برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 3 دی 1401 در پست ها
-
1 پسندیده شدهبسم ا... صحنه نبرد در اوکراین - 28 فوریه 2022 خوب ، در مقایسه با 24 ساعت قبل ( 27فوریه )همچنان سرپل های روسها در جنوب و شرق اوکراین به نسبت دست نخورده باقی مانده (با پیشروی بسیار محدود ) و عمده تلاش در محور شمالی برای تصرف و اشغال کیف گذاشته شده است . اگر این مساله مبناء قرار گیرد ، احتمالا هدفاستراتژیک پوتین تصرف سرزمینی ( بدلیل هزینه بسیار بالا ) نیست و تنها به سرنگون کردن دولت غربگرای زلنسکی محدود میشود ،اما شکل پیشروی تحلیل دیگری هم بدست می دهد ، بدین معنا که ممکن است با محاصره کیف ، دو گازانبر از شمال و جنوب و به موازات و فاصله مشخص از کناره غربی دنیپر به هم رسیده و پس از الحاق این دو شاخه به هم ، اوکراین به دوبخش تقسیم شود که بخش غربی به احتمال بسیار زیاد با یک پایتخت جدید پذیرای دولت زلسنکی شود و کیف بعنوان پایتخت سنتی ، حاکمیت جدیدی را بخود ببیند که دراین صورت احتمالی ، شکل پیشروی در محورهای شرقی و جنوبی که بصورت محدود صورت گرفته ، منطقی به نظر می رسد . بااین وصف بدلیل عدم وجود اطلاعات موثق از نیّات روسها ، این تحلیل به مانند بقیه مواردی که قبلا عرض شد ، تنها یک فرضیه و نه بیشتر ، خواهد بود . نیروی زمینی هم گوش می دهد!!! هواگرد جمع آوری اطلاعات الکترونیک RC-12X برفراز لیتوانی !!! روز پنجم جنگ در اوکراین جنگ 2022 اوکراین- روسیه بطور کامل تبدیل به جنگ لجستیک و اطلاعاتی شده است . در تصویر ادعایی ، جیره جنگی واحدهای روسی که به غنیمت واحدهای اوکراینی در آمده قابل مشاهده است که تاریخ انقضاء آن به 2015 میلادی باز می گردد بیست و هشت فوریه 2022 شرایط در داخل اوکراین ، به هرج و مرجی نزدیک به آنچه که در گذشته ، لیبی شاهد آن بود ، نزدیک میشود . سردرگمی دوطرف درگیر ، توزیع انبوه سلاح بین غیر نظامیان ، آزاد شدن مجرمان خطرناک از زندان و درگیری های گسترده میان باندهای مافیایی بتدریج اوج می گیرد و گروه های غارتگر به محض پیدا شدن فرصت ، به تاسیسات و مردم غیرنظامی ، بدون توجه به ملیت شان حمله می کنند . ارتش روسیه در میان تعجب همگان ، دست به اجرای تاکتیکهای نظامی با هدف وارد شدن حداقل خسارت به غیر نظامیان زده که به عقیده بخش قابل توجهی از ناظران نظامی ، نقطه ضعف اصلی این ارتش است . از یک طرف ، تبلیغات رسمی دولت اوکراین خواستارنابودی همه طرفداران مسکو و یا حتی بخش بی طرف جمعیت غیر نظامی شده و از آن سو نیز ، ارتش روسیه تمامی نقاط در حال مقاومت را با برچسب نازی تعریف می کند که در هر صورت ، چرخ گوشت کشتار غیر نظامیان با سرعت در حال چرخش است . در حوزه درگیری ها نظامی ، دربرابر پیشروی های محدود نیروهای روسی و یگان های مشترک جمهوری های دونباس و لوهانسک ، دولت کیف بر جنگ اطلاعاتی متمرکز شده که با حمایت همه جانبه ناتو در حال اجراست . از سوی دیگر ، واحدهای ملی گرای اوکراینی که بیشتر در شرق و جنوب اوکراین فعال هستند ، به معنای واقعی کلمه ، با قرار دادن غیرنظامیان بعنوان سپر انسانی ، واحدهای مهاجم را مجبور کرده اند که با احتیاط بیشتری پیشروی کنند که این امر در خارکف ، ماریوپل و ولنوواخا بیشتر مشاهده می شود . از راست : بلفاست -1968 اوکراین -2022 فلسطین - 2015 هر سه عکس مقاومت در برابر دشمن هست ، ولی رسانه ، مقاومت سال 2015 را تروریسم خطاب می کند !!! از سویی دیگر ، ظاهرا ارتش روسیه ، فکری برای تبلیغات هدفمند در میدان نبرد ننموده و در حالی که به سربازان و افسران ارتش گفته شده که جمعیت غیر نظامی اوکراین مشتاقانه منتظر آنها برای رهایی از دولت نازی کیف هستند ، اما این واقعیت که این مردم نزدیک به هشت سال زیر بمباران تبلیغات ضد روسی بوده و میلیاردها دلار هزینه برای شبکه راشا تودی ومابقی رسانه های داخلی به تقریب تاثیر چندانی نداشته ( بدلیل سرمایه گذاری بسیار بیشتر طرف مقابل در این حوزه ) باعث تعجیب کرملین شده است !! مشابه سازی ، یکی از قدیمی ترین تاکتیکهای عملیات روانی راست : ارتش روسیه - اوکراین 2022 چپ : ارتش سرخ - (احتمالا جنگ داخلی در دهه بیست میلادی) روند عملیات نظامی در اوکراین نیز همچنان مبهم است ، از یکسو موفقیتهای آشکاری برای واحدهای رزمی جمهوری های لوهانسک و دونتسک وجود دارد و یگان های رزمی ارتش روسی نیز به نسبت در حال پیشروی هستند . در 28 فوریه 2022 واحدهای جمهوری دونتسک ، همچنان در ماریوپل ( محورهای شمال شرقی و شرق ) به جلو حرکت می کنند و این همزمان با پیشروی واحدهای روسی از غرب و شمال غرب است . در همین راستا ، واحدهای جمهوری دونتسک شهرکهای بزرگ گرانیتونی ، استراوماریوکا ، پاولوپول ، نوووسکلکوا ، کامیانکا ، مارین ، نیکولایوکا ، گونتوو ،شیروکونیو ، زاموژانیو ، فدرووکا ، کرمنییوکا و تالاکووکا را اشغال کرده و احتمالا تا شب اول مارس به بخش شهری ماریوپول خواهند رسید . محورهای عملیات رزمی - روز 28 فوریه 2022 علاوه براین ، واحدهای جمهوری دونتسک ، روند پیشروی خود را در غرب محور دونتسک- ماریوپول بسوی ولنوواخا ادامه می دهند و شهرکهای نووگناتیوکا ، واسیلووکا ، تورودیوسک ، ریبینسک ، مایکولایوکا ، آندره ووکا ، آنادول ، دونسک ، استراوگناتیوکا و بوگاس نیز به تصرف درآمده اند و جاده H-20 که ماریوپول و ولنوواخا را به هم متصل می کند ، زیر آتش مستقیم واحدهای جمهوری دونتسک قرار دارد . در محور غربی ، از بردیانسک تا ماریوپول ، واحدهای روسی به 30 کیلومتری شهر رسیده اند ، هر چند تصرف شهرک منگوش در 15 کیلومتری غرب ماروپول هنوز تایید نشده که به اعتقاد ناظران نظامی ، واحدهای روس منتظر الحاق با واحدهای مجاور که از سمت شرق و شمال شرقی در حال جلو آمدن هستند ، بوده تا کل واحدهای اوکراینی را در این منطقه محاصره کنند . ستون زرهی ارتش فدرال روسیه - فرودگاه گوستمول (احتمالا تصویر دست کاری شده باشد ) یگان های رزمی ارتش روسیه که از مبداء کریمه وارد خاک اوکراین شدند نیز مشغول پیشروی از بخش شمالی انرجودار و زاپوروژنیه بوده و نیروگاه برق این منطقه نیز تصرف شده است. در حالی که در جنوب زاپوروژنیه درگیری ها همچنان ادامه دارد . با توجه به تمامی شرایط حوزه های درگیری ، هنوز محور خارکف ، سخت ترین پیشروی را برای ارتش روسیه بوجود آورده و به تقریب جبهه خارک ، به نسبت دچار بن بست شده که علت اصلی آن ، کافی نبوده سازمان رزمی ارتش روسیه برای محاصره یا تصرف شهر است و برخی نیز معتقدند که فرماندهی ناکارآمد موجب شده تا یگان های خط مقدم خسارتهایی را متحمل شوند که این به معنای بن بست کامل در عملیات جنگی است ، چرا که ارتش اوکراین در مناطق مسکونی مستقر شده و روسها نیز از حمله به این نقاط منع شده اند . ناظران معتقدند که عملیات اطلاعاتی و روانی ارتش اوکراین نیز دراین بن بست رزمی نقش حیاتی را ایفا کرده است . در محور شمالی ، در روز 28فوریه واحدهای روسی روند تاکتیکی به نسبت موفقی را در مسیر حرکت بسوی کیف تجربه می کنند ، چنانکه این نیروها ، پس از زد و خوردهای متعدد ، نیژن را اشغال و ستون های نظامی خود را از محور شمال شرقی به سمت کیف حرکت داده اند . در شب 28 فوریه ، حملات راکتی علیه پستهای بازرسی ارتش اوکراین در بزرگراه برووارسکویه اجرا شد و سنون زرهی روسها در مسیر بزرگراه کیف – چرنیهف دست به پیشروی زدند و متقابلا واحدهای اوکراینی نیز در حال عقب نشینی بسمت کیف هستند . با توجه به این مساله ، کیف تا حد زیادی محاصره شده ولی در محور غربی شهر ، سکوت برقرار است و یک دالان برای ارسال کمکهای بشر دوستانه درآن مشغول فعالیت است . ادوات زرهی رها و منهدم شده ارتش اوکراین یکی از نکات جالب این ویدئوها ، حضور پرسنل روسی مجهز به کوادکوپتر است که برای تصویربرداری حرفه ای از صحنه نبرد ، فعال هستند از شمال و شمال غرب کیف توسط واحدهای روسی احاطه شده و یگانهای روسی درست در کنار بافت شهری حضور دارند که این امر نشان می دهد که علیرغم عملیات روانی ارتش اوکراین و نگرش به نسبت خصمانه مردم غیرنظامی ، ارتش روسیه در این محور تا حدودی موفق عمل کرده و تا حدودی یگانهای مدافع را به عقب رانده است . علاوه براین ، علیرغم محدودیت سازمان رزم ارتش روسیه ، بدلیل فرماندهی مناسب ، روسها موفق شدند تا با موفقیت ، یگانهای ارتش اوکراین را از هم جدا کنند و ضمن اجازه ندادن به مدافعان برای تمرکز آتش و نیرو ، ضدحملات قابل توجهی را اجرا نمایند . اسکرین شاتهای از سامانه تصویربردار حرارتی بالگردهای رزمی روسی در حال شلیک به اهداف ثابت و متحرک اوکراینی نکته قابل توجه در این ویدئو ، این است که واقعا کیفیت این سامانه ها ، همین قدر است یا بنا بر ملاحضاتی از کیفیت تصویر کاسته شده است ؟!!! ودر نهایت ... گفتا که: که را کشتی تا کشته شدی زار؟ تا باز که او را بکشد.. آن که تو را کشت !! ارتش اوکراین - عراق - 2003 پی نوشت : استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . منبع1 منبع2
-
1 پسندیده شدهداستان حمله روسها به اوکراین تمام شده است . اتفاقات به شکلی که دارد ادامه پیدا می کند بیشتر شبیه یک نمایش است . مساله این است که روسها از دیروز که در حومه کیف جا گرفته اند ، ظاهرا دستور دارند که فعلا وارد شهر نشوند . جالب است قطار کیف به غرب اوکراین فعال است و مسافر منتقل می کند ، شهر تقریبا خالی شده است ، هیچ حمله ای به داخل شهر از زمین یا هوا صورت نمی گیرد . با توجه به آدرس دادن روسها برای آمادگی مذاکره ، توصیه به ارتش اوکراین برای به دست گرفتن قدرت و دیگر آدرسهای سیاسی برای اوکراینی ها ، ظاهرا روسها نمی خواهند داستان چیزی شبیه ماجرای حضور تانکهای روسیه در 1956 بوداپست دیده شود و می خواهند داستان به شکل ظاهرا سیاسی و توسط خود اوکراینی ها ختم به خیر شود .
-
1 پسندیده شدهبا سلام ، بر اساس پیش بینی های صورت گرفته توسط ژنرال رابرت . اچ . اسکیلز ، نبرد آینده با یک دشمن فرضی بدین گونه خواهد بود : الف : وضعیت دشمن : در آینده ، دشمن ، یک مهاجم متفکر و تطبیق پذیر است که بسرعت کنترل زمین منطقه نبرد را در دست خواهد گرفت و نیروهایش را برای اجتناب از تخریب ناشی از قدرت آتش ایالات متحده پراکنده خواهد ساخت ( استراتژی نبرد نامتقارن ) . این چنین دشمنی آموخته است که بخوبی مانور داده ، حتی درجایی که از برتری آتش برخوردار نباشد . ب: وضعیت و عکس العمل ایالات متحده : مرحله نخست : برخورداری از یک " چشم همیشه بیدار " با استفاده از پوشش مداوم سیستم C5ISR مرحله دوم : اجرای حملات استراتژیک برای زمین گیر کردن دشمن و وادار کردن وی به پراکنده کردن بیش از اندازه نیروهایش ( براساس تئوری واردن ) و ایجاد وضعیت "کیش" مرحله سوم : اجرای مانور استراتژیک جهت اشغال و حصول نتیجه نهایی ، وضعیت " مات"
-
1 پسندیده شدهبا سلام به شما و دوستان در اصل کماندوها به عنوان نیروی اصلی هستند و هلیکوپتر نقش لجستیکی دارد در صورت توجه به تجهیزات انفرادی و استفاده از زره مایع اسلحه انفرادی مناسب مین و تجهیزات ضد زره و ... بنده معتقد به کارآمدی نیروی مبتنی بر کماندو هلیکوپتر هستم چیزی شبیه چاقوی سوییسی به شرط استفاده در حجم انبوه و کیفیت بالای تجهیزات منظور ازحجم انبوه سرمایه گذاری کلان در این بخش هست هلیکوپتر شاهد 278 هلیکوپتر خوبیه ولی تجهیزات انفرادی مناسب نداریم
-
1 پسندیده شدهبا سلام ضمن تشکر از توجه شما به این موضوع : حقیقتا" کار برروی استراتژی نبرد هوا-زمینی که نسخه نخست آزمایشی آن ( به اعتقاد اینجانب) از سوی عراق و با کمک کارشناسان غربی در جنگ تحمیلی مورد استفاده قرار گرفت بسیار سخت است . بطوریکه سردار درودیان ، ( طی گفتگوهایی که بعلت علاقه اینجانب نسبت به ابعاد نظامی جنگ ( در کنار ابعاد سیاسی و معنوی دفاع مقدس ) با ایشان داشتم ، تاکید می کردند که تا کنون بیشتر به جنبه سیاسی دفاع مقدس پرداخته شده و سایر جنبه های آن تاکنون ( حداقل در سطح جامعه و نه در جلسات خصوصی) تشریح نشده است . 1- در پاسخ به پرسش نخست شما باید گفت که اجرای این سلسله تحرکات ابتدا در جبهه غرب و در اواخر جنگ در جبهه جنوب انجام گرفت ، بنابراین ، شاید منطقه تحت پوشش آواکس ها ، در حالی که در قسمت جنوب خلیج فارس پرواز می نمودند ( با توجه به برد 300 کیلومتری رادار آواکس ) به محورهای غربی کشور نمی رسید و این مساله بیشتر در مورد جبهه ها جنوب صدق می نمود ( البته این برداشت بنده است و ممکن است صحیح نباشد ) 2 - در مورد ترکیب موفق زوج تامکت/ فونیکس در برابر پرنده سیاه هم باید گفت در هیچکدام از منابع غربی ( در حدود 5 سال هست که بعنوان یک موضوع فرعی در مورد پروازهای شناسایی پرنده سیاه بر فراز ایران مشغول جستجو هستم ) چنین مطلبی ثبت نشده و بنده فقط بر اساس مصاحبه مدیرعامل محترم وقت "هسا" ( یک پاراگراف 10 خطی در مورد اهمیت نیروی هوایی و ساختار پدافند هوایی ) این تحلیل را داشتم ، بنابراین اینکه چرا تامکت های ما موفق به رهگیری یا انهدام این پرنده ها نشدند ، چند نکته به ذهن بنده می رسد : 1- تا آنجایی که بنده اطلاع دارم ،خلبانان تامکت برای مقابله با فاکس بتهای عراقی ( بدلیل نداشتن جی سوت ویژه ارتفاع بالا) همواره با مشکلات زیادی روبرو بودند که این مساله در مستند مشهور شبکه پرس تی وی ، بارها ذکر شده بود . خوب طبیعی است برای رهگیر بلاک برد می بایست مانورهای سنگین رزمی را در ارتفاع بالا اجرا نمود که طبیعتا" بدلیل نداشتن این پوشش و همچنین درگیری شدید این اسکادران ها با نیروی هوایی قدرتمند عراق ، و همچنین وجود نقاط کور راداری در زمان جنگ ( نمونه بارز این نقاط کور حملات نیروی هوایی عراق به نیروگاه نکاء مازندران ) و درگیر بودن ذهن فرماندهان پدافند و خلبانان برای دفع تجاوز پرنده های عراقی ، این امر ممکن نبود . 2- علاوه بر آن ، برنامه ریزان نظامی نیروی هوایی ایالات متحده با توجه به تجربیات بر گرفته از پروازهای شناسایی بر فراز جمهوری خلق چین و همچنین کره شمالی و اتحاد شوروی ، بخوبی از اینکه از چه مسیرهایی می بایست پروازهای خود را انجام دهند ، آگاه بودند . در کنار آن بدلیل وجود تحریم ها ، بطور طبیعی ، پروازهای تامکت با محدودیت مواجه شده بود و می بایست از این پرنده های راهبردی در مواقع ضروری استفاده می گردید . 3- البته شاید هم این پرنده ها شناسایی شده باشند ( طبق گفته همین مقام ) اما بدلیل عدم وجود جنگ افزار مناسب ، نتوانسته باشیم ، آن را مورد اصابت قرار داده و فقط نظاره گر پروازهای شناسایی آن بودیم . البته این مساله مسبوق به سابقه است و در اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 میلادی ، حداقل 20 تا 30پرواز شناسایی توسط نیروی هوایی آمریکا توسط پرنده های u-2 بر فراز اتحاد شوروی صورت گرفت و روسها بدلیل نداشتن سلاح پدافندی مناسب ، قادر نبودند آن را مورد اصابت قرار دهند و فقط در خفا ، به آمریکایی ها اعتراض می کردند و طبیعتا" آمریکایی ها هم آن را تکذیب می کردند و فقط در یکم ماه مه 1960 بود که وقتی روسها با نسخه های نخستین موشک سام-2 ، پرنده گری پاورز را هدف قرار دادند ، مشخص شد که چنین پروازهایی صورت می گرفته است 4- در مورد فرموده دوست عزیز جناب deserthawk هم عرض کنم که کاملا" صحیح می فرمایند . البته متاسفانه بنده دست تنها هستم و این مجموعه زرهی هم بد جوری بنده را به ورطه یک چاه عمیق فرستاده که خلاصی از آن ممکن نیست :whew: ، چرا که بیشتر از 250 پروپوزال درباره موضوعات کلیدی حوزه نظامی در راهبردی تهیه کردم که یکی از آنها بررسی همزمان دو موضوع بسیار مهم تاکتیک های airland battle و air sea battle بشمار می رود که در این مورد بیش از 25 عنوان جزوات آموزشی پنتاگون و نظرات و دیدگاه های مختلف را جمع آوری نموده و امیدوارم پس از پایان مجموعه رزم زرهی و پس از آ ن کار برروی کتاب iraqi fighters ، بتوانم روی این دو موضوع بسیار جالب و جذاب کار کنم .
-
1 پسندیده شدهبخش بیست و ششم : هجوم دشمن به فکه: ساعت 5 صبح روز 1365/2/10، دشمن با اجراي آتش تهيه بسيار سنگين، هجوم به منطقه فکه را آغاز کرد و پس از ساعتي، از خاکريز خود، که در فاصله 5 کيلومتري خط اول پدافندي خودي قرار داشت، حرکت کرد و حدود ساعت 8 صبح، در سه محور، در جبهه اي به طول 20 تا 25 کيلومتر به خاکريز نيروهاي خودي رسيد. خطوط خودي در هر سه محور شکسته شد و دشمن به خاکريز نيروهاي خودي وارد و تا ساعت 11 صبح به پيشروي خود ادامه داد و طي سه ساعت بيش از هفت کيلومتر پيشروي نمود. در اين حمله، تعدادي از نيروهاي ايراني اسير شدند و تلويزيون بغداد آنها را به معرض نمايش گذاشت. افزون بر آن، تعداد زيادي تانک و نفربر و امکانات تيپ 1 زرهي لشکر 16 نيز به غنيمت دشمن درآمد. حدود ظهر همين روز، خبر حمله عراق در منطقه فکه به قرارگاه نيروي زميني سپاه رسيد و فرمانده نيروي زميني سپاه براي جلوگيري از پيشروي دشمن و باز پسگيري مناطق اشغالي تيپ سيدالشهدا(ع) را به منطقه اعزام و ارسال برخي از امکانات را آغاز کرد. پس از تهيه طرح حمله، در شب 1365/2/13، تيپ 10 سيدالشهدا(ع) ، با هفت گردان نيرو، يک گردان تانک و يک گردان ضد زره به دشمن حمله کرد. با توجه به تجمع بيش از حد نيروهاي دشمن در منطقه و غافل گيري آنها، دشمن تلفات بسياري را متحمل شد و امکانات زيادي از آنها از بين رفت. در جريان اين حمله، چهار گردان از نيروهاي اين تيپ وارد عمل شدند و توانستند به سرعت، به اهداف و مواضع قبلي دست يابند، اما به دليل گستردگي منطقه و وجود نيروهاي زياد دشمن، موفق به الحاق نشدند و سرانجام، به علت وجود دو رخنه دشمن که نيروهاي خودي را تهديد مي کرد، فرمانده اين تيپ به نيروها دستور عقب نشيني داد. در نتيجه اين عمليات، تعداد زيادي از نيروها و امکانات دشمن منهدم شد و در نهايت، از پيشروي دشمن جلوگيري به عمل آمد. در اين عمليات، از تيپ سيدالشهدا(ع) حدود هفتاد تن شهيد و سيصد تن مجروح گردید. در نهايت، دشمن به علت نرسيدن به اهداف تعيين شده در اين منطقه و منطقه پيچ انگيزه، نامناسب بودن خط جديد متصرفي و لزوم صرف نيروي زياد، از مناطق تصرف شده در فکه طي حمله روز 1365/10/2، عقب نشيني کرد و به قسمتي از اهداف خود، يعني بهره برداري سياسي و تبليغاتي (گرفتن و نشان دادن اسيران، غنيمتها و .. بسنده نمود. تهاجم ارتش بعث عراق به منطقه دربندیخان ، در راستای استراتژی دفاع متحرک تک دشمن در منطقه پيچ انگيزه: بعدازظهر روز 1365/2/18، دشمن در محور فکه، با تحرکات زيادي تظاهر به تک کرد، اما تک اصلي در منطقه پيچ انگيزه بود، در ساعت 4:30 بامداد 1365/2/19، نيروهاي عراقي در منطقه پيچ انگيزه، به محور بجليه، يعني خط پدافندي تيپ 3 لشکر 16 (ارتش) حمله کردند و حرکت خود را به طرف پاسگاه ربوط و خط پدافندي تيپ 2 اين لشکر، ادامه دادند. با اجراي آتش توپخانه و آغاز تک دشمن نيروهاي پدافند کننده عقب نشيني مي کنند. اوايل روز 1365/2/19، سرهنگ جمالي، جانشين فرمانده نيروي زميني ارتش، همراه چند تن از معاونان اين نيرو به قرارگاه نيروي زميني سپاه آمدند و از هجوم دشمن به منطقه پيچ انگيزه خبر دادند و از خطر محاصره نيروهاي يکي از تيپهاي پدافند کننده و احتمال دست يابي دشمن به جاده کنار رودخانه دويرج، به شدت ابراز نگراني کردند. بدين ترتيب، فرمانده کل سپاه و مسؤولان نيروي زميني سپاه براي سد پيشروي دشمن اقداماتي را آغاز کردند؛ بنابراين، به تيپ سيدالشهدا(ع) و لشکر علي ابن ابي طالب(ع) که احتياط کلي منطقه بودند، دستور حرکت داده شد. با رسيدن يک گروهان از تيپ سيدالشهدا(ع) در ساعت 8:15 صبح، محور شرهاني حفظ و با رسيدن دومين گروهان از نيروهاي اين تيپ در ساعت 10 صبح، خط تيپ 3 ترميم شد و حدود دوازده تانک از دشمن منهدم گردید و چند نفر از نيروهاي دشمن به اسارت در آمدند. به دنبال ترميم خط تيپ 3، تيپ 2 اعلام کرد فشار سنگيني روي آنهاست و دشمن از خط ژاندارمري و گردان قدس و گردان 125 به طرف پاسگاه ربوط در حرکت است و گردان 114 از تيپ 2 لشکر16 در حالي که گردان هاي هم جوار آن عقب نشيني کرده اند، همچنان، به مقاومت ادامه مي دهد، اين در حالي بود که نفربرهاي دشمن ازتپه ماهورها بالا آمده بودند و دشمن آتش مختصر و پراکنده اي را اجرا مي کرد. بدين ترتيب، سازمان تيپ 2 به هم ريخته بود، فرمانده گردان 114، معاون و تعدادي از افسران آن شهيد شده بودند و فرماندهان ديگر گردان ها به دستورات فرمانده تيپ چندان توجهي نداشتند؛ توپخانه تحت امر اين تيپ چند لحظه پس از شکسته شدن خط، بدون اطلاع عقب نشيني کرده بود و پس از شکست خط، تقريبا هيچ آتشي عليه دشمن به کار گرفته نمي شد، با افزايش فشار و پيشروي دشمن، فرمانده لشکر 16 براي جلوگيري از محاصره شدن و به اسارت درآمدن نيروهاي گردان 114 که همچنان، مقاومت مي کردند، به اين گردان دستور عقب نشيني داد. نيروهاي لشکر علي ابن ابي طالب (ع) که با دريافت دستور، حرکت خود را آغاز کرده بودند، نزديک ظهر، به حدود پل يازين (يکي از دو پل مهم منطقه) رسيدند، در حالی که درهمين زمان، نيروهاي دشمن نيز به نزديکي پل يا زهرا (پل مهم ديگر منطقه) رسيده بودند. با استقرار نيروهاي لشکر علي ابن ابي طالب(ع) روي تپه ماهورها و شليک آر.پي.جي ها به طرف دشمن و آغاز فعاليت تانک هاي خودي،نيروهاي دشمن با مشاهده نيروهاي بسيجي و حرکت تانک ها و با توجه به دست نيافتن به مواضع محکم پدافندي، در ساعت 12:50 به اجبار عقب نشيني کردند. به دنبال آن، نيروهاي لشکر سيدالشهدا(ع) و لشکر علي ابن ابي طالب(ع) تا حد ممکن، جلو رفتند و با تشکيل خط پدافندي جديد، در آن، مستقر شدند، همچنين، يکي از گردان هاي باقي مانده تيپ 2 لشکر 16 در اين خط مستقر شد. با سد شدن پيشروي نيروهاي عراق از سوي دو لشکرسيدالشهدا(ع) و علي ابن ابي طالب(ع)، دشمن از رسيدن به هدف مهم خود، يعني دست يابي به سلسله جبال حمرين مأيوس شد. طبق اسناد به دست آمده از نيروهاي دشمن، سپاه چهارم عراق مأموريت يافته بود اين سلسله ارتفاعات (حمرين) را اشغال کند، خط الرأس جغرافيايي جبال حمرين مرز مشترک ايران و عراق است و هر نيرويي که روي آن مستقر شود، منطقه خاک عراق را زير سلطه ديد و تير خود دارد. پس از مشخص شدن اهداف دشمن در حمله مزبور، نيروي زميني سپاه براي مقابله با دشمن و بازپسگيري منطقه اشغالي وارد عمل شد و پس از بررسيهايي، که از دشمن و منطقه عملياتي به عمل آمد، قرار شد لشکر وليعصر(عج) با شش گردان نيرو و لشکر فجر با چهار گردان نيرو در محورهاي اصلي عمليات اقدام کنند و هدف عمليات، يعني خاکريز قبلي لشکر 16 را تأمين کنند و در ضمن تيپ الغدير و تيپ سيدالشهدا(ع) و لشکر حضرت رسول هر يک به استعداد دو گروهان نيرو و ادوات و زرهي براي تقويت آن وارد عمل شوند. در ساعت 23 مورخ 1365/2/23، عمليات در سه محور آغاز شد و در نخستين لحظه ها، نيروهاي عمل کننده، خط دشمن را شکستند، در مواضع آنها، نفوذ کرده و در وضعيت مناسبي قرار گرفتند، اما به تدريج مشخص شد که براي دفع دشمن حاضر در منطقه، نيروي کيفي بيشتري لازم است و بدون حضور قبلي و شناسايي مواضع دشمن امکان موفقيت کمتر است. در واقع، آنها در وضعيتي بودند که پاک سازي کامل منطقه و الحاق امکان پذير نبود؛ بنابراين، با قطعي شدن عدم توفيق نيروهاي خودي در پاک سازي کامل و الحاق، دستور عقب نشيني داده نشد. در نتيجه اين عمليات، پانزده دستگاه تانک و نفربر عراقي منهدم و چهارصد نفر از افراد دشمن کشته و مجروح شدند، هر چند در مجموع، تلفات و خسارات نيروهاي خودي هم کمتر از تلفات دشمن نبود. ادامه دارد .....................................
-
1 پسندیده شدهبا سلام سئوال بسیار خوبی بود ، بسیار متشکرم در ارتباط با مفهوم که فرمودید باید گفت که ارتش ایالات متحده دو سناریوی عمده برای اجرای این راهبرد در اختیار دارد ، یک نبرد با ارتشی همتراز و متقارن با خود ( که شاید وجود ان بعید باشد ) و دوم ارتشی که بلحاظ توان راهبردی ، تاکتیکال و تکنیکال از این ارتش پایین تر باشد . سناریوی نخست که محتمل نیست ، پس در ارتباط با سناریوی دوم صحبت می کنیم 1- ارتش ایالات متحده مانند هر ارتش دیگری از اصول 9 گانه یا 12 گانه جنگ پیروی می کند ، اصل نخست و سوم این اصول ، شامل مفاهیم سادگی و غافلگیری است ، اما این اصول با مفهومی که ما امروز با عنوان فناوری می نامیم عجین شده و علاوه برآن دکترین جدیدی که تحت عنوان " دکترین عملیات مشترک" شناخته می شود . در دکترین عملیات مشترک ، همه بخش های واحدهای مهاجم یا مدافع می بایست با یکدیگر عمل کنند و هر گونه هرج ومرج (که ویژگی هر عملیات نظامی است ) غیر قابل قبول خواهد بود . 2- سئوال دوم شما یکی از مهمترین اشکالات این دکترین است ، چرا که با توجه به وسعت منطقه نبرد برای ایالات متحده که تمام محیط کره زمین را دربر می گیرد و اینکه در هر منطقه با نوعی متفاوت از دشمن روبروست ، خطوط مواصلاتی ، پشتیبانی و...طولانی تر شده و به مانند ارتش ناپلئون "گراند آرمه " بدلیل طولانی شدن خطوط پشتیبانی در یک جنگ فراگیر با یک یا چند دشمن جدی ( ونه به مانند افغانستان یا عراق ) بطور قطع ( علیرغم پیشرفتهای جدی در حمل و نقل هوایی ) دچار مشکلات خواهد شد . این مشکلی است که ژنرال استاری ، خود به آن معترف بود . 3- یکی از زیر مجموعه های دکترین نبرد هوا- زمینی ، استفاده از تسلیحات هوشمند در حملات موسوم به " حملات جراحی شده" که امروز با عنوان حمله با تسلیحات هدایت دقیق یا همان توانایی نقطه زنی شناخته می شود ، بشمار می آید . خوب ، وقتی ارتشی توانایی اجرای حملات محدود ولی با درصد اصابت و تخریب بالا در اختیار دارد ، سعی خواهد کرد تا جنگ یا نبرد به صورت فرسایشی درنیاید . این مشکلی بود که روس ها و آمریکایی ها در افغانستان و ارتش ایالات متحده در عراق با ان دست و پنجه نرم می نمود ، چرا که حریف ، پس از نابودی ارتش منظم ، رو به استفاده از تاکتیکهای نامتقارن و یا تاکتیکهای ناهمتراز روی آورد . 4- این دکترین به مانند همه دکترین های نظامی ، دارای نقاط قوت و ضعف است . ولی نکته ای که حداقل بنده را درپاسخ به این پرسش شما ، دچار محدودیت می نماید ،در درجه نخست : عدم وجود اطلاعات جدید در مورد نسخه های جدید این دکترین و در نتیجه عدم اطلاع از برطرف شدن نقاط ضعف آن در جنگ نخست خلیج فارس و حتی نتایجی که ارتش آمریکا از استفاده عراق از این راهبرد در جنگ با ایران بدست اورد ، می باشد و در درجه دوم ، گستردگی بیش از اندازه مفاهیم مرتبط با این دکترین ، یعنی نقش نیروی هوایی و زیر مجموعه آن، نقش نیروی زمینی و زیر مجموعه آن ، نقش نیروی دریایی و زیر مجموعه آن ، نقش حوزه جدید سایبر و زیر مجموعه آن و تقسیم کاری جدیدی که در ارتش ایالات متحده میان نیروی انسانی و تجهیزات وجود دارد ، می باشد . البته در پایان این مجموعه ، مختصری در مورد ضعف هاو قوتهای این دکترین مطالبی آورده خواهد شد . متشکرم
-
1 پسندیده شدهبخش بیست وچهارم : تک دشمن به منطقه عمومي پنجوين (منطقه عملياتي والفجر4) (1364/12/29) پس از اينکه دشمن توانست با صرف توان کمي، موفقيتهايي را در منطقه والفجر 9 به دست آورد، در شبانگاه 1364/12/29 با نيرويي حدود دو گروهان به منطقه پنجوين که در ادامه منطقه والفجر 9 قرار داشت ، حمله کرد و با ايجاد رخنه از ارتفاعات شاخ تاجر، جلو آمد و حدود دو سوم از ارتفاعات شيخ گزنشين را هم به اشغال خود درآورد. فرماندهي قرارگاه نجف3، با اطلاع از تحرکات دشمن در اين منطقه، طي تماسي از فرماندهي لشکر 28 خواست تا اين ارتفاعات هرچه زودتر تأمين شود. آنها پاسخ دادندکه آتش دشمن سبک شده است و مسئله خاصي نيست، اما چند ساعت بعد، از لشکر 28 خبرمي رسد که دشمن ارتفاعات شيخ گزنشين را اشغال کرده است. به دنبال اشغال شيخ گزنشين، نيروهاي دشمن در اوايل شب جمعه مورخ 1365/7/1 به ارتفاعات ميشلان، که در ادامه ارتفاعات شيخ گزنشين واقع است، از دو طرف حمله کردند. در نخستين لحظه هاي حمله دشمن، نيروهاي تيپ 55 هوابرد، که پدافند آنجا را به عهده داشتند، عقب نشيني کردند. با عقب نشيني اين نيروها، نيروهاي دشمن تمامي توان خود را متوجه مواضع يک گروهان از برادران تيپ اميرالمومنين کرد که در آنجا حضور داشتند. اين برادران مقاومت سختي از خود نشان مي دهند، طوري که بيست تن از آنان شهيد و تعدادي مجروح شدند. در نهايت، با اصرار فرماندهي قرارگاه نجف 3 ارتفاعات را تخليه کردند و به عقب آمدند. بدين ترتيب، ارتفاعات ميشلان و همچنين، ارتفاعات شيخ لطيف که زير ميشلان قرار داشت، به اشغال دشمن در آمد. با اشغال ارتفاعات مهم منطقه والفجر4 و والفجر 9 نيروهاي دشمن بر اين منطقه مسلط شدند و دشت پنجوين کاملا زير ديد و تير دشمن قرار گرفت. تک دشمن به منطقه دربنديخان: هجوم دشمن به منطقه دربنديخان با اجراي آتش تهيه از ساعت 1:30 بامداد 1365/1/15 و حمله به محور بياروک در ساعت 5:30 بامداد، آغاز شد و با تصرف ارتفاعات مهم: سورمر، شاخ شميران، شاخ برددکان و قسمتي از يال بياروک، طي دو روز عمليات، پايان يافت. دشمن براي حمله به اين منطقه، که با دو گردان از نيروهاي سپاه پدافند( گردان مقداد از قرار گاه شهید کاظمی و گردان انبیاء از تیپ 57 ابوالضل ) مي شد، حدود ده گردان پياده، يک گردان تانک و يک گردان توپخانه را به کار گرفت، با خالي شدن يال بياروک از نيروهاي قلخاني(نیروهای سازماندهی شده محلی که برای مبارزه با ضد انقلاب محلی آموزش و مسلح شده بودند )که بدون مقاومت عقب نشستند، دشمن توانست در نخستين وهله، اين يال را تصرف کند و به راحتي گسترش پيدا کند. در محور شاخ شميران نيز که تنها چهارده نفر نيروي خودي حضور داشتند براي مدتي مانع از پيشروي دشمن شدند، اما در نهايت، با ادامه فشارهاي دشمن مقاومتهاي خودي خنثي و پس از دو روز عمليات نقاط مزبور به تصرف عراق درآمد. با استقرار نيروهاي عراقي روي ارتفاعات سرکوب منطقه، نخست، راه نفوذ جمهوري اسلامي به عمق خاک عراق از اين محور سد شد، دوم، موقعيت ديد و تير نيروهاي خودي روي تأسيسات سد در بنديخان، جاده بغداد - سليمانيه و ... از بين رفت و سوم، راه بسته شده نفوذ و فعاليت ضد انقلاب در محور جوانرود و پاوه باز شد. مهم ترين دلايل موفقيت شمن در اين منطقه را مي توان به شرح زير ذکر کرد: -1 ضعف خودي به دليل کمبود نيرو، امکانات و استفاده از نيروهاي قلخاني در محور حساس منطقه (يال بياروک)؛ -2 قوت دشمن از نظر رعايت اصل غافل گيري، داشتن اطلاعات کافي، امکان آتش پرحجم، استفاده از هلي کوپتر براي پشتيباني. در اين عمليات، دشمن با تلفاتي نزديک به هفتصد نفر (دو گردان از دشمن تا 80 درصد منهدم شدند) توانست صد کيلومتر مربع زمين اشغال کند و از نيروهاي خودي حدود پنجاه نفر شهيد، شش نفر اسير و سيصد نفر مجروح شدند. ادامه دارد ...............
-
1 پسندیده شدهبخش بیست و دوم : ب - ابعاد عمومی استراتژی دفاع متحرک : ارتش بعث عراق ، در کنار اتخاذ استراتژی های عملیاتی جدید ، همچنان بخشی از راهبردهای مورد استفاده در راهبردهای قبلی را به کار می برد . در این مقطع نیز با وجود اینکه استراتژی دفاع متحرک ، چهره اصلی راهبرد دفاعی عراق را بیان می نمود ، اما فرماندهان ارتش عراق ، همچنان تدابیر دفاعی خویش را با قدرت بیشتری ادامه ادامه می دادند . 1- تقویت و چند لایه کردن مواضع پدافندی در اروند : پس از 75 روز مقاومت نیروی های ایرانی که بشدت خلاف ارزیابی های واحدهای اطلاعاتی عراق قبل از عملیات والفجر8 بود ، عراقی ها بسرعت دست به یافتن دلایل شکست خود در فاو زدند . در یکی از سلسله جلسات فرماندهان عراقی برای تبیین شکست عراق در فاو، مهمترین عامل نداشتن تجهیزات انفرادی توسط پیاده نظام عراقی برای ساخت سنگرهای تعجیلی و یا انفرادی دانسته شده بود ، بنابراین تقویت مواضع پدافندی ورفع نقاط ضعف آن ، یکی از نتایج یکی از مهمترین نتایج بررسی و تحلیل شکست ارتش عراق بود . بنابراین ارتش عراق ، ایجاد مواضع آتش (پیاده /تانک) سنگرهای انفرادی و اجتماعی پیاده نظام ، سنگرهای کمین ، خطوط ارتباطی میان خطوط پدافندی و میادین مین را در اولویت کارهای خود قرار دادند . به همین منظورپس از فروکش کردن درگیری ها ، ایجاد موانع خورشیدی ، ضربدری ، سکوهای شلیک و استراحت برای تانک و خمپاره در دستور کار قرار گرفت . تامین یگانهای مهندسی مامور به خطوط مقدم نیز به فرماندهی تیپ های پدافندی واگذار گردید . یک کارشناس نظامی عرب ( مارشال عبدالحلیم ابوغزاله - وزیر وقت دفاع مصر ) براین اعتقاد است که ارتش عراق با ایجاد یک سیستم پدافندی قوی و جدید در طول محیط خارجی خطوط پدافندی ایران در فاو ،موفق شد تا با کمترین نیرو ، بخش بزرگی از استعداد رزمی سپاه را در فاو درگیر نماید . وی بر این اعتقاد است که : " بر عکس مواضع پدافندی ایران، عراق خطوط پدافندی خود را چند لایه نمود و بوسیله یک شبکه پیچیده خطوط مواصلاتی جاده ای آنها را به عقبه و مراکز لجستیک متصل ساخت و برای حفاظت از این مراکز با استقرار حجم انبوهی از آتشبارهای دفاع هوایی و استقرار گردان های توپخانه و مهمات مربوط به آنها ، قدرت آتش خود را نسبت به ایرانی ها به میزان هفت برابر افزایش داد . از سویی دیگر ارتش عراق با افزایش منابع اطلاعاتی خود ، میزان دقت آتش توپخانه خود را افزایش داد و این مساله موجب کاهش تردد یگان های مستقر در خطوط مقدم ایرانی ها گردید " 2- بهره گیری از ظرفیت کامل رزمی : ارتش عراق در سراسر طول جنگ همواره درصدد بود تا کمبود نیروی انسانی خود را با اجرای انبوه آتش توپخانه و بمباران هوایی و شلیک موشکهای زمین به زمین جبران نماید و این مساله موجب گردید تا یگان های این ارتش بی محابا دست به استفاده از مهمات گران قیمت توپخانه ( بویژه مهمات 122 م.م کاتیوشا و 130 م.م ) بزنند که این امر به نوبه خود باعث افزایش هزینه های جنگ می گردید . از سویی دیگر ، صدام در ملاقاتی با عشایر کرد عراقی در 28 فروردین 1365، مبلغ 60 میلیون دلار به آنان داد تا مناطق حاج عمران و.... را باز پس گیرند . به کار گیری عشایر ، ان هم در کاری مشترک با ارتش عراق ، نشان می داد که ارتش عراق به هر روشی برای جبران کمبود نیروی انسانی خود دست می زند . 3- اتخاذ تاکتیک های جدید برای مقابله با یگان های غواص ایرانی : با مشاهده تاکتیک جدید به کار گرفته شده توسط ایرانی ها ، عراق بسرعت ،دست به ایجاد موانع پدافندی بیشتر برای جلوگیری از غافلگیری توسط واحدهای ایرانی زد . تا جایی که در عملیات کربلای 5 ، بطور میانگین از لجمن واحدهای ایرانی تا نخستین رده پدافندی ارتش عراق ، بطور میانگین بین 15 تا 20 مانع شامل طیف متنوعی از سیم های خاردار ، بشکه های فوگاز ، میدان های مین ترکیبی ( ضد نفر ، ضد تانک و منور و..... ) و سنگرهای کمین ایجاد شده بود . 4- ارتقای کمی و کیفی توان اطلاعاتی : ارتش عراق که در جریان عملیات والفجر8 بیشترین آسیب را از توان نیروهای ایرانی در استفاده از دو عنصر غافلگیری و فریب اطلاعاتی دیده بودند ، بسرعت درس های لازم را فرا گرفتند . از سویی دیگر ، ارتش عراق برای اجرای عملیات تهاجمی خود نیاز به اطاعات به روز داشت و چنین امری نیازمند تقویت توان اطلاعاتی آنها بود . یکی از مسئولین ..... در اینباره می گوید : " عراق وقتی دید که باید در زمین پدافند کند ، توان سازمانی خود را متمرکز نمود و قرارگاه ها و سپاه های خود را بر اساس این تمرکز ، در خطوط مقدم خود گسترش داد .عراق با استفاده از توان مهندسی فوق العاده خود ، یک پرده پوششی قوی در مرز ایجاد نمود . یک توان سازمانی دیگر هم داشت که هر کجا آن توان اطلاعاتی قرارگاهی اش خبر می داد که یک احتمال خطر وجود دارد ، با آن توان سازمانی عمل می نمود ( استقرار واحدهای جیش الشعبی و پیاده نظام عادی در خطوط مقدم و استقرار واحدهای نخبه گارد ریاست جمهوری در عقبه سپاه ) ابزارهای اطلاعاتی عراق برای افزایش توان اطلاعاتی خود عبارت بود از : الف- دیده بانی : وجود دکل های 42 متری و 100 متری در منطقه این امکان را به دشمن می داد که همه جاده های منطقه بویژه جاده های حاشیه اروند و جاده های عمود بر آن را زیر نظر داشته و اقدامات مهنسی ایران را ثبت نماید ب- اعزام واحدهای گشتی- شناسایی : وظیفه این نیروها بیشتر ثبت کمیت های نیروهای عراقی بشمار می آید . ج: اعزام نیروهای اطلاعات رزمی در عمق : واحدهای غواص عراقی ماموریت شناسایی عمیق در داخل مواضع ایرانی ها را بر عهده داشتند . د: عکس هوایی : عراق به طور متوسط هفته ای یکبار توسط پرنده های شناسایی نظیر MIG-21 R و یا MIG-25 RB از مناطق مختلف تصویر تهیه می نمود . همچنین با استفاده از توان اطلاعاتی ماهواره ای غرب ، همه تغییرات در سطح زمین شامل جاده ها ، مواضع توپخانه ، زاغه های مهمات ، قرارگاه ها را ثبت می نمود . ه - رادار رازیت : ارتش عراق با دراختیار داشتن تعداد زیادی از این نوع رادار ، که 40 کیلومتر برد داشت میتوانست در همه گونه شرایط آب و هوایی تمامی اهداف متحرک را تا ارتفاع 300 متری شناسایی نماید . و- ستون پنجم - تردد افراد مختلف در مناطق عملیاتی عملا" این امکان را به دشمن می داد تا با استفاده از عناصر نفوذی ، دست به جمع آوری اطلاعات بزند . ی- شنود : عراق با استفاده از تجهیزات پیشرفته ، امکان شنود شبکه مخابراتی خودی را داشت . 5- ادامه تلاش های دیپلماتیک برای ایجاد فشار بر ایران برای پایان دادن به جنگ 6- ادامه بمباران ها ، مورد حمله قراردادن نفت کش ها و اهداف غیر نظامی 7- تداوم دریافت کمک از جامعه جهانی . پی نوشت : در حدود 10 یا 11 سال پیش ، مدیر عامل محترم وقت هسا ، مطلبی را گفت گه بسیار موجب تعجب بنده شد ، ایشان در مصاحبه ای در مورد توان صنعت هواپیمایی ایران ، در مورد پروازهای شناسایی اس .آر.71 بر فراز ایران درزمان جنگ مطلبی را طرح فرمودند که موجب گردید بنده بشدت دنبال این مطلب را بگیرم ولی هرچه بیشتر جستجو کردم ، کمتر یافتم. ایشان بر این اعتقاد بود که آمریکایی ها برای داشتن یک برآورد اطلاعاتی کامل از وضعیت جبهه های جنگ و اینکه وضعیت پوشش ابر بر فراز مناطق نبرد به گونه ای بود که ماهواره ها قادر نبودند تا تصاویر دقیقی تهیه کنند ، حداقل چند مورد پرواز شناسایی بر فراز ایران صورت گرفت که علیرغم کشف توسط سیستم پدافند هوایی ، هیچ کاری از دست ما ساخته نبود .
-
1 پسندیده شده[quote name='iran_400' timestamp='1404147220' post='389407'] ممنون بسیار جالب بود تمام بخش ها رو مطالعه کردم اما در کل چند بخش برای ارسال باقی مونده؟ [/quote] شاید 10 تا 15 قسمت دیگر با تشکر از توجه شما
-
1 پسندیده شدهممنون بسیار جالب بود تمام بخش ها رو مطالعه کردم اما در کل چند بخش برای ارسال باقی مونده؟
-
1 پسندیده شده[quote name='saeghe' timestamp='1404139873' post='389387'] سلام کار قابل توجهی شده جناب MR9 واقعا خسته نباشید جسارتا فکر میکنم جمله آخرتون ([size=5][font=arial,helvetica,sans-serif][color=#EC2424] 280 گردان نيروي رزمي، يعني [/color][color=#006400]1000[/color][color=#EC2424]نفر، براي ما فرستاده شود)[/color][/font][/size] درست نباشه در صورت درست بودن امکان داره توضیح بیشتری بدید باز هم ممنون [/quote] 250 جا افتاده
-
1 پسندیده شدهسلام کار قابل توجهی شده جناب MR9 واقعا خسته نباشید جسارتا فکر میکنم جمله آخرتون ([size=5][font=arial,helvetica,sans-serif][color=#EC2424] 280 گردان نيروي رزمي، يعني [/color][color=#006400]1000[/color][color=#EC2424]نفر، براي ما فرستاده شود)[/color][/font][/size] درست نباشه در صورت درست بودن امکان داره توضیح بیشتری بدید باز هم ممنون
-
1 پسندیده شدهبخش هجدهم : با توجه به شرایط مذکور صدام تصمیم گرفت تا با تحمل شرایط سخت پس از شکست، ابتکار عمل را از دست نیروهای اسلام خارج کرده و عراق را آغازگر عملیاتهای آینده نماید، زیرا در این صورت او از اولین و مهمترین اصول جنگ پیروی کرده بودچرا که در جنگ طرفی که قصد دارد ابتکار عمل را بدست گیرد باید شرایط ذیل را تامین کند: 1- انتخاب محل مناسب برای انجام عملیات. 2- انتخاب زمان مناسب برای انجام عملیات. 3- مجبور ساختن دشمن به شرکت در عملیاتی که تمایل به آنجام آنرا نداردو از میان بردن توان تجهیزاتی ، لجستیکی و.... در یک دفاع بی حاصل 4- خسته کردن دشمن از طریق آماده باشهای دائم برای مقابله با عملیاتهای پیش بینی نشده در طول جبهه، زیرا دشمن نمی داند، عملیات کی و کجا به اجراء در می آید. 5- از میان بردن روحیه جنگی طرف مدافع چرا که طرفی که ابتکار عمل را در دست ندارد روحیه هم نخواهد داشت. 6- طرفی که ابتکار عمل را در دست دارد همواره موجب دستپاچگی دشمن و از هم پاشیدن طرحها و نقشه های استراتژیک (سوق الجیشی) او شده و آمادگی اش را بر هم می زند. ازسویی دیگر همانطور که در پست قبلی ذکر گردید ، محدودیتهای جدی در سازمان رزم سپاه و ارتش وجود داشت : فرمانده کل وقت سپاه ( سردار سر لشکر محسن رضایی ) محدوديت توان، زيانهاي اين محدوديت و علل آن را در جمع مسؤولان نيروي زميني سپاه و نيروي زميني ارتش چنين بيان مي کند: "در حال حاضر، عراق فهميده که توان ما چقدر است، از نظر نظامي، در فاو هدف دشمن کسب زمان است. ما نيز کسب زمان مي کنيم تا بلافاصله، حمله کنيم، اما با کدام قرارگاه‚ با کدام فرمانده‚ با کدام گردان، با کدام تشکيلات، ديگر (امکاناتي) نداريم. دشمن نيز اين را مي فهمد، يعني تمام دنيا اين ارزيابي را مي کند و مي گويند اگر اينها (ما) توان داشتند، حتما ام القصر را گرفته بودند. اکنون، ديگر توان ما دستشان آمده است و در حال حاضر ديگر اينکه دشمن بفهمد ما مي خواهيم کجا حمله کنيم و آمادگي داشته باشد، اصلا مطرح نيست، او مطمئن است که با يک حرکت تمام نيروهاي ما زمين گير مي شوند. آنها ديگر احتياجي ندارند، بدانند که ما از کجا حمله خواهيم کرد، عراق مطمئن است که ما توان حمله نداريم، يعني دشمن ارزيابيهاي استراتژيک مي کند. البته، چهار، پنج سال است که ما نيز اين ارزيابيها را مي کنيم، اما کسي توجه نمي کند. با توجه به اهميت منطقه والفجر 8 که حفظ آن توان زيادي را مي طلبد و افزون بر آن، پدافند مناطق مهمي، مانند هور و جزيره جنوبي و نقاطي از غرب که به عهده سپاه است، يگان هاي سپاه غالبا در دو، سه منطقه خط پدافندي دارند و از امکان گسترش بيش از اين برخوردار نيستند" فرمانده وقت نيروي زميني سپاه طي گزارشي در جلسه ستاد خاتم پس از بيان استعداد تک تک يگان هاي سپاه و خطوط پدافندي آنها، چنين اظهار نظر مي کند: " در جبهه غرب، 27 گردان، در جبهه مياني، 26 گردان و درجبهه جنوب 43 گردان سپاه پدافند مي کنند. اين مجموعه نيرويي است که از سپاه درپدافند است، اگر بخواهيم وضعيت نيرو را حساب کنيم براي پدافند به 96 گردان نياز داريم. اگر عراق بخواهد حمله کند ، 99 گردان نيز براي مقابله با آن لازم است، در فاو نيز، دست کم، به 80 گردان نيروهاي دائمي براي پدافند نياز داريم. بدين ترتيب، در مجموع، حدود 280 -250 گردان لازم است؛ بنابراين، بايد روند اعزام نيروها به صورتي باشد که هر سه ماه، 280 گردان نيروي رزمي، يعني 1000نفر، براي ما فرستاده شود" ادامه دارد ........................
-
1 پسندیده شدهبخش شانزدهم : به هر صورت ، برابر گزارشهای موجود (برآورد سازمانهای اطلاعاتی فرانسه ) ، بدنبال تقویت توان رزمی و دفاعی عراق ، استعداد رزمی ارتش این کشور به شرح ذیل می بود : 1- پنج لشکر زرهی شامل لشکرهای سوم ، ششم ، دهم ، دوازدهم و هفدهم 2- سه تیپ زرهی مستقل شامل تیپ های یکم ، دوم و دهم گارد ریاست جمهوری 3- دو لشکر مکانیزه شامل لشکرهای یکم و پنجم 4- پنج لشکر پیاده شامل لشکرهای دوم ، چهارم ، هفتم ، هشتم و یازدهم 5- هفتاد تیپ مستقل پیاده که در رده احتیاط قرار داشتند . 6- پانزده لشکر که پس از آغاز تهاجم به ایران در سازمان رزم این نیرو موجود بود و شامل لشکرهای 14، 15، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 26، 27، 28، 31و 35 می گردید . لشکرهای زرهی و مکانیزه در قالب 120 گردان تانک و نفربر به استعداد هر گردان 45 تا 50 دستگاه تانک که این یگانها در مجموع 5400 تا 6000 دستگاه تانک و انواع نفربرهای شرقی و غربی را در اختیار داشتند . بنابر برآوردهای موجود ، ارتش عراق از توانایی های زیر برخوردار بود : 1- دشمن در هرزمان توانایی جابه جایی 3 لشکر پیاده را در هر منطقه دارد . آنها قادرند ، یک تیپ پیاده را در عرض 24 ساعت جابه جا کنند . و یک تیپ زرهی را در عرض 72 ساعت از غرب به جنوب یا بالعکس منتقل نمایند . 2- دشمن در هرزمان دارای 5 لشکر مکانیزه و زرهی است که در عرض 4 تا 5 روز قابلیت مانور و جابه جایی سریع دارد . 3- دشمن در هر زمان توانایی آزاد سازی 40 گردان توپخانه را دارد که در یک منطقه تمامی آتشبارهای این 40 گردان را در یک جا جمع کرده و در یک نقطه متمرکز کند . 4- دشمن توانایی یک ماه بمباران و فشار هوایی را ( به مانند آنچه که در عملیات بدر اتفاق افتاد) را دارد . 5- دشمن توانایی طراحی و اداره دو عملیات همزمان به وسعت 3 تا 4 لشکر را خواهد داشت . 6- در صورت اجرای عملیات تهاجمی توسط نیروهای ایرانی با استعداد رزمی 100 گردان پیاده ، دشمن قادر است تا با 300 گردان پیاده از خود دفاع کند . ( این برآورد در 1364/2/25 توسط سردار سرلشکر غلامعلی رشید - البته در منبع ، ایشان با عنوان برادر غلامعلی رشید معرفی شده اند - ارائه شده بود ) بطور کلی از این برآورد اطلاعاتی دونکته بسیار مهم را می توان در مورد ارتش عراق استباط نمود : -- ارتش عراق از زمان آغاز جنگ در سال 1359 تا سال 1364 علیرغم تحمل تلفات شدید در نیروی انسانی و تجهیزات موفق شده بود تا سازمان رزم خود را گسترش دهد . -- برخلاف تبلیغات در مورد ناتوانی های ارتش عراق ، سازمان رزم این نیرو از تحرک فوق العاده ای برخوردار می بود . ادامه دارد ....................
-
1 پسندیده شدهبخش پانزدهم : در همین راستا ، ویلیام اشنایدر ، دستیار وزیر وقت امور خارجه ایالات متحده در حوزه امنیت در فوریه 1986 به بغداد سفر نمود تا در مورد توسعه روابط و همکاری های دوجانبه با صدام مذاکره نماید . این اقدام آمریکایی ها در حالی صورت گرفت که سران اسراییل نسبت به این سفر نگران بوده و در ارتباط با تحولات سریعی که در مجتمع سعد 16 واقع در نزدیکی موصل بشدت ابراز نگرانی نمودند . از سویی دیگر کمک های اطلاعاتی آمریکا به عراق و مشاوره های نظامی این کشور در صدر توافقات دوجانبه میان صدام و نماینده ایالات متحده در سال 1986(1365) قرار داشت . آمریکایی ها در مورد الگوی های فعالیت نیروی هوایی ایران اطلاعات ذیقیمتی در اختیار عراق قرار می دادند . این اطلاعات که توسط پرنده های پیش اخطار هوابرد E-3 آواکس مستقر در یک پایگاه هوایی در نزدیکی ریاض جمع آوری می گردید ، از طریق سامانه های ارتباطی ویژه بطور مستقیم دراختیار واحدهای پدافندی و اسکادرانهای تهاجمی عراق قرار می گرفت . همچنین ، گزارش های اطلاعاتی آمریکایی ها در مورد آرایش یگانهای نظامی ایران نیز منجر به یک پیوند اطلاعاتی ویژه میان سرویس های اطلاعاتی غرب بویژه آمریکا با سیستم استخباراتی ارتش عراق که در آن زمان ژنرال وفیق السامرایی ، مسئول آن بود ، گردید . در اوت 1986، روزنامه واشنگتن پست ، طی گزارشی نوشت : " آمریکا در مورد آرایش نظامی واحدهای مسلح ایران ، اهداف مهم اقتصادی و نظامی ، اطلاعات ماهواره ای دقیقی را در اختیار عراق می گذارد ." علاوه بر این ، ژنرال وفیق السامرایی ، افسر مسئول و رابط میان این سازمان و نمایندگان سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده در کتاب خود با عنوان " ویرانه دروازه شرقی " می نویسد : " سرویس های اطلاعاتی آمریکا از اوایل سال 1982 در زمینه کمکهای اطلاعاتی از سایر کشورها جلوتر بودند . این سرویس های اطلاعاتی ، مجموعه اطلاعاتی را در اختیار ما می گذاشتند که بوسیله تجهیزات فنی یا انسانی تهیه شده بود . ما به راحتی می توانستیم تصویر سربازانی که در پادگانهای آموزشی در حال آموزش بودند را مشاهده کنیم تا جایی که اگر این نیروها در مراسم رژه ، دست و پای خود را اشتباه حرکت می دادند ، در این تصاویر بطور واضح مشخص می بود . در این تصاویر هنگامی که کارخانه های سیمان را بررسی می کردیم ، تعداد کیسه های سیمانی که که در یک مرحله بارگیری می گردید ، قابل شمارش می بود . ماهواره ها ، کلیه تحرکات نیروهای ایرانی را در جبهه ، زیز ذره بین گرفته و از حرکات واحدهای زرهی ، قبضه های توپخانه ، قایق ها در مناطق هور تا جابه جا شدن قرارگاه های تاکتیکی ، دپوهای تجهیزات پل سازی و حتی نتایج حملات هوایی و موشکی ما ، برای ما اطلاعات ارزشمندی را فراهم می نمودند . ما در مراحل مختلف جنگ ، از روسها نیز اطلاعات ارزشمندی از ایران دریافت می کردیم . این اطلاعات در جریان کنفرانسهای اطلاعاتی که هر شش ماه یکبار در بغداد یا مسکو منعقد می گردید ، در اختیار ما گذاشته می شد . من ( ژنرال السامرایی ) در یکی از این سفرها به مسکو رفته و با ژنرال کراخمالوف ، رییس بخش خاورمیانه اداره اطلاعات نظامی شوروی (GRU) ملاقات کرده و اطلاعات لازم را دریافت می کردم . ادامه دارد ...................
-
1 پسندیده شدهبخش دوازدهم : آموزه نبرد هوا- زمینی ، از زمانی که برای نخستین بار مطرح گردید ، ، همواره با واقعیت های روز منطبق شده ، مفاد آن بازنگری و اصلاح شده است و عنوان تازه ای یافته است . ( ایالات متحده دشمن ماست ، ولی هر کار خوبی نیاز به تعریف و ستایش دارد ، بدین معنی که یک سازمان ، بویژه یک سازمان نظامی همواره باید یادگیرنده و انعطاف پذیر باشد ) یک تذکر کوچک : احتمالا" بعضی از "عزیزان " با خواندن این مطالب بنده را طرفدار سینه چاک ایالات متحده فرض خواهد نمود ، ولی همین جا عرض کنم چنین چیزی نیست !!!!) هدف اصلی نبرد هوا زمینی که در ابتدا دفاع متحرک خوانده می شد ، از هم گسیختن ستون های مکانیزه و زرهی دشمن در پشت خطوط اصلی نبرد بشمار می آمد ، ولی نسخه بعدی آن که نبرد هوا زمینی (AIR LAND OPERATION) بشمار می آمد ، تاکید داشت که از همان ابتدا باید کاری کرد که ستون های پشت جبهه دشمن ، اصلا" شکل نگیرند. کار بر روی نسخه اصلی نبرد هوا زمینی در اوت 1987 ( اوج جنگ عراق علیه ایران ) آغاز گردید و در اول اوت 1991 ، یعنی یکسال پس از روزی که صدام حسین با اشغال کویت ، جهان را متعجب ساخت ، به آموزه رسمی ارتش ایالات متحده تبدیل گشت . این دکترین ، بر توانایی قدرت نمایی تا فواصل دور و با سرعت بالا تاکید داشت و بر نیاز به عملیات مشترک با بخش های گوناگون ارتش ( JOINT OPERATION) و اجرای عملیات ترکیبی اصرار داشت و خواهان قلمرویی وسیع تر برای بدست آوردن ابتکار عمل در جریان عملیات نظامی و اتکاء بیشتر به سربازانی برخوردار از ویژگی های حرفه ای ، فنی و روحی بالاتر می بود . این آموزه ، عامل زمان را کانون توجه خود قرار داده بود و برحملات همزمان و هماهنگ شده و اعمال کنترل درست در زمان وقوع (REAL TIME) تمرکز داشت . بنابراین فرماندهان مستقر در صحنه رزم می بایست وظیفه کنترل زمان پرواز پرنده های پشتیبانی نزدیک (بالگردها و هواپیماهای بال ثابت ) را برعهده داشته باشند ، و سرانجام ، دانایی ( یعنی هوش و ارتباطات پیشرفته ) نقش محوری را در میدان نبرد بازی خواهد نمود . ادامه دارد ...............
-
1 پسندیده شدهداخل این تاپیک در حال بررسی این وحوش هستیم و بنده هم دارم مطلب کاملی می نویسم شاید خالی لطف نباشه: http://www.military.ir/forums/topic/27816-بررسی-روشها،-تاکتیکها-و-استراتژِی-های-داعش-در-نب/page__st__90#entry386210
-
1 پسندیده شدهبخش هفتم : تغییر در پنتاگون : زمانی که استاری در سال 1977 ( دوسال قبل از انقلاب اسلامی و سه سال قبل از آغاز جنگ تحمیلی ) ارتقاء مقام یافت و به سرپرستی ترادوک منصوب شد ، هنوز نیاز به نظریه ای نو و عمیق تر ، ذهن وی را بخود مشغول نموده بود . استاری همیشه به این مساله دقت می کند که برای ایده دفاع فعال و ژنرال دوپوی احترام قائل شود . وی سالها بعد چنین به یاد می آورد که در آن سال ها وی با دیدگاه ای دوپوی موافق بود اما میان آن دو بر سر مبحث دفاع در برابر تهاجم ، اختلاف نظر جدی وجود داشت . بنابراین استاری به این نتیجه رسیده بود که آنچه که لازم است نه تنها تحولی تدریجی ، بلکه بازاندیشی کامل درباره آموزه ارتش ایالات متحده از پایین به بالا بود . کوشش استاری در راه پیشبرد این بازاندیشی وی را مجبور ساخت تا با پاره ای از پیش فرض های مهم جنگ موج دومی به مبارزه برخیزد . این کار ، او را واداشت تا نقش کسی را ایفا نماید که می خواهد ، انقلابی در آموزه های نظامی ایجاد کند . یعنی به راه انداختن فرایندی نو برا تدوین نظریه جنگ موج سومی و ایجاد جهت های تازه در آن . با این حال ، تغییر دادن هر آموزه نظامی ، بدان می ماند که با پرتاب پفک ، سعی کنیم تا یک خودرو زرهی را از کار بیاندازیم ، ارتش هم به مانند هر نظام اداری عظیمی در برابر نوآوری ایستادگی می کند ، بویژه اگر تغییر بطور ضمنی به معنای پایین آوردن اعتبار واحدهای نظامی سنتی شده و نیاز به یادگیری مهارتهای تازه و تعالی بخشیدن به رقابتهای نابجای پرسنل باشد . تعریف یک آموزه جدید و جلب حمایت نیروهای مسلح و سیاستمداران و سپس اجرای عملی آنها به کمک نیروهای تربیت یافته و فناوری های مناسب ، کاری است بس عظیم و هیچ نیرویی خواه یک ژنرال ارشد باشد یا نباشد ، به تنهایی نمی تواند آن را اجرا کند . این کار به مهماتی که ایده نام دارد ، نیاز داشت .
-
1 پسندیده شدهبا سلام - البته یک مقدار تامل بفرمایید تا بخش های بعدی تاپیک هم تایپ شود تا منظور بنده را بهتر متوجه بشید عزیز جان- مطلبی را که فرمودید کاملا" صحیح بود ولی همه ان نبود . بله عراق با استفاده از تانک های تی -72 و تانکبرهای مدل " فاون " آلمانی در چهار سال آخر جنگ این قابلیت را داشت تا بسرعت یگانهای رزمی خودش را بخصوص واحدهای زرهی را از شمال به جنوب و برعکس انتقال دهد و علاوه بران با ساخت سریع یک شبکه بزرگراهی به کمک آلمانی ها و بلژیکی ها ، این قابلیت بیشترشد . تا جایی که در اواخر جنگ با وجود اینکه بخش عمده ای از واحدهای زرهی ارتش عراق در غرب مستقر بود ، عراقی ها با استفاده از روشهای فریب ، بسرعت این واحدها را از غرب به جنوب منتقل و شهر فاو را که ما 75 روز ان در مقابل شدید ترین پاتکهای عراق حفظ کرده بودیم ظرف 36 ساعت از ما پس گرفت . ایده دفاع متحرک را که مبدع آن ژنرال استاری بود را در ادامه تاپیک خدمتتون ارائه می کنم .
-
1 پسندیده شدهمنظور شما این طرح است؟ استراتژی دفاع متحرک عراق با انتقال سریع ۱۵۰ عراده تانک تی ۷۲ روسی که در زمان خود از مدرنترین تانکها بود و آرپیجی روی زره آن اثر نداشت (مگر از فواصل خیلی نزدیک و اصابت به نقاط خاص) شروع شد، عراقیها در کنار این ۱۵۰ تانک ۱۵۰ عدد تریلی تانک هم تهیه دیده بودند و در هر نقطهای که نیروهای ایرانی اقدام به آفند میکردند بلافاصله تانکها را سوار تریلیها میکردند و به نقطه درگیری میرسانند، البته به خاطر وجود راهها و اتوبانهای متعدد در شرق عراق، این جابهجایی بسیار سریع و مؤثر انجام میشد، در حالی که خطوط ارتباطی ایران در استانهای غربی چنین ویژگیهایی را نداشتند. گاهی اوقات فاصله نقطه آفند تا محل استقرار تانکها بیش از ۲۰۰ کیلومتر بود اما عراقیها سریعاً و طی حداکثر سه ساعت خودشان را به محل درگیری میرساندند و باعث غافلگیری شدید نیروهای ایرانی میشدند به طوری که در اولین مواجهههای رزمندگان با این تاکتیک تلفات بالایی به نیروهای ایرانی وارد آمد. برخی اوقات نیز عراقیها از این تاکتیک برای آزاد کردن زمینهای در تصرف نیروهای ایرانی استفاده میکردند. http://sajed.ir/detail/94041
-
1 پسندیده شدهالبته در اواخر جنگ تحمیلی عراق در خطوط مقدم خود از نیروهای ضعیف خود استفاده می کرد و با کمک معابر و میادین مین دست بالا را برای این نیرو فراهم می کرد ولی چون احتمال حمله ایران وشکستن خطوط زیاد بود نیروی اصلی و بهترین نیروی خود را در منطقه عقب نگه می داشت تا در صورت شکستن خطوط ، این نیرو با تک سریع به مقابله با نیروهای ایرانی بپردازد چرا که در این موقع نیروهای ایران اصل غافلگیری را نداشته و از نبرد شب قبل کمی فرسوده بودند و مهمتر از همه معابر و خاکریز ها شناخته شده و به نفع نیروی تک کننده بود. این روش بسیار کارا بود و از تجربه های شکست از اول جنگ برای عراق بود چرا که نیروی اصلی وقتی در خط اول باشد در حمله دچار اصل غافلگیری شده و با نیروهای تازه نفس روبرو می شد که کار را خیلی سخت و پرتلفات می کند.
-
1 پسندیده شده[quote name='arminheidari' timestamp='1402319506' post='383985'] در جنگ جهانى دوم سه دالان زمينى از ميان پرده ى آهنين عبور كرده كشورهاى عضو پيمان ورشو را كه به منزله ى خط مقدم پدافندى (afcent) به شمار مى رفتند به آلمان غربى وصل مى كرد. از اين ميان خطرناكترين گذرگاه كه مناسب حملات زرهى بود از ميان دشت شمال آلمان و راه هاى درجه ى يك و مزارع نسبتا هموارى مى گذشت كه باعث تسهيل روند حركت نيروها در عبور از اين كشور مى شد، در حالى كه مناطق جنگلى و ناهموار جنوبى معمولا تردد وسايل نقليه ى موتورى را در تنگ فولدا، واقع در مسير ورودى فرانكفورت و در دالان هوف كه به مونيخ منتهى مى شد با محدوديت روبرو مى كرد . منبع [url="http://www.ghadeer.org/siyasi/jografy/Joghrafi/joghr003.htm"]http://www.ghadeer.o...fi/joghr003.htm[/url] چند عکس از منطقه [url="http://www.ghadeer.org/siyasi/jografy/pic/12.jpg"]http://www.ghadeer.o...rafy/pic/12.jpg[/url] [url="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c5/Fulda_Gap_Terrain_Features.png/730px-Fulda_Gap_Terrain_Features.png"]http://upload.wikime...in_Features.png[/url] [url="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/cd/Germany_topo_Fulda_Gap.jpg"]http://upload.wikime...o_Fulda_Gap.jpg[/url] [url="http://www.ghadeer.org/siyasi/jografy/Joghrafi/joghr003.htm"]http://www.ghadeer.o...fi/joghr003.htm[/url] [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Fulda_Gap"]http://en.wikipedia.org/wiki/Fulda_Gap[/url] [/quote] فوق العاده - ممنون از معرفی این لینکها
-
1 پسندیده شدهبا عرض سلام و تشکر بابت وقتی که می گذارید . یک چند تا سؤال کوچولو : - این عنوان ضربه جنگل به چه معناست ، انتخاب شماست یا برگرفته از متن هست ? عنوانی کلی در نوشته های مربوط به جنگ ویتنام است یا ...؟ - نمونه ای از شکستهای آمریکا در نبرد نامتقارت / نا همتراز با ویتنام شمالی را بیان می فرمائید . مثالی که بتونه اهمیت نظام بروکراسی و اختلافات داخلی نیروهای زمینی ، هوایی ، دریایی و سپاه تفنگداران آمریکا در شکست اونها را بیان کنه .
-
1 پسندیده شدهممنون جالب بود اگر ادامه دهید بسیار عالی است بویژه که همیشه نحوه ایجاد یک استراتژی همیشه از خود آن ناشناخته تر می ماند و همین باعث مرگ یا تولد دیرهنگام استراتژی های خوب می شود
