگ افشار رسید . افشار میدانست که اکنون میگ 23 ها در منطقه ای بین تانکرها و فانتومها پرواز میکردند و اگر چه تاکنون متوجه حضور هیچ یک از هواپیماهای ایرانی نشده بودند ، اما امکان دارد که فانتومها در سر راه برگشت به سمت تانکرها به آنها بر بخورند و مشکلاتی برایشان بوجود آید ، در شرایط عادی جنگنده های فانتوم مشکلی در رویارویی با جنگنده های عراقی نداشتند اما در چنین ماموریتی سوخت به مانند زندگی بود و رسیدن جنگنده های فانتوم به تانکر ها بدون هیچ تغییر مسیر یا برخورد به دشمن ضروری مینمود ، همچنین هیچ کدام از فانتمها به موشک هوا به هوا مجهز نبودند . از این رو سرهنگ افشار به 2 فروند تامکتی که در معیت تانکرها پرواز میکردند دستور داد تا میگ 23 ها را رهگیری کنند و پیش از رسیدن آنها به جنگنده های فانتوم ، نابودشان کنند. از آنجایی که وقتی برای تلف کردن وجود نداشت ، هر دو تامکت سریعا از تانکر ها فاصله گرفتند و به یکدیگر ملحق شدند و در حالی که ارتفاعشان را به 15000 پا افزایش میدادند به سمت جنوب(مکان حضور فلاگر ها) حرکت کردند . صدقی و تایبی با چک کردن دستگاههای الکترونیکی هواپیماهایشان متوجه شدند که عراقیها هنوز متوجه حضور آنها نشده اند ، بنابر این بازهم افزایش ارتفاع دادند و خود را به ارتفاع 20000 پایی رساندند . در چنین ارتفاعی دست آنها برای حمله بسیار بازتر بود . در آن ماموریت تامکت سلطان 7 با دو تیر موشک AIM-54 فینیکس ، 3 موشک AIM-7 اسپارو و 2 تیر موشک AIM-9‌سایدوایندر مسلح شده بود و تامکت سلطان 8 نیز مجهز به 6 تیر موشک AIM-7 اسپارو و 2 تیر موشک AIM-9 سایدوایندر بود .به خوبی قابل درک است که تامکتها موشکهای دوربردتر و موثرتری نسبت به حریفان خود در اختیار داشتند ، اما هنوز موفقیت آنها منوط به رعایت اصل غافلگیری بود ، تا مبادا نیروی هوایی عراق متوجه حضور آنها شود و جنگنده های دیگری را نیز برای مقابله با آنها به آسمان بفرستد . خدمه تامکتها قرار کردند تا ابتدا تامکت سلطان 7 با فلاگرهای عراقی درگیر شود . در حال افزایش ارتفاع به 22000 پایی ، کمک خلبان تامکت سلطان 7 ، رادار AWG-9 جنگنده را در حالت TWS قرار داد و مشغول بررسی دقیق اهداف شد ، در فاصله 56 کیلومتری از فلاگر های عراقی ، جنگنده های عراقی به وضوح رادار تامکت صدقی قابل مشاهده بودند . 4 فروند میگ 23 به صورت جفتی پشت سر هم حرکت میکردند . صدقی تصمیم گرفت تا ابتدا به میگ 23های جلویی حمله کند . در فاصله 33 کیلومتری از جنگنده های عراقی ، صدقی اجازه شلیک موشک فینیکس را به کمک خلبان داد . وی موشک را بر روی اولین میگ 23 که در جلو حرکت میکرد شلیک کرد ، موشک بلافاصله از تامکت جدا شده و به سمت جنگنده عراقی که در ارتفاع 30000 پایی حرکت میکردند به پرواز در آمد . 8 ثانیه بعد نیز دومین موشک فینیکس به سمت دومین هواپیمای میگ 23شلیک شد . علیرغم شلیک 2 موشک ، هنوز میگ 23 ها به مسیر خود ادامه میدادند ، احتمالا آنها هنوز از حضور تامکتها در منطقه و سرنوشت سیاهی که در انتظارشان بود بیخبر بودند . در حالیکه خدمه تامکتها مسیر موشک های فینیکس را دنبال میکردند و منتظر نتیجه بودند ، از سوی سلطان 9 با آنها تماس گرفته شد و به آنها اطلاع داده شد که عراقیها از حمله به پایگاه الهوریه آگاه شده اند و به میگ 23 ها دستور داده اند تا به سمت فانتومها پرواز کنند و آنها را رهگیری نمایند . میگ 23 های عراقی قصد گردش و حرکت به سمت فانتومها را داشتند اما خوشبختانه فرصتی پیدا نکردند . اولین فینیکس به میگ 23 جلویی برخورد کرد و آن را به تلی از آتش بدل کرد . کمک خلبان تامکت سلطان 7 فریادی از خوشحالی کشید . با این وجود به نظر میرسید که موشک فینیکس دوم به هدف برخورد نکرده اما لحظاتی بعد کمک خلبان متوجه شد که دومین میگ 23 نیز در حال سقوط به طرف زمین است . به احتمال زیاد موشک به خود هواپیما برخورد نکرده بود اما فیوز مجاورتی آن منفجر شده بوده و سرجنگی قوی موشک فینیکس کار میگ 23 عراقی را یکسره کرده بود . تا این لحظه 2 فروند میگ 23 عراقی نابود شده بودند ، اما خدمه تامکتها فرصتی برای شادمانی نداشتند چون هنوز 2 فروند میگ 23 دیگر در منطقه حضور داشتند که ممکن بود خطراتی برای فانتومها ایجاد کنند . میگ 23 های باقی مانده کاملا گیج شده بودند و نمیدانستند چه باید بکنند ، آنها ابتدا به سمت جنوب تغییر مسیر دادند ولی بعد به سمت غرب تغییر مسیر دادند و پس از آن شروع به کاهش ارتفاع نمودند . آنها هنوز هم نمیدانستند که چه چیزی و از چه سمتی آنها را مورد حمله قرار داده است . صدقی و تایبی با دقت فعالیت آنها را بر روی رادارهایشان زیر نظر داشتند و منتظر موقعیت مناسبی برای شکار آنها بودند . شوک ناشی از متلاشی شدن 2 فروند میگ 23 در مقابل چشمان خلبانان میگ 23های باقی مانده باعث شد تا آنها دو اشتباه بزرگ انجام بدهند . یکی اینکه به سمت غرب راه افتادند و پشت خود را به سمت تامکتها نموده بودند (اکنون تامکتها دقیقا در پشت آنها قرار گرفته بودند) و دیگر اینکه کاهش ارتفاع داده بودند و باعث شده بودند تا تامکتها در ارتفاع بالاتری قرار بگیرند که برای حمله بسیار ایده آل تر بود . تامکتها برای چند لحظه پس سوز موتورهایشان را روشن کردند تا به سرعت مناسبی برسند و فاصله شان با فلاگر ها کمتر شود . خدمه دو تامکت اکنون خودشان را برای شلیک موشکهای اسپارو به طرف فلاگر های عراقی که فقط 12 کیلومتر جلوتر از تامکتها بودند آماده میکردند . اینبار نوبت تایبی بود که وارد عمل شود ، بنابر این صدقی 2000 پا از او فاصله گرفت تا مواظب اطراف باشد و چنانچه هنوز جنگنده عراقی ناشناخته ای در منطقه باقی مانده بود آن را رهگیری کند . لحظاتی مانده به شلیک موشکهای اسپارو تایبی با صدقی تماس گرفت و اعلام کرد که در CSD جنگنده اش مشکلاتی بوجود آمده است . ساختار سیستم تسلیحات تامکت بگونه ای است که بدون داشتن یک CSD فعال و بدون مشکل کار رهگیری دشمن و شلیک موشک کاملا غیرممکن است . تایبی میتوانست مشکل را حل نماید ، برنامه ریزی مجدد CSD در حدود 5 دقیقه زمان میبرد و 6 تا 8 دقیقه نیز نیاز بود تا سیستم ناوبری هواپیما اصلاح گردد . اما او در 300 کیلومتری عمق اسمان عراق قرار داشت و فرصت و سوخت کافی برای انجام اینکار ها نداشت . بدون CSD ، تایبی فقط میتوانست از مسلسل هواپیما استفاده کند و برای برگشت به فضای امن ایران نیازمند شانس زیاد و اسکورت از سوی جنگنده دیگری میبود . صدقی که از این مشکل آگاه شده بود و میدانست که تایبی فرصتی برای رفع مشکل ندارد به او دستور داد که از ادامه مسیر خودداری کند و به سمت منطقه ای که تانکرها در آنجا در حال گردش بودند برگردد و منتظر بماند . و خودش نیز به دنبال میگ23های باقی مانده به راه افتاد . صدقی موشک حرارتی را مسلح کرد و به دنبال میگ 23 ها به راه افتاد . وی یکبار دیگر نیز از پس سوز استفاده نمود تا به سرعت دست یابد . اکنون صدقی به نزدیکی فلاگر ها که در 10000 پایی پرواز میکردند رسیده بود . در 1500 متری آنها ، صدقی صدای قفل موشک سایدوایدر را شنید اما قبل از آنکه بتواند موشک را شلیک کند ، فلاگر ها به یکبباره از هم جدا شدند و لیدر به سمت راست گردش کرد و وینگ من هم به سمت چپ . مسلما آنها اکنون از حضور تامکت مطلع شده بودند . صدقی بلافاصله به راست گردش کرد و به دنبال لیدر رفت . فلاگر عراقی سعی در انجام مانورهای شدید جهت جلوگیری از شلیک موشک توسط صدقی داشت اما بالاخره صدقی توانست تا بر روی فلاگر قفل کند و موشک سایدوایندر را به طرفش شلیک کند . ثانیه هایی بعد موشک به هدف برخورد کرد و آن را متلاشی کرد . هنوز لحظاتی از متلاشی شدن فلاگر عراقی نگذشته بود که کمک خلبان صدقی به وی خبر داد که آخرین میگ 23 دقیقا در پشت سر آنها قرار دارد و همچنین سوخت چندانی برای آنها باقی نمانده است . در حال پرواز با سرعت 520 مایل بر ساعت ، با سوخت نه چندان زیاد و با یک میگ 23 دقیقا در پشت سر ، صدقی مانوری شبیه مانور کبرا انجام داد . این مانور باعث شد تا سرعت وی در چند ثانیه به یکباره از 520 مایل بر ساعت به 150 مایل بر ساعت کاهش پیدا کند . اما خلبان آخرین میگ 23 که انتظار چنین مانوری را نداشت غافلگیر شد و به یکباره از صدقی جلو افتاد . اکنون صدقی در پشت سر فلاگر عراقی قرار گرفته بود ، وی مجددا پس سوز را روشن کرد تا به سرعت دلخواه برسد سپس یک تیر موشک حرارتی سایدوایندر روانه فلاگر عراقی کرد . این مشوک نیز همانند 3 موشک قبلی به هدف اصابت کرد و باعث شد تا فلاگر عراقی منهدم شود . پس از منهدم کردن آخرین فلاگر عراقی ، صدقی پس سوز را خاموش کرد و با سرعت عادی به سمت تانکرها به راه افتاد . وی در تماس با سلطان 9 وضعیت خود را اطلاع داد و همچنین متوجه شد که تمام فانتوم ها به سلامت به تانکر ها رسیده اند و پس از سوختگیری راهی آسمان ایران شده اند . پس از لحظاتی صدقی و کمک خلبانش توانستند تانکر سوخترسان را ببیند در حالیکه فانتومهای سلطان 1 و سلطان 3 آن را اسکورت میکردند . صدقی توانست همانند سایر پرنده های حاضر در عملیات به راحتی سوختگیری نماید و به سلامت به آسمان ایران اسلامی برگردد . بعد از عملیات مشخص شد که فانتومهایی که به پایگاه هوایی الهوریه حمله کرده بودند ، علاوه بر وارد کردن خسارات جدی توانسته اند تا 2 فروند میگ 21 و یک فروند Mi-8 را نیز بر روی زمین از بین ببرند . همچنین حداقل یک متخصص فرانسوی در جریان حمله به هلاکت رسید و یک نفر دیگر نیز زخمی شد . بعد از این جریان تمامی متخصصان فرانسوی به فرانسه بازگشتند . همچنین بعدا مشخص شد که 3 خلبان از 4 خلبانی که میگ 23 هایشان توسط صدقی ساقط شده بود کشته شده اند که از جمله آنان میتوان به کاپیتان احمد صباح (شکارچی 2 فروند F-5E ایرانی در روز اول جنگ) اشاره کرد . این مطلب ترجمه آزادی از مطلب کتاب Iranian F-14 Tomcat Units in Combat در مورد این عملیات بود. منبع:انجمن هوافضا
  3. http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2006ضربت ذوالفقار بی‌نظیرترین تمرین نظامی ارتش بود/ با منظم ترین برنامه ها به جنگ نامنظم با دشمن رفتیم/ در تجهیزات نظامی خودکفا شده‌ایم طراحی جنگ نا منظم یکی از مهمترین ابعاد رزمایش ضربت ذوالفقار به شمار می آید و ارتش جمهوری اسلامی ایران در این رزمایش توانست با نیروهای نظامی خود در هوا، زمین و دریا با منظم ترین برنامه ها به جنگی نامنظم با دشمن فرضی بپردازد. به گزارش خبرنگار سیاسی "مهر"، رئیس ستاد مشترک و فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش جمهوری اسلامی پیش از ظهر امروز در یک نشست خبری دستاوردهای رزمایش بزرگ ضربت ذوالفقار را تشریح کردند. رئیس ستاد مشترک ارتش در ابتدای این نشست خبری، رزمایش ضربت ذوالفقاررا از نظر زمان طولانی ترین و از نظر وسعت وسیع ترین رزمایش جغرافیایی خواند که درنوع خود بی نظیر ترین مانورارتش جمهوری اسلامی در سالهای اخیر به حساب می آید. امیر سرتیپ موسوی گفت: ما در این رزمایش سعی کردیم با یک چهره دگرگون شده از ارتش، پا به میدان بگذاریم که با تلاش و همت طراحان نظامی توانستیم در رزمایش ضربت ذوالفقار، تصویری را طراحی کنیم که همانند یک جنگ واقعی باشد، تا نیروهای ارتشی ما بتوانند دکترین مقابله با تهاجم دشمن در یک جنگ نامنظم را اجرا کنند. وی افزود: ما دراین مانور به دنبال تحلیل شرایط بودیم تا بتوانیم به طوردقیق و مشخص تحلیل و انعکاس اخبار رسانه های داخلی و خارجی وهمچنین تحلیلگران نظامی، غرب را شناسایی کنیم و به نتیجه مطلوبی نیز دست پیدا کردیم . رئیس ستاد مشترک ارتش برجسته ترین ابعاد این رزمایش را سرعت، دقت قابل انعطاف، خود کفایی و کنترل غیر متمرکز فرماندهی خواند و گفت: ما توانستیم دراین مانور با سرعت بالا نیروهای نظامی خود را کمتر از 24 ساعت جابجا کنیم که این امر برای ما از نظر نظامی بسیار با ارزش بود. به گفته موسوی، اجرای غیر متمرکز کنترل و فرماندهی و همچنین کنترل راداری و لیزری از دیگر ابعاد مثبت این مانور به حساب می آید. سرتیپ موسوی همچنین خودکفایی ارتش جمهوری اسلامی را یکی دیگر از بزرگترین دستاوردهای ارتش عنوان کرد و افزود: توانستیم با تلاش متخصصان جوان ارتش به دستاوردهای بزرگی درخصوص ساخت سلاح های نظامی دست پیدا کنیم که این امر ما را از محتاج بودن به کشورهای غربی در خصوص خریداری سلاحهای نظامی بی نیاز می کند. وی همچنین همکاری نزدیک نیروهای مسلح با دانشگاهها را از دیگر ابعاد مهم رزمایش ضربت ذوالفقار برشمرد. رئیس ستاد مشترک ارتش در بخش دیگری از سخنانش، تحقیق درخصوص رزمایش ضربت ذوالفقار را ازدیگر ابعاد این رزمایش خواند و گفت: ما دراین مانور تلاش کردیم تا متخصصان مان به طور کار ویژه ابعاد مختلف رزمایش را مورد بررسی قرار دهند. موسوی همچنین طراحی جنگ نا منظم را از دیگر ابعاد رزمایش ضربت ذوالفقار برشمرد و گفت: ما دراین رزمایش تلاش کردیم تا نیروهای نظامی مان بتوانند به طور منظم به جنگ نامنظم بپردازند. زیرا وقتی جنگ نامنظمی شروع می شود نقش متخصصان نظامی بسیار با اهمیت است، چون جنگ نا منظم باید با منظم ترین برنامه ها به اجرا در آید. به گزارش مهر، رئیس ستاد مشترک ارتش در خصوص دستاوردهای بین المللی این رزمایش نیز گفت: ما توانستیم با آزمایش سلاح های نظامی ساخت کشور به این قدرت دست پیداکنیم که دیگر وابسته به هیچ کشورغربی نباشیم که این امر ما را از نظر نظامی در منطقه از قدرت بالایی برخوردار می کند. وی اظهار داشت: اگر ما می خواستیم در مسائل نظامی، اقتصادی فکر کنیم و تجهیزات جنگی را از دیگر کشورها وارد کنیم، در روز واقعه قطعا دچار مشکل می شدیم، ولی امروزه با همت و تلاش متخصصان جوان در ارتش و نیروهای دانشگاهی توانسته ایم به یک کشور بی نیاز در بخش نظامی تبدیل شویم. موسوی همچنین درخصوص تحلیل و انعکاس اخبار در رسانه های داخلی و خارجی گفت: تحلیل دشمنان ما به دو شکل صورت گرفت، اول ایجاد جنگ روانی که شاید بتوانند بدین طریق شادابی را ازنیروهای نظامی ما بگیرند و در بخش دیگر گول خوردن کارشناسان نظامی غرب بود که در تحلیل هایشان ما دیدیم که در خصوص رزمایش ضربت ذوالفقار بسیار اشتباه کردند. رئیس ستاد مشترک ارتش گفت: ما دراین رزمایش دو چهره داشتیم اول آن چهره ای که می توان در رسانه ها منعکس کرد و دوم مواردی که نمی توانیم اعلام کنیم. موسوی در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر در خصوص تاثیر برگزاری رزمایش ضربت ذوالفقار در روابط ایران با دیگر کشورهای منطقه، گفت: دراین رزمایش قصد نداشتیم برای کشورهای همسایه پیام تهدیدی بفرستیم، ما به دنبال آن بودیم که به کشورهایی که فکر تجاوز در سرشان می پرورانند، بگوییم که مراقب باشند تا در محاسباتشان اشتباه نکنند. زیرا اگر بخواهند کوچکترین لغزشی را در قبال جمهوری اسلامی ایران انجام دهند، با قدرت وتوان جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهند شد. وی گفت: کشورهای غربی فکر نکنند که جمهوری اسلامی ایران همچون افغانستان و عراق است که می توانند هر کاری که دلشان می خواهند در آن انجام دهند، زیرا در غیر اینصورت ضرری به خود و کشورشان وارد خواهند آورد که جبرانش برای آنان بسیار دشوار خواهد بود. امیر سرتیپ موسوی درادامه اجرای مرحله دوم رزمایش ضربت ذوالفقار را که توسط نیروی دریایی ارتش انجام شد، را اقتدار ارتش جمهوری اسلامی ایران خواند و گفت: نیروی دریایی ارتش یک بار دیگر "آقایی" خود را بر دریایی عمان نشان داد. وی ادامه داد: کشورهای خارجی شک نکنند که جمهوری اسلامی ایران از قدرت بالایی برخوردار است و با تمام قدرت از تمامیت ارضی خود دفاع خواهند کرد والبته باخبرند. به گفته امیر موسوی، دررزمایش ضربت ذوالفقار دهها تن مواد منفجره و هزاران تیر و موشک واقعی مورد استفاده قرار گرفته که خوشبختانه هیچ گونه تلفات جانی به غیر از مصدوم شدن چندین سرباز نداشته است. موسوی در پاسخ به سئوال دیگر خبرنگار "مهر" مبنی بر اینکه آیا با برگزاری موفق رزمایش ضربت ذوالفقار و خودکفایی در ساخت تجهیزات نظامی می توان گفت که ایران قدرت اول نظامی در منطقه شده است، گفت: مجموعه آن چیزی که یک کشور را به قدرت اول تبدیل می کند ، فقط مسائل نظامی نیست، بلکه مجموعه عواملی از جمله عمق استراتژیک، روحیه مردمی، ریشه های تاریخی، اعتقاد مذهبی، غرور ملی و باورهای جوانان است که همراه با قدرت نظامی یک کشور را به قدرت اول منطقه تبدیل می کند که ما بسیاری از عوامل را به طور کامل دراختیار داریم. رئیس ستاد مشترک ارتش در پاسخ به این سئوال که مقامات آمریکایی موشک شلیک شده از زیر دریایی ایران را نمونه ای جعلی و ساخت چین عنوان کرده اند، گفت: این از همان مواردی است که کارشناسان نظامی غرب در خصوص رزمایش ضربت ذوالفقار اشتباه کرده اند و ما خوشحالیم که آنان چنین برداشتی را از این موشک داشته اند. به گزارش مهر، درادامه این نشست خبری، امیر سرتیپ قاسم محمد امینی جانشین فرمانده نیروی هوای ارتش نیز به سئوالات خبرنگاران پاسخ گفت. وی اظهار داشت: نیروی هوایی ارتش امروزه توانسته است به یک خود کفایی کامل دست پیدا کند و از سوی دیگر توانسته مدیران خوبی را آموزش دهد که بحث ساخت هواپیما و انجام آزمایشات مختلف از نمونه این توانایی ها درنیروی هوایی ارتش به شمار می آید. محمد امینی ساخت هواپیمای پرستو، ساخت جنگنده های سبک آموزشی و ساخت جنگنده شکاری صاعقه را از نمونه های بارز تولیدات نیروی هوایی ارتش و متخصصان وزارت دفاع عنوان کرد که در این رزمایش با موفقیت آزمایش شد. وی جنگنده شکاری صاعقه را یکی از مدرن ترین هواپیماهای ساخت نیروی هوایی ارتش و وزارت دفاع خواند و گفت: این هواپیما در 30 ماه پرواز سورتی و انجام عملیاتهای مختلف از جمله جنگ هوایی، بمباران و پرتاب موشک قابلیت های خود را نشان داد که در رزمایش ضربت ذوالفقار ما قابلیت های این جنگنده شکاری را به وضوح دیدیم. جانشین نیروی هوای ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در پاسخ به سئوال خبرنگار "مهر" با رد ادعای مقامات آمریکا مبنی بر شکست پذیری ناوگان هوایی ایران، گفت: ما اکنون کلیه امکانات ناوگان هوایی را در اختیار داریم بطوریکه ناوگان هوایی ارتش از جمله یگانهای پدافندی و آفندی و همچنین تمامی توپ های ضد هوایی مستقر در مرزها، به طور 24 ساعته آماده دفاع همه جانبه هستند. وی ادامه داد: هواپیماهای شکاری ارتش نیز 24 ساعته با تجهیزات کامل از جمله هواپیماهای جنگنده حامل موشک "هاگ" آماده مقابله با تهاجمات دشمن است. محمد امینی همچنین جمع آوری اطلاعات درنیروی هوایی ارتش وکنترل تمامی پروازهای کشورها را از دیگر اقدامات مهم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران برشمرد. به گزارش مهر، درادامه این نشست امیر دریادار کوچکی فرمانده نیروی دریایی ارتش نیز به تشریح دستاوردها و موفقیت های این نیرو در این رزمایش پرداخت و تدبیر در برنامه ریزی، فرماندهی و انسجام در عمل را از مهمترین عوامل موفقیت این رزمایش برشمرد. دریادار کوچکی، رفتن زیر سطح به سطح زیر دریایی های ارتش و شلیک موشک را از موفقیت های یگان دریایی ارتش در رزمایش ضربت ذوالفقار عنوان کرد. وی افزود: ناوچه موشک انداز پیکان از دیگر نمونه های بارز توان متخصصان ایرانی در ساخت این ناوچه بود. ما در غرب می بینیم قطعات این ناوچه از جمله موشک، موتور و ساخت بدنه را کشورهای مختلف با کمک یکدیگر انجام می دهند ولی ما با تلاش متخصصان جوانمان توانستیم به این قدرت دست پیداکنیم به طوریکه ناوچه موشک انداز پیکان که یک دستاورد بومی است به طور کامل درکشور تولید کنیم. در ادامه این نشست، همچنین امیر حسین دادرس، فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز به تشریح دستاوردهای این نیرو در مانور ضربت ذوالفقار پرداخت. به گفته دادرس، برپایی مانور ضربت ذوالفقار به طور کامل کارآمدی و توان نظام جمهوری اسلامی ایران را نشان داد. فرمانده نیروی زمینی ارتش افزود: اگر کشورهای غربی نتوانستند به جمهوری اسلامی ایران حمله کنند، به علت قدرت بالای ایران است، زیرا ما می بینیم که آمریکا خیلی راحت و در مدت زمان کوتاه کشورهای همسایه ایران را تصرف می کند، ولی قدرت وتوان حمله به جمهوری اسلامی ایران را ندارد. دادرس در پایان، نگاه دفع تهدید و طراحی متناسب با تهدیدات دشمن به خاک جمهوری اسلامی ایران را از مهمترین ویژگی های رزمایش ضربت ذوالفقار برشمرد.
  4. نیروی هوایی شاهنشاهی (IIAF) و هوانیروز شاهنشاهی ایران (IIAA) در طول حکومت محمد رضا شاه پهلوی از سال 1935 تا 1979 در ایران پایه گذاری شد( اگر چه قبلا توسط رضا شاه تا حدی تشکیل یافته بود). شاه ایران را ترک کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این دو ارگان به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران (IRIAF) و هوانیروز جمهوری اسلامی ایران (IRIAA) تغییر یافت. بعد از قرارداد مهمی که بین بویینگ و الیکوتری مریدیونالی شکل گرفت نیروی هوایی شاهنشاهی 20 فروند هلیکوپتر ترابری CH-47C را تحویل می گرفت. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(1) یک فروند CH-47C هوانیروز شاهنشاهی در رژه هوایی آزادی شاهنشاهی بر فراز اصفهان در تابستان 1976. -------------------------------------------------------------------------------- این شرکت که هلیکوپتر ها را در سال 1971 ساخته و تحویل داد آگوست 1967 در جنوب شرقی رم در ایتالیا تاسیس شده بود. قبل از تحویل هلیکوپترها 6 تا 8 فروند CH-47 ها هم برای انجام آزمایشهای پروازی در نقاط گرم و کویری به ایران فرستاده شده بود. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(6) یک فروند شینوک در 11 فوریه 2004 در 25 مین سالگرد انقلاب اسلامی ایران. تیغه های شینوکهای ایران با نمونه های از جنس فایبرگلاس تعویض شده است. -------------------------------------------------------------------------------- به نظر می رسد این هلیکوپتر ها ساخته شده در خود شرکت بویینگ بودند که البته این ادعا تا امروز تایید نشده است. علاوه بر قرار داد قبلی هوانیروز شاهنشاهی 70 فروند CH-47C دیگر نیز در طی سالهای 1972 تا 1976 از شرکت ایتالیایی تحویل گرفت. در اواخر سال 1978 ایران قراردادی مبنی بر تحویل 50 فروند اضافی را نیز با الیکوتری امضا نمود که با پیروزی انقلاب اسلامی این قرارداد فسخ شد. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(3) شینوک ایرانی در حال انتقال هواپیمای داگلاس C-47D از فرودگاه مهرآباد به دوشان تپه جاییکه موزه هوایی در حال برگزاری بود. -------------------------------------------------------------------------------- اگر چه در سال 1987 شرکت آگوستا حداقل 11 فروند شینوک دیگر به ایران تحویل داد. از جمله تغییرات شکل گرفته در ظاهر شینوک ها بعد از انقلاب اسلامی تغییر شماره سریال آنها و درج شماره ای داخل دایره در قسمت دم که به نظر می رسد پایگاه هلیکوپتر مربوطه را نشان می دهد. پشتیبانی و نوسازی هلیکوپتر های ایران (پنها) هم با امکانات بسیار، کار تعمیر، اورهال و طراحی با مهندسی معکوس انواع هلیکوپتر ار جمله CH-47 را انجام می دهد. منابع مختلف از عملیاتی بودن 14 فروند شینوک در نیروی هوایی - که شامل 5 فروند کاملاً بازسازی شده بعد از جنگ و 6 فروند منتقل شده به نیروی هوایی سپاه پاسداران است- و همچنین 45 فروند نیز در هوانیروز جمهوری اسلامی ایران در دسامبر 2001 خبر می دهند. در طول سلطنت شاه 2 فروند شینوک در طی امداد رسانی به نقاط زلزله زده شمال ایران از بین رفت. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(2) شینوک در حال پیاده کردن سربازان در عرض مرزهای کوهستانی در سال 1986. -------------------------------------------------------------------------------- بعلاوه از حدود 10 فروند نیز برای تامین قطعات( با جدا کردن قطعات) در طول جنگ استفاده شد. از سال 2000 نیز تیغه های فایبرگلاس در این هلیکوپتر ها نصب شده است. در حدود 21 جولای 1978 چهار فروند شینوک 15 تا 20 کیلومتر به حریم هوایی شوروی در منطقه ترکمنستان تجاوز کردند. ابتدا یک فروند MiG-23M نیروی هوایی شوروی این هلیکوپتر ها را رهگیری نموده ولی آنها را اشتباهاً متعلق به شوروی پنداشت. اندکی بعد یک فروند MiG-23M دیگر این هلیکوپتر ها را رهگیری نمود و با شلیک دو موشک هوا به هوای R-60 (AA-8) آفید یکی از شینوکها را با هشت خدمه ساقط و با توپ 23 میلیمتری خود یک فروند دیگر را با 4 خدمه مجبور به فرود کرد. دو شینوک دیگر هم به سرعت پا به فرار گذاشتند. در نتیجه 4 خدمه شینوک توسط گارد مرزی شوروی دستگیر شدند که بعد ها هم هلیکوپتر آسیب دیده و هم خدمه آزاد شدند. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(4) انتقال یک پل برفی در ارتفاعات زاگرس. -------------------------------------------------------------------------------- در جنگ با عراق نیز ایران حداقل 8 فروند از شینوکهای خود را از دست داد. در 15 جولای 1983 که یکی از شومترین روز ها برای ایران بود یک فروند جنگنده میراژ F1 عراقی 3 شینوک را که در حال انتقال تفنگداران دریایی ایران به خط مقدم نبرد بود هدف قرار داده و ساقط کرد. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(5) داخل شینوک -------------------------------------------------------------------------------- 2 نوشته شده در يکشنبه سي ام مرداد 1384ساعت 13:21 توسط احسان | نظرات معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت دوم و پایانی) تسلیحات قابل حمل سوخوی Su-32 طیف وسیعی از انواع جنگ افزارهای پیشرفته را می تواند حمل کند. از جمله موشک های هوا به هوای مدرن روسی مانند RVV-AE (R-77) اَدر، R-73 آرچر و R-27 آلامو. همچنین برای مقابله با اهداف زمینی انواع سلاحهای هدایت شونده مانند موشک های هوا به زمین Kh-29، Kh-25، Kh-59M و بمبهای هدایت شونده تلویزیونی/ لیزری KAB-500 و تلویزیونی/ فرمانی KAB-1500TK و غیر هدایت شونده مانند بمبهای 100، 250، 500 و 1500 کیلوگرمی و راکتهای مختلف می تواند در لیست تسلیحات این جنگده – بمب افکن قرار گیرد. در مقابل اهداف دریایی نیز این هواپیما دستخالی نبوده و 6 موشک Kh-31P زد رادار را می تواند حمل کند. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- Su-34، Su-32FN، Su-32MF با وجود اینکه جنگنده Su-27 هم خانواده های بسیاری دارد، شرکت سوخوی به Su-27IB هم هم خانواده هایی را تعیین کرده است. با وجود اینکه در ابتدا Su-27IB با کد Su-34 شناخته شد ولی در نمایشگاه لوبورژه 1995 که این هواپیما برای اولین بار به یک نمایشگاه بین المللی راه می یافت Su-32FN نامیده شد. این نامگذاری توسط شرکت سوخوی برای نمایش پتانسیل این هواپیما بعنوان هواپیمای گشت دریایی برای برطرف کردن نیاز بازار بالقوه خارجی به هواپیمایی سریع برای مقابله با کشتی ها و زیردریایی ها انجام شد که البته چنین هواپیمایی نیاز به تجهیزاتی مخصوص و مدرن برای کشف و نابودی اهداف دریایی داشت. با این وجود تاکنون هیچ کشوری به خرید این مدل اقدام نکرده است. در سال 1999 Su-34 با کد Su-32MF در نمایشگاه بین المللی ماکس روسیه نمایش داده شد. این بار نامگذاری جدید برای تاکید روی قابلیت چند منظوره این جنگنده –بمب افکن انجام شد. MF مخفف عبارتی به زبان روسی به معنای چند کاره می باشد. برای این گونه هم هیچ مشتری خارجی پیدا نشده است! در نهایت مطبوعات غربی اعلام کردند که روسیه Su-32 را بعنوان کد Su-27IB در نظر گرفته است که البته این نظر با دیگر منابع در تضاد بود. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- و در آخر وضعیت Su-32 : اگر چه بعد از فروپاشی شوروی سابق سرمایه برای ساخت هواپیمای بمب افکن تاکتیکی محدود شده است ولی با این با حال کار بر روی تکمیل این هواپیما همچنان (البته با سرعت کم) ادامه دارد. بعد از ساخت دو نمونه اولیه- که یکی از تبدیل جنگنده Su-27UB ساخته شد- دو فروند به صورت سری ساخته شده اند. بعدها یک فروند دیگر هم تولید شده که کد 47 در یافت کرده است. این هواپیما ها برای آزمایش های پروازی در پایگاه تست سوخوی مشغول هستند. طرح های بسیاری برای افزودن نمونه های جنگ الکترونیک و شناسایی ارائه شده اند. بعلاوه این هواپیما رکوردهای جهانی نیز در مورد وزن و سقف پروازی ثیت کرده است. Su-32 قبلا بطور موفقیت آمیز در چچن آزمایش شد و همچنین در تمرینهای پروازی در آشولوک در سال 1999 شرکت کرد. روسیه Su-32 را بعنوان بمب افکن تاکتیکی آینده خود در نظر گرفته که با پیوستگی با جنگنده های نسل چهارم روسیه مانند MiG-29، MiG-31 و Su-27 بعنوان ابداء روسیه در قرن 21 خواهد بود. 2 نوشته شده در يکشنبه بيست و سوم مرداد 1384ساعت 13:43 توسط احسان | نظرات معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت اول) چاپ شده در ماهنامه نوآور شماره 16 با سلام در ادامه معرفی خانواده جنگنده Su-30 به بررسی دیگر هواپیما های توسعه یافته از جنگنده Su-27 می پردازم. این مقاله معرفی جنگنده بمب افکن Su-34(Su-32). در انتظار نظرات شما -------------------------------------------------------------------------------- در سال 1983 اولین طراحی مفهومی برای جنگنده بمب افکن تاکتیکی جدید تهیه شد. هواپیمای جدید برای جایگزینی جنگنده بمب افکن های نسل سوم مانند Su-17، Su-27 و Su-24 فنسر و هم خانواده های آنها در دهه 1990 در نظر گرفته شده بود. در این طرح Su-27 بعنوان هواپیمای پایه قرار گرفت و هواپیمای جدید Su-27IB که IB در زبان روسی مخفف جنگنده بمب افکن است نامیده می شد. Su-27IB قابلیت حمل تسلیحات زیاد و شعاع عملیاتی بالای یک بمب افکن تاکتیکی را با سرعت و مانورپذیری عالی در هم می آمیخت. در نتیجه این هواپیما برای مقابله با اهداف زمینی، دریایی و حتی هوایی می توانست مورد استفاده قرار گیرد. بدین گونه Su-32 را می توان با جنگنده F-15E Strike Eagle آمریکا مقایسه کرد که خود آن نیز از جنگنده ای موفق و چابک به سمت هواپیمای چند منظوره تاکتیکی تهاجمی تغییر داده شده است. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- طراحی کاکپیت جدید طراحی کاکپیت Su-32 ( در این مقاله Su-32 و Su-34 هر دو با Su-32 در نظر گرفته شده اند) به طور قابل ملاحظه ای از نمونه پایه Su-27 متفاوت است. برای افزایش همکاری بیشتر و افزایش بازده بین خلبان و افسر ناوبر چیدمان کاکپیت به صورت کنار هم تغییر کرده و صندلی های قابل پرتاب K-36DM ( استفاده شده در هواپیمای Su-24) در آن نصب شده است. بعلاوه فشار داخل کاکپیت نیز تنظیم شده و خدمه هم می توانند دراز کشیده و مقداری غذا در پشت کاکپیت برای خود نگهداری کنند. جالبتر اینکه برای افزایش بهداشت، Su-32 با یک توالت نیز تجهیز شده است! ورود و خروج خدمه از دریچه ای در زیر دماغه و نرده بان تعبیه شده صورت می پذیرد. Su-32 هم مثل دیگر هواپیماهای توسعه یافته از Su-27 از دو موتور Al-31F با پس سوز و رانش 122.6 کیلو نیوتون بدون دریچه های متغیر نیرو می گیرد که هواپیما را به حداکثر سرعت 1.8 ماخ می رساند. سقف پروازی Su-32 50000 پا برآورد می شود. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- تغییرات بدنه در این پروژه به خاطر تغییرات صورت گرفته در کاکپیت، قرار دادن تجهیزات اضافی و منابع سوخت داخلی بزرگتر تغییرات عمده ای در بدنه Su-27 داده شده است. بخش دماغه Su-32 به شکل بیضی بوده که بهمین دلیل به Su-32 پلاتیپوس نیز گفته می شود. بخش میانی بدنه برای قرار دادن تانکر سوخت اصلی تغییر کرده است. ورودی موتور ها بر خلاف Su-27 ثابت هستند. عقب بدنه نیز دستخوش تغییراتی شده که بارز ترین آنها تیر کوچک بین خروجی موتور هاست. برای افزایش ظرفیت سوخت و ارتقا مشخصات پروازی از بالها و پیشبالهای Su-35 استفاده شده است. تمام این تغییرات به افزایش 1.5 برابری وزن برخاست از 28 تن در نمونه پایه Su-27 به 45 تن شده است. این در حالیست که برای تحمل این وزن زیاد ارابه فرود و قسمتهای میانی هواپیما تقویت یافته اند. بطوریکه ارابه های تک چرخه قبلی دو چرخه و به حالت پشت سر هم در آمده اند. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- اویونیک (الکترونیک پروازی) Su-32 دارای رادار چند منظوره چند مرحله ای آرایه ای و سیستم دیدIRST که با دید و هدایت تلویزیونی و لیزری آمیخته شده است. سیستم دید گرمایی برای عملیات در شب بطور خارجی حمل می شود. همچنین Su-32 با تجهیزات ECM (جنگ الکترونیک) و رادار عقب نگر مانند Su-35 تجهیز شده است. این سیستمها از Su-32 هواپیمایی عمل در شب و روز و هر شرایط آب و هوایی قادر به مقابله با هر هگونه هدف هوایی و زمینی ساخته است. ادامه دارد... منبع : www.Milavia.net 2 نوشته شده در يکشنبه شانزدهم مرداد 1384ساعت 18:56 توسط احسان | نظرات میگ 1.44 پرنده ای که هیچگاه پرواز نکرد. پروژه 1.44/1.42 میکویان نمونه اولیه جنگنده برتری هوایی نسل پنجم نیروی هوایی روسیه است. جدا از انواع مطرح شده، این هواپیما با نام MiG-MFI و بطور غیر رسمی MiG-35 و حتی MiG-39 نیز شناخته می شود. ناتو نیز نام "Flatpack" را برای آن برگزیده است. در واقع ارتباط بین 1.44 و 1.42 هنوز هم مبهم مانده است که در این مقاله برای راحتی از 1.44 استفاده می شود. 1.44 بعنوان ورود دفتر طراحی میکویان- گورویچ به برنامه طراحی جنگنده خط مقدم روسیه بود. کاری که در سال 1980 طرح ریزی شده و شبیه برنامه جنگنده تاکتیکی پیشرفته ایلات متحده بود. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- در واقع 1.44 برای مقابله با F/A-22 و کنار زدن آن از هر لحاظ طراحی شد. این جنگنده که قابل مقایسه با F/A-22 و یوروفایتر تایفون است دارای ویژگی های طراحی بسیار شبیه جنگنده های نسل پنجم غربی که شامل تغییر بردار رانش، پنهانکاری، حرک کروز مافوق صوت و سیستمهای پیشرفته الکترونیکی می باشد، است. نگاه به توسعه 1.44 نشان می دهد که این پروژه بیشتر برای زمینه سازی و دسترسی به فناوریهای مورد نظر و طراحی های بعدی توسعه یافت تا اینکه یک جنگنده برتری هوایی باشد. طراحی میگ 1.44/1.42 همواره در هاله ای از ابهام باقی مانده است. در سال 1997 دولت روسیه پروژه MFI را به خاطر هزینه های بالا ( 70 میلیون دلار به ازای هر فروند) لغو کرد. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- با این حال توسعه پروژه با انجام آزمایش پروازی در 29 فوریه سال 2000 و در ادامه با دو پرواز آزمایشی تایید شده در سال 2001 ادامه یافت. با کنار گذاشتن پروژه MFI، پروژه دیگری تحت عنوان PAK FA ( مجتمع هوایی آینده برای نیرو های هوایی تاکتیکی) برای ساخت هواپیمایی با قابلیت جنگنده F/A-22 رپتور و قیمت و اندازه ای شبیه جنگنده ضربتی مشترک F-35 آغاز شد. در سال 2001 هند با روسیه توافق توسعه و ساخت برنامه PAK FA را با همکاری دو کشور حاصل نمود. دو شرکت میکویان-گرویچ(با نمونه به روز شده پروژه 1.44) و سوخوی طرحهای خود را به وزارت دفاع روسیه ارایه دادند که اینبار میکویان موفق نبود و این وزارت دفتر طراحی سوخوی را انتخاب نمود. طرح پیشنهادی سوخوی هواپیمای بال متمایل به جلو هم خانواده Su-47 (S-37) برکوت بود. شروع تولید این طرح جاه طلبانه برای سال 2010 طرح ریزی شده است. این درحالی است که میگ و یاکولوف بعنوان پیمانکار ثانویه در نظر گرفته شده و میگ 1.44 نیز بعنوان نمایشگر فناوری پروژه PAK FA مورد استفاده قرار می گیرد. موتور Al-41F میگ 1.44 نیز برای این پروژه در نظر گرفته شده است. طراحی بالهای میگ 1.44 بصورت دلتا بوده، خدمه یک نفر و دارای کانارد متحرک می باشد. طراحی ظاهری میگ 1.44 بسیار شبیه جنگنده یوروفایتر تایفون است. این هواپیما از دو موتور Al-41F لیولکا با پس سوز و سیستم تغییر بردار رانش هرکدام با قدرت 175 کیلو نیوتون نیرو می گیرد ( این موتور همچنان در حال توسعه و تکمیل است). -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- ورودی موتور ها در یک جا و در زیر بدنه هواپیما قرار گرفته است. میگ 1.44 35 تنی از نظر تئوری دارای حداکثر سرعت 2.6 ماخ بوده --که نسبت به جنگنده F/A-22 بیشتر است- و قادر به پرواز دراز مدت مافوق صوت است. ارابه فرود میگ 1.44 شامل یک ارابه فرود دو چرخه در جلو و دو ارابه تک چرخ در پشت می باشد. اویونیک(الکترونیک) هواپیما مطابق با آخرین استاندارد های غرب مانند کابین شیشه ای، رادار پالس داپلر با آنتن آرایه ای مرحله ای هوایی می باشد. سیستم رادار با سیستم کنترل آتش مرتبط بوده که به هواپیما اجازه ردگیری 20 هدف و درگیری همزمان با 6 فروند از آنها را می دهد. البته ادعاهای در خصوص درگیری همزمان با 20 هدف نیز وجود دارد که غیر واقعی به نظر می رسد همچنین این سیستم عالی اجازه درگیری فراتر از میدان دید (فامد) با هواپیماهایی مانند F/A-22 را به میگ 1.44 می دهد. کنترل و مانور پذیری آن نیز با دارا بودن کنترل با سیم، سیستم تغییر بردار رانش و دو موتور قوی چیزی کمتر از F/A-22 نداشته و با آن برابر ارزیابی می شود. همچنین میگ 1.44 دارای گشتره وسیعی از سلاحهای قابل حمل هوا به هوا مانند موشک R-77 و R-73 آرچر و هوا به زمین و یک توپ 30 میلیمتری است. می باشد در آخر انتظار می رود که در آینده جنبه های آزموده شده در میگ 1.44 و MiG-29SMT در یک طرح جدید جنگنده نسل پنج و نیم به کار گرفته شود. زیرا بی تردید روسیه با مرزهای طولانی خود به چنین جنگنده دوربرد و کارآمدی نیاز خواهد داشت. منبع : www.Answers.com 2 نوشته شده در سه شنبه يازدهم مرداد 1384ساعت 13:34 توسط احسان | نظرات معرفی رقیبان ایران 140 (قسمت دوم : فوکر 50) فوکر 50 جانشین هواپیمای موفق F-27 فرنشیپ است که امروزه در خطوط هوایی ایران بعنوان هواپیمای توربوپراپ منطقه ای فاعلیت می کند. تاریخ ساخت فوکر 50 به سال 1983 بر می گردد، زمانیکه شرکت فوکر برای اولين بار از طراحی هواپیمای 50 نفره با نام فوکر 50 و جت صد نفره فوکر 100 پرده برداشت. فوکر 50 بر اساس بدنه هواپیمای F-27-500 ساخته شده ولی دارای تغییرات اساسی است . در صدر تغییرات موتور توربوپراپ پرات اند ویتنی PW125 6 تیغه ای است که باعث افزایش %12 سرعت کروز و برد هواپیما و کاهش مصرف سوخت شده است. از دیگر تغییرات آن می توان به سیستمهای اویونیک (الکترونیک پروازی) جدید و کابین شیشه ای و استفاده محدود از مواد کمپوزیت(مرکب) اشاره کرد. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- دو نمونه اولیه فوکر 50 بر اساس F-27 ( با وجود اینکه %80 قطعات جدید و یا بهبود یافته بود) ساخته شده و اولین بار در 28 دسامبر 1985 به پرواز در آمدند. گواهینامه پرواز فوکر 50 در می 1987 دریافت شده و شرکت لوفت هانزا سیتی لاین بعنوان اولین مشتری در آگوست همان سال هواپیمای خود را تحویل گرفت. مدل پایه فوکر 50، سری 100 می باشد.این مدل دارای حداکثر سرعت کروز 532 کیلومتر در ساعت و سرعت اقتصادی آن 454 کیلومتر در ساعت می باشد. سقف پرواز آن 25000 پا بوده و برد آن با 50 نفر مسافر 2055 کیلومتر می باشد. سری 120 نیز مدل 4 دره ( بجای 3 دره سری 100) است. مدل دیگر فوکر 50 سری 300 می باشد که دارای موتورهای قویتر PW127B با قدرت 2050 کیلو وات بوده که حداکثر سرعت گشتزنی آن را به 526 کیلومتر در ساعت می رسانند. برد این مدل با 50 نفر مسافر اندکی کمتر از سری 100 و حدود 2033 کیلومتر است. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- تنها مدل ارتقا یافته اساسی فوکر 50 با نام فوکر 60 شناخته می شود که باری و نسبت به مدل های قبلی بزرگتر می باشد و به سفارش نیروی هوایی سلطنتی هلند در سال 1990 ساخته شد. خدمه پروازی فوکر 50 دو نفر می باشد و این هواپیما قادر به استفاده بگونه باری/مسافری در یک سفر می باشد. در نهایت شرکت فوکر در سال 1996 به خاطر مشکلات مالی ورشکسته شد در حالیکه 205 از این هواپیما ساخته شد و آخرین فوکر 50 نیز در سال 1997 به خطوط هوایی اتیوپی تحویل داده شد. منبع : www.Airliners.net 2 نوشته شده در دوشنبه سوم مرداد 1384ساعت 12:39 توسط احسان | نظرات کوتاه از موشک هوا به هوای R-77 موشک روسی R-77 که ناتو آن را AA-12 اَدر نامیده، موشک هوا به هوا، میان برد و دارای سیستم هدایت راداری می باشد. این موشک با سیستم موشک امریکاییAIM-120 امرام قابل مقایسه است که بهمین دلیل به آن امرامسکی (AMRAAMski) گفته می شود. کار ساخت موشک R-77 در سال 1982 آغاز شد و در سال 1994 این موشک وارد خدمت شد. از نظر ظاهری R-77 از 4 بال میانی و 4 سطح کنترل عقبی تشکیل شده است. نسخه پایه R-77 دارای برد 90 کیلومتر می باشد ( در مقابل برد 32 کیلومتری امرام). این موشک در هنگام شلیک با هدایت اینرسیایی و با اطلاعاتی که هر لحظه از موشک شلیک کننده بدست می آورد به سمت هدف حرکت می کند. به محض رسیدن R-77 به فاصله 20 کیلومتری از هدف سیستم آشیانه یاب فعال آن شروع به کار کرده و موشک به تنهایی به رهگیری هدف می پردازد. نمونه ارتقا یافته اَدر که با کد R-77M1 شناخته می شود در حال توسعه یوده که از جمله تغییرات آن نصب موتور رمجت است. این موشک برد بیشتری نسبت به نمونه پایه داشته و مطمئناً بعنوان موشک اصلی فراتر از میدان دید (فامد) روسیه با ظهور جنگنده های نسل پنجم خواهد بود. از نظر مقایسه با موشک AIM-120(حداقل با نمونه های کنونی و منتشر شده) مهمترین برتری R-77 مانورپذیری بالا و برد بیشتر است. برد بیشتر به خاطر بزرگتر بودن ( قطر 200 میلیمتر R-77 در مقابل 178 AIM-120 با طول مساوی) و همچنین وزن بیشتر ( 175 کیلوگرم R-77 در مقابل 150 کیلوگرم امرام) بعلاوه ی پیشرانه قویتر می باشد. مانور پذیری بالا به سبب سطوح کنترل عقبی R-77 می باشد که باعث کاهش درگ (drag) در سرعتهای مافوق صوت نسبت به بالهای بزرگتر می شود و همچنین آن را قادر به چرخش سریع تا 12 جی در مقابل حداکثر فشار 9 جی که خدمه هواپیما قادر به تحمل هستند می کند. *************************** قفل شد . F14AA
  5. ميتوان به جرات اظهار کرد که ديگر همانند گذشته توانايي ساخت هواپيماهاي جنگنده تنها تحت سلطه کشور بخصوصي مانند ايالات متحده نيست و کشورهاي ديگر نيز همگام با صنعت روز هوانوردي با جديت مشغول به طراحي و توليد هواپيماهاي جنگندهي بومي هستند.اما در اين ميان دو کشور اروپايي يعني انگليس و فرانسه البته تا حدودي نيز آلمان گوي سبقت را از ديگران ربوده و به سرعت در حال توليد جنگنده هايي هستند که به خوبي از پس حريفان امريکايي خود بر آمده و انان را از ميدان نبرد به در ميکنند.کشور فرانسه با سابقه ي زياد در طراحي و ساخت هواپيماهاي مسافربري و نظامي هم اکنون در حال طراحي مدل هاي جديدي از هواپيما هاي جنگنده بوده که نمونه شاخص آن جنگنده رافالRafale با کدM09است در ادامه به بررسي اين هواپيماي مدرن ميپردازيم. اين جنگنده که در حقيقت ادامه دهنده راه اسلاف خود يعني جنگنده هاي مشهور ميراژ جگوار سوپر اتاندارد و... است به منظور جايگزيني جنگنده هاي قديمي توسط نيروي هوايي فرانسه سفارش داده شده. اين جنگنده که ميتوان آن را تا حدودي جنگنده اي جوان وجديد ناميد در سال 2001 و در عمليات جنگ افغانستان عملکرد و برتري آشکار خود را بر شناخته شده ترين هواپيما هاي ناو نشين يعني f-18 و f14 به جهانيان ثابت نمود.رافال هواپيمايي دو موتوره با قابليت حمل بازه گسترده از تسليحات هوا به هوا و هوا به زمين بوده که در عين حال هواپيمايي بي نهايت تغير پذير است و به سرعت ميتواند نقش خود را از برتري هوايي به شناسايي حملات دريايي و يا زميني تغير دهد.در کاکپيت اين جنگنده از سيستم هاي اويونيک يا سيستم هاي الکترونيکي بسيار پيشرفته اي بهره برداري شده است مانند سيستم HUDهولوگرافيک با زاويه ديد بالا ساخت شرکت تالس اويونيک که اطلاعات ماموريت را به وفور در جلوي ديد خلبان حاضر مي نمايد.دوربين هاي CCDو همچنين صفحه نمايش هاي لمسي در طرفين خلبان که اطلاعات تاکتيکي موقعيت حاضر را ارايه کرده و به او امکان تصميم گيري به موقع را ميدهد. در مورد تسليحات اين جنگنده بايد اظهار نمود که اين هواپيما قادر به حمل بيش از 9 هزار کيلوگرم جنگ ابزار هوا به هوا و هوا به زمين از انواع مختلفي چون موشکهاي ميکا ما÷يک سايدوايندر آپاچي اگزوست ماوريک هارپون و بمب هاي هدايت ليزريGBU-12 بسته به نوع ماموريت است.چنانکه پيش بيني نيز ميشود قرار بر اين است که اين جنگنده مدرن از سال 2006 به بمب هاي فوق دقيق هدايت ليزري يا GPSماهواره اي سا÷مAASM نيز براي منهدم کردن هدف هاي دشوار زميني مجهز گردد.اين جنگنده همچنين از دو توپ مسلسل با قدرت آتش 2500گلوله در دقيقه ساختGIAT نيز براي نبرد هاي هوايي نزديک نيز بهره مي جويد. اين جنگنده از نظر جنگ الکترونيک نيزبرتري خود را حفظ کرده است ،چه،با در اختيار داشتن سيستم هاي هشدار تهاجم،گيرنده و آشکار سازي ليزري و سيستم هاي مغشوش کننده رادار هاي دشمن از توانايي قابل قبولي برخوردار است.با مجهز شدن اين هواپيما به سيستم راداريRBE2،اين جنگنده از قابليت هايي چون نگاه به پايين شليک به پايين نيز بهره مند شده قابليت شناسايي همزمان 8 هدف وشناسايي تهديدات هوايي را به نحو احسن را نيز دارا است.طول بال هاي دلتا شکل اين جنگنده حدود 11متر و طول خود هواپيما حدود 10 متر است و در عين حال، از مساحت بالي به ميزان 45 متر مربع بهره ميبرد. اين جنگنده مدرن از دو موتور M88-2ساخت سنکنما،براي فراهم آوردن نيروي پيشران خود استفاده مينمايد ک هالبته هر يک نيروي کشش استاتيکي معادل 75کيلو نيوتون را با پس سوز فراهم مي آورد که در اصل ورودي هاي اين موتور ها ، در زير سکان افقي هواپيما واقع شده است!البته تعجب نکنيد.واقه شدن ورودي هاي هوا زير سکان افقي، به اين دليل است که اين هواپيما از نوع کانارد مي باشد،يعني سکان افقي ان که غلتش حول محور عرضي را کنترل ميکند،به صورت دو بالچه در جلو واقع شده است و در عوض، در قسمت انتهاي هواپيما هيچ گونه سطح کنترلي مشاهده نشده و بال ها تا خروجي هاي موتور ادامه يافته اند. موتور هاي قدرتمند اين جنگنده،رسيدن ان را به سرعتي معادل1/8ماخ و داشتن سقف پروازي برابر با 55 هزار پا را امکان پذير ساخته اند که توانايي هاي بهينه براي جنگنده اي در اين کلاس محسوب مي شود. ناگفته نماند که اين جنکنده در انواع گوناگوني براي ماموريت هاي متواوت عرضه ميشود.اين مدل ها عبارت اند از:مدلBاين جنگنده در اصل براي استفاده نيروي هوايي طراحي گشته و هواپيمايي دو نفره شامل سرخلبان و افسر تسليحات نظامي است.مدلCنيز مانند مدل قبل براي نيروي هوايي توليد شده و در چندي موارد داراي بهبود يافتگي هايي نيز نسبت به مدل قبلي مشاهده ميشود.مدل Mنيز جنگنده تک نفره و مدل ناونشين رافال محسوب ميشود که به منظور انجام ماموريت هاي حفاظتي از ناوهاي هواپيمابر توليد گشته است.قابل توجه است که باز هم سازنده اين هواپيما،يعني شرکت داسالت،سنت شکني نکرده و هواپيماي رافال را نيزهواپيمايي با بال هاي دلتا شکل طراحي نموده است،يعني همان سنتي که در هواپيما هاي پيشين فرانسوي مانند ميراژ4000 رعايت شده است.جنگندهي رافال اولين هواپيماي نظامي جهان است که به منظور انجام ماموريت هاي هوا به هوا و هوا به زمين به صورت همزمان طراحي شده است. به علاوه توانايي هاي اين هواپيما براي انجام عمليات در حالت هاي ماوراي ديد بصري(BVR)و ارتفاع بسيار پايين نسبت به سطح زمين،امکانات گسترده اي را به آن،براي جنگنده اي جند ماموريته بودن و قابليت بقاي فراوان در مقابل دشمن را داده است،و به هر سخن،اين هواپيما قادر است که نه تنها نيروي هوايي فرانسه،بلکه کشور هاي زيادي در جهان را که بعد ها از سفارش دهنده گان اين هواپيما خواهند بود،به سهلوت و با شايستگي هر چه تمامتر مرتفع نمايد. ماهنامه نوآور
  6. با سلام به نظر شما در صورت حمله هوایی امریکا به ایران پاسخ نیروی هوایی و پدافند هوایی ایران تاچه حد می تواند کار ساز باشد :D: با تشکر