Recommended Posts

ژاپن الان انقدر وابسته به آمریکا هست که بشه افسار ماشین نظامیش رو دست واشنگتن دانست ، این تصمیم هم برای مقابله بلوک غرب با قدرت فزاینده ی نظامی چین هست
  • Upvote 6
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت همه دوستان گرامی
بدون شک این مورد با هماهنگی آمریکا بوده و نشان از آن دارد که آمریکا بیش از این مایل نیست هزینه نظامی مستقیم در شرق دور داشته باشد و عملا هزینه را با کشورهای منطقه تقسیم می کند . ورود ژاپن به عرصه نظامی خارج از مرزهای خود موجب تهدید هم برای چین و هم برای کره شمالی و هم برای روسیه خواهد بود . البته نمی دانم اوضاع اقتصادی ژاپن بعد از بروز سونامی به کجا رسیده ولی شاید برای ژاپن بهتر بود همان سرمایه گذاری و پیشرفت اقتصادی را پیگیری کند و امور نظامی خارج از مرزها را به آمریکا بسپارد . این مورد بیشتر یک مسئله روانی به لحاظ باخت در جنگ جهانی دوم و تلاش برای بازگشت به قدرت قبلی ژاپن است که باعث می شود یک نخست وزیر تنها با وعده جمع کردن پایگاه های آمریکا به قدرت برسد ولی واقعیت وزنه نظامی و سیاسی ژاپن او را از این کار باز بدارد .
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


ژاپن الان انقدر وابسته به آمریکا هست که بشه افسار ماشین نظامیش رو دست واشنگتن دانست ، این تصمیم هم برای مقابله بلوک غرب با قدرت فزاینده ی نظامی چین هست



با سلام - کاملا" درست می فرمایید - از بدو ورود ژنرال مک آرتور به ژاپن بعنوان فرماندار نظامی ، ساختار سیاسی و نظامی و امنیتی این کشور به طور کلی از عناصر سنتی پاکسازی شد و بویژه در نیروی های مسلح این کشور عناصری وارد شدند که بلحاظ ایدئولوژی کاملا" ضد کمونیست و بلحاظ دکترین های نظامی کاملا" آمریکایی بحساب می آمدند .
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کلا این قضیه بخشی از استراتژی نگاه به شرق اوباما هست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right]
ژاپن اسما قرار بود ه ارتش محدودی داشته باشه ولی در عمل ارتش اون چهارمین یا پنجمین ارتش دنیاست. به هرحال وضعیت امنیت راه های دریایی جهان (که شریان اصلی اقتصاد ژاپن هستند) این کشور رو وادار می کنه که از لاک خودش بیرون بیاد. همین مسئله رو به نوعی چین هم داره[/right]
[right]به هرحال به قول دوست عزیزمون چکا هر حرکت نظامی ژاپن بدون تأیید مستقیم یا غیرمستقیم امریکا نخواهد بود[/right]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

البته مدت زمان زیادی از ارائه این مقاله می گذرد ، ولی شرایط  روز به روز برای کشورهای منطقه پیچیده تر می شود

http://www.military.ir/forums/topic/29526-اخبار-برتر-نظامی-هفته/?p=477286

 

باسلام

 

ضمن تشکر ،مجلس سنای ژاپن  شهریور ماه قانون شرکت در جنگهای فراسرزمینی رو تصویب  کرده بود ، البته شاید  بیشتر برای خثنی کردن و رفع تهدید  کره شمالی که از نظر غرب یاغی محسوب می شه و در معادلات جهانی سهمی  برا ی اون قائل نیستن ولی در دنیایی که کشورها مثل دانه های تسبیح  یا شبیه به تارهای عنکبوت  به وسیله بازار و سرمایه  به یکدیگر متصل هستن ، به نظر بنده باور وتحلیلش مقداری سختهست که قدرتهای بزرگ مثل ایالات متحده و ژاپن و چین مستقیما وارد نبرد نظامی تمام عیاری بشن،وقتی که سرمایه گذاری آمریکا باعثحرکت اقتصاد چین شده و یا سرمایه های چین در ایالات متحده و ژاپن باعث رونق اقتصاد وثبات سیاسی این کشورهاست شاید هر درگیری و اعمال قدرت سختی   بی معنا باشه حتی اگر شانس پیروزی نظامی یکی از طرفین بالا باشه .

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

باسلام

 

ضمن تشکر ،مجلس سنای ژاپن  شهریور ماه قانون شرکت در جنگهای فراسرزمینی رو تصویب  کرده بود ، البته شاید  بیشتر برای خثنی کردن و رفع تهدید  کره شمالی که از نظر غرب یاغی محسوب می شه و در معادلات جهانی سهمی  برا ی اون قائل نیستن ولی در دنیایی که کشورها مثل دانه های تسبیح  یا شبیه به تارهای عنکبوت  به وسیله بازار و سرمایه  به یکدیگر متصل هستن ، به نظر بنده باور وتحلیلش مقداری سختهست که قدرتهای بزرگ مثل ایالات متحده و ژاپن و چین مستقیما وارد نبرد نظامی تمام عیاری بشن،وقتی که سرمایه گذاری آمریکا باعثحرکت اقتصاد چین شده و یا سرمایه های چین در ایالات متحده و ژاپن باعث رونق اقتصاد وثبات سیاسی این کشورهاست شاید هر درگیری و اعمال قدرت سختی   بی معنا باشه حتی اگر شانس پیروزی نظامی یکی از طرفین بالا باشه .

 

 

 

با سلام

 

فرموده شما صحیح است بلحاظ مرتبط بودن کشورها بلحاظ سرمایه گذاری های سنگین متقابل ، اما این را هم در نظر بگیریم که در حوزه علوم استراتژیک و در بررسی های راهبردی ، احتمال 1% هم احتمال بالایی محسوب می شود و باید در محاسبات گنجانده شود . وضعیت در شرق آسیا ، بر خلاف نظرات و ظاهر عادی آن ، بشدت دچار حساسیت شده و این حساسیت با قرار گرفتن تشنجات سیاسی در کنار ادعاهای ارضی کشورهای این حوزه ( از استراالیا تا ژاپن ، جمهوری خلق چین و حتی کره شمالی و روسیه و حتی کشورهای به ظاهر کم اهمیت تر ی نظیر ویتنام و.... ) و اختلافات اقتصادی وبعضا" ایدئولوژیک و همچنین رقابتهای شدید نظامی ، این منطقه را تبدیل به یک بشکه باروت کرده که حتی یک جرقه کوچک ، موجب تغییر محاسبات و اعمال قدرت نظامی خواهد شد .

 

یادمان باشد ، حوزه اقیانوس آرام ، به شکل سنتی ، حوزه نفوذ و قدرت ایالات متحده است و در سالهای قبل از جنگ دوم نیروی دریایی سلطنتی ژاپن و از دهه 70 میلادی به این سو ، نیروی دریایی چین ، یک رقیب سرسخت برای این قدرت سنتی حوزه پاسیفیک بشمار می آمدند و می آیند و هرگونه کنش و واکنش بدون منطق ، جرقه ای هست بر انبار باروت شرق آسیا .

 

 

119c05c4c80409e7fbf1a725f8aaccc5eb85bbb5

 

 

us_military.jpg

 

 

w~2.jpg

 

 

این سه داده نما ، به شکل نسبی وضعیت آرایش راهبردی شرق آسیا را نشان می دهد ، این بگذارید در کنار استراتژی بلندمدت ایالات متحده ( در یک بازه زمانی 232 ساله ) در پاسیفیک تا میزان حساسیت ها بهتر درک گردد.

 

در موردژاپنی ها هم معتقدم ، سیاستگزاران این کشور ، هنوز برای تغییر ماهیت استراتژی نظامی خود در تردید هستند ولی در بلند مدت ناچارند ، قابلیتهای تهاجمی را ارتقاء بدهند ، بویژه در حوزه نیروی هوایی و دریایی . البته این افزایش قابلیتها نیازمند وجود فاکتورهای متعدد است که بحث زیادی را می طلبد .

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باسلام

 

البته تحلیل شما کاملا متقن هست ولی  شاید ابهام موضوع در حالت کلی این باشه  که  وضعیت سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی دنیا بعد از جنگ دوم جهانی وبه خصوص بعداز پایان جنگ سرد  به نحوی  دچار تغییرشده که در هیچ بازه زمانی قبل از اون نظیری براش وجود نداشته،  تاسیس سازمانهای  بین المللی  ، به وجود آمدن شرکتهای چندملیتی ،دره سیلیکون و دنیای فناوری و ارتباطات  و رسانه همه باعث تضعیف نقش واحد های سیاسی به نام دولتها در تصمیم گیرهای کلان شدن ،این واحدهای جدید التاسیس ذی نفوذ به نظر وابستگی به کشور ومکان خاصی ندارن وهر جا سوددهی بالاتری وجودداشته باشه در اون مستقر می شن ، زمانی بریتانیا مرکز قدرت نظامی واقتصادی دنیا  بود ولی به دلیل سود وبازدهی بیشتر مرکز سرمایه به ایالات متحده منتقل شد محتمل هست  اگر دولت این کشور اقدامی در جهت ضرردهی  وناامنی سرمایه داری انجام  بده  این مرکزیت به مکان مستعد دیگری منتقل بشه.اکثرکشورهایی هم که در داده نما آمارشون ذکر شده  مثل فیلیپین ، کره جنوبی ، ژاپن واسترالیا همپیمان  یا وابسته هستن به ایالات متحده  ومطمئنا بدون مجوز این کشور  حق  یا توانایی اقدامی  خاصی رو ندارن .  

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

باسلام

 

البته تحلیل شما کاملا متقن هست ولی  شاید ابهام موضوع در حالت کلی این باشه  که  وضعیت سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی دنیا بعد از جنگ دوم جهانی وبه خصوص بعداز پایان جنگ سرد  به نحوی  دچار تغییرشده که در هیچ بازه زمانی قبل از اون نظیری براش وجود نداشته،  تاسیس سازمانهای  بین المللی  ، به وجود آمدن شرکتهای چندملیتی ،دره سیلیکون و دنیای فناوری و ارتباطات  و رسانه همه باعث تضعیف نقش واحد های سیاسی به نام دولتها در تصمیم گیرهای کلان شدن ،این واحدهای جدید التاسیس ذی نفوذ به نظر وابستگی به کشور ومکان خاصی ندارن وهر جا سوددهی بالاتری وجودداشته باشه در اون مستقر می شن ، زمانی بریتانیا مرکز قدرت نظامی واقتصادی دنیا  بود ولی به دلیل سود وبازدهی بیشتر مرکز سرمایه به ایالات متحده منتقل شد محتمل هست  اگر دولت این کشور اقدامی در جهت ضرردهی  وناامنی سرمایه داری انجام  بده  این مرکزیت به مکان مستعد دیگری منتقل بشه.اکثرکشورهایی هم که در داده نما آمارشون ذکر شده  مثل فیلیپین ، کره جنوبی ، ژاپن واسترالیا همپیمان  یا وابسته هستن به ایالات متحده  ومطمئنا بدون مجوز این کشور  حق  یا توانایی اقدامی  خاصی رو ندارن .  

 

 

 

با سلام

 

در یک نظر  ، همین شکلی هست که فرمودید و شکی در آن نیست ، اما اگر مبنای ما نظریات ژئوپلیتیکی باشد ، شرایط یک مقدار متفاوت خواهد بود .

 

در سالهای پس از جنگ سرد ، نظریه ای تحت عنوان نظریه 1+4 مطرح شد که در آن ایالات متحده بعنوان قطب نظامی و اقتصادی در یک کفه ترازو و چهار کشور ژاپن ، بریتانیا ، فرانسه و آلمان بعنوان کفه دیگر مطرح شدند . بنیاد اصلی نظریه فوق ، این هست که این 5 کشور هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی علیه هم وارد جنگ نمی شوند ( بطور مشخص نامی از روسیه و چین برده نشده ) و در هر جای کره زمین ، منافعی وجود داشته باشد ، ( با توجه به سابقه نفوذ این 5 کشور در ادوار گذشته )  این 5 کشور هستند که تعیین کننده بشمار می روند .

 

بقیه کشورها ( حالا در اینجا نظیر استرالیا و کشورهای حاشیه اقیانوس آرام نظیر فیلیپین ، ویتنام و.... ) بلحاظ کد ژئوپلیتیکی که دارا هستند ، تاثیر گذاری ناچیزی در ساختار ایجاد شده خواهند داشت و بیشتر بعنوان بازیگران فرعی محسوب می شوند .

 

غرض این نوشتار ، آن بود که اگر چه شبکه اقتصادی ایجاد شده ، مانع مهمی در خصوص احتمال بروز درگیری نظامی بشمار می رود ، اما در زمان بروز حوادث غیر قابل پیش بینی ( بعنوان مثال وقوع درگیری نظامی بین دو کره ) یا جنگ بر سر تصاحب جزایر موجود در دریای چین جنوبی یا دریای  ژاپن و.... ، طرفهای ذینفع در منطقه ، بی طرف نخواهند ماند و له یا علیه یک سمت ماجرا ، وارد صحنه خواهند شد .

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باسلام

 

با مقداری تاخیر می خواستم نکته ای رو عرض کنم ، به نظر ژئو کالچر  ونظریه ای مثل برخورد تمدنهای هانتینگتون بهتر  از  دیدگاه ژئو پلیتیکی  می تونه شرایط و مسائل  حوزه اقیانوس آرام و شرق دور رو تبیین وتفسیر کنه چون به مقدار زیادی با وضعیت کنونی این منطقه همپوشانی داره و احتمال درگیری نظامی  بالا هست در منطقه  طبق این نظریه ، مشابه با وضعیت   امروز خاورمیانه  . البته این ممکنه   به دلیل  تاثیرپذیری سیاست خارجی ایالات متحده از تفکرات واضع این نظریه باشه که به عنوان نقشه راه دولت آمریکا بکار گرفته  شده یا جنگ محور بودن خود نظریه .

 

Huntington_Clash_of_Civilizations_chart_

ویرایش شده در توسط sadra91
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط kingraptor
      کارایی: جنگنده سبک کشور سازنده: چین (در سال 94 پاکستان نیز به این پروژه پیوست و همکاری هایی نیز از سوی شرکت میکویان صورت گرفت) سازنده: گروه صنعتی هواپیمایی چنگدو صندوق پستی 800 چنگدو – سیچوان 610092 تلفن: 1033-740/28-0086 فاکس: 4984-740/28-0086 نشانی اینترنتی: www.cac.com.cn خدمه: یک نفر خدمه مجهز به صندلی پرتاب شونده (در نمونه تولید شده برای پاکستان از صندلی MK10 استفاده شده است.) تجهیزات: این جنگنده دارای یک جایگاه حمل سلاح در زیر بدنه و چهار جایگاه در زیر بالها و دو جایگاه در نوک بال ها (مجموعا هفت جایگاه) می باشد که می تواند انواع مختلفی از توپ ها و موشک های هوا به هوای (SD-10, AIM-9P, PL-6 و PL-9) و بمب های هدایت شونده لیزری را حمل کند. رادار این جنگنده بنا به درخواست مشتری می تواند از نوع Grifo S-7 ساخت ایتالیا یا Kopyo ساخت روسیه باشد، که در صورت استفاده از رادار Kopyo امکان حمل موشک های R-27 و R-73 روسی نیز وجود خواهد داشت. بنا به درخواست مشتری یک لوله سوختگیری نیز با تغییرات اندکی در سازه هواپیما به تجهیزات این جنگنده کوچک افزوده خواهد شد. پیشران: یک دستگاه موتور کلیموف RD-93 با سیستم پس سوز (نوع ضعیف تری از موتور RD-33 جنگنده میگ-29) ابعاد: طول: 13 متر و 96 سانتی متر ارتفاع: 5 متر و 10 سانتی متر فاصله دو سر بالها: 9 متر وزن: وزن خالی: 6350 کیلوگرم حد اکثر وزن تسلیحات: 3800 کیلوگرم حد اکثر وزن برخواست: حدودا 12700 کیلوگرم مشخصات: حد اکثر سرعت: 1.6 ماخ مسافت مورد نیاز برای برخواست: 500 متر مسافت مورد نیاز برای نشست: 700 متر سقف پرواز: 16500 متر شعاع عملیاتی: 1200 کیلومتر بعنوان جنگنده و 700 کیلومتر برای حمله به اهداف زمینی رنج پروازی: 1600 کیلومتر با سوخت داخلی و 2220 کیلومتر با مخازن اضافه محدودیت جی: بیشتر از 8 جی کشورهای کاربر: چین (صد ها فروند) - پاکستان (150 فروند) - گفته می شود ایران نیز علاقه مند است تا با خرید حدود 40 تا 50 فروند از این جنگنده، آنها را جایگزین جنگنده های قدیمی F-7 خود نماید. قیمت: 15 تا 20 میلیون دلار (بسته به انتخاب های مشتری نظیر نوع رادارا، قابلیت سوختگیری هوا به هوا و... متغیر است) برای هر فروند (اعلام شده در اواسط 2003) هزینه اجرای پروژه بیش از 150 میلیون دلار بود که پاکستان 75 میلیون دلار آن را پرداخت کرده قراردادهایی به مبلغ 450 میلیون دلار برای خرید آن دارد (بدین گونه تا 50 الی 60 درصد در پروژه سهیم شده است.) ملاحظات: جنگنده FC-1 یا Fighter China که با نام Super-7 نیز شناخته می شود جنگنده ای ارزان قیمت است که برای کشور های کم درآمد تولید شده است. تجهیزات قابل استفاده توسط این جنگنده هنوز هم تا حدودی نامشخص مانده است، نمونه آزمایشی این پروژه در پاکستان به نام JF-17 و با کد Thunder شناخته می شود، لازم به ذکر است که این جنگنده از یک سیستم پرواز با سیم و دیگر سیستم های دیجیتالی بهره می برد. تاریخچه: این برنامه در فوریه 1992 شروع شد و پس از پایان همکاری های میان آمریکا و چین در این برنامه و خروج ایالات متحده از این طرح، پاکستان در سال 1994 به این طرح ملحق شد، لازم به ذکر است شرکت میکویان نیز در مراحل طراحی جنگنده همکاری داشت. اولین بار در نمایش هوایی پاریس یک مدل از این جنگنده به نمایش گذاشته شد، در نهایت اولین نمونه آزمایشی این جنگنده اولین پرواز خود را در 1997 انجام داد، بدلیل تردید پاکستان در ادامه همکاری در این طرح در سال 1997 این طرح متوقف شد، اما در ژوئن 1999 در سفر نواز شریف (نخست وزیر وقت پاکستان) به پکن بر اساس توافقات قانونی این پروژه از سر گرفته شد، در سال 2001 اولین نمونه آزمایشی از این جنگنده با اندازه های واقعی (گویا پرواز سال 1997 با یک نمونه کوچک انجام شده است :مترجم) اولین پرواز خود را انجام داد. در 31 می 2003 اولین FC-1 عملیاتی تولید شد و پرواز آزمایشی خود را در 24 یا 25 آگوست انجام داد، در این پرواز بعد از تاخیر طولانی این جنگنده از زمین برخواست و 15 تا 20 دقیقه به پرواز ادامه داد. در سوم سپتامبر نیز اولین پرواز رسمی این جنگنده انجام شد، این پرواز در فرودگاه ونجیانگ انجام شد و در این مراسم فرمانده وقت نیروی هوایی مارشال کلیم سادات نیز حضور داست، تولید این جنگنده از سال 2006 شروع شده است. منبع: http://www.flug-revue.rotor.com/frtypen/FRFC-1.htm
    • توسط f117
      این خبر که خیلی وقته شنیده میشه دیگه مثل اینکه قطعی شده و در همین سایت هم در بخش خبرها اومده
      منم یه مشخصاتی ازش میزارم تا بچه ها نظرشون روبدن.

      J-10 یا جیان-10 جنگنده برتری هوایی چینی است که بر پایه طرح لغو شده صنایع هوافضای اسرائیل موسوم به لاوی بوجود آمده است. هدف اصلی از طراحی و ساخت این جنگنده اولا ایجاد جنگنده ای برای برابری با جنگنده های جدید شرقی نظیر میگ-29 و سوخو-27 و غربی نظیر اف-16 و اف-15 و دوما کسب تکنولوژی های نوین در زمینه ساخت هواپیماهای جنگنده بود. پروژه ساخت این جنگنده با کد 8610 در دهه هشتاد توسط موسسه چنگدو شروع شد، در مراحل ساخت این جنگنده علاوه بر اسرائیلی ها روس ها و پاکستانی ها نیز به کمک چینی ها شتافتند، طرح اصلی بدنه جیان-10 بر پایه لاوی اسرائیلی بوجود آمده است.

      موتور توربوفن AL-31FN جنگنده جیان-10

      سیستم راداری هواپیما (موسوم به Type 1473) به احتمال زیاد همان سیستم مورد استفاده در لاوی است که ممکن است در چین در حال ساخت کامل یا مونتاژ باشد، این سیستم تقریبا با رادار F-16C/D برابری کرده و حتی برتر از آن خوانده می شود، این سیستم با موشک حرارت یاب PL-8 که کپی چینی پایتون-3 می باشد و موشک نیمه فعال PL-11 و با موشک هدایت فعال مدرن PL-12 مطابقت داده شده و می تواند در نبرد های هوا به هوا از این تسلیحات استفاده کند، در نبرد های هوا به زمین نیز این جنگنده می تواند به انواع بمب های هدایت شونده و فاقد هدایت و احتمالا برخی موشک های هوا به زمین چینی مجهز شود.
      گفتنی این رادار بردی حدود 100 کیلومتر دارد و توانایی تعقیب 10 هدف بطور همزمان را داشته و می تواند همزمان با دو فروند از آنها درگیر شود. از دیگر تجیزات موجود می توان به سیستم گیرنده اخطار راداری ARW-9101 اشاره کرد.
      در مورد موشک PL-12 لازم به ذکر است که این موشک برپایه موشک زمین به هوای HQ-61 تولید شده و با انجام اصلاحاتی مانورپذیری آن بسیار افزایش یافته، در زمینه هدایت نیز باید گفت طراحی سیستم هدایتی آن توسط شرکت روسی آگات که پیش از این سیستم هدایتی موشک توانمند R-77 را نیز طراحی کرده بود انجام شده، موشک PL-12 گاها (SD-10 (Shen Dian-10 نیز خوانده می شود.

      FPRIVATE "TYPE=PICT;ALT="
      جیان-10 مجهز به PL-8 و PL-11 و PL-12 در کنار Su-30MKK

      علاوه بر تسلیحات مدرن، هدایت جنگنده و بکارگیری سیستم های تسلیحاتی نیز در جیان-10 بسیار ساده است، سیستم پرواز با سیم بکار رفته در جیان-10 بصورت رایانه ای فرامین پروازی صادره از سوی خلبان را کنترل نموده و در صورت وجود اشتباهی در این فرامین (مانند فرامینی که با وارد آوردن فشار به خلبان موجب بیهوشی و یا در مواردی مرگ خلبان شده و یا فرامینی که به از دست رفتن کنترل هواپیما می انجامد) آنها را اصلاح می نماید، بعلاوه سیستم های رایانه ای کنترل تسلیحات موجود در جیان-10 این امکان را برای خلبان فراهم می کنند که در حین نبرد کمتر در میان کلید های مختلف سردرگم شده و بار فکری خود را به تناسب بین هدایت هواپیما و کنترل تسلیحات تقسیم نموده و بدین ترتیب در شرایط مناسب تری از لحاظ فکری به نبرد ادامه دهند.
      علاوه بر سیستم های رایانه ای طراحی آیرودینامیکی جیان-10 نیز بسیار مناسب بوده و در نبرد های نزدیک هوایی ترکیب مانورپذیری و موشک بسیار دقیق PL-8 می تواند این هواپیما را پیروز میدان گرداند. بنا به ادعای وبسایت های چینی این جنگنده توانسته در یک آزمایش سه مرحله ای در تمام مراحل جنگنده J-11/Su-27SK را شکست دهد.


      با تمام این اوصاف جیان-10 دارای مشکلاتی نیز می باشد که اصلی ترین آنها برد 1300 کیلومتری (بدون مخازن اضافی و سوختگیری هوایی) است، کارشناسان چینی علاقه مندند جنگنده ای در اختیار داشته باشد که بتواند بدون نیاز به سوختگیری هوایی عملیات های دوربردتری را انجام دهد که این امر نیازمند ایجاد تغییراتی در جیان-10 است، این احتمال وجود دارد که چینی ها در آینده دست به اصلاح موتور جنگنده به منظور کاهش مصرف سوخت بزنند و یا مخازنی مانند مخازن سوخت تطبیقی اف-16 را بر روی جیان-10 تطبیق دهند
      منبع:www.aerospacetalk.com

      و به نظر خودم يه سو استفاده از وضع ايران و انداختي بيشتر نيست.
    • توسط MR9
      ارزیابی توانایی های ارتش ایالات متحده و ارتش جمهوری خلق چین در حوزه برتری هوایی
       

       
       
      مقدمه :
      در یک تعریف جامع ، ( براساس  جدیدترین تعریف  نیروی هوایی ایالات متحده و نمونه کوچک شده آن در آسیای جنوب غربی ، IAF) سطح کنترل آسمان که بیانگر توانایی های هرواحد سیاسی در بکارگیری قدرت هوایی برای مقابله با تهدیدات نظامی مورد تصور تعریف می شود ، شش سطح کاملاً تخصصی را در بر می گیرد .
       

       
       
      بطور مشخص ، حوزه برتری هوایی به معنای ایجاد و تامین میزانی از توانمندی قدرت هوایی است که اجازه نمی دهد توانمندی های دشمن ، دخالت موثری در دسترسی به اهداف نظامی خودی داشته باشد .
       
      با این تعریف بسیار موجز و خلاصه ، که بایست تببین می گردید ، مبحث اصلی را آغاز می کنیم :
       
       
       

       
       
      ارزیابی مزیت های نسبی 2017-1996
       
      اگر چه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده همچنان در حال سرمایه گذاری برای حفظ برتری  بی سابقه خود در حوزه رزم هوایی است ، با این وصف ، روند رو به توسعه مدرنیزاسیون نیروی هوایی خلق چین و مشکلات ارتش آمریکا برای گسترش حوزه تسلط خود در حوزه ژئواستراتژیک شرق آسیا ، به شکل فزاینده ای برتری نیروی هوایی این کشور توسط چینی ها به  چالش کشیده  تا نتیجه یک  جنگ  احتمالی در روز یا هفته نخست مشخص گردد .
       
       
      در طول دو دهه گذشته ، ارتش آزادی بخش خلق چین ، ( PLA) بتدریج  سازمان رزم خود را از یک نیروی بزرگ اما منسوخ  به یک سازمان مسلح مدرن در چهار حوزه هوایی ، دریایی ، زمینی و سایبر تبدیل نموده است . به همین دلیل مجموعه  Project AIR FORCE از اندیشکده RAND  طی یک مقاله پژوهشی ، ارزیابی  جالبی در خصوص روند توسعه قابلیتهای نسبی ایالات متحده و چین در حوزه های عملیاتی متفاوت  و در فواصل مختلف از سرزمین اصلی چین میان سالهای 1996 تا 2017 به انجام رسانده است .
       
      برایند این گزارش نشان می دهد که اگر چه چین همچنان در حوزه های حیاتی رزم هوایی در دو بعد سخت افزار و نرم افزار و مهارتهای رزمی با ارتش آمریکا فاصله قابل توجهی دارد ، اما در همین حوزه ها در چند سال اخیر پیشرفتهای غیر قابل تصوری را به ثبت رسانده  است .
       
       

       
       
       
      علاوه براین ، گزارش فوق الذکر نشان می دهد که چینی ها نیازو قصدی  برای به  چالش کشیدن توانایی های ارتش آمریکا   در نزدیکی سواحل سرزمین اصلی چین ندارند و به شکل روشنی ، هدف نویسندگان این مقاله ، جستجوی جلوگیری از بروز یک فاجعه نظامی است ، چرا که در   صورت بروز هر حادثه ای هر دو کشور متضرر خواهند شد .
       
      در عوض ، این ارزیابی که با استفاده از منابع باز و غیر محرمانه صورت پذیرفته است ، روند توسعه توانایی های دفاعی و فرآیند  ایجاد بازدارندگی  ارتش آمریکا را بررسی نموده و یک پایه و بنیان اساسی برای تجزیه و تحلیل وقایع در آینده ایجاد می نماید .
       
       
      تمرکز بر روی مفهوم " برتری هوایی "
       
      به شکل خلاصه ارتش چین براساس تجزیه و تحلیل " توانایی های ارتش ایالات متحده در حوزه ایجاد و برقراری مفهوم برتری  هوایی " در شرق آسیا ، در حال برنامه ریزی جهت رسیدن به برابری نظامی با این کشور است .
       
      به شکل تاریخی ، نیروی هوایی ارتش خلق چین ، تهدید چندانی برای همسایگانش بشمار نمی رفت با این وصف در دو دهه گذشته ، این نیرو از یک یگان مسلح به فناوری های منسوخ دهه 50 و 60 ، بسرعت تبدیل به یک نیروی  هوایی مدرن شده است ، چنانکه  نیروی هوایی این کشور نخستین دسته 24 فروندی از جنگنده های نسل چهارم خود را به سال 1996 وارد سازمان رزم خود نمود ، در حالی که اکنون بیشتر از 700 فروند از این جنگنده ها را در اسکادران های رزمی خود مورد استفاده عملیاتی قرار می دهد . با این حال ، ایالات متحده ، بسرعت جنگنده نسل پنجم خود را به موجودی نیروی  هوایی اضافه نموده   و این بدان معنی است که ناوگان نیروی هوایی این کشور ، همچنان بزرگتر و پیشرفته از نیروی هوایی چین باقی خواهد ماند .
       
       
       

       
       
      با این وصف ، عوامل جغرافیایی ، بعنوان یک عامل متعادل کننده در برابر مزیت کمی و کیفی نیروی هوایی ایالات متحده همچون سد محکمی قرار دارد و به شکل طبیعی ، نیروی هوایی ارتش خلق چین از این مزیت قابل توجه در یک بحران احتمالی در جنوب شرقی وشرق آسیا بهره برداری خواهد نمود .
       
      بدین معنی که نیروی هوایی چین بدلیل وضعیت ژئو استراتژیک منطقه ، می تواند از پایگاه های هوایی بیشتری استفاده نموده و طبیعتاً از پرنده های رزمی بیشتری برای ایجاد برتری هوایی بهره ببرد . علاوه براین ، بدلیل پراکندگی این پایگاه ها ، حمله و انهدام زیرساختهای بشدت حفاظت شده نیروی هوایی چین برای پیکان تهاجمی ارتش آمریکا سخت تر بوده و در نهایت ، ریسک حمله پایگاه های هوایی چینی ها در داخل سرزمین اصلی چین ، موجب  عکس العمل غیر قابل انتظار مقامات ارشد پکن و استفاده از پتانسیل موشکی برای پشتیبانی از عملیات هوایی خواهد شد .
       
      حال سئوال این است که روند تکامل مفهوم برتری هوایی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و نیروی  هوایی خلق چین ، تحت تاثیر چه عواملی ( شرایط محیطی ) قرار گرفته است ؟؟
       
       
       

       
      برای پاسخ بدین سئوال ، پژوهشگران ، چهار پیش بینی را در قالب دو سناریو در یک بازه زمانی زمانی 22 ساله (2017-1996) در فواصل مختلفی از سرزمین اصلی چین مورد بررسی قرار دادند.
       
       
      1-   حمله ارتش چین به جزیره تایوان
       
      2-   جنگ بر سر تسلط بر مجمع الجزایر اسپراتلی
       
       
      برای نیل به هر کدام از این دو سناریو ، سازمان رزم نیروی هوایی ارتش ایالات متحده محاسبه گردید ( 72 وینگ هوایی )  . نخستین هدف بیشتر بر حفظ حضور مستمر نیروی  هوایی در آسمان منطقه واحدهای مدافع (تایوان) است که به نظر می رسد توان رزمی فوق الذکر برای به عقب راندن و از کار انداختن نوک پیکان تهاجمی نیروی  هوایی چین کافی باشد . دومین انتخاب ایالات متحده برای دستیابی به برتری هوایی ،انهدام تعداد مشخصی از جنگنده های رزمی نیروی هوایی چین به منظور متقاعد نمودن فرماندهان ارشد ارتش چین به ترک مخاصمه بوده  که طبق برآوردها ، این رقم به 50 درصد توان رزمی نیروی متخاصم می رسد که در شبیه سازی ها ، روی آن تمرکز شده است . در خصوص سناریوی دوم ، محققان معتقدند که ایالات متحده برای دسترسی به اهداف مورد نظر خود می بایست بدون تاخیر ، در یک بازه زمانی 7 روزه و 21 روزه ، برتری هوایی را برفراز میدان نبرد ایجاد نماید .
       

       
       
      داده های ورودی این شبیه سازی شامل پارامترهایی نظیر گونه های مختلف پرنده های رزمی در دسترس ، تعداد کل پرنده های رزمی در دسترس ، نوع و تعداد پرنده های رزمی درگیر ، ماهیت اثر بخشی موشکهای هوا به هوای مورد استفاده در  رزم هوایی ، تعداد و گونه های مورد استفاده ، موقعیت استقرار پایگاه های هوایی ، تعداد خدمه با مهارت بالای در دسترس  ، زمان پرواز از مبداء بسمت منطقه درگیری بود .
       
      البته این محققان تعدادی از داده های کمی مورد نیاز را پس از بررسی روند آموزش خدمه هوایی در نیروی  هوایی ارتش ایالات متحده در این معادله قرار دادند . نتایج بدست آمده  ، عمدتاً مزیت چندانی برای پیش بینی دقیق نتایج  یک درگیری تمام عیار هوایی در این منطقه در بر نداشت ، در عوض ، این داده ها یک  تصویر کامل را از وضعیت در حال تحول دو نیروی هوایی در اختیار پژوهشگران قرار داد و اثبات نمود که برای در اختیار داشتن یک برآورد  درست از توان رزمی دشمن ، بویژه جهت و سرعت تغییر توانایی ها ، شبیه سازی های خاصی می بایست هر ساله انجام پذیرد . 
       
      ادامه دارد ............... 
       
      پی نوشت :
       
      1- منابع درانتهای تاپیک معرفی خواهند شد .
       
      2- تاپیک مرتبط با این موضوع پایان خواب بلند اژدهای سرخ 
       
       
       
       
       
      این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
      :rose: مترجم( با اندکی تلخیص)  : MR9      :rose:
    • توسط MR9
      ارتش کره شمالی ، به مناسبت سالگرد بقدرت رسیدن حزب حاکم کمونیست ، رژه سالانه خود را در اکتبر2020 برگزار نمود . در جریان این مراسم که با سخنرانی پر از اشک و آه کیم جونگ اون همراه شد ، وی چالشهای پیونگ یانگ برای مقابله با ویروس کووید-19 و سازمان تحریم ها را مطرح و از اعضای نیروهای مسلح برای تلاشهایشان تشکر نمود .
       

       
      با این حال ، رژه فوق بلحاظ تاریخی ، در سطح بین المللی ، هیجان بسیار زیادی را تولید نمود و کشورهای شرق  آسیا ، با اشتیاق همراه نگرانی ، شاهد به نمایش درآمدن سیستم های جدید تسلیحاتی کره شمالی  بود . درواقع امر ، بر خلاف سالهای قبل ، رژه اکتبر 2020 شاهدی بر توانایی پیونگ یانگ در ایجاد چالشهای جدید برای امنیت و بازدارندگی هسته ای ایالات متحده و متحدانش محسوب میشد .
      در نمایش نظامی امسال کره شمالی ، آنچه که در کانون اصلی توجهات دنیا قرار گرفت ، نمونه های برگرفته از تانک اصلی میدان نبرد آرماتا ، سامانه تسلیحاتی متحرک ام-1128 ایالات متحده ، خودروهای زرهی سبک کوماتسو ژاپنی و درنهایت سامانه دفاع هوایی تور روسی بود . علاوه براین،ارتش این کشور ، یک خودروی مسلح به موشکهای ضد زره هدایت شونده را که ازابتدای معرفی درسال 2018 ، دیده نشده بود و همچنین یک موشک کروز جدید ضد کشتی را در معرض دید جهانیان قرار داد . در حوزه موشکهای بالستیک ، پیونگ یانگ موشک بالستیک قاره پیمای هواسانگ-15 (بعنوان دوربردترین موشک موجود در زرادخانه نظامی این کشور ) را بهمراه سامانه غول پیکر KN-25 (سامانه ای جدید که ترکیبی از راکت اندازهای چندگانه و موشکهای بالستیک کوتاهبرد بشمار می رفت )  را رونمایی نمود که گرچه در بدو امر ، به نظر می رسید که در شاسی مورد استفاده با مشکلاتی روبرو است .
       

       
      با این وصف ، قابل توجه ترین  سامانه رزمی که در این رژه رونمایی گردید ، ظاهر شدن موشک بالستیک  سوخت جامد قابل پرتاب از زیردریایی (SLBM) با شناسه  پوگوگ سونگ-4  (Pukguksong-4)  بود که  با توجه به مشخصات اعلام شده برای آن ، امکان حمله  به کره جنوبی وتمامی سرزمین ژاپن را با مسلح شدن به کلاهک هسته ای را خواهد داشت . ارزیابی های اولیه موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک نشان میدهد که طول پوگوگ سونگ-4   از مدل قبلی (پوگوگ سونگ-3) کوتاه تر ولی قطر آن بزرگتر ( احتمالا 2.5 متر ) است که آن را در کنار موشکهای مشابه روسی ( بولاوا ) ، چینی ( جی ال-2 ) و آمریکایی ( ترایدنت -2 )  قرار می دهد .
       

       
      نشانه های بصری حاکی از آن است  این موشک جدید به یک پیشرانه سوخت جامد جدیدتر مجهز شده ، در حالی که شنیده ها نیز براین مساله تاکید می کند که کره شمالی با تبدیل موشکهای قدیمی تر ( تولید شده در سال 2017 )  امکان ساخت و عملیاتی نمودن یک  موشک سبکتر که با افزایش برد و محموله را همراه میشود را بدست آورده است .
      برخی منابع ، براین اعتقادند که پوگوگ سونگ-4  عمدتا برای تجهیز ناوگان زیرسطحی های ارتقاء یافته کلاس رومئو نیروی دریایی این کشور به 2 تا 3 فروند از این  موشکها   در نظر گرفته شده است ، اما نکته جالب دراین زمینه ، اسکورت حاملهای این موشک توسط پرسنل نیروی زمینی ( و نه نیروی دریایی )  است که می تواند این احتمال را پدید آورد  که موشک جدید می بایست از مشتقات  نسخه پوگوگ سونگ-3 باشد ، همانطور که  موشک پوگوگ سونگ-2 نیز ، نسخه زمین پایه پوگوگ سونگ-1 ( بعنوان موشک بالستیک  دریاپایه )  بشمارمی رفت .
       

       
      در حوزه توان حمل مواد انفجاری ، شکل کلاهک پوگوگ سونگ-4  نشان میدهد که قابلیت حمل 3 کلاهک را خواهد  داشت که در پوشش یک حامل چندگانه با قابلیت ورود مجدد به جو ، به مانند نمونه های روسی ، بریتانیایی ، آمریکایی و فرانسوی در سالهای دهه 50 و 60 میلادی قرار گرفته است . با توجه به پیشرفتهای ذکر شده ، آنچه که بسیار محتمل است ، برد پوگوگ سونگ-4  بیشتر از سلف خود خواهد بود ،اما به تقریب ، قابلیت رسیدن به پایگاه های ارتش ایالات متحده در گوام را در اختیار ندارد .
       

       
      اما نگرانی عمده سازمان های اطلاعاتی غربی براین مساله متمرکز شده است که  ارتش کره شمالی ، پوگوگ سونگ-4   را بصورت یک موشک بالستیک با لانچر متحرک جاده ای که قابلیت استتار در سایتهای مخفی را داشته باشد ، توسعه داده و به دلیل اینکه در مقایسه با سایر سیستم های بالستیک کره ای ، کوچکتر است ، قابلیت آماده سازی سریع و بطور طبیعی اجرای حملات غیر متعارف تنها در بازه چند دقیقه را بدست آورد.
       

       
      سرانجام ، بمب خبری رژه اکتبر 2020 کره شمالی ، همانطور که انتظار می رفت ، رونمایی از موشک بالستیک جدید با سوخت مایع که احتمالا هواسانگ-16 ( KN-27) بود که در این زمینه ، بخش عمده ای از کارشناسان بر این باورند که این موشک جدید با طولی  برابر 25 تا 26 متر ، به بزرگترین موشک سوخت مایع متحرک جاده ای در جهان  ( گرچه  موشک سوخت مایع سارمات روسی که هم اکنون در دست توسعه است ، بزرگتر به نظر می رسد )  تبدیل شده است .
       
       
       
      قطر این موشک جدید بین 2.5 تا 2.9 متر است که  مرحله اول آن با موتور سوخت مایع ، متشکل از یک خوشه شامل چهار پیشرانه RD-250 با رانشی 2 برابر موشک هواسانگ -15 شناسایی شده است . با این وصف ، ماهیت مرحله دوم این موشک همچنان در پرده ای از ابهام قرار دارد .
      علیرغم  غافلگیری رسانه های غربی ، کارشناسان براین باورند که این موشک ، یک حامل / پرتابر متحرک جاده ای است که بلحاظ ابعاد غول پیکر خود ، صرفا در موقعیتهای خاصی می بایست مستقر شده  و بدلیل برخوداری از پیشرانه سوخت مایع  دربرابر حملات مقابل، آسیب پذیر خواهد بود .
        
       
      با این حال ، اندازه و ابعاد خودروی حامل و پرتابگر نشان میدهد که هم اکنون کره شمالی پتانسیل طراحی و تولید چنین سخت افزاری را بصورت بومی در اختیار داشته و این بدان معناست که تاثیر بازدارندگی آن قابل توجه خواهد بود .
      در مقام مقایسه ، وزن پرتاب موشک جدید کره ای چیزی در حدود 100000 تا 150000 کیلوگرم است که بصورت قابل توجهی ، از وزن موشک سوخت جامد قاره پیمای چینی DF-41 با وزن پرتاب 80000 کیلوگرم و موشک سوخت جامد  ریلی اس اس -24 با وزن پرتاب 104500 کیلوگرم بیشتر به نظر می رسد . با توجه به این مشخصات ، این موشک قابلیت حمل محموله ای به وزن 2000 تا 3500 کیلوگرم شامل 3 تا 4 کلاهک  را به هرنقطه ای از خاک اصلی ایالات متحده  دارد ، در حالی که دریک آرایش رزمی متفاوت ، می تواند یک کلاهک را به مانند موشکهای بالستیک قاره پیمای روسی اس اس -18 علیه یک هدف خاص نیز حمل کند .
       
       

       
       
      دی اف- 41
       
      بدین ترتیب ، اندازه و قدرت حمل این موشک به اندازه ای است که می تواند برای تخریب گسترده شهرهای آمریکای شمالی و همچنین مراکز راهبردی نظامی این کشور مورد استفاده قرار گیرد . مضاف براینکه  به گفته ناظران نظامی ، ساخت این موشک احتمالا می بایست بطور خاص برای غلبه بر سامانه دفاع موشکی ایالات متحده که هم اکنون می تواند به ازای هر کلاهک ، 4 موشک رهگیر شلیک کند ، باشد. با این حال ، برآوردها نشان میدهد که ارتش آمریکا ، برای افزایش دقت اصابت به کلاهکهای مهاجم ، با هزینه ای در حدود 1 میلیارد دلار ، به 12 تا 16 شلیک نیاز دارد . بنابراین ، حتی یک نیروی کوچک از موشکهای جدید کره ای با محموله های سنگین فعلی ، می تواند همچنان تهدید آمیز به نظر برسد ،بدین معنی که بی دفاع ماندن برخی شهرهای آمریکایی شمالی ، به چالشی برای مدافعان تبدیل گردد .
       

       
      در مجموع ، اطلاعات موجود نشان میدهد که کره شمالی در حال توسعه یک استراتژی بازدارند ه هسته ای به مانند سایر قدرتهای هسته ای کلاسیک است  که شامل طیف متنوعی از سامانه های رزمی استراتژیک است . علاوه براین ، جمهوری خواهان در ایالات متحده از این مساله نگرانند که آزمایش موشک پوگوگ سونگ-4 ، قبل از انتخابات ریاست جمهوری میتواند تاثیر قابل توجهی را بر نتیجه آن برجای گذارد . با توجه به این مساله ، هر دو سامانه راهبردی ارتش کره شمالی ، یک چالش قابل توجه برای منافع امنیتی ایالات متحده است و احتمالا موجبات ظهور رویکردهای جدید در حوزه هایی نظیر بازدارندگی هسته ای ، ساختار نیرویی ، دکترین های نظامی و کمیت نیروی موشکی این کشور خواهد شد .
       

      پی نوشت :
      1-بن پایه
      2- بن پایه
      3-بن پایه
      4- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به  ذکر دقیق  منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری )  بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 
       
      برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران  ( MILITARY.IR) 
       
                           مترجم : MR9
       
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.