ورود به حساب کاربری جهت پیگیری مطلب
دنبال کننده های
0

تاپیک تحلیلی روسیه تحلیل و پیگیری تحولات روسیه وکشورهای مشترک المنافع (CIS)
توسط
Parviz, در در اخبار تحلیلی
-
مطالب مشابه
-
توسط aboshaban
به نام خدا
امروزه جایگاه و اهمیت استفاده از روبات ها و خودروهای بدون سرنشین زمینی بر کسی پوشیده نیست. ماموریت هایی که توسط سیستم های رباتیک انجام می شوند اغلب امن تر و در موارد خاص سریع تر و دقیق تر بوده و استفاده از آنها موجب کاهش تلفات انسانی در عملیات های خطرناک می شود. به همین دلیل علی رغم چالش های توسعه روبات ها و خودروهای بدون سرنشین مانند هدایت و کنترل بر روی زمین، کشورهای متعددی به دنبال طراحی و ساخت این سیستم ها هستند.
فدراسیون روسیه نیز یکی از کشورهای پیشرو در توسعه روبات ها و خودروهای بدون سرنشین محسوب می شود و نمونه هایی از این سیستم ها را در نقش های شناسایی، رزمی، پاکسازی مین و ...توسعه داده است. در این تاپیک برخی از روبات ها و خودروهای بدون سرنشین رزمی را که توسط روسیه توسعه داده شده اند مورد بررسی قرار می دهیم .
خانواده سیستم های رباتیک رزمی "Uran"
سیستم رباتیک آتش نشان Uran-14 :
Uran-14 یک سیستم رزمی مهندسی آتش نشان چندمنظوره بدون سرنشین می باشد که برای اطفاء حریق در محیط هایی که برای ورود انسان ها غیر قابل دسترس و خطرناک می باشد توسط شرکت سهامی تجهیزات پردازش و مدیریت تولید 766 ام (JSC UPTK 766) توسعه داده شده است و از فاصله امن با استفاده از تکنولوژی کنترل از راه دور اداره می شود.
این روبات بر اساس پلتفرم خودروی آتش نشان کنترل از راه دور DOK-ING MVF-5 و تکنولوژی اثبات شده مورد استفاده در ساخت سیستم های مین روب می باشد که قادر به بقا در برابر انفجارات در میادین مین و دیگر عملیات های خطرناک است.
مرکز ثقل پایین همراه با موتور قدرتمند و سازه اصلی جمع و جور به Uran-14 اجازه می دهد از قدرت مانور بسیار عالی برخوردار باشد. همچنین مجهز بودن به آخرین فناوری های اطفاء حریق، به همراه دو مخزن آب و کف، موجب شده این روبات از توانایی خاموش کردن آتش سوری با حداقل آسیب به خود و اپراتورها که در طول عملیات خارج از منطقه خطر مستقر هستند برخوردار باشد .
سیستم رباتیک مین روب Uran-6 :
سیستم رباتیک رزمی مهندسی چندمنظوره Uran-6 یک خودروی مین روب کنترل از راه دور زرهی می باشد که به تجهیزات مین روبی مجهز بوده و توسط شرکت سهامی تجهیزات پردازش و مدیریت تولید 766 ام (JSC UPTK 766) توسعه داده شده است. Uran-6 را می توان به تجهیزاتی مانند تیغه بولدوزر ، ترولس و تیغه مین کوب چرخان مجهز کرد و از فاصله ای حدود یک کیلومتری مین ها، بمب های دست ساز و دیگر دستگاه های انفجاری را کشف و از بین برد .
ارتفاع این روبات 1.4 متر بوده و می تواند از موانعی تا ارتفاع 1.2 متر عبود کند.همچنین موتور این روبات قدرت 32 اسب بخار در تن را فراهم می کند و با توجه به تجهیزات نصب شده، وزن Uran-6 بین 6 تا 7 تن متفاوت است.
لازم به ذکر است سیستم های رباتیک چندمنظوره روسیه از خانواده اوران تست های میدانی پیچیده ارتش این کشور را با موفقیت گذرانده و وزارت دفاع فدراسون روسیه نیز اتمام پاکسازی مین در مناطق کوهستانی نزدیکی Veduchi چچن که توسط سیستم مین روب رباتیک اوران-6 انجام می شد را اعلام کرده است.
سیستم رباتیک رزمی Uran-9 :
سیستم رباتیک چندمنظوره رزمی Uran-9 برای ارائه شناسایی راه دور و پشتیبانی آتش به واحدهای شناسایی و ضد ترور طراحی شده است و شامل دو روبات شناسایی و پشتیبان آتش ،تراکتور حمل و نقل و پست کنترل سیار می شود. جنگ افزار روبات های شناسایی و پشتیبانی آتش شامل توپ خودکار 30 میلیمتری 2A72 ،مسلسل هم محور 7.62 میلیمتری و موشک های ضد تانک هدایت شونده Ataka بوده و بسته به نیاز مشتری می تواند متفاوت باشد.
این روبات که به یک سیستم هشتار دهنده لیزری و تجهیزات کشف ،شناسایی و رهگیری مجهز شده است برای انجام ماموریت های نظامی و ضد تروریسم محلی مناسب بوده و استفاده از آن می تواند تلفات پرسنل نظامی را به طور قابل توجهی کاهش دهد.
در این خصوص Boris Simakin ،رئیس بخش تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی بلند مدت روسوبورون اکسپورت گفت : "توسعه دهندگان روسی از تمام شایستگیهای لازم برای ساخت روبات های نظامی مدرنی که مورد تقاضای بازارهای بین المللی باشد برخوردار هستند. این بخش از بازار سلاح در حال رشد سریع است ،بنابراین روسوبورون اکسپورت یک استراتژی بازاریابی بلند مدتی را برای ترویج و پیشبرد چنین قطعه های سخت افزاری از جمله به عنوان بخشی از پروژه های امنیتی یکپارچه توسعه و اجرا خواهد کرد."
شرکت روسوبورون اکسپورت (بخشی از شرکت دولتی روستک) در سال 2016 سیستم رباتیک چندمنظوره رزمی Uran-9 را به بازارهای بین المللی عرضه خواهد کرد.
ویدیویی از این روبات :
[aparat]idAJo[/aparat]
http://www.aparat.com/v/idAJo
منابع :
http://defence-blog.com/army/the-russian-uran-14-multifunctional-robotic-vehicle-for-hazardous-environments.html
http://eng.766uptk.ru/index.php?do=static&page=vsya-produkciya
http://rbth.com/defence/2015/01/22/automatons_with_epaulettes_russias_new_generation_of_military_robots_43071.html
http://tass.ru/en/russia/794676
http://eng.mil.ru/en/multimedia/photo/gallery.htm?id=26302@cmsPhotoGallery
http://defence-blog.com/army/russia-to-start-promoting-uran-9-combat-robotic-system.html
با تشکر از جناب نوریخانی :rose: :rose: :rose:
copyright © Military.ir
تمامی حقوق برای وبسایت میلیتاری محفوظ است .
ادامه دارد ...
-
توسط ALI
با سلام
در این تاپیک به معرفی تانک پشتیبانی BMPT ترمیناتور ساخت روسیه می پردازیم که واقعا در نوع خود بی نظیر است .
این خودروی زرهی در روسیه به منظور پشتیبانی از یگان های زرهی و افزایش کارایی آنها طراحی و تولید گردیده است ( این خودرو با نام ترمیناتور شناخته می شود ) و در سال 2005 نمونه های اولیه آن جهت تست های اولیه تحویل نیروهای روسیه گردید . این خودرو می تواند تاکتیک های میدان نبرد را به سرعت تغییر دهد و به همین دلیل می تواند کارایی یگان های زرهی را بسیار افزایش دهد . این خودرو از شاسی استاندارد تانک T 90 استفاده می کند . این خودرو داخل روسیه با استقبال مواجه شده است و به زودی شاهد به کارگیری این تانک پشتیبانی در لشکر های زرهی روسیه خواهیم بود . این خودرو مجهز به انواع تسلیحات متنوع است که هر کدامشان برای کاربرد خاصی مورد استفاده قرار می گیرند . همین امر باعث شده است که این خودرو در میدان نبرد بسیار انعطاف پذیر باشد و می تواند اهداف چند گانه را مورد هدف قرار دهد . فلسفه ساخت این خودرو نیز به جنگ اول چچن بر می گردد که در این جنگ ضربات زیادی بر لشکر های زرهی روسی وارد گردید . روس ها به این نتیجه رسیدند که تانک ها در جنگ های شهری بسیار آسیب پذیرند . به همین دلیل این خودرو این ضعف تانکها را در نبردهای شهری پوشش می دهد . این خودرو با زره های واکنش گر و قابل تعویض ساندویچی از نوع فولاد کمپوزیت محافظت شده است . معمولا در نبردهای شهری از هر دو نمونه زره در ساختمان این خودرو استفاده می شود ، چرا که در نبردهای شهری خطر بیشتری این خودرو را تهدید می کند ، اما در نبردهای خارج شهر معمولا تنها از زره های واکنش گر استفاده می شود . لایه داخلی این خودرو از جنس کولار است و در برابر تهدیدات بسیار عالی عمل می کند . همچنین در برابر عوامل NBC به طور کامل مقامت دارد . سطح امنیتی این خودرو کاملا برابر با سطح امنیتی تانک ها است . این خودرو دارای یک برجک هرمی شکل و سرنشین دار است که این تسلیحات بر روی آن قابل حمل است . 1- دو توپ 30 میلیمتری به عنوان سلاح اصلی خودرو . این توپ ، همان توپ 2A42 می باشد که بر روی هلی کوپتر روسی هاواک نصب شده است ، همچنین IFV های BMP نیز از این توپ استفاده می کنند ( ایران نیز از سازندگان و استفاده کنندگان این توپ به شمار می رود ) . این توپ در مجموع با 900 گلوله لود می شود . 2- یک تیر بار کالیبر 7.62x54 mm R به منظور مقابله با نفرات دشمن و درگیری با استحکامات سبک دشمن . این تیر بار به صورت موازی با توپ های دو لول 30 میلیمتری و دقیقا در بالای آن قرار دارد . این تیر بار با 2000 گلوله لود می شود 3- دو نارنجک انداز اتوماتیک 30 میلیمتری از نوع AGS 17 D و یا AGS 30 که علیه نفرات و استحکامات نیمه سبک دشمن به کار می رود . این نارنجک انداز با 600 گلوله ( ؟ ) لود می شود . 4- تعداد چهار لانچر موشک ضد تانک 130 میلیمتری از نوع 9M121 ATAKA T که دو به دو در طرفین برجک نصب می شود . همان طور که می بینید ، این خودرو با داشتن این تسلیحات متنوع می تواند به سرعت کارایی خود را تغییر دهد و همچنین بهترین تاکتیک رزمی را در میادین نبرد به اجرا گذارد . توپ دو لول 30 میلیمتری خودکار این خودرو دارای حالت DUAL FEEDER است و می تواند با دو نوار فشنگ از سمت راست و چپ تغذیه شود . این خاصیت به این دلیل در این توپ تعبیه شده است که دو نوع فشنگ با کارایی مختلف برای این توپ در نظر گرفته شود ، به عنوان مثال گلوله 30 میلیمتری از نوع AP I در یک سمت به منظور نفوذ در استحکامات دشمن در نظر گرفته می شود و در سمت دیگر از گلوله های APDS به منظور نفوذ در زره ها استفاده می شود . این توپ های بهبود یافته دارای ریتم آتش 600 گلوله در دقیقه می باشند . موشک های ضد تانک که در این خودرو در نظر گرفته شده اند مدل 9M121 ATAKA T هستند . این موشک ها دارای انواع مختلفی از سرجنگی مثل سرجنگی HEAT ، سرجنگی دو مرحله ای ، HE FRAG و سر جنگی های اتش زا می باشد . این موشک ها دارای برد 5 کیلومتر می باشند . این خودرو می تواند به طور همزمان با سه هدف درگیر شود ، هر سه این درگیری ها به صورت جدا از هم صورت می گیرد . سیستم کنترل آتش این خودرو همان سیستم کنترل آتش تانک T 90 است که البته به صورت مجزا برای استفاده همزمان از تسلیحات در نظر گرفته شده است . این سیستم کنترل آتش توان درگیری با اهداف را در شب و روز دارا می باشد . این خودرو دارای 5 خدمه است . این خودرو از موتور دیزل مدل V92S2 با قدرت 1000 اسب بخار استفاده می کند که البته در مدلهای جدید تر از یک موتور تقویت شده که دارای 1200 اسب بخار قدرت است ، استفاده می کند . این موتور دارای قابلیت استفاده از سوخت های مختلف است . سوخت اصلی این موتور گازوئیل است که در صورت نبود آن با بنزین ، نفت سفید ، مازوت ، سوخت جت و حتی الکل هم کار می کند . (( در کل این روسها در ساخت موتور های MULTI FUEL تخصص زیادی دارند ، موتور MNPK – R 195 H که بر روی جنگنده SU 39 نصب شده است نیز دارای این خاصیت می باشد . این موتور در صورت نبود سوخت جت برای پرواز ، می تواند از گازوئیل ، بنزین ، نفت سفید ، الکل ، نفت سیاه و حتی روغن نباتی هم برای پرواز خود استفاده کند . با آنکه آمریکا و روسیه در زمینه ساخت جنگنده با هم رقابت تنگاتنگی دارند ، اما هنوز در امریکا مشابه این هواپیما و موتور ساخته نشده است . )) این خودرو علاوه بر موتور ، دارای واحد نیروی کمکی نیز می باشد که می تواند در مواقعی که موتور اصلی خودرو خاموش است ، سیستم ها را روشن نگه دارد . تیغه های مین یاب نیز برای این خودرو طراحی شده اند که در صورت نیاز بر روی این خودرو قابل نصب می باشند . این خودرو با یک بار سوخت گیری دارای 550 کیلومتر برد می باشد ، که البته با نصب مخازن سوخت جدا شدنی در قسمت پشت این خودرو می تواند تا 800 کیلومتر هم ادامه دهد . حداکثر سرعت جاده ای این خودرو نیز 65 کیلومتر است . این خودرو دارای 47 تن وزن می باشد .
تصاویر مختلف از این خودرو
موتور این خودرو و همچنین تانک T 90
طیف گلوله های 30 میلیمتری که از توپ دولول این خودرو قابل شلیک می باشند
طرح برجک
تصویری از درون این خودرو ( به تجهیزات پیچیده الکترونیکی آن به نسبت تانک ها توجه کنید )
توپ دو لول 2A42 . به تیر بار کالیبر 7.62x54 mm در وسط و بالای دو لوله توپ توجه کنید
توپ 2A42 بر روی هلی کوپتر هاواک روسی
توپ 2A42
تسلیحات برجک
نارنجک انداز AGS - 17 D
موشک های ضد تانک 9M121 ATAKA - T
گردآوری ، تدوین و ترجمه : علی محمدی
کلیه حقوق مختص سایت میلیتاری است
هر گونه استفاده تنها با ذکر نام نویسنده و قرار دادن لینک سایت میلیتاری امکان پذیر است .
-
توسط MRTranslator
هو الفتاح العلیم
با عرض سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز، در این تاپیک قصد معرفی و بررسی یکی از کشتی های جنگی و تاریخی نیروی دریایی همسایه شمالیمون، روسیه رو داریم. قبل از هرچیز بگم که تمام این مطالب به صورت مستقیم از روسی به فارسی برگردونده شده، پس این احتمال هست که بعضی از مطالب یا اصطلاحات تخصصی، درست ترجمه یا توضیح داده نشده باشن. ازتون میخوام هر جا که براتون نامفهوم بود یا سوال داشتید، یا نیاز به ویرایش داشت، حتما بگید. پیشاپیش ممنون از همکاریتون و وقتی که صرف خوندن این مطلب کردید.
قسمت اول
ناوشکن "کمینترن (1)" یک ناوشکن زرهی از کلاس "باگاتیر (2)" نیروی دریایی اتحاد جماهیر شوروی می باشد. این ناوشکن، پیشتر به اسامی "کاهول (3)" – تا بیست و پنجم مارس 1907 – و "یادگار عطارد (4)" – تا سی و یکم دسامبر 1922 – شناخته می شد. ثبت سفارش این ناوشکن در بیست و سوم آگوست 1901 و ساخت آن در بیستم می 1902 شروع شد. پس از پایان ساخت و ساز در سال 1905، به ناوگان دریای سیاه پیوست. در سال 1923 به ناو آموزشی و در ژوئن 1941 به ناو مین گذار تغییر کاربری داد.
اطلاعات کلی
کلاس و تایپ: "باگاتیر" کلاس، ناوشکن زرهی
متعلق به: نیروی دریایی امپراطوری روسیه تزاری
تناژ جابجایی: شش هزار و هفتصد و پنجاه و دو تن (معادل 6645 لانگ تن)
ابعاد
طول: یکصد و سی و چهار متر
عرض: شانزده و متر و شصت سانتیمتر
آبخور: شش متر و سی سانتیمتر
موتور و پیشرانه
توربین و دیگ بخار: 16عدد دیگ بخار ساخت شرکت "نورمن (5)" جمعا به توان بیست و سه هزار اسب بخار (برابر با 17000 کیلووات)
سرعت: بیست و سه گره دریایی (برابر 43 کیلومتر بر ساعت)
خدمه: پانصد و شصت و نه نفر، شامل سیزده افسر ارشد
تسلیحات
12 قبضه توپ 152 میلیمتری (چهل و پنج کالیبر مدل 1892 – ساخت روسیه)
12 قبضه توپ 75 میلیمتری (پنجاه کالیبر مدل 1892 – ساخت روسیه)
8 قبضه توپ 47 میلیمتری (اوردنانس کوئیک فایرینگ تری پوندر (6) – ساخت بریتانیا)
2 قبضه توپ 37 میلیمتری (مدل توپ و سازنده اشاره نشده)
2 قبضه اژدرافکن 380 میلیمتری
زره
دک: هشتاد میلیمتر
برجک: یکصد و بیست و هفت میلیمتر
بدنه: هشتاد میلیمتر
برج خنک کننده: یکصد و هشتاد میلیمتر
توسعه پروژه
انتخاب مفهوم شناسایی از راه دور
در نیمه دوم دهه 1890 میلادی، فعالیت سیاست خارجی روسیه در قبال خاور دور مجدداً تغییر جهت داد. در همان زمان، احتمال درگیری با ژاپن که سیاست تهاجمی فعالی را نیز در این منطقه دنبال می کرد، به شدت افزایش یافت. برای رویارویی با این خطر، داشتن یک ناوگان قوی، آموزش دیده و دارای برتری آتش و مانور پذیری در شرق دور، ضروری بود.
در شب بیست و هفتم دسامبر 1897، جلسه ویژه ای با حضور فرماندهان نیروی دریایی و نمایندگان وزارت دریانوردی به ریاست "نیکلای دوم (7)" تشکیل شد. در این جلسه با توجه به روند اتفاقات در شرق دور و لزوم داشتن یک ناوگان قدرتمند – هم کمی و هم کیفی – در مقابل نیروی دریایی سلطنتی ژاپن، طرح زیر پیشنهاد و با اکثریت آرا، تصویب شد. این پیشنهاد شامل دو ناو سرفرماندهی، 10 ناو فرماندهی، پنج رزمناو سنگین، 10 رزمناو زرهی، 10 ناوشکن سنگین با ظرفیت بین 5 تا 6 هزار تن و 10 ناوشکن سبک با ظرفیت 2000 تا 2500 تن بود. "ناوشکن ها، پیشآهنگ های دوربرد اسکادران" نه تنها برای شناسایی، بلکه برای شرکت در نبرد و همچنین برای ارتباطات، مستقل عمل می کردند.
در بیستم فوریه 1898، "نیکلای دوم" یک برنامه ویژه کشتی سازی تحت عنوان "برای نیاز های خاور دور" را تصویب کرد. در میان کشتی های طرح مذکور، شش ناوشکن با ظرفیت 5000 تن که در سال 1895 طراحی شده بودند نیز به چشم می خورد. بلافاصله پس از ابلاغ طرح، وزیر دریانوردی "تریتوف، پاول پتروویچ (8)" به "کمیته فنی دریانوردی (9)" دستور داد تا مشغول طراحی کشتی ها طبق شرایط طرح ابلاغ شده شوند.
گروهی از متخصصان "کمیته فنی دریانوردی" که همزمان در حال کار بر روی الزامات و پیش نیاز های مورد نیاز بری یک هواپیمای شناسایی برد بلند بودند، مامور تهیه طرح ابتدایی ناوشکنی قویتر و سریعتر از نمونه های در حال خدمت در نیروی دریایی سلطنتی ژاپن و بریتانیا شدند. طبق این طرح، حداکثر سرعت این شناور، بیست و سه گره دریایی و قابلیت کروز آن، پنج هزار مایل دریایی با سرعت ده گره دریایی را داشته باشد. استفاده از دیگ بخار "بلویل (10)" در این طرح پیشنهاد شده بود. گروه متخصصان توپخانه کمیته فنی دریانوری، تصمیم به نصب دوازده قبضه توپ دریایی یکصد و پنجاه و دو میلیمتری بر روی کشتی گرفتند. توپ های دویست و سه میلیمتری، بسیار سنگین برای نصب و استفاده بودند و قدرت آتش و نفوذ گلوله های توپ یکصد و بیست میلیمتری، جوابگوی تهدید های پیش بینی شده نبود. دیگر تسلیحات این کشتی شامل دوازده قبضه توپ هفتاد و پنج میلیمتری و هشت قبضه توپ چهل و هفت میلیمتری و همچنین شش لوله اژدر افکن می بود.
حداکثر ظرفیت جابجایی ناوشکن ها بنابه دلایل اقتصادی به شش هزار تن محدود شده بود. این تناژ دارای مزیت های سرعت، برد عملیاتی و توان آتش بالا و در عوض فاقد حفاظت کمربند زرهی سنگین در اطراف سازه اصلی می باشد. همچنین پرسنل هم از حفاظت کافی برخوردار نیستند.
1- Komintern --- سرواژه "کمیته بین المللی کمونیسم".
2- Bogatyr --- کلمه ای روسی و اسم برای پسران.
3- Kahul --- واژه ای روسی، معنیشو پیدا نکردم.
4- Pamyat Merkuria --- یادگار عطارد یا مرکوری، از خدایان اساطیری یونان باستان.
5- Normann --- شرکت ساخت تجهیزات و وسایل دیگ بخار و مربوطه مستقر در آمریکا.
6- Ordonnance Quick Firing یا OQF، سرواژه استفاده شده توسط ارتش بریتانیا برای نامگذاری ادوات توپخانه ای ساخت این کشور.
7- نیکلای دوم --- نیکلای آلکساندروویچ رومانوف (1918 - 1868)، آخرین تزار سلسله رومانوف.
8- پاول پتروویچ تریتوف --- زاده 1838 و درگذشته 1903، دریاسالار و وزیر دریانوردی تزار نیکلای دوم.
9- کمیته فنی دریانوردی --- کمیته ای متشکل از متخصصین علوم مختلف نظامی و غیر نظامی که وظیفه طراحی و بررسی درخواست ها و نیاز های ارتش امپراتوری روسیه را داشتند.
10- Belleville --- شرکت سازنده توربین، دیگ بخار و قطعات مربوطه، مستقر در آمریکا.
منبع: http://sovietmedals.ucoz.com/forum/63-154-1
پایان قسمت اول
ادامه دارد ...
ترجمه شده برای میلیتاری
13990823 --- 1717
-
توسط hamedof
سلام خدمت دوستان میلیتاری ! با توجه به اینکه سامانه باک توسط آقا سینا معرفی شده ولی من مطلبی در مورد محافظ رادارهای سیستم باک چیزی ندیدم تصمیم گرفتم که نحوه محافظت سیستم باک توسط روسیه رو برای دوستان شرح بدم . سعی می کنم خلاصه و مفید بنویسم .
همیشه سامانه های راداری فعال در معرض هدف قرار گرفتن موشک های ضد راداری نظیر KH-58 و AGM-88 HARM قرار داشته اند ، بدین منظور شرکت Almaz-Antey روسیه به این فکر افتاد تا برای حفاظت از سیستم های راداری سامانه های پدافند هوایی خود نظیر BUK سامانه ای را طراحی کند تا قابلیت انهدام موشک های ضد رادار را درست در لحظه ی قبل از برخورد دارا باشد .
بدین منظور این شرکت سامانه ی Gazetchik را طراحی کرد .
این سیستم متشکل از 4 قسمت اصلی می باشد .
قسمت اول یک آشکار ساز مستقل از رادار می باشد که وظیفه کشف موشک های ARM را دارد.
قسمت دوم دیکوی های فرکانس رادیویی فعال هستند .
قسمت سوم قسمت نیز بخش اقدامات پسیو سامانه به وسیله ی chaff ها و aerosols است .(معمولا 3-4 عدد پرتابگر وجود دارد که تا زاویه 90 درجه از جلو و با دید 360 درجه چف ها قابل پرتاب هستند)
آخرین قسمت این سامانه هم قسمت ارتباطی با رادارهای محفاظت شده و یا مرکز فرماندهی می باشد .
نحوه ی کار:
زمانی که یک ARM به رادار نزدیک میشود ، آشکارساز سامانه شروع به هشدار دادن به مرکز کنترل می کند . سپس مرکز فرماندهی دیکوی های راداری را برای منحرف سازی موشک ایجاد می کند و درست چند ثانیه قبل از برخورد موشک به رادار chaff ها و aerosols از طریق محفظه های به سمت موشک شلیک میشوند و درست روبروی موشک منفجر میشوند و باعث انحراف موشک به پایین میشوند و اینگونه رادارها جان سالم به در می برند ، البته اگر حتی 1-2 ثانیه چف ها دیر شلیک شوند امکان نابودی خود سامانه ضد ARM نیز وجود دارد چون در فاصله بسیار نزدیک به سامانه قرار می گیرند .
این هم چند عکس از نحوه ی نابودی ARM . (داخل کلیپ این موشک از یک عدد اف 22 شلیک میشود و بعد از اینکه موشک نابود می شود سامانه باک 8 عدد موشک به سمت اف 22 ها شلیک می کنند و هر 3 آن ها رو به درک واصل می کند )
روی تصویر کلیک کنید تا با بزرنگمایی بیشتری نحوه مقابله رو ببینید...
فقط برای میلیتاری
ترجمه : hamedof
استفاده از مطلب با ذکر نام مترجم و سایت میلیتاری بلامانع است
منابع:
http://militaryforce...n-6-98-669.html
http://pvo.guns.ru/rtv/gazetchik.htm
http://articles.jane...Federation.html
*************************
با تشکر از شما.منتقل شد.
OPS
-
توسط IRGCAF
پرواز با فلاگر :
میگ – 23 برای حدود دو دهه ستون فقرات نیروی هوایی اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای پیمان شوروی سابق را تشکیل می داد .
طرح کلی میگ -23 از نظر آیرودینامیکی همانند سوخو -24 ولی کوچکتر بوده و از تنها نیمی از نیروی کشش جنگنده سوخو برخوردار است . بال متحرک نیروی برا ی فراوانی در هنگام برخاستن و گشت زنی با محموله سوخت و سلاح برای هواپیما تامین می نماید .
امروزه جنگنده های میگ -29 و سوخو -27 در حال جایگزین شدن با فلاگر 26 ساله می باشند . ولی با وجود اینکه میگ – 23 از نیروی هوایی روسیه خارج می شود در بیش از بیست نیروی هوایی دیگر در سراسر جهان به خدمت مشغول است .
چندی پیش برای نخستین بار یک خلبان غیر نظامی آمریکایی با این جنگنده پروازی داشت . وی دارای 850 ساعت پرواز بر روی هواپیماهای غیر نظامی و همچنین 250 سورتی با بیش از 30 نوع مختلف هواپیمای نظامی از جمله سوخو -27 می باشد . بنجامین لمبت نخستین خلبان آمریکایی بود که با جنگنده میگ -23 پرواز کرد .
شرح پرواز لمبت با میگ – 23 را از قول وی می خوانیم :
آماده شدن برای پرواز،پس از پیدا کردن هواپیمای دو نفره mig-23ubمورد نظر (ub مخفف دو کلمه روسی به معنی آموزش – رزمی ) در میان دیگر جنگنده های پارک شده در کنار باند با کمک ولادیمر گوربانف خلبان آزمایشگر میکویان و همراه من در این پرواز در کابین جلوی کروکدیل ( نامی که خلبانان روس بر روی میگ -23 نهادند ) قرار گرفتم .
در ابتدا گربانف بطور کامل سیستمها و نشاندهنده ها و موقعیت محلی را برایم تشریح نمود . از آنجایی که مانورهای اصلی آیروباتیک و آزمایش هواپیما به فرازمین در پرواز گنجانده شده بود گربانف ترجیح داد تا به منظور صرفه جویی در سوخت عمل برخاستن بدون یاری پس سوز انجام گیرد . هواپیمایی که قرار بود با آن پرواز کنیم به تانکهای خارجی سوخت مجهز نبود . کابین اضافه شده در مدل ub نیز به نوبه خود در کاهش ذخیره سوخت مؤثر است .
بر طبق برنامه قرار شد با پرواز بسوی منطقه اجرای مانور حدود 15 دقیقه عملکرد پیشرفته فرامین را آزمایش کرده سپس در صورت باقی ماندن سوخت کافی برای اجرای چند مانور مشخص به ژوکفسکی باز گردیم . سرعت های هوایی در مشکلترین مانورهای میگ – 23 و پرواز در داخل محدوده ترافیک فرودگاه کمابیش مشابه جنگنده آمریکایی f-4 بنظر می رسید . اگرچه در هنگام تقرب میگ – 23 به سرعت بیشتری نیاز دارد زیرا فاقد سیستم کنترل لایه مرزی می باشد .
کلید های مربوط به ناوبری مخابرات و استارت موتور تنها در کابین جلو قرار دارند . صندلی پرتاب شونده راکتی km-1 یک نسل قدیمی تر از صندلی استاندارد کنونی یعنی k-36d می باشد . یک تفاوت مهم میان دو نوع صندلی این است که صندلی میگ -23 دارای دستگیره های پران فشار دهید و سپس بکشید می باشد . در حالی که دستگیذه های k-36d تک حرکتی می باشند . بگفته گربانف برای پرتاب کردن صندلی باید دسته ها را با نیروی حدود 20 کیلوگرنم کشید . سیستم نجات mig-23ub دارای قابلیت پرتاب انتخابی است که برای پرواز ما در وضعیت کنترل از کابین عقب قرار گرفته بود یعنی گوربانف می توانست در شرایط اضطراری و لزوم ترک فوری هواپیما صندلی پرتاب شونده مرا بکار اندازد .
آشنایی با کابین
همچون دیگر جنگنده های هم عصر ساخت شوروی داخل کابین شلوغ میگ-23 برنگ فیروزه ای درآمده است .
دسته گاز بر روی دیواره کناری سمت چپ قرار دارد .
دگمه های ارتباط رادیوییVHF مکالمه داخل کابین ics و کلید سرعت گیر هوایی بر روی دسته گاز قرار گرفته اند .
هواپیما فاقد امکان ارتباط دایمی با میکروفون hot-mike می باشد .به این معنی که می بایست برای هر بار صحبت با گربانف دگمه ics را فشار دهیم .
درست در پشت دسته گاز بر روی صفحه کناری سمت چپ سه دگمه انتخاب وضعیت فلپ برای سه حالت برخاستن، پرواز و فرود قرار گرفته اند. وضعیت 16 درجه برای هنگام برخاستن و فرود انتخاب می گردد. زاویه 45 درجه برای مانورهای معمول و زاویه 72 درجه برای پرواز با سرعت زیاد بکار می رود اعمال وضعیت 72 درجه مستلزم حداقل سرعت هوایی 325 نات (600 کیلومتر در ساعت ) می باشد .
درست در سمت چپ دسته باز و بسته کننده چرخ فرود یک کلید مشخص شده با حروف روسی mrk (بمعنی مکانیزم گردش چرخ ) برای انتخاب انحراف با بازده کم و یا زیاد سیستم هدایت چرخ دماغه قرار گرفته است . این کلید پیش از شروع عمل تاکسی می بایست کشیده شده و درست پیش از برخاستن مجددا به جای خود باز کردد.
صفحه آلات دقیق مشابه دیگر جنگنده های روسی هم عصر میگ -23 می باشد . در مرکز صفحه روبروی خلبان یک خط سفید عمودی وضعیت قرار گیری دسته کنترل توسط خلبان برای خنثی سازی ورودی شهپر زا مشخص می سازد. نشاندهنده موقعیت adi مانند دیگر هواپیماهای روسی نسبت به زمین موازنه شده است . در هواپیماهای غربی این نشاندهنده نسبت به هواپیما موازنه می گردد. این نشاندهنده همانند میگ -29 دارای یک استوانه می باشد که برای نشان دادن وضعیت هواپیما حول محور عرضی در یک سطح عمودی گردش می کند همچنین یک نشانه چداگانه برای تعیین زاویه گردش همراه با غلت bank تا 360 درجه گردش می کند . خلبان باید این دو نشانه را در ذهن خود با یکدیگر ادغام نماید تا بتواند یک تصویر کامل از وضعیت خود بدست آورد .
پیشتر این اختلاف در هنگام پرواز با میگ-29 برایم گیج کننده بود ولی پس از کسب تجربه در شبیه ساز پرواز و پرواز بر روی سوخو-27 به سرعت به آن عادت کردم _همچنان که وضعیت ما در میگ -23 حول محور عرضی به حالت عمودی نزدیک می گردید دریا فتم که نشاند هنده زاویه گردش همراه با غلت این وسیله دقیق تر از نشاندهنده های موقعیت استاندارد غربی عمل میکند_.
همچون میگ -29، فلاگر به یک نشان دهنده مشترک زاویه حمله (AOA ) وشتاب سنج مجهز شده است میزان " " در سمت راست (AOA ) در سمت چپ به نمایش در می اید گر بانف به من گفت که فلپهای زاویه حمله میگ-23 در سرعت های کم قابل اعتماد نبوده و من می بایست با سرعت معین شده وی پرواز می کردم . هنگام تکمیل لیست بازرسی پیش از پرواز مکانیزم حرکت بال به همراه فلپهای لبه حمله و فرار باز را با بستن آن تا 72 درجه آزمایش نمودیم گربا نف دسته گاز را باز کرده وآنرا در حالت"خلاص بر روی زمین " قرار دارد اطمینان حاصل نمودم که دسته باز وبسته کننده چرخ در حالت پایین ودسته باز کننده اضطراری چرخ وکلید MRK در حالت در گیر قرار گرفتند کلیدهای ناوبری /مخابرات کابین جلو بر روی دیواره کناری سمت راست از پیش بوسیله تکنسین زمینی در وضعیت های لازم قرار گرفته بودند گربانف تمامی مکالمات رادیویی را از کابین عقب هدایت می کرد در بیشتر جنگنده های شوروی سابق هواپیما تنها به کانالهای از پیش تعین شده مخابرات صدایی VIIF مجهز میباشد پس از تامین نیروی برق خارجی گربانف دگمه میکروفن خود را برای بازرسی سیستم ارتباطی داخل کابین فشرد . کاناپیها پایین آورده و قفل شدند و گربانف از برج درخواست اجازه نموده تا موتور را روشن نماید
استارت خزیدن برخاستن
پس از دریافت اجازه از برج گربانف به من اجازه داد تا دگمه روشن کردن موتور را بفشارم . با قرار گرفتن دسته گاز در وضعیت خلاص بر روی زمین مراحل استارت خود کار موتور R-27 آغاز گردید . به سرعت افزایش میزان گردش موتور را بر روی سرعت سنج محور موتور خود مشا هده نمودیم . دیگر نشانه ها حاکی از یک برخاستن خوب بودند. گربانف مکانیزم باز وبسته شدن بالها را بازرسی نمود و از طریق تکنسین زمینی از تغییر صحیح وضعیت بال مطمئن گردید. بالها را بطور کامل تا 16 درجه باز کرد. پس از انتخاب وضعیت برخاستن فلپها کلید MRK را بکار انداختم وسپس گربانف هدایت پذیری چرخ دماغه را آزمایش نمود. بدنبال تکمیل تمامی بازرسیها واجازه تاکسی کردن گربانف ترمزها راآزاد کرده برای به حرکت درآوردن هواپیما به توان موتور افزود وسپس همچنان که هواپیمارا از ایستگاه به سمت تاکسی وی هدایت می کرد گاز را دوباره در وضعیت خلاص شدن قراردارد و پس از متوازن شدن هواپیما برای باقی پرواز هدایت آن رابه من سپرد .
هواپیما را بسوی باندشماره 12 باند اصلی در ژوکوفسکی هدایت نمودم.از همین باند بود که میگ -23 در 10 آوریل 1967 نخستین پرواز خود را به خلبانی الکساندر فدوتف انجام داد.اجازه پرواز صادر شد. دسته گاز را برای بازرسی نهایی موتور در 100% قرار دادم . به اطلاع گربانف رساندم که در کابین جلو همه چیز درست به نظر می رسد و من آماده پرواز هستم . او سپس ترمز ها را آزاد کرد و من همچنان که هواپیما شروع به شتاب گرفتن کرد هدایت آن را بر عهده گرفتم. نگا هداری هواپیما در وسط باند همچنان که سرعت هوایی افزایش می یافت به هیچ گونه تلاش اضافی نیاز نداشت . دسته هدایت هواپیما را دوباره در 125 نات قرار دادم و اجازه دادم تا فلاگر در 135 نات در موقعیت برخاستن قرار گیرد . دماغه هواپیما را تا هنگامیکه با سرعت 140 تا 143 نات به هوا برخاستم با زاویه 10 درجه روبه بالا نگاه داشتم . همزمان با اوجگیری هواپیما دسته باز و بسته کردن چرخها را بالا کشیدم و گربانف فلپها را در وضعیت پرواز مستقیم قرار داد . سایت نشانه روی چشمی توپ از این هواپیما برداشته شده بود . بنابراین دید روبروی من مانعی نداشت . پس از برخاستن هواپیما گربانف از من خواست تا 20 درجه به چپ گردش کرده و با سرعت 325 نات و توان 100 % اوج بگیرم . سپس مرا دوباره کمی بسمت راست هدایت نمود تا بتوانم در مسیر منطقه مانور در محدوده یک rsbn دوربرد (دستگاه کمک ناوبری هوایی روسی ) قرار گیرم .
برج کنترل پرواز ، محدوده ارتفاع 10000 تا 30000 پا ( 3000 تا 9000متر ) را در داخل منطقه مانور در اختیار ما قرار دهد . سپس گربانف به من اجازه داد تا هواپیما را به میل خود مانور دهم . همچون نوع دو نفره سوخو – 27 جنگنده MIG-23 دارای امکان قفل کردن پس سوز می باشد بدین ترتیب که می توان پس سوز را از کابین جلو و یا عقب ولی نه از هر دو بطور همزمان روشن نمود . در این پرواز کنترل پس سوز برعهده گربانف بود .
پس از رسیدن به منطقه مانور یک رشته مانورهای آیروباتیکی را از ارتفاع حدود 16000 پایی آغاز نمودم .
گردش های 360 درجه ای سریع و افقی به چپ و راست ،دو لوپ،یک مانور اوجگیری و گردش به پشت هدف، چند غلت بوسیله شهپر،بدنبال آن یک غلت و گردش به سمت چپ،یک مانور ایملمن.
در طی این رشته مانورها زاویه بال میگ -23 در 45 درجه نگاه داشته شد . این وضعیت را گربانف همچنانکه ما تا سطح سرعت 325 نات شتاب می گرفتیم انتخاب کرده بود . تمامی مانورهای عمودی (لوپها و ایملمن ) در سرعت 485 نات آغاز می شدند . این سریعترین سرعت هوایی بود که من در طی پرواز تجربه کرده بودم .
یکی از مشخص ترین محدودیتهای هواپیما در هنگام غلتیدن برای گردش محدودیت میدان دید از داخل کابین است . همچنین پهنای زیاد قاب کاناپی تا حدود بالای سطح شانه حالت در گودی قرار گرفتن را در انسان تداعی می کند .
مانور لوپ با توان نظامی (حداکثر نیروی کشش سرد موتور بدون روشن کردن پس سوز ) در سرعت 485 نات آغاز گردید . در شروع گربانف یک اوجگیری با شتاب 5 گرم را توصیه نمود .
نشاندهنده زاویه حمله در 18 درجه با یک خط قرمز مشخص شده بود . همچنان که با سرعت 215 نات وارد بالاترین بخش لوپ شدیم متوجه شدم که عقربه نشاندهنده کمی از خط قرمز عبور کرده است . اگرچه هواپیما هیچ گونه حساسیتی به لرزشهای بال و دماغه نشان نمی داد . بخش انتهایی لوپ را به همراه کمی افزایش g و در همان حدود ارتفاع آغاز لوپ برای بدست آوردن مجدد حالت افقی ادامه دادیم .
میگ -23 در زاویه های حمله بالا تا حدی ناسازگار شده و به شیرجه مارپیچی تمایل پیدا می کند .
مانور () به سمت چپ ( یک مانور صعودی سریع برای بدست آوردن ارتفاع ) یک بار دیگر حوزه دید محدود میگ -23 را هویدا ساخت زیرا برای یافتن افق خارجی مجبور شدم سر خود را به میزان زیادی به سمت عقب ببرم . محدودیت مشابهی را در طی مانور () (یک گردش سریع 135 درجه با حداکثر توان موتور و دماغه به سمت پایین برای تغییر جهت به میزان 180 درجه ) نیز احساس نمودم . این مانور در توان نظامی سرعت 430 نات و زاویه 45 درجه بالها اجرا می گردد.
پس از بدست آوردن زاویه گردش همراه با غلت مورد نظر یک گردش سریع انجام دادم . در این حالت هواپیما حداکثر ضریب برا را ایجاد می نماید . در طی این گردش 5/5 g شتاب بر هواپیما وارد گردید . این بالاترین میزان بار g در طی پرواز من بود . در طی این مانور برگشت هواپیما مقدار زیادی ارتفاع از دست داد . این خود گواهی بود بر این که میگ -23 یک نسل عقب تر از میگ -29 و سوخو -27 می باشد .
واکنش کند هواپیما به فرمانها در مانور غلت با شهپر به سمت چپ در مقایسه با چنگنده هایی که پیشتر با آنها پرواز کرده بودم محسوس بود . همچون میگ -29 و سوخو – 27 برای کسب میزان غلتش مورد نظر میزان قابل توجهی جابجایی عرضی دسته فرمان مورد نیاز بود .
مانور نهایی من یک گردش ایملمن بود . مجددا در توان نظامی تا سرعت 485 نات بر شتاب افزوده و یک اوجگیری با 5 گرم را آغاز نمودم . این بار همچنان که بطور عمودی اوج می گرفتم گربانف چند ثانیه ای پس سوز را روشن نمود تلفیقی مناسب از شهپر و سکان عمودی متحرک بازگشتی آرام را به وضعیت افقی بدنبال آورد . با توجه به کمتر از 2000لیتر ( پرواز با حدود 4500 لیتر سوخت آغاز گردید ) گربانف یادآوری کرد که زمان بازگشت به ژوکفسکی فرا رسیده است .
پس از تعیین مسیر بازگشت بوسیله سوزن () گربانف با تقرب ژوکفسکی تماس گرفته اجازه بازگشت به پایگاه را خواستار گردید .
برج کنترل ژوکفسکی نخست اجازه کاهش ارتفاع به 5000 پا سپس 3000 پا و در نهایت به صلاحدید خلبان یک تقرب چشمی به باند شماره 30 را صادر نمود گربانف پیشتر از من خواسته بود تا برای تقرب سرعت 190 نات را حفظ نمایم فرودگاه به هیچ گونه نشاندهنده زاویه گلاید اسلوپ برای تقرب چشمی نسبت به افق که قادر به ردگیری آن باشم مجهز نبود بنابراین آنچه را که یک گلاید اسلوب 3 درجه ای به نظر می آمد حفظ نمودم و براحتی هواپیما را به انتهای باند هدایت نمودم . گربانف می توانست تقرب مرا از طریق یک پریسکوپ بر بالای کاناپی عقب که همزمان با باز شدن چرخها به طور خودکار باز می شود کنترل کند پیش از آن در طی مراحل بازگشت به پایگاه گربانف بالها را بطور کامل تا موقعیت 16 درجه باز نمود .وی همچنین به یادم آورد تا پیش از بخش نهایی فرود ( فاینال ) چرخها را باز نمایم . عملکرد هواپیما در مرحله تقرب بسیار انعطاف ناپذیر بود . از روی آستانه باند عبور کرده و بتدریج دسته گاز را به میزان کمترین سرعت گردش موتور در پرواز برای فرود باز گرداندم . میگ -23 به آرامی 300 متر پس از ابتدای باند بر زمین نشست .
چرخهای اصلی فرود که به داخل بدنه باریک هواپیما جمع می شوند از یکدیگر فاصله زیادی دارند چنین حالتی تماس با ثباتی را با زمین فراهم می آورد . فرود آوردن هواپیما برای من بسیار آسان بود . چرخ دماغه پس از تماس چرخها ی اصلی تقریبا فورا بر زمین نشست . میگ -23 به یک چتر فرود به مساحت 21 متر مربع در محفظه دم خود مجهز است . اگر چه به خاطر طول زیاد باند اصلی ژوکفسکی بیش از 45000 متر نیازی به بکار گیری آن نبود . گربانف تا هنگامیکه با سرعت از نیمه باند گذشتیم چند بار ترمز ها را لمس کرد مجددا کلید () را به کار انداختم هواپیما را به سوی تاکسی وی گرداندم . موجودی سوخت در هنگام فرود کمتر از 1000 لیتر بود . چنین مقداری حداقل سوخت فرود معمول برای میگ – 23 بشمار می آید . زمان صرف شده از هنگام روشن شدن تا خاموش شدن موتور ها 45 دقیقه بود که حدود 30 دقیقه از این مدت در آسمان سپری گردید .
نکات جالب توجه
اگرچه من با یک جنگنده در حال خروج از رده عملیاتی پرواز نمودم از آنجایی که این بار از کابین جلو هدایت هواپیما را در دست داشتم تجربه ای بسیار سازنده تر از پرواز با میگ -29 یا سوخو -27 بدنبال داشت . دیدگاه کلی من این است که این هواپیما از نظر کابین و پاسخ به کنترلها نمونه ای از نسل خویش می باشد احساس پرواز با میگ -23 برای من یادآور چیزی میان پاناویاتورنادور و F-4 می باشد . فلاگر هواپیمایی است با کارایی بالا در واقع این جنگنده حداکثر سرعت مستقیمی فراتر از میگ -29 دارد با وجود این نمی توان آنرا چابک به شمار آورد. نیروی اعمال شده بر استیک در هر دو مانور تاب و غلت کمی بیشتر از فانتوم و تورنادو به نظر می رسد و میزان گردش آن بین f-4 و تورنادو قرا می گیرد . حتی امروزه خلبانان روسی که به جنگنده های پیشرفته تر میگ -29 و سوخو -27 منتقل شده اند از هواپیمای پیشین خود به نیکی یاد می کنند .
مجله صنایع هوایی
-
-
مرور توسط کاربر 0 کاربر
هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.