-
تعداد محتوا
3,705 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
7
تمامی ارسال های MOHAMMAD
-
نسبت آماری شکار داگ فایت به شکار از راه دور
MOHAMMAD پاسخ داد به hosm تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
ابراهيم جان بنظرم ادغام بشه بهتره چون بيش از 90 درصد با اون تاپيك مشابهت داره. -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
بله پرشين كينگ امكان تنظيمش هست ولي اگه بخواي اونقدر زياد بشه بايد يه نيروگاه بذاري بغلش كه برق مورد نيازشو تامين كنه! راه ديگه اش هم استفاده از مواد راديو اكتيو(مثلا همين اورانيوم 5/3 درصد غني شده توليد داخل!) هست كه داخل يه محفظه سربي قرار داده ميشه و اشعه از يك روزنه كه شدت و ميزان اون رو تنظيم مي كنه خارج ميشه. اين روش ارزون تره ولي قدرت روش لامپ گاما رو نداره. -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
با تشكر از دوستان خصوصا رپتور عزيز [quote]زمانی که اولین بار بی-2 رونمایی شد به خبرنگارها اجازه ندادن که از پشت هواپیما عکس بگیرند. ظاهرا در اون زمان خروجی اگزوز رو طوری طراحی کرده بودند که با ترکیب هوای سرد محیط و هوای داغ اگزوز امضای حرارتی بی-2 به حداقل برسه. در این صورت امکان هدف قراردادن اون توسط موشکهای مادون قرمز(حرارتی) به حداقل می رسه. اگه اطلاعات بالا درست باشه احتمالا درباره اف-22 و اف-35 هم تمهیداتی گذاشتند که اثر حرارتی اونها را تا حد ممکن کم کنند. در این صورت قفل کردن موشکهای حرارتی بر روی این جنگنده ها سخت می شه و شاید با اقدام الکترونیکی بشه کاری کرد که قفل موشک پس از شلیک شکسته بشه و موشک خطا بره. بازهم در صورت درست بودن این فرض استراتژی تعداد بالا در برابر کیفیت با شکست مواجه می شه. چون فرض اینه که ما تعداد زیادی تایگر بهسازی شده داریم که با استفاده از موشکهای حرارتی می تونند اف-22 یا اف-35 را شکار کنند. اگه اینجوری باشه مجبوریم که از روش جنگ جهانی دوم استفاده کنیم(تعداد زیادی جنگنده در تمامی فضای منطقه نبرد پخش بشوند و 24 ساعت پرواز کنند و دست آخر هم با توپ درگیر بشن) [/quote] رضا جان همونطور كه ابراهيم خان گفتند موشكهاي حرارتي جديد با استفاده از سيستم تصوير برداري حرارتي ديگه نيازي به اينكه حتما به سمت موتور هواپيما شليك بشن ندارند و مي تونن از هر زاويه اي به سمت هواپيماي دشمن (البته با مقداري كاهش برد) شليك بشن. [quote]دیگر مقابله با بمب افکن های رادارگریز و موشک های کروز به دلیل نداشتن تکنولوژی مقابله، بر عهده هواگردهای خودی نیست و پدافندهای پیشرفته مجهز به رادارهای قدرتمند میبایست از پس این کار برایند.هواگرد ها به شدت بر رادارهای پیش اخطار متکی هستند و بدون آنها میتوانند به طعمه های آسانی برای رهگیرهای مهاجمین بدل شوند.این طرح در جنگهای دیجیتال امروزی کمتر میتواند مفید باشد و در برابر تکنولوژی روز هواگردهای مهاجمین آسیب پذیر است و تضمینی بر پایین بودن تلفات ندارد.همچنین در صورت غافلگیری پدافند های زمینی در مواجهه با حملات غافلگیرانه هواپیماهای رادارگریز،امنیت کل هواگرد ها به خطر می افتد. [/quote] ابراهيم جان در صورت كشف اين هواگردهاي پنهانكار (كه روشهاش ذكر شد و بنظر من ما همه مون از ديدبانهاي بصري غفلت مي كنيم خصوصا سر مرزها)علاوه بر پدافندهاي زميني مي توان گروه هواپيماهاي رهگير رو به سمتشون فرستاد تا با همون بحث كميت در برابر كيفيت با اونها مقابله كنن. به اون اضافه كن رادارهاي پسيو و يك نوع رادار كه در متن مقاله بطور سربسته اشاره كردم كه رد خور نداره و هر نوع هواگردي رو كشف مي كنه اين رادار از امواج اشعه گاماي تضعيف شده استفاده مي كنه و در حقيقت رادار نيست بلكه يك لامپ اشعه گاماي بزرگ هست كه به جهت كاهش اثرات مخرب اين اشعه قدرت اون تنظيم شده. اين لامپ در نقاط مرزي قرار گرفته و بطور مرتب فضاي اطراف خود را بصورت رفت و برگشت اصطلاحا «جارو» مي كند در صورتي كه هر نوع هواگردي در برابر آن قرار بگيرد اصطلاحا توسط اين لامپ «روشن» شده و چون اشعه گاما از اشعه هاي راديو اكتيو مي باشد جسمي كه توسط آن روشن شود تا مدتي روشن مانده و نور افشاني( يا بهتر بگم اشعه افشاني) مي كند در اين وضع توسط هر نوع آشكار ساز راديو اكتيو (مثلا يك نوع اشعه ياب گايگر تقويت شده) مي توان موقعيت اين هواگردهاي «روشن شده» را ديد و موقعيت آنها را شناسايي كرد ميزان« روشن ماندن» هر هواگرد هم بر مي گردد به مقدار اشعه اي كه دريافت كرده كه هر چه بيشتر باشد مدت زمان «روشن ماندن» آن هم بيشتر خواهد بود. اين مدت زمان مي تواند بگونه اي تنظيم شود كه مثلا هواپيماي دشمن از لحظه «روشن شدن» تا لحظه خروج از مرز همچنان «روشن بماند» تا در هر لحظه موقعيت آن قابل تشخيص باشد. تنها راه مقابله با آن هم اين است كه روي كل بدنه هواپيما را با لايه اي از سرب به ضخامت يك سانتي متر يا بيشتر بپوشانند تا اشعه هاي دريافتي جذب شده و منعكس نشود كه در اين حالت هم هواپيما آنقدر سنگين مي شود كه توان پرواز ندارد. البته اين كار با اشعه ايكس( براي فواصل كمتر و با لامپ قوي تر) هم قابل انجام است ولي چون پايداري اشعه ايكس بسيار كمتر از اشعه گاما مي باشد بايد بلافاصله بازتاب سنجي انجام شود در غير اين صورت بلافاصله هواپيما «خاموش» مي شود. عيب اين سيستم هم اين است كه اشعه گاما سرطان زا بوده و بايد دوز آن بسيار پايين بيايد و همچنين بايد طوري فضا را اسكن كرد كه از آسيب رسيدن به خلبانان خودي پرهيز گردد. [quote]اما اگر ميشد روي رادار هيدرو كربن كار كرد و بساط اون توي ايران وجود داشت ديگه غمي براي كشف اين هواپيما ها نمي موند ... [/quote] ميشه يه كم بيشتر توضيح بدين؟ البته من شنيدم رادارهاي هواشناسي كه تغييرات توده اي هوا رو نشون ميدن هم مي تونن هواپيماهاي پنهانكار رو از روي اختلالاتي كه در هوا بوجود مي آورند -و چندين كيلومتر اثر اون باقي مي مونه- شناسايي كنن! البته بصورت مبهم. -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
خب براي اينكه بحث منحرف نشه مثل اينكه بايد يه بار ديگه محورهاي اصلي بحث رو مرور كنم: 1- بحث فعلي بر روي جنگنده هاي رهگير كوتاهبرد(تا ميان برد ) جهت [size=18]دفاع نقطه اي[/size] براي نيروي هوايي است و فعلا بحث پشتيباني نزديك هوايي يا رهگيري دوربرد و ساير ماموريتهاي هوايي در مقوله آن نيست. 2- فرض توليد 500 تا 700 جنگنده در كلاس خانواده اف 5 در 3 تا 6 سال آينده فرض اصلي اين قسمت از بحث است 3- اين فرض به اين جهت انتخاب شده كه با گرايش به كميت(در كوتاه مدت و به جهت پر كردن خلا تكنولوژيك) مي توان تا حدودي جلوي كيفيت ايستاد.(حدودش بر مي گردد به نوع كميت انتخاب شده و تعداد آن) 4- فرض بر اين شده كه در همين فاصله 3 تا 6 سال شبكه رادارهاي اخطار زود هنگام موج بلند به جهت شناسايي هواگردهاي پنهانكار در كل مرزها و در صورت مقدور نبودن پوشش كل مرزها؛ لااقل در يك فاصله مناسب از مراكز حياتي مستقر شده باشد) 5- فرض بر اين است كه موج اصلي حملات توسط بمب افكن/جنگنده هاي پنهانكار صورت بگيرد( با اسكورت توسط هواپيماهاي پنهانكار) 6- تقريبا همه دوستان حاضر در بحث متفق القولند كه با اين تاكتيك تا حد موثري مي توان با هواپيماهاي غير پنهانكار مقابله كرد و آنها را عقب راند يا وادار به تلفات سنگين كرد. 7- تمامي تسليحات پيشنهادي جهت هواپيماي اف 5 آپگريد شده از نوع [color=red][size=18]حرارتي[/size][/color] (قابل توجه بليز عزيز)انتخاب شده اند تا در صورت ثابت ماندن رادار آن(البته بحث تغيير رادار خود يكي از گزينه هاي ارتقاست اما با توجه به حداكثر وزن و ابعاد رادار انتخابي) مشكلي جهت نصب و به كار گيري آنها پيش نيايد. 8- كليه موشكهاي اشاره شده يا در داخل كشور موجود هستند ويا از طريق كانالهاي ذكر شده بصورت سر بسته قابل دستيابي مي باشند. 9- ايجاد پلاسما خيلي كار سختي نيست بليز جان چون نور لامپ مهتابي هم از همين راه بدست مياد و اين مثال ساده رو زدم كه بدوني كار آنچنان مشكلي نيست و بدليل مسايل امنيتي خيلي از امور رو نميشه تو اين مقاله گفت و الا كاملا راه اين روش رو توضيح مي دادم( چون ممكنه باعث لو رفتن اطلاعات محرمانه نظامي بشه) اشكال اون اينه كه بدلائلي نميشه بطور دائم ازش استفاده كرد و استفاده دائم از اون هم خودش به نوعي مي تونه باعث كشف شده بشه. 10- قطعا بايد به سمت توليد تسليحات هوايي داخلي بريم يعني هر چي در توليد هواپيما صرفه جويي مي كنيم بايد در توليد جنگ افزارهاش سرمايه گذاري كنيم. 11- ديده بانهاي بصري نقش عمده اي در مرزها به جهت كشف و شناسايي هواگردهاي دشمن چه در حال حاضر و چه در آينده نزديك ايفا مي كنند و ميشه با استفاده از يك شبكه از اونها در مرزها و يا در نزديكي نقاط حساس در هر ساعتي از شبانه روز بوسيله دوربينهاي معمولي يا ديد در شب (البته در صورت مساعد بودن هوا) تعداد و نوع و سمت و ارتفاع هواگردهاي دشمن را مشخص كرد البته در هواي بد هم اين افراد مي تونن لااقل حضور هواپيماهاي ناشناس رو گزارش كرده و بقيه موارد رو به راردارهاي زميني يا جنگنده ها بسپارند.خوبه اينو بدونيد در حال حاضر اين افراد در نقاط فاقد پوشش راداري به شناسايي هواگردهاي احتمالي(بيشتر از نوع پهپادهاي جاسوسي) كه به پرواز در ميان مشغولند و تا به حال بسيار هم موفق بوده اند. 12- در اين مقاله در كنار كميت به مسائل و برتري هاي كيفي هواپيماهاي كوچك مانند شعاع گردش كمتر و سرعت واماندگي پايينتر يا نسبت وزن به توان موتور بهتر (البته در صورت تعويض موتور) و. . . نيز اشاره شده است. 13- بحث استفاده از پوششهاي جاذب امواج رادار يا استفاده از موشكهاي حرارتي ميانبرد از موارد برتري نامتقارن جنگنده پيشنهادي هستند. با سپاس از همه دوستان نكته آخر اينكه بليز جان موشكهاي ميانبرد شوروي سابق تقريبا همگي شون داراي دو نوع حرارتي و راداري هستند و اگه شك داري مي توني از قديمي هاي سايت بپرسي. -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
ممنون بليز عزيز نه من ناراحت نمي شم راحت باش و منظور از ايجاد يه همچين تاپيكهايي هم همين هست فقط بايد سعي كنيم كه بحث احساسي نشه. من خودم به شخصه روي هيچ هواپيمايي يا كشوري يا موشك خاصي و مواردي از اين دست تعصب ندارم اگر هم گاهگاهي جسارتي مي كنم و تو اين سايت مطالبي مي نويسم سعي مي كنم قبلا روي آنها فكر كنم تا خداي ناكرده نسنجيده حرف نزنم و وقت ديگران را نگيرم كه بعدا شرعا مسئول اون باشم به هر حال خدا رو شكر تا اينجا بحث علمي و خوب بوده و منحرف نشده و بهتر بود ساير دوستان هم شركت مي كردند. رويه من هم اينه كه سعي مي كنم مطالب رو به زبان ساده توضيح بدم تا دوستان جوانتر و كم سن و سال تر هم بتونن تو بحثها شركت كنن و نظر بدن تا همه با هم رشد كنيم و همه از هم چيز ياد بگيريم. [quote]دليل اينكه من تايگر رو نسل 3 حساب كردم اين بود كه اين اف 5 هاي موجود رادار درست و حسابي ندارن و بنا به گفته خلبانهاي زمان جنگ خيلي و قتها اونا مجبور بودن مثل همكاران جنگ جهاني دومشون بصورت بصري اقدام به كشف هدف كنند!(منبعشم اگه درست يادم مونده باشه صحبت هاي سرتيپ خلبان اويسي فرمانده منطقه هوايي مهرآباد در مجله صنايع هوايي بود) پس با اين حساب فقط داراي قابليت پرتاب موشك هاي حرارت ياب هستند كه همون جنگنده هاي خدا بيامرز سيبر و تاندر جت و تاندر چيف هم با اصلاح پايلون چنين قابليتي داشتند! [/quote] بليز جان من يا شما نمي تونيم بدون مبناي علمي نسل بندي يك جنگنده رو تغيير بديم ممكنه نظر ما چيز ديگه اي باشه ولي اونچه مهمه مباحث علمي و اساسي هست. بله اف 5 شايد از اين نظرها كه شما گفتي مشكل داشته باشه ولي آذرخش و صاعقه جنگنده هاي پيشرفته تري هستن و امكانات و توانايي اونها هم بيشتر شده. [quote]آمريكا در صورت جنگ با ايران (خدا به دور!) شك نكن كه از ب2 استفاده نميكنه مگر اينكه پدافند هوايي و جنگنده هاي ما كاملا سركوب شده با شند [/quote] اتفاقا دوست عزيز فلسفه وجودي بي 2 موج اول حملات و حملات غافلگير كننده است به طوري كه در جنگ 2003 خليج فارس موج اول حمله توسط اونها و اف 117 ها به همراه موشكهاي كروز انجام شد همينطور در جنگ بالكان. فقط در جنگ افغانستان بدليل اينكه افغانستان داراي هيچ نوع پدافندي كه بتونه بمب افكن هاي معمولي (غير پنهانكار) رو تهديد كنه شناخته نشد (عكس فرمايش شما) از اونها اصلا نه در موج اول و نه در حملات بعدي استفاده نشد. بي2 تا آخرين حمله اي كه شركت كرده بدون اسكورت بوده چون اسكورت اون هم بايد پنهانكار باشه و تا حالا سابقه نداشته كه بي 2 رو اف 22 اسكورت كنه كه 2 دليل داشته يكي ضعف سيستم هاي پدافندي كشورهاي مورد هجوم( چه زميني و چه هوايي) كه از پس شناسايي و يا مقابله با اون بر نيومدن و دوم تعداد كم اف 22 ها كه اين حدود 140 يا 150 جنگنده توليد شده تا حالا كفاف پوشش خود ايالات متحده آمريكا رو هم نميده لذا تا حالا بي 2 با اسكورت ديده نشده. [quote]پس ب 1 هاشو ميفرسته ( ب 2 رو جايي نميفرسته كه آب زيرش بره! ) و با توجه به سرعت ب 1 استراتژي دفاع نقطه اي براي مثال در نطنز دچار مشكل جدي ميشه! چون اين هواپيما ميتونه با سرعت حداثر 3 ماخ حركت كنه ( ما ميگيريم 2 ماخ) و وارد حريم هوايي ايران بشه و شما بهتر ميدونيد با توجه به پايگاههايي كه آمريكا در افغانستان و عراق و عربستان و كويت در اختيار داره ميتونه از جنوب وارد شده و پس از انجام حمله به غرب فرار كنه و چون هم سرعت خوبي داره و هم مانور خوب و هم اسكورت هاي عالي همراهيش ميكنند ما به مشكل ميخوريم چون از نظر زماني اين عمليات ( از لحظه ورود به آسمان ايران در جنوب تا فرار از غرب بيشتر از يك ساعت طول نخواهد كشيد! پس فرصت ما بسيار كم خواهد بود كه با توجه به گسيل كردن 30 تا 40 فروند آذرخش از مثلا 2 پايگاه و سرعت خود جنگنده و تست هاي پروازي فرصت ما حدود 20 دقيقه خواهد بود اما خوب ما در اينجا تنها يك راه براي مقابله داريم كه اون هم مثل معروف علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرده كه با توجه به رادارگريز نبودن ب 1 ( البته تا اين لحظه بنا به اطلاعات بنده) بايد در فاصله چند ده كيلومتري از سواحل خودي شناساييش كرد كه در غير اين صورت به مشكل جدي بر خواهيم خورد! [/quote] دوست گرامي بهتره اول در مورد هر چيزي اطلاع كسب كنيم و بعد نظر بديم تا خداي ناكرده دچار خلاف گويي نشيم. در مورد بي 1 در اينترنت اطلاعات زيادي وجود داره كه اگه مايل بوديد با يه سرچ كوچيك تو گوگل مي تونيد به اونها دسترسي پيدا كنيد به عنوان نمونه من لينك سه تا از اونها رو اينجا مي ذارم: http://en.wikipedia.org/wiki/B-1_Lancer http://www.fas.org/programs/ssp/man/uswpns/air/bombers/b1b.html http://www.airforce-technology.com/projects/b-1b/ همونطور كه توي اين لينك هم نوشته حداكثر سرعت بي 1 برابر 25/1 ماخ هست كه اون هم به مدت طولاني نمي تونه دوام داشته باشه ضمن اينكه بي 1 ها از بدو ورود به خدمت با يك مشكل اساسي روبرو بودند و اون هم مصرف بالاي سوخن مونورهاشون بوده به طوري كه اونها براي پروازهاي طولاني وابستگي شديدي به تانكرهاي پرنده دارند(درست عكس بي 2) اين ويژگي در زمان پروازهاي مافوق صوت بشدت تشديد ميشه و اين وابستگي رو هم بيشتر مي كنه. از طرفي مي دونيم هيچ كشور عاقلي هواپيماهاي تانكر خودش رو در فاصله نزديك از مرز هوايي دشمن مستقر نمي كنه (حمله به اچ 3 يك استثنا بود) مگر با پوشش قوي هواپيماهاي رهگير (كه اون هواپيماها رو نزنن) كه اون هم باعث كشف توسط رادارهاي زميني و هوايي كشور هدف و لو رفتن عمليات و از بين رفتن عنصر غافلگيري ميشه. از طرفي سوخت گيري هوايي همراه با سكوت راديويي كاري بسيار سخت هست كه احتمال عدم موفقيت هم داره.مگر سكوت راديويي رو بشكنن كه عقل سليم اينو نمي پذيره.از طرفي اين بمب افكن كه تنها نمياد و اسكورت هوايي(اف 15 يا اف16 ) هم داره كه در صورت پرواز مافوق صوت اونها هم نياز به استفاده از پس سوز دارند كه مصرف سوختشون رو بشدت بالا مي بره.(چون توانايي سوپر كروز ندارند) پس در صورت وقوع يك درگيري هوايي ممكنه سوخت كافي براي نبرد هاي داگ فايت نداشته باشند و در جنگ تحميلي و جنگ هاي ديگه (مانند جنگ هاي هند و پاكستان و. . .) ديده شده كه يك هواپيما در نبرد داگ فايت سوختش تموم شده كه خود به خود و بدون شليك مهمات سقوط كرده و يا مجبور به خروج از دوئل و بازگشت شده كه باز هم تكليفشو يكسره كردند. حالا اين اسكورت ها بعد از مصرف كلي سوخت به محدوده نبرد با هواپيماهاي دفاع نقطه اي مي رسن كه باكها و مخزن اضافي شون پره و تازه در صورت اتمام سوخت فرودگاهشون در فاصله نسبتا كمي از اونها قرار داره و با خيال راحت پس سوزها رو روشن مي كنن! از طرفي گفتم كه يك باك سوخت خارجي 1500 ليتري كه معمولا اف 5 يكي از اونها رو در هر پرواز با خودش حمل مي كنه توانايي نيم ساعت پرواز با پس سوز رو به اف5 ميده كه خيلي خوب و خارق العاده هست. وتازه مخازن داخليش هم پر هست. پس اف 5 ميتونه باحداكثر سرعت خودش به مدت نيم ساعت هواپيماهاي دشمن رو تعقيب كنه و با رسيدن به محدوده درگيري با رها كرده مخزن سوخت وارد درگيري اصلي بشه. مثال نطنز مثال خوبيه چون فاصله هواييش با پايگاه اصفهان كمتر از 100 كيلومتره و اگر با مفهوم اسكرامبل آشنا باشي مي دوني كه از وقتي كه آژير اسكرامبل رو ميزنن تا زماني كه هواپيما مياد رو باند براي پرواز شايد 5 دقيقه نشه. و سيستم بلند شدن رو هم كه توضيح دادم تازه از هر مرزي كه حساب كني بي 1 ها براي رسيدن به نطنز حداقل 10 دقيقه در راه خواهند بود ( در بدترين شرايط). كه خودش فرصت خوبيه.تازه اگه توسط رادارهاي هوايي خيلي زودتر (مثلا 400 كيلومتري مرز ما) كشف نشن( كه احتمال كشفشون زياد هست) جالبه بدونيد ما در كشورمون بيش از 57 فرودگاه و تعدادي هم باند پروازي نظامي داريم كه با توجه به وسعت كشورمون عاليه و توزيع اونها هم طوريه كه از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب در همه نقاط كشور وجود دارن و از هر نقطه اي از ايران كه حساب كنيد شايد فاصله هوايي اون با نزديكترين فرودگاه بيش از 200 كيلومتر نباشه( حتي نقاط داخلي كوير ايران مثل نهبندان) [quote]مورد بعدي اينكه شما به نقش مهم كنترل زميني اشاره داشتيد خوب عزيز اگر كنترل زميني با هر كدوم از جنگنده ها تماس بگيره قطعا سكوت راداري شكسته ميشه ديگه نه؟ و با شكسته شدن همين سكوت راداري آواكس هاي آمريكا از نقشه ما خبر دار ميشند! ( از جنگ بالكان هيچ گروه پروازي شكاري در ارتش آمريكا بدون پشتيباني آواكس اقدام به عمليات در خاك دشمن نكرده مگر اينكه چتر دفاع هوايي دشمن به طور كامل ازبين رفته باشه مثل جنگ دوم خليج ) و قطعا اونها ضد حمله رو خواهند زد و ما از عنصر غافلگيري نميتونيم استفاده كنيم! [/quote] بله كنترلر زميني با هواپيماها تماس مي گيره ولي قرار نيست اونا جواب بدن! درست مثل راديو گوش كردن! هواپيماها فقط دستورات و آدرسها رو از كنترلر (اون هم به رمز؛ رمزي كه هر روز چند بار عوض ميشه) مي گيرن و انجام مي دن پس سكوت راديويي شكسته نميشه و اينو بدون هر هواپيمايي از ما كه بلند بشه (حتي در فواصل نزديك E-3 هواپيماهاي در حال بلند شدن رو هم مي تونه تشخيص بده! يعني در ارتفاع پروازي صفر) E-3 ها متوجه ميشن و اطلاع ميدن پس خودتو خيلي ناراحت نكن! اونها بالاخره مي فهمن. حسن فهميدنشون هم اينه كه وقتي ببينن 40 تا هواپيما(مثلا) دارن براي هواپيماهاشون ميان شايد خودشون ماموريت رو لغو كنن. ضمنا آواكس چتر هوايي دشمن را نابود نميكنه بلكه فقط يك رادار پرنده و يك اطلاع دهنده هست كه نقش همون كنترلر زميني خودمون رو داره منتها از هوا! [quote]در مورد موشك آرچر اطلاعات شما مربوط به سيستم اطلاع رساني ارتش روسيه هستش ( نميگم غلطه!) ام اين يك واقعيت كه كشور سازنده در مورد محصولش اغراق ميكنه و طبيعيه مثل همون آمرامي كه مثال زدم منظور بنده از برد مفيد بردي بود كه در اون بوستر و موتور راكتي موشك روشن هستش و موشك قابليت استفاده از حداكثر مانور رو داراست ولي اون برد 30 كيلومتر برد نهاي كه موشك بايد در ارتفاع چند ده هزار پايي شليك بشه و در اون برد قابليت مانور كمي داره به خاطر سرعتش كه كم ميشه و استال ميكنه! [/quote] دوست عزيز مطمئن باش تا همون 100 كيلومتر براي آمرام يا همون 30 كيلومتر براي آرچر موتورشون روشن مي مونه والا نيروي دريايي آمريكا يا نيروي هوايي روسيه حيثيتشو براي اون زير سوال نمي بره. لطفا يه دفعه ديگه اون قسمت مربوط به هدايت اينرسيايي موشك رو بخونيد. ضمنا دوست من موشك هوا به هوا موشك بالستيك كه نيست كه يه قسمت از مسيرشو سقوط آزاد بره در صورت خاموش شدن موتور موشك اون موشك فورا توانايي خودش رو براي تعقيب و انهدام اهداف پر سرعت از دست خواهد داد و فقط شايد بتونه بالگرد ها رو هدف قرار بده. در ضمن اخوي موشك هاي پر سرعت ( مثل انواع هوا با هوا) براي ايجاد نيروي برا متكي به بال نيستن كه وقتي سرعتشون كم ميشه استال بكنند!! اونها برا رو با موتور ايجاد مي كنند. [quote]يك مورد ديگه اينكه شما اشاره اي داشتي به موشك آلامو! اين موشك چند عيب داره: اول اينكه خيلي سنگينه بطوري كه ميگ 29 حد اكثر ميتونه 2 تا ازش حمل كنه و مجبوره هردو رو با هم شليك كنه تا تعادلش به هم نخوره! دوم اينكه ابعاد كوچكي نداره كه براحتي بشه روي تايگر نصب كرد. سوم اينكه پايلون هاي تايگر براي حمل ايتن موشك خيلي ضعيف هستند و بايد طراحي مجددي براي شليك اين موشك ( اگر بشه! ) روشون انجام بگيره مثل تامكت ها و موشك هاوك! [/quote] بيا كمي باهم با موشك آلامو آشنا بشيم: اين موشك كه در سال 1984 توليد شد با كد ناتوي AA-10 و همچنين كد R-27 شناسايي ميشه داراي نمونه هاي مختلف با بردهاي متنوعي هست كه دو نمونه كلي داره : هدايت نيمه فعال راداري و هدايت غير فعال مادون قرمز. برد نمونه هاي اون هم از حداكثر 80 كيلومتر(براي نمونه هاي اوليه) و 130 كيلومتر( نمونه هاي ER راداري و ET مادون قرمز) تا 170 كيلومتر(آخرين نمونه آلامو) هست كه نمونه ET مورد بحث 350 كيلو وزن داره كه مي تونه روي پايلون ها حمل بمب اف 5 كه توانايي حمل بمب Mk-84 رو دارند نصب بشه. و ابعادش هم مناسبه(طول 5/3 متر) ضمنا دليل اينكه ميگ 29 در نمونه هاي اوليه خود فقط 2 عدد از اون رو حمل مي كنه( در نمونه هاي بعدي به 6 فروند افزايش يافت به علت تغيير ماموريت فالكروم ام از جنگنده كوتاهبرد به جنگنده ميانبرد) سنگيني اون نيست بلكه اينه كه ميگ 29 مدلA فقط براي جنگ هاي كوتاهبرد طراحي شده بود. همچنين دليل شليك همزمان دو موشك هم بر مي كرده به تاكتيك روسها كه به علت مشكل كردن كار هواپيماي دشمن براي فرار و گريز اين كار رو مي كردند به اين شكل كه هر ميگ 29 دو عدد موشك آلامو( يكي راداري و يكي مادون قرمز) حمل مي كرد و پس از قفل بر روي هواپيماي دشمن هر دو موشك رو با هم شليك مي كرد تا اثر بخشي اونها افزايش پيدا كنه و اگه از دست يكي در رفت دومي حتما بهش بخوره. كه در صورت استفاده هواپيماي هدف از چف موشك دومي به راحتي اونو هدف قرار بده و بالعكس. و بحث سنگيني و تعادل در ميان نيست چرا كه با كمي تريم دادن قابل حله.البته روسها از اين تاكتيك براي ميگ 23 و 25 و ساير جنگنده هاشون هم استفاده مي كردن. كلا تا قبل از موشك آدر تمام موشكهاي ميانبرد روسي 2 نمونه داشتند يكي راداري و ديگري مادون قرمز. به همون دليل كه ذكر شد. [quote]در ضمن يك نكته اي كه شما بايد بهش دقت داشته باشي ( در مورد روسيه) اينكه اين كشور از 30 سال پيش تا حالا هيچ سلاحي رو مثل آدم صادر نكرده! سلاح ميده دفترچه راهنما نميده! جنگنده ميده قطعات نميده! موشك ميده لانچر نميده و قص علي هذه! تو تاپيكي كه در مورد اين موشك يا تسليحات هوايي بود يكي از دوستان به درستي فرمودند كه درسته كه برد اين موشك 130 كيلومتره ( از لحاظ تئوري) ولي نمونه صادراتي اون بيشتر از 50 كيلومتر !!!! برد نداره! [/quote] خب مثل آدم صادر نكنه! ما تا حالا به اندازه كافي ازش خريديم! تازه خدا برادران اوكراين و قرقيز و قزاق و خصوصا بلاروس رو حفظ كنه! ميگيري كه چي ميگم! خير قربان اون دوستمون منظور ديگه اي داشتن احتمالا اون نمونه صادراتي ER يا ET نبوده! معمولا روسها نمونه هاي خيلي دوربرد رو به خارج از حوزه شوروي سابق صادر نمي كنن و در اين گونه موارد اونها رو بايد از كشور هايي كه ذكر شد يا مشابه شون تهيه كرد. [quote]در مورد بودجه دفاعي هم بايد عرض كنم كه اگر اين بودجه اضافه شده چقدر اضافه شده؟ ديگه 3 برابر كه فكر نكنم بيشتر اضافه شده باشه؟ البته قسمت اعظم اين بودجه در اختيار سپاه قرار ميگيره و بخش كنمتري كه در اختيار ارتش هست فكر نكنم جوابگوي نياز نيروي زميني هم باشه چه برسه به تقويت شديد نيروي هوايي! طبق اطلاعات من بودجه نيروي هوايي اونقدريه كه فقط باهاش ميتونه هواگرد هاشو سرپا نگه داره و به نوسازي و توليد نميرسه! [/quote] خب باشه دست سپاه. تازه سپاه هم نيروي هوايي داره! اين كار يه عزم ملي رو مي طلبه و طبعا بايد بودجه اش هم تامين بشه.نيازي هم به بودجه آنچناني نداره به قول سعيد همون حدود 3 ميليون دلار برا هر كدوم آب مي خوره ضمنا اطلاعاتت از بودجه نيروي هوايي ناقصه عزيز. همين! با تشكر از بليز گرامي(ضمنا پدرم در اومد حدود 5/2 ساعت داشتم تايپ مي كردم!) ميگم بچه ها از ابي رپتور خبري نيست فكر كنم بهش بر خورده ما گفتيم 20 تا آذرخش مي تونن يه رپتور رو بندازن! -
دریابان رایزوتاناکا و نبرد تاسافاروناگاBattle_of_tassafaronga
MOHAMMAD پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ آوران
ممنون رضا جان اين مقاله رو توي مجله جنگ افزار خوندم مي خواستم بهت پي ام بدم كه اينجا هم بذاريش كه خودت زحمتش رو كشيدي ممنون خيلي خوب بود -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
دوستان عزيز سلام نماز و روزه همه تون قبول درگاه حق [quote]ميشه با يك جنكنده نسل 3 با توجه به كميتش با يك جنگنده نسل 5 در گير شد.[/quote] بليز جان فكر كنم اف 5 نسل 4 باشه نه؟ [quote]شما يك جا مثال در گيري 20 تا مثلا آذرخش رو با يك رپتور زديد اما به چند نكته توجه نكرديد اينكه اولا يك جنگنده اي مثل رپتور به چه هدفي وارد آسمان ما ميشه؟ يا شناساييه يا برتري هوايي يا اسكورت بمب افكن. حالت ديگه اي كه نداره! اگه شناسايي باشه كه تا ما بخواهيم با جنگنده هاي نسل 3 مون بريم و پيداش كنيم و بگيريمش فيلماشو گرفته و در رفته با اون موتورهاش و آيونيكش! اگر برتري هوايي باشه كه مسلما تنهايي كه نمياد با چند تا وينگ مياد [/quote] بليز جان اگه قبول كني كه اف 5 جنگنده نسل چهارم هست( اف 86 و اف 100 و ميگ 15 و امثالهم نسل 3 بودند روحشان شاد و يادشان گرامي!) آذرخش يا صاعقه اونوقت ميشه نسل +4 كه با يه جنگنده نسل 3 كه فقط به توپ و رادار ابتدايي مسلح بود خيلي تفاوت داره. بله اف 22 در درجه اول يك جنگنده هست و در درجه دوم يك بمب افكن سبك. البته من جايي نديدم نقش شناسايي براي اون تعريف شده باشه شايد شما ديده باشي. اما اگر براي اسكورت بمب افكن ها بياد ( كه طبق تقسيم مسئوليتي كه فعلا در نيروي هوايي آمريكا براش شده فقط براي اسكورت بي 2 مياد) معمولا سه جنگنده يك بمب افكن را اسكورت مي كنند. اين جنگنده هاي اف 5 وطني همونطور كه در متن مقاله هم گفتم نقش رهگير نقطه اي رو ايفا مي كنند يعني قرار نيست بلند بشن برن 500 كيلومتر اونطرفتر با دشمن در گير بشن بلكه معمولا جنگنده هاي دفاع نقطه اي بيش از 150-200 كيلومتر از پايگاه خودشون دور نميشن و تحت هدايت و كنترل هدايتگر زميني پرواز مي كنند و معمولا هم نيازي به رادارهاي پيچيده و سنگين و دوربرد ندارند. اگر طبق روشهاي شناسايي هواپيماها كه گفتم و يه روش جديدي كه خوراكش شناسايي هواگردهاي پنهانكار هست و رد خور نداره؛ عمل بشه اين گروه مهاجم قبل از ورود به مرز شناسايي ميشه و ممكنه با تاكتيكهاي مختلفي باهاش مقابله بشه ولي فرض كن اگه اونها از همه اين سدها رد بشن و بيان روي هدف ( مثلا بخوان روي سايت نطنز بانكر باستر بندازن) اونوقت قبل از رسيدن به فاصله امن جهت رها كردن بمبهاشون اول بايد با گروه جنگنده هاي دفاع نقطه اي اونجا مقابله كنن و از سد اونها رد بشن تا به فاصله اي كه بايد بمب هاشون رو رها كنن برسن و در اين حالت ريسك اونها بشدت بالا ميره هم از لحاظ نابود شدن هواپيماهاشون و هم از لحاظ لو رفتن ماموريت كه طبق قوانين نانوشته اگر ماموريت يك يا گروهي هواپيماي پنهانكار لو برود اون ماموريت لغو ميشه و هواپيماها برمي گردن آشيانه شون. براي حالتي كه خود اف 22 هم بمبر باشه باز هم فرق نميكنه و يك يا چند اف 22 ديگه اون اسكورت مي كنن و باز هم همين حالت بوجود مياد. [quote]كه ما اگه از دوتا پايگاه هم جنگنده Scramble بخواهيم بفرستيم بيشتر از 30 تا كه نميتونيم همزمان به پرواز در بياريم ميشه؟ [/quote] در پروازهاي نظامي (اگر در فيلمها ديده باشي) هواپيماها مي تونن بال به بال به اندازه عرض باند بلند بشن و به فاصله كمي هم گروه هواپيماهاي بعدي و به همين ترتيب تا هر تعداد كه نياز باشه. اما فرض كنيم فرض شما درست باشه ما كه ديگه از صدام و نيروي هوايي اون كمتر نيستيم صدام بعد از جنگ اول خليج فارس با تغييراتي كه در فرودگاههاي نظامي خودش ايجاد كرد (به عنوان مثال با طولاني كردن خزش راهها و يا طولاني كردن باند و يا ايجاد باندهاي جديد در كنار باند هاي قديمي در زمينهايي كه استفاده مفيدي از آنها نمي شد) هم بقا پذيري اونها رو در برابر حملات هوايي بالا برد و هم توان پروازي فرودگاهها را افزايش داد به عنوان مثال افزايش طول خزش راهها موجب شد تا در مواقع اضطراري هواپيماهاي جنگنده بتوانند از روي همان خزش راهها به پرواز در بيايند و به همين ترتيب ساير موارد. [quote]اگر اسكادران دشمن رو 3 تا فرض كنيم هركدوم هم 8 تا موشك داشته باشند در نگاه بد بينانه 24 تا و خوشبينانه 15 تا از 30 تا جنگنده ما منهدم خواهند شد كه اگر حالت بد رخ بده اون 3 تا رپتور در داگ فايت قطعا حريف 6 تا آذرخش ما خواهند شد. در اين صورت اين استراتژي چه پيامدي براي ما دارد؟ 30 تا جنگنده به همراه 30 باك سوخت( ميليون ها ليتر!) و چند ده موشك از بين رفته و ميليون ها دلار خسارت به ما وارد شده درمقابل چي؟ هيچي! اگر هم حالت خوب رخ بده اون 3 تا پس از زدن 15 تاي ما فلنگ رو ميبندن و در ميرن ما هم به گرد پاشون نميرسيم! بعدشم تو پايگاهشون ميشينن و به ريش ما ميخندند! كه بازم چيزي گير ما نمياد. [/quote] جواب اين قسمت حرفت بر مي گرده به تاكتيكهاي رزم هوايي دوست من؛ از همان جنگ اول جهاني خلبانان فهميدند كه بدترين راه داگ فايت شاخ به شاخ شدن يا همان نبرد رو در رو مي باشد چرا؟ چون در اين حالت هواپيما خيلي آسيب پذير مي شود و ممكن است حتي با يك گلوله كه به خلبانش برخورد مي كند كارش تمام شود. از آن پس خلبانان معمولا از نبردهاي رو در رو اجتناب مي كردند و سعي مي كردند با دنبال هم كردن در آسمان حريف را به دام انداخته و در يك حالت ايمن نابود كنند. پس وقتي هواپيمايي از روبرو به هواپيماهاي مهاجم نزديك نشود آنوقت آنها مجبور مي شوند با هم در داگ فايت نبرد كنند. بهتره اين قسمت رو بيشتر شرح بدم: ببين در اين استراتژي مركز كنترل زميني كه به عنوان كمك كننده به هواپيماهاي خودي عمل مي كنه نقش خيلي مهمي داره؛ پس از شناسايي و تعيين مسير و نوع هواپيماهاي دشمن؛ اين مركز جوري هواپيماها رو به سمت گروه مهاجم مي فرسته كه ضمن پرهيز از نبرد رو در رو (البته تا حد ممكن) اونها در بهترين موقعيت براي حمله مطلوب قرار بگيرن يعني حمله از پشت سر. مثلا ممكنه اول جنگنده هاي ما و دشمن از فاصله افقي 50 تا 100 كيلومتري از كنار هم رد بشن و بعد از طي يك مسير نه چندان طولاني هواپيماهاي ما گردش كنند و خودشون رو در موقعيت حمله قرار بدن در اين حالت اگر جنگنده هاي دشمن بخواهند چرخش كرده و با هواپيماهاي خودي درگير داگ فايت بشوند كه در دام افتاده اند و اگر هم به راه خود ادامه دهند به سرعت هواپيماهاي ما به آنها مي رسند و درگيري آغاز مي شود و چون بي 2 يك بمب افكن مادون صوت هست اونها نمي تونن خيلي تند برن كه بگيم جنگنده هاي ما ممكنه بهشون نرسن. ضمن اينكه با تجهيز هواپيماهاي ما به چف هاي اختصاصي ضد امرام( كه قطعات اون بر اساس طول موج رادار امرام برش خورده اند) و احتمالا سيستم پلاسما كه پس از قفل راداري دشمن بر روي هواپيماي ما مي تونه هواپيما رو به طور لحظه اي نامريي كنه(البته از ديد رادار) و قفل رو بشكنه و از همه اينها مهمتر (!) مانورهايي كه خلبانان جهت منحرف كردن موشكها مي دهند مقابله اف 22 ها با اف 5 ها با استفاده از موشكهاي راداري بسيار سخت خواهد بود ضمن اينكه اف 5 ها از فاصله 30 كيلومتري موشكهاي آرچر خود را شليك مي كنند و با هدايت اينرسيايي يا راداري آنها را تا نزديكي هواپيماي دشمن رسانده و از آن به بعد خود موشك اتوماتيك روي هواپيماي دشمن قفل كرده و به سمت آن ادامه مسير مي دهد ضمنا شايد بتوان با كمي تغييرات سخت افزاري و نرم افزاري موشك آلامو مدل ET را بر روي اف 5 نصب كرد. اين موشك منحصر به فرد حرارتي داراي برد 130 كيلومتر بوده (اكثر طول مسير را با هدايت اينرسيايي طي مي كند) كه توانايي نا متقارن بالايي به اف 5 و خانواده آن مي دهد. به طوري كه پس از اطلاع از محل جنگنده هاي پنهانكار دشمن توسط رادار زميني( خود هواپيما آنها را نمي بيند) موشك خود را بر اساس اطلاعات واصله به محل آنها شليك مي كند و در طول مسير بر اساس اطلاعات اصلاحي مسير آن اصلاح مي شود و در يك فاصله نزديك (زير 10 كيلومتر) جستجوگر موشك هدف را يافته و آن را دنبال مي كند. هر اف 5 بطور تئوريك مي تواند 2 عدد از اين موشك به همراه 2 عدد موشك آرچر و يك باك سوخت 1500 ليتري ( كه همين باك سوخت مي تواند سوخت كافي براي نيم ساعت پرواز با پس سوز 2 موتور جي 85 را فراهم نمايد!) را حمل نمايد. در موج اول حمله اف 5 ها موشكها آلامو را (هر دو را با هم) شليك مي كنند. و به فرض رهايي هواپيماهاي مهاجم؛ حالا اين هواپيماهاي مهاجم كه بمبهاي اضافي و مخازن سوخت خود را رها كرده و سوخت زيادي را هم براي مانور و رهايي از دست آن موشكها صرف نموده اند بايد خود را مهياي داگ فايت نمايند. آن هم با هواپيماهايي كه هم برتري عددي دارند و هم برتري سلاح(موشك آرچر). [quote]شما فرموديد برد موشك آرچر 30 كيلومتره! بله شايد در تئوري اين طور باشه اما در عمل چيز ديگريه كه حاكي از برد مفيد 5 كيلومتري داره! مثل موشك آمرام آمريكايي كه اعلام شد 60 كيلومتر برد داره اما در نبرد بالكان ديديم كه برد مفيدش بيشتر از 18 كيلومتر نبود!! [/quote] شما اين برد 5 كيلومتري رو از كجا آوردي برادر؟ بله شايد در حالت شليك LOBL به علت كوچك بودن سنسور موشك اين عدد درست باشه ولي در حالت LOAL قطعا درست نيست. ضمنا موشك آمرام در نمونه هاي اخيرش 100 تا 120 كيلومتر برد داره ولي اون هم اكثر مسير رو بصورت اينرسيايي طي مي كنه و شايد اون برد 18 كيلومتري كه شما فرموديد به خاطر شليك بصورت LOBL بوده. [quote]يك جايي شما به قيمت جنگنده ها و هزينه تعمير و نگهداري و قيمت چند ميليون دلاري جنگنده كيفي در مقابل قيمت پايين جنگنده كمي اشاره فرموديد و گفتيد كه با هزينه يك رپتور ميشه فرضا 75 تا جنگنده 5 ميليون دلاري مثلا آذرخش خريد و در مقابل تلفات هم به همين روش محاسبه كرديد اما برادر من مثل اينكه شما واحد هاي پولي رو فراموش كرديد! دلار واحد پول آمريكاست و واحد پول ايران رياله كه همين الان هر دلار تقريبا برابر با 11000 رياله! و مملكت ما با بشكه اي حدود 40 دلار داره اداره ميشه. حالا بايد چند بشكه نفت بفروشيم و خرج ملت نكنيم تا بشه 375 ميليون دلار؟ 9375000 بشكه! در طي چند وقت ميشه اين كار رو انجام داد؟ بعدم اينكه توليد اين ميزان جنگنده به چند سال زمان نياز داره؟ 5 سال يا 10 سال يا بيشتر؟ به اينهاشم توجه بفرماييد. [/quote] خير قربان بنده هم در همين مملكت زندگي مي كنم و از واحد پولي اون هم اطلاع دارم ولي چه كنيم كه از زمان اون انگليسي هاي پدر سوخته بودجه سالانه مملكت ما رو به دلار نفتي مي بندن! و ما هم از همون استفاده مي كنيم! اخوي طبق آمارهاي غير رسمي اعلام شده بودجه سالانه دفاعي ايران در زمان دولت خاتمي حدود 2 ميليارد( بله ميليارد) دلار در سال بوده (يكي از كمترين اعداد در منطقه) كه ظاهرا از زمان دولت آقاي احمدي نژاد الحمد لله افزايش هم پيدا كرده و اكثر بودجه نظامي يك كشور هم خرج نيروي هواييش ميشه و فكر نكنم سالي 250 يا 350 ميليون دلار براي بودجه نظامي ما خيلي باشه. تنها بحثي كه مطرحه افزايش پتانسيل داخلي جهت توليد اين تعداد جنگنده در سال هست كه طبق گفته فرمانده سابق نيروي هوايي الان حدود 30 فروند در ساله كه البته بايد افزايش پيدا كنه. [quote]در عرصه زميني شايد اين طور باشه كه با وشك هاي ضد زره بشه كاري از پيش برد اما در عرصه هوا معادلات خيلي پيچيده تره [/quote] بله عزيز اين تاپيك هم براي همينه كه اين معادلات پيچيده بدست همين جوونهاي علاقه مند حل بشن ( يه نوشابه براي خودمون باز كردم! ) [quote]راستش اين نتيجه توي شبيه سازي جنگ با فالكن 4 گرفتم ! ميشه گفت موفق ترين حمله رو به ناوهاي هواپيما بر امريكا توسط اين جنگنده داشتم ! البته فالكن فقط اف 16 رو ميتوني پرواز اما ميتوني كلي جنگنده ديگه رو انتخاب كني و براي عمليات ازشون بهره ببري ! [/quote] وريور جان شما سعي كن زياد بازي نكني هم كار دست خودت مي دي هم ما! با نظر شما در مورد سوخو 25 البته براي نبردهاي هوا به زمين و هوا به دريا موافقم الحق و الانصاف يكي از بهترين خريدهاي بعد از انقلاب بوده [quote]در مورد ار 73 هم يه مطلب بگم كه اين موشك از تكنولوژه اينفرارد ايمجري استفاده ميكنه و تصاوير مادون قرمز رو بررسي و پردازش تصوير ميكنه ! بر خلاف گونه هاي سايدويندر كه از سنسور استفاده ميكنه ارچر ميتونه فليير يا شراره رو از موتور تشخيص بده ! در مورد برد هم بايد بگم كه 40 كيلومتره ولي موشكهاي داگ فايت نظير آر 73 شرايط پرتاب و مانور ويژه اي دارند ! چون در فاصله نزديك شليك ميشوند جنگنده حريف دور موتور رو در پايين ترين سطح قرار ميده و سعي ميكنه با مانوري رو به زمين موتور رو از ديد موشك خارج كنه تا تاثير زمين موشك رو منحرف كنه البته كه مانور بسيار بالا و شرايط پرتاب خاصي رو ميطلبه كه يك موشك حرارتي بتونه بدرستي به هدف برخورد كنه ... [/quote] دقيقا به علت همين توانايي موشك آرچر هست كه پرتاب فلير براي منحرف كردن اون كار خيلي مفيدي نخواهد بود و در مورد مانور هم كه اشاره فرموديد آرچر مي تونه اهدافي كه تا 12 جي مانور مي كنند را مورد هدف قرار بدهد كه تحمل اين مقدار جي از توان اف 22 خارج هست. . . [quote]اما همین روش را میتوان در مناطق حساس و کلیدی بکار گرفت یا به عبارتی بجای پوشش کل کشور تنها به حفاظت از شاهرگ های آن اقدام کنیم که با حفظ این مهم امکان حفظ کل نیز میسر است. [/quote] دقيقا سعيد جان اصل دفاع نقطه اي بر همين مبنا استوار است. ممنون كه اشاره كردي. -
تاپیک جامع موشک ضد زره pars 3 lr تریگات تاپیک جامع موشک ضد زره PARS3.LR تریگات ( TRIGAT-LR)
MOHAMMAD پاسخ داد به Azarakhsh تاپیک در تسلیحات ضد زره
[quote]وزن 40 كيلويي و برد 8 كيلومتري نهايي اين موشك رو با مقادير مشابه اون موشك لاهات كه 13 كيلو بود و 14 كيلومتر برد مقايسه كنيم ! ببينيد اصلا جور در مياد .[/quote] احتمالش هست اخوي چون اسراييلي ها در موشك اسپايك از خط سير شبه بالستيك استفاده كردند شايد در لاهات هم همين كار رو كرده باشن ولي تريگات مستقيم ميزنه به هدف. -
با تشكر تير بار خيلي خوبيه ولي در شرايط جنگي اطمينان پذيري تيربار PKM از اون بيشتره ولي خب MG-3 نواخت تيرش كمي بيشتره و البته كشندگي اون هم همينطور به علت استفاده از سيستم مسلح كردن مستقيم . به عنوان مثال در فاصله 2000 متري قدرت مرمي اون از PKM خيلي بيشتره اما بيشتر هم داغ مي كنه( به علت سيستم مسلح شدن اون) و در نمونه هاي وطني گير كردن اون زياد گزارش شده. جالبه بدونيد طرح خاص شعله پوش اون باعث كاهش لگدش ميشه.
-
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
ممنون وريور جان ولي: [quote]در مورد كميت با سوخوي 25 بروز شده به تعداد زياد موافقم ![/quote] مطمئني؟ سوخو 25 كه جنگنده پشتيبانيه و سرعت خيلي پاييني هم داره تازه موتورهاش هم به درد يه نبرد نفس گير داگ فايت نمي خورن. من هم نظر خودم روي 500 تا 700 جنگنده به روز شده از كلاس اف 5 هست البته در كنار ساير جنگنده هاي فعلي؛ مثلا من معتقدم هنوز اف 14 ها با اينكه تعداد پاييني دارن ولي مي تونن تاثير گذار باشن يا ميگهاي 29 كه هم تعداد شون نسبتا خوبه و هم رهگير نقطه اي قوي اي هست. البته اگه بتونيم تعداد بيشتري از اونها بخريم بهتره. [quote]به گفته ی این خلبان ، خلبانان اف 15 از جربیات رزمی در شبیه ساز های پروازی علیه جنگنده های اف 22 ، مجهز به سیستم تغییر بردار نیروی رانش موتور ، برای بهره برداری از نقطه ضعف اصلی سوخو 30 ها در مانور های پش از واماندگی استفاده کردند .او افزود : «وقتی ما خلبانان هندی را تحت فشار قرار می دادیم ، شما ناگهان ملاحظه می کردید که خلبان سوخو اقدام به استفاده از تغییر بردار نیروی را نش موتور و انجام مانور پس از واماندگی کردند . در طی انجام این مانور ، او ارتفاع و سرعت خود را از دست می داد در نتیجه ، شما باید فقط دسته ی فرمان را اندکی عقب کشیده و با توپ او را هدف می گرفتید. »[/quote] دريا جان ممنون شما لطف داريد مطلب شما ثابت مي كنه كه هميشه هم موارد پر خرجي مثل تغيير بردار رانش كارساز نيست و حتي ممكنه بر عليه خود هواپيما استفاده بشه. [quote]در این جلسه اشاره شد که جنگنده های پیشرفته ی سوخو 30 نیروی هوایی هند تنها نگرانی تنها نگرانی نیروی هوایی ایالات متحده نیست .این خلبا ن آمریکایی اشاره کرد که میگ های 21 نیروی هوایی هند که توسط اسرائیل ارتقا یافته و به رادار ، موشک های راداری و اخلال گر های الکترونیکی اسرائیلی مجهزند ، برای رادار های کاوش مکانیکی کنونی اف 15 و اف 16 های نیروی هوایی امریکا ، تقریبا نامرئی هستند .اینک ، خلبان های میگ 21 هند می توانند با استفاده از اخلال گر های الکترونیکی ، خود را از دید رادار های جنگنده های نیروی هوایی آمریکا مخفی کرده و با اف 15 ها و اف 16 ها در نبرد نزدیک تعاقبی درگیر شوند .چیزی که نتیجه ی پیش بینی آن دشوار است . [/quote] اين ثابت مي كنه كه جنگندههاي كوچك و قديمي در صورتي كه دستي به سر و گوششون كشيده بشه! به حريفهاي مهلكي براي جنگنده هاي بروز تبديل ميشن. -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
اين هم تتمه مقاله. . . اف 5 در برابر اف 22 ؟! اف 22 دارای طرح آیرودینامیکی منحصر به فرد ( که پنهانکاری را با خواص آیرودینامیکی بالا در هم آمیخته خصوصاً پیشگرایی لبه فرار بال آن) به همراه سیستم های آویونیکی فوق پیشرفته و موتورهای قوی مجهز به تغییر دهنده بردار رانش و توانایی سوپر کروز ، سیستم های کمک دهنده به خلبان در مانورها که جلوی اشتباهات انسانی را تا حد زیادی می گیرند و یکسری سیستم های پیشرفته دیگر می باشد. علی رغم جثه بزرگ اف 22 ، شعاع گردش آن از هواپیماهای هم اندازه و حتی کوچکتر از آن هم کمتر است و در سرعتهای پایین هم مانور پذیری بسیار خوبی را از خود نشان می دهد و در سرعتهای نزدیک به واماندگی همچنان در کنترل خلبان باقی می ماند که البته نباد از نقش پیشگرایی لبه فرار بال آن غافل شد که به این مساله کمک شایانی می نماید. (پیشگرایی لبه فرار بال باعث می شود تا سرعت واماندگی پایین تر بیاید و در نزدیکی سرعت واماندگی هم همچنان هواپیمای نسبت به هواپیماهای مشابه فاقد این خصوصیت هدایت پذیرتر باشد.) ضمن اینکه به مدد موتورهای بسیار نیرومند خود می تواند به سرعت مجدداً شتاب گیری نموده و خود را در موقعیت حمله یا فرار قرار دهد. یکی از فاکتورهای مهم و شاید مهمترین از دید بنده در مانورهای داگ فایت، این است که موتور جنگنده در حالت حداکثر توان(پس سوز) و در چرخش با حداکثر شتاب جی قابل تحمل برای هواپیما، قبل از رسیدن به مرز سرعت واماندگی، برای چند ثانیه می تواند نیروی مورد نیاز برای هواپیما را تامین نماید و به عبارت دیگر هواپیما چند ثانیه می تواند در یک مانور با حداکثر جی قابل تحمل در آن سرعت دوام بیاورد؟ (فرض کنید به این عدد بگوییم زمان T ) آنچه مسلم است مقامهای نیروی هوایی آمریکی به هیچ رو این عدد را برای اف 22 منتشر نکرده اند ( اگر بگن که دیگه خیلی براشون بد میشه!) اما اگر موتور بسیار قویی بر روی جنگنده ای نصب گردد که نسبت رانش به وزن آن از یک عدد خاص بیشتر باشد (این عدد برای هر هواپیما قابل مقایسه و با هواپیمای دیگر متفاوت است) آنگاه آن هواپیما از لحاظ تئوری خواهد توانست تا زمان T بی نهایت( البته تا زمان اتمام سوخت!) به گردش خود با حداکثر جی وارده در آن سرعت، ادامه دهد بدون اینکه به سرعت واماندگی برسد. و این یعنی یک خطر بسیار بالقوه برای هر هواپیمایی که حریف آن باشد چون هواپیمای حریف بالاخره یکجایی در پیچیدن اصطلاحاً «بریده» و کم می آورد. اما تاکنون هیچ هواپیمایی به این عدد نرسیده ولی در عین حال حدث می زنم که اف 22 نزدیکترین عدد(به عدد اسمی خودش) را کسب کرده باشد. اف 22 در شرایط معمولی به راحتی به اف 5 باج نمی دهد( فاصله تکنولوژیک دو جنگنده بیش از 40 سال است! ) اما در صورت مورد حمله قرار گرفتن از ناحیه چند اف 5 بهسازی شده( مانند آذرخش یا صاعقه) آنگاه اوضاع کمی فرق خواهد کرد. خصوصاً در صورتی که این هواپیماها دارای موتورهای قوی تر ( نسبت به اسلاف خود) بوده و به سیستم های موشکی مدرن مجهز باشند. مثلا در صورت مجهز کردن آذرخش یا صاعقه به موشک R-73 یا R-74 با توانایی نشانه گیری از روی کلاه خلبان ، خلبان هواپیما می تواند با قرار دادن هواپیمای هدف در زاویه هدفیابی موشک( این زاویه برای R-73 برابر 60 درجه است و برای R-74 را نمی دانم ولی شنیدم بیشتر شده است) نسبت به قفل موشک بر روی هدف و شلیک اقدام نماید چون این موشکها می توانند به علت حساس بودن سنسورهایشان از همه جهات با هدف در گیر شوند و علت داشتن قدرت فیلتر، توسط شراره ها(فلیر) نیز به راحتی منحرف نمی شوند، می توانند اف 5 بهینه سازی شده را به حریف قدری در برابر کلیه هواگردها تبدیل نماید و رقم پیروزی در برابر اف 22 را به عدد احتمالی چهار در برابر یک( ساقط شدن چهار اف 5 در برابر ساقط شدن یک اف 22) و یا حتی شاید سه در برابر یک یا دو در برابر یک برسانند. البته تفاوت در تلفات به ویژگی های خاص اف 22 (همانطور که اشاره شد) بر می گردد و الا یک جنگنده با ویژگی های خوب اف 5 (سبکی، مانور پذیری، خرج کم، هزینه آموزش پایین و. . .) به علاوه یکسری ویژگی های تقویت شده( مانند موتور، آویونیک، پنهانکاری(بعداً راهش را توضیح خواهم داد)، ECM وECCM تقویت شده و. . .) در برابر جنگنده هایی چون F-15(A,C,D)، F-16(A,C,D)، F/A-18(C/D,E/F) طعمه آسان و ساده ای نخواهد بود ( و به علت انجام ماموریتهای پدافندی توسط این جنگنده ها که بر روی خاک خودمان یا نزدیک به آن است در بیشتر موارد از پشتیبانی موشکهای ضدهوایی و هواپیماهای خودی نیز برخوردار خواهد بود) آنطور که شنیده ایم کار مجهز سازی هواپیماهای غربی نیروی هوایی به موشک آرچر(R-73) در حال اجراست و بعید نیست که تا به حال این کار بر روی اف 5 یا خانواده آن (آذرخش و صاعقه) به انجام رسیده باشد. R-73 موشک بسیار توانمندی است و قابلیتهای آیرودینامیکی بالایی هم دارد (این موشک می تواند اهدافی را که تا 12 جی مانور می دهند را مورد هدف قرار دهد) ضمن اینکه برد 30 کیلومتری موشک حاشیه امن مناسبی برای هواپیمای حامل آن بوجود می آورد و خصوصاً توانایی حمله به هدف از همه جهات به آن این توانایی را می دهد که حتی از زاویه مقابل نیز بتواند تهدیدی علیه هواپیماهای مهاجم باشد و خلبان می تواند با تکیه بر توانایی LOAL (Lock On After Launch) موشک به صرف اطلاع از وجود جنگنده دشمن (رویت بصری، رویت راداری، رادار زمینی، رویت الکترونیکی، و. . .) از حداکثر فاصله ممکن نسبت به شلیک موشک اقدام کرده و موشک توسط سیستم مناسب( مانند رادار هواپیما، حساسه های مختلف، کلاه خلبان، سیستم IR خود هواپیما و. . .) تا فاصله مناسب جهت قفل موشک بر روی هدف هدایت شده و در آن فاصله خود موشک بر روی هدف قفل می نماید در این حالت و با تکیه بر این قابلیت زحمت خلبان بسیار کمتر شده و در عوض خلبان دشمن به زحمت زیادی می افتد( احتمال سالم در رفتن خلبان دشمن به دلایل ذکر شده مانند مانور پذیری بالای موشک و سیستم تصویر برداری پیشرفته مادون قرمز بسیار کم خواهد بود) البته از قرار معلوم موشک AIM-9X زاویه جستجوی هدف وسیعتری نسبت به موشک آرچر دارد که این مساله کمک خوبی به خلبان اف 22 در نبرد داگ فایت می نماید و کار حریف وی را نیز سخت تر خواهد کرد اما در یک نبرد رو در رو با شرایط مساوی (یعنی رویت همزمان طرفین توسط یکدیگر) اولین موشک را اف5 شلیک می کند نه اف22 ( به علت برد بیشتر موشک آن). اما می خواهم بگویم که ما چندان هم دست و پا بسته نیستیم و اگر در برابر از دست دادن حتی20 آذرخش یا صاعقه حتی یک فروند اف 22 را ساقط نماییم به لحاظ مالی ارزش آن را دارد. ضمن اینکه در کنار این هواپیماها ما رهگیرهای قدرتمندتری نیز داریم و در صورتی که بتوانیم در نبرد الکترونیک خود را قوی تر نماییم قطعا آمار تلفات هواپیماهای ما پایینتر آمده و خصوصاً در برابر موشکهای راداری مصونیت بیشتری خواهیم داشت. کار بر روی جنبه های پنهانکاری جنگنده ها و استفاده از پوششهای جاذب راداری و استفاده از دستگاههای مولد پلاسما بر روی هواپیما به جهت پنهانکار نمودن موضعی هواپیما، نیز می تواند این مصونیت را بیشتر کند. البته در کنار این مساله نباید استفاده از شبکه اخطار زود هنگام موج بلند را که حضور و تعداد جنگنده های دشمن( حتی انواع پنهانکار) را به ما اطلاع می دهد از نظر دور داشت. البته این رادارها نمی توانند فاصله دقیقی از هدف را به ما بدهند ولی همین که می توانند حضور هواپیماهای پنهانکار را اعلام نمایند خود غنیمتی است چرا که با مشخص شدن حضور آنها در آسمان می توان جنگنده ها را به نبرد آنها فرستاد. خلاصه مطالب: الف) با داشتن تعداد زیادی هواپیمای مانور پذیر و دارای سلاح مناسب می توان تهدیدات هوایی دشمن خصوصاً تهدیدات پنهانکار را دفع نمود چون این هواپیماها برای اسکورت بمب افکن ها یا انجام ماموریت های مستقل بر فراز خاک کشور ما، مجبور به ورود به خاک کشورمان هستند و در این حالت است که می توان با تعداد زیادی جنگنده دفاع نقطه ای (همانند نقش میگ 21 و میگ 29 در دکترین هوایی روسها) و در گیر کردن دشمن در نبرد داگ فایت( که اصولا هواپیماهای گران قیمت و پنهانکار از آن گریزان هستند چون در داگ فایت دیگر بحث رادار گریزی مطرح نیست و در درجه اول مهارت های خلبانان و بعد قابلیتهای جنگنده ها و سلاخ های آنها حرف اول را می زند) به هواپیماهای تهاجمی آنها ضربه وارد کرد تا هزینه این گونه عملیات برای آنها افزایش یافته و نهایتاً غیر قابل تحمل شود. ب) کمیت می تواند تا حد زیادی کمبود کیفیت را بپوشاند خصوصاً اینکه جنگنده هایِ [color=orange]کمی[/color] ارزان هستند و از دست دادن آنها بار مالی اندکی را بر گردن یک کشور اعمال می کند اما جنگنده هایِ [color=orange]کیفی[/color] گران هستند و از دست دادن هر فروند از آنها بار مالی سنگینی را به دارنده آنها منتقل می نماید به عنوان مثال هر فروند اف 22 مبلغ 375 میلیون دلار قیمت دارد که برابری می کند با قیمت 75 فروند هواپیمای 5 میلیون دلاری. تازه آن هم بدون در نظر گرفتن هزینه های سرسام آور نگهداری و تعمیرات. ج) در جنگنده های ارزان قیمت هزینه های آموزش ، نگهداری و تعمیرات نیز ارزان هستند و با هزینه یک هواپیمای [color=orange]کیفی[/color] می توان چندین هواپیمای [color=orange]کمی[/color] خریداری و نگهداری کرد.همچنین هواپیماهای [color=orange]کیفی[/color] هزینه سنگيني را در بخش آموزش و نگهداری و تعمیرات(نت) می طلبند به عنوان مثال فقط آموزش هر خلبان اف 22 میلیونها دلار هزینه می برد که به این معنی است که از دست دادن هر خلبان اف 22 برابر چندین میلیون دلار خسارت است( بغیر از خود هواپیما). و یا هزینه های بازدیدهای دوره ای اف 22 بسیار سنگین و سرسام آور است در حالی که شاید با هزینه نت یک فروند اف 22 بتوان بیش از 20 یا 30 فرنودند هواپیمای ارزان قیمت را نت کرد. د) بجای هزینه بر روی تولید هواپیماهای گران تر و پیشرفته تر( از لحاظ آویونیکی) اگر سرمایه گذاری بر روی تولید موشکهای پیشرفته تر جهت کاربردهای هوا به هوا (خصوصاً انواع کوتاهبرد) صورت پذیرد نتیجه بهتر با هزینه کمتر حاصل خواهد شد. هـ) تغییرات و بهینه سازی های آیرودینامیکی (مانند آنچه در مورد صاعقه دیدیم) و یا بهبود و تعویض موتور می تواند با هزینه نسبتا کم، بهره وری و بازدهی هواپیماهای ارزان را بالا ببرد. و) استفاده از پوششهای جاذب امواج رادار و کار و تحقیق بر روی تولید پلاسما بر روی بدنه یا در اطراف هواپیماهای ارزان قیمت جهت پنهانکار نمودن آنها (پلاسما امواج رادار را کاملا به خود جذب می کند) می تواند یک راهبرد اساسی و مهم در کشف ناپذیری آنها توسط هواپیماهای دشمن باشد. ز) تکیه بر توان داخلی در توانمند سازی آویونیکی هواپیماهای ارزان قیمت می تواند حاشیه امنیت این هواپیماهای را بالا ببرد. ح) و مساله بسیار مهم راه اندازی هر چه سریعتر شبکه رادارموج بلند جهت شناسایی پرنده های پنهانکار و اطلاع به هواپیماهای خودی می باشد. کلام آخر در صورت تجهیز نیروی هوایی به تعداد مناسبی از جنگنده های آذرخش و صاعقه و تجهیز این هواپیماها به موشکهـــای حرارتی R-73 و R-74 با برد به ترتیب 30 و 40 کیلومتر و یا SUPER 530D با برد 40 کیلومتر(احتمالا) و یا موشک داخلی فاطر (نمونه داخلی PL-5 با برد احتمالی 20 کیلومتر) با توجه به مانور پذیری ذاتی هواپیمای اف 5 که در این دو هواپیما تقویت هم شده است این هواپیماها به حریف های قدری در نبرد های داگ فایت در برابر هواپیماهای بزرگتر مانند اف 15 ، اف 16 ، اف 18 ، اف 22 و. . . بدل می گردند. در صورت تجهیز این هواپیماها به موتورهای ساخت داخل ( مانند نمونــه ای از موتور RD-33 ) و بشرط تهیه تجهیزات الکترونیک آنها از داخل ، این هواپیماها احتمالا دارای قیمت تمام شده ای کمتر از 5 میلیون دلار برای هر فروند خواهند شد که در صورت تخصیص بودجه مناسب به نیروی هوایی و در صورت تامین زیر ساختهای لازم در بخش تولید، نیروی هوایی خواهد توانست در مدت سه الی پنج سال ناوگان مناسبی از این هواپیماها را تهیه و تجهیز نماید. ان شا الله. البته این استراتژی به عنوان یک استراتژی دفاعی بوده و برای دفاع از آسمان هوایی کشورمان پیشنهاد شده است. برای استراتژی های هجومی باید هواپیماها و طرحهای دیگری در نظر گرفت که شاید به آن پرداختیم. و السلام -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
و اما ادامه مقاله که ببخشید به علت مشغله بنده تایپش کمی به درازا کشید. . . به نظر بنده نیروی هوایی ما در حال حاضر از لحاظ تکنولوژیکی، الکترونیکی، مخابراتی و. . . پیشرفتهای قابل توجهی نموده ولی واضح است که ما هنوز فاصله زیادی با آمریکا و غربی ها داریم .از طرفی هم تنش های بین ما و غربی ها روز به روز در حال افزایش است و هیچ انسان عاقلی احتمال برخورد نظامی بین ما و اردوگاه غرب به سر کردگی آمریکایی ها را کاملا رد نمی کند. دوستان بهتر از بنده می دانند که صف اول دفاع هوایی هر کشوری جنگنده های نیروی هوایی آن هستند و پس از آن موشکهای ضد هوایی قرار می گیرند. از طرفی باب خرید جنگنده های به روز غربی نیز بطور کامل به روی ما بسته می باشد و خرید جنگنده های روسی هم به دلایل مختلف مانند بد قولی روسها، عدم پشتیبانی فنی بطور کامل، عدم قبول از ناحیه روسها جهت فروش آخرین مدل جنگنده ها، قیمت گذاری بسیار بالا بر روی جنگنده های روسی( به نسبت ارزش) و. . . فعلاً مسدود است. لذا مساله ایکه ذهن دوستداران این مرز و بوم . خصوصاً علاقه مندان به نیروی هوایی را به خود مشغول کرده است این است که با توجه به فرسودگی سازه و بدنه اکثر هواپیماهای نیروی هوایی و اینکه این هواپیماها به سرعت به مرز خستگی سازه و بدنه خود نزدیک می شوند چه فکری باید به حال نیروی هوایی کرد؟ آیا کلا از آن صرف نظر کرده و مانند صدام هواپیماهای خود را در زیر خاک دفن کنیم یا اینکه فکر دیگری باید کرد؟ پیشنهاد من این است که با توجه به توان نوپای تولید هواپیماهای جنگنده(آذرخش و صاعقه) در کشور ما باید رو به تاکتیک «کمیت در برابر کیفیت» بیاوریم و با تولید جنگنده هایی کوچک، مانور پذیر، ارزان، و دارای توانایی متناسب در حمل جنگ افزار(یعنی همین دو جنگنده یا نوع بهینه آنها) خود را در برابر هواپیماهای دشمن مجهز نماییم. به قول دوست خوبمان آقا سعید وقتی یک اف 22 در برابر 10 یا 20 فروند میگ 21 قرار بگیرد به فرض حمل 8 موشک هوا به هوا( 6 عدد آمرام و 2 عدد سایدویندر) خواهد توانست احتمالاً 8 فروند از آنها را ساقط نماید و تکلیفش در برابر بقیه روشن است. حقیقت این است که از قدیم الایام، عموماً هواپیماهای کوچک در داگ فایتها نتایج بهتری در برابر هواپیماهای بزرگتر بدست می آوردند. از اولین داگ فایتها در جنگ جهانی اول تا نبردهای جنگی و تمرینی عصر حاضر. یکی از دلایل این مساله به شعاع گردش کوچکتر این هواپیماها برمی گردد که عنصری حیاتی در مانورهای داگ فایتها به شمار می رود، عامل دیگر و مهمتر توانایی مانور در سرعتهای پایین و نزدیک به سرعت واماندگی و پایین تر بودن سرعت واماندگی آنها می باشد اهمیت این فاکتور از آنجا روشن می شود که وقتی دو جنگنده در حین مانورهای تند و شدید یک داگ فایت سرعت خود را شدیداً و در زمان کوتاهی از دست می دهند، هواپیمایی که زودتر به سرعت واماندگی خود برسد قافله را باخته و به راحتی طعمه توپ یا موشکهای گرمایاب هواپیمای دشمن خواهد شد یا مجبور می شود که برای پرهیز از افتادن به ورطه واماندگی از مانور خارج شود که باز هم تکلیفش روشن است. حال چون جنگنده پیشنهادی ما در اصل بر اساس خانواده اف 5 ساخته شده در زیر گزیده ای از سوابق نبردهای تمرینی اف 5 در برابر جنگنده های آمریکایی را با هم بررسی می کنیم: جالب است بدانید در نبردهای تمرینی نیروی هوایی آمریکا هواپیماهای اف 15 در برابر اف 5 ها یک بازنده حسابی در داگ فایت بودند! با اینکه اف 15 از لحاظ طراحی حداقل 10 سال از اف 5 مدرنتر بود و پیشرانه های بسیار قوی هم داشت و از طرح آیرودینامیکی مناسبی بهره می برد و توان تحمل فشار جی بیشتری هم نسبت به اف 5 داشت اما در داگ فایت بدجوری قافیه را به اف 5 ها باخته بودند تنها در نمونه های اخیر اف 15( نمونه E و نمونه های صادراتی آن مانند I,S,K و. . .) توانستند به مدد تغییرات در بدنه و آیرودینامیک و همچنین بهره گیری از کامپیوترهای پیشرفته ، پیروزی های بیشتری در برابر اف 5 ها بدست آورده و کفه ترازو رابه نفع خود سنگین نمایند. اما در صورتی که بهینه سازی هایی بر روی اف 5 ها هم صورت می گرفت ( مثلا در مسایل آیرودینامیک یا پیشرانه) قطعا آنها هم نتایج بسیار بهتری را کسب می کردند. اف 5 ها در برابر اف 16 ها نتایج بدتری کسب کردند و اف 16 ها در اکثر موارد برنده بودند( این را بگذارید به حساب جثه کوچک اف 16 که تقریبا هم اندازه اف 5 است و آیرودینامیک قوی آن به همراه سیستم پرواز با سیم، موتور مناسب و. . .) از نتایج نبرد اف 5 در برابر اف 18 هیچ اطلاعی ندارم ولی خب اف 18 هم هواپیمایی مدرن با ابعاد متوسط به پايين تجهیزات آویونیکی قوی و آیرودینامیک مناسب و موتورهای قوی و مورد اطمینان است. اف 5 در برابر اف 22 ؟! ادامه دارد . . . البته قول مي دم ادامه شو زودتر بذارم ان شا الله -
علي آقا پاتريوت نه پاتيروت.
-
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
[quote]ببخشید که که می پرم وسط سرمقاله من نبردهای هوایی ایران و عراق و اعراب و اسراییل رو که پیگیری می کردم به یه نکته ضعف مهم تو این تفکر رسیدم که خیلی در جنگها تاثیر گذاره اونهم جایگزینی خلبانهای از دست رفته است یکی از مواردی که به خصوص در درگیری های خاور میانه اهمیت داشت این بود که خلبانای مصری یا سوری قبل از اینکه به تجربه کافی برسند کشته می شدند در حالی که تجربه رزمی اسراییلی ها روزبه روز زیادتر می شد ارزش یه همچین خلبانی چند برابر یک جنگنده است[/quote] بله درسته تعدادي خلبان از دست مي رود ولي هزينه نيروي انساني در اينن طرح خيلي كمتر از نمونه هاي غربي است ضمن اينكه آنچه باعث شكست اعراب شد نابودي هواپيماهاي آنها روي زمين بود نه در هوا. [quote]مثلا ستوان بصام ( درجه اش خوب یادم نیست ) تک خال سوری که 9 هواپیمای اسراییلی رو با Mig-21 شکار کرده بود آخر هواپیماش توسط یک F-15 سرنگون می شه[/quote] پس خلبانهاي با تجربه هم ساقط ميشن. ضمن اينكه در اين طرح خلبانهاي با تجربه به آموزش خلبانهاي كم تجربه مي پردازند و كمتر به پروازهاي رزمي مي روند. [quote]برای مثال ایالات متحده حدود 4000 هزار جنگنده با کیفیت بالا داره یا اسرائیل حدود 1000 جنگنده با کیفیت بالا داره [/quote] زيارت جان اون عددهايي كه شما گفتي تعداد كل هواگردهاي اون كشورها( اعم از ترابري تاكتيكي بالگرد جنگنده سوخت رسان آموزشي بمب افكن و. . . ) هست نه تعداد جنگنده ها. [quote]از طرف دیگر با عوض شدن شیوه نبرد در نیروهای هوایی امکانش هست که یک هواپیمای با کیفیت بالای آمریکا یا اسرائیل بتونه براحتی از پس چند جنگده با کیفیت پایین ما در بیاد همینطور که اف 14 های ما اول جنگ همزمان چند جنگنده عراقی رو رهگیری می کردند[/quote] بله اين امكان رد نميشه ولي در نبرد فامد نه داگ فايت.منتظر ادامه مقاله باش عزيز. . . -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
MOHAMMAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
حتماً این جمله لنین را شنیده اید که«کمیت، کیفیت خاص خودش را دارد» این جمله اساس استراتژی تولیدات دفاعی شوروی سابق را تشکیل می داد که تا پایان دوره آن هم ادامه داشت. روسها معتقد بودند وقتی کمیت یک وسیله زیاد شد، این افزایش کمیت، کمبود کیفیت آن را در برابر وسایل مشابه می پوشاند. با این استراتژی شوروی سابق فاصله تکنولوژیک و علمی خود با جهان غرب را پر کرد و حتی در برخی موارد از آنها پیشی هم گرفت. به عنوان مثال شوروی سابق و همپیمانانش در اروپای شرقی 12000 تانک در برابر 3000 تانک موجود در کل اروپای غربی به صف کرده بودند در حالی که این تانکها دست کمی از همتایان غربی خود نداشتند که هیچ، برخی از آنها (مانند تی-72 و تی-64 در دهه 70) حتی از نمونه های غربی نیز برتر بودند. حال این را بگذارید در کنار کمیت زیاد آنها و ببینید که چه نتیجه ای می دهد. یا مثلاً شوروی سابق تعداد زیادی هواپیمای جنگنده با تجهیزات ساده و فاقد رادار یا دارای رادارهای ابتدایی تولید می کرد که اگرچه شاید در مسایل آویونیکی و رادار در برابر جنگنده های غربی کم می آوردند اما این جنگنده ها عموما جنگنده های مانور پذیری هستند(خصوصا انواع کوچکتر آنها) و نشان داده اند که در داگ فایت(90 درصد درگیری های هوایی) آنجا که مهارت خلبان و مانور پذیری جنگنده وی حرف اول را می زند، حریف های قدری هستند و تعداد زیاد آنها نیز تا حدودی پوشاننده ضعف های آنها بود. این استراتژی به حدی موثر بود که تمام کشورهای بلوک شرق و کشورهای حوزه نفوذ شوروی سابق(مانند هند و چین) نیز به تأسی از از آنها روی به این استراتژی آوردند.اگرچه این استراتژی خود جزیی از یک استراتژی کلی تر بود و جنبه های دیگری نیز داشت که در صورت نادیده گرفتن آنها کارایی این بخش نیز با اشکال مواجه می شد،(مثلا کنترلرهای زمینی که در بخشی کشورها ضعیف شده یا حذف گردیدند و باعث ضعف استراتژی کلی شد) اما در کل استراتژی موفقی بود. نمونه عینی و بارز آن نیروی هوایی عراق در زمان جنگ تحمیلی بود که اگرچه در طول جنگ به میزان سه برابر تعداد جنگنده های خود در آغاز جنگ را از دست داد ولی با تکیه بر کمکهای شرق و غرب در پایان جنگ بیش از 550 فروند انواع هواگرد داشت و اگرچه عراقی ها استراتژی روسها را بطور کامل اجرا نمی کردند( مثلا عراق از کنترلرهای زمینی به درستی بهره نمی بردند، پوشش راداری کاملی نداشتند، شبکه رادارهای اخطار زود هنگام آنها کامل نبود، خلبانان آنها آموزش خوبی ندیده بودند و. . .) اما وقتی به جای هر یک هواپیما که ما از آنها می زدیم سه تا جایش سبز می شد ، دیگر کار زیادی از بر و بچه های قهرمان نیروی هوایی که واقعا فداکارانه می جنگیدند بر نمی آمد. عراقی ها کمبودهای خود در زمینه کیفیت، آموزش، مهارت، شبکه راداری، و. . . را با کمیت پر می کردند و اینجا بود که این جمله لنین معنا می یافت: «کمیت، کیفیت خاص خود را دارد». اواخر جنگ هواپیماهای عراقی به راحتی تا اعماق خاک کشور ما می آمدند و ما هواپیمای زیادی که توان پرواز داشته باشد ( به نسبت تعداد پرنده های آنها) برای مقابله نداشتیم. (البته خیلی از هواپیماهای زمینگیر، پس از جنگ و به همت پرسنل خداجوی نیروی هوایی مجددا به پرواز در آمدند) تنها هواپیمایی که عراقی ها واقعا از آن هراس داشتند اف 14 یا بقول خودشان اف اربع عشر بود که این اواخر و با به خدمت گرفتن میراژهای اف یک سری EQ6 و سرنگون کردن یکی دوتا از آنها، عراقی ها راه مقابله با آنها را نیز یاد گرفتند. پس حداقل خود ما این استراتژی را با گوشت و پوست خود لمس نموده ایم. شاید شما عنوان کنید که این در حالی بود که هیچ جنگنده جدیدی به ما داده نشد و ما هشت سال در تحریم بودیم اما دوستان اگر بر فرض ما تحریم هم نبودیم ، آیا می توان ساقط شدن جنگنده های 80 میلیون دلاری(قیمت اف 14 در آن زمان. به آن اضافه کنید قیمت یک میلیون دلاری برای هر عدد موشک فینیکس!) را با جنگنده های 2 تا 3 میلیون دلاری (میگ ها و سوخوهای عراقی، که حتی برخی قیمتی کمتر داشتند) یکی دانست؟ و درستتر اینکه هر جنگنده ما چند برابر جنگنده های آنها می ارزید؟ لذا به فرض امکان جایگزینی برای طرفین، بر اقتصاد ما فشار بسیار مضاعف و بیش از اندازه ای وارد می شد که تحمل آن در مدت طولانی برای ما مقدور نبود. خب با این مقدمه نسبتاً طولانی برویم سر اصل مطلب . . . ادامه دارد. . . -
موشک کروز استراتژیک بسازید(ساخت بوستر)
MOHAMMAD پاسخ داد به worior تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
سلام به وريور عزيز ممنونم كه جواب داديد و بنده رو مورد لطف اما چند نكته و سوال: 1- اين سيستم پيشنهادي جهت يك موشك كروز زمين پايه و يا دريا پايه پيشنهاد شده؛ سيستم هاي هدايتي هواپرتاب همونطور كه خودت مي دوني جهت موقعيت يابي دقيق به امكانات پيشرفته تري احتياج دارن كه فعلا به علت سعي بر ساده سازي سيستم و عدم استفاده از كمك كننده هاي بيروني(مانند GPS ) بي خيال اونها شدم. 2- [quote]اما چرا مقايسه با عوارض موجود در حافظه ! .......اين مطلب اينجا بماند....... [/quote] بله متوجه شدم منظور من هم همين بود 3- [quote]روش شما خوبه و قابليت تصحيح و عملياتي شدن رو دارد منتها نكاتي نظير سرعت و اينكه من بعنوان موشك كجا هستم خيلي مهمه ! يا چقدر ميتونم دور بزنم كه به كوه نخورم و اينكه توي اين ارتفاع با چه سرعتي مجازم كه حركت كنم [/quote] سرعت رو كه توسط سرعت سنج ليزري بدست مياريم( بصورت دقيق و لحظه اي) و اينكه موشك در هر لحظه كجاست به راحتي و توسط زمان سنج دقيق موشك و با محاسبه مسير طي شده و زواياي حركتي فكر كنم قابل محاسبه باشه نه؟ اينكه چقدر مي تونم دور بزنم كه به كوه نخورم يا توي اين ارتفاع با چه سرعتي مجاز به حركت هستم از همون به قول من پروفايل حركتي يا به قول شما تراجكتوري پرواز بصورت لحظه اي در اختيار موشك قرار مي گيره. 4- ممنون من سرعت اينديكيت رو در محاسباتم اصلا لحاظ نكرده بودم بله اين فاكتور بسيار مهمي است. 5- [quote]محاسبه سرعت واقعي ميتونه موقعيت رفته شده ما رو مشخص كنه اما اين سرعت نميتونه اجازه گردش و حركتهاي مختلف در جهت كمان حركت اصلي رو بده كه معادله حركت ما به سمت كمان تراجكتوري ميشه برايندي از ارتفاع - سرعت پيتوت و سرت اصلي با زوايايي گردش به سمت مسير ! كه همگي غير قابل پيش بيني دقيق هستند [/quote] بله ولي قابل محاسبه دقيق هستند و ما از همين مطلب جهت هدايت و افزايش دقت بهره مي بريم. 6- [quote]و برنامه محاسبه گر ما بايد مرتبا مسير رو اصلاح كنه و با مسير اصلي مقايسه ! تا ما بتونيم يك پرواز دقيق داشته باشيم ! [/quote] بله دقيقا روش پيشنهادي همين هست. 7- [quote]ولي اونچه كه مهمه حتما نيازه تا ما مختصات محيط رو داشته باشيم [/quote] نه براي چي؟ همون مختصات نقطه پرتاب كافيه به جون خودم! حاضرم ثابت كنم! 8- [quote]ولي در مورد روش شما ميشه اون رو براي موشكهاي باليستيك در نظر گرفت كه حتي نيازي به دانستن خيلي از اين موارد ندارند ! فقط سرعت زاويه جي سرعت و جهت گردش زمين و محور هاي مختصاتي ....كه البته خطاي موشكهاي باليستيك اينرسيال خيلي بالاست [/quote] بله ولي به علت سرعت بالاي موشكهاي بالستيك خودم فكر نكنم اونجا خيلي بتونه موفق باشه مگر اينكه در اونجا هر يك هزارم يا هر يك ده هزارم ثانيه(و يا حتي زودتر) موارد محاسبه و چك شوند باز هم ممنون -
تاپیک جامع سلاح انفرادی fn fal تاپیک جامع سلاح انفرادی FN FAL
MOHAMMAD پاسخ داد به Blaze تاپیک در سلاح های هجومی
[quote][quote][color=darkblue]چرا خودت رو خسته میکنی برادر، از لینک جستجو استفاده کن،خیلی راحت یک کلمه اصلی رو وارد کن،انجمن مربوطه رو هم مشخص کن،برات همه چیز رو میریزه بیرون![url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=search]لینک جستجو[/url] [/color][/quote] كردم ولي خيلي جا ها جواب نميده. بعضي جا هام به علت اينكه نامگذاريشون عوض شده جوابش غلط از آب در مياد. مثلا همون مقاله نسل هاي جنگنده ها كه به نام اجداد جنگنده هام نام گذاري شده بود. بعضي جاهام كه كلا اسم رو به فارسي مينويسن و كار خراب ميشه.[/quote] كاملا با آقا رضا موافقم سرچ سايت بايد اصلاح بشه. ما كه تا حالا يه سرچ بي دردسر نداشتيم. ضمنا ممنون از آقا رضا -
تهيه يه همچين مطالبي بسيار زحمت بر و وقت گير است از اخوي محمد مهدي كمال تشكر را دارم به شخصه از مطالب ايشون بسيار ياد مي گيرم. يه خواهش از مديران سايت دارم و اون اين هست كه با زياد كردن تاپيكهاي اسكرول يه همچين تاپيكهايي كه با زحمت و صرف وقت زياد تهيه ميشن مدت بيشتر در ديد بمونن تا هم اعضا و هم مخاطبين گذري بيشتري استفاده ببرن.
-
بدون سرنشین واچکیپر بدون سرنشین واچکیپر ( watchkeeper)
MOHAMMAD پاسخ داد به Azarakhsh تاپیک در بی سرنشین ها
[quote]با تشكر از آذرخش عزيز. شنيدم يكي از كشور ها آسيايي به انگليس شفارش ساخت نمونه شناسايي مسلح اين پهپاد رو داده. آيا همچين چيزي ممكنه؟[/quote] بله كه ممكنه خصوصا كه توانايي حمل بار خوبي هم داره و به راحتي اونو ميشه مسلح كرد. آمريكايي ها از نمونه هاي مسلح پهپادها( مانند پريدتور و ريپر) به طور مرتب در عراق وافغانستان استفاده مي كنند. -
اگه فروش اون به ايران صحت داشته باشه بايد ببينيم در شرايط آب و هوايي ايران چطور جواب ميده چون RD-33 ها كه مصرف سوخت بالايي در شرايط آب و هوايي ايران از خودشون نشون دادن. البته در كل موتور خوبي هست. ولي من AL-41 رو بيشتر مي پسندم!
-
جنگنده برتری هوایی سوخو-57 فلون جنگنده برتری هوایی سوخو-57 فلون (Su-57/Felon)
MOHAMMAD پاسخ داد به kingraptor تاپیک در جنگنده و رهگیر
آفرين بارك الله! خودت كه جواب خودت رو دادي ديگه! ضمنا قضيه دريچه هاي ميگ 29 و 33 اينه كه بتونن از روي باندهاي خاكي و شني پرواز كنن و در حين نشست و برخاست دريچه هاي زير رو مي بندن و دريچه هاي بالا رو باز مي كنن تا سنگريزه ها داخل موتور كشيده نشوند. احتمال استفاده از اونها براي خنك كردن موتور با توجه به جريان عظيم كنار گذر موتورهاي توربوفن كمي غير منطقي به نظر مي رسد. -
[quote] در عراق هم یک تانک چلنجر 2 انگلیسی از قسمت جلو مورد هدف بوسیله ی این سلاح قرار گرفت و پای راننده ی تانک قطع شد ![/quote] اون عكس شماتيكي كه علي آقا گذاشته مربوط به همين مطلبه كه كلنل گفته
-
موشک کروز استراتژیک بسازید(ساخت بوستر)
MOHAMMAD پاسخ داد به worior تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
سلام سعيد جان تا اونجا كه بنده مي دونم تمام موشكهاي كروز اين سيستم را بايد داشته باشند و الا احتمال برخورد آنها به هدف ضعيف خواهد بود پس فناوري آن در دست كشورهاي سازنده موشك كروز است البته موشكهاي داراي سيستم هاي هدايت مبتني بر اطلاعات ماهواره اي( مانند جي پي اس يا گلوناس) راحتتر و دقيقتر اين كار را انجام مي دهند. اين سيستم هدايت اينرسيايي طراحي و پيشنهاد شده توسط خودم بود سعيد جان. مزيت اين سيستم اينه كه هيچ وابستگي بيروني به سيستم هاي ماهواره اي نداره و در مقابل جنگ الكترونيك هم مقاوم هست. ممنون -
سامانه دفاع هوایی آر.بی. اس-70 سامانه دفاع هوایی آر.بی. اس-70 (RBS-70)
MOHAMMAD پاسخ داد به Azarakhsh تاپیک در پدافند هوایی
با سپاس از آذر خش گرامي بله دوست عزيز ايران در زمان شاه مقبور يك نمونه از اين موشك رو ( به تعداد كم) خريداري كرد كه در جنگ توسط برادران ارتشي با موفقيت استفاده شد. البته به علت كم بودن لانچرها زياد موثر واقع نشد. موشك بسيار خوبي هست(البته من نسل بعديش يعني 90 رو بيشتر مي پسندم) كلا تسليحات سوئدي بسيار خوب جواب دادن و حتي آمريكايي ها و آلماني ها هم از اونها استفاده مي كنن نمونش توپ بوفورس(بوفورز) تا اونجا كه بنده مي دونم اين موشك اولين موشك كوتاه برد جهان است كه در دوره اي كه همقطارانش ( مانند سام 7 و رد آي) موشك هايي اصطلاحا انتقام گير بودند( يعني حتما مي بايست هواپيماي دشمن از روي لانچر رد شود و بعد موشك شليك شود و توان حمله پيشدستانه را نداشتند چون در آن زمان سيستم هاي مادون قرمز فقط از سمت پشت توان قفل بر روي هدف را داشتند و اين موشك به علت استفاده از هدايت ليزري بي نياز از قفل مادون قرمز بر روي هدف بود) اين موشك توان حمله پيشدستانه را داشت و مي توانست هواپيماي دشمن را قبل از رسيدن به هدف منهدم نمايد. -
تاپیک تحولات اسراییل تحلیل و پیگیری تحولات اسراییل
MOHAMMAD پاسخ داد به ali_64 تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام دوستان اولا تشكر از رضاي گرامي(همون خيلي 6 خودمون!!) كه هميشه غناي تاپيكها رو با عكسهاشون بالا مي برن ضمنا پرشين كينگ عزيز چون موشك فاتح 110 از سيستم هدايت اينرسيايي استفاده مي كنه منحرف كردن اون با جنگال(جنگ الكترونيك) تقريبا غير ممكنه. نمي دونم تو سايت مطلبي در مورد سيستم هدايت اينرسيايي موشكهاي بالستيك باشه يا نه ولي تو لينك زير من در مورد يه سيستم هدايت اينرسيايي براي موشكهاي كروز چيزايي نوشتم: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=6666 راستي سپهر جان دوباره WARNING شدي؟ راستشو بگو چكار كردي؟! ضمنا آقا مسعود ارادت داريم. . .