MOHAMMAD

Airforce
  • تعداد محتوا

    3,705
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    7

تمامی ارسال های MOHAMMAD

  1.   این بود رونمایی؟! این عکست که مال زمان شاه یا جنگه! rolling_on_the_floor شما فرمودید رو نمایی!     نقل قول شما تایید فرمایش بنده هست اتفاقا! سی کتها از روی ناوها بازنشست شدند. . .     بله قربان حتما، بفرما:     -------------------------------------------------------------------------------     برادر جوگیر من! چرا خود درگیری داری؟ چرا خود زنی میکنی؟     برادر عزیز یک مرتبه اش رو که با هواپیماهای نیروی دریایی آمریکا درگیر شده سند بیار، از اسناد آرشیوی نیروی دریایی آمریکا هم قبوله ... یه سری دوستان هم هستند تم نفی دهی دارند، اونها هم می تونن کمک بدند به شما ...     دقیقا، و ممنون از صداقتتون.     ان شا الله.     دقیقا، در عمده زمان جنگ(بخصوص سالهای پایانی) از بنادری که در اونها قرار داشتند خارج نمی شدند!     و نه استفاده دریاپایه(بجز موارد معدود در آغاز جنگ)... که صحبت شما در اول چیز دیگری بود و بعد پیچاندیدش! در جزایر هم همون بیشتر «مستقر» بودند تا اینکه مورد مصرف مفیدی داشته باشند!
  2. با تشکر، به نظر دوتا ایراد داره، ایراد اول به طراحیش برمیگرده که محفظه قایقهای نجات( یا رزمی) رو گذاشتن درست بالای جایی که 95 درصد موشکهای ضد کشتی می خورن اونجا! به این ترتیب در زمان حمله و برخورد موشک به کشتی احتمال نشه از قایقهای نجات استفاده کرد.   ایراد دوم با توجه به عکس زیر:       به ساختار پر از موج ورق بدنه برمیگرده که اگرچه کلیت بدنه رادار گریز طراحی شده ولی همین سلولهای کوچکی که بر روی بدنه شکل گرفته و در شکل ملاحظه می کنید تک تکشون بازتاب دهنده های قوی راداری هستند.
  3. حالا تا آخر عمر که نه! ولی یه دو ماهی می تونه بره بگرده! icon_cheesygrin  :applause:
  4.   مشکلی که ما در اینجا داریم این هست که تمام مرز ما را موشکهای سام 5 پوشش نمی دهند( مثلا مرز افغانستان) و ما در نقاطی که سام 5 نداریم با مشکل جدی در این زمینه مواجه ایم؛ ضمن اینکه در روش پیشنهادی بنده تانکر به قدری باید از مرز دور شود که کلا از حیز انتفاع ساقط می شود.     بله می ارزه، خود موشک برای ما حداکثر 5 میلیون دلار آب می خوره ولی مثلا یک هواپیمای E-2D که از سال 2011 در حال اضافه شدن به نیروی دریایی آمریکاست برابر 148 میلیون دلار ارزش داره. این عدد برای نوع E-3 یا هواپیماهایی مانند پوزیدون به مراتب بیشتر هست.     خیر به هیچ وجه، اولا موشک در ارتفاعی است که اصلا توسط رادار آواکس رویت نمی شود، ثانیا به فرض مشاهده یا اطلاع از حمله به هر دلیل، به واسطه سرعت 15 ماخی موشک در فاز ترمینال(خارج از جو) و سرعت حداقل 4 تا 5 ماخی آن( در داخل جو) امکان مقابله با آن با سلاحهای موجود وجود ندارد.     بله کاملا درسته، در نوع ضد هواپیما سر جنگی کاملا بازمهندسی می شود و بر اساس هدف های هوایی بهینه خواهد شد، ضمن اینکه مقداری از فضای سر جنگی به تجهیزات هدفیابی و هدایت موشک اختصاص خواهد یافت.     بله پیشنهاد خوبی هست و قابل بررسی، در این صورت می توان با یک موشک به مثلا 2 یا 3 بمب افکن حمله کرد. در این صورت داخل سر جنگی موشک شبیه به این خواهد شد:       قطعا این اتفاق خواهد افتاد و ما منکر اون نیستیم ولی خب این کار 2 مزیت دارد: اولا تا چند سال شبح جنگ را از سر کشور دور خواهد کرد، ثانیا ابتکار عمل را در دست ما قرار خواهد داد، یعنی بجای اینکه اونها سلاح جدید رو کنند و با برویم دنبال راه حل مقابله، عکس آن اتفاق می افتد.     آقای عزیز، دوست گرامی، ای «ظریف» ارجمند(!) ، اون یمنی که هیچ پدافند موشکی فعالی نداشت بالای 120 روز طول کشید تا فاز عملیات از هوایی به زمینی سوئیچ بشه، بابا خداوکیلی یه کم هم بیایین رو زمین، اینقدر فضایی بحث نکنین.     اتفاقا ما دنبال بازدارندگی هستیم، منتها بازدارندگی که محتاج کردن پولهامون زیر بیابونهای مرزی سیستان و بلوچستان و خوزستان نباشه، بازدارندگی فکر دشمن از تهاجم.     تحلیل زیبایی بود، با تشکر از شما.     حالا فعلا نمونه ضدکشتیش که طبق اذعان دوستان ساخته شده (تبدیل 50 درصد تخیل به واقعیت) ، شما حاضری بجاش، 50 درصد زیرساختهای فکریت رو عوض کنی؟!     اینی که شما می فرمایید به 25 سال زمان و بیش از 1 تریلیارد دلار پول نیاز داره و دقیقا همان پوست خربزه ای هست غربی ها دوست دارند پایمان را روش بگذاریم! ما باید به روشهای نامتقارن و کم هزینه بازدارندگی ایجاد کنیم.
  5. با سلام مجدد و تشکر از همه دوستانی که در بحث شرکت کردند     همانطور که در متن هم اشاره کردم، پیشنهاد من برای کشف در درجه اول رادارهای OTH و در درجه دوم سیستمهای کشف و شناسایی الکترونیک هستند، برای این منظور و به جهت کاهش خطای شناختی رادار OTH ، از حداقل دو رادار استفاده باید بشود( که گویا برنامه استقرار رادارهای او تی اچ در جنوب هم حداقل به همین شکل هست که چندین رادار مستقر بشوند) در این حالت، رادارها از زوایای مختلفی هدف را در دید خود دارند که به شناسایی دقیق کمک می کند و خطاهای احتمالی را تا حد زیادی پوشش می دهد، به دلیل پروفایل پروازی مشخص و منظم اینگونه پرنده ها معمولا شناسایی راداری آنها کار آسانی است.     در این مرحله، اطلاعات کلی که از سوی سامانه او تی اچ جمع آوری شده توسط سیستمهای تحلیلگر به دقت بررسی و تحلیل شده و الگوی پروازی آواکس/تانکر/بمب افکن( بمب افکن بر خلاف دو مورد اول معمولا در یک مسیر مستقیم ادامه سیر می نماید) مشخص می گردد؛ آنگاه برنامه پرتاب موشک به دقت زمانبندی شده و موشک آماده شلیک می شود، در زمانی که فرمان شلیک موشک از سوی مراجع ذی صلاح صادر می گردد، هنوز هدف در حال رویت است و اطلاعات اصلاحی به سیستم ارسال می گردد، در زمان پرواز موشک نیز این تبادل اطلاعات بین مرکز کنترل و موشک ادامه دارد؛ زمانی که موشک مرحله نهایی پرواز خود را آغاز کرده و به سمت هدف شیرجه می رود توسط بالکهای پسازا مقداری از سرعت آن کاسته میشود تا هم احتمال خطا کاهش یافته و هم زمان بیشتری برای سیستم جهت تشخیص هدف اصلی از سایر پرنده های در حال پرواز در آن محدوده فراهم آید؛ اصلاح مسیر در خارج از جو توسط موتورهای سوخت مایع کوچکی که تکنولوژی خاصی ندارند و در داخل جو توسط کاناردهایی که به قسمت نزدیک به نوک موشک اضافه می شوند انجام می گیرد.     کلیت این سیستم به گونه ای پیشنهاد شده که بیشترین امنیت را در برابر جنگ الکترونیک داشته باشد، سیستم اصلی شناسایی بر مبنای رادارهای او تی اچ است که اخلال در آنها از عهده اخلالگرهای پرنده ساخته نیست و ایستگاههای زمینی اخلال ( در صورتی که در آینده ساخته شوند) هم خود هدف خوبی برای موشکهای زمین به زمین ما هستند؛ سیستم شناسایی و قفل موشک هم احتمالا بیشتر بر مبنای تصویرسازی مادون قرمز+ سیستم HOJ بصورت کمکی خواهد بود، که اخلال در آنها کار آسانی نیست.     قبول دارم ابراهیم جان، البته فعلا قوی ترین اخلالگری که ما در اختیار داریم پلنا هست که اگرچه اخلالگر خوبی هست ولی توان «اخلال از روی آنتن» رو در برد مثلا 700 کیلومتری نداره.     خیر اشتوکا جان، ما که دنبال Hit To Kill که نیستیم، ما فقط می خواهیم موشک ما از مسیر خود به میزان زیادی منحرف نشود؛ در مرحله آخر کار هدایت با کاناردها خواهد بود؛ الان به ذهنم رسید که شاید همان موتورهای سوخت مایع هم اصلا نیاز نباشد چرا که بدلیل عدم وجود هوا در مقدار زیادی از مسیر فاز ترمینال( تا قبل از شروع هدایت با کاناردها) میزان انحراف به قدری کم خواهد بود که در زمانی که جستجوگر موشک کار خودش را آغاز می کند هدف را از دست نداده باشد.     برادر گرامی، نوع هواپیماهایی که اسم برده شد؛ دارای مسیر پروازی «قابل پیش بینی» هستند، مثلا آواکسها و تانکرها در مسیرهای دایره ای یا بیضوی گشت می زنند و بمب افکنها هم قبل از رسیدن به محدوده های پر خطر از پروفایل پروازی مستقیم(صرفنظر از ارتفاع پروازی) استفاده می کنند؛ لذا «محدوده تقریبی حضور» آنها با یک محاسبه خطی قابل محاسبه است، فرض بفرمایید موشک سجیلی به سمت یک بی 52 شلیک شود، اگر نیت این باشد که در حداکثر برد موشک، هدف به چنگ بیافتد و فرضا سرعت هواپیما 850 کیلومتر بر ساعت باشد( که 236 متر بر ثانیه می شود) با توجه به زمان پروز 835 ثانیه ای موشک برای رسیدن به حداکثر برد خود، منطقه ای حدودا 197 کیلومتر جلوتر باید هدفگیری شود تا در زمان رسیدن موشک به آن نقطه، موشک و هواپیما با هم تلاقی کنند. با همین محاسبه به خوبی مشخص می شود که نیازی به سرهای جنگی چندگانه و شلیک شانسی یا کلاهک خوشه ای و بارانی نیست، و یک سرجنگی که به خوبی هدایت می شود برای انهدام هدف کفایت می کند.   با اینکه از نظر تئوری این موشک قابلیت هدف قراردادن جنگنده ها را نیز دارد ولی به دلیل پروفایل پروازی نا منظمتر آنها استفاده از این موشک برای هدف قرار دادن جنگنده ها با ریسک اصابت بیشتری مواجه است.
  6.   عزیز من، تو که 5-6 ساله تو این فروم هستی، بیان نظامیت با یکی مثل «ظریف» یکی باشه واویلاست ...     میشه لطف کنید و یه عکس یا لینک از نمونه زمینی سی کت که رونمایی شده ارائه بدید؟!!      نه موشک خوبیه، نه پلتفرم خوبیه نه . . . اس ام 2 ، اس ام 3 و  اس ام 6  هم خواب و رویاست ...      بازم حرف بی سند و مدرک زدی؟! 20 سال قبل چندتا ناو ما مجهز به استاندارد بود؟ می دونی؟ 
  7. آقا ما چه داریم در برابر این زحمت بزرگ شما بگیم؟   دانلودش کردم، اشکال از آی دی ام بنده بود. ممنون
  8.   تو چرا زود جو میگیرت؟! زود خودتو مرتد و بزدل و ... میکنی!   انتقاد به سبک حرف بود که ظریف گونه بود!   بالاخره قرار باشه تو و ظریف یه جور حرف بزنین که نمیشه.   نیروی دریایی اصلا قرار نیست در خارج از آبهای سرزمینی با کشوری درگیر بشه، وظبفه ارتش فقط دفاع از مرزها هست و نه آفند.   سی کتها سالها پیش( در همان زمان جنگ، جالبه نه؟!) از خدمت مرخص شدند، چون حتی از پایین کشیدن میگ 19 هم عاجز بودند!   اگر خواستید توان دفاعی ناوهای ارتش را بررسی کنید، ناوهای نیروی دریایی را در فاصله حداکثر 12 ناتیکال مایلی و در پوشش پدافند زمینی و پایگاههای هوایی بررسی کنید.   استاندارد موشک خوبی هست و قابلیت ارتقای خوبی هم داره.
  9. بسیار از دوست عزیزم بابت این مقاله مفید و نغز تشکر می کنم.   مشخصات، ویژگی ها و مبانی طراحی چنین سلاحی، به خوبی نشان میده که چگونه نگرش صحیح و علمی به مسائل می تونه بنیانهای فکری نیروهای نظامی جهان رو تغییر بده. . .
  10.   دوست عزیز منفی ده، مسیر قانونی این کار در قانون اساسی ذکر شده: ارائه بصورت لایحه و تصویب در مجلس.   ضمنا، قوانین پایین دستی نمی توانند قوانین بالادستی را نقض نمایند، یعنی قوانین مصوب مجلس نمی توانند قانون اساسی را نقض نمایند.   اصل هفتاد و یکم - مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی می تواند قانون وضع کند.   اصل هفتاد و دوم - مجلس شورای اسلامی نمی تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. تشخیص این امر به ترتیبی که در اصل نود و ششم آمده برعهده شورای نگهبان است .   اصل هفتاد و هفتم - عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، قراردادها و موافقت نامه های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.   نتیجه طبیعی 3 اصل ذکر شده در بالا:   مجلس قانونا حق واگذاری حقوق خود در این مساله را به شورای عالی امنیت ملی ندارد و حتما باید برجام در مجلس بررسی و تصویب شود، حالا هر اسم بچه گول زنی هم که بر روی آن بگذارند ( توافق یا هر چیز دیگر) ضمنا اینکه عبارت « موافقتنامه» در متن اصل 77 قانون اساسی هم ذکر شده که هم اعتبار و برابر با توافق می باشد.
  11.   بله عزیزم چرا ممکن نباشه؟!   به امام معصوم توسط بظاهر مسلمانها تحمیل خواسته شده، می خوای به نایب امام نشه؟!   ابوموسای این دوران کی می خواد باشه خدا رحم کنه . . .   ----------------------------------------------------------   یه نکته ای رو لازم می دونم ذکر کنم:   از شخص رییس دولت بگیر تا خیلی از افراد توی همین سایت، به دلیل اینکه مخالفان توافق هسته ای اخیر( به قول آنها دلواپسان) و جناحی در اسراییل، هر دو مخالف توافق هستند، این دو را در کنار هم قرار داده و همراه و همگام هم تصور می کنند(!) و پیروزی خود بر این دو را با هم، جشن میگیرند!!   یکبار برای همیشه، تفاوت این دو مخالفت را شرح می دهم، تا سیه روی شود هر که درو غش باشد:   1- اسراییلی ها و جناحی در کنگره، مخالف توافق هسته ای اخیر هستند چون معتقدند امتیازات گرفته شده از ایران بسیار کم بوده ومی بایست امتیازات بیشتری از ایران گرفته می شد.   2- مخالفان داخلی توافق، مخالف توافق هسته ای اخیر هستند چون با اسناد و ادله ثابت نموده اند که امتیازات داده شده به طرف مقابل بسیار بیشتر از امتیازات گرفته شده از آن می باشد و توازن در داده-ستاده توافق وجود ندارد و مضافا اینکه خطوط قرمز نظام (بیان شده از سوی رهبری)، تقریبا به تمامی در این توافق نقض شده اند.   امیدوارم تفاوت مشهود و قابل درک باشد( البته برای آن دسته که نمی خواهند تفاوت را ببینند فرقی نخواهد کرد ...)
  12.   این سهیل حسن وسط شرایط جنگی چطور وقت میکنه سر و سبیلشو رنگ کنه؟!
  13.     این نوشتار شما نشون میده که اون مطلب کاملا صحیح هست و چون پاسخی براش ندارید، بهترین گزینه را نذاشتن چنین مطالبی می دونید، بگذریم و ادامه ندیدم . . .   -----------------------------------------------------------------------------   دوستانی که مدافع مطلق توافق هستند، یا لااقل مدافع بالای 60 تا 70 درصد محتوای برجام توافق شده و قطعنامه 2231 هستند لطفا به این سولات پاسخ بفرمایند:   1- چرا 23 بار (۴ بار  از کلمه  Suspend و ۱۲ بار از Implementation و ۷ بار از کلمه Ceaseaplication ) کلمه «تعلیق» ( ونه کلماتی مانند خاتمه یا لغو) در برجام تکرار شده؟ ۲۳ بار استفاده از کلمه تعلیق یعنی این که  قانون تحریم سرجای خود وجود دارد، اما در زمان مشخصی این قانون اجرا نمی‌شود. به عنوان مثال، طرح ترافیک در همه روزهای شهر تهران وجود دارد اما در روز جمعه این قانون متوقف می‌شود، در روز جمعه نمی‌شود گفت که قانون طرح ترافیک وجود ندارد، بلکه وجود دارد و اگر مقام مسئول دستور دهد می‌تواند این قانون در روز جمعه هم اجرایی شود. ۷ بار از  Ceaseaplication استفاده شده است که باز معنای متوقف شدن می‌دهد. آیا این بدین معنی نیست که امکان بازگشت تحریمها در هر زمانی که ما لحظه ای به ساز طرف مقابل حرکت نکنیم، وجود دارد؟   2- قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته‌ای به صراحت بیان می‌کند در نتایج مذاکرات، لغو تحریم‌ها باید به صورت یک جانبه و کامل در متن توافقنامه درج و لغو آن از روز آغاز تعهدات ایران انجام شود، آیا اگر با دید منطقی نگاه کنیم، در جمع‌بندی مذاکرات به این بند توجه شده است؟   3- اگر ابتدای متن برجام را بخوانید خواهید دید در ابتدای آن نوشته شده است دو طرف باید به صورت داوطلبانه مراحل را پیش ببرند، در عمل داوطلبانه بودن این مسئله برای طرف غربی است. برای ما داوطلبانه بودن اقدامات راست آزمایی، معنایی ندارد. زیرا ما قطعنامه سازمان ملل علیه خودمان را داریم و نمی‌توانیم راهی جز حذف زیرساخت‌های هسته ای را پیش بگیریم. این یعنی در صورت عمل نکردن به شرایط سابق بازخواهیم گشت. اما اگر آمریکا به تعهداتش عمل نکند، برای طرف مقابل هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد. اگر طرف غربی ادعا کند که ایران کارهای راست آزمایی را درست انجام نداده تحریم‌ها اتوماتیک (مکانیزم ماشه) بازخواهد گشت، اما هیچ گاه هیچ قطعنامه ای علیه آمریکا صادر نخواهد شد، زیرا آمریکا حق وتو داردو تا به حال سابقه نداشته یک قطعنامه سازمان ملل، علیه آمریکا صادر شود، برای این موضوع دوستان چه توجیهی دارند؟   4- ایران بر اساس برجام، 105 مورد محدودیت را پذیرفته که برخی از آنها محدودیتهای اساسی و تا حداقل 3 تا 4 سال غیر قابل جبران (و تازه با هزینه های فوق العاده زیاد) هستند، ( ان شا الله در تاپیکی مستقل به بررسی آنها خوهیم پرداخت) ، در مقابل، دریافتی دست به نقد (ونه نسیه) ایران چه بوده است؟   5- مطابق ماده ۳ آيين نامه چگونگي تنظيم و انعقاد توافق های بین المللی به تصويب رسيده كه در تاريخ ۷۳/۲/۱۲ مواردي از آن اصلاح و همچنين در دولت آقاي خاتمي در تاريخ ۸۳/۱۵/۶ براي بار دوم موارد ديگري از آن اصلاح شده و در نهايت در راستاي اجراي مفاد اصول ۷۷ و ۱۲۵، توسط هيأت دولت تصويب شده است، «در کلیه توافق‌های دو یا چند جانبه منطقه‌ای و بین‌المللی، لازم است یک نسخه از آنها به زبان فارسی تنظیم گردد و در توافق های حقوقی تشریفاتی (كه مصوبه مجلس را نياز دارد) ‌مراتب رجحان، زبان فارسی یا یک زبان ثالث یا تساوی اعتبار زبان فارسی با زبان طرف قرارداد، جهت تفسیر قید شود. تبصره: در توافق حقوقي تشريفاتي دوجانبه لازم است يك نسخه از توافق به يكي از زبان هاي رايج انگليسي، فارس و عربي به عنوان زبان مرجع جهت تفسير تنظيم گردد. در صورتي كه زبان طرف مقابل از زبان هاي رايج باشد و تنظيم متن توافق به تشخيص معاونت حقوقي و امور مجلس رياست جمهوري با لحاظ شرايط و روابط دوجانبه به زبان ثالث مناسب نباشد، بايد براي تفسير، تساوي اعتبار متن زبان فارسي با زبان طرف متقابل در توافق قيد شود.» اين صراحت قانوني در حالي است كه در جمع بندی توافقنامه هسته اي "برجام" به اين ماده قانوني عمل نشده است چرا كه: اولا: وزارت خارجه در زمان توافق هيچ متن فارسي را در كنار متن انگليسي تهيه نكرده است. در حقيقت ، با قبول "برجام" توسط آقاي ظريف، نمايندگان جمهوري اسلامي ايران متن انگليسي و مفاهيمي كه از اين متن برداشت مي شود را پذيرفته اند اما نمايندگان ۵+۱ هيچ متني را كه به زبان مادري ما مفاهيم مورد توافق از آن برداشت شود را نپذيرفته اند، چون چنين متني وجود خارجي نداشته است! ثانيا: در متن برجام كه توافق حقوقي تشريفاتي است، به هيچ وجه براي تفسير موارد اختلاف "زبان فارسي يا يك زبان ثالث يا قيد مساوي بودن زبان فارسي با زبان طرف قرارداد" به عنوان مرجع ذكر نشده است. بنابر اين ترجمه ارائه شده توسط وزارت خارجه – حتي اگر متقن ترين ترجمه فارسي هم باشد – نمي تواند از طرف مجلس ايران مورد بررسي قرار بگيرد، چرا كه طرف مقابل بعد از رد یا قبول مجلس مي تواند در آن ترجمه خدشه كند و تنها متن فارسي كه مانند متن انگليسي مورد توافق دو طرف قرار گرفته، بايد براي بررسي به مجلس ايران ارائه شود. ثالثا: بر اساس اين ماده آيين نامه چگونگي تنظيم و انعقاد توافق های بین المللی و بر خلاف آنچه توسط يكي از نواب رئيس مجلس، مسئولان وزارت خارجه و رسانه ها گفته شده، مجلس يا هر دستگاه ديگري، نمی تواند متن انگليسي را به عنوان متن اصلي در روند بررسي خود قرار دهد بلكه بايد متن ترجمه فارسي مورد توافق دو طرف مذاكره را مورد بررسي قرار دهد. همانطور كه كنگره آمريكا متن انگليسي مورد توافق دو طرف را مورد بررسي قرار خواهد داد و بر اساس مفاهيمي كه از الفاظ آن بر اساس زبان مادري خود برداشت مي كند، تصميم خواهد گرفت. رابعا: بر خلاف تبصره اين ماده قانوني در متن "برجام" هيچ زباني (فارسي، عربي، انگليسي) به عنوان مرجع جهت تفسير تعيين نگرديده است و حتي به دليل اين كه متن انگليسي به عنوان متن اصلي پذيرفته شده، در حقيقت در صورت نياز به تفسير، اين متن انگليسي است كه مرجح قرار خواهد گرفت! همچنين بر خلاف متن قانون مذكور از آنجا كه زبان طرف مقابل انگليسي است، تساوي زبان فارسي با زبان طرف مقابل (انگليسي) در متن برجام قيد نشده است! خامسا: بر اساس ماده ۵ اين آيين نامه «در هر توافق حقوقي بايد روش و مرجع حل و فصل اختلافات ناشي از تفسير يا اجراي آن در متن توافق پيش بيني شود، به صورتي كه در درجه اول، دادگاه هاي و مراجع جمهوري اسلامي ايران و در صورت عدم رضايت طرف خارجي به ترتيب يك مرجع حقوقي بين المللي يا مرجع تخصصي بين المللي يا مرجع خارجي رسمي عهده دار اين امر شود.» سادسا: مطابق ماده ۸ اين قانون «دستگاه دولتي بايد قبل از ارايه پيشنهاد براي الحاق يا اعلام قبولي يك توافق چند جانبه حقوق تشريفاتي، با در نظر گرفتن مصالح و منافع ملي كشور، مطالعه و بررسي هاي لازم را در مورد اعمال حق شرط (رزرو) در آن انجام داده و گزارش جامعي كه متضمن علل و توجيه لزوم پيش بيني يا عدم پيش بيني حق شرط در مواردي از آن باشد، همراه با لايحه پيشنهادي هيأت وزيران تسليم نمايد. در مواردي كه دستگاه دولتي، اعمال حق شرط را لازم بداند، بايد لايحه طوري تنظيم شود كه حاوي شرايط مورد نظر باشد. تبصره ۲ ـ در صورتي كه براي پذيرش توافق حقوقي لحاظ حق شرط (رزرو) منع شده باشد يا پذيرش مشروط آن، مغاير با هدف و موضوع توافق باشد، هنگام نياز، دستگاه دولتي بايد بيانيه توضيحي كه متضمن برداشتي در راستاي مصالح و منافع كشور از متن مي باشد را تهيه و همراه با لايحه پيشنهادي به هيات وزيران ارايه نمايد.» بر اساس اين ماده قانوني، وزارت خارجه نبايد توافقي دربسته و صفر يا صدي را مي پذيرفت به طوري كه در حال حاضر به مجلس اعلام مي شود يا بايد تمام اين توافق پذيرفته شود و يا تمام توافق رد شود! مطابق قانون، وزارت خارجه ملزم بود گزارش جامعي كه متضمن علل و توجيه لزوم پيش بيني يا عدم پيش بيني حق شرط در مواردي از اين توافقنامه باشد را همراه با لايحه پيشنهادي هيأت وزيران تسليم نمايد، در حالي كه چنين اتفاقي رخ نداده! سابعا: مطابق ماده ۱۰ اين آيين نامه قانوني «دستگاه دولتي بايد بيانيه توضيحي كه متضمن برداشتي در راستاي مصالح و منافع كشور از متن مي باشد را تهيه و همراه با لايحه پيشنهادي به هيأت وزيران ارائه نمايد.» متأسفانه به اين بند قانوني هم عمل نشده است چرا كه : اولا: متن ارائه شده به مجلس،‌ علاوه بر اشكالات شكلي و محتوايي مربوط به ترجمه، به صورت لايحه قانوني و بعد از تصويب هيأت وزيران به مجلس شوراي اسلامي ارائه نشده است. ثانيا: به ضميمه متن ارائه شده توسط وزار خارجه، هيچ بيانيه توضيحي كه در آن توضيح داده شده باشد كه بر چه اساسي برخي محدوديت هاي سنگين و يا قيودي كه ناقض خطوط قرمز و بر خلاف منافع ملي مي باشد را پذيرفته است. ثامنا: مطابق ماده ۱۲ اين آيين نامه قانوني «در صورتي كه لازم باشد متن نمونه اي تنظيم شود كه توافق هاي حقوقي تشريفاتي دو جانبه يا مواردي از آن مطابق متن، منعقد شود، موضوع در كميسيون بررسي توافق هاي بين المللي مطرح خواهد شد. اين كميسيون با عضويت نمايندگان تام الاختياري وزارت امور خارجه ، دفتر خدمات حقوقي بين المللي و دستگاه دولتي ذيربط و سه نفر از اساتيد حقوق، زير نظر معاونت حقوقي رياست جمهوري تشكيل خواهد شد. تصميمات كميسيون در اين مورد براي دستگاه هاي اجرائي ذيربط لازم الاجرا خواهد بود.» همانطور كه همه مي دانند، متن توافق هسته اي تا زمانی که جمع بندی شد به صورت محرمانه تهيه و تنظيم مي شد و علي رغم تأكيد مقام معظم رهبري مبني بر ارائه متن توافق و مذاكرات به مردم و نخبگان، متأسفانه تا آخرين روز مذاكرات هسته اي، دولت محترم هيچ متني را در اختيار مردم و نخبگان قرار نداد و اين در حالي است كه مطابق اين بند قانوني، قانونگذار براي اطمينان بيشتر در رعايت حقوق ملت بويژه در توافقنامه هاي بين المللي، براي تهيه اين متون، كميسيوني را با تركيب ذكر شده پيش بيني كرده است ولي براي تهيه متن"برجام" اين مسير قانوني طي نشده است. حالا و پس از این مقدمه نسبتا طولانی، آیا بر اساس قوانین کشور، توافقنامه ای که تا این حد متناقض با قوانین تهیه شده است ارزش حقوقی دارد؟ آیا اصلا امکان قانونی برای اجرا دارد؟ آیا هیچ رییس دولتی اختیار قانونی برای اجرای آن را دارد؟   با تشکر
  14. بسمه تعالی   با سلام خدمت کاربران و مدیران عزیز سایت میلیتاری   در زیر لیست مستند داده ها محدودیتهای پذیرفته شده توسط ایران در متن برجام ارائه و جهت اظهار نظر دوستان ارسال می گردد، به جهت حجم زیاد مطلب، به صورت دنباله دار تقدیم خواهد شد.   در بخش اول این بررسی سعی شده است به دقت داده‌ها و آنچه را که متوجه ملت ایران می‌باشد و از درجه اهمیت‌های متفاوتی برخوردارند به‌صورت فهرست‌وار در یکصدوپنج بند تهیه و به‌دور از هر گونه بیان سطحی و احساسی بلکه بطور واقعی شفاف، واضح و غیر قابل تفسیر مورد قضاوت قرار گیرد:   الف- محدودیت‌ها در غنی‌سازی و ذخایر اورانیوم   -کاهش سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و فردو از مجموع ۱۹۰۰۰ دستگاه به ۶۱۰۴ دستگاه -کاهش سانتریفیوژهای فعال و در حال کار IR-۱ از ۹۱۰۰ دستگاه به ۵۰۶۰ دستگاه و منع افزایش آنها به مدت ۱۰ سال -ممنوعیت جایگزینی سانتریفیوژ فعال IR-۱  با سانتریوفیوژهای پیشرفته به مدت ۱۰ سال -الزام به تأیید سانتریفیوژهای خراب شده از سوی آژانس برای جایگزینی با سانتریفیوژهای مشابه به مدت ۱۰ سال -برچیدن زیرساخت‌های حدود ۱۲۰۰۰ سانتریفیوژ۱-IR در نطنز و فردو و انبار کردن آنها تحت نظارت آژانس -برچیدن زیر ساخت‌های ۱۰۰۰ دستگاه سانتریفیوژ IR-۲M  در نطنز و انبار کردن آن تحت نظارت آژانس -ممنوعیت غنی‌سازی بیش از ۶۷/۳ درصد به مدت ۱۵ سال -کاهش ذخیره اورانیوم غنی شده UF۶  از حدود ۱۰ تن به ۳۰۰ کیلوگرم -ممنوعیت نگهداری بیش از ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده ۶۷/۳ به صورت UF۶ و رقیق نمودن یا فروش مازاد آن در بازارهای بین‌المللی به مدت ۱۵ سال -ممنوعیت احداث هر نوع تأسیسات غنی‌سازی و ایجاد مرکز تحقیق و توسعه به مدت ۱۵ سال -محدودیت شدید در دستیابی به ۱۹۰۰۰۰ سو غنی‌سازی برای تأمین سوخت مورد نیاز نیروگاه بوشهر به مدت ۱۵ سال -منع نگهداری اکسید اورانیوم (۸O۳U) با غنای ۲۰ درصد و لزوم تبدیل آن به صفحات سوخت برای راکتور تحقیقاتی تهران و یا معامله تجاری با خارج و یا اینکه به غنای ۶۷/۳ درصد یا کمتر رقیق شود. -ممنوعیت تولید و دستیابی به پلوتونیوم ۲۳۹، اورانیوم ۲۳۳ و نپتونیوم ۲۳۷ جدا شده از اورانیوم با غنای بالا (بیش از ۲۰ درصد اورانیوم ۲۳۵) به مدت ۱۵ سال -ممنوعیت تولید یا دستیابی به فلز اورانیوم یا پلوتونیوم یا آلیاژ آنها در قالب متالوژی، قالب‌گیری و فرم‌دهی به مدت ۱۵ سال ارسال سوخت مصرف‌شده نیروگاه‌های قدرت و تحقیقاتی به خارج از کشور به مدت نامحدود -ایجاد محدودیت در استفاده از کارخانه تولید سوخت (FMP) فقط برای تولید مجتمع های سوخت مورد نیاز راکتورهای آب سبک و راکتور باز طراحی شده آب سنگین اراک -صدور سوخت مصرف شده تمامی راکتورهای قدرت و تحقیقاتی در حال و آینده برای پسمانداری یا فرآیندهای بعدی به خارج از کشور تکمیل، احداث و یا دسترسی به سلول‌های داغ و یا خرید تجهیزات با تأیید کمیسیون مشترک به مدت ۱۵ سال -انتقال ضایعات اکسید اورانیوم (۸O۳U) با غنای۲۰ درصد راکتور تحقیقاتی تهران به خارج از کشور -منع تولید غنی‌سازی ۲۰ درصد برای تأمین سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران و الزام به تهیه آن از خارج کشور -صادرات هرگونه فناوری و تجهیزات غنی‌سازی و یا مرتبط با غنی‌سازی شامل تحقیق و توسعه با هر کشور دیگر یا با هر نهاد خارجی با موافقت کمیسیون مشترک به مدت ۱۵ سال -ارائه برنامه بلند مدت (۱۵ ساله) به جای برنامه معمول ۱۰ ساله همزمان با انتشار اعلامیه پروتکل الحاقی -تهیه مجتمع‌های سوخت راکتور باز طراحی شده اراک برای نخستین بارگذاری از خارج کشور که مانع از بومی‌سازی تهیه سوخت با همکاری ۱+۵ در داخل کشور می‌شود -محدودیت ساخت راکتورهای تحقیقاتی و تولید برق صرفاً با استفاده از سیستم خنک کننده آب سبک -الزام ایران به معاوضه قرص‌های سوخت و مجتمع‌های سوخت طبیعی راکتور ۴۰-IR با اورانیوم طبیعی و یا تبدیل آن به UNH  قبل از راه اندازی راکتور مذکور -ممنوعیت احداث تأسیسات تبدیل صفحات سوخت  یا ضایعات آنها به هگزار فلوراید اورانیوم (UF۶) به مدت ۱۵ سال
  15. قطعنامه ۲۲۳۱ بر خلاف ظاهرش، یک قطعنامه کاملا فراهسته‌ای است و به لحاظ راهبردی برنامه هسته‌ای را بهانه‌ای برای ایجاد یک سلسله ترتیبات بسیار دراز‌مدت برای مهار استراتژیک ایران در تمام حوزه‌های مرتبط با فناوری‌های نوین و عرصه‌های منازعه راهبردی با آمریکا، قرار داده است. یک شاهد بسیار مهم در این زمینه، رژیم دسترسی و بازرسی است که در این قطعنامه تعریف شده است. در ظاهر ادعای مقام‌های آمریکایی این است که هدف از این رژیم دسترسی و بازرسی، کنترل ۲ چیز است: ۱- صلح‌آمیز باقی ماندن برنامه هسته‌ای ایران برای همیشه (بسته شدن همه راه‌ها به سمت سلاح) ۲- راستی آزمایی اجرای برجام در ایران وقتی به متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ مراجعه و در آن تامل می‌کنیم، یکی از حقایقی که خیلی زود خود را نشان می‌دهد این است که مکانیسم دسترسی و بازرسی مندرج در این متون، بسیار فراتر از میزانی است که صرفا برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران یا مطمئن شدن از پایبندی ایران به تعهداتش طبق برجام نیاز است.  در واقع این مکانیسم کیلومترها فراتر از پروتکل الحاقی است و چتری از نظارت بر فراز ایران می‌گسترد که خروجی آن به کنترل درآوردن همه فعالیت‌های دانشی، تحقیقاتی، ساخت‌وساز و تحقیق و توسعه مرتبط با برنامه‌های امنیت ملی ایران در حوزه‌های علمی، صنعتی، فناوری‌های نوین، نظامی، فناوری‌های پیشرفته و... است. شاید این ادعا در ابتدا کمی عجیب جلوه کند. چگونه یک توافق می‌تواند دسترسی‌های تا این حد فراگیر ایجاد کند؟ پاسخ در سندی نهفته است که هم در برجام و هم در قطعنامه ۲۲۳۱ به آن ارجاع داده شده است. این سند که در هر دو متن با عنوان ۲۵۴ /INFCIRC به آن ارجاع داده شده، از ایران خواسته یک نظام خرید و کنترل صادرات و واردات را براساس آن، در طول دوران اجرای قطعنامه شورای امنیت (حداقل ۱۰ سال) مستقر و اجرا کند. من به هیچ وجه قصد ندارم در این نوشته وارد جزئیات پیچیده فنی و تکنیکال شوم. به طور بسیار خلاصه، این سند، فهرستی است که گروهی تحت عنوان «گروه تامین‌کنندگان تجهیزات هسته‌ای» (NSG: Nuclear Suppliers Group) از اقلام دارای کابرد دوگانه (اقلامی که ادعا شده همزمان می‌تواند هم در یک برنامه صلح‌آمیز مصرف شود و هم در یک برنامه تسلیحات هسته‌ای) تهیه کرده و به تایید شورای امنیت هم رسیده است.  در واقع ادعای NSG این است که اقلامی که در این سند فهرست شده می‌تواند بخشی از یک برنامه نظامی هسته‌ای باشد. وقتی به متن سند دقت می‌کنیم، آنچه جالب است این است که به سرعت مساله هسته‌ای رنگ می‌بازد و عملا با فهرستی طویل از فناوری‌ها، تجهیزات و قطعاتی مواجه می‌شویم که همه حوزه‌های فناوری‌های نوین (نظامی و غیرنظامی) را در بر می‌گیرد.  در این فهرست طیف بسیار وسیعی از اقلام گنجانده شده است که از پمپ، دوربین، ماشین تراش، ماشین جوشکاری تا دوربین‌های سرعت بالا، نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای صنعتی، پمپ‌های تخلیه، انواع فلزات نظیر آلومینیوم و فولاد را شامل می‌شود. حقیقتا مراجعه به فهرست NSG سرگیجه‌آور است و تردیدی در این باره باقی نمی‌گذارد که تهیه‌کنندگان این فهرست به بهانه مساله هسته‌ای به همه حوزه‌های مهم فنی- مهندسی سرک کشیده و بخش‌های کلیدی آن را در فهرست خود گنجانده‌اند. تعهدی که در متن برجام و قطعنامه شورای امنیت آمده دقیقا این است: ۱- ایران می‌پذیرد این سند مبنای استقرار یک نظام کنترل صادرات و واردات در ایران باشد به این معنا که اگر ایران قصد خرید هر یک از کالاها، تجهیزات و فناوری‌های مندرج در این سند (و اصلاحیه‌های آن) را داشته باشد باید بابت آن از کارگروه خرید (یکی از دو کارگروه کمیسیون مشترک) مجوز بگیرد. ۲- باید نام، مشخصات، آدرس، ایمیل و... نهاد و فرد واردکننده را رسما به کارگروه خرید و آژانس اعلام کند. ۳- باید امکان راستی‌آزمایی این موضوع را فراهم آورد که این کالاها، تجهیزات و فناوری‌ها منحصرا در همان جایگاهی که کارگروه خرید برای آن مجوز داده در حال استفاده است. ۴- باید اجازه بازدید آژانس و حتی کشور صادر‌کننده از مکانی را که این کالاها، تجهیزات و فناوری‌ها در آن استفاده می‌شود و افرادی که درگیر کار با آنها هستند، فراهم کند. بسیار خب! ببینیم در این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد: اول- قبل از هر چیز دسترسی‌های و بازرسی‌هایی که آژانس و ۱+۵ می‌تواند بر این اساس درخواست کند، به نحو حیرت‌انگیزی از پروتکل الحاقی یا هر سند دیگری در حوزه هسته‌ای فراتر می‌رود. آژانس می‌تواند دسترسی به مکان‌های نظامی، شرکت‌های دانش‌بنیان، شرکت‌های خصوصی، کارخانه و کارگاه‌های صنعتی، دانشگاه‌ها، پادگان‌های نظامی و... را صرفا به این بهانه که در آنها یک کالا یا قطعه یا ماشین یا تجهیزات یا فناوری مرتبط با فهرست NSG وجود دارد درخواست کند. دوم- آژانس می‌تواند در همه این مکان‌ها امکانات نظارتی و کنترلی را مستقر کند که هدف ادعایی آن این باشد که می‌خواهد مطمئن شود از آنها در جهت ساخت سلاح هسته‌ای استفاده نمی‌شود ولی در واقع، به دنبال جمع‌آوری اطلاعات و کنترل هر نوع اقدامی باشد که در مکان‌های کاملا غیرمرتبط با موضوع هسته‌ای در حال انجام است. فقط به عنوان نمونه – که البته مسبوق به سابقه هم هست - کشورهای غربی می‌توانند مثلا درخواست نصب دوربین بالای سر ماشین تراشی را بکنند که در یک پادگان نظامی مشغول ساخت هزاران قطعه است؛ با این بهانه که یکی یا چند عدد از آنها – یا حتی خود ماشین تراش- در فهرست NSG قرار دارد! سوم- دشمنان ما قادر خواهند بود با تکیه بر این رژیم دسترسی و بازرسی، اطلاعات بسیار وسیع و خطرناکی از همه حوزه‌های فناوری‌های حساس در ایران جمع‌آوری کرده و نقشه جامعی از فعالیت‌های حساس نظامی و پیشرفته ایران و افراد، مکان‌ها و بروکراسی مرتبط با آنها به دست بیاورند. غیر قابل تصور است که این حجم از اطلاعات می‌تواند منجر به طراحی چه نوع عملیات‌های اطلاعاتی یا ایجاد محدودیت‌های تجاری علیه ایران شود. این فقط گوشه‌ای از اتفاقی است که در متن برجام رخ داده است. همانطور که تصمیم‌گیری درباره این متون نباید صرفا با منطق هسته‌ای انجام شود، در تحلیل محتوای آنها هم باید رویکردی کاملا فرامتنی و در نتیجه فراهسته‌ای، اتخاذ کرد.  متن قطعنامه شورای امنیت امکاناتی فراهم می‌کند که مشخصا پیشرفت ایران را هدف گرفته نه صلح‌آمیز ماندن ماهیت برنامه هسته‌ای آن را. در بدترین حالت، آنچه ایران حاضر به پذیرش آن است محدودیت‌هایی در برنامه هسته‌ای است تا منجر به برداشته شدن تحریم‌های غیرقانونی اعمال شده علیه آن شود اما مراجعه به متن به ما می‌گوید، اتفاقاتی بسیار فراتر از این رخ داده است. نوشتاری از مهدی محمدی در وطن امروز.
  16. حسب دستور دوست عزیز و مدیر گرامی جناب MR9 ، پست حذف و به تاپیک جداگانه تبدیل گردید، با تشکر از ایشان.   http://www.military.ir/forums/topic/29363-ارزیابی-استراتژیک-برجام-و-قطعنامه‌۲۲۳۱-چهارچو/
  17. بر اساس ماده های 36 و 37 برجام، چنانچه ایران یا گروه 5+1 معتقد باشد که طرف مقابل تعهدات خود را رعایت ننموده است، می‌توانند موضوع را به‌منظور حل‌وفصل به «کمیسیون مشترک» ارجاع نمایند. کمیسیون مشترک 15 روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فیصله دهد، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود.  متعاقب بررسی کمیسیون مشترک، چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع فیصله نیافته است، می‌تواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. وزیران 15 روز خواهند داشت تا موضوع را فیصله دهند، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. پس از بررسی کمیسیون مشترک – همزمان با (یا به‌جای) بررسی در سطح وزیران – خواه عضو شاکی یا عضوی که اجرای تکالیفش موضوع بوده است می‌تواند درخواست نماید که موضوع توسط یک هیئت مشورتی که متشکل از سه عضو خواهد بود (یکی از سوی هر یک از طرف‌های درگیر در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسی شود. هیئت مشورتی می‌بایست نظریه غیر الزام‌آوری را در خصوص موضوع پایمادهی ظرف 15 روز ارائه نماید. چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضایت طرف شاکی فیصله نیافته باشد، و چنانچه طرف شاکی معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پایمادهی اساسی» می‌باشد، آنگاه آن‌طرف می‌تواند موضوع فیصله نیافته را به‌عنوان مبنای توقف کلی و یا جزئی اجرای تعهداتش وفق برجام قلمداد کرده و/یا بهشورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ نماید. نکته مهم انست قاضی نهایی حل‌وفصل اختلاف احتمالی شورای امنیت سازمان ملل است که طرف مقابل جمهوری اسلامی، در آن با حق وتو عضویت دارد. این امر بدین معناست که درنهایت هیچ‌یک از موارد اختلافی به سود جمهوری اسلامی حل نخواهد شد و قدرت‌های بزرگ بر اساس منافع خود اختلافات احتمالی را تفسیر و حکم صادر خواهند کرد به عبارت بهتر قاضی و شاکی در این فرایند یک‌طرف ماجرا است و طبعاً در چنین شرایطی احقاق حق ایران ممکن نیست.
  18. مقدمه: توپخانه راکتی( راکتهایی که بصورت بالستیک و به سبک گلوله های توپ سیر می کنند) اگر چه پیش از جنگ جهانی دوم ابداع شد اما شروع شکوفایی آن از جنگ جهانی دوم بود و کشورهای شوروی سابق و آلمان نازی بیشترین کاربران آن بودند، توپخانه موشکی از یک نظر اهمیت زیادی دارد: توان آتشباری متمرکز زیاد در زمان کم. این نقطه قوت باعث می شد(و می شود) تا بتوان حجم عظیمی از آتش را بر نقطه ای نسبتا کم وسعت و در زمان کوتاهی فرو ریخت. این ویژگی کمک می کند تا قبل از آنکه توان هر گونه عکس العمل متقابل یا حتی امکان فرار و از آن مهمتر امکان پناه گرفتن برای دشمن فراهم شود، بتوان ضربات موثری را بر وی وارد کرد. نقطه قوت دیگر این نوع از توپخانه به حجم بالای مواد منفجره قابل حمل توسط هر واحد از آنها( هر راکت ) خصوصا در کالیبرهای بالا بر می گردد. به عنوان مثال راکتهای 300 میلی متری و بزرگتر به سرهای جنگی بالای 150 کیلوگرم مجهز هستند که عموما بیش از 70 کیلوگرم از وزن آن را مواد منفجره آن هم از نوع HE تشکیل می دهند. این ویژگی به همراه سرجنگی ترکش شونده با هزاران ساچمه ریز و درشت باعث می شود تا یک گروه 4 تا 8 تایی از این راکتها بتوانند به راحتی یک پایگاه نظامی کوچک را به نابودی بکشانند و یا با اجرای آتش بر روی یک ستون موتوریزه متوسط حدود 70 درصد یا بیشتر از آن را نابود نمایند. در حالی که مرمی توپهای کالیبر بالا به علت اینکه در لحظه شلیک باید متحمل فشار جی بسیار بالایی شوند( حدود 18000 جی ) از فلزات با ضخامت زیاد ساخته می شوند و حجم و وزن مواد منفجره شدید الانفجار داخل آنها خیلی کمتر از راکتهای توپخانه ای است. علاوه بر آن، بدنه راکتهای توپخانه ای بدلیل عدم نیاز به تحمل جی بالا، معمولا از آلیاژهای آلومینیوم ساخته می شود که سبک و مقاوم هستند. در شکل زیر لحظه شلیک یک راکت 122 میلی متری گراد (در ایران معروف به کاتیوشا ) را مشاهده می فرمایید، به بدنه آلومینومی آن دقت کنید: البته در کنار نقاط قوت این راکتها نقاط ضعفی هم دارند که از آن جمله می توان به : - زمان زیاد پر کردن مجدد( نسبت به زمان شلیک) - دقت کمتر نسبت به توپخانه( به علت بزرگتر بودن پرتابه ( PROJECTILE ) و تأثیر عوامل جوی و همچنین نداشتن چرخش بدور خود موثر در حد پرتابه های توپها) که معمولا این راکتها در بهترین حالت دارای CEP برابر یک درصد می باشند، به عنوان مثال یعنی در برد 60 کیلومتر تا حداکثر 600 متر خطا خواهند داشت. - قیمت بالاتر لانچر در واحد نسبت به توپخانه. - هزینه بالاتر پرتابه ها. - هزینه لجستیک و تدارکات بالاتر. - نیاز به خدمه آموزش دیده خاص( خدمه توپخانه معمولی بدون گذراندن آموزشهای خاص امکان بکارگیری آنها را ندارند) و . . . اشاره کرد. اما با این حال به خاطر نقاط قوت این راکتها، نه تنها استفاده از آنها متوقف نشده که رو به گسترش بوده و مرتبا مدلهای جدیدی از راکتها و راکت اندازها با سرهای جنگی متنوع در این کلاس رو نمایی می شود. آنچه در راکتها و راکت اندازهای جدید بیشتر به چشم می خورد، تلاش برای بالاتر بردن کالیبر و به تبع برد و بزرگتر شدن سر جنگی آنها و به موازات آن تلاش برای کاهش خطای راکتها با استفاده از سیستمهای اصلاح مسیر و هدایت ارزان قیمت می باشد که به نوعی پاسخی است برای نیازهای امروز چرا که هم این راکتهای ارزان می توانند در عمل جای خانواده موشکها تاکتیکی با برد تا 150 کیلومتر را پر نمایند و هم از ملاحظات عهدنامه ای مربوط به کنترل و گسترش برنامه های موشکی معاف هستند و از آن طرف هم دلیل دیگر پرداختن به کالیبرهای بالا این است که در عمل ثابت شده که اثر 4 راکت نسبتا گران قیمت 300 میلی متری اما دارای دقت مناسب از 40 راکت 122 میلی متری فاقد سیستم اصلاح مسیر – که هر کدام به نقطه ای مجزا و با فاصله از دیگری اصابت می کنند- بیشتر است. هم از نظر دقت و هم از نظر وزن سرهای جنگی. با ذکر این مقدمه به سراغ بررسی و مقایسه سه مدل راکت توپخانه ای می پردازیم: راکت فجر 5 ساخت ایران با کالیبر 333 میلی متری، راکت T-300 ساخت ترکیه با کالیبر 300 میلی متری و راکت WS-2 ساخت چین با کالیبر 400 میلی متری. ان شاءالله ادامه دارد . . .
  19. ما رو باش با کی می خوایم بحث تحلیلی کنیم، اصلا تحلیل رو ول کنید، سواد انگلیسی که دارید، یا از گوگل کمک که می تونید بگیرید، بفرمایید خودتون بخونید:   http://www.reuters.com/article/2015/07/24/us-iran-nuclear-congress-idUSKCN0PX0D920150724   نکته جالش اینه( به نقل از جک لو): Responding to criticism that sanctions would be lifted too quickly, Lew said it would not prevent the United States from imposing additional sanctions over issues such as human rights violations if deemed necessary.   به زودی منتظر باشید که عین همون تحریمها و حتی سختتر از اونها رو به عنوان حقوق بشر و حمایت از تروریسم و . . . برای ایران وضع کنند.         اینو بذارید کنار صحبت اوباما که گفته بود اگر توافق نمیشد ما نمی توانستیم نظام تحریمها را حفظ کنیم، در واقع توافق برای آمریکایی ها اولویت داشت، ولی آنها خواسته خود را به دست خودمان از ما گرفتند.       وقتی میگیم الفاتحه مع صلوات، رگ گردنتتون نزنه بیرون، برید توافق رو دقیق بخونید، بعد اگر خواستید توهین کنید.     --------------------------------   و هیچ کس نپرسید که چرا رهبری در جواب تبریک رییس جمهور، تبریکی نگفتند و فقط به ذکر تشکر از تیم مذاکره کننده بسنده نمودند. . .
  20. مشخصه که سطح تحلیلتون چقدر هست!!    جنگ زرگری صهیونیستها و آمریکایی ها رو به عنوان اختلاف(!) باور می کنید. . .   یه کم تحلیل عمقی تر هم بد نیست.   ضمنا جواب های، هوی هست.
  21. اولا باید تاسف خورد به حال و روز این روزهای میلیتاری که عده ای شده اند کاسه از آش داغتر و در تز «توافق به هر قیمت» و «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» حتی از دولت محترم هم جلو افتاده اند!   چرا که در روزهای اخیر حتی دولت هم کم کم متوجه ابعاد گافهای سیاسی، تحریمی، برگشت پذیری و . . . این توافق شده و حجم دفاعیات شانتاژ گونه از اون کاهش پیدا کرده اما برخی ادعای اخلاق دارند و با زبان به اصطلاح خوش، به راحتی به دیگران توهین کرده و آن را در قالب احترام هم قلمداد می کنند!!   جناب حسن جی جی2 ، در مورد اتحادیه اروپا اشتباه از من بود( که البته در اصل معامله تغییری حاصل نمیکنه! توضیح میدم)، ولی در مورد بقیه اش متاسفانه حق با من هست!   فرمودید:     و متن هم میگه:      که یعنی: به طور فعالانه تشویق میکنه. آخیییی الهی ناز شن!    اگر هدف رفع مساله بود به راحتی می تونست بنویسه: وادار به لغو میکنه، یا راسا لغو می کنه و مواردی از این دست عبارات.   مشخصا دست رو باز گذاشتن تا در آینده هر دولت ایالتی و محلی بتونه قوانین تحریمی خودش رو حفظ کنه و در پاسخ به اعتراضات ایران هم بگه: تشخیص با خودمه، شما فقط می تونید تشویق کنید!     جوک نفرمایید، مثلا اگر دولت محلی نیویورک یا واشینگتن دی سی، قانون تحریمی ای را با فشار لابی صهیونیستی یا حتی چشمک خود دولت آمریکا، حفظ یا حتی وضع(!) کنه، اونوفت اون شرکتهایی که همزمان در نیویورک و یا واشنگتن و همچنین ایران حضور دارند( که شما می تونین تمام شرکتهای غول خارجی حاضر در ایران یا بعدا حاضر در ایران رو در این 2 ایالت فعال بدونید مگر معدودی شرکتهای چینی خاص که خودمون ایجاد کردیم) اونوقت اون شرکت، ایران رو انتخاب می کنه یا فعالیت در اون ایالت رو؟!   پاسخ مشخص هست.   اماا اینکه فرمودید اسمی از اتحادیه اروپا آورده نشده، بله اسمی آورده نشده ولی در همین دوران حاضر و در دورانهای قبل( تقریبا از زمان کلینتون و بوش پدر به این سو) دولتهای اتحادیه اروپا خودشون همواره داوطلبانه تحریمهای آمریکا علیه ایران رو به عرضه اجرا در می آوردند، با اینکه هیچ قانونی در اتحادیه اروپا در این خصوص نبود ولی از ترس لطمه دیدن تجارت با آمریکا اقدام به اینکار می نمودند.       حالا شما وجدان مبارک رو قاضی کنید و ببینید به دلیل بی اطلاعی به من تهمت زدید یا نه؟     متاسفانه بی بی سی فارسی و وی او ای نبود!     به قول باباپنجعلی سریال پایتخت: شما ..... نزن! بهتر از شما هست که در حال ماله کشی این توافق هستید، ای کاش صحبتهای دیروز کری ، لو و مونیز را در سنا می خواندید، شاید به خود می آمدید. هر چند بعید است، چون چشمان خود را بسته و فقط کورکورانه از «توافق به هر قیمت» دفاع می کنید.