[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام   جناب death  عزیز   حالا شما  حرف بنده را قبول ندارید ، مشکلی وجود ندارد . مسلما" شما دلایلی برای خودتون دارید و بنده هم دلایل خودم را . شاید اگر این بحث تا آخر الزمان هم ادامه پیدا کند ، به نتیجه ای نرسد . اما فقط جمله ای را که از ژنرال اسکیلز نقل کردم را مطالعه بفرمایید و بعد آن را با دلایل خودتون مقایسه کنید . بنده ، نظر دشمن را خدمت شما عرض کردم و یقینا" تجربه رزمی ایشان غیر قابل انکار خواهد بود . فرض هم بگیریم که دست اندرکاران داخلی ، متوجه ماجرا نیستند ، اما آیا نظر دشمن را هم می توان نادیده گرفت ؟؟   پس در صورت امکان در همین جا این مفاهیم خاتمه پیدا کند . متشکرم
  2. با سلام خدمت دوستان   البته در آغاز این پست ، یک نکته می بایست مورد توجه قرار گیرد و آن ، عدم وجود تقدم زمانی در معرفی پرنده های نیروی هوایی ارتش عراق است که لازم دانستم خدمت دوستان این مساله را عرض کنم .   در ادامه مبحث پرنده های  پشتیبانی نزدیک هوایی در سازمان رزم نیروی هوایی عراق ، در این پست ، هاوکر هانترهای عراقی معرفی خواهند شد .           نخستین نمونه ای که از پرنده رزمی هاوکر هانتر وارد سازمان رزم نیروی هوایی ارتش عراق شد ، مدل F.MK6 بود که در سال 1957 ، اسکادران  یکم را در پایگاه هوایی حبانیه/ تموز ، تشکیل داد .               هاوکر هانتر F.MK6 ، رجیستر 626 ، ورود به عراق در سال 1964             اسکادران یکم نیروی هوایی ارتش عراق که به هاوکر هانترها بریتانیایی مجهز بود ، در جنگ 1973 به مصر اعزام گردید . با این حال تمامی پرنده های رزمی این اسکادران در هفته دوم نبرد با رژیم صهیونیستی از میان رفتند .     نیروی هوایی ارتش عراق در یک بازه زمانی مشخص ، 16 فروند نمونه F.MK6 ، 22 فروند F.MK59 ، 18 فروند F.MK59A  و 5 فروند نمونه دوسرنشینه T-69 A و در نهایت چند فروند FR.10 تحویل گرفت .   تصویر فوق ، نمونه F.Mk.59B ، به رجیستر 578 را نشان می دهد که براساس اسناد نیروی هوایی ارتش عراق در جنگ شش روزه 1967 شرکت داشت و توسط خلبانانی از کشورهای مختلف ، شامل آلمان شرقی ، لهستان ، مصر ، پاکستان به پرواز در آمد ،اما سرانجام در یک درگیری هوایی توسط جنگنده های نیروی هوایی رژیم صهیونیستی سرنگون گردید .         هاوکر هانتر F.Mk.59B ، به رجیستر 579 ، این پرنده در جنگ شش روزه 1967 شرکت داشت ولی از سرنوشت آن اطلاعاتی وجود ندارد         هاوکر هانتر FR.Mk.10  ، رجیستر 664  ،   در طول دهه 60 میلادی ، چند فروند از هاوکر هانترهای  F.Mk.59A و F.Mk.59B به استاندارد FR.Mk.10 ارتقاء یافتند . با این حال پرنده فوق در جریان جنگ 1973 ، به اشتباه توسط یک تیر موشک سام-3 سوری در بلندی های جولان هدف قرار گرفت و ساقط گردید .       هاوکر هانتر T.Mk.66A       هاوکر هانتر T.Mk.66A       پی نوشت : البته در میان هاوکر هانترهای نیروی هوایی عراق ، یک هاوکر هانتر خاص هم وجود دارد که بصورت تاپیک تقدیم خواهد شد .
  3.   با سلام   جناب death عزیز   اتفاقا" بنده معتقدم آن چیزی که شما داستان هالیوودی می نامید ، با یک فاصله زمانی معین در محیط واقعی اتفاق خواهد افتاد . اساسا" پنتاگون از هالیوود بعنوان یک سلاح پروپاگاندای قوی برای عینیت بخشیدن به آرزوها و اهداف خودش استفاده می کند که بحث در این ارتباط را باید به یک تاپیک دیگر واگذار کرد .   در ارتباط با راه کارهای ما ، متاسفانه بنده در شورای عالی امنیت ملی حضور ندارم و اگر هم داشتم عقل حکم می کرد که چنین مسائلی را نباید در فضای مجازی مطرح کرد که چشمان نامحرم (منظور دشمن )  هم آن را رصد می کند .   در ارتباط با درگیری هم با آمریکا ،  بنده ادعا کردم که ما قصد درگیری با آمریکا را داریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟   بطور مسلم شروع کننده درگیری با آمریکا ، ما نیستیم ، و در صورتی هم که ایالات متحده حمله کند ، آنطور که شما می فرمایید ، بی دفاع هم نیستیم .   پس با این اعتقاد جنابعالی بهتر نیست در و تخته صنایع دفاعی را ببندیم و بریم مثلا" با امکانات وزارت دفاع ، هتل و رستوران و ... بسازیم که سود بیشتری دارد . چون با این گفته شما ، ما هر کاری هم که انجام دهیم ، هیچ شانسی در برابر یک دشمن احتمالی نداریم . اصلا" بهتر نیست کلا" وزارت دفاع را تعطیل کنیم چون توان دفاعی نداریم یا اصلا" وزارت اطلاعات را هم تعطیل کنیم چون آمریکایی ها به جای یک سازمان اطلاعاتی ، 47 سازمان مسئول در این زمینه دارند ؟؟   متاسفانه قیاس شما یک مقدار اشکال دارد .   انتقادات شما نسبت به حوزه دفاعی صحیح است ، که بنده هم بدان اعتقاد دارم ، ولی یک مقدار باید واقع بین بود .   باز هم این جمله ژنرال اسکیلز را به نقل از کلازه ویتس برای شما نقل می کنم . این گفته کسی است که سالها در دانشکده جنگ نیروی زمینی ارتش ایالات متحده ، مسئول بوده  و در دو جنگ کره و ویتنام حضور مستقیم داشت و مسلما" ، جنابعالی  تجربه رزمی ایشان را رد نخواهید کرد :   " به هر ترتیب ، جنگ ،یک کنش زنده علیه یک توده مرده نیست ، بلکه درگیری همیشه میان دو نیروی زنده است ( اصولا" اگر "مقاومتی" نباشد ، جنگی درجریان نخواهد بود ).به دیگر سخن ، جنگ یک تعامل بشمار می رود . اگر دشمن خود را از میدان به در نکنیم ، باید از آن بترسیم که او این کار را با ما بکند . بنابراین ، کنترل کاملا" دست ما نیست ، او ، همانقدر که شرایط را بر ما تحمیل می کند ، که ما بر او تحمیل می کنیم . بطور مسلم ، قدرت آتش ( یکی از نقاط قوت ارتش ایالات متحده )  بلحاظ تاثیراتش می تواند دشمن را زمین گیر کند ، اما تاثیرات فلج کننده آن قطعا" زود گذر خواهد بود و دشمن می تواند در طول "زمان" خود را با آن وفق داده و حتی قادر خواهد با تا راه های سازنده ای برای کاهش تاثیرات مخرب آن نیز بیابد .     در صورت امکان ، این بحث ، همین جا خاتمه پیدا کند تا تاپیک منحرف نشود - متشکرم
  4. با سلام   جناب death  عزیز   بنده با این پست  شما موافق هستم و فرموده شما را رد نمی کنم ، بنده منکر موثر بودن سخت افزار نبوده ،   نیستم و نخواهم بود ، اتفاقا" حداقل 50 درصد نبردهای مدرن اتکاء بر سخت افزار نظامی دارند و این مساله غیر قابل انکار خواهد بود . وجود یک شبکه جمع آوری اطلاعات در کنار یک سیستم کنترل و فرماندهی یکپارچه ، بعلاوه وجود سخت افزار پیشرفته و پرسنل آموزش دیده ، کابوس هر دشمنی بشمار می رود . اما همین نیرو ، با استفاده از چنین فناوری هایی ، دچار آسیب پذیری های خواهد شد که دشمنانش بخصوص از همین نقاط ضعف استفاده خواهند کرد تا به آن ضربه بزنند . حالا هر دشمنی به فراخور توان رزمی خودش .   اما اینکه شما در پست های قبلی خودتان فرمودید که "  ترجمه روان فارسی : نه وجود نداره حداقل در اشل ایران نیست " ، یک مقدار برای بنده قابل قبول نیست ،  حتی در این وضعیت نابهنجار . به هر حال ، اطلاعات بنده و شما که در سطح ستاد مشترک یا نهادهایی نظیر این نیست که ادعا کنیم از همه چیز باخبر هستیم . در بدترین حالت ممکن ، حداقل برنامه ای برای دفاع از کشور وجود دارد ، اما چون صورت بیرونی آن کمرنگ است یا اینکه ما احساس می کنیم که در حال عقب افتادن هستیم ( که بخشی از این تحلیل درست است ) ، فکر می کنیم که بله ، توان دفاع نداریم . کم کاری ها مشهود است و نیازی به پنهانکاری وجود ندارد اما بی دفاع بودن را قبول ندارم
  5.  با سلام   تقدیم به سیاوش عزیز   تانک ام-48 ، یک نسخه ای هم داشت که نقش توپ خودکشش ضد هوایی را ایفا می نمود که با شناسه M-247 شناخته می شد .                 تصویری از پیشرانه تانک ام-48     این هم تصویری از توپ 90 م.م ،  M-41  که با شناسه (T-139 ) نیز شناخته می شد
  6. البته استفاده عراق از سلاح آب ، خودش بحث جداگانه ای را می طلبد که بسیار مفصل است . مخصوصا" در عملیاتهای آبخاکی نظیر خیبر و پس از آن در جزایر مجنون
  7.  با سلام خدمت دوستان   در این قسمت ،  بمب افکن های  SU-24 MK نیروی هوایی ارتش عراق معرفی می شوند . با این توضیح که بعلت کوتاه بودن عمر این پرنده ضربتی در این نیرو ، اطلاعات چندانی در این زمینه وجود ندارد .                   پرنده ضربتی SU-24 MK ، رجیستر 24242 ، سرنوشت نامشخص         پرنده ضربتی SU-24 MK  ، رجیستر 24246 ، سرنوشت نامشخص     توضیح اینکه ، درحدود 24 فروند از این پرنده رزمی در جریان جنگ دوم خلیج پارس به ایران فرار کردند که دو فروند از آنها در جریان فرود ، دچار آسیب شدند . یکفروند باقی مانده نیز در سال 2003 توسط ارتش آمریکا به غنیمت در آمد .     پی نوشت : به ادعای برخی از منابع ، به غیر از 24 فروند فوق ، 5 فروند نیز در پایگاه هوایی بلد به سال 2003 میلادی  ، بر اثر بمباران هوایی ائتلاف  منهدم شدند .
  8.     با سلام ، اطلاعات جالبی را ارائه کردید ، اما برای فرموده های شما سندی هم وجود دارد ( حالا منابع منتشره داخلی یا خارجی )؟؟؟    علاوه برآن اگر پدافند ما جدی نبود ، آمار شکارهای صورت گرفته در طول جنگ ، ( بنا بر منابع مختلف 126فروند بطور میانگین که مشترک با رهگیرها محسوب می شود   ) توسط پدافند را چگونه آنالیز می کنید ؟؟   علاوه برآن ، اگر عراق چنین منظوری نداشت ، به چه قصدی مهمات ضد رادارKH-28 خریداری کرد ؟؟     و برای اینکه این پست سودمند باشد ، :     یکفروند SU-22 M در کنار یک تیر موشک ضد تشعشع KH-58 ، که در جریان عملیات طوفان صحرا بعلت بمباران های ائتلاف بشدت آسیب دید .       متشکرم
  9.     در مورد اینکه چرا منابع داخلی چنین چیزی را تا کنون تایید نکردند ، متاسفانه اطلاعی ندارم . شاید بدلیل اینکه چنین پرنده ای با ماموریت ضد رادار برای نخستین بار وارد کشور می شد و طبعا" ناشناخته بود ( قبل از انقلاب برنامه هایی برای ایجاد توانایی سرکوب پدافند هوایی در نیروی هوایی ابتدا بر روی فانتوم ها یعنی سیم کشی و نصب تجهیزات مربوط به مهمات شرایک  و بعد برروی فالکون های سفارش داده شده وجود داشت ولی با پیروزی انقلاب اسلامی ، ملغی شد )   حتی به گفته برخی ، تعدادی از فانتوم ها به این سیم کشی ها مجهز شده بودند که ادامه کار میسر نشد   اما احمد صدیق رشدی در کتاب خود ، فصل یازدهم ، بخش اسکادران های سوخو-20 و22 نیروی هوایی عراق ، صفحه 135و 136 ، ادعا کرده که در سال 1991 ، حداقل یکفروند SU-22 UM3K  به شماره رجیستر 22521، سالم بسمت ایران فرار کرد و این غیر از نمونه های  M4 K  ، UM2K  ، UM3K  ، و.... بود
  10. . با سلام به احتمال زیاد ، به اعتقاد بنده ، بازهم بدلیل اینکه جناح راست این محور باز می ماند و واحدهای ما به دشمن به اصطلاح " جناح " می دادند . چون علیرغم اینکه سمت راست این محور کانال پروش ماهی بود ، اما از شمال منطقه ، یعنی جایی که فلش آبی انتهایی وجود دارد ، یگانها نتوانستند پیشروی کنند ، با عدم پیشروی این واحدها ، یگانهای زرهی عراق کاملا" آزاد می شدند و در حالی که مثلثی ها جلوی پیشروی یگانهای ایرانی را می گرفتند ، با خیال راحت تمام تمرکز خودشون را روی این محور می گذاشتند که عملا" این اتفاق افتاد بازهم به اعتقاد من ، اگر ما حداقل یک تیپ زرهی سرحال بعلاوه پشتیبانی هوایی مستمر داشتیم ( بر خلاف عملیات سوسنگرد در مجاورت روستای احمد آباد ) ، که بر یگانهای زرهی عراقی پیش دستی می کرد و به جبهه عمق می بخشید ( کاری که وظیفه اصلی یگانهای زرهی در ارتشهای مدرن بشمار می آید ) ، شاید اتفاقی می افتاد این بود که حداقل این همه تلفات را متحمل نمی شدیم .
  11.   با سلام - ضمن تشکر از توجه شما . البته این مساله رابطور جسته و گریخته از دیگران شنیدم ولی ژنرال احمد صدیق رشدی در کتاب خود با عنوان IRAQI FIGHTERS ادعا نموده که این نمونه هم به ایران فرار کرده است . البته برای بررسی صحت این ماجرا یک مقدار تا غروب باید صبر بفرمایید تا کتاب فوق الذکر را بطور دقیق مطالعه کرده و خدمت شما عرض کنم .
  12. با سلام خدمت دوستان عزیز   ضمن تشکر از مهران عزیز ، در این پست و پست بعدی ، پرنده های ضربتی نیروی هوایی ارتش عراق را معرفی خواهیم نمود :   اصولا" ماموریت و نقش پرنده های رزمی از ابتدای ظهور در جنگ جهانی نخست ، پشتیبانی از نیروی زمینی یا به عبارت بهتر ، اجرای ماموریت های پشتیبانی نزدیک هوایی بود . پرنده های رزمی ابتدایی ، بطور معمول برای عکسبرداری از خطوط دفاعی دشمن و هدایت دقیق آتش توپخانه جایگزین بالن ها و زپلین ها شدند و با رشد فناوری ، بتدریج بمباران مواضع دشمن نیز به وظایف آنها افزوده شد . این مساله در سالهای بین دو جنگ و بویژه در طول جنگ جهانی دوم اهمیت بیشتری یافت و در سالهای جنگ سرد ، علی الخصوص در جنگهای کره ، ویتنام ، اعراب و رژیم صهیونیستی ، ایران و عراق و جنگ نخست خلیج پارس به جزء جدایی ناپذیر طراحی عملیات رزمی مبدل گشت .         جنگنده - بمب افکن SU-20   این پرنده به رجیستر 1173 تا سالهای پایانی دهه 80 میلادی در خدمت بود ،اما در زمان جنگ دوم خلیج پارس به ایران فرار نمود که در زمان فرود ، دچار سانحه گردید .       جنگنده - بمب افکن SU-22 M3K   این پرنده به رجیستر 1574 از سال 1976 وارد سازمان رزم نیروی هوایی عراق گردید و از سال 1982 میلادی به موشکهای هوا به زمین KH-23 و KH-25 مجهز گشت . اما در سال 1986 توسط یک تیر موشک ضد هوایی MIM-23 B در نزدیکی شبه جزیره فاو ساقط شد . خلبان سعی نمود تا اجکت کند ، اما قبل از خروج ، هواپیما به زمین برخورد کرد و خلبان آن کشته شد .         جنگنده - بمب افکن SU-22 M4K   هیچ اطلاعاتی از این پرنده به رجیستر 7354 وجود ندارد     جنگنده - بمب افکن SU-22 M4   هیچ اطلاعاتی از این پرنده به رجیستر 2654وجود ندارد.       جنگنده - بمب افکن SU-22 M4K   این پرنده رزمی به رجیستر 22541 یکی از دهها فروند فیتر بود که در بازه زمانی 1986 تا 1987 وارد سازمان رزم نیروی هوایی عراق گردید . اما بخشی از این پرنده ها در جریان جنگ دوم خلیج پارس بر اثر بمباران های نیروهای ائتلاف منهدم شده و برخی هم به ایران فرار نمودند .     جنگنده - بمب افکن SU-22 M4K   رجیستر 22541 ، سرنوشت نامشخص       جنگنده - بمب افکن SU-22 M4 این پرنده به رجیستر 22564 ، آخرین بار در رژه نظامی بغداد به سال 1989 دیده شد .       جنگنده - بمب افکن SU-22 M4    رجیستر 23563 ، سرنوشت نامشخص       راسوی کثیف عراقی     جنگنده - بمب افکن SU-22 UM3K   این پرنده به رجیستر 22533 ، که در جنگ با ایران ماموریت های ضد رادار را بر عهده داشت  ، با شروع جنگ دوم خلیج پارس در سال 1991 به ایران فرار نمود  . این پرنده رزمی برای ایفای این ماموریت ها به موشکهای ضد رادار  Kh-28M/Nissin-M ( نمونه عراقی موشک فوق ) مجهز می گشت .
  13.     به نظرم خودکشش بود / شاید هم اشتباه می کنم ، دیروز با یکی از دوستان صحبت می کردم در باره این توپ . متاسفانه الان حضور ذهن ندارم . :thinking: :thinking:
  14.  با سلام   یک توپ معروف فرانسوی 155 م.م بود ، که عراقی ها در جنگ با ایران استفاده می کردند. یحتمل ساخت " جیات " بود . اطلاعاتی از آن موجود هست ؟؟؟
  15. با سلام   ژنرال احمد صدیق بر این اعتقاد هست که عراقی ها با کمک کارشناسان مراکشی، مهمات فوق الذکر را از عربستان تهیه کرده و با خرید فیوزهای موسوم به ژوپیتر از آفریقای جنوبی  به میراژهای خود این توانایی را می داد که مهمات مارک 84 را پر روی اهداف پرتاب کرده ، بطوریکه در فاصله 1 متری هدف ، فیوز فوق عمل نموده و محدوده پوشش انفجار را بیشتر کنند .   البته اطلاعات من در مورد این فیوز و عملکرد آن ،  محدود هست   البته یک رفرنس در مورد انواع فیوزها دارم ، باید یک مقدار به من فرصت بدید تا اصل ماجرا را عرض کنم .
  16.   با سلام ، تا آنجایی که اطلاع دارم هر میراژ عراقی قادر بود تا دو تیر از این مهمات را در هر ماموریت حمل کند . حالا از این جالب تر ، عراقی ها توانسته بودند با کمک مراکش  ، مهمات آمریکایی MK-84  را که مجهز به فیوزهای مشهور دیزی کاتر بود از عربستان تهیه کرده و با کمک آفریقای جنوبی فیوز موسوم به ژوپیتر را روی آن نصب  و آن را روی میراژهای خودشون استفاده کنند .   با تشکر از دوست بسیار عزیز جناب sedmammad
  17.     با سلام ، به احتمال زیاد ، مهمات خوشه ای CB-470 ساخت افریقای جنوبی است که توسط میراژهای عراقی قابل حمل بود .
  18. با سلام خدمت دوستان   در یک برآورد اجمالی ، ارتش ها برای موفقیت در یک عملیات رزمی نیاز به تحرک خواهند داشت و این تحرک ، بطور مسلم در نبردهای امروزین توسط بالگردهای ترابری تاکتیکی فراهم آورده می شود . ارتش بعث عراق نیز در طول سالهای جنگ با ایران ، بخوبی از این قابلیت ، بویژه در جبهه های غرب کشور بخوبی استفاده نمود .         بالگرد ترابری تاکتیکی MIL-17 ،   این بالگرد به رجیستر4435 ، در سال 2003 ، در جریان نبردهای دو طرف برای تصرف فرودگاه بین المللی بغداد ، به غنیمت نیروهای ائتلاف در آمد .         بالگرد MIL-17  هوانیروز ارتش عراق به رجیستر 5853 ، با استتار ویژه جنگ با ایران ، سرنوشت نامشخص         بالگرد MIL-17  هوانیروز ارتش عراق به رجیستر 5853 ، با استتار ویژه خود در اوایل دهه 90 ، سرنوشت نامشخص         بالگرد MIL-17  به رجیستر 5878 ، هوانیروز ارتش عراق     این بالگرد یکی از چند ده فروند بالگردهایی بود که در جریات تهاجم عراق به کویت ، ماموریت انتقال یگانهای کماندویی ارتش عراق را به داخل خاک کویت بر عهده داشتند . با این حال تعداد قابل توجهیی از این بالگردها توسط  میراژ های کویتی و یا پدافند ضد هوایی مورد اصابت قرار گرفته و ساقط شدند . این بالگرد برای آخرین بار در سال 1995 بصورت عملیاتی دیده شد .
  19. با سلام   بنده قصد نداشتم وارد این موضوع شوم ، اما جناب gama سئوالی را از من پرسیدند که بنده براساس گفته های جناب محمد درودیان و اسنادی که منتشر شده پاسخ ایشان را می دهم . البته اینکه این عملیات موفقیت آمیز بود یا موفق نبود ، بحث ما نیست . صرفا" بحث رسیدن نیروها به نهرکتیبان و رد نشدن آنها از این مانع آبی و ادامه پیشروی است .         خوب   همانطور که همه اطلاع دارند ، عملیات رمضان در 5 مرحله اجرا شد :   طرح مانور :   محدوده عملیات از کوشک در شمال تا رودخانه اروند در جنوب امتداد داشت و در 4 محور یا 4 قرارگاه عملیاتی برای انهدام یگانهای سپاه سوم و تامین خط رودخانه اروند طراحی شد . با توجه به اینکه عقبه دشمن در شرق اروند به چهار پل موجود در نشوه و تنومه بود ، در صورت تصرف این پل ها ، بخش زیادی از ارتش عراق محاصره و به اسارت در می آمدند .   مرحله نخست : 1361/4/23  تا 1361/5/7   ورود 3 قرارگاه به درگیری با دشمن   در محور شمالی دو تیپ سپاه و یک تیپ ارتش وارد شدند ولی بدلیل وجود مثلثی ها و میادین مین موفق به پیشروی نشده و با دمیدن روشنایی روز از ادامه پیشروی خودداری شد   در محور میانی ( شمال پاسگاه زید ) سه تیپ سپاه و یک لشکر نیروی زمینی ارتش ، علیرغم پیشروی ها اولیه ، به مثلثی های عراق نرسیدند و پیشروی متوقف شد .   در محور جنوبی چهار تیپ سپاه و 2 تیپ ارتش به عمق 30 کیلومتری خطوط ارتش عراق نفوذ کرده و به نهر کتیبان رسیدند تا جایی که قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق به تصرف در آمد . این نیروها به قدری به بصره نزدیک بودند که حتی چراغ های شهر بصره از دور مشخص می بود .   اما چرا یگانهای سپاه  و ارتش  در پشت نهر کتیبان  متوقف شدند ؟؟   پاسخ بسیار ساده است . این مساله یک اصل ساده نظامی است . بدلیل اینکه در محورهای شمالی و میانی عملا" پیشروی صورت نگرفت .   بدین معنی که اگر یگانهای موجود در محور جنوبی از نهر کتیبان رد می شدند و به پیشروی خود ادامه می دادند ، عملا" جناحین این نیروها باز می ماند و ارتش عراق از شمال منطقه و از پشت مثلثی ها ،  با یک ضد حمله زرهی که متکی بر دژ های مثلثی بود ( چون نیروها در محور شمالی و میانی عملا" متوقف شده بودند )  ، به راحتی یگانهای ایرانی را از پشت قیچی کرده و همه را از میان می بردند .   دوستان بطور حتم اطلاع دارند که تا زمانی که جناحین یک یگان نظامی تامین نشود ، پیشروی فاقد منطق نظامی است .   در ضمن با روشن شدن هوا، به روال معمول ، ارتش عراق با فشار خودش را با یک لشکر زرهی به این نقطه معطوف کرد و تامین این منطقه میسر نشد .      در کل جناب درودیان (مرکز اسناد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) چهار مورد را در ارتباط با این عملیات ذکر کردند :   1- فراهم آوردن تمامی شرایط و لوازم پیشروی ( یعنی وجود پشتیبانی نزدیک هوایی ، مهمات توپخانه به اندازه کافی ، رصد اطلاعاتی کامل و ... )   2- افزایش توانایی های مهندسی   3- گسترش سازمان رزم به صورتی که با طولانی شدن جنگ و درگیری ، امکان ایجاد برتری بر دشمن فراهم باشد   4- گسترش "یگانهای زرهی" ، به منظور "جنگ در روز "و رویارویی با واحدهای زرهی دشمن       حالا دوستان ارتش جمهوری اسلامی ایران چه اعتقادی دارند :   در مجموعه اطلس نبردهای ماندگار این جملات در ارتباط با عملیات رمضان آمده :   ( مشاوران نظامی این مجموعه : سرتیپ 2 ستاد سعید پور داراب ، سرتیپ2 ستاد فرهاد بهروزی ، سرهنگ ستاد محمود ضمیری ، سرهنگ ستاد حسین مبارکی  ، سرهنگ ستاد احمد حیدری )   عملیات رمضان نخستین هجوم سراسری و گسترده ایران بداخل خاک عراق بود و بیش از 150 گردان نیرو در این عملیات شرکت داشتند که از روحیه خوب و تجربه گذشته  و روحیه عالی برخورداربودند ، ولی با ورود نیروهای ایرانی به داخل خاک عراق ، حس ناسیونالیستی و حس قومیت عربی در کنار استفاده از تجهیزات جدید باعث شد تا واحدهای ایرانی زمین گیر شوند .      سپهبد شهید صیاد شیرازی هم بر این عقیده بودند که  در حوزه روانی ، بدلیل وجود یک احساس غرور کاذب ناشی از موفقیت های عملیاتهای پیشین ، عملیات به آنچه که برای آن طراحی شده بود نرسید .     در مجموعه دایره المعارف مصور تاریخ جنگ ، در ارتباط با عملیات رمضان چنین آمده است :   در محور شمالی و میانی ،  میدان های موانع بسیار زیاد بود و پیشروی صورت نگرفت ، در محور جنوبی بیشترین پیشروی صورت گرفت که بیشترین تلفات ارتش عراق هم از همین محور بود . با این حال عراقی ها تمام یگانهای زرهی و مکانیزه خودشان را در این محور متمرکز کردند و موفق شدند تا از تثبیت منطقه تصرف شده جلوگیری کرده و پس از آن ایرانی ها را به عقب برانند .        
  20.     با سلام   در ارتباط با پست فوق ، سرلشکر رابرت .اچ . اسکیلز به نقل از کلازه ویتس ، پاسخ شما را بسیار صریح داده است .  گوینده سطور ذیل ، 3 سال فرمانده دانشکده جنگ نیروی زمینی ارتش ایالات متحده بود ، بدین معنی که برآورد آنها از توان دشمنانشان ( فارغ از محاسبات کمی دوران جنگ سرد که جنابعالی روی آن پافشاری می کنید- یعنی تعداد تانک و توپخانه و شناور که البته بسیار با اهمیت و تاثیر گذار هستند ، اما همه ماجرا بشمار نمی روند ) براساس اطلاعاتی است که بطور مرتب توسط 47 دستگاه اطلاعاتی  جمع آوری و آنالیزمی شود ، است .   " به هر ترتیب ، جنگ ،یک کنش زنده علیه یک توده مرده نیست ، بلکه درگیری همیشه میان دو نیروی زنده است ( اصولا" اگر مقاومتی نباشد ، جنگی درجریان نخواهد بود ).به دیگر سخن ، جنگ یک تعامل بشمار می رود . اگر دشمن خود را از میدان به در نکنیم ، باید از آن بترسیم که او این کار را با ما بکند . بنابراین ، کنترل کاملا" دست ما نیست ، او ، همانقدر که شرایط را بر ما تحمیل می کند ، که ما بر او تحمیل می کنیم . بطور مسلم ، قدرت آتش ( یکی از نقاط قوت ارتش ایالات متحده )  بلحاظ تاثیراتش می تواند دشمن را زمین گیر کند ، اما تاثیرات فلج کننده آن قطعا" زود گذر خواهد بود و دشمن می تواند در طول "زمان" خود را با آن وفق داده و حتی قادر خواهد با تا راه های سازنده ای برای کاهش تاثیرات مخرب آن نیز بیابد .   سطور فوق ، در ارتباط با همه دشمنان ایالات متحده صدق می کند ، خواه این دشمن برادر کیم شما باشد (چون جنابعالی فرمودید ، در حالی که بنده چنین اعتقادی ندارم ) ، چه روسها باشند و چه چینی ها و چه ما.   در ارتباط با نیروهای مسلح خودمان هم ، بنده ادعا نکردم که ما چنین و چنان هستیم ، شکست ناپذیریم و ....  ،ما نواقص ، اشکالات ، کمبودها و  سایر موارد را زیاد داریم ، ولی اینکه فکر کنیم ، کاملا" دست و پا بسته هستیم هم قبول ندارم .   اگر به پست های قبلی هم با دقت نگاهی بفرمایید ، کاملا" نظر بنده را متوجه خواهید شد :   بطور کلی برآورد ارتش ایالات متحده از دشمنان احتمالی اش تا سال 2025، بر فرض های ذیل استوار است :   1- دشمنان ایالات متحده "سعی نمی کنند" تا مجددا" جهان دو قطبی جنگ سرد را احیاء کنند   2- دشمنان ایالات متحده "تلاش نمی کنند " تا بلحاظ سیستمهای تسلیحاتی با آمریکا رقابت کنند ( این یعنی ایجاد برابری کمی و  سخت افزاری غیر قابل تصور خواهد بود ،
  21.   همانطور که عرض کردم ، تا آنجایی که چند وقت قبل مطالعه کرده بودم ، ساختار سایبری پنتاگون ، از 5 دیواره  آتش که به شکل 24 ساعته رصد می شود ، تشکیل می شد ولی بنابر ادعای آمریکایی ها ، هکرهای چینی با عبور از این دیواره آتش ( البته شکل عبور را مشخص نکرده بود )  اطلاعات حساس نظامی را سرقت کردند تا جایی که فرمانده این بخش که بعد از دو سال متوجه ماجرا شد ، بسرعت از کار برکنار گردید .
  22.     جناب death  ، باز برگشتیم سر خانه اول ،   برای ضربه زدن به ساختار سایبری ارتش آمریکا یا حوزه های غیر نظامی ، نیاز نیست تا ما یک تیم سایبری در آمریکا داشته باشیم ، هر کسی در خانه خودش در حالی پیژامه پوشیده و چایی خودش را نوش جان می کند ، قادر است ضربه ای را به حریف وارد کند که در تاریخ نبردهای مدرن ، سابقه نداشته .   خوب در مقایسه  ما و آمریکا ، اساسا" میزان وابستگی ما به فضای سایبر با آمریکا قابل قیاس نیست و ما تازه اول راه هستیم و هنوز فاصله زیادی داریم تا ساختار شبکه مانندی به مانند شبکه خدمات سایبری ایالات متحده ایجاد کنیم . بنابراین میزان ضربه ای که ایالات متحده قادر است در حوزه سایبر به ما وارد کند ، با توجه به ساختار های اندک ما در این حوزه ، کمتر از آن چیزی خواهد بود که ما می توانیم در صورت سرمایه گذاری درست در این زمینه ، به دشمن خودمان ضربه وارد کنیم . مثال مثل این است که ما ساختارهای سایبری آمریکا را با افغانستان و یا حتی روسیه و یا حتی چین مقایسه کنیم .   بله شما در ست می فرمایید ، برای ایراد یک ضربه کاری ، باید یک تیم قوی وجود داشته باشد ، ولی نیاز نیست که این تیم در خاک آمریکا حضور داشته باشد . در صورت تامین یکسری زیرساختهایی که شاید هزینه چندانی هم نداشته باشد ، چنین کاری مقدور خواهد بود .       تصویر فوق ، ساختار شبکه مانند حوزه سایبر ( به مانند لانه خرگوش در داستان مشهور " آلیس در سرزمین عجایب " ) است . یک شبکه به هم پیچیده و کلاف مانند که هر کس قادر است خودش را در هزار توی این شبکه به شکلی مخفی کند که اصلا" قابل شناسایی نباشد .   همین چند وقت پیش بود ، فرمانده بخش سایبری پنتاگون بدلیل نفوذی که بمدت دوسال و در بی خبری کامل این افراد به سیستم تسلیحاتی پنتاگون کرده بودند و اطلاعات حساس را به سرقت بردند ، از کار برکنار شد . آخر سر هم آمریکایی ها چون دیدند نمی توانند به کسی اتهام بزنند ، این کار انداختند گردن چینی ها .   در مورد تحلیل  رفتن سایر کشورها در مقابل آمریکا با شما موافق نیستم . همانطور که عرض کردم ، قدرت کشورها در فضای سایبر هیچ ارتباطی به قدرت آنها در فضای واقعی ندارد. یک کشور کوچک مثل استونی که بلحاظ ساختارهای سایبری ، پیشرفته ترین کشور حوزه شرق اروپاست ، چنان از طرف هکرهای روسی مورد تهاجم قرار می گیرد که ظرف چند ساعت ، بازار مالی این کشور برهم می ریزد . این مساله ممکن است بصورت برعکس هم اتفاق بیافتد .
  23.      با سلام   جناب gama عزیز   بنده دسترسی اطلاعاتی آنچنانی ندارم که بتوانم یک استراتژی مشخص را خدمت شما ارائه دهم ، چون پاسخ به پرسش شما ، نیاز به اطلاعاتی دارد که بطور مثال در محدوده دسترسی اطلاعاتی اعضای شورای امنیت ملی یا فرماندهی کل قوا است . بنابراین وقتی بنده اطلاعات کاملی از وضعیت کشور ندارم ، حق مشخص کردن یک راهبرد که مد نظر شماست را هم ندارم و در این زمینه مدعی هم نیستم . بنده صرفا" براساس اطلاعات موجود از منابع آشکار ، اوضاع را با توجه به محدوده اطلاعاتی خودم تحلیل می کنم . در نتیجه پاسخ به پرسش نخست شما از صلاحیت اطلاعاتی بنده خارج خواهد بود .   اما در مورد سیستم دفاع ضد موشکی که فرمودید ، نظر بنده با توجه به موارد پیش گفته شده ، بدین شکل خواهد بود :       1- وجود فناوری های لازم برای ایجاد یک شبکه گسترده راداری و پیش اخطار زمین پایه ،  هواپایه ( به مانند آواکس ) و دریاپایه   2- وجود فناوری های لازم برای تولید موشکهای ویژه این ماموریت   3- وجود زیر بسترهای علمی در سطح دانشگاه های کشور   4 - اعتماد به بخش خصوصی برای ورود به صنعت نظامی کشور ( کاری که در ایالات متحده از 40 تا 50 سال پیش یا بیشتر شروع شد و موثر بودن خودش را هم نشان داد )   5- وجود یک سیستم اقتصادی بومی و پویا ( که ما فاقد هر دوی آن هستیم )   6- وجود سرمایه گذاری های هدفمند در حوزه دفاعی   7- وجود مدیریت های سالم در بدنه سیستم دفاعی کشور و دوری از هر گونه حاشیه هایی که صرفا" به ساختار دفاعی کشور آسیب می زند .   8- وجود آینده نگری در ساختار نیروهای مسلح ( که متاسفانه علیرغم تبلیغات فراوان ، هنوز نشانه قابل لمسی ، حداقل بنده ، مشاهده نکردم ، هر چند وضعیت نیروی دریایی ، شاید به مراتب بهتر از دو نیروی دیگر است )   8- وجود و یا ظهور نسلی از فرماندهان نظامی که ضرورتهای میادین نبرد مدرن را درک کرده و به دور از هر گونه سرسختی و نگاه های سنتی و محافظه کارانه  ، در قالب چهارچوبهای قابل انعطاف ، بتوانند ، ساختار نیروهای مسلح را از این حال خمودگی و سستی و رکود  بیرون آورده تا دیگر شاهد نواقص و کمبودها نباشیم .   پی نوشت : در این حالت هست که دیگر کسی به وجود و به کارگیری جنگنده های 40 ساله در سازمان رزم نیروی هوایی افتخار نخواهد کرد .
  24.     با سلام   البته فرموده شما کاملا" صحیح است و بنده کاملا" با شما موافقم ، اما چند نکته :     بطور کلی برآورد ارتش ایالات متحده از دشمنان احتمالی اش تا سال 2025، بر فرض های ذیل استوار است :   1- دشمنان ایالات متحده سعی نمی کنند تا مجددا" جهان دو قطبی جنگ سرد را احیاء کنند   2- دشمنان ایالات متحده تلاش نمی کنند تا بلحاظ سیستمهای تسلیحاتی با آمریکا رقابت کنند ( این یعنی ایجاد برابری کمی و  سخت افزاری غیر قابل تصور خواهد بود ، حتی برای روسها و چینی ها )   اما :   1- دشمنان ایالات متحده تلاش می کنند تا بر قدرت زمینی (LAND POWER) متمرکز شوند ( تمر کز ایجاد یک شبکه چند لایه دفاعی غیر متمرکز )   2- از منابع محدود خودشان ، بصورت نامتقارن و ناهمتراز استفاده کنند ( این بدین معنی است که تمرکز آنها روی نقاط ضعف یا پاشنه آشیل  ارتش ایالات متحده خواهد بود   3- با دقیق کردن جنگ افزارهایی که بصورت محدود در اختیار دارند ، و طولانی کردن زمان جنگ احتمالی و فرسایشی کردن آن ، سیستم تصمیم سازی ایالات متحده را مایوس کنند . ( در این گونه نبردها ، " زمان " عامل بسیار مهمی ، حتی بسیار مهمتر از عامل جنگ افزار خواهد بود )   4- از توان ذاتی خودشون برای تمرکز نیروها ، تمرکز اراده ملی ، و در آخر ، تمرکز قدرت دفاعی ، به نفع خود استفاده کنند .   در نتیجه :   1- صدام در جنگ 1991 قصد داشت به شکل احمقانه ای در تمام جبهه ها ( زمینی ، هوایی و دریایی ) با نیروهایی ائتلاف بجنگد ، که مشخص بود توان آن را ندارد ( بر اساس یک اصل نظامی فراموش شده ، سعی در قوی شدن در تمام جبهه ها ، منجر به ضعیف شدن آن سازمان نظامی در تمامی جبهه ها خواهد شد . )   2- در مورد حمله به زیرساختهایی که ایالات متحده در آن نقطه ضعف دارد هم باید دقت لازم باید صورت گیرد ، چرا که در این حوزه ، یعنی حوزه سایبر هم می توان از فریب دهنده های سایبری (DECOY) استفاده کرد . بنابراین ارتش ایالات متحده ، آسیب پذیر هست ، ولی این آسیب پذیری تا یک حد معینی است و باید به این مساله دقت کرد .