[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام   ضمن تشکر از جناب مهران عزیز   اگر چه ماموریتهای جاسوسی الکترونیک ، در ظاهر ، ماموریتهای بی خطری برای خدمه این پرنده ها محسوب می شود ، اما برای EC-121 های آمریکایی شاید این چنین نبود . در طول دهه 50 یا 60 میلادی ، کره شمالی بارها تلاش کرد تا این جاسوس های پرنده را شکار کند که ظاهرا" یک بار موفق شد ، چرا که در اواخر دهه 1960 ( 15 آوریل 1969) ، یکی از این پرنده ها ، توسط یکفروند میگ-17 کره ای بر فراز دریای ژاپن ، رهگیری و منهدم شد و تمامی 31 سرنشین آن کشته شدند .               پی نوشت :   البته در همان زمان ،  رادیو پیونگ یانگ ادعا نمود که سرنگونی این جاسوس پرنده توسط فیشبدهای کره ای صورت گرفته بود که در این زمینه ابهامات زیادی وجود دارد .
  2.   با سلام    البته این فرموده شما ، به نقل از عمو جوزف :winking: ، در همه زمان ها ودر همه مکان ها صدق نمی کند . 
  3. با سلام خدمت دوستان      در باب اهمیت لجستیک ( آماد و پشتیبانی )         از دلاورترین مردان، بدون سلاح ، کاری ساخته نیست، اسلحه بدون مهارت به هیچ دردی نخواهد خورد و در جنگ متحرک، از اسلحه و مهمات کاری بر نمی‌آید، مگر وسیله نقلیه و سوخت کافی برای جابه جایی آنها وجود داشته باشد .    اروین رومل اعتقاد داشت ، ماهیت عملکرد فرمانده لجستیک هر ارتشی ، تعیین کننده پیروزی یا شکست آن ارتش خواهد بود . وی این تجربه ذیقیمت را از " العلمین " آموخته بود 
  4. با سلام خدمت دوستان        "جنگ مهم‌تر از آن است که به دست نظامیان ، سپرده شود"       پی نوشت : البته بعدها ، به این جمله کلمانسو ، پاسخی داده شد که تقدیم خواهد شد . :winking: 
  5. با سلام خدمت دوستان     ارتباط میان جنگ وسیاست       به اعتقاد کارل فون کلازه ویتس :   " هر قدر انگیزه های جنگ قوی تر باشد ، به همان میزان هدفهای سیاسی و نظامی جنگ با یکدیگر بیشتر هماهنگ و سازگار خواهند بود و در این صورت ، جنگ بیشتر دارای جنبه نظامی و کمتر از جنبه سیاسی برخوردار می باشد "   " هر قدر انگیزه های جنگ ضعیف تر باشد ، جنبه نظامی جنگ ، کمتر خواهد بود و کمتر با هدفهای سیاسی هماهنگی و سازگاری خواهد یافت . د رنتیجه جنگ از مسیر طبیعی خود دور می شود و هدف سیاسی بیشتر با اهداف آرمانی جنگ در تعارض قرار می گیرد "
  6.   کاملا" با جنابعالی موافقم و بنده هم مطالب جذاب جنابعالی را دنبال می کنم و بالشخصه بسیار از آنها یاد می گیرم .     اما باید بشدت مراقب بودکه  وارد دام مسابقه تسلیحاتی که برای ما چیده شده  نشویم . سلاح های هسته ای بدلیل ماهیتی که دارند ، در کنار مهیب بودن ، بعلت پیچیدگی های ساخت و نگهداری آن ، بسیار پرهزینه هستند و شاید صدها میلیاردها دلار برای تسلیحاتی هزینه  شود که شاید هرگز مورد استفاده قرار نگیرد .        بنابراین باید در این زمینه بشدت مراقب بود ، چرا که بنیان های اقتصادی ما بر خلاف سایر کشورهای دارنده این سلاح ، آنچنان نیست که چنینی شوک بزرگی را بتواند در طول سالها  تحمل کند .   متشکرم  :rose:  :rose: 
  7.   با سلام    دکترجان    1- اگر چینش واژه های پست قبلی ، به گونه ای بود که موجب جسارت خدمت جنابعالی شد ، بنده را حلال بفرمایید .    2- بدون شک پست ارزشمند شما را مطالعه کردم و منظور فرموده جنابعالی را متوجه شدم ، صرفا" هدف بنده این بود که این مساله خدمت دوستان عرض کنم که قبل از اینکه به طور مرتب ، روی حوزه سخت افزار ( تولید یا عدم تولید سلاح هسته ای ) متمرکز شوند که این شکل مباحث ، هرگز پایانی ندارد ، ابتدا شرایط محیطی ( شامل شرایط اقتصادی ، سیاسی ، نظامی ، امنیتی ،  راهبردی و...... ) در اختیار داشتن یا در اختیار نداشتن اینگونه سلاح ها ار مورد توجه قرار دهند و بعد وارد مرحله بررسی چگونگی ساخت و حتی استفاده از این سلاح ها شوند .    بدون شک ، سلاح های هسته ای ، فاجعه ای برای تاریخ بشریت هست به همین خاطر ، همان یکبار استفاده  از این سلاح ، عمق فاجعه ای را که براثر استعمال این سلاح بوجود آمد ، بشر را متوجه غیر اخلاقی بودن آن کرد . ( حالا وارد بحث اخلاقی بودن یا نبودن این سلاح نمی شویم ) ، اما اینکه تبعات ساخت یا حتی بکارگیری سلاح هسته ای توسط ما چه باشد ، شاید مورد توجه قرار نمی گیرد .    ایجاد بازدارندگی متعارف ( سخت افزاری ) و در کنار آن ، توجه و الزام نظام ، به ایجاد بازدارندگی نرم ( رضایت جامعه و مردم ) به مراتب از ایجاد و توجه به بازدارندگی هسته ای ، مهمتر و به مراتب از بازدارندگی هسته ای ، بادوام تر خواهد بود .    یادمان باشد که  برخورداری اتحاد شوروی از هزاران کلاهک هسته ای ، شاید موجب جلوگیری از یک جنگ هسته ای شد ( بازدارندگی از یک جنگ گسترده ) ، اما از شکست این کشور در یک جنگ محدود و نیمه محدود ( افغانستان یا چچن ) جلوگیری نکرد . عین همین مثال در ارتباط با ایالات متحده صادق هست . نوع تهدیدی که ما اکنون با آن مواجه هستیم ، نیاز به سلاح هسته ای ندارد .    متشکرم  :rose:  :rose:  :rose: 
  8. با سلام    البته با احترام به نظرات دوستان ، در حوزه روابط بین الملل ، نظریه بازدارندگی را برای مقابله با چنین وضعیتی گذاشتند و بازدارندگی ، الزاما" ، بازدارندگی هسته ای نیست ، هرچند ،  بخشی از آن بشمار می رود .    سناریویی که دوستان از آن نام بردند ، بخش انتهایی ماجراست ( برخورد هسته ای ) که حتی در طول جنگ سرد ( که به مراتب حساس تر از وضعیت کنونی بود ) صورت نگرفت . تمامی برآوردهای صورت گرفته در مورد برخورد هسته ای میان دو بلوک هسته ای جنگ سرد ، عمدتا" به دو واژه " زمستان هسته ای " و " تابستان هسته ای " ختم می شد و این یعنی نابودی کامل .   حالا این را هم در نظر داشته باشند دوستان که ما در عصر جنگهای محدود و نیمه محدود به سر می بریم ، یعنی ایجاد تنش میان دو قدرت ( که اساسا " دیگر وجود خارجی ندارند) نامحتمل است ( نظریه باری بوزان 4+1) .    حوادث اوکراین ، عراق ، سوریه ، لیبی و ..... همگی در حوزه جنگهای داخلی و به اعتقاد بنده محدود دسته بندی شده و به هیچ عنوان در حوزه جنگ گسترده طبقه بندی نمی شوند .    چنین سناریوهایی ، ناشی از نوع نگاه به وقایع از دریچه وقایع جنگ سرد است ، چیزی که در زمان ما ، به مانند آن دوران ، مصداق پیدا نمی کند . البته مبحث بسیار جدی " دشمن سازی" همچنان از سوی ایالات متحده با زیرکی هرچه تمام تر اجرا می شود ( جایگزینی خطر سبز ( اسلام) و خطر زرد ( چین ) به جای  خطر سرخ ( اتحاد شوروی ) )  . اما ماهیت تهدید تغییر کرده و از شروع عقب نشینی روسها از آلمان شرقی تا فروپاشی اتحاد شوروی ، اندیشکده های غربی ، به شکل هوشمندانه ای تغییر تهدید را تشخیص داده و در حال بررسی روشهای خنثی سازی این تهدید هستند .
  9.   با سلام   بله ، این هم بدلیل عدم وجود یک سیستم کنترل/فرماندهی بود که هوانیروز را مجبور می کرد تا با تشکیل تیم های آتش " بیاب و بکش " صرفا" با اجرای گشتهای رزمی / شناسایی ، هدف را یافته و نابود کند که این مساله موجب استهلاک بالگردها و بالا رفتن احتمال مورد اصابت واقع شدن می گردید .
  10. با سلام خدمت دوستان       ارتش ششم/ فیلد مارشال فون پائولوس در 3 قاب        31 ژانویه 1943 ، Beketovka ، نزدیک استالینگراد    ژنرالهای آلمانی قبل از ملاقات با فرمانده یگان 64 ارتش سرخ  به فرماندهی ژنرال شامیلوف    از راست به چپ :   فیلد مارشال فریدریش پائولوس ، فرمانده ارتش ششم    سپهبد آرتور اشمیت ، رییس ستاد ارتش ششم    سرهنگ  ویلهلم آدام ، آجودان پائولوس            سرفرماندهی جبهه دُن    از چپ به راست :   ژنرال روکوفسکی ،   مارشال توپخانه  ورونوف ،   مترجم ارتش سرخ . سروان دیاتلنکو   فیلد مارشال فون پائولوس    افسران ارشد ارتش ششم ورماخت ، توسط سربازان تحت امر یگان شصت و چهارم نیروی زمینی ارتش سرخ به فرماندهی ژنرال شامیلوف ، به اسارت در آمدند .          4 فوریه 1943    ملاقات پائولوس با افسران ارشد آلمانی که در استالینگراد به اسارت روسها در آمدند    1- سپهبد فون دانیل    2- سپهبد هانس هاینریش فون آرنیم    3- ژنرال والتر هیتز   4- سرهنگ ویلهلم آدام    5- فیلدمارشال پائولوس 
  11. با سلام    البته در کنار مباحث ذکر شده ، یک نکته همچنان مغفول مانده و آن مبحث اصلی در این موضوع ، یعنی مبحث   " بازدارندگی " (Deterrence) و به تبع آن مزیتها و چالشهای " بازدارندگی هسته ای ( Nuclear Deterrence ) و بازدارندگی متعارف بشمار می رود .
  12.   با سلام   در حدود 12 یا 14 سال پیش ، یکفروند پرنده ترابری AN-124  در طول چند پرواز ، یک سامانه کامل s-300 را به ایالات متحده انتقال داد ( از بلاروس یا اوکراین ) ، در نتیجه فروش این سامانه به مصر یا یونان یا هرکشور دیگری ، زیاد مهم نخواهد بود. هرچند این خبر زیاد بازتاب رسانه ای نداشت ، اما ظاهرا" مجلات تخصصی نظامی غربی ، روی این مساله خیلی مانور دادند . آمریکایی ها هم سالهاست دارند روی نقاط قوت  ضعف این سیستم کار می کنند . اصولا" پس از جنگ سرد ، دسترسی ایالات متحده به سخت افزارها روسی ، راحت تر صورت می گیرد . حالا با واسطه یا بی واسطه .   در مورد خرید سلاح  ( ظاهرا" تنها گزینه پیش روی ما برای خرید سلاح روسیه خواهد بود  )  ، بدقولی و ....  ، فقط 50 درصد ماجراست . 50 درصد دیگر ، عزیزانی هستند که برای تصمیم گیری در مورد خرید سلاح  کار کارشناسی می کنند و علاوه برآن ، کسانی هم هستند که برای خرید سلاح تشریف می برند برای روسیه .   بعنوان مثال ، نشود آن شکلی دوستان بروند به روسیه برای خرید سلاح ، اطلاعاتشان از ماهیت و کیفیت سلاح ها به شکلی باشد که طرف مقابل در مورد میزان اطلاعات خریدار از سلاح های روسی ، دچار تردید شود .( ماجرای دیدار هیئت ایرانی با گورباچف بعد از جنگ )
  13. با سلام    ضمن تشکر از مهران عزیز      یک نکته کوتاه ، خودروی کشنده  آتشبار دیوید کوچولو !!!! ، کشنده استاندارد نیروی زمینی ایالات متحده  بود که با شناسه  دراگون واگن ( dragon wagon) شناخته می شد .         
  14. بخش بیست و نهم :      مدتها قبل از این حمله ، اخبار و شواهد فراوانی  درباره تقویت یگانهای عراقی در منطقه عمومی حاج عمران ( منطقع عملیاتی والفجر2) به مسئولان می رسید که همگی  حاکی از آمادگی ارتش عراق برای حمله بود .  سرهنگ " تصوری" ، فرمانده تیپ 4 لشکر 64 ارومیه ، که مسئولیت پدافند منطقه را برعهده داشت ، در جلسه ای با جانشین نیروی زمینی سپاه ( رحیم صفوی ) و سرهنگ جمالی ، جانشین نیروی زمینی ارتش ، در این باره چنین گفت : " اخباری که در طی 10 تا 15 روز اخیر به لشکر می رسید ، حاکی از تجمع نیروهای دشمن شامل هوانیروز ، یگانهای ارتش و " جاش " ها در این منطقه بود ، بطوریکه در حدود 10 قبل از حمله به ما اطلاع دادند که 80 فروند بالگرد در فرودگاه " دیانا" مستقر شده و علاوه بر آتشبارهای موجود ، 100 قبضه توپ جدید نیز به سازمان رزم عراق اضافه شده است . "   علیرغم وجود این اطلاعات ، بازهم واحدهای خودی دچار غافلگیری شده و ارتش عراق موفق شد تا به کارگیری 7 تیپ پیاده ، 2 تیپ زرهی / مکانیزه و یک گردان کماندویی ، شهر را تصرف کند .    عراقی ها با تصرف مهران ، تبلیغات فراوانی را به راه انداخته و با هیاهو اعلام کردند که تا پایان جنگ ، قصد ماندن در این شهر را دارند . در همین راستا ، رادیو عراق که یکی از مهمترین ابزارهای حزب بعث بشمار می آمد ، در گزارشی اعلام کرد :    " ارتش ایران را در تمامی جبهه ها از شمال تا جنوب مورد حمله و سرکوب قرار می دهیم و بزرگترین ضایعات و خسارات را به آنها وارد می کنیم . هیچ تجمع و تراکمی را بدون ضربت و سرکوب باقی نمی گذاریم ."    در این زمان ، عراق پس از این عملیات احساس کرد ، شکست سنگینش در فاو ، جبران شده و توازن را در جبهه ها برقرار کرده است .  به همین دلیل ، سعدون حمادی ، رییس وقت  مجلس عراق پس از سقوط مهران در نطقی چنین گفت :    " سیاست جدید عراق ، خاتمه دادن به جنگ ، برقراری صلح ، مبادله اسرا، عقب نشینی دو طرف به مرزهای بین المللی ، ایجاد راه حل جامع و عادلانه براساس حفظ حقوق دو طرف و عدم دخالت در امور یکدیگر را تسریع خواهد نمود . "     تأثيرات استراتژي دفاع متحرک :    هرچند ارزيابيهاي خودي از توان دشمن نشان دهنده اين بود که حرکتهاي عراق در قالب اين استراتژي مدت بيشتري ادامه يابد، اما با ضربه اي کاري که در مهران به دشمن وارد شد، اين استراتژي پايان يافت و در عمل، عراق آن را کنار گذاشت با اين حال، در همين مدت کوتاه، آثاري به جا گذاشت که مهم ترين آن به شکل زير است:   الف) آثار منفي استراتژي دفاع متحرک عراق   - تعويق عمليات محدود:   زماني تهاجمات دشمن در قالب  استراتژي دفاع متحرک آغاز شد و ادامه يافت که مسؤولان نيروي زميني سپاه مشغول طرح ريزي عمليات در مناطق سکوهاي البکر و العمیه ، بين اروند و جاده البحار در منطقه والفجر8، شاخ شميران و سد دربنديخان و ... بودند. حملات دشمن افزون براينکه فرصت ادامه طرح ريزي را از نيروهاي خودي سلب  کرد، بلکه نيروهايي را هم که به منظور انجام اين عمليات ها در نظر گرفته شده بود، را بخود جلب نمود . براي نمونه، هنگامي که فرمانده وقت لشکر نصر، براي آماده کردن زمينه عمليات به طرف منطقه دربنديخان در حرکت بود، به او خبر داده شد که دشمن به مهران حمله کرده است و بايد نيروهايش را براي مقابله با دشمن در اين منطقه به کارگيرد.   -تأثير بر عمليات گسترده:   پيش از آغاز استراتژي دفاع متحرک عراق، افزون بر طرح ريزي عمليات محدود، کار طرح ريزي عمليات گسترده نيز آغاز شده بود، اما با اوج گيري تهاجمات دشمن و اشتغال فرماندهي به اين مسئله فرصت کمتري براي طرح ريزي عمليات گسترده اختصاص يافت.   - ايجاد اضطراب و انفعال: دشمن با اجراي استراتژي دفاع متحرک توانست، ما را براي چند ماه در حالت اضطراب و انفعال قراردهد. به نحوي که هر لحظه نگران و منتظر حمله دشمن در يکي از مناطق بوديم، فرمانده قرارگاه خاتم الانبياء، اين دوره را بدترين وضعيت سال 1360 مي داند.   همچنين، فرمانده وقت نيروي زميني سپاه در جمع فرماندهان قرارگاه ها و يگان هاي سپاه در مورد اين دوره مي گويد:   "از هنگامي که عراق اين استراتژي را ترسيم کرده، براي هيچ يک از ماها خواب باقي نگذاشته است؛ چرا که همه مرتب زنگ مي زنند چرا به ما نيرو نمي دهيد درحالي که توان ما محدود است و ما مرتبا زنگ مي زنيم که چي شد‚ عراق حمله کرد، حمله نکرد‚ اگر بخواهيم با اين روند کار را ادامه دهيم، قطعا، بدانيد که روزهاي سخت تر و بدتري در انتظار ماست".   برادر شمخاني براي مسؤولان قرارگاه ها و يگان هاي سپاه وضعيتي را که با تهاجمات دشمن در آن قرار گرفته ايم، چنين ترسيم مي کند:   "مجموعه اقدامات دشمن توان تصميم گيري را از ما سلب کرده است و اگر بخواهيم به اين شکل ادامه دهيم، اين مبنايي براي فعال شدن دشمن و منفعل شدن ما مي شود".   در بين فرماندهان سپاه، بيشترين نگرانيها در مورد منطقه والفجر 8 ديده مي شد و غالب  نظرها بر اين بود که دشمن قصد فريب داشته و با اين تهاجمات مي کوشد توان ما را کاهش و مواضع خودي در منطقه فاو را سست کند تا در موقع مناسب، به اين منطقه حمله کند. اين موضوع در تمامي تصميم گيري ها مدنظر قرار مي گرفت.   جانشين نيروي زميني سپاه در جلسه بحث طرح مانور عمليات بازپسگيري مهران، نگراني خود را چنين ابراز مي کند:   "با توجه به افزايش  آتش توپخانه دشمن و "سکوت او در منطقه فاو"، موضوع احتمال حمله دشمن به فاو نگران کننده است و با توجه به تجمع ما در منطقه مهران و کاهش يگان ها و نيروها درمنطقه فاو، دشمن متوجه کاهش ترافیک بي سيمي ما در اين منطقه مي باشد و اين موضوع، که دشمن در اين منطقه، هيچ افزايش نيرو نداده، نگراني ما را تشديد کرده است، به ويژه اينکه مسئله فاو مسئله خيلي مهمي براي جمهوري اسلامي است. اگر ما عمليات مهران را آغاز کرديم و دشمن در فاو عمليات را شروع کرد، چه بايد بکنيم‚ من از يگان ها مي پرسم اگر لازم شد به منطقه فاو بياييد چه مقدار وقت لازم است، مي گويند: "چهار روز".   ب) آثار مثبت استراتژي دفاع متحرک عراق   -  آشکار شدن ضعف توان افندي در نزد مسئولان:   آشکار شدن ضعف يگان هاي پدافندي در برابر تهاجمات دشمن، مسؤولان نظام را به تجديد نظر در چگونگي فرماندهي جنگ وادار کرد. فرمانده نيروي زميني ارتش تعويض و فرمانده کل سپاه به عنوان قائم مقام فرمانده کل جنگ (آقاي هاشمي) انتخاب شد؛ موضوعي که نشانه اي از آشکار شدن ضرورت ايجاد تغييراتي در فرماندهي و مديريت عالي جنگ در آن مقطع زماني بود.   -پی بردن مسؤولان به ضعف توان نظامي خودي:   موفقيت دشمن در شکست خطوط پدافندي و در انفعال قراردادن ما، نخست، پذيرفتن لزوم گسترش سازمان و بالا بردن توان رزمي سپاه را در نزد مسؤولان موجب شد، که از مدت ها پيش،فرمانده سپاه آن را مطرح مي کرد. دوم آنکه، اقداماتي را براي برطرف کردن ضعف خطوط پدافندي، ضعف اطلاعاتي و اين قبيل امور را باعث شد. سوم اينکه، بار ديگر لزوم به دست آوردن آمادگي مقابله با دشمن در چند منطقه را به طور هم زمان، ياد آور شد.   -پی بردن حاميان رژيم عراق به ناتواني آفندي دشمن در زمين:   دفاع متحرک عراق در حالي آغاز شد که دشمن ضربه سختي را در عمليات والفجر 8 متحمل شده بود و خنثي سازي آثار شکست سياسي نظامي اين عمليات، از اهداف اصلي اين استراتژي شمرده مي شد، اما با ضربه سخت ديگري که در عمليات کربلا (فتح مهران) به دشمن وارد شد، موفقيتهاي نخستين، نيز خنثي شد و حاميان رژيم عراق دريافتند که اين رژيم در زمين نه توانايي پدافند کاملا مطمئن دارد، نه توانايي آفند.    در یک جمع بندی ، یکی از مهمترین عوامل موفقیتهای ارتش عراق ، ایجاد تحرک در میان یگانهای مکانیزه اش بشمار می رفت . به اعتقاد برخی از کارشناسان نظامی ، عراق برای اجرای استراتژی دفاع متحرک خود ، که عمدتا" بر استفاده از یگانهای زرهی قرار داشت ،  با انتقال سریع ۱۵۰ دستگاه تانک T-72  که در زمان خود از مدرن‌ترین تانک‌ها بشمار رفته  و جنگ افزارهای ضد زره موجود در سازمان رزم واحدهای خودی ، عمدتا" بر روی آن تاثیری نداشتند  (مگر از فواصل خیلی نزدیک و اصابت به نقاط خاص) عملا" یگانهای " سبک اسلحه " مدافع را غافلگیر نموده و آنها را وادار به عقب نشینی می نمودند .   ارتش عراق ،  برای این منظور ، ۱۵۰ دستگاه تانکبر " فاون " آلمانی  هم تدارک  دیده بود و در هر نقطه‌ای که نیروهای ایرانی اقدام به آفند می‌کردند بلافاصله تانک‌ها را با استفاده از تانکبرهای فوق الذکر  ، به نقطه درگیری می‌رسانند.  البته این مساله عمدتا" بدلیل کار مهندسی شدیدی بود که ارتش عراق در طول جنگ و با هدف تسریع پشتیبانی از یگانهای درگیر خود ، به اجرا در آورده و  با ایجاد راه‌ها و اتوبان‌های متعدد در شرق عراق،  موجب  جابه‌جایی بسیار سریع و مؤثر یگان های مکانیزه می گردید ، در حالی که خطوط ارتباطی ایران در استان‌های غربی چنین ویژگی‌هایی را نداشتند. موثر بودن این شیوه تا جایی بود که گاهی اوقات فاصله نقطه آفند تا محل استقرار تانک‌ها بیش از ۲۰۰ کیلومتر فاصله داشت ،  اما واحدهای عراقی  سریعاً و طی حداکثر سه ساعت خودشان را به محل درگیری رسانده و باعث غافلگیری شدید نیروهای ایرانی می‌شدند به طوری که در اولین مواجهه‌های رزمندگان با این تاکتیک  ، تلفات بالایی به نیروهای ایرانی وارد می آمد.               نمونه هایی از تانکبرهای " فاون " آلمانی که ارتش عراق براساس تجارب بدست آمده در جریان جنگ 1967 و 1973 با رژیم صهیونیستی و به منظور  بهبود تحرک یگان های خود در جنگ با ایران مورد استفاده قرار می داد .     پی نوشت :   1-  بدلیل عدم وجود تصاویر مرتبط با  دوره زمانی مورد بحث ، این عکسها ،  عمدتا" مربوط با جنگ خلیج پارس (1991) می باشد. 2- انشا... با یک فاصله زمانی نسبتا" طولانی و اگر عمری باقی ماند ، این موضوع با بررسی دقیق استفاده عراق از این راهبرد در مقطع پایانی جنگ و پس از آن کاربرد نمونه تکامل یافته آن توسط ارتش ایالات متحده در جنگ خلیج پارس ، ادامه خواهد داشت .
  15.   با سلام    مراسم  بدرقه  این شهید عزیز ، فردا ، پنج شنبه 1393/12/14 ساعت 9 صبح  از محل سپاه لنگرود بسمت گلزار شهدای  این شهرستان برگزار می شود .    امیدوارم ، روح ما ، با یاد این شهداء ، شاد شود . انشاا... 
  16. با سلام    ضمن تشکر از شما - حالا غیر از تسلیحات انفرادی ، این زره کوب های IS-3 یا تی-34  واقعا" وارد  عملیات رزمی شدند ؟؟؟ 
  17. با سلام خدمت دوستان شکست فرانسه -1940 گی لاشامبر ، وزیر هواپیمایی فرانسه (1940-1938) ستاد ارتش فرانسه در سال 1914 برای جنگ 1870 و در سال 1940 برای جنگ 1914 آماده بود .
  18. با سلام    براساس فرموده جناب کماندانت و طبق اطلاعات صفحه ی ویکیپدیا، هر ساعت پرواز فانتوم مدل ای، حدود 6700 دلار هزینه داره و هزینه های تعمیر و نگهداری به ازای هر ساعت پرواز هم میشه حدود 4100 دلار که در مجموع میشه نزدیک به 11 هزار دلار، این مجموع در سال 1965، حدود 1200 دلار بوده.   از ایشان بابت اطلاع رسانی و روشن کردن ماجرا متشکرم. 
  19.   با سلام   منبع را می فرمایید ، چون برای بنده جالب بود
  20. با سلام   سردار عزیز ، قاسم سلیمانی ، پیشینه درخشانی در متحول کردن یگانهای رزمی دارند . نمونه بارز این مساله ، تبدیل لشکر 41 ثارا.. کرمان از یک لشکر با ماموریتهای پدافندی به یک لشکرخط شکن در طول دفاع مقدس بود .    پی نوشت :   اعتقاد راسخ دارم که اگر در بدنه مدیریتی کشور در حوزه های مختلف  ، چنین افرادی حضور داشته باشند و به آنها میدان داده شود ، شرایط بطور قطع تغییر می کند .
  21. با سلام   در مورد صحت و سقم این مطلب ، به عینه ، گفته نویسنده را تقدیم کردم ، با اینحال می شود در این زمینه  بررسی های لازم را انجام داد   http://www.military.ir/forums/topic/28621-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86- %D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C/page-84#entry441227        آذر برزین ، در فصل هفدهم  از کتاب " فرماندهی و نافرمانی" ، صفحه 422 در زمینه هزینه پرواز با فانتوم چنین می گوید :   مثلا" سیکورد ( مستشار نظامی ایالات متحده در نیروی هوایی ) که آمده بود ، با بالگرد می پرید . ربیعی گفته بود برو با اف-4 بپر. این که نمی توانست با اف-4 بپرد ، ناچار یک معلم خلبان را می گذاشتند بیرون . این معلم خلبان باید روزی سه شاگرد را پرواز بدهد ، ول می کرد ، شوفر تاکسی می شد ( بعنوان خلبان اصلی حامل سیکورد ) . حالا هر ساعت پرواز این چقدر بود ؟؟؟ هر ساعت پرواز اف-4 برای نیروی هوایی ایران" صدهزار دلار "در می آمد .
  22. با سلام  خدمت دوستان   هنر جنگ - (3)       پیروزی در 5 عامل اصلی خلاصه می شود :   1- آن که بداند چه زمانی بجنگد و چه زمانی نجنگد ، پیروز خواهد شد . 2-  آن که اگر بداند قوای زیاد یا کم را چگونه به کار گیرد ، پیروز خواهد شد . 3-  آن که از صدر تا ذیل ، هدفی واحد داشته باشد ، پیروز خواهد شد . 4- آن که عجله نکند و به ستوه نیاید و منتظر بماند ، پیروز خواهد شد . 5-  آن که اگر فرمانده ای ، قادر به اجرای کار بدون تحریک دشمن باشد ، پیروز خواهد شد .     سان تزو
  23.   با سلام   بنده این رقم را اگر اشتباه نکرده باشم از آذربرزین  نقل قول کردم  . صحت این مطلب ، بر عهده نویسنده خواهد بود.   البته زیاد روی صحت و سقم این عدد تاکید ندارم ، چون منبع دیگری را نمی شناسم ، ولی صرفا" قصدم این بود که با ارائه یک مثال ، نشان دهم که یکی از دلایل بازنشسته شدن فاکس بتهای هندی ، افزایش هزینه های هر سورتی پرواز آنها بود.
  24. با سلام   تصاویر و اطلاعات تکمیلی از خفاش مکار نیروی هوایی ارتش هند     تصویری از نخستین جنگنده دو سرنشینه ( آموزشی ) MIG-25 PU نیروی هوایی هند     دستاوردهای  فاکس بتهای هندی توسط افسران نیروی هوایی هند ارائه می شوند     خلبان MIG-25 R  نیروی هوایی هند در جی سوت ویژه پرواز در ارتفاعات بالا     لیست 22 خلبان برتر اسکادران دوازدهم و سی و پنجم نیروی هوایی هند     رجیسترهای خفاش مکار در نیروی هوای ارتش هند
  25.   با سلام   ضمن  تشکر از جناب cheka که بطور کامل این مساله را تشریح کردند .   البته یک نکته هم باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد که علیرغم ظهور ماهواره های نظارتی ،  بدلیل قابلیتها و انعطاف پذیری های تاکتیکی اینگونه پرنده ها ، چنین پرنده هایی هنوز در کشورهایی نظیر ایالات متحده مشغول اجرای ماموریتهای شناسایی هستند که تا انجایی که اطلاع دارم ، نمونه ارتقاء یافته U-2 که با شناسه TR-1 شناخته می شود ، اجرای ماموریتهای برد بلند را بر عهده دارد و  این مساله جدای از ظهور پهپادها برای انجام اینگونه وظایف بشمار می رود ( البته منظور مقایسه فاکس بت و یو-2 نیست )   علاوه برآن، تجربه خلبانان نیروی هوایی اتحاد شوروی در پرواز های برد بلند از فرودگاه های مبداء در خاک این کشور بسوی سرزمین های اشغالی در سرعت و ارتفاع بالا نشان می داد که  پیشرانه این پرنده برای اجرای چنین پروازهایی اصلا" مناسب نبوده و این هواپیماها ،پس از فرود در فرودگاه مقصد ( به احتمال زیاد ، مصر ) نیاز به تعمیرات اساسی داشتند .   البته پرهزینه بودن هر سورتی پرواز این پرنده هم مزید بر علت شده بود . بعنوان مثال ، هر سورتی پرواز برای پرنده ای نظیر فانتوم در دهه 70 میلادی ( نمونه موردی نیروی هوایی ایران ) ، 100000 هزار دلار هزینه داشت . حالا شما این مساله را برای یک پرنده شناسایی برد بلند ، آن هم با طراحی روسی وسوخت ویژه مورد استفاده در آن و سایر پارامترها در نظر بگیرید تا به هزینه سنیگن آن واقف شوید .