امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

سلام.

اولا باید بگم که من این خبر رو قبلا گذاشته بودم در تایپیک : " اخبار اعزام کشتی ایرانی امداد غزه " . که متاسفانه یکی دیگه باز کردید.

به هر حال چند تا نکته رو میگم:

1- فردی که این خبر رو داده، نماینده ی ولی فقیه است در نیرو. به این معنا که تنها موضوع اعلام آمادگی بوده و این گزینه ی جنگ روانی رو محتمل تر میکنه.

2- امکان ارسال ناوگان نظامی کمتر از 20% هست. چرا که سپاه اگر بره امکان درگیری فوق العاده زیاده و این رو هم سپاه میدونه و طبیعتا الان چنین کاری رو نمیکنن.

3- این اقدام تنها با دستور فرمانده کل قوا امکان پذیره. پس مطمئن باشید فعلا اتفاقی نمی افته.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]شیرازی با بیان اینکه سپاه پاسداران گوش به فرمان فرمانده کل قواست، گفت: [size=24]اگر رهبر معظم انقلاب در این زمینه دستوری صادر فرمایند [/size] نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با همه توان وامکانات خود برای برقراری امنیت کاروانهای اعزامی به غزه اقدام عملی خواهد کرد.
[/quote]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]فضاسازی جدید غرب علیه آمادگی سپاه[/b]

رسانه‌هاي خارجي تلاش كردند بدون درنظرگيري حمله ارتش رژيم صهيونيستي به ناوگان آزادي، اين اعزام نيرو براي حفاظت از نيروهاي كمك رسان به غزه توسط سپاه پاسداران را نوعي اعلان جنگ از جانب ايران به اسرائيل قلمداد كنند.

به گزارش الف، نماينده ولي فقيه در نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از آمادگي اين نيرو براي اسكورت نظامي كاروانهاي كمك رسان به غزه خبر داده است.

حجت‌الاسلام علی شیرازی با اعلام اين خبر عنوان كرده است كه باید دشمنان را در برابر یک حرکت خودجوش جهانی قرار دهیم و آنان را در رسیدن به اهداف شومشان ناکام بگذاریم.

اين مقام بلندپايه در نيروي دريايي سپاه، برقراري اسكورت نظامي براي كاروانهاي كمك رسان به غزه را منوط به دريافت دستور از مقام معظم رهبري عنوان كرده و مي افزايد: نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همه توان وامکانات خود برای برقراری امنیت کاروانهای اعزامی به غزه اقدام عملی خواهد کرد.

اين خبر در حالي منتشر مي‌شود كه پيش از اين نيز نيروي دريايي ارتش با اوج گيري راهزني‌هاي دريايي در خليج عدن، اقدام به اعزام ناوچه‌هاي جنگي براي محافظت از كشتي‌هاي عبوري تجاري و نفتكش در اين خليج كرده و توانسته بود تجربه‌اي موفق در زمينه حضور در آبهاي بين المللي براي نيروهاي نظامي كشورمان به دست بياورد اما با توجه به مناقشات ايران و رژيم صهيونيستي انتشار اخبار اعزام نيروهاي سپاه پاسدارن به نزديكي سواحل سرزمين‌هاي اشغالي در رسانه‌ها، رنگي ديگر به خود گرفته است.

رسانه‌هاي خارجي تلاش كردند بدون درنظرگيري حمله ارتش رژيم صهيونيستي به ناوگان آزادي، اين اعزام نيرو براي حفاظت از نيروهاي كمك رسان به غزه توسط سپاه پاسداران را نوعي اعلان جنگ از جانب ايران به اسرائيل قلمداد كنند.

در همين زمينه بي بي سي با انتشار اين خبر به حمايت ايران از گروه حماس اشاره كرده و مي نويسد: بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل روز پنجشنبه از حمله کماندوهای اسرائیلی دفاع کرد و گفت تل آویو اجازه نمی دهد غزه "بندر ایران در مدیترانه" شود.

اين جنگ رسانه‌اي بر عليه سپاه در حالي شدت گرفته است كه عبدالرئوف اديب زاده مدير امور بين الملل جمعيت هلال احمر كشورمان از اعزام يك كشتي بيمارستاني شامل تمامي امکانات و تجهيزات پزشكي تا پايان هفته جاري به سواحل غزه خبر داد كه احتمال اسكورت اين كشتي توسط نيروي دريايي سپاه براي دفع تجاوزات احتمالي بعيد به نظر نمي رسد.

http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=102887

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]شیرازی با بیان اینکه سپاه پاسداران گوش به فرمان فرمانده کل قواست، گفت: [size=24]اگر رهبر معظم انقلاب در این زمینه دستوری صادر فرمایند [/size] نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با همه توان وامکانات خود برای برقراری امنیت کاروانهای اعزامی به غزه اقدام عملی خواهد کرد.
[/quote][/quote]


icon_idea icon_question icon_razz


[quote]1- این کار یک جنگ تبلیغاتی و به منظور تحت تأثیر قرار دادن تصمیمات اسراییلی ها هست.[/quote]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر هم می خواد جنگ بشه بعضی ها از همین الان گریه نکنن بالاخره باید یه روزی بجنگیم ممکنه همین الان اونا به ما حمله کنن فرقی نمی کنه باید اماده جنگ باشیم و زمان جنگ هم باید به قول مولا علی دودان رو بر دندان فشرد و چشم رو به صف های اخر دشمن دوخت و از توکل بر خدا زره ای بر تن ساخت و مغز خود را به خدا سپرد(یعنی اصلا در جنگ جایی تفکر نیست) و با تمام توان انچنان بر سر دشمن باید کوفت که تی استخوانهای پایش خرد شود .
ت.ی جنگ جای دیپلماسی نیست ما دیپلماسی خودمون رو 30 ساله با دنیا دنبال می کنیم و لی اگر جنگ بشه جایی برای دیپلماسی نیست و باید تاوان تمام این ظلم هایی رو که در 30 سال به ما روا داشتن یکمرتبه بدن.

ولی اینم اضافه کنم در صورت جنگ این می تونه نبرد اخر باشه هر چند منوط به امر اقا هست.

به هر حال اگر هم جنگ روانی هست بالاخره ما هم باید یه حرکتی به خودمون بدیم چرا ما باید همیشه مدافع و اونها مهاجم در جنگ روانی باشنم ما هم باید یه تکی به اونها بزنیم.

ولی اینم قابل تفکر هست که نیروی دریایی سپاه در سواحل ایران دارای توانی بالامنازع هست اما در چنین ماموریتهایی دارای شناورهای سنگین چند کاره نیست و یا مجبوره از چندین ناوچه در کارهای مختلف برای این موضوع استفاده کنه مثلا یک ناوچه موشک انداز و یک ناوچه اژدر افکن و یک زیر دریایی و یک ناو لجستیکی و نهایتا ناوچه ای با توانایی دفاع هوایی میانبرد و کوتاه برد راداری برای پوشش این ناوچه ها(در صورت وجود) که با هواپیماهای بی سرنشین پشتیبانی بشن البته باید این رو هم در نظر داشت ما اونجا توانایی استفاده از سواحل لبنان و سوریه رو به صورت بالقوه داریم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify]جانشین فرماندهی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: 60 هزار نفر دانش آموز بسیجی استان‌های جنوبی با فرا گرفتن آموزش‌های لازم در دفاع از آبها و جزایر این نیرو را در مأموریت‌های محوله پشتیبانی می‌كنند.

دریادار پاسدار علیرضا تنگسیری امروز درگفت وگو با خبرنگاران در بندرعباس افزود: این نیروها در رسته‌های تفنگداران دریایی، پدافند هوایی، شناوری، جنگ نوین و غواصی در گروهان‌های 70 نفره به كار گرفته می‌شوند.

به گفته وی، 60هزارنفر نیروی یادشده كه از 13سالگی به احترام شهید فهمیده وارد این نیرو شده‌اند؛ به مناسبت‌های مختلف با لباس‌های نظامی یكدست و نظم خاصی شركت می‌كنند.

جانشین فرماندهی نیروی دریایی سپاه در ادامه گفت: از زمان آغاز اجرای این طرح در چهار استان ساحلی جنوب شامل خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان در مجموع نزدیك به 100 هزارنفر از دانش‌آموزان بالای 13سال بكارگیری شده‌اند.

وی تصریح كرد: نیروهای دانش آموز بكارگیری شده در«طرح رهروان شهید فهمیده» برای استفاده از شناورهای این نیرو آموزش‌های لازم را فرا می‌گیرند.

لينك خبر : http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=7429[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: ملت شریف ایران در آینده نزدیک از پیشرفت‌های جدید در طراحی و ساخت سامانه های مدرن در سپاه مطلع خواهند شد.




به گزارش واحد مرکزی خبر ؛ دریادار علی فدوی با اشاره به اظهارات اخیر وزیر دفاع آمریکا مبنی بر اینکه ایران توازن قدرت در منطقه را برهم زده است تصریح کرد:جمهوری اسلامی ایران در طول 31 سال گذشته تا کنون نه تنها برهم زننده توازن و وحدت منطقه نبوده بلکه به دلیل تلاش برای ایجاد وحدت بین ملت های اسلامی همواره مورد حمله دشمنان قرار گرفته است.

وی کشتار میلیونها انسان بی گناه در منطقه را حاصل تجاوز و اشغال افغانستان و عراق ازجانب امریکاییها و نیز جنایت های آنها در لبنان و فلسطین خواند و افزود: دخالت ها و جنگ افروزی های آمریکایی ها در خاورمیانه تا کنون باعث برهم خوردن توازن، سلب آرامش و متزلزل شدن منافع مشترک ملت های منطقه شده است.

دریادار فدوی کشورهای منطقه بویژه همسایگان ایران در منطقه خلیج فارس را اعضای یک خانواده معرفی کرد و ادامه داد: کشورهای این منطقه به لحاظ مشترکات اسلامی و منافع مشترک فراوانی که دارند اعضای یک خانواده هستند و قدرتمند بودن هریک از این اعضا موجب افزایش قدرت مجموعه این خانواده خواهد شد، بنابراین قدرتمندی ایران باعث ارتقای قدرت منطقه خلیج فارس و ایجاد امنیت پایدار در این شاهراه حیاتی انرژی دنیا می شود.

فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به سفر اخیر ناوگروه سپاه به قطر گفت: این سفر سه روزه شروعی دوباره را برای افزایش و توسعه دامنه دوستی ها و وحدت بین کشورهای مسلمان منطقه، رقم زد و به رغم تلاش های گسترده دشمنان فرامنطقه ای برای القای پروژه ایران هراسی و بویژه سپاه هراسی شاهد حرکتی نو از جانب سپاه جهت افزایش همکاری ها در منطقه بودیم.

دریادار فدوی ادامه داد کشورهای منطقه تمایل زیادی برای انجام رزمایش های مشترک در خلیج فارس دارند.

وی ادامه داد: در آینده نزدیک شاهد افزایش همکاری ها و انجام رزمایش بین کشورهای مشترک المنافع در خلیج فارس خواهیم بود و این امر به دشمنان امنیت و منافع منطقه خواهد فهماند که جایگاهی در این منطقه ندارند.


فرمانده نیروی دریایی سپاه تعامل و همکاری کشورهای همسایه خلیج فارس را عاملی اساسی برای تضمین آینده انرژی دنیا عنوان کرد و گفت: دنیا به یک وابستگی غیر جایگزین در خلیج فارس مبتلا شده و انرژی موجود در این منطقه نقشی موثر در تامین انرژی کشورهایی است که اقتصاد خود را بر پایه نفت و گاز بنا نهاده اند.

وی افزود: اگر کشورهای منطقه تعامل و روندی عادلانه و صحیح را با کشورهای دنیا در جهت تامین انرژی و همچنین برقراری صلح و امنیت پایدار در منطقه برقرار کنند، مسلماً قدرت های فرا منطقه ای که در فکر ادامه سلطه خود بر ذخایر انرژی دنیا هستند توفیقی به دست نخواهند آورد و این همان چیزی است که تامین کننده منافع کشورهای منطقه است.


دریادار فدوی تلاش دشمنان اسلام برای ایران هراسی و بویژه سپاه هراسی را اقدامی ناکام و بی نتیجه خواند و یادآور شد:روابط عینی بین ایران و کشورهای منطقه نمونه بارز شکست پروژه ها و توطئه های مداوم دشمنان اسلام و انقلاب برای تفرقه و دوری مسلمین از هم بود که پیام روشن و اساسی آن برای سلطه طلبان، اقتدار روزافزون نظام مقدس جمهوری اسلامی و برای کشورهای منطقه نیز افزایش قرابت، دوستی و ارتباط دوجانبه است.

وی تصریح کرد:هر روزی که به آینده قدم می گذاریم شاهد افزایش تمایل برادران مسلمان خود در عمان،قطر، بحرین و دیگر کشورهای منطقه برای همکاری و تعامل با سپاه هستیم که این امر ناکامی هرچه بیشتر دشمن را نمایان می سازد.

فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به توان بسیار بالای سپاه در پوشش دفاعی منطقه خلیح فارس گفت: مجموعه ها و سیستم های سطحی، زیر سطحی و بالای سطحی و نیزسامانه های ساحل به دریای سپاه با بردهای بسیار زیاد خلیج فارس،دریای عمان و سطح منطقه را تحت پوشش قرار داده و این امر نشان دهنده قدرت و آمادگی فوق العاده و بالای سپاه در دفاع از هرگونه تعرض و تجاوز است.

وی تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران همواره به دنبال افزایش وحدت بین کشورهای اسلامی منطقه است و در این جهت در تلاش بوده تمامی ظرفیت ها و فرصت ها را فعال و برای تعمیق این وحدت به کار گیرد.

دریادار فدوی تجهیزات و سامانه های بکار رفته در سلسله رزمایش های پیامبراعظم (ص) را تنها بخش کوچکی از توان و قابلیت گسترده دفاعی سپاه عنوان کرد و اظهار داشت: بر اساس آیه شریفه « واعدوا لهم مااستطعتم من قوه» روندی را از زمان دفاع مقدس تا کنون پیش گرفته ایم تا با استطاعت بالا و بهره گیری از توان بومی، دشمنان خود را در هر مرحله بازدارندگی زمین گیر کرده و از هر گونه تجاوز و تعرض به سختی پشیمان کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باید دید چه چیزهایی به مردم عزیزمان معرفی خواهند شد ! :lol:
ما که مثل همیشه منتظریم ولی میدونم آخرش هیچی گیرمون نمیاد ! :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منطقه خلیج فارس به لحاظ تأمین بیش از 60 درصد انرژی جهان و برخورداری از یک موقعیت استراتژیک و حساس به عنوان قلب منطقه ای خاورمیانه، همواره از جایگاهی ویژه برخوردار بوده است.

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، منطقه خلیج فارس به لحاظ تأمین بیش از 60 درصد انرژی جهان و برخورداری از یک موقعیت استراتژیک و حساس به عنوان قلب منطقه ای خاورمیانه، همواره از جایگاهی ویژه برخوردار بوده است، لذا دستیابی و نفوذ در این منطقه به لحاظ آثار ارزشمند منطقه ای و فرا منطقه ای، بخشی از اهداف راهبردی قدرت های استعماری جهان را شکل می دهد.
با شکل گیری انقلاب اسلامی و آغاز یک زلزله سیاسی در کشورهای غربی و آمریکا، این تلاش در طول سه دهه گذشته به طور جدی و در موارد متعدد به طور آشکار و پنهان بروز و ظهور یافت. بگونه ای که حتی تلاش برای تغییر ماهیت ایرانی خلیج فارس، با هدف کم رنگ کردن نقش و اقتدار جمهوری اسلامی در این منطقه و تحریک کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به عنوان بخشی از تلاش های نرم دشمنان، همچنان به طور گسترده ای در عرصه های مختلف ادامه دارد.
حضور موفق سپاه پاسداران در تأمین امنیت این منطقه و کارنامه درخشانی که این نهاد انقلابی در پرتو مجاهدت های خاموش پاسداران در مدت حضور خود در کنار سایر نیروهای مسلح به جای گذاشته، نشان از توانمندی جمهوری اسلامی در برقراری امنیت و آرامش در این گستره حساس و مهم دارد.
در این میان نگاه ویژه و عمیق نسبت به نقش و جایگاه نیروی دریایی به عنوان یک «نیروی راهبردی»، تقسیم وظایف نیروهای مسلح و تفکیک مأموریتی در این منطقه حساس و تأکید مضاعف بر استفاده از فناوری های رشد یافته و بومی از سوی فرمانده معظم کل قوا، از جمله عوامل اصلی این اقتدار محسوب می شود.
تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر بومی سازی امنیت در خلیج فارس و هشدار نسبت به نقش امنیت خلیج فارس در امنیت منطقه، که در دیدار امیر قطر با ایشان نیز در سال جاری مورد توجه قرار گرفت، بخش دیگری از تدابیر رهبر معظم انقلاب در مقوله امنیت در خلیج فارس به شمار می رود.
همراه سازی کشورهای منطقه در حفظ و صیانت از خلیج فارس، جلوگیری از حضور بیگانگان در این منطقه، تضعیف پروژه ایران هراسی و نزدیک کردن کشورهای اسلامی با محوریت امنیت بخشی از آثار این تدبیر عمیق به شمار می رود.
در همین راستا، آمادگی قطر برای انجام رزمایش مشترک با ایران در خلیج فارس و حضور ناو گروه نیروی دریایی سپاه در دوحه، این تدابیر را وارد فاز اجرایی کرد و زمینه این همکاری ها را در ابعاد نظامی و امنیتی رونق بخشید.
این همکاری می تواند سرآغاز حرکتی وحدت بخش در حوزه امنیتی و دفاعی برای سایر مناطق و کشورها باشد که حضور نظامیان آمریکا و کشورهای غربی را به بهانه برقراری امنیت در منطقه کاهش دهد، لذا تمایل به برگزاری رزمایش های مشترک نظامی و تبادل تجربیات و آموزه های امنیتی در بلند مدت میان کشورهای اسلامی منطقه، علاوه بر کمک به بومی سازی امنیت در خلیج فارس و جلوگیری از تحمیل هزینه های کلان، نشان از یک دیپلماسی موفق نظامی دارد که فعال سازی، تداوم و تقویت آن به عنوان یک ضرورت، می تواند در جذب کشورهای اسلامی منطقه که دشمنان همواره در صدد وابستگی و نفوذ درآنها می باشند، در راستای تشکیل یک «ناتوی اسلامی» بسیار موثر باشد.

[url=http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=25932]منبع[/url]
[URL=http://uploadtak.com/][img]http://uploadtak.com/images/3o96164dobx3g4hy8emj.jpg[/img][/URL]

[URL=http://uploadtak.com/][img]http://uploadtak.com/images/f2wvwkvws64hcscq9aze.jpg[/img][/URL]
موفق باشید.
:mrgreen: rolling_on_the_floor

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خلیج فارس لانه زنبورهای تندروی دریایی ایران
شناورهای تندرو دکترین عملیاتی ‌مؤثر ایران در سال های پایانی جنگ تا به امروز در عرصه دریا بوده است. این شناورها امروزه به تسلیحات پیشرفته و متنوعی مجهز شده اند.

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، پس از نتایج موفق بدست آمده در عملیات کربلای5 که در آن عراق با همه گونه آمادگی اطلاعاتی، تسلیحاتی و لجستیکی حضور داشته و ایران دو هفته قبل از آن عملیات ناموفق کربلای4 را بدلیل ارسال اطلاعات ماهواره ای به دشمن توسط آمریکا پشت سر گذاشته بود، کشورهای پشتیبان عراق، وارد مرحله جدیدی در حمایت های خود از صدام شده و به رویایی مستقیم با ایران اقدام کردند. بیشترین نقش فعال در این مرحله را آمریکایی ها ایفا کردند بطوری که ایجاد مشکلات در مسیرهای صادرات و واردات دریایی، حمله به کشتی های ایرانی، ورود به آب های سرزمینی ایران، حمله به سکوهای نفتی، انهدام ناوهای جوشن و سبلان و از همه بیشرمانه تر، ساقط کردن یک فروند هواپیمای مسافربری ایرباس با 290 نفر انسان بیگناه از آن جمله اقدامات است.
از سه میلیون سهمیه مصوب ایران، تنها حدود ١٠٠ هزار بشکه تولید مى شد و با اینکه قیمت نفت در دنیا بالاى ٢٠ دلار بود، نفت را با قیمت ٦ دلار از ایران می خریدند و این از لحاظ عملى و روانى تأثیرات نامطلوبی بود.
بعد از عملیات کربلاى٥ حضور آمریکایى ها بسیار متفاوت تر از قبل شد. در اوایل سال ٦٦ ، تعداد ٨٥ ناو و شناور آمریکایى در جنگ با ایران عمل مى کرد در حالیکه تا پیش از این سال حدود 10 فروند بود و در این مقطع حساس مسئولیت به سپاه واگذار شد تا در این منطقه به اقدامات متقابل و دفاع دست بزند و شکل گیرى نیروى دریایى سپاه با حضور آمریکایى ها همزمان شد. در این مقطع شناورهای عراقی بسیار کم دیده می شد اما حضور ناوهای آمریکایی پرتعداد بوده و به حالت رویایی مستقیم به همراه پشتیبانی هوایی تبدیل شده بود.
با توجه به اینکه تجهیزات دریایی ایران پیش از انقلاب همگی غربی بوده و هیچ گونه ارتقاء بومی سامانه ای نداشتند، سطح توانمندی و نقاط ضعف آنها کاملاً برای دشمن شناخته شده بود. بنابراین نیاز بود تا با وسائل متفاوتی و روش بومی با دشمن مقابله می شد.
بدین ترتیب با استفاده از قایق های تندرو، در سال 66 اقدامات متقابل علیه آمریکایی ها آغاز شد. در آن زمان قایق های تندرو که شاید معروفترین آنها قایق های «عاشورا» باشند، تنها به مین های دریایی، پرتابگرهای راکت 12 تایی 107 میلیمتری با حداکثر برد 8.5 کیلومتر و تیربارهای 12.7 میلیمتری مجهز بودند و راکت انداز آر پی چی و یا موشک های دوش پرتاب سطح به هوا نیز در آنها مشاهده می شد. البته در آن دوران برای کاهش خطای شلیک، راکت ها از فاصله نزدیک به سمت کشتی های دشمن شلیک می شدند.
در نمونه هایی از قایق های تندروی آن زمان حتی توپ بدون عقب نشینی 106 نیز نصب شده بود که از کارایی ترکیب آنها با قایق ها در عمل، اطلاع چندانی در دست نیست.

به گزارش مشرق آمریکایی ها در واکنش به این راهبرد جدید، کمی کند و با احتیاط عمل نمودند که به دلیل ناشناخته بودن ماهیت آن بود. با این رویکرد، ایران توان مقابله به مثل را بدست آورده و تا انتهای جنگ تحمیلی هر زمان که دشمن ضربه ای وارد می کرد، توان مقابله به مثل در کمتر از یک ساعت وجود داشت.
از اسفند ماه 65 تا پایان جنگ حدود 100 عملیات مقابله به مثل اجرا شد. در ابتدا به ازای هر 6 کشتی مورد تهاجم ایرانی، یک کشتی دشمن مورد تهاجم قرار می گرفت، در سال 66 این نسبت یک به یک شد و در سال 67 به ازای هر دو کشتی ایرانی به سه کشتی دشمن حمله می شد. در تمام این مدت آمریکایی ها با بیش از 80 کشتی و حدود 500 هواپیمای نظامی در منطقه، موفق به توقف این عملیات های قایق های تندرو نشدند. بدین ترتیب استفاده از قایق های تندرو به عنوان دکترین عملیاتی بسیار کارآمد،‌ مؤثر و کم‌هزینه در نبردهای دریایی مطرح و تثبیت گردید. در واقع قایق‌های تندرو به قدری موفق بودند که شکل گیری نیروی دریایی سپاه بر اساس آنها صورت گرفت و این موفقیت همچنین باعث تحول در دکترین‌ حوزه‌های مختلف شد.
ضربه زدن به ناو یک میلیارد دلاری و بالگردهای پیشرفته و انهدام چندین شناور آمریکا از نتایج این گونه عملیات های دریایی بود.
ایده قایق‌های تندرو به همراه ایمان،‌ اراده و پشتکار رزمندگان برای مقابله با ناوهای غول‌پیکر آمریکا مطرح شد و وجود خود را به آنها تحمیل کرد و باعث شد که خود آمریکایی‌ها اعتراف کنند در مقابل مقاومت رزمندگان ایرانی در دریا شکست خوردند و قایق‌های تندرو فصل جدیدی را در محاسبات دشمن ایجاد کرد.
با توجه به لزوم وجود یک نگاه جامع به حوزه هایی که مجموعه نظامی کشور به آن وارد می شود رویکرد علمی و مهندسی به قایق های تندرو نیز در دستور کار قرار گرفت.
هرچند قایق های تندرو در سایر نقاط دنیا مورد استفاده قرار می گیرد ولی آنچه در ایران اتفاق افتاده و تولید علم محسوب می‌شود، شناورهای تندرویی است که در شرایط مختلف دریا پایداری داشته و توانایی حمل و بکارگیری انواع سلاح‌ را دارند.
امروز نیز دکترین دریایی اکثر کشورهای مطرح، برگرفته از تئوری های دریایی آمریکا بوده و با توجه به سرمایه گذاری این کشور در راستای راهبردهای تعریف شده خود و پیشرفت های فناوری دریایی این کشور، با این راهبردها و تعاریف، عملاً احتمال پیروزی در رویایی دریایی با این کشور چندان بالا نخواهد بود.
کشورهای فرامنطقه ای با نگاه راهبردی عمیق خود به دریا، حتی پیش از کشف مقادیر عظیم انرژی در منطقه خاورمیانه، تسلط بر دریا و تنگه های مهم را تسلط بر کل دنیا می دانستند و پس از پایان جنگ جهانی دوم، منطقه خلیج فارس هرگز از حضور کشورهای بیگانه و گسترش فیزکی آنها در پهنه دریا خالی نبوده است. بدین ترتیب دریا، یک منطقه تقابل راهبردی بین قدرت ها بوده و گرانترین و پیشرفته ترین تسلیحات در این عرصه برای کنترل میدان های مورد نظر بکارگرفته می شود.
با توجه به شرایط جغرافیای کشور با وجود مناطق دریایی در شمال و جنوب ایران، عرصه دریا یکی از محورهای استراتژیک دفاعی ما است و از اینرو لازم است در دریا قدرتمند باشیم و توانایی نبرد پیروزمندانه را در دریا به دست آوریم.
با توجه به اینکه در عرصه نبردهای دریایی، پدیده ها حالت ایستا نداشته و نبرد دینامیک و پویا می باشد، به اندازه ارزش سامانه ها، نیروها نیز ارزش دارند به همین دلیل شناورهای تندرو به همراه نیروهای آموزش دیده بومی که با دریا بزرگ شده اند، یکی از مهمترین بخش های سیاست دفاعی-رزمی کشورمان است.
به گزارش مشرق، پس از جنگ تحمیلی، تلاش برای به خدمت گرفتن بهترین شناورهای تندروی دنیا در کنار توسعه بومی آنها و فناوری های کاربردی نظیر سلاح، ادوات ناوبری و مسیریابی و سامانه های مخابراتی امن آغاز شد و با روندی بی توقف و رو به رشد، ادامه یافت. استفاده از آخرین سامانه های الکترونیکی ساخت داخل مانند سامانه های کشف و ردیابی سیگنالی و بیسیم های دیجیتال در شناورهای تندرو و اتصال به سامانه های جامع نظارت و ردیابی اهداف از جمله این فعالیت ها می باشد که به خوبی ارزش خود را در فضای مدرن رویایی دریایی اثبات نموده است، بطوریکه در سال جاری، پس از کشف یک زیردریایی ناشناس در حوالی تنگه هرمز، قایق های تندرو به سمت محل حرکت کرده و با قرار گیری بر بالای این زیردریایی، در فرکانس کانال ارتباطی خاص آن، پیام های اعلام هویت را منتقل نمودند که با درخواست زیردریایی مبنی بر فاصله گرفتن قایق ها از محل برای به روی آب آمدن زیردریایی و برافراشتن پرچم(به جای اعلام هویت از طریق پیام) روبرو شدند و با رؤیت پرچم آمریکا و ممانعت شناروهای ایرانی، زیردریایی مجبور به فاصله گرفتن از منطقه شد.
در زمینه های تسلیحاتی، بکارگیری پایدار کننده های هیدرولیکی و سامانه کنترل آتش، شلیک مؤثرتر راکت 107 میلیمتری را از فاصله دورتر و چند کیلومتری(بیشتر از برد سامانه هایی مانند فالانکس) ممکن نموده و نصب توپ های 23 میلیمتری تک لول نیز آتش سنگین تری در مقایسه با تیربارهای 12.7 میلیمتری ایجاد می نماید.
اما در عصری که در تمام رده ها سلاح موشکی یافت می شود، موشک های کروز کوتاه برد و میانبرد دریایی با عملکرد خودکار، نصب شده بر شناورهای تندروی ایرانی، مؤثرترین سلاح آنها باشند که این قایق ها را حتی از برد توپ های کالیبر بالای ناوهای دشمن دور نگه می دارند، بعلاوه، سطح مقطع کم این قایق ها و سرعت بالای آنها ترک سریع محل شلیک و عدم فرصت کافی برای پاسخ دشمن را ممکن می سازد.
در طرح های جدیدتر، ساخت بدنه های پیشرفته ای در دستور کار قرار گرفته که با درنظر گرفتن نقاط مرزی پایداری طراحی شده و با بهره گیری از سطوح تخت به صورت مایل و استفاده از کامپوزیت های پلیمری، سطح مقطع راداری کمتری را فراهم کرده اند.




البته برای ساخت شناورها با مواد پلیمری تلاش های زیادی از گذشته صورت گرفته است و حتی در دوران جنگ تحمیلی، 15 هزار قایق با بدنه از جنس فایبرگلاس در کشور ساخته شد.
شناورهای تندروی جدید با طول بین 9 تا 20 متر، بر مبنای رسیدن به سرعت بالا، مانورپذیری بالا، تعادل و پایداری، اختفاء و استتار، استفاده از کامپوزیت در بدنه، موتور و پروانه شناورها و قدرت حمل تسلیحات مناسب طراحی می شوند.
موتورهای شناورهای تندرو عموماً بنزینی و دیزلی هستند که در زمینه پیشرانه های دیزلی، با پروژه های اجرا شده، بزودی این نوع موتور برای کاربری در شناورها، به تولید انبوه خواهد رسید.
استفاده از فناوری های نوین از جمله پوشش های نانو برای کاهش میزان اصطکاک بدنه با هوا و آب، از جمله اقدامات ارزشمند و راه های میانبر انجام شده برای ارتقاء کارایی شناورهای تندرو در کشور است.
در حال حاضر شناورهای تندروی نیروی دریایی سپاه، متوسط سرعت حدود 55 گره دریایی(نات) دارند و شناورهایی با سرعت 60 تا 70 نات هم اکنون موجود می باشند. همچنین طبق برنامه ها دستیابی به سرعت 80 تا 85 نات در آینده نزدیک در برنامه این نیرو است که قدرت دفاعی، سرعت عمل و چابکی قوای دریایی کشورمان را به طور چشمگیری افزایش خواهد داد.



قسمت دوم
فرشتگان مرگ از عاشورا تا بلِیدرانر
امروزه صدها فروند قایق تندرو در نمونه های مختلف، با توانمندی های عملیاتی ورزمی گوناگونی در خدمت نیروهای مسلح کشورمان و آماده اجرای مأموریت در هر شرایط هستند.

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، همانطور که در بخش پیشین گزارش گفته شد، ایده بکارگیری قایق های تندرو به همراه تسلیحات سبک و نمیه سنگین، از دل احتیاجات جنگ و از ذهن خلاق نیروهای بومی و با اتکا به توان فنی موجود بیرون آمد. هر چند در آن زمان قایق های تندرو فاقد تجهیزات پیشرفته ارتباطی، ناوبری و تسلیحات قابل توجه بودند، اما نتیجه مؤثر عملکرد آنها، باعث خفظ این رده از شناورها و توسعه مدل های موجود و تلاش برای خریداری، طراحی و ساخت نمونه های جدید شد و امروز، ترکیبی از شناورهای تندروی مختلف با گستره متنوعی از تجهیزات در حال پاسداری در آب های خلیج همیشه فارس هستند.
در این قسمت به معرفی چند نمونه مطرح از شناور های تندروی در حال خدمت و ارائه تصاویر آنها که از پیش، برای این قسمت در نظر گرفته شده بود، می پردازیم.

شناورهای تندروی آی پی اس
این شناورها در دو نمونه اصلی IPS-18 و IPS-16 موجود می باشند که مدل دوم، تاکنون بیشتر مورد توجه واقع و پایه توسعه مدل های بروز با بهره گیری از فناوری های بومی برای تکمیل تجهیزات و تسلیحات شده است.
شناور IPS-18 که به نام کلاس «تیر» نیز شناخته می شود، یک قایق گشتی و تندرو است با سامانه توان شامل 3 موتور 1200 اسب بخار و امکان حمل و شلیک اژدرهای 533 میلیمتری در دوجایگاه خود که در دو طرف بدنه واقع شده. این قایق ها مجهز به سامانه کنترل آتش بوده و امکان شلیک اژدرهای خود به صورت دستی و یا با کمک این سامانه را دارند. این سامانه به شناورها کمک می کند تا هدفگیری دقیق و بموقع با رعایت اولویت تهدیدات، کارایی بالا در عملیات، ماندگاری بهتر در شرایط دریا و پایداری در مانورها در حالات مختلف دریا داشته باشند که برای اجرای بهتر مأموریت لازم است.


قایق تندرو آی-پی-اس-18؛ محفظه های کناری مربوط به اژدر بوده و یک رادار جستجو مستقر بر دکل لوله ای بالای کابین مشهود است

این شناور مجهز به تیربارهای 12.7 میلیمتری و سامانه های مخابراتی پیشرفته ساخت داخل می باشد. مجموعه نسبتاً کاملی از سامانه های الکترونیکی از جمله یک رادار جستجوی سطحی با حداقل برد 30 کیلومتردر این شناور نصب شده که برای اجرای مؤثر عملیات ضد زیردریایی به کمک سلاح های آن می آیند. بجز اژدرهای عادی یاد شده، راکت زیرآبی «حوت» نیز در زمره تسلیحات این شناور است.
شناورهای رده تیر، 21.15 متر طول، 5.77 متر عرض و 2.1 متر ارتفاع و 0.87 متر آبخور دارند. جرم این شناور 28.16 تن بوده و بیشینه سرعت آن 52 نات معادل حدود 96 کیلومتر بر ساعت است.
برد این نمونه، 450 مایل دریایی معادل حدود 832 کیلومتر است(هر مایل دریایی یا ناتیکال مایل، برابر 1.85 کیلومتر است).

شناور IPS-16 که ابتدائاً به نام کلاس «پیکاب» معرفی شده و در نمونه های جدیدتر، نام های دیگری بر آن نهاده شد با اقبال بیشتری روبرو گشته و به صورت تولید انبوه در برنامه تولید قرار گرفت. این شناور، مجهز به دو اژدر 324 میلیمتری در دو جایگاه مخفی در طرفین بدنه، موشک های ضد کشتی کوثر با برد 25 کیلومتر، و تیربارهای 12.7 میلیمتری است.

به گزارش مشرق، در آخرین نمونه های معرفی شده از این نوع، ظاهراً جایگاه حمل اژدر حذف شده است و بدنه به شکل یکپارچه و فاقد درب محفظه اژدر به نظر می رسد.
نسل جدید این شناور که با نام «ذوالفقار» معرفی شده، به عنوان یک شناور گشت دریایی بوده و بر اساس ایده حمله سریع به کشتی‌های دشمن طراحی و مجهز به موشک های ضد کشتی میانبرد و سامانه راداری مربوطه شده است.
موشک ضدکشتی و کروز نصر1 با برد 35 کیلومتر پس از قرار گرفتن در خط تولید، به فهرست تسلیحات این شناور تندرو اضافه شد که برد دورایستایی بهتری به این شناور در مقابله با تسلیحات ناوهای دشمن می دهد.

کارآیی مناسب، سرعت بالا،‌ مانور سریع و دریانوردی خوب را از ویژگی‌های نسل جدید این شناور برشمرده اند و بدنه این شناور بر اساس استانداردهای جهانی طراحی و ساخته شده است و از پیشرفته ترین تجهیزات بومی مخابراتی،‌ ناوبری والکترونیک برخوردار است.


کابین هدایت شناور تندرو ذوالفقار(از کلاس آی-پی-اس-16)

این شناور تندرو به عنوان یکی از پرتعداد ترین نمونه های بعد از سال های دفاع مقدس، با حداقل جرم 13.75 تن، طول 16.3 متر، عرض 3.75 متر، بردی برابر 320 مایل دریایی داشته و سه سرنشین دارد.



سی-14
این شناور بر اساس قایق های تندروی چایناکت(گربه چینی) می باشد و به انواع سلاح های موجود در آرایش های متنوعی تجهیز شده است. در نمونه آذرخش به تیر بار 12.7 میلیمتری در عقب، توپ 23 میلیمتری تک لول در جلو، راکت انداز 107 میلیمتری 16 لوله(لوله بلند) بر بالای کابین و رادار جستجو با حداقل برد 30 کیلومتر در بالای پرتابگر راکت و در نمونه ذوالفقار به پرتابگرهای موشک پرقدرت نصر1 و رادار دریایی مربوطه مجهز شده است.

ذوالفقار؛ در حال شلیک نصر1

این شناور با طول حدود 13.75 متر، عرض 4.9 متر، برد 300 مایل دریایی دارد. در این شناورها از دو نوع موتور 1150 و 2100 اسب بخار استفاده شده که وزن و سرعت متفاوتی را برای نمونه بکارگیرنده آنها رقم زده است.



بلیدرانر
شناور بلیدرانر، یکی از پرماجراترین ادواتی است که در سال های اخیر به سازمان رزم نیروهای مسلح کشور وارد شده. این شناور در اصل به عنوان یک قایق تندروی مسابقه ای طراحی شده بود و رکوردار سرعت در قایق های کلاس وزنی خود و سریعترین آنها است و پس اینکه مورد توجه فرماندهان نظامی سپاه قرار گرفته و از فروش رسمی آن به ایران ممانعت به عمل آمد تلاش ها برای خرید آن از مسیر غیرمعمول آغاز گردید.
به گزارش مشرق، در اوائل سال 1388 پس از خریداری از یک کشور اروپایی، این قایق از طریق یک واسطه در آفریقای جنوبی به کشتی حامل به مقصد ایران تحویل داده شد. هر چند نیروهای امنیتی آمریکا دیر از این ماجرا مطلع شدند اما با اطلاع دادن به نیروی دریایی این کشور، موجبات تعقیب این کشتی توسط یک ناو جنگی در اقیانوس هند را فراهم نمودند. این ناو جنگی با حرکت در فاصله نزدیک و حتی تا 500 متری، قصد ممانعت از ورود این کشتی به آب های ایران را داشت که با عزیمت یگان اسکورت نیروی دریایی سپاه و رسیدن به فاصله حدود 65 کیلومتری کشتی، مجبور به ترک منطقه شد. بدین ترتیب تحریم های یکجانبه آمریکا در این خصوص علی رغم روی آوردن به نیروی نظامی، بی اثر شد.

رادار جستجوی سطحی با حداقل برد 30 کیلومتر بر بالای پرتابگر 11 تا

پیش از این، بلیدرانر در خارج، تنها در مسابقات قایقرانی شرکت می نمود اما متخصصان صنایع دریایی کشورمان، آن را به شناوری با قابلیت حمل راکت اندازهای دریایی 107 میلیمتری 11 لوله ای پایدار شده، رادار جستجوی دریایی با برد حدود 30 کیلومتر و تیربار 12.7 میلیمتری تبدیل نموده و در آینده به پرتابگرهای موشک و اژدر نیز تجهیز شده و در سال 90 به طور گسترده در خدمت واحدهای عملیاتی در تمام آب های جنوبی ایران قرار می گیرد. بیشینه سرعت این قایق بیشتر از 70 نات(بیش از 130 کیلومتر بر ساعت) است و در نمونه تولید شده آن، سراج1 نامیده شده.
شناور سراج 1، شناور تندروی تهاجمی راکت‌انداز و متناسب با مناطق آب و هوای گرمسیری است. جنس بدنه این شناور فایبرگلاس و مجهز به امکانات بومی مخابراتی و ناوبری الکترونیکی است. طراحی کابین در این شناور به گونه‌ای است که در سرعت بالا در داخل کابین، تغییرات ارتفاعی ناشی از حرکت بر روی آب و صدای چندانی احساس نمی‌شود. همچنین در شرایط طوفانی دریا سرنشینان آن شدت امواج را احساس نخواهند کرد.

این شناور در بخش‌های مختلفی چون حفظ تعادل در سرعت بالا، رفتار مناسب عملیاتی در شرایط گوناگون و قدرت موتور بالا در کنار طراحی و ساخت بدنه مناسب از قدرت بسیار بالایی برخوردار بوده و توان دریایی ایران را افزایش می‌دهد. بدنه شناور سراج نوع جدید و در نوع خود کم نظیر بوده و به نیروی دریایی توان قابل توجهی را اضافه خواهد کرد.



شناور یامهدی

قایق تندروی یا مهدی یک شناور بدون سرنشین پرسرعت، مجهز به حسگرهای مختلف و دارای سه مقر پرتاب راکت است. این شناور با بدنه کامپوزیتی، دارای سطح مقطع راداری پایین بوده و می تواند به صورت کنترل از راه دور هدایت شود.
یامهدی بر اساس یک قایق سرنشین دار دو نفره گشتی ساخته شده و شناوری «اثرسطح» محسوب می شود که دارای خصائصی از طرح قایق های کاتاماران بوده و توان حرکت سریع در دریای مواج را دارد.
گفتی است شناورهای تندروی کنترل از راه دور اخیراً توسط رژیم صهیونیستی نیز در خلیج فارس بکارگرفته شده است.
استفاده از شناورهایی با سامانه های پردازشگر و هوشمند و بدون سرنشین، امکان بکارگیری تسلیحات راکتی را در مناطق عملیاتی، خطرات نیروهای انسانی در استفاده از سلاح های کوتاه برد را به نحو چشمگیری کاهش داده است.
یامهدی دارای طول 11.9 متر، عرض 3.1 متر، و ارتفاع 1.5 متر با آبخور 65 سانتی متری است. جرم آن 8.5 تن و دارای دو موتور 660 اسب بخار است که آن را به سرعت 50 نات برابر 92.5 کیلومتر بر ساعت(25.69 متر بر ثانیه) می رساند.
این شناور تا بحال تنها مجهز به سه مقر مخفی در جلو بدنه برای پرتاب راکت معرفی شده است.

انواع دیگری از قایق های تندرو مسلح که قابلیت حمل نیرو و یا حمل تعدادی مین بزرگ دریایی را دارند نیز در خدمت نیروهای مسلح کشورمان می باشد که به طور گسترده در سازمان رزم نیروهای مختلف برای عملیات های گوناگون قرار گرفته و بجز رزمایش های سالیانه، همواره در حال تمرین و حضور و حفاظت از سیادت دریایی کشورمان هستند.
این ها فرشتگان رحمت برای مردم ایران و کشورهای منطقه و فرشتگان مرگ برای زیاده خواهان فرامنطقه ای و نوکران نادان آنها هستند.

http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=33397
http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=33767

مدبران محترم لطفا عکس ها از منبع منتقل کنن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جالب بود . دستت درد نكنه.

نمي دونستم زمان جنگ تحميلي آمريكا تا اين اندازه تو جنگ ايران و عراق دخالت داشته icon_cheesygrin نكته ي جالبي بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]خانم کلینتون[/b] شاید [b]شهید نادر مهدوی[/b] را فراموش کرده ای!
پیکر مطهرش را با همان [b]دست‌های بسته[/b] تحویل داده بودید. یعنی[b] از پیکر بی‌جان یک پاسدار هم می‌هراسید[/b] !!!!!
[b]شهيد نادر مهدوي [/b]
فرمانده ناوگروه از ناوتیپ13امیرالمومنین(ع) (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
شهيد «نادر مهدوي» ( حسين بسريا) در 14/3/1342 ه- ش در خانوده‎اي مستضعف امّا متديّن و پرهـيزكار در روستاي «نوكار »، از توابع دهستان «بحيري» در شهرستان« دشتي » واقع در استان «بوشهر» ديده به جهان گشود. او ششمين فرزند خانواده بود. نامش را «حسين »گذاشتند تا پاس دارند مظلوميّت شهيد كربلا را. شهيد، روز به روز بزرگ و بزرگ‌تر مي‎شد و در اين رهگذر، تحت تربيت اسلاميِ والدينِ متدين و پرهـيزكارش، اخلاق عاليِ انساني و اسلامي به تدريج در سرشتِ نوراني او، شكوفا مي‎شد تا اينكه به سن 6 سالگي رسيد و راهي مدرسه شد.

‌«حسن فقيه» برادر شهيد دربارة نامگذاري ايشان مي‌گويد: «اسم فاميلي پدري ما بسريا است. اسم شناسنامه‌اي اخوي ما هم نادر است؛ اما ما ايشان را حسين صدا مي‌كرديم و هنوز هم در خانواده، اسمشان حسين است. حكايت اين دوتا اسم هم از اين قرار است كه موقع تولدِ نادر، ما مدرسه مي‌رفتيم. سال 1342 بود. يك معلّمي داشتيم به نام آقاي «اسحاق ايراني.» ايشان الأن ساكن كـرج هستند. آدم بسيار خوب و اهل‌دلي بودند و محبوبيت زيادي ميان مردم داشتند. هنوز هم بعد از سي‌و‌چندسال، ميان مردم از ايشان به خوبي ياد مي‌شود. ايشان آدم دينداري بود، به فقرا سركشي مي‌كرد، جلسات مذهـبي برقرار مي‌كرد، مردم را براي سحري و نماز صبح بيدار مي‌كرد. خـلاصه خيلي خاطرش عزيز بود. من هنگامي‌كه خبر تولد برادرم را به ايشان دادم، گفتند كه دوست داريد يك اسمي براي برادرتان انتخاب كنم كه ماندگار شود. گفتيم چرا كه نه. گفتند اسمش را بگذاريد «نادر». قضيه را به مادرمان گفتيم. ايشان به علت احـترام زيادي كه به آقاي ايراني قائل بود، اسم شناسنامه‌اي برادرم را نادر گذاشت اما در خانه به خاطر عشقي كه به آقا اباعبدالله(ع) داشت، حسين صدايش مي‌زد.

‌ برادر شهيد در باره تغییرنام خانوادگی شهید‌ مي‌گويد: «اين مربوط به سال 1365 مي‌شود. ايشان خيلي دنبال اين رفت كه براي شهرت بسريا، يك ريشه و عقبه‌اي پيدا كند. راستش ما ربطي هم به بصرة عراق نداريم و اين فاميل، به اصالتمان هم دخلي ندارد. خـلاصه وقتي دست نادر به جايي نرسيد، تصميم گرفت شهرتش را تغيير دهد. من قبلاً شهرتم را به شهرت مادري‌ام تغيير داده بودم. ايشان اين قضيه را با من در ميان گذاشت. گفتم مگر فاميل خودم چه اشكالي دارد. گفت منظورم فاميل شما نيست، مي‌خواهم فاميلي خودم را عوض كنم. گفتم عيبي ندارد. خودش رفت، اقدام كرد و درخواست داد و به دليل ارادت خاصي كه به حضرت مهدي(عج) داشت، شهرتش را مهدوي گذاشت.»
او تحصيلات ابتدايي را در دبستان« زائرعبّاسي» آغاز كرد و با موفقيّت به پايان رساند. در سال دوم دبستان بود كه به مكتب رفت و قرآنِ كريم، اين كتاب هدايتگر الهي را به مدد علاقة وافر و هوشِ سرشارِ خود، در عرض مدتِ تنها بيست و پنج روز نزد آقاي علي فقيه خــتم نمود. در همين سال بود كه خانوادة وي از روستاي نوكار، به روستاي بحيري مهاجرت كردند و در آنجا ساكن شدند. شهيد، پس از اتمامِ تحصيلات ابتدايي، در مدرسة راهنمايي ادب خورموج ثبت‎نام كرد و علاقه‎مندانه به ادامة تحصيل پرداخت. در اين زمان، مبارزات انقلابي ملت مسلمان ايران به اوج رسيده و شور و شعور مقدّسِ ناشي از آن، تمامِ كشور را فراگرفته و همگان را تحت‎تأثير قرار داده بود. شهيد مهدوي، با ذكاوت و تيزبينيِ توأم با حقيقت‎طلبي، ضمنِ اهتمام به تحصيل، تمامي رخدادهاي نهضتِ انقلابي و فـراگـير آحاد ملت را تيزبينانه و كنجكاوانه جويا مي‎شد و دربارة آنها به كنكاشِ دقيق مي‎پرداخت. مشكلاتِ اقتصادي، دوريِ راه از منزل تا مدرسه و به خصوص پرداختن به فعاليت‌هاي پيگير و گستردة انقلابي، سبب شد تا شهيد، در پاية دوم راهنمايي به‎ناچار، تركِ تحصيل نمايد.
پس از ترك تحصيل، به جهت سامان‎بخشي به وضع معيشتي خود و كمك به والدينش، در مغازه ای كه از ملكِ پدر و تنها بردارش فراهم ساخته بود، مشغول به كار شد و در كنار كار ، فعاليت‌هاي انقلابي خود را نيز كماكان با بصيرت و علاقمنديِ فراوان، دنبال كرد.
انقلاب که پیروز شد او در تاريخ 5/9/1358 به عنوان بسيجيِ ويژه، به عضويت بسيج درآمد و از آن تاريخ تا زمان شهادت، تمام زندگي خود را مصروفِ تحقّق اهداف والاي اسلام و انقلاب اسلامي نمود و لحظه‎اي در اين راه، نياسود. با شروعِ جنگِ تحميلي، كار را رها كرد تا عملاً هيچ ‎مانعي در راه فعاليت‌هاي شبانه‎روزي و خستگي‎ناپذيرش در مسير خدمت به نهالِ نوپاي انقلاب شكوهمند اسلامي، وجود نداشته باشد. از همين‎رو با عزمي مصمّم به خانواده‎اش گفت: «با وقوع جنگ تحميلي عراق عليه ميهن اسلامي‎مان ايران، من ديگر حاضر به ادامة فعاليت در مغازه نيستم و به هر طريقي شده بايد وارد عرصة خدمت در جبهه‎هاي جنگ شوم.» در اين هنگام، او نوجواني هفده‎ساله بود.
پس از آنكه اولين كاروان رزمندگان اسلام از شهرستان دشتي، آمادة اعزام به بوشهر، جهت گذراندن آموزش نظامی شد، شهيد مهدوي اصرار فراواني داشت كه در اين كاروان، حاضر باشد اما به دليل كوچكي سن، از حضور او ممانعت به عمل آمد. برادر ش آقاي حاج‎حسن فقيه در زمرة اعضاي اولين كاروان رزمندگان اسلام، اعزامي به نيروگاه اتمي بوشهر جهت گذراندن آموزش جبهه بود. شهيد نادر، در طي مدتي كه برادرش در بوشهر آموزش مي‎ديد، همواره به ديدنش مي‎رفت و از اين رهگذر با اشتياق فراوان در برخي از كلاس‌هاي آموزشي حضور مي‎يافت و با تمامِ وجود، به انگيزة كسب توانمندي جهت دفاع از كيان نظام اسلامي، به فراگيري فنونِ نظامي، همت مي‎گماشت.
شهيد «مهدوي»به دليل اشتياقِ زیادی كه به پوشيدن لباس مقدّس پاسداري داشت، در صدد استخدام در نهاد انقلابي سپاه برآمد و در مورّخة 1/2/1360 رسماً در اين نهاد مقدس، استخدام گرديد. در اين تاريخ، او به پادگان آموزشي شهيد عبدالله مسگرِ شيراز اعزام شد و آموزش اولية پاسداري را در اين پادگان، گذرانيد. پس از آن، به عنوانِ اولين مأموريت، پس از كسب افتخار پاسداري، در مورّخة 21/5/1360، به تهران اعـزام شد و تا تاريخ 20/7/1360، در جهت مبارزة بي‎امان با گروهك‌هاي ملحد و منافقينِ از خدا بي‎خـبر، خدمات شاياني را به انجام رسانيد.
پس از بازگشت از تهران و قبل از انجام عمليات طريق‎القدس، كه منجر به آزادسازي بستان گرديد، شهيد مهدوي مأموريت يافت تا براي اولين بار عازم جبهه شده، به همكاري با سپاه اهواز بپردازد. برادر شهيد، آقاي حاج‎حسن فقيه، در اين‎باره مي‎گويد: «اولين باري كه به جبهه اعزام شد، من تا چغادك او را مشايعت كردم و در وي چيزي جز عزم راسخ، عقيده‎اي ترديدناپذير و احساسِ تكليف در برابر خدا و دين، نيافتم.» امّا خاطرة اولين حضور در جبهه را از زبانِ خودِ شهيد، بخوانيم: «پس از اعزام به جبهه، جهت انجام عمليات طريق‎القدس، آماده مي‎شديم و در اين رابطه مي‎بايست چند روزي را در اهواز مي‎مانديم. در يكي از اين روزها سيلوي اهواز منفجر گرديد. در كنار سيلو، يكي از انبارهاي حاوي قطعاتِ ماشين‎آلات و موتورسيكلت‌هاي سپاه قرار داشت كه كلية اين وسايل، به دليل آتش‎سوزي در سيلو، در معرض خطر انهدام قرار گرفته بود. ما در اين موقعيّت، با همكاري چند تن از برادرانِ سپاه، توانستيم اين وسايل را از تيررس شعله‎هاي آتش، دور نماييم. اينها همه از لطف و كرامتِ پروردگار بود.» حضور شهيد در عمليات فتح بستان، بيش از يكروز به طول نينجاميد زيرا يكي از صميمي‎ترين دوستانش به نام شهيد نعمت الله تهمتن، در اين عمليات به شهادت رسيد و شهيد مهدوي مأموريت يافت تا پيكر مطهر اين شهيد را به زادگاهش برگرداند.
شهيد مهدوي پس از بازگشت به منزل و چند روز استراحت، به سِمَت معاون فرمانده سپاه جم منصوب شد و در مدت 2 سال حضور در اين منطقه، فعاليت‌هاي درخشاني را به ويژه در زمينة جذب و ارشاد نيروي مردمي، جلوگيري از بروز اخلال و ناامني در منطقه، كنترل فعاليت‌هاي خوانين و محدود كردن قدرت فئودال‌ها، به انجام رسانيد. برخي از همكارانِ شهيد، در سپاه جم، شهيد بزرگوار حسين فقيه، سردار حاج علي جمشيدي و برادر حسين يوسفي بودند.
بعد از دو سال خدمت در سپاه جم، شهيد مهدوي به سپاه بوشهر بازگشت و پس از مدتي خدمت در سپاهِ بوشهر، به سِمَت فرمانده عمليات سپاه خارك منصوب گرديد. او تا سال 1363 در آنجا خدمت نمود و خدمات ارزنده‎اي را در طي اين مدت، به انجام رسانيد. شهيد مهدوي در سال 1361، با دختري مؤمنه از روستاي بحـيري به نام خانم سكينة جوكار ازدواج كرد. مدت اين زندگي مشترك، پنج سال بود و تنها حاصل آن، دخـتري است به زهرا مهـدوي كه چهل روز پس از شهادتِ پرافتخار پدرش به دنيا آمد و امـروز، چشم و چراغ بازماندگان شهيد است. برادر شهيد دراين‌باره مي‌گويد: «بچه‌هاي جنگ سعي مي‌كردند زودتر زن بگيرند تا روح و ذهنشان سالم بماند. ايشان هم با پيگيري پدر و مادرم و مخصوصاً مادرم، ازدواج كرد. سال 1360 برايش خواستگاري كرديم، سال 1361 ازدواج كرد، چندسالي بچه‌دار نشد، سال 1366 بود كه عيالش باردار شد و درست روز چهلم شهادت نادر، دخترش به دنيا آمد كه طبق وصيت خودش، اسمش را گذاشتند زهـراء.»
در جريان اعزام طرح «لبيك يا امام» در سال 1363، شهيد مهدوي به عنوان مسؤول، همراه با رزمندگان اسلام اعزامي از جزيرة خارك، عازم دشت‎عباس گرديد و در آنجا مسؤوليت فرماندهي گروهان را به عهده گرفت.
پس از آن، گروهان درياييِ ناوتيپ امـيرالمؤمنين(ع) را بنيانگذاري كرد و خود، فرماندهي اين گروهان را عهده‎دار گرديد. فعاليت‌هاي پيگير و شبانه‎روزيِ شهيد، در زمينة نظم‎بخشي و تربيتِ نيروهاي عضو اين گروهان درياييِ تازه‎تأسيس، سبب شد تا ايشان بتواند گروهاني نمونه و صددرصد آماده را جهت شركت در هرگونه عمليات، مهيّا نمايد.
با شروع عمليات بدر در تاریخ 20/12/1363 با رمز يا فاطمه الزّهراء(س)، شهيد مهدوي با گروهان درياييِ تحت امر خود، فعّالانه و با رشادت تمام، در اين عمليات شركت جست و حماسه‏‎هاي به يادماندني را از خود به نمايش گذاشت. پس از پايان موفقيت‎آمـيز عمليات بدر، چندروزي به مرخّصي آمد و پس از آن، مجدداً در سپاهِ بوشهر، به ادامة خدمت پرداخت.
شهيدمهدوي كه تا آن زمان، تجارب فراواني از حضور در جبهه‎هاي نبرد حق عليه باطل به دست آورده بود، تصميم به تشكيل ناوگروه دريايي گرفت و آن را «ذوالفقار» نام نهاد. ناوگروه دريايي ذوالفقار، وابسته به منطقة دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و شهيد تا زمان شهادت، فرماندهي آن را به عهده داشت. تشكيل اين ناوگروه، بي‎ترديد نقطة عطفي در كارنامة دفاعي ايران در دوران افتخارآمـيز دفاع مقدس به حساب مي‎آيد؛ چرا كه با تشكيل آن، نيروي دريايي ايران، جاني تازه و ابهّت و صلابت خـيره‎كننده‎اي يافت و پشتوانة مستحكمي نصيب ماشين جنگي ايران گرديد.
مدتي قبل از شروع عمليات غرورآفرين والفجر8 كه دستآورد بزرگ آن، تصرف فاو و فلج شدن نيروي دريايي دشمن بود، شهيدمهدوي با همة توان و باتلاش و مجاهدتي شبانه‎روزي، به آماده‎سازي و انسجام ناوگروه پرداخت و سرانجام، اين يگان رزمي تازه تأسيس را جهت شركت در عمليات والفجر 8 و انجام موفّقيت‎آمـيز مأموريت، به سطح آمادگي صددرصد رسانيد. مسؤوليت شهيدمهدوي در اين عمليات، تدارك نيروهاي رزمي به وسيلة شناورهاي ناوگـروه بود كه آن را به نيكوترين وجه، انجام داد. بعد از پايان عمليات، شهيدمهدوي كماكان در منطقة عملياتي باقي ماند تا در زميـنة حفظ و نگهداري فتوحات نيروهاي اسلام، به فعاليت بپردازد. پس از آن، سپاه در مناطق عملياتي والفجر 8، شروع به فعاليت‌هاي تازه‎اي نمود كه از جملة آنها مي‎توان به ردگـيري ناوها و ناوچه‎هاي دشمن، جلوگـيري از فعاليت نيروي دريايي عراق و نيز مين‎گذاري در كانال خورعبدالله اشاره نمود كه شهيدمهدوي در تمام اين اقدامات، حضور فعال و مؤثّري داشتند.
پس از آن، عمليات كربلاي3 در مورّخة 11/06/1365 آغاز شد كه منجر به فتح اسكله و پایانه نفتي الامية عراق گـرديد. حضور فعالانة شهيد در اين عمليات، بسيار مؤثّر واقع شد. شهيد، پيشنهاد كرد جهت بالارفتن سريع از سكوها، پلّه‎هاي آلومينيوميِ سبك، تاشو و قابلِ حمل ساخته شود. اين پيشنهاد پذيرفته و اجرايي شد و تأثير به سزايي در كسب موفّقيت‌هاي سپاه در اين عمليات داشت. آقاي فقيه برادر بزرگوار شهيد دراين‌باره مي‌گويد: «يادم هست قبل از عمليات كربلاي 3، حسين (نادر) آمد پيش من و قضية عمليات را گفت و پرسيد: به نظر شما كه خيلي به اين كشورهاي عربي خليج‌فارس سفر كرده‌ايد، براي بالارفتن سريع از اسكلة «العميه»، چه كار بايد بكنيم؟ فكري كردم و گفتم يك نمونه از پله‌هاي سبك و تاشو هست كه اگر بتوانيد تهيه كنـيد، براي بالارفتن از اسكله، خيلي به درد مي‌خورد. آنطور كه بعداً برايم تعريف كرد، پيشنهاد مرا در جلسة فرماندهان عنوان كرده بود كه همه قـبول كرده و در عمليات هم به آن عمل شده بود.»
با انجام عمليات غرورآفرين والفجر 8 وکربلای 3و تقويت و تثبيت هرچه بيشتر قدرت نظامي ايران در نبردهاي دريايي، عرصه بر رژيم بعث عراق و به خصوص حاميان غربي او و در رأس آنها آمريكاي جهانخوار تنگ گرديد و آنان را با چالشي جدّي مواجه ساخت. ماشين جنگي ايران روز و بروز كارآمدتر و پرصلابت تر به پيش مي‌رفت و درماندگي و اضمحلال روزافزون دشمن، هرچه بيشتر آشكار مي‌گرديد. در اين هنگام بود كه رژيم مستكبر و جنايتكار آمريكا كه تا آن هنگام، در پشت صحنة جنگ قرار داشت و غالباً عراق را به عنوان پيش‌قراول به جنگ با ايران فرستاده بود، با مشاهدة ضعف روزافزون قدرت نظامي عراق در برابر ايران، به ناچار به صورت آشكارا و علني و آنهم در قالب سازمان آتلانتيك شمالي(ناتو) و به بهانة واهيِ حفاظت از نفتكش‌هاي برخی از کشورهای عربی وارد خليج فارس گرديد و در خط مقدم جنگ عليه ايران قرار گرفت. تصور این بود كه با ورود آمريكا به خليج‌فارس، نيروهاي ايراني اقتدار خود بر اين پهنة آبي فوق‌العاده مهم را از دست خواهند داد و موازنة قدرت نظامي به نفع عراق تغيير خواهد كرد. اما شيرمردان سپاه اسلام و در رأس آنها سردار شهيد مهدوي با رشادت‌ها و جانفشاني‌ها و تدارك دهها عمليات شجاعانه عليه ناوهاي هواپيمابر و غول‌پيكر آمريكايي و با كسب پيروزي‌هاي متعدّد و كوبنده، باطل بودن این تصور را به اثبات رساند.
شهيد مهدوي به عنوان فرماندة ناوگروه دريايي ذوالفقار، از زمان ورود آمريكايي ها به خليج‌فارس تا زمان شهادت، لحظه‌اي از نبرد بي‌امان با اين جنايتكاران نياسود و تمام توان و استعداد خود را در اين‌راه به كار بست. او طي اين مدت، عمليات‌ بسياري را عليه آمريكايي‌هاي متجاوز ترتيب .
در سالهای پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالیرتبة سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانة ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند. حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می زدم.» همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردارشهید بیژن گرد و نیز همرزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکاییها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.
اولین کاروان از نفتکشهای کویتی آنهم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال 1366 به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی جهت انجام موفّقیت آمیز این اقدام انجام داده بود. در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَّخاء» با نام مبدّل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می شد. این نفتکش، در فاصلة 13 مایلی غرب جزیرة فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریکه حفره ای به بزرگی 43 متر مربّع در بدنة آن ایجاد گردید.
اجازه دهيد مطالب جالب و خواندني دراين‌باره را از زبان خود سردار شهيد مهدوي بخوانيم: «هنگامي‌كه اعلام شد بناست اولين كاروان از نفت‌كش‌هاي كويتي، تحت حمايت ناوهاي آمريكا به كويت حركت كند، ما جهت انجام عمليات محوله، در مسير حركت كاروان به طرف منطقة عملياتي حركت كرديم. در بين راه و در يكي از محل‌هاي اسقرار در ميان آب‌هاي خليج‌فارس لنگر انداختيم. پس از مقداري استراحت، مجدداً به راه افتاديم. راه زيادي را نپيموده بوديم كه دريا به شدت طوفاني شد و آنچنان امواج آن به تلاطم درآمد انجام عمليات را عملاً ناممكن مي‌نمود؛ امّا با توکّل به خداوند و ميزان آمادگي و رشادتي كه در نيروهاي خود سراغ داشتيم و با نظرخواهي از آنها و نيز با يادخدا و اطمينان و قوت قلبي كه بدين‌گونه به آن دست يافتيم، عزم خود را جهت انجام اين عمليات جزم نموديم و به طرف مسير حركت كاروان، به راه افتاديم. سه ساعت قبل از رسيدن كاروان، ما به محلِ مورد نظر رسيديم. پس از انجام سريع مأموريت و پايان كار، به طرف محل استقرار نيروهاي خودي برگشتيم و به استراحت پرداختيم. پس از گذشت سه ساعت اعلام شد كه كشتي كويتي بريجتون، به روي مين رفت. اعـلام اين خبر، شادي و قوت قلب بالايي را در جمع ما به ارمغان آورد؛ همديگر را در آغوش كشيده بوديم و يكديگر را مي‌بوسيديم. برادران، صورت‌هاي خود را بر خاك گذاشته گريه مي‌كردند و شكر خدا به جا مي‌آوردند. چون همه احساس مي‌كرديم كه ما نبوديم كه دشمن را فراري داديم بلكه اين خداوند بود كه ملت ما را عزيز و دشمنان ما را ذليل و امام ما را شاد نمود و جملگي باور داشتيم كه: وَ ما رَمَيْتَ اِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللهَ رَمي»
پس از اقدام دليرانة سردار شهيد مهدوي و همرزمانش در انفجار كشتي بريجتون، به پاس قدرداني از اين عزيزان، برنامة ديدار با حضرت امام(ره) تدارك ديده شد و اين شيران بيشة مردانگي و ايثار و شهادت، به ديدار پير و مراد خود نائل آمدند. در اين ديدار، حضرت امام(رض) يكايك اين سربازان جان بركف اسلام را مورد ملاطفت و تفقّد خود قرار مي‌دهد و پيشاني سردار شهيد مهدوي را مي‌بوسد. شهيد، خود دراين‌باره چنين مي‌گويد: «پس از اطّلاع از اينكه حضرت امام(رض) از شنيدن خبر روي مين رفتنِ كشتي كويتي و شكست اولين اقدام آمريكا، متبسّم شده‌اند، چنان مسرور گرديدم كه هميشه اين تبسّم را موجب افتخار خود و رزمندگانِ‌ همراه، مي‌دانم. براي ما رزمندگانِ خليج فارس، همين تبسّم و شادي امام (ره) در ازاي همة زحمات شبانه‌روزي كافيست و اگرتا آخر عمر، موفّق به انجام خدمتي نگرديم، باز شاديم كه حداقل براي يكبار هم كه شده، موجب رضايت و شادي و تبسّم امام عزيزمان گرديده‌ايم.»
آقاي حاج‌حسن فقيه برادر بزرگوار شهيد دربارة آخرين ديدارش با سردار شهيد مهدوي مي‌گويد: «براي آخرين بار، برادر شهيدم نادر در شب پنجشنبه مورّخة 16/07/1366 در منزل دنيايي خود و در جمع ما حضور داشت. در همان مجلس به صورت خيلي محرمانه‌اي به من گفت: «فلاني! فردا سفر خطرناكي را در پيش رو دارم و به احتمال زياد، با آمريكايي ها درگير مي‌شويم. نظر شما چيست؟» من در جواب ايشان گفتم: ما مأمور خداييم؛ حيات و مماتمان به دست خداست و هرچه پيش آيد، خواست اوست. فردا صبح نيز موقع خداحافظي به من گفت: «قريب به يقين، اين آخرين باري‌است كه همديگر را مي‌بينيم و احتمال زيادي دارد كه در اين درگيري شهيد شوم.»
در عصر روز پنجشنبه‌ مورّخة 16/07/1366 سردار شهيد نادر مهدوي همراه با تني چند از همرزمانش نظير سردار شهيد غلامحسین توسلي، سردار شهيد بيژن گرد، سردار شهيد نصرالله شفيعي، سردار شهيد آبسالاني، سردار شهيد محمّديها، سردار شهيد مجید مباركي و عده ای دیگر، جهت انجام گشت زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار به نام «بعثت» و یک فروند ناوچه به نام «طارق» به سمت جزیرة فارسی حرکت می کنند. تعدادشان نه نفر بود که قرار بود دو نفر دیگر هم به جمع آنها اضافه شود. در یک قایق، اکیپ فیلم برداری از عملیات متشکّل از کریمی، محمّدیها و حشمت الله رسولی و در قایق دیگر هم شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی سوار بودند. در ناوچه طارق هم سرداران شهید مهدوی، بیژن گُرد، مجید مبارکی و غلامحسین توسّلی بودند. فرماندة عملیات نیز سردار شهید مهدوی بود. پس از مدّتی حرکت، به ساحل جزیرة فارسی می رسندو وسایل و امکانات مورد نیاز خود را از داخل لنجی که قبلاً به جزیره رسیده بود، به داخل قایق های خود منتقل می کنند. پیاده می شوند و در کنار ساحل، نماز مغرب و عشا به جا می آورند. هنوز مغرب بود و سرخي مغرب در كرانة باختري آسمان، كماكان خودنمايي مي‌كرد. در اين اثنا صداي انفجار مهيبي همه را متوجّه خود می سازد. رادار پايگاه فرماندهي از سوي بالگردهاي آمريكايي هدف قرار گرفته و منهدم شده بود. ارتباط ناوگروه با مركز به كلّي قطع شد و بي‌سيم در دست «نادر» جان داد. لحظاتی بعد، سردار شهید مهدوی و همرزمانش یک فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS6 متعلّق به نیروهای آمریکایی را بالای سر خود می بینند. این نوع بالگردها بسیار کم صدا هستند و در صحنة گیر و دار نظامی غالباً موقعی می توان پی به وجود آنها برد که دیگر با اشراف کامل به بالای سر هدف رسیده باشند. سردار شهيد مهدوي بلافاصله نيروهاي تحت امر خود را جهت انجام عمليات مقابله به مثل فرا می خواند. هنوز دقايقي از انهدام رادار فرماندهي نگذشته بود كه قایق حامل شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی نیز هدف اصابت موشک آمریکاییها قرار می گیرد. موشک دیگری نیز از سوی دشمن به سمت اعضای ناوگروه شلیک می شود که به هدف اصابت نمی کند و به درون آب فرو می رود. بالگردها نیز با شدّت ، شروع به تیراندازی می کنند. سردار شهید مهدوی و یارانش، به شدّت در تب و تاب این می افتند که بالگرد را بزنند. پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، کریمی در یک چرخش سریع موفّق می شود با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر سازد. بالگرد، با انفجار مهیبی متلاشی و قطعاتش روی آب پراکنده می شود. شب تاريك از انفجار اين بالگرد، چون روز روشن می شود و پشت دشمن به لرزه در می آید و امواج قدرت ايمانِ نيروهاي اسلام، آنان را سخت به وحشت می اندازد. همگی با همة وجود صلوات می فرستند. سرداران شهید گرد و توسّلی فریاد می زنند که دومی را شلیک کن. در این اثنا قایق دیگر هم از چند طرف هدف قرار می گیرد. تعداد خفاش‌هاي پرندة دشمن كم نبود و هريك از سويي به سردار شهيد مهدوي و همرزمانش، حمله‌ور شده بودند. بسياري از ياران نادر همچون سردار شهيد توسلي كه در حيات دنيوي همديگر را برادر خطاب مي‌كردند، در برابر چشمانش پرپر می شوند. حالا دیگر تنها ناوچة طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش می سوختند. نادر می توانست به سلامت از میدان بگریزد اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمی ها و پیکرهای مطهّر شهدا از آب برمی آید. لذا به اتّفاق بیژن، هم با دوشکا به طرف بالگردهای آمریکایی در هوا شلّیک می کردند و هم در پی گرفتن شهدا و زخمی ها از آب بودند. آنها با همة توان سعی می کردند که اجازه ندهند تا بالگردهای آمریکایی به طرف آنها نزدیک شوند لذا به صورت مداوم، آسمان منطقه را با دوشکا آتشباران می کردند تا فضا ناامن شود و بالگردهای آمریکایی نتوانند به آنها نزدیک شوند. اما کار سختی بود زیرا این بالگردها بسیار کم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشکل بود. نادر و بیژن همچنان مردانه به مقاومت سرسختانه در مقابل آمريكايي‌هاي تا بن دندان مسلح ادامه می دهند. دشمن، همة شناورها و تجهيزات ناوگروه را زده بود و نادر و بیژن و چهار نفر دیگر، در حاليكه خود را با تركش تهي مي‌يابند، پس از بيست دقيقه رزم جانانه و مردانه، زنده به چنگال دشمن مي‌افتند. دستگیری نادر برای دشمن بسیار بااهمیت بوده آن چنان که پس از دستگیری اعضای بازماندة ناوگروه، بلافاصله در صدد شناسایی او بر می آیند و از تک تک اسرا دربارة نادر می پرسند. دست و پاي نادر به صورت مچاله، توسط دشمن بسته مي‌شود ولي او كماكان روحية خود را تسليم دشمن نمي‌كند و همچنان مقاومت مي‌نمايد. هنگامي كه جنازة مطهرش به خاك پاك ميهن رسيد، دست ها و پاهايش به صورت خيلي محکم بسته شده بود و نشان مي داد که دشمن، حتّي از جسم بي جان اين سردار شهيد نيز مي ترسيد. نادر بر عرشة ناو جنگي «يو. اس. اس. چندلر» آماج شكنجه‌هاي وحشيانة دشمن قرار مي‌گيرد و سينه‌اش با ميخ هاي بلند آهنين سوراخ مي‌شود و بدين ترتيب مظلومانه به شهادت مي‌رسد.
راديو در اخبار ساعت 8 بامداد، خبر هدف قرار گرفتن قايق‌هاي سپاه توسط آمريكايي‌ها را اعلام مي‌كند. اما برادر شهيد، از قبل خـبردار شده بود. ايشان مي‌گويد: «ساعت 8 شب بود كه بچه‌هاي سپاه برايم خبر آوردند كه ناوچه‌ و قایق ها را زده‌اند. با شنيدن خبر، خيسِِ عرق شدم و همانجا دلم گواهي داد كه كار برادرم تمام است.» تا مدت شش روز، اطّلاع دقيقي از سرنوشت شهيد مهدوي و همرزمانش وجود نداشت. اين شش‌روز براي خانوادة شهيد و دوستان و همكارانش بسيار سخت گذشت. حسن فقيه برادر شهيد مي‌گويد: «خاله‌اي دارم كه زن بسيار مؤمنه و بااخلاصي است. در دومين شب شهادت برادرم حسين (نادر)، كه هنوز از سرنوشتش خبري نداشتيم، به ايشان گفتم: من به شما اعتقاد دارم و دلتان صاف است، امشب را به نيّت، بخواب شايد خوابي ببيني. در آن شب، خاله‌ام كسي را در خواب مي‌بيند و از او جريان را مي‌پرسد. او در جواب مي‌گويد: حسينِ شما، به حسين‌بن‌علي(ع) پيوسته است.»
سردار شهيدمهدوي در همان شب نبرد با آمريكايي‌ها به شهادت رسيده بود اما شش‌روز گذشت تا در اين‌باره يقين حاصل شود. بالأخره پس از گذشت شش روز، پيكرهاي مطهر شهدا و اسرا از مسقط پايتخت كشور سلطان‌نشين عمان تحويل گرفته شد و از مرز هوايي وارد فرودگاه مهرآباد تهران گرديد.سردار فتح الله محمّدی فرماندة وقت منطقة دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در هنگام تحویل اسرا و پیکرهای مطهّر شهدا در مسقط حضور پیدا کرده بود. او مي‌گويد: «به ما گفتند كه بياييد معراج شهداي تهران براي شناسايي شهدا. من رفتم و به محض ديدن جنازة نادر، مثل اينكه آب سردي روي آتش وجودم ريخته باشند، يك دفعه آرام شدم. آن شش‌روز بر من سخت گذشت. با ديدن جنازة برادرم، آرامش پيدا كردم و همانجا گفتم: حسين‌جان! جز اين، از تو توقّع نداشتم؛ درستش همين بود؛ الحمدلله.» آنچه كه از ظاهر پيكر شهيد مشاهده گرديد، اين است كه آمريكاييها سينة آن عزيز را با ميخ هاي فولادي بلند سوراخ كرده و پس از آن يك تير به بازو يك تير به قلب و يك تير به سجده‌گاهش زده و بدينگونه تحت شكنجه‌هاي قرون‌وسطايي شهيدش كرده بودند.
جنازة مطهر شهيد با شكوه خاصي بر دوش هزاران تن از امت حزب‌الله در مقابل لانة جاسوسي آمريكا تشييع و سپس به بوشهر انتقال يافت. در آنجا نيز پيكر پاك شهيد مجدداً بر دوش جمعيت انبوه مردم شهيدپرور تشييع شد و پس از آن جهت خاك‌سپاري به زادگاهش روستاي بحــيري بازگشت. مردم روستا با شور و شكوهي خاص و به نحو كم‌نظيري به استقبال پيكر غرقه‌به‌خون سردار شهيدمهدوي رفتند و اين پيكر گلگون‌كفن را پس از تشييع تا گلزار شهداي روستا، چون گوهري بهشتي به صدف خاك سپردند.

شهيد مهدوي از كودكي، تمام وجودش با سادگي و بي‌آلايشي عجين شده بود. از تكلّف و پرداختن به امور زائد و بيهوده، شديداً امتناع مي‌كرد و از اين امور، متنفّر بود. خانة بسيار ساده‌اي داشت و از امكانات زندگي، تنها به ضروريات آن اكتفا مي‌كرد. هرگز راضي نمي‌شد بر سر سفره‌اي حضور يابد كه از روي اسراف، چيده شده است و اگر احياناً با چنين مواردي مواجه مي‌شد، روح پاك و بي‌آلايش و خدايي‌اش، به شدّت آزرده و متأثّر مي‌گرديد. برادر شهيد دراين‌باره نقل مي‌نمايد: «ماه مبارك رمضان بود. موقع سحر در منزل يكي از دوستان مهمان بوديم. موقعي‌كه سرسفره حاضر شديم، ديديم كه غذاهاي متنوّع و رنگارنگي در آن چيده شده است و زرق و برق فراواني در آن مشاهده مي‌شود. برادرم نادر با مشاهدة اين همه تجمّل و اسراف، شديداً ناراحت شد و حتي گريه كرد. سپس رو به بنده كردند و گفتند: چه‌بسا رزمندگان اسلام و يا برخي انسانهاي ديگر باشند كه الأن، حتي نان خالي هم سر سفره ندارند، بنابراين چرا ما بايد سرسفره‌اي اين‌چنين پرتجمّل و با زَرق و برق، حاضر باشيم.» اين رفتار شهيد، انسان را به ياد نامة حضرت امـير(ع) به عثمان‌بن حنيف انصاري مي‌اندازد كه در ضمن آن مي‌فرمايد: «وَ ما ظَنَنتُ اَنَّکَ تُجيبُ اِلي طَعامِ قَومٍ عائِلُهُم مَجفُوٍّ وَ غَنِيُّهُم مَدعُوٍّ» يعني: گمان نمي کردم مهماني کساني را بپذيري که درمانده شان را به جفا از خود مي رانند و ثروتمندشان را فرا مي خوانند.
همسر شهيد نيز دربارة سادگي شهيد و بي‌اعتنايي‌اش به آرايه‌هاي ظاهرفريب دنيوي مي‌گويند: «هيچ‌وقت نديدم كه شهيدمهدوي درخانه، دربارة دنيا و زندگي مادي، آرزو و خواسته‌اي داشته باشند، بلكه همواره خاطرنشان مي‌كردند كه زندگي ما آنگونه كه هست، براي ما كافيست و نيازي به افزون‌طلبي نيست و ما به آنچه كه خداوند عطا كرده، راضي هستيم.» بردار شهيد نيز دراين‌باره مي‌گويند: «كمتر از يك‌ماه يا چهل‌روز قبل از شهادت حسين(نادر)، پيش هم بوديم؛ ايشان درست مثل اينكه از يك چـيز حتمي صحبت مي‌كند، گفت: فلاني! به همين زودي من شهيد مي‌شوم و خدا نكند كه كسي از اسم من براي امور دنيايي استفاده كند. طبق اين وصيت، اصلاً ما جـرأت نمي‌كنيم چـيزي از برادران بنياد شهيد بخواهــيم. اين عزيزان، گاهي خودشان مي‌آيند و مي‌گويند فلان چـيز را قانوناً بايد به خانوادة شهيد بدهـيم كه آنها (خانوادة شهيدمهدوي) معمولاً قبول نمي‌كنند. بايد ما را ببخشند. به هرحال، ما از شهيدمهدوي حساب مي‌بريم.»
شهيد، بسيار مهربان و دوست‌داشتني بود. چهره‌اش همواره بشّاش و دلپذير بود. لبخند دلنشينش در ميان خانواده، دوستان، اقوام و همكاران، زبانزد بود. در هيچ‌حال با تندي و اهانت، با كسي برخورد نمي‌كرد. جهت پيشبرد كار و هدفش، به تندي و درشت‌خويي و اهانت به ديگران، هيچ اعتقادي نداشت، بلكه آن را در مسير كار و فعّاليت، مضرّ و مخلّ مي‌دانست. در ادبيات گفتاري‌اش، حتّي در سخت‌ترين و حسّاس‌ترين شرايطِ كاري، واژه‌هاي تحقيرآميز همراه با توهين و اهانت، كمترين جايگاهي نداشت و در قاموس لغتِ كلامش، اين واژه‌ها بي‌معنا بود. آقاي مصيب غريبي مي‌گويد: «شهيدمهدوي در جبهة دشت‌عباس، فرماندة گروهانمان بود. او رفتار منحصربه فردي داشت. در عين منظّم و با صلابت بودن، هيچوقت با ما تندي نمي‌كرد و همواره با روحيه‌اي متبسّم و شادمان به طرف ما مي‌آمد.»
بي‌‌ترديد، از جنبه‌هاي شاخص اخلاق فردي و اجتماعي شهيد، تواضع فوق‌العادّه‌اش بود. همه را اعم از كوچك و بزرگ، احترام مي‌كرد و چه نيكو هم احـترام مي‌كرد. از همة اَشكال كبر، متنفّر و بري بود؛ حـتّي از تواضعِ متكـبّرانه هم گريزان بود! و وسوسة شيطان را در اين مورد، خيلي خوب تشخيص مي‌داد و با عنايتِ خدا، از آن دوري مي‌جست. به طور كلّي، وجود او از خود برتربيني و نخوت، پاك و بري بود و هيچگاه در هيچ‌زمينه‌اي، آلوده به اين گناه بزرگ و نابخشودني و بلايِ سترگ مادي و معنوي نگرديد. با اينكه سِمَت فرماندهي داشت، هرگز تكبر را در عملكرد فرماندهيِ خود، دخيل نكرد. به عنوان مثال، در شب عمليات والفجر8 كه با جدّيت به تدارك نيروها مشغول بود، درحالي‌كه يك فرماندة نظامي بود و مي‌توانست فقط با دستور و فرمان نظامي، كارها را به انجام برساند، اما با نهايت تواضع، در كنار ساير نيروهاي تحت‌امر، شخصاً مهمات را حمل مي‌كرد. برادران همرزم ايشان در عمليات والفجر8 نقل مي‌كنند كه شهيد مهدوي در شب عمليات، آنقدر در حمل مهمّات فعاليت كرد كه پشت ايشان زخم شده بود.
شهيد، به مدد برخورداري از خصلت‌هاي پسندیده انساني و اسلامي، شخصيتش بسيار رشديافته بود. برآيند همة آن خصايل عالي و نوراني، جذّابيت كم‌نظيري را به او بخشيده بود. همگي دوستش داشتند و از ته دل به او مهر مي‌ورزيدند. برادر شهيد، دراين‌باره مي‌گويد: «در ميان خانواده، به حدّي محبوب بودند و همه از همسر، پدر و مادرش گرفته تا برادر و خواهرانش، آنچنان تحت تأثير اخلاق‌، رفتار و سيماي نورانيش بودند كه حتّي اگر يك‌روز هم او را در جمع خود نمي‌ديديم، دلمان برايش تنگ مي‌شد.» حاج‌حسن، درجاي ديگري مي‌گويد: «دوري همديگر را خيلي سخت تحمّل مي‌كرديم. يادم نمي‌رود كه در ايام جنگ، آنقدر از دوري هم بي‌تاب مي‌شديم كه وقتي ايشان از جبهه برمي‌گشت، بايد در ابتدا سينه به سينة هم مي‌چسبانديم و ده‌دقيقه‌اي دراز مي‌كشيديم تا بي‌تابيِ دل‌هايمان فروكش كند و سپس آرام مي‌شديم.»
به راستي چگونه مي‌توان به اين حد از جذّابيت رسيد كه همگان دوستت داشته باشند و از صميم قلب، به تو مهر ورزند؟ زيباترين جواب را خداوند متعال بيان مي‌فرمايد: «اِنَّ الَّذينَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» كسانيكه ايمان آورده، كردارهاي شايسته انجام دهند، خداوندي كه رحمتش عالَم‌گستر است، حبّ و دوستيِ آنها را در دل همگان قرار مي‌دهد.مریم-96 . اين شهيد عزيز، پس از ايمان به خدا، در انجامِ صالحات، كوشش مجاهدانه‌اي كرده بود و خدا نيز تا هميشة روزگار، حبّ او را در دل مؤمنين، جاودانه كرد.
شهيد، فردي بود بسيار باگذشت و انعطاف‌پذير؛ با آنكه نظامي بودن او مي‌توانست روحيه و اخلاق او را آن‌هم در شرايط جنگيِ آن دوران، بسيار خشك و بي‌عاطفه سازد، امّا از سعة صدر بالايي برخوردار بود تندخوييها و رفتار نامناسب از سوي برخي افراد را خيلي خوب تحمّل مي‌كرد. چنانچه خبردار مي‌شد كسي از دوستان، اقوام يا آشنايان، دچار انحراف فكري يا اشتباه در ارزيابي صحيح و واقع‌بينانة برخي مسايل شده است، در ابتدا نه تنها او را طرد نمي‌كرد بلكه با انعطاف بالا و رفتاري مهربانانه به ارشاد او مي‌پرداخت و در اكثر موارد نيز در اين شيوه موفّق بود. جاذبه‌اش بر دافعه‌اش بسيار مي‌چربيد و در برخورد با افراد مختلف، بسيار صبور و پرتحمّل بود. از عوامل مهم موفّقيت او در زندگي اجتماعي، برخورداري او از خصلت ارزندة «تغافل» بود. به عبارت ديگر بسياري از گفته‌هاي ناخوشايند را نشنيده مي‌گرفت و همين‌طور بسياري از رفتارهاي نايستي را كه از برخي افراد مي‌ديد، به اميد اصلاح و هدايت، غالباً نديده و ندانسته مي‌انگاشت.
بي‌ترديد، عنصر نظم، حاكم مطلق‌العنان زندگي شهيد مهدوي بود. او در طول زندگي و در طي مدت خدمت در سپاه، مسؤوليت‌هاي مختلفي را به عهده گرفت و در همة آنها به مدد حاكميت نظم در كارها، به بهترين و نيكوترين وجه، عمل كرد. نظم، ركنِ اساسيِ مشيِ رفتاري او بود. عامل نظم سبب شده بود تا هنگام تصدّي هر مسؤوليت، بتواند از حداقل زمان، حداكثر استفادة مفيد را بنمايد. كمبود امكانات را هرگز به عنوان بهانه و مستمسكي براي بي‌نظمي نمي‌دانست. به عنوان مثال، زماني كه گروهان دريايي ناوتيپ اميرالمؤمنين(ع) را تشكيل داد، اندكي بعد، عملياتِ بسيار مهم والفجر8 آغاز شد. اتّفاقاً وظايف بسيار مهمّي نيز به عهدة اين گروهان تازه تأسيس گذاشته شده بود. اما شهيدمهدوي با اِعمال نظم دقيق بر گروهانِ تحت امر خود و با اهتمام و جدّيت مثال‌زدني، موفّق شد اين گروهان را در طي مدت‌زمانِ اندكِ باقيمانده تا شروع عمليات، به مرز آمادگي صددرصد برساند. به طور كلّي گروهان‌هايي كه او فرماندهي آن را به عهده داشت، همواره از منظّم‌ترينِ گروهان‌ها بود. همرزمان او خاطراتِ جالب و ماندگاري را در اين زمينه به يادگار دارند.
او عنايت ويژه‌اي به اصل امر به معروف و نهي از منكر داشت و اجراي آن را براي سلامت جامعه، ضروري مي‌دانست و خود نيز عملاً و با تمام جديت و اهتمام، پايبند آن بود. در سال‌هاي اولية پيروزي انقلاب، كه نهال نوپاي نظام مقدس اسلامي، به نگاهباني و حراست بيشتري جهت رسيدن به مرحلة تثبيت، نياز داشت، شهيدمهدوي به مدد اين اصل نورانيِ دين، در محل زندگي خود، فعاليت‌هاي پيگير و فراواني را در جهت ارشاد، اصلاح و مبارزة با افرادي كه درك صحيحي از ماهيت انقلاب و نيز اوضاع و شرايط خاص زمان نداشتند، انجام مي‌داد و در رفع آسيب ناشي از عملكرد منفي آنان نسبت به انقلاب، بسيار جدّي بود. با كساني كه عمدي نداشتند با مدارا و نرمي برخورد مي‌كرد امّا با كساني كه دانسته و عمداً همواره در حال نق زدن به انقلاب و در پي تضعيف روحية انقلابي مردم بودند، قاطعانه و انقلابي برخورد مي‌كرد و به آنان مجال فعاليت عليه انقلاب و دستاوردهاي آن نمي‌داد. او در اين‌راستا، گروه‌هاي امر به معروف و نهي از منكر تشكيل داده بود كه با فعاليت همه‌جانبه و پيگير، عرصه را بر ضد انقلاب و نيز بر مروّجين مفاسد اخلاقي، به شدّت تنگ كرده بود.
از خصلت‌هاي برجستة شهيدمهدوي، تيزبيني و دورانديشيِ او بود. دربارة افراد و گروه‌ها آن هم در بحبوحة اوضاع پرحادثة اوايل انقلاب، به راحتي و به طور احساسي، قضاوت نمي‌كرد و با تيزبيني تمام، در پي درك و فهمِ ماهيت واقعي اشخاص و جريان‌هاي سياسي بود. به عنوان مثال، او هيچ‌وقت به بني‌صدر و جريان ليبرال، اعتماد و اعتقاد نداشت. حتي زماني كه آن شخصِ منافق، تازه رييس‌جمهور شده و از احترام و اعتماد عمومي نيز برخوردار بود، شهيدمهدوي كاملاً به اين شخص بدبين بود و او را «گربة دزد» مي‌ناميد! ضدّيت او با بني‌صدر، خوشايند بسياري از كساني كه ساده‌لوحانه به آن شخصِ منافق، اعتماد داشتند، نبود و حتي چندبار عده‌اي از طرفدارانِ آن خائن، به مشاجرة لفظي با شهيد مهدوي پرداختند.
عشق به نماز در وجود شهيد مهدوي رسوخي عميق داشت. موقع فرارسيدن اين فريضة جان‌بخش الهي، با خشوع و خضوع تمام به پيشگاه معبود مي‌ايستاد و نماز را با طمأنينه و حضورقلب به جاي مي‌آورد. تعدّد كارها و خستگي ناشي از آن، سبب به تأخيرانداختن نمازش نمي‌شد. اين خصلت شهيدمهدوي از خصايل بارز او بود و همة دوستان و نزديكانش به اين امر واقف بودند.
شهيد، از صوتي نيكو برخوردار بود. قرآن كريم را بسيار زيبا تلاوت مي‌كرد به طوريكه همرزمانش مي‌گفتند: صداي حسين(نادر) آنقدر حزين و دلنشين است كه وقتي قرآن يا دعا مي‌خواند، متأثّر مي‌شويم و به گريه مي‌افتيم.
شهيد مهدوي به حق و حقيقت، از اخلاصي كم‌نظير برخوردار بود. او از كمالات بسياري بهره‌مند بود اما از اينكه به خاطر اين كمالات، شهرتي به دست آورد، تنفّر داشت. هم‌چنان‌كه اشاره شد آن بزرگوار، بسيار نيكو و زيبا قرآن تلاوت مي‌كرد و دعا مي‌خواند اما هرگز اجازه نداد كه صدايش ضبط شود. اين موضوع سبب شده كه در حال حاضر، حتي يك نوار هم از صداي قرآن و دعاي شهيد، در دسترس نباشد.
شهيدمهدوي احترام زايدالوصفي به ايتام قائل بود. خواهرزادة يتيمي داشت به نام زينب كه همواره به بهترين و نيكوترين وجهي او را نوازش مي‌كرد و مورد ملاطفت قرار مي‌داد. هم‌اكنون اعضاي خانوادة شهيد، ياد و خاطرة همة محبت‌هاي آن شهيد نسبت به اين دختر و ساير كودكان يتيم را به ياد دارند و گرامي مي‌دارند.
سردار شهيد مهدوي به پير مراد خود امام راحل عظيم الشّأن ارادتي آتشين داشت. به عشق امام (قَدَّسَ اللهُ نَفسَهُ الزَّکِيَّه) لباس مقدّس پاسداري پوشيد و در راه انجام مأموريت هاي سپاه, تمام توان و استعداد خود را به کار گرفت و همة زندگي خود را در مسير تحقّق آرمان هاي متعالي امام امت و اقتدار روزافزون نهاد مقدّس سپاه قرار داد. رضايت امام را تنها مزد و اجر خود از آن همه رشادت و مجاهدت کم نظير مي دانست و در راه حصول اين مهم و شادي دل امام, تمام وجودش را در طبق اخلاص نهاده بود. او همواره در قنوت نمازش اين دعا را مي‌خواند: «اَللهُمَّ ارْزُقْنِي الشَّهادهَ فِي سَبِيلِكَ. در زندگي طوري زندگي كرد كه فرجام چنين زيستني، حقيقتاً كمتر از شهادت نبود و خود نيز هميشه در آرزوي شهادت به سر مي‌برد. خداوند هم اين آرزوي او را به بهترين وجه، برآورده ساخت و او را در جوار قرب خود، جاي داد.


منابع زندگینامه: سرداران سرافراز نوشته ی رضا طاهری، نشر شروع،-1284.پرونده شهید دربنیاد شهیدوامورایثارگران بوشهر ،مصاحبه با خانواده ،دوستان وهمرزمان شهید


[url=http://www.rasekhoon.net/mashahir/Show-900694.aspx]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دسدت درد نکنه برادر خیلی وقت بود دنباله این مطلب می گشتم
من به وجود جنین افراد شجاع و با هوش تو کشورم افتخار می کنم


یادش گرامی و راهش پر رهرو

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ژنرال آفتاب سوخته اي كه كابوس آمريكايي ها شد

«ژنرال سلیمانی» ، این «مجاهد» تحت تعقیب شیطان بزرگ و نوچه هایش، برای فرزندان این آب و خاک ، همان «حاج قاسم» بسیجی آفتاب سوخته کرمانی است که گوش به فرمان ولایت مطلقه فقیه و چشم به آزادی قدس شریف دارد...

[align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/107601_856.jpg[/img][/align]

روز اول خرداد ماه سال 1390 ، حوزه علمیه حقانی در قم ، به مناسبت سالگرد آزاد سازی خرمشهر ، مراسم بزرگداشتی را برگزار نمود که میهمان اصلی آن ، مردی میانه سال ، با موهای جوگندمی ، نگاهی نافذ و قدی متوسط بود. این مرد در بخشی از سخنرانی خود گفت:
«انقلاب های اجتماعی در خاورمیانه و شمال آفریقا ،بهترین فرصت ها را برای انقلاب ما فراهم کرده است.امروز شکست یا پیروزی ایران در مهران و خرمشهر رقم نمی خورد. مرزهای ما فراتر رفته، ما باید شاهد پیروزی در مصر، عراق، لبنان و سوریه باشیم؛ اینها آثار انقلاب اسلامی است.»
طلابی که تازه وارد سالن اجتماعات می شدند ٰ وقتی از هم درسان دیگر خود درباره نام سخنران مراسم پرس و جو می کردند ، این گونه پاسخ می گرفتند :

«حاج قاسم سلیمانی ، فرمانده ی نیروی قدس»

کمتر کسی در ایران بود که بداند ، تنها دو روز قبل از این سخنرانی ، باراک اوباما ، رییس جمهور آمریکا ، نام قاسم سلیمانی را شخصا به لیست افراد تحت تحریم ایالات متحده افزوده است. البته نه باراک اوباما ، نه وزیر دفاعِ او ، نه رییس سازمان سیا و نه هیچ کدام از رجال سیاسی و امنیتی آمریکا ، صاحب این نام را نمی شناختند. برای آنان قاسم سلیمانی تنها شبحی هولناک بود که یک معنا را تداعی می کرد: «کابوس»

بخش فارسی دائرة المعارف عمومی «ویکی پدیا» در معرفی «نیروی قدس» نوشته است:

«نیروی قدس یا سپاه قدس نیروی ویژه و زیرشاخه‌ای از نیروهای پنج‌گانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران است که مسئول فعالیت‌های نظامی برون‌مرزی را دارد. فرمانده کنونی آن، قاسم سلیمانی است. برخی منابع نفرات این نیرو را ۱۵٬۰۰۰ تن تخمین زده‌اند. برخی تحلیل‌گران نیروی قدس را یکی از بهترین نیروهای ویژه در جهان دانسته‌اند.
نیروهای قدس در جنگ ایران و عراق به‌عنوان نیروی مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد و فعالیتش را با حمایت از کردها برای مقابله با صدام حسین در زمان جنگ ادامه داد. همچنین با حمایت از احمدشاه مسعود در جنگ شوروی در افغانستان و بعدها در مقابله با طالبان دامنه فعالیتش را گسترش داد. همچنین گزارش‌هایی از نیروهای قدس مبنی بر حمایت از جنگجوهای اسلام‌گرای بوسنیایی در جنگ یوگسلاوی در دست است.مأموریت اصلی نیروی قدس، سازماندهی، پروراندن، تجهیزکردن و سرمایه‌گذاری بر جنبش‌های انقلابی اسلامی است.»

«ویکی پدیا» در معرفی فرمانده « نیروی قدس» این گونه نوشته است:

« قاسم سلیمانی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی قدس سپاه است. وی بارها از جانب آمریکا متهم به دخالت در امور عراق شده‌است. و واشنگتن پست وی را از مهمترین سیاست گذار سیاستهای خارجی ایران می‌داند.»

گرچه هیچ شکی در معاند بودن مدیران و گردانندگان دائرة المعارف به اصطلاح مستقل و عمومی « ویکی پدیا» وجود ندارد اما نباید از این حقیقت چشم پوشید که تمام اطلاعات مفید جهان غرب درباره «نیروی قدس» و فرمانده آن ، چیزی بیش از همین چند خط ، به اضافه 5 قطعه عکس کوچک از قاسم سلیمانی و مشتی اطلاعات کاملا بی اساس و غیر مستند عجیب و دور از ذهن سالم درباره جزئیات یگان ها و فرماندهان این نیرو ، نیست.

منابع خارجی و خصوصا غربی ، ادعاهای حیرت انگیزی را درباره نیروی قدس و فرمانده آن مطرح می کنند. تبلیغات غرب درباره فرمانده نیروی قدس بعد از اشغال عراق توسط آمریکا به اوج خود رسید و تا جایی پیش رفت که مقامات سیاسی و امنیتی یانکی صراحتا نام «قاسم سلیمانی» را به زبان می آوردند و در آخرین مورد نیز «روئل مارک گرچت»، کارشناس سابق بخش خاورمیانه سیا و عضو بنیاد «دفاع از دموکراسی‌ها» افاضه فرمودند : «سپاه پاسداران ایران را نمی‌توان مرعوب کرد مگر اینکه اعضای آن را بکشیم؛ قاسم سلیمانی ، فرمانده سپاه قدس را باید بکشیم.»

در نمونه ای دیگر ، روزنامه معتبر آمریکایی «مک کلثی» با بیان این مطلب نوشت:

« یکی از قدرتمندترین چهره‌های موجود در عراق، یکی از مقامات دولتی این کشور، یک رهبر شبه نظامیان، یک روحانی بلندپایه و یا یک فرمانده یا دیپلمات آمریکایی نیست.این فرد، یک ژنرال ایرانی است که هم‌اکنون بسیار پرنفوذتر از همه مقامات نامبرده شده است.ژنرال «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروهای قدس، شاخه فعال سپاه پاسداران ایران در عراق است که مأموریت این شاخه، گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه است. سلیمانی به عنوان مرد شماره یک تهران در عراق، عامل حمایت نظامی و مالی از گروه‌های گوناگون عراقی بوده و سعی در ناکام گذاشتن تلاش‌های آمریکا برای ایجاد دولتی متمایل به غربی‌ها پس از سقوط صدام حسین را دارد.به گفته مقامات آمریکایی، سلیمانی انتخاب سیاستمداران متمایل به ایران را تضمین و همواره با رهبران ارشد عراقی دیدار و از چهره‌های شیعه عراق دفاع می‌کند.

یکی از مقامات ارشد عراقی که نخواست نامش فاش شود، می‌گوید: ما، آمریکایی‌ها و دیگر عراقی‌ها، چه او را دوست داشته باشیم یا نه، باید اذعان کنیم که او محور سیاست‌های ایران در عراق است. نیروهای قدس همه نقش‌های سیاسی، نظامی، ‌اطلاعاتی و اقتصادی را ایفا می‌کنند؛ آن ها سیاست خارجی ایران در عراق هستند.»

روزنامه مذکور در سی‌ام مارس 2008 گزارش داده بود:

وی در ژانویه سال 2005، زمانی به عراق آمد که عراقی‌ها برای نخستین بار پس از سقوط صدام حسین، به پای صندوق‌های رأی می‌رفتند.در حالی که آمریکا حمایت شدیدی از نخست‌وزیر شدن ایاد علاوی می‌کرد، سلیمانی فعالیت خود را در حمایت از شیعیان طرفدار ایران آغازکرد و به شدت به راهنمایی آنان برای پیروزی در انتخابات پرداخت.پس از انتخابات، بوش انگشت‌های رنگی مردم عراق را پیروزی بزرگی برای دمکراسی دانست، اما علاوی و متحدانش شکست خوردند و در عوض، متحدان ایران وارد میدان شدند.یک سال بعد، در آوریل سال 2006 ایران باز هم نگران بن بست مذاکرات برای برگزیدن نخست‌وزیر جدید عراق پس از دومین دور انتخابات مجلس عراق شد و این بار سلیمانی به منطقه سبز رفت تا با سیاستمداران شیعه مذاکره کرده و تضمین کند که انتخاب نهایی عراق، مورد پذیرش تهران نیز هست و در پایان هم عراقی‌ها بر سر نخست‌وزیری نوری المالکی به توافق رسیدند.
در این باره زلمای خلیل‌زاد نیز می‌گوید: همان‌قدر که مقامات آمریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم می‌کنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او ماه گذشته در پایان دادن به درگیری‌های نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت؛ تهدیدی که می‌رفت ناآرامی‌های آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.
در نشست مهم دیگری که در نقطه مرزی ایران و عراق در مریوان انجام شد و به گفته منبعی که نخواست نامش فاش شود، در این دیدار، جلال طالبانی، درخواستی به ژنرال قاسم داده است، مبنی بر این‌که نبردها و ناآرامی‌ها متوقف شود.به گفته این مقامات، سلیمانی نیز روز پس از آن، پیامی می‌فرستد و بلافاصله نبردها متوقف می‌شود...»

يك مورد ديگر از موضع گيري هاي خارجي درباره فرمانده نيروي قدس ، مربوط به «شمعون پرز» رييس جمهور فعلي رژيم صهيونيستي است و چند ماهي است كه اين جمله را به او منتسب مي كنند: «خاورميانه روي انگشت اشاره قاسم سليماني مي چرخد»

[align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/107677_454%7E0.jpg[/img]
[/align]
این دعاوی بی مستند و گاه غير معقول ، به همان اندازه که ارزش خاصی ندارد ، برای یانکی های گاوچران سوژه ای مطلوب برای داستان پردازی و دشمن تراشی های هالیوودی است. امروزه آمریکا با نام «قاسم سلیمانی» همان گونه عمل می کند که پیش از این با نام «عماد مغنیه» می کرد. هنوز بسیاری به یاد دارند که در سال 1366 ، وقتی ناوگان آمریکا در خلیج فارس ، در جنگ رو در رو با پاسداران نیروی دریایی سپاه به فرماندهی شهید «نادرمهدوی» دچار استیصال گردید ، مقامات امنیتی آمریکا اعلام کردند که «عماد مغنیه» در قایق های تندروی سپاه در خلیج فارس دیده شده است.
با توجه به چنین سابقه ای ، عجیب نیست که همزمان با اوج گیری ناکامی های نظامی آمریکا در عراق و سونامیِ «دیکتاتور براندازی» در خاورمیانه ، «عمو سام» به دنبال شبحی باشد که با داستان سرایی درباره ی آن ، فضاحت های خود را در افکار عمومی توجیه نماید. به این ترتیب از این پس ، «سوپرمن» ، «بت من» ، «جیمز باند» ، «مردان ایکس» ، «شگفت انگیزها» و مامور «جک بائر»[قهرمان سریال 24] باید در افغانستان و عراق و یمن و سومالی و ... به دنبال «ژنرال سلیمانی» بگردند و این «اَبَرجنگجوی بنیاد گرا» را به چنگ بیاورند و سرش را برای رییس جمهور آمریکا هدیه ببرند. زهی خیال باطل. ( دقت كنيد به شباهت عجيبِ سناريوي احمقانه ي آمريكا درباره طرح ترور سفير عربستان در آمريكا توسط نيروي قدس با داستان سريال هاي24 و «يونيت».)
حقیقت آن است که علی رغم این رویاپردازی های رقت بارِهالیوودی ، «حاج قاسم سلیمانی» ، ( هیولای افسانه ای و بد من داستان های کمیک استریپ که امنیت آمریکایی ها را بر هم می زند) برای تمام ایرانیان انقلابی ، یک بسیجی تمام عیار در میان سپاهِ بسیجیان ولایت است که مانند بسیاری از هم رزمانش، تمام حیات خود را از ابتدای جوانی ، وقف نهضت حضرت روح الله کرده است .
قاسم سلیمانی ، نوجوان کرمانی بود که با بنایی تامین معاش می کرد. جنگ که آغاز شد ، خشت و گل و شاغول را کنار گذاشت و اسلحه به دست گرفت. زیاد طول نکشید که قاسم سلیمانی توان تشکیلاتی و رزمی خود را به فرماندهان جوان سپاه که سن وسالشان زیاد با او فاصله نداشت نشان داد. به این ترتیب قاسم سلیمانی به فرماندهی بسیجیان هم ولایتی خود رسید و پس از مدتی لشکری از کارگرزاده گان کرمانی تشکیل داد که نام آن را «لشکر 41 ثارالله» نهادند. این لشکر در طول سال های دفاع مقدس ، درخشش اعجاب آوری از خود نشان داد نام خود را در تاریخ ایران و اسلام جاودانه نمود.
پس از پایان جنگ 8 ساله ، لشکر 41 ثارالله تحت فرماندهی سردار حاج قاسم سلیمانی که در معرکه مرزهای جنوب آبدیده شده بود ، به زادگاه خود یعنی کویر تفتیده ایران بازگشت و وظیفه ایجاد امنیت و مبارزه با شرارت های اشرار هدایت شده از مرزهای شرقی کشور را بر عهده گرفت. این واقعیتی غیر قابل تردید است که هنوز هم مردم کرمان و سیستان و بلوچستان ، دوران حضور قاسم سلیمانی در مناطق شرقی و جنوب شرقی کشور را ، از امن ترین ایام زندگی خود می دانند.
توانایی نبوغ آمیز قاسم سلیمانی در شناخت بافت مردمی خاص مناطق کویری و نوع زندگی عشیره ای حاکم در آن نواحی و تدابیر بی نظیرش در مدیریت امنیتی چنین مختصاتی ، او را به نگین درخشانی در میان یادگاران سال های دفاع و حماسه تبدیل نمود. قاسم سلیمانی که خود پرورش یافته شن های کویر و بزرگ شده رزق و روزی کارگری بود ، با اقتداری بسیجی که از سالیان جنگ تحمیلی به ارث برده بود ، عشیره ها و قبایل کویر را به انسجام و هماهنگی کم نظیری رساند و به مدد این تدبیر خود ، توانست اشرار و اراذل تحریک شده از خارج را ، از پشتیبانی داخلی و فضای تنفسی بومی محروم کرده و تنگنای سختی را بر آنان تحمیل نماید.
در سال 1379 بود که فرماندهی کل قوا ، حضرت آیت الله خامنه ای ، این بسیجی جان برکف ولایت را از کرمان به تهران فراخواند و او را به فرماندهی یکی از قوای پنجگانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، که در میان غربی ها از آن با نام «نیروی قدس» یاد می شود منصوب کرد. از آن زمان تا امروز ، سردار قاسم سلیمانی کمترین حضور را در عرصه رسانه های دیداری و شنیداری داشته است. گرچه مردم ایران و همرزمان او و هم ولایتی هایش همواره شاهد حضور او در عرصه حیات عادی در هیئات ، مجالس عمومی و خصوصی خود هستند اما همین غیبت طولانی در جلوه گاه رسانه های عمومی ، ایشان را برای غربی ها به شبحی مرموز تبدیل کرده است که سایه وار در کمین دشمنان نظام اسلامی می نشیند و ناگهان چون صاعقه بر سرشان فرود می آید.
گرچه با فرض درست بودن این فرضیات غربی ها ، چنین برداشتی از شخصیت «قاسم سلیمانی» برای آنان ترس آفرین است اما بی شک برای همه ایرانیان ، وجود سربازی دلیر با چنین توانمندی های غرورانگیز می باشد.
«ژنرال سلیمانی» ، این «مجاهد» تحت تعقیب شیطان بزرگ و نوچه هایش، برای فرزندان این آب و خاک ، همان «حاج قاسم» بسیجی آفتاب سوخته کرمانی است که گوش به فرمان ولایت مطلقه فقیه و چشم به آزادی قدس شریف دارد و اگر جنگ برای بسیاری از همرزمان او در سال 1367 به صورت پایان یافت، برای او آشکارا تا امروز تداوم داشته است و او را باید بسیجی ای با 360 ماه سابقه حضور در منطقه عملیاتی دانست.
امروز امت اسلامی و خصوصا ملت مسلمان ایران ، قدر دانِ خدمات حسینی این سردار عاشورایی است که خواب را از چشمان یزیدیان زمان ربوده است و گرچه هزاران نفر چون او در خیل سپاهیان روح الله وجود دارند که دست کمی از «حاج قاسم» ندارند اما از خداوند متعال خواستاریم که جبهه نبرد اسلام ناب محمدی(ص) با کفر و شرک جهانی و اسلام آمریکایی را از حضور چنین سرداران پاکباخته ای خالی نکند. انشاءالله

محمد یاسر رجبی
آبان 1390

[url=http://www.mashreghnews.ir/fa/news/77605/%DA%98%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%88%D8%AE%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%8A-%D9%83%D9%87-%D9%83%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B3-%D8%A2%D9%85%D8%B1%D9%8A%D9%83%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D9%87%D8%A7-%D8%B4%D8%AF]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.