sasha

Members
  • تعداد محتوا

    149
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط sasha


  1. سلام General characteristics Crew: One Length: 9.00 m (29 ft 0 in) Wingspan: 10.51 m (34 ft 5 in) Height: 3.95 m (12 ft 12 in) Wing area: 18,30 m² (196.99 ft²) Empty weight: 3,200 kg (7,060 lb) Loaded weight: 4,417 kg (9,735 lb) Max takeoff weight: 4,900 kg (10,800 lb) Powerplant: 1× BMW 801D-2 radial engine, 1,272 kW (1,730 hp); 1,471 kW (2,000 hp) with boost Performance Maximum speed: 656 km/h at 4,800 m, 685 km/h with boost, up to 750 km/h in a dive (408 mph at 15,750 ft, 428 mph with boost, 466 mph in a dive) Range: 800 km (500 miles) Service ceiling: 11,410 m (37,430 ft) Rate of climb: 13 m/s (2560 feet/min) Wing loading: 241 kg/m² (57 lb/ft²) Power/mass: 0.29 - 0.33 kW/kg (0.18 - 0.21 hp/lb) Armament 2× 13 mm MG 131 machine guns with 475 rounds/gun 4× 20 mm MG151/20E cannons with 250 rounds/gun in the wing root and 140 rounds/gun outboard. براي اطلاعات بيشتر: http://en.wikipedia.org/wiki/Focke-Wulf_Fw_190 اگر اشتباه نكنم 4 عدد توپ 30 ميلي متري سلاح جنگنده me-262 بود. روي تعداد محدودي فوكه ولف دو عدد توپ 30 ميليمتري نصب شد ولي تداوم نيافت.

  2. بسيار مطلب جالبي بود واقعا ممنون. اما چند نكته جال در اين زمينه: بيشتر FW-190 مجهز به 4 تا توپ 20 ميلي متري بودند بعلاوه دو تا تيربار کاليبر 50 . دليل برتري مانور هويماهاي آلماني گذشته از طراحي عالي در نوع موتور آنها بود. هواپيماهاي آلماني از موتورهاي ديزل استفاده مي کردند که سيستم سوخت رساني آن انژکتوري است و تابع نيروي جاذبه نيست. بنابراين موتور آنها در مانورهاي عجيب غريبي که انجام مي دادند اصطلاحا کم نمي آورد ولي موتورهاي کاربراتوري انگليسي از کار مي افتادند.(اين مساله در مورد تانكهاي آلماني هم صادق است. در حالي كه موتورهاي تانكهاي آمريكايي در ابتداي جنگ دوم جهاني با موتورهاي بنزيني! حركت مي كردند استالين در نامه اي به روزولت متذكر شد كه تانكهاي آمريكايي در اختيار شوروي به دليل نوع سوخت براحتي و با كوچكترين انفجاري منهدم مي شوند ولي تانكهاي آلماني از نوعي سوخت با اكتان پايين استفاده مي كنند كه به سختي مشتعل مي شود وبراحتي آتش نمي گيرند. بعدها معلوم شد كه اين نوع سوخت از تقطير زغال سنگ بدست مي آمد) دليل تفاوت تسليحات هواپيماهاي انگليسي با آلماني تفاوت دشمنهاي آنها بود. هواپيماهاي انگليسي با آتش تيربارهاي 7.62 ميلي متري با شکاري ها و بمب افکنهاي متوسط آلماني که بدنه خيلي قوي نداشتند مي جنگيدند. در حالي که اگر با هواپيماي مجهز به اين مسلسلها به يک بمب افکن آمريکايي مثلا بي 17 معروف به دژ پرنده نزديک مي شديد اگر از فاصله دور شليک مي کرديد که اصلا در برابر زره قوي آن کارگر نبود و بايد فاصله را به حدود 50 متر مي رسانديد تا گلوله ها بر بدنه تاثير کنند. در اين حالت هم شکار 13 تيربار سنگين کاليبر 50 بمب افکن مي شديد! اين هواپيما در قسمت هاي روبرو (کابين خلبان) عقب و پهلوها و بالا و پايين مجهز به تيربار بود! اما هواپيماهاي آلماني با توپهاي پر قدرت خود از فاصله دور بال هواپيما و موتورهاي آن را هدف قرار مي دادند. در اواخر جنگ اين کار با راکتهاي هوا به هوا انجام مي شد. قوي ترين هواپيماي جنگنده جنگ جهاني از نظر بدنه هاريکن و بمب افكن روسي استورمويک بود که بسختي سرنگون مي شد ولي هواپيماي سريعي نبود. آس خلبانان جنگ جهاني دوم 65 فروند استورمويك سرنگون کرده بود جالب اين كه هواپيماي مورد استفاده اين خلبان مسراشميت me-109 بود و حدود 10 تا از آنها زير دست او نابود شدند ولي همواره سالم از دست دشمن گريخت! تا جايي كه روسها براي سرش جايزه گذاشته بودند. او بيش از 350 فروند هواپيماي روسي و غربي را سرنگون كرده بود شامل پنج فروند موستانگ. بخاطر اينكه شدت درگيري و آب ديده شدن سربازان در جبهه شرق را با جنگ در جبهه غرب مقايسه كنم فقط به يك رويداد واقعي اشاره مي كنم: دو فروند جنگنده موستانگ آمريكايي يك فروند جنگنده روسي را بجاي هواپيماي آلماني اشتباه مي گيرند و به آن حمله مي كنند كه خلبان روس هر دوي آنها را سرنگون مي كند!. تعداد لشكرهاي آلماني كه در حمله متفقين به فرانسه مي جنگيدند حدود60 لشكر بود كه در همان زمان بيش از 230 لشكر آلماني در جبهه شرق مشغول نبرد بودند! اكثر خلبانهاي ژاپني در جنگ دوم جهاني چتر نجات با خود نمي بردند و معتقد بودند دست و پاگير است! مدلهاي نهايي فوكه ولف تا 750 كيلومتر در ساعت سرعت مي گرفتند و قادر به حمل تا 1.5 تن بمب بودند. در يك فيلم واقعي كه من ديدم يك فروند فوكه ولف با شيرجه به محل تجمع تانكهاي آمريكايي و با شليك يكباره همه راكتهاي خود چندين تانك آمريكايي را منهدم كرد. بي شك بهترين و زيباترين هواپيماي جنگنده جنگ جهاني دوم فوكه ولف بوده است . با ديدن عكسهاي اين جنگنده متوجه خواهيد شد كه شيشه كابين اين هواپيما يك تكه بوده و خلبان طوري در كابين مستقر است كه نسبت به اطراف خود و نيز ناحيه عقب ديد بسيار عالي دارد. دوست عزيز جناب مهرداد: اگر درست در خاطرم مانده باشد آن ورودي هواي زير موتور در موستانگ در واقع محل نصب رادياتور آن است و علت اين است كه با قرار دادن آن در مسير جريان هواي زير بدنه ابعاد رادياتور كوچك تر شده و احتمال آسيب ديدن آن در در گيري نيز كاهش مي يافت. علت تفاوت قيافه موستانگ با فوكه ولف تفاوت در نوع موتور آنهاست. در جنگ دوم جهاني نيروي دريايي آمريكا تمايل به هواپيماهاي با موتور ستاره اي و نيروي هوايي و زميني آن تمايل به هواپيماهاي با موتور خطي داشتند. علت كوچكتر بودن قسمت جلوي موستانگ استفاده از موتور خطي در برابر موتور ستاره اي در فوكه ولف است. البته لازم به توضيح است كه موتورهاي ستاره اي معمولي بر خلاف موتور فوكه ولف آب خنك هستند. موستانگ برد زيادي داشت(اگر اشتباه نكنم بيش از 3000 كيلومتر) و يكي از بهترين جنگنده هاي زمان خود بود. در اوايل توليد آن نيروي هوايي انگليس موتور آن را كه از نوع آليسون بود با موتور قويتر مرلين انگليسي عوض كرد. مسر اشميت تا اواخر دهه 60 ميلادي با موتور رقيب انگليسي خود(اسپيت فاير) در زمان جنگ يعني مرلين! در اسپانيا توليد مي شد. در اواخر جنگ زيرو با تسليحات ضعيف خود يعني دو توپ 20 ميليمتري و 2 تيربار 7.62 ميليمتري و موتور ضعيف 1200 اسبي در برابر شكاري هاي نيروي دريايي آمريكا با موتور 2500 اسبي و بدنه قوي تسليحات پر قدرت ديگر حرفي براي گفتن نداشت(مثل هلكت و وايلدكت و p-38 لايتينگ و ... . بمب افكن بتي (ساخت ميتسوبيشي) حامل ياماتو توسط چند فروند p-38 سرنگون شد و شكاري هاي زيرو اسكورت آن هم كاري نتوانستند انجام دهند.

  3. با تشكر از نظرات همه دوستان نبرد تانكها قدمتي بيش از 90 سال دارد. در اينجا در رابطه با جنگ تانكها كه عمده ترين آن در جنگ جهاني دوم و جنگ آمريكا و عراق اتفاق افتاده چند نكته خدمت دوستان عرض مي كنم: 1- اصلي ترين دشمن تانك ها نيروي هوايي است (هليكوپتر و هواپيما). هميشه براي مقابله با بهترين تانكها هم سلاحهايي ساخته شده كه زره ضخيم آنها را سوراخ مي كند. آخرين نمونه جنگ لبنان مي باشد. 2- مقايسه نبرد ايران و آمريكا بسيار به نحوه استفاده از تانك دارد : به عنوان نيروي مهاجم پيشرو و يا نيروي پشتيباني بهمراه نيروهاي پياده. در دكترين نظامي ايران تاكتيك دوم استفاده مي شود. اما تاكتيك مورد استفاده نيروهاي پيمان ورشو و عراق استفاده از تانك بعنوان نيروي مهاجم اصلي بود. دكترين روسها در صورتي كه دشمن سلاحهاي ضد تانك پرقدرتي نداشته باشد بسيار كوبنده و سريع است اما اگر دشمن با نيروهاي پياده كه مجهز به سلاحهاي ضد تانك قوي هستند از خود دفاع كند اين استراتژي به بن بست مي خورد. نمونه آن در اواخر جنگ ايران و عراق بدليل تلفات بالاي تانكهاي عراق آنها تاكتيكي مشابه ايران بكار گرفتند. در نبرد برلين ظرف 2 هفته روسها بيش از 2000 تانك از دست دادند. در هنگام عمليات اورلود پياده شدن متفقين در فرانسه نيروهاي انگليسي ظرف يك هفته 300 تانك از دست دادند بدون آنكه حتي يك وجب پيشروي داشته باشند (بدليل حمله متقابل تانكهاي تايگر و لشكرهاي تانك ss كه حتي در برخي نقاط نيروهاي انگليسي را به دريا ريختند و تنها با آتش توپخانه كشتي ها عقب نشستند). در نبرد كورسك نيروهاي آلماني از توپهاي ضدتانك روسي ضربات سختي را متحمل شدند(بيش از 4000 عراده توپ ضد تانك و حدود 4500 دستگاه تانك روسها آماده كرده بودند در مقابل 2700 دستگاه تانك آلماني). 3- تكنولوژي نقش بزرگي در نبرد رو در روي تانك با تانك دارد. تانكهاي عراقي در نبرد خليج توسط تانكهاي آمريكايي و فرانسوي مجهز به هدفگيرهاي ليزري شكار مي شدند بدون آنكه قادر باشند حتي يك تانك نيروهاي متحد را هدف قرار دهند!. قدرت و برد توپ و گلوله هاي بكار رفته در نبرد نقش بزرگي در برتري تانك دارد. بعنوان مثال توپ تانك كيلر هاي آلماني داراي برد تير مستقيم 3 كيلومتر در برابر تنها 500 متر براي تانكهاي شرمن آمريكايي بودند. گلوله هاي خرج گود از اختراعات آلماني ها در 1940 بود كه مثل مته بدنه تانكهاي روسي را سوراخ مي كرد. (لازم به توضيح است كه تانك كيلر براي نابودي و شكار تانك طراحي شده و داراي برجك ثابت در برابر برجك گردان براي تانك است و در نتيجه ارتفاع آن كوتاهتر و زره آن نيز بسيار ضعيفتر از تانك است و بسيار ارزانتر از تانك تمام مي شود) 4- بر خلاف نظر دوستان در نبرد اول خليج بدليل آنكه تانكهاي تي 72 بيشتر در نيروهاي گارد رياست جمهوري عراق در حال خدمت بودند و بدستور صدام زودتر از بقيه عقب نشستند محك جدي در رابطه با نبرد با تانكهاي غربي نخوردند. بيشتر تانكهاي منهدم شده از انواع تي 55 و تي 62 ارتش عراق بودند. تانكهاي M1 بدليل استفاده از موتورهاي توربيني بجاي موتورهاي ديزل برد بسيار محدودي دارند و نياز مكرر به سوخت گيري پيدا مي كنند. بنابراين مساله خرابكاري در روند سوخت رساني و اخلال در روند ارسال سوخت به اين نوع تانك مي تواند باعث زمين گير شدن آنها شود. استفاده از خودروهاي سبك و نيروهاي پياده مجهز به موشك اندازهاي تاو و يا مدلهاي جديد روسي مثل اي تي 14 مي تواند در كنار تانكهاي تي 72 پناه گرفته و نيمه مدفون در زمين دفاع موثري در برابر اين تانكها ايجاد كنند. پشتيباني آتش توپخانه قوي نقش مهمي در بهم ريختن آرايش نيروهاي دشمن دارد و نيز استفاده از مينهاي پرقدرت. نيروهاي پياده بايد براي مقابله با هليكوپترها و هواپيماهاي مهاجم كه در ارتفاع پايين پرواز مي كنند مجهز به موشكهاي شانه پرتاب موثر باشند. مي توان گفت در صورتيكه هر دو طرف از گلوله هاي موثري برخوردار باشند برنده تانكي خواهد بود كه پنهانكاري بهتر و هدفگيري دقيقتر و سريعتري داشته باشد.

  4. من اولین مقاله در مورد این هواپیما را در مجله ماشین آبان 1369 دیدم. در مورد موتور : http://en.wikipedia.org/wiki/Klimov_RD-33 لازم به توضيح است كه تكنولوژي موتورهاي روسي معادل تكنولوژي دهه 60 ميلادي موتورهاي آمريكايي است. موتورهاي روسي بخصوص همين موتور تومانسكي يا rd-33 وزن و ابعاد خيلي بزرگي دارند. مصرف سوختشان بسيار بالاست و قابليت اطمينان خيلي پاييني دارند. نسبت قدرت به وزن موتورهای روسی پایین است. اطلاعات قبلی رو اصلاح می کنم: زمان TBO این موتور 350 ساعت است. اطلاعات بيشتر و كاملتر: http://www.sci.fi/~fta/MiG-29.htm تنها نکته مثبت این هواپیما صندلی خلبان بسیار عالی آن است که حتی در ارتفاع پایین هم خیلی عالی عمل می کند. بطور کلی صنایع هوایی روسی (بخصوص انواع صادراتی آن) هیچوقت و در هیچ جنگی نتوانسته اند در برابر تکنولوژی آمریکایی برتری و پیروزی خاصی بدست آورند. تنها هواپیماهای مستقل از رادار زمینی و با قابلیتهای بالای روسی را می توان مدلهای سوخو مثل سوخو 27 و MK 30 نام برد.
    • Upvote 2

  5. سلام ایران در سال 1369 بدلیل احساس خطری که می کرد و بعنوان تنها راه چاره اقدام به خرید 40 فروند میگ29 از شوروی کرد. پس از اتحاد دو آلمان تعدادی از این نوع هواپیما که در اختیار آلمان شرقی قرار داشت بدست آمریکایی ها افتاد و با انتقال آن به آمریکا بررسی دقیقی روی آن انجام دادند. در همان زمان مقالات زیادی درباره این هواپیما در مجلات به چاپ رسید که با توجه باینکه میگهای ایران هم از همان نوع است، تا جایی که حافظه من یاری کند در اینجا به برخی از نتایج آن مطالعات اشاره خواهم کرد: 1- در مقایسه انجام شده با جنگنده F-16 تقریبا در تمام درگیری ها برنده F-16 بود. 2- کیفیت ساخت این هواپیما بسیار پایین است. سطح بدنه بطور خنده داری پر از میخ پرچهای بی شماری است كه تمام سطح هواپیما را پوشانده اند. هیچگونه ماده کامپوزیتی در ساخت آن بکار نرفته است. در لبه حمله بالها هم برسم روسها از تیتانیوم استفاده شده است. زمان TBO این هواپیما بطرز وحشتناکی پایین است(اگر اشتباه نکنم فقط حدود 300 ساعت) یعنی بعد از هر 300 ساعت پرواز موتورها نیاز به تعمیر اساسی دارند!. 3- این هواپیما یک هواپیمای دفاع نقطه ای است.موتورهای آن از نوع توربوجت هستند (دوستان نوشته اند توربوفن که درست نیست). شعاع پروازی آن حدود 300 کیلومتر است و بهمین دلیل ایران مجبور شد قابلیت سوختگیری هوایی به آن اضافه کند. با هدایت رادار زمینی پرواز می کند و بدون هدایت رادار زمینی قابلیت چندانی ندارد. رادار خود هواپیما حدود 40 کیلومتر برد دارد که دارای قابلیت نگاه به پایین- شلیک به پایین است. تکنولوژی هدفگیر مادون قرمز آن مشابه تکنولوژی کنترل از راه دور تلویزیون است و بسیار ساده طراحی شده. رادار این امکان را می دهد که هواپیماهای استیلث که در ارتفاع پایینتر پرواز می کنند ردیابی و مورد حمله قرار دهد (بدلیل پوشش ضعیف مواد استیلث در پشت جنگنده مذکور). 4- با تمام احترام و علاقه ای که برای دوستان و مطالب ارزشمندی که در اینجا درج می کنند قائل هستم اجازه بدهید که با صراحت بگویم که مقایسه این هواپیما را با دو هواپیمای ذکر شده مثل مقایسه تیرکمان سنگی با تفنگ می دانم . این هواپیما با جنگنده قدیمی F-14 هم قابل مقایسه نیست (منظور مدلهای در حال خدمت در ایران) چه برسد به جنگنده های جدیدتر F-16 و F-18 ! بهمین دلیل تا آنجایی که اطلاع دارم ایران دیگر از این نوع هواپیما خریداری نکرد.
    • Upvote 3

  6. تيربار MG-3 در واقع مدل بهبود یافته تیربار مشهور MG-42 ارتش آلمان در جنگ جهانی دوم هست که 1200 گلوله در دقیقه شلیک می کرد و صدای آن بر خلاف این تیربار روسی و تیربارهای معمول دیگر کاملا پیوسته و ممتد و خاص است و باعث هراس نیروهای پیاده دشمن می شد. این تیربار درواقع جد تیربارهای جدیدتر مثل M-60 آمریکایی است. نوعی از آن در اواخر جنگ جهانی دوم تولید شده بود که شدت نواخت تیر آن 1800 تیر در دقیقه بود. هنوز از مدلهای اولیه این تیربار بدون تغییر در ارتش یوگسلاوی استفاده می شود.

  7. معروفيت هليكوپتر Mil-24 Hind بخاطر دو چيز بود : 1- قدرت آتش بسيار بالا و قابليت حمل انواع مهمات و بمب و موشك 2- توانايي جنگ هوا به هوا كه در زمان جنگ سرد تنها هليكوپتر داراي اين توانايي بود. احتمالا اين هلي كوپتر توانايي شليك موشك به اهداف پرنده را هم دارد كه هليكوپترهاي آمريكايي فاقد آن بودند. بزرگترين دشمن اين هليكوپتر موشكهاي شانه پرتاب هستند كه بدليل بزرگي جثه شكار خوبي محسوب مي شود! در مورد برتري هليكوپتر هاي كبري در نبرد رو در رو احتمالا هليكوپترهاي عراقي به سلاحهاي لازم مجهز نبوده اند و هليكوپترهاي ايران بدليل چابكي خيلي بيشتر و مهارت خلبانهايشان موفق بوده اند و الا از نظر شدت آتش بهيچ عنوان اين دو را نمي توان با هم مقايسه كرد. با در اختيار داشتن چند فروند Mil-24 شما مي توانيد منطقه وسيعي را براي نيروهاي زميني دشمن به جهنم تبديل كنيد. بخصوص در جنگ افغانستان و ايران و عراق اين هليكوپتر بخوبي از عهده اين كار بر آمد.

  8. با تشكر از شما دوست عزيز و در جهت تكميل :

    مدل استاندارد اشتاير:Stg-77 A1
    تصویر

    مقطع طولي سلاح:
    تصویر

    براي اطلاعات بيشتر و دانلود manual مراجعه كنيد به:
    http://www.stg77.com/manuals/

    براي مشاهده انواع واريانت ها مراجعه كنيد به:
    http://world.guns.ru/assault/as20-e.htm

    و در پايان نام اين سلاح من را به ياد بهترين اسلحه تهاجمي جنگ جهاني دوم انداخت يعني Stg-44 :
    تصویر

    تصویر

    اين سلاح مبناي طراحي سلاحهاي مدرن انفرادي بعد از جنگ جهاني دوم شد:
    تصویر

    شباهت كلاشينكف و اين سلاح يعني stg-44 غير قابل ابسيار زياد است:
    تصویر

  9. RPG7 يك سلاح قديمي هستش كه دقت خيلي پاييني داره و شليك و هدفگيري با اون مشكله و نياز به تمرين زياد داره. ضمنا فقط براي زدن زره پوشهاي قديمي و نيز تانكهاي سبك و برخي تانكهاي نيمه سبك مناسبه و در برابر تانكهاي سنگين با زره قطور و چند لايه كارآيي نداره. در حال حاضر ايران بزرگترين توليد كننده RPG7 در دنياست. بعنوان يك سلاح قابل حمل ساده و سهل الاستفاده مناسب براي كشورهاي جهان سوم هستش.

  10. من به عقايد همه احترام مي گذارم و فكر مي كنم تلاش همه ما اين است كه حقايق را در اينجا بنويسيم. همه ما خوب مي دانيم كه نيروي انتظامي از رئيس جمهور دستور نمي گيرد و او حتي نمي تواند به پليس سر چهار راه بگويد كه برو آنطرف بايست! بنابر اين نسبت دادن مبارزه با بي حجابي به رئيس جمهور واقعا بي انصافي است. حتي ايشان در قضيه رفتن خانمها به ورزشگاه آزادي با روحانيون در افتاد. اما از نظر مسائل اقتصادي با دوستان موافقم. البته اين را هم همه مي دانيم كه ايشان شخصا آدم سالمي هستند ولي فكر مي كنم مقام و مسئوليت رياست جمهوري را واقعا دست كم گرفته بودند!

  11. سلام با تشكر از دوستان و در جهت تكميل مطلب؛ اين نوع هواپيما سلاح نسبتا قديمي است. مشابه اين هواپيما يك هواپيماي پر قدرت 4 موتوره انگليسي در زمان جنگ دوم جهاني بود كه براي حمله به زير دريايي هاي آلماني از فاصله دور به يك توپ 155 ميلي متري مجهز بود. دليل حمله از فاصله دور مجهز بودن زير دريايي هاي آلماني به ضدهوايي 20 ميليمتري 4 لول بود كه اجازه نزديك شدن هواپيماهاي دشمن را نمي دادند و در موارد بسياري آنها را سرنگون مي كردند.

  12. مدلهاي اوليه ميگ 31 داراي راداري با تكنولوژي دهه 60 ميلادي بود. نمي دونم الان اصلاح شده يا نه ولي با توجه به اينكه در مدلهاي جديد احتمالا از اويونيك و سيستمهاي فرانسوي استفاده مي شه بايد كيفيت قابل قبولي داشته باشه(يعني بهتر از F-14 قديمي). بهر حال در هواپيماهاي مدرن تجهيزات الكترونيك تعيين كننده پيروز نبرد هستند و توانايي هاي ديناميكي در مراحل بعدي قرار داره.

  13. اگر صرفا از نظر خودكفايي بخواهيم ارتش حال حاضر را با گذشته مقايسه كنيم قطعا الان خودكفايي ارتش و نيروهاي مسلح در تامين نيازها بيشتر است. اما از نظر سطح تكنولوژيك بخواهيم مقايسه كنيم قطعا سلاحهاي پيشرفته تري را مي توانستيم خريداري و يا مونتاژ كنيم و آموزش بهتري هم در اختيار داشتيم. اما در رابطه با وابستگي قطعا ارتش ايران يك ارتش كاملا وابسته بود و بدون كمك خارجي قادر به تامين نيازهاي خود نبود. همانطور كه مي دانيد تجهيزات نظامي پيچيده در بهترين حالت ممكن فقط بصورت مونتاژ (يعني در حد بستن پيچ و مهره و سوار كردن قطعات آماده) در اختيار كشورهاي خريدار قرار مي گيرد و خريدار بدون مجوز كشور فروشنده حتي اجازه فروش و صادرات دوباره آنها را ندارد. بنابراين ممكن است كه كشورهاي خارجي در زمان رژيم گذشته مجوز مونتاژ جنگ افزار را به كشور ما داده باشند ولي هرگز اجازه ساخت و توليد آن را بما نمي دادند. تركيه مثال خوبي در اينباره است كه سالهاست بدليل توانايي هاي بالاي صنعتي در حال مونتاژ سيستمها و هواپيماهاي غربي است ولي هرگز توليد كننده هواپيما نخواهد شد! مثال ديگر توليد تانكهاي روسي t-72 در ايران است كه كاملا بصورت مونتاژ مي باشد. مثال ديگر مونتاژ كامل تانكهاي لئوپارد آلماني در اسپانياست. مثال ديگر پيشنهاد فروش تانك لئوپارد به ايتاليا بود كه ايتاليايي ها آن را منوط به انتقال تكنولوژي آنها به ايتاليا كردند كه مورد قبول آلماني ها قرار نگرفت. كشورهاي زيادي هستند كه سالهاست در زمينه مونتاژ سلاحهاي پيشرفته فعاليت دارند ولي حتي اگر سلاحي هم توليد مي كنند در واقع نوعي خريد تكنولوژي است نه ابداع خود آنها كه كشور چين در اين زمينه پيشتاز است. سفينه فضايي چيني ها در واقع كپي سفينه سايوز روسي است. داشتن صنعت مونتاژ بهيچ عنوان به معناي كسب توانايي توليد يك سلاح يا كسب يك تكنولوژي خاص نيست. بلكه بايد براي اينكار تلاش و كوشش زيادي بخرج داد و بسياري از تعهدات بين المللي را زير پا گذاشت!!! كه در حال حاضر ايران با توجه به تحريم خود را موظف به رعايت قرارداد هاي قديمي نمي داند. بسياري از قراداد هاي فروش سلاح با تغيير شرايط سياسي تغيير مي كنند. مثلا تركيه خواستار 1000 فروند تانك لئوپارد بود كه دولت آلمان سرانجام با وجود نياز شديد به عقد قرارداد در اين زمينه(همانطور كه مي دانيد تانك لئوپارد بسيار گران است و حتي دولت آلمان براي تجهيز ارتش آلمان دچار مشكل است قيمت هر فروند آن در آن زمان 15 ميليون مارك بود) بدليل فشارهاي سياسي شايد بدليل مسلمان بودن تركيه از آن سر باز زد و احتمالا تركيه تانكهاي t-90 را جايگزين كرده است.

  14. سلام حق با جناب GOLDEN-CROWN هستش. آمريکاييها از هواپيماي C-130 براي پرتاب بمبهاي 7 تني که در ارتفاع و نرسيده به زمين منفجر مي شوند استفاده مي کنند. بمب از پشت هواپيما و درب CARGO و با چتر پرتاب مي شه و نرسيده يه زمين منفجر مي شه. از اين بمبها استفاده هاي گوناگوني مي شه بعنوان مثال در آماده کردن مناطق جنگلي براي فرود هليکوپترها و هواپيماهاي عمود پرواز و .... بخاطر موج انفجار وحشتناکي که ايجاد مي کنه تا شعاع چند 100 متر تمام جنگل نابود و ناپديد مي شه! استفاده ديگر اين بمب در پاکسازي ميادين مين هستش که بخاطر موج شديدي که ايجاد مي کنه مينهاي منطقه وسيعي از ميدان مين منفجر شده و نابود مي شوند. هليکوپترهاي آمريکايي از نوعي خروجي در موتورهاشون استفاده مي کنند که حرارت رو پخش مي کنه. اما موشکهاي سام 7 (استرلا-1) که عراق هم احتمالا به آن مجهز بود يک موشک قديمي هستش که بطور گسترده در جنگ سال 73 مصري ها از اون استفاده کردن ولي اين موشک دقت بسيار پاييني داره(حدود 20 درصد احتمال اصابت به هدف) و بزرگترين نقطه ضعف اون قدرت پايين سر جنگي موشک هستش. بطوريکه توانايي انهدام هدف رو در بيشتر مواقع نداره! تمايل بسيار شديدي براي فريب خوردن توسط چف داره. بهترين رکورد اون ساقط کردن يک فروند اسکاي هاوک نيروي هوايي عمان توسط چريکهاي ظفار هستش که در ارتفاع 3500 متري تقريبا در برد نهايي اون هدف رو سرنگون کرده. در جنگ اعراب و اسرائيل هواپيماهاي اسرائيلي بعد از فرود متوجه شدند که قسمت خروجي گاز موتور کمي سياه شده! و متوجه شدند که اينکار توسط موشکهاي سام7 انجام گرفته. بنابراين يک زائده فلزي به خروجي هواي موتور اضافه کردند و مشکلشون حل شد! نمونه بهينه سازي شده اون در مصر توليد مي شه. و در حال حاضر يک موشک از رده خارج بحساب مياد. منظور من از موشکهاي شانه پرتاب مدلهاي جديد استرلا و ايگلا هستش که دقت بالا و قدرت تخريب خودشون رو در سقوطهاي ماههاي اخير هليکوپترهاي آمريکايي در عراق نشون داده اند. اين موشکها توسط سوريه و دلالهاي عرب که از اروپاي شرقي مي خرن در اختيار القائده قرار گرفته است. در حال حاضر ايران هم به موشکهاي جديد روسي مجهز شده ضمن آنکه مقدار زيادي موشک اندازهاي استينگر آمريکايي از آقاي حکمتيار تحويل گرفته. موشک انداز ميثاق -1 نوع بهينه سازي شده سام 7 هستش که در ايران توليد مي شه. ميثاق -2 نوع جديد اونه که مجهز به سيستم پرتاب کن- فراموش کن هستش و نيازي به هدايت موشک پس از پرتاب توسط پرتاب گر نيست. همانطور که مي دانيد هلي کوپترهاي آپاچي موشکهاشون رو از فاصله 3 تا 5 کيلومتري شليک مي کنند و به مواضع دشمن نزديک نمي شوند بهمين دليل آمار سقوط آنها در عراق نسبتا بالاست ولي در لبنان هيچکدام مورد اصابت قرار نگرفتند يا حداقل سقوط نکردند. عملياتهاي نفوذي خودشون رو هم از سمت دريا انجام مي دادند. در فيلمهاي پخش شده هم مشخصه که تقريبا همه حمله ها به اهداف زميني رو هواپيماهاي F-16 انجام مي دادند. بهرحال هليکوپترهاي آپاچي رو مي توان در درگيريهاي نفوذي به تله انداخت ولي چون ماموريت اصلي آنها در ميدان جنگ پشتيباني نيروي زميني هستش سرنگون کردن آنها قطعا کار آساني نخواهد بود. با آرزوي موفقيت همه دوستان

  15. سلام دوست عزيز ظاهرا جنابعالي اطلاعات زيادي از جنگ جهاني دوم نداريد. البته هيچ اشكالي هم نداره. من جهت اطلاع شما كمي بيشتر توضيح ميدم: سنگينترين بمب دنيا در جنگ دوم جهاني بوزن 10 تن استفاده شده. بمبهايي كه در حمله به دومين رزمناو كلاس بيسمارك در اواخر جنگ جهاني دوم استفاده شد هر كدام 5.5 تن وزن داشت و32 عدد روي ناو پرتاب شد كه 5 تا از اونها به رزمناو اصابت كرد كه منجر به انهدام آن شد ولي با وجود اين غرق نشد! البته تبديل به آهن پاره شد. اين بمبها را بمب افكنهاي هاليفاكس حمل مي كردند. بمب هاي 1 تني بمبهاي متعارف در جنگ جهاني دوم بودند. رزمناو آريزونا توسط بمبهاي 800 كيلويي ژاپني در پرل هاربر غرق شد. يك اصل بين كارشناسان نظامي وجود داره. شما وقتي در جنگ پيروزيد كه سرباز پياده در محل مورد نظر مستقر بشه. اتفاقي كه در ويتنام علي رغم برتري هوايي كامل و انداختن 10 ميليون تن بمب جامه عمل نپوشيد. هليكوپترهايي كه شما مي فرماييد شكار مورد علاقه پرسنل حامل موشكهاي شانه پرتاب مي باشند! اصولا مقايسه نيروي هوايي ايران و حتي همه كشورهاي دنيا با نيروي هوايي ايالات متحده رو فقط نوعي سرگرمي مي دونم! نه بيشتر. هيچ كشوري در دنيا و در مقياس وسيعتر همه كشورهاي دنيا بر فرض اتحاد توانايي مقابله با نيروي هوايي آمريكا را ندارند. دوست عزيز در صورت حمله آمريكا اصولا قرار نيست نبرد رودررويي اتفاق بيفته تا آنها از تكنولوژي بالاشون و نيروي هوايي قويشون بتونن استفاده كنن. هر آدم غير آشنا به تاكتيكهاي نظامي مي دونه كه در يك نبرد كلاسيك هيچ كشوري توانايي جنگيدن با آمريكا رو نداره. مطمئن باشيد خريد هواپيما از اكراين براي جنگيدن با آمريكا نيست. در مورد مسائل اطلاعاتي خيلي زود قضاوت مي كنيد! در پايان بايد يادآوري كنم كه ما شروع كننده جنگ نخواهيم بود. بقول رزولت پيروز جنگ اون كسي نيست كه گلوله اول رو شليك ميكنه بلكه پيروز جنگ كسيه كه آخرين گلوله را شليك مي كنه. موفق باشيد

  16. با سلام و تشكر از نظرات دوستان. نظر شخصي خودم اينه كه بهتره راجع به نظرخواهي صحبت كنيم چون بهنگام جنگ وضعيت فوق العاده اعلام ميشه و بحث اقتصادي اصولا در آن وضعيت كاربردي نداره. اما درابتدا از ديد آمريكايي ها موضوع رو بررسي مي كنم: آغاز حمله قطعا بصورت هوايي از ناوهاي هواپيمابر و بمنظور نابوديتاسيسات هسته اي؛ تاسيسات اصلي نظامي و كارخانجات صنايع دفاع خواهد بود. كارخانجات شهيد همت و كلا صنايع موشك سازي جزو اهداف اوليه خواهند بود. انبارهاي مهمات ارتش و سپاه و كارخانجات پارچين و ... جزو اهداف ديگر هستند. با توجه به پراكندگي اين تاسيسات و انتقال اكثر آنها به تونلهاي زير زميني با قاطعيت نمي توان گفت كه اين حملات تا چه حد موفقيت آميز خواهد بود. در ساعات اوليه حمله كليه باندهاي فرودگاههاي نظامي منهدم خواهند شد و نيروي هوايي محدود ايران زمينگير مي شود. آشيانه هاي هواپيما با بمبهاي ليزري با خاك يكسان مي شوند. دفاع هوايي خارك؛ بندر عباس؛ بندر طاهري و ... با هواپيماهاي نامريي نابود خواهند شد و فقط احتمالا تعدادي از خودروهاي متحرك موشك انداز سام جان سالم بدر خواهند برد. كليه مراكز مخابراتي و راداري توسط موشكهاي كروز مورد حمله قرار مي گيرند. در صورت تصميم به حمله زميني ثانويه بسياري از پلهاي راه آهن و پلهاي اصلي كشور و شريانهاي ارتباطي بمباران خواهند شد و حمله زميني از چند جهت بخصوص خوزستان و سواحل جنوبي كشور آغاز مي شود.... . اما از ديد ايران: تجربه جنگهاي گذشته نشان داده كه درست است كه بمباران هوايي در زمين گير كردن نيروها نقش مهمي دارد ولي حتي بمبارانهاي سنگيني همانند آنچه در نبرد مونته كاسينو در ايتاليا اتفاق افتاد نشان داد كه آنچه پيروزي قطعي در جنگ را رقم مي زند نيروي زميني و نيروي زرهي و پياده است. بنابر اين نقشه دفاعي ايران شامل تركيبي از عملياتهاي نا منظم برون مرزي بر عليه نيروهاي آمريكايي و تشكيل خط دفاعي اصلي ايران در خطوط دفاعي طبيعي ايران يعني رشته كوه زاگرس خواهد بود. جايي كه به احتمال زياد بسياري از انبارهاي مهمات مخفي شده در كوهها از بمباران سالم مانده و امكان جابه جايي نيروها و تداركات براحتي امكان پذير است. ضمن آنكه براي پنهانكاري از عوارض طبيعي زمين مي توان حداكثر استفاده را كرد. بطور كلي امكاني براي استفاده از هواپيماهاي احتمالي باقي مانده وجود نخواهد داشت و در صورت برنامه ريزي براي حملات انتحار گونه از جاده ها براي پرواز هواپيماهاي باقي مانده استفاده خواهد شد. محل پياده شدن نيروهاي دشمن زير باراني از موشكهاي غير هدايت شونده فجر و نيز موشكهاي زمين به زمين قرار خواهد گرفت. كليه پايگاههاي نيروهاي آمريكايي در كشورهاي همسايه مورد حمله موشكي قرار مي گيرند. ناوگان آمريكا در خليج فارس توسط موشكهاي زمين به دريا و نيز هواپيماهاي بدون خلبان مورد حمله قرار خواهند گرفت. حملاتي عليه ناوگان دشمن توسط قايقهاي اژدر افكن انجام خواهد شد. همزمان تنگه هرمز مين گذاري شده و مسدود خواهد گرديد. در صورت تداوم جنگ احتمالا كمكهاي فوري تسليحاتي از سوي روسيه در اختيار ايران قرار خواهد گرفت.... . اما نتيجه جنگ بستگي زيادي به پايداري مردم و حفظ روحيه آنان در برابر تبليغات آمريكايي ها براي تسليم خواهد داشت.... .

  17. چرا مسايل قاطي ميكنيد اولا تو حتي نمي دوني كه اتريش و آلمان هردو يه يك كشور هستند و آلمان از دل اتريش بيرون اومد ثانيا چرا تفره ميري ميگي فرانسه تو الجزاير جنايت كرد خوب يزيد هم امام حسين كشت ولي اينا چه ربطي به جنايات هيتلر داره يه سوال دارم آيا مردم لهستان سويد نروژ يونان مصر ايتاليا اسپانيا روماني چك .... ظلمي به مردم آلمان كرده بودند ؟ يا در مورد جوانمردي آلمانا در حملات حرف ميزني آلمان بمب شيميايي توي شرهاي انگليس فرانسه و ... ميزذند لابد از سيبيل هيتلر خوشت اومده انقدر طرفداري مي كني در ضمن آلمان حمله آلمان تمام براي ماليكيت بر دنيا بود كه اينم از حمايت بي حدش بود

    1- دوست عزيز: با تشكر از زحمتي كه بابت درج نظراتتون مي كشيد . با توجه باينكه افراد زيادي روزانه اين مطالب را مي خوانند لطفا در درج مطالب دقت بيشتري بنماييد تا در حد امكان بتوانيم اطلاعات صحيح تري را به ديگران منتقل كنيم. البته قطعا اطلاعات هيچكدام از ما كامل نيست.
    2- آلمان و اتريش دو كشور همزبان هستند و به آلمان در قرن 19 پروس مي گفتند كه از چندين ايالت خودمختار تشكيل شده بود و اين ايالات توسط بيسمارك صدراعظم آهنين آلمان متحد شدند و اين كشور بوجود آمد. امپراطوري اتريش- مجارستان همانطور كه از نامش پيداست در واقع شامل كشورهاي اتريش و مجارستان بود. بنابراين در زمان جنگ جهاني اول كشور آلمان يك كشور مستقل با پادشاهي مستقل بود كه به آن قيصر مي گفتند. بعد از جنگ جهاني اول كشور اتريش تمام متصرفات خود شامل يوگسلاوي و مجارستان و .... را از دست داد و بشكل كنوني درآمد.
    3- اصولا من هيچ اهميتي به جنايات اروپايي ها در حق هم نمي دهم و فقط به جناياتي كه در حق ملت خودمون كردن فكر مي كنم. در قلب من هيچ جايي براي رحم و دلسوزي براي جنايتكاران اروپايي وجود نداره و هرچه بخودم فشار ميارم نمي تونم جنايات فرانسه؛ انگلستان؛ سلاحهاي شيميايي آلمان در زمان جنگ تحميلي و ... را فراموش كنم.
    3-سوئد در زمان جنگ جهاني دوم بي طرف بود و تمام سنگ آهن صنايع آلمان رو تامين مي كرد ضمن آنكه توپهاي ضد هوايي در اختيار انگلستان مي گذاشت كه توانايي شليك مداوم مثل تير بار رو داشتند. ايتاليا متحد آلمان بود (كه در واقع يكي از دلايل شكست آلمان همين متحد بي عرضه بود!) و كشور نروژ خاك خودش رو در اختيار انگلستان قرار داده بود و خطوط كشتيراني و حمل و نقل سنگ آهن از سوئد رو تهديد مي كردند. يونان بدليل حمله ايتاليا به آن به ميادين جنگي فعاليت آلمان اضافه شد و همچنين كنترل مديترانه از اهداف آن بود. لهستان بخش هايي از خاك آلمان را در اشغال خودش داشت و دارد و تمام آلماني هاي آن مناطق را از لهستان اخراج كردند. اسپانيا در تمام طول جنگ دوم بي طرف بود و فقط به زيردريايي هاي آلماني اجازه ميداد در بنادر آن سوخت گيري كنند و بارگيري مهمات رو انجام بدهند. روماني در واقع متحد آلمان بود و آلماني ها آنجا را اشغال نكردند بلكه بدعوت دولت روماني در آنجا مستقر شدند. در حمله به شوروي لشكرهاي رومانيايي با لباس و تجهيزات آلماني و هواپيماهاي آلماني شركت داشتند ضمن آنكه چاههاي نفت روماني تامين كننده بخشي از سوخت ماشين جنگي آلمان بود. 3 ميليون آلماني در منطقه سودت كه تحت اختيار چك بود زندگي مي كردند و تحت آزار دولت چك قرارداشتند و هيتلر بمنظور الحاق منطقه سودت به چك حمله كرد. بر اساس تحقيقاتي كه من كردم و بر خلاف متفقين و به اعتراف بسياري از اسيران و مردم كشورهاي تحت اشغال ( البته فقط در اروپاي غربي) آلماني ها بهترين برخورد را با اسرا و مردم غير نظامي داشتند و به اهداف غير نظامي هرگز حمله نمي كردند.اما در مورد اروپاي شرقي و شوروي و يهوديها وضعيت كاملا متفاوت بود و فقط در يك روز در بمباران استالينگراد 40000 نفر كشته شدند.
    من قصد طرفداري از هيچ كس را ندارم و سعي مي كنم واقعياتي را كه شما در هيچ كتابي پيدا نمي كنيد برايتان نقل كنم و همانطور هم كه گفتم اينكه چه بلايي سر مردم اروپا آمده براي من اهميتي نداره و فقط به منافع ملي كشور خودمان فكر مي كنم.
    در مورد مثالهايي از جنايات آمريكايي ها و انگليسي ها در جنگ جهاني دوم هم اگر خواستيد مي توانم مثالهايي را نقل كنم.
    با تشكر
    تصویر
    هواپيماي وسطي : جنگنده مسراشميت با آرم نيروي هوايي روماني

  18. مگه آلمان جنگ اول راه ننداخت و يك جنگ استعماري بود هم جنگ اول هم جنگ دوم جهاني در مورد انگليس و فرانسه اونهام گناهشون كمتر از هيتلر نيست .... كودكان ايتاليايي يا ................. چه گناهي داشتند ...

    سلام
    1-ايتاليا در جنگ جهاني دوم مثلا متحد آلمان بود و دردسرهاي زيادي هم براي آلمان ايجاد كرد. اعزام نيروي آلمان به آفريقا و يونان بخاطر خرابكاري هاي ايتاليايي ها بود.
    2-جنگ اول جهاني با حمله اتريش به صربستان شروع شد و ربطي به آلماني ها نداشت.
    3-به عقيده من جنايات فرانسوي ها در الجزاير و نقاط ديگر و انگليسي ها در هند و ايران و آفريقا و ... و در حق ملت آلمان (مي دانيد كه بر خلاف آلماني ها ؛ انگليسي ها فقط مناطق مسكوني و آنهم فقط در شب بمباران مي كردند) و روسها حداقل در حق ملت ما و مردم اروپاي شرقي دست كمي از جنايات آلماني ها ندارد و من شخصا سعي مي كنم از ديد يك ناظر بي طرف به جنگ نگاه كنم نه بعنوان يكي از كشورهاي ذينفع ولي بهرحال خوشحالي خودم رو از اينكه آلماني ها باعث نابودي امپراطوري بريتانيا شدند و كشورهاي استعمارگر اروپايي را تحقير كردند نمي تونم پنهان كنم!

  19. در اينكه امريكا خودش رو وسط كه فكر مي كنم مقصر ژاپن بود ... البته درگيري آنها دير يا زود اتفاق ميفتاد اما شروع كننده ژاپن بود با حمله به پرل هاربر.

    سلام
    آمريكا از همان ابتدا با فرستادن انواع جنگ افزار؛ مهمات؛ سوخت و مواد غذايي و.... براي انگلستان و شوروي عملا وارد جنگ شده بود ولي آلمان بدلايل اجتناب از باز شدن جبهه جديد به آمريكا اعلان جنگ نمي كرد تا اينكه ژاپن به آمريكا حمله كرد و آلمان نيز بدليل اتحاد با ژاپن به آمريكا اعلان جنگ كرد.

  20. براي شناخت هيتلر مطالعه كتاب چهره واقعي هيتلر رو توصيه مي كنم. با تشكر از دوست عزيز كه اطلاعات جامعي رو قرار دادن. اگه اجازه بدين بعنوان كسي كه سالهاست مطالب و مقالات و كتابهاي مربوط به جنگ جهاني دوم رو پيگيري كردم خدمتتون مطالبي رو اضافه بر مطالب دوست عزيزمون عرض كنم. جنگ جهاني دوم نتيجه تحقيرهايي بود كه متفقين بعد از جمگ جهاني اول نسبت به مردم آلمان اعمال كردن. بعنوان نمونه در برخي از مناطقي كه نيروهاي فرانسوي آنجا رو حتي بعد از جنگ تحت اشغال خودشون نگه داشته بودند سربازهاي فرانسوي سوار بر اسب مي آمدند داخل خيابان و مردم رو با شلاق اسب مي زدند و تحقيرشون مي كردند. مناطقي از خاك آلمان ضميمه خاك فرانسه و لهستان شده بود و لهستاني ها رفتار بسيار بدي با مردم آن مناطق داشتند. در واقع جنگ جهاني دوم را آلمان شروع نكرد چون اصلا منابع كافي براي يك جنگ جهاني را نداشت و اينكه آلمان رو آغازگر جنگ جهاني دوم مي دانند كاملا غلط و بر اساس يك توافق بين دول پيروز جنگ به جهانيان تلقين شده است. جنگ جهاني دوم با اعلام جنگ كشورهاي فرانسه و انگليس به آلمان بعد از حمله آلمان به لهستان شروع شد در حالي كه همه مي دانيم نيمي از لهستان را هم شوروي اشغال كرده بود و ارتش سرخ 14000 اسير لهستاني رو اعدام كرد ولي مورد اعتراض كشورهاي مذكور قرار نگرفت. بعد از اعلام جنگ فرانسه و انگليس به آلمان انگلستان 500000 سرباز با تجهيزات كامل در خاك فرانسه پياده كرد و فرانسوي ها مشغول سامان دهي و آماده سازي ارتش 2.5 ميليون نفري خودشون براي حمله به آلمان شدند. آلماني ها كه از نظر ذخاير سوخت و منابع مالي محدوديت داشتند و از طرفي ديدند كه قصد متفقين براي حمله جدي هستش ظرف 1 ماه تعداد لشكرهاي آلماني رو به بيش از دو برابر افزايش دادند و بدليل عدم توانايي جنگ دراز مدت تصميم گرفتند كه (كاري كه در مورد شوروي هم كردند) پيش دستي كنند و منتظر حمله متفقين نمانند. با توجه به استحكامات عظيم بتني خط ماژينو در مرز فرانسه تصميم گرفتند كه اين خط را دور بزنند بنابراين به جاي حمله مستقيم ابتدا در يك حمله برق آسا بلژيك را اشغال و از آنجا وارد خاك فرانسه شدند و ظرف مدت 2 هفته كليه لشكرهاي متفقين را تارومار كردند. اما در سال 1939 پيمان عدم تجاوز بين مولوتف و ريبن تروپ امضا شد كه شامل توافق آنها براي اشغال لهستان هم بود. آلمان زيردريايي هاي شوروي را به دوربينهاي آلماني كه در آن زمان در دنيا بهترين بودند مجهز كرد و تعدادي تانك پيشرفته آلماني به نشانه دوستي به شوروي هديه داد. اما روسها پنهاني در حال آماده كردن خود براي حمله به آلمان بودند و دولت آلمان بارها يادداشتهاي اعتراض آميزي در مورد تجاوز هواپيماهاي شناسايي شوروي به خطوط آلماني ها را تسليم دولت شوروي كرده بود ولي در نهايت دولت آلمان به اين نتيجه رسيد كه در مورد شوروي بايد هرچه زودتر فكري كرد. حتی هیتلر معاون خود هس را به انگلستان فرستاد و گفت که ما قصد نابودی انگلستان را نداریم و خواستار صلح هستیم که انگلیسیها جوابی ندادند. هیتلر معتقد بود که اگر ما از برتری تجهیزات خودمان استفاده نکنیم بزودی اسرار تجهیزات ما بدست متفقین می ا افتد و برتری تکنولوژیکی خودمان را از دست خواهیم داد. بنابراین فرمان حمله به شوروی را صادر کرد. بعنوان يك نمونه از آماده سازي روسها فقط يك نكته اضافه كنم كه آلمانها تعداد زيادي توپ 90 میلیمتری در یک کارخانه در روزهاي اوليه جنگ به غنيمت گرفتند كه بعدها در ساخت يك سري خودروهاي ضد تانك از آنها استفاده كردند و بر عكس آن چيزي كه گفته مي شود روسها مقادير عظيمي سلاح توليد كرده و انبار كرده بودند بطوریکه بسياري از خودروها و تانكهاي پيشرفته آلمانی مانند پلنگ و پورشه به تيربارهاي DT روسی مجهز شدند و سلاحهای روسی بوفور در ارتش آلمان مورد استفاده قرار گرفت! در مورد بقیه اتفاقات هم که مطلع هستید.

  21. شما مي دانيد چه تعداد از موشكهاي ضدكشتي عراقي، قبل از برخورد، هدف موشكهاي فونيكس ما قرار گرفته اند؟ آيا با موشك اسپارويي كه اف15 آ شليك مي كند، در فاصله اي دورتر از 30 كيلومتر و آن هم تنها براي هدفي چون يك جنگنده، كاربرد ديگري مي توان پيدا كرد؟ آيا مي دانيد با اسپارو نمي توان ميگ25 را در ارتفاع 65000 فوتي سرنگون نمود؟ در حالي كه خلبانان تامكت ما بارها در چنين ارتفاعاتي، ميگهاي25 صدام را به وسيلهء فونيكس ساقط كرده اند.

    من همچين چيزي تا حالا نشنيده بودم و تا آنجايي كه مي دونم اين موشك براي اين هدف ساخته نشده مگه اينكه هدفش موشكهاي بزرگي مثل كرم ابريشم و با موتور توربوجت باشه كه در اين صورت اين امر محتمله و بخاطر بزرگي و سرعت پايين ميشه اون رو در هوا زد ولي همانطور كه گفتم بطور كلي اين موشك براي اينكار طراحي نشده و چنين دقتي رو در مورد موشكهاي با سوخت جامد نداره چون رادار هواپيما اين چنين قابليتي رو نداره.

  22. سلام اسراييل هرگز به ايران حمله نخواهد كرد بدليل اينكه از بين بردن تاسيسات زير زميني فقط با بمبهاي نفوذگر اتمي امكان داره و در غير اينصورت امكان پذير نيست. بدليل ترس از واكنش احتمالي ايران اسراييل هرگز بما حمله نخواهد كرد. در حال حاضر هم سياست ضد اسراييلي ايران در حال تبديل شدن به سياست ضد عربي هستش و امكان داره با هم توافقات پشت پرده هم داشته باشن. چون عملا اسراييل در يك مدل كوچك از نبرد آينده با ايران در لبنان شكست سختي خورد و اصولا مردم اسراييل فعلا بيشتر طرفدار آرامش و حفظ رفاهشون هستند و هرگز بدولتشون اجازه در گيري در يك جنگ با پايان نا معلوم را نخواهند داد. اما در مورد ايالات متحده اگر حمله اي صورت پذيرد فقط شامل حملات هوايي خواهد بود اما آنها هم از عكس العمل ايران و تاثير حملات هوايي روي برنامه اتمي ايران نگران هستند. بنابراين ابتدا سعي مي كنن با تحريمهاي اقتصادي نارضايتي عمومي رو افزايش بدن تا پشتيباني مردم از دولت كاهش پيدا كنه و بعد شايد كاري صورت بدن.

  23. دوست عزيز هواپيما بدون موشك بدرد نمي خوره و تبديل به يك وسيله بي فايده مي شه تا حدي كه الان تو ايران از روي ناچاري موشك ضد هوايي هاوك رو روي f-14 نصب كردن!. در مورد مقايسه f-15 با f-14 هم ببينيد كدوم هواپيما بدليل نقصهاي فني مكرر و سقوطهاي پي در پي از رده خارج شده و كدوم هنوز يكي از پيشرفته ترين جنگنده هاي دنياست. هواپيماهاي صرفا رهگير متعلق به سالها قبل هستن و هواپيماهايي مثل f-14 و mig-29 الان ديگه كاربردي ندارند. بخصوص هواپيماي آشغالي مثل mig-29 كه دولت ايران 40 فروند از سر ناچاري در سال 1369 خريد و فقط يك نمونه خدمتتون بگم كه اين هواپيما بدون كمك رادار زميني تقريبا كوره و حتما بايد از طرف رادار زميني هدايت بشه. فقط 300! كيلوتر برد داره يعني فقط بدرد دفاع نقطه اي مي خوره با اون موتورهاي آشغال قديمي پر مصرفش و ... . دوست عزيز اگر شاه بقول شما زرنگ و هوشمند بجاي f-14 هواپيماي f-15 خريده بود قطعا در زمان جنگ بيشتر بدرد ما مي خورد تا هواپيمايي كه فقط بدرد جنگ هوايي مي خوره و توانايي حمل بمب نداره. اگر شما فهرست خريدهاي اون موقع رو ببينيد خواهيد ديد كه چطور اجناس بدرد نخور را بدولت ايران قالب مي كردن. وقتي با نصب چند سيستم الكترونيك روي يك هواپيماي قديمي مثل ميگ21 مي شه تامكت رو سرنگون كرد ديگه جاي هيچگونه بحثي باقي نمي مونه. در حال حاضر ساخت موشك براي ايران خيلي خيلي ارزانتر در مياد تا خريد هواپيمايي كه خود غربي ها و شرقي ها ضد اون رو دارن و بهتر از ما به نقاط قوت و ضعف توليدات خودشون واقفند.