NavideZohour

به نظر شما ایران در حال حاضر و آینده نزدیک چندمین ارتش دنیا خواهد بود?

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote]فعلن ما به همه به خصوص روسیه و چین داریم انواع و اقسام باج به خاطر اینکه بگیم ما به امریکا وابسته نیستسیم.[/quote]


محتوای حرف مثل همین جمله ناقصه.
فعل نداره.
فعل نداره،پس زمان نداره.
زملن نداره.پس اصلا قابل بحث نیست.

[color=#ff0000][b]کجا ما داریم باج میدیم به روسیه؟؟؟؟؟؟؟[/b][/color]
در قبال پولی که دادیم یا ادوات گرفتیم یا خدمات.(چطور امارات و عربستان با پول نفتشون امکانات و حتی علم میخرند خوبه و دارن برنامه ریزی میکنن ،[color=#ff0000][b]اصلا فکر کن ما داریم با پولمون وقت میخریم[/b][/color])

سر همون اس سیصد شل کردن که ما هم کوتاه نیومدیم.

اول که شکایت کردیم گفتن حمایت نمیکنیم ازتون...چیکار کردیم؟؟؟از اشخاص درجه یک مملکت گفت برید بهشون بگید به درک که حمایت نمیکنید...

اگر قرار بود باج بدیم باید کوتاه میومدیم.........(دوست عزیز،پسرم.این جمله رو 500 بار بخون و 236 بار بنویس)
ما کوتاه نیومدیم و گفتیم شکایت میکنیم و غرامت میخواییم و بعد چی شد؟؟؟؟

گفتن بیایید جای اس سیصد یکی دیگه ببرید...

دوست عزیز سر مسئله سوریه همین الان روسیه گوش به حرف ما میده.
بعد از آخرین انتخابات شخص پوتین درخواست کمک و مساعدت کرد برای آنالیز و سرکوب اعتراضات.
مرد و زن روسی اومدن تو بوشهر برای ما کار کردن این باج دادنه؟؟؟؟
یا اینکه آمریکا تو خاک به اصطلاح متحداشون پایگاه نظامی داره؟؟؟/
آقا به پیر به پیغمبر به دین به قرآن این درکش خیلی سادست که پلک پنتر و نمیدونم تی کا ایکس و... اصلا برای کره و ژاپن نیست...

امروز مواضع ما داره تو سودان و ونزوئلا و...مستحکم میشه...


چین اقتصاد امریکا رو هم ترکونده پس آمریکا هم داره به چین باج میده....

تو نانو جزء 10 تای اولیم
تو موشکی جز 10 تای اولیم
تو ماهواره فرستادن جزء 10 تای اولیم
تو سلول بنیادی جزئ 10 تای اولییم
تو رادار جزئ 10 تای اولیم
و....

که اگر طرز تفکر شما حاکم بود.الان آفتابه رو هم باید وارد میکردیم.

آخریم....
تا آخر هم آخر میمونیم...
  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله دوست عزیز همه چی اکیه.
از همون خط اولت معلومه عصبانی شدی.
ما که بخیل نیستیم ایشالا این جوری باشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='vahidg' timestamp='1374417139' post='323038']
بله دوست عزیز همه چی اکیه.
از همون خط اولت معلومه عصبانی شدی.
ما که بخیل نیستیم ایشالا این جوری باشه.
[/quote]

سلام
بخیل نیستی ولی فکر می کنی اگه بریم فلان سلاح رو از غربی ها بگیریم ، هنر کردیم ...

کلا از اینها که همیشه مرغ همسایه براشون غازه دل خوشی ندارم ....
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب 100 از کدوم حرف من این برداشتو کردین که باید بریم از غربیا خرید کنیم از اینکه امریکا یه
سگیه مثل بقیه یا از اینکه داریم باج میدیم به روسیه و چین؟
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من یک جا خوندم نیرو دریای ایران هفتم بود
نیرو هوایی که خداییش خوب نیست اف-14 خوبه میگ 29 خوبه میراژخوبه اما بقیه دیگه خوب نیستند حداقل دیگه کارایی ندارند تنها اف-4 خوبه که تازه اونم متوسط محسوب میشه چون هم میتونه رهگیری کنه هم بمب افکن باشه تازه با روی کار اومدن هواپیماهایی چون میراژ 20005 وسوخو34 و اف 16 فک کنم اف 4 هم افتضاحه هر چند چند تا کشور مثل آلمان و اسراییل و ... استفاده میکنند اما برای کارای داخلیه مثلا هواپیمای ربوده شده رو بشونند زمین و ...
نیرو زمینی خداییش خیلی خوبه موشکی هم خوبه پدافند هم خوبه اگه برد موشکهامون جوری باشه که دور دنیا رو بزنه(منظور اینکه همه کشورهارو بشه زد یعنی کل دنیارو باهاشون پوشش بدی) خیلی عالی میشه البته با دقت خوب پدافند هم جوری باشه که هیچ پرنده ای نتونه سالم بیاد تو ایران یا حداقل خارج بشه دیگه نور علی نوره نیرو هواییمون هم اگه .... اصلا میگ و سوخو و ... بیخیال همین قاهر که خیلی هم ازش تعریف کردند رو انبونه کنند طوری که کل نیرو هوایی رو در بر بگیره بازم خوبه ویرایش شده در توسط aZ0zA9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='tbfok' timestamp='1374410433' post='323005']
[quote]فعلن ما به همه به خصوص روسیه و چین داریم انواع و اقسام باج به خاطر اینکه بگیم ما به امریکا وابسته نیستسیم.[/quote]


محتوای حرف مثل همین جمله ناقصه.
فعل نداره.
فعل نداره،پس زمان نداره.
زملن نداره.پس اصلا قابل بحث نیست.

[color=#ff0000][b]کجا ما داریم باج میدیم به روسیه؟؟؟؟؟؟؟[/b][/color]
در قبال پولی که دادیم یا ادوات گرفتیم یا خدمات.(چطور امارات و عربستان با پول نفتشون امکانات و حتی علم میخرند خوبه و دارن برنامه ریزی میکنن ،[color=#ff0000][b]اصلا فکر کن ما داریم با پولمون وقت میخریم[/b][/color])

سر همون اس سیصد شل کردن که ما هم کوتاه نیومدیم.

اول که شکایت کردیم گفتن حمایت نمیکنیم ازتون...چیکار کردیم؟؟؟از اشخاص درجه یک مملکت گفت برید بهشون بگید به درک که حمایت نمیکنید...

اگر قرار بود باج بدیم باید کوتاه میومدیم.........(دوست عزیز،پسرم.این جمله رو 500 بار بخون و 236 بار بنویس)
ما کوتاه نیومدیم و گفتیم شکایت میکنیم و غرامت میخواییم و بعد چی شد؟؟؟؟

گفتن بیایید جای اس سیصد یکی دیگه ببرید...

دوست عزیز سر مسئله سوریه همین الان روسیه گوش به حرف ما میده.
بعد از آخرین انتخابات شخص پوتین درخواست کمک و مساعدت کرد برای آنالیز و سرکوب اعتراضات.
مرد و زن روسی اومدن تو بوشهر برای ما کار کردن این باج دادنه؟؟؟؟
یا اینکه آمریکا تو خاک به اصطلاح متحداشون پایگاه نظامی داره؟؟؟/
آقا به پیر به پیغمبر به دین به قرآن این درکش خیلی سادست که پلک پنتر و نمیدونم تی کا ایکس و... اصلا برای کره و ژاپن نیست...

امروز مواضع ما داره تو سودان و ونزوئلا و...مستحکم میشه...


چین اقتصاد امریکا رو هم ترکونده پس آمریکا هم داره به چین باج میده....

تو نانو جزء 10 تای اولیم
تو موشکی جز 10 تای اولیم
تو ماهواره فرستادن جزء 10 تای اولیم
تو سلول بنیادی جزئ 10 تای اولییم
تو رادار جزئ 10 تای اولیم
و....

که اگر طرز تفکر شما حاکم بود.الان آفتابه رو هم باید وارد میکردیم.

آخریم....
تا آخر هم آخر میمونیم...
[/quote]
عیب نداره من پی منفی رو به تن می خرم.
بشینید فکر کنید ببینید تو این سی سال روسیه بیشتر به ما ضرر زده یا آمریکا
  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام
دوستان چندمین ارتش دنیا هستیم را ول کنید ، دلیل ان این هست ما به یک سمت دیگر دار حال حرکت هستیم که با معیار های ارتش های جهان فرق دارد استراتژیک و تاکتیک های خودمان را داریم .نکته بعد ما سجیل و شهاب های مختلف را داریم اما فجر 5 مان در اسرائیل فرود می اید با برد 150کیلومتری این را بچسبید . انگار اگر ما اگر موشک قاره پیما می خواستیم نمی توانستیم بسازیم بابا هم اکنون اگر بخواهیم داریم ، اما هنر این که فجر 5 جای شهاب و سجیل عمل کند .حالا با این تفاسیر ما کجاییم ، یک روز ارکیو را می نشانیم و یک روز حماسه را نشان می دهیم چرا نه اینکه وزارت دفاع نداند چه می کند دقیقا هم می دانند اما هر چیزی در این بازی جایگاهی دارد . بابا یکی بیاید تعریف از جنگ موزائیکی ارائه بدهد .بعد بیاییم قدرت را بسنجیم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='omid722' timestamp='1374424594' post='323063']
[
عیب نداره من پی منفی رو به تن می خرم.
بشینید فکر کنید ببینید تو این سی سال روسیه بیشتر به ما ضرر زده یا آمریکا
[/quote]

سلام
آمریکا ...

روسیه که 20 ساله به وجود اومده ...

شما به جای اینکه به خاطر طرفداری از آمریکا بگی روسیه بده ، بگو روسیه به فلان دلیل بده ....
  • Upvote 4
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کاری به تک پست ها ندارم. ولی ما تمام این بدبختیا رو داریم می کشیم که به کسی وابسته نباشیم. اگه بخوایم از چاله (غرب) بیفتیم تو چاه (شرق) همون بهتر تمام اینا رو جمع کنیم بریم به همون غرب بچسبیم. حداقل مثل روس های عزیز از پشت خنجر نمیزنن.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رابطه ما با روسیه و چین براساس منافع شکل میگیره. به خاطر نوع رابطمون هر کدام از این کشورها دنبال منافع خودشه که اگر غیر از این بود باید شک کرد.

اما رابطه ما با آمریکا و غرب در زمان پهلوی براساس استعمار نو شکل گرفته بود. مثل رابطه الان عربستان با آمریکا. اعراب هر چیزی که نیاز داشته باشند آمریکای مهربون دو سوته براشون فراهم میکنه ! مهم هم نیست که قیمت رو باهاشون دولاپهنا حساب کنه. همین که استقرار نظام حاکم رو تضمین میکنه برای حکام عربستان کافیه! پول که اونقدر دارند که نمیدونند چطوری خرجش کنند. چه اشکالی داره؟! مقداریش رو میدند آمریکا تا ازشون حمایت کنه!

رابطه ما با روسیه و چین هر چی هم که باشه ، وقتی میشینیم سر میز به عنوان ولی نعمت بهشون نگاه نمیکنیم. گاهی اوقات شریکیم و گاهی خریدار و گاهی فروشنده. سر میز و ته میز نداریم.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Aspahbod' timestamp='1374431133' post='323094']
کاری به تک پست ها ندارم. ولی ما تمام این بدبختیا رو داریم می کشیم که به کسی وابسته نباشیم. اگه بخوایم از چاله (غرب) بیفتیم تو چاه (شرق) همون بهتر تمام اینا رو جمع کنیم بریم به همون غرب بچسبیم. حداقل مثل روس های عزیز از پشت خنجر نمیزنن.
[/quote]

توی این دنیا اگر آینه بغل نداشته باشی ... همه خنجر می زنن !!!
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='100' timestamp='1374428342' post='323084']
[quote name='omid722' timestamp='1374424594' post='323063']
[
عیب نداره من پی منفی رو به تن می خرم.
بشینید فکر کنید ببینید تو این سی سال روسیه بیشتر به ما ضرر زده یا آمریکا
[/quote]

سلام
آمریکا ...

روسیه که 20 ساله به وجود اومده ...

شما به جای اینکه به خاطر طرفداری از آمریکا بگی روسیه بده ، بگو روسیه به فلان دلیل بده ....
[/quote]
شما یه چرتکه بگیر دستت بشین چاپیدن های روس هارو نگاه کن(تنها کشوری که قدرت شوروی سابق رو داره روسیه است نه مشتقات کشورهاش).
الان برمی داره به سوریه اس300رو می ده با این همه فشار سیاسی که روش هست.من هم مثل شما از امریکا بدم میاد ولی حقیقت تلخه.
روسیه مثله عقاب میمونه که دنبال شکار،شکارش هست(منافعش) نه مثل زنبور که وقتی خرس میاد همه با هم متحد می شن تا پدر خرس رو در بیارم.
( ادبیاتم در شان میلتاری نیست ولی گفتنی ها رو باید گفت)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا جان شما این s-300 رو ضرب در 100 کن ، بقییه تجهیزاتی هم که تو این 30 سال ازشون خریدیم رو ضرب در 1000 کن و در نهایت همشون رو هم جمع کنی بازم از این تحریم نفت کمتر میشه.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
تو نانو جزء 10 تای اولیم
تو موشکی جز 10 تای اولیم
تو ماهواره فرستادن جزء 10 تای اولیم
تو سلول بنیادی جزئ 10 تای اولییم
تو رادار جزئ 10 تای اولیم
و....
[/quote]

البته از اون طرف بوم هم نباید افتاد این که هی بگیم اخریم درسته باعث پیشرفت ما نمیشه ولی اینکه هی بگیم جزو 10 تای اولیم هم کمکی نمی کنه مثلا اقتصادی که بدترین نرخ تورم دنیا داره و از خیلی جهات نظیر صادرات -بیکاری و.. در حال خرد شدن یک بابایی توی رسانه (بر اساس معیار خودش نه معیارهای بین المللی) بگه هفدهم جهان بعد یه مدتی چشن شانزدهم شدنش بگیره! و بگه چیزی تا جزو 10 اقتصاد برتر دنیا شدن نمونده!...

مثاسفانه نبود امار درست واستفاده نکردن از شاخص های معتبر بین المللی برای رده بندی باعث اشتباه در نتیجه رده بندی ها در اکثر مسائل میشه و نتیجه ای در بر میاره که مسئولین خوشحال میکنه! و خیلی ها به اشتباه میندازه!
مثلا در مورد 10 کشور برتر در ساخت ریز تراشه ها میان براساس مقدار تولیدی که دارن و مقدار سودی که از فروش بدست میارن کشورها طبقه بندی میکنن فلان کشور این قدر تولید و سود کرده میشه اول فلان کشور با سود کمتر دوم!

ولی اینجا میان میگن ما مثلا توی نانو فلان تعداد مقاله توی نشریات معتبر خارجی چاپ کردیم ! و فلان کشور یا چاپ نکرده یا خیلی کم! و کلی محصول که با تکنولوژِی نانو بهسازی یا تولید شدن هر سال رونمایی میکنیم و همین طور خودمون با کشور های مختلف مقایسه میکنیم و میبینم ما مقالات و محصولات بیشتری تولید کردیم خلاصه در رده بندی نهایی همین طور بالا میایم و چشم خودمون باز میکنیم میبینم جزو سه چهار تا کشور اول جهان شدیم!
در حالی که یک صدم بوجه تحقیقاتی اون ها اختصاص دادیم و خیلی خوشحال کننده هم هست !
ولی نکته اینجاست کشورهای که ما خیلی راحت خودمون بالاتر ازشون فرض کردیم سالانه میلیون ها دلار از فروش محصولات بهینه یا تولید شده با نانو از لنت سرامیکی ماشین(ساخت المان) بگیر تا ... درامد کسب میکنن این درحالی هست که شاید گردش مالی کل محصولات نانویی ما در سال از رقم یک میلیارد تومن هم تجاور نکنه ...

یکی از دوستان من تعریف میکرد دایش یک روش جدید برای عمل چشم ابداع کرد که سریع و راحت تر هست و دوران نقاهت و... کمتری داره و این روش در نشریات معتبر پزشکی چاپ کرد و تحسین هم شد بعد مدارک و به همراه این نشریات به دانشگاه های علوم پزشکی وزارت بهداشت - علوم برد که برای ادامه تحقیقاتش نیاز به تجهیزات ازمایشگاه و کلا حمایت داره ولی جواب این بود مقاله توی نشریات معتبر چاپ کردی که کردی به درک که کردی!

الان ایشون در شهر کلن در یک ازمایشگاه کامل دارن تحقیق میکنن مسلما در اعلام نتایج این دولت در حوزه سلامت که مثلا این تعداد مقاله و پرژه کار شده یکیش کار ایشون هست ولی شما اگر بخواهید به این روش چشمتون عمل کنید باید برید المان و یک شاهی هم نصیب ایران نمیشه که هیچ کلی هزینه تحصیلات ایشون در دانشگاه تهران هم بر باد رفته میشه حساب کرد

در واقع در یک کلام به نام ما به کام انها!... ویرایش شده در توسط DEXON
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این بحث‌ها رو کنار بزارید علل رسیدن ما به این نقطه و شکل‌گیری این روابط مشخصه... شما که نمیخواید با کشوری که عملا ما رو تهدید به حمله اتمی میکنه هواپیمای مسافربریمون رو میزنه با ارتشمون رودررو میشه دنیا رو علیهمون بسیج میکنه امثال ریگی رو به جونمون میندازه بگیم سلام دادش چطوری!!!! چرا اهم و مهم نمیکنید؟ یعنی اینقدر سخته درک این موضوع؟ اگه حسش رو دارید حداقل تا نصفش رو بخونید مال کلیله و دمنه شونصد سال پیشه!


[quote]
[color=black]در دل جنگل در زير درختي زيبا ، موشي تنها لانه داشت . موش هر روز صبح با طلوع خورشيد بيدار مي شد و در پي جمع آوري غذا بود ، تا شب فرا مي رسيد و به لانه مي رفت ، مي خورد و استراحت مي کرد . کمي آن طرف تر از درخت و سوراخ موش ، گربه اي زندگي مي کرد . گربه اي چاق و پشمالو که مثل موش تنها بود . يک روز صبح که موش طبق معمول براي کار روزانه از لانه بيرون آمد ، چيز عجيبي ديد . گربه در دام صيادي گير افتاده بود . حالا ديگر او مي توانست با خيال راحت و بدون ترس و اضطراب از لانه اش بيرون بيايد . چند قدم از لانه اش دور شد و به گربه گرفتار در دام ، نگاهي کرد . ناگهان يادش آمد که در لانه اش را نبسته است . برگشت که آن را ببندد ، اما چشمش به راسويي افتاد که دورتر از درخت در کمين او نشسته بود . سر جايش ميخ کوب شد و جلوتر نرفت . به بالاي درخت نگاهي انداخت . ديد جغد بزرگي روي شاخه درخت ، منتظر فرصتي است تا او را شکار کند . ترسش بيشتر شد . از هر طرف در خطر بود . نه مي توانست به لانه اش برگردد و نه جلوتر برود . نااميدانه گفت : ” از همه طرف ، خطر مرا تهديد مي کند . بايد عقلم را به کار بيندازم و فکر اساسي بکنم . در اين وضعيت ، بهترين و عاقلانه ترين راه اين است که با گربه از در آشتي در آيم . هرچه باشد او در دام است و خطرش براي من کمتر است . از طرفي تنها کسي که مي تواند به او کمک کند ، من هستم . شايد نياز ما به يکديگر ، موجب نجات مان شود . ” موش در فرصتي مناسب به سمت گربه دويد و نزديک او ايستاد . نفسي تازه کرد و گفت : ” سلام همسايه عزيز ! چه اتفاقي افتاده ؟ گربه از پشت تور نگاهي به او کرد و گفت : ” مي بيني که در بند و بدبختي گرفتارم ، همانطور که تو دوست داشتي و آرزو مي کردي ” . موش گفت : ” شرط انصاف نيست که اين گونه قضاوت کني . من هم از ديدن تو در اين دام ناراحتم و دلم مي خواهد کاري برايت انجام دهم . درست است که کينه و دشمني بين ما غريزي است ، اما امروز هر دو در دام بلا اسيريم . تو در دام گرفتار هستي و من در خطر شکار، راسو و جغد هر دو مي خواهند مرا بخورند ، اما تا زماني که نزد تو باشم ، آنها جرأت دست درازي به مرا ندارند . اگر قول بدهي که مرا از خطر اين دو دشمن برهاني ، من هم قول مي دهم که قبل از آمدن صياد ، تو را از دام نجات بدهم . اين را بدان که در مرام من بي وفايي جايي ندارد و تو هم بايد عهد ببندي . اعتماد ، ريسمان محکمي است که هر دو مي توانيم براي رهايي از دام به آن تکيه کنيم . ” گربه قبل از جواب دادن به فکر فرو رفت . در حرفهاي موش ، راستي و صداقت مي ديد . هر دو در دام بودند ، چاره اي نداشت و بايد اعتماد مي کرد . هرچه بود ، از ماندن در دام ، بهتر بود و هر لحظه ممکن بود صياد از راه برسد . آنوقت هيچ راهي براي فرار نداشت . به موش گفت : ” از حرفهاي تو بوي درستي و راستي مي آيد . حرفت را قبول مي کنم . شايد خواست خدا بود که هر دو گرفتار شويم تا اين ، وسيله اي براي دوستي شود و ما براي هميشه کينه و دشمني را کنار بگذاريم . من به تو اطمينان مي دهم که به تو خيانت نکنم . همانطور که من به حرفهايت اعتماد کردم ، از تو مي خواهم به من و گفته هايم ايمان داشته باشي . من از امروز تو را دوست خود مي دانم . ” موش با خوشحالي گفت : ” حالا که پيمان دوستي بستيم ، از تو يک خواهش دارم . ” گربه گفت : ” چه خواهشي داري ؟ بگو . ” موش گفت : ” بايد وقتي که من به تو نزديک مي شوم ، طوري رفتار کني که راسو و جغد متوجه بشوند که بين من و تو دوستي عميقي است و از خوردن من نااميد شوند و بروند . آنوقت من هم به فکر نجات تو خواهم بود . ” گربه حرفهاي موش را پذيرفت و موش را صدا زد تا به سويش برود . وقتي موش به گربه نزديک شد ، گربه با پنجه هايش که به سختي از تور بيرون مي آمد ، سر او را نوازش کرد . اين اولين بار بود که دست گربه به موش مي خورد . موش ترسيده بود ، اما اين کار گربه ، به راسو و جغد نشان داد که نمي توانند به موش آسيبي برسانند .[/color]
[right][color=black]وقتي جغد و راسو نااميدانه از آنجا رفتند ، موش هم آهسته آهسته شروع به جويدن تور کرد . گربه او را نگاه مي کرد و از اينکه موش اينقدر آرام آرام کار مي کرد ، عصباني بود . به خودش گفت : ” شايد پشيمان شده و دلش نمي خواهد مرا از بند نجات دهد . گربه همانطور که حرص مي خورد ، به موش گفت : ” تو را در اين کار خيلي جدي نمي بينم ، شايد حالا که نجات پيدا کرده اي ، گرفتاري مرا هيچ مي گيري . مي خواهي صياد بيايد و خودت هم فرار کني . اما بدان که اين کار از وفا به دور است . اگر به قول و پيماني که بسته اي پايبند هستي تا صياد نيامده بندهاي مرا پاره کن . ” موش که همچنان آرام آرام بندها را پاره مي کرد ، گفت : ” من بي وفا نيستم و به عهدم پايبندم ، اما عاقل کسي است که خير و صلاح خودش را هم در نظر بگيرد و راه گريز و فراري را باز بگذارد . من هم اين کار را مي کنم . بي وفا نيستم ، اما شرط عقل را نگه مي دارم و راه فراري را هم براي خود باز مي گذارم .” گربه گفت : ” چگونه ؟ ” موش گفت : ” از اينکه يکباره تمام بندهاي تو را نمي برم ، مرا معذور دار . درست است که از شر آن دو دشمن آسوده شده ام ، اما اين کار هم ديوانگي است . تمام حلقه ها را مي برم و فقط يک حلقه را باقي مي گذارم که آن هم براي حفظ جان خودم است . آن حلقه را زماني مي برم که مطمئن باشم ، حفظ جان و فرار از خطر ، برايت با ارزشتر از گرفتن من باشد و نتواني به من آزاري برساني . ” موش دوباره ساکت شد و کارش را ادامه داد . يکي دو ساعت گذشت . موش تقريبا ً بريدن بندها را تمام کرده بود و يک بند باقي مانده بود . صداي پايي شنيد . گربه به وحشت افتاد و نيم خيز شد . موش اطراف را نگريست و مرد صياد را ديد که قدم زنان به سراغ صيد مي آيد . در آن وقت به طرف بند آخر رفت و آن را جويد . صياد تا موش و گربه را ديد ، قدمهايش را تندتر کرد ، اما قبل از آنکه برسد ، بند پاره شد . گربه که احساس خطر مي کرد ، بدون توجه به موش ، فرار کرد و بالاي درخت رفت . موش هم درون سوراخش خزيد . مرد صياد تور پاره پاره را برداشت و به خانه برگشت . آن روز گذشت و صبح شد . همه جا ساکت و آرام بود . موش از لانه بيرون آمد و با احتياط به اطرافش نگاه کرد . صبح قشنگي بود . ناگهان صدايي شنيد : ” سلام ” . صداي گربه بود که از فاصله اي دور به او سلام مي کرد . هر دو ايستادند . گربه گفت : ” موش عزيز ، دوست ديروز من ، چرا جلوتر نمي آيي ؟ من براي لطف ديروز از تو سپاسگزارم . چرا جلوتر نمي آيي تا راحت تر با هم صحبت کنيم ؟ مگر ديروز پيمان دوستي با هم نبستيم که کينه و دشمني را کنار بگذاريم و در کنار هم زندگي کنيم . چرا مي ترسي ؟ من ديگر با تو کاري ندارم و به عهد خود پايبندم . کار ديروز تو بسيار ارزشمند بود و من نمي توانم آن را فراموش کنم . سوگند خورده ام که ديگر با تو کاري نداشته باشم . به من اعتماد کن . ” موش از دور گفت : ” حرفهاي ديروز تو را گوش کردم و مطمئن هستم که دروغ نمي گفتي . در آن شرايط تو با صداقت حرف مي زدي ، اما حقيقت آن است که دوست را براي آن دوست مي نامند که مي توانند به او اميد بندند و وحشتي هم از او نداشته باشند . به دشمن هم از آن جهت دشمن مي گويند که از او رنج و بدي مي بينند . آن کسي که دشمني او ، اصيل و واقعي باشد ، به ناچار به اصل خود باز مي گردد . روشن است که براي من هيچ حيواني دشمن تر از تو نيست . اگر امروز از تو فرار مي کنم ، طبيعي است . عاقل اگر مجبور باشد ، با دشمن مي سازد ، چون چاره اي غير از آن ندارد ، ولي وقتي نيازش برطرف شد ، از او کناره مي گيرد ، چرا که او همچنان دشمن است . موش حرفهايش را زد و به لانه اش بازگشت و گربه ماند و هزاران حرف و سؤال و فکر و خيال.[/color][/right]
[/quote]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.