mostafa_by

تاريخ به زبان ساده

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[right]با درود بر آقا مصطفی و البته سلام به دیگر دوستان[/right]
[right]اول: وقتی می گیم تاریخ باید اول مشخص کنیم کدوم تاریخ. تاریخ ادبیات ؟ تاریخ موسیقی؟ تاریخ نظامی؟ یا...اگر منظور آقا مصطفی تاریخ نظامی باشه که خوب خیلی وقت هست بعضی از بچه ها مثل کاربر قرمز یا دیگران توی این حوزه فعال هستند.مشکلی که هست این هست که حرکتهای این دوستان متشت و پراکنده است. اینجاست که وظیفه مدیران محترم سایت مشخص می شه. مدیرانی که مسئول انجمنهای تاریخی هستند باید به کاربران فعال در انجمنهاشون جهت بدن. دقیقا مثل یه مربی فوتبال. یعنی باید یه جوری ارنجمنت داشته باشیم تا از اضافه کاری و اشتباه کاری جلوگیری بشه. اول باید تاپیکهایی که قبلا روش کار شده مشخص بشن. در قدم دوم باید اونهایی که ناقص هست و جای کار دارن مشخص بشه. در قدم سوم موارد تاریخی که هنوز روش کاری انجام نشده مشخص بشه. بعد تقسیم کار بشه بین بچه های علاقمند. اگر کسی کتابی داره خلاصه نویسیش کنه برای سایت. اگر کسی انگلیسی ش خوبه ترجمه کنه. اگر کسی منبعی خارجی سراغ داره از اونجا کپی پیست کنه. هر کسی با توجه به سواد و امکاناتش وظیفه ش رو انجام بده[/right]
[right]دوم: اگر تاپیکی به حاشیه بره(همون جور که کاربر هلیا و دیگران اشاره کردن) در درجه اول مقصر مدیر اون انجمن هست. مهمترین وظیفه مدیران عزیز این هست که مواظب باشند تاپیک از موضوع خودش خارج نشه. بعضی موضوعات دارای چند وجه هستند. مثلا مسئله ازدواج یک مسئله ای هست که بعد اقتصادی داره، بعد اجتماعی داره،بعد روانی داره و...حالا اگر من یه تاپیک درست کنم که درباره ابعاد اقتصادی ازدواج باشه مدیر انجمن باید مواظب باشه که مسائل روانی و اجتماعی قضیه وارد این بحث نشه. یعنی بحث به صورت ایزوله انجام بشه. نمونه ش بحث درباره حمله اعراب به ایران هست. خوب این حمله بر روی ایران اثرات سیاسی داشته، اثرات اقتصادی داشته ، اثرات فرهنگی(دینی) داشته و غیره. باید کاربران از وارد شدن به همه این مسائل برحذر داشته بشن. اگر قرار بود فقط ابعاد نظامی این حمله بررسی بشه دیگه لازم نیست که کسی بیادبگه مثلا در اثر حمله اعراب کتابخانه های ایران از بین رفت. این حرف اگر هم درست باشه (که هست) جاش دیگه اینجا نیست[/right]
[right]سوم: چه تعصب داشته باشیم چه نه(به قول کاربرهلیا) مسائل تاریخی همیشه چالش برانگیز هستند. بستگی داره به کدوم منابع اشاره بشه. درباره هر جنگی از دید برنده اگر قضیه رو ببینیم به یه نتیجه می رسیم از دید بازنده به یه نتیجه دیگر. پس نفس چالش در این جور تاپیک ها هست و نمیشه ازش کنار کشید. هر تاپیک تاریخی که درست کنید بالاخره توش حرف وحدیث هست.بازهم وظیفه مدیران عزیز هست که بحث ها رو مدیریت کنند و از غلطیدن کاربران به دامن تعصب جلوگیری کنند و اجازه بدن که فقط نظرات منطقی و مستدل مطرح بشن[/right]
[right]اینها تجربه سالها کار بر روی مباحث تاریخی در این فروم بود. امیدوارم که بحثهای تاریخی بالاخره جایگاه خودشون رو توی میلیتاری به دست بیارن. قهرمان شطرنج جهان کاپالبلانکا یه جایی گفته: ادم از شکست هاش بیشتر درس می گیره تا از پیروزی هاش[/right]
[right]پایدار باشید[/right]
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فکر خوبی است بسیار عالی،

به عنوان آهنگ درخواستی اگر بتونید به تاریخ آمریکا و جنگ های داخلیش، استقلالش استعمارش و... بپردازید لطف بزرگی به بنده و احتمالا خیلی های دیگه کردید.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
بله حرکت خیلی خوبی
یادمه زمانی که فیلم صخره سرخ و نگاه می کردم تو یه تیکش جناب ژوگ لیاننگ به دوستش میگه (((کمی آگاهی از همه چیز زندگی رو لذت بخش تر می کنه))))
حالا اگه به قول دوستمون یه جوری باشه که بتونیم از این وجه تاریخ استفاده کنیم و اون رو برای حل مشکلات روزمرمون به کار بگیریم خیلی خوب میشه
به قول معروف دقیقا جملش یادم نیست نمی دونم دارم درست میگم یا نه
عیب تاریخ اینه که همیشه تکرار میشه
باید مسائلی انتخاب بشه که عبرت آموز با شه
کاری باشه ما هم در خدمتیم اما
از انسانی که تویی قصه ها توانم ساخت، غم نان اگر بگذارد
ای کاش مدیران دیگر انجمن ها هم برای ارتقای سطح دانش عمومی کابران کاری میکردن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسيار ممنونم از تمامي بزرگواراني كه به تاپيك تشريف آورده و نظرشون رو عنوان فرمودن.

---------------------------------------------------------

[b]برادر komsomolets گرامي؛[/b]

اينكه «تاریخ وجاهت و هیبتی داره واسه خودش که باید با سبک نوشتار خاص خودش حفظش کرد» حرف درستيه. ولي آيا اين باعث نمي‌شه كه تنها عده‌اي محدود كه وقت و حوصله و علاقه‌اش رو دارن از تاريخ مطلع و اكثريت از اون فراري؟ حال اينكه حتي قرآن هم ما رو به مطالعه و دقت بر روي تاريخ توصيه كرده كه اين خودش اهميت تاريخ رو نشون مي‌ده.

شايد اين، نوع نگاه ما به علوم هست كه بيشتر باعث گريز عموم جامعه ازش مي‌شه.
في‌المثل متون كتب علوم انساني اونقدر ثقيل و با جملات قلمبه كه حتي بيانش هم به غايت سخت و طاقت فرساست؛ چه برسه به فهمش، نوشته مي‌شه كه عمده‌ي جامعه كوچكترين علاقه‌اي به مطالعه‌شون پيدا نمي‌كنه و حتي دانشجوياني كه در اون رشته هم تحصيل مي‌كنن، جز حفظ كردن اين جملات غيرقابل فهم كار ديگري رو انجام نمي‌دن.

شايد به زعم اساتيد علوم انساني، شأنيت اين علوم به اينطور ثقيل نگاشته شدنش هست. ولي جايي كه اين شأنيت، فهم موضوع (كه قاعدتاً مي‌بايست هدف اصلي باشه) رو تحت الشعاع قرار مي‌ده چه بايد كرد؟

يه سوال از خدمتت دارم بزرگوار.

اگه يه نفر كه از تاريخ شوروي آگاهي نداشته باشه از شما بخواد في‌المثل تاريخ انقلاب روسيه از وقايع اوليه اواخر قرن نوزدهم تا انقلاب 1905 و وقايع بعد از اون تا انقلاب 1917 رو براش تعريف بفرمايي، آيا شما شروع مي‌كني با ادبيات دلنشين؛ ولي ثقيل لئون تروتسكي، كتاب انقلاب روسيه رو براش مي‌خوني، يا براساس دركت از اون تاريخ و با زباني ساده‌تر و با روايتي داستاني، دانسته‌هاي تاريخي‌ات رو بهش منتقل مي‌فرمايي؟

شما هدفت نيست كه يك كتاب تاريخي براي طرف بنويسي. بلكه هدفت اين هست كه طرف مقابلت رو با تاريخ و سلسله وقايعي كه منجر به انقلاب 1917 روسيه شد آشنا بسازي. بعبارت ساده‌تر هدفت درك موضوع هست و نه ياد دادن ادبيات تاريخي به وي.

آيا بنده در اين زمينه اشتباه مي‌كنم؟

------------------------------------------------------------------------------

درخصوص حساسيت‌ برانگيز بودن برخي برهه‌هاي تاريخ، هرچند دوستان درست مي‌فرماين، ولي من با نظر جناب رضا كياني بيشتر موافقم.

به نظر من اين وظيفه‌ي مديران محترم مباحث تاريخي و مهمتر از اون صاحب تاپيك هست كه اجازه‌ي خروج از موضوع بحث اصلي رو ندن و نذارن بحث به انحراف كشيده شه.

في‌المثل اگه قراره جنگ صفين رو مورد تحليل قرار بديم، نه قربان صدقه رفتن از اميرالمؤمنين (ع) در شناخت ما از اين نبرد كمكي مي‌كنه و نه لعن معاويه و عمروعاص. اصل فهم تاريخ هم در پذيرش بي‌طرفي اون هست. فلذا مديران محترم بايد تلاش كنن كه ذات حقيقي مطالعه‌ي تاريخ حفظ بشه.

البته به نظر من هم تا جا افتادن اين قضيه در سايت، شايد بهتر باشه خيلي وارد تاريخ ايران نشيم و بيشتر بپردازيم به تاريخ جهان. ولي در كل اجتناب از حتي تاريخ ايران هم به نظر من درست نيست و پس از جا افتادن اين قضيه، به سراغ اون هم بايد رفت.

-------------------------------------------------------------------------------

[quote name='amiren' timestamp='1354177512' post='285476']قبل از شروع کار یه نظر سنجی بزارید که از تاریخ کجا و چه زمانی شروع کنیم که دیگه کسی نزنه توی بیراهه و بحث رو عوض کنه .[/quote]

اينكه تاريخ رو از كجا شروع كنيم، اگه منظور اين باشه كه از يه برهه شروع كنيم و مرحله به مرحله پيش بريم، هرچند نظم خوبي رو بهمراه داره، ولي شايد باعث كاهش خوانندگان و دنبال كنندگان تاپيك‌هاي تاريخي بشه.

مثلاً در نظر بگيرين كه ما داريم درخصوص تاريخ باستان في‌المثل ژاپن حرف مي‌زنيم. شايد براي كسي اين تاريخ اصلاً جذابيتي نداشته باشه و حتي اهميتي. به همين خاطرم شايد ترجيح بده كه اصلاً دنبالش نكنه.

حال اينكه به نظر من اگه چند تاپيك در يك برهه از زمان، به مقاطع مختلف تاريخي بپردازن و مثلاً به كشورهاي مختلف يا وقايع مختلف، همين تنوع خودش مي‌تونه جذابيتي رو براي افراد مختلف با سليقه‌هاي مختلف بوجود بياره.
منتها اين تنوع هم نبايد اونقدر زياد باشه كه عملاً تعدد مطالب هم باعث دور شدن و فرار خوانندگان از تاپيك‌هاي تاريخي بشه.

البته خوشحال مي‌شم اين نظر ناپخته رو با نظر تكميلي ‌ات اصلاح بفرمايي.

------------------------------------------------------------------------------

ضمن تشكر از [b]جناب رضا كياني موحد گرامي[/b] از اينكه به تاپيك تشريف آورده و نظر سازنده‌شون رو بيان فرمودن به عرض مي‌رسونم كه :

درخصوص قسمت «اول» فرمايشات شما بايد عرض كنم كه قطعاً از اونجايي كه اين سايت، مربوط به مباحث نظامي هست و از اونجايي كه اساساً به دليلي نامعلوم، همواره بخش جنگ‌ها و مسائل نظامي تاريخ‌ها جزو جذاب‌ترين اون بخش‌ها هستن، تكيه‌ي اصلي مباحث هم روي مباحث نظامي و تاريخ نظامي هست.

اما زحمتي كه شما يا برادر قرمز عزيز يا ساير دوستان مي‌كشيد بيشتر برمي‌گرده به ريز شدن در بخشي از تاريخ. في‌المثل تاپيك دوست داشتني نبرد استالينگراد كه در نوع خودش اطلاعات بسيار خوبي رو در اختيار خواننده قرار مي‌ده. يا ساير مباحث.

اما نگاه بنده نسبت به اين مسئله، كمي كلي‌تر و كلان‌تر هست.
في‌المثل من در نظرم هست كه تاريخ جنگ اول يا دوم جهاني رو به خوانندگان ارائه كنيم كه اين، شامل نبردهاي بسياري هست كه البته بسته به توان نويسنده يا نويسندگانش، مي‌شه مباحث بسياري رو از دلش درآورد كه هريك حتي درصورت تكميل‌تر شدن و پخته‌تر شدن، استعداد يه تاپيك جنگ تاريخي مجزا رو هم داره. ولي حتي اگه نويسنده توان اين رو هم نداشته باشه كه بخوبي به تك تك اين نبردها بپردازه، همين كه اثري جامع براي شناخت و آشنايي خوانندگان باشه و باعث ترغيب ايشان به مطالعه و تحقيق بيشتر در اين زمينه بشه، به نظر من يه نقطه‌ي قوت و يه برد هست.

به نظر من اين دست تاپيك‌ها در كنار تاپيك‌هاي ارزشمند شما و ساير دوستان مي‌تونه تركيب مناسبي براي آشنايي و فهم وقايع تاريخي بهمراه بياره.

ضمن اينكه هرچند تكيه‌ي ما روي مسائل نظامي هست، ولي در تاريخ همواره روابط، وقايع و اتفاقاتي هم وجود داره كه بصورت مستقيم ارتباطي به مسائل نظامي ندارن. في‌المثل نحوه‌ي صعود رايش سوم به قدرت در طي دوازده، سيزده سال، چندان ارتباطي به مسائل نظامي نداره. ولي فهم و آگاهي از اون، از آگاهي از وقايع هر نبردي با اهميت‌تره.

البته اينكه بايد بررسي شه كه چه مواردي عنوان شده كه از دوباره گويي پرهيز بشه كلام كاملاً‌ درستيه و ان شاءالله اينطور خواهد شد.

درخصوص قسمت «دوم» فرمايشات شما بايد عرض شود كه بالكل موافقم و با شما هم‌نظرم.

ان شاءالله با كمك و راهنمايي شما و همراهي ساير بزرگواران، بتونيم بحث‌هاي تاريخي رو در سايت ميليتاري به جايگاهي كه مناسبش هست برسونيم.

---------------------------------------------------------------------------

[b]برادر حامد عزيز؛[/b]

حتماً به اين برهه از تاريخ هم خواهيم پرداخت.
بويژه اينكه متأسفانه در كشور ما، درخصوص تاريخ امريكا متأسفانه بسيار بسيار كم گفته شده و مواردي هم كه گفته شده، بيشتر برمي‌گرده به وقايع كشف قاره‌ي امريكا و كشتار بوميان اون تا بررسي تاريخ!

ان شاءالله به كمك دوستان به اين برهه از تاريخ هم خواهيم پرداخت.

---------------------------------------------------------------------------

در آخر ضمن تشكر از تمامي دوستان بزرگوار كه اعلام حمايت، آمادگي و همكاري فرمودن، از تمامي دوستاني كه تمايل به همكاري و مشاركت در اين سلسله مباحث تاريخي رو دارن، درخواست مي‌كنم بفرماين كه هريك در كدام برهه يا برهه‌هايي از تاريخ، تمايل به و آمادگي همكاري دارن تا بشه يه برنامه ريزي و هماهنگي مناسب در اين خصوص انجام داد.
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='mostafa_by' timestamp='1354296608' post='285544']

[b]برادر komsomolets گرامي؛[/b]

اينكه «تاریخ وجاهت و هیبتی داره واسه خودش که باید با سبک نوشتار خاص خودش حفظش کرد» حرف درستيه. ولي آيا اين باعث نمي‌شه كه تنها عده‌اي محدود كه وقت و حوصله و علاقه‌اش رو دارن از تاريخ مطلع و اكثريت از اون فراري؟ حال اينكه حتي قرآن هم ما رو به مطالعه و دقت بر روي تاريخ توصيه كرده كه اين خودش اهميت تاريخ رو نشون مي‌ده.

شايد اين، نوع نگاه ما به علوم هست كه بيشتر باعث گريز عموم جامعه ازش مي‌شه.
في‌المثل متون كتب علوم انساني اونقدر ثقيل و با جملات قلمبه كه حتي بيانش هم به غايت سخت و طاقت فرساست؛ چه برسه به فهمش، نوشته مي‌شه كه عمده‌ي جامعه كوچكترين علاقه‌اي به مطالعه‌شون پيدا نمي‌كنه و حتي دانشجوياني كه در اون رشته هم تحصيل مي‌كنن، جز حفظ كردن اين جملات غيرقابل فهم كار ديگري رو انجام نمي‌دن.

شايد به زعم اساتيد علوم انساني، شأنيت اين علوم به اينطور ثقيل نگاشته شدنش هست. ولي جايي كه اين شأنيت، فهم موضوع (كه قاعدتاً مي‌بايست هدف اصلي باشه) رو تحت الشعاع قرار مي‌ده چه بايد كرد؟

يه سوال از خدمتت دارم بزرگوار.

اگه يه نفر كه از تاريخ شوروي آگاهي نداشته باشه از شما بخواد في‌المثل تاريخ انقلاب روسيه از وقايع اوليه اواخر قرن نوزدهم تا انقلاب 1905 و وقايع بعد از اون تا انقلاب 1917 رو براش تعريف بفرمايي، آيا شما شروع مي‌كني با ادبيات دلنشين؛ ولي ثقيل لئون تروتسكي، كتاب انقلاب روسيه رو براش مي‌خوني، يا براساس دركت از اون تاريخ و با زباني ساده‌تر و با روايتي داستاني، دانسته‌هاي تاريخي‌ات رو بهش منتقل مي‌فرمايي؟

شما هدفت نيست كه يك كتاب تاريخي براي طرف بنويسي. بلكه هدفت اين هست كه طرف مقابلت رو با تاريخ و سلسله وقايعي كه منجر به انقلاب 1917 روسيه شد آشنا بسازي. بعبارت ساده‌تر هدفت درك موضوع هست و نه ياد دادن ادبيات تاريخي به وي.

آيا بنده در اين زمينه اشتباه مي‌كنم؟

[/quote]
جناب مصطفی عزیز با تشکر از جوابتون
دقیقا تاریخ برای یک همچین آدمهایی باید جذاب باشه، کسایی که عشق تاریخ دارن، و الا کسی که حال و حوصله تاریخ خوندن نداره، خوب با هر ادبیاتی هم دنبالش نمیره.
نگاه ساده کردن تاریخ نگاه خطرناکی هست، به این خاطر که این گرایش در خواننده و چه بسا نویسنهده ایجاد میشه که تاریخ رو با "داستان عبرت آموز" عوضی بگیره و نهایتش هم این میشه که توصیه کنه تاریخ بخونین تا عبرت بگیرین. در صورتی که تاریخ علمه و قوانینی در اون جاری هست که باید کشف شه و نشون داده بشه تا بفهمیم بشر سیر تکاملی رو چگونه طی کرده و مهمتر از اون بفهمیم این سیر چگونه میتونه ادامه پیدا کنه. اینکه درک کنیم در رویدادهای تاریخی کجا تأثیر عوامل عینی تموم میشه و عوامل ذهنی از کجا شروع میشه و در هم تنیدگی این عوامل به چه شکله و غیره.... اینها رو معمولا در ساده کردن تاریخ از دست میدیم.
........
یادم نمیره مدتی پیش تو کتابفروشی به مجموعه کتابهای کوچکی برخوردم که عنوانش بود هگل برای کودکان، یا کانت برای کودکان... اول فکر کردم طنزه، وقتی ورقی زدم دیدم نه انگار طرف جدا مصمم بوده هگل رو با ساده ترین و خلاصه ترین سبک بیان حالی بچه ها کنه. حالا اینکه قراره چی از تو این مدل هگل شناسی دربیاد، هگلی که هنوز فلاسفه دارن راجع به آرای فلسفیش بحث میکنن، و اصلا چه ضرورتی داره هگل وارد دنیای کودکان بشه، این بر من معلوم نشد. سختی بعضی موضوعات به علت ذات خودشونه. همینطور که نمیشه و نباید ایراد گرفت چرا مفاهیم مثلا نسبیت انیشتن اینقدر سخت بیان میشه و این باعث شده مردم ازش فراری بشن.

البته بازهم میگم این سلیقه و نظر منه صرفا.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right]سلام مصطفی جان. اتفاقا من هم با شما موافق هستم. اگر کسی که به تاریخ علاقه نداره یهو بخواد یه برش کوچیک از اون رو بخونه هیچی ازش سردر نمی یاره. مثلا همون جنگ صفین که شما مثال زدی.شخص باید ابتدا در جریان وقایع پس از فوت حضرت رسول(ص) قرار بگیره.بعد یه خلاصه ای از وقایعی که منجر به خلافت حضرت علی (ع) شد رو بخونه. اینکه معاویه سالها به عنوان حاکم در دمشق حکومت کرده بود و اصولا مردم اون ناحیه کسی رو غیر از اون نمی شناختند و کلا یه دید جامع نسبت به اوضاع سیاسی اون زمان پیدا بکنه بعد مسائل تاریخی و نظامی براش مطرح بشه و بعدش هم مسائل مربوط به حکمیت و پیامدهای آن. اگر همین جوری ابتدابه ساکن فقط جنگ صفین رو بخونه اخر سر می پرسه خوب که چی؟ روندی که شما اشاره کردید روند خوب و ومنطقی هست که امیدوارم یه متولی براش پیدا بشه و به جای نبردهای منفرد به دوره های تاریخی و ارتباط هر دوره با دوره های قبل و بعدش بپردازیم تا یه دید تحلیل عمیق نسبت به مسائل پیدا بکنیم. کمکی اگر بود من در خدمت هستم[/right]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه چیز دیگه هم به ذهن من میرسه اینه که تاریخ رو از اولش نقل کنیم. یعنی اگه میخوایم تاریخ ایران رو بگیم، از ماد ها شروع کنیم، اینطوری حرف ناگفته ای نمیمونه که دچار مشکل کنه خواننده رو که چرا مثلا صد سال بعدش، این کشور از هم پاشید؟

در مورد چین و هند و مصر و اروپا و بقیه هم همینطور. درسته که طولانی میشه، ولی عوضش اشکال هاش کمتر میشه و دوباره کاری هم نمیشه

یعنی شما لازم نیست قضایای فتح ایران رو توی 20 تاپیک مربوط به سالها و دوره های مختلف تاریخ ایران بنویسید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر كمي هم چاشني " ارائه منابع معتبر " را اضافه بكنيد ، بسيار زيبا تر نيز خواهد بود ، زيرا تاريح بر اثاس اثبات يا استنباط شخصي نيست بر اساس روايات و اسناد است كه بهتر است براي اعتبار بخشيدن به مطالب ( ضمن رعايت سليس و روان بودن آن ) ارائه شوند .
علي اي حال بنده سواد تاريخي ندارم ، ولي اشتياق زيادي به آشنايي با گذشته و مردمان اعصار دور و حوادث و شرايط و نتايج كنش و واكنش هاي زمان هاي گذشته را دارم تا حداقل درس عبرتي براي خويش داشته باشم !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.