وزن غدیر و این یوگو ها اصلا یکی نیست. ولی در عین حال شاختن سلاحی از روی نمونه خارجی به معنی عدم توانایی نیست. همین زیردریایی های طارق خیلی از زیر سیستم های اون در اورهال کاملا عوض شده و ایرانی شدن. غدیر هم ممکنه از روی زیر دریایی دیگه ساخته شده باشه ولی این غدیر تمام قطعات و..... ایرانی شده و شاید فقط شکلی بیشتر ازش نمونده. در ضمن صنعت نظامی ایران بنا به دلایلی تا الان مجبور بوده برای پر کردن فضای خالی و امنیت دفاعی خودش دست به خرید و تولید و مهندسی معکوس برخی تسلیحات بزنه ولی الان کم کم وقتی بتونه امنیتش رو حدودی تامین کنه به طرف ساخت حرکت می کنه 100 درصد که نمونه اش در آینده نزدیک دیه میشه ان شا الله

[quote name='Electro_officer' timestamp='1375515452' post='326074'] این بشر مدت‌ها پیش مرده... اگر مرگ رو عدم تاثیرگذاری طرف در دنیای ماده بدونیم! خب این مدتهاست برا ما مرده اون مردن اون شکلیش دیگه به ما ربطی نداره به نکیر منکر ربط داره! [/quote] بشر ؟؟؟ از شما بعیده الکترو جان این شروع نابودی اسرائیل ان شا الله باشه.

این تیپ در واقع شامل نیروهای لشگر81 بود که وظیفه نگر داشتن مرزهای ایلام رو دارن ولی بعدا مصوب میشه که خودشون تیپ بشن. الان کلا لشگرهای ارتش دستخوش تغییر و تحول شدن و دارن تیپ محور میشن و نمیشه فعلا در مورد هیچ لشگر و تیپی به درستی بحث کرد.

آرم روی کلاه مال دوره رنجر هست که با کلاه قرمز جگری رنگ ست میشه. روی بازوی راست علامت دوره تکاور هست. روی سینه راست بالا علامت چتر و سه ستاره نشانه چتر بازی و استاد چتربازی هست اگر اشتباه نکنم. سه تا آرم روی سینه راست هست اولی رزم در کوهستان که معمولا روی لباس های کت و فرنج می زنن دومی فکر کنم دفاع شخصی باشه و سومی آرم ارتش هست. روی سینه چپ هم آرمهای رنجر و کوهستان رو تونستم تشخیص بدم. کلا دلاور آموزش دیده هست این بنده خدا رسته تخصصی اش هم دوتا اسلحه روی گردن لباس هست که میشه پیاده. عکس دوم روی بازوی راست بنا به تجریه آرم جودو هست. درست می فرمائید جناب آی آر نیوی به هر حال کمی اگر من مسئول بودم این تعاریف درست می کردم.

نه خواهش می کنم استفاده بردم. [quote]کلاه کرم رنگ رو پرسنل یگانهای تکاور سرشون میذارن، منحصر به دوره کویر نیست. دوره کویر هم همون دوره تکاور نیست. کلاه سیاه رو کلا بچه های دژبان سرشون میذارن و مال دوره و نیروی خاصی نیست. دوره کوهستان هم که آرم معروف خودش رو داره و تا جاییکه من خبر دارم یه دوره عمومیه و تقریبا همه میتونن شرکت کنن حتی از نیروهای دیگه و رسته های غیررزمی کلاه قرمز هم همیشه برام سوال بود. به دوتا جواب براش رسیدم. یکی پرسنل رسته زرهی تو رژه ها و اینا کلاه بره قرمز میذارن. یکی هم کلاه قرمزها که حرفه شون بیشتر ورزشهای رزمی و آمادگی جسمانیه و اینها هستند که اکثرا تو مراکز آموزش، پرسنل رو آموزش میدن. چندان نیرو رزمی ویژه ای نیستن مگر در نبرد تن به تن و اینا. دوره رنجر هم باز یه دوره عمومیه مثل کوهستان. تمرکز هم بیشتر روی زندگی در شرایط سخت و ایناست.[/quote] تکاور دو معنی داره یکی معنی عامی هست که ازش برداشت میشه و دیگری معنی خاص. در معنی خاص تکاور به زبده ترین نیروهای آموزش دیده گفته میشه و معادل انگلیسی اون کماندو هست. به شکلی میشه نوهد و نیروهاش رو تکاور نام داد و یا تکاورهای کلاه سبز نیروی دریایی و یا صابرین رو.در واقع در معنای خاص به این بنده های خدا تکاور میگن و اصلی هم همین هست. اما معنای عامی هم تکاور در ایران پیدا کرده و اون هم بیشتر به معنی کسانی هست که دوره کویر رو می گذرونن. و در ارتش ایران هم به کسانی که گفته میشه تکاور معمولا همین ها هستن. دوره های اصلی ارتش چند تا هستن که عام هستن و تقریبا همه کسانی که 7 ماه آموزش پایه ارتش رو دیده باشن می تونن توشون شرکت کنن. دوره کویر 2 ماه هست و در شیراز استان خراسان به صورت تخصصی و برای کادر آموزش داده میشه.بقیه تیپ ها و لگشرها هم کم و بیش این دوره رو دارن مثل 28 سنندج که تکاور داره و یا 35 کرمانشاه و..... دوره کوهستان هم 2 ماه هست و اونم عین دوره تکاور بالا یا همون کویر هست منتهی تفاوت اونها در نوع آموزش ها هست هر چند همه در پی تربیت نیروهایی زبده برای زندگی در شرایط سخت و زنده ماندن در اون شرایط هست.اما اختلاف آموزشی هم هست مثلا در دوره تکاور بیشتر تمرکز بر زندگی در دشت و کویر و مناطق بی آب و علف و جنگ و زنده موندن در اونها هست و افراد آموزش هایی با این رویکرد می بینن.این دوره در ایران معمولا بیشتر به معنای تکاور به کار می ره که در واقع همون دوره کویر است. در دوره کوهستان بیشتر تمرکز بر بالاروی از کوه صعود و پایین آمدن، زندگی در برف و ارتفاع و استفاده از طناب شناخت انواع آن کوهنوردی صخره نوردی یخ نوردی و بهمن شناسی و.... هست.آشنایی با وسایل ویژه کوهنوردی و اسکی و... دوره رنجر رو زیاد خبر ندارم ولی فکر کنم بیشتر بر روی جنگ در جنگل و شهر تمرکز داره و جنگ تن به تن. اما به همین دلیل عرض کردم کمی سیستم نظامی ایران من رو سردرگم کرده دلیلش هم عامیانه بودن برخی چیزها هست. به طور طبیعی و تا جایی که من حدود 10 سال هست می بینم کسانی که دوره تکاور یا همون کویر رو در سنندج کرمانشاه مشهد و بجنورد و شیراز و.... می گذرونن معمولا کلاه بره کرمی می زارن و ندیدم کلاهی دیگه استفاده کنن یعنی رنگ اصلی همین هست. منتهی یک موضوعی هست که لشگرها بنا به سلیقه می تونن از رنگ کلاه بره برای ساماندهی نیروهاشون استفاده کنن مثلا رنگ قرمز معمولا برای دژبان استفاده می کنن و این عام هست تقریبا همه جا میشه دید و در عین حال با اینکه کلاه بره کرمی مربوط به دوره کویر هست معمولا دیده میشه در رده های دیگه هم استفاده میشه.در عین حال در لشگرهای زرهی هم برای رسته های زرهی استفاده میشن. خلاف نظر شما معمولا دژبان هایی کهب نده دیدم کلاه بره قرمز سر می زاستن. البته بستگی به سلیقه و سازماندهی قرارگاه مربوطه و لشگرشون داره. دلیل اینکه کلاه بره دوره کویر هم که بنده به نام تکاور نام بردم کرمی هست استتار ویژه اون و رنگش در کویر و دشت های بی آب و علف است. اما بهترین راه برای شناسایی توانایی های افراد دیدن آرم و علائم اونها هست. دوره کویر یک آرم کماندو روی بازو هست و کوهستان آرم کوهستان روی سینه و دوره دفاع شخصی عکس عقاب روی جیب و رنجر هم روی بازو. دوره چتر عادی یک عقاب ستاره وصل شده به چتر و استاد چتر بازی سه ستاره وصل به چتر. دوره نوهد یک سپر و تیرکمان و رهایی گروگان آرمی قرمز رنگ روی سینه. آب برد هم آرم ویژه خودش رو داره. در سپاه هم علائم خودشون رو به همین منوال دارن. رسته ها هم روی گردن لباس وصل میشه مثل لجستیک و دژبان و اطلاعات و.... که رسته تخصصی فرد هست.ولی دوره های دیگه چون عام هستن می تونه توسط فرد طی بشه در کنار رسته اصلی فرد. اما برخی تیپ ها و لشگر ها باید شما چند تا دوره رو بگذرونید که لازمه و پیش نیازش هست. مثلا برای تیپ 55 شما باید تکاور یا کوهستان و چتر رو حتما داشته باشید ولی در تیپ تکاور ارومیه تمرکز بر روی دوره کوهستان بیشتر هست و حتی وظیفه های اونها بیشتر این آموزش ها رو می بینن ولی در غرب و جنوب تمرکز بیشتر بر روی دوره کویر هست و در هر دو عام میگن تکاور به نیروها ولی ارومیه ای ها بیشتر کوهستانی و غرب و جنوب کویری هستن. [quote]تیپ 65 هم هوابرده. اصلا اسم کاملش اینه: تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد! تشریف ببرید محله افسریه تهران، پشت پادگان سازمان بسیج، سردر پادگان تیپ رو ببینید! این واژه نوهد رو هم من دیدم خیلی ها اشتباه معنی میکنند. بعضی که میگن یعنی بی کله (no head) که اصلا چرنده! بعضی ها هم مثل جناب فتح (جسارت بنده رو ببخشید) اون رو نیروی ویژه هوادریا معنی میکنن. دوستان بهتر میدونن تو نیروهای مسلح بویژه ارتش عادت دارن همه کلمات رو خلاصه میکنن و به اختصار به کار میبرن. مثلا میگفتن: ل77پ؛ یعنی لشکر 77 پیاده. اصلا من یه لیستی قدیما دیده بودم دست یکی از دوستان نزاجا، لیست کامل این کلمات اختصاری بود. یه چیزایی ساخته بودن آدم میموند اینا چه ذهن خلاقی دارن!! چرا این خلاقیت جاهای دیگه مصرف نمیکنن!؟! هوابرد هم خلاصه اش میشه "هد" مثلا میگن: تی55هد؛ یعنی تیپ 55 هوابرد. حالا نیروی ویژه هوابرد میشه نوهد و میگن تی 65 نوهد.[/quote] no hesd لقبی هست که به دلیل بی پروایی و دلاوری اونها قبل از انقلاب خارجی ها به اینها داده بودن و اسم اصلی اونها نیست بلکه دیگه جا افتاده به عنوان توصیفی از قدرت اونها. اما جناب[url="http://www.military.ir/forums/user/11264-irinavy/"] IRINavy[/url] خدمت شما باید عرض کنم در مورد مخفف این واژه من مطمئن هستم چون با اینها زندگی کردم و چند تاشون مستقیم مسئول آموزش خودم بودن(افسریه هم از کنارش رد نشدم بلکه اونجا بودم البته نه به عنوان نیروی نوهد).نوهد دقیقا مخفف چهار حرف نیروی ویژه هوا دریا هست و دلیلش هم آموزش در تمام حوزه های دریایی و زمینی هست. البته در مورد واژه هد در مورد تیپ 55 من نظری ندارم ممکنه همین باشه. هیچوقت کل کل سر تیراندازی با ژ3 با یکی از دوستان نوهدی یادم نمیره برای دوستان گفتم بالای 300 400 گلوله با یک ژ3 تیراندازی کردیم ولی گیرنکرد. [quote] بله درسته. کرمانشاه تیپ 35 تکاور داره. بنا به نیاز و تجربه دوران دفاع مقدس، سه تیپ تکاور در مناطق شمالغرب و غرب و جنوبغرب تاسیس شد که 35 کرمانشاه یکی از آنهاست. لشکر 23 تکاور در دوران جنگ با نام تیپ 23 نوهد فعالیت میکرد (شهید آبشناسان رو که میشناسید!) مقر اصلی لشکر هم تهران هست. بعدا هم به لشکر 23 تکاور ولایت معروف شد و ترکیبی از همه تخصصهای تکاور و ویژه رو داشت. حتی تیپ 65 بعد از جنگ تحمیلی با جداشدن از این لشکر و برای ماموریتهای تخصصی تر تشکیل شد. لشکر 77 خراسان هم که دیگه یکی از معروفترین لشکرهای ارتش بود. با طرحریزی و اجرای عملیات ثامن الائمه خیلی معروف شد و بهش لقب لشکر پیروز ثامن الائمه رو دادن. (الان دیگه به تاریخ پیوسته!!!) تکاوران نیرودریایی هم کلاه سبز هستن و از این نظر با بچه های نوهد مشترکن. البته عده ای اس بی اس هستن که اونا خاص ترن و به قول سیناپس مخصوص نبردها و تخریبهای زیر آبی و کلا هر کار دریایی دیگه. به نوعی به قول جناب فتح نیروی استراتژیک محسوب میشن منتها در دریا. اگه کسی از نوهد بخواد تکاوردریایی بشه (که این اتفاق بسیار افتاده) باید کلی دوره آموزشی ویژه دریا رو طی کنه و بازآموزی بشه [/quote] بزرگترین لشگر زمان جنگ ارتش همون لشگر 81 زرهی کرمانشاه بود که 4 تیپ داشت به علاوه تیپ 71 ایلام و 35 تکاور. لشگر 23 هم اشاره کردم قبل از انقلاب بود و بعد از انقلاب و در بحبوحه نیازهای جنگ تغییر وضعیت داده شد. اما در ساختار لشگر های فعلی هم بعضا گردان تکاور و یا تیپ جا داده شده. مجددا اشاره کردم نوهد هم جزیی از این لشگر بود که بنا به تحصصی تر بودنش و همچنین به دلیل اینکه می خواستن فرماندهی اون جدا بشه و مستقل عمل کنه و جلوی برخی اتفاقات گرفته بشه جدا شد. شنیدم در 24 ساعت طرح ترور خیلی از مسئولین و فرماندهان داخلی رو به طور مانوری اجرا کردن و به جز یک مورد بقیه موفق بودن.حال خودتون فکر کنین اینها چه تیغ برنده ای هستن و برخی از ابتدا از قدرت اینها هراس داشتن حتی در داخل کشور. ه جا هم وارد شدن تقریبا با تلفات کم پیروز بودن مثل کردستان در زمان جنگ. تکاورهای کلاه سبز نیروی دریایی که اگر استباه نکنم منجیل و خرمشهر دوره اونها هست بیشتر تمرکزشون روی تاکتیک و آموزش های دریایی هست ولی نوهدی ها به شدت استراتژیک هستن. تکاورهای سپاه و نیرو ویژه اونها هم به همکاری و آموزش نوهدی ها و تکاورهای ارتش شکل گرفتن. تا حدودی

کرمانشاه 23 تکاور نداره.اگر اشتباه نکنم 23 لشگر تکاور مال قبل از انقلاب بود که بعد از انقلاب مقداری این لشگر ها دستخوش تغییر شدن. کرمانشاه فقط دارای تیپ 35 تکاور هست. که یک تیپ تکاور هست و بدنه اون هم بیشتر از سربازها تشکیل میشه. البته کرمانشاه فکر کنم از نظر نیروی ارتش بزرگترین نیرو رو در زمان جنگ داشت که شامل لشگر 81 با 4 تیپ و تیپ 35 تکاور و 77 پیاده بود ولی الان باز دستخوش تغییر شدن. مهم نیست زیر نظر کی باشن. موضوع این هست که هر نیرویی بنا به وظایفش برای خودش نیرو تعریف می کنه. در ساختار نیروی دریایی ایران دو نیرو تعریف شده که کارهای لازمش رو انجام بدن یکی تفنگدارها و دیگری تکاورهای دریایی و هر یگان هم در ارتش و هم در سپاه وجود دارن. تفنگدارها همون تکاورهای عادی هستن و تکاورها در هر دو نیروی نظامی از آبدیده ترین و ماهرترین نیروها هستن. در ساختار نیروی زمینی ارتش و سپاه هم تکاور تعریف کردن و نیروهایی هم هستن که جسته و گریخته دورهای دیگه مثل کوهستان و چتر و.... می گذرونن ولی دو تا نیرو ویژه دارن در سپاه صابرین که زبده ترین نیروهای ویژه سپاه هستن و نوهد در ارتش. در قبل از انقلاب قرار بود یک تیپ نیروی استراتژیک تعریف بشه که کارهای برون مرزی انجام بده که این کار به عهده نیروهای تیپ 65 نوهد قرار می گیره هر چند اون زمان تیپ 65 ظاهرا اگر اشتباه نکنم وجود نداشت بلکه بخشی از همین لشگر 23 تکاور بود. ولی بعد از انقلاب تیپ مستقل شد. خیلی دوست دارم تاپیکی بزنم ولی یکی مشکل وقت هست و دیگری اینکه مقداری سیستم نظامی ایران برام سردرگم هست. البته اول باید مفاهیم کلی رو روشن کنیم تا بتونیم بهتر بفهمیم قضیه چیه. نیروهای نظامی خودشون به نیروهای استراتژیک و تاکتیکی و تکنیکی تبدیل میشن. نیروی تکنیکی نیرویی هست که آموزش های خاصی برای انجام عملیات خاصی می بینه مثل یک سرباز یا نیرویی که دوره تکاور(بیشتر تکاور مساوی با دوره کویر هست) و یا کوسهاتن دیده این نیرو تکنیک های لازم برای جنگ در محیط کویر و کوهستان را یاد گرفته. نیروهای تاکتیکی نیروهایی هستن که در رده بزرگتری توان عملیات دارن مثلا به عنوان بخشی از طرحریزی عملیاتی در نظر گرفته میشن و توان بالاتری از نیروهای عادی دارن.مثلا تیپ55 که مثلا در عملیاتی گفته میشه وظیفه شما ایربرن به توپخانه دشمن و نابودی اش هست. این نیروها ارزش تاکتیکی دارن یعنی در همین اندازه که پشت خطوط دشمن و عملیات و لجمن کار کنن. اما نیروی استراتژیکی نیرویی هست که ذخیره روز مبادا و انجام بزرگترین و سخت ترین کارها هست.مثال اون طرح آزادسازی رئیس جمهور پاکستان بود که قرار بود تیپ65 انجامش بده. یا مثلا ربودن فرمانده نظامی خاورمیانه می تونه یکی از این وظایف باشه. این عملیات ها نیاز به آموزش های خاص هم داره مثل بلد بودن زبان خارجی و هوش بالا دقت عمل دوره های زیاد و...... حالا با تعاریف بالا شما می تونید راحت نیروهای ارتش و سپاه رو تقسیم بندی کنید در ارتش استراتژیک ترین نیرو نوهد هست و در رده تاکتیکی هم تکاورهای دریایی و زمینی و .... و نیروی تکنیکی هم همون نیرویهای پیاده وعادی. در یپاه هم همینطور هست صابرین استراتژیک هست و تکاورها دریایی و زمینی تاکتیکی و نیروهای پیاده تکنیکی

65 هم هوابرد هست یعنی بخش کوچکی از آموزش هاش هوابرد هست دریا و زمین و جنگل جنگ شهری چریک تخریب عملیات مهندسی ایذایی غعملیات پشت خطوط دشمن انجام عملیات اطلاعاتی در خطوط یا کشور دشمن.گروگان گیری آدم ربایی جنگ در کوهستان کویر دشت دریا شهر چریکی حفاظت از پرواز (قبل از انقلاب با همین تیپ بود بعدا به سپاه داده شد) چتر بازی هلی برن ایربرن و...... رو تیپ 65 انجام میده و از تخصص هاش هست چیزی که توی هیچ یگانی انجام نمیشه در ساختار ارتش جمهورس اسلامی ایران و تیپ 55 فقط تعداد محدودی از این عملیات ها در تخصصش هست. فقط بخشی از اینها در ساختار تکاورهای دریایی سپاه هم هست. در ساختار سپاه هم این اعمال توسط صابرین انجام میشه. البته با تفاوتهایی مثل این که صابرین نیرویی کماندویی برای عملیات هجومی و.... هست بیشتر ولی تیپ 65 بیشتر نیروی استراتژیک برای انجام عملیات های استراتژیک ایران خارج از مرزهاش.

من یه کم زبان درازی منطقی می کنم به بزرگی خودتون ببخشید. اصل اول: فشار آوردیم ==== جواب داد عقب نشینی کردن. اصل دوم: در آینده چه باید بکنیم نتیجه: فشار جواب می دهد. بهترین راه ادامه فشار. فشار آوردیم ==== نتیجه داد مردم به کسی رای دادن که میگه با دنیا تعامل می کنیم و مشکلات اقتصادی رو رفع می کنیم و در واقع پیام تسلیم به شکلی می فرسته.تجربه کار با دولتی چنین در 8 سال پیش هم داریم چه کنیم==== ادامه فشار چون فشار جواب داده باید تا تمام شدن کار ادامه داد. قضیه روشن هست فشار و تحریم غرب علیه ایران موجب تغییر در روند رای دادن مردم در ایران شده و در واقع غرب از فضای داخلی ایران پالس مثبتی دریافت کرده و منطق بهش حکم می کنه همون روشی رو که ازش نتیجه گرفته ادامه بده. در این شرایط هر کس فکر کنه غرب تحریم رو ورمی داره و حاضر هست سر میز مذاکره امتیاز بده و یا کمی کمتر فشار بیاره من میگم عقلش مشکل داره. حالا سوال به نظر شما رای آوردن ....بهتر بود یا ....؟؟؟ بیشترین ضربه به اقتصاد کشور از سوء مدیریت، دزدی و احتکار و بی برنامه گی و..... هست. اقتصاد مقاومتی می تونه خیلی شاخصه ها داشته باشه ویکی از اون به نظر من عدم دور ریز منابع و جلوی نشت و هزینه های بیجا رو گرفتن هست یک نمونه کوچک. سالی چندین تریلیون دلار صرف فوتبال میشه من میگم 2 تریلیون دلار. اگر برای هر تولید هر شغل 20 میلیون تومان هزینه بشه با یک حساب سرانگشتی با این پول میشه 100 هزار شغل تولید کرد و این یعنی 100هزار خانوار دارای منبع درآمد میشن و 400 هزار سرعائله زندگی متوسطی خواهند داشت. این فقط نمونه کوچکی از دورریختن بیت المال هست حال بسط بدین به موارد مشابه ببینین که حتی اگر نفت نداشته باشیم میشه این کشور رو کنترل کنیم یا نه. یه سوال تاریخی ایران در زمان هخامنشی ها، ساسانی ها، صفویه و...... چطور همیشه کشوری بسیار قوی بوده؟؟؟ اون زمان که نفت نداشتیم داشتیم؟؟؟ مشکل جایی دیگ هست درون خودمون نه تحریم و.....

[quote name='k98' timestamp='1375380959' post='325667'] [quote name='013579' timestamp='1375380387' post='325662'] [quote name='k98' timestamp='1375379136' post='325656'] به این مراسم جشن خون گفته که برای پایان دوره تکاوری در تیپ 55 هوابرد کرفته میشه درضمن عکسها مال چندسال پیشه اینها افرادی هستند که بهشون میگن [size=8][size=5]تکاور.[/size][size=3]افرادی که کلاه سبزها دربرابرشون هیچن[/size][/size] [size=8][size=3]عراقیها هم که ازشون بشدت زهر چشم دیدن بهشون میگن عقربهای سیاه[/size][/size] [/quote]داداش مطمئنی، نظرت در مورد کلاه سبزهای ارتش درسته؟؟؟ ، مطمئنی تیپ نوهد به این پوکیدگی ها که میگویی هستش؟؟؟ ... در مورد نوپو حرف نمیزنیا... [/quote] عملیات اذایی برای ازادی خرمشهر عملیلت دوپازا مرصاد ..... شاید اقراق بکنم ولی بهتر نباشن. کمتر نیستند درضمن اگه شما عشق ارتش هستی.ما خودمون از اون طرف عشق ارتشیا میایم یعنی یا مرگ یا ارتش [/quote] دوست عزیز برای اینکه شما کلاه سبز بشین باید حتما دوره هایی که در تیپ 55 هست رو به عنوان پیش زمینه گذرونده باشین.یعنی باید چتر بازی و دوره تکاور و تازه علاوه بر این کوهستان و جنگل و آب برد و.... رو هم بگذرونید.کلاه سبزها دوره های بیشتر و سخت تر و حرفه ایی تری رو می گذرونن و بسیار قویتر از تیپ 55 هستن. توی تیپ 55 شما آموزش های دریایی و.... نمی بینید و خیلی دوره های دیگه مثل آدم ربایی و رهایی گروگان و..... چون اینها همگی مال کلاه سبزهای تیپ 65 هست. در ساختار نظامی کشورهایی مثل ایران، انگلیس، آمریکا و..... کلاه بره سبز بالاترین و ورزیده ترین نیروهای تکاورشون هستن.در انگلیس نیروهای اس آ اس و در آمریکا دو نیروی دلتا فورس متعلق به ارتش و سیلز ها متعلق به تفنگداران دریایی. و در ایران تیپ 65 نوهد که مخفف نیروی ویژه هوا دریا هستن. البته در ایران هم این تیپ ها یه برادر هم دارن اونم تکاورهای دریایی ارتش هستن که در ساختار نیروی دریایی ارتش تعریف شدن و تقریبا هر دو یکی هستن منتهی یکی در ساختار نیروی زمینی تعریف شدن و اون یکی در نیروی دریایی عین آمریکا.آموزش ها و.... هم تقریبا یکی هستن.فقط تاکید تکاورهای دریایی بیشتر در عملیات آبی هست و تکاورهای 65 بیشتر روی عملیات های ویژه تمرکز دارن. در ضمن تا اونجایی که من یادم میاد در زمان جنگ تیپ 55 از سربازها هم استفاده می کرد ولی تیپ 65 به دلیل طولانی بودن دوره هاش که برخی بالای 3 سال هست کلا سرباز نداره و همگی افسر یا درجه دار کادر هستن. تیپ 55 تیپ هوابرد هست ولی تیپ 65 تیپ یگان مخصوص و بسیار قویتر و ورزیده تر هستن. برای گرفتن کلاه سبز جون از دماق اون بنده های خدا درمیارن ولی توی ارتش هر کسی می تونه دوره های تکاور و کوهستان رو فارغ از رسته و....بگذرونه. این دوتا اصلا قابل مقایسه نیستن. کلاه سبزها نیرو ویژه هستن.کلاه بره کرمی رنگ تکاورهایی هستن که دوره کویر یا همون تکاور رو می گذرونن. کلاه بره سیاه مربوط هست به نیروهایی که دوره 2ماهه کوهستان رو می گذرونن و کلاه بره قرمز مربوط به دوره رنجر هست. البته اگر اشتباه نکرده باشم توی مرصاد یادم نمیاد تیپ 55 استفاده شده باشه اگر شده دوستان روشن کنن.

http://www.military.ir/forums/topic/14897-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AA%D8%A7-%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82/

سرزمین های کرد نشین و تا اون جایی که بنده خبر دارم مناطق غربی ایران دارای ارتفاع بالای ۱۲۰۰ متر هستن و این به طور عادی یعنی این مردمان به طور عادی در ارتفاع بالا و اکسیژن کم زندگی می کنن. نتیجه فیزیولوژیکی این موضوع باعث میشه اونها مقداری مغرور، محکم و قوی باشن کمی هم تند خو و زود جوش. در عین حال درگیری همیشگی اونها در هر ۳ کشور اصلی برای گرفتن حق خودشون و درگیرهای فراوان نظامی باعث شده این افراد با جنگ و اسلحه عجین باشن و به طور طبیعی به قول دوستان کماندو بار بیان. این موضوع از قدیم الایام همیشه همینطور بوده یک زمانی پاکسازی کردتسان خودمون از کومله و دمکرات خیلی سخت شده بود و تنها با استفاده از کردهای پیشمرگه مسلمان این موضوع شدنی شد. شجاعت عوامل سیاسی و ..... باعث پافشاری ب کاری میهش که براش تصمیم دارن.برخی مناطق ساختار قبیله ای دارن و این روابط رو تقویت و هدفمند در راستای خواست رهبر قبیله و قوم می کنه و..... خیلی عوامل فراوانی از نظر روانشناسی شخصیتیُ امعه و طبیعت و.... دست به دست هم میده و باعث میشه کردستان همیشه نقطه خاصی در جغرافیای سیاسی و طبیعی خاورمیانه باشه. اما در مورد این کنگره من بدبین هستم اونها هر اتفاقی می افته به نوعی پای کردهای ایران رومیکشن وسط و به زعم اونها کردهای ایران هم در رده همون کردهای سه کشور دیگه هستن و همون درخواست ها نیازها و مشکلات رو دارن و ناخواسته یا خواسته به شکلی نقشه هایی برای جدایی اون می ریزن. فعلا کلید اجرای این پرژه شده بارزانی که باید دید می خوان چاکار کنن.

دستت درد نکنه سهیل جان فقط آقای قهرمان یه فکری هم برای ترکش های خودت بکن. من یکی حوصله مراسم ختم تو زیر تابوت رفتنت رو ندارم. تازه کی غسلت بده

عکاس خبری یکی از تبحرهاش این هست کهاز لحظات خاص عکس بگیره و گاهی عکس هایی گرفته میشه که هیچ کس خودش هم از انجامش خبر نداره. اگر یکبار این اتفاق افتاده بود من می گفتم دوربین رو برده رو چشمش. نفهمیده دریچه بسته بوده. دوربین رو برگردونده. دریچه رو باز کرده و نگاه کرده. این وسط عکاس از فرصت استفاده کرده و عکس گرفته. اما چون سه بار اتفاق افتاده میشه گفت کلا آقا خودش شوته ببخشید جناب محمد من پست شما رو ندیده بودم پست زدم بعد متوجه شدم شما هم پست دادین. خوشحالم سناریوی من واقعی از آب در اومد. ولی همیشه انصاف خوبه.

این ابلیس بعد از موشک باران مقرها منافین دیده نشده دوستان درست می گن. ولی ظاهرا تعدادی از اینها هم توی سوریه هلاک شدن.

تامین جلو دار تامین کناری تامین پشت سر..... تامین همیشه نمی تونه موثر باشه مخصوصا وقتی دشمن شما به شدت ماهر باشه و اصول استتار و اختفا رو بلد باشه ولی راهی هست که باید انجامش داد

خدا رحمتش کنه. به واقع سرباز گمنام امام زمان.

[quote name='senaps' timestamp='1373740469' post='321363'] خدمت جناب فتح عرض بکنم که اسلحه‌ی کلت (Ar15) یا همین ام فور خودمون، بنده کلیپی ازش دارم که طرف باهاش 12 خشب شلیک میکنه، اونم تو حالت تک‌تیر( ولی سریع میزنه انصافا!!) و دقیقا سر خشاب 5ام 6 ام اسلحه لوله‌اش شروع میکنه به دود کردن!!!!!!!!!!! ولی چون دور لوله رو با اون ریل و بعد از اون یه دستگیره پوشوندن، احساس نمیشه و طرف کل خشاب ها رو میزنه!‌ [/quote] اگر اشتباه نکنم آرمالایت سیستم مسلح سازی اش با ژ۳ فرق داره. و همون ام ۴ هست.

عدم توانایی کاربرد یک سلاح به این معنا نیست که علم ساخت و توان اون رو هم نداشته باشیم. چه اشکالی داره ایران توانایی ساخت موشک هایی با برد مثلا ۱۱ هزار ک م داشته باشه. منتهی اولویت ما الان در بحث فضایی هست ما الان با موضوعاتی که در سرکوب شبکه های تلویزیونی و.... داریم باید به طرف پرتاب ماهواره های تلویزیوینی و.... حرکت کنیم و لاجرم نیاز به توسعه موشک های فضایی با توان بالا داریم. حالا از قبل این اگر زمانی لازم هم شد از اونها به عنوان موشک قاره پیما میشه استفاده کرد.

[quote name='death' timestamp='1373621657' post='320996'] خوب الان این سوال پیش میاد ک شما چند سالتونه [/quote] قزبانت گردم منظور میزان تیراندازی و تجربه کار با این اسلحه مخوف هست. که در ادامه به مواردی اشاره می کنم. در یک تجربه تیراندازی، سه دور تیراندازی با ژ۳ داشتم که نمره من ۳۰۰ شد. خود بخوان حدیث مفصل..... بی اغراق میگن با برنو و یا ژ۳ تا ۴۰۰ متری نیازی به دوربین احساس نمی کنم و حاضرم جسمی به اندازه انسان رو در ۴۰۰ متری بزنم زیر ۴۰۰ متر که بحثش جداست. و بی شک اونهایی تیرانداز حرفه ای هستن می دونن واقعا اغراق نیست ژ۳ اسلحه ای یک تیر یک هدف هست. سیستم هدفگیری اون بسیار خوب و خوش ساخت هست و فقط مشکل اون بستن حوزه دید شماست که برای فواصل نزدیک و تعقیب اهداف متحرک اذیت می کنه ولی برای اهداف دور و تیراندازی دقیق نقص نداره. با یک بنده خدایی و با یک قبضه از این سلاح اینقدر تیراندازی می کردیم و شاید بالغ بر ۳۰۰ ۴۰۰ گلوله شلیک کردیم و نه تنها قفل نکرد بلکه تنها دغغ بودن کائوچو اون مانع از تیراندازی می شد. همین الان PSG در ارتش آلمان همون ژ۳ بهینه سازی شده خودمون برای مقاصد تیراندازی هست پس واقعا اغراقی هم در کار نیست. [quote name='Royal_falcon' timestamp='1373627241' post='321022'] [quote]حالا اگر بگم شاید چند ده برابر سن شما با این سلاح کار کردم براتون از لحاظ تجربی قابل قبول هست که این سلاح رو می شناسم.[/quote] فتح جان اون دنیا از کدوم ISP اشتراک گرفتی؟ سرعتش چطوریاس؟ قطع و وصل نداره؟[img]http://www.military.ir/forums/public/style_emoticons/default/big%20grin.gif[/img] ------------------ البته ژ3 سلاح خوبی هست و میشه گفت یک تیر یک جنازست. من به جای این متخصص های داخلی بودم بجای ساخت سلاح های بول پاپ ، مثل نروژی ها میرفتم ژ3 رو ارتقاء میدادم. [/quote] شما لطف داری [quote name='davoud' timestamp='1373663187' post='321161'] توی این عکس که به احتمال خیلی زیاد اسلحه اف ان فال هست که دوستان گفتن. منم یادمه یه جا میخوندم که ارتش نروژ برای نیروهاش یه سلاح با کالیبر 51*7.62 یا همون 308 وینچستر نیاز داشت و برای این منظور 2 تا راه جلوی پای خودش داشت. یکی استفاده از جی-3 به روز شده و مدرن و دومی استفاده از ام-14 به روز شده و مدرن (یا HK417 درست یادم نیست). که اونا به دلیل هزینه های خیلی پایین تر همین ژ3 مدرن خودمون رو انتخاب کردن. ژ3 اسلحه دقیقی هست و توش هیچ شکی وجود نداره ولی اینکه بیایم و اصطلاح *وان شات وان کیل* رو برای یه سلاح در این کلاس به کار ببریم دیگه واقعا اغراق و غلو هست. این جوری ارزش اسنایپرها رو به شدت داریم کم میکنیم. [/quote] بالا توضیح دادم که اغراق نیست واقعا. اما موضوع دیگه ای هم هست و اون نوع سیستم سازوکار مسلح سازی ژ۳ هست. این سیستم چون قفل غلطکی هست چند مورد رو همیشه باید در موردش مد نظر داشت.یکی اینکه به شدت باید همیشه پاک و تمیز نگرش داشت. دوم اینکه همیشه روغن کاری و چک کردن قطعات داخلی اون رو دوره ای انجام داد. ولی موضوع مهمتر این هست که این سلاح به دلیل تلورانس کم بین قطعات و سیستم مسلح سازی خاصش و همچنین قدرت و شارژ بسیار بالای باروت داخل گلوله اون به شدت داغ می کنه و همیشه لوله در معرض ففشار بسیار بالایی هست. لاجرم باید در زمان ساخت اون از آلیاژ بسیار عالی در ساختش استفاده کرد. بعد از انقلاب کارخانه های ایرانی به همین دلیل کیفیت ساخت ژ۳ هاشون پایین اومد چون آلیاژ اون رو به طور دقیق نتونستن تولید کنن(چیزی هست که بنده شنیدم) و این باعث شد ژ۳ و کیفیت اون پایین بیاد ولی الان در این زمینه مشکلی فکر نمی کنم داشته باشم. از طرفی در ایران بهینه سازی هایی روی این اسلحه هم انجام شده و عالی کار می کنه. موضوع بعدی همین کیفیت ساخت بر می گرده به تجربه میدانی این سلاح .این سلاح همین الان در تریکه و پاکستان به طور گسترده داره استفاده میشه و هیچ کدام از ای ارتش ها تا این لحظه احساس نکردن که اسلحه دردسر سازی هست وباید تعویض بشه قضیه این هست که بهینه سازی شده و با آلیاژ و کیفیت برتر تولید میشن و به هیمن دلیل از این اسلحه راضی هستن. مضوع بعدی این هست که انگاره بسیاری از این سلاح بر می گرده به استفاده در زمان خدمت ولی در زمان خدمت کهنه ترین و مستهلک ترین اسلحه ها برای آموزش و تیراندازی در نظر گرفته میشه و انتظاری بیشتر از اونها نیتس هر چند همون مستهلک ها و درب و داغون ها هم از کلاش دقیقتر عمل می کنن. موضوع دیگه که قبلا هم شااره کردم شلیک نارنجک تفنگی با این اسلحه هست بی شک می گم اسلحه هایی که با اونها نارنجک تفنگی شلیک میشه سیستم مسلح سازی اونها آسیب می بینه و دیگه اسلحه که باید و شاید نمیشه. و مورد بعدی در حالت شلیک رگبار هست که موجبات قفل و گیر کردن اسلحه رو فراهم می کنه. [quote name='tbfok' timestamp='1373675651' post='321189'] ژ3 انتخاب کهنه سربازهاست... البته بستگی به شرایط داره تو جنگ شهری اگر تنها باشم حتما ژ3 برمیدارم... [/quote] منبه جای شما بودم توی جنگ شهری از این اسلحه استفاده نمی کردم چون هر لحظه از هر سوراخی امکان تیراندازی به طرف شما هست و در این حالت کوچکترین گیر کردنی از این سلاح یعنی مرگ شما. مگر در یک تیم باشین که مسلح به تیربار گرینوف و کلاش باشن و شما با این سلاح تمام اون افرادی رو که پشت دیوارها قرار دارن درو کنین. اما برای درگیری های کوهستان، دشت و کلا مناطقی که درگیری کمی با فاصله بیشتر انجام میشه عالی هست. [quote name='arminheidari' timestamp='1373695866' post='321196'] اونطور که از باتجربه تر ها شنیدم ، ژ3 تو حالت تک تیر بهتر کار می کند تا رگبار و اگر موقعیت حالت درگیری با حجم آتش بالا باشد گزینه ی خوبی نیست اما اگر موقعیت در فواصل دور و با حجم آتش کم باشد گزینه خیلی خوبی می باشد در میادین تیراندازی شلیک بوسیله ژ3 نمره بسیار بیشتری نسبت به کلاشینکف می گیرد که این اتفاق مدیون سیستم هدف گیری ژ3 است که بر خلاف کلاشینکف برای چشم راحت تر است [/quote] کلا کلاشینکف دقت چندانی نداره و بیشتر یک اسلحه چریکی هست و خوبی اش اینه که شما خیالت راحته گیر نمی کنه. البته این در مورد کلاش ایرانی صدق می کنه وگرنه نمونه های جدید کلاش مثل آکا ۷۴ و ۱۰۲ و ۱۰۳ و..... دقتشون خیلی بهتر شده هر چند قدرت اونها همیهش در برابر ژ۳ حفری برای گفتن نداشته.

در پستی در تاپیک تحولات سوریه با این آدرس لینک[size="4"]: [color="#000080"][u][url="http://www.military.ir/forums/topic/23281-تحولات-سوریه-،-بهانه-صف-آرایی-غرب-و-شرق/page__st__4695#entry320799"]http://www.military....695#entry320799[/url][/u][/color][/size] مصاحبه ای با ابو صقار از تروریست های سوری توسط یکی از اعضاء منتشر شده بود که مشروح مصاحبه شبکه بی بی سی با این فرد بود و حساسیت های در تاپیک مذبور ایجاد کرده بود[size="4"].[/size] متن کامل مصاحبه توسط شبکه فرارو با این آدرس منتشر شده[size="4"]: [color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]http://fararu.com/fa...[/url][/u][/color][/size][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]ا[/url][/u][/color][size="4"][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]-[/url][/u][/color][/size][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]شورشی[/url][/u][/color][size="4"][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]-[/url][/u][/color][/size][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]آدمخوار[/url][/u][/color] بنا بر احساس وظیفه از منظرروانشناسی نوین تحلیلی روانشناسانه از این موضوع و بررسی رویکرد کاملا جهت دار و مبنی بر علم قوی شبکه بی بی سی در حوزه ارتباطات و رسانه و همچنین روانشناسی و به طور مشخص با توجه بر همین اتفاق فجیع انجام دادم که اون رو در اینجا برای دوستان قرار میدم[size="4"].[/size] امید هست این وجیزه همیشه بتونه مقداری روشنگر روند هدفگیری دشمن و شبکه های خبرپراکنی و وسیله ای برای پرده برداشتن از ذات اصلی برخی افراد به ظاهر صلاح و در باطن بیمار و کثیف باشه که اثبات اون در علم روانشناسی غربی و همچنین در منظر دین اسلام و تفکر اسلامی کار چندان سختی نیست اما افرادی را که خود را به خواب زده باشند را نمی توان از خواب بیدار کرد[size="4"].[/size] من قضیه بی بی سی و نوع خبرسازی ش رو به زبان روانشناسی مطرح می کنم تا برای کاربرانی که اعتقاد چندانی هم به اسلام دین و[size="4"]..... [/size]ندارن جواب روانشناسانه ی مبنی بر پوزیتویسم داده باشیم و کمی ماهیت این رسانه و این افراد در سوریه مشخص بشه[size="4"].[/size] در روانشناسی اصلی هست به اسم ناهماهنگی شناختی[size="4"]. [/size]شناخت یعنی باورها و اعتقادات فرد که در روانشناسی درک فرد و ایمانش به چیزهایی هست که فهم کرده مثلا فردی این اصل در ذهنش تبدیل به اعتقاد میشه که من انسانی صادق هستم و از این به بعد در زندگی خواه ناخواه سعی در هماهنگی این اصل در ذهن و زندگی خودش داره[size="4"].[/size] اما چه زمانی ناهماهنگی شناختی پیش میاد وقتی که فردی کاری خلاف شناخت خودش انجام بده ناهماهنگی براش پیش میاد مثلا فرد در جایی دروغ میگه در این حالت یک تناقض بین اصل شناختی من صادق هستم و من در فلان جا دروغ گفتم پیش میاد[size="4"].[/size] حال فرد از نظر روانی زیر بار فشار قرار می گیره چراکه خلاف شناختی که داره دچار ناهماهنگی شناختی شده[size="4"]. [/size]حال چند راه برای فرار از این ناهماهنگی وجود داره ۱[size="4"]- [/size]فرد اعتقاد و شناخت خودش رو تغییر بده مثلا من صادق نیستم[size="4"]. [/size]ولی این کار خیلی سخت هست و اصولا در آزمایشات روانشناسی اثبات شده که این کار خیلی سخت انجام میشه[size="4"].[/size] ۲[size="4"]- [/size]توجیه ناهماهنگی با تراشیدن دلایلی برای اون[size="4"]. [/size]۳[size="4"]- [/size]محق دانستن کسی که بهش آسیب وارد کرده[size="4"].[/size] در راه حل دوم یعنی توجیه ناهماهنگی دو نوع توحیه وجود داره الف[size="4"]- [/size]توجیه بیرونی ب[size="4"]- [/size]توجیه درونی در توجیه بیرونی فرد به دنبال عاملی در بیرون و در دنیای واقعیت می گرده تا ناهماهنگی رو با اون توجیه کنه مثلا چون اون فرد شب ها کیسه زباله رو بیرون منزل جلوی در خانه من می گذاشت مستحق کت خوردن از من بود و عامل درونی یعنی دلیلی توجیهی توسط فرد از درون ذهنش بافته میشه مثلا چون فرد مقابل به من جنس بد فروخته منم می تونم دروغ بگم و حقم هست[size="4"].[/size] یکی دیگه از روش های فرار از ناهماهنگی شناختی محق دانستن فردی هست که مورد آسیب فرد ناهماهنگ قرار گرفته[size="4"]. [/size]در این حالت فرد به دنبال راهی برای تحقیر شخصیتی و اعمال طرف مقابل می گرده و بعد توجیه می کنه به همین دلیل مستحق آسیب دیدن از طرف من بوده[size="4"]. [/size]مثلا میگه چون این فرد آدم دروغگویی بوده که بعدا من فهمیدم همون بهتر که من کشتمش[size="4"].[/size] این رو به حداکثر رساندن تقصیر قربانی و سزاوار دانستن اون نامیده میشه[size="4"].[/size] در عین حال افرادی که عزت نفس بالاتری دارند کمتر نیاز به تحقیر و تخفیف دیگران دارند[size="4"].[/size] خوب دقیقا همین این فرد آدم خوار و هم بی بی سی دارن مستقیم و دانسته و یا نادانسته از این روند استفاده می کنن[size="4"].[/size] من به شما اطمینان میدم درون بی بی سی چند نفر روانشناس بسیار قوی وجود دارن که در قالب این نظریه های روانشناسی بدون اینکه شما حتی متوجه بشین دارن هر چیزی دوست دارن به خورد شما میدن[size="4"].[/size] بی بی سی رسانه ای هست که کار خوب انجام نمیده ولی کارش رو خوب انجام میده یعنی پشت سرش فکر قوی و هدفمند هست[size="4"].[/size] اما در روانشناسی اصلی دیگر مبنی بر پرخاشگری هست که به موضوع آسیب به انسان ها می پردازه[size="4"].[/size] پرخاشگری یعنی رفتار آگاهانه ای که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی است[size="4"].[/size] خود پرخاشگری دو نوع خصمانه و پرخاشگری وسیله ای داره پرخاشگری خصمانه هدف و قصدش فقط آسیب هست ولی نوع وسیله ای در پس رسیدن به هدفی هست که در قالب انجام خشونت قابل دستیابی هست[size="4"].[/size] فروید معتقد بود نیروی پرخاشگری باید برون ریزی بشه تا انسان دچار بیماری نشه و جامعه رو راهی و محلی برای این تخلیه می دونست[size="4"].[/size]و پرخاشگری رو لازمه بقای اصلح در حیوانات می دونست[size="4"].[/size] سه راه برای پالایش هیجانی[size="4"]([/size]تخلیه پرخاشگری[size="4"]) [/size]انسان هست۱[size="4"]- [/size]صرف در فعالیت های مفید اجتماعی و بدنی ۲[size="4"]- [/size]اشتغال به خشونت ذهنی ۳[size="4"]- [/size]اعمال پرخاشگری مستقیم مثل حمله به کسی[size="4"].[/size] تحقیقات نشان داده فعالیت های مفید اثر پرخاشگری رو از بین نمی بره و کاهش نمیده چون عامل شناختی اون پابرجا می مونه مثلا فردی که تحقیر شده با انجام فوتبال و[size="4"].... [/size]نمی تونه از زیر بار این تحقیر بیرون بره[size="4"].[/size] پرداختن به پرخاشگری ذهنی نیز موجب از بین رفتن یا کاهش اون نمیشه[size="4"].[/size] در عین حال پرخاشگری مستقیم هم پرخاشگری رو کاهش نمیده و اعمال کلامی پرخاشگرانه اقدام به حملات بیشتر رو تسهیل می کنه[size="4"].[/size] اما فرد بعد از خشونت به فردی و آسیب رسوندن بهش طبق بندهای بالا که عرض شد شروع به نکوهش قربانی می کنه و دلایلی برای محق بودن خودش در عمل پیدا می کنه[size="4"].[/size] و از طرفی ابراز پرخاشگری راه ابراز اون در آبنده و تکرار اون رو در آینده برای همون فرد هموارتر می کنه یعنی خشونت موجب خشونت میشه[size="4"].[/size] اگر تلافی[size="4"]([/size]جواب آسیب کسی به کس دیگه[size="4"]) [/size]در حد منصفانه باشد می تواند نیاز به پرخاشگری رو کاهش بده[size="4"].[/size] یعنی انصاف در پرخاشگری و در غیر این صورت خشونت بیشتر موجد خشونت بیشتر میشه و در صورت رها کردن پرخاشگری در برابر پرخاشگری هم موجب تخلیه هیجانی نمیشه[size="4"].[/size] سیمور فش بک میگه برای اغلب مردم وارد آوردن دردو رنج عمدی به دیگران مشکل است مگر اینکه بتوانند راهی برای انسانیت زدایی از قربانی خود بیابند[size="4"].[/size] حال رفتار و سکنات این آدم خوار و توجیه های بی بی سی رو در قالب همین بحث کاملا روانشناسی مدرن خودتون به قضاوت بشینید[size="4"].[/size] فرد آدم خوار در پی پیدا کردن دلیلی برای رفع ناهماهنگی شناختی خودش هست و از نبود منطقه پرواز ممنوع تا کلیپ تجاوز دست به هر وسیله ای می زنه و بی بی سی نیز با استفاده از روش های مدرن روانشناسی که پی آمد تحقیقات فراوان در مراکز دانشگاهی و علمی غرب هست سعی در ذهن شویی و ذهن سازی مخاطب خودش داره[size="4"].[/size] حال می بینید حتی در آینه علوم انسانی غربی نیز می توان به اصل و پایه و بنیاد تفکر بی بی سی و بقیه بنگاه های خبر پراکنی صهیونیستی و همچنین کنش های برخی افراد دیگه با عدالت و درستی قضاوت کرد و اون زمان می شه فهیمید که شرع اسلام و دین ناب خدا چطور در زمانی بسیار دور انگار با در نظر گرفتن تمام این نکات قوانین آسمانیش رو برای انسان به ارمغان آورده و روشنتر میشه که عقل و شرع با هم تناقضی ندارن اگر واقعا ما به یکی تمسک کنیم[size="4"].[/size] در تحلیل بالا کسی نمی تونه بگه شما از نگاه درون دینی مسئله رو حلاجی کردید بلکه این تحلیل کاملا بر مبنای روانشناسی اجتماعی نوین و غربی هست[size="4"].[/size] [b][color="#ff0000"]نویسنده[/color][/b][size="4"][b][color="#ff0000"]: [/color][/b][/size][b][color="#ff0000"]فتح[/color][/b] [b][color="#ff0000"]استفاده[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]از[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]مقاله[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]با[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]ذکر[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]نام[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]سایت[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]میلیتاری[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]و[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]نویسنده[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]مجاز[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]می[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]باشد[/color][/b][size="4"][b][color="#ff0000"].[/color][/b][/size]

[url="http://www.jamejamonline.ir/NewsPreview/1116327427333671654"]تنش میان گروههای تروریستی در سوری[/url][url="http://www.jamejamonline.ir/NewsPreview/1116327427333671654"] [/url] [url="http://www.jamejamonline.ir/NewsPreview/1116327427333671654"]ارتش آزاد به جبهه النصره اعلام جنگ کرد[/url] پس از ترور یکی از فرماندهان ارشد گروه مسلح موسوم به ارتش آزاد سوریه توسط جبهه النصره تنشها میان این دو گروه تروریستی مخالف دولت سوریه به اوج خود رسیده است. رسانه های غربی شب گذشته از ترور «کمال حمامی» یکی از فرماندهان ارشد گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه توسط جبهه النصره در استان لاذقیه خبر دادند. این منابع اعلام کردند: فرد ترور شده از اعضای ستاد عالی فرماندهی ارتش آزاد بوده که توسط جبهه النصره وابسته به القاعده به قتل رسیده است. گروه موسوم به ارتش آزاد چند ساعت پس از انتشار این خبر با تایید ضمنی آن، در بیانیه ای ترور فرمانده ارشد خود را به منزله اعلام جنگ جبهه تروریستی النصره به ارتش آزاد قلمداد کرده است. به گزارش پایگاه لبنانی الجدید ، یکی از فرماندهان ارتش آزاد که نخواست نامش فاش شود با تاکید بر اینکه ارتش آزاد انتقام این اقدام را در عملیاتی متقابل خواهد گرفت، افزود: اجازه نمی دهیم گروههای وابسته به القاعده به این گونه اقدامات خود ادامه دهند چون آنها به طور جدی ما را هدف قرار داده اند. وی افزود: گروههای وابسته به القاعده پیش از این به نیروهای ارتش آزاد در لاذقیه هشدار داده بودند که جایی در این شهر ندارند و در ادامه به ترور فرمانده نیروهای ما اقدام کردند. منابع آگاه سوری در این باره اعلام کردند: این فرمانده ارتش آزاد طی درگیری با یکی از زیرشاخه های جبهه النصره برای سیطره بر یک نقطه استراتژیک در لاذقیه کشته شده است. گفته می شود اعضای جبهه النصره پس از کشتن این فرمانده ارتش آزاد، سر وی را از تنش جدا کرده اند.( مهر)

تبریک میگم به آقا رضا و تشکر به خاطر زحمات آقا سعید. اما من از آقا سعید خواهش می کنم این اتفاقات به این معنی نباشه ما ایشون رو نبینیم بلکه الان که بار مسئولیت و کارهای مدیریتی کمتر شده هم در شورای مدیران حضور داشته باشن و هم بیشتر به سایت سر بزنن و کمک حال همه باشن. دوستان طوری حرف می زنن انگار آقا سعید رو می خوان از سایت بیرون بندازن. ان شاء الله ایشون قویتر از قبل در خدمتشون باشیم.

[quote]جناب فتح ساده تر نمی تونی بگی؟ بابا ما که فارغ التحصیل فلسفه نیستیم[/quote] آرمین جان فلسفی نیست کلا فلسفه توش نگفتم. همش روانشناسی بود. حالا هر جا مفهوم نیست امر کنین تا توضیح بدم. اینجا هم تبدیلش کردم به یک تاپیک و جناب واریور هم توضیحات بسیار عالی و تکمیلی دادن که به درد می خوره: http://www.military.ir/forums/topic/25028-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%86%D8%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C-%D9%88/#entry320969 [quote]من نه نا مسلمانم نه بی دین نه سلفی به خدا من هم مسلمانم پدرم هم مسلمان بود سید هم هستم فقط حرف غیر منطقی رو قبول نمیکنم[/quote] دوست عزیز کی به شما و دین شما گیر داده؟ و اصولا این صحبت های شما در واکنش به کدام صحبت ها هست. سید هستید و احترام شما بر ما واجبه. چیزی که بنده گفتم این بود که ما در نیای زندگی می کنیم که وقتی تحلیل درون دینی میشه نهایتا یا شیعیان یا مسلمان ها رو اقناع می کنه ولی وقتی به زبان منطق و علم صحبت کنیم می تونه خیل بیشتری رو اقناع و راضی کنه. پس شما هم با پیش داوری ما رو ننواز قربانت گردم. [quote] داستان های روان شناسی شما رو تقریبا همه رسانه ها استفاده میکنن یکی کمتر یکی ببیشتر ولی وقتی ما میخواییم برخورد کسی رو نقد کنیم باید شرایط رو بسنجیم همین سایت والاترین امروز یه عکس از اعدام های انقلابی بهمن سال 57 گذاشته ک یه افسر ارتش رو توش مردم میکشن علتش کاملن مشخصه یا تو لیبی نحوه برخورد با قذافی یا پ.ک.ک کاملا مشخصه وقتی با خشونت با دشمنت برخورد میکنی اون بعدن با نفرت برخورد میکنه [/quote] متاسفانه در رسانه های داخلی کمترین استفاده از اون میشه و دلیل هم مشخص هست ما دارای تفکری هستیم که امام خمینی(ره) حتی تیتر زدن مشکل دار رو غض در خبر می دونن پس نمی تونیم خیلی از روش های رسانه ای رو انجام بدیم. یاد حضرت امیر می افتم که می گفت من سیاست و کیاستم از معاویه خیلی بیشتر هست ولی من نمی تونم مثل معاویه هر کاری بکنم.دروغ بگم تهمت بزنم و.... برخورد کسی؟؟؟ نفهمیدم. خشونت و پرخاشگری باید واشکافی بشه و دلایلش مشخص بشه بعد در مورد جواب اون تصمیم بگیریم. کاشتن خشونت و برداشتن نفرت وضعیت رو بدتر از پیش می کنه عین جنگل بلکم بدتر. مجددا روانشناسی میگه هیچ جنگی نبوده که برای پایان دادن به جنگی وارد شده باشه بلکه همه فقط برای اعمال خشونت بودن. جالب حتی آمریکا هم به این نوع خشونت و اعمال اون در هیروشیما و ناکازاکی پنجه می ندازه. بگذریم [quote]به هر حال من ترجیح میدم نگاه سیستمی و کل نگر به حوادث داشته باشم تا فقط به صورت نقطه ای به یک حادثه نگاه کنیم و انگشت اتهام رو به یکسو بگیرم بله الان مخالفین اسد شاید از اسد هم خشن تر باشن اما چرا ؟ چی شد ک مردمی ک 2 سال پیش ارام بودن انقدر خشن شدن ؟ مردمی ک حتی حاضر بودن یک علوی بر اون ها حکومت کنه براش بجنگن چطور حالا به جنازه های اون ها هم رحم نمیکنن ؟ اماکن مقدس اون ها رو تخریب میکنن و همواره تهدید میکننشون جوری ک شیعیان بقیه جهان مجبورن برای دفاع به سوریه برن واقعا چی شد در سوریه ؟ مگه چند هزار نفر تروریست به سوریه وارد شدن 1000 نفر 10000 نفر جند نفر ؟ اگه بخواهید نقطه ای افراد رو متهم کنید و بصورت کلی به موضوع نگاه نکنید هیچ نتیحه ای نمیگیرید[/quote] در این مورد اگر از اول این ۳۰۰ و اندی صفحه رو بخونید می فهمید که حداقل من نگاه کلی داشتم و قضیه امروز عین روز روشن هست و اینقدر گفته شده که من واقعا حوصله تایپ مجدد اون رو ندارم. در مورد سوریه از اول هم گفتم عده ای مردم مخالف بودن کم کم ریزش کردن و الان در حداقل ممکن هستن اینقدر که تروریست ها به نقطه نابودی رسیدن و این دقیقا خلاف تحلیل شماست یعنی تحلیل شما با واقعیت نمی خونه. بقیه دوستان در پست های قبل توضیحاتی دادن می تونید مجددا تاپیک رو از اول پیگیری کنید.امروز تعاملات و اتفاقات سوریه دیگه برای کسی شک و شبهه ای نگذاشته. [quote] البته میتونید 100 ها خط دیگه تئوری توطئه و روان شناسی رسانه بنویسید تا خودتون رو توجیح کنید و به قول خودتون مشکل ناهماهنگی شناخت رو حل کنید اما حقیقت جای دیگری هست در نوشته افراد دیگری هست ک در ادبیات شما احتمالا اعتفادات دینی کمی داشتن و یا نا مسلمان سلفی جای میگیرن و چون اعتقادات کمی داشتن درست درک نمیکردن (نمیدونم چرا بعضی از دوستان خودشون رو مسلمان تر میدونن)[/quote] باور کنید من دیگه حرف های شما رو جواب نمیدم می دونید چرا؟؟؟ چون با این تیکه از پستتون خودتون رو خوب نشون دادین که در پی صحبت منطقی نیستید وگرنه من در خدمت بودم دلایل رو هم همین یکبار در زیر میارم تا براتون روشن بشه. یک متخصص میگه قبولاندن موضوعی به کسی که پیش داوری داره در مورد شما مثل این هست که بخواین نور رو به کسی نشون بدین هر چه قدر نور رو توی چشمش بندازن بدتر کور میشه و چیزی نمی فهمه. شما با قضاوت پیشین و پیش داوری دارید نظر می دید و پیش داوری شما این هست که فتح برای نابود کردن من و کنفت کردنم پستی نوشته و من رو همرده سلفی ها و نا مسلمان ها قرار داده. اینها عده ای تندرو و بسیجی نفهم هستن و ..... موضوع دوم اینکه وقتی چنته ما در برابر یک حرف منطقی خالی می مونه چند تا کار بیشتر نمی کنیم از نظر روانشناسی برای اینکه جراحت وارده به روحمون رو مداوا کنیم سعی می کنیم مجددا این ناهماهنگی تعریف من آدمی دانا و آگاه هستم رو با این ناهماهنگی که من در این بخش نتونستم آگاهانه وارد بشم و علمی صحبت کنم توجیه کنم. دست به چند کار می زنم ۱-حمله به شخصیت فرد مقابل در برابر منطقش ۲که در بالا شما همین کار رو کردید و به جای جواب منطقی و علمی به شخصیت بنده به عنوان متوهم و تئوری پرداز و توطئه گر حمله کردید ۲- حمله ریشه ای به تفکر بنیادی فرد و به جای رد کردن اون نظریه بن کل رد کردنش اینکه شما به جای جواب منطقی کل نظریه های روانشناسی رو توهم توطئه و تئوری پردازی می دونید یعنی عملا دارید مشکلی رو که براتون پیش اومده به شکلی رفع و رجوع می کنید و بهترین راه منکر این نظریه ها شدن هست. من خودم رو نیاز ندارم توجیه کنم چون در پست قبلی کلا یادم نمیاد در مورد خودم صحبت کرده باشم فقط تحلیلی نوشتم به یک قضیه اونم بیشتر با تمرکز بر اون ابو صقار. و اما از همه بدتر آخر صحبت شما که نشانه همون پیشداوری شما هست و اون اینکه بقیه رو عده ای سلفی فرض کردید که سعی در تکفیر شما دارن و این خودش نوعی سلفی گری هست. از توهم توطئه صحبت کردید در حالی که شخود شما در این توهم توطئه هستید که فتح می خواد فقط حرفی زده باشه که بزن تو دهن شما و.... اما لحظه ای فکر نکردید که سعی این بنده خدا فقط روشنگری علمی و منطقی هست اونم نه برای شما بلکه کلا برای همه. [quote] قطعا کسی از ادم خوار سوری دفاع نمیکنه همونطوری ک کسی از اوجالان دفاع نمیکنه یا بن لادن اما خیلی راحت میشه به غیر از تروریست ها رفتار دولت ها رو هم در این جنایات سهیم دونست شاید اگه سوریه نبود و بحث در مورد مثلا کوبا بود خود شما من رو تایید میکرد اما چون بحث سوریه هست شما برای من یک داستان چندین خطی از روان شناسی رسانه میزارید و به جای خبر خبرگزاری رو نقد میکنید [/quote] این حرف شما هم بی اساس هست چون من نظریه ای دادم و بعد در وادی مصداق بی بی سی رو مثال زدم و اصولا ربطی نداره شما فارس نیوز رو به جای بی بی سی قرار بدین یا بی بی سی و الجزیره و این از پیشداوری شما شکل می گیره که فتح اومده عده ای رو تطهیر و عده ای دیگه رو تخریب کنه. تحلیل مواردی مثل مقاومت و انقلاب و آزادخواهی و.... و مرزهای اونها با شورش و ترور و .... فرق داره برای همین ما بین حزب الله و بقیه مرز قائلیم که اینجا جاش نیست و در همین تاپیک در موردش بارها توضیح داده شده. هر کسی تحلیل بالا رو بخونه می بینه من اتفاق دارم خبر رو تحلیل می کنم و همچنین شخصیت مریض ابوصقار رو و نقد خبرگزاری تنها تعریضی کوتاه هست و بیشتر تحلیل بر مبنای همون تحلیل فرد و قضیه می چرخه. به هر حال من دوست دارم زمانی و جایی صحبت کنم که منطق و علم حکم فرما باشه نه پیشداوری و تخریب و توهین و اگر زمانی کسی به این نقطه رسید من حاضر به بحث هستم ولی تا زمانی ببینم که نگرش نگرش جدلی هست بحث نمی کنم بارها اتفاق افتاده که بحثی رو از نیمه رها کردم و دلیل اون هم کاملا مشخص بوده فرد منطق رو کنار می زاره و با حب و بغض حرف می زنه خوب نمیشه باهاش بحث کرد و بهترین روش بستن دهنم هست. هرگاه ما یاد گرفتیم به جای حمله به ضخصیت فرد یا قوانین علمی با واقع بینی و عدالت و انصاف بحث کنیم اون وقت زمان بحث هست. هر وقت یاد گرفتیم در موضوعی که درش علمی نداریم حداقل به کسانی که درش علمی دارن احترام بزاریم و حرف ها رو بشنویم میشه بحث کرد. هر وقت جواب منطق و علم رو با منطق و علم دادیم و هر وقت در جواب قضیه ای به جای فرافکنی به اصل موضوع پرداختیم اون زمان محیط و جو برای بحث آماده هست. باز به خودتون نگیرید جناب دیس کلی گفتم این دردی هست ه خیلی وقته سایت دچارش شده و هر وقت صحبتی میشه و یا به کسی با منطق جواب داده میشه باید منتظر بود با چوب و چماق سر برسن و بگن شما چرا حتی سوال پرسیدی چرا حرف زدی تو می خواستی توهین و تخریب کنی و......

حالا اگر بگم شاید چند ده برابر سن شما با این سلاح کار کردم براتون از لحاظ تجربی قابل قبول هست که این سلاح رو می شناسم. البته همین ژ۳ به اسلحه تک تیرانداز در ارتش آلمان تبدیل شده با کمی تغییرات . بگذریم اینجا جاش نیست در تاپیکی که جناب علی نوشتن می تونید بیشتر با این ابرسلاح آشنا بشین.

حرف های شما دقیقا درست هست. اما این روش بی بی سی هست و اونم وارد شدن در چنین مواردی در بعد زمان یعنی اونها عجله ای برای این کار ندارن که بخوان ذهن شویی و ذهن سازی کنن. البته وارد شدن به موضوع رسانه مد نظر من نبود که دنیای وسیع و عجیبی هست فقط خواستم این ابوصقار و کارش رو واشکافی کنم ک فکر می کنم الان برخی دوستان به راحتی بتونن بفهمن قضیه چیه. در لابه لای این موضوع لاجرم تعریضی به بی بی سی زده شد. و اما معتقدم کاری که برخی رسانه ها انجام میدن چند لایه هست و اصولا در دنیایی که شما با رسانه و ارتباطات سر و کله می زنین فاکتورها و عواملی بسیار زیادی وارد میشن که گاهی تعدادی از اونها حتی مدنظر و قابل پیش بینی هم نیستن. در همون تاپیک تحولات سوریه می تونید واکنش برخی از دوستان رو ببینید که خودش عالمی از نظر روانشناسی داره ولی زیاد دوست ندارم وارد بشم.