[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. بسم ا... از زمانی که شما تصمیم بگیرید تا اجرایی شدن چنین ایده ای ، نباید زمان بسیار طولانی ( به شرط وجود سرمایه لازم و ابزار اولیه ) نیاز باشد . اما یک نکته این وسط هست که این ایده اولیه چقدر با استراتژی ما در خصوص حفظ توان ضربتی موشکی پس از ضربه اول دشمن ، منطبق هست و نسبت هزینه و فایده آن در مقایسه با سایر روشها ، از جمله شهرهای موشکی ، لانچرهای کششی استتار شده و ... چقدر ممکن هست باشد . تصویر بازسازی شده ذیل تنها یک ایده هست و محاسبات در خصوص ابعاد موشک و واگن حامل صورت نگرفته است
  2. تیک آف (برخاست) ترابری فوق سنگین آنتونوف-225 میریا از فرودگاه منچستر (بریتانیا) https://www.aparat.com/v/Q0PVr
  3. بسم ا... راکت انداز چندگانه بی ام-30 اسمرش BM-30 /Smerch /9K58 https://www.aparat.com/v/VHzjM
  4. بخش پنجم و پایانی غیرقابل توقف، رونمایی از مجتمع های موشکی جدید در کنار ایده جدید مجموعه تونل های زیرزمینی ذخیره سازی و شلیک ، این پایگاه ها از لانچرهای مجزا بعنوان گزینه ثانویه برای شلیک موشکهای موجود برخوردار هستند . در واقع ، این پایگاه ها به گونه ای طراحی شده اند که از بخش های متنوع ذخیره سازی موشک با روکشی از آسترهای مشبک و همچنین تثبیت کننده های لایه ای با پوششی از پلیمر هستند که سامانه های حساس در آن قرارگرفته و شوک حاصله از موج انفجارهای سنگین احتمالا بدان آسیب وارد نخواهند کرد . علاوه براین ، احتمالاً بخش اتصال کلاهک و بدنه اصلی موشک که درآن خطر انفجارهای متعدد در اثر اشتباه خدمه یا آسیب ناشی از برخورد مهمات سنگین بدان می رود ، از بخش های دیگر جدا بوده تا حداقل خطر متوجه بخش های اصلی گردد . تونل های متصل کننده نیز در برابر آسیب ها و ریزش ایمن سازی شده و به مانند بخش قبلی از آسترهای مشبک و تثبیت کننده های لایه ای بهره می برند . با توجه به این که ورودی های این بخش ها در برابر شوک ناشی از انفجار آسیب پذیر هستند ، پوشش های فوق الذکر در سطوح آنها نیز بکار رفته است . علاوه براین ، یک برآورد اولیه از قدرت آتش این مجموعه ها نیازمند تعداد قابل توجهی بخش های بارگیری ، چندین واگن پرتاب و همچنین تعداد حفره های شلیک مشخص خواهد بود . بدین ترتیب ، درصورتی که این انتظار وجود داشته باشد که این مجموعه های موشکی بسیار بزرگ طراحی شده باشد ، ایران صدها موشک بالستیک را در این مجموعه ها ذخیره نموده که در عمیق ترین بخش های آن قرار گرفته است . این بخش ها با روباره های گرانیتی به عمق 300 تا 600 متر از پوشش های مشبک ، تثبیت کننده های لایه ای کم هزینه را بعنوان پوشش محافظ بخود می بییند تا از حملات هسته ای مصون بمانند .با توجه به این مساله ، می توان پیش بینی نمود که این پایگاه ها به طیف متنوعی از موشکهای سوخت مایع مجهز شده و می شوند که با یکسری تغییرات بسیار کوچک برای سازگاری با چنین محیطی کاربرد خواهند داشت : 1- موشکهای بالستیک سری قیام با برد 800 کیلومتر مسلح به کلاهکهایی باقابلیت ورود مجدد به جو مانورپذیر (MARV) و همچنین کلاهکهای مجهز به مهمات فرعی ( بارانی /خوشه ای ) که به شکل اساسی برای از کارانداختن پایگاه های هوایی کشورهای همسایه ، ازمیان بردن زیرساختهای خاص و یا غیرممکن ساختن عملیات پاکسازی و جمع آوری مهمات خوشه ای که در مراحل قبلی شلیک شده اند مورد استفاده قرار می گیرند . 2-موشکهای بالستیک سری عماد با برد 1700 کیلومتر با سرجنگی MARV با قابلیت نقطه زنی به منظور انهدام زیرساختهای نظامی کلیدی و با ارزش در منطقه . 3-موشکهای بالستیک سری خرمشهر با برد 2000 کیلومتر با قابلیت حمل کلاهکهای مجهز به مهمات بارانی / خوشه ای و سرجنگی MARV . این موشکهای بالستیک در سالهای اخیر بدلیل قابلیت حمل باری حدود سه برابر موشکهای سری عماد و قدر-اچ احتمالاً در تعداد بسیار زیادی در دسترس قرار خواهند داشت و از نظر مقرون به صرفه بودن ، یک تیر موشک خرمشهر با سرجنگی 1.8 تنی خسارتی سه برابری نسبت به کلاهک های سری موشکهای قدر خواهد داشت که مزیت بسیار قابل توجهی است . بلحاظ میزان قدرت آتش ، بسته به تعداد بخش های بارگیری موازی موشک و همچنین واگن های بدون سرنشین خودکار ، توان آتش این مجموعه ها می تواند متفاوت باشد . از آنجایی که به احتمال بسیار زیاد موقعیت مکانی این سامانه مشخص است ، موشکهای جدیدتر نیازی به صفحه ترازکننده آزیموت ندارند ، در نتیجه بارگذاری با سرعت بسیار بیشتری صورت خواهد گرفت ، که در مقایسه با خانواده موشکهای سوخت جامد تاکتیکی ایران ، زرادخانه موشکهای سوخت مایع ایرانی بسوی اهداف از پیش تعیین شده نشانه گیری شده اند ، در نتیجه اگر شدت درگیری بالا باشد ، این زرادخانه باسرعت بیشتری شلیک می شوند . نتیجه گیری در گذشته ، یگان های موشکی ایران ، برای درامان ماندن از حملات هسته ای پیش دستانه مهاجمان احتمالی به قابلیتهای موشکی سوخت مایع خود ، از تونل های عمودی استفاده می نمود . علیرغم اینکه چنین ایده ای می تواند برای بارگیری و شلیک 5 تیر موشک نیز به کار رود ، ولی در مجموع ، ایده بسیار گران قیمتی است ،اما برای حفظ توان بازدارندگی می بایست بالاترین قابلیت اطمینان را بدست آورد . با این وصف ، این انتظار وجود دارد که با اجرایی شدن و توسعه ایده تونل های روباز عمودی ، بازدارندگی ایران در حوزه موشکی به درجه کافی از آمادگی برای حفاظت در برابر حملات هسته ای برسد . در واقع ، این ایده ، به شهرهای موشکی موجود امکان می دهد تا با هزینه ای مقرون به صر فه و در زمان مشخص ، این قابلیت را بدست آورند . در نتیجه ، با توجه به اینکه طراحان این مجتمع ها ، بتدریج طرح خود را به درجه بلوغ کامل رسانده اند ، این امر نشاندهنده آن است که نیروی هوا-فضای سپاه به دو هدف اصلی خود یعنی هزینه پایین و بازدهی بالا دست یافته است . بااین وصف ، این شیوه بلحاظ ماهیتی ، پویایی متفاوتی را نسبت به سایر کشورها از خود نشان می دهد : 1- جمهوری اسلامی ایران ( عجالتاً در حال حاضر ) یک قدرت قدرت هسته ای نیست ، در نتیجه برای بالانس نمودن صحنه رزم و درنهایت ، ایجاد تغییر در محاسبات دشمن در اجرای حملات هسته ای (ضربه اول ) به قدرت آتش بسیار بالایی که در عین حال می بایست دقیق نیز باشد ، نیاز دارد .در چنین شرایطی ، سرمایه گذاری بر روی سیلوهای موشکی تکی ، منطق نظامی مشخصی بدنبال خود ندارد ، چرا که هر دور شلیک می بایست به اندازه کافی زیاد و به همان اندازه نیز دقیق باشد . 2- فقدان تسلیحات هسته ای و همچنین سامانه های مرتبط به آن یعنی سرمایه گذاری بر روی شناورهای زیرسطحی با نیروی رانش هسته ای بسیار گران قیمت بوده که این امر تمرکز بر روی توسعه نیروی موشکی متعارف را فراهم می کند . 3- ایران بلحاظ دموگرافیک ، مناطق کم جمعیت و متقابلا توپوگرافی کوهستانی و همچنین جنس زمین صخره ای مناسب برای سرمایه گذاری به منظور ایجاد مجموعه های زیرزمینی عمیق را در اختیار دارد که برای توسعه کمی و کیفی ، شرایط مناسبی را پدید می آورد . 4- نتیجه منطقی سه گزینه فوق الذکر ، ایران را مسلح به قابلیتهایی می نماید که به تقریب در سایر کشورها ، کمتر قابل دستیابی است و آن ، ایجاد بازدارندگی مشابه کشورهای هسته ای اما با ابزارهای متعارف خواهد بود . در واقع ، هم اکنون ( نوامبر 2021) ایران برد موشکهای بالستیک خود را به 2000 کیلومتر محدود نموده است که در گذشته این مقدار حداکثر بردی بود که با موشکهای تک مرحله ای ، قابل دستیابی بشمار می رفت . اما با بهبود سریع فناوری موشکی در ایران ، این امکان برای تولید موشکهای بالستیک دو مرحله ای برای ایجاد بازدارندگی مستقیم در برابر کشورهای خاصی در فواصل بسیار دور احتمالا بدست آمده یا خواهد آمد که درصورت وقوع این روند ، چنین مجموعه های برای استقرار این موشکها به اندازه کافی بزرگ به نظر می رسد . پی نوشت : 1- متن حاضر موارد مختلفی برای بررسی در خود می بیند که انشا... در زمان خود مورد بررسی قرار می گیرد ، با این حال بدلایل مختلف بررسی یکسری از نکات مطرح شده درآن مقدور نیست و باید گذر زمان امکان آن را فراهم آورد . منابع در صفحات وب : 1- بن پایه 2- بن پایه 3- بن پایه 3-بن پایه 4-بن پایه 5- بن پایه 6- بن پایه 7- بن پایه 8- بن پایه 9- بن پایه 10- بن پایه 11- بن پایه 12- بن پایه 13- بن پایه 14- بن پایه 15- بن پایه منابع چاپی : 1- 2007.ground equipment for missiles . vasilily malikov 2- effects of nuclear earth-penetrator and other weapons .us. 2012 3- 2004.strategy in the contemporary world 3- منابع موجود در دانشگاه صنعتی مالک اشتر 4- منابع موجود متعلق به انتشارات یا مهدی (عج ) ======= استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . پایان . هشتم بهمن سال 1400 خورشیدی
  5. این اطلاعات برای سال 1388 هست در میلیتاری ولی براساس اطلاعات موسسه صلح استکهلم ، ایران در بازه زمانی 1984 تا 1985 به شکل غیر مستقیم بیش از 400 تیر موشک و تعداد نامشخصی لانچر را از پاکستان یا سنگاپور خریداری کرده ولی هیچ تصویری از این سیستم در ایران منتشر نشده تا الان ( بهمن 1400 )
  6. ویدئویی از سامانه دفاع هوایی آربی اس -70 https://www.aparat.com/v/7CB0s
  7. بله ، این مقاله را یادم هست ولی خوب تمام سعی ما این هست که ادعاها را مستند کنیم .. درسالهای گذشته ادعاهای زیادی مطرح شده که نمونه های آن در میلیتاری وجود دارد ولی خوب می بینید که حتی فیترها هم عملیاتی شدند و تصاویر و ویدئوهای مختلف از آن منتشر شد و قابل اثبات هست ولی این یک مورد تا الان مشخص نشده
  8. سلام - کل این حرف و حدیث ها ، یک عکس از نمای روبرو از شهید سرهنگ محمدباقر گردان جلوی میگ-19 (جی-6) هست که برای تست این جنگنده رفته بودند . تا الان که صحبت می کنیم ، عکسی از جتهای تحویلی به سپاه دیده نشده ، نتیجتاً نه قابل تایید هست و نه قابل رد که چنین چیزی را تحویل دادند یا پرواز کرده ، مگر اینکه بعداً اطلاعات متفاوتی منتشر بشود
  9. اصلاح منسوخ شده ها !!!!!!!! تبدیل جنگنده های از رده خارج شنیانگ جی-6 به جتهای بدون سرنشین از حدود نزدیک به یک دهه پیش ، نیروی هوایی ارتش چین با بررسی شرایط صحنه نبرد در آینده و به منظور برآورده نمودن نیازهای خود به منظور آزمایش مهمات هوا به هوا و سایر برنامه هایی که ممکن بود نیازمند هواگردهای رزمی در ابعاد واقعی باشد ، پروژه ای مدون را به منظور اصلاح جنگنده های قدیمی شنیانگ جی-6 و تبدیل آنها به پرنده های بدون سرنشین در دستور کار خود قرار داد و پس از گذشت چند سال ، اکنون نیروی هوایی این کشور ، احتمالا 50 فروند جنگنده اصلاح شده بدون سرنشین را در اختیار دارد که به گفته برخی ناظران نظامی ، هنوز هدف اصلی از بکارگیری آنها مشخص نشده ولی در گونه های مختلفی مورد بهینه سازی قرار گرفته است . برنامه ریزی برای آینده .. بهینه سازی جنگنده های از رده خارج در انتهایی دهه 50 میلادی ، اتحاد جماهیر شوروی سابق که هنوز ارتباطات عمیقی با کمونیستهای تازه به قدرت رسیده در چین داشتند ، اسناد طراحی یکسری از سامانه های رزمی محصول دفاتر طراحی خود را در اختیار ارتش چین نهادند . در واقع امر ، این کمک ، به چینی ها کمک کرد تا ضمن دستیابی به فناوری جدید ، بتوانند خطوط تولید بومی خود را سازماندهی و فعال نمایند . با این همه ، به شکل خاصی ، روسها اسناد طراحی و تولید جنگنده میگ-19 را به شکل امتیاز کامل تولید در اختیار شرکت شنیانگ قرار دادند که بعدها با شناسه جی-6 به دنیای هوانوردی نظامی معرفی شد .این جنگنده ها ، تا میانه دهه هشتاد میلادی توسط چین در خط تولید قرار داشت و براساس داده های موجود ، چیزی در حدود 4500 فروند از این هواگرد برای رفع نیازهای نیروی هوایی این کشور و همچنین صادرات ساخته و تحویل داده شد در حالی که بطور همزمان ، تکنسین ها و مهندسین چینی ، طرح هایی را برای اعمال اصلاحات به منظور بهینه سازی این نمونه در دستور کار خود قرار داده بودند تا بعنوان یک جت آموزشی پیشرفته برای آموزش خلبانان جدید الورود مورد استفاده قرار گیرد . راست : جی-6 چپ : میگ-19 بدین ترتیب تا پایان دهه نود میلادی ، گرچه این هواگردها در حالت عملیاتی قرار داشتند ، اما بدلیل سرعت زیاد پیشرفت فناوری ، بتدریج از رده خارج می شدند و به همین دلیل از همین سالها کار جایگزینی آنها با نمونه های جدیدتر آغاز شد . براساس برنامه ریزی های صورت گرفته ، آخرین نمونه های جی-6 تا سال 2010 از رده خارج شده ولی گونه دوسرنشینه آن همچنان برای آموزش حفظ گردید و طبق آمارهای موجود ، چیزی در حدود 400 فروند از این هواپیماها هنوز در ارتش چین وجود دارد .با این حال ، تنها سه سال بعد از انتشار خبر بازنشستگی جی-6 ، درسال 2013 خبرگزاری های خارجی گزارش هایی را در اختیار مخاطب قرار دادند که نشان می داد تعدادی از جی- 6 های زمین گیر ، مورد نوسازی و اصلاح قرار گرفته اند که این روند شامل نصب سامانه های هدایت از دور جنگنده با هدف تبدیل یک جت سرنشین دار به نمونه بدون سرنشین نیز می گردید ، هر چند این اخبار بطور رسمی از سوی نیروی هوایی چین تایید نگردید . درآن زمان ، گزارش های اولیه شامل جزییات فنی نشده بود ولی برخی از تحلیلگران نظامی معتقدند بودند که این برنامه بیشتر هدف نظامی داشته تا در یک درگیری بر فراز تنگه تایوان مورد استفاده قرار گیرد. تغییرات در سال 2021 در چندماه اخیر ، بخصوص منتهی به ماه های آخر سال 2021 ، ارتش چین ، به شکل عمدی یا ناخواسته ، علاقه قدیمی خود به تبدیل جتهای جی-6 به گونه بدون سرنشین را مجددا در معرض دید عموم قرار داده است که این مساله با اعلام رسمی تحویل چند نمونه از این جنگنده های تبدیل شده در یکی از پایگاه های هوایی شرق چین توجه رسانه های غربی را بخود جلب نمود . درتصاویری که از سوی ارتش چین منتشر شد ، دو فروند جنگنده جی-6 با تغییرات مبهم بدون تفاوت قابل توجه ، با ظاهری استاندارد و رجیسترهای محو شده دیده می شود که بنا بر اعتقاد تحلیلگران غربی ، این نمونه های به نمایش درآمده ، همان جی-6 های قدیمی نیستند ، بلکه نمونه هایی بروزرسانی شده ای از جی-6 بعنوان بدون سرنشین های رزمی بشمار می آیند و این مساله با دستکاری رجیسترهای بدنه ، احتمال تبدیل آنها را تا حدودی افزایش می دهد . در همین راستا در 20 اکتبر 2021 جزییات جدیدی توسط دیفنس نیوز منتشر گردید که بر اساس تصاویر ماهواره ای موجود از پایگاه هوایی لیانچنگ (استان فوجیان) ردیف های جدیدی از یکسری هواگرد های پارک شده دیده می شود که فرض شده که جنگنده های جی-6 یا جی جی-6 ( نسخه آموزشی ) نبوده و همگی برای اجرای ماموریتهای بدون سرنشین اصلاح شده اند . به اعتقاد تحلیلگران این رسانه ، در چند سال گذشته ، تغییرات قابل توجهی در پایگاه هوایی یانتانگ لی ( استان گواندونگ ) رصد شده تا جایی که در نهایت ، در بهار سال 2020 حداقل 30 فروند از این هواگردها ( سرنشین دار و بدون سرنشین ) در رمپ پروازی آن قابل مشاهده بود . استقرار جی-6 های بدون سرنشین احتمالی ، همزمان با داغ شدن رویارویی میان سرزمین اصلی چین و تایوان ، بحث های فراوانی را در خصوص نیات نیروی هوایی چین از چنین رونمایی خاصی بوجود آورده است . این پایگاه های هوایی که در چند صد کیلومتری تایوان قرار دارند به پرنده های نامتعارفی ( بلحاظ سابقه حضور چنین سخت افزارهایی ) مسلح شده اند و از همین رو ، بر روی کاغذ امکان استفاده از آنها در یک عملیات رزمی برای تصرف جزیره تایوان ( به منظور خالی کردن ذخیره موشکهای دفاع هوایی ارتش تایوان و جلب توجه جنگنده های نیروی هوایی این کشور ) وجود خواهد داشت . فرضیات در خصوص این بهسازی احتمالی در واقع ، گزارش های موجود در خصوص بهینه سازی جتهای جی-6 به نمونه های بدون سرنشین ، براساس حدس و گمان نوشته شده ، با این وصف ، ایده تبدیل یک جنگنده ازرده خارج به یک بدون سرنشین رزمی با قطعات و فناوری پیشرفته ، در ابتدا یک روند واقع بینانه به نظر می رسد که قابلیت رفع نیازمندهای آزمایشی (تست موشک های هوابه هوا ) و رزمی نیروی هوایی را دارد . درواقع امر ، فرض اولیه بر این مساله قرار دارد که جی -6 های تبدیل شده که در تصاویر ماهواره ای قابل مشاهده هستند ، تفاوت ظاهری قابل توجهی با نمونه های قدیمی ندارند و در جریان بهینه سازی ، تنها سامانه های مربوط به خلبان خودکار و زیرسامانه های مربوط به هدایت هوایپما از راه دور را دریافت می کنند . در همین راستا ، شکل اولیه کابین خلبان حفظ میشود که می توان از آن در دو حالت سرنشین دار و بدون سرنشین استفاده نمود با این حال ، میزان استقلال هواپیما در حالت بدون سرنشین مشخص نیست بطوریکه ممکن است تنها قابلیت پرواز در یک مسیر مشخص و اجرای مانورهای ساده باشد ، در حالی که همچنان آویزگاه های حمل مهمات در زیر بدنه حفظ میشوند تا قابلیت حمل سلاح همچنان در آن باقی بماند . با این فرض ، از یک پرنده بدون سرنشین در این ابعاد ، کاربردهای مختلفی را می توان انتظار داشت . نخست اینکه این سامانه ها در مرحله نخست برای آموزش در شرایط واقعی خلبان های رزمی و همچین خدمه سامانه های دفاع هوایی توپخانه ای و موشکی استفاده نمود . بدن معنی که با قرار دادن خدمه در وضعیتی که یک جنگنده جت واقعی می بایست رهگیری یا شناسایی شود ، ضمن افزایش تجربه خدمه هوایی با زمینی ، بلحاظ اقتصادی برای نیروی هوایی یا دفاع هوایی می تواند به صرفه باشد که این امر در خصوص جی-6 احتمال خواهد داشت . طرح پیشنهادی اولیه در خصوص تبدیل جی-6 به نمونه های بدون سرنشین با حذف آسمانه و کابین خلبان و سامانه اکسیژن گفته میشود که این نمونه قابلیت حمل دو تیر مهمات سقوط آزاد 250 کیلویی در آویزگاه های زیر بال دارد علاوه بر اهداف آموزشی ، کاربرد رزمی از این هواگردها نیز محتمل به نظر می رسد . بعنوان مثال ، نیروی هوایی کاربر چنین تجهیزاتی می تواند از آنها بعنوان عناصر اجرای عملیات ایذایی یا فریب استفاده کند ، بدین معنی که با اعزام چنین هواگردهایی ، ضمن مشغول کردن شبکه دفاع هوایی دشمن ، مسیری باز خواهد شد تا جتهای سرنشین دار با کمترین آسیب ، به هدف خود رسیده و ماموریت محوله را اجرا نمایند . علاوه براین ، حضور گسترده این بدون سرنشین ها ، می تواند باعث اشباع دفاع هوایی حریف شده و این بلحاظ اقتصادی یک مزیت برای کاربر آن بشمار می رود . در کنار این دو ماموریت ، جی-6 بر روی کاغذ می تواند بعنوان یک بدون سرنشین حامل سلاح نیز درنظر گرفته شود که امکان استفاده از آن برای ماموریتهای شناسایی و حتی حمله به اهداف زمینی ( بعنوان مثل تکرار عملیات شکار سامانه های دفاع هوایی به شیوه ای که در دره بقاع صورت پذیرفت ) نیز وجود دارد ، در حالی که بررسی های اولیه برای ورود به صحنه رزم هوایی برای این بدون سرنشین ها نیز وجود خواهد داشت . با این حال ، وظایف فوق الذکر از پیچیدگی های زیادی برخوردار است که امکان انطابق آن با این جنگنده قدیمی شاید وجود نداشته باشد . محدودیتهای شناخته شده از یک نظر ، بدیهی است که یک پیکربندی قدیمی نظیر جی-6 توانمندی های در قیاس با جتهای امروزین را در اختیار ندارد ، به همین دلیل اثر بخشی واقعی این بدون سرنشین ها ، مستقیم با شیوه طراحی عملیات رزمی و تصمیمات تاکتیکی در صحنه رزم مرتبط خواهد بود ، در حالی که توانایی واحدهای مدافع برای دفاع در برابر چنین حملاتی نیز باید در نظر گرفته شود . بدین ترتیب ، اگر جی-6 های بهینه شده بعنوان ابزاری برای حمله تایوان در نظر گرفته شوند ، می توان نتایج مثبت بکارگیری آنها را تا حدودی پیش بینی نمود . ارتش تایوان ، گرچه تا حدودی ضمن کمک گرفتن از کشورهای خارجی ، توان مندهای بومی تولید سامانه های دفاع هوایی را دارد ، اما شبکه دفاع هوایی این کشور بشدت محدود شده بوده و با توجه به توان هوایی و موشکی ارتش چین ، شانس به نسبت بالایی را برای شکستن شبکه دفاع هوایی تایوان و وارد کردن ضربه به اهداف حیاتی این کشور ایجاد می نماید . در حالی که برای رویارویی با کشورهایی نظیر ایالات متحده ، جنبه اشباع سازی دفاع هوایی متراکم می تواند بیشتر مورد توجه قرارگیرد. راست : اف-7 چپ: آ-5 (کیو-5) ایده جذاب در مجموع ، برنامه تبدیل جی-6 به نمونه های مسلح شده بدون سرنشین ، تصویری جالب توجه از صحنه رزم در شرق آسیا را ایجاد می نماید . براساس تحلیل های موجود ، نیروی هوایی چین بخشی از جتهای از رده خارج خود را احتمالا به نمونه های بدون سرنشین تبدیل خواهد نمود که این امر موجبات افزایش کمّی تعدادکل بدون سرنشین های سنگین و همچنین صرفه جویی در ساخت سامانه های جدید را فراهم می کند در حالی که فرصت و مزیتهای جدیدی را در اختیار چینی ها قرار خواهد داد .بدین ترتیب اگر موجودی فعلی جی-6 های نیروی هوایی چین مبناء قضاوت قرارگیرد ، امکان ورود این نیرو به برنامه های مشابه ( برای اف-7 ها و کیو-5 های بازنشسته یا در حال بازنشستگی ) را نیز بوجود خواهد آورد که پس ازاصلاح و بهینه سازی می تواند برگ برنده جدیدی برای این کشور باشد پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- اصلاح و روزآمد سازی تاپیک ، هفتم بهمن سال 1400 خورشیدی
  10. با تشکر از دوستانی که زحمت این کار را تقبل کردند
  11. تکنیکال با طعم شرقی تویوتای مسلح به آر-60 صحنه جنگ و نبرد در خاورمیانه ، در کنار روند تراژیک و غمبارش ، نمایشگاهی از نوآوری های نظامی است که شاید مشابه سازی آن با فناوری پیشرفته تولید شده در غرب و شرق مشکل باشد و همتایی نیز در این کشورها برای آن نمی توان یافت ، ولی برای پیشبرد عملیات رزمی در جایی که فناوری پیشرفته در آن به ندرت قابل مشاهده است ، ظاهرا ً کافی به نظر می رسد . در میان این نوآوری ها ، واحدهای رزمی انصارا... یمن ( حوثی ها ) و همچنین مخالفان آنها ( یگان های TGB یا بعبارت بهتر گروه های مسلحی که توسط امارات متحده عربی حمایت می شوند ) برای رفع نیازمندی های خود در میدان نبرد ، دست به ابتکاراتی می زنند که در جای خود جالب توجه است . در نوامبر سال 2018 خبری منتشر شده که درآن حوثی ها مدعی شدند یک فروند بالگرد AH-64 آپاچی نیروی هوایی ارتش سعودی را ساقط کرده اند . در آن زمان برخی منابع معقد بودند که این بالگرد توسط سامانه اوسا روسی سرنگون شده و حوثی ها نیز در شبکه های اجتماعی خود به این ابهام پاسخ ندادند . ولی باید به این نکته توجه داشت که ساختار دفاع هوایی در گروه های مسلح فعال در خاورمیانه ، اغلب بصورت ابتکاری است و چندان شباهتی با همتایان پیشرفته خود غرب و شرق ندارد . با توجه به این امر برخی ناظران معتقدند که ساقط شدن آپاچی سعودی در واقع امر ، کار یک ماژول رزمی ابتکاری حوثی هاست که بر روی شاسی یک وانت تویوتا نصب شده که بخش اصلی آن شامل یک ریل ویژه به همراه یک تیر موشک AA-8 آفید ( آر-60 ) است که برای شلیک از روی زمین اصلاحاتی بر روی آن اعمال شده است . اما باید به این نکته توجه داشت که آر-60 یک موشک هوابه هوای آشیانه یاب فروسرخ است که دراین صورت این سئوال پیش می آید که چگونه می توان آن را به یک سامانه پدافندی زمین به هوا تبدیل نمود ؟ در این ارتباط تجربه ارتش صربستان در زمان نبرد بالکان ( سال 1999 ) جالب به نظرمی رسد و اینکه احتمال روگرفت ازاین تجربه توسط حوثی های یمن وجود دارد . در زمان جنگ بالکان ، ارتش صربستان که میراث دار اصلی ارتش یوگسلاوی سابق بود ،براساس این موشک هوا به هوای روسی یک سامانه ابتکاری با شناسه RL-2 SLING ( شناسه بومی RL-2 PRAKA) معرفی نمود که از موشک های اصلاح شده R-60MK بر روی برجک تیربار ضد هوایی نصب شده بود استفاده میکرد و ظاهرا یکی از گروه های یمنی نیز تصمیم گرفته است همین راه را ادامه دهد ( که ظاهرا از گروه های مسلح تحت حمایت امارات هستند ) که این پتانسیل را برای آنها فراهم می آورد تا از این گونه اصلاح شده بر علیه بدون سرنشین های تهاجمی حوثی ها استفاده کنند ، اما این امکان نیز وجود دارد که این سامانه ابتکاری در ردیف غنائم بدست آمده توسط حوثی ها نیز باشد که احتمال کاربرد آن را بر علیه بالگردهای سعودی بسیار زیاد می کند . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  12. بسم ا... بازدید فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران از نمونه اولیه جنگنده اف-16 https://www.aparat.com/v/0VBce
  13. بسم ا... گزارش اورهال جنگنده های میگ-29 فالکروم نیروی هوایی ارتش https://www.aparat.com/v/ba2sM پی نوشت : جمع آوری پستها و مطالب پراکنده در خصوص جنگنده های میگ-29 نیروی هوایی ایران - چهارم بهمن سال 1400 خورشیدی
  14. فناوری پیشرفته ، سراب یا واقعیت ؟!!! چرا ورود فناوری جدید به نیروی هوایی ، باعث ارتقاء آن در ابعاد نیروی انسانی و سخت افزاری می شود ؟!!! گروهبان یکم "رنه شِرف" در حال کار با سامانه آموزش واقعیت مجازی هواگرد ام سی-130 اچ توسعه فناوری الکترونیک از ابتدای ورود بشر به هزاره سوم و ارائه محصولات جدیدی نظیر iPod در سال 2001 و iPad به سال 2010 ، انقلاب عظیمی در حوزه به اشتراک گذاری اطلاعات بوجود آورد ، بدین معنی که با ظهور این فناوری ها ، امکان دسته بندی داده ها پیچیده راحت تر شد ، قابلیت بخش بخش کردن این اطلاعات و ایجاد ارتباط میان پرسنل ( یادگیرنده) و ابزار یادگیری ( نمایشگر چندکاره ، دوربین ، اسپیکر و ...) فراهم آمد ، اما در این میان ارائه اطلاعات به پرسنل در نیروی هوایی همچنان به همان شکل های قدیمی باقی مانده و تغییر ننموده است . درواقع ، جوانان 18 ساله ای که امروز وارد سازمان رزمی نیروی هوایی می شوند ، از زمان ورود به مقطع پیش دبستانی تا امروز ، با ابزارهای پیشرفته ای نظیر آنچه که بالاتر بدان اشاره شد سرو کار داشتند ، در حالی که برای یک نسل قبل تر تنها ابزار در دسترس در زمان ورود به چرخه یادگیری ، جعبه مداد رنگی بشمارمی رفت .در این ارتباط ، سرگرد جسی جانسون ، معتقد است که پرسنل نیروی هوایی می بایست از بدو ورود به سازمان نظامی ، یک iPad با استانداردهای نظامی را بعنوان بخشی از روند آموزش در اختیار داشته باشند که این مساله ، امروز بعنوان یک الگوی آموزشی در دستور کار فرماندهی آموزش نیروی هوایی قرار گرفته است . به اعتقاد این سرگرد نیروی هوایی ، ارتش هر سال نسبت به سال قبل ، با مشکلات بیشتری در خصوص روند آموزش به نیروی انسانی جدید با شیوه های کلاسیک روبرو می شود . بدین معنی که به پرسنل جدید ، نمی توان فایل PDF رسته تخصصی آنها را ارائه داد و ازآنها خواست تا آن را بیاموزند و بطور طبیعی با گفتن این جمله که " این دیگه چه چیزی هست !!!!! " آن را به دور می اندازند. به اعتقاد این افسر نیروی هوایی ، دانشجویان جدید امروز بسرعت برای پاسخ به سئوالاتشان در گوگل به جستجو می پردازند و این بدان معناست که در کلاس درس ، معلم و استاد دیگر باهوشترین فرد کلاس نخواهد بود و این گوشی هوشمند دانشجویان است که می تواند به یک معلم دانا تبدیل گردد . به همین دلیل ، ما باید روی مساله سرمایه گذاری کنیم ، روند آموزش را از پایه تغییر دهیم و به گونه ای آن را توسعه دهیم که دانشجویان هوانوردی و فنی بتوانند روند آموزش را با زندگی خود متصل نمایند .بر همین اساس ، مغز انسان در دختران ( 11 سالگی ) و پسران ( 14 سالگی ) به حداکثر رشد فیزیکی خود می رسد ولی بلحاظ کیفی ، همچنان به رشد خود ادامه میدهد تا انکه فرد مورد نظر به 20 سالگی برسد . بدین ترتیب بین سنین 18 تا 25 سالگی ، فرد یاد می گیرد که آموخته های خود را بکار گیرد و یا بعبارت بهتر ، بخشی از شخصیت فرد خواهد شد که این نیز در رده سنی استخدام در نیروی هوایی نیز بشمار می رود . در همین راستا ، سرهنگ توماس وگنر ، معتقد است که نیروی هوایی نیازمند تغییر در شیوه آموزش به نیروی انسانی خود درآینده است . به اعتقاد وی ما از هم اکنون در حال بررسی آینده نیروی هوایی در افق سال 2040 هستیم و اینکه چگونه تمرین خواهیم نمود و به هوانوردان خود چگونه آموزش خواهیم داد و اینکه هنوز از پاورپوینت استفاده می کنیم یا اینکه فناوریهای جدید ، جای خود را در حوزه آموزش باز خواهند کرد ؟!! پی نوشت : 1- منبع : ایرفورس مگزین 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- دقت کنید که چگونه یک سازمان مسلح ، تبدیل به یک نیروی رزمی با حداکثر کارایی در دسترس می شود
  15. سلام علیکم اتفاقاً دیروز در بروزرسانی همین بحث بود براساس آن چیزی که می دونیم ، توی ژوئیه سال 1939 یک فروند هاوکر هاریکن ال-2079 به ایران ارسال شد ، در فرودگاه اهواز از صندوق بیرون آمد و مونتاژ شد و توسط خلبان آزمایشگر بریتانیایی ریچارد رینل در 18 اکتبر1939 رفت به تهران . آزمایشات که تمام شد ، IIAF یک سفارش 30 فروندی را از این جنگنده مجهز به پیشرانه مرلین-3 به بریتانیا داد که انگلستان فقط با 15 فروند موافقت کرد تا قبل از مارس 1940 تحویل بشود . قرارداد را در دسامبر 1939 امضاء کردند ولی تحویل جنگنده ها تاخیر پیدا کرد ( علت را باید به وضعیت سیاسی اروپا نسبت داد ) ولی گفته میشود برای موتور مرلین 3 قرار بود یک فیلتر خاص برای مناطق گرمسیری توسعه بدند که برنامه اش سریع پیش نمیرفت . ولی در نهایت جنگنده دوم ( پی3270) در ماه می 1940 با استتار ایرانی پرواز کرد ( سریال 252) ولی هرگز تحویل ایران نشد و در نهایت هم تحویل جنگنده ها در دسامبر 1940 تعلیق شد .وقتی هم که 15 فروند اول را بصورت قطعات منفصل ساختند ، قرار شد تا همه بصورت کیت در صندوق به ایران ارسال بشود ولی گفته شده بدلیل نفوذ آلمانی ها در ایران !!!!!! همون قطعات را هم نصفه تحویل دادند . بعداً در ژوئن 1940 حدود 12 فروند هاریکن مارک2 با موتور مرلین 20 قرار شد تحویل بشود که این هم در اوت 1940 لغو شد و همه هواپیماها را دادند به نیروی هوایی سلطنتی !!!!!! ,بعد از جنگ (1947 ) فقط 2 فروند از نسخه دونفره را تحویل دادند برای آموزشهای پیشرفته خلبانی ولی بنده یک جایی شنیده بودم که حداقل شش فروند در ایران موجود بود که احتمالا برمی گردد به بازه زمانی 1947 به بعد (در واقع شش نفر اولی که برای طی کردن دوره جت انتخاب شده بودند برای رفتن به انگلستان از جمله مرحوم سیرنگ که با ارتباطات خاص موفق شد برود ، ولی در انگلستان ساقط و کشته شد ،از همین خلبانهایی بودند که با هاریکن ها پرواز می کردند )
  16. پادشاه حمل سوخت !!!! اردک جهنمی آماده برای سوخت رسانی تاکتیکی یا ماموریتهای ضد ای وکس بمب افکن ضربتی سوخو-34 نیروی هوایی روسیه ، امروز یک ناهنجاری دیداری !!!! در میان جتهای ضربتی در حال تولید جهان است که ماموریتهای منحصربه فردی را می بایست بر عهده گیرد ، با این همه ، یکی از جنبه های قابل توجه این هواگرد رزمی ، جدا از شکل دماغه جالب توجه آن ، حمل مقدار قابل توجهی سوخت برای اجرای ماموریتهای بسیار دوربرد، حتی بدون سوخت گیری هوایی است و اگر تنها میزان حمل سوخت این هواگرد مبناء بررسی قرار گیرد ، می توان به آن پادشاه حمل سوخت نیز لقب داد . سوخو-34 اگر چه بلحاظ DNA یک عضو مهم از خانواده فلانکر محسوب میشود ، و در عین حفظ قابلیتهای رزم هوایی این خانواده ، بطور مستقیم یک گونه توسعه یافته برای ماموریتهای ضربتی تاکتیکی است که از اوایل سال 1977 با هدف حداکثر استفاده از بدنه جنگنده فلانکر در ترکیب با سامانه های ناوبری جدید و مهمات هوابه زمین بوجود آمد . راست : فولبک با آرایش سه مخزن سوخت خارجی چپ : سوخو-24ام نمایشگاه ایلا- 1992 رومانی اما با تولید انبوه هواگردهای سوخو-24 فنسر و دادن نقش های شناسایی و تهاجمی به این هواگرد ، تولید سوخو-34 تا سال 1986 تا حدودی به حاشیه رفت ، با این حال هنوز با شناسه SU-27IB ( یا جنگنده – بمب افکن Istrebitel-Bombardirovshchik) شناخته می شد . این گونه جدید در آن زمان به راداربا قابلیتهای تهاجم زمینی افزون تر SH141 که برای برنامه متوقف شده سوخو تی-60 در نظر گرفته می شد ، مجهز می گردید که با این ویژگی ، به تقریب شباهت زیادتری به بمب افکن های تخصصی توپولف-22 ام بک فایر بلحاظ ماموریتهای در نظر گرفته شده برای آن پیدا می نمود . با این تصمیم ، SU-27IB که بعدها به سوخو-34 تبدیل گشت ، با یکسری تغییرات بعنوان جانشین بلافصل سوخو-24 درنظرگرفته شد و در ابتدای امر ، بخش بسیار زیادی از گونه مادر خود (سوخو-27) شامل بدنه ، موتور را به ارث برد ،اما بخش دماغه آن مورد اصلاح قرار گرفت تا ضمن قرار گرفتن دو خدمه کنار هم ، امکان زرهی نمودن کابین فراهم گردد ، در حالی که درست در انتهایی ترین نقطه هواپیما ، یک زائده بسیار بلند از پشت موتورهای آن بیرون زده بود . در این میان ، هواگردی که قرار بود سوخو-34 جایگزین آن شود ، یعنی سوخو-24 ، در غرب ، در اغلب مواقع بعنوان همتای اف-111 توصیف می گردید ، اما در واقعیت ، بلحاظ برد رزمی ، به تورنادو آی دی اس ( IDS) بیشتر شباهت داشت . سوخو- تی-60 منابع روسی در خصوص سوخو-34 معتقدند که دفتر طراحی سوخو ، اردک جهنمی جدید خود را بعنوان یک بمب افکن ضربتی با توانایی پرواز در ارتفاع پایین ، باسرعتی در حدود 745 مایل درساعت با محموله ای شامل دو مخزن سوخت خارجی تعریف کرده بود که به مانند سوخو-24 می بایست شعاع عمل رزمی 370 مایل را بعنوان برد رزمی استاندارد به نمایش گذارد . درصورتی که ماموریت بمباران هسته ای در نظر گرفته می شد ، سوخو-34 با مسلح شدن به دو تیر مهمات هسته ای تاکتیکی ، می بایست به برد موثر 470 مایل برسد و برای اجرای چنین حملاتی ، پایگاه های خط مقدم پیمان ورشو در لهستان ، آلمان شرقی ، مجارستان و چکسلواکی می بایست پذیرای این بمب افکن باشند . در دهه هشتاد میلادی و سالهای پس از آن ، سوخو-24 بعنوان بمب افکن ضربتی خط مقدم نیروی هوایی شوروی و سپس روسیه اگر قابلیت رسدن به عمق 90 تا 180 مایلی خطوط دشمن را داشت ، اما عملکرد پایین تری را نسبت به اف-111 به نمایش می گذاشت ، بدین معنی که وقتی اف-111 به یک جفت موشک AGM-69 و چهار مخزن سوخت خارجی مسلح می شد، شعاع عملیاتی 1800 مایل را در اختیار کاربرانش قرار می داد . این نقص موجود در سوخو-24 همیشه در ذهن طراحان شرکت سوخو قرار داشت و وقتی قرار به توسعه سوخو-34 رسید ، این مساله مورد توجه قرار گرفت . در واقع امر ، سوخو-27 پیش از این ، از نظر ظرفیت حمل سوخت داخلی در وضعیت مناسبی قرار داشت ، این هواگرد با قابلیت حمل 20700 پاوند سوخت بخوبی می توانست در بردهای بیشتر وارد عمل شود ، با این حال گونه اولیه فلانکر اگر چه هنوز به قابلیت سوختگیری هوایی مجهز نشده بود ، اما بواسطه همین ظرفیت قابل توجه ، هنوز 2300 مایل ( در ارتفاع بالا ) برد داشت . https://www.aparat.com/v/oBEAZ اما در سوخو-34 میزان حمل سوخت به 25130 پاوند افزایش یافته ( طبق برخی منابع این عدد به 26767 پاوند نیز می رسید ) ضمن اینکه طراحان برای رفع هر چه بیشتر ضعف در برد کم ، یک میله سوخت هوایی قابل جمع شدن را نیز در دماغه جاسازی کرده بودند ولی این مساله در آن زمان چندان مهم نبود ، چرا که در دوران شوروی و حتی امروز تانکرهای نیروی هوایی تنها در اختیار شاخه بمب افکن های استراتژیک قرار می گرفتند و هنوز این هواگردهای پراهمیت ، به شاخه بمب افکن های تاکتیکی خدمات ارائه نمی دادند و نمی دهند .!!!!!!!! علاوه براین ، سوخو -34 قابلیت حمل 3 عدد مخزن سوخت خارجی را دارد که هر کدام حدود 793 گالن معادل 5286 پاوند سوخت را در خود جای میدهد . این مخازن ، همان مخازن مشهور PTB-3000 هستند که قابلیت نصب در آویزگاه های بخش ثابت ریشه بال سوخو-24 را دارند و هرکدام چیزی در حدود سوخت داخلی یک جنگنده اف-5 ئی ( نزدیک 4516 پاوند و بعبارتی در حدود 1700 پاوند کمتر) حمل می کنند . حال تصور شود که یک فروند سوخو-34 در پیکربندی خاص به 3 مخزن سوخت خارجی مجهز گردد ، با اضافه شدن این تعداد مخزن سوخت خارجی ، مجموعه ذخایر قابل حمل توسط سوخو-34 به 40988 یا 42534 پاوند می رسد که معادل سوخت رسانی به 400 خودرو با مخزن سوخت 17 گالنی یا شش فروند جنگنده اف-16 است . در مقابل ، جنگنده – بمب افکن اف-15ئی که به شکل خاص اجرای ماموریتهای دوربرد تاکتیکی را بر عهده دارد ، مجموعا 35550 پاوند سوخت ( به همراه 3 مخزن سوخت خارجی و یکپارچه شده با بدنه /CFT) را می تواند در هر سورتی به همراه ببرد . در چنین حالتی ، برد آزاد سوخو-34 به 2485 مایل می رسد که در مقایسه با سوخو-24 پیشرفت قابل توجهی بشمار می رود و تقریبا نیمی از خاک روسیه را شامل می گردد . این عدد به رقم ثبت شده و ادعایی نیروی هوایی آمریکا برای F-15E ( حدود 2400 مایل ) با ترکیب فوق الذکر شباهت نزدیکی دارد . ابعاد قابل توجه مخزن سوخت پی تی بی-3000 زیر جایگاه مرکزی بدنه فولبک اما چیزی که سوخو-34 را در این زمینه متفاوت می کند ، توان حمل شش تر بمب 1100 پاوندی ، 4 موشک هوابه هوا ، مخازن سوخت خارجی است که وقتی طرح پروازی در ارتفاع بالا باشد ، بردی برابر 1864 مایل را به ثبت می رساند . براساس داده های منتشر شده طرف روسی ، سوخو-34 با پرواز در سطح دریا ، می تواند برد 1087 مایل را به نمایش گذارد ولی در زمانی که وزن تسلیحات به 8800 پاوند افزایش پیدا کند ، در ارتفاع پایین ، رقم برد به 373 مایل می رسد ودر ارتفاع بالا نیز برد684 مایل قابل دسترسی است . اردک جهنمی در سوریه بلحاظ عملی ، اگر سوخو-24 می توانست در برد 90 تا 180 مایلی به عمق دفاع دشمن در ارتفاع پایین نفوذ کند ، سوخو-34 این برد را به 300 مایل افزایش داده و این برای ارتش مدافع که سوخو-34 ماموریت دارد تا خطوط تدارکاتی آن را قطع کند و مراکز فرماندهی و کنترل را از میان بردارد ، خبر بسیار بدی است . این نوع ماموریتها در سوریه بخوبی مشاهده شد ، (سپتامبر 2015) و اگر چه مخازن سوخت خارجی مورد استفاده قرار نگرفت ، ولی مسلح شدن سوخو-34 ها به دو تیر بمب کاب-500 به وزن 1100 پاوند ، نشان داد که چه خطری برای ارتش مقابل ممکن است ایجاد شود . تا امروز ، اسکادران های سوخو-34 تنها درسوریه مورد استفاده قرار گرفتند ، اما اگر روسیه قصد دخالت در اوکراین را داشته باشد ، واحدهای سوخو-34 می توانند از عمق خاک روسیه به اهداف از پیش تعیین شده خود حمله ور شوند و این برای دفاع هوایی اوکراین ، خبر چندان خوبی بشمار نخواهد رفت . پی نوشت 1- بن پایه  3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  17. بسم ا... گان تراک ، اورال-43206 مجهز به توپ ZU-23 اخلالگر RP-377VM1 روی این خودرو بطور کامل قابل مشاهده است
  18. کاپیتان عباسعلی عبداللهی ، آخرین بازمانده از گروه خلبان های نیروی هوایی ایران که آموزش پرواز با جنگنده های هاریکن را دیده بودند ، مرحوم شدند . بعد از بازنشستگی ایشان از نیروی هوایی ، این جنگنده ها بدلیل سیستم خاص خنک کننده موتور ( که با الکل صورت می گرفت ) و در آب و هوایی ایران باعث بروز مشکلاتی می شد ، از خدمت کنار گذاشته شدند
  19. بخش چهارم : با این وصف ، در این مرحله می بایست ، ماهیت وقوع چنین شرایطی را در زمان بحران (جنگ) در مجتمع های موشکی زیرزمینی در صدر توجه ها قرار داد . بدین معنی که تنها هدف اعزام جتهای نیروی هوایی و شلیک مهمات سنگین سنگرشکن نابودی ذخیره و همچنین زرادخانه موشکهای بالستیک خودی است که در این وضعیت برای مهاجم یک معضل جدی بوجود خواهد آمد ، بدین صورت که برای رسیدن به برد مناسب ، نیروی حمله ور باید در شبکه یکپارچه دفاع هوایی مدافع دالانی امن ایجاد کنند و این دالان آنقدر می بایست امن باشد که امکان عبور پیکربندی حامل این مهمات و رسیدن به نقطه مناسب و رها نمودن مهمات مورد نظر فراهم گردد. حال این واقعیتها در خصوص توان بالستیک نیروهای مسلح ایران قابل بررسی است : 1- برد موشکهای بالستیک ایران به شهرهای موشکی امکان می دهد تا در اعماق مناطق مرکزی این کشور استقرار پیدا کنند. 2- بردی که نیروی هوایی مهاجم می بایست با امنیت کامل و بدون ازدست رفتن دارایی های حامل مهمات سنگین به این موقعیتها حمله کند ، به صدها کیلومتر می رسد که درصورت برخورد با بخشی از زنجیره دفاع هوایی زمین پایه ، اجرای مانورهای پرهیز از روبرو شدن با این شبکه ، در اغلب موارد با از دست رفتن هدف اصلی مساوی به نظر می رسد . 3- بحرانی بودن وضعیت درزمان برخورد دوطرف ، اجازه طراحی و اجرای عملیات سرکوب دفاع هوایی و از میان بردن شبکه دفاع هوایی را به مهاجمان نخواهد داد . 4- صنعت دفاعی ایران ، سالهاست بر روی فناوری سامانه های دفاع هوایی در بردها و قابلیتهای مختلف مشغول کار است و علاوه بر آن خریدهای قابل ذکری نیز صورت گرفته است ، در نتیجه این امکان به شبکه فوق داده شده تا هواگردهای با سطح مقطع راداری پایین را که توسط مهاجم برای حمله به اهداف با ارزش نظامی بالا استفاده می کنند را کشف و با آن درگیر شود . 5- در صورت وقوع یک جنگ ، وظیفه نخست شبکه دفاع هوایی ایران ، ایجاد لایه های چندگانه برای یک هدف با ارزش نظامی بالا است که دفاع ازآن به مراتب ، راحت تر از اهداف پراکنده به نظر می رسد . در این سناریوی درگیری ، هر اندازه تعداد موشکهای کروز مادن صوت شلیک شده ، زیاد باشد ، احتمالا تحت تاثیر این لایه های چندگانه قرار خواهد گرفت . قاعده دوم این است ، هر تاکتیکی ، ضد تاکتیک مخصوص به خود را خواهد داشت ! شهرهای موشکی زیرآتش ! حداکثر اندازه ای که گالری میلیتاری اجازه میداد برای این داده نما استفاده شد.. برای مطالعه روی آن کلیک کنید امروزه ، یکی از مسیرهای غلبه بر انتقال دارایی های رزمی به اعماق زمین ، کاربرد سلاح های هسته ای است که این امر برای مجتمع های موشکی زیرزمینی ایران نیز با توسعه کلاهک های هسته ای تاکتیکی در سالهای اخیر ، مصداق خواهد داشت . در واقع امر ، شلیک کلاهک های هسته ای برای از میان بردن چنین پایگاه هایی در آینده شامل کاربرد ترکیبی کلاهکهای نافذ مافوق صوت با کلاهک متعارف یا هسته ای است که عمدتا با موشکهای بالستیک به نقطه هدف ارسال می شوند . با این وصف ، سازندهای سخت گرانیتی قابلیت مقاومت در برابر ضربه حاصله از برخورد یک موشک بالستیک با کلاهک گرما – هسته ای 300 کیلوتنی را خواهند داشت ( با خطای دایره ای 100 متر ) که دراین صورت : 1-در عمق 300 متری ، با الزام وجود تثبیت کننده های محاط بر محور اصلی تونل و استفاده از صفحات مشبک که چنین سازه ای برای تونل های ذخیره موشک و مسیرهای دسترسی به انبارهای ذخیره بطور معمول وجود خواهد داشت . 2-در عمق 100 متری درصورت استفاده از آسترهای بتونی چند لایه که این سازه برای بخش های حیاتی نزدیک به مسیرهای ورودی ، انبار های ذخیره تجهیزات و محل استقرار پرسنل معمول است . 3-در عمق 50-30 متر درصورت وجود سازه های بتونی با کارایی بالا برای مسیرهای دسترسی به بخش های اصلی تونل تا درصورت برخورد مهمات فوق الذکر ، از ریزش های شدید و تبدیل شده سازه به قطعات درهم شکسته و قلوه سنگ جلوگیری بعمل آمده و میسر برای عبور باز بماند . بطور معمول ، مبادی ورودی تونل هایی که بدین صورت طراحی می شوند ، روباره های گرانیتی با ضخامت بین 30 تا 50 متر را به نمایش می گذارند که در چنین حملاتی بشدت آسیب پذیر خواهند بود و بطور معمول زمان بسیار زیادی برای آوار برداری و باز کردن مسیر نیاز دارد ، در حالی که وارد شدن ضربات متعدد در بازه زمانی حملات می تواند بطور دائم شهرهای موشکی را از حیز انتفاع خارج سازد . در مجموع ، ضمن توجه به این مساله که زرادخانه موشکی حتی با وجود کاربرد سلاح های هسته ای ، از میان نمی رود ، اما درصورتی که برنامه ریزان حریف ، قصد خارج کردن این گزینه را از صحنه نبرد داشته باشند ، این امکان برای آنها وجود خواهد داشت . مجموعه مرکز فرماندهی پدافند هوایی آمریکای شمالی و کانادا ( نوراد ) در کوهستان شاین نکات بسیار جالبی در خصوص این تصاویر وجود دارد که میشود ساعتها در مورد آن بحث نمود قاعده سوم ، چرخه تاکتیک – ضدتاکتیک ، هیچ گاه متوقف نمیشود ! شهرهای موشکی مقاوم سازی شده در برابر حملات هسته ای علیرغم آسیب پذیری هایی نامبرده شده در بخش قبلی ، شهرهای موشکی مقاوم سازی شده در برابر حملات هسته ای که می توانند حتی درصورت کاربرد تسلیحات اتمی ، به عملیات پرتاب ادامه دهند ، عمدتاً از نوع پناهگاه های با ورودی / دالان عمودی / شیبدار ( cavern shaft type) بشمارمی روند . این نوع پناهگاه ها ، نیازبه فضای ورودی یا دهانه ای به اندازه کافی بزرگ برای ورود و خروج پرتابگرهای متحرک ندارند و به جای آن ، موشکها ، از داخل کوه یا بواسطه ایجاد یک منفذ عمودی با اندازه های مشخص قابلیت شلیک بسمت هدف را خواهند داشت . درواقع امر ، تا زمانی که این مجرای عمودی سالم بماند ، عملیات پرتاب ادامه خواهد داشت ، در حالی ماهیت طراحی چنین سازه ای بدان اجازه میدهد تا از چندین حمله هسته ای در مقیاس های متفاوت ( نظیر حامل های ترایدنت-2) جان سالم به در برد . از آنجایی که نیروهای مسلح ایران ، در حال حاضر ، فاقد سکوهای گران قمیتی نظیر زیردریایی های هسته ای حامل موشک بالستیک ( SSBN) است ، این احتمال وجود خواهد داشت که منابع لازم را برای توسعه چنین روشی ( توسعه پناهگاه های با ورودی شیبدار/ عمودی ) که بسیار گران قیمت نیز می باشند ، متمرکز نماید . درواقع ، ارتش ایالات متحده ، با معرفی سامانه های بالستیک ام –ایکس بعنوان پایه گذار اصلی چنین سازه هایی بشمارمی رود که بلحاظ ماهیت سخت سازی شده اش ، یکی از مهمترین ها ودر عین حال گران قیمت ترین آنها محسوب می گردد . بنابراین ، با توجه به ماهیت تهدید ، احتمالا تنها ایران و کره شمالی از مفهوم مجموعه پناهگاه های با سازه ورودی شیبدار/عمودی استفاده می کنند . اما باید گفت که جنس سنگ های روباره ای توپوگرافی ایران بدلیل عمق به نسبت کم محور عمودی ، احتمالا مقاومت کمتری در برابر موج حاصله از انفجار را خواهند داشت ، در حالی که تحلیل نمونه های به نمایش درآمده توسط ایران نشان می دهد که در هردور ، تنها یک موشک شلیک می شود که این بر خلاف روند محتمل دریک جنگ که نیازمند شلیک همزمان تعداد قابل ملاحضه ای موشک است ، بشمارمی رود . با این حال ، ایران در اوایل نوامبر 2020 ، مفهوم جدیدی از نحوه بارگیری و شلیک موشکهای بالستیک خود را رونمایی نمود که در رسانه ها به "تیربارموشکی " مشهور شد . مکانیزمی که در رسانه های ایران رصد گردید ، یک واگن ریلی با نیروی متحرکه برقی بود که 5 تیر موشک بالستیک سوخت مایع آماده پرتاب را با یک سامانه نیمه خودکار ، برای شلیک به جایگاه مربوطه حمل می نمود. به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، مکانیزم رصد شده ، به نوعی یک سامانه بارگیری و شلیک چرخ و فلکی چندگانه محسوب می شد که امکان بارگذاری موشکهای بصورت موازی را فراهم می آورد ، هر چند تصاویر منتشره از سوی نیروی هوا- فضای سپاه هرگز مسیر انتقال موشکها و جایگاه پرتاب آنها را نشان نداد . ولی از روی تصاویر منتشره می توان چنین تحلیل نمود که روش پرتاب بصورت ترکیبی و براساس مفهوم سازه طراحی شده برای این مجتمع ها است که احتمالا از یک محور عمودی با عمق بیشتر از 100 متر بهره می برد . اما ، به نظر می رسد که بدلیل محدودیت در منابع تخصیص داده شده ، ایران از یک سازه بسیار ساده تر ، کمتر پیچیده استفاده نموده تا حداقل الزام مقاومت در برابر حملات هسته ای را رعایت کرده باشد . این مفهوم ، احتمالاً کاراکترهای ذیل را به نمایش می گذارد: 1- یک تونل عمودی مرتبط با هوای آزاد و به قدر کافی عمیق تا بخش های اصلی در معرض فشار بیش از اندازه ناشی از انفجار هسته ای و حرارت ساطع شده از آن قرار نگیرد . 2- این تونل به اندازه کافی کوچک خواهد بود که خطر ناشی از برخورد مستقیم کلاهکهای هسته ای برای آن بشدت کاهش پیدا کند . 3- این تونل به اندازه ای عمیق خواهد بود که برای مهاجم برای حمله به درون سازه ، یعنی جایی که مجموعه ریل ها و مسیر ورودی تونل در آن قرار دارد ، می بایست از سلاح هایی با زاویه برخورد بسیار تند استفاده نماید . 4- کل سازه مجموعه در اعماق دره ها ، جایی که مسیر سلاح های پرتاب شده با هدف انهدام آن ، بدلیل وجود موانع طبیعی ، بسیار پیچیده شده و وضعیت مناسبی برای منحرف نمودن قدرت و شدت انفجار فراهم می گردد. با توجه به این فرضیات اولیه ، تونل پرتاب چندگانه در یک توپوگرافی با ماهیت سنگ گرانیت سخت حفرو با سازه های بتونی با کارایی بالا تقویت و پوشش داده شده است . این ساختارهای به نسبت کوچک می توانند بخوبی در برابر موج انفجار و حرارت ناشی از کاربرد سلاح های هسته ای درست به مانند سیلوهای موشکی در برابر برخورد یک کلاهک حرارتی- هسته ای تا عمق 300 متر از خود مقاومت نشان دهند . با این وصف ، در مقایسه با سیلو موشک های قاره پیما ، تونل پرتاب ، نه به تجهیزات حساس خاصی مجهز شده و کار دیگری ، جز قرار دادن یک درب و ریل برای انتقال حامل موشک با آن قرار است انجام شود ، از این رو ، میزان تحمل آن در برابر فشار نه تنها بالاتر به نظر می رسد ، بلکه درصورت لزوم می توان با حداقل تجهیزات ، آن را تعمیر نمود . بدین ترتیب ، هدف از طراحی تونل پرتاب این است که اثرات حاصله از انفجار هسته ای احتمالی را تا حدی که به درب های ورودی و مجموعه ریل پرتاب آسیبی وارد نشود ، کاهش دهد . درواقع سطح شوک ناشی از انفجار که مکانیزم اصلی تسیلحات هسته ای برای انهدام اهداف فوق حفاظت شده هستند ، می بایست تا حدی کاسته شود که سازه تونل فوق در عمق 10تا 30 متر انتهایی خود منتهی به درب اصلی سالم باقی بماند و به شکل تعمیرناپذیر ، فرونریزد که دراین تعریف ، اندازه های مربوط به میزان ارتعاش را در این بخش می توان تا حدی نادیده گرفت ، چرا که هدف جلوگیری از فروریختن و خرابی درب بارگیری موشک است .کلاهک های هسته ای چندمگاتنی درصورت کاربرد برعلیه چنین اهدافی ، قطعا اثرات نامطلوب تر بیشتری را از خود به نمایش می گذارند ،اما این سلاح ها برای استفاده در شرایط جنگی ، عمومیت ندارند ،چرا که علاوه بر محدود بودن تعداد آنها ، بلحاظ وزنی سنگین تر بوده و این ، شیوه انتقال آنها بسوی هدف را پیچیده تر می کند . علاوه براین ، مهمات سنگر شکن هسته ای عمدتا بصورت محدود تحویل نیروی هوایی شده ، چرا که در مقایسه ، اثر برخورد بالستیکهای هسته ای به نظر بیشتر می رسد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .......... 2- تمامی منابع مورد استفاده در پایان متن ارائه خواهد شد  3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  20. در باب دوست و دشمن ( 2) !!!! ضرب المثل قدیمی روسی " اعتماد کُنید ... ولی در زمان خودش ، راستی آزمایی هم انجام بدید " Chernobyl
  21. بسم ا... این مشرق نیوز اگر دو- سه هفته یکبار ، روح ما را دچار شادی بیش از حد نکند ، دست از فعالیت برمی نمی دارد متن خبر مربوط هست به فرود اضطراری هواپیمای مسافری بوئینگ ( بدون ذکر نام مدل ) در فرودگاه مشهد .... بعد نویسنده محترم خبر حتی به خودش زحمت جستجو نداده ، خیلی راحت و ریلکس ، برداشته تصویر هواپیمای ترابری تاکتیکی سی-160 ترانسال توربوپراپ را گذاشته بعنوان تصویر اصلی ..... واقعا این کارها عمدی هست یا مساله دیگری را باید دنبال کرد ؟؟!!!!
  22. درست هست ولی در حال حاضر ، ما هنوز اطمینان پذیری لازم را برای دفاع از حوزه اول ( خط مقدم این حوزه جایی که دو یا چند ارتش با هم تصادم پیدا می کنند ، رده بعدی ، حوزه دفاع هوایی از تاسیسات حساس هست که در دو حوزه هواپایه و زمین پایه تعریف می شود و در نهایت ، ایجاد یک چتر دفاعی روی شهرها و مناطق مسکونی ) را نداریم ، بطور طبیعی حرکت بسمت حوزه دوم امکان پذیر نیست ، حتی اگر تهدید علیه ما ، در آن بخش قرار داشته باشد .. حضور ما فعلا در این بخش اطلاعاتی هست . قدم اول محکم کردن دفاع در بخش نخست محسوب میشود
  23. بسم ا... درواقع امر ، برتری هوایی بر فراز میدان نبرد ، خط مقدم این حوزه مفهومی محسوب میشود ، جایی که دو یا چند ارتش با هم تصادم پیدا می کنند ، رده بعدی ، حوزه دفاع هوایی از تاسیسات حساس هست که در دو حوزه هواپایه و زمین پایه تعریف می شود و در نهایت ، ایجاد یک چتر دفاعی روی شهرها و مناطق مسکونی .... هر کدوم از اینها هم الزامات خودش را دارد و این جدا از حوزه عملیات آفندی ، چه در حوزه رزم هوایی و چه در حوزه ضربتی است . هر کدوم اینها هم برای خودش زیرمجموعه ها و شاخه های متعددی دارد که اینجا موضوع بحث ما نیست شیوه چینش هم بدین شکل هست که اول آسمان خودی امن و تثبیت بشود و وقتی از این مساله اطمینان حاصل شد ، بسمت عملیات تهاجمی در فراسوی مرزهای هوایی حرکت میشود ( نظیر خبر اخیر تولید مجدد بمب افکن های بلک جکت روسی ) و این تقدم و تاخر ، قابلیت جابه جایی ندارد . برای ما بدلیل محدودیت های فنی ، بودجه ای و سازمانی ، این حوزه بیشتر ماهیت کسب اطلاعات دارد تا حضور فیزیکی . چنانکه ایجاد برتری هوایی فراسوی مرزهای هوایی ، الزام ، امکانات ، دکترین و .. متفاوتی را می طلبد که در مقیاس ما نیست در حال حاضر اجرای تئوری واردن عموما بطور همزمان صورت می گیرد که نخست دشمن غافلگیر شده و دوم فرصت واکنش از آن سلب بشود ( بازه زمانی حمله بالگردهای آمریکایی به ایستگاه ها راداری عراق در جنگ 1991 و پرواز نایت هاوکها به قلب بغداد ، بسیار کوتاه بود و این به تقریب همزمانی طراحی حلقه های واردن را نشان میدهد
  24. بله درست هست ولی یک نکته . ولی الان دیگه مثل جنگ 1991 یا 2003 تخریب گسترده و فیزیکی بدلیل تقویت توان مدافعان ، بتدریج دارد از دستور کار خارج می شود دقت می کنید ...... این فقط یک نمونه هست . همین روند را توی عملیات زرهی در جنگ شهری ، در کاربرد توپخانه سنگین ، بدون سرنشین ها ، و ده ها مورد دیگر می شود بررسی کرد . صحبت بنده اینجاست که اینها باید به ریز بررسی ، بعد یک متر و معیار و سنجه برای آن تعیین گردد تا امکان تحلیل فراهم بشود . با تحلیل های کلی واقعا امکان ایجاد یک صحنه کامل عملیاتی در آینده امکان پذیر نیست متاسفانه
  25. بسم ا... یک نکته را همین وسط عرض کنم ، هیچ تضمینی وجود ندارد که نیروی مهاجم ، عیناً عملیات نظامی اش شبیه عراق 1991 یا 2003 باشد . محیط رزم متفاوت ، استراتژی ، تاکتیک و روش های جدیدی را می طلبد و باید به این نکته دقت کرد . اشتباه خیلی از ما ( از جمله خود بنده ) این هست که روش آفند نیروی متخاصم را با 30 سال قبل مقایسه می کنیم ، این از یک جهت درست هست ، چون جنگ 1991 یک نقطه عطف در تاریخ نظامی دنیاست ولی از یک جهت اشتباه هست ، چون بسیاری از فناوری ها ، از سال 91 تا الان تغییر کرده ، برای همین باید رفت دنبال این مساله که نیروی مهاجم """در حال حاضر """ چه شکلی قرار هست ضربه بزند معیار گذاشتن ، تنها یک مسیر دارد اول باید روش رزم طرف مقابل بررسی بشود ... ما دائم داریم خودمون را تحلیل می کنیم ، کسی نرفته بررسی کند که طرف مقابل الان چه شکلی عمل کی کند یا در آینده چه شکلی عمل خواهد کرد ...