alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,011
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. یکی از دوستان من ترکیه است. میگفت چند روز پیش برای عکاسی رفته بود خیابونای اطراف تقسیم. به شوخی میگفت هر جا هم میرفت یک عده میفتادند پشتش و شعار میدادند. این همه ایرانی تو ترکیه یک نفر را گرفتن و کل تقصیرات را انداختن بر دوشش کار واقعا سختی نیست. در ضمن پوشش رسانه های خارجی ترک زبانی چون سی ان ان ترک و فکس هم جالب هست. خبرنگاری فرستادند در بین پلیس و از بی خوابی 66 ساعته یک پلیس میگند و دادن گل توسط مردم به پلیس و اصولا بیشتر رفتارهای رمانتیک پلیس با مردم ( اون وسط حالا چند تا شلیک بیبر گازی هم به قول خودشون). خیلی تاثیر داره به نظرم گزارش هاشون در اروم کردن مردم. با اصول حرفه ای و کاملا حساب شده پخش میشن.
  2. به نظر اتفاقی نخواهد افتاد. به هر حال ترکیه درس هایی را که باید در مورد برخورد با اعتراض کنندگان از حوادث منطقه گرفته. در ضمن در نظر داشته باشیم بیشترین نقش در به آشوب کشیده شدن چنین اعتراضاتی عوامل خارجی هستند که در مورد ترکیه کشورهایی چون سوریه شاید چنین قدرتی نداشته باشند و غرب و اعراب هم که در حد توان نقش کمک کننده را خواهند داشت چون حداقل فعلا به صلاحشون نیست ترکیه دستخوش تغییراتی بشه. مردم ترکیه هم به هر حال بخشیشون که در اعتراضات هستند با پرچم ترکیه مثل سایر کشورها حاضر میشن نه مثل ایران که همگی بدون استثنا در دل پرچمی غیر از پرچم کشورمون مد نظرشون هست و در دست ها هم نمودی از این پرچم غیر ملی!
  3. الجزیره که زیرنویس هاش مدام بر محور " کشتار و قتل عام در سوریه توسط عناصر ایرانی و حزب ا.. " هست و فکر کنم به هر حال در تهییج افکار عمومی اعراب برای نشون دادن این جنگ به عنوان یک جنگ طایفه ای و فرقه ای موثر باشه. هر چند به هر حال جبهه مقاومت باید تصمیم خودش را میگرفت ولی از نظر افکار عمومی با این هجمه بر علیه ما فکر کنم ترمیمش شاید ناشدنی و یا خیلی سخت باشه. به هر حال به نظرم یکی از اون مقاطع سرنوشت ساز بود که باید مصلحت ها کنار گذاشته میشد و رویارویی از پشت برده بر روی پرده! آشکار میشد. جدا از نتایج این تهییج که احتمالا گسیل گسترده نیروهای فرقه ای و مذهبی و متعصب! را به دنبال خواهد داشت شاید ارتش سوریه در موضعی قرار بگیره که بتونه از این تجمع نیروهای تروریستی بر علیهشون استفاده کنه در حالت خوشبینانه.
  4. فکر کنم واضح بود تقریبا بخش عمده ای از تظاهرات سال 88 رسما عنوان براندازی داشت و بدون توجه به قوانین کشور (چه درست و چه غلط ) انجام شد و بحث اعتراض به قطع درخت و اعتراض به نتایج مطرح نبود در بیشترشون. به خصوص از ابتدا هم با خشونت همراه بود و درست به خاطر دارم شب های اول بعد از تاریکی هوا در قسمت هایی از شهر با آتش زدن ها و ایجاد ناامنی و آسیب زدن به اموال عمومی آغاز شد تا بعد رسید به تجمعاتی که با فراخوان های نسبتا آرام احزاب قانونی ( اون زمان) و توامان گروه های ضد انقلاب ( که هم پوشانی عجیبی در اون دوران داشتند) که البته در بیشترشون برخوردی صورت نگرفت مگر به وقت آشوب. مقایسه ایرانی که دشمنانش رسما برای براندازی اون برنامه دارند و اعلام میکنند و هنوز گروه هایی چون منافقین و تجزیه طلب ها در هر آشوبی رخ نشون میدند با کشوری که مطمئنا حامیانش از سرسخت ترین همراهانش در ثبات پذیریش! هستند و نیروی دشمن نداره و تنها منتقد و معترض داره و انتظار برخورد یکسان با تجمعات غیر همسانش کمی به دور از حقیقت ماجرا است. هر چند ایران باید برای تجمعات و شورش هایی از این دست به ابزار روزی که در تمام دنیا استفاده میشه مجهز بشه تا " باتوم سرباز وظیفه اش " به عنوان سلاح کشتار جمعی!! در اذهان جلوه داده نشه. ==================================== تصاویر مستقیم از میدان تقسیم هم تجمع نسبتا گسترده ای را الان نشون میده هرچند به همون دلایلی که بالا گفتم عقیده دارم چون " دشمن " در بین افراد وجود نداره بنابراین تجمعات به عاملی برای تخریب تبدیل نخواهد شد برخلاف تجمعات ایرانی که دشمنان تمام سعی اشون را در تخریب طرف مورد انتقاد و طرف منتقد و خود کشور و امنیت و اصولا " نابودی " به کار میبرند.
  5. ولی نکته جالب واهمه غرب از ورود نیروهای حزب ا... بود. با ورود این نیروها پیروزی های ارتش سوریه هم شروع شد و اکثر طرف های غربی از حزب ا.. خواستند که نیروهاش را عقب بکشه. تا به حال اینهمه نیروی خارجی در سوریه را ولی نمی دیدند یا اگر میدیدند خودشون را به اون راه میزدند. صراحت سید حسن نصرا.. در تایید حضور نیروهای این حزب در سوریه مثل همیشه عالی بود. هر چند هزینه داشت ولی صداقت و صراحت سید مثل همیشه بود. مطمئن، با ایمان و مملو از شجاعت.
  6. تنها تلخی شهادت این عزیزان شاید خوشحالی رژیم صهیونیستی هست از کم شدن تعدادی از شجاع ترین رزمندگانی که تا به حال باهاشون مواجه بوده اون هم به دست اعوان و انصار بزدلترین سربازانی که شکست های سنگینی را بهشون تحمیل کرده در گذشته.
  7. اینطور که ادامه دادن خیلی سخت هست. تروریست ها همه گونه از طرف غرب و اعراب حمایت مالی و معنوی و مادی و تسلیحاتی میشن و در حالیکه حتی صحبت از حضور نیروهای مدافع سبب جهت گیریها و انواع شایعات و تبلیغات و فشار و تهدید از سوی غرب و کشورهای مرتجع عربی و دسته های سیاسی درون عراق و لبنان بر ضد نیروها و گروه های موجود مدافع در این کشورها. مثل نیروهای شیعه در عراق و لبنان میشه. حمایت تسلیحاتی و انسانی و لجستیکی به کنار. از مظلوم ترین شهیدان هستند این شهیدان و در مقابل ظالم ترین و وحشی ترین دشمنان اسلام و انسانیت ایستادند این عزیزان اونوقت ما حتی با کلام هم قدرت دفاع ازشون را نداریم...
  8. قرار دادن نام حزب ا... لبنان در لیست تروریستی توسط [b]پارلمان بحرین![/b]
  9. alala

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    به نظرم ترکیه کم کم داره از تمام عواملش در ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران استفاده میکنه. اون هم در سخت ترین شرایط فشارها تا بیشترین بهره را ببره. هم رقیب منطقه ایش را تضعیف کنه و هم جایگاه خودش را ارتقا ببخشه. سوریه، موضوع کردها، عراق ، مسائل احتمالی متعدد پشت پرده، رادار ایالات متحده در خاکش، پاتریوت ها و مداخلات جهت دارش در غزه و احتمالا بوسیله حاکمان عربی در لبنان و حالا هم آذربایجان.
  10. پس فکر کنم تا حدی همه هم نظر هستند که دو کشور را در ظرف زمانی و مکانی مناسب و با فاکتورهایی یکسان باید سنجید. دلارهای نفتی ای که در دوره ای کوتاه در زمان پهلوی در شرایط خاصی موجب رونق درآمد کشور ایران شد شاید تنها در همون زمان به عنوان مزیت میشد روش حساب کرد. صنایع نفتی ای که سرمایه گذاری مناسب تکنولوژیکی غرب موجب بهره برداری بهینه از اون هم میشد و ابدا بعد ها با محدودیت ها و مشکلاتی که غرب ایجاد کرد تداوم پپیدا نکرد. و به هر حال فارغ از ریز جزئیات هدف بیشتر این بود که عدم تناسب در مقایسه را میخواستم روشن تر کنم هرچند یک گروه معارض کرد در برابر ترکیه با معارضانی از هر جهت ایران از شرق و غرب و بعضا جنوب و شمال غرب حالا با کیفیات! متفاوت را میشه تنها یک مورد از مشکلات دو کشور دونست و حالا مدیریت متفاوت دو کشور هم قابل بحث هست در این زمینه و به هر حال کودتا و جنگی ویرانگر که آثار مخرب فوری و طولانی مدتی را گذاشت و یا خرابکاری ها و همکاری سرویس های جاسوسی مختلف کشورهای دوست و بیگانه را بر علیه یک سرزمین چقدر قابل مقایسه باشند به کنار و حتی در مورد منابع سرزمینی هم میشه بحث کرد که به هر حال هر دو کشور مزیت هایی دارند و مشکلاتی ولی برآیند موانعی که ایران با اون روبروست و کشور همسایه نه تنها با اون روبرو نیست بلکه در برخی زمینه ها به خوبی از اون بهره برداری هم کرده ( به هر حال هر کشوری به دنبال منافع خودش هست خصوصا کشورهایی که مثلا موانع ایدئولوژیک هم در این زمینه ندارند) فکر کنم روشن باشه که در کدوم طرف بیشتر سنگینی میکنه. حالا البته میشه در مقابل هر موردی که ذکر میشه موردی گفته بشه مثلا در مقابل گروه های معارض ایرانی گروه معارض ترکی و کردی را مثال زد ولی به هر حال هر مثالی وزنی! داره که باید به اون هم توجه بشه. والا که میشه در مقابل نفت ایران آب ترکیه را مثال زد!! والبته باز هم میگم این ها بهانه ای نیست برای کتمان پیشرفت ترکیه در صنایع نساجی و صنعت پیشرفته مونتاژ ترکیه و تولیدات خانگیش ولی باید شرایط ظهور و بروز این موراد را هم سنجید. اگر کلا مثلا سی سال گذشته را هم که جنگ ها و کودتاها را در بطن خود داشته را کنار بزاریم از آثار کاملا متفاوت این دو هم برای آینده چشم پوشی کنیم در یک دهه اخیر که شرایط اصلا قابل مقایسه نمیتونه باشه. هر چه در برابر کشور همسایه درهای جدید گشوده شد حالا به دلایل مختلف و یکیش هم خود ایران در برابر کشور ما تا میتونست درها بسته شد و فشارها بیشتر شد. در نهایت به نظرم شرایط هر دو کشور چنان روشن هست که نیاز به این جزئیات هم نباشه ولی خب ایرانی ها همیشه انتظارات معینی از خود دارند!
  11. مقایسه ایران و ترکیه شاید در دهه 50 و اواسط اون میتونست دقیق باشه و قابل بررسی ( کسی از دوستان در بعد نظامی مقایسه ای از اون دوران در اختیار داره؟ ) چون کشور ها شرایط برابری از لحاظ فاکتورهای مقایسه ای را تقریبا دارا بودند ولی در حال حاضر مقایسه دو کشوری که یکی بعضا به خاطر مسائل فرهنگی و اعتقادی بسیاری از مزیت های اقتصادی را چشم پوشی کرده ( مثل توریسم و برخی صنایع غذایی مثلا) و دیگری اتفاقا نه تنها چشم پوشی نکرده بلکه از این خلاء نهایت بهره برداری را هم کرده و مورد دیگه در صورتیکه یکیشون تحت سخت ترین فشار ها و تحریم ها و محدودیت ها و دشمنی ها و خرابکاری ها قرار داره و دیگری در نقطه مقابل نه تنها شرایط یک کشور عادی را نداره بلکه به خاطر سیاست های خاص غرب به خاطر رقابت داره بیشتر از شرایط معمول هم از کمک ها و همکاری ها و سرویس ها و ... استفاده میکنه به نظرم غیر دقیق باشه. هر چند نباید این عاملی باشه برای کتمان پیشرفت این کشور همسایه ولی در کل مقایسه درست نیست به نظرم چون اصلا بی معنی هست. تازه فاکتورهای دیگه ای هم هست که مقایسه مثلا سی سال اخیر را باز دشوارتر میکنه برای مثال از سر گذروندن یک انقلاب که شرایط هر کشور را برای چند سالی متوقف میکنه و یا یک جنگ تحمیلی هزینه بر و مخرب و واقعا دشوار و خانمان برانداز که اصولا اگر نگیم هشت سال کشور را به عقب روند باید حداقل اعتراف کنیم که هشت سال کشور را متوقف کرد. یعنی در خوشبینانه ترین حالت ترکیه امروزی با فاکتور گیری از تحریم ها و فشار ها و شرایط فرهنگی هم تازه باید پانزده بیست سالی از ایران امروز جلوتر باشه اون هم همونطور که گفتم بدون در نظر گرفتن تحریم ها و خیلی مسائل دیگه که خب با اضافه شدن اون ها هم اوضاع به طور کل تغییر میکنه باز. البته این ها بخشی از واقعیت هست و هیچ ربطی به راه های اشتباهی که رفتیم و میریم و مدیریت های غلط اقتصادی و بعضا کاستی هامون نداره و البته که موفقیت هامون را هم در این چند دهه گذشته با این محدودیت ها باید پررنگ تر هم ببینیم.
  12. [b] [size=4][font=arial,helvetica,sans-serif]'فهد المصری'، سخنگوی گروه‌های تروریستی مخالف دولت سوریه با اشاره به حضور اعضای این گروه‌ها در شهرهای مختلف لبنان، گفت: در آینده نزدیک عملیات خود علیه مواضع و شخصیت‌های حزب‌الله را آغاز می‌کنیم[/font][/size][/b] [url="http://www.nasimonline.ir/NSite/FullStory/News/?Id=492279"]http://www.nasimonline.ir/NSite/FullStory/News/?Id=492279[/url]
  13. دقت کنید وقتی از قول یک نفر سه حرف متفاوت میشنویم احیانا باید به خبرگزاری ها شک کرد. خبرگزاری ها متاسفانه در انتقال اخبار نوعا خیلی سهل انگارند. از رزمایش هم بخش های خبری مختلف فیلم های متعددی نشون دادند. به نظر هم یک رزمایش معمولی است. نیروهای بسیج مردمی هم باز به نظر حضور داشتند و بنابراین نباید انتظار های بالای خودمون یا نقل قول اشتباه خبرگزاری ها و احیانا صحبت های با مصرف عمومی را ملاک نقد تخصصی قرار بدیم. با توجه به این نکته که در خلال خبر 21 هم فکر کنم به نشاندن پهپاد اشاره شد و خبر فارس هم اولین خبر و خبر مهر آخرین خبر به لحاظ تایمی هست شاید اگر اشتباه خبرگزاری ها را کنار بگذاریم و یا برداشت اشتباه " سخنگوی رزمایش " را از خبر دریافتیش، احتمالا تغییر خبر دلیل موجهی داشته.
  14. پاورپوینت های برنامه ثریا که توسط خود تیم برنامه و با توجه به اطلاعات عمومی تهیه میشه تا به حال چند باری غلط داشته در موضوعات مختلف. این هم از همین نوع باید باشه. زیاد قابل اعتنا نیست چون تهیه کنندگانشون متخصص در یک امر نیستند و برنامه موضوعات مختلفی را هر هفته پوشش میده.
  15. بحث راجع به مستند جدا و برای بعد. ضمن تشکر از دوستمون که زحمت زیادی را متحمل شدند برای فیلم ها و تصاویر ولی شاید تو قسمت اولی که تا به حال دیدم جالب ترین چیز این آقا " سعید " هست. واقعا در طی سی سال با کمترین امکانات و دانش و تحت سخت ترین شرایط و از صفر به چیزی که الان رسیدیم رسیدن در مقابل کشورهایی چون ایالات متحده که در طی دورانی با جذب نخبگان تقریبا تمامی کشورها و امکانات بادآورده جنگ های جهانی و ثروت های آنچنانی و زمانی به مراتب چندین و چند برابر ما و خصلت ها و باورهای ایرانی هایی که سال ها و دهه ها تنها به گذشتشون افتخار می کردند و حالشون مملو از رخوت و سستی و بی اعتمادی به خود و عقب ماندگی و عقب گرد و درجا بود، تنها باید به احترام تمام اون هایی که با تمام کاستی ها بدون توجه به حرف ها و ناامیدی ها دارند تلاش می کنند و به قول آقا سعید و ( با عرض معذرت) از " کش شورت " به پهپادی چون شاهد و اسکن ایگل می رسند ایستاد و تحسینشون کرد.
  16. با توجه به توضیحات و تصاویر هر چند با وجود آماده بودن برای مقابله به مثل در صورت بمباران محل ولی معلوم هست خیلی با عجله انتقال صورت گرفته. در این ساعات امکان برخی آسیب ها هم دور از انتظار نیست. بخش خبری بیست و یک البته در گزارشی که نشون داد برخی تصاویر مربوط به تجهیزات راداری و ... هم پخش کرد که متوجه نشدم آرشیوی بودند یا مربوط به همین تصاویر و فیلم که البته فکر کنم تو این فیلم نسیم اون قسمت ها نبود.
  17. alala

    قاهر F-313

    البته در این نوع نام گذاری ها بیشتر وجهه " قرآنی " کلمه مد نظر هست تا وجهه " عربی - لغویش " . یعنی بیشتر مد نظر توجه به آیات و واژه های قرآنی هست تا معانی و ریشه های عربی کلمه.
  18. بله ضروریست که در حین مذاکرات اگر قرار هست غنی سازی[b] بیست درصد [/b]متوقف بشه، تمام تحریم های فراتر از قطعنامه های سازمان ملل هم متوقف بشه. به نظرم عادلانست.
  19. یاد ماجرای پرتاب موشک ها در رزمایش چند سال قبل افتادم و اون ناشی گری ذوقی و احتمالا شخصی سایت منتسب به سپاه که به خاطر چند ثانیه تاخیر در پرتاب یکی از موشک ها و احتمالا گمان اینکه " اینطوری خوب نیست و اینطوری بهتره! " با فوتوشاپ تصاویر را دستکاری کرده بود و همه حتی سی ان ان اصل ماجرا را رها کردند به بازتاب اون کشف مهم پرداختند بارها. واقعا از لحاظ رسانه ای مخصوصا در ارگان های خاص که کارها بسیار بسیار بومی تر و در حلقه بسته تری صورت میگیره و از تجربه کافی هم دوستان برخوردار نیستند و بعضا تخصصی هم در فعالیت های رسانه ای ندارند، ضعف شدید داریم. حالا حرفه ای نبودن و بزرگ نکردن دستاوردها به کمک رسانه ها یک طرف ( کاری که غربی ها بوسیله اون تخیل را واقعیت جا می زنند) ولی واقعا گویا برخی ها واقف نیستند چنین ناشی گری ها و ضعف ها و سهل انگاری ها در برابر دشمنانی که منتظر فرصتی هستند چقدر هزینه بر هست حداقل از لحاظ تبلیغات روانی.
  20. واقعا بحث چیزی نبود که به اون کشیده شد. آدم ها هم همه سیاه و سفید نیستند. دو دیدگاه اینچنین بود تقریبا که پنهان شد در بحث های طولانی و تقریبا بی ارتباط. ( من تا حد امکان بحث ها را کوتاه و موجز و ساده به خصوص، دوست دارم چون از بحث های طولانی و پیچیده مثل جمله های بلند رمان های تولستوی میترسم چه باید چند بار خوندشون تا به مقصود رسید) رضاخان " با فکر " و تصمیمی از روی دلسوزی برای مردمان کشورش ترک دفاع کرد پس خائن نبوده. رضاخان " بی فکر " و تسلیمی از روی ناچاری برای حفظ حکومت خودش یا چیزی شبیه به این ترک دفاع کرد پس خائن بوده. این نیت و قصد را برخی دوستان بحث داشتند که از جمله اشاره به " ناموس بودن خاک برای پادشاهان " و به سخن دیگه " ارث پذری دانستنشان " و یا " کارهای عمرانی و .." دوره پهلوی اول را مثال آوردن دلیل بر اهمیت داشتن سرزمین براشون ( یک بحثی هست در تاریخ معماری معاصر دوران پهلوی اول که اشاره داره بودجه های اندک چطور برای بناهایی که شکوه و عظمت پادشاهی را به رخ بکشونه صرف شد و معماری پهلوی اول را ملغمه ای آشفته بنا نهاد. هر چند قابل تعمیم نیست این بحث به سایر بخش ها ولی برای شناخت روحیات مصداق مورد بحث بد نیست) عنوان می کردند که با فرض درست دونستن فرض هاشون هم باز به نظرم پاسخ و تایید هر کدام از دو دیدگاه بالا ربطی به تحت تاثیر شعار های شوونیستی بودن و شستشوی مغزی توسط حکومت شدن و در گمراهی مطلق نسبت به واقعیات قرار داشتن و ... زیاد نداره از شدت سهل بودن. به هر حال یا بوده یا نبوده. تنها مطالعه دهه اول و دوم شهریور 1320 و اتفاقاتش به نظرم کافی هست تا نشون بده شرایط به چه نحوی رقم خورد تا ترک دفاع صورت بگیره. ضمن اینکه همون صفاتی که برخی دوستان در رابطه با شخصیت این فرد زدند هر کدوم برای شناخت تصمیم گیریهاش هم میتونه کمک کننده باشه. حالا بله همه ما هم شرح نانوایی که نان سوخته به مردم میفروخت و رضاخان در تنورش افکند و چه و چه را شنیدیم ولی خب هر فردی نقاط ضعف و قوتی داره ولی قضاوت نهایی بر اساس برآیند عملکردهاست! ذکر این نکته ضروری هست که مصداق ها و جزئیات را خرده نگیرید، همیشه میشه سهل بهشون نگاه کرد ولی مطول! کردن و کلی کردن بحث که باعث ورود فاکتورهای متعدد و گوناگون به بحث میشه و عدم دقت به هر کدوم از اونها میتونه نتیجه بحث و نتیجه گیری را عوض کنه هست که گاه کار را دشوار میکنه و به بن بست میکشونه. حالا مشکل دنیا هم این نیست که در اون مقطع رضاخان خیانت کرد یا خیر ولی چون موضوع بحث بود حولش گفتگو ایجاد شد.
  21. [quote name='mostafa_by' timestamp='1357596244' post='292850'] [quote name='alala' timestamp='1357594312' post='292839']خب فکر کنم همچنان پس در این تشکیک هست که " نیت " رضا خان خیر بود یا خیر ؟! حب قدرت و سرزمینی که شاهان از گذشته در هر کشوری با چاشنی دیکتاتوری ارث پدری خودشون میدونستند و سعی در هر چه باشکوهتر کردنش و رقابت با رقیبان منطقه ای و غیر منطقه ایشون داشتند به مانند اربابان دوران تزاری یک چیز هست و انجام کارهایی برای ابادانی یک کشور به نیت مردمان و صلاح اونها چیز دیگر. درسته نتیجه هر دو آبادانی است ولی خب باز بحث بر سر همون " نیت " هست. تاکید ما بر این کلمه به این خاطر هست که مشخص کننده پاشخ بحث اصلی است که میان سایر بحث های طولانی گم شد. یعنی همونطور که برخی دوستان هم اشاره کردند " تسلیم " رضاخان در اون مقطع نه برای مردمان و سرنوشت کشوری بود که متعلق به مردمانش هست و نه حتی در سطحی نازل تر برای حفظ سرزمینی که به مانند همون قاجاریان ارث پدریش میدونست. بلکه صرفا ناشی از موقعیتی بود که درش گرفتار شده بود و مجبور به پذیرشش شد. بنابراین به هیچ وجه حتی با برشمردن ده ها عمل مثبت دیگه بحث مصداقی ای که ما در موردش صحبت میکنیم و به نظرمون " خیانت " محسوب میشده به خاطر نوع فکر پشت اون قابل تطهیر نیست. آدم ها هم همه خاکستری اند. رضاخان به سیاه متمایل تر و اون کی به سفید بیشتر. در تاریخ این کشور حاکمان خونخوار زیادی بودند که استبدادشون موجب حفظ کشور از تجزیه و غارت و چپاول شده ولی این ها دلیل نشده صفت خونخواری و درنده خوییشون نادیده انگاشته بشه.[/quote] دوست گرامی؛ وقتی شما پادشاه یک کشور هستین، حیثیت اون کشور حیثیت شماست. اعتبار اون کشور، اعتبار شماست. مشکلات اون کشور، مشکلات شماست. از قضا هرچقدر که دلسوزتر باشین نسبت به حکومت خود، دلسوزتر هستین نسبت به کشور خود. مسئله ی نیت فقط این نیست که دین درست و درمونی داشته باشی! ممکنه دیندار باشی، ولی کشوردار خوبی نباشی. یا بالعکس. عرض بنده خیلی ساده اس. اگه رضا خان اهمیتی به ایران نمی داد، مثل بسیاری از پادشاهان که نام بردم، صرفاً به حکومت به بخشی از کشور مشغول می بود و می ذاشت خان ها و خانزاده ها هم کار خودشون رو کنن و کشور همچنان ده پارچه و تجزیه شده اداره بشه! خودش هم چند صباحی زندگی می کرد و می مرد و حکومت رو می داد دست فرزندش! آیا مریض بود که بخواد اینهمه برای رشد و ترقی و پیشرفت ایران، با هر گروه و فدر و قدرتی بجنگه؟!! اینکه رضا خان اولش سعی کرد دفاعی انجام بده، واکنش طبیعی هر کسیه. ولی اینکه دید با این شرایط، قادر به دفاع کردن نیست، آیا به مفهوم اینه که چون چاره ای نداشت این کار رو نکرد؟ به قول این جدیدیا، پ ن پ! می تونست دفاع کنه و کشور رو اشغال نکنه و سالم نگه داره، ولی تسلیم شد؟! تمام این بحث بر سر اینه که مقاومت جز نابودی ایران و سپس اشغالش نتیجه ای در بر نداشت! ولی شما جز شکست راهی نداری، آیا می جنگی و نابود می کنی همه چیز رو، یا کنار می ری و حداقل کشور رو سالم می ذاری؟!! [quote name='alala' timestamp='1357594312' post='292839']قسمت بلد شده هم به نظرم کمی " غربی نگاهانست " . بعید میدونم در تاریخ این کشور آدم هایی که در برابر " ظلم " و برای " حق " ایستادگی کردند ولو به قیمت ویرانی و مرگ و حتی جدایی را بعدها مورد ملامت قرار داده باشند ( با توجه به همون قصد و نیت صادقانه) به طور کلی (شاید مصداق هایی با صورت ها و فاکتورهای دخیل بیگانه وجود داشته باشه البته). قابل کتمان نیست در صورت مقاومت رضاخان شاید چنان دیدگاهی وجود میداشت ولی بحث، بحث ماست و حاضران و نه غایبان. هر چند اصولا نقش فروغی را ما کاملا در این ماجرا بحث نکردیم و یا اینکه چه کسی میتونست و میتونه پیش بینی کنه که اشغال ایران توسط متفین زیان بارتر بود و یا دفاع در برابرشون. ( اینجاست که عمل به تکلیف نه به معنای دینی اون حتی بلکه به معنای اخلاقی و انسانیش قضاوت آیندگان را تعدیل و تسهیل میکنه).[/quote] با یه مثال ساده، فرمایش شما رو نقض می کنم : جنگ ایران و روسیه! جنگی که با فتوای مراجع عظام دینی انجام گرفت! پس در نیت خیرش قاعدتاً شکی نیست. چون بر مبنای فتوا بوده، پس در حرکت الهی اش شکی نیست! امروزه به همین نبرد و قراردادی که در پس این نبرد به غایت نابخردانه انجام گرفته چی می گن؟ خیانت! قرارداد خفت بار گلستان و ترکمانچای!!! خیانت قجر!!! کسی کاری نداره که اصلاً قجراین وسط چیکاره حسن بوده! یکی دیگه فتوا داده! یکی دیگه جنگیده! یکی دیگه با دم شیر بازی کرده! چیزی که در تاریخ باقی می مونه، نتایجش هست! فی المثل اگه همین فردا امریکا به ایران حمله کنه و ایران رو نابود و نظام جمهوری اسلامی رو سرنگون، شک نفرمایین بعدها در کتاب تاریخ فرزندان این مرز و بوم می نویسن «حکومتی بود که بدون توجه به قدرت ها، سعی در بازی کردن با ایشان را داشت؛ غافل از اینکه توان درافتادن با ایشان را نداشت. در نتیجه در پی جنگی نابرابر، کشور ویران و قرارداد هویج - میرزا خانوف را به سرزمین ایران تحمیل نمود که در پی این قرارداد خفت بار، بخش هایی از جنوب و غرب کشور از ایران جدا و معادن ایران برای A سال رایگان در اختیار ایشان قرار گرفت و سالی B دلار خراج نیز پرداخت گردید به مدت n سال!»!! یعنی برخلاف ما که اینجا داریم شعار می دیم، آیندگان، براساس وقایعی که رخ داده تاریخ رو مورد بررسی قرار می دن نه اینکه کی حق بود و کی باطل و چه شد و چه نشد! از قضا تازه شاید اونا هم بسان ما که الان کل تاریخ رو می دونیم و داریم براساس اطلاعات روز، تصمیمات سران اون کشورها رو ابلهانه قلمداد می کنیم و می گیم چرا فلان تصمیم رو نگرفتن، آیندگان هم ممکنه درمورد ما چنین نظراتی داشته باشن و بگن چرا فلان کارو نکردن و چرا بهمان تصمیم رو اتخاذ نکردن و قص علیهذا! --------------------------------------------------------------------------------------- در آخر، اساساً دین هم به شما نگفته که حتی اگه می دونی قطعاً شکست نصیبت می شه، برو و خودکشی کن و درگیر شو! از قضا تأکید بنده به بررسی تاریخ اسلام و خلاصه نکردنش در روز دهم محرم الحرام سال 61 هجری هم دقیقاً به همین موضوع برمی گشت که ظاهراً مورد توجه قرار نگرفت! متأسفانه نگاه گزینشی ما به دستورات دینی هست که این دستورات عقلی رو تا مرز دستورات بی منطق ژاپنی ها و سامورایی ها پایین آوردیم که هر شکست، مفهوم خفت و ننگ رو برامون تداعی می کنه و در هر نبرد، یا پیروزی و یا کشته شدن (و نه حالت سومی!!) رو به ما یادآور می شه و فکر می کنیم جز این راهی نداریم! حال اینکه در واقعیت ...! [/quote] دوست گرامی؛ من صحبت از دین نکردم، قرار نیست هر کلمه پرکاربرد در مقوله ای، به کاربردنش دلیل بر اشاره به اون مقوله داشته باشه. اتفاقا بحث خیلی سادست. اینکه رضاخان چون پادشاه بوده و نسبت به تاج و تختش دلسوز پس حتما نیتش از خیانت ها و عجزها و وابستگی هاش به زعم ما و تصمیمات خردمندانش به زعم شما ( هر چند هنوز هم ماجرای فروغی به نظرم پر رنگ تر هست در این مصداق خاص) هم دلسوزانه بوده نتیجه گیری عحیبیه. بحث دوباره به نقطه اول بازگشت. فکر کنم در رساندن کلام کمی نقص دارم! بحث بر سر نتیجه عمل نیست همونطور که بارها گفتم. روشن و کوتاه بحث بر سر این هست که شواهد و قرائن متعدد نشان دهنده اینه که بر خلاف تصوری که در ابتدای تاپیک عنوان کردید، نه در امان ماندن ایران که در امان ماندن تاج و تختش بوده اون هم گاه با مقابله، گاه با فرار، گاه با التماس به دربار روس و انگلیس. حالا این در امان ماندن تاج و تخت اگر منجر به در امان ماندن ایران به زعم شما از ویرانی کمتری نسبت به عدم اشغال شده صحبت بحث نیست. واقعا لازم به توضیحات فراوان برای دادن پاسخ به یک سوال نیست. آیا دلسوزی رضا خان نسبت به کشور و مردمانش نه از باب ارباب و رعیتی و ملک تزئینی بلکه از باب دلسوزی به معنای عامیانه و سادش موجب تسلیم کشور به دشمن شد؟ حالا اینکه چون شاه بوده دلش برای پز دادن به آبادانی کشورش در مقابل مثلا اتاتورک و روس و انگلیس غنج میرفته و یا شاهان همه چون قدرت را دوست دارند کشور را هم دوست دارند بحث های ثانویه و ما قبل بحثه. ولو اینکه وقایع شهریور 1320 روشنتر از اونی هست که نیاز به بازگویی داشته باشند. پس تمام بحث این نیست که " تمام این بحث بر سر اینه که مقاومت جز نابودی ایران و سپس اشغالش نتیجه ای در بر نداشت! " چه بحث ما چیز دیگری بود که ذکر شد. راستش در خلال این تاپیک دائم یاد جمله ای با این مضمون از فرح پهلوی میفتم در مستند پخش شده از یکی از شبکه های فارسی زبان وابسته که اصرار داشت محمدرضا پهلوی به خاطر مردم و عدم خونریزی کشور را ترک کرد چون براش مردم و کشور مهم بودند. جملاتی که بعدتر ها در اتوبوس و تاکسی هم واگویه های مشابهش را زیاد شنیدم! توجیه مناسبی است چون انقلاب ایران با خونریزی کمتری اتفاق افتاد نسبت به برخی انقلاب های دیگه ولی آیا هزاران دلیل بر این رویداد نمی توان یافت که فرح اصرار داره تاریخ را پس از واقع شدن بازنویسی کنه به صورتی که مورد تمایلش هست؟! در مورد نقض مصداق هم که اشاره کرده بودم " ([b] با توجه به همون قصد و نیت صادقانه[/b]) به طور کلی (شاید مصداق هایی با صورت ها و فاکتورهای دخیل بیگانه وجود داشته باشه البته)." . نبردها به هدفی بودند و قرار داد ها به هدف دیگری بسته شدند. نبردها را مردم اغاز کردند و قطعنامه ها را سیاسیون. حالا این که میشه بحثی جدا ولی " نقیض " خوبی نیست به نظرم چون هنوز هم از نبرهای مردم تبریز به خصوص در اون دوران به نیکی یاد میشه و از قطعنامه ها به خیانت. چه اولی را مردمان سبب بودند و ودومی را سیاسیون.
  22. [quote name='mostafa_by' timestamp='1357555115' post='292736'] [b]3- رضا خان نیت خیر نداشت و به همین خاطر هم خیانت کرده![/b] این از اون دست تهمت هاست که مبناش بیشتر ایدئولوژیکه تا تاریخی! چه کسی هست که ندونه ناموس حکومت پادشاهان، سرزمین شون هست. چه کسی برای یک وجب خاک خودش رو تلف کرده؟ اگر این دست شعارهای شوونیستی بین مردم رواج داده می شه، بیشتر از جانب حاکمیت هست تا باور حاکم! والا همان پادشاه معزول اگه حمله به خاک کشورش به منظور سرنگونی نظام مخالفش باشه، ازش حمایت هم می کنه! مسلماً هر حاکمی برای حفظ تاج و تخت خودش هم که شده، به دفاع از خاکش می پردازه! حال می خواد یه بارون یا کنت در دوران قرون وسطی باشه و خاکش به وسعت یک قلعه یا یک شهر یا یک منطقه یا یک ایالت، یا اینکه حاکم یک کشور و یا امپراطوری بخش بزرگی از سرزمینش باشه. پس اگر این رو بخوایم عامل خیانت بدونیم، تمامی پادشاهان و صاحبان ممالک در تمامی قرون و اعصار خائن هستن؛ الا حاکمان نظام جمهوری اسلامی! اما بیایم قضیه رو از دیدگاه برادر alala که منطقی تر به موضوع نگاه فرموده و قضیه رو صرفاً درخصوص رضا خان و با استدلالی منطقی بیان فرمودن نگاه کرده و ببینیم آیا پاسخی براش داریم یا که خیر. از اونجایی که لازمه ی اثبات یا عدم اثبات «اجنی آوردن رضا خان»، نیازمند بحث گسترده ی تاریخی هست، مثل برادرمون ازش می گذرم. ولی فکر نکنم اثبات یا عدم اثبات اجنبی آوردگی، کمکی به حل مسئله بکنه. اما سوالی که دارم اینه که اگر رضا خان دلسوز کشور نبود، اینهمه کار عمرانی در طول کشور (که هنوز معادل این سی سال هم نشده حتی!!) رو در طی نزدیک به بیست سال انجام می داد؟ هیچ می دونین تمامی مبانی نوین اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و البته نظامی ما در دوره ی رضا خان انجام گرفته؟! حتی بسیاری از مواردی که به رضا خان خرده می گرفتن (مثل امتحان دادن و تعیین عیار روحانیون برای پوشیدن ردای روحانیت)، امروزه در کشور ما انجام می پذیره و کسی هم صداش درنمیاد و صرفاً عمل رضا خان، دشمنی و خیانت تلقی می شه (مثلاً دشمنی با روحانیت یا خلع لباس ایشان!!). درخصوص سرکوب داخلی در ادامه توضیحاتی رو عرض می کنم که از قضا یکی از مهمترین فرازهای عملکرد مثبت رضا خان بوده؛ ولو در لوای دیکتاتوری. اگر رضا خان دلسوز کشورش نبود (حالا نمی گیم کشور! می گم به قول دوستان حفظ تاج و تخت سلطنتش و به رخ کشیدن کشور تحت امر خاندانش)، آیا به سان شاهان قجر نمی نشست و از روزگار لذت نمی برد و حرمسرایی عریض و طویل تشکیل نمی داد؟! آیا اینهمه بر سر کوچک و بزرگ وقایع این مملکت می جنگید؟! بله! رضا خان دیکتاتور بود. شکی درش نیست. سیاه ترین دوره ی دیکتاتوری چند قرن اخیر در عصر دو دهه ای رضا خانه که کوچکترین صدای مخالف رو هم به بدترین شکل ممکن خفه می کرد. رضا خان قلدر و زمین خوار بود و دهها درصد زمین های ایران رو به زور به نام خود و خاندان خود زده بود! شکی در این نیست. رضا خان به دنبال حکومت میراثی برای فرزندانش بود! شکی در این هم نیست. رضا خان با انحصار دین در ید روحانیت مشکل داشت! شکی در این هم نیست. رضا خان برای اینکه به ایران مترقی برسد، الگو برداری کیلویی از کشور ترکیه داشت و حتی در برهه ای قانون منع حجاب را به زور به جامعه تحمیل کرد و عامل بسیاری از زشتی ها شد! شکی در این هم نیست! رضا خان در سرکوب آزادی و دموکراسی نوپای پس از عصر مشروطه، بلندترین گام ها را برداشت و تلاش چندین دهه ای مبارزین آزادی را نیست و نابود کرد! شکی در این هم نیست!! تمامی این ها، در تمامی منابع تاریخی؛ چه موافق و چه مخالف، ذکر شده و مورد تشکیک هم قرار نمی گیره! مشکل از جایی آغاز می شه که ما این عملکرد و سابقه ی سیاه رو به پای مجموعه ی عملکرد رضا خان نوشته و تمامی اقدامات خوب و مفیدش برای ایران رو نادیده بگیریم و صرفاً از وی دیوی بی مصرف بسازیم که جز سرکوب ملت خود، هنر دیگری نداشت و خدمت دیگری نکرد! [b]از قضا با همین تعمیم دادن هست که عدم ایستادگی رضا خان در برابر دو ابرقدرت و تسلیم ایران را خیانت می دانیم! چرا که اگر رضا خان ایستادگی می کرد و شکست می خورد و ایران هم ویران می شد، باز نه تنها نام نیکی از خود به جای نمی گذاشت، بلکه امروز وی رو (بسان مردم ایتالیا در قبال موسولینی)، خود فروخته ای خائن می دونستیم که برای منافع آلمان نازی، کشور رو به ویرانی کشوند و دهه ها و بلکن صده ها به عقب برد و ما رو درگیر جنگی ساخت که جز ویرانی، حاصلی به همراه نداشت!! دقیقاً همون نگاهی که ضد انقلاب نسبت به نظام و رهبرانش داره و به نظر ایشان، این رهبران خائن هستن؛ چون به خاطر منافع برخی کشورهای دیگه و یا شعارهای به زعم ایشان توخالی، ایران رو نابود و دهه ها به عقب برده ان و حاصل پیشرفت چند دهه ای ایران رو بر باد دادن![/b] حالا به نظر شما، این نگاه ضد انقلاب نسبت به ما و جنگ تحمیلی چقدر منطقیه؟! بدونین الان نگاه شما نسبت به خیانت رضا خان هم دقیقاً به همین اندازه منطقیه! ما قرار نیست از یک معادله ی A+B=C، به جواب دیگری برسیم و D رو برگزینیم. هرچند که از نتیجه خوشمون نیاد و باهاش مشکلات اساسی داشته باشیم. هرچیز جای خود! [/quote] خب فکر کنم همچنان پس در این تشکیک هست که " نیت " رضا خان خیر بود یا خیر ؟! حب قدرت و سرزمینی که شاهان از گذشته در هر کشوری با چاشنی دیکتاتوری ارث پدری خودشون میدونستند و سعی در هر چه باشکوهتر کردنش و رقابت با رقیبان منطقه ای و غیر منطقه ایشون داشتند به مانند اربابان دوران تزاری یک چیز هست و انجام کارهایی برای ابادانی یک کشور به نیت مردمان و صلاح اونها چیز دیگر. درسته نتیجه هر دو آبادانی است ولی خب باز بحث بر سر همون " نیت " هست. تاکید ما بر این کلمه به این خاطر هست که مشخص کننده پاشخ بحث اصلی است که میان سایر بحث های طولانی گم شد. یعنی همونطور که برخی دوستان هم اشاره کردند " تسلیم " رضاخان در اون مقطع نه برای مردمان و سرنوشت کشوری بود که متعلق به مردمانش هست و نه حتی در سطحی نازل تر برای حفظ سرزمینی که به مانند همون قاجاریان ارث پدریش میدونست. بلکه صرفا ناشی از موقعیتی بود که درش گرفتار شده بود و مجبور به پذیرشش شد. بنابراین به هیچ وجه حتی با برشمردن ده ها عمل مثبت دیگه بحث مصداقی ای که ما در موردش صحبت میکنیم و به نظرمون " خیانت " محسوب میشده به خاطر نوع فکر پشت اون قابل تطهیر نیست. آدم ها هم همه خاکستری اند. رضاخان به سیاه متمایل تر و اون کی به سفید بیشتر. در تاریخ این کشور حاکمان خونخوار زیادی بودند که استبدادشون موجب حفظ کشور از تجزیه و غارت و چپاول شده ولی این ها دلیل نشده صفت خونخواری و درنده خوییشون نادیده انگاشته بشه. قسمت بلد شده هم به نظرم کمی " غربی نگاهانست " . بعید میدونم در تاریخ این کشور آدم هایی که در برابر " ظلم " و برای " حق " ایستادگی کردند ولو به قیمت ویرانی و مرگ و حتی جدایی را بعدها مورد ملامت قرار داده باشند ( با توجه به همون قصد و نیت صادقانه) به طور کلی (شاید مصداق هایی با صورت ها و فاکتورهای دخیل بیگانه وجود داشته باشه البته). قابل کتمان نیست در صورت مقاومت رضاخان شاید چنان دیدگاهی وجود میداشت ولی بحث، بحث ماست و حاضران و نه غایبان. هر چند اصولا نقش فروغی را ما کاملا در این ماجرا بحث نکردیم و یا اینکه چه کسی میتونست و میتونه پیش بینی کنه که اشغال ایران توسط متفین زیان بارتر بود و یا دفاع در برابرشون. ( اینجاست که عمل به تکلیف نه به معنای دینی اون حتی بلکه به معنای اخلاقی و انسانیش قضاوت آیندگان را تعدیل و تسهیل میکنه).
  23. هیچ کس قادر به پیش گوئی نیست و نبوده که درک کنه شرایطی کشوری با تسلیمش به دشمن بدتر خواهد شد و یا مقاومت. تنها میتونه صلاح! کار را بسنجه و منفعتش را برای سرزمین و مردمانش. ( و البته نه بعد از گذشت چند دهه و آشکار شدن تاریخ اتفاق نایفتاده!) . بحث این تاپیک بر سر مصلحت سنجی دیکتاتوری است که نه مصلحت کشور که مصلحت قدرت خویش را انتخاب کرده و خب ان قلت در این باب هم میشه وارد کرد ولی از اونجا که رضا خان درگذشته و حاضر! به پاسخگویی نیست مجبوریم بر اساس همون تاریخ قضاوت کنیم که اجنبی گمارده بر این فرض استوارتر هست تا فرض صلاحدید مردمان و کشور. و اگر باز تردید را در اجنبی گماری و عدم استقلال جناب دیکتاتور وارد بدانیم باز باید به تاریخ رجوع کنیم و باز مناقشه خواهد بود که کدام تاریخ و چون مجبور به انتخاب خواهیم بود این حلقه! تا ابد ادامه خواهد داشت. پ.ن : یعنی بحث بر سر " نیت " هست نه اتفاقات مثبت و منفی متعاقب یک تصمیم. والا که برای همه خیانت های تاریخی و بشری و با نگاه به سرانجام کارمیشه دلیل و توجیهی تراشید. برای یک بحث دقیقتر و فارغ از خرده گیریهای مرسوم سیاسی و غیر سیاسی میشه بر سر این بحث کرد و دلیل و منطق و برهان کد اورد که آیا واقعا رضا خان به خاطر دلسوزی نسبت به سرنوشت کشور چنین تصمیمی گرفت. اگر تاریخ واقعا دلیلی بر این مدعا داره واقعا جای داره طور دیگه ای به قضیه و قضاوت هامون نگاه کنیم. هرچند به هر حال نوع اتفاقات اون برهه نشون میده که تصمیمی در کار نبوده بلکه تسلیمی! واقع شده. تصمیم را عقل و درایت و شجاعتی سبب میشه و تسلیم را ترس و حماقت.
  24. اگر درست خاطرم مونده باشه اتفاقا در سریال " در چشم باد " از دریادر بایندر و سربازانش و نقش شجاعانه ای که در برابر حمله نابرابر و ناجوانمردانه و ناگهانی متجاوزان به آب های ایران داشتند به نیکی یاد شد. نقشی که بدون حمایت دولت مرکزی و تنها گذاشته شدنشون در معرکه درگیری با کمترین امید ولی بیشترین شجاعت ابراز داشتند.
  25. به گزارش [url="http://www.farsnews.com"]خبرگزاری فارس[/url] به نقل از خبرگزاری [url="http://www.reuters.com/article/2013/01/06/us-syria-crisis-britain-idUSBRE90504X20130106"][color=#ff0000][i]رویترز[/i][/color][/url]، «ویلیام هیگ» وزیر خارجه انگلیس به سخنرانی «بشار اسد» رئیس‌جمهور سوریه واکنش نشان داد. هیگ در پیامی که در صفحه توئیتر وی منتشر شده، سخنرانی رئیس‌جمهور سوریه را «ریاکارانه» خوانده و بشار اسد را عامل اتفاقاتی دانسته که در سوریه رخ می‌دهد. وی همچنین صحبت‌های بشار اسد در مورد اصلاحات در سوریه را «وعده‌های توخالی» خوانده و نوشته است که کسی فریب این وعده‌ها را نمی‌خورد. «بشار اسد» رئیس‌جمهور سوریه ساعتی قبل در یک سخنرانی زنده حاضر شد و طرح خود برای پایان دادن به درگیری‌ها را ارائه کرد. اسد در این سخنرانی پایان درگیری‌ها از سوی دو طرف، پایان ارسال سلاح به سوریه و نهایتا تشکیل دولت ائتلاف ملی را راهکار پایان دادن به مناقشات سوریه دانست. پیام هیگ در حالی منتشر شده که وی هیچ توصیه‌ای به مخالفان مبنی بر پایان دادن به خشونت‌ها نکرده و احتمالا کمترین بررسی نیز روی طرح‌های بشار اسد نداشته است. [url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911017001158"]http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911017001158[/url]