Mr_Fox

Members
  • تعداد محتوا

    414
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Mr_Fox

  1. داداشي منظور من رو متجّه نشدي. من نگفتم سوخت جامد به ورودي هوا نياز داره يا .... . منظورم سوخت و موتور هواپيما بود الان ويرايشش ميكنم. در هواپيما اينجوري. منظورم تفاوت سوخت جامد با هواپيما بود. 2: من جاذبه رو اشتباه نوشتم. منظورم نيروي مالشي و كوريوليسي بود. كه در اين ارتفاع كمه. در واقع نه حركت وضعي زمين تاثيري دارد و نه اصطكاك و.... . منظورم از جاذبه هم صفر نبودنش نبود گويا بد گفتم. هرچند شدّت گرانش هم در بعضي لايه هاي بالا زياد هم ميشود كه هر كدامش دلايل علمي خودش را دارد ولي فاكتور هايي كه در روند حركت موشك اخلال ميكنند كم ميشود به طوري كه ديگر جاذبه روندي براي كند شدن موشك به حساب نمياييد. نه اين كه نباشد. اصلي ترين عامل كه اصطكاك و پسا ميباشد عملاً بسيار ناچيز است. البته يك نگاه دوباره به كتابام ميندازم. من اينارو 4 سال پيش خونده بودم . شايد بعضي چيز ها رو غلط گفته باشم. از تذكّرتان متشكّرم. نميدونيد چقدر خوشحال شدم كه اشكالم رو به من گفتيد . ببنيد اگه اينجوري نباشه من منظورم رو بد ميرسونم بعد يكي كه نميدونه وميبينه كسي جواب منو علمي نداد اينو حفظ ميكنه ميره يك جا ميگه بعد ضايع ميشه فحشاش رو به من ميده. بايد اينجور باشه. مستر فاكس(خودم) اگه حرفي ميزنه بايد بتونه ازش دفاع كنه. نميتونه بايد دهنش رو ببنده علمش رو ببره بالا. يدالله مع الصابرين ، و من الله توفيق ، Mr.Fox حيدر .
  2. [quote]جناب Mr_Fox چون در پست شما علاوه بر غلط های املایی و انشایی جز فحاشی و هتاکی مطلب دیگه ای ندیدم پاسخگویی رو در شأن خودم نمی دونم. [/quote] جان برادر ، عزيز دل، من كجا هتّاكي كردم شما تذكّر بده من تصحيح كنم. جواب داري جوابتو بده. بهانه نيار. من غلط املايي دارم؟ باشه. من بيشعور و بي سوادم. اصلاً بي سواتم. ولي شاعر ميگه. دانه گر معني بگيرد مرد عقل //////// ننگرد پيمانه را گر گشت نقل. شما اگه وضعيت منو داشتي چي ميكردي؟ با تمام خستگي ساعت 1 يا 2 شب اومدم ديدم بحث هاي تعصّبي داره ميشه همش هم بر اساس شنيده ها و... . تازه با اون همه خستگي و غلط املايي اينقدر به نظر خودم شاهكار كردم. [quote]دوست عزیز میشه منظورت رو از این دو تا فیلم که معرفی کردی بگی؟ یکیش که خود آپلودر اشاره کرده شبیه سازی هست اون یکی هم در بهترین وضعیت میتونه مربوط یه تمرینهای نیروی هوایی آمریکا با میگ های 29 در دهه نود باشه خب این که یه تامکت تونسته میگ 29 که اونهم خلبانش امریکایی هست و فیلمش توسط نیروی هوایی آمریکا منتشر شده رو تعقیب کنه و در موقعیت شلیک قرار بده یعنی مانور پذیری تامکت بیشتره؟! در هر منبعی به جز حضرتعالی میگ 29 رو از نظر مانور پذیری برتر از تامکت میدونن (منابع معتبر البته) [/quote] داداش من جمله اشتراك گزار اينه: simulat[size=18][b]ed[/b][/size] dog fight (BFM) between a F-16 Viper and the Mig 29 Fulcrum نگفت شبيه سازي بلكه گفت شبيه سازي شده. و طبق جمله ي بعد و قبل معني اين كلمه ميشه. رزمايش هوايي. يك چيزي تو اين مايه ها. منظورم هم از اين اين بود كه حرف زياده شما باور نكن. من الان ميام ميگم خودم از فلان كس شنيدم و ... بعد اسم فاميل خودم رو هم ميزارم وسط شما ميري تحقيق ميكني ميبيني من با بعضي سرهنگ ومرهنگ يا سرتيپ مرتيپ آشنا هستم ميگي اين بابا كه الكي نميگه. من مميشم منبع. به همين راحتي يك شايعه پخش ميشه. علي آقا ما اومديم بحث رو از افراط در بياريم خودمون انگار افتديم تو دامن افراط و تفريط. ببخشيد افراط كردم. ولي سطح علمي سايت به شدّت رو به نزوله. شما كه بيشتر از ما علم داري. طرح روي كاغذ با عمل زمين تا آسمون فرق داره. در ضمن اون اف-14 رو هم خودم آپلود كردم تو يوتيوب. چه مانور چه جنگ. ميگ-29 تو اون كليپ از يك حشره هم دست و پا بسته تر بود. چرا راه دور ميري؟ خلبان روسي ميخواي؟؟؟ تكخال هاي ما زمان خريد ميگ-29 با اف-14 يك مانور تشكيل دادن تا قدرت مانور ميگ-29 رو امتحان كنن و تكخال هاي روسي توش نشسته بودند.(اگه اشتباه نكنم دوستان اگه اطلاع كامل دارن با ذكر منبع بزارن) . ما متوجّه شديم ميگ-29 در مقابل اف-14 هاي ما با اون موتور افتضاح اف-14 هاي ما مثل سوسك ميمونن برا همين خريد كنسل شد. اينم مشتي از خروار. [size=18] جان هركي دوست داريد نياييد نگيد ميگ-29 او وي تي اين كار ميكنه يا اون كار رو كنه و.... . سازنده هاش اگه مرد بودن بدون تغيير بردار رانش اينكار رو ميكردند. من كليپ دارم از اف-16 هاي ناسا كه با تغيير بردار رانش 3 بعدي همين كار ها رو ميكنن. مثلاً فلنكر اگه حرف بزنه حق داره ميدوني چرا؟ چون بدون تغيير بردار رانش هم مانور هاي عجيب غريبي ميده. اين كليپ رو بخاطر شما تو يوتيوپ آپلود كردم. اين يك سوخو 33 است كه موتورش تغيير بردار رانش هم نداره آخراي كليپ مثل آب خوردن يك مانور كبراي وحشتناك توجّه كنيد [b]وحشتناك[/b] انجام ميد.[/size] [url=http://www.youtube.com/watch?v=2ssiSNfDedQ&feature=plcp]كليك كنيد[/url] [quote]اون آمار مربوط به شکار های تامکت هم نمیدونم به چه منظوری در اینجا ذکر کردین تامکت قادر به درگیری با میگ-25 بود و میتونست اون رو سرنگون کنه اما این کار نیاز به حضور به موقع در محل مناسب برای درگیری با میگ-25 و شناسایی دقیق از سوی رادارهای زمینی داره که با توجه به سرعت زیاد و ارتفاع پروازی بالا شانس فرار میگ 25 از دست تامکت بسیار بالاتر از جنگنده های دیگه بود و شاید سخت ترین شکار تامکت همین میگ 25 و میراژ بود. [/quote] ببين دوست من شما برو اول شيوه كار موشك فينيكس رو ياد بگير بعد ميفهمي چه جوري موشك فينيكس به او برد وحشتناك ميرسه. و بدون سوخت فونيكس جامد است . و با سوخت موتور هواپيما زمين تا آسمون فرق ميكنه. و نيروي تراستي كه سوخت جامد تولي ميكنه هم فرق داره و شيوه كارش هم فرق داره. وقتي شمادر ارتفاع 2000 پاييي هستيد (براي موتور هاي هواپيما) ميزان اكسيژن و غلضت و رقّتش و فشار مناسب و براي احتراق سوخت موتور با 25000 هزار پايي و 90000 هزار پايي فرق داره. ولي سوخت جامد من تخصص درش ندارم ولي ميدونم فرق داره. شيوه كار موشك فينيكس . موشك فينيكس در ارتفاع 25 هزار پايي شلّيك ميشود و موشك خود تا ارتفاع 60 [b]تا[/b] 80 هزار فوتي صعود ميكند. در اين ارتفاع هيچ پسا يا درگي وجود ندارد . يا اگر هم وجود دارد قابل چشم پوشي است . در اين ارتفاع از سرعت 4.5 ماخ فونيكس آ و 5 ماخ فونيكس سي كم نميشود و خلبان هم ندارد كه خلبان مورد آزار قرار گيرد بعد بر سرش شيرجه ميزند با اين تكنيك به مسافت هاي بالا 100 كيلومتر دست پيدا ميكند. تمام مشكل فونيكس شيوه شيرجه زدن است كه با كم شدن ارتفاع تاثيرات اقليمي روش زياد ميشه و موشك هم پيشراني ندارد. كه بخشي از انرژي و سرعت موشك گرفته ميشه.البته اين ارتفاع(لايه تراتوسفر) هم درش نيروي مالشي و پسا هست ولي فوق العاده كم است. يك فونيكس از لحظ عبوري در يك خط صاف در ارتفاع 20 هزار پايي شايد نهايتاً تا 50 كيلونتر پيش برود .ولي با اين تكنيك تا 150 كيلومتر هم شايد .البته شايد . پيش برود. البته تصور غلط نداشته باشيد وقتي به ارتفاع 80 هزار پايي رسيد با يك زواي خاصي شروع به شيرجه ميكنه نه اينه يك خط صاف رو تا هدف بره بعد رو سرش شيرجه بره(اين همون عامليه كه باعث كم شدن برد موشك ميشه كه 100 در صد اگه پروژه اش ادامه پيدا ميكرد اين مسائل الان حل شده بود). برا همين بردش كم ميشه. 25هزار فوتي ميشود 7.6 كيلومتري زمين كه خود از لحاظ كليما در ناحيه ماكرو كليما قرار دارد. امّا 60 و 70 و 80 هزار فوتي كجا و 25 هزار فوت كجا. در اين ارتفاع نچندان نيروي كريوليسي اگه اشتباه نكنم وجود دارد.البته در اين قسمت عوامل ديگري وجود دارد. هر چند خيلي مهم نيست و بحث رو منحرف ميكنه به لايه اي جوّي و .... . من خيلي كلّي توضيح دادم ولي باز هم مسائلي رو نگفتم. يك ميگ-25 شكار ساده اي فونيكس است. خصوصاً فونيكس سي با سرعت 5 ماخ. كاشكي موشك Aim-54D ساخته ميشد اون موقع ميفهميديد موشك دور برد يعني چي. توي جنگ هم ميگ-25 ها از همون فاصله دور بعد از متوجّه شدن وجود اف-14 فرار ميكردن. و بمباران هاي شهر ها هم به صورت غافلگيري بود. فيلم شوق پرواز رو يادتونه؟ ميگ ها به صورت غافلگير كننده ظاهر ميشدن و بعدش بمباران چشم بسته وسريع و ارتفاع بالا فرار. برا همين تامكتر هاي ما شكارشون نميكردن. مشكل از سايت راداري ما بود. كه اين نكته تو نوشته هاي شما هم بود. كه بعد ها اين مشكل هما هم حل شد. ييخشيد توضيحاتم ناقص و مبهم بود. [quote]در مورد رادار زاسلون و نکته ای که جناب حیدر هم فرمودند ، این نکته رو باید ذکر کنم که این رادارها از نوع Electronicaly steered Radar هستند ، نه Mechanical Steered ، یعنی پوشش راداری با استفاده از تکنیک های الکترونیکی که اساس اون ، ماژول های بسیار کوچک ترانزیستوری فرستنده گیرنده T/R هست . انجام میشه ، لذا پوشش زاویه ای از عقب هواپیما توسط رادار فاز آرایه ای مثل زاسلون یا رادار B-1B بعید نیست . (ضمن اینکه میکویان هم تنها ادعا کرده زاسلون میتونه 120 درجه نسبت به خط مرکزی جنگنده پوشش داشته باشه ، نه دقیقا پشت هواپیما ، چون در این صورت خلبان ها در معرض امواج پرقدرت رادار قرار میگیرند که بسیار مضر هست)[/quote] [size=18][b]دوست خوبم روس ها كلاً ادعا الكي زياد ميكنن. شما جدّي نگير. اينجور كه اينا ميگن ميشه 240^ يا همان 120 به چپ و 120 به راست. [/b][/size]. شايد نرسم ديگه بنويسم شايد هم رسيدم. راستي اسم من حيدر نيست و من دوستدارم منو حيدر صدا كنن به خاط علاقه وافرم به مولا اميرالمؤمنين علي (ع) است. يدالله مع الصابرين ، و من الله توفيق ، Mr.Fox حيدر .
  3. ديگه ديدم نميشه حرق نزنم. [quote]ضعف فاكسبت در ارتفاع پايين و جلوي جنگنده هاي سبك موي دماغي مثل تايگر هم بين تمام جنگنده هاي سنگين و عظيم الجثه عموميت داره.فكر مي كنيد[size=18] [b]تامكت[/b][/size] خودمون چه طوري شكار ميگ-21 شد ؟[/quote] كي گفته مانورپزيري اف-14 كمه؟ فيلم شكار يك mig-29 توسف تامكت. [url=http://www.youtube.com/watch?v=c3h4h7vAqRg]F-14 vs Mig-29[/url] از اين دست حرفا زياده. ميگن اف-16 هاي آمريكايي در مقابل ميگ-29 ها كاملاً دست بسته بودند. [url=http://www.youtube.com/watch?v=ry3HQQvIUjI]F-16 vs Mig-29[/url] يك احمقي تو يوتيوب اومد جوابيه فيلم بالا رو بده گفت اين فيلم ميكسه و من دافايت واقعي رو دارم. اصلا فيلما به هم نيمخوره. تو جوابيه خلبان از SSLC و SNAP استفاده ميكنه ولي تو فيلم اصلي از EEGS . در كل از اين چرند و پرند ها زياده. [quote] اولا شما فقط اگه میشه 5 نوع دستگاه الکترونیکی که روسیه از فرانسه میگیره رو بفرمایید . [/quote] نيازي به دستگاه فوق حسّاس و پيچيده الكترونيكي نيست. اين قدر راه دور نرو. تا چند سال پيش شركت ساژم فرانسه پشتيباني كننده شركت سوخو بود كه دقيقاً يادمه بعد از ساخت SU-35BM روس ها حسابي جشن گرفته بودند چون اولين جنگنده اي بود كه خودشون همه چيزشو ساخته بودند. دقيقاً ايم جمله قبليم رو دوستان روس پرست در همين سايت گفته بودند. اگه اشتباه نكنم يكي از اقلام MFD هاي سوخو بود كه تا قبل اون ساژم فرانسه ميزد . [quote]برای مثال ، در همین جنگ خودمون چقدر سامانه های پدافندی که سامانه های روز آمریکایی بودند توسط جمرهای شوروی اخلال میشدند ؟ یک نمونه اش سامانه ی MIM-23 Hawk و موشکهای Phoenix که توسط پادهای جمر SPS-141 نصب شده رو Su-22 های عراقی اخلال میشدند ، بطوریکه آمریکا مجبور شد برنامه مدرنیزاسیون MRR تمام سامانه های هاوکش رو برای رفع این نقیصه انجام بده .[/quote] هاوك رو نميدونم ولي فينيكس ممكن نيست. دروغه. يعني من كه نشنيده بودم.حداقل يك منبع موثق بده. بعدش تو كدوم مقاله بود نيميدونم . يا مال بيشاپ بود يا ققنوس از خاكستر بر ميخيزد. كه يك خلبان تامكت ميگه اوخر جنگ ده جنگنده ميراژ فرانسوي اخلاگر هايشان را روشن كرده بودند ولي رادار من با قدرت تمان كارشو ميكرد و هيچ اخلالي هم درشون نشد. ميگ-31 هم كه فقط ادعاست. طرح رو كاغذ با عملياتي زمين تا آسمون فرق داره پس نيا نگو به اين دليل فيزيكي و... . اگه طرحش رو شما ميدوني پس دانشگاه مالك اشتر الان مونتاژ زاسلون از نوع XXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXX داره ميكنه. در ميگ 31 دروغ بزرگي گفته شد. كه هر بيسوادي ميفهمه كه فقط بزرگش كردن. پروپاگانداي روس ها مشهوره. و امّا دروغ بزرگ: [size=18] راردا زاسلون هواپيماي ميگ-31( مال سال 1990 اگه اشتباه نكنم) آنقدر قوي است كه به هواپيما هاي پشت سرش هم حساس است (اگه اشتباه نكنم ميتواند قفل كند). [/size] ترجيح ميدم فقط همينو بگم. شما روس ها احتمالاً از بس به دنيا و خودتون دروغ ميگيد امر بر شما مشتبشه شده و RADAR را با RWR اشتباه گرفته ايد. البته الان بيان به من بگن ميگ-31 امروزي مساوي با AN/APG هاي نصب شده رو F-14D است برام قابل قبوله. به نقل از [url=http://www.aerospacetalk.ir/vb/showthread.php/40609-%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-F-14-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3]http://www.aerospacetalk.ir/vb/[/url] - کل شکارهای هواپیماهای اف14 در طول 8 سال جنگ: 149 فروند انواع هواپیماهای عراقی - در طول جنگ هشت ساله، جمعا پنج فروند اف14 سرنگون شدند که عراق تعداد آنها را 11 فروند اعلام کرده است. - سه فروند اف14 توسط پدافند خارک به اشتباه هدف قرار گرفتند که دو فروند سقوط کردند و متاسفانه خلبانان شهید شدند. - در طول جنگ در مجموع تعداد 12 تا 15 فروند میگ-25 در نبردهای هوایی یا توسط پدافند زمینی سرنگون شدند، که گمان می رود دستکم تعداد 8 فروند از آنها توسط تامکتها شکار شده باشند: 11 فروند MiG-25R 2 فروند MiG-25BM 2 فروند MiG-25PD رکوردهای جاودان تامکتهای ایرانی - دوربردترین شکار هوایی جهان توسط تامکت ایرانی و به وسیلة موشک فونیکس به خلبانی امیر اصلانی: هدف قرار دادن میراژ عراقی از فاصله 150 کیلومتری - بی نظیرترین شکار هوایی جهان با سرنگونی 4 فروند میگ-23 عراقی در یک پرواز و توسط یک تامکت و به وسیلۀ تنها یک موشک فونیکس به خلبانی سرگرد فرح آور که عراق 3 فروند را تایید کرده است. - شکار 19 هواپیمای عراقی تنها در ماه اول جنگ - شکار 3 فروند میگ-23 توسط یک تامکت در یک پرواز در ماه اول جنگ - شکار 4 فروند MiG-23MLA در یک روز و توسط یک تامکت در عملیات سلطان توسط صدقی در 7 آبان 59 - شکار 3 میراژ اف1 عراقی در یک روز توسط یک تامکت در 12 آذر60 - شکار 3 میراژ و یک میگ-23 عراقی در یک روز توسط یک تامکت به خلبانی شهرام رستمی در 30 مهر 60 - شکار 2 فروند MiG-23MF در یک روز توسط یک تامکت و تنها به ضرب یک موشک فونیکس - شکار 2 میگ-23 و یک میگ-21 در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی خسروداد در 30 آبان 61 - شکار 2 میگ و یک سوخو در یک روز و توسط یک تامکت به وسیلة موشک فونیکس - شکار 2 میراژ اف 1 در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی جمشید افشار در 15 مهر 65 - شکار 4 میراژ اف1 در یک روز و توسط یک تامکت به وسیلة 2 تیر فونیکس و AIM-7 و AIM-9 در 29 بهمن 65 - شکار 3 میراژ اف1 در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی امیراصلانی در یکم اسفند 65 - شکار 3 میراژ اف1 عراقی در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی قیاسی در 20 بهمن 66 . - شکار 10 فروند هواپیماهای پیشرفته میراژ اف1 توسط تامکتهایی که گفته می شد دیگر کارایی ندارند در فاصلة 20 بهمن تا 6 اسفند 66 خلبانان تکخال اف-14 تامکت : زندی 8 فروند شهرام رستمی 6 فروند صدقی 5 فروند فرح آور 4 فروند جمشید افشار 4 فروند عظیمی 4 فروند امیراصلانی 4 فروند قیاسی 3 فروند افخمی 3 فروند خسروداد 3 فروند شهید آل آقا 2 فروند رهان آورد 2 فروند اسماعیلی 2 فروند مالیج 2 فروند شهید آزاد 2 فروند مرحوم تیمسار حذین 1 فروند فرهاد دهقان 1 فروند اخباری 1 فروند نقدی 1 فروند عطایی 1 فروند ذوقی 1 فروند هاشمی 1 فروند شهید اصل داوطلب 1 فروند هداوند 1 فروند اما در مجله فرانسوی Fuerza-Aerea آمار دیگری در مورد تامکت نوشته شده است که به شرح زیر مشاهده می فرمائید. در این مجله کل آمار پرنده های سرنگون شده عراقی توسط تامکتهای ایرانی برابر 197 فروند است که البته گمان می رود این تعداد شامل پیروزیهای هوایی ثبت نشده یا تایید نشده هم باشد: 27 فروند میگ-21 58 فروند میگ-23 12 فروند میگ-25 3 فروند میگ-27 11 فروند سوخو-20 13 فروند سوخو-22 1 فروند میراژ-5 (متعلق به نیروی هوایی مصر) 44 فروند میراژ اف-1 2 فروند سوپر اتاندارد (متعلق به نیروی دریایی فرانسه و در اجاره نیروی هوایی عراق) 4 فروند توپولوف-22 2 فروند بمب افکن اچ6 دی (نوع چینی بمب افکن توپولف-16) 3 فروند بالگرد 1 موشک اگزوست و 2 موشک کرم ابریشم سی 601 15 فروند پرنده که نوع آنها تاکنون معلوم نگشته اند. * سرتیپ خلبان ابوالفضل هوشیار یکی از خوش نامترین خلبانان تامکت در تمام طول خدمتشان بودند و ضمن انجام ماموریتهای رزمی بسیار در طول ایام سخت جنگ(برای تامکتها و خدمه آنها سخت تر) خلبانان زیادی را نیز تربیت نمودند. بسیاری از خلبانان فعلی تامکت به این می بالند که پروازهای آموزشی خود را در خدمت ایشان بوده اند. سرتیپ هوشیار در تاریخ های دی ماه 1359 و مرداد ماه 1371 دو حادثه (هر دو با یک هواپیما) حین سوختگیری هوایی داشته اند که در هر دو بار به رغم صدمات بسیار و آتش سوزی (1371) موفق شدند هواپیما را سالم فرود آورند. * سرتیپ خلبان محمدرضا عطایی در تاریخ 22 شهریور 1359 (9 روز قبل از آغاز نبرد 8 ساله) یک فروند میگ-23 عراقی را در نوار مرزی استان ایلام با موشک فونیکس سرنگون نمود(اولین شکار موشک فونیکس در شرایط رزمی). وی بعدها فرمانده پایگاه هشتم شکاری گردید. * سرتیپ خلبان شهرام رستمی اولین شکارچی میگ-25 به وسیلۀ تامکت در جهان می باشد. وی در حالی که فرماندهی پایگاه هشتم شکاری اصفهان را عهده دار بود در تاریخ 11 آذر 1361 یک فروند فاکسبت شناسایی عراقی (MiG-25R) را در ناحیه شمالی خلیج فارس در جریان یک گشت هوایی جنگی با موشک فونیکس سرنگون نمودند. منبع : عصر ايران , [url=http://www.aerospacetalk.ir/vb/showthread.php/40609-%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-F-14-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3]http://www.aerospacetalk.ir/vb/[/url] حالا من موندم رو چه حسابي ميگيد تامكت تو شكار ميگ-25 نا كارآمد بود؟ حيف كه وقت ندارم جواب بقيه چرنديات رو بدم با بعداً. آقا سعيد اون موقع كه ما بوديم شما خيلي بهتر عمل ميكرديد. هيچكس زرت و زورت (املاش غلطه ببخشيد) نميكرد. الان هركي از خونه اش قهر كرده مياد ميليتاري و .... . [quote]در مورد استفاده از تکنولوژی لامپ های خلا به جای الکترونیک حالت جامد و ترانزیستور در این جنگنده هم (جدای از بحث احتمال اینکه میگ-25 بلنکو برای فریب دادن غرب بود یا نه) اتفاقا استفاده لامپ خلا با توجه به نقش Mig-25 و ماموریتی که براش در نظر گرفته بودند کاملا هوشمندانه و بجا بود و دلیلی بر ضعف الکترونیکی روسها نمیشه (چنانچه که در همون زمان ، یعنی 1970 ، جنگنده ی چند منظوره ی Su-24 وارد میدان میشه که از نظر آویونیک و توانایی های جنگ الکترونیک هیچی کم نداشت و لینک جناب شهاب ثاقب هم این ادعا رو تایید میکنه) توجه داشته باشید جنگنده ی Mig-25 Foxbat با هدف رهگیری دوربرد بمب افکن های استراتژیک مافوق صوت آمریکا که مسلما در شرایط یک جنگ اتمی تمام عیار ، رخ میده ، طراحی کرده بودند . یعنی Mig-25 باید به نوعی جون سخت ترین جنگنده ی ارتش شوروی میبود . استقرار این جنگنده ها در دور افتاده ترین پایگاه های هوایی سیبری شوروی به خوبی اهمییت ماموریتی که بر عهده ی این جنگنده بود رو نشون میده . با این تفاسیر : Mig-25 باید در برابر اثرات انفجارهای اتمی تا بالاترین حد ممکن مقاومت داشته باشه ، اولین اثر یک بمب اتمی موج الکترومغناطیسی هست که در تمام جهات منتشر میکنه و مدارات الکترونیکی حالت جامد ترانزیستور پایه رو در کسری از ثانیه تبدیل به پودر میکنه ! اما مدارهای لامپ خلا جنگنده Mig-25 استفاده شده در تقریبا در برابر امواج الکترومغناطیسی مقاوم هستند و اخلال چندانی در کار تجهیزات الکترونیکی هواپیما پیش نمیاد (البته تا یک حدی نزدیک بودن به کانون انفجار اتمی) - Mig-25 یک رهگیر دوربرد بود که هدفش مشخصا رهگیری و انهدام سریع بمب افکنهای استراتژیک ناتو که به سمت خاک شوروی میومدند بود . این یعنی جنگنده باید بمب افکن هدف رو از دورترین فاصله ی ممکن رهگیری کنه و برای انهدامش با بالاترین سرعت ممکن اعزام بشه . فکر میکنید توان بالای خروجی (توجه داشته باشید ، قدرتی بودن مدار و توان بالای خروجی مد نظر هست ، نه بهره توان و خاصیت تقویت کنندگی) از مدار های الکترونیکی ترانزیستوری بهتر برمیاد یا مدارهای لامپ خلا ؟! ... مسلما جواب مدارات لامپ خلا هست ، چنانچه که رادار Foxfire این جنگنده با استفاده از تکنولوژی لامپ خلا ، دارای توان خروجی باور نکردنی 600 کیلووات میباشد . - جنگنده Mig-25 دارای سرعت ماکسیمم 3.2 ماخ (البته سرعت حداکثر پیشنهادی برای حفظ کارایی موتورها ، 2.82 ماخ هست) هست که تاکنون هیچ جنگنده ی عملیاتی ای به این سرعت پرواز نکرده ، اصطکاک ایجاد شده در اثر برخورد با ذرات هوا با این سرعت به حدی زیاده که تقریبا تمام بدنه ی هواپیما از آلیاژ فلزات نامتعارفی مثل نیکل ، آلومینیوم و تیتانیوم ساخته شد . با این وجود ، هر کسی با اطلاع اندک از وابستگی شدید عملکرد مدارهای ترانزیستوری (تازه ترانزیستورهای اونموقع) به تغییر دما (در بعضی جاها حتی با تغییر چند درجه ، مدار ترانزیستوری کاراییش رو از دست میده) کاملا به این واقف هست که حتی اگر بشه از چنین مداراتی در الکترونیک این نوع جنگنده ها استفاده کرد ، باید تاسیسات خنک کننده و حفظ دمای عظیمی برای حفظ تعادل مدار استفاده بشه. این در حالیه که مدارت لامپ خلا دارای وابستگی بسیار کمی به تغییرات دما هستند . وقتی به موارد بالا ، قابلیت تعمیرپذیری و سهولت بالای ساخت و تعمیر مدارات لامپ خلا و در دسترس بودن قطعات رو هم که اضافه کنید کاملا به این نتیجه میرسید که اگر ، الان و در سال 2012 ، جنگنده ای مشابه Mig-25 بخواد ساخته بشه ، بعید نیست گزینه ی مدارات لامپ خلا برای استفاده در مدارات الکترونیکی اون جنگنده بررسی بشه ! [/quote] من بينتون فقط رو عالم بودن يك نفر حساب وا ميكنم كه چكا است ولي كلاً به هيچ روسپرتي و آمريكا پرستي اعتماد ندارم. قضيه لامپ خلاً و ... در حوزه مهارت هاي من نيست ولي از چندتا از بچّه هاي هوافضا (رفقام) ميپرسم ببينم حرفات رو چه حسابيه ولي به نظرم منطقي اومد. در يك كلام روس ها از لحاظ تكنولوژي از آمريكايي ها عقب ترند. اين يك چيز كاملا مشهوده. نميگن خنگن. نه اشتباه نكنيد. بدبختا پول ندارن. وقتي آميركايي ها شاتل ميسازن روس ها جووناشونو سوار راكت ميكنن ميفرستن هوا. البته سياست هاي دو كشور هم فرق ميكنه. ببينيد يكي عاشق پول خرج كردنه و اون يكي نه. من كار آمريكايي ها رو تو پول خرج كردن قبول ندارم. به نظرم پولشون رو اسراف ميكنن. يك مثال ميزنم. حتما ميدونيد يك خودكار تو شرايط بي وزني و نبود جازبه(فضا) نميتونه بنويسه چون بعد از نوشتن جند كلمه بين ساچمه و جور به خاط نبود جاذبه فاصله مي افته. اينجا سياست هاي آمريكا و روسيه معلوم ميشه. آمريكايي ها كلي خرج تحقيقاتي كردن تا تونستن خودكاري بسازن كه تو خلاً بنويسه و هيچ مشكلي هم نداشته باشه. روس ها كه ديدن يك همچين پولي ندارن يك ابتكار و خلّاقيت باور نكردني به خرج دادن كه من تحسينش ميكنم. اگه گفتيد چيكار كردن. از مداد استفاده كردن. تفاوت در سياست هاي پول خرج كردنه. مسائل الكترونيكي و جنگ الكترونيك و................ مسائل هزينه بريه. شما يك AN/APG77 را بياد بسازي براي مثلاً 100 اف-22 . اين اف-22 بايد تا 15 كيليومتري زمين بره مانور هياس سنگين بده و .... . شما يك سيپيو رو بزار تو فشار 3 برابر وزنش. چي ميشه؟؟؟؟ مثائل نظامي اين جوريه. روس ها رفتن سراغ موشك . چرا؟ 1: هزينه كمتر. 2: تعمير آسان تر. 3: يك رادار زميني بزرگ و قوي كه كار 10 تا جنگنده رو ميكنه.(همون خرج كمتر) 4: نياز نداشتن به علمي ويژه براي ساختن رادري كه 9 برار وزنش رو تحمّل كنه و... . كلاً بر بچّه هاي سر در ميارن ميدونن چي ميگم. آخ كه اين غيبت يكي دو سالي عقده شده برام. ميخوام بيشتر بنويسم ولي مجال ندارم. دوستدار همه تون Mr.Fox (حيدر)
  4. سلام. من وقت نکردم همه پست ها رو بخونم. جز چند تای اوّل. هر کسی در انتخاب علایقش آزاده. ولی دوستان اینو توجّه کنن پیامبر فرمود : روز قیامت هرکسی با چیز یا کسی که دوست داره محشور میشه. پس هواستون باشه با چه ... دارین محشور میشین. 2: میدونید چرا دوستش دارید؟ چون سپاهی داشت به نام "SS" همین وبس.مطمئن هستم الان که اسمش رو شنیدید پر از احساس و هیجان شدید. ابحّت اون سپاه باعث علاقه شما به هیتلر شده. فکر میکنید وقتی هیتلر راه میرف آسمان و زمین به خودش میلرزید و.... برا همین شیفته ی جنمش شدید که انصافاً هم داشت." [size=18][color=blue]یعنی بهش داده بودند[/color][/size]". ید الله مع صّابرین و من الله توفیق حیدر Mr.Fox [color=blue][/color]
  5. [quote]كسي كه دشمنش رو ضعيف فرض كنه احمقه ولي اگر توي يه زمينه اي دشمن واقعاً ضعيف باشه٬ اونوقته كه ديگه مو لاي درزش نمي ره! برادر من وقتي مي بينيم روي يك چيزي حجم انبوهي تبليغ شد٬ بدون به احتمال بالاي 85٪ با واقعيت فاصله داره. هنوز اين پرنده(رپتور) نتونسته به يه ركورد قابل قبولي از موفقيت در سورتي هايش برسه! البتّه مي شه اين رو همون روند تكاملي دونست كه همه ي جنگنده ها طي مي كنند ولي رپتور به يه اشكالاتي برخورده كه خنده داره! اگر همين اشكالات حتّي براي استريك ايگل(F-15) يا تامكت/بمبكت (F-14A/B) پيش مي آمد(F-15 و F-14 واقعاً دو شاهكارند) پيش مي آمد كسي رو متوجّه خودش نمي كرد ولي وقتي ادعا مي كنند رپتور نمي ذاره آب تو دل خلبانش تكون بخوره و همه ي امور رو به طور الكترونيكي انجام مي ده٬ بعدش تو عراق در كاكپيت باز نمي شه تا خلبان ساعت ونيم حبس بشه و سامانه هاي راداري و الكترونيكي يكي پس از ديگري هنگام انتظار سر باند به علّت گرما از كار مي افتد٬ آدم به اين جنگنده شك مي كند! به خصوص كه سلاح هايي با برد كوتاه برايش در نظر گرفتن علي رغم رادار قوي اي كه در آن تعبيه نموده اند. [color=orange]در كل به نظر من اين جنگنده با دادن تلفاتي متفاوت با پيش بيني ها مي تونه مأموريت محوله رو انجام بده كه با قيمتي كه داره٬ كاربردش رو به خرپولي مثل آمريكا محدود مي كنه.[/color] [/quote] خوب بعد از مدّتها سلام. شايد بگيد اين جناب روباه بحث اف-22 ديده باز اومده دعوا.قمه كشي . نه دادا. ما تيزي و دستمال يزدي و سبيل چخماقي رو گزاشتيم كنار. با اجازه يك گلو صاف كنم. اوخهاب.نبس نبس نبس. اوها. خب بريم سر بحث. كجا بوديم. داداش پيشنهاد ميكنم يك كم كتاب بخون. 2 : 1.5 تا دوسال فقط در سايت هاي مختلف مطلب بخون كاري كه خودم كردم. شبيه ساز هاي درست و حسابي كار كن. منظورم بچّه بازي هايي مثل WOE و اين دسته نيست.اونا واسه حال كرن خوبه.يعني بازي. نه كار. والا ما كه هر چي در مورد اف-22 شنيديم يك چيز ديگش واقعي در اومد. همه ميدونيد كه اف-22 2 جايگاه براي موشك هوا به هوا و هر كدام 2 آويز براي موشك در شكم دارد. دارد. يعني چيزي كه اعلام شده. حالا وقعيّت ماجرا را ببينيد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/F-22_Raptor_Missile_Pylon.PNG[/img] در ضمن اگه شما نميدوني كه اف-14 و اف-15 كاناپي شان اوتومات نيست. بلكه مكانيكي است.در اف-14 كاناپي به وسيله اهرمي در سمت راست خلبان در فاصله ي افقي اي بين هاد و خلبان وجود دارد. البته باز از لحاظ مكانيكي و مهندسي توضيحات گسترده تري نياز داره كه من وقتش رو ندارم اميدوارم سعيد جان يا كركس يا ديگر دوستا زحمتش رو بكشند. من فقط فرصت كنم بايم بخونم شاهكار كردم. حرف ها كه از شكم در بياد همين مشكل رو داره. آقا تا حالا حالا ها خدا حافظ. خدا كنه سرم خلوت بشه بيشتر بيام با شما دوستان عزيز گپ بزنم. اقا كينگ ناراحت نشي ها. برادرانه بهت توصيه كردم. يادت باشه در فروم ها همه جور ادم مياد از باسواد(مثل كركس و مصطفي باي و ...) و متوسط ( من) .و حرفي الكي آبرو ريزي اي درست ميكنه كه نميشه جبرانش كرد. من خودم اين بدبختي چند بار كشيدم و از رو شكم تا ايرو اسپس فكر كنم بود حرف زدم . پدرم در اومد. آقا نيگي با مسيو سعيد دعوا داره اسمش رو نبرد. ببريم ميگين چاپلوسه .نبريم ميگين عداوت و دشمني داره. ما مونديم؟ _____________________________________________________________ بزرگترين ضربه يك سايه ضربه ذهن اوست. هميشه آماده يادگيري و دانستن باش .نه مبارزه. ايني كه ميگوييد هستم گذشته است. ان را رها كنيد و آينده را دريابيد كه خود زمان حال شماست. قوربون همه شما Mr.Fox
  6. با سلام این چند وقتی که سرم خلوت شده و به اینترنت میام رو میخوام کمیش رو برای شما بگزارم. داشتم یک داستانی رو میخوندم از یک وب لاگ. داستان جالبی بود .هر وقت تمام قسمت های داستان رو نوشتم (کپی ،، پیست کردم) اون زمان آدرس رو مینویسم.به عبارتی منبع باشه برای آخر کار. اگه کسی میدونه مال کجاست ننویسه یا نگه.بزاره بچّه ها این لذّت رو تو سایت میلیتاری ببرند. قربون همه تون روباه نینجا. [size=4][b]سایه مرگبار[/b][/size] در ايالت غربي ايگا اربابي به نام يوسوگي وجود داشت كه بسيار به قدرت نينجاهاي خود تكيه مي كرد.يكي از اين نينجاها جواني از ايگا به نام كاسيكه بود او كه زير نظر پدرش آموزش ديده بود بعد از آوارگي هاي زياد توانسته بود نظر يوسوگي را در به استخدام گرفتن خود جلب كند و از وفاداران او شود اكنون مي بايست در ماموريتي بسيار سخت توانايي خود را ثابت مي كرد ماموريت او سركشي به قلعه ي يكي از اربابان مجاور بود كه روابط بسيار تيره اي با يوسوگي داشت او در تدارك حمله اي سخت به يوسوگي بود تا بتواند با افزايش قدرت خود قدمي به آرزوي شوگان شدن خويش نزديكتر گردد. البته دشمني آنها قدمتي طولاني داشت اولين ماموريت كاسيگه اين بود كه در عملي جسورانه وارد دژ او شود و به طريقي خود را به اتاق ارباب برساند تا با جاسوسي از او و تصميم بعدي او و آمار اوضاع لشكر او مطلع گردد. ماموريت كاسيگه به صورت كاملا محرمانه توسط ارباب به او ابلاغ شد.او بايد راهي ماموريت مي شد مسير حركت او از ايالت ايگا مي گذشت جايي كه بزرگ شده و تعليم يافته بود در ميانه راه سري به دهكده ي خود زد پدرش در وصيت خود به او از مخفيگاهي در آن نزديكي سخن گفته بودكه در آن تمام وسايل يك نينجا از قبيل : سلاحها و رمز و رموز ها و دست نوشته ها خانوادگي آنها در آنجا قرار داشت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10321999139KZDJS.JPG[/img] كاسيكه بعد از بعد از جست وجوي زياد توانست آن مخفيگاه را پيدا كند كلبه اي محقر كه در زيرزمين جاي گرفته بود گويي روح اجداد و خاندان نينجايي خود را احساس مي كرد كه با او سخن مي گفتند وسايل مورد نياز خود را از آنجا برداشت برداشت و قبل از اين كه حركت كند با اعمال كوجي نوئي قواي خود را تقويت كرد و به راه افتاد از ايالت ايگا به سلامت گذشت و وارد قلمرو ارباب دشمن شد او بايد با دقت بسيار كارش را انجام مي داد زيرا سامورايي هاي دشمن بسيار هوشيار بودند و احتمال فعاليتهاي نينجاها را در زمان قبل از جنگ ناديده نمي گرفتند كاسيكه براي عبور از اين ناحيه نقشه اي كشيده بود او تصميم گرفت در كسوت يك سامورايي رونين ( بي ارباب ) وارد قلمرو او شود و خود را به دژ اين ارباب برساند تا در آنجا با حيله اي ديگر به او اعلام وفاداري كرده و در زمره ي سامورايي هاي او در آيد. او نقشه ي خود را عملي كرد و با پوشيدن لباسي كه از كلبه ي خانوادگي خود برداشته بود و همچنين شمشير خانوادگي او ويژگي هاي يك شمشير سامورايي اصيل را دارا بود . كاسيكه رفتار و اخلاق سامورايي ها را خوب مي دانست زيرا قبلا در تعليماتي كه ديده بود رفتار و اخلاق يك بوشيدو ي واقعي را به او آموزش داده بودند تا در مواقع لزوم استفاده كند او سخن پدر خود را بياد مي آورد كه مي گفت : يك نينجا مي تواند سامورايي خوبي باشد اما يك سامورايي حتي نقش يك نينجا را هم نمي تواند بازي كند. او با همين حيله توانست خود را به قلعه ارباب برساند دژ اصلي در ميان قرار گرفته بود او به هرشكلي خود را به دژ رساند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ztetxi.jpg[/img] فرمانده ي دشمن كه تحت تاثير توانايي هاي كاسيكه و همچنين داستان دروغين كه درباره ي سرگذشت خود تعريف كرده قرار گرفت كاسيكه را پس از چند ماه خدمت كردن او را به عنوان يكي از سامورايي هاي مخصوص ارباب استخدام كرد بنابراين كاسيكه فرصت داشت در اين مدت اطلاعات زيادي در مورد اوضاع قلعه ، راههاي فرار ، تعداد افراد و غيره به دست آورد.اما نكته ي مهم آنجا بود كه نمي توانست به اتاق ارباب دسترسي داشته باشد صحبتهاي سري ارباب و تصميمات او را بشنود بنابراين تصميم گرفت هنر نين جوتسوي خود را به كار گيرد و مخفيانه وارد قصر شود [b][color=blue][size=1]قسمت اوّل تمام شد.[/size][/color][/b] قربون همه شما Mr.Fox
  7. من با سایه پنهان تماس گرفتم ولی گویا از زمانی که سربازیش شروع شد دیگه وقت نکرده داستان رو ادامه بده. دوستان اینم وبلاگش: http://shadow-warriors.blogfa.com موفق باشید Kitsune Musha (همون Mr.Fox خودمون ولی به معنی روباه پنهان )
  8. [quote]الان یک نفر از مقامات ارتش گفته بودند که برد صاعقه 3.000 کیلومتره! این یعنی برد سوخو-30! با چنین قابلیتی می شه یک جنگنده بمب افکن توپ ازش در اورد![/quote] عزیز من این مزخرفات رو باور که نکردی؟ بزار بردش فعلاً به 900 کیلومتر برسه به 1000 پیشکش چه برسه 3000 . دوستان صاعقه اصلی با تجهیزات خفن هنوز درست نشده.این یکی تبلیغات بود و فقط در یک سری زمینه ها خوب بود.نشون دادیم که میتونیم یک طرح رو به پرواز دربیاریم و... . بهتره بیش تر از این صحبت نکنیم. دوستان ن یک راهی پیدا کردم که میشه آی پی خودتون رو خارج کشور کنید.فکر کنم بشه مک آفی رو آپدیت کرد.برای عاشقان مکافی.ببخشید بحث منحرف شد. Mr.Fox
  9. hadi222 عزیز ; همواپیمای جی-14 یک هواپیمای نسل پنجم چین است که تا سال 2013 یا 2015 (یادم نیست) میاد رو کار. در اینه هواپیما از طرح هواپیمای اف-22 و اف-23 و میگ 1.44 و سوخو تی 50 (همون اف-22 خودمون حالا روسی) استفاده شده است.چند منبع با عکس و توضیحات توپ و عالی. [color=red][url=http://209.157.64.201/focus/f-news/1600141/posts]درجه یک;کلیک کنید[/url] [url=http://newsgroups.derkeiler.com/Archive/Rec/rec.aviation.military.naval/2006-06/msg00149.html]کلیک کنید; این هم خوبه بد نیست.[/url] [/color] پیروز و سربلند باشید Mr.Fox
  10. [quote][quote]f35 عزيز از ته دل منتظرم برگردي و دنباله اين خاطرات رو برامون بگي فقط يه خواهش [color=red]اون دسته از دوستانيكه معني اين اصطلاحات هوايي رو ميدونن لطفا براي ما هم ترجمه كنند [/color]با تشكر[/quote] اميدوارم درست نوشته باشم cas: close air support cap: close air patrol AGM: air to ground missile[/quote] دوست من فقط دوّمی غلطه.بقیه درسته. [b][size=15]CAP: Combat Air Patrol [/size][/b] جناب اف-35 اوّل از همه ممنون با بت زحمت هایت.دادش صلاح نمیدونی ایت مطلب که تکراری هست رو پاک کنی و مطلب جدید بنویسی؟ تو صفحه قبل هم همین رو پست کردی. موفّق باشید Mr.Fox
  11. خیلی متشکّرم از دوستان .راستش رو بخواهید دیگه داشتم فکرمیکردم کسی نمیخونه و میخواستم بیخیال بشم. _________________________________________________________________________________________ [color=red][size=19]داستان سایه مرگبار قسمت چهارم [/size][/color] کاسیکه نیزه ای که در دست داشت به طرف او پرتاب کرد.رئیس نینجاها که شنجیرو نام داشت با یک حرکت سریع نیزه را در هوا گرفت وآنرا شکست [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_1%7E10.JPG[/img] سپس رو به کاسیکه کرد و گفت:ایگا نینجا, هان؟چطور جرئت کردی به اینجا بیای؟ این برای تو و خاندانت گران تمام خواهد شد.سپس به افرادش اشاره کرد آنها به یک اشاره مانند برق و باد حمله ور شدند.کاسیکه بمب دستی را در آورد و به طرف آنها پرتاب کرد و خود را به با لای یکی از پشت بامها رسانید.از این پشت بام به آن پشت بام می پرید . تمام کوچه های دهکده پر از سامورایی های قسم خورده کینوشیتا شده بود.او میدانست اگر دستگیر شود برای خانواده وخاندانش گران تمام خواهد شد بنابراین هر طور بود باید از آن مخمصه فرار میکرد.یاشامارو نیز که هنوز در دهکده بود وضعیت بهتری نداشت یاشامارو در حین فرار مجبور شد به داخل یکی از خانه ها برود او شمشیر را کشید و به سقف پرید و در آنجا منتظر ماند وقتی سامورایی ها داخل شدند پایین پرید در همان حال شروع به جنگیدن کرد .با ضربات پی درپی یکی پس از دیگری آنها را میکشت ولی راه فراریروبروی خود نمیدید وتعدادشان بیشتر و بیشتر میشد.ناگاه ضربتی توسط یکی از سامورایی های مخصوص ارباب که به خشم آمده بود به زیر دنده هایش وارد شد و زره شکافت وخون از بدنش جاری گشت .در همان حین بمبی از داخل لباسش خارج کرد وبا چخماقی که روی آن بود فتیله اش را روشن کرد و به طرفشان دوید وآنها نیز فرار میکردند.کاسیکه نیز مشغول در گیری با نینجاهای روی پشت بام بود.و با شمشیر برنده ی خود دو سه تایی از آنها را دریده بودکه ناگاه صدای انفجاری نظرش را جلب کرد. فهمید که باید کار یاشامارو باشد.یاشامارو با بمبی که در دست داشت هم خود وهم تعدادی از آنها را از بین برده بود. کاسیکه در همان حال بود که تیری بر بازویش نشست و خون از بازویش جاری شد . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/5%7E36.jpg[/img] او با یک غلت خود را ازروی پشت بام به پایین انداخت وشروع به دویدن کرد و مقداری تتسوبیشی(میخ) روی زمین ریخت تا تعقیب کننده گانش را معطل کند.در همان حین چاهی نظرش را جلب کرد. جسم سنگینی برداشت و داخل چاه انداخت و خود را زیر یکی از خانه ها اندخت.تعقیب کنندگان او که خیال کردند داخل چاه پریده مدتی مشغول چاه شدند او فرصت داشت خود را به طرف دیگر برساند و از آنجا از دهکده خارج شود اما جلوی رویش دره ای وجود داشت که منتهی به یک رودخانه بود او چاره ای نداشت تعقیب کنندگان کوگا و سر دسته شان در حال تعقیب او بودند.او خود را به پایین انداخت وداخل رودخانه پرید. در حالیکه خون از بازویش جاری بود خود را شنا کنان به کناره ی رود خانه رسانید وتیری که در بازو داشت شکانید. سپیده دم از شرق زده بود و گنجشکها شروع به صدا کردن و بیدار شدن میکردند.آرام آرام خود را به درون جنگل رسانید گویا همه چیز آرام بود اما انگار پدرش درون گوشش زمزمه میکرد که اگر یک نینجا شانس بیاورد مرگش بدست نینجای دیگری خواهد بود پس به هیج وجه از جانب هیچ شینوبی در امان نخواهی بود. کاسیکه به جوی آبی رسید مقداری آب در دهانش تکان داد و آنرا روی زخمش پاشید تا کمی زد عفونی شود سپس بدنبال گیاهانی که برای درمان زخم مفید بودند گشت تا با آنها زخمش را ببندد. مشغول این کار بود که ناگهان متوجه کسانیکه در اطرافش میدویدند شد اما او آنها را نمیدید ناگهان پودر غلیظی اطرافش را گرفت به طوریکه دیگر نمتوانست جایی را ببیند. صداهایی را از بالای سرش میشنید دو نفر از آسمان به سویش شیرجه میرفتند گویا دو عقاب بودند که می خواستند او را بدرند [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3%7E43.jpg[/img] کاسیکه روی زمین دراز کشید اما دیگر صدایی نشنید سپس دو نفر از بالا سقوط کردند و جنازه هایشان به روی زمین رسید گویا دو عقاب را تیری برق آسا و بی صدا دریده بود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/4%7E42.jpg[/img] به آندو دو رشته طناب بسته شده بود که یک سرش را بریده بودند برش دوم روی حلقومشان بود .کاسیکه بلند شد و تا توانست دورشد اما حس می کرد موجود نامرئی او را تعقیب می کند .جای دنجی جست تا شب را درآنجا سپری کند تیرکی برداشت روی کنده ای گذاشت روی آنرا با خاشاک و برگ پو شانید ومانند خیمه ای زیر آن پناه گرفت وکمی استراحت کرد .شبی وهم آلود از راه رسید پرتو نقره ای ماه از لابه لای برگهای درختان اشباح خاکستری رنگی می ساخت ... سکوت وصدای برگها گاهی جغدی وگاهی کوکویی و سقوط برگها ...(هایکو) که صدای نی لبکی سوزناک با صدای جنگل همنوا شد .گویا سحری در آن بود که او را به سمت خود می کشید . بر خواست و صدا را دنبال کرد .شبحی به پشت نشسته بود نزدیکتر شد دخترکی با مو های بلند و کیمونویی زیبا زیر نور ماه میدرخشید و نی لبکش گویا سخن از جدایی دیرینه ای میکرد.نزدیکتر شد .خواب میدید؟( فکرتون جای بد نره-روباه) دخترک رویش را برگرداند اما تیری از دهانه ی نی لبک چرخان شد و به پای کاسکه اصابت کرد کاسیکه کمی عقب رفت. شوریکنی تک تیغ در هوا پرتاب شد که به شانه اش اصابت کرد کاسکه به زمین افتاد. تنها کاری که توانست بکند پرتاب شمشیرش بود که در تنه ی درختی جای گرفت درست نمی دید زهر فلج کننده او را از پا می انداخت .دخترک که حالا ظاهر کونوایچی ا ش نمایان شده بود تانتو ها را از بر کشید و به سوی او دوان شد . کاسیکه مرگ را حس می کرد او همیشه مرگ را همراه خود داشت .گویا دوستی جدا ناشدنی بودکه اکنون می خواست دستش را بگیرد و بگوید بیا .اما حس میکرد میگوید نه هنوز نه.که ناگهان دودی میان او و کونو ایچی حایل شد کونو ایچی می دوید اما چیزی که از دود بیرون آمد موجودی بدون سر بود ,گویا سرش را در میان دودها جا گذارده است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_2%7E8.JPG[/img] کاسکه در همان حال از هوش رفت. [b][color=blue][size=18]پایان قسمت چهارم [/size][/color] [/b] دوستان نمیدونم چرا قسمت های دیگه رو تو وبلاگ نزاشته.زنگ میزنم از خودش میپرسم.انشاءالله.فعلاً باید صبر کنید. اینم چند تا لباس استتار نینجا ها و عکس از نینجاهای گروه آشورا ی ژاپن. اولی: در استتار پلنگی(پلنگ چیتا فکر کنم) [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/85kywqf.jpg[/img] دومیتو دوّمی از حالت کدوم از همه بیشتر خوشتون میاد؟ من از لباس زردهه.خیلی نازه.یاد کارتون های ژاپنی میفتم. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/7wpou4p.jpg[/img] سومی: این آبی خیلی محشره [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/72a5sgg.jpg[/img] این چند تا عکس از نینجاهی ایرانی در اردو.(زرّین شهر) اوّلی: به شورایکن ها در دست اون دو نفر دقّت کنید. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/6goeu84.jpg[/img] دومی: در لباس استتار جنگل و در فرم سانجسو نو گامائه [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/5yle3o2.jpg[/img] [b][size=18]راستی سه عکس وسط داستان هم از گروه آشورا است.[/size] [/b] موفّق باشید Mr.Fox
  12. [b][color=red][size=19]داستان سایه مرگبار قسمت سوم[/size][/color][/b] كاسيكه اسب تندرويي را انتخاب كرد و به سرعت از قلعه دورشد. او راه ايگا را در پيش گرفت در ميانه ي راه ناگهان حس بدي پيدا كرد او صداهايي را از درختان بالاي سرش مي شنيد ناگهان دو عدد شوريكن به طرفش پرتاب شد او روي اسب چرخي زد و از شوريكن ها جاخالي كرد در همين حين تور بزرگي كه چهار نينجا اطرافش را گرفته بودند و بر روي كاسيكه انداختند و او به دام افتاد كاسيكه از آنها پرسيد شما چه كساني هستيد سر دسته ي آنها جلو آمد و پرسيد تو از كدام فرقه ي نينجا هستي كاسيكه و خاندانش را معرفي كرد سر دسته ي آنها كه پدر كاسيكه را شناخته بود گفت او را آزاد كنند سپس گفت: ما از نينجا هاي هاتوري هستيم و اداره ي ايگا زير نظر ماست من مستقيما از خود هاتوري دستور مي گيرم پدرت را مي شناختم ما با هم در يكجا خدمت مي كرديمسپس حكمي را به او داد و گفت با اين حكم هر جاي ايگا كه بروي در امان خواهي بود و همه از تو اطاعت خواهند كرد كاسيكه به او احترام گذاشت و سوار اسب شد و مانند برق و باد دور شد.او به قصر ارباب يوسوگي رسيد يوسوگي از او گزارش كارش را خواست كاسيكه تمام جزئيات را براي اربابش شرح داد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2%7E47.jpg[/img] ارباب كه بسيار تحت تاثير قرار گرفته بود به او گفت ماموريت سري ديگري است كه بايد انجام دهي و آن كشتن كينوشيتا متحد ارباب دشمن است كاسيكه برقي در چشمانش زد و گفت: ارباب اين كار بسيار خطرناك است و من به تنهاي از عهده اش بر نمي آيم عدهي زيادي از كوگا نينجاها از او و قلمرواش محافظت مي كنند يوسوگي گفت يكي از نينجاهاي كار كشته ي ايگا را به همراه تو خواهم فرستاد تو برو و چند روزي استراحت كن. چند روز بعد كاسيكه نزد ارباب آمد يوسوگي گفت خودت را آماده ي حركت كن سپس ياشامارو را صدا كرد ناگهان نينجاي وارد شد كه كاسيكه تا كنون او را نديده بود ارباب گفت اين نينجايي است كه ماموريتهاي زيادي براي من انجام داده و تجربه ي زيادي دارد او تو را در اين ماموريت همراهي خواهد كرد سپس هر دو به سمت قلمرو كينوشيتا حركت كردند. ياشامارو بالاي درخت رفت و دور دست را نگاه كرد قلعه ي كينوشيتا از آنجا ديده مي شد او رو به كاسيكه كرد و گفت من قبلا اطلاعاتي از اين قلعه بدست آورده ام اما باز هم بايد احتياط كرد و سپس از درخت پايين آمد بايد حركت كنيم آنها حركت كردند ناگهان ياشامارو گفت صبر كن از اينجا جلوتر نمي توانيم برويم زيرا نينجاهي كوگا تمام مناطق را تله گذاري و علامت گذاري كرده اندكاسيكه گفت نقشه اي داري او گفت از بالاي درخت ها مي رويم و هر دو از بالاي و با استفاده از كاگيناوا ( قلاب و طناب)از اين درخت به آن درخت مي رفتند وقتي به اندازه كافي نزديك شدند او گفت بايد تا شب منتظر بمانيم قلعهي كينوشيتا روي بلندي ساخته شده و تمام ارتفاعات آن بشدت مراقبت مي شود غير از آبشار جلبك گرفته اي كه از روي آنجا به پايين سرازير مي شود كاسيكه گفت: پس منظورت اين است كه بايد از آبشار بالا رويم ياشامارو سرش را به نشانه ي تائيد تكان داد.وقتي شب از راه فرا رسيد هر دو با احتياط از درخت پايين آمدند و از كناره ي رودخانه حركت كردند و خود را به آبشار رساندند در آنجا تكاگي و كفشهاي ميخ دار را به پا كردند تا از آبشار بالا روند آنها از ميان سنگهاي خزه گرفته و شرايط سخت بالا رفتند و خود را به بالا رساندند ياشامارو رو به كاسيكه كرد و گفت تو اينجا منتظر بمان تا من برگردم او در تغيير شكل و قيافه بسيار استاد بود طوري كه حتي كاركشته ترين نينجاها هم فريب مي خوردند او از داخل آب حركت كرد و با لوله اي كه با آن نفس مي كشيد خود را به كناره ي دهكده رساند و از سقف يكي از خانه ها بالا رفت ناگهان نينجايي را روي سقف ديد اما قبل از آنكه كاري كند تيغه زهرداري را به طرفش پرتاب كرد و او را ساكت كرد و او از آنجا خانه ي فرمانده كينوشيتا را ميديد او به پايين پريد و از كوچه اي خود را به كناره ي خانه رساند و ديد دو نفر به آن سمت مي آيد ياشامارو خود را به شكل گوني پري درآورد تا آن دو رد شدند سپس به همان حال كم كم جلو آمد و از داخل گوني بيرون آمد نگهبان را كه يك سامورايي بود زنجير تيغه داري خفه كرد و وارد زيرخانه ي كينوشيتا شد نينجاي ديگري كه گويا سر و صدايي شنيده بود از روي بام به پايين و در حال جست و جو شد ياشامارو همانجا موشصحرايي كوچكي كه به دنبش زنگوله بسته شده بود رها كرد تا توجهش را جلب كند. سپس خود را به شكل يكي از نگهبانان درآورد و گلوله ي دود كننده اي را روشن كرد و داخل خانه انداخت و خود داخل شد افراد خانه كه خيال مي كردند خانه آتش گرفته از خانه خارج شدند در همان حال ياشامارو از فرصت استفاده كرد و خانه را وارسي كرد و مكان خواب فرمانده را شناسايي كرد در همان حال از آنجا خارج شد و خود را به كاسيكه رساند او از آنجا تمام جزئيات را براي او شرح داد آنها منتظر شدند تا موقع خواب فرمانده فرا برسد ياشامارو گفت من نگهبانها را مشغول مي كنم و تو كار كينوشيتا را يكسره كن هر دو حركت كردند ياشامارو با تغيير شكل و قيافه و توليد صدا نگهبانها را به بازي ميگرفت و هر بار كه او را تعقيب مي كردند ناگهان از ديد آنها با خنده پنهان مي شد كاسيكه از فرصت استفاده كرد و قبل از اينكه فرمانده بيدار شود خود را زير خانه رساند و با محاسبات دقيق جاي كينوشيتا را يافت او كه با خود نيزه ي كوتاهي حمل مي كرد دقيقا آنرا از كف فرو كرد و وقتي از آن خون جاري شد متوجه شد كه نيزه را درست فرو برده است . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1%7E53.jpg[/img] سپس خانه را آتش زد و پا به فرار گذاشت ناگهان شخصي را ديد كه جلويش ظاهر شد و چند نفر هم پشت سرش بودند او رئيس نينجاهاي كينوشيتا بود. [b][color=blue][size=19]پایان قسمت سوم [/size][/color][/b] امیدوارم خسته تون نکرده باشه. قوربون همه شما Mr.Fox روز نیروی هوایی رو هم تبریک میگم.
  13. متشگّرم از نظر لطف دوستان. عکس ها رو نه من نکشیدم از همنجا دانلود کردم تو سیتم بعد تو سایت.در مورد نینجا بعد از داستان مطلب قرار میدم. ادامه داستان. [b][color=red][size=18]سایه مرگبار/قسمت دوم[/size][/color][/b] كاسيكه تمام نقشه ها را مرور كرد و براي آخرين بار گشتي در محوطه زد تا اوضاع را كاملا بررسي كند سپس طبق نقشه هاي قبلي ترتيبي داد تا قسمتي از ديواره قلعه خالي از نگهبان بماند او از اختيارات خود استفاده كرد و نگهبانها را به كاري بيهوده واداشت او تصميم داشت از ديوار قلعه صعود كند زيرا غير از اين راه ، راه ديگري وجود نداشت در آن شب كه يكي از شبهاي پاييزي بود او كار خود را شروع كرد كاسيكه وسايل مورد نيازي كه با خود آورده بود برداشت لباسهايش را پوشيد او از لباس لجني تيره استفاده كرد تا در ديوارهاي خزه گرفته ي قصر ناپديد شود همچنين او دو عدد مار سمي را نيز همراه خود برد او اين مارها را قبلا براي نقشه ي بلند پروازانه خود گرفته بود و در كيسه اي قرار داده بود او خود را به سرعت به ديواره ي قصر رسانيد درون ايوان قصر جايي كه او در نظر داشت نقشه ي خود را عملي كند يك سامورايي چهار چشمي مراقب بود و هر گونه عكس العمل و صدايي مي توانست توجه او را جلب كند او خود را آرام بر روي لبه ي ايوان رساند و از درون لباسش تخم مرغ پر از پودري را درآورد و به سقف آنجا پرتاب كرد جايي كه توجه سامورايي را به جهتي مخالف جلب مي كرد همچنين باعث مي شد ديد او كم شود سامورايي سريعا عكس العمل نشان داد كاسيكه سريعا به بالا پريد ولي سامورايي متوجه شد و دست به شمشير برد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2l8o7.jpg[/img] كاسيكه كه در يك لحظه با پا ضربه اي به دست او زد و شمشيرش را به غلاف برگرداند و با ضربه ي محكمي گردن او را شكست سپس با يك عكس العمل سريع او را به پايين پرتاب كرد و در همان حال يكي از مارها را در همانجا رها كرد حال موقعيت مناسبي پيش آمده بود تا نقشه ي بعدي خود را عملي كندآنجا قسمتي وجود داشت كه زنان قصر درآنجا مي خوابيدند كاسيكه پشت درب رفت و به آرامي درب را باز كرد و با گامهاي آهسته خود را به آن قسمت رسانيد سپس گوشه ي درب را باز كرد و از آنجا مار دوم را داخل اتاق انداخت درب را بست و سريعا خود را به راه پله ها رساند و از يك تيرك بالا رفت و در بالاي سقف منتظر ماند طولي نكشيد كه صداي جيغ و فرياد زنان برخاست نگهبانان طبقات بالا سريعا خود را به آنجا رساندند كاسيكه از اين فرصت استفاده كرد و سريعا از راه پله ها بالا رفت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2ivohtt.jpg[/img] نگهبانان پايين قصر نيز متوجه سقوط سامورايي شده بودند اما وقتي ديدند كه ماري آنجا قرار دارد خيال كردند كه سامورايي از ترس مار به نوعي به پايين پرتاب شده است كاسيكه از آنجا با زيركي توانست به ايوان طبقه ي بالا برود و با پيچ تاب خوردن از نرده ها خود را به سقف رساند سپس در آنجا بوسيله اهرم كوچكي كه با خود آورده بود قسمتي از سقف را برداشت و وارد سقف شد تا آنجا با موفقيت پيش رفته بود و بايد خود را براي چند روز زندگي در سقف آماده كرد او تدارك لازم را براي اين كار ديده بود با خود مقداري آب و غذايي خشك آورده بود و قبل از هر گونه حركتي كف كفشهاي خود را نمد گذاشت تا حركت او در سقف بسيار بي صدا تر شود او بايد مانند موشي كه در سقف چوبي لانه دارد مي بود.از آنجا خود را بالاي سر اتاق ارباب رساند و منتظر فرصت ماند كاسيكه با يك مته سوراخ ريزي در سقف ايجاد كرد تا بهتر بتواند وضعيت اتاق را بررسي كند او به هر گونه صدايي كه از زير پايش مي آمد گوش مي كرد بعد از دو روز انتظار و زندگي در سقف باخبر شد كه كينوشيتا در حال ورود به قصر است كينوشيتا يكي از فرماندهان جنگي و حكام محلي بود كه روابط خوبي با ارباب دشمن داشت ملاقات آنها درست زير پاي كاسيكه قرار داشت كاسيكه از سوراخي كه در سقف ايجاد كرده بود شروع به نگاه كردن كرد.كينوشيتا همراه دو تن از محافظانش وارد اتاق شد كاسيكه ناگهان متوجه دو تن از محافظان كينوشيتا كوگا نينجاها هستند كاسيكه به صحبتهاي آنها گوش داد و چيز مهمي متوجه شد او فهميد آن دو قرار است تا چند وقت ديگر به يوسوگي ارباب او حمله كنند همچنين چيزهايي در مورد افراد ، تعداد و تجهيزات كينوشيتا متوجه شد بعد از قرار و مدار كينوشيتا و افرادش از قصر خارج شدند كاسيكه در نظر داشت تا در موقع مناسب كار ارباب را يكسره كند ولي موقعيتش پيش نيامد و مي دانست كه بعد از كشتن او راه فراري نخواهد داشت به همين علت تصميم گرفت از قصر خارج شود او از همان راهي كه وارد شده بود شبانه به روي سقف رفت با طنابي كه با خود آورده بود بسيار بي صدا از سقف آويزان شد پيچ و تاب خوران به پايين رفت و سپس با يك پرش به داخل خندق پريد نگهبانان قصر كه صداي پريدن او را شنيده بودند خود را فورا به آنجا رساندند اما اثري از كاسيكه نبود كاسيكه دوباره به كسوت همان سامورايي در آمد و بيماري ناگهاني معده را بهانه ي غيبت خود قرار داد او به دنبال تعدادي سامورايي بي ارزش در افراد ارباب مي گشت تا بتواند تخم ستيز را بكارد او افراد مخالف را يافت و آنها را عليه ارباب تحريك كرد و به آنها گفت اگر شما بتوانيد ارباب را به قتل برسانيد من پشتوانه شما هستم تا بتوانيم حكومت قلعه را به دست بگيريم در همان حال به پيش فرمانده خود رفت و اعلام كرد كه فهميده عده اي از سربازان قصد توطئه را دارند فرمانده هم با زير نظر گرفتن آنها تصميم گرفت آنها را سركوب كند براي همين منظور با افراد خود به جان آنها افتاد و هرج و مرج در محوطه ي كاخ به راه افتاد كاسيكه از موقعيت استفاده كرد و قسمتي از نقاط كليدي قصر را به آتش كشيد و خود پا به فرار گذاشت اين عمل كاسيكه مي توانست نقشه ي ارباب دشمن را اندكي به تعويق بيندازد. [color=blue][size=18][b]پایان قسمت دوّم [/b] [/size][/color] دوستان تصمیم دارم یک عکس هم از یک نینجا که میخواد شورایکن پرتاب کنه بزارم تا جذّاب بشه.تمام این عکس ها و مطالب از همون وبلاگ هستش که یکی از هم رزم ها داره. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/6t2jo89.jpg[/img] قوربون همه شما. Mr.Fox
  14. دوستان اگه یک سوراخ موش پیدا کردید به ما هم نشون بدید یک وقت این قدرت مارو جیز نکنه. قوربون همه تون Mr.Fox
  15. Mr_Fox

    هواگردهای X

    دوستان در این هواپیما کپی از A-7 در نظر گرفته شده. و شباهت بسیاری به آ-7 دارد.مخصوصاً ورودی هوای موتور.در کل خیلی قشنگ تر از اف-35 است.ولی اف-35 مانورپزیر تر است.نیروی دریایی خوشگلی اش روا نمیخواهد.کاربردش را میخواهد. Mr.Fox
  16. البته ميگ-31 فقط در حد ي ادعا است.توانايي هايش ثابت نشده. منظورم جنگ است.طبق يك سري شواهد و استدلال هاي ساده ميتوان به اين نتيجه رسيد كه روسيه هنوز از لحاظ راداري از آمريكا عقب است. وگرنه علم روي كاغذ رو من هم دارم.فلان رادار با اين پردازش ميتونه اين كار رو بكنه كه نشد .عمل مهمّه. فكر ميكنيد ما تو ايران تئوري يا نوشته هايي كه بخواهيم موتور با بردار رانش بسازيم نداريم.؟خير داريم.ولي عمل 99 درصد راه است. گول نخوريد.البته ميگ 31 هاي امروزي تر خوب خيلي پيشرفته تر اند.مثلاً جديد ترين ميگ 31 از اف-14 دي بهتر است(هواپيمايي كه 4 سال پيش باز نشسته شد) ولي اگه پروژه F-14X SuperTomcat محقق ميشد روسيه حرفي براي زدن داشت؟ گران ترين جنگنده دنيا ميشد. كي گفته خرج ميگ 31 كمه؟ دوستان ميگ 31 هم نسبتاً پر خرج است. خداييش من از شيوه قرار گرفتن موتوراش(شكل موتور) خوشم مياد.وگرنه به دلم نميشينه. _______________________________________________________________________________________________________________________________ دوستان من تا يكي دو روز ديگه پيشتون نيستم لطفاً شوخي يا چيزي ميخواهيد انجام بديد بديد كه خاطره خوش برام بمونه.اگر هم بدي از من ديديد ببخشيد. اينجوري آقا سعيد هم كمتر منو تحمّل ميكنه.و زودتر شرّم از سرش كنده ميشه. قربون همتون روباه :oops: :lol: :lol: :mrgreen:
  17. حاجی نخود بفرست حاجی سیدتو کشتند حاجی سیدتو بردند حاجی خرچنگ ها اومدند حاجی جان مادرت زهرا من رو بزار و برو. اینا مل سپاه است.نه ارتش. Mr.Fox :lol:
  18. دیوانه شدم. بگید چیه دیگه.ما که گیج شدیم. ولی طبق گفته های کرکس متوجّه شدم احتمالاً باید مال ناتو باشه.چون مجارستان فالکون نداره. Mr.Fox :lol:
  19. دوست من . اگرسور های ایلات متحده که برترین خلبانان آمریکا هستند در تمرین با خلبانان دانشجوی مبتدی اف-14 که بیش از 6 جی تحمّل ندارند هم به خاطر کمی خلّاقیت دانشجو از او شکست خوردند.البته بعضی مواقع شده خلبان تامکت بسیار مبتدی و به عبارتی گاو بوده و اگرسور پیروز شده است..حالا اگه خلبان اف-14 یک مقدار بهتر عمل کنه اف-16 در مقابلش دست و پا بسته است .درست مثل میگ 29 که در مقابل اف-14 دست و پا بسته بود. تازه اف-16 مقابل میگ-29 هم بسیار ضعیف جلوه داده.و واقعاً هم هست. Mr.Fox :lol:
  20. فكر ميكنم اولين كسي كه ايد جذ شه خودتي مهندس. س داري سنگ خودت رو ه سينه ميزني. icon_wink icon_question قورون همه تون .روباه كوچولو
  21. اینم فیلمی که قولش رو دادم.برید به لینک زیر تا لین دانلود رو بگیرید. http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=45673#45673 قوربون همه ،،،روباه کوچولو :|
  22. تازه فکر رو بکنین فقط پارس جنوبی خودش به تنهایی برقرای آمریکا رو برا 100 سال تضمین میکنه.میگیم 50 سال.یعنی روسیه فاتحه اش خونده.البته این یک نظر شخصی بود نه کارشناسی.ببینی.یکی از آشنایانم که اون یک چیزی سرش میشه گفته بود.آمریکا رو اینجوری نبینید.کافی بهش بگیم.بیا این پارس جنوبی واسه تو فرادا میگه ایران اصلاً حقّشه بمب اتم بسازه.ما هم چاکّرشیم.چرا چون تا 100 سالی وجودش تامین میشه.مسالاه اینه که شاید روسیه به نفت ما احتیاج نداشته باشه ولی نبود ما باعث میشه آمریکا غیر قابل کنترل بشه و واقعاً تمام دینا رو تو دست بگیره.اونوقت دیگه چین و روسیه با اتّحاد هم هم نمیتونن کاری بکنن.چنو از حمه طرف بهشون حمله میشه. حالا چقدر مخ های ما رو جذب میکنن. میدونید که ایرانیان در دنیا از لحاظ هوش و زکاوت برترین هستند.البته دنیای هم باهوش داره.نمیگن کشور های دیگه چیزی ندارند که این حرف عدل خدا رو زیر سوال میبره.در کل نبود ایران یعنی مرگ روسیه و چین. بازم میگم.یک نظر از چشم یک اسنان عادّی بود.کارشناسی نیست.حتماً تا حالا فهمیدین که من از چیزی که ازش سر در نیارم یا کارشناسش نباشم کارشناسی نمی کنم. Mr.Fox :|