reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

 

منابع بلندپایه یمنی امروز اعلام کردند که اسامی 36 وزیر جدید حکومت یمن تقریبا آماده شده است که بین شمال و جنوب یمن مساوی تقسیم شده اند.
به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از الیمن الآن ؛ مقرر شد تا وزرای دفاع و امور خارجه و کشور و اقتصاد را عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور انتخاب کند. از این 36 وزارت خانه، 12 وزیر از حزب گفتگوی ملی و هم پیمانانش، 4 وزیر از حزب اصلاح، 3 وزیر از حزب کومونیست و یک وزیر نیز از حزب ناصری و 2 وزیر نیز از حزب بعث، 3 وزیر از انصارالله، 2 وزیر از جنبش جنوب و 9 وزیر نیز از شخصیتهای مستقل انتخاب میشوند.
در کابینه جدید 26 وزیر برای اولین بار به این پست میرسند و 8 وزیر سابقه این پست را دارند در حالیکه 3 وزیر دفاع، ارتباطات و کشاورزی در پست خود باقی خواهند ماند.
اسامی وزرای کابینه جدید:
1-محمد ناصر احمد علی الحسنی: وزیر دفاع
2-عبدالقادر علی الهلال: وزیر کشور
3-احمد عوض بن مبارک: وزیر امور خارجه
4-حسام الشرجبی: وزیر اقتصاد
5-محبوب علی:وزیر رسانه ها
6-اروی عبده عثمان: وزیر فرهنگ
7-احمد عبدالله دارس: وزیر نفت
8-محمد عبدالعزیز عبدالغنی: وزیر برنامه ریزی و همکاری بین المللی
9-محمد غالب احمد: وزیر تامین اجتماعی
10-محمد احمد الافندی: وزیر صنعت و تجارت
11-خالد بارس: وزیر ادارات محلی
12-محمد محمد الزبیری: وزیر امور اقلیمها
13-عبدالعزیز صالح بن حبتور/: وزیر آموزش و پرورش
14-عبدالله المقطری: وزیر آموزش عالی
15-واعد باذیب: وزیر گردشگری
16-اوس عبدالکریم الاریانی:وزیر آموزش فنی و تکنولوژی
17-احمد عبید بن دغر:وزیر ارتباطات
18-احمد حسن شرف الدین: وزیر راه
19-ابوبکر حسین عمر السقاف: وزیر دادگستری
20-غالب عبدالکافی القرشی: وزیر ارشاد و اوقاف
21-فرید احمد مجور:وزیر کشاورزی
22-عبدالله محسن الاکوع:وزیر آبزیان
23-نایف القانص:وزیر امور اجتماعی
24-جوهره حمود: وزیر امور اتباع بیگانه
25-رشاد الرصاص: وزیر امور قانونی
26-احمد بن احمد المیسری:وزیر ورزش و جوانان
27-عبدالله حسین الدفعی: وزیر برنامه ریزی شهری
28-نادیه عبدالعزیر السقاف:وزیر حقوق بشر
29-محمد ابراهیم الحمدی:وزیر انرژی و برق
30-عوض السقطری:وزیر آب و محیط
31-علی ناصر البخیتی:وزیر دولت در امور نخست وزیری
32-اوراس سلطان ناجی:وزیر دولت در امور مجلس و شورا
33-الفت الدبعی:وزیر دولت در امور زنان
34-رنا غانم:وزیر دولت در نخست وزیری
35-دکتر عبدالرحمان صالح احمد: وزیر بهداشت
گفتنی است از نام آخرین وزیر اسمی برده نشده است.

 

انصار الله فقط 3تا icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ویدیوی اعدام سربازان یمنی ربوده شده توسط انصار الشریعه که برای اولین بار منتشر شد .

این سربازها وسط های تابستان ربوده شدن بودند .

چند نفر رو سر بریدند و بقیه رو با تیر کشتند .

لینک : http://v.alalam.ir/news/2014/10/06/alalam_635482037865794980_25f_4x3.mp4

 

thumb_ansar_yeme.jpg

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

منابع بلندپایه یمنی امروز اعلام کردند که اسامی 36 وزیر جدید حکومت یمن تقریبا آماده شده است که بین شمال و جنوب یمن مساوی تقسیم شده اند.
به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از الیمن الآن ؛ مقرر شد تا وزرای دفاع و امور خارجه و کشور و اقتصاد را عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور انتخاب کند. از این 36 وزارت خانه، 12 وزیر از حزب گفتگوی ملی و هم پیمانانش، 4 وزیر از حزب اصلاح، 3 وزیر از حزب کومونیست و یک وزیر نیز از حزب ناصری و 2 وزیر نیز از حزب بعث، 3 وزیر از انصارالله، 2 وزیر از جنبش جنوب و 9 وزیر نیز از شخصیتهای مستقل انتخاب میشوند.
در کابینه جدید 26 وزیر برای اولین بار به این پست میرسند و 8 وزیر سابقه این پست را دارند در حالیکه 3 وزیر دفاع، ارتباطات و کشاورزی در پست خود باقی خواهند ماند.
اسامی وزرای کابینه جدید:
1-محمد ناصر احمد علی الحسنی: وزیر دفاع
2-عبدالقادر علی الهلال: وزیر کشور
3-احمد عوض بن مبارک: وزیر امور خارجه
4-حسام الشرجبی: وزیر اقتصاد
5-محبوب علی:وزیر رسانه ها
6-اروی عبده عثمان: وزیر فرهنگ
7-احمد عبدالله دارس: وزیر نفت
8-محمد عبدالعزیز عبدالغنی: وزیر برنامه ریزی و همکاری بین المللی
9-محمد غالب احمد: وزیر تامین اجتماعی
10-محمد احمد الافندی: وزیر صنعت و تجارت
11-خالد بارس: وزیر ادارات محلی
12-محمد محمد الزبیری: وزیر امور اقلیمها
13-عبدالعزیز صالح بن حبتور/: وزیر آموزش و پرورش
14-عبدالله المقطری: وزیر آموزش عالی
15-واعد باذیب: وزیر گردشگری
16-اوس عبدالکریم الاریانی:وزیر آموزش فنی و تکنولوژی
17-احمد عبید بن دغر:وزیر ارتباطات
18-احمد حسن شرف الدین: وزیر راه
19-ابوبکر حسین عمر السقاف: وزیر دادگستری
20-غالب عبدالکافی القرشی: وزیر ارشاد و اوقاف
21-فرید احمد مجور:وزیر کشاورزی
22-عبدالله محسن الاکوع:وزیر آبزیان
23-نایف القانص:وزیر امور اجتماعی
24-جوهره حمود: وزیر امور اتباع بیگانه
25-رشاد الرصاص: وزیر امور قانونی
26-احمد بن احمد المیسری:وزیر ورزش و جوانان
27-عبدالله حسین الدفعی: وزیر برنامه ریزی شهری
28-نادیه عبدالعزیر السقاف:وزیر حقوق بشر
29-محمد ابراهیم الحمدی:وزیر انرژی و برق
30-عوض السقطری:وزیر آب و محیط
31-علی ناصر البخیتی:وزیر دولت در امور نخست وزیری
32-اوراس سلطان ناجی:وزیر دولت در امور مجلس و شورا
33-الفت الدبعی:وزیر دولت در امور زنان
34-رنا غانم:وزیر دولت در نخست وزیری
35-دکتر عبدالرحمان صالح احمد: وزیر بهداشت
گفتنی است از نام آخرین وزیر اسمی برده نشده است.

 

 

اینا همش ظاهر کاره........انصارالله اگر بخواد مثل اب خوردن حکومت سرنگون میکنه خود دولت هم میدونه توان نظامیش هم کاملا موجوده منتها ایران نمیخواد دست به اسلحه ببره تا بهانه دست عربها و امریکا بده فعلا سیاست اینه که با اعتراض مدنی و بقولا پشتوانه مردمی تو حکومت نفوذ کنن که اینکار انجام شد ........دقیقا همون سیاست همیشگی که حزب اله در قبال دولت لبنان داره انصاراله برا دولت یمن داره یعنی در عین تعامل با حکومت وابسته امریکایی ولی قدرت اول سیاسی و نظامی کشورن و هرموقه بخوان ورق رو برمی گردونن......از همین الانم میشه پیش بینی کرد انصاراله زاغه های گسترده موشکی و کروز برا بستن تنگه باب المندب در اختیار داره شاید برا اذیت کردن عربستان و... ایران اسکاد هم در اختیارش قرار داده باشه

ویرایش شده در توسط Thundar
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قیام و جنبش اجتماعی 2010 در یمن اگرچه به خروج علی عبدالله صالح منجر شد و او در پناه رژیم سعودی قرار گرفت، ولی یک تلاش جمعی از سوی عربستان و با نام شورای همکاری خلیج‌فارس که از حمایت قدرت‌های جهانی و شورای امنیت نیز برخوردار شد، سبب مصادره انقلاب مردمی یمن در همان آغاز شد و اجازه فروپاشی نظام دیکتاتوری و واکنش به سعودی‌ها و قدرت‌های غربی را نداد. «هادی منصور» در یک انتقال قدرت آرام، تصدی ریاست را به عهده گرفت، ولی تعهدات وی برای اصلاح سیستم‌های نظامی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی، با راهبرد فرسایش و در قالب یک گفتمان ملی دنبال شد. تعدادی از نزدیکان علی عبدالله صالح برکنار شدند، ولی ماهیت نظام همچنان از طریق هادی منصور حفظ شد. نتیجه گفتمان ملی هم که با دقت از سوی بازیگران خارجی و به‌نام سفرای گروه 10 (شش کشور شورای همکاری و چهار کشور غربی) مهندسی می‌شد، به جای تحقق مطالبات مردم و گروه‌های ریشه‌دار اجتماعی، در مسیر عقیم گذاشتن این خواسته‌ها حرکت کرد. مهم‌ترین دغدغه سعودی‌ها، حوثی‌ها در صعده بودند که همجوار استان‌های اسماعیلی‌نشین(شیعیان شش امامی) در جنوب عربستان بودند (این سه استان پیشتر متعلق به یمن بود) و لذا در مصوبات گفتمان ملی هم استان‌های شمالی به نحوی در تقسیمات کشوری و فدرال قرار گرفتند که سهم حوثی‌ها حداقل و سهم عشایر و جریان‌های تکفیری وابسته به عربستان حداکثر بود.

از طرفی، نماینده حوثی‌ها در گفت‌وگوهای ملی ترور شد و آمریکا و عربستان نیز حوثی‌ها را در فهرست تروریسم خود قرار دادند. دولت ناکارآمد و وابسته هم با سیاست فقیرسازی بیشتر مردم، به برنامه افزایش قیمت‌ فرآورده‌های سوختی و غذایی همت گماشت. در حالی که یمن با صادرات نفت و گاز ‌باید زندگی شرافتمندانه‌ای برای شهروندان خود داشته باشد، سیاست گسترش فقر در دستور کار دولت قرار گرفت تا جنبش اجتماعی به فراموشی سپرده شود.

حوثی‌ها که با نام «انصارالله» در یمن شناخته می‌شوند، اعتراضات جدید خود را از تقریباً دو ماه پیش آغاز کرده و به اقدامات تحریک‌آمیز حزب اصلاح(تکفیری‌ها) در استان‌های شمالی پاسخ دادند. سیاست دولت نیز بر سرکوب هوایی و اقدامات نظامی در استان‌های مختلف قرار گرفت. این در حالی بود که جریان‌های تکفیری و القاعده در استان‌های جنوبی یمن به گسترش نفوذ خود مشغول بوده و عملاً برای مداخله‌گری آمریکا در امور این کشور بهانه می‌تراشیدند. بازی مبارزه با القاعده و تروریسم در یمن نیز همانند این بازی در افغانستان، عراق و سوریه، هدف‌های روشنی در بر داشته که البته در عمق آن اهداف، مبارزه واقعی با تروریسم وجود ندارد، بلکه توجیه کافی برای حضور نظامی و مداخله‌گرایانه بیشتر آمریکا و غرب و همدستان آنها را فراهم می‌کند.

جنبش و انتفاضه حوثی‌ها در هماهنگی و تعامل فعال با بقیه قبایل و احزاب، رهبری مرحله جدید اعتراضات را به عهده گرفت. آنچه در این دور از اعتراضات و مدیریت‌های انقلابی قابل ذکر است اینکه، این رهبری از تجارب قیام‌های اجتماعی و جریان‌های مقاومت منطقه‌ای به‌خوبی استفاده کرده و به‌ویژه با ارائه منش، رفتار انقلابی و سیاسی حزب‌الله لبنان، دوره جدیدی از تحولات در یمن را پایه‌ریزی ‌نموده است. در فاصله کوتاهی و همزمان با پیشروی میدانی در درگیری با تکفیری‌های وابسته به عربستان و برخی قبایل، مذاکرات سیاسی با دولت هادی منصور هم استمرار یافت تا اینکه این قیام همگانی به دروازه‌های صنعا رسید. هشدار رهبر حوثی‌ها به دولت موثر واقع نشد و تجمع مردمی در صنعا نیز با ماشین‌های نظامی و تکفیری به خاک و خون کشیده شد. بلافاصله مرحله سوم قیام مردمی شروع و با ساقط کردن دولت صنعا و ابزارهای سرکوب آن در این شهر، مذاکرات دولت باحوثی‌ها از طریق میانجی سازمان ملل که عنصری شناخته شده و دست‌آموز برای رژیم سعودی است، آغاز شد.

از آنجا که اوراق بازی در دست دولت نبود، شرایط و مطالبات رهبری قیام و انتفاضه در یک توافق، به سند اجرایی تبدیل و امضا شد. پیوست امنیتی این توافق نیز با تعدیل‌های درخواستی امضا شد تا شرایط امنیتی در پایتخت و شهرهای مهم یمن در نظر گرفته شود.

دولت هادی منصور و میانجی سازمان ملل پذیرفتند که حکومت فعلی ساقط شود و با سرعت بر روی فردی جدید که غیر غربی بوده و بر مبنای شایسته‌سالاری، کابینه جدیدی تشکیل دهد، جمهوری جدید در یمن را پایه‌گذاری کند. دو مشاور از حوثی‌ها در کنار رئیس‌جمهور بر حسن اجرای این توافق نظارت می‌کنند و فساد و دیکتاتوری در این مرحله از یمن حذف خواهد شد. مصوبات گفتمان ملی و برخی اصلاحات در آن و بازگرداندن قیمت‌های سوخت و فرآورده‌های نفتی به شرایط پیشین که با یارانه از مردم حمایت می‌شد و مجموعه‌ای از اقدامات اصلاحی در دستگاه‌های نظامی، امنیتی و اقتصادی و سیاسی اجرا خواهد شد.

آنچه در یمن اتفاق افتاد، به معنای فروپاشی دیکتاتوری وابسته به قدرت‌ها و رژیم سعودی ارزیابی شده است. از آنجا که هنوز همه چیز نهایی نشده و انتخاب نخست‌وزیر نیز از وعده زمانی داده شده به تعویق افتاده و القاعده و تکفیری‌ها و داعش! هم به حوثی‌ها و انصارالله اعلام جنگ کرده‌اند، اهرم‌های لازم از سوی رهبری انتفاضه و قیام در یمن حفظ شده تا روندهای فعلی نیز مصادره نشده و یا با کودتا مواجه نشود. یمن پیش از اینکه به عنوان یک جغرافیای سرزمینی برای مردم خویش حائز اهمیت باشد، از سوی کشورهای مداخله‌گر و قدرت‌های جهانی، از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. عربستان، امنیت ملی خود را با دخالت در حاکمیت و همه جزئیات زندگی مردم یمن گره زده است. القاعده از یمن به عنوان یک پایگاه اصلی و چهارراه جهانی استفاده می‌کند و نقش جالبی برای سیاست‌های جهانی آمریکا و غرب به عهده گرفته است. امارات متحده اگرچه در بازی شورای همکاری و طرح یمن در کنار عربستان است، ولی از سایه سنگین عربستان به عنوان برادر بزرگ‌تر نیز خسته شده و خود را نیازمند یک تنفس مستقل می‌داند. آمریکا، انگلیس و فرانسه در راستای سیاست‌های سلطه جهانی خود، به آبراه مهم باب‌المندب تکیه دارند، لذا وجاهت حضور خود را از طریق حاکمیت در یمن و بهانه‌تراشی القاعده و تکفیری‌ها به دست می‌آورند. رژیم صهیونیستی با خیال راحت و در کنار حاکمیت وابسته یمن، می‌تواند زیردریایی‌های خود را به خلیج‌فارس و دیگر مناطق آسیایی اعزام ‌کند.

از این‌رو معادله منطقه‌ای با تحول و دگرگونی اخیر در یمن، معانی جدیدی پیدا کرده، حتی مولفه‌های جهانی و قدرت‌ها را نیز تحت تأثیر قرار داده است.

وزن و جایگاه محور مقاومت و ایران در سایه این تحول، ارتقا می‌یابد و شرایط و وزن قدرت‌ها و رژیم‌های مداخله‌گر در یمن تنزل می‌یابد. شاید بتوان بخشی از نرمش لهجه آمریکایی‌ها در نیویورک و در حاشیه نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل را در قبال ایران و پرونده هسته‌ای، با تحولات و نتایج قیام مردمی در یمن مرتبط دانست.

ادامه تحولات یمن، جایگاه ایران را در نگاه قدرت‌هایی مانند روسیه، چین، هند و دیگر کشورهای جهان مانند بریکس(قدرت‌های اقتصادی نوظهور) و... ارتقا خواهد داد و نیاز به ایران و توجه به آن را خواهد افزود.

بسیار حیاتی خواهد بود که همه بازماندگان این تحول بزرگ دست به کار شوند تا یا آب رفته را به جوی بازگردانند و یا خسارت و آسیب آن را به حداقل برسانند.

اگر نتوانند از مسیر تحولات فعلی نتیجه‌ای بگیرند، مسئله دزدان دریایی و سومالی و جیبوتی، اهمیت جدیدی خواهند یافت تا آنها بخشی از بازی‌های جدید باشند.

سعودی‌ها باید با شمارش معکوس، نگرانی‌های امنیت ملی و یکپارچگی سرزمینی خود را با اهتمام بیشتری دنبال کنند. لذا آشوب‌سازی، فتنه‌انگیزی، ترور و تمامی ابزارهای سعودی به کار گرفته خواهند شد تا برای نجات خود به هر وسیله ممکن دست بزنند!

صهیونیست‌ها با شوک تنفس راهبردی برای ارتباط با آسیا روبه‌رو می‌شوند، لذا حاضرند از تمام توان خود برای جلوگیری از فروپاشی ارتجاع عرب منطقه استفاده کنند.

غربی‌ها خود را همسایه راهبردی با ایران می‌یابند که قدرت برتر منطقه است و مولفه‌ها و اهرم‌های راهبردی، مرزهای راهبردی در نقاط سوق‌الجیشی منطقه و ابزارهای مهمی در دست آن است، پس آمریکا و غرب چاره‌ای جز تعدیل نگاه و سیاست‌های خود در قبال ایران ندارند.

این تحول بزرگ منطقه و مولفه‌های قدرت و موازنه قدرت منطقه‌ای که از یمن آغاز می‌شود و در کنار پرونده‌های فعال افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین، تکامل می‌یابد، پایه‌های اثرگذاری بر نظم جدید جهانی هم محسوب می‌شود که برای قدرت‌های رقیب آمریکا و غرب، جذاب است.

این احتمال که بخش مهمی از ظرفیت‌های داعش و تکفیری‌های القاعده به یمن سرازیر شوند، با قوت وجود دارد که به معنای تغییر اولویت‌های غرب در عراق و سوریه خواهد بود که این موضوع به معنای عقب‌نشینی راهبردی غرب و همدستان و هم‌پیمانان آمریکا و غرب است.

در حالی که در سال‌های گذشته، تلاش‌های دیپلماتیک ایران در آرژانتین منجر به بسته شدن نهایی پرونده آمیا نشده و نظام آرژانتین هم همواره تحت تأثیر لابی صهیونیستی و آمریکایی بوده، تنها دلیل یک چرخش بزرگ در مواضع آرژانتین، کارکردهای محور مقاومت و شایستگی‌های پذیرفته شده آن در منطقه سوق‌الجیشی غرب آسیا و شرق آفریقا(خاورمیانه) با تمامی شاخص‌های راهبردی آن است. اگر قیام در یمن بتواند از عقبه‌های یکسره‌سازی عبور کند و دچار تنش و واگرایی نشود، عربستان، آمریکا، رژیم صهیونیستی و غرب، دغدغه‌های جدیدی در حوزه‌های نفوذ خود پیدا می‌کنند، پس ناچارند با ادبیات و زبان جدیدی با ایران و محور مقاومت سخن بگویند.

رخداد راهبردی در یمن، گام جدیدی برای تکمیل شدن پروژه منطقه‌ای و یک بلوک منطقه‌ای پرقدرت است که با موضوعات و دغدغه‌های مشترک قابل شکل‌گیری است. یکی از راه‌های تضمین دستاوردهای قیام یمن، سرعت بخشیدن به همگرایی‌ منطقه‌ای است که راه را برای محسوس کردن پیروزی‌های منطقه‌ای مهیا می‌کند و زمان را برای چیدن میوه‌های صدور انقلاب و اثربخشی گفتمان انقلاب اسلامی در منطقه در دسترس همگان قرار می‌دهد

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نوشته کیهان، شبکه تلویزیونی فرانس 24 با انتشار این تحلیل نوشت: تحولات سریع در منطقه آشوب‌زده خاورمیانه در جریان است و نشست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله درباره نحوه مقابله با داعش در میان کشمکش‌های سیاسی و نظامی در برخی کشورهای عربی برگزار می‌شود. گرچه ایران به نشست پاریس دعوت نشد اما خواه ناخواه از این تحولات دور نبوده، تا جایی که جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب ایران به تازگی گفته است که توازن قوا در منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است.
فرانس 24 می‌افزاید: ایران در نشست جده که هسته نخستین تشکیل ائتلاف بین‌المللی برضد داعش بود و سپس در نشست ائتلاف پاریس دعوت نشد. جالب است که فقط چند روز بعد این ماجرا، حوثی‌ها صنعا را تسخیر کردند؛ حوثی‌هایی که در یمن از آنها به جای «انصار‌الله»، «انصار ایران» نام برده می‌شود. پس از تحولات صنعا ایرانی‌ها معتقدند که پس از دمشق، بغداد و بیروت، چهارمین پایتخت عرب هم با آنها همسو شده و به تعبیر جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب توازن قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است.
در ادامه گزارش تلویزیون فرانس 24 خاطرنشان شده است ایران معتقد است نظام باطلی که آمریکا در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده بود اکنون فرو می‌ریزد و نظام جدیدی خارج از اراده غرب شکل می‌گیرد. آنچه وی به وضوح بیان نکرد ولی تلویحا به آن اشاره کرد این بود که ایران محور نظام جدید است و درحالی که قبلاً در مرزهای خود با ائتلاف دشمنانش می‌جنگید اکنون تا شرق مدیترانه پیش رفته است و نفوذ تهران در جایی که نفوذ واشنگتن درحال کاهش است، افزایش می‌یابد.
در ادامه این گزارش آمده است: رسانه‌های ایران در توصیف سقوط صنعا به دست حوثی‌ها اعلام کردند انقلاب اسلامی پیروز شد. شعارهای انقلاب ایران در برخی کشورهای عربی سر داده می‌شود و عکس‌های رهبران ایران در بیروت و بغداد برافراشته می‌شود؛ این یک پیروزی بزرگ برای ایران است
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

متاسفانه دیروز یک انتحاری خودشو بین تجمع  حوثی ها در صنعا منفجر کرد که باعث شهادت 21 نفر شد.

 

BzfPxttCYAEUBgS.jpg

 

BzfPy7ACQAE1Jno.jpg

 

http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/BzflfzvCYAE2X8H_large.jpg

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

داعش شیعیان یمن را تهدید کرد/ ما برای ذبح شما آمده ایم

یک گروه وابسته به 'القاعده' با اعلام پیوستن به گروهک تروریستی 'داعش' در 'جزیره العرب'، 'حوثی های' یمن و ارتش این کشور را به اجرای عملیات تروریستی تهدید کرد.

به گزارش خبرگزاری مصری 'الشرق الاوسط'، داعش در بیانیه شماره یک خود در شبکه اینترنت از اهل تسنن خواست که به مراکز تجمع حوثی ها نزدیک نشوند.

تروریست های داعش خطاب به حوثی های یمن افزودند: ما برای ذبح شما آمده ایم؛ سرهای شما را قطع می کنیم و جهاد ما علیه شما متوقف نخواهد شد.

داعش اهل سنت را نیز خطاب قرار داد و افزود: شما باید از خواب غفلت بیدار شوید و سستی را کنار بگذارید و در کنار برادران خود سد محکمی در برابر حوثی ها تشکیل دهید.

همچنین در این بیانیه از اهل سنت خواسته شده است که ضمن دوری از مناطق محل تجمع حوثی ها و ارتش یمن، در آن مناطق سکنا نگیرند و تردد نکنند زیرا مراکز تجمع حوثی ها، اهداف داعش است.

گروهک تروریستی داعش از خرداد گذشته با حمله به عراق، بخش هایی از استان های شمال و شمال غرب این کشور را به تصرف خود درآورد و تاکنون مرتکب جنایات هولناکی در این مناطق شده است.

http://www.khabaronline.ir/

ویرایش شده در توسط vahidg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تروریستهای تکفیری شاخه القاعده در یمن کنترل یک شهر را در جنوب غربی این کشور به دست گرفتند.

 

 

منابع امنیتی اعلام کردند عناصر تروریست شاخه القاعده ، شهری را در جنوب غربی یمن اشغال کردند.
آمریکا و همپیمانان عربی آن بویژه عربستان از گروه های تکفیری تروریستی در یمن حمایت مالی و نظامی می کنند.
وزارت دفاع یمن هم از کشته شدن یک فرمانده شبکه القاعده در حملات هوایی به استان شبوه در جنوب این کشور خبر داد.
به گزارش پایگاه اینترنتی البشیر ، این منبع در بیانیه ای اعلام کرد مهدی باداس مشهور به ابوحسین از فرماندهان القاعده در حمله هوایی نیروهای یمنی به خانه ای در بخش میفعه وابسته به استان شبوه کشته شده است.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حوثی‌ها پایگاه مهم القاعده در یمن را تصرف کردند

 

منابع نزدیک به جنبش انصارالله از تصرف منطقه المناسح در استان بیضاء به عنوان مهم ترین پایگاه القاعده در یمن خبر دادند.

این منابع اعلام کردند که کمیته های مردمی روز پنج شنبه توانستند وارد منطقه 'المناسح' به عنوان مهم ترین پایگاه تروریست های القاعده در یمن شوند.
براساس این گزارش، کمیته های مردمی بدون مواجهه با هیچ گونه مقاومتی از سوی تروریست های القاعده وارد این منطقه شدند و تروریست ها به سایر مناطق استان البیضاء فرار کردند.
منابع محلی همچنین از درگیری شدید میان کمیته های مردمی جنبش انصارالله و نیروهای القاعده که پنج شنبه شب در منطقه العرش استان بیضاء رخ داد، خبر دادند.
به گفته منابع مزبور، در این درگیری که پس از حمله نیروهای القاعده به کاروان بزرگ خودروهای کمیته های مردمی به هنگام بازگشت از استان «ذمار» واقع شد، 15 نفر از هردو طرف کشته شدند.
بنا بر گزارش برخی منابع خبری ، دولت عربستان به منظور تضعیف و ناتوان ساختن شیعیان حوثی طرفدار ایران و جلوگیری از دستیابی بیشتر آنها به قدرت، عوامل علی عبدالله صالح، دیکتاتور سابق ، در جنوب این کشور را برای تحرکات تجزیه طلبانه بسیج ک

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حوثی ها توانسته اند به شهر رداع در استان بیضا تسلط پیدا کنند. حوثی ها در حال حاضر با رسیدن به سواحل موقعیت خوب و مهمی بدست آورده اند ...

 

 

eoyiu1gdoknuqi4bykz7.jpg

 

به نقل از: پیچ یمن

  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان لطفا یه نقشه بزارین ببینیم چند چندیم

ویرایش شده در توسط Srbazazry

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

متاسفانه حوثي ها حد خودشون رو نميدونن اين كار ها باعث قتل و عامشون در اينده نزديك ميشه و ما هم كاري از دستمون بر نمياد !!! ادم عاقل حقوق خودش رو پله پله بدست مياره چيزي كه يه شبه با اسلحه بدست بياري با همون سرعت ازدست ميدي خصوصا كه امريكا امكان نداره سايه  ايران در يه ابراه حياتي ديگه رو تحمل كنه اي كاش يه كم منطقي تر عمل ميكردن  مذاكره  وحركت اروم خيلي اروم تر از اينكه بقيه رو عصباني كنه ما تو اون منطقه توان حمايت از حوثي ها رو چندان نداريم و اگه عربستان باز بخواد دخالت كنه ما هم باز بايد بشينيم اينجا فحش بديم 

  • Upvote 4
  • Downvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

متاسفانه حوثي ها حد خودشون رو نميدونن اين كار ها باعث قتل و عامشون در اينده نزديك ميشه و ما هم كاري از دستمون بر نمياد !!! ادم عاقل حقوق خودش رو پله پله بدست مياره چيزي كه يه شبه با اسلحه بدست بياري با همون سرعت ازدست ميدي خصوصا كه امريكا امكان نداره سايه  ايران در يه ابراه حياتي ديگه رو تحمل كنه اي كاش يه كم منطقي تر عمل ميكردن  مذاكره  وحركت اروم خيلي اروم تر از اينكه بقيه رو عصباني كنه ما تو اون منطقه توان حمايت از حوثي ها رو چندان نداريم و اگه عربستان باز بخواد دخالت كنه ما هم باز بايد بشينيم اينجا فحش بديم 

البته بنظر من میشه از طریق دریا یه کارایی کرد الان حوثی ها چندان هم دست خالی نیستند حداقل به چند تا گردان تانک که دسترسی دارند

 

با مذاکره هم چیزی عاید حوثی ها نمیشه همچنین ممکنه مقامات یمن فکر یه کودتا بیفتن و از پشت خنجر بزنن

 

بهترین کار اینکه الان بدون اینکه داعش یا القاعده بتونه حرکتی بکنه حوثی ها مقاماتو تهدید کنن و یه گرو کشی هم انجام بدن و بلافاصله با به دست گرفتن ارتش به القاعده حمله کنن

 

ما هم این وسط میتونیم براشون تسلیحات بفرستیم از همه مهم تر الان برای یمن پهپاد شناسایی خیلی مهمه که مراکز القاعده رو بتونن شناسایی کنن

ویرایش شده در توسط Srbazazry
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.