برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      54

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. remo

    remo

    Scientific Pal


    • امتیاز

      30

    • تعداد محتوا

      347


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      375



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 7 شهریور 1400 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    سلام علیکم این ایده کشتی های هوایی (بعنوان تانکر سوخت رسان با پایایی رزمی بالا یا حامل رادار) با توجه به وسعت کشور ، ایده ای هست که باید بیشتر روی آن فکر کرد (بلحاظ نقاط قوت و ضعف و کارکرد عملیاتی ) چند سال پیش (2005) هم یک چنین چیزی رصد شد که در نوع خودش جالب بود..
  2. 2 پسندیده شده
    به نام خدا با سلام عراق در طی جنگ با ایران (سال های 1980 الی 1988 میلادی) پروژه های تسلیحاتی مختلفی را جهت افزایش توان نظامی خود به اجرا درآورد که البته شماری از آن ها به جهت طولانی شدن روند توسعه و تولید و بروز برخی مشکلات هیچگاه در جنگ با ایران مورد استفاده قرار نگرفتند و بلکه هیچگاه عملیاتی نشدند. یکی از این پروژه ها ، پروژه سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته بود که از سال 1987 و در خلال جنگ ایران کلید خورد. مغز متفکر این پروژه کسی نبود جز دکتر جرالد وینسنت بول. جرالد بول کانادایی متخصص سیستم های توپخانه ای و پرتابه های بالستیک بود ، وی را بزرگترین متخصص توپخانه دنیا میدانند که ابداعاتش مسیر تازه ای در زمینه توسعه و ساخت سیستم های توپخانه ای ایجاد کرد.عراق مدت کوتاهی پس از تحمیل جنگ به ایران و در اوایل سال 1981 ، دکتر بول را به منظور مشاوره و همکاری در زمینه توسعه و تقویت قوای توپخانه ای (و بعضا موشکی) به این کشور دعوت کرد. بول که همکاری با عراق را فرصتی جهت پیاده سازی و تحقق بخشی پروژه های توپخانه ای بلند پروازنه خود میدید ، این همکاری را پذیرفت و عازم بغداد شد. در ابتدای کار عراقی ها از مشاوره بول در جهت خرید تجهیزات توپخانه ای بهره جستند که یکی از نتایج آن خرید سیستم توپخانه ای کششی GC-45 بود که توسط صنایع تحقیقات فضایی بول (SRC) در دهه هفتاد میلادی طراحی شده بود. اما آنچه که عراقی ها از بول انتظار داشتند و ایضا حاصلی که بول از همکاری با عراقی ها در نظر داشت ، چیزی به مراتب بیشتر و فراتر بود. عراق در اواسط دهه هشتاد (در خلال جنگ با ایران) سطح همکاری با بول را به میزان قابل توجهی افزایش داده و وی را از جایگاه مشاوره به عنوان سر طراح و مسئول ارشد برخی از مهمترین پروژه های توپخانه ای و موشکی خود ارتقا داد. همکاری بول با عراق در زمینه توپخانه ای به مراتب گسترده تر از پروژه های موشکی بود که بول در آن ها عمدتا به عنوان اصلاح گر طرح وارد میشد. دکتر بول از 1981 تا زمان ترورش در سال 1990 نزدیک به یک دهه با صنایع دفاعی عراق در زمینه توپخانه و بعضا موشکی همکاری داشت که حاصل آن پروژه های بلند پروازانه ای همچون ابر توپ دوربرد بابل بود.علاوه بر این، بول در یک پروژه مهم توپخانه ای عراق نیز نقش کلیدی را ایفا کرد و آن پروژه ی سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته عراق بود که در دو فاز دنبال شد. این پروژه چندین هدف را دنبال میکرد ، هدف اول دستیابی عراق به یک سیستم توپخانه ای خودکششی با شاسی چرخ دار و با تحرک بالا بود. در دهه هشتاد سیستم های توپخانه ای خودکششی با شاسی چرخ دار مورد توجه قرار گرفتند و طرح هایی همچون هویتزر G6 از آفریقای جنوبی و DANA از چکسلواکی ارائه شدند. هدف دوم ایجاد زیر ساخت های لازم و فراهم آوردن کانال های ارتباطی مناسب و همکاری با شرکای تکنولوژیکی جهت تولید این سیستم در داخل عراق بود. اما هدف سوم که برخی آن را مهمترین هدف عراق از توسعه سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته میدانند ، رقابت و مقابله توپخانه ای با ایران بود. ایران از دوره حکومت شاهنشاهی ، توپ های 203 میلیمتری ام 110 (موسوم به 8 اینچی) را در اختیار داشت ، در کنار آن پس از انقلاب و در خلال جنگ تحمیلی نیز نسبت به خرید هویتزرهای 170 میلیمتری کوکسان از کره شمالی اقدام کرد که دست برتری از جهت توپخانه ای برای ایران فراهم میکردند. برد بلند کوکسان و گلوله های مخرب ام ۱۱۰ ، ضربه نیرومند پنجه توپخانه ایران بر پیکره ارتش متجاوز بحثی بودند که عراقی ها را بر آن داشت تا سیستم های توپخانه ای نوینی برای رقابت و مقابله با آن تدارک ببینند و نقش و جایگاه بالاتری برای توپخانه در نظر بگیرند. دکتر بول کانادایی کسی بود که به منظور پیشبرد این هدف توسط عراقی ها به کار گرفته شد و به عنوان طراح اصلی و مسئول ارشد پروژه سیستم های توپخانه ای خودکششی پیشرفته عراق منصوب گردید. کوکسان در خدمت رزمندگان اسلام این پروژه در دو فاز دنبال شد که حاصل آن دو سیستم توپخانه ای خودکششی با شاسی چرخ دار با نام الفاو و المجنون بود.جهت ساخت این هویتزرها به پلتفرم چرخ داری با پیکربندی مناسب نیاز بود ، بول پاسخ را در هویتزر G6 آفریقای جنوبی یافت. بول در پروژه طراحی این هویتزر با صنایع Denel آفریقای جنوبی همکاری داشت و طرح آن را جهت الگوبرداری به منظور ساخت هویتزر عراقی مناسب دید.شاسی هویتزر G6 با پیکبرندی 6×6 توسط صنایع Alvis OMC تولید میشد ، طرح مشابهی از این شاسی تهیه و جهت ساخت شاسی برای دو هویتزر عراقی به صنایع اسپانیایی Tribiland ارائه گردید که در نهایت به ساخت یک شاسی پر تحرک با سیستم های به روز همچون سیستم کنترل مرکزی تورم تایر ها منجر شد. هویتزر G6 ساخت لوله توپ ، تثبیت کننده و سیستم کنترل آتش و سلاح نیز به شرکت های فرانسوی واگذار گردید. پیشرانه مورد نیاز جهت شاسی ها نیز با توان 560 اسب بخار از شرکت مرسدس بنز آلمان تامین میشد. در نهایت تمامی قطعات جهت یکپارچه سازی و ساخت نمونه اولیه به اسپانیا منتقل میشدند. برخلاف تصور ، نمونه های اولیه هویتزهای الفاو و المجنون نه در عراق بلکه در یک کشور اروپایی به ساخت رسیدند و جهت رونمایی به عراق منتقل شدند. پس از پایان روند طراحی در سال 1987 ، ساخت پیش نمونه هویتزر المجنون از سال 1988 آغاز و تا سال 1989 پایان یافت و در نمایشگاه تسلیحاتی بغداد در همان سال رونمایی گردید. المجنون به یک قبضه توپ 155 میلیمتری (استاندارد ناتو) مجهز بود. لوله این توپ در حدود 8 متر طول داشت (با تعداد خان 48) و از امکان تغییر زاویه به میزان 72+ درجه در جهت عمودی برخوردار بود (بعلاوه زاویه گردش 40 درجه ای برجک توپ به طرفین).این توپ دو نوع مهمات افزایش برد یافته با نام ERFB و ERFB-BB شلیک میکرد که این مهمات توسط دکتر بول توسعه یافته بودند. مهمات ERFB (مخفف تمام کالیبر افزایش برد یافته یا Extended Range Full Bore) دارای برد 30.2 کیلومتر و مهمات ERFB-BB (مخفف تمام کالیبر افزایش برد یافته - بیس بلید یا Extended Range Full Bore-Base Bleed) دارای برد 38.8 کیلومتر بودند. المجنون وزن پرتابه این مهمات در حدود 43 الی 45 کیلوگرم و سرعت دهانه آن ها (muzzle velocity) به ترتیب 900 و 889 متر بر ثانیه بود. هویتزر المجنون امکان اجرای آتش موقت با نرخ 4 گلوله بر دقیقه یا اجرای آتش ممتد با نرخ ثابت یک گلوله بر دقیقه را داشت. به جهت برخورداری از شاسی چرخ دار با پیکربندی 8×8 ، المجنون از قابلیت های مناسبی در عبور از مناطق ناهموار برخوردار بود ضمن آنکه امکان دستیابی به سرعت بالای 90 کیلومتر بر ساعت در حرکت در جاده و 60 الی 70 کیلومتر بر ساعت در مسیر های خارج از جاده را داشت. در حقیقت یکی از مهمترین ویژگی های این هویتزر تحرک و قابلیت انتقال آن بود. المجنون 12 متر طول ، 3.5 متر عرض ، 3.6 متر ارتفاع و 43 تن وزن داشت. طرح دوم در پروژه سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته عراق ، هویتزر الفاو بود که یک سیستم توپخانه ای برد بلند با کالیبر بالا محسوب میشد. طراحی و ساخت الفاو از سال 1988 آغاز و تا سال 1990 پایان یافت. این هویتزر از جهت شاسی مشابه المجنون بود با این تفاوت که از یک قبضه توپ 210 میلیمتری بهره میبرد. این توپ به طول 11 متر (تعداد خان 64) ، از قابلیت حرکت در زوایای عمودی تا 55+ درجه برخوردار بود و مهمات ERFB و ERFB-BBبا پرتابه هایی به وزن 109.4 کیلوگرمی را شلیک میکرد. مهمات مورد استفاده این هویتزر به ترتیب دارای برد 45 الی 57 کیلومتر و سرعت دهانه 997 و 992 متر بر ثانیه بودند. از نظر نرخ اتش ، هویتزر الفاو مشابه هویتزر المجنون و قادر به شلیک موقت با نرخ آتش 4 گلوله در دقیقه و شلیک مداوم با نرخ اتش ثابت یک گلوله در دقیقه بود.هویتزر الفاو در حدود 15 متر طول ، 3.5 متر عرض ، 3.6 متر عرض و 48 تن وزن داشت. لازم به ذکر است که هر دو هویتزر الفاو و المجنون از قابلیت اجرای اتش به صورت مستقیم (Direct Fire) برخوردار بودند و بدین منظور سیستم هدفگیری ویژه ای برای آن ها تعبیه شده بود (در سمت چپ بخش جلویی برجک و دارای یک درب محافظ). یکی از اهداف عراق در ساخت این دو هویتزر همانطور که پیشتر گفته شد رقابت توپخانه ای با توپ های برد بلند و کالیبر بالای ایران بود اما روند زمانبر طراحی و ساخت هویتزرها و ایضا پایان جنگ هشت ساله با ایران در سال 1988 موجب گردید که عراقی ها از نیل به این هدف باز بمانند. الفاو جرالد بول ، سر طراح و مسئول اصلی پروژه هویتزرهای الفاو و المجنون ، پس از تکمیل روند توسعه این توپ ها و ساخت نمونه اولیه ، به دنبال توسعه انواع مهمات نامتعارف شیمیایی و بیولوژیکی و ارائه قابلیت شلیک این مهمات برای آن ها بود و حتی طرح هایی جهت استفاده از مهمات هدایت پذیر (که در آن روزگار طرحی نواورانه بود) را در ذهن داشت که در نهایت با ترور و مرگش در سال 1990 تمامی این طرح ها به فراموشی سپرده شد. عراقی ها برنامه تولید هویتزرهای الفاو و المجنون را در اواسط دهه نود میلادی در نظر داشتند اما جریاناتی مانع از تحقق این برنامه شد. مهمترین آن تهاجم عراق به کویت در سال 1990 و به تبع آن تحریم تسلیحاتی عراق و قطع همکاری طرف های تکنولوژیکی آن بود. هر چند عراقی ها تولید الفاو و المجنون در داخل عراق و از طریق ایجاد زیر ساخت های لازم را در نظر داشتند اما در نهایت شماری از اجزای کلیدی توپ ها از طرف های تکنولوژیکی غربی تامین میشد که همین مسئله به پاشنه آشیل پروژه توپخانه ای عراق تبدیل شد و در نهایت با قطع همکاری طرف های تکنولوژیکی اروپایی ، عراق از ادامه پروژه بازماند. البته بنا بر گفته برخی منابع ، عراقی ها امکان تامین قطعات اصلی یا نمونه مشابه هویتزر المجنون از طریق بازار سیاه را داشتند چرا که این هویتزر از کالیبر و تجهیزات استاندارد برخوردار بود ، با این وجود مدرک یا سندی از تلاش عراق برای تهیه تجهیزات از بازار سیاه و ادامه پروژه المجنون در دست نیست که البته دلیل عدم این کار به احتمال زیاد مشکلات مالی عراق پس از جنگ با ایران و کویت و هزینه بالاتر در تامین قطعات از بازار سیاه بوده است. در نهایت یک الی دو پیش نمونه (عمدتا بر ساخت یک نمونه تاکید است) از هویتزر الفاو و المجنون به تولید رسید که از سرنوشت الفاو خبری در دست نیست. المجنون اخرین بار در جریان تهاجم آمریکا به عراق در یکی از انبارهای ارتش عراق به صورت اوراق دیده شده و یحتمل جهت نگهداری در موزه های نظامی غرب به خارج از عراق منتقل شده است (هر چند تاکنون در موزه نظامی رویت نشده). پروژه الفاو و المجنون را با وجود تمام قابلیت ها میتوان پروژه ای ناکام و بی حاصل دانست چرا که به هیچ یک از اهدافی که از پیش تعیین شده بود دست نیافت و هیچ گاه در قالب عملیاتی در نیامد. سرنوشت المجنون نویسنده و مترجم : سینا نوریخانی هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری مجاز است
  3. 1 پسندیده شده
    تاریخچه خودروهای دفاع شیمیایی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی https://www.aparat.com/v/KaPMh
  4. 1 پسندیده شده
    رنگ پوششی جدید ارتش پاکستان ارتش پاکستان یک رنگ پوششی جدید را بر روی تانک اصلی میدان نبرد الخالد تست کرده است. این رنگ پوششی جدید(INTERMAT) مانع بازتاب حرارتی میشوند در نتیجه در مقابل رنگ های پوششی معمول ( CARC- پوشش مقاومت در برابر ماده شیمیایی ) کمتر در دید دوربین های حرارتی دیده میشوند که به اختفای خودروهای نظامی ازجمله تانک ها در میدان نبرد کمک خواهد کرد. این پوشش حرارتی موجب کاهش بازتاب امواج مادون قرمز نزدیک، میانه و دور می شود با کمک پوشش های استتار حرارتی می توان دشمن را فریب داد به این صورت که شکل بازتاب حرارتی در بدنه یک تانک را به شکلی تنظیم می نماییند که ازدید دوربین های حرارتی شی دیگر دیده شود. مثلا از دید دوربین حرارتی تانک به شکل خودرو غیر نظامی دیده می شود. رنگ پوششی ضد حرارتی به شکل الگو استتار دیجیتال بر روی بدنه تانک الخاد تست شد رنگ معمول CARC تانک الخاد با استتار بیابانی در مقابل تانک الخالد با رنگ استتار ضد حرارتی مورد ارزیابی قرار گرفت- نکته قابل توجه این است که برای اختفای بیشتر حرارتی در بخش حرکتی تانک از پوشش استتار حرارتی جداگانه استفاده شده است. بعد از پیشرانه تانک، چرخ ها و زنجیر حرکتی تانک بیشترین بازتاب جرارتی را دارند. نتیجه ارزیابی پوششی ضد حرارتی در مقابل پوشش معمول CARC از دید دوربین حرارتی قابل مشاهده است. پ . ن : یکی از اصلی ترین علوم برای ساخت رنگ های پوششی ضد حرارتی علم نانو فناوری است.
  5. 1 پسندیده شده
    ارتش ، سپاه و سال اول جنگ ، روحیه رزمی یا سخت افزار ، مساله این است https://www.aparat.com/v/aKOkd
  6. 1 پسندیده شده
    داده نمای تانک اصلی میدان نبرد T-72 B.3
  7. 1 پسندیده شده
    باد آورده یک ستوان نیروی زمینی ارتش ایالات متحده در جنگ دوم جهانی ، در حال بررسی عملکرد یک قبضه سلاح هجومی stg-44 آلمانی با لوله خمیده ( کروام لوف /krummlauf) ارتش ایالات متحده ، بعدها این فناوری را بر روی سلاح انفرادی M-3 گریس گان نیز مورد استفاده قرار داد .
  8. 1 پسندیده شده
    استتار زمستانی ورماخت یکی از اصول قدیمی میدانهای نبرد ، سعی در پنهان ماندن از میدان دید دشمن به منظور استفاده از اصل غافلگیری بشمارمی آید ، این اصل در فضای نبرد مدرن گرچه توسط واحدهای ارتش بریتانیا در جنگ نخست جهانی به شکل سیستماتیک مورد استفاده قرار گرفت ، اما پیشگام کاربرد حرفه ای این قاعده را میتوان واحدهای زرهی ورماخت دانست . در این ارتباط ، اگر تسلسل تاریخی را مبنای تحلیل قرار دهیم ، زره پوشهای تحویلی به ارتش آلمان ، در ابتدای امر همگی یک پوشش خاکستری استاندارد را برای عملیات رزمی در محیط اروپایی بر تن داشتند ، اما حمله به روسیه شرایط را برای ارتش آلمان بطور کامل تغییر داد ، با توجه به حساسیت فرآیند جنگ متحرک و التفات به این امر که واحدهای تانک ، ستون فقرات اصلی جنگ متحرک ورماخت بحساب می آمدند ، بلافاصله پس از بارش نخستین برف زمستانی ، به همه واحدهای پانزر ارتش دستور داده شده تا بدنه تانکهای عملیاتی را با مخلوطی از آب و گچ ، با الگویی نامنظم ( الگوی لکّه های پراکنده و یا نوارهای غیر مستقیم ) پوشش دهند . تصویر فوق ، یک دستگاه پانتر G در نبرد برسر خط زیگفرید نشان می دهد که با الگوی نوارهای غیر مستقیم پوشانده شده است . پی نوشت : منبع : رزم زرهی ، دکترین ، استراتژی ، تاکتیک و تاریخچه ( در حال تدوین / منتشر نشده) صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  9. 1 پسندیده شده
    به بهانه اولین حضور اوران-9 در صحنه عملیات رزمی سوریه
  10. 1 پسندیده شده
    هاموی های آموزشی ! (قسمت دوم) کمک هالیوود به گارد ملی آمریکا در پست قدیمی در تاپیک گالری رژیم صهیونیستی اشاره شد که این رژیم برای آماده کردن و تمرین نیروهای خود در مقابل دشمن چگونه خودروهای هاموی را شبیه ادوات زرهی دشمن درآورده است. در ایالات متحده آمریکا نیز همان چالش های ونیاز های ارتش رژِیم صهیونیستی برای آموزش نیروهای نظامی وجود دارد. درگذشته نیروهای نظامی ارتش آمریکا برای داشتن ادوات شبیه نیروهای دشمن ادوات زرهی خود را شبیه نیروهای دشمن در می آوردند. به عنوان نمونه تبدیل آبرامز به تی -72، ام109 به توپ پدافند هوایی شیلکاو نفربر ام-113 به خودرو رزمی پیاده نظام بی ام پی - 1 از جمله این موارد است. در جدیدترین ابتکار گارد ملی آمریکا با همکاری شرکت جلوه های ویژه هالیوود Westefx قرار است یک بسته ویژه برای خودروهای هاموی تولید شود تا آنها را به هر نوع مدل تانک و وسایل زرهی تبدیل کند. این بسته شامل یک قاب است که بر روی خودرو هاموی سوار می شود. روی این قاب صفحات قرار می گیرد که می تواند تصاویر هر خودرو زرهی مانند تانک تی- 72 بر وری آن باشد. علاوه بر قاب که شبیه ساز بدنه است درمدل ارائه شده برای تانک تی-72، این مدل به یک برجک نیز مجهز است. برجک توانایی گردش 360 را دارد. همچنین برای شرکت در تمرین ها توپ و مسلسل جعلی آن مجهز به لیزر تمرینی ارتش MILES است. تمامی ادوات شرکت کننده در تمرین های نظامی آمریکا از سربازان تا تانکها مجهز به این سیستم هستند. در نتیجه بدون نیاز به شلیک مهمات می تواند نبرد را با شلیک پرتوهای لیزر بازسازی کنند. خودرو شبیه ساز تانک تی-72 شبیه نمونه اصلی که می تواند با تزریق سوخت به اگزوز دود تولید کند با کمک یک سامانه تولید دود تعبیه شده، می تواند شبیه همان دود استتار را تولید کند. شرکت جلوه های ویژه Westefx تاکنون 12 عدد از این بسته های اموزشی را برای گارد ملی ارتش آمریکا تولید کرده است و قرار است 48 عدد دیگر از آنها را در آینده تولید کند. در مجموع 60 عدد از این بسته ها که شامل شبیه ساز تانک تی-72، نفربرهای زرهی بی تی ار و خودرو شناسایی بی ار دی ام -2 است می تواند یک گردان تاکتیکی ارتش روسیه را بازسازی کند. نمونه گرافیکی از شکل هاموی که شبیه ساز خودرو شناسایی بی ار دی ام -2 است. نمونه گرافیکی از شکل هاموی که شبیه ساز نفربر بی تی ار -90 است. کارکنان شرکت Westefx درحال آماده کردن یک هاموی برای تبدیل شدن به تانک تی-72 تصویر داخل یک هاموی اموزشی تبدیل شده به تانک تی-72 نمونه نهایی هاموی اموزشی تبدیل شده به تانک تی-72- یکی از وِیژگیهای این شبیه سازها مجهز بودن انها به پنل انرژی خورشیدی است که نیاز بسیاری از سیستم های داخلی مانند دوربین ها و سیستم ارتباطی را تامین میکند.
  11. 1 پسندیده شده
    تکنولوژی های همگرا در آموزش نظامی محققان فناوری بر این باورند که تحولی که علوم و فناوری‌ های همگرا ایجاد خواهد کرد به ‌مراتب بزرگ‌ تر از تحولی است که ماشین بخار و انقلاب صنعتی در زندگی بشر ایجاد نمود. همگرایی علوم ازنظر فناورانه بسیار جذاب بوده و تحولاتی در زندگی بشر ایجاد خواهد کرد که هم ‌اکنون صحبت کردن در مورد آن‌ ها همانند داستان‌ های علمی تخیلی می ‌ماند. ولی این تحولات آثار اجتماعی و فرهنگی به همراه خواهند داشت که هنوز برای ما ناشناخته است . ترکیب فناوری‌های نوین همگرا به ادغام سینرژیتیکی چهار فناوری نانو، بیو، اطلاعات و علوم شناختی اشاره دارد (NBIC) که هرکدام از این چهار فناوری با سرعت زیادی در حال رشد و توسعه هستند و می توانند یکدیگر را برای رسیدن به هدف مشترک توانمند می‌سازند. در آموزش و تمرینات نظامی این هم‌ گرایی تکنولوژی‌ های نانو (Nano) ، بیو(Bio) ، اطلاعات (Information) و شناختی (Cognitive) ، توسعه یک مرکز یادگیری مجازی ارزان را امکان پذیر می سازد تا حالت های یادگیری فردی (صوتی ، تصویری و لمسی) را برای افراد سفارشی کرده و بهترین محیط سفارشی برای کسب سریع دانش را ایجاد نماییم . نقش تکنولوژی های همگرا (Converging Technologies) در آموزش نظامی نانو : نانو تکنولوژی این عمل را برای دستیاران آموزش کم‌ هزینه و نسبتا ارزان نگه می‌ دارد. می توان یک محیط آموزش واقعیت مجازی را متناسب با حالتهای یادگیری فرد پیش بینی کرد ، از زمینه‌های تحریک فرد استفاده کرد و هر گونه شرمندگی در مورد اشتباهات را کاهش داد . تبادل اطلاعات با کامپیوتر می‌تواند کاملا تعاملی باشد (شامل گفتار ، مشاهده و حرکت) . نانو ابزارها برای ذخیره انواع اطلاعات یا تصاویر لازم و پردازش آن اطلاعات در بازه های زمانی میلی ثانیه برای تعامل در زمان واقعی ضروری است. بیو : بیوتکنولوژی برای ایجاد بازخورد در وضعیت فردی و حفظ و نگهداری آن مهم می باشد . اطلاعات : فناوری اطلاعات باید نرم ‌افزاری را توسعه دهد تا پردازش و نمایش بسیار سریع اطلاعات را میسر سازد. از آنجایی که آموزش نظامی باید شامل روابط تیمی باشد ، در نهایت این نرم افزار باید تعامل بین طرف های مختلف را در خود جای دهد. نوآوری‌ ها همچنین برای فعال کردن دستورالعمل‌های مبتنی بر واقعیت افزوده مورد نیاز هستند که به موجب آن یک فرد ممکن است نمایشی از اطلاعات را در زمان واقعی (realtime) داشته باشد تا بتواند برای او ردیفی از اقدامات تعمیر و نگهداری را به نمایش بگذارد. شناختی : یادگیری موثر باید با درک فرآیند شناختی آغاز شود. افراد دارای حالت‌ های یادگیری متفاوتی هستند (شفاهی، بصری، لمسی) . همچنین آن ‌ها به محرک های مختلف (فرد درمقابل گروه) و زمینه‌های مختلف (ورزشی برای مذکر، اجتماعی برای مونث) واکنش می‌دهند تا از دو قالب کلیشه ‌ای استفاده کنند. حافظه انسانی و فرآیندهای تصمیم ‌گیری به فرآیندهای بیوشیمیایی وابسته هستند. درک بهتر از این فرایندها ممکن است منجر به افزایش تیزفهمی و به یاد آوری بیشتر شود . منابع : مرکز راهبردی فناوری های همگرا معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری http://nbic.isti.ir CONVERGING TECHNOLOGIES FOR IMPROVING HUMAN PERFORMANCE - Mihail C. Roco , William Sims Bainbridge - Springer Science+Business Media Dordrecht ترجمه و گردآوری صرفا برای میلیتاری
  12. 1 پسندیده شده
    روایت شهید حسن باقری ، فرمانده وقت اطلاعات نیروی زمینی سپاه از وضعیت فرماندهی در جبهه ها ( اشاره ای به نتایج بدست آمده در مسابقات بیاتلون تانک روسیه -2019 ) ما برایمان شهید دادن در شناسایی سخت شده، ولی خیلی راحت شده که ۳۰۰ جنازه را در عملیات وسط معرکه بگذاریم و عقب برگردیم. کارکردن قبل از عملیات خیلی سخت شده، اما تلفات دادن در داخل عملیات خیلی ساده شده و هیچ به روی خودمان هم نمی‌آوریم. هنوز مطالب این عملیات به صورت کامل در داخل مردم منعکس نشده است، الان اگر داخل مردم بروید، سرشان علامت سؤال است که جنازه بچه‌های ما کجاست. بروید شهرتان تا ببینید چه خبر است؟ پدر و مادر‌ها برای جنازه بچه‌هایشان ارزش قائلند، اما بعد از شهادتش، برای زخمی شدن، معلول شدن و قطعه قطعه شدنشان تحمل می‌کنند. اما برای آن‌ها ارزش قائلند. اوایل جنگ بچه‌های تبریز در دهلاویه ۷۰ تا شهید دادند. خدا شاهد است که همه تنشان می‌لرزید. حالا هزار تا، دو هزار تا، سه هزار تا، اصلاً انگار نه انگار. اگر فردا بهمان بگویند ۱۰۰ هزار تا، انگار یک با هزار فرقی ندارد. https://www.aparat.com/v/W6y5K
  13. 1 پسندیده شده
    هفتاد و پنجمین سال 1944-2019 عملیات نورماندی یگان های عمل کننده متفقین برای سرپل گیری در ساحل فرانسه ، ششم ژوئن 1944 پی نوشت : برای تصویر با کیفیت تر ، کلیک کنید صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  14. 1 پسندیده شده
    ریشه انگلیسی تاریخ نظامی به شکل عجیبی با تاکتیکهای فریب و استتار پیوند محکمی بر قرار نموده ، تا جایی که می توان گفت که جزیی ناگسستنی از نبرد بشمار می آید . در این میان ، ارتش بریتانیا بدلیل موقعیت خاصی که در جنگ اول و پس از آن در جنگ دوم جهانی بدان گرفتار آمده بود، یکی از پیشگامان استفاده از این خدعه ها بشمار می آید . شاید یکی از مشهورترین افسران این ارتش در ابداع این تاکتیکها در شمال آفریقا و سپس در حمله به نرماندی ، سرتیپ دادلی ورانگل کلارک (Dudley Wrangel Clarke) بشمار می آید که در کنار ماموریت اصلی اش ، نام وی با یگان های رنجر ارتش ایالات متحده نیز پیوند خورده است . داستان کلارک و ارتش آمریکا از 14 ژانویه 1941 آغاز می شود ، جایی که وی برای فریب ارتش های مشترک آلمان و ایتالیا در مدیترانه ، با فرستاده ویژه روزولت ، سرهنگ ویلیام دونوان ( ملقب به بیل وحشی ) رییس وقت دفتر خدمات استراتژیک (OSS) ملاقات نمود تا طرح خود را برای استفاده از واحدهای کماندو تازه تشکیل شده ارتش سلطنتی در شمال آفریقا با وی مطرح کند . او با استفاده از بک گراند شخصی در علاقه به فیلم های وسترن ،به دونوان پیشنهاد داد تا براساس فیلمی وسترن با عنوان " گذرگاه شرقی " که در آن اسپنسر تریسی ،در نقش رهبر یک گروه بزن بهادر آمریکایی با عنوان ROGERS RANGERS را ایفا مینمود ، عنوان واحدهای تازه تشکیل آمریکایی را "رنجر" نامگذاری کنند . بدین ترتیب ، اولین یگان رنجر در ارتش ایالات متحده به شیوه جدید در ماه مه 1942 ایجاد گردید . صرفاً برای میلیتاری /MR9
  15. 1 پسندیده شده
    سه ژنرال دائمی روسیه پرتره ای از نبرد اسمولنسک وسعت روسیه نزدیک به 17 میلیون کیلومتر مربع ( در دوران اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ، 22 میلیون کیلومتر مربع ) است که به دو بخش آسیایی و اروپایی تقسیم می گردد . با این وصف ، وسعت این کشور ، در کنار سرمای استخوان سوز زمستان های مشهور آن تا کنون حداقل دو ارتش بزرگ تاریخ نظامی ( گراند آرمه و ورماخت ) را چون هیولایی سپید ، به درون خود کشیده و از میان برده است . در سال 1812 ، ناپلئون بناپارت ، ارتش کبیر ( گراند آرمه ) خود را که مورخین استعداد سازمانی این نیرو را تا 500000 نفر تخمین می زدند و یگانهای آن از ملیتهای فرانسوی ، آلمانی ، لهستانی ، ایتالیایی و سایر کشورهای اروپایی که روابط حسنه ای با فرانسه داشتند ، تشکیل میشد ، بسیج نمود تا روسیه را بعنوان کلید امپراتوری ، فتح کند. این عملیات تهاجمی چند ماه به طول انجامید و حتی به اشغال مسکو نیز منجر شد ، اما بدلایل مختلف این حضور چندان دوام نیاورد و وی مجبور به عقب نشینی گردید. مشهور است که از این ارتش پانصدهزار نفری ، تنها 95000 نفر به ویلنا ( لهستان ) رسیدند . چیزی در حدود 120 سال بعد ، درست در همان روزی که فرانسوی ها عازم فتح روسیه شدند ، ورماخت دست به یک عملیات تهاجمی سراسری در طول مرزهای مشترک با اتحاد شوروی زد . وقتی افسران ستاد ارتش به هیتلر هشدار دادند که اشغال روسیه ممکن است طول کشیده و سرمای زمستان تحرک واحدهای رزمی را متوقف خواهد کرد ، وی پاسخ داد که "عامل موتور" این مشکل را حل نموده است . اما پیش بینی ها به تقریب درست از آب درآمد و با اولین برف زمستانی ، جاده ها لغزنده شد ، با شدت گرفتن سرما ، موتور خودروها و زره پوش ها یخ زد و قطعات توپخانه در اجرای آتشباری به مشکل برخورد نمود و این بار از ارتش 3000000نفری آلمان ، تنها عده ای معدود موفق به بازگشت شدند . به همین دلیل ، مشهور است که روسیه ، 3 ژنرال معروف دارد که در سراسر تاریخ ، از این کشور محافظت نموده اند ، این سه ژنرال مشهور دسامبر ، ژانویه و فوریه (اواسط آذر تا اواسط اسفند) نام دارند . در این سه ماه ، ریزش برف و شدت سرما به حداکثر خود میرسد و فقط بومیان این کشور تحمل زندگی در شرایط ناگوار را در اختیار دارند .
  16. 1 پسندیده شده
    داده نمای بیستمین سالگرد شهادت امیر سرافراز ارتش ، سپهبد شهید صیاد شیرازی 1378-1398
  17. 1 پسندیده شده
    ساختار سربازگیری ارتش هخامنشی و سازمان ظاهری آنها بر اساس اظهارات هرودوت ، بزرگسالان ایرانی (احتمالا از بخش نخبگان جامعه) تا سن ۲۰ سالگی آموزش های نظامی می دیده اند . اما استرابون سن آموزش های نظامی را تا 24 سالگی می داند . استرابون می گوید این امر ممکن است مربوط به هر مرد ایرانی ، صرف ‌نظر از طبقه خاص خود باشد. او همچنین به این نکته اشاره می‌کند که چگونه هر 50 نفر توسط پسری منتخب از خانواده اشراف انتخاب شده و فرماندهی می شده اند و حتی پس از پایان خدمت به ارتش ملی شاهنشاهی هخامنشی، احتمالا تا سن ۵۰ سالگی آماده اعزام به سربازی بوده اند . امروزه با توجه به اظهارات گزنفون ، از نظر تعداد کل سربازان در ارتش ملی هخامنشی ، رقم تخمینی حدود ۱۲۰۰۰۰ نفر از نفوس ایرانی ، به ما داده می شود . جالب توجه است که در مقایسه با یونانیان قبل از قرن چهارم پیش از میلاد، منابع باستانی اشاره می کنند که چگونه ارتش ایرانیان ، ظاهر یکنواخت خود را از طریق لباس های یکسان که در دوران باستان منحصر به فرد بوده است حفظ می کرده اند. این امر ممکن است نتیجه ماهیت متمرکز سازمان ارتش ایران باشد که مستقیما تحت ‌تاثیر فرماندهان فرزانه و پادشاه قرار می گرفته است(در حالی که افراد در ارتش یونان تمایل داشتند که از عقاید انفرادی خود الهام بگیرند). به گفته گزنفون ، کوروش عادت داشته است که لباسهای خود را به نجبای ایرانی و حتی سربازان رده پایین تر بدهد. به عنوان مثال، بهترین لباس ها به نخبگان داده می شد، در حالی که سایر شنل های دیگر با رنگ هایی از طیف بنفش، قرمز سیر مایل به زرشکی و ارغوانی در میان افسران باقی مانده ارتش توزیع می شده اند (م – شاید یکی از دلایل یکسان شدن طرح لباس های سربازان همین امر بوده که وقتی لباس شاه به فرمانده می رسیده است ، سربازان او هم سعی می کرده اند خود را با او هماهنگ کنند) . همچنین پلوتارک نقل می کند که چگونه پیک های سلطنتی امپراتوری هخامنشیان مجبور بوده اند با توجه با رده خود لباس های مشخصی را بپوشند . صرفاً برای میلیتاری / منبع : Realm Of History
  18. 1 پسندیده شده
    سیر تحول سلاح ها در پیش از میلاد 400000 پیش از میلاد اولین شواهد که در نزدیکی منطقه Schoningen آلمان یافت شده ، نشان می دهد که در آن زمان انسان ها از نیزه استفاده می کرده اند . 40000 تا 25000 سال پیش از میلاد atlatl که گاهی اوقات به کلاشینکوف دوران عصر حجر نامیده می شود یک نیزه انعطاف پذیر پرتاب می کرد که می توانست یک گوزن را در 40 متری بکشد . 23000 سال پیش از میلاد بومرنگ ها به شدت به مردم بومی استرالیا مرتبط هستند اما در واقع به عنوان سلاح شکاری در سراسر اروپا و آفریقا به کار گرفته می شده اند . اغلب بومرنگ ها به هنگام پرتاب باز نمی‌ گشتند . قدیمی‌ترین بومرنگ با ۲۳،۰۰۰ سال قدمت از عاج ماموت ساخته‌ شده و در غاری در لهستان کشف شده ‌است. 20000 سال پیش از میلاد اولین تیر و کمان ها از این زمان مورد استفاده قرار گرفته اند . برخی بر این باورند که این ابزار ها خیلی زودتر اختراع شده اند و به سنگی 60000 ساله اشاره کردند که ممکن است پیکان باشد اما تجزیه و تحلیل دقیق از حفاری های باستان شناسی در سراسر جهان نشان می دهد که سلاح های پرتابه قبل از 50000 سال پیش مورد استفاده گسترده واقع نمی شده اند . 5300 سال پیش از میلاد از این سال ها به بعد در میادین از اسب ها استفاده می شده است . به نظر می رسد که این حیوانات برای اولین بار در استپ های قزاقستان امروزی اهلی شده اند . اسب ها همچون انقلابی در حمل و نقل عمومی و به طور کلی در تاریخ جنگ نقش مهمی دارند. فقط در قرن بیست و یکم، با ظهور سلاح هایی با سرعت آتش بالا مانند اسلحه، ارتش ها از وابستگی به اسب ها دور گشتند . 5000 سال پیش از میلاد عصر برنز، توسعه اولین خنجر فلزی و بعد شمشیر را ممکن ساخت . 500 سال پیش از میلاد به نظر می رسد که منجنیق در چین در این زمان ایجاد شده‌ است. این سلاح با کاربری گروه هایی در حدود دوازده نفر، می‌توانست یک توپ را به اندازه ۱۲۵ متر پرتاب کند در همان زمان، یونانیان باستان سلاح محاصره خود را ، یعنی کشکنجیر(ballista) ، که نوعی کمان تفنگی بزرگ بود را گسترش دادند. صرفاً برای میلیتاری / منبع : New Scientist
  19. 1 پسندیده شده
    10 اصل جنگی ساسانیان سپاه امپراتوری ساسانی رقیب شکست ناپذیر رم در شرق بود. در اینجا 10 اصل جنگی ساسانیان را به طور خلاصه مرور می کنیم. سواران نیزه دار نخبه ، نخستین گروه مهاجم سپاه ساسانیان بودند . قبل از حمله ابتدایی سواران نیزه دار ، با تیراندازی پر حجم کمانداران ، قسمت پیشین ارتش دشمن زمین گیر میشد . مرکز و جناح راست قشون حاضر در میدان در حمله مشارکت می کردند . جناح چپ قشون کاملا دفاعی باقی می‌ماند و تنها در موارد اضطراری وارد جنگ میشد . فرماندهان بر اساس آرامش و رهبری منطقیشان انتخاب می شدند تا به پیروزی با حداقل تلفات دست یابند . شناسایی ناحیه و حالت و موقعیت آن ، نقاط قوت و ضعف نیروهای دشمن پیش از جنگ و همچنین شناسایی استحکامات دشمن قبل از محاصره امری ضروری در نظر گرفته میشد . تدارکات نظامی و مواد غذایی برای افراد و اسب‌ها در زمان صلح تجهیز و آماده شده و برای کمک به بسیج سریع عملیات‌های تهاجمی یا دفاعی زمانی که جنگ قریب‌الوقوع است، بارگیری می‌شدند . سواران در کنار پیاده‌ نظام سنگین در هنگام حمله به استحکامات و شهرهای دشمن شرکت می کردند . تاکتیک ها و جنگ های ساسانیان پیرو یک سری قواعد ثابت ثبت شده در نظام نامه ها انجام می پذیرفت . تنها زمانی که تمام گزینه های دیپلماتیک برای حل و فصل صلح آمیز مسائل با دشمن به بست منتج میشد ، فرمانده ، جنگ را انتخاب می کرد . صرفاً برای میلیتاری / منبع : Military History
  20. 1 پسندیده شده
    بارکِش توپخانه بوسینگ KZW 1800 باظهور توپخانه و متعاقب آن توپخانه سنگین در جنگهای مدرن ، یکی از چالش های مصیبت بار ارتشها ، جابجایی قطعات ( در اینجا معادل قبضه ها ) توپخانه بود که این خود ، سرآغاز طراحی و تولید بارکِش ( تراکتور / کِشنده ) سنگین برای جابه جایی سریع یگان های آتشبار سنگین گردید . هاینریش بوسینگ ، به سال 1903 نخستین پایه های شرکت خود را در برانشویک آلمان بنا نهاد و اولین محصول این شرکت ، یک کامیون سنگین به وزن 2تُن بود که از یک پیشرانه بنزینی 2 سیلندری و سامانه انتقال نیروی حلزونی بهره میبرد . طراحی موفق این خودرو باعث شد تا تولید تحت امتیاز آن در اتریش ، مجارستان و بریتانیا نیز دنبال شود . در مجموع تا قبل از آغاز جنگ بزرگ ( 1918-1914) شرکت بوسینگ کامیون های سنگین در کلاس 5 تا 11 تَن را با پیشرانه 6 سیلندر به مشتریان تحویل میداد . با این حال ، کار مطالعاتی بر روی تراکتور (کِشنده ) KZW 1800 از ماه های قبل از شروع جنگ ، در نتیجه یک همکاری مشترک میان این شرکت و ستاد کل ارتش امپراطوری با هدف افزایش سطح تحرک یگانهای توپخانه ارتش قیصر آغاز گردیدکه نتیجه این همکاری بسیار نزدیک، کِشنده KZW 1800 (KZW = Kraftzugwagen ) شد . این طرح به مانند گونه های تولید شده غیر نظامی شرکت بوسینگ ، از یک پیشرانه شش سیلندر بقدرت 90 اسب بخار استفاده می نمود . این محصول که به شکل انبوه در بازه یکساله 1917-1916 تولید شد ، پیکربندی یکپارچه ای را شامل می گردید که خدمه درمیانه آن جای میگرفتند . دربرخی از نمونه های تولیدی نیز بخش انتهایی این خودرو به محفظه حمل مهمات اختصاص پیدا کرده بود . شاید علت اهمیت یافتن چنین تجهیزاتی ، ناشی از تجربیات ارتش آلمان در استفاده موثر از آتش توپخانه و نیازمندی واحدهای نیروی زمینی به خودرویی که بتواند سریعتر از راه آهن و چهارپایان ، توپهای سنگین Mörser کالیبر 210 م.م را در جبهه جابه جا کند ،بود . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 پی نوشت : این شرکت بعدها با گروه صنعتی معظم MAN ادغام گردید .
  21. 1 پسندیده شده
    FP-45 Liberator کمی بعد از اینکه ایالات‌متحده وارد جنگ جهانی دوم شد، کمیته مشترک جنگ روانی شروع به جستجو راهی برای حمایت از مبارزان مقاومت در کشورهای اشغال شده نمود . نتیجه این جستجو سلاح FP-45 بود که می شد به ارزانی در قلمرو دشمن آن را تولید کرد و یا از آسمان برای نیروی های مقاومت ارسال نمود . نظریه این بود که مبارزان مقاومت از طپانچه های ساده برای ترور نیروهای دشمن استفاده ‌کنند و سپس سلاح‌های آنها را بگیرند . این سلاح ها همچنین یک اثر روانی داشتند، زیرا این فکر که هر شهروند ممکن است مسلح به یک "Liberator" باشد، ترس را در قلب سربازان اشغالگر خواهد انداخت . ایالات متحده بین ماه های ژوئن و اوت 1942، 1 میلیون FP-45 تولید کرد، اما این اسلحه ها در هنگام عمل موفق نبودند . فرماندهان نیروهای متفقین و افسران اطلاعاتی فهمیدند که این طپانچه ها غیر کاربردی هستند و جنگجویان مقاومت اروپایی تمایل داشتند که از "Sten" که یک مسلسل نیمه اتوماتیک بریتانیایی می باشد استفاده کنند . حدود یکصد هزارLiberator به چین و تعداد کمتری از آن به فیلیپین و بعد ها یونان ارسال شدند . همچنین دومین محموله بزرگ به تعداد دویست هزار عدد به کلکته هندوستان ، چهل هزار عدد به سریلانکا ، و چهل و چهار هزار عدد هم به برمه فرستاده شدند اما هیچ مدرکی در مورد نحوه استفاده گسترده یا موثر آنها وجود ندارد . FP-45 های باقیمانده هم تبدیل به کالاهای کلکسیونی شدند و مدل هایی از آن که هنوز کار می کنند گهگاه با قیمت بیشتراز 2000 دلار فروخته می شوند . ویدئو نحوه عملکرد این سلاح صرفاً برای میلیتاری / بن پایه ها : History - Special Operations - American Shooting Journal
  22. 1 پسندیده شده
    پروژه Iceworm در سال 1958، ارتش ایالات متحده یکی از آزمایشهای متهورانه جنگ سرد را راه اندازی کرد. به عنوان بخشی از یک پروژه فوق سری موسوم به "Iceworm"، آن‌ها طرح‌هایی را برای پنهان کردن صدها موشک بالستیک در زیر یخ های گرینلند بنا نهادند . پس از پنهان و عملیاتی شدن در زیر برف های قطب شمال، این سایت ها برای حملات بالقوه هسته ای به سرزمین اصلی شوروی آماده می شدند . تصویر راه ورودی به کمپ به طول 400 متر برای آزمایش نحوه طراحی ، ارتش اولین کمپ خود را به صورت یک پایگاه یخی اولیه ، تحت پوشش یک مرکز تحقیقاتی علمی ایجاد کرد . این پایگاه دورافتاده با نام Camp Century شامل چندین تونل زیرزمینی که از ورقه‌های یخی ساخته ‌شده بود و با فولاد و برف تقویت شده ‌بودند. یک دستگاه حفاری حرارتی برای نمونه برداری از هسته های یخ در سال 1964 این اقامتگاه می توانست بیش از 200 نفر را در خود جای دهد و آزمایشگاه ها، بیمارستان ها و تئاتر مخصوص خود را داشت و همه آن‌ها از یک رآکتور هسته‌ای قابل‌حمل استفاده می‌کردند. این مرکز می توانست برای قرن بیستم یک اعجاز تکنولوژیکی باشد اما برای مادر طبیعت هیچ حریفی یافت نمی شود . پس از تنها چند سال، تغییر در کلاه‌های یخی باعث شد تا بسیاری از تونل‌های آن تاب دار شده و ساختاری نامطلوب پیدا کنند . با اعتقاد به اینکه گرینلند دیگر جایی برای سلاح‌های هسته‌ای نیست ، ارتش با اکراه این پروژه را در سال ۱۹۶۶ کنار گذاشت. ورودی شمال شرق کمپ اندکی پیش از رها کردن آن پس از رها شدن کمپ زیرساخت‌ها همراه با زباله هایی که شامل ضایعات رادیو اکتیو و بیولوژیکی بود، بر جای ماندند و در زیر یخ مدفون شدند . در آن زمان محققان فکر می‌کردند که آنها برای همیشه در زیر یخ ها خواهند ماند. در سال ۲۰۱۶ مطالعه‌ای نشان داد که ورق یخی که اردوگاه را پوشانده است قرار است تا اواخر قرن ذوب شود و زمانی که این اتفاق رخ می‌دهد هر گونه زباله‌ای که در زیر یخ مدفون شده‌است می‌تواند وارد محیط شود. مطالعه‌ای نشان داد که بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ یخی که زمین را پوشانده بود دو برابر سریعتر از زمانی که یخ در طول قرن بیستم ذوب شده بود، ذوب می شود. محققان اسناد ارتش آمریکا را مورد مطالعه قرار داده‌اند تا دریابند که عمق اردوگاه چقدربوده و میزان زباله انباشته در آن چه مقدار می باشد . آن‌ها به این نتیجه رسیدند که حدود ۲۰۰،۰۰۰ لیتر سوخت های دیزلی و فاضلاب وجود دارد که مقادیرنامعلومی از آن ، همراه با آلاینده های سمی و خنک کننده های رادیواکتیو می باشند . محققان پس شبیه‌سازی تغییرات آب و هوایی جهانی و منطقه‌ای به این نتیجه رسیدند که با توجه به اندازه شتاب تغییرات آب و هوا، و با معرض خطر قرار گرفتن این مواد ، دیگر قادر به معکوس کردن جریان مخرب نخواهند بود . تصویری از آب شدن یخ ها در ورقه های یخی گرینلند هنگامی که این اتفاق بیافتد ، اکوسیستم هایی که در کنار خطرات جدید ایجاد شده اند را مختل خواهد کرد. در حال حاضر مشخص نیست چه کسی باید مسئولیت این مساله را بر عهده بگیرد و زباله‌ها را پاک سازی کند. این مواد زائد که مدت‌ها قبل به خاک سپرده شده اند ، می‌تواند شروعی برای تنش‌های سیاسی جدید بین گرینلند و ایالات‌متحده باشد. صرفاً برای میلیتاری / منابع : History - LiveScience - Disclose
  23. 1 پسندیده شده
    تاریخچه واحد شتر سوار آمریکا اسب اولین نوع حمل و نقل ارتش در طول قرن ۱۹ بود، اما اگر به خاطر عدم ماندگاری نیروهای شترسوار آمریکایی نبود، ممکن بود اوضاع بسیار متفاوت باشد. این تجربه باورنکردنی در سال ۱۸۵۶ بعد از آن شروع شد که جفرسون دیویس یک گله از چندین شتر از شمال آفریقا و ترکیه وارد آمریکا کرد. دیویس معتقد بود که "کشتی‌های بیابان" در آب و هوای خشک مناطق تازه کشف‌شده در جنوب غربی آمریکا رشد خواهند کرد و به نظر می‌رسد که آزمایش های ابتدایی و تامین این گله نظریه او را تقویت کرد . به اعتقاد دیویس شتر ها می توانستند انقلابی در امور نظامی ایجاد کنند . شترها می‌توانستند روزها بدون آب حرکت کنند، بارهای سنگین را به راحتی حمل نمایند و زمین‌های ناهموار را بهتر از قاطرها و اسب‌ها بپیمایند و برخلاف اسب ها و قاطر ها که از غذاهای مشخصی می خوردند ، شترها از هر چیزی که در کنار جاده می رویید استفاده می کردند . یکی از نقشه‌بردارانی که در ابتدا به شترها بدبین بود پس از اینکه یک سفر به مرز آریزونا و کالیفرنیا ، با این حیوانات انجام داد آن‌ها را "حیوانات نجیب و سودمند" نامید . اما شترها آن حیوانات شگفت انگیزی که دیویس می گفت نبودند . در حالی که به نظر می‌رسید آن‌ها در تئوری مناسب هستند ، در عمل، این حیوانات بار ثابتی را به دوش می‌گرفتند وسربازان نمی‌دانستند که چگونه شترها را کنترل کنند . براساس یک گزارش، سربازان کنفدراسیون می‌خواستند که از شر واحد شتر ها خلاص شوند، به طوری که گاهی آن‌ها را از صخره به پایین هل می دادند. اما در حالی که دراستقامت شتر ها شکی نبود جنگ داخلی آمریکا به خدمت این حیوانات پایان بخشید . فرمانده ارتش علاقه خود را به این ساز و برگ از دست داد و در نهایت پس از رسیدن دیویس به ریاست جمهوری ، با رفتاری طعنه آمیز پایگاه او ، در کمپ ورد تکزاس را تحت کنترل خود درآورد . ارتش دیگر هرگز سوار شتر نشد و پس از پایان جنگ داخلی، تلاش نکرد تا آن‌ها را بازگرداند. بسیاری از شتره‌ای باقیمانده نیز بعدها به حراج گذاشته شدند تا برای سیرک و استفاده شهروندان عادی به کار گرفته شوند . برخی دیگر رها شده و در دهه 1940 تعدادی از نسل های آنها در طبیعت مشاهده شدند . صرفاً برای میلیتاری / منابع : History - The SITREP Military Blog
  24. 1 پسندیده شده
    زره پوش چرخدار ضد شورش BPDM توسعه دهنده : "NGO "Boom" Tula ایده اولیه طراحی و توسعه این زره پوش چرخدار روسی ، به شکل ویژه برای محافظت از پایگاه های موشکی ثابت و همچنین اسکورت سکوهای متحرک شلیک موشکهای استراتژیک ارتش روسیه فدرال صورت پذیرفت که به شکل طبیعی ، توجه بیش از اندازه روسها در بالابردن ایمنی این سایتها را به نمایش می گذاشت . پیکربندی اصلی این سخت افزار ، از سال 1999 و براساس نفربر چرخدار BTR-80 آغاز گردید . بااین وصف بدلایل نامشخصی ، این برنامه متوقف و توسعه یک گونه پیشرفته تر با شناسه "Typhoon-M" از روی نمونه BTR-82 در یک بازه زمانی 5 ساله ( 2012-2007) در دستور کار قرار گرفت . هر چند بدلیل قابلیتهای فراتر از انتظار ، شرکت غیردولتی "Boom" از ابتدای سال 2011 بطور کامل پروژه را با شناسه BPDM دردست گرفت . در اوت سال 2013 ، وزارت دفاع روسیه به شکل رسمی اعلام نمود که نخستین نمونه عملیاتی از خودروی رزمی BPDM Typhoon-M وارد سازمان رزم لشکر موشکی گارد شده و بتدریج آموزشهای اضافی برای آشنایی پرسنل حفاظتی و همچنین واحدهای ضد خرابکاری ارائه خواهد شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  25. 1 پسندیده شده
    نخستین آلمانی !!!!!!!!! با پایان جنگ نخست جهانی و براسا س بندهای توافقنامه صلح ورسای ، سازمان رزم ارتش قیصر که اینک به رایشسوهر تغییر نام داده بود ، به 7 لشکر سبک کاهش پیدا نموده و به شکل سخت گیرانه ای ، از تولید و نگهداری خودروهای زرهی منع گردید . با این حال ، این پیمان ، به مانند تمام قراردادهای یکطرفه ، نقاط ضعف مشهودی را بخود می دید و در این مورد ، هر کدام از هفت لشکر فوق الذکر ، اجازه استفاده از نفربرهای زرهی را با هدف حمل پرسنل نظامی را پیدا کرده بودند . این خودروها که در آلمان با شناسه Mannschafttransportwagen و یا به شکل خلاصه MTW مورد شناسایی قرار می گرفتند ، فاقد هر گونه جنگ افزار بوده و نمی بایست در عملیات نظامی یا رزمایش های ارتش استفاده می شدند . تیربار MG 08 این خودروی زرهی (MTW) در سال 1919 توسط شرکت DMG برای استفاده در یگان های سبک پلیس طراحی شده بود و پس از تستهای اولیه وارد خدمت عملیاتی گردید . با این وصف ، براساس اطلاعات موجود ، خودروی زرهی مذکور ، کارایی چندانی نداشت و با وزنی برابر 10.6 تن ، می توانست 9 خدمه را در یک برد 350 کیلومتری و با سرعت 45 کیلومتر درساعت جابه جا کند . ضخامت زره مورد استفاده در این سخت افزار نیز به 10 م.م می رسید ، هر چند ، بدلیل وزن زیاد و پیشرانه نسبتا" ضعیف ( پیشرانه 4 سیلندری دایملر M1574 ) ، کارایی ضعیفی در مسیرهای جاده ای داشت . بعدها و با توجه به اوضاع داخلی آلمان و افزایش تحرکات احزاب فاشیستی و کمونیستی در جمهوری وایمار ، این اجازه به رایشسوهر داده شد که این خودروها را به سامانه های مخابراتی و به شکل محدود به تیربار MG 08 مجهز نماید .مجموعا" ، اطلاعات چندانی در خصوص بیلان رزمی این خودروی زرهی وجود ندارد ، اما گفته میشود که تا سال 1936 در خدمت نیروی زمینی آلمان قرار داشت و تعدادی از آنها در جریان نبرد برلین ( 1945) از میان رفت . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9