Parviz

Members
  • تعداد محتوا

    351
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Parviz

  1. من نميفهمم دوستاني كه چنين مقايسه اي ميكنند بر اساس كدام آمار و داده ها صحبت ميكنند ، شكر خدا همه اينتر نت داريد و همه هم گوگل رو ميشناسيد ، چه بهتر كه قبل از اظهار نظر كمي مطالعه كنيد . كمي در مورد فرانسه انقلاب صنعتي اروپا از فرانسه شروع شد و اين كشور جزو پنج كشور پيشروي صنعتي جهانه ، فرانسه پس از آمريكا و روسيه بزرگترين صنايع نظامي جهان رو داره و باز پس از آمريكا و روسيه بزرگترين قدرت اتمي جهانه ، فرانسه تنها رقيب جدي دوكشور ياد شده در تكنولوژي هوائي نظامي و غير نظامي و هواپيما هائي مانند انواع ميراژ يا رافائل احتياج به معرفي شدن نداره ، فرانسه پس از آمريكا پيشرو ترين كشور در صنعت اتمي است و به عنوان مثال كشوري مانند انگليس براي نوسازي راكتورهاي اتميش از فرانسه كمك ميگيره . من نميدانم دوستان قدرت يك كشور رو در چه ميبينند ، در ادعا و شعار ؟ انشاله كه اينطور نيست ولي اجازه بديد چند رقم آماري رو تقديمتان كنم . فرانسه با وسعت 643427 كيلومتر مربع كمتر از نصف ايران 1648000 كيلومتري وسعت و تقريبا به اندازه كشور ما جمعيت داره فرانسه ايران .توليد ملي سالانه 2515 ميليارد دلار 278 ميليارد دلار بودجه ساليانه 1372 ميليارد دلار 64 ميليارد دلار نرخ تورم 5/1 در صد 17 در صد صادرات 9/558 ميليارد دلار 5/76 ميليارد دلار ( 80 در صد نفت و گاز ) راه ريلي 29370 كيلومتر 8364 كيلومتر جاده 956303 كيلومتر 179388 كيلومتر ممكنه بفرمائيد چه چيزي رو با هم مقايسه ميكنيد ؟
  2. Parviz

    اگر من آمریکایی بودم!

    احمد آقا ، از حسن نيت شما ممنونم و اما در مورد سوابق بد !!! سياسي ويا قضائي ، نميدانم با چه شناخت يا سابقه اي چنين قضاوتي ميكنيد ، بنده هيچ گونه سابقة قضائي ندارم وبه انگيزه و دليل غربت نشيني ام افتخار ميكنم و اونو هر چه كه هست روشن ترين نقطه زندگيم ميدانم ، كسانيكه بايد از مردم طلب عفو كنند كسان ديگرند ، وارد چنين بحثي نميشم ولي يك حقيقت رو بايد بدونيد ، ايرانيان خارج از كشور ميهنشون رو مسلما كمتر از شما دوست ندارند ، ما به ايراني بودمان افتخار ميكنيم ، به ايراني بودمان ، ما به فرهنگمان افتخار ميكنيم ، فرهنگي كه خمير مايه اش پندار نيك ، گفتار نيك و كردار نيك است ، ما هم خدا را دوست داريم ولي خداوند بخشنده مهربان را ، بنابراين اجازه بدهيد نديده و نشناخته در مورد هم داوري نكنيم .
  3. Parviz

    اگر من آمریکایی بودم!

    احمد آقا ، منظور من شخص بخصوصي نبود ، تحمل نظر ديگران الزاما به معني قبول و تائيد آن نيست ، متاسفانه اين سايت از معدود سايتهائي است كه بعضي از اعضاء بجاي پرداختن به موضوع نوشته با استفاده از سلاح تكفير و دشنام نظر مخالف را ميكوبند ، اين پديده را شما بسيار بسيار بندرت در سايتهاي فارسي زبان خارج از كشور ملاحظه ميكنيد و با توجه به اينكه زبان فارسي پنجمين زبان متداول در اينترنت است خودتان ميتوانيد حدس بزنيد كه چه تعداد سايت مشابهه فارسي زبان در خارج از كشور وجود دارد ، ولي خوب ارتباط با هموطنان داخل ميهن لطف ديگري دارد .
  4. Parviz

    اگر من آمریکایی بودم!

    نوروز گرامي و سال نوي شما هم مبارك آقا مصطفي ، راستش را بخواهيد ميخواستم چك كنم و جاي تعجب داره كه هنوز كسي توهين نكرده و تهمتي نزده ، البته بعيد نيست كه دوستان بحرالعلوم هنوز متوجه نوشته مخلص نشده باشند .
  5. Parviz

    اگر من آمریکایی بودم!

    اگر من آمريكائي بودم كلاه خودم رو قاضي ميكردم و بيست و چند سال گذشته رو مرور ميكردم ، اگر نه ، همين دوسال گذشته رو مرور ميكردم كه چطور هر نطق رئيس جمهور ايران برام يك قرار داد چند ميليارد دلاري درست كرد ، از رژيم تهران ممنون بودم كه هزار بار وسيع تر از گذشته منو به منطقه آورد و حضور گسترده من رو در منطقه مستدل كرد ، از تهران ممنون بودم كه با تهديد مداوم همسايگانش برام قراردادهاي نان وآب دار تسليحاتي درست كرد ، فراموش نميكنم كه سياستهاي اين رژيم امنيت خاورميانه رو هزار بار بيش از گذشته بمن وابسته كرد و اين حكومت بود كه باعث شد كه كشورهاي منطقه از ترس اژدها به مار غاشيه پناه ببرند ، هزار بار تشكر ميكنم كه نزاع اعراب واسرائيل داره فراموش ميشه و بزودي اعراب دست دوستي بسوي اسرئيل دراز خواهند كرد و مشكل ايران و اعراب جايگزين اون مشكل ميشه ،من آمريكائي از شركت جمهوري اسلامي در اين بازي كه همه رو سركار گذاشتيم ممنونم و با آگاهي ميگم زنده باد رژيم تهران و بر قرار باد آقاي احمدي نژاد .
  6. Parviz

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    برنار کوشنر گفته است که «بايد خود را آماده بدترين حالت سازيم» و بدترين حالت نزد وی « جنگ است». اين گفته وزير امور خارجه [فرانسه] در باره ايران که انتقادهای فراوانی را هم برانگيخته، پرتوی بر چرخش تازه ديپلوماسی فرانسه انداخته ( سرمقامه اين ماه را مطالعه فرمائيد) و بيش از همه تائيدی بر آن است که ايالات متحده دست زدن به عمليات نظامی عليه جمهوری اسلامی را به طور بسيار جدی در نظر گرفته. در واقع به رغم تمام احتياط های معمول و پيچ و تاب های لفظی در ضرورت سخت کوشی در طريق ديپلوماسی، کاخ سفيد با صدور مجوز برای عملياتی در داخل کشور «که به خونريزی نيانجامد» و نيز با ياری رساندن به گروه های تجزيه طلب عرب و کرد و بلوچ و آذری هم اينک هم آتش مخالفت با ايران را شعله ورتر ساخته است. اين مداخله جوئی خلاف حقوق بين الملل که هيچ نشانی از پشتيبانی از مخالفين دموکرات با خود ندارد به «تند روهای" رژيم [حاکم برايران] فرصت داده است که موقعيت خويش را استوار سازند و به اذيت و آزار روشنفکران و دموکرات ها بپردازند. با اينهمه حکومت تهران فکر می کند که گشودن راه مذاکره با واشنگتن ممکن است. اما لازمه آن پذيرفتن اصل گفتگو درباره تمام موضوعات مورد اختلاف ميان آمريکا و ايران است و باز به اين شرط که واشنگتن از قصد خويش برای «تغيير رژيم» دست بردارد. در نبردی که در دولت بوش درباره سياست ايالات متحده در قبال ايران در گرفته است دو گروه روياروی يکديگر صف آرائی کرده اند. در يک سو ريچارد چينی و همپيمانانش در وزارت دفاع (پنتاگون) و کنگره چنگ و دندان نشان می دهند که سرنخ آنها را کميته امور عمومی آمريکا و اسرائيل (ايپاک) در دست دارد و بر بمباران نه فقط کارخانه غنی سازی اورانيم نظنز بلکه همچنين بر کوبيدن پادگان های نظامی ايران نزديک مرز عراق پافشاری می کنند. در برابر آنها کونداليزا رايس وزير امور خارجه ايالات متحده مايل است با تحکيم و گسترش گفتگو با تهران در باره برقراری ثبات در عراق که در ماه مه در بغداد آغاز شد پبمودن طريق ديپلوماسی ادامه يابد. اما در عوض تعويق تصميم گيری درباره گزينه نظامی، وی ناگزير به مصالحه خطر آفرين تشديد عمليات سری به قصد بی ثبات کردن جمهوری اسلامی تن در داد که رئيس جمهور آمريکا نيز با صدور فرمانی در پايان آوريل ۲۰۰۷ آنرا تائيد کرده است (۱). ايالات متحده دهسالی است که انجام اين عمليات سری را دنبال کرده اما با نبود پوششی رسمی، سازمان مرکزی اطلاعات آمريکا (سيا) آنرا تاکنون فقط با واسطه هايش پيش برده است . برای نمونه پاکستان و اسرائيل اسلحه و پول به دست گروه های ياغی در جنوب شرقی و شمال غربی ايران رسانده اند که در آنجا اقليت های سنی بلوچ و کرد دير زمانی است با قدرت مرکزی شيعه مذهب فارس به پيکار برخاسته اند. مجوزی که رئيس جمهور [آمريکا] در ماه آوريل صادر کرد، تشديد دامنه عملياتی را مجاز می شمارد که چنانچه «به خونريزی نيانجامد» مأموران آمريکائی می توانند مستقيما به آنها دست يازند. علاوه بر گسترش سخن پراکنی های تبليغاتی، کوشش در پخش اطلاعات گمراه کننده و استخدام تبعيديان ايرانی در اروپا و آمريکا به منظور تشديد مخالفت سياسی، اينک در برنامه تازه جنگ اقتصادی، خصوصا دست بردن در نرخ برابری ارز و اقدامات ديگری رجحان يافته اند که در ايجاد اختلال در فعاليت های اقتصادی و بانکی و تجاری ايران کارآئی دارد. محتوای فرمان جديد پس از گزارش به کميسون های اطلاعاتی دو مجلس کنگره که قانون آنرا مقرر داشته آشکار گرديد و اين رويداد اينک مضمون اصلی تمام گفت و شنود ها در تهران است. به نحو شگفت آوری هم محافظه کاران و هم اصلاح طلبان يک دل اند که درست هنگامی که راه بر امکان يک همکاری واقعی در عراق و افغانستان ميان دو کشور گشوده می شد افشای اين سند بی وقت و نابجا بوده است. مسئولان بلند پايه وزارت امور خارجه، شورای امنيت ملی، دفتر رئيس جمهور احمدی نژاد و «صلاح انديش های" گوناگون ايرانی هم داستان اند که برقراری ثبات در اين دو کشور در حقيقت با منافع تهران همسو است. اينها تشريح می کنند که همکاری با ايالات متحده فقط در ازاء عادی کردن تدريجی مناسبات ميان دو کشور امکان دارد که خود براين فرض استوار است که واشنگتن از استراتژی خويش در «براندازی حکومت» دست بردارد. به نظر امير محبيان سردبير روزنامه محافظه کار رسالت، در عراق «ايالات متحده همانند روباهی است که به تله افتاده. آيا رواست که ما روباهی را آزاد کنيم که [می دانيم] می خواهد ما را بدرد؟ چنانچه ايالات متحده سياست خود را تعديل کند، همکاری [ميان دو کشور] ممکن است». در سوی ديگر طيف روزنامه نگاران، به تصديق محمد عطريان فر سر دبير روزنامه هم ميهن از نزديکان هاشمی رفسنجانی که در آغاز ماه سپتامبر ۲۰۰۷ به رياست مجلس خبرگان برگزيده شد «حال و هوا در اينجا به مذاکره و برقراری روابط گرايش دارد. مردم خواستار ثبات اند. از شعار "مرگ بر آمريکا" ديگر کاری بر نمی آيد و رهبران ما اين را خوب دريافته اند. تعارضی که بچشم می خورد آنست که دو حکومتی که دشمن يکديگرند در عراق و افغانستان مصالح مشترک دارند.» دست اندرکاران کشور نخواستند به اين پرسش مستقيما پاسخ دهند که آيا تهران از سازمان های شيعی در عراق پشتيبانی می کند يا خير. علاءالدين بروجردی رئيس کميسيون روابط خارجی مجلس از واشنگتن به سبب حمايت از بعثی ها و ديگر عناصر سنی خرده می گيرد و بدون پرده پوشی اعلام می کند که ايران قبول تفوق و برتری شيعيان در بغداد را چون ضرورتی برای دستيابی به ثبات می داند و شرط نخست هرگونه همکاری ميان واشنگتن و تهران. به زعم اين روزنامه نگاران و بسياری از مخاطبان رسمی شايد يک حرکت مهم کاخ سفيد [در جهت خشنود کردن حکومت ايران]آن باشد که سازمان شبه نظامی مجاهدين خلق را که در عراق استقرار يافته است برچيند. اين گروه در جنگ عليه ايران (۱۹۸۸- ۱۹۸۰) از صدام حسين پشتيبانی کرد و هر چند بدنبال تجاوز آمريکا اسلحه را از دست ۳۶۰۰ پيکارجوی اين سازمان گرفته اند اما هنوز به صورت گروهی در پايگاه هائی گرد آمده اند. دستگاه های امنيتی آمريکا برای مأموريت های جاسوسی و خرابکاری در ايران و بازجوئی از ايرانيانی که متهم به کمک به شبه نظاميان شيعی در عراق هستند آنها را به کار می گمارند و تا همين چندی پيش از فرستنده های راديوئی و تلويزيونی در عراق نيز برخوردار بودند. اما پس از فشارهای تهران بر بغداد اکنون اين فرستنده ها را به لندن منتقل کرده اند. با اينهمه در سال ۱۹۹۷ هنگامی که محمد خاتمی ميانه رو به رياست جمهوری برگزيده شد، وزارت خارجه آمريکا به نشانه آشتی جوئی مجاهدين خلق را به جرم نقض گسترده حقوق بشر به فهرست سازمان های تروريستی افزوده بود ... آنها همچنان در اين فهرست جای دارند. عباس ملکی مشاور شورای امنيت ملی شرح می دهد که برچيدن اين نيروهای شبه نظامی کنشی بسيار معنی دار خواهد بود. اما علی رضا جعفرزاده رئيس شورای ملی مقاومت، پيشخوان سياسی مجاهدين مدام در برنامه های شبکه تلويزيونی محافظه کار فاکس نيوز ظاهر می شود و نقشی همانند احمد چلپی هنگام آماده کردن [افکار عمومي] برای تجاوز به عراق را بر عهده گرفته است و می کوشد پشتيبانی کنگره را برای اقدامی نظامی عليه ايران همراه سازد. ناميدن مجاهدين همچون سازمانی تروريستی عزم دولت کلينتون برای گشايش گفتگو با تهران را نمايان می ساخت. هنگامی که آقای نيوتن گينگريچ رئيس وقت مجلس نمايندگان توانست اعتباری به مبلغ ۱۸ ميليون دلار برای عمليات سری که «به خونريزی نيانجامد» را به قصد «برانگيختن جايگزينی رژيم کنونی ايران» از تصويب نمايندگان بگذراند، کاخ سفيد سازمان مرکزی اطلاعات (سيا) را به دور انديشی و احتياط وادار ساخت. اما دولت بوش با شتاب راه ديگری پيش گرفت. آقای چينی که همان نظرات آقای گينگريچ را دارد توانسته است چند شکاک را قانع کند که هرچه بيشتر تهران را در تنگنا بگذارند در مذاکرات به قصد متوقف ساختن برنامه ايران برای غنی سازی اورانيم برگ های برنده بيشتری به دست واشنگتن خواهد افتاد. همدستی پاکستان دولت بوش، زمانی که سر کار آمد برای دستگرمی به طرح بايگانی شده دخالت هائی که «تا به حد خونريزی پيش نرود» جان تازه ای دميد و آنرا بيشتر هم گسترش داد؛ سپس در فوريه ۲۰۰۶ اعتباری به مبلغ ۷۵ ميليون دلار برای «ترويج آزادی بيان و آزادی جابجا شدن مردم ايران» از تصويب کنگره گذراند. سرانجام در پی تداراک سری به قصد انجام عمليات ايذائی نظامی عليه رژيم برآمد. سهل تر از همه آن بود که پاکستان و اسرائيل را همراه سازند که اسلحه و پول بدست گروه های ياغی برسانند که همان وقت ها هم در مناطق بلوچ و کرد نشين فعال بودند. سازمان های اطلاعاتی پاکستان اسلحه و پول به جنبش مخالف جندالله تحويل دادند. در سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ اين گروه مسلح که در بلوچستان پايگاه دارد، با زنحيره ای از شبيخون ها در زاهدان و در جنوب شرقی کشور تلفات جانی سنگينی به يگان های پاسدار وارد ساخت. روز ۲ آوريل ۲۰۰۷ صدای آمريکا مصاحبه ای با آقای عبدالمالک ريگی رهبر اين جنبش پخش کرد و طی آن وی را «رئيس مقاومت مردمی در ايران» معرفی کرد. بسياری از کسانی که با ناسيوناليزم بلوچ آشنائی دارند و ما با آنها تماس گرفتيم رشته های پيوند ميان عبدالرحمان ريگی و دستگاه اطلاعاتی پاکستان را تأييد کرده اند. يک خبرنگار کانال تلويزيونی آ ب ث نيز اين ادعا را درست خوانده است . دستگاه اطلاعاتی اسرائيل (موساد) نيز پنجاه سالی می شود که با کردهای ايران و عراق در تماس است. وجود اين ارتباط حاکی از صحت اطلاعاتی است که سيمور هرش روزنامه نگار آمريکائی گزارش کرده که با آنکه حزب حيات آزاد در کردستان ايران (پژاک) به حزب کارگران کرد ترکيه (پ کا کا) وابسته است که واشنگتن و آنکارا هر دو آنرا سازمانی تروريستی قلمداد می کنند، دستگاه اطلاعاتی اسرائيل «آموزش و تجهيزات» برای پيشمرگان اين حزب فراهم می آورد . يک کارمند بلند پايه کرد در مصاحبه ای با لی اندرسون روزنامه نگار اعلام کرده است که پژاک از پايگاه هائی در کردستان عراق بهره می گيرد تا «با پشتيبانی مخفيانه ايالات متحده به ايران يورش برد. حکومت تهران به تلافی چندين بار پايگاه های اين گروه در کردستان عراق را بمباران کرده که اعتراض مقامات بغداد را برانگيخته است. از لحاظ اقتصادی در خوزستان، استان جنوب غربی کشور و توليد کننده ۸۰% نفت خام کشور است که تهران با جدی ترين خطر بالقوه تهديدات تجزيه طلبی روبروست. شيعه مذهبان عرب اين استان با ساکنان کناره ديگر اروند رود (شط العرب) هويت قومی و مذهبی يگانه ای دارند. فاصله اهواز مرکز استان خوزستان تا بصره بيش از ۱۲۰ کيلومتر نيست که نيروهای بريتانيا آنجا را پايگاه خود کرده اند، هرچند کنترل اين شهر و استان را اينک به عراقی ها سپرده اند. از ديدگاه تاريخی اين منطقه، شگفتی آور نيست که حکومت تهران دستگاه های اطلاعاتی بريتانيا مستقر در بصره را به دسيسه چينی برای به آشوب کشيدن اين استان متهم سازد. در سال ۱۸۹۷ اميران عرب خوزستان به پشتيبانی نظاميان و شرکتهای نفتی انگليس اين استان را از ايران جدا کردند تا از آن تحت الحمايه ای با نام«عربستان» و فرمانبر لندن دست و پا کنند که تا پيش از سال ۱۹۲۵ به سرزمين ايران باز گردانده نشد. تاکنون جناح های جدائی طلبی که در پهنه استان پراکنده اند نتوانسته اند نيروی نظامی متحدی همانند جندالله بلوچستان به وجود آورند و هيچ نشانه ای هم در دست نيست که ثابت کند اينها کمکی از خارج دريافت کرده اند. اما همين ها مرتبا ضربات مهلکی به نيروهای امنيتی دولتی را سازماندهی و تأسيسات نفتی را منفجر می کنند. چندين جناح در ميان آنها برنامه های تبليغاتی به زبان عربی از طريق فرستنده هائی پخش می کنند که در کشورهای خارجی استقرار يافته اند. نهضت ملی آزاديبخش "احواز" که طرفدار استقلال است يک شبکه ماهواره ای بنام "احواز تی وی" دارد که شماره نمابری در کاليفرنيا را روی صفحه تلويزيونی خود نشان می دهد . شبکه ماهواره ای ديگری بنام الاحواز تی وی که گردانندگان آن نيز تبعيديان ايرانی مقيم کاليفرنيا هستند، به جامعه مودت بريتانيا و احواز وابسته که خواستار استقلال منطقه ای برای استان در چهارچوب ايرانی فدرال است . نزديک به نيمی از ۷۵ ميليون دلاری که واشنگتن در سال ۲۰۰۶ تخصيص داده است خرج صدای آمريکا و راديو فردا و فرستنده های ديگری می شود که تبعيديان ايرانی می گردانند. بيست ميليون دلار نيز به کوشندگان غير دولتی حقوق بشر در ايران و ايالات متحده می رسد. نيکولاس برن معاون وزارت خارجه اذعان دارد که فرستادن اين پول ها بطور مستقيم به تهران «کاری بس دشوار است. از اينرو ما با سازمان های عرب و اروپائی برای پشتيبانی از گروه های دموکرات در درون کشور کار می کنيم» يکی از ايرانيانی که سال گذشته در يکی از کارگاه هائی که ايالات متحده در دوبی براه انداخته است شرکت کرده به نگار عظيمی روزنامه نگار ايراني– آمريکائی گفته که «آنجا اردوگاهی آموزشی برای تربيت انقلابيونی به سبک جيمز باند بود دست کم به چهار دليل تکاپو ها به منظور بی ثبات کردن جمهوری اسلامی و ايجاد تنگناهای اقتصادی برای واداشتن اين رژيم به دست کشيدن از برنامه هسته ای خويش در جهت خلاف هدف مورد نظر پيش می روند: - اين اقدامات پيش از هر چيز بهانه ای به دست هواداران گزينش سياستی سفت و سخت داده است تا هم ايرانيانی را به ستوه آورند که در داخل کشور به نفع آزاد عليه رژيم به فعاليت پرداخته اند و هم روشنفکران دارای مليت دوگانه ايرانی و آمريکائی را بيازارند که به بازديد کشورشان می آيند، مانند خانم هاله اسفندياری از «مرکز بين المللی وودرو ويلسون برای دانش پژوهان» که سه ماه تمام به اتهامات مبهم جاسوسی در زندان به سر برد. - دوم، واشنگتن با دادن کمک به اقليت های سرکش قومی بهانه ای به دست رئيس جمهور احمدی نژاد داده است تا خود را در قبای مدافع اکثريت فارس بپيچد، که با ۴۴% جمعيت کشور در واقع خود اقليت قومی است. - ديگر آنکه آقای احمدی نژاد می تواند گناه دشواری های اقتصای را که اساسا از ناکاردانی و سوء مديريت وی برخاسته است به گردن تضييقات خارجی بياندازد. - و سرانجام آنکه لازمه هرگونه مذاکره ای که بتواند به مصالحه هائی بيانجامد که ثبات و پايداری عراق و افغانستان را در پی داشته باشد دقيقا پايان بخشيدن به تکاپوها به قصد برانگيختن شورش و طغيان و نيز خودداری رئيس جمهور جورج دبليو بوش از انجام تهديدی است که روز ۲۸ اوت ۲۰۰۷ بر زبان آورده بود تا به «فعاليت های مرگبار تهران» درعراق «پاسخ داده شود.» به يقين چنانچه تعديلی در صف آرائی نظامی ايالات متحده در خليج فارس پيش نيايد حتی با کاهش فشارها نيز احتمال اندکی وجود دارد که بتوان به مصالحه ای در باره مسئله هسته ای دست يافت. با اينهمه چنانچه اسرائيل بستن همزمان تأسيسات هسته ای ديمونا را می پذيرفت، شايد تعليق فعاليت های غنی سازی نطنز امکان پذير می بود .علی رضا اکبری معاون وزير دفاع در دولت خاتمی می پرسد «در حالی که ناوهای هواپيمابری به خليج فارس می فرستيد که همه نشانه ها گواهی می دهند که به سلاح های هسته ای تاکتيکی مجهز اند چگونه می توانيم درباره زدودن سلاح های هسته ای گفتگو کنيم. و باز وقتی خود شما از گفتگو در باره ديمونا سرباز می زنيد چگونه انتظار داريد که ما به مذاکره تن در دهيم؟» فشارهای آمريکا بسيار بيش از آنکه پايه های رژيم را بلرزه درآورده باشد، کاسه صبر مردم ايران از هر گرايشی را لبريز کرده است. به يقين مجازات های اقتصادی از کمک های سری به شورشيان بسيار کارآمد تر است. اما فقط هفت بانک از چهل بانک اروپائی و آسيائی که با ايران داد و ستد دارند در پاسخ به درخواست واشنگتن از روابط خود با ايران روی گردانده اند. ايران مبادلات بين المللی خود را بيش از پيش از طريق چهارصد موسسه مالی مستقر در دوبی انجام می دهد که بيشتر آنها عرب اند. رقم تجارت ميان ايران و امارات متحده عربی امسال به نزديک يازده ميليارد دلار رسيد و استوارت له وی معاون وزارت خزانه داری ايالات متحده هنگامی که (درسخنرانی روز ۷ مارس گذشته در دوبی) به تهديد اقدام تلافی جويانه عليه شرکت هائی که با ايران داد و ستد می کنند سر و دست تکان می داد در واقع آب در هاون می کوبيد. دولت بوش به تازگی دست به اقداماتی زده که بيشتر به زيان شرکت هائی است که با پاسداران انقلاب اسلامی و بنياد ها (تشکيلاتی که روحانيون می چرخانند) معامله می کنند اما نتايج بدست آمده تاکنون بسيار ناچيز بوده است. همانگونه که يک سفير اروپائی مورد احترام که پيش از اين در تهران مأموريت داشته است خاطر نشان ساخته «همه اين کارها به چه دردی می خورد؟ چه سود که مدام دستمال سرخی را تکان دهيم که خون گاو نر را بيشتر به جوش می آورد اما وی را از پای در نمی آورد.»
  7. Parviz

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    مجمع عمومي پليس بين المللي ( اينترپل ) با اكثريت آرا حكم جلب پنج مقام ايراني به اتحام شركت در انفجار دفتر همياري يهوديان در آرژانتين را صادر نمود . اين مجمع با 78 راي موافق ، 14 راي مخالف و 26 راي ممتنع حكم جلب بين المللي 5 مقام ايراني ، علي فلاحيان وزير پيشين اطلاعات ، محسن رضائي فرمانده پيشين سپاه پاسداران ، احمد وحيدي فرمانده پيشين سپاه قدس ، محسن رباني رايزن پيشين فرهنگي سفارت ايران در آرژانتين و احمد رضا اصغري دبير سوم سفارت جمهوري اسلامي در آرژانتين را به اتهام انفجار مركز همياري يهوديان در آرژانتين صادر نمود ، علاوه بر اين افراد عماد مغنيه شهر وند لبناني كه به اتهام چندين انفجار تحت تعقيب پليس بين المللي است نيز در ارتباط با همين پرونده تحت تعقيب قرار خواهد گرفت . در انفجار ساختمان مركز همياري يهوديان در آرژانتين كه در سال 1994 بوقوع پيوست 85 نفر كشته و بيش از 200 نفر مجروح شدند .
  8. Parviz

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    خيلي با مزه اي پسر جان !! اگر اشكي مانده باشه بايد براي اين سطح فكر ها ريخت . هفت شهر عشق را عطار گشت ---- ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم
  9. اولامراكز اتمي حتما نبايد در سطحي باشه كه امروز در ايران وجود داره ، ما سي سال پيش هم يك راكتور تحقيقاتي داشتيم ، خبر وجود چنين مركزي در سوريه توسط سازمانهاي اطلاعاتي غربي تائيد شده ، اين يك تاسيسات تحقيقاتي كوچكي بود كه با كمك كره شمالي در سوريه شروع به كار كرده بود حال شما برچه مبنائي اظهار نظر ميكنيد بنده نميدانم و در ثاني فكر ميكنم نوشتن چنين جمله اي كه سوريه بدون اجازه ايران كاري رو ميكنه يا نميكنه كمي دور از واقعياته ، من نميدانم شما با چه استدلالي فكر ميكنيد كه سوريه از ايران اجازه ميگيره ، سوريه فعلا بخاطر منافعي كه داره در بعضي از امور با ايران همكاري ميكنه ولي از ايران دستور نميگيره ، اگر سوريه تا اين حد گوش به دستور جمهوري اسلامي بود بچه دليلي تا كنون در تمام گرد هم آئي هاي سران عرب پاي اعلاميه اشغال گر بودن ايران در مورد سه جزيره ايراني در خليج فارس امضاء گذاشته ، سوريه از موقعيتي كه در لبنان و كنار اسرائيل داره نهايت استفاده رو ميكنه ، بر خلاف تصور شما اين جمهوري اسلاميست كه فعلا به سوريه احتياج داره و بهمين دليل هم سالي يك ميليون تن نفت مفتي بابت همكاري از ايران دريافت ميكنه .
  10. Parviz

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    منابع ديگر خبري http://www.iht.com/articles/ap/2007/11/07/africa/AF-GEN-Interpol-Iran.php?WT.mc_id=rssafrica http://www.ynetnews.com/articles/0,7340,L-3468930,00.html http://news.uk.msn.com/Article.aspx?cp-documentid=6619119 http://www.iranian.ws/iran_news/publish/article_23097.shtml
  11. Parviz

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    منبع خبر ، تمام خبرگزاريهاي معتبر ، نزديكترين منبع كه احتمالا شما در دسترس داريد ، بي بي سي و راديو فردا ست ، اين خبر ساعتي پيش روي سايت بي بي سي و راديو فردا قرار گرفت و هنوز هم خبر اصلي اين دو سايته . http://www.radiofarda.com/ http://www.bbc.co.uk/persian/
  12. براي دست يافتن به چنين هدفي ابتدا بايد تمام منطقه يعني بسيار فراتر از مرزهاي برد مفيد نيروهاي موشكي ايران زير پوشش ماهواره اي قرار بگيرد ، البته يك سيستم ماهواره اي كاملا بومي كه توسط خودمان اداره بشود ، مسلما همه اميدوارند كه بزودي به چنين توانائي هائي دست پيدا كنيم ولي واقعيت اين است كه متاسفانه كمي بيش از ( آينده نزديك ) زمان خواهد برد ( البته اگر منظور از تحولي كه وعده داده شده اين باشد ) حتي اسرائيل يعني نزديك ترين متحد آمريكا هم سيستم هاي دفاعي خودش را در گروي سيستم هاي آمريكائي نظير GPS نگذاشته و سيستم ماهواره اي بسيار دقيق و كارآمدي براه انداخت كه حمله هوائي اخيرش به سوريه آزمايش بسيار موفق اين سيستم بود . نشريه تخصصي معتبر aviation week در يك مقاله تحقيقي حمله هوائي اخير اسرائيل به تاسيسات اتمي مخفي سوريه مينويسد : اسرائيل از پيشرفته ترين سيستم ها و تسليحات خود در حمله اخيرش به پايگاه اتمی کاملا سری سوريه استفاده کرده است که شامل پيشرفته ترين سيستم های جمع آوری اطلاعات و سيستم های تهاجمی بوده است. اين سيستم در يک زنجيره گسترده از ماهواره های رصد کننده و تحليلگر تا بمب های هوشمند با دقت بالا را در بر می گرفته است. هدف اتمی مورد نظر در دمشق در بالاترين سطح امنيتی طبقه بندی شده بوده است و حتی ارتش سوريه از وجود پايگاه اتمی فوق بی اطلاع بوده است وهيچگونه پوشش نظامی نيز برای اهتراز از مشکوک شدن ماهواره ها در منطقه رعايت نمی شده است. با اين همه، عدم وجود امکانات دفاعی در منطقه نيز باعث نشد تا سيستم جديد نتواند امکانات زيرزمينی فوق را شناسايی کند. زمينه طراحی سيستم پيشرفته فوق با آماده شدن ماهواره شناسايی جديدی در تابستان امسال کليد خورد. اين ماهواره امکان اتصال و يکپارچه سازی چند تکنولژی پيشرفته از جمله تصوير برداری فضايی الکترو اوپتيکال ، سيستم بالا برنده کيفيت تصوير، حسگرهای راهنمای تسليحات دقيق و جنگنده های اف 16آی اس را فراهم می سازد. به گفته کارشناسان سيستم های هوا و فضا، سيستم جديد در بسياری از زمينه ها خارق العاده و مافوق تصور است. وجود ماهواره هايی که تصاوير را با کيفيتی به مراتب بهتر از ديدن شی از فاصله نيم متری نشان ميدهند در اين سيستم نقش کليدی دارد. اما نکته ديگری که توانايی فوق العاده اين سيستم را نشان ميدهد بمباران سوريه آنهم در شرايطی است که سوريه قوی ترين سيستم دفاع هوايی منطقه خاورميانه را در اختيار دارد و سيستم های بسيار پيشرفته ای را از روسيه خريداری کرده که با اين حمله عملا بالانس سيستم دفاع هوايی سوريه با سيستم موشکی اسرائيل به نفع اسرائيل به هم خورده است.
  13. Parviz

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    بايد در انتظار گزارش آژانس شد ، به مصاحبه هاي البرادعي نبايد دل خوش كرد ، تا كنون گزارشهاي آژانس با اظهار نظر هاي البرادعي زياد همخواني نداشته ، چنانچه گزارش آتي آژانس مبني بر عدم همكاري ايران باشه روسيه و چين هيچ دليل موجهي براي ادامه حمايت از ايران نخواهند داشت و در اين مورد به ايران هم اخطار داده اند ، اگر چنين اتفاقي بيفته و تحريمهاي جديد در سازمان ملل به تصويب برسه اين تحريمها كمر شكن خواهد بود .
  14. در ضمن آقا مصطفي ، تايپك مربوط به سرطان پرستات بسته شد ولي توضيحا عرض كنم قصد من از نوشتن آن مطلب ابدا اهانت به ايشان نبود ، بنده بر اساس نوشته هاي بسيار ي كه در اين مورد بود به اين مسئله اشاره كردم كه دوستان جوان كمي در مورد پيشداوري و نسخه پيچيدن احتياط كنند ، بهر حال چنانچه آن نوشته موجب سوء تفاهم شد عذر ميخواهم .
  15. آقا مصطفي عزيز ، اولا من به آماري كه دوستان گاه گداري اشاره ميكنند اشاره كردم و اميد وارم اگر تصميمي گرفته شد مردم هم از چند وچون اين تصميم اطلاع پيدا كنند ، مسئله يك قرارداد بين دوكشور ربطي به عدالت طلبي بنده و شما نداره ، اگر قرار باشه از منافع ملي يك كشور بر اساس احساسات عدالت طلبانه من وشما دفاع بشه كه كلاهمان پس معركه است بايد از همين فردا شروع كنيم و از همين همسايه مان افغانستان ( بعنوان مثال ) شروع كنيم و بگوئيم خدا را خوش نمياد ما سالي 70 ميليارد دلار در آمد نفتي داشته باشيم و اونها هيچي ، پس شروع كنيم بر اساس احساسات عدالت طلبانه تقسيم كردن ، آيا فكر ميكنيد اگر خداي نكرده در ايران استانهاي ساحلي درياي مازندران مستقل ميشدند روسها حاظر بودند 50 در صد سهمشان را با آنها قسمت كنند ؟ البته بعنوان مثال عرض ميكنم ، آمديم و چند سال ديگر دوتا از اين جمهوريهاي تازه تاسيس شده دو پاره شدند پس با اين روال بايد دوباره جلسه گذاشت و يك بار ديگر سهم ايران را مثل گوشت نذري تكه تكه كرد ؟ در گذشته دو كشور با اين دريا مرز مشترك داشتند ، بر اساس قوانين بين المللي يا توافق مقداري از اين دريا بعنوان آبهاي ساحلي دو كشور شناخته ميشد و بقيه به نسبت 50-50 ، اين قرارداد را نه ما به روسها تحميل كرديم و نه روسها به ما ، بنده هم هيچ بحران يا حادثه اي در ارتباط با اين قرارداد بخاطر ندارم ، اگر شما از اين مناقشات خبر داريد خوشحال ميشوم مطلعم كنيد ، هر چه هم مطلبم را مرور كردم متوجه مطلب غير منطقي اي نشدم ، در مورد دولت هم بنده خيلي مسائل را ميپسندم و با خيلي از مسائل هم مخالفم و اين را حق طبيعي خودم ميدانم و اگر شما بذل و بخشش كردن بخشي از درياي مازندران را عدل ميناميد پس بايد كردستان ايران را به كردها ، بلوچستان را به بلوچ ها و بهمين ترتيب تا علي بماند و حوضش .
  16. دوستان بهتره از اين بحث منصرف بشوند چون چنين تشخيص هائي درست نيست و سرطان پرستات ربطي به اين مسائل نداره و تنها براي اينكه دوستان بدانند كه اينجور قضاوت ها درست نيست ياد آور ميشم كه بنيانگزار جمهوري اسلامي هم به سرطان پرستاد دچار شده بود ، پس تمامش كنيد تا كار بالا نگرفته !!!
  17. دوستاني كه مايلند در مورد حقوق ايران در درياي مازندران اطلاعات بيشتري داشته باشند . برابر قرارداد تكميلي سال 1940 ميلادي بين ايران و دولت اتحاد جماهير شوروي كليه منابع درياي مازندران شامل منابع زير زميني ، كشتي راني و ماهي گيري بطور برابر 50-50 بين دوكشور تقسيم گرديده بود و قبل از انقلاب از سوي دو كشور بطور كامل رعايت ميشد ، در سال 1991 جمهوريهاي تازه استقلال يافته از اتحاد شوروي متعهد گرديدند كه تمام قراردادهاي منعقده توسط اتحاد شوروي سابق را محترم شمرده و همچنان رعايت كنند كه منطقا به اين معني بود كه سهم حقوقي ايران از اين دريا همچنان بر پايه 50-50 محترم شمرده شود ، برخلاف شعارهائي كه داده ميشه اگر كشور ما در موضع قدرت قادر به حفظ منافع ملي ايران بود تقليل اين سهم به 11 يا 13 در صد توجيحي نداشت ، روسها در خواب هم نميدند كه با دست آويز كردن انزواي ايران به اين راحتي از شر اين قرارداد كه در هر دادگاه و مرجع بين المللي به عنوان حقوق حقه ايران شناخته ميشد خلاص شوند ، هر كس نظري داره ولي به عقيده من اين قرارداد چندان سرفرازانه تر از قرارداد تركمنچاي و گلستان نيست و بعنوان زخم عميقي در آينده مورد اعتراض مليون ايران قرار گرفته و براي كشور بحران زا خواهد بود .
  18. دوستان در مورد پشتيباني جدي روسها و چيني ها از ايران در برابر آمريكا و اروپا دچار اشتباه محاسبه نشوند ، در مورد چين بهتره نگاهي به تراز بازرگاني اين كشور با آمريكا بكنيد تا بفهميد كه رابطه با آمريكا براي چين مسئله مرگ و زندگي است ، در سال 2006 تفاوت واردات چين از آمريكا و صادراتش به اين كشور رقم باورنكردني 500 ميليارد دلار بوده ، مگر صادرات و واردات ما با چين چقدره ، كل صادرات غير نفتي ايران در سال گذشته با هزار تقلب ( از سوي صادركنندگان ) رقم فقيرانه 11 ميليارد دلاري رو نشون ميداد ، البته كل صادرات ما به همه جهان ، گاه در ايران چنين از نياز ساير كشور ها به ايران صحبت ميشه كه انگار مثلا اگر ايران رابطه تجاريش رو با آلمان متوقف كنه آلمان بدبخت ميشه ، در حالي كه اصلا اينطور نيست مثلا همين آلمان در سال گذشته 400 ميليارد يورو صادرات داشته كه ميشه چيزي در حدود 560 ميليارد دلار ، اكثر سرمايه گذاريهاي بزرگ در چين متعلق به آمريكا و اروپائي هاست و در مورد روسيه هم وضع زياد متفاوت نيست ، روسيه حتي براي اوراق كردن سلاحهاي قديمي بخصوص سلاحهاي هسته اي و شيميائي بشدت به كمك مالي و تكنولوژي اي آمريكا نيازمنده و اقتصاد روسيه بشدت به اروپاي غربي وابسته است ، روسيه بجز انرژي براي اروپا و سلاح براي جهان سوم و كشورهاي درحال توسعه چيزي نداره ( البته براي بازارهاي اروپا و آمريكا ) ، بنا براين اين دوكشور در شرايط فعلي در واقع مشغول سوء استفاده از شرايط بحراني ايران هستند از يك سو سركيسه كردن ايران واز سوي ديگه گرفتن امتياز از آمريكا و اروپا و در روز مبادا خواهيد ديد كه عكس العمل اين دوكشور به حمله نظامي احتمالي به ايران چيزي در حد جنگ آمريكا بر عليه عراق خواهد بود ، روسيه و چين بهيچ وجه روابط خودشون با اروپا و امريكا رو فداي رابطه با ايران و سوريه نميكنند .
  19. سخنگوي سابق وزارت خارجه گفت سفر چند ساعته وزير خارجه كشوري به كشور ديگه زماني پذيرفتني است كه وي حامل پيامي بسيار فوري و اضطراري باشه ، تفسير اين اظهار نظر خودش گوياي اهميت بسيار زياد اين ديداره ، افسوس كه مردم چيزي نميشنوند در حالي كه تمام اين بده بستون ها از كيسه اونهاست ، بهر حال اميد وار باشيم كه اين ديدار اضطراري چند ساعته لاروف مانند سفر اضطراري چند ساعته سال 2003 پريماكف از بغداد نباشه .
  20. پيام خان ، اظهار نظر بسيار تخصصي فرموديد ، به اين ترتيب سرطان حنجره بخاطر داد زدن زياده ، سرطان معده كم خوري و يا پر خوري ، سرطان سينه بخاطر سينه زدن زياد يا يه كار ديگه و بهمين ترتيب ، با اين تشخيص براي همه سرطانها دليلي پيدا كردم بجز كبد ، لطفا دليل اين سرطان را هم بنويسيد :lol: ، همش شوخي بود نرنجيد منم نوشته رو تموم كنم قبل از اينكه بخاطر روده درازي سرطان روده بگيرم :lol:
  21. احمد آقا ، نكنه فكر كردي كار و زندگيم رو گذاشتم و مقاله به اين بلندي رو از خودم نوشتم ، در ضمن از تهديد هم خوشم نمياد ، منبع راديو فردا يكي از ارگانهاي رسمي آمريكا ، خبر هنوز روي سايت اين راديوست .
  22. Parviz

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    با بالا رفتن غير منطقي بهاي نفت ظربان قلب من هم تند تر ميشه ، اين افزايش كاملا مصنوعي است و علامت رويدادي بسيار مهم در جهانه ، يك بار قبلا توضيح دادم كه از اولين تهديدات آمريكا بر عليه ايران ، بزرگترين نگراني كشورهاي خريدار انرژي فسيلي انفجار ناگهاني بهاي نفت بود ، كارشناسان پيش بيني ميكردند كه در صورت آغاز چنين جنگي قيمت نفت ميتونه تا بشكه اي 100 دلار بالا بره ، خدا كنه اشتباه كنم ولي از آغاز صعود قيمت نفت اين احساس رو داشتم و دارم كه آمريكا و انگليس با بالابردن مصنوعي بهاي نفت مشغول پيشگيري از شك افزايش قيمت نفت در جهان هستند و اين قيمت در ساعت صفر ( براي ما ) به صد دلار برسه . شايد دليل منطقي بخواهيد ، ميدونيم كه سيستم قيمت گذاري نهايتا به آمريكا و انگليس ميرسه ، در زمان جنگ ايران و عراق آمريكا با پائين آوردن قيمت نفت تا بشكه اي 5 دلار جلوي منابع مالي ايران براي خريد جنگ افزار را گرفت ، اين آمريكا همان آمريكاست ، علاوه بر اينكه اختلافات سياسي اش با ايران بيشتر شده ، آمريكا عاشق چشم و ابروي دولت ايران نشده كه با اين افزايش شديد بهاي نفت ايران را پولدار تر كنه ، بنابر اين گمان اول منطقي تر بنظر ميرسه .
  23. Parviz

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    بودجه را برخ من نكشيد ، با اين وصف آماده ام در مورد اين بودجه بحث كنم بفرمائيد ، ولي من راه نزديك تري براي به نتيجه رسيدن دارم و آن عبارت است از بررسي سقوط وحشتناك ارزش ارز ملي كشور علارقم در آمد بالائي كه داشتيم ، بي ارزش شدن پول ملي ، آمار منابع داخلي مبني بر فقر شديد 40 در صد از مردم ايران ، بانك مركزي چندي پيش اعلام كرد خط فقر در جامعه به 750 هزارتومان رسيده ، خود شما يك قلم و كاغذ بدست بگير و از مردم سوال كن ببينيم چند در صد مردم در آمد ماهانه بالاي 750 هزار تومان دارند .
  24. Parviz

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    در آمد نفتي ايران در بيست و هشت سال گذشته 5/1 برابر در آمد ايران از نفت از زمان كشف نفت توسط دارسي در ايران تا پيروزي انقلاب بوده .