sglaalpour

Members
  • تعداد محتوا

    122
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های sglaalpour

  1. sglaalpour

    فرشته آبي چاق ( fat blue angel )

    سلام!این سایت مثل یه خان فی*لتر شده!!!
  2. سلام!من نمیدونم واسم اومده یا نه ولی خوب اینو گفتم تا رو اسکرل باشه!!!در ضمن:نکبتا سرویستون می‌کنیم!!!!!!!!!!!!!اینم واسه هرکی‌ بخواد واسه ما شاخ شه!!! :evil: :evil: :evil: :evil: :evil: :evil: :x
  3. خیلی‌ ممنون!ولی‌ افسوس که سوادم قد نمیده خودم یه مقاله بنویسم :oops: :oops:
  4. آخرین نقشه بین المللی ایران پیش از جدا شدن سرزمینهای تاریخی آن ، انتشارات تامسون (1814) با توجه به تهدید های مرزی موجود علیه تمامیت ارضی ایران بد نیست به این نکته اشاره کنیم که سرزمین کنونی ایران، تنها سی درصد از ناحیه‌ای وسیع است که در تاریخ با نام‌های‎ «ایران‌زمین»،«ایران‌بزرگ » یا «ایرانشهر» و در ‏جغرافیا با نام «فلات ایران» شناخته می شود. ترفند ها و دسیسه های بیگانگان و سستی پادشاهان بی کفایت گذشته بخش های زیادی ازاین سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 196 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای حفظ سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود.. گستره سرزمین‌های جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمانچای،گلستان،آخال،پار یس و... به قرار زیر است: سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قرارداد های گلستان و ترکمانچای با روسیه(1813 و 1828 م.) آران و شروان: ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع؛ ارمنستان: ۲۹۸۰۰ ک .م؛ گرجستان: ۶۹۷۰۰ ک.م؛ ‎داغستان: ۵۰۳۰۰ ک.م؛ اوستیای شمالی: ۸۰۰۰ ک.م؛ چچن: ۱۵۷۰۰ ک .م؛ اینگوش: ۳۶۰۰ ;ک.م‎ جمع ‏کل: ۲63700 کیلومتر مربع سرزمین‌های جداشده ایران شرقی براساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی: هرات وافغانستان: ۶۲۵۲۲۵ ک.م؛ بخش‌هایی از بلوچستان و مکران: 3۵۰۰۰۰ ک.م؛ جمع کل: ۹۷۵۲۲۵ کیلومتر مربع سرزمین‌های جداشده ‏ورارود(ماوراءالنهر) بر اساس پیمان آخال با روسیه(1881 م.): ترکمنستان: ۴۸۸۱۰۰ ک.م؛ ازبکستان: ۴۴۷۱۰۰ ک.م؛ تاجیکستان: ۱۴۱۳۰۰ ک.م؛ ‎بخش‌های ضمیمه شده ‏به قزاقستان: ۱۰۰۰۰۰ک.م؛ بخش‌های ضمیمه شده به ‎قرقیزستان: ۵۰۰۰۰ ک.م؛ جمع کل: 1226500 کیلومترمربع ‏‎سرزمین های جداشده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس: ‎ امارات:83600ک.م: بحرین:694 ک.م: قطر:11493ک.م: عمان:309500ک.م: جمع کل: 405287کیلومتر مربع مساحت سرزمین‌های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفویه به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه،عراق و سوریه تقسیم شد) به مساحت تقریبی 200000ک.م. و نیز عراق به مساحت 438317ک.م. در جمع حدود 3.5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و دنیا بی سابقه است.
  5. روابط عراق و اتحاد جماهیر شوروی در جنگ ایران و عراق به سلسله کمکهای دیپلماتیک و نظامی اتحاد جماهیر شوروی به رژیم بعث عراق میپردازد. این کمکها برگرفته از منافع مشترک عراق و شوروی در منطقه خاورمیانه و در مرحله بعد جامعه جهانی بوده است. در حدود ۸۵٪ تجهیزات مورد استفاده عراق در جنگ ایران و عراق ساخت کشور شوروی بود.شوروی بزرگترین صادرکننده ادوات و تجهیزات نظامی به عراق بوده است. اهداف شوروی به طور کلی اهداف شوروی در کمک به عراق برای مقابله با ایران را میتوان در چند دستاورد کلی خلاصه کرد: ۱-فروش تسلیحات نظامی به عراق و کسب درآمد سرشار از این طریق ۲-قبل از انقلاب اسلامی، عراق متعلق به بلوك شرق(شوروی) و ایران متعلق به بلوك غرب(آمریكا) بود. شوروی تصور می‌کرد با پیروزی عراق بر ایران، ایران در زمره كشورهای بلوك شرق قرار می‌گیرد. ۳-حکمرانان شوروی قصد داشتند از طریق سرنگونی انقلاب اسلامی ایران، قدرت و روحیه ۶۰ میلیون مسلمان روسیه را تضعیف نمایند و از قدرت گرفتن آنها جلوگیری کنند. ۴-تضعیف گروههای مبارز افغانی و محروم شدن ایشان از كمك‌های جمهوری اسلامی ایران و انحراف افكار عمومی از جنایات شوروی در افغانستان ۵-نمایش تسلیحات مدرن شوروی در جنگ ایران و عراق برای كسب سهم بیشتر بازار جهانی سلاح پیشینه آغاز روابط دوستانه عراق و اتحاد جماهیر شوروی مربوط به پیمان دوستی است که دو کشور در سال ۱۹۷۲ منعقد کردند. بعد از مدتی با گرایش عراق به سمت غرب و دوری از شوروی، روابط دو کشور رو به تیرگی نهاد. پس از امضای معاهده ۱۹۷۵ الجزایر بین محمدرضا پهلوی و صدام حسین و حمایت قاطع ایالات متحده آمریکا از موضع ایران، این کشور در سال ۱۹۷۶ پس از ناامیدی از حمایت مسکو، قراردادی را با فرانسه منعقد کرده بود که به موجب این قرارداد ساختار ارتش عراق می‌بایست بتدریج وابستگی خود را به مهمات و تجهیزات ساخت شوروی کم نماید. به دنبال آن در اوائل سال ۱۹۷۷ خرید هواپیماهای داسو میراژ ۳ و طرح خرید نیروگاه هسته‌ای اوسیراک از فرانسه منجر به بروز مشاجراتی بین بغداد و مسکو گردید. از سوی دیگر محکومیت شدید تجاوز شوروی به افغانستان از سوی عراق و متلاشی کردن حزب کمونیست عراق و اعدام بیش از صد نفر از اعضای آن همگی نشان بر تیرگی روابط عراق و شوروی بود. با این حال هیچگاه روابط دو کشور قطع نشد و دو کشور همواره سعی داشتند سطح مطلوبی از مناسبات سیاسی را با طرف مقابل حفظ نمایند. عراق به سبب وابستگی ساختار ارتش و نیازمندی به تسلیحات و ادوات نظامی قادر به قطع کامل روابط با شوروی نبود و مسکو نیز تمایلی به از دست دادن تنها متحد خود در حاشیه خلیج فارس نداشت. با اشغال افغانستان توسط قوای شوروی، سیاست ضد شوروی ایران شدیداً افزایش یافت. تهران تجاوز به افغانستان را به شدت محکوم کرد و از شوروی به عنوان شرق تجاوزگر یاد کرد. به دنبال آن کمکهای تسلیحاتی و تدارکاتی ایران به مجاهدان افغانی از سر گرفته‌شد و جمهوری اسلامی ايران تلاش کرد تا گروه‌های مختلف معارضین افغانی را با هم متحد ساخته به رویارویی با تجاوزگران وادارد. این اقدامات ایران شوروی را بر آن داشت که هرچه سریعتر از به‌خطر افتادن منافعش توسط ایران در آسیای میانه جلوگیری نماید. روابط دیپلماتیک در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰، طارق عزیز وزیر امورد خارجه عراق در سفری که به مسکو داشت توانست موافقت شوروی را برای اعطای کمک‌های تسلیحاتی به رژیم بعث عراق جلب کند. در آن زمان به دلیل ؟(در کتاب ذکر نشده)، شوروی امکان ارسال مستقیم تسلیحات نظامی را به عراق نداشت. از اینرو تصمیم گرفت این کار را با کمک چندواسطه انجام دهد. کشورهای بلغارستان، آلمان شرقی و لهستان کشورهایی بودند که تسلیحات شوروی از طریق آنها به دست عراق می‌رسید. اولین محموله از سلاحهای مدرن شوروی در زمستان همان سال به عراق تحویل داده شد. بعد از آنکه شوروی اولین محموله از تانکهای تی-۵۵ خود را که بالغ بر ۱۴۰ عدد بود، در بصره به عراق تحویل داد؛ فوراً طی نامه‌ای به حکومت وقت ایران، اطمینان خاطر داد که در جنگ میان ایران و عراق جانب بی‌طرفی را رعایت می‌کند. شوروی از طرفی عراق را تقویت می‌کرد تا خط مقدم مبارزه با صهیونیسم اسرائیل را عهده‌دار شود و از طرفی تجهیزات نظامی ایران را تاحدودی فراهم می‌کرد که بتواند نماینده شوروی در مبارزه با امپریالیسم آمریکا باشد. از اینرو شوروی تمایل به ادامه جنگ در منطقه خاورمیانه که حوزهٔ نفوذ آمریکا به‌شمار می‌رفت، داشت. بعد از انهدام راکتور اتمی اوسیراک در طی عملیات اوسیراک و عملیات اپرا، شوروی که فکر می‌کرد ممکن است اسرائیل جبهه جدیدی علیه عراق بگشاید، تمایل بیشتری برای ارسال تجهیزات نظامی به عراق از خود نشان داد. برخی از کمک‌های نظامی ۳۵۰+ موشک‌های زمین به زمین از نوع اسکاد ۱۰۰۰ تانک تی-۶۲ ۵۰۰+ تانک پیشرفته تی-۷۲ ۷۰ فروند میگ-۲۱ ۷۰ فروند میگ-۲۳ ۲۳ فروند میگ-۲۵ ۲۵ فروند میگ-۲۹ ۴ فروند هواپیمای سوخت رسان توپولف-۷۲ ۷۳+ فروند سوخو-۲۵ ۵۰+ فروند سوخو-۱۷ همچنین در راستای کمکهای استراتژیک نظامی شوروی به عراق، تعدادی از کارشناسان موشکی شوروی در عراق حضور یافتند تا بتوانند برنامه موشکی بالستیک عراق را توسعه دهند. هیچیک از این کارشناسان عضو ارتش شوروی نبوده و از شرکتهای خصوصی طرف قرارداد با عراق به این کشور اعزام شده بودند. حضور این کارشناسان روسی تا سال ۲۰۰۱ تداوم داشت.برنامه مشترک روسی-عراقی موشک‌های بالستیک عراق، برخلاف برنامه کره‌ای-ایرانی سپاه پاسداران با شکست روبرو شد و عراق هیچگاه نتوانست به تکنولوژی ساخت موشک‌های بالستیک دست پیدا کند. درخواست عراق از شوروی پس از شکست مذاکرات صدام حسین با کره شمالی برای تولید موشک‌های اسکاد انجام گرفت. http://fa.wikipedia.org/wiki/کمک‌های_شوروی_به_عراق_در_جنگ_ایران_و_عراق [color=red]تاپیک به بخش دفاع مقدس منتقل شد. sina12152000[/color]
  6. کمانگیر چابک (به انگلیسی: Operation Nimble Archer ) نام عملیاتی که از سوی نیروی دریایی آمریکا در تاریخ ۱۹ اوت ۱۹۸۷ برضد دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس انجام شد. این حمله در پاسخ به حمله نیروهای ایران در ۱۶ اوت به کشتی کویتی تعویض پرچم شده، با پرچم آمریکا، به نام سی آیل سیتی (به انگلیسی: MV Sea Isle City) بود که با یک فروند موشک کرم ابریشم انجام گرفته بود. کمانگیر چابک قسمتی از عملیات اراده جدی بود که تلاشی برای اسکورت کشتی‌های کویتی از حمله نیروهای ایرانی در جریان جنگ ایران و عراق بود. سکوها به وسیله نیروهای ایرانی به عنوان ستاد فرماندهی و کنترل مورد استفاده قرار می‌گرفت که بوسیله چهار کشتی جنگی ٫ هول (به انگلیسی: USS Hoel ) ٫لفتویچ (به انگلیسی: USS Leftwich ) ٫ کید (به انگلیسی: USS Kidd ) و جان یانگ (به انگلیسی: USS John Young )به توپ بسته شد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/38/Operation_Nimble_Archer_DN-SC-88-01042.jpg سکوی نفتی ایرانی در حال سوختن پس از به توپ بسته شدن توسط کشتی‌های آمریکایی در ۶ نوامبر ۲۰۰۳ میلادی دیوان دادگستری بین‌المللی حکم داد که اقدام صورت گرفته بر علیه سکوهای نفتی ایرانی در ۱۹ اوت ۱۹۸۷ (عملیات کمانگیر چابک) و ۱۸ آوریل ۱۹۸۷ (عملیات آخوندک) نمی‌تواند به عنوان اقدام الزامی در جهت موارد حفاظت از امنیت لاینفک ایالات متحده مورد بحث قرار گیرد، همچنین دادگاه حکم داد که : ... نمی‌تواند همچنین تابع نظر جمهوری اسلامی ایران باشد که اقدامات فوق باعث نقض التزام ایالات متحده طبق بند ایکس از پاراگراف ۱، در پیمان دوستی بین دو کشور می‌شود، مربوط به آزادی مبادلات تجاری در قلمرو مشترک بین دو کشور و بنابر این نتیجتاً ادعای متقابل جمهوری اسلامی ایران نیز نمی‌تواند در این زمینه بررسی شود. http://fa.wikipedia.org/wiki/عملیات_کمانگیر_چابک
  7. کمک‌های آمریکا به عراق در جنگ با ایران به مجموعه کمک‌های اطلاعاتی و نظامی گفته می‌شود که ایالات متحده آمریکا در جهت جلوگیری از صدور انقلاب ۱۳۵۷ و شکست نخوردن صدام حسیندر مقابل جمهوری اسلامی ایران به وی اعطا کرده بود. این کمک‌ها از سال ۱۹۸۰ شروع شده بود. این کمکها غالباً شامل اطلاعات محرمانه از درون مرزهای ایران را بوده تا کمک‌های مستقیم تسلیحاتی و فروش تکنولوژی‌های پیشرفتهٔ نظامی.[۵] این کمکها شامل اطلاعات ماهواره‌ای و تسلیحاتی به عراق در طول جنگ بود. بسیاری از ایرانیان بر این باورند که آمریکا نقشی «محرک» و «تشویق‌کننده» در حمله صدام به ایران و آغاز جنگ داشته است. در نهایت در آخرین سال جنگ، نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس به منظور از حفاظت از منافع خود و کشورهای دیگر عملاً به نفع عراق وارد جنگ شد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/1/11/Donald_saddam.jpg دیدار دونالد رامسفلد با صدام حسین در جریان جنگ ایران و عراق در تاریخ ۲۰ دسامبر ۱۹۸۳ در جهت ادامه روابط دوستانه دو کشور و ارسال تجهیزات به عراق روابط دیپلماتیک آمریکا از سال ۱۹۷۲ تا اواسط جنگ ایران و عراق در بغداد صرفا یک دفتر حفاظت منافع با ۱۴ دیپلمات داشت.در نوامبر ۱۹۸۴ آمریکا رسماً سفارتی در عراق گشود.بدین ترتیب بعد از گذشت ۱۷ سال از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور، این دو کشور مجدداً شورع به برقراری مناسبات سیاسی نمودند. کنث تیمرمان، کارشناس مسايل سیاسی ایران در همین زمینه می‌نویسد:برژینسکی اجازه داد صدام در حمله به ایران چراغ سبزی را برای خود تصور کند، چرا که چراغ واضح قرمزی در کار نبود. اما اینکه حمله عراق به ایران را نتیجه نقشه و برنامه‌ریزی آمریکا بدانیم اصلا صحیح نیست. صدام دلایل خودش را برای حمله به کشور ایران داشت، و همان دلایل برای این اقدامش کفایت می‌کرد. بر طبق نوشته‌های برژینسکی، آمریکا حتی در واکنش به تحرکات نظامی اتحاد جماهیر شوروی در مرزهای ایران در اوایل جنگ، به مسکو هشدار داده بود که در صورت اشغال جمهوری اسلامی ایران توسط شوروی، آمریکا بنفع ایران و بر علیه عراق وارد جنگ خواهد شد. برخی کارشناسان پدیدار شدن سیاستهای ضدایرانی آمریکا را واکنشی نسبت به واقعه گروگان‌گیری سفارت آمریکا در تهران دانسته‌اند. بطور مثال گری سیک از کارشناسان سیاسی خاورمیانه و از اعضای شورای امنیت ملی دولت آمریکا در دولت جیمی کارتر می‌گوید:« پس از واقعه گروگانگیری در تهران (در نوامبر ۱۹۷۹) دیدگاه بسیار قالبی در آمریکا و به ویژه از طرف شخص برژینسکی وجود داشت که ایران را باید بطور همه‌جانبه تنبیه کرد. بیانیه‌های عمومی که او صادر می‌کرد بر این مضمون تاکید داشتند که آمریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمی‌بیند. » و دیگر اینکه پس از آزادسازی خرم‌شهر و دیگر نقاط اشغال شدهٔ ایران، و تهاجم نیروهای ایرانی به خاک عراق (در راستای سیاست «آزاد‌سازی کربلا» که نهایتا تا حد تصرف شبه‌جزیره فاو در خاک عراق پیش رفت، آمریکا تصمیم به اتخاذ سیاستهایی بنفع عراق بمنظور حفط توازن در جنگ نمود تا مانع از پیروزی ایرانیان و سقوط دولت صدام گردد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/6/6e/Reagan_and_Aziz-Iraq_Gate.jpg ملاقات رونالد ریگان و طارق عزیز در سال ۱۹۸۴ در راستای ادامه کمکهای آمریکا به عراق برخی از کمک‌های نظامی وزارت دفاع آمریکا اطلاعات و مشخصات دیپلمات‌های ایرانی و برنامه‌های تدوین شده برای حمله به ایران، با ذکر نقاط حساس برای بمباران نقاط مختلف ایران را به طور دائم دراختیار دولت عراق قرار می‌داد. وامبر ۱۹۸۳ آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد که «دولت آمریکا هر آنچه لازم، و از نظر قانون موجه، است را انجام می‌دهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود». خبرگزاری آمریکایی یونایتدپرس پس از دستگیری صدام در گزارشی نوشت "این حقیقت نیز اکنون آشکار شده‌است که برنامه‌های شیمیایی و میکروبی صدام در دههٔ ۸۰ میلادی بدون حمایت آمریکا ممکن نبوده‌است.[نیازمند منبع] در این گزارش پیتر گالبری، یكی از کارمندان وقت کمیتهٔ روابط خارجی سنا می‌گوید که «حقیقت این است که هر گاه عراق قوانین بین‌المللی را نقض می‌کرد و از سلاح‌های کشتار جمعی استفاده می‌کرد بیش از پیش کمک‌ها و حمایت‌های مالی و سیاسی از آمریکا دریافت می‌کرد» و می‌افزاید: «قطعا ما بر رفتار صدام تاثیر داشتیم زیرا او را به این باور رسانده بودیم که بسیار مهم است که به علت قتل‌هایی که داخل کشور خود انجام می‌دهد، تحت تعقیب قرار نگیرد.»"‎ آمریکا در سال ۱۹۸۴، ۴۸ فروند هلیکوپتر نظامی بل ۲۱۴اس‌تی تحویل داد. در حالیکه کارخانه تولید کننده این هلیکوپتر متعلق به ایران بوده و این هلیکوپتر به سفارش محمدرضا پهلوی و به طور انحصاری برای ایران سفارش داده شده بود. با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ دولت وقت آمریکا این کارخانه را مصادره کرد. شرکت علمی American Type Culture Collection یک بار در ۱۹۸۶ مجموعه‌ای از عوامل بیماری‌زا شامل سه‌گونه سیاه‌زخم، ۵ نوع سم بوتولینیوم و سه‌گونه بروسلا به دانشگاه بغداد فروخت. درخواست عراق برای این عوامل بیماری‌زا بار دیگر در ۱۹۸۸ به دلیل خصومت دوطرف با ایران پذیرفته شد و این‌بار ۱۱ گونه از این عوامل از جمله ۴ نوع سیاه‌زخم به این کشور ارسال شد. نهایتاً در ۱۹۸۹ آمریکا فروش سیاه‌زخم و عوامل بیماری‌زای دیگر را به عراق، ایران، لیبی و سوریه ممنوع کرد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a1/Bacillus_anthracis_Gram.jpg عراق ۸ گونه از سیاه زخم در سال ۱۳۶۴ از شرکتی در آمریکا بنام American Type Culture Collection خریداری کرد تاثیر کمک‌های نظامی آمریکا به عراق بر اقتصاد آمریکا اقتصاد آمریکا در سالهای آغازین دهه ۸۰ میلادی ارتباط مستقیمی با جنگ ایران و عراق و صادرات تجهیزات نظامی و تکنولوژی به این کشور داشت. با شروع سال ۱۹۸۰، اقتصاد آمریکا وارد سومین رکود از زمان پیدایش آمریکا گردید. از این سال کاهش تولید ناخالص داخلی آمریکا آغاز گردید. اما با تمهیداتی که توسط سیاستمداران آمریکا اندیشیده شد، اقتصاد آمریکا موفق شد در پایان سال ۱۹۸۱ از حالت رکو خارج شده، میزان بیکاری کاهش و تولید ناخالص داخلی این کشور افزایش یابد. با آغاز جنگ ۸ ساله آمریکا توانست حجم قابل توجهی از مایحتاج نظامی عراق را تامین کند. این صادرات تجهیزات و تکنولوژی تا سال ۱۹۸۲ که اقتصاد آمریکا توانست از شرایط رکود خارج شود به صورت گسترده ادامه یافت. در این سالها بر شمار کارخانه‌های اسلحه‌سازی و تولید‌کننده تجهیزات نظامی افزوده شد. افتتاح کارخانه‌های جدید نیازمند به خدمت گرفتن ميلیونها نیروی کاری بود که این نیرو از میان بیکاران آمریکا جمع‌آوری شد. از این طریق مشکل بیکاری آمریکا تا اندازهٔ زیادی حل شد. از طرف دیگر آمریکا با تولید سلاح و تجهیزات نظامی، ارزش افزوده زیادی بدست آورد. همین مساله باعث رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا شد. آمریکا با کمک درآمدهای صادراتی و درآمدهای ناشی از تولید کارخانه‌های اسلحه سازی، به افزایش سرمایه‌گذاری در بخشهای دیگر اقتصاد پرداخت و باعث از بین رفتن رکود در این بخشها نیز شد. برخی از کمک‌های اطلاعاتی رونالد ریگان شخصاً به ویلیام کیسی(رئیس سازمان سیا) دستور می‌دهد که جهت جلوگیری از شکست عراق در جنگ با ایران، می‌بایست سازمان سیا به این کشور کمک اطلاعاتی نماید. قبل از شروع جنگ، آمریکا اطلاعات حساس نظامی ایران را که شامل نقاط ضعف ارتش ایران و مراکز حساس نظامی بود، در ملاقاتهایی با بعضی رجال سیاسی و نظامیان مخالف سید روح‌الله خمینی دریافت و آنها را از طریق عربستان سعودی به دست سازمان اطلاعات عراق می‌رساند. ابوالحسن بنی‌صدر یکی از افرادی بود که در اویل ژوئیه ۱۹۸۰ چندین ملاقات با نمایندگان آمریکا در پاریس انجام داد. در ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۰ نیروی هوایی آمریکا ۵ فروند هواپیمای شناسایی آواکس را جهت شناسایی عملیات‌های هوایی نیروی هوایی ایران و اطلاع‌رسانی آنها به ارتش عراق، به عربستان سعودی منتقل کرد. سازمان سیا از سال ۱۹۸۰ شروع به در اختیار گذاردن تصاویر هوایی به رژیم بعث عراق کرد. این تصاویر توسط ماهواره‌های جاسوسی آمریکا از مواضع نیروهای نظامی ایران و تاسیسات نفتی ایران گرفته شده بود. این کمکرسانی اطلاعاتی تا برقراری آتش‌بس میان ایران و عراق ادامه پیدا کرد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/d/d0/Usaf.e3sentry.750pix.jpg نیروی هوایی آمریکا با دستور سازمان سیا اطلاعاتی را که توسط هواپیماهای آواکس این نیرو از مواضع ایران دریافت میکرد، در اختیار ارتش عراق قرار می‌داد. http://fa.wikipedia.org/wiki/کمک‌های_آمریکا_به_عراق_در_جنگ_ایران_و_عراق
  8. sglaalpour

    پایگاه فضایی کندی

    مرکز فضایی جان اف کندی (KSC) محل پرتاب سفینه‌ها و موشک‌های فضایی ناسا است که در جزیره‌ مریت در کیپ کاناورال ایالت فلوریدای ایالات متحده آمریکا واقع شده است. این مرکز که در میانه‌ راه میامی و جکسون‌ویل قرار دارد به طول ۵۵ کیلومتر، عرض تقریبی ۱۰ کیلومتر و مساحت ۵۶۷ کیلومتر مربع است. در این مرکز حدود ۱۷,۰۰۰ نفر مشغول به کار هستند. این مرکز یکی از جاذبه‌های توریسیتی ایالت فلوریدا است. نام این پایگاه به نام جان اف کندی، رئیس جمهور فقید ایالات متحده که در سوء قصدی در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ در شهر دالاس جان سپرد نام گذاری شده است. کندی ۳۵امین رئیس جمهور آمریکا بود و از حزب دموکرات برای ریاست جمهوری انتخاب شده بود. تاریخچه این منطقه از سال ۱۹۴۹ در پی اقدام هری ترومن رئیس جمهور وقت ایالات متحده جهت آزمایش موشکی تأسیس و مورد استفاده قرار گرفت. از سال ۱۹۵۸ در پی تأسیس ناسا، این مرکز به پایگاه پرتاب فضایی ایالات متحده تبدیل شد و موشک‌های گوناگون را راهی فضا کرد. موشک‌های رداستون (Redstone)، ژوپیتر آی‌آی‌بی‌ام (Jupiter IRBM)، ژوپیتر سی (Jupiter-C)، پرشینگ (Pershing)، پولاریس (Polaris)، تور (Thor)، اطلس (Atlas)، تایتان (Titan)، و مینوتمن (Minuteman) همگی از این مرکز به فضا پرتاب شدند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a2/STS-36_rollout.jpg نمایی از پایگاه فضایی کندی http://fa.wikipedia.org/wiki/پایگاه_فضایی_کندی
  9. سازنده:بریتانیا در حدود سال ۱۹۱۶ مرسوم بود که میله مهار‌های قأمی رأ در بین ۲ بال هواپیما‌های دوباله نصب میکردند.اما بر اساس ابتکاری جدید که در طرح ساپ وید به کار رفت از مهار هایی اریب بین بدن و بال زیرین استفاده شد .این هواپیما در ابتدا یک جنگنده ۲ سرنشینه بود ولی‌ در نقش یک بمب افکن تک سرنشین هم به کار رفت.نمونه جنگند استراتر به یک مسلسل تنظیم شده ویکرز در جلو و یک مسلسل لویس در عقب مجهز بود.تعداد زیادی ساپ ویت ۱ ۱/۲ در فرانسه هم تولید شد http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/1/10/RAF_Sopwith_1_1-2_Strutter.jpg پیشرانه:یک موتور دورانی ۹سیلندر کلگرت یا لرونه توان موتور: ۱۱۰-۱۴۵اسب بخار بیشترین صورت:در ارتفاع۳۰۵۰ متر:۱۵۸کیلومت بر ساعت سقف پروازی: ۴۶۹۹متر مداومت:۳ ۳/۴ ساعت http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/90/Sopwith_1_2-1_Strutter-2006.jpg منبع:کتاب راهنمای پرواز گران و به نوشتار خودم!!!! http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/bd/Sopwith_1_1.5_LeB_05.07R.jpg http://www.aviastar.org/pictures/england/sopwith_strutter.gif
  10. سلام می‌شه در مورد این طرز شلیک یه توضیحی بدین؟؟
  11. پروژه آزمایشی آپولو-سایوز نخستین ماموریت فضایی مشترک بین آمریکا و شوروی و نخستین همکاری فضایی بین‌المللی بود. این ماموریت در ۲۴ تیر ۱۳۵۴ (۱۵ ژوئیه ۱۹۷۵) آغاز شد و در طی آن، فضاپیمای آمریکایی آپولو و فضاپیمای روسی سایوز در مدار زمین به هم متصل شدند و فضانوردان آنها باهم عملیات مشترکی را به انجام رساندند. پروژه آپولو-سایوز چه به لحاظ فنی و چه از نظر سیاسی عملیات مهمی محسوب می‌شود. این پروژه در اصل برنامه‌ای نمادین و سیاسی در دوره‌ای از تنش‌زدایی بین روابط ابرقدرت‌های شرق و غرب بود. با این حال، فضانوردان در طی آن آزمایشهای علمی و فنی مهمی را به انجام رساندند. از جمله آزمایشات علمی می‌توان به ایجاد خورشیدگرفتگی مصنوعی توسط آپولو اشاره کرد، تا فضانوردان روسی در سایوز بتوانند از این فرصت استفاده کرده، برای نخستین بار از فضا از تاج خورشید عکسبرداری کنند. همچنین پروژه آپولو-سایوز برای مهندسان آمریکایی و روسی این امکان را فراهم کرد که کارکرد سیستم‌های فضایی‌ متفاوتشان را با هم هماهنگ کنند. نتایج این هماهنگی بعدها برای اتصال فضاپیمای شاتل آمریکا به ایستگاه فضایی میر و نیز ساخت ایستگاه فضایی بین‌المللی بکار رفت. نام‌های رسمی این ماموریت عبارتند از: به انگلیسی: Apollo-Soyuz Test Project با مخفف ASTP به روسی:[۱] ‎ Экспериментальный Полёт Аполлон-Союз با مخفف ЭПАС http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/5/5a/Apollo-Soyuz-Test-Program-artist-rendering.jpg فضانوردان آپولو شماره‌هایی که در مقابل نام فضانوردان دیده می‌شود، نشان دهنده تعداد پروازهای فضایی آنها تا زمان پروژه آپولو-سایوز و با احتساب این ماموریت است. توماس استافورد (۴) - فرمانده عملیات ونس برند (۱) - خلبان بخش فرمان آپولو دیک اسلیتون (۱) - خلبان بخش اتصالی آپولو ابتدا قرار بود که فضانورد دیگری به نام جک اسویگرت مسوولیت فرماندهی عملیات آپولو را عهده‌دار شود، اما پس از متهم شدن در رسوایی تمبرهای پستی آپولو ۱۵ از لیست فضانوردان این ماموریت حذف شد. دیک اسلیتون یکی از هفت فضانوردی بود که در آوریل ۱۹۵۹ به عنوان نخستین گروه فضانوردان آمریکایی برای شرکت در پروژه مرکوری انتخاب شده بودند، اما به دلیل تشخیص نارسایی قلبی از شرکت در ماموریت بازمانده بود. وی پس از آن به سمت سرپرستی دفتر فضانوردان ناسا منصوب شد، و پس از جراحی موفقیت‌آمیز قلبی، خودش را برای پروژه آزمایشی آپولو-سایوز انتخاب کرد! فضانوردان ذخیره عبارت بودند از آلن بین (فرمانده)، رونالد اونس (خلبان بخش فرمان)، و جک لوسما (خلبان بخش اتصالی). فضانوردان سایوز شماره‌هایی که در مقابل نام فضانوردان دیده می‌شود، نشان دهنده تعداد پروازهای فضایی آنها تا زمان پروژه آپولو-سایوز و با احتساب این ماموریت است. الکسی لئونوف (۲) - فرمانده عملیات والری کوباسوف (۲) - مهندس پرواز الکسی لئونوف و والری کوباسوف قبلاً برای شرکت ماموریت سایوز-۱۱ انتخاب شده بودند، اما چهار روز قبل از پرواز، کوباسوف به ابتلا به بیماری سل مظنون شد و فضانوردان ذخیره جای آنها را گرفتند. فضانوردان ذخیره عبارت بودند از آناتولی فیلیپچنکو (فرمانده) و نیکولای روکاویشنیکوف (مهندس پرواز). http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/d/d7/Astp-S74-17843.jpg نشان ماموریت مشترک http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a9/Portrait_of_ASTP_crews.jpg فضانوردان روسی و آمریکایی در کنار هم. از راست به چپ: والری کوباسوف، الکسی لئونوف، ونس برند، توماس استافورد، دیک اسلیتون تاریخچه پروژه دوره تنش‌زدایی در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی، در دوره‌ای موسوم به «تنش‌زدایی»برای مدتی یخ‌های سیاسی بین دو قطب غرب و شرق یعنی آمریکا و شوروی ذوب شد. ریچارد نیکسون نخستین رئیس جمهور ایالات متحده بود که به مسکو سفر کرد. برژنف و نیکسون مذاکراتی را جهت کاهش خصومت و رقابت نظامی بین دو کشور و افزایش همکاری دوجانبه آغاز کردند. توافق‌نامه و اهداف نقطه عطف این همکاری‌های دوجانبه، همکاری در عرصه فضایی بود و منجر به امضای موافقتنامه «پروژه آزمایشی آپولو-سایوز» در ۲۴ مه ۱۹۷۲ بین ریچارد نیکسون و الکسی کاسیگین در مسکو شد.[۷] طی این موافقتنامه، قرار بر این شد که فضاپیماهای سایوز و آپولو در مدار زمین با هم ملاقات کرده و متصل شوند، و فضانوردان روسی و آمریکایی در مدار زمین میهمان هم باشند. علاوه بر انگیزهٔ سیاسی، اهداف فنی پروژه عبارت بود از: سازگاری سامانه‌های فضایی شوروی و آمریکا آزمایش سخت‌افزار و سامانه‌های اتصال فضاپیماها آزمایش سامانه‌ها و ابزار ضروری برای انتقال فضانوردان بین فضاپیماهای متفاوت، بررسی امکان اجرای ماموریت‌های نجات اضطراری بین‌المللی در فضا تلاش برای سازگار کردن سامانه‌های کنترل و ناوبری زمینی در دو کشور گسترش همکاری‌های فضایی در آینده در میهمانی رسمی پس از امضای موافقتنامه، ریچارد نیکسون گیلاس خود را به افتخار دو کشور بالا برد و گفت:[۳]« امروز صبح موافقتنامه پروژه آزمایشی آپولو-سایوز رسماً امضا شد، دیگر جای تأمل باقی نمانده است. همه می‌دانید که این توافقنامه مسئولیت بزرگی برگردن هر دو کشور قرار می‌دهد، همه مردم دنیا پیشرفت کار ما را زیر نظر می‌گیرند، بعضی‌ها با امید به آینده و بعضی هم با شک و تردید. اما من خوشبینم، اطمینان دارم که همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت. هر دو کشور هرکاری از دستشان بربیاید برای کمک به یکدیگر انجام خواهند داد. » سفرهای متقابل برای پیشبرد این پروژه، آمریکا و شوروی هرکدام هیاتی را شامل فضانوردان خبره و مهندسان انتخاب کرده و به این پروژه اختصاص دادند. برای حسن نیت، قرار بر این بود که کیهان‌نوردان روسی زبان انگلیسی را فراگیرند، فضانوردان آمریکایی به زبان روسی مسلط شوند، و هرکدام از هیات‌ها چندین بار به کشور مقابل سفر کنند تا از تاسیسات فنی و فضایی آنها بازدید کرده، با روش کار آنها آشنا شود.[۸] در ژوئن ۱۹۷۲، یک هیات ۳۶ نفره آمریکایی شامل مهندسان ارشد و مقامات ناسا به سرپرستی فضانوردی به نام دیوید اسکات برای آغاز مذاکرات فنی به مسکو سفر کرد. سرپرست فنی هیات روسی پروفسور کنستانتین بوشویف، از مهندسان ارشد فضایی روسیه و همکاران نزدیک سرگئی کارالیوف بود. این هیأت علاوه بر شرکت در جلسات، از تشکیلات شهرک ستاره‌ها در نزدیکی مسکو نیز بازدید کردند. هدف اصلی این ملاقاتها، هماهنگی کامل بین سامانه‌های فضایی روسی و آمریکایی و جزئیات آنها مانند استانداردهای الکتریکی، سامانه‌های ناوبری، مخابراتی و اتصال در فضا بود. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/93/Leonov-Kubasov.jpg لئونوف و کوباسوف پیش از سوار شدن بر سایوز در ژوئیه سال ۱۹۷۳، هیأت روسی برای بازدید از تاسیسات فضایی آمریکا و ادامه مذاکرات به شهر هیوستون در ایالت تگزاس، و سپس برای بازدید از تاسیسات ساخت آپولو در شرکت راکول به لس آنجلس سفر کرد. این سفر با بازدیدی از پارک تفریحی دیزنی‌لند در ایالت فلوریدا پایان یافت.[۳][۹][۱۰] اواخر آوریل ۱۹۷۵، حدود ۳ ماه پیش از آغاز ماموریت، گروه آمریکایی برای بازدید از پایگاه فضایی بایکونور به شوروی سفر کرد. در برنامه سفر این گروه، بازدید از شهر تاشکند و شهرهای تاریخی سمرقند و بخارا نیز گنجانده شده بود.[۳] پس از چندین سفر متقابل، سرانجام تمرینات پرواز مشترک به پایان رسید، هماهنگی لازم بین سیستم‌های هر دو طرف برای هدایت مشترک پروژه به عمل آمد، و سخت‌افزار لازم برای اتصال آپولو و سایوز نیز آماده شد. مرحله پایانی آماده‌سازی برای ماموریت، اعزام گروه فنی آمریکایی به مرکز تازه‌ساخت کنترل ماموریت فضایی در کالینینگراد، و اعزام گروه فنی روسی به مرکز کنترل ماموریت فضایی در هیوستون بود. آغاز ماموریت فضایی سرانجام در روز ۲۴ تیر ۱۳۵۴ (۱۵ ژوئیه ۱۹۷۵)، فضاپیمای سایوز-۱۹ با فرماندهی الکسی لئونوف و خلبانی والری کوباسوف به فضا پرتاب شد. به فاصله هفت ساعت و نیم، فضاپیمای آپولو ۱۸ نیز به فضا پرتاب شد. این فضاپیماها دو روز بعد در مدار زمین به هم ملحق و متصل شدند، و سه ساعت پس از اتصال، با باز شدن دریچه ارتباطی بین آنها، فضانوردان آمریکایی با کیهان‌نوردان روسی دست دادند و به عنوان میهمان به فضاپیمای سایوز وارد شدند. پیش‌بینی شده بود هنگام باز شدن دریچه بین سایوز و آپولو و دست دادن فضانوردان روسی و آمریکایی، فضاپیماها بر فراز شهر ساحلی کوچکی به نام باگنر ریجس در منطقه ساسکس در جنوب بریتانیا در پرواز باشند. اما تاخیری کوچک باعث شد این رویداد بر فراز شهر مِس در فرانسه رخ دهد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/38/Soyuz_ASTP_rocket_launch.jpg پرتاب سایوز از پایگاه فضایی بایکونور http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/8c/Apollo-Soyuz_Test_Project_Saturn_IB_launch.jpg پرتاب موشک ساترن ۱ از پایگاه فضایی کندی برنامه این میهمانی فضایی از قبل به دقت تنظیم شده بود. وجهه سیاسی این ماموریت اهمیت زیادی داشت، و تصاویر میهمانی فضایی بطور زنده در سراسر جهان پخش می‌شد. روسای دولت آمریکا و شوروی بطور زنده برای فضانوردان پیام فرستادند. در این میان الکسی لئونوف دو سورپرایز برای میهمانان داشت: ظرف نوشیدنی محتوی بُرش یا سوپ چغندر، اما با نشان یک ودکای معروف روسی! این موضوع باعث تعجب و سپس خنده فضانوردان و مراکز کنترل زمینی شد. نقاشی از چهرهٔ هر سه فضانورد آمریکایی، که او در طول دوره تمرین مشترک برای این ماموریت نقاشی کرده بود. الکسی بالای صفحات نوشته بود: «تقدیم به دلیرمردان دنیای ما» و پای هر نقاشی‌ نیز علاوه بر امضای الکسی، پیامی به این مزمون وجود داشت: «به سایوز خوش آمدید، باز هم تشریف بیاورید». توماس استافورد هم برای میهمانان روس یک سورپرایز آماده کرده بود: وی شخصا از کانوی توئیتی، خواننده آمریکایی سبک کانتری، خواسته بود که مشهورترین آهنگ سال ۱۹۷۵ خود به نام Hello Darling را به زبان روسی بخواند و ضبط کند.یک ساعت پیش از جدا شدن دو فضاپیما، این آهنگ از فضا برای فضانوردان روس و شنوندگان روی زمین پخش شد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/e/e8/Deke_Slayton_and_Aleksey_Leonov.jpg دیدار الکسی لئونوف و دیک اسلیتون در میهمانی فضایی‌ در طول پروژه آزمایشی آپولو-سایوز http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/4c/Leonow%2C_Alexei.png الکسی لئونوف طرحی را که از چهرهٔ توماس استافورد کشیده در دست دارد دو فضاپیما برای مدت ۴۴ ساعت به هم متصل باقی ماندند. در این فرصت فضانوردان هدایا، پرچم و یادبودهای ماموریت را رد و بدل کردند، با هم غذا خوردند و از هر دو فضاپیما بازدید کردند. در میهمانی شام به میزبانی سایوز، منوی غذا عبارت بود از سوپ بُرش به عنوان پیش‌غذا، به همراه کیک عسلی، نان سیاه روسی، آجیل، آلو، خوراک گوشت خمیر شده (از داخل تیوب) و نوعی پنیر. منوی غذای آپولو عبارت بود از سوپ غذای دریایی با قارچ به عنوان پیش‌غذا، و یکی از سه غذای اصلی شامل گوشت بوقلمون یا کوفته یا نوعی خوراک مرغ. فضانوردان به سلامتی هم از بُرشی که الکسی لئونوف آورده بود نوشیدند.[۶] از جمله هدایای مبادله شده می‌توان به بذر درختانی اشاره کرد که پس از پایان ماموریت در هردو کشور کاشته شد. در این ماموریت برای نخستین بار ماشین حساب الکترونیکی HP-65 توسط فضانوردان آپولو به فضا حمل شد؛ ماشین حساب الکترونیکی در آن دوران پدیده‌ای نوین به شمار می‌آمد. این ماشین حساب به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده بود که بتواند در صورت از کار افتادن کامپیوترهای آپولو، بخشی از کار آنها را انجام دهد. در طول مدت اتصال، فضانوردان عملیات جداسازی و اتصال مجدد سایوز و آپولو را هم آزمایش کردند. پس از آخرین مانور جدا شدن فضاپیماها، آپولو با انجام مانوری خود را بین سایوز و خورشید قرار داد و خورشیدگرفتگی مصنوعی ایجاد کرد. کیهان‌نوردان سایوز از این فرصت برای برداشتن عکس‌های دقیق از تاج خورشید استفاده کردند. روی هم رفته، سایوز به مدت ۵ روز و آپولو به مدت ۹ روز در مدار زمین باقی ماند، و پس از جدایی هرکدام به فعالیت‌ها و آزمایش‌های خود ادامه دادند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/f/fd/Borsch-tube.jpg تیوب محتوی سوپ برش که فضانوردان روسی در فضا مصرف می‌کردند فرود فضاپیمای سایوز بدون مشکل خاصی طبق برنامه قبلی در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۵۴ (۲۱ ژوئیه ۱۹۷۵) به زمین فرود آمد. بازگشت و فرود آپولو در روز ۲ مرداد (۲۴ ژوئن) آغاز شد. در راه برگشت به خاطر اشتباه فضانوردان در مرحله آماده‌سازی برای فرود، آپولو دچار مشکل جدی شد: یکی از سامانه‌های فضاپیما موسوم به «سامانه کنترل واکنش‌ها» به اشتباه روشن باقی گذاشته شده بود، و همین موضوع باعث شد کابین آپولو مملو از گازهای مهلک ناشی از نشت سوخت مصرف نشده گردد. فضانوردان آپولو برخلاف کیهان‌نوردان روسی در هنگام بازگشت به زمین لباس فضایی نمی‌پوشیدند، و به همین علت ونس برند در اثر مسمومیت گاز از هوش رفت و دیک اسلیتون دچار حالت تهوع شد. با وجود این مشکل، گردونه فرمان آپولو با موفقیت در اقیانوس آرام فرود آمد، اما سه فضانورد آپولو به مدت دو هفته در بیمارستان نیروی هوایی در هاوایی بستری و قرنطینه شدند. دانستنی‌های ماموریت جرم فضاپیماها آپولو: ۱۴۷۶۸ کیلوگرم سایوز: ۶۷۹۰ کیلوگرم فضای کار فضاپیماها آپولو: ۶ متر مکعب سایوز: ۹ متر مکعب اتصال در فضا آغاز اتصال: (۱۷ ژوئیه ۱۹۷۵) پایان اتصال: (۱۹ ژوئیه ۱۹۷۵) مدت زمان اتصال: یک روز و ۲۳ ساعت و ۷ دقیقه و ۳ ثانیه شماره‌گذاری ماموریت‌ها ماموریت فضاپیمای سایوز در این پروژه مشترک «سایوز-۱۹» نام‌گذاری شده بود. ماموریت فضاپیمای آپولو در این پروژه صرفاً «آپولو» نام داشت، گرچه گاهی بطور غیررسمی به آن «آپولو ۱۸» نیز گفته می‌شود.با این حال در طول پروژه فقط از نام‌های آپولو و سایوز برای اشاره به فضاپیماها استفاده می‌شد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a9/ASTP_patch.png نشان دوم ماموریت که فضانوردان در مدار زمین به تن داشتند یادمان پروژه آپولو-سایوز موزه‌ها یک نمونه حقیقی از فضاپیمای سایوز و یک نمونه ساختگی از فضاپیمای آپولو در حالیکه به هم متصل هستند، برای یادبود این پروژه مشترک در بخش اصلی موزه ملی هوافضا در مرکز شهر واشنگتن دی‌سی به نمایش گذاشته شده‌اند. گردونه فرمان فضاپیمای آپولو که پس از فرود در اقیانوس آرام بازیابی شد، در موزه علوم ایالت کالیفرنیا در شهر لس آنجلس در معرض دید عموم قرار دارد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/cf/Apollo-soyuz.jpg مدل فضاپیماهای سایوز و آپولو در موزه ملی هوافضا در مرکز شهر واشنگتن دی‌سی نام‌گذاری در سال ۱۹۷۷ میلادی، نیکلای استپانوویچ چرنیخ ستاره‌شناس روس موفق به کشف سیارکی شد که آن را «سیارک ۲۲۲۸ سایوز-آپولو» نامید. http://fa.wikipedia.org/wiki/پروژه_آزمایشی_آپولو-سایوز
  12. sglaalpour

    پروژه آزمایشی آپولو-سایوز

    خیلی‌ ممنون من خیلی‌ دوست دارم که از خودم بنویسم ولی‌ سوادشو ندارم!! :oops: :oops: :oops:
  13. sglaalpour

    فضاپیمای اندور

    فضاپیمای اِندِور (به انگلیسی: Space Shuttle Endeavour) نام یکی از ۳ فضاپیمای باقی‌مانده در ناوگان شاتل در سازمان هوانوردی و فضایی ملی آمریکا (ناسا) است که در حال حاضر در ماموریت‌های ارسال فضانوردان و قطعات فنی به ایستگاه بین‌المللی فضایی را به عهده دارد. این فضاپیما به یاد اولین کشتی جیمز کوک، دریانورد و کاشف و ستارهشناس انگلیسی قرن ۱۸ نامگذاری شده است. در سفرهای اولیهی جیمز کوک با اندیور، او برای دیدن گذر زهره از بین زمین و خورشید به جنوب اقیانوس آرام رفت. عبور زهره بین زمین و خورشید این امکان را به ستارهشناسان میدهد که فاصلهی زمین تا خورشید را اندازه بگیرند و از این به عنوان واحدی برای اندازهگیری فضا استفاده کنند. در سال ۱۷۶۹، کوک اولین کسی بود که نقشهی نیوزلند را به طور کامل کشید و همچنین به هاوایی سفر کرد. سفر کوک با اندیور نشان داد که بردن دانشمند به یک سفر دریایی نتیجه بخش میباشد. به عنوان مثال همراهی جوزف بنکس و کارل سولاندر باعث شد که تعدادی زیادی از انواع گیاهان و جانوران تاشناخته کشف شوند. در یکی از سفرهای طولانی اندور بود که یکی از دریانوردان از بیماری اسکوربی درگذشت. علت این بیماری کمبود ویتامین سی (اسکوربیک اسید) می باشد.او اولین کسی بود که با رژیم غذایی توانست با این بیماری مبارزه کند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/23/Endeavour_on_the_launch_pad_prior_to_STS-113%2C_Nov_22%2C_2002.jpg تاریخچه یک سال پس از فاجعه انهدام فضاپیمای چلنجر در سال ۱۹۸۶، کار ساخت فضاپیمایی برای جایگزینی چلنجر آغاز شد. برای اولین بار بود که برای نامگذاری یک وسیلهی فضایی در بین دبستانها و دبیرستانهای آمریکا مسابقه گذاشتند و در نهایت نام اندور را در سال ۱۹۸۹ جرج بوش پدر اعلام کرد. ساخت این فضاپیما در سال 1991 به پایان رسید و سپس در همان سال، تحویل ایستگاه فصایی کندی در فلوریدا شد. نخستین پروازش در سال ۱۹92 انجام شد که طی آن اندیور ماهواره‌ای قدیمی و ازکارافتاده به نام INTETLSAT VI را از مدار زمین جمع‌آوری کرد و به زمین بازگرداند. ماموریت کنونی فضاپیمای اِندیوِر، کمک به عملیات تکمیل ایستگاه بین‌المللی فضایی است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/6b/Endeavour_silhouette_STS-130.jpg مشخصات فضاپیمای اندور اندیور از نظر تجهیزات و وسایل مدرنترین شاتل ناسا می باشد. البته در دوره بررسی دوبارهی شاتل این امکانات به دو فضاپیمای دیگر اضافه شد. کامپیوتر های قویتر و همچنین سیستم پیشرانهی آن در نوع خود منحصر به فرد هستند. بازوی روبوتیک که مجهز به یک دوربین پیشرفته و لیزر است، شاتل را برای پیدا کردن هرگونه صدمه‌ای بر بال‌ها و دماغه شاتل بازرسی می‌کند. فضاپیمای اندیور پس از بازسازی‌های مفصل، اکنون مجهز به ابزاری است که می‌تواند به شبکه برق ایستگاه بین‌المللی فضایی متصل شده و امکان تمدید ماموریت خود از ۱۱ روز به ۲۸ روز[۲] را بیابد. http://fa.wikipedia.org/wiki/فضاپیمای_اندور
  14. sglaalpour

    فضاپیمای سایوز

    فضاپیمای سایوز (به روسی: Союз) پرکارترین، پراستفاده‌ترین و پرعمرترین فضاپیمای سرنشین‌دار جهان است. این فضاپیما در اوایل دهه شصت میلادی زیر نظر سرگئی کارالیوف ابتدا به منظور سفر انسان به ماه طراحی شد. پس از پایان مسابقه فضایی برای رسیدن به ماه، سایوز برای حمل فضانوردان شوروی سابق و سایر کشورها به ایستگاه‌های فضایی سالیوت و آلماز بکار رفت. در سال ۱۹۷۵ میلادی در طی پروژه آزمایشی آپولو-سایوز نقش مهمی بازی کرد، و پس از آن وسیله اصلی برای رفت و آمد به ایستگاه فضایی میر بود. امروزه، گونه‌های جدید فضاپیمای سایوز برای فرستادن فضانوردان به مدار زمین و ایستگاه فضایی بین‌المللی بکار می‌روند. در آینده از سایوز برای سفر به ماه استفاده خواهد شد.[۳] نخستین پرواز آزمایشی و بدون سرنشین سایوز در تاریخ ۷ آذر ۱۳۴۵ (۲۸ نوامبر ۱۹۶۶) و نخستین پرواز سرنشین‌دار آن در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۴۶ (۲۳ آوریل ۱۹۶۷) انجام شد. انوشه انصاری در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۸۵ (۱۸ سپتامبر ۲۰۰۶) توسط فضاپیمای سایوز تی‌ام‌ای-۹ به ایستگاه فضایی بین‌المللی پرواز کرد. برای پرتاب سایوز به مدار زمین، از پرتابه‌ای (موشکی) به همین نام یعنی پرتابه سایوز استفاده می‌شود. واژه سایوز در زبان روسی به معنای «اتحاد» است. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/bc/Soyuz_TMA-7_spacecraft2edit1.jpg ساختار سایوز فضاپیمای سایوز دارای سه بخش یا گردونه است: گردونه مداری یا مسکونی (کروی ‌شکل) در جلوی فضاپیما گردونه بازگشتی یا فرود (مخروطی-کروی) در وسط گردونه سرویس‌دهی (استوانه‌ای شکل) فضانوردان می‌توانند در گردونه‌های مداری و فرود سایوز زندگی و کار کنند. گردونه سرویس‌دهی برای کار انسان مناسب نیست، و تنها ابزار کنترل پرواز، مخابراتی، کامپیوترها و موتورهای فضاپیما در آن نگهداری می‌شود. گردونه‌های مداری و سرویس‌دهی سایوز یکبار مصرف هستند و پس از پایان هر ماموریت، از بخش فرود جدا می‌شوند در اثر اصطکاک با جو زمین سوخته و از بین می‌روند. گردونه فرود آن دارای لایه‌های محافظ مناسب برای مقاومت در برابر حرارت بسیار بالا است و فضانوردان را به سلامت به زمین برمی‌گرداند. در هنگام پرتاب، فضاپیمای سایوز در بالاترین قسمت پرتابه سایوز زیر یک پوشش محافظتی قرار می‌گیرد. این پوشش پس از گذشتن از اتمسفر و رسیدن به مدار زمین دور انداخته می‌شود. سایوز به گونه‌ای طراحی شده که هم می‌تواند پروازی کاملا خودکار داشته باشد، هم کاملا توسط فضانوردان و بدون نیاز به مرکز کنترل زمینی هدایت شود. این فضاپیما ظرفیت حمل سه فضانورد را دارا است. در مرحله پرتاب به فضا و بازگشت به زمین، فضانوردان لباس فضایی می‌پوشند تا حوادث احتمالی مانند افت فشار کابین خطری متوجه آنان نکند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/36/Soyuz-TMA_parts.jpg گردونهٔ مداری (مسکونی) گردونهٔ مداری یا مسکونی در جلوی فضاپیما واقع شده است و با نام مخفف BO (به روسی: Бытовой Отсек) شناخته می‌شود. ابزارآلاتی مانند وسایل آزمایشی، دوربین‌ها، دستگاه‌های مخابراتی، بار، دستگاه‌های اتصال فضایی، دستشویی فضاپیما، و سایر دستگاه‌هایی که برای مرحله بازگشت و فرود سایوز ضروری نیستند در این بخش جاسازی شده‌اند. در گونه‌های جدید سایوز، پنجره کوچکی نیز در این گردونه تعبیه شده که دید بهتری از جلوی فضاپیما برای فضانوردان فراهم می‌کند.[۴] فضانوردان می‌توانند با بستن دریچه بین گردونه مداری و گردونه بازگشتی، این دو بخش را از هم کاملا جدا کنند. به این ترتیب هنگام انجام راهپیمایی فضایی می‌توان از بخش مداری به عنوان محفظه هوایی استفاده کرد، بدون اینکه مزاحمتی برای فضانوردانی که در گردونهٔ بازگشتی نشسته‌اند پیش آید. در بیشتر مدل‌های سایوز، سخت‌افزار اتصال و آنتن اصلی جلوی این بخش کار گذاشته می‌شود. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c7/Soyuz-TMA_orbital_module.jpg گردونهٔ بازگشتی (فرود) گردونهٔ بازگشتی (فرود) سایوز گردونهٔ بازگشتی یا گردونهٔ فرود سایوز در میان گردونه‌های مداری و سرویس قرار دارد و با نام مخفف SA (به روسی: Спускаемый Аппарат) شناخته می‌شود. این تنها گردونهٔ سایوز است که به زمین باز می‌گرد.[۵] ادوات هدایت فضاپیما در این بخش قرار دارند و فضانوردان از این قسمت می‌توانند فضاپیما را کنترل و خلبانی کنند. سرنشینان هنگام پرتاب سایوز به فضا و هنگام بازگشت آن به زمین در گردونهٔ بازگشتی مستقر می‌شوند. برای بازگشت به زمین، این بخش از دو قسمت دیگر سایوز جدا شده و به تنهایی وارد جو زمین می‌شود. برای مقابله با حرارت شدید ناشی از اصطکاک با اتمسفر، سازه گردونهٔ بازگشتی سایوز با چندین لایه مواد مقاوم در برابر حرارت پوشیده شده است. سیستم پشتیبانی زیست سایوز در گردونهٔ بازگشتی نصب شده است. یک دستگاه پریسکوپ امکان مشاهده جلوی فضاپیما و همچنین سطح زمین را برای فضانوردان فراهم می‌کند.[۵] هنگام بازگشت، نخست اصطکاک با اتمسفر سرعت ورود گردونهٔ فرود را کاهش می‌دهد. سپس، چتر ترمز سرعت را باز هم کاهش داده، در نهایت چتر نجات اصلی باز می‌شود. در فاصله بسیار کمی از سطح زمین، موتورهای ترمز ویژه‌ای که با سوخت جامد کار می‌کنند وارد عمل می‌شوند و گردونهٔ بازگشتی را با سرنشینانش با آرامی روی زمین فرود می‌آورند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/23/Soyuz-TMA_descent_module.jpg گردونهٔ سرویس گردونهٔ سرویس سایوز در انتهای فضاپیما قرار دارد و با نام رسمی «گردونهٔ دستگاه‌ها و پیشرانه» و مخفف PAO (به روسی: Приборно-Агрегатный Отсек) شناخته می‌شود. این بخش از ۲ محفظه تشکیل شده است:[۶] محفظه دستگاه‌ها (PO): شامل دستگاه‌های کنترل دما، نیروی الکتریکی، ارتباطات رادیویی دوربرد، و دستگاه‌های کنترل پرواز. محفظه پیشرانه (AO): شامل موتور اصلی، و سیستم‌های پیشرانه‌ای است که برای حرکت و مانور در مدار زمین و آماده‌سازی فضاپیما برای بازگشت به زمین بکار می‌روند. در سطح خارجی گردونهٔ سرویس، دو صفحه انرژی خورشیدی نصب شده‌اند. در طول پرواز مداری، انرژی خورشیدی منبع اصلی انرژی برای دستگاه‌ها و ابزار درون فضاپیما است.[۶] هرکدام از این صفحات از چهار قسمت تشکیل شده‌اند که در هنگام پرتاب بصورت تا شده روی هم قرار دارند. پس از قرار گرفتن سایوز در مدار، صفحات باز شده و آغاز به کار می‌کنند. سیستم ناوبری سایوز، چرخش فضاپیما را حول محور خود بطور خودکار تنظیم می‌کند به نحوی که صفحات خورشیدی بیشترین میزان نور از خورشید دریافت کنند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/3b/Soyuz-TMA_propulsion_module.jpg هدف ساختار سه‌بخشی هدف طراحان و مهندسان سایوز برای تقسیم کردن فضاپیمای سایوز به سه بخش این بود که بتوانند بیشتر ادوات و ابزارآلات مورد نیاز در ماموریت را در گردونهٔ مداری جاسازی کنند. از آنجاییکه گردونهٔ مداری قرار است در جو زمین سوخته شود، نیازی به لایه‌های محافظ اضافی ندارد. در نتیجه نه تنها از وزن فضاپیما کاسته می‌شود، بلکه فضای بیشتری در گردونهٔ بازگشتی برای کار فضانوردان فراهم می‌آید. برای مقایسه، در فضاپیمای آپولو گردونه‌های مداری و فرود از هم جدا نیستند و روی هم «بخش فرمان» نامیده می‌شود. بخش فرمان در آپولو دارای ۶ متر مکعب فضای کار و زندگی برای فضانوردان و وزن ۵۰۰۰ کیلوگرم است. درحالیکه در سایوز، ۹ متر مکعب فضای کاری برای فضانوردان وجود دارد و با این حال وزن کل این مجموعه از بخش فرمان آپولو کمتر است. همچنین، جداسازی گردونهٔ مداری از گردونهٔ بازگشتی این امکان را به مهندسان می‌دهد که امکانات و دستگاه‌های بخش مداری را بسته به نیاز هر ماموریت تغییر دهند، بدون اینکه نیازی به تغییر یا دستکاری در گردونهٔ بازگشتی باشد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/30/Soyuz_TMA_module.jpg سامانه پشتیبانی زیست سامانه پشتیبانی زیست در سایوز می‌توانند امکان زندگی فضانوردان را برای ۳۰ روز-نفر فراهم کنند. هوای درون کابین ترکیبی از اکسیژن و نیتروژن با فشار جزئی معادل سطح دریا است. بیشتر گاز دی‌اکسید کربن و بخار آب درون کابین توسط کپسول‌های دی‌اکسید پتاسیوم (KO2) جذب شده، بجای آن اکسیژن تولید می‌شود. کپسول‌های هیدروکسید لیتیوم (LiOH) هم باقیمانده گاز دی‌اکسید کربن را جذب می‌کنند. تاریخچه فضاپیمای سایوز آغاز برنامه سایوز برنامه شوروی برای سفر به ماه ابتدا بر این اساس بود که سه بخش فضاپیمای ماه‌نورد بطور جداگانه به فضا پرتاب شوند، در مدار زمین به هم متصل شده و فضاپیمای بزرگتری تشکیل دهند. به علت پیچیدگی عملیاتی، این طرح به دو پرتاب جداگانه تغییر پیدا کرد، و در نهایت تبدیل به پرتاب کل فضاپیما در یک نوبت شد. فضاپیمای سایوز برای اجرای طرح سوم طراحی و ساخته شد، و نخستین فضاپیمایی بود که می‌توانست در فضا مستقل عمل کند، هدایت شود، و به فضاپیماهای دیگر متصل گردد.[۷] سایوز ماه‌نورد «زوند» نام داشت و با کُد L1 شناخته می‌شد. فضاپیمای زوند از دو بخش اصلی تشکیل می‌شد: بخش فرماندهی و بخش ماه‌نشین. قرار بر این بود که این دو بخش در مسیر پرواز بین زمین و ماه به هم متصل باقی بمانند، و در مدار ماه از هم جدا شوند: بخش فرماندهی با دو سرنشین پس از رسیدن به نزدیکی ماه، در مدار ماه باقی بماند. بخش ماه‌نشین با یک سرنشین بر سطح ماه فرود آید و پس از انجام ماموریت، دوباره در مدار ماه به بخش فرماندهی متصل شود و به زمین بازگردد. همزمان با سایوز ماه‌نورد، گونه‌ای دیگر از سایوز نیز در اواسط دهه ۶۰ میلادی مختص عملیات در مدار زمین طراحی شده بود که با کد 7K-OK شناخته می‌شد. قرار بر این بود که از این گونه درمدار زمین برای تمرین عملیات سفر به ماه استفاده شود. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/5/50/Soyuz_seat.jpg پروازهای فضایی اولی در فضای رقابت‌آمیز مسابقه فتح ماه، نخستین آزمایش‌های سایوز در مدار زمین به سرعت برنامه‌ریزی و انجام شد. این آزمایش‌ها نتایج متفاوتی درپی داشت. در ۲۳ آوریل ۱۹۶۷ (۳ اردیبهشت ۱۳۴۶) نخستین ماموریت این فضاپیما با نام سایوز-۱ با یک سرنشین به نام ولادیمیر کاماروف به فضا پرتاب شد. قرار بود که سایوز-۲ مدت کوتاهی پس از آن به فضا پرتاب شود تا این دو فضاپیما بتوانند در مدار زمین عملیات اتصال به یکدیگر را آزمایش کنند. به علت نقص فنی، پرتاب سایوز-۲ لغو و کاماروف مجبور به بازگشت به زمین شد. در راه بازگشت، چترنجات فضاپیما عمل نکرد که باعث سقوط آن به زمین و کشته شدن کاماروف گردید. پس از این فاجعه، به مدت یک سال و نیم تنها فضاپیماهای بی‌سرنشین سایوز برای آزمایش به فضا پرتاب شدند. در این دوره دو فضاپیمای سایوز با موفقیت و بطور کاملا خودکار در مدار زمین به هم متصل شدند. پس از رفع اشکال و اطمینان از صحت عملکرد فضاپیما، پروازهای سرنشین‌دار سایوز در اکتبر ۱۹۶۸ از سرگرفته شد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/7/71/Soyuz_acoplada_MIR.jpg سایوز برای ایستگاه‌های فضایی پس از فرود آپولو ۱۱ بر سطح ماه، مدیران برنامه فضایی شوروی نیروی خود روی هدف مهم دیگری متمرکز کردند: ساخت ایستگاه‌های دائمی فضایی در مدار زمین! در اواخر دهه ۶۰ میلادی، گونه جدیدی از فضاپیمای سایوز برای حمل فضانورد و بار به ایستگاه‌های فضایی سالیوت و آلماز طراحی و ساخته شد. در سال ۱۹۷۱، این مدل سایوز دو فضانورد را به ایستگاه فضایی سالیوت-۱ منتقل کرد. در راه بازگشت فضانوردان به زمین، فاجعه دیگری رخ داد: فشار هوای درون کابین فضانوردان به علت نقص فنی شدیدا کاهش پیدا کرد و باعث کشته شدن هردو فضانورد شد. از آن حادثه به بعد طراحی سایوز به نحوی تغییر کرد که فضانوردان در مراحل پرتاب و بازگشت به زمین، با لباس فضایی در کابین بنشینند تا در صورت وقوع حادثه‌ای مشابه، لباس فضایی جان و سلامت آنان را تضمین کند. از آنجاییکه لباس فضایی به جای بیشتری نیاز داشت، تعداد سرنشینان سایوز از ۳ به ۲ فضانورد کاهش پیدا کرد. پس از رفع اشکال و انجام تغییراتی در فضاپیما، سایوز تبدیل به فضاپیمای اصلی برای حمل فضانورد و بار به مدار زمین و ایستگاه‌های فضایی شد. فاجعه سالیوت-۱ آخرین حادثه مهم فضاپیمای سایوز بود. از آن زمان تاکنون فضاپیماهای سایوز هیچ گونه حادثه‌ای نداشته‌اند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/34/Soyuz_7K-T_3-seats_drawing.png سایوز-تی و سایوز-تی‌ام گونه جدیدی از فضاپیمای سایوز با نام سایوز-تی (T) در سال ۱۹۸۰، و گونه پیشرفته‌تری با نام سایوز-تی‌ام (TM) در سال ۱۹۸۶ ساخته و به خدمت گرفته شدند. سایوز-تی‌ام برای انتقال فضانورد و بار به ایستگاه فضایی نسل دوم شوروی یعنی ایستگاه میر بکار گرفته می‌شد. در این گونه جدید ابزار ناوبری پیشرفته‌تری تعبیه شده بود، و ابزار و امکانات نجات اضطراری فضانوردان نیز بهبود داده شده بود. یکی از مهمترین تغییرات در سایوز-تی و سایوز-تی‌ام، امکان حمل سه سرنشین بود بطوریکه هرسه فضانورد می‌توانستند در طول مراحل پرتاب و فرود لباس فضایی به تن داشته باشند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/5/5a/Soyuz-T_drawing.png فضاپیمای سایوز-تی سایوز-تی‌ام‌ای فضاپیمای سایوز تی‌ام‌ای-۹ حامل انوشه انصاری پس از اتصال به ایستگاه فضایی بین‌المللی سایوز-تی‌ام‌ای (TMA) جدیدترین گونه از فضاپیمای سایوز است که از سال ۲۰۰۳ وارد خدمت شده و در حال حاضر برای سرویس‌دهی به ایستگاه فضایی بین‌المللی بکار می‌رود. عمده‌ترین تفاوت سایوز-تی‌ام‌ای با مدل‌های قبل، نبود محدودیت قد برای فضانوردان است. بدین ترتیب، پس از اتصال سایوز-تی‌ام‌ای به ایستگاه فضایی بین‌المللی، فضانوردان صرف نظر از ملیت و قد خود می‌توان از آن در هنگام خطر و حادثه به عنوان وسیله نجات اضطراری استفاده کنند و به زمین بازگردند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b6/Soyuz-TM_drawing.png فضاپیمای سایوز تی‌ام‌ای؛ علاوه بر تغییرات داخلی، سیستم اتصال خودکار فضاپیما نیز بهبود پیدا کرد. می‌توان نشانی از این تغییرات را در آنتن‌های جلوی فضاپیما مشاهده نمود. آینده سایوز به خاطر ضریب اطمینان بالا و عملکرد خوب سایوز، استفاده از گونه‌های جدید این فضاپیما کماکان ادامه خواهد داشت. دو گونه جدید سایوز برای آیندهٔ نزدیک در دست طراحی و ساخت است: http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/7/7a/Soyuz_TMA-9_at_ISS_(NASA_S116-E-06753).jpg فضاپیمای سایوز تی‌ام‌ای-۹ حامل انوشه انصاری پس از اتصال به ایستگاه فضایی بین‌المللی سایوز-تی‌ام‌ای‌تی سایوز تی‌ام‌ای‌تی (TMAT) نمونه بهبود یافته سایوز تی‌ام‌ای خواهد بود. این فضاپیما به ابزار ناوبری پیشرفته‌تر و سبک‌تر، و سخت‌افزار اتصالی جدیدی مجهز خواهد شد. پیش‌بینی می‌شود این مدل از سایوز در اواخر سال ۲۰۰۸ تا اوایل ۲۰۰۹ بکار گرفته شود. سایوز-ای‌سی‌تی‌اس سایوز-ای‌سی‌تی‌اس (ACTS مخفف Advanced Crew Transportation System) یا سایوز-کی (K) نتیجه توافق سازمان فضایی روسیه با سازمان فضایی اروپا در سال ۲۰۰۶ است،[۹] و از این رو به «یورو-سایوز» نیز مشهور است. هدف اصلی برای ساخت این مدل، آماده سازی فضاپیمایی برای سفر به ماه است.[۱۰][۱۱] مهمترین تغییر در این مدل سایوز، استفاده از بخش مداری جدید و بزرگتری است که توسط سازمان فضایی اروپا طراحی و ساخته خواهد شد. مهندسان اروپایی در ساخت این بخش مداری از تجربیات خود در ساخت فضاپیمای ترابری خودکار استفاده خواهند کرد. http://fa.wikipedia.org/wiki/فضاپیمای_سایوز http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/f/ff/Soviet_Union-1968-Stamp-0.06._Cosmos_186%2C_188.jpg تمبر ۶ کوپکی به مناسبت اتصال خودکار دو فضاپیمای سایوز با نام‌های کاسموس ۱۸۶ و کاسموس ۱۸۸ در مدار زمین؛ اتحاد شوروی سال ۱۹۶۸
  15. sglaalpour

    فضاپیمای بوران

    خیلی‌ ممنون!راستش اینه که حالا تاپیک‌های بیشتری هم دارم واسه برو بکس!!
  16. sglaalpour

    IRIAF & MIG-29 A/UB

    http://www.airliners.net/photo/Iran---Air/Boeing-707-3J9C/1585308/L/&sid=3e74ea39cedaa931568ebc3b4cf19de2 http://www.airliners.net/photo/Iran---Air/Mikoyan-Gurevich-MiG-29UB-(9-51)/1349418/L/&sid=3e74ea39cedaa931568ebc3b4cf19de2
  17. سلام داداش دستت درد نکنه !یه سوال!این چند قیمته؟؟
  18. به طور كلي بررسي تاريخچه تشكيل نيروي زميني در ايران را مي‌توان از زمان شروع تاريخ مدون آن يعني دوره مادها مورد بررسي قرار داد كه افراد اين نيرو به دو دسته سواره نظام و پياده نظام تقسيم مي‌شدند. سپس با تشكيل حكومت هخامنشيان توسط كوروش هخامنشي، اين نيروها تحت فرماندهي يك نفر درآمده و شكل و سازمان منسجم‌‌تري يافتند. در زمان داريوش هخامنشي استعداد نيروي زميني به هفتصد ‌هزار نفر افزايش يافت و رسته‌هاي پياده، سواره، اراده‌سواران، مهندسان، نفت اندازان، كارگزاران و سربازان جاويد شكل گرفت. اشكانيان اما، نيروي زميني را به دو گروه سواران و پيادگان تقسيم كردند و اهميت بيشتري براي رسته سواران قائل بودند. در دوره ساسانيان هم پادگان‌هاي هميشگي ايجاد شد و هزينه سپاهيان و مزد سربازان از سوي دولت پرداخت گرديد. پس از آمدن مسلمانان به ايران و فروپاشي حكومت ساسانيان، اميران عرب، نيروهايي نيز از ايرانيان در زير فرمان خود داشتند كه در ميدان‌هاي جنگ پيكار مي‌كردند و پس از مدتي همين نيروها علم استقلال برافراشتند و در گوشه و كنار ايران حكومت‌هايي تشكيل دادند كه داراي ارتش مخصوص خود بود و در اين ارتش‌ها، همان شيوه‌هاي جنگ نياكان خود را به كار مي‌بردند. صفاريان، ديلميان سامانيان و ساير حكومت‌هاي متقارن از جمله اين حكومت‌ها بودند. با روي كار آمدن صفويان، ارتش داراي سازماني متشكل و هماهنگ‌تر شد و نيروي زميني ارتش به چهار دسته:1-سواران 2-پيادگان 3-توپچيلر(توپخانه)4-نسقچيلر(راهدار و راهبان سپاهيان) تقسيم گشت. وضعيت نيروي زميني در دوره افشاريه هم تقريباً شبيه زمان صفويه بود، اما با كشته شدن نادرشاه، آرامش و مركزيتي كه او پديد آورده بود، به يكباره از ميان رفت و آشفتگي و بي سرو ساماني در ارتش تا نخستين دهه سيزدهم هجري و آغاز فرمانروايي آقا محمد خان قاجار ادامه يافت. در دوره قاجاريه با همت و تلاش ميرزا تقي خان امير كبير كه به حق مقام شامخي در تاريخ ارتش ايران دارد و سپس عباس ميرزا، سازمان ارتش ايران مجدداً به صورت منسجم و هماهنگي در آمد و ارتش ايران به ده تومان تقسيم شد كه هر تومان متشكل از چهار تا يازده فوج و فرمانده هر فوج يك سرتيپ بود. به طور كلي نيروي زميني ارتش اين دوره را بخش‌هاي زير تشكيل مي‌دادند:1-قشون جنوب ايران 2-ديويزيون قزاق 3-بريگاد مركزي 4-نظام ايالات و ولايات 5-قواي داوطلب شرقي 6-ژاندارمري 7-امنيه و قواي مشابه 8-پليس منظم 9-پليس ايالات و ولايات. در دوره حكومت رضاخان پهلوي توجه زيادي به امر نظام و اصلاحات وسيع در ارتش مي‌شد. در ضمن اين اصلاحات، ايران به پنج حوزه نظامي بزرگ تقسيم شد كه بايد آن را مبدأ تشكيل نيروي زميني ارتش به صورت اصولي و تقريباً به شكل امروزي آن دانست. اين پنج حوزه شامل لشگر مركز، لشگر شمال غرب، لشگر شرق يا خراسان، لشگر جنوب و لشگر غرب مي‌شد. سپس طي سال‌هاي 1314 تا 1320، تحولات اساسي ديگري در سازمان نيروي زميني ارتش به وجود آمد و اين سازمان شامل پنج لشگر، 4 تيپ مستقل، 2 واحد توپخانه 105 بلند و ضد هوايي شد. در سال 1314 شمسي، درجات نظامي نيز تعيين و اعلام گرديد. در اين زمان، مدارس مختلف نظامي مانند مدرسه ديويزيون(براي ديويزيون قزاق)، مدرسه نظام مشير‌الدوله(براي بريگاد مركزي)، مدارس افسيه و سوزافسيه(براي ژاندارمري و كلاسهاي بيطاري) كه قبلاً در زمان قاجاريه تشكيل شده بودند، درهم آميخته شدند و براي اولين بار مؤسسه‌اي به نام مدارس نظام كل قشون ايجاد گرديد، در ادامه، اين مدارس به سه مدرسه جداگانه: 1-مدرسه ابتدايي نظام 2-مدرسه متوسطه نظام 3-مدرسه عالي نظام تبديل شدند، كه نام اين سه مدرسه نيز در سال 1314 به ترتيب به دبستان نظام، دبيرستان نظام و دانشكده افسري تغيير يافت. نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و پيدايش تغيير و تحولات اساسي در بخش‌هاي مختلف كشور، از جمله ارتش، نيروهاي انقلابي موجود در ارتش كه بيشتر آنان طي سال‌هاي گذشته نيز هدايت افراد انقلابي و مذهبي ارتش را بر عهده داشتند، با توجه به وضعيت كشور و بروز هرج و مرج در نقاط مرزي، در زمان شروع تهاجم رژيم عراق به كشورمان، نيروهاي ارتش از انسجام و هماهنگي لازم برخوردار نبودند، اما در عين حال، اولين بخش از مردم كشورمان نيز كه به مقابله با دشمن متجاوز شتافتند، نيروهاي زميني و هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بودند. نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران در طول هشت سال دفاع مقدس، 45 عمليات گسترده و مؤثر بر عليه نيروهاي متجاوز انجام داد كه بيشتر آنها منجر به آزادسازي بخش عمده‌اي از خاك اشغال شده كشورمان شد و ضربات جبران ناپذيري بر پيكره ماشين جنگي عراق وارد گرديد. همزمان با عمليات‌هاي نظامي اين نيرو، پرسنل فداكار و متعهد جهاد خود كفايي آن، دوشادوش ساير پرسنل درگير جنگ، ضمن بازسازي و تعمير و تدارك وسايل، قطعات آسيب ديده منشأ خدمات بسيار ارزشمندي براي نيروهاي نظامي كشور شدند و اقدام به ساخت قطعات مورد نياز نيز كردند. در زمينه امور آموزشي نيز اقدامات زيادي انجام گرفت تا نيروي زميني ارتش به صورت منسجم و مبتني بر علم روز درآيد. اكنون با گذشت بيست سال از پايان جنگ تحميلي، نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران با گذر از دوران سازندگي و تعمير تجهيزات و امكانات مورد استفاده خود در جنگ، با استفاده از نيروهاي متخصص و مهندسان توانسته است كه تسليحات و تجهيزات نظامي متعددي را طراحي و توليد كند و به مرحله خودكفايي برسد. از نظر نيروي انساني نيز، با گزينش و استخدام نيروهاي متعهد، مومن و تحصيلكرده، نيروهاي آماده‌اي را جهت دفاع از كشور و نظام جمهوري اسلامي ايران تربيت كرده است. http://www.aja.ir/portal/Home/Default.aspx?CategoryID=41b10a7e-408a-4700-bb7e-f50e4daeb5c8
  19. در سال 1302 هجري شمسي، نيروي دريايي ايران به طور رسمي مجدداً تاسيس گرديد دانشجوياني در سال 1306 جهت تحصيل علوم دريايي به ايتاليا اعزام گرديدند و چند فروند ناو جهت ساخت به ايتاليا سفارش گرديد.در سال 1311 ناوهاي اول ببر، پلنگ، سيمرغ و كركس تحت فرماندهي ناخدا بايندر از طريق كانال سوئز، درياي سرخ، اقيانوس هند و درياي عمان عازم خليج فارس شدند ودر 14 آبان 1311 در بوشهر لنگر انداختند و با خريد يك حوض شناور 6000تني جهت تعميرات زيرآبي و ايجاد آموزشگاه درجه داري و پايگاه‌هاي دريايي، نيروي دريايي يگان‌هاي خود را در درياي مازندران توسعه داد. تا قبل از جنگ دوم جهاني، نيروي دريايي در شمال داراي تعميرگاه و ناوچه‌هاي بابلسر، سفيد رود، گرگان، نهنگ، رامسر، نوشهر و شهسوار و قايق‌هاي كوچك آتش نشاني بود ودر جنوب داراي ستاد فرماندهي، آموزشگاه مهناوي، كشتي يدك بر، حوض شناور، تعميرگاه ثابت و متحرك، دو فروند نفت كش، بنگاه فانوس‌هاي دريايي، مركز تداركات بنادر و اداره بندري بندر شاهپور سابق و ناوهاي ببر، پلنگ، شهباز، سيمرغ، كركس، شاهرخ، دو گروهان نيروي آبخاكي، ناوچه‌هاي شاهين، چلچله، كارون، كهف و ناوچه‌هاي راهنما و ناوچه‌هاي شماره 1 الي 10 بود. در سوم شهريور 1320 در يورش متفقين به ايران، نيروي دريايي مقاومت قهرمانانه‌اي ازخود نشان داد كه منجر به غرق شدن ناوهاي ببر و پلنگ وتعدادي از ناوچه‌ها وشهادت دريابان بايندر فرمانده نيروي دريايي و 600 نفر از افسران، درجه داران و ناويان گرديد. در سال 1325 بعد از جنگ جهاني دوم و ملاقات سران متفقين در تهران و شناسايي ايران به عنوان پل پيروزي، دو فروند ناو به منظور غرامت ببر و پلنگ به ايران داده شد ونيروي دريايي ايران با داشتن ناوهاي شاهرخ،شهباز، سيمرغ، كركس و چند فروند يدك كش به همراه باقي مانده كاركنان مجدداً پا گرفت. با افزايش درآمدهاي نفتي ايران و عضو شدن ايران در پيمان سنتور، پاسداري از خليج فارس و درياي عمان وشمال اقيانوس هند به ايران سپرده شد. نيروي دريايي به سرعت توسعه يافت و دانشجويان دريايي به اقصي نقاط دنيا اعزام گرديدند. در دهه هاي 40 و 50 نيروي دريايي ايران داراي سه فروند ناوشكن سنگين موشك انداز، هوادريا متشكل از بالگردهاي ضد سطحي، ضد زير دريايي، مين روب و هواناوهاي پيشرفته، ناوهاي مين روب، دوازده فروند ناوچه موشك انداز، ناوگان عظيم آبخاكي و لجستيكي و پايگاه‌هاي عمده در بندرعباس، بوشهر، خارك، چابهار و خرمشهر شده و به تشكيل يگان‌هاي تفنگدار و تكاور دريايي اقدام و مراكز آموزشي در سواحل درياي مازندران ايجاد و بزرگترين مركز كارخانجات و تعميرات كشتي با حوض‌هاي خشك وشناور در بندر عباس ايجاد گرديد. نيروي دريايي ايران پس از انقلاب اسلامي با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357، تحول عظيمي در نيروي دريايي ايجاد و در راستاي خود كفايي آموزشي، اعزام دانشجو به صورت همگاني به خارج از كشور متوقف و دانشگاه علوم دريايي امام خميني(ره) با چهار دانشكده ناوبري و فرماندهي كشتي، مهندسي برق و الكترونيك و مخابرات دريايي، مهندسي مكانيك دريايي و رشته مديرت و كميسر دريايي تاسيس گرديد.مراكز آموزش‌هاي تخصصي در انزلي و رشت توسعه يافتند و دانشكده فرماندهي و ستاد نيروي درياي پا گرفت. با شروع جنگ تحميلي،‌ نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران هرگز در مقابل تهاجم نيروهاي عراق غافلگير نگرديد بلكه در هفتم آذر ماه 1359 با عمليات بزرگ شناور رزمي عراق و انهدام سكوهاي نفتي البكر و الاميه و محاصره كامل دريايي بنادر بصره، فاو و ام القصر و محروم نمودن كامل و تا پايان جنگ به نبرد با هواپيما و بالگردهاي دشمن در دريا پرداخت و در مدت هشت سال جنگ تحميلي، نيروي دريايي ده هزار فروند كشتي تجاري را به بنادر ايران اسكورت نمود كه در اين بين تنها چند صد فروند آن‌ها مورد اصابت موشك‌هاي هواپيماي دشمن قرار گرفتند كه كارنامه بسيار درخشاني در جنگ‌هاي دريايي قلمداد مي‌گردد و از سويي امنيت خطوط مواصلات دريايي خليج فارس، درياي عمان و شمال اقيانوس هند را همواره برقرار نمود. در 29 فروردين 1367، ناوگان نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران در نبردي نابرابر با نيروهاي دريايي و هوايي آمريكا در خليج فارس شركت نمود كه هر چند به غرق شدن ناوشكن سهند و ناوچه جوشن انجاميد ولي ضرباتي كه نيروي دريايي آمريكا متحمل گرديد(از جمله اصابت مين به ناوشكن ساموئل بي رابرتز، غرق شدن يك فروند كشتي لجستيكي و سرنگوني يك فروند بالگرد آمريكايي) در نبردهاي منطقه‌اي كم سابقه بوده است.
  20. قدمات تشكيل نيروي هوايي بررسي خاطرات افسران قديمي، بيانگر اين موضوع است كه قواي (نيروي) زميني ايران، درسال 1298ش يعني اواخر حكومت قاجاريه ،براي اولين بار از حمايت دوفروند هواپيماي انگليسي ،در حالي كه خلبانان آنها نيز انگليسي بودند،برخوردار شده است.وآن زماني بوده كه بلشويك هاي روسي با حمايت ازميرزا كوچيك خان ،در صدد تجزيه گيلان بر آمدند و انگليسي ها كه از اين امر و پيشروي نيروهاي روسي به سمت تهران و ...جنوب بيمناك بودند،تصميم گرفتند كه با دو فروند هواپيما نيروي ده هزار نفري دولت مركزي ايران رادر سركوب دشمن حمايت كنند. سپس با وقوع كودتاي سوم اسفند 1299شمسي به دست رضا خان سردار سپه و تشكيل قشون متحدالشكل ،رضاخان به فكر خريداري چند فروند هواپيما براي پشتيباني نيروي زميني خود افتاد و در پي آن ،در سال 1301شمسي،يك هواپيماي روسي در آسمان تهران ديده شد كه قطعات اين هواپيما را با صندوق به تهران آورده ودر زمين هاي قاجار به هم وصل كرده بودند.در ادامه ،رضاخان تصميم گرفت كه در سازمان قشون متحدالشكل خود،در شعبه تنسيقات دايره عمليات،دفتري هم به نام دفتر هواپيمايي پيش‌بيني گردد و به اين ترتيب،براي نخستين بار در ارتش ايران، نام هواپيمايي جزو سازمان در آمد ودر حقيقت ،هسته مركزي نيروي هواييي ايران تشكيل شد. در دفتر هواپيمايي،تشكيلات يك نيروي هوايي كه بتواند پشتيبان عمليات نيروي زميني در اجراي طرح هاي خود باشد ،طرح ريزي گرديد وبراي عملي شدن اين طرح ،دولت ايران توسط سفير خود در واشنگتن براي خريد چند دستگاه هواپيما و تاسيس يك اداره هواپيمايي و تعليم عده اي ،با دولت آمريكادر26 دي ماه 1301شمسي، وارد مذاكره شده اند .اما مذاكره با اين دولت نتيجه اي نداشت و دولت ايران ناگزير شد كه نخستين هواپيما را در همان سال از شركت يونكرس آلمان خريداري كند و در سال بعد نيز تيپ گيلان و مازندران ،دو هواپيماي ديگر از همان نوع به نام هاي گيلان و مازندران خريده و به تهران فرستادند و چند ماه بعد هم چهار هواپيما از نوع دوها ويلاند ،از روسيه خريداري شد . به اين ترتيب در اواخر سال 1302ش ،نيروي هوايي ايران داراي هفت فروند هواپيما بود كه خلبانان و مكانيسين‌هاي آنها نيز آلماني و روسي بودند. در ادامه،با توجه به گسترش نيروي هوايي،در مرداد ماه 1303ش نخستين هيات دانشجويي ايران مركب از ده نفر براي فراگيري فن خلباني به روسيه رفتند و بعلاوه يك نفر از افسراني هم كه در خرداد ماه همان سال براي تحصيل در رشته هاي مختلف مربوط به ارتش ،فرانسه رفته بود ،در رشته هواپيمايي مشغول به آموزش شد. در اواخر سال 1303ش نيز يك شركت آلماني به نام يونكرس،شعبه اي در ايران داير كرد و چند هواپيما براي حمل و نقل مسافر در خطوط تهران، مشهد ،شيراز ،انزلي وبوشهر به كار انداخت كه ارتش ايران به تدريج براي سركوب اغتشاشات داخلي،گاهي اوقات هواپيماها و خلبانان اين شركت را به صورت روزمزد به كار مي گرفت. در سال 1304ش،دولت ايران بيست فروند هواپيماي ديگر از فرانسه ،آلمان و روسيه خريداري كرد ودر همين زمان ،سرهنگ خلبان ايراني كه در خارج از ايران بود، ماموريت يافت كه با يكي از هواپيماهاي تازه خريداري شده، از فرانسه به سوي تهران پرواز كند واو نيز با آن هواپيما ،از فرودگاه نظامي ويلا كوپولي پرواز كرد وپس از نشستن درچند شهر مسير خود،بالاخره در فرودگاه قلعه مرغي تهران فرود آمد. در سال 1305،پس از بازگشت افسران ايران از روسيه كه براي تعليمات هوايي وپرواز در سال 1303اعزام شده بودند ،اداره هواپيمايي با دوقسمت ص و فني وجمعا با بيست فروند هواپيما تشكيل گرديد . اين هواپيماها علاوه بر اينكه شماره هاي مخصوصي داشتند ،به اسامي مختلفي مانند عقاب ،تيهو ، كركس،شاهين ،هما،قرقي، كبك و بلبل نيز خوانده مي شدند. در سال بعد،پس از اينكه افسران تعليم ديده جديداز فرانسه به ايران باز گشتند،چند فروند هواپيماي ديگر نيز خريداري شدو سازمان هواپيمايي به دو صورت گردان هواپيمايي ويك گروه تعليماتي درآمد .سپس دسته دوم و سوم محصلان ايراني نيز از فرانسه بازگشتند و چون كادر مربي و افسري هوايي بالنسبه سرو صورتي گرفته بود ،رسما اداره ايي به نام اداره هواپيمايي در قلعه مرغي تشكيل شد.از اين پس ،به توسعه سازمان هواپيمايي ايران توجه بيشتري شد و دانشجويان وافسران ديگري به مدارس و آموزشگاه هاي خلباني وفني كشورها ي روسيه و فرانسه فرستاده شدند. با گذشت ده سال از تاسيس نيروي هوايي ايران نخستين فعاليتهاي ايران در زمينه نيروي هوايي و فراهم شدن زمينه هاي فعاليت در اين بخش،ضرورت تاسيس يك آموزشگاه فني(مدرسه مكانيسين)احساس گرديد و به اين منظور قرار شد كه بيست نفر مكانيسين هوايي از كشورهلند براي تعليم در مدرسه فني كه در مهر ماه افتتاح مي‌شد،استخدام شوند. اما اين امر به دلايلي به تعويق افتاد و سرانجام در شهريور ماه 1311،مدرسه خلباني تاسيس گرديد . چهار نفر افسر هوايي نيز از كشور سوئد براي تعليم فن خلباني استخدام شدند كه به مرور تعداد آنها بيشتر شد و با فعاليت آنان در اين زمينه و گسترش اين امر،يك دانشكده فني هوايي هم جهت آموزش عده‌‌اي افسر فني در دوشان تپه تهران ايجاد گرديد. به اين ترتيب در سال 1311 شمسي،سازمان هواپيمايي ايران عبارت بود از: يك گروه آموزشي ،يك گردان شكاري و يك گردان بمباران و اكتشافي كه تابع اركان حزب قشون بودند وبا وجود اين تشكيلات ، با طرح جديدي اركان جنگ هوايي از نيروي زميني جدا شد و سازمان مستقل هواپيمايي ، مركب از يك هنگ ، فرماندهي وستاد هنگ (مركب از 3ركن و يك دفتر ستاد)تشكيل گرديد. در سال 1312 با توجه به گسترش قواي هوايي ايران و خريد روز افزون هواپيماهاي جنگي از خارج ،دولت وقت تصميم گرفت كه براي بي‌نيازي از خريد هواپيما ويا حداقل براي كاستن هزينه خريد آنها نسبت به تاسيس كارخانه هاي هواپيما سازي اقدام كند . يه همين منظور براي خريد ماشين ولوازم كارخانه به كشورهاي اروپايي مانند آلمان و انگلستان سفارش هايي داده شد و اين ماشينها و لوازم راكه در سال 1314به ايران رسيد ،در دوشان تپه نصب كردند وبه نام كارخانه هاي هواپيما سازي شهباز مشغول به كار شد. اين كارخانه ها در مرداد ماه 1317،نخستين هواپيما هاي ودرابه بهره برداري رساندند كه در برابر رضا شاه پرواز كردند. در 25 دي ماه 1314طبق ماده 1 حكم شماره 2366،عنوان هواپيمايي نظامي ايران از قواي هوايي به نيروي هوايي تغيير يافت و به طور رسمي ابلاغ شد .سپس هنگ هوايي مشهد و هنگ هوايي اهواز به ترتيب در سالهاي 1315و 1316 تاسيس گرديد وباشگاه هواپيمايي كشوري ايران نيز در سال 1318، به منظور پرداختن به امر آموزش خلباني در ايران فعاليت خود را آغاز كرد. تا شهريور 1320 كه پايان دوران حكومت پهلوي اول است ،نيروي هوايي ايران داراي 283 فروند هواپيما ،فرماندهي و ستاد نيرو،و منضمات آن،سازمان واحدهاي هوايي شامل پنج هنگ (تبريز ،مشهد ،هنگ بمباران تهران ،هنگ قلعه مرغي تهران و اهواز )و آموزشگاه خلباني گرديد،اما در همين زمان با حمله نيروهاي متفقين به ايران ،اولين ضربه سازماني ناشي از اشغال كشور ، بر اين نيرو وارد شد و اين نيرو از 12مهر 1320در اختيار وزارت جنگ گذاشته شد و به صورت اداره پنجم آن وزارت خانه در آمد. نيروي هوايي ايران در دوره محمد رضا شاه پهلوي در روز 15 مهر ماه 1320،ابلاغ شد كه اداره هواپيمايي در امور داخلي مربوطه،كما في سابق مستقل است ودر كار ارتش ،به عنوان يكي از ادارات وزارت جنگ،ادامه خدمات خواهد داد .از آن سال تا سال 1326،نيروي هوايي فعاليت چشمگيري نداشت،تا اينكه در آن سال آموزشگاه فني،دوره نهم خود را تشكيل داد و نود نفر هنر آموز را پذيرفت ودروره هاي تكنيلي دانشكده فني افسري، كلاس فني ويژه درجه داران ،اموزشگاه فني و ناو بري هوايي تا سال 1336 تشكيل شد . در سال 1336 عنوان ستاد نيروي هوايي به فرماندهي نيروي هوايي تغيير يافت ودر سال 1339،سازماني به نام كمك هاي آموزشي جهت تكميل تعليمات فني هنر آموزان در تيپ تعليمات تاسيس گرديد. سپس در سال 1346،تيپ تعليمات با امكانات آموزشي بيشتر ،مركز آموزشهاي هوايي ناميده شد كه به شش هيات آموزش نظامي،افسري،زبان ،الكترونيك،نگهداري هواپيماو تخصص هاي مختلف ،كار آموزش در نيروي هوايي را آغاز كرد. در سال 1347،به دنبال افزايش روز افزون حضورهواپيماهاي پيشرفته ما فوق صوت‌F-5 و F-4،نيروي هوايي به استخدام كادر جديدي تحت عنوان هما فري براي انجام عمليات تعمير ونگهداري هواپيماها پرداخت وطي همين سالها،در خواست سفارش و خريد هواپيماهايF-14هم از دولت آمريكا در دستور كار قرار گرفت كه 72 فروند از اين هواپيماها در بهمن ماه 1354درفرودگاه مهرآباد به زمين نشست.در سال 1357،نيروي هوايي ايران در صدد بود كه تعداد جنگنده هاي خود را از 447 فروند به 500 فروند برساند كه اين تعداد ايران را در رده كشورهاي غربي و بالاتر از كشورهاي خاور ميانه قرار مي داد. نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران با پيدايش نشانه هاي فروپاشي رژيم پهلوي در سال 1357،به دليل گسل هاي كه در نيروي هوايي در آن زمان پديد آمده بود ،ازجمله‌نارضايتي‌هاي‌درون‌سازماني‌آن،باعث شد كه نيروي هوايي در جريان رويداد هاي انقلاب، زودتر از نيروهاي ديگر از رژيم پهلوي گسسته و به امواج انقلاب بپيوندد. بخصوص هما فران اين نيرو ،در هدايت افراد نيروي هوايي به سمت انقلاب نقش مهمي داشتند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران،در ابتدا انتصابات شتابزده اي كه در سطح فرماندهي نيروي هوايي صورت گرفت ، موج اعتراض ها و اعتصابات را به دنبال داشت، تا آن كه در پي شروع جنگ عراق عليه ايران ،اين امر از ثبات نسبي بر خوردار شد. با شروع جنگ ،ضروري ترين مساله اي كه به ذهن خطور ميكرد ،مساله مقابله به مثل و جلوگيري از پرواز هر چه بيشتر هواپيماهاي عراقي به ايران بود . در همان روز نخست شروع جنگ ،با همت فرماندهان دلير نيروي هوايي امثال شهيد محمد جواد فكوري ، نيروي هواي توانست با به پرواز در آوردن 200 هواپيما و عبور دادن 140 فروند از آنها به داخل مرزهاي عراق ، پاسخ شايسته اي به تجاوزات نيروي هاي عراقي داده و مانع از پروازهاي بعدي آنان به داخل فضاي هوايي ايران شود . از طرف ديگر ،در آن دوران آماده كردن نيروهاي پروازي ،تعمير و نگهداري هواپيما ها و تامين قطعات يدكي نيز از جمله مسائلي بود كه نيروي هوايي با آن مواجه بود و پشتيباني ابر قدرت ها از عراق و تحريم عليه كشورمان نيز،دو چالش عمده اي ديگر محسوب مي شد .پژوهشگران غربي به اين نكته اشاره كرده اند كه نيروي هوايي ايران در دوران بعد از انقلاب موفق شده است بسياري از هواپيما هاي خود را كه بر اثر كمبود قطعات يدكي زمينگير شده اند ،با استفاده ازقطعات يدكي تعداد ديگري از همان جنگده ها فعال سازند . نيروي هوايي در قبل از انقلاب داراي بيش از 450هواپيماي جنگي پيشرفته ،شامل پيشرفته ترين هواپيما هاي شكاري آن زمان يعني(تامكتF-14 )بود و حدود پنج هزار خلبان ورزيده در اختيار داشت ودر سال 1357،در مقايسه با نيروي زميني ودريايي، بسيار پيشرفته تر بود و در بين نيروهاي هوايي جهان سوم ، بي مانند بود در حدود 76 فروند بالگرد و 15 اسكادران موشك زمين به هوا نيز اين توانايي را تكميل ميكرد و 166 فروند (F-5)،190فروند فانتوم و77 فروند تامكت بخشي از هواپيماهاي مذكور بودند. به هر حال نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با داشتن سربازان زبده و كارآمد (از خلبانان تا سربازان وظيفه)توانست از همان لحظات اوليه شروع جنگ ،با طرح ريزي و اجراي عمليات هاي متعدد ،اين اصل مهم را مورد توجه قرار دهد كه با زمينگير كردن هواپيماهاي عراقي و كسب برتري هوايي،فرصت زمان كافي جهت حصول به اهداف زير را به دست آورد: 1-فرصت لازم جهت سازماندهي نيروهاي پراكنده سطحي و انجام طرح ريزي هاي اوليه پدافندي را فراهم كند. 2-نيروهاي سطحي از پشت جبهه به مناطق عملياتي انتقال يابند. 3-كاهش توان رزمي دشمن باعث كاهش پوشش هاي هوايي آن شود. 4-ظرفيت جنگي دشمن در دست زدن به حملات احتمالي هوايي به نقاط حساس وحياتي كشور كاهش يابد . جهت دستيابي به اهداف مورد نظر ،نيروي هوايي با كسب برتري هوايي و به دست گرفتن ابتكار عمليات،موج حملات جنگده بمب افكن هاي خود را متوجه يگانهاي زرهي ،پياده ،مكانيزه و توپخانه و قرارگاه‌هاي تاكتيكي ،نقاط آمادي ،ستون هاي نظامي و همچنين محورهاي مواصلاتي نيروهاي دشمن كرد . در نتيجه ارتش عراق كه براي خروج از بن بست به دنبال راه مفري ميگشت،به جنگ شهر ها و حمله به مناطق مسكوني روي آورد و آنها را با با موشكهاي اسكاد مورد حمله قرار داد. اما يكي از زمينه هاي بسيار مهم وقابل بررسي اقدامات نيروي هوايي در دوران دفاع مقدس ،نقش نيروي هوايي در عمليات هاي دريايي است كه بخصوص پيروزي و افتخار آفريني آن در روز هفتم آذر ماه 1359به همراه نيروي دريايي ارتش و انهدام هفت فروند از هواپيماها ي شكاري ،هفت فروند ازناوچه هاي موشك انداز و يك فروند ناو نيرو بر هزار تني عراق و فرستادن آنها به قعر آبهاي خليج فارس، در تاريخ دفاع مقدس ماندگار شد. در ادامه جنگ،نيروي هوايي در عمليات شكست حصر آبادان با به كار گرفتن هواپيماهاي شكاري و عكس برداري هوايي و شناسايي تاكتيكي قبل از اجراي عمليات بر فراز منا‌طق اشغالي و عقبه جبهه ها و به دست آوردن اطلاعات جامعي از توانايي‌ومحدوديت‌ها،تجمع وتمركز نيروها،تركيب و ترتيب قوا، جابه جايي و تحركات عراقي ها و در اختيار فرماندهان جنگ قرار دادن جهت اجراي اين عمليات شركت كرد كه اين عمليات با پيروزي كامل در مهر ماه 1360انجام شد . سپس درعمليات طريق القدس كه به منظور آزادسازي بستان وتامين تنگه چزابه در محور بستان –سوسنگرد انجام شد ،در ابتدا خلبانان نيروي هوايي ،روزانه با انجام ده ها سورتي پرواز به بمباران خطوط مقدم جبهه ها پرداختند و سپس ماموريت هاي تامين اطلاعات تاكتيكي،طرح ريزي براي تهيه آتش پشتيباني از هوا ،قطع خطوط مواصلاتي و جدا سازي نيروها و پشتيباني نزديك هوايي از نيروهاي سطحي و انهدام مراكز تجمع دشمن براي ايجاد شكاف در خطوط مستحكم تماس و همچنين تامين دفاع هوايي از عقبه و عمق مناطق عملياتي وتامين پوشش هوايي ارتفاع كم،متوسط و بالا جهت عمليات بعدي را عهده دار شد. در عمليات معروف فتح المبين نيز نيروي هوايي ، نقش پدافند هوايي را بر عهده داشت و سايت هاي 4و5 موشكي و ايستگاه رادار دهلوان كه در اختيار ارتش عراق قرار گرفته بود آزاد شد و نيروي هوايي ايران توانست 27فروند از انواع هواپيماهاي عراقي را مورد هدف قرار داده و سرنگون كند . در ادامه آن،در عمليات بيت المقدس كه با توجه به استعداد و تركيب جديد نيروي زميني عراق ،ضرورت بكارگيري حجم وسيع تري از امكانات آفندي و پدافندي هوايي از سوي ايران به خوبي احساس مي شد ،با اتخاذ تدابير مناسب عملياتي و تغيير تاكتيك نيروي هوايي ايران ،تمهيدات ارتش عراق خنثي شد و با انجام عمليات پشتيباني نزديك خلبانان ايراني، خرمشهر آزاد شد . به طور كلي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با رشادت ،دلاوري و پايمردي سربازانش در طي دوران دفاع مقدس و اهداء شهيدان ،جانبازان واسيران بسياري در راه پاسداري از وطن و دين اسلام ،توانست خدمات ارزنده اي را به نيرو هاي جمهوري اسلامي ايران ارائه دهد. منابع: 1_پيشگامان پرواز در ايران،عقيدتي سياسي نيروي هوايي ارتش ،تهران،1377 2_ارتش و انقلاب اسلامي ايران ،سعيده لطفيان،مركز اسناد انقلاب اسلامي،تهران،1380 3_تاريخ ارتش نوين ايران از 1300 تا 1320،ستاد ارتش،تهران ،تهران، 1346 4_تاريخ 50ساله نيروي شاهنشاهي،مرتضي طلوعي،نيروي هوايي شاهنشاهي،تهران1355 5_تاريخ نيروي هوايي ايران ،غلامرضا علي بابايي، انتشارات آشيان،1383 http://www.aja.ir/portal/Home/Default.aspx?CategoryID=448a399a-11bd-412c-923c-a0366f519cf3
  21. sglaalpour

    مجله قشون

    مجله نظامي هفتگي قشون-شماره1 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=2e8f4387-a301-4556-a986-5f693666122d http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=86778861-216d-40e1-be93-45121ddb4f0a http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=32994509-9d95-46af-9a82-468684d798f8http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=fdb23062-0053-44ac-b535-c58e94524239 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=698b776e-fd94-4a66-84c3-49f638b4159f http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=3b89a60b-e00e-41a8-8d25-3106bae9209a http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=5d309fb8-b5fc-4393-9d51-0766198ddd6b http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=0258edac-5131-4edb-baea-a08c142d194c مجله نظامي هفتگي قشون-شماره2 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=4b32223d-d771-4c94-9464-dfbbaf4837e0 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=8a393bf5-f47c-45bb-8131-a7ea456af947 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=d5598a9a-38a8-4bea-9adf-617bbcef9b2ahttp://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=ae8d06e6-e8b2-4695-93ef-c36bd07983e8 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=a70a22c9-9d5f-4052-9153-e7a157e10c3d http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=7d9166a5-8b39-4a4d-b035-428ee3b792dc http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=7ae1d319-dfe7-48b6-b7ca-7738cbeb4acd http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=cb2136ac-990b-416b-ac59-8893e3c2cce8 مجله نظامي هفتگي قشون-شماره3 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=f296e4b0-7f6a-4913-a6d0-9cc13d4dea5a http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=252bff7a-1462-4a86-8ab9-85ff891ed605 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=7f3f65a8-8a56-4ab8-b46f-1a579c655466 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=363e71da-c616-4ec5-966d-103f2dcdc7c1 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=a6100bde-a045-496a-b7c0-254dfbfa9874http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=134ef3c9-6e6f-4f51-a24b-16351f1a88b4 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=dab5ec4d-c881-4619-82cd-77ca02ae8be4 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=1beb8219-af41-4cad-aca4-3ce6ae60878bhttp://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=1beb8219-af41-4cad-aca4-3ce6ae60878b http://www.aja.ir/portal/Home/Default.aspx?CategoryID=92c9598f-34a3-4040-a20d-f8ea09677b16
  22. از ديدگاه بني‌صدر، رئيس جمهور وقت ايران كه جانشيني فرماندهي كل قوا در نيروهاي مسلح نيز به او واگذار شده بود و همفكرانش، امكان مقابله همزمان با تجاوز عراق در دو جبهه آبادان و دزفول وجود نداشت و از نظر آنها به دليل موقعيت سوق‌الجيشي دزفول از يك سو و وجود پايگاه هوايي وحدتي از سوي ديگر در اين شهر، حفظ آن بر حفاظت آبادان اولويت مي‌يافت و اين به موضوعي مناقشه برانگيز تبديل شده بود كه در يك طرف آنان بني‌صدر و طرفدارانش بودند و طرف ديگر آن، غيورمرداني از مقامات سياسي، ارتشيان دلاور و سپاهيان و بسيجيان جان بركف كه تحمل تجاوز و اشغال حتي يك وجب از خاك ميهن اسلامي را نداشتند. داغ سقوط نيمي از شهر خرمشهر، آن هم پس از 34 روز مقاومت شورانگيز و حماسي همچنان بر دل‌ نيروهاي دلاور ايراني تازه بود و لذا پذيرش چنين تفكر ذلت‌باري حتي با توجيهات ظاهراً مصلحت‌آميز نظامي غيرممكن مي‌نمود. اين بار نيز مانند هميشه حضرت امام(ره) بن‌بست را شكسته و به اختلافات پايان داد و فرمان راهبردي ايشان مبني بر شكست حصر آبادان بدين شرح صادر شد: «بايد اين حصر شكسته شود و به اين فكر نباشند كه اگر اينها آمدند،‌ بيرونشان مي‌كنيم. اگر اينها آمدند، ‌خسارت بر ما وارد مي‌كنند. نگذارند اينها در آبادان وارد شوند. از خرمشهر بيرون كنند و حالت تهاجم بگيرند.»1 با صدور اين فرمان راهبردي و تاريخي شور و هيجان و اعتماد به نفس زايدالوصفي در بين فرماندهان و نيروهاي جان بركف ارتش، سپاه و بسيج ايجاد و همة امكانات و توانايي‌هاي موجود براي محقق ساختن اين فرمان بسيج شد. امير سرتيپ دوم بازنشسته علي صديق‌زاده از فرماندهان عمليات شكست حصر آبادان مي‌گويد: «اين فرمان، جوانان پر شور و انقلابي را به جبهه‌ها كشاند و آبادان مركز توجه فرماندهان عالي قرارگرفت؛ در نتيجه به فرماندهي ستاد عالي ابلاغ شد تا ستاد لشكر 77 در ماهشهر مستقر شود و ستاد عمليات اروند را كه از ابتداي جنگ به فرماندهي ژاندارمري تأسيس شده بود، تحويل بگيرد. در نيمة اسفند 59 اين امر محقق شد و در 28 اسفند كه من رئيس ركن سوم لشكر بودم، ستاد اروند را تحويل و مسئوليت اداره جنگ از دارخوين تا دهانه فاو را برعهده گرفتيم.»2 بايد به اين نكته توجه داشت كه به دليل ناآرامي‌هايي كه در ماه‌هاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي در مناطق گنبد و سپس كردستان روي داد، بعضي از يكان‌هاي لشكر 77 براي ايجاد آرامش به اين مناطق اعزام شده بودند، اما قبل از ايجاد امنيت كامل در برخي مناطق از جمله كردستان، جنگ تحميلي آغاز و در نتيجه واحدهاي ديگري از اين لشكر براي دفاع از كشور اسلامي‌مان رهسپار مناطق جنگي در جبهه‌هاي غرب و جنوب كشور شدند. امير صديق‌زاده در تشريح اوضاع آن زمان نقل مي‌كند:‌«من به عنوان اولين فرمانده تيپ اين لشكر عازم جبهه‌هاي غرب شدم و قبل از رسيدن تيپ ما به منطقه، گردان 110 به فرماندهي سرگرد «هبراني»‌مأمور شد در سرپل ذهاب مستقر شود و پس از استقرار يك تيپ و گردان 148 لشكر 77 در اين منطقه، گردان 110 مأموريت تازه‌اي يافت و عازم خوزستان شد. آن روزها، دشمن قصرشيرين را تصرف كرده بود و در محور قصرشيرين – سرپل ذهاب در حركت بود و گشت رزمي آنها تا نزديكي‌هاي گردنه «پاتاق» رسيده بود كه گردان 110 جلوي پيشروي آنها را سد كرد و عراقي‌ها هم مجبور به عقب‌نشيني تا ارتفاعات «قلاويز» شدند. در چنين شرايطي تمام نيروهاي لشكر 77 خراسان در غرب كشور مستقر شده بود، اما ستاد لشكر هنوز در مشهد مستقر بود.»3 امير صديق‌زاده چگونگي طراحي و اجراي عمليات ثامن‌الائمه را اين‌گونه تشريح مي‌كند: بررسي‌هاي انجام شده در قالب سه راهكار و با اولويت جلوگيري از پيشروي دشمن، تثبيت و انهدام آن در شرق كارون تهيه و به فرمانده لشكر ارائه شد كه عمليات ثامن‌الائمه پايه‌ريزي شد. دشمن در آن هنگام قصد حمله مجدد از محور «مارد – ذوالفقاريه» به آبادان را داشت كه گردان 144 لشكر 21 حمزه به فرماندهي سروان شاهين‌راد مأمور جلوگيري از نفوذ دشمن شد. براي مرحله دوم طرح – تثبيت دشمن – تك‌هاي محدود در دستور كار قرار گرفت. قرار شد نيروها براساس توان خود در محدوده محل استقرار، حمله‌هاي كوچكي با حمايت، هدايت و طرح لشكر انجام دهند (سردار رحيم صفوي آن زمان مسئوليت نيروهاي بسيج و سپاه را در جنوب برعهده داشت.) اولين حمله از سوي گردان 148 به فرماندهي سرهنگ اسلوبي و با حمايت يك دسته تانك و هوانيروز به ميدان تير و تپه مدن انجام گرفت كه اين تپه از تصرف عراقي‌ها خارج شد. تك محدود ديگر در منطقه سليمانيه اجرا شد. از سوي ديگر واحدهاي سبك سپاه و بسيج نجف‌آباد با حمايت گردان تانك لشكر 77 و گردان 107 ژاندارمري در محور دارخوين – سليمانيه، تك محدود ديگري را اجرا و عرصه را بر دشمن تنگ كردند. در چنين شرايطي و با آزادسازي واحدهاي لشكر 77 خراسان از ساير جبهه‌ها و الحاق مجدد آنها به لشكر، بررسي طرح انهدام دشمن در شرق كارون در اواخر خرداد 1360 آغاز شد. برابر شناسايي‌هاي انجام گرفته، لشكر سه زرهي عراق در مقابل ما در شرق كارون مستقر شده بود و استعداد نيروهاي ما عبارت بود از لشكر 77 خراسان و گروه رزمي 37 زرهي شيراز جايگزين گردان 107 لشكر 77 شده بود كه در غرب كشور مستقر بود. با توجه به اينكه ما با واحدهاي پياده قصد حمله به واحد زرهي دشمن را داشتيم، دو گردان تانك از لشكرهاي 92 و 16 زرهي و 10 گردان پياده سبك از سپاه به نيروهاي ما ملحق شدند و بر اين اساس تمهيدات لازم اعم از نيروي انساني، توپخانه، مخابرات، مهندسي، لجستيگي براي حمله انديشيده شد. شروع عمليات ثامن‌الائمه عصر چهارم مهرماه 60 فرماندهان لشكر 77 و ديگر واحدها و فرماندهان وقت سپاه (سرداران رحيم صفوي و كلاهدوز) در قرارگاه تاكتيكي شادگان (فرماندهي لشكر 77) حضور يافتند و زمان حمله تعيين و با غافلگيري كامل دشمن، عمليات در نيمه شب آغاز شد ‌و اين درحالي بود كه دشمن در روزهاي 30 و 31 شهريور منتظر حمله از سوي نيروهاي ايراني بود و از اين جهت، آماده‌باشي را كه در اين روزها برقرار كرده بود لغو و نيروهايش را به مرخصي فرستاده بود. در چنين شرايطي نيروهاي ما يك ساعت پس از آغاز عمليات خود را به سنگرهاي دشمن رساندند و تيپ سه لشكر 77 در محور دارخوين، اولين واحدي بود كه به دشمن رسيد. اولين هدف نيروهاي ما انهدام پل‌هايي بود كه دشمن با فاصلة حدود دو كيلومتري بر روي كارون احداث كرده بود، تا با مسدود كردن راه كمك رساني به آنها امكان فرار نيز از دشمن سلب شود. پل قسوه هدف تيپ 3 و پل حفار هدف تيپ 2 بود كه اين دو تيپ جناحي عمل مي‌كردند و يك تيپ ديگر به صورت جبهه‌اي از روبه‌روي دشمن عمل مي‌كرد كه تيپ يك لشكر 77 خراسان بود و مأموريت آن انهدام نيروها و امكانات احتياط دشمن و باز كردن جاده‌هايي بود كه دشمن مسدود كرده بود. يك عمليات هماهنگ و بسيار مطلوب طراحي شده بود و موفقيت آن در گرو پشتيباني آتش دقيق و هماهنگ شده توپخانه بود. براي اين منظور از مدت‌ها قبل با عكسبرداري‌هاي هوايي مراكز تجمع نيروها، توپخانه و ديگر امكانات دشمن ثبت تير شده بود كه اين امر باعث شد در شب حمله با اجراي آتش‌هاي دقيق ضد آتش از فعاليت مؤثر توپخانه دشمن ممانعت به عمل آيد و در عين حال با پشتيباني بسيار مؤثر توپخانه خودي امكان اجراي مأموريت رزمندگان ايراني فراهم شد و از آنجا كه نيروهاي آفند كننده نيروهاي پياده‌اي بودند كه به نيروهاي زرهي دشمن حمله كرده بودند، براي جبران كمبود تانك از هوانيروز براي شكار تانك دشمن استفاده شد. نيروي هوايي نيز در پشتيباني از نيروهاي تك‌ور خودي، مواضع و بويژه توپخانه‌هاي دشمن را به شدت بمباران كرد. به‌طور كلي مي‌توان گفت كه در اين عمليات، طرحي آكادميك با استفاده از تخصص و توكل به خداوند تهيه و اجرا شد و در نتيجه آن صدماتي به دشمن وارد شد كه بي‌سابقه بود. امير صديق‌زاده درخصوص عمل تيپ سه لشكر 77 مي‌گويد: «تيپ سه كه از دارخوين به طرف سليمانيه عمل مي‌كرد، خيلي سريع، به پل قسوه رسيد و ساعت 1130 روز پنجم مهرماه هدف خود را تصرف كرد اما تيپ دوم كه دفاع از جزيرة آبادان را برعهده داشت با تمام تلاشي كه كرد، ساعت 0630 روز ششم مهرماه موفق به تصرف هدف خود شد كه اين فاصله زماني در تصرف اهداف تيپ‌هاي 2 و 3 سبب شد دشمن بتواند مقداري از نيروهاي شكست خورده خود را از منطقه خارج و به غرب كارون منتقل كند. سرانجام عمليات با موفقيت كامل انجام شد و شرق كارون به تصرف لشكر 77 خراسان و نيروهاي سپاه كه همكاري مي‌كردند، درآمد و لشكر 77 خراسان ملقب به لشكر 77 پيروز ثامن‌الائمه(ع) شد. در اين عمليات صدمات سنگيني به ارتش عراق وارد آمد كه از جمله آنها به هلاكت رسيدن سه هزار تن از نيروهاي متجاوز بعثي و اسارت 761 نفر از آنان بود كه در غافلگيري كامل و با لباس زير دستگير شدند. شهادت فرماندهان پس از پايان عمليات يك روز پس از پايان يافتن عمليات (شامگاه هفتم مهرماه) تعدادي از فرماندهان ارتش و سپاه كه با استفاده از تخصص، تجربه و نبوغ خود،‌مراحل مختلف عمليات را به اجرا درآورده بودند، درحالي كه سرافرازانه با يك فروند هواپيماي سي – 130 عازم تهران بودند تا خبر فتح و پيروزي رزمندگان اسلام را به محضر فرماندهي كل قوا حضرت امام خميني(ره) برسانند،‌ هواپيماي حامل آنان در نزديكي تهران دچار سانحه شد و به شهادت رسيدند. از جمله اين فرماندهان، سرلشكر شهيد ولي‌اله فلاحي (رئيس ستاد مشترك ارتش)، سرتيپ شهيد سيدموسي نامجوي (وزير دفاع)، سرتيپ شهيد جواد فكوري (فرمانده نيروي هوايي)، پاسدار شهيد يوسف كلاهدوز (قائم‌مقام سپاه پاسداران) و محمد جهان‌آرا (فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر) بودند. بدين‌ترتيب بود كه فرمان راهبردي و هوشمندانه رهبر فقيد انقلاب اسلامي ايران با ايثارگري و جانفشاني فرماندهان و تمامي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در هم آميخت و عملياتي را رقم زد كه در تاريخ دفاع مقدس هشت ساله يكي از بي‌نظيرترين عمليات‌ها محسوب مي‌شود و به جرأت مي‌توان گفت كه اين عمليات نقطه عطفي در جنگ و ضربه كاري و خردكننده‌اي براي شكست راهبرد نظامي عراق بود. ياد و خاطره تمامي رزمندگان شركت كننده در اين عمليات و بويژه شهداي گرانقدر آن را گرامي مي‌داريم. پي‌نوشت‌ها: 1 – صحيفة‌ نور (مجموعه رهنمودهاي امام خميني«ره») مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي،‌انتشارات وزارت ارشاد اسلامي، جلد 13،‌ص 160. 2 – ويژه‌نامه روزنامه خراسان به مناسبت برگزاري يادواره اميران و 5245 شهيد ارتش خراسان،‌20 خرداد 1387. 3 – همان منبع. http://www.aja.ir/portal/Home/ShowPage.aspx?Object=GENERALTEXT&CategoryID=e1f7a4fb-eaa9-435b-b508-b4bcbcb6a236&LayoutID=a7d4f064-88bd-4c5a-9e9c-a2ac6933b4a2
  23. http://www.aja.ir/portal/Home/ShowPage.aspx?Object=GENERALTEXT&CategoryID=2e527d00-79f5-4fd0-8c06-5e5dd9e6a562&WebPartID=4e36c905-0305-4d38-95f7-03dabeed0634
  24. sglaalpour

    IRIAF & MIG-29 A/UB

    http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=6ca23e82-04f4-4672-96dd-9ff199a1d4b6 http://www.aja.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=45650b3d-5313-4632-b3f0-56674cf6295a