jackturbo

Members
  • تعداد محتوا

    709
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های jackturbo

  1. دوستان اگر مطالبی دارند به این تاپیک اضافه کنند تا کاملتر بشه
  2. شرايط جبهه‌هاي جنگ و كشور در زمان عمليات كربلاي 5 1- اختلاف نظر تاكتيكي بين ارتش و سپاه و اختلاف نظر در مورد چگونگي تدوين استراتژي عملياتي و چگونگي نبرد با دشمن موجب واگذاري مناطق جداگانه به ارتش و سپاه براي طرح ريزي عمليات گرديده بود و عملاً توان سپاه و ارتش در تضايف با يكديگر قرار نداشت. 2- عدم وجود ستادي كه بتواند توان سپاه و ارتش را با هم و به درستي به كار گيرد و عمليات بزرگي را طراحي نمايد. گرچه در آن زمان «فرماندهي جنگ» تشكيل شده بود و اين فرماندهي نقش مهمي در به كارگيري توان سپاه و ارتش به صورت جداگانه عليه دشمن ايفا مي‌نمود و براي كاهش اختلاف نظرها تلاش مي‌كرد. 3- كسري بودجه شديد دولت وارد شدن فشار اقتصادي بر مردم به رغم تلاش‌هاي شديد دولت براي دور نگه داشتن مردم از آثار اقتصادي جنگ. 4- كاهش درآمد‌هاي نفتي به دليل كاهش قيمت نفت و نيزكاهش توليد نفت ايران به طوري كه صادرات نفت به حدود يك ميليون بشكه در روز كاهش يافته بود. گفته مي‌شود درآمد‌هاي نفتي ايران در آن سال به حدود هفت ميليارد دلار كاهش يافت. 5- عدم امكان خريد‌هاي نظامي براي ايران از خارج از كشور بدليل تحريم تسليحاتي آمريكا و اروپا. 6- وجود دو وزارت خانه پشتيباني از جنگ با نام‌هاي دفاع و سپاه كه تعارضاتي را در هماهنگي تدارك رزمندگان، پيش آورده بود. 7- در عين حال توسعه صنايع نظامي در كشور و توليد موشك‌هايي تا برد 150 كيلومتر در ايران اتفاق افتاده بود. 8- ادامه فشار اقتصادي و تحريم تسليحاتي كشور از سوي آمريكا و اروپا نيز در حال تشديد بود. شرايط اقتصادي كشور در زمان اجراي عمليات كربلاي 5 ايران در سال 1365، روزهاي دشواري را در جنگ سپري مي‌كرد مديريت اقتصادي جنگ نياز به درآمدهاي ارزي براي تأمين هزينه‌ها و حصول فوري اين درآمدها داشت. افزايش عرضه نفت ازسوي همراهان صدام به ويژه كشور عربستان و همچنين كندي رشد تقاضاي جهاني براي انرژي، موجب شد تا قيمت نفت در سرازيري و كاهش مستمر قرار گيرد. در اين شرايط قيمت هر بشكه نفت ايران براي فروش تا هربشكه به 6 دلار نيز رسيد.علاوه بر اين خريداران و متقاضيان نفت خام نيز شرايط خود را به دليل ناامن بودن بنادر صادرات نفت ايران، سخت كرده بودند و از ايران مي‌خواستند تا نفت خود را در بندرهاي مقصد به آنها تحويل دهد. در آن شرايط رفت وآمد كشتي‌هاي نفتكش به دليل حملات مداوم نيروي هوايي ارتش بعثي به سكوها و بنادر نفتي ايران، توأم با خطر بوده و آنها حق ريسك و بيمه بيشتري دريافت مي‌كردند. به ناچار، دولت آقاي مهندس مير حسين موسوي، به منظور مهار بحران‌هاي ناشي از جنگ و كاهش هنگفت درآمدهاي ارزي، يك برنامه كوتاه مدت تهيه كرده بود، در سال 1366 هم يك برنامه محرمانه از سوي سازمان برنامه و بودجه تهيه شد كه چنانچه آمريكا در حمايت از صدام به ايران حمله نظامي كرد، چگونه معيشت مردم تنظيم، تأمين و اداره شود. در اين شرايط، دولت تلاش مي‌كرد تا از طريق سازمان برنامه و بودجه بتواند آسيب‌ها و فشارها به حوزه‌هاي معيشتي مردم و اقتصاد ايران را به حداقل خود برساند. در آن زمان به دليل عدم در اختيار بودن منابع كافي، بحث توسعه اقتصادي در كشور مطرح نبود. شرايط اقتصادي و درآمدي در سال 1366 نسبت به سال 1365هم بدتر شد. در سال 1365، درآمد‌هاي نفتي به شدت سقوط كرده بود. ارزِ در اختيار دولت به حداقل خودش رسيده بود و كالاهاي اساسي و مصرفي مردم و مواد اوليه كارخانجات هم، همه از خارج از كشور وارد مي‌شد. مهمترين بحث سازمان برنامه و بودجه، در سال 1365، بحث درآمدهاي ارزي كشور و چگونگي تأمين مواد غذايي، تأمين حداقل مواد اوليه براي واحد‌هاي صنعتي و جلوگيري از بيكاري ناشي از تعطيلي آن واحدها بود. تمام اقتصاد كشور در حال خوابيدن بود. در آن زمان وضعيت به حدي بغرنج بود كه دولت حتي مجبور به كوپني كردن لوازم بهداشتي و شوينده ها، مثل صابون و شامپو هم شده بود. در وزارت بهداشت اين موضوع مطرح گرديده بود كه برخي بيماريهايي كه بر اساس اسناد و مدارك سازمان بهداشت جهاني در ايران از بين رفته بود، بدليل كمبود مواد و لوازم بهداشتي در حال شيوع هستند و اين موضوع يكي از نگراني‌هاي دولت وقت بود. چگونگي تأمين گندم، روغن و نيازهاي اوليه كارخانه‌ها از دغدغه‌هاي مهم دولت بود. آقاي روغني زنجاني رئيس سازمان برنامه و بودجه در سال 1365 در مصاحبه با روزنامه ايران مي‌گويد: سال 1365 از بدترين سال‌ها از نظر درآمد‌هاي ارزي كشور بود زيرا هم قيمت هر بشكه نفت به زير هفت دلار كاهش يافت و هم اينكه تأسيسات صادرات نفت ايران مورد هجوم هوايي دشمن قرار مي‌گرفت و لذا درآمد كشور به حدود 7 ميليارد دلار رسيد. لازم به ذكر است براساس مطالعاتي كه يك گروه مهندسين مشاور فرانسوي در سال‌هاي پاياني رژيم شاهنشاهي انجام داده بود، اگر ايران تا سال 1365 بخواهد سالي غير بحراني را از سر بگذراند بايد حداقل 65 ميليارد دلار واردات كالا از خارج داشته باشد. امّا در اين سال با وجود مشكلات و پيچيدگي‌هاي پيش روي ايران، اقتصاد كشور توانست سال غير بحراني را با كمتر از 10 ميليارد دلار واردات سپري نمايد. در سال 1366 هم كه برنامه بحران تهيه شد فقط دولت به دنبال تأمين خورد و خوراك و معيشت مردم بود و بقيه منابع را هم صرف جنگ و نيازهاي آن مي‌كرد. بحث سرمايه گذاري، واردات، صادرات و توسعه اقتصادي، كاملاً بي معنا بود. منابع دولت به دو قسمت تقسيم شده بودند يك قسمت براي خورد و خوراك و زنده ماندن مردم و يك قسمت هم براي اداره جنگ، مصرف مي‌شد. سازمان برنامه و بودجه در سال 1366 متوجه شد كه با برنامه بحران هم ادامه جنگ امكانپذير نيست. مسئولان به اين نتيجه رسيدند كه ديگر هيچ سازگاري بين منابع مالي دولت و ادامه جنگ وجود ندارد چون جنگ منابع مالي مي‌خواهد. گرچه دولت آقاي ميرحسين موسوي در آن روزگار كه شرايط خاصي بود توانست اقتصاد كشور را با نفت با قيمت 6 دلاري مديريت كند ولي برنامه‌هاي اقتصادي- سياسي تدوين شده براي سال 1366 از تعادل خارج شد. آقاي روغني زنجاني در سال 1365 نامه‌اي دستي براي آقاي ميرحسين موسوي نخست وزير وقت نوشت و در آن استدلال كرد كه جنگ را نمي‌توانيم ادامه دهيم. ايشان نوشته بود كه ما دو راه حل در پيش رو داريم يا جنگ را تمام كنيم و نظام را حفظ كنيم و يا اينكه جنگ را با اهدافي كه تعريف كرده ايم ادامه دهيم كه نتيجه آن فرپاشي نظام و قهرمانانه كنار رفتن است. اين نامه را آقاي ميرحسين موسوي به آقاي هاشمي رفسنجاني كه در آن زمان فرمانده جنگ بودند هم نشان داده بودند. البته در سال 1367 تكميل شده اين نامه، خدمت حضرت امام خميني (ره) تقديم گرديد كه با ساير نامه‌هايي كه امام دريافت كرده بودند موجب پذيرش آتش بس از سوي ايشان شد. ديدگاه‌هاي گوناگون درباره جنگ در سال 1365 به نظر مي‌رسد كه مسئولين مختلف سياسي، اقتصادي و نظامي كشور در سال 1365 ديدگاه‌هاي گوناگوني راجع به نحوه اداره و ادامه جنگ داشته‌اند كه به صورت ذيل جمع بندي مي‌شود: 1- مسئولان اقتصادي معتقد بوده‌اند كه درآمد‌هاي كشور اعم از درآمد‌هاي نفتي و توليدي توانِ خدمات رساني به مردم را همزمان با جنگ با توجه به تخريب‌هاي روزافزون آن ندارد. 2- مسئولان سياسي كشور فكر مي‌كردند كه بايد با كسب امتيازاتي از صدام، جنگ را به سرانجامي مطلوب برسانند تا بتوان با افتخار و سربلندي از جنگ بيرون آمد. آنها لازمه اين كار را انجام يك عمليات بزرگ سرنوشت سازي مي‌دانستند تا بتوان با فشار نظامي آن، امتيازاتي را از رژيم صدام حسين كسب كرد و يا اينكه دنيا را وادار به پذيرش خواسته‌هاي مردم ايران از جمله اعلام متجاوز بودن رژيم بعثي صدام و اخذ خسارت‌هاي جنگ نمود و نيز از عدم بروز جنگي مجدد، اطمينان حاصل نمود. 3- مسئولان ارتش جمهوري اسلامي ايران، احساس مي‌كرده‌اند كه انجام عمليات تهاجمي براي آنها به دليل عدم امكان جذب نيروهاي بسيجي داوطلب و نيز نوع سازماندهي نيروي زميني ارتش كه متكي بر پشتيباني آتش مي‌توانست بجنگد وجود ندارد و با توجه به اختلاف ديدگاه آنان با سپاه در مورد نوع تاكتيكها و زمين مناسب براي عمليات، از سوي آنها نيز انتظار عمليات سرنوشت‌سازي نمي‌رفته است. 4- مسئولين سپاه هم معتقد بوده‌اند كه مي‌توان با تعيين استراتژي نظامي براي سقوط صدام به تغيير سياست‌ها و استراتژي جنگي كشور دست زد. همچنين مي‌توان عمليات بزرگ سرنوشت سازي را انجام داد تا «استراتژي جنگ تا يك پيروزي» به ثمر برسد. آنها فكر مي‌كردند كه صدام كسي نيست كه از سوي حاميان خود اجازه داشته باشد در مقابل ايران تسليم شود. البته موفقيت در هر دو استراتژي، مستلزم تأمين نيازمنديهاي سخت افزاري جنگ در آن شرايط بوده است كه يا از طريق واگذاري تسليحات ارتش قابل تأمين بوده است و يا از طريق تجهيز صنايع داخلي كشور براي توليد نيازمنديهاي تسليحاتي جبهه، امكان پذير بوده و يا از طريق خريد خارجي، بايد مشكل حل مي‌شده است. البته با توجه به تحريم تسليحاتي ايران، تأمين اين نيازمندي‌ها از خارج از كشور، كار مشكلي به نظر مي‌رسيده است. با تحليل ديدگاه‌هاي فوق مي‌توان نتيجه گرفت كه كشور در آن زمان نتوانسته است به يك همدلي و هم نظري بين مسئولين مختلف، در مورد تعيين استراتژي واحدي براي چگونگي ادامه نبرد و نيز روش‌هاي پايان دادن به جنگ برسد و استراتژي غالب كه «جنگ جنگ تا يك پيروزي» بوده است با انجام عمليات بزرگ سرنوشت‌ساز، دنبال شده است. بنابراين انجام عمليات كربلاي 5 در راستاي اين استراتژي، قابل تحليل است. توقعات و انتظارات جمهوري اسلامي ايران در سال ششم جنگ در سال 1365، جمهوري اسلامي ايران به دنبال اين بود تا بتواند شرايطي را فراهم آورد تا از طريق آن، به خواسته‌هاي خود برسد. باتوجه به كاهش اميدواري به اقدامات ديپلماتيك، تمركز تلاش‌ها جهت رسيدن به يك موفقيت بزرگ در جبهه‌هاي جنگ بود. عمده‌ترين تلاش‌هاي ايران معطوف به موارد ذيل بود: 1- پذيرفتن قرارداد 1975 از سوي حكومت عراق به عنوان مبنايي براي تعيين حدود مرزي. 2- تأمين خسارات وارده به ايران از سوي تحميل كنندگان و آغاز گران جنگ. 3- تنبيه متجاوز با ايجاد يك ساز وكار بين المللي. براي رسيدن به خواسته‌هاي فوق و اطمينان از عدم توانايي دشمن براي ادامه حملات خود در جبهه‌هاي جنگ، عمليات كربلاي5 طراحي گرديد تا بتواند راهي براي رسيدن به انتظارات فوق باشد. بايد توجه داشت كه ايران،سال 1365 را سال انهدام ارتش صدام و سال احتمالي پايان دادن به جنگ از طريق فشار نظامي، مي‌دانست و بسياري از رزمندگان، آرزوي اقامه نماز در كربلاي حسيني را پس از موفقيت در جبهه‌ها، داشتند. ادامه دارد...
  3. اتفاقا" من هم تاپیکی در این مورد از مقاله های آرشیوم ایجاد کردم هر دو عملیات کربلای 4 و 5 بنده که موافقم. تاپیک عملیات کربلای 4 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=8991#88685 عملیات کربلای 5 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=8992#88691
  4. روند تصميم‌گيري براي انجام عمليات كربلاي 5 ناكامي در عمليات كربلاي 4، به شكل نا مطلوبي موقعيت برتر جمهوري اسلامي ايران را كه با فتح فاو حاصل شده بود، تحت تأثير قرار داد. شايد اگر عمليات كربلاي4 در تاريخ 3/10/65 كه بر آن، نام «عمليات سرنوشت‌ساز» نهاده بودند موفق مي‌شد، عملياتي به نام كربلاي5 در منطقه شلمچه، صورت نمي‌گرفت. معمولاً ناكامي‌ها، شكست‌ها، عدم پيروزي‌ها، مشكلات و پيچ و خم‌هاي موجود بر سر راه هر عمليات، برخي از رزمندگان و مسئولين جبهه‌هاي نبرد را منفعل، بعضي‌ها را عصباني و ناراحت و برخي را به فكر فرو مي‌برد و آنها را براي حركت و اقدام آينده، وادار به‌انديشيدن و تفكر مي‌كند. آنها اقدامات و تلاش‌هاي گذشته و تحولات نبردهاي انجام شده را مورد بررسي قرار داده، نقد مي‌كنند و با ارزيابي نقاط قوت و ضعف عمليات نا موفق و ناكام انجام شده، راهي را براي رسيدن به پيروزي در آينده مي‌جويند. اقدامات فريب و برنامه ريزي مجدد پس از ناكامي در عمليات كربلاي4، تصميم بر آن گرفته شد كه با انجام اقداماتي، به دشمن نشان داده شود كه عمليات اصلي سالانه ايران، همين نبرد بوده و آن هم به شكست انجاميده است. البته همين طور هم بود و دشمن هم درست فهميده بود. ولي دشمن متوجه نشد كه ايران درصدد است كه از اين شكست و از اين عدم موفقيت، به عنوان مقدمه‌اي براي يك پيروزي جديد در طراحي عمليات آينده استفاده كند. تبليغات ايران هم در آن زمان، براي به اشتباه‌انداختن دشمن، اين عمليات را نبردي مي‌خواند كه ضربات مهلكي بر دشمن وارد كرده و آن را تهاجمي مهم و تعيين كننده به شمار مي‌آورد. سپاه در اين شرايط، بلافاصله خود را براي طراحي مجدد و اجراي عمليات، در نيمي ديگر از منطقه عملياتي نبرد كربلاي4 يعني از محور شلمچه تا كانال ماهي، خود را آماده مي‌كرد. بلافاصله پس از پايان گرفتن عمليات كربلاي 4 كه در آن شصت گردان از نيروهاي رزمنده، وارد عمل شدند، فرمانده كل سپاه سه تن از فرماندهان را به پايگاه هوايي اميديه كه فرمانده جنگ حجه الاسلام و المسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني در آنجا مستقر بود اعزام و به ايشان اعلام نمود كه سپاه ظرف ده روز آينده در منطقه شلمچه وارد عمل خواهد شد گرچه در آن زمان بسياري از فرماندهان لشكرهاي سپاه، درباره موفق بودن يك عمليات گسترده در شلمچه دچار ترديد بوده و از سوي ديگر براي آماده كردن واحد‌هاي خود، نياز به زمان داشتن ولي بلافاصله پس از خاتمه عمليات كربلاي 4، طرح چگونگي انجام مانور در منطقه شلمچه تعيين و به آنها اعلام گرديد. بنابراين در واقع مي‌توان گفت كه عمليات كربلاي5، مرحله دوم و يا نيمه ديگر عمليات كربلاي4 بود. ضرورت انجام عمليات كربلاي 5 انجام عمليات كربلاي 5، مي‌توانست تا حدودي بحران روحي ناشي از عدم موفقيت و ناكامي در عمليات كربلاي 4 را جبران نموده و آن را پشت سر بگذارد. از سوي ديگر در آن زمان، دشمن بطور مرتب به مراكز صنعتي كشور، نيروگاه‌هاي برق، كارخانه ها، ايستگاه‌هاي راه آهن و قطارها و پادگان‌هاي نظامي، حملات هوايي انجام مي‌داد، به طوري كه شرايط به گونه‌اي شده بود كه اكثر نيروگاه‌هاي برق كشور با نيمي از ظرفيت خود كار مي‌كردند. كمبود برق باعث شده بود كه مردم اكثر نقاط كشور روزانه حدود سه ساعت برق نداشته باشند كمبود برق موجب مشكلاتي براي كارخانجات از جمله براي كارگاه‌هاي ساخت قايق‌هاي مورد نياز جبهه‌هاي جنگ شده بود رفتن برق بعضاً موجب قطعي آب نيز مي‌گرديد. بمباران‌هاي دشمن ادامه داشت. در حملات هوايي به پايگاه هوانيروز باختران حدود چهل بالگرد نظامي خسارات جدي ديده و 9 خلبان شهيد شدند هر روز كشتي‌هاي ايران در خليج فارس مورد حمله قرار مي‌گرفتند حملات ارتش بعثي به مناطق مسكوني و به مردم بي پناه به طور بي‌سابقه‌اي افزايش يافته بود و جنگ شهرها ادامه داشت. در اين شرايط، فشار براي انجام يك عمليات بزرگ در جبهه‌هاي جنگ به منظور پاسخ دادن به شرارت‌هاي دشمن، بر روي رزمندگان اسلام زياد بود. نظر امام خميني بر اين بود كه هر كجا مي‌خواهيد عمل كنيد ولي به دشمن زمان ندهيد بنابراين كشور و شرايط جنگ، در آن زمان، نياز به يك عمليات موفق بزرگ داشت تا هم قواي دشمن در مواضع پدافندي باقي بمانند و هم بتوان با يك پيروزي نظامي، راه را براي تلاش‌هاي سياسي مسئولان كشور، جهت پايان دادن به جنگ تحميلي باز كرد و هم بتوان با انجام يك عمليات بزرگ در جبهه‌هاي جنگ، پاسخي به تهاجمات دائمي دشمن در حمله به تأسيسات نفتي ايران و نيز به مردم بي پناه در شهر‌هاي مختلف كشور داد. لازم به ذكر است كه در اوايل سال 1365 در ارزيابي وضعيت دشمن، فرماندهان سپاه به اين نتيجه رسيدند كه اگر جمهوري اسلامي ايران پس از تصرف فاو نتواند گام‌هاي بلند‌تري برداشته و عمليات وسيع‌تر و گسترده‌تري را نسبت به عمليات والفجر8 انجام دهد ارتش بعثي با تمركز قواي خود به مواضع رزمندگان اسلام حمله خواهد كرد و جنگ جديدي را در جبهه‌هاي زميني آغاز خواهد كرد. وضعيت دشمن پس از پايان عمليات كربلاي 4 با تجزيه و تحليلي كه از شرايط و وضعيت دشمن، صورت گرفت، اينگونه جمع بندي شد كه: 1- رژيم صدام تصور مي‌كند كه عمليات كربلاي 4 تنها عمليات بزرگ ايران در سال 1365 بوده كه ناكام مانده است. بنابراين نيروهاي دشمن در آرامش نسبي به سر مي‌برند. 2- با اطلاعات كسب شده از دشمن مشخص شد كه ارتش بعثي فرمانده هان خود را به مرخصي فرستاده و خيالش از ادامه نبرد راحت شده است. به طوري كه گفته مي‌شد كه در برخي از يگان‌هاي دشمن تا 40 درصد سربازان و نظاميان آن به مرخصي رفته‌اند. 3- با توجه به اينكه دشمن به خاطر انجام عمليات كربلاي 4 همه نيروهاي احتياط خود را در منطقه عملياتي كربلاي 4 و در جنوب اروند رود مستقر كرده است، بنابراين چنانچه از سوي رزمندگان اسلام، عمليات جديدي در منطقه شلمچه صورت گيرد، انتقال اين نيروهاي دشمن به منطقه جديدِ درگيري، زمان بر خواهد بود و ارتش بعثي، حداقل به دو هفته زمان براي اين جابجايي، نياز دارد. لازم به ذكر است كه در آن هنگام، نشان‌ها و علايمي حاكي از جابجايي اين نيروها به منطقه عملياتي كربلاي 5 يعني محور شلمچه وجود نداشت. علل انتخاب محور شلمچه براي انجام عمليات كربلاي 5 محور شلمچه هميشه به عنوان يكي از مستحكم‌ترين و پر مانع‌ترين مواضع دفاعي دشمن در طول جنگ تحميلي، مطرح بوده است. امكان عبور از موانع وميادين مين اين محور و طرح ريزي عمليات براي شكستن خط اول دشمن در منطقه شلمچه تا حدود زيادي غير ممكن، ارزيابي مي‌گرديد ولي با بررسي‌هاي انجام گرفته از وضعيت دشمن مشخص شد كه: 1- چنانچه با فاصله زماني كم از پايان عمليات كربلاي 4، عمليات ديگري در محور شلمچه صورت گيرد، موجب غافلگيري دشمن خواهد شد، زيرا دشمن پس از يك دوره آماده باش يك ماه به نيروهاي خود، با تصور پايان يافتن عمليات ايران، نيروهاي خود را به مرخصي خواهد فرستاد. 2- پي بردن به نقاط ضعف خطوط پدافندي دشمن در ضلع شمالي محور شلمچه و امكان عبور از آبگرفتگي اين منطقه با استفاده از قايق‌هاي بسيار سبك و نيز نفربرهاي خشايار. 3- در اختيار داشتن 210 گردان رزمي آماده به كار؛ لازم به ذكر است كه اگر اين نيروها به شهرهاي خود باز مي‌گشتند به اين زودي‌ها امكان فراهم كردن چنين قوايي فراهم نبود وبنابراين زمان زيادي تا آماده شدن براي عمليات بعدي مورد نياز بود. 4- وجود عقبه چند يگان رزمي در منطقه شلمچه و پاي كار بودن آنها و آمادگي آنها براي انجام عمليات در اين منطقه با توجه به آشنايي‌هاي آنها با زمين محور شلمچه و شناسايي‌هايي كه انجام داده بودند. بنابراين، با توجه به برداشت فوق از شرايط دشمن، فرمانده كل سپاه به اين نتيجه رسيد كه مي‌توان عمليات كربلاي 5 را با طرح‌ريزي جديدي براي تصرف منطقه شلمچه و نفوذ به مواضع دشمن در شرق بصره، برنامه ريزي نمود و با سرعت، آن را به اجرا در آورد و اجازه تغيير شرايط را به دشمن نداد. بدين منظور براي وارد كردن ضربات نظامي تعيين كننده به دشمن و انهدام قواي وي، عمليات كربلاي5 طراحي و برنامه‌ريزي شد. اهميت عمليات كربلاي 5 اين عمليات از جمله نبردهايي بود كه در خاك دشمن و در يكي از حساس‌ترين جبهه‌هاي جنوب انجام شد. در آن زمان برخي از سرزمين‌هاي ايران از جمله نفت شهر و نفت خانه هنوز در دست ارتش متجاوز بعثي بود. اين عمليات حدود 4 سال و نيم پس از فتح خرمشهر و يازدهمين عمليات صورت گرفته پس از عمليات مهم بيت المقدس بود. در آن زمان تصور بر اين بود كه يك عمليات گسترده و مهم مي‌تواند، سرنوشت ساز بوده و صدام را وادار به پذيرش خواسته‌ها و شرايط ايران براي پايان بخشيدن به جنگ تحميلي كند و طبيعتاً پذيرش شرايط ايران در آن زمان از سوي صدام، منجر به سقوط سياسي رژيم بعثي عراق مي‌شد.البته تصميم گيري براي اجراي اين عمليات، كار بسيار مشكلي بود. در آن زمان حجه الاسلام و المسلمين جناب آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان فرمانده جنگ در منطقه عملياتي جنوب حضور داشتند و طي جلسات متعددي با فرماندهان سپاه درباره چگونگي آغاز اين عمليات بحث و گفت وگو مي‌كردند. انجام عمليات در چنين منطقه محدودي كه عمده قواي دشمن در آن مستقر بودند و عظيم‌ترين موانع و استحكامات دشمن در آن قرار گرفته بود، ابهامات فراواني را براي تصميم گيرندگان ايجاد كرده بود. از سوي ديگر در آن زمان، منطقه ديگري به جز محور شلمچه براي انجام عمليات آماده نبود و ارتش هم كه قرار بود پس از گذشت 72 ساعت از سپري شدن زمان عمليات كربلاي 4، در منطقه سومار دست به انجام عمليات بزند، نتوانست مأموريت خود را انجام دهد بنابراين يا بايد تأخير چند ماهه‌اي جهت انجام عمليات بعدي مورد پذيرش قرار مي‌گرفت و يا اينكه براي پاسخ به فشارهاي دشمن و بدست گرفتن ابتكار عمل، در محور شلمچه، مي‌بايستي عمليات جديد انجام شود. برخي از فرماندهان سپاه با انجام اين عمليات موافق نبودند ولي فرمانده كل سپاه معتقد بود كه بايستي اين عمليات بلافاصله در محور شلمچه انجام گيرد و در شرايط موجود، راه حل غير از آن وجود ندارد. به هر حال تصميم نهايي بر عهده فرمانده جنگ بود. فرمانده سپاه براي قانع كردن ساير فرماندهان و نيز تصميم گيري نهايي، تلاش زيادي را به عمل آورد. بنابر گفته آقاي مهدي هاشمي در نهايت يك شب آقاي هاشمي رفسنجاني پس از اقامه نماز در زير آسمان، استخاره نموده و تصميم مي‌گيرند تا عمليات مورد نظر، در همين منطقه شلمچه انجام شود. ايشان آنگاه به سپاه ابلاغ مي‌نمايند كه ظرف مدت يك هفته در اين منطقه، عمليات كربلاي 5 را انجام دهد. اهدف عمليات هدف عمليات كربلاي5، نزديك شدن قواي اسلام به شهر بصره به عنوان دومين شهر بزرگ عراق بود تا بتواند هم فشارهاي سياسي عظيمي را بر دشمن به وجود آورد و هم انهدام وسيعي از ارتش بعثي انجام دهد و هم با توجه به در اختيار داشتن شهر بندري فاو از سوي ايران، بتواند جنوب عراق را با خطر جدي جداسازي مواجه سازد. بنابراين هدف اصلي اين عمليات آن بود كه ايران بتواند با ايجاد فشار نظامي بر روي رژيم صدام، امتيازات سياسيِ مشخصي را بگيرد تا ضمن احقاق حقوق ملت، تضميني براي صلح پايدار به دست آورد. بنابراين، انجام يك عمليات نظامي موفق، در آن مقطع زماني، اهرمي موثر براي فشار در مذاكرات سياسي بود. هميشه پيشروي به سوي بصره از زمان طراحي عمليات بيت المقدس تا پايان عمليات كربلاي5 كه جنگ در خوزستان و جبهه جنوب به بن بست رسيد، جزء راهبرد اساسي نظامي ايران بوده است. ايران تا قبل از عمليات كربلاي5 در حدود 8 بار در محور شلمچه، عمليات انجام داده بود. در تمام دوران جنگ تحميلي، رسيدن به دروازه‌هاي بصره، هميشه از سوي ايران به عنوان «هدف استراتژيك جنگ» مطرح بوده است و به‌ويژه پس از آنكه جنگ به خاك دشمن كشانده شد اين هدف اهميت بيشتري يافت. پس مي‌توان گفت، عمليات كربلاي5 يكي از سلسله نبرد‌هايي بود كه براي كمك به پايان دادن به جنگ تحميلي، طراحي و اجرا شد. و هدف از آن تصرف يكي از مناطق استراتژيك خاك دشمن بود تا بتواند موجب كشانده شدن صدام به پاي ميز مذاكره و خاتمه دادن به جنگ با برتري ايران بشود. در آن دوران، اين چنين فكر مي‌شد كه با تصرف منطقه شلمچه و نزديك شدن به شهر بصره به عنوان دومين شهر بزرگ عراق و مهمترين مركز نفتيِ آن كشور، مي‌توان چنين شرايطي را فراهم آورد تا منجر به كسب امتيازات سياسي از دشمن شود. پيشروي در محور شلمچه به دليل نزديكي آن به شهر بصره موجب نگراني رژيم بعثي و به ناچار، باعث درگير شدن بخش زيادي از ارتش بعثي عراق در اين منطقه مي‌شد كه مي‌توانست تلفات مهمي را به ماشين جنگي دشمن وارد سازد. اهميت محور شلمچه زمين منطقه عمليات كربلاي5 در شرق بصره داراي ارزش استراتژيكي زيادي بود. چون محور مواصلاتي شلمچه كليد فتح بصره به شمار مي‌رفت. وسعت سرزمين خشك اين منطقه عملياتي كه به پنج ضلعي معروف بود به كمتر از پنجاه كيلومتر مربع مي‌رسيد. يك كيلومتر پيشروي در محور شلمچه، از نظر اهميت نظامي و فشار سياسي بر دشمن، برابر با حدود 10 كيلومتر پيشروي در نقاط ديگر مانند محور فكه، ارزش داشت. بنابراين ارزش نظامي و سياسي زمين منطقه عمليات كربلاي 5 بسيار زياد بود. ايران از تابستان سال 1361 تا اواخر سال 1365 عمليات‌هاي گوناگوني را در منطقه عمومي بصره در جبهه جنوب انجام داد تا بتواند فشار تعيين كننده‌اي را بر رژيم صدام حسين وارد نمايد و جنگ را به سرانجام مطلوبي برساند. عمليات رمضان در شرق بصره و در مرداد ماه سال 1361، عمليات‌هاي خيبر و بدر در آبهاي هورالهويزه و جزاير جنوبي و شمالي خيبر در اسفند ماه سال 1362 و 1363 و عمليات والفجر8 در جزيره فاو در بهمن ماه سال 1364 و عمليات كربلاي5 در دي ماه 1365 همگي نبردهايي بوده‌اند كه در اطراف منطقه بصره انجام شده‌اند. البته دشمن هم به اهميت اين ناحيه واقف بود و همه تدابير لازم را براي دفاع مطمئن از اين منطقه‌انديشيده بود. به دليل آنكه محور شلمچه از نظر دسترسي نسبت به ساير مناطق به بصره نزديكتر بود، بنابراين براي دشمن اين محور مواصلاتي اهميت بيشتري داشت. ارتش بعثي با به كارگيري توان مهندسي خود در آنجا، استحكامات بيشتري ايجاد كرده بود و يگان‌هاي قوي‌تري را نيز در پدافند آن محور به كار گرفته بود و تراكم يگان‌هاي دشمن نيز در اين محور نسبت به ساير مناطق عملياتي، بيشتر بود. سير طراحي و شرايط برنامه ريزي عمليات كربلاي 5 عمليات كربلاي 5، به تنهايي و جداي از ارتش، از سوي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي طرح ريزي و در محور شلمچه در نيمه شب 19 دي ماه سال 1365 و با رمز يا زهرا (ع) در جبهه جنوب و در محور شلمچه در منطقه شرق بصره به مرحله اجرا درآمد. همچنين 19 دي ماه برابر با سالگرد قيام مردم قم در برابر رژيم شاهنشاهي در سال 1356 است. اين قيام حيات بخش، مؤثر و خونين آغاز حركت پيوسته‌اي از نهضت اسلامي مردم ايران است كه هر 40 روز يكبار به سركوبي خونيني از سوي عوامل رژيم سلطنتي مواجه مي‌شد و سرانجام با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن سال 1357، به نتيجه رسيد. پس از پايان عمليات بدر در اواخر اسفند ماه سال 1363، به دليل اختلاف نظر عملياتي و تاكتيكي سپاه و ارتش با يكديگر، قرار بر اين شد كه سپاه و ارتش، هركدام جداي از يكديگر عمليات‌هاي مستقلي را طرح ريزي و انجام دهند. به اين صورت عملاً ارتباط سپاه و ارتش كه تا قبل از سال 1363 به صورت ساختاري در قرارگاه‌هاي مشترك برقرار بود و در كنار يكديگر عمل مي‌كردند به دليل اختلاف ديدگاه آنان از نظر تعيين استراتژي نظامي و نيز مناطق مناسب براي انجام عمليات و همچنين تاكتيك‌هاي متفاوت طرفين، قطع گرديد. البته ستادي هم كه بتواند اين دو سازمان را در صحنه عمليات با هم و در كنار يكديگر و با طرح عملياتي مشترك و مورد توافق طرفين به كار گيرد نيز وجود نداشت. بنابراين عمليات كربلاي5 از جمله نبردهايي بود كه با مديريت سپاه و جداي از حضور مديريت و يگان‌هاي تك ور ارتش انجام شد تا تغييري در مديريت جبهه‌ها و نحوه طرح ريزي عمليات‌ها ايجاد گردد. پس از ناكام ماندن عمليات كربلاي 4، آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان فرمانده جنگ و آقاي محسن رضايي به عنوان فرمانده سپاه، اصرار داشتند تا از ظرفيت و استعداد پاي كار يگان‌هاي سپاه استفاده شده و عمليات ديگري طرح ريزي و اجرا شود ايشان طي جلسه‌اي در تاريخ 5 دي ماه سال 1365 در جلسه‌اي با حضور اكثر فرماندهان مؤثر سپاه، وضعيت نيروهاي خودي را مورد بررسي قرار دادند. در اين جلسه اكثر فرماندهان در عين اعلام آمادگي براي اجراي عملياتي ديگر، نگراني خود را از عدم موفقيت جديدي در منطقه شلمچه بيان مي‌داشتند. به هر حال تصميم گرفته شد كه ظرف حداكثر دو هفته بعد، عمليات كربلاي 5 با استفاده از آشكار شدن نقاط ضعف دشمن در جريان عمليات كربلاي 4، طرح ريزي نهايي و به مرحله اجرا درآيد. وضعيت و شرايط و فضاي قبل از آغاز عمليات كربلاي 5: 1- دشمن در اوج قدرت نظامي خود بود. علاوه بر گسترش تعداد يگان‌هاي رزمي، ارتش بعثي توانسته بود تا تجهيزات پيشرفته‌تري نسبت به سال‌هاي قبل در سازمان نظامي خود بكار بگيرد كه به برخي از آن‌ها در بندهاي زير اشاره مي‌شود. از سوي ديگر دشمن در اين زمان با تجديد نظر در تاكتيك‌هاي خود، قدرت مقابله با توان تهاجمي قواي اسلام را در بين لشگر‌ها و تيپ‌هاي خود افزايش داده بود. 2- اتحاد جماهير شوروي با واگذاري هواپيماهاي مدرن ميگ 25 و سوخوي 22 و اطلاعات ماهواره‌اي و آمريكا با واگذاري بالگردهاي ترابري و اعتبارات مالي و اطلاعات ماهواره‌اي و نيز برعهده گرفتن امنيت عبور كشتي‌هاي حامل كالا به عراق از طريق خليج فارس و فرانسه با واگذاري هواپيما‌هاي ميراژ 2000-F1 و بمب‌هاي ليزري و ساير كشورهاي اروپايي از جمله آلمان با واگذاري سلاح‌هاي شيميايي و كشورهاي عربيِ پيرامون خليج فارس نيز با واگذاري كمك‌هاي مالي وسيع، صدام را به صورت همه جانبه پشتيباني مي‌كردند. 3- دشمن در اكثر جبهه‌هاي جنگ علاوه بر استفاده از انواع گازهاي خردل، در تركيب سلاح‌هاي شيميايي خود از گازهاي كشنده سيانور نيز استفاده مي‌كرد به طوري كه بلافاصله پس از به كارگيري اين نوع جنگ افزارها، افرادِ در معرض اين گازهاي مهلك، بلافاصله به شهادت مي‌رسيدند. 4- دشمن جنگ شهرها را به عنوان اقدامي براي ايجاد فشار عظيم به مردمِ حامي رزمندگان، گسترش داده و حتي شهرهاي مركزي و دور دست ايران را با حملات مداوم موشك‌هاي دوربرد و بمباران با كمك هواپيماهاي ميگ25، مورد تهاجم مرتب قرار مي‌داد به طوري كه در آن ايام فقط در يكي از بمباران‌ها در شهر كرمانشاه، هفتاد و دو نفر از مردم آن شهر به شهادت رسيدند. 5- حملات هوايي دشمن به مراكز صنعتي و اقتصادي و نفتي ايران ادامه داشت و جنگ عليه نفتكش‌هاي حاملِ نفت ايران نيز تا تنگه هرمز با كمك هواپيماهاي ميراژ فرانسوي كه به بمب‌هاي ليزري مجهز بودند و با استفاده از اطلاعات ماهواره‌اي آمريكا و همكاري كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس صورت مي‌گرفت. 6- ناوگان جنگي آمريكا در خليج فارس به منظور ايجاد مسير اَمن براي هواپيماهاي عراقي كه از طريق خليج فارس به تأسيسات نفتي ايران حمله مي‌كردند گسترش بي سابقه يافت. 7- ماجراي مك فارلين از سوي برخي از افراد در رسانه‌هاي خارجي افشاء شد و به ناچار، اين موضوع به صورت رسمي از سوي رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي در تاريخ13/8/65 در تظاهرات مردم عليه آمريكا در مقابل لانه جاسوسي مطرح گرديد. اين اقدام در حدود دو ماه قبل از انجام عمليات كربلاي5 موجب سخت‌تر شدن موضع دولت آمريكا در مقابل جمهوري اسلامي ايران شد. 8- دعوت كويت به عنوان يك كشور حامي صدام از اتحاد جماهير شوروي براي اسكورت نظامي نفتكش هايش منجر به باز شدن پاي ابرقدرت‌ها و ناوگان‌هاي خارجي و حضور گسترده آنها در خليج فارس شد به طوري كه پس از مدتي همين درخواست از آمريكا هم شد و آمريكا هم به مرور، ناوگان پنجم دريايي خود را در خليج فارس مستقر كرد. 9- در آن زمان، سياست استراتژي «دفاع متحرك» از سوي ارتش بعثي عليه رزمندگان اسلام در جبهه‌هاي زميني، اجرا مي‌شود. با اين سياست، عمليات‌هاي مختلفي از سوي دشمن در سراسر جبهه‌هاي جنگ طراحي و در طول هزار كيلومتر از منطقه حاجي عمران و پيرانشهر در شمالي‌ترين نقطه نبرد تا در فاو، جنوبي‌ترين منطقه نبرد، از سوي سپاه‌هاي مختلف ارتش بعثي انجام مي‌شد. دشمن در اين شرايط اكثر يگان‌هاي خود را در جبهه‌هاي جنوب متمركز نموده بود و بر شدت ايجاد موانع مهندسي در خطوط دفاعي حساس، افزوده بود. علاوه برآن، حجم فعاليت‌هاي پايگاه‌هاي هوايي شعيبيه و ناصريه در جنوب عراق نيز افزايش يافته بود. 10- سپاه هم در قالب سلسله عمليات‌هاي «والفجر»، جبهه‌ها را فعال نگه داشته بود و توانست دو تا سه عمليات هم به نام «فتح» در شهر كركوك عراق و نقاط ديگر انجام دهد. اين عمليات‌ها با همكاري جبهه ميهني كردستان عراق و حزب دموكرات كردستان عراق، صورت مي‌گرفت. 11- قبل از انجام عمليات كربلاي5، سپاه نيروي زميني خود را تشكيل داد و در عمليات كربلاي 5 براي نخستين بار سپاه با عنوان نيروي زميني وارد عمل شد. علاوه بر اين، يگان‌هاي سپاه، در چند نقطه مهم ديگر از جمله جزاير خيبر و شلمچه هم در حال شناسايي براي ارزيابي امكان حمله از آن نقاط، عليه دشمن بودند. همچنين در منطقه دهلران و هورالهويزه و هر منطقه‌اي كه قابليت انجام عمليات محدود را داشت نيز تحركات محدودي تحت عنوان عمليات‌هاي كوچكِ «قدس» و «عاشورا» از سوي لشكرها و تيپ‌هاي سپاه صورت مي‌گرفت. با توجه به نكات فوق در آن زمان ايران چاره‌اي جز انجام يك عمليات مهم در جبهه‌هاي جنگ زميني نداشت تا بتواند در پاسخ به شرارت‌هاي مرتب دشمن، و نيز تلاش ارتش بعثي براي گسترده‌تر كردن حوزه‌هاي جنگ از جمله در دريا و در شهرها، اعلام نمايد كه سرنوشت جنگ در جبهه‌هاي زميني، تعيين مي‌شود و نه در گسترش جنگ با غير نظاميان و.... ادامه دارد... [color=red]تاپیک منتقل شده و ادغام گردید. sina12152000[/color]
  5. مهدی جان دروغگویی که شاخ و دم ندارد اینها روی هر چی دروغگو رو تو زمین سفید کردند اصلا" امکان نداره دو تا هواپیما بتونند برج های تجارت جهانی رو پایین بیاورند انفجارهای متعددی که درون برج اتفاق میفته به وضوح در فیلم پخش شده مشخصه نمی دانم این نادان های به ظاهر دانا چه آخر عاقبتی دارند ولی هر چی باشه عذاب الهی براشون دور از تصور نیست باور ندارید ببینید من کی این حرف رو بهتون زدم.
  6. يكي از معروفترين و به ياد ماندني‌ترين عملياتي كه در دوران دفاع مقدس صورت گرفته است و توانسته ذهن بسياري از رزمندگان اسلام را به خود مشغول نمايد، عمليات كربلاي 5 است. اين عمليات در تاريخ 19 دي ماه سال 1365، حدود يك سال و نيم قبل از پايان جنگ تحميلي در منطقه غرب شهر خرمشهر و در محور شلمچه به سوي بصره انجام شد. حال كه حدود بيست و سه سال از سپري شدن و انجام عمليات كربلاي 5 و نيز بيش از بيست سال از زمان پايان يافتن جنگ تحميلي مي‌گذرد، فرصت مناسبي است تا برخي از كمتر گفته‌ها و كمتر شنفته‌ها درباره مسائل جنگ از ابعاد گوناگون مورد ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار گيرد. در اين بررسي مي‌بايستي در كنار بحث از پيروزي‌ها، رشادت‌ها، شجاعت‌ها و فداكاري‌هايي كه بسيار مهم و غرور آفرين است، ساير اتفاقات، مسائل و مشكلات مربوط به هر دوره از جنگ، وضعيت و شرايط دشمن، فشارهاي وارده بر رزمندگان اسلام و بر مردم كشور و نيز ارزيابي و تحليل هر عمليات به صورت جداگانه و نيز مجموعه نبردها در كنار يكديگر، صورت گيرد تا وقايع و حوادث جنگ، بهتر و واضح‌تر براي همگان و علاقمندان روشن شود. تاكنون، در اكثر مطالب انتشار يافته، بيشتر به شكل عاطفي و حماسيِ جنگ پرداخته شده است و كمتر ابعاد گوناگون و مؤلفه‌هاي مختلف هر عمليات به شكل تحليلي و عميق مورد بررسي، ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار گرفته است. در اين نوشتار سعي شده است كه به نقاط قوت و ضعف شرايط تصميم گيري در مورد اجراي عمليات كربلاي 5 پرداخته شود و برخي از مشكلات آن مورد اشاره قرار گيرد و به شرايط سخت آن دوران، نگاهي هر چند مختصر، افكنده شود. در سال‌هاي پاياني جنگ تحميلي، توان رزمي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران، فقط امكان انجام يك عمليات بزرگ را ميسر مي‌ساخت. زيرا توان اقتصادي و پشتيباني كشور اجازه نمي‌داد كه بيش از سالي يك بار، عملياتي تعيين كننده و بزرگ انجام شود. از سال 1362 به بعد، معمولاً امكانات و تجهيزات لازم براي اجراي يك عمليات جمع آوري مي‌شد و همه نيروها، بسيج مي‌گرديدند تا يك عمليات بزرگ برنامه‌ريزي و تدارك شود. در اين سال ها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به عنوان تنها قدرت تهاجمي جمهوري اسلامي ايران، قادر بود تا سالانه حدود يكصد تا يكصد و پنجاه گردان نيروي آفندي را از بين مردم داوطلب سازماندهي نموده و با كمك آن‌ها يك نبرد بزرگ را انجام دهد. لازم به ذكر است كه بهترين شرايط براي بسيج نيروهاي مردمي در پاييز و زمستان هر سال بود. در آن زمان قدرت تهاجمي ارتش بعثي، معمولاً دو برابر توان آفندي رزمندگان اسلام بود. عمليات كربلاي 5 يكي از سخت‌ترين و دشوارترين عمليات دوران جنگ تحميلي است كه در 19 دي ماه سال 1365 هجري شمسي طرح‌ريزي و اجرا گرديد. بخشي از اين عمليات كه به نام كربلاي 4 خوانده مي‌شد به دليل عدم موفقيت و هوشياري دشمن در ابتداي اجرا، كنار گذاشته شد و محور اصلي عمليات كه از شلمچه به سمت بصره بود، انجام شد. تدارك گسترده براي تأمين نيروهاي داوطلب از آنجا كه طرح ريزي و اجراي هر نوع عملياتي در جنگ با شركت و حضور نيروهاي داوطلب بسيجي امكان پذير مي‌بود، بنابراين قبل از شروع و اقدام به انجام عمليات كربلاي4، تبليغات گسترده‌اي صورت گرفت تا بتوان نيروي رزمنده مورد نياز اين عمليات را فراهم آورد. در توجيه فراخوان عمومي به مردم وعده انجام يك عمليات سرنوشت ساز داده شد. با تلاش‌هاي فراوان صورت گرفته، سپاهِ يكصد هزار نفريِ حضرت محمد (ص) براي انجام اين عمليات بزرگ از بسيجيان داوطلب مردمي عازم جبهه‌هاي جنگ شدند. لازم به ذكر است كه در آن روزها، اقبال مردم براي رفتن به جبهه‌هاي جنگ كاهش يافته بود؛ به گونه‌اي كه برخي از مسئولان عالي رتبه كشور معتقد بودند كه سپاه قادر به جمع كردن دو هزار نفر از مردم هم، نيست. اين در حالي بود كه طرح ريزي و انجام يك عمليات بزرگ نياز به حضور ده‌ها هزار نفر از بسيجيان داوطلب داشت تا بتوان گردان‌هاي رزمي مورد نياز را با كمك آنان سازماندهي نموده و واحدهاي تهاجمي را براي شكستن خطوط مستحكم دشمن و انهدام وي شكل داد. بدين منظور واحد بسيج مستضعفين سپاه، دست به ابتكار جديد زد و اعزام سپاه يكصد هزار نفري حضرت محمد (ص) را براي هفته بسيج سال 1365 در سالگرد تأسيس بسيج در روز 5 آذر در دستور كار خود قرار داد. براي تشويق مردم به حضور گسترده در جبهه‌هاي جنگ، 21 هزار پايگاه مقاومت بسيج كه در آن سال در سراسر كشور، توسعه يافته بودند مأمور شدند تا با تماس و ارتباط با مردم، چنين نيرويي را فراهم آورند. حجت الاسلام محمد علي رحماني كه در آن ايام مسئوليت واحد بسيج سپاه را برعهده داشتند مي‌گويند كه با تفأل بر قرآن، اين سپاه به نام حضرت محمد (ص)، خوانده شد زيرا در مراجعه به قرآن مجيد سوره محمد (ص) آمده بود. در آن سال حضرت امام خميني از اينكه يكبار ديگر مردم با حضور گسترده خود در جبهه ها، توانستند قدرت جديدي را بيافرينند اظهار رضايت نموده و مسئولين مربوطه را دعا مي‌كردند. نگاهي به روند برنامه ريزي و اجراي عمليات كربلاي 4 از اوايل سال 1365 كه پاتك‌هاي دشمن در منطقه عملياتي والفجر8، دفع گرديد و مثلث فاو به طور كامل تثبيت شد، نياز به تعيين يك راهبرد جديد نظامي براي كشور بود تا بتوان براساس آن، سلسله عملياتي را طراحي نمود تا دشمن را به زانو درآورد. در آن زمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه تنها توان و قدرت و بازوي تهاجمي ايران بود مي‌توانست سالانه يك عمليات بزرگ را برنامه ريزي و اجرا نمايد. بدين منظور معمولاً سپاه سالانه بين 100 تا 150 گردان رزمي را آماده مي‌كرد و در تابستان و پاييز تعداد عمليات كوچك و محدود و در فصل زمستان يك عمليات بزرگ را به ثمر مي‌رساند. طبيعتاً چنين شيوه‌اي كه دشمن با آن آشنا شده بود نمي‌توانست راهكار اساسي براي تعيين تكليف جنگ باشد. بنابراين راهكار اساسي براي مقابله با تاكتيك پاتك‌هاي سنگين دشمن، پس از انجام يك عمليات از سوي رزمندگان اسلام و نيز غافلگير كردن دشمن نسبت به محور تلاش اصلي تهاجم قواي اسلام، حمله به مواضع وي از چند محور و هر محور با استعدادي حدود 100 گردان تهاجمي بود. سپاه در چنين شرايط پيشنهاد كرد تا براي تصرف بصره نيرويي بيش از 400 گردان آماده شود. البته اين طرح به دلايل مشكلات اقتصادي كشور، مورد موافقت مسئولين كشور قرار نگرفت و در نهايت قرار شد تا براي انجام عمليات سرنوشت ساز سال 1365، حدود 250 گردان رزمي آماده گردد. اهداف عمليات كربلاي 4 در همه دوران جنگ تحميلي، رسيدن به شهر بصره، به دليل اهميت سياسي و نظامي آن، جزء اهداف قواي نظامي ايران به شمار مي‌رفته است. عمليات كربلاي 4، در تلاش بود تا با عبور يگان‌هاي رزمي از اروند از يك سو و حمله از محور شلمچه به عنوان يكي از معابر وصولي به شهر بصره، بخشي از اهداف عمليات بيت المقدس در سال 1361 را كه به دليل كمبود نيرو و توان رزمي، نتوانسته بود به آن دسترسي پيدا بكند، تحقق بخشد. در چنين شرايطي برنامه ريزي براي انجام عمليات كربلاي4 به منظور رسيدن به «شرق بصره و منطقه تنومه» در محدوده سپاه سوم ارتش بعثي از يك سو و «عبور از اروند رود و رسيدن به منطقه زبير» در محدوده سپاه هفتم ارتش بعثي از سويي ديگر در دستور كار قرار گرفت. عمليات كربلاي 4 در تاريخ سوم دي ماه سال 1365 در منطقه‌اي به عرض حدود 40 كيلومتر از پاسگاه زيد عراق تا تقاطع رودخانه‌هاي اروند و كارون، انجام پذيرفت. برنامه اين نبرد، عبور رزمندگان اسلام از اروند رود، در جنوب شهر خرمشهر و مقابل شهر آبادان و آن سوي جزيره مينو، طرح ريزي شده بود و قرار براين بود تا منطقه جزيره ام الرصاص و ابوالخصيب واقع در 12 كيلومتري جنوب بصره، به تصرف قواي ايران درآيد و در نهايت رزمندگان اسلام، بتوانند خود را به منطقه زبير برسانند. محور اصلي تك در اين عمليات، عبور از اروند رود بود و محور شلمچه و پنج ضلعي به عنوان محور تك پشتيباني، در نظر گرفته شده بود. اقدامات دشمن غافلگير شدن ارتش بعثي در عمليات والفجر 8 كه حدود يك سال قبل ازآن، از سوي لشكرها و تيپ‌هاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي انجام شده بود، باعث شده بود تا دشمن تدابير و اقدامات لازم را براي كشف مكان و زمان عمليات بعدي جمهوري اسلامي ايران به كار گيرد. ارتش بعثي در اين راه از تصاوير ماهواره‌اي و از عكس‌هاي هوايي هواپيماهاي آواكس آمريكايي، مستقر در كشور عربستان و نيز از نفوذ جاسوسي سازمان منافقين، بهره مي‌برد. فرماندهان ارتش بعثي پس از انجام يك بازرسي ميداني، در آذر ماه سال1365 از خطوط مقدم جبهه در اروند رود، امكان عبور رزمندگان اسلام از اروندرود را منتفي دانسته و با توجه به تجربيات بدست آمده از عمليات والفجر 8 و نيز تمركز قواي ايران در شلمچه و در حاشيه اروند رود، احتمال عمليات نيروهاي ايراني را در اين منطقه و نيز منطقه هورالهويزه، متصور مي‌دانستند. لازم به ذكر است كه سپاه هفتم ارتش بعثي كه در حاشيه اروند رود مستقر بود، با استفاده از تجربيات عمليات فاو، روش‌ها و تاكتيك‌هاي جديدي را براي مقابله با عبور غواصان از اروند رود و نيز شكستن خطوط اول خود، ابداع كرده كه آنها را در زمان اجراي عمليات كربلاي 4 عليه قواي اسلام، بكار گرفت. تاكتيك‌هاي ارتش بعثي تاكتيك مهم دشمن براي ممانعت از عبور رزمندگان اسلام از اروند رود، عبارت بود از 1-كسب هوشياري مداوم نسبت به تحركات رزمندگان اسلام از طريق جمع آوري اطلاعات از برنامه‌هاي قواي اسلام با كمك عكس‌هاي هوايي، شنود مخابراتي و مشاهده فعل و انفعالات جبهه خودي از طريق دكل‌هاي ديده باني و بازجويي از اسرا. 2-پرتاب مرتب منورهاي مختلف به منظور روشن نمودن فضاي اروند رود در شب 3-تيراندازي مداوم از طريق تيربارهاي مستقر در خط اول خود در كنار اروند رود بر روي رودخانه به منظور جلوگيري از حركت غواص‌ها 4-زير آتش قرار دادن عقبه گردان‌هاي خط شكن با آتش سلاح‌هاي مختلف. هوشياري و آگاهي دشمن از دو هفته قبل از عمليات كربلاي4، قرارگاه خاتم الانبياء (ص) ـ مركز عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ـ كه در محلي به نام فاطميه مستقر بود، احساس كرده بود كه دشمن تا حدي از انجام اين عمليات با خبر شده است. سردار احمد سوداگر در مصاحبه با پايگاه اينترنتي بازتاب، در هفته دفاع مقدس سال 1385 مي‌گويد: من در حين عمليات كربلاي5،كالكي را از يكي از سنگر‌هاي دشمن در جزيره بوارين پيدا كردم و نشان فرمانده سپاه دادم و گفتم كه اين كالك، نقشه عمليات خودمان و مربوط به طرح عملياتي كربلاي 4 است كه به زبان عربي نوشته شده است. در آن هنگام يكي از كالك‌هاي خودمان نيز همراهم بود و آن را در كنار كالك پيدا شده گذاشتم و ديدم بسيار شبيه به هم هستند. در كالك پيدا شده، نام همه لشكرها و يگان‌هاي عمل كننده سپاه در عمليات كربلاي 4، نوشته شده بود. مفهوم يافتن آن كالك از سنگر دشمن، اين بود كه در عمليات كربلاي4، فردي، اطلاعات را برده و به ارتش بعثي داده است. البته بعداً معلوم شد كه اين كالك، نقشه مربوط به برنامه ريزي‌هاي دو دوره پيش از طراحي نهايي عمليات كربلاي4 است و 3 ماه با تصميم نهايي و نقشه قطعي عمليات فاصله دارد. شب عمليات وقتي كه نبردها آغاز شد و يگان‌ها براي شكستن خط اول دشمن دست به كار شدند، معلوم شد كه واحد‌هاي دشمن، هوشيار وآماده رويارويي با رزمندگان اسلام بوده و كاملاً مجهز و مهيا براي درگيري مي‌باشند. در واقع مي‌توان گفت كه ارتش بعثي به تاكتيك ويژه اين عمليات كه عبور غواصان خط شكن از بين دو جزيره ام الرصاص و ام الطويل و رسيدن به ساحل جنوبي اروند رود را متوجه شده بود. با آغاز تهاجم قواي اسلام، ارتش بعثي بلافاصله عليه رزمندگان اسلام وارد عمل شد و پاتك‌هاي خود را آغاز كرد. صدام، اين ضد حمله را حصاد الاكبر يعني «دروي بزرگ» نامگذاري كرد. ناكامي عمليات كربلاي 4 فرمانده كل سپاه، پس از اطمينان از اينكه ادامه عمليات و تهاجم، موفقيت چنداني را در پي نخواهد داشت عليرغم اينكه برخي از يگان‌ها توانسته بودند تا از اروند رود عبور كرده و تا حدي جلو بروند و خطوط اول دشمن را شكسته و حتي قسمتي از منطقه ابوالخصيب را نيز تصرف كرده بودند، ادامه عمليات را متوقف كرده و در اوايل صبح به نيروها دستور بازگشت داده شد و تا اندكي گذشته از بعدازظهرِ روز اول عمليات، همگي لشكرها و تيپ‌هاي تك كننده، به مواضع قبلي خود بازگشتند. دلايل عدم موفقيت عمليات كربلاي 4 به نظر مي‌رسد كه اين عمليات به علل و دلايل ذيل با ناكامي مواجه شد. 1- نَشت اطلاعاتي و تلاش دشمن جهت كسب آگاهي از نيروهاي خودي از طريق برخي افراد جاسوس 2- اخبار و اطلاعاتي كه دشمن از ماهواره‌هاي خارجي دريافت مي‌كرد. 3- پي بردن دشمن به تاكتيك‌هاي قواي ايران در عبور از رودخانه و نحوه ي شكستن خط و حمله به مواضع دشمن نكات فوق را مي‌توان از عمده عوامل عدم موفقيت در عمليات كربلاي 4 به شمار آورد. بدين ترتيب، عمليات يك روزه كربلاي 4، بدون نتيجه قابل قبول و به منظور كم شدن تلفات خودي متوقف شد و از ادامه تك توسط ساير يگان‌هاي دنبال پشتيبان جلوگيري به عمل آمد. لازم به ذكر است كه در آن زمان، براي شناسايي، برنامه ريزي و طراحي عمليات كربلاي4، و نيز براي بازسازي و تجهيز لشكرها و تيپ‌هاي سپاه، بيش از هشت ماه وقت صرف شده بود تا آمادگي لازم براي اجراي عمليات به وجود آيد. از سوي ديگر براي انجام اين عمليات 270 گردان نيروي رزمي از سوي سپاه تدارك ديده شده بود كه به دليل متوقف شدن عمليات، حدود 210 گردان آن هنوز وارد عمل عليه دشمن نشده بودند. منبع: ایرنا برگرفته از نوشته های دکتر حسين علايي کتاب عملیات های دفاع مقدس در یک نگاه ادامه دارد...
  7. این هم برای دوستانی که کم حوصله اند سال‌- 1365 سال‌ ششم‌ جنگ‌- به‌ نام‌ سال‌ «سرنوشت» شناخته‌ مي‌شود. فرماندهان‌ سپاه‌ پاسداران‌ توانسته‌ بودند براي‌ نخستين‌ بار300 گردان‌ رزمي‌ را براي‌ اجراي‌ يك‌ طرح‌ بزرگ‌ تدارك‌ ديده‌ و گردهم‌ آورند. در اين‌ گردهمايي‌ چهار قرارگاه‌ «نوح7)»)، «نجف»، «كربلا» و «قدس» در جنوبي‌ترين‌ نقاط‌ خط‌ نبرد با عراق‌ تجمع‌ كرده‌ بودند تا پس‌ از ده‌ ماه‌بسيج‌ امكانات‌ كشور با عمليات‌ «كربلاي4»- كه‌ در طول‌ دوران‌ پيش‌ از آن‌ بي‌سابقه‌ بود- شهر بصره‌ را از طرف‌ جنوب‌ تهديد كرده‌ و عملاً‌ به‌ سقوط‌ بكشانند. در نقشه‌ فرماندهان‌ ايراني‌ بنا بود اين‌ كار با تصرف‌ جزاير «ام‌الرصاص» و «ابوالخصيب» عراق‌ و محاصره‌ نيروهايي‌ كه‌ در شبه‌ جزيره‌ «فاو» پراكنده‌ بودند، انجام‌ پذيرد. سرانجام‌ در سحرگاه‌3 دي‌ ماه‌1365 نيروهاي‌ عمل‌ كننده‌ در قالب‌ يگان‌هاي‌ متعدد زرهي، پياده‌ و غواص‌ از رودخانه‌ اروند گذشته‌ و به‌ مواضع‌ قواي‌ عراقي‌ حمله‌ بردند، اما دشمن‌ با بهره‌گيري‌ از اطلاعات‌ ماهواره‌اي‌ آمريكا و آگاهي‌ از حساسيتي‌ كه‌ خود و ايراني‌ها برروي‌ شاهراه‌ بصره‌ در اين‌ منطقه‌ داشتند، از انجام‌ چنين‌ عملياتي‌ بو برده‌ و شروع‌ به‌ تكهاي‌ ضد غواص‌ و شناور و بمباران‌ عقبه‌ يگان‌هاي‌ ايراني‌ نمود. از اينرو عملا كار حمله‌ با مشكل‌ رو به‌ رو شد. با اين‌ حال‌ نيروهاي‌ رزمنده‌ ايران‌ در همان‌ شب‌ نخست‌ عمليات‌ كه‌ با رمز محمد رسول‌ الله‌(9) به‌ قلب‌ دشمن‌ زده‌ بودند، در جزاير «ام‌الرصاص»، «ام‌البابي» و «بلجانيه»، «سهيل» و «قطعه» نفوذ كردند، اما عراقي‌ها با همان‌ اطلاعاتي‌ كه‌ آمريكايي‌ها در تلافي‌ رسوايي‌ جريان‌ ايران‌ گيت‌ در اختيارشان‌ قرار داده‌ بود، كاملا در وضعيت‌ كمين‌ و آماده‌ باش‌ به‌ سر مي‌بردند. به‌ همين‌ دليل‌ برنامه‌ موج‌ دوم‌ و سوم‌ نيروهاي‌ غواص‌ و قايق‌ سواران‌ ايران‌ را با شليك‌ حجم‌ سنگيني‌ از تير و گلوله‌ بر معابر تنگه‌ ام‌الرصاص‌ و بوارين‌ به‌ هم‌ زدند و مانع‌ پيشروي‌ و حتي‌ استقرار آنها بر خطوط‌ تازه‌ تصرف‌ شده‌ گرديدند. اين‌ حالت‌ تدافعي‌ عراق‌ در9 رده‌ از موانع‌ طبيعي‌ و مصنوعي‌ چيده‌ شده‌ بود، تا آنجا كه‌ كار بر رزمندگان‌ خودي‌ سخت‌ و ناممكن‌ گشت. تنها چاره‌ در پيش‌ روي‌ فرماندهان‌ جنگ، جلوگيري‌ از تلفات‌ بيشتر با عدم‌ اصرار بر ادامه‌ عمليات‌ پس‌ از دو روز مبارزه‌ طاقت‌فرسا بود تا در فرصتي‌ بهتر (يعني‌ كربلاي‌ پنج، كه‌ ابتدا تلاش‌ فرعي‌ بود و به‌ تلاش‌ اصلي‌ تبديل‌ شد) ضربه‌ كاري‌ و مستقيم‌تري‌ بر ماشين‌ جنگي‌ صدام‌ وارد آيد. در اين‌ عمليات‌ كه‌ رزمندگان‌ ايراني‌ از خطوط‌ چند لايه‌ و دژهاي‌ آبي‌ گذشته‌ بودند و جنگ‌ به‌ خشكي‌ كشيده‌ شده‌ بود، براي‌ نخستين‌ بار خط‌ طرح‌ مستحكم‌ موانع‌ دشمن‌ در محور شلمچه‌ شكسته‌ شد. عمليات‌ كربلاي‌4 كه‌ در خطرناكترين‌ و حساس‌ترين‌ خط‌ نبرد ايران‌ و عراق‌ صورت‌ گرفت، در همان‌ زمان‌ كوتاه‌ خود، خسارات‌ سنگيني‌ را بر دشمن‌ وارد كرد. سقوط‌ سه‌ فروند از هواپيماهاي‌ روسي‌ دشمن، انهدام‌ ده‌ها دستگاه‌ تانك‌ و100 دستگاه‌ خودرو سبك‌ و سنگين‌ به‌ همراه‌ انبوهي‌ از ادوات‌ و تجهيزات‌ نظامي‌ و نابودي‌6 تيپ‌ و يك‌ گروهان‌ تانك‌ و شمار7060 تن‌ كشته‌ و زخمي‌ و اسير از افسران‌ و سربازان، تلفات‌ و خساراتي‌ بود كه‌ پس‌ از عمليات‌ كربلاي4 كه‌ به‌ فاصله‌ دو هفته‌ پيش‌ از كربلاي‌5 انجام‌ شد، روي‌ دست‌ فرماندهان‌ ارتش‌ عراق‌ باقي‌ ماند. نام‌ عمليات: كربلاي‌ 4 (آبي‌ - خاكي) زمان‌ اجرا: 3/10/1365 مدت‌ اجرا: 2 روز تلفات‌ دشمن‌: ۷۰۶۰ كشته، زخمي‌ و اسير رمز عمليات: محمد رسول‌ الله مكان‌ اجرا: جزاير دهانه‌ شمال‌ غربي‌ خليج‌ فارس‌ - جنوبي‌ترين‌ محور جنگ‌ ارگان‌هاي‌ عمل‌كننده: رزمندگان‌سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌ اهداف‌ عمليات: تهديد شهر بصره‌ از سمت‌ جنوب‌ و تصرف‌ جزيره‌ ام‌ الرصاص‌ و ابوالخطيب‌ عراق‌ و محاصره‌ نيروهاي‌ دشمن‌ در شبه‌ جزيره‌ [color=red]تاپیک منتقل شده و ادغام گردید. sina12152000[/color]
  8. مقدمه تحولات صحنه نبرد پس از پيروزي فاو و اقدامات نظامي دشمن كه به طور گسترده و همه جانبه صورت گرفت، فرماندهان سپاه را با وضعيت جديدي مواجه كرد. جنگ شهرها در سطح گسترده، حمله به مراكز اقتصادي، صنعتي و نفتي فشار فوق‌العاده‌اي را بر كشور وارد ساخت. به ويژه، كاهش بسيار زياد قيمت نفت تا مرز 5/5 دلار در هر بشكه موجب تشديد اين فشارها شد. همراه با اين فشارها، تحرك جديد دشمن در عرصه زميني كه پس از اشغال اراضي كشور در آغاز جنگ، براي اولين بار صورت مي‌گرفت، جبهه خودي را تحت فشار قرار داده بود. در چنين شرايطي علاوه بر مقابله با حملات عراق به خط‌هاي پدافندي در طول مرز، آماده شدن براي حمله بزرگ بعدي، مسئوليت ديگري بود كه مي‌بايست به آن جامه عمل بپوشاند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/007.jpg[/img] تصرف منطقه استراتژيك فاو و جدا سازي بخش جنوبي سرزمين عراق از اين كشور اقتضا مي‌كرد كه مناطق مهمي چون بصره و ام‌القصر نيز مورد توجه قرار گيرد و به نظر مي‌رسيد، توقف در اين منطقه و عدم توسعه وضعيت، به زيان نيروهاي خودي باشد. زيرا منطقه عمليات فاو به لحاظ وسعتي كه داشت از اين قابليت برخوردار بود كه سلسله عمليات بعدي در همين مكان انجام شود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/006%7E1.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/005%7E0.jpg[/img] دلايل انتخاب منطقه پس از پيروزي فاو كه باعث به هم خوردن موازنه نظامي به نفع ايران شد، لازم بود در اقدامي ديگر كه از اهميت ويژه و هدف استراتژيك برخوردار باشد، سرنوشت جنگ به نقطه نهايي رهنمون شود. براي اين منظور، منطقه جديد مي‌بايست از شرايطي برخوردار مي‌بود كه هدف‌هاي مورد نظر تحقق مي‌يافت. منطقه عمومي بصره در جنوب، مهم‌ترين مناطقي بودند كه از تابستان سال 1361 همواره براي عمليات‌هاي بزرگ و سرنوشت‌ساز مورد توجه فرماندهان بودند و عمليات‌هاي متعددي در اين جبهه‌ها انجام شده بود: شرق بصره (عمليات رمضان)، هورالهويزه (عمليات خيبر و بدر) و فاو (عمليات والفجر 8) مناطقي بودند كه طي سال‌هاي 1361 تا 1364 عرصه نبرد ميان رزمندگان اسلام و دشمن بودند. تنها منطقه‌اي كه در آن، عملياتي صورت نگرفت، منطقه ابوالخصيب، جزيره مينو و بخشي از زمين شلمچه بود كه در ميان هدف‌هاي مطرح در اطراف بصره، به دليل نزديكي به شهر، مهم‌تر از بقيه بودند. به همين دليل، استحكامات، آرايش سلاح و يگان‌هاي دشمن نيز در اين منطقه (با تأكيد بر شلمچه) بيشتر از ساير مناطق عملياتي بود. و همين موضوع موجب شد كه طي چهار سال پس از عمليات رمضان، فرماندهان نظامي توجه جدي به اين منطقه كنند. افزون بر اين، اهميت شهر بصره كه هدف اصلي استراتژي نظامي جمهوري اسلامي پس از فتح خرمشهر به شمار مي‌رفت، مهم‌ترين عامل در انتخاب اين زمين براي عمليات كربلاي 4 بود. از ديگر ويژگي‌هايي كه باعث انتخاب اين منطقه براي عمليات شد، عوارض موجود در زمين غرب اروند در منطقه ابوالخصيب بود، زيرا وجود نهرها، نخلستان‌ها و كانال‌هاي كشاورزي و نيز عدم وجود استحكامات در منطقه پتروشيمي تا بصره، اين منطقه را قابل تصرف و پدافند مي‌نمود. همچنين به دليل آن كه دو جناح منطقه عملياتي، از شمال به آب‌گرفتگي شلمچه و كانال ماهي‌گيري و از جنوب به خور زبير و زمين‌هاي باتلاقي اطراف آن محدود شده بود، قدرت تحرك دشمن ضعيف برآورد مي‌شد. مزيت ديگر منطقه عملياتي، واگذاري مسئوليت حفاظت و اداره آن به سپاه‌هاي سوم و هفتم عراق بود. اين مسئله با توجه به مانور عمليات كه نفوذ از ميان خط حد دو سپاه بود، يكي از ويژگي‌هاي برجسته منطقه عملياتي به شمار مي‌رفت. طرح مانور مانور در اين عمليات، نقش اساسي و تعيين كننده‌اي داشت. زيرا تجربه عبور از عرض رودخانه اروند، اين بار مي‌بايست در طول رودخانه انجام مي‌گرفت. و اين عبور كه خود تاكتيك ويژه و ابتكار عمليات به شمار مي‌رفت در صورت تحقق، جنبه‌هاي ديگر آن كه شامل شكستن خط، پاك‌سازي، نفوذ در عمق و تسلط بر چند راه (ورودي شهر بصره) مي‌شد، تحول عظيمي در جنگ ايجاد مي‌كرد . از اين رو، از ارديبهشت تا مهر 1365 و سپس آذرماه همان سال،بحث‌هاي مختلف و طرحهاي گوناگوني ارائه شد ولي بدليل معايب آنها منتفي گرديد. يكي از موضوعات اساسي در طرح‌هاي ارائه شده، از نظر فرماندهان سپاه، وابستگي ابتكار ويژه به غافل‌گيري دشمن بود. بدين ترتيب پس از يك دور بحث، طرحي تصويب شد كه مورد توافق كليه فرماندهان بود. در جلسه، (16/7/1365) پس از بحث و گفت‌و‌گو، سرانجام فرماندهان يگان‌ها مانور عملياتي از پنج ضلعي در شلمچه تا جزيره سهيل در مقابل جزيره مينو را پذيرفتند. آنها پذيرفتند كه زمين شلمچه بر زمين مقابل جزيره مينو ترجيح دارد. همچنين، اهميت زمين دو طرف اروند و ابوالخصيب و نيز تاكتيك ويژه براي عبور از تنگه مورد قبول واقع شد. در پايان اين جلسه، فرمانده سپاه گفت: �برادران عزيز، همه توجيه هستند و احتياجي به توضيح اهميت عمليات نيست. اين سومين منطقه‌اي است كه براي رفتن به سمت بصره در آن عمل مي‌كنيم. منطقه رمضان [شرق بصره] هور [الهويزه] و اينجا، خداي ناكرده اگر از ما كوتاهي سربزند، مسئوليت ما خيلي سنگين است. ما بايد با تمام قدرت تكليفمان را انجام دهيم آن وقت، هر چه خدا خواست. اينجا يك شجاعت بزرگ و تدبير و دقت بالايي مي‌طلبد. اين تاكتيك و شيوه جنگي كه ما براي اين عمليات مهيا كرده‌ايم، دشمن آمادگي‌اش را ندارد و [از طرف ما] احتياج به توكل و ايثار بالايي دارد. برادرها بايد همه مسائل را با هم حل كنند و تا آخر عمليات، دست اخوت و برادري به هم بدهند، چون اين عمليات با همياري و همكاري پيش مي‌رود. لذا، بايد تقسيم كار كنيد و همديگر را كمك كنيد.� از نيمه دوم مهرماه كار آماده‌سازي منطقه عمليات با جديت پيگيري شد. در حين اين پي‌گيري و پيشبرد امور، بحث مانور باز هم مطرح شد و سرانجام، در آذرماه فرمانده سپاه با دريافت نظرات و مسائل جديد، طي جلسه‌اي با آقاي هاشمي، خط جديد كاري را به نيروي زميني سپاه ابلاغ كرد. مطابق آخرين تصميم گيري و جمع‌بندي وضع موجود، براي انجام عمليات كربلاي 4، چهار زمين شلمچه، ابوالخصيب، منطقه مقابل جزيره ام‌الرصاص و جزيره مينو انتخاب شد. اين چهار منطقه از نظر مانور آتش، و عقبه و پشتيباني به يكديگر وابستگي داشتند. از اين رو، هر كدام به يك قرارگاه سپرده شد. خط حد قرارگاهها نيز به شرح زير مشخص گرديد: 1- قرارگاه نجف، از شمال پنج ضلعي در شلمچه تا جزاير بوارين و ام‌‌الطويله؛ 2- قرارگاه قدس، عبور از تنگه و پيشروي در پتروشيمي و ابوالخصيب؛ 3- قرارگاه كربلا، مقابله با پاتك دشمن از مقابل جزيره ام‌الرصاص و پيشروي تا جاده دوم و سوم. اين قرارگاه تأمين كل منطقه عملياتي را نيز به عهده داشت؛ 4- قرارگاه نوح، تأمين جناح چپ و پيشروي در مقابل جزيره مينو. نيروي مورد نياز براي عمليات، 352 گردان برآورد شد، اما تنها 250 گردان مهيا شد كه در قالب 13 لشكر و 12 تيپ مستقل وارد عمليات شدند. آمار نيروها عبارت بودند از: 23733 پاسدار رسمي، 66847 سرباز و 113231 نيروي بسيج. در مجموع، 203811 تن نيروي انساني براي عمليات در اختيار سپاه پاسداران بود شرح عمليات [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/map%7E1.jpg[/img] طي چند روزي كه به زمان عمليات باقي مانده بود بمباران و آتش توپخانه عراق روز به روز افزايش مي‌يافت. صبح روز سوم نيز اطراف پل فجر، نهر عرايض، سواحل كارون، اوايل جاده خرمشهر، حوالي ايستگاه هفت و برخي نقاط ديگر، بمباران شد و آتش توپخانه دشمن نيز فزوني يافت. پس از تاريك شدن هوا در روز سوم، (زمان آغاز عمليات) عراقي‌ها به ريختن فلر به وسيله هواپيما و شليك منور دست زدند. از ساعت 19 تا 21 بيش از پنج مورد گزارش در مورد اقدامات دشمن به قرارگاه مركزي رسيد. با آنكه اوضاع نگران كننده مي‌نمود، اما تحليل كلي فرماندهي آن بود كه شرايط عادي است. از ساعت 21 غواص‌ها به درون رودخانه رها شدند، اما پس از حدود نيم ساعت، در ساعت 21:35 برادر عزيز جعفري اطلاع داد، دشمن با تيربار نيروها را زير آتش گرفته است. اين تحرك دشمن نيز مانند شب‌هاي گذشته عادي فرض شد، لذا دستور داده شد همه در ساعت 22:30 پاي كار باشند. اما ساعت 21:38 دقيقه لشكر 14 امام حسين (ع) خبر داد كه دشمن روي خط، منور زيادي انداخته و داخل رودخانه نيز با تيربار به نيروها حمله كرده است. تمام اين اقدامات دشمن داخل تنگه متمركز شده بود. همان جايي كه مي‌بايستي تاكتيك ويژه عمليات انجام مي‌گرفت. در ساعت 22، فرمانده قرارگاه قدس اعلام كرد كه لشكر 31 عاشورا متوقف شده است و امكان استفاده از لشكر 41 ثارالله (ع) نيز وجود ندارد، و تيربار دشمن در خط و روي آب نيروها را هدف قرار داده است در محور قرارگاه قدس لشكرهاي 14 امام حسين (ع)،21 امام رضا (ع) و 31 عاشورا در ساعات نخست حمله و قبل از درگيري، تلفات زيادي متحمل شدند. با اين همه، فرمانده قرارگاه ابراز مي‌داشت، شرايط حاد نيست. عدم تحرك خاص دشمن در محورهاي قرارگاه‌هاي نوح، كربلا و نجف و نيز عادي بودن شرايط در آن محورها، موجب تقويت اين برداشت فرماندهي شده بود، اما شرايط در محور قرارگاه قدس به كلي با شرايط محورهاي ديگر متفاوت بود. به هر صورت، حدود ساعت 22:08 با خبرهاي گوناگوني كه رسيد، فرماندهي پي برد كه دشمن تك را كشف كرده است. اما اوضاع به سختي قابل اداره و بازگشت به شرايط قبل از حمله بود. و از سوي ديگر، هنوز تا اندازه‌اي اميدواري وجود داشت. از اين رو، در ساعت 22:30 سوم دي‌ماه 1365 رمز عمليات قرائت شد و يگان‌ها در تمام محورها عمليات را آغاز كردند. و اين در شرايطي بود كه اين بار، دشمن عمليات را آغاز كرده بود. با آغاز حمله سراسري در منطقه عملياتي، در محور قرارگاه‌هاي نجف، قدس، نوح و كربلا نيروها دست به پيشروي زدند و هدف‌هايي نيز تصرف شد. اين وضعيت موجب آرامش در قرارگاه شد، اما در ساعت 24:10 دقيقه لشكر 14 امام حسين (ع) خبر داد، اين يگان نتوانسته است در جزيره بلجانيه قايق‌هاي حامل نيرو را پياده كند و دشمن از سمت جزاير بوارين و ماهي مانع عبور اين قايق‌ها شده و تعدادي از آنها نيز منهدم شده‌اند. قرارگاه قدس نيز اطلاع داد، نوك جزيره ماهي پاك‌سازي نشده است و دشمن روي تنگه به شدت تيراندازي مي‌‌‌كند. در جزيره ام‌الرصاص، لشكرهاي 8 نجف، 14 امام حسين (ع)، 25 كربلا و 41 ثارالله وارد عمل شده و ضمن شكستن خط‌هاي اول دشمن، پيشروي در عمق را آغاز كردند. لشكر 25 كه وارد جزيره ام‌الرصاص شده بود، نتوانست تا صبح سرپل به دست آمده را توسعه دهد. در محور قرارگاه نجف، لشكر 19 فجر توانست وارد پنج ضلعي شود و در محور ديگر نيز، لشكر 57 حضرت ابوالفضل پيشروي كرد. وضعيت در منطقه شلمچه از شرايط بهتري نسبت به ساير محورها برخوردار بود. در منطقه جزيره مينو، قرارگاه نوح ـ تيپ‌ 33 المهدي ـ توانست خط را بشكند اما با نيروهاي دشمن مواجه شد كه با سختي توانست پس از پاك‌سازي، با تيپ 32 انصارالحسين در خط اول الحاق كند. اما وجود آتش در جناح راست، اين محور را تهديد مي‌كرد. در اين حال، لشكر 7 ولي‌عصر (عج) نيز توانست وارد جزيره سهيل شود. بر پايه خبرهاي رسيده از اطلاعات قرارگاه خاتم (سپاه) دشمن دو اقدام اساسي را در دستور كار خود قرار داد: اول اجراي آتش روي دهانه كارون و تنگه، دوم جلوگيري از پيشروي لشكر 19 فجر و تيپ 57 ابوالفضل در داخل پنج‌ضلعي در محور شلمچه. علاوه بر اين، در ساعت يك بامداد، راديو عراق خبر حمله ايران را همراه با نقطه و محورهاي آن اعلام كرد، موضوعي كه درگذشته سابقه نداشت. به ويژه در اين خبر اعلام شد كه اين حمله بين سپاه‌هاي هفتم و سوم انجام گرفته است و لشكرهاي 11 و 15 درگير هستند. اين خبر، احتمال هوشياري و آگاهي دشمن را از حمله، در ذهن فرماندهي بيشتر تقويت كرد. پس از آن كه عبور از تنگه (محور اصلي عمليات) ناممكن شد، عبور از جزاير ام‌الرصاص و ام‌البابي، محور تلاش جبهه خودي قرار گرفت. اما در ساعت 2:10 بامداد قرارگاه كربلا اطلاع داد كه دهانه كارون از ناحيه پشت ام‌الرصاص، زير آتش دشمن قرار دارد و همه قايق‌هاي حامل نيروهاي تيپ انصارالحسين آسيب ديده‌اند. فرمانده قرارگاه نوح نيز وضع تيپ 33 المهدي را نامناسب گزارش كرد. علاوه بر اين، در ساعت 2:20 بامداد فرمانده لشكر 8 نجف شرايط يگان خود را در جزيره ام‌الرصاص سخت توصيف نمود. و اين در حالي بود كه انهدام وسيع قايق‌ها به دست دشمن، امكان انتقال نيرو را به جلو با مشكل مواجه كرده بود. ضمن آن كه تردد نيروها به دليل آتش دشمن به سختي امكان‌پذير بود. در ساعت 3:17 بامداد لشكر 7 ولي‌عصر (عج) اعلام كرد، قايقي در اختيار ندارد و بخشي از جزيره سهيل را نيز پاك‌سازي نكرده است. در شلمچه نيز، لشكر 19 فجر و تيپ 57 ابوالفضل توان حفظ پنج ضلعي را نداشتند و در محور بوارين نيز مشكل به وجود آمده بود. از اين رو، در ساعت 6:10 صبح به قرارگاه نجف اجازه داده شد، عقب‌نشيني كند. اوضاع در قرارگاه‌هاي ديگر نيز مساعد نبود؛ داخل جزيره ام الرصاص الحاق صورت نگرفته بود، لشكر 25 كربلا نتوانست سرپل خود را در جزيره ام‌البابي توسعه دهد، لشكر 8 موفق به پاك‌سازي هدف‌هاي خود در جزيره ام‌الرصاص نشد و تيپ انصارالحسين نيز نتيجه روشني به دست نياورد. يگان‌هاي ديگر نيز شرايط مشابهي داشتند. از اين رو، فرماندهي با تشكيل جلسه‌اي دستور داد جزيره ام‌الرصاص حفظ شود و در محورهاي ديگر يگان‌ها عقب‌نشيني كنند. اما در پي اظهار خوش‌بيني چند تن از فرماندهان و دريافت برخي خبرها، بار ديگر براي ادامه عمليات اميدواري ايجاد شد و برخي تلاش‌ها نيز صورت گرفت، اما از حدود ساعت 11 صبح عراق عليه مواضع رزمندگان دست به پاتك زد و سرانجام، در ساعت 23:45 دقيقه شب (چهارم) توقف عمليات اعلام شد. بدين ترتيب، به منظور حفظ قوا و طراحي دوباره عمليات آتي، از ادامه نبرد اجتناب شد. در اين عمليات، 985 تن از نيروهاي خودي شهيد و 8071 تن مجروح شدند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/003%7E2.jpg[/img] علل عدم موفقيت عمليات عوامل تاكتيكي و استراتژيكي مختلفي در ناكامي كربلاي 4 دخالت داشتند، اما نقش عوامل زير برجسته و تعيين كننده‌تر بود: 1- آگاهي عراق از مكان و زمان عمليات كه بيشتر مرهون اطلاعاتي بود كه امريكا به تلافي ماجراي مك‌فارلين در اختيار اين كشور قرار داده بود. منابع اطلاعاتي و جاسوسي امريكا دقيق‌ترين و جزيي‌ترين خبرها را درباره عمليات كربلاي 4 در اختيار عراقي‌ها قرار دادند. اظهارات مقامات عراقي در مورد اهداف عمليات و نتيجه آن حاكي از آن بود كه اطلاعات ارسالي به عراق حاوي نكات قابل ملاحظه‌اي بوده است. در اين باره وزير دفاع عراق گفت: �هدف ايران شهر بصره بوده و هست ايراني‌ها اگر موفق مي‌شدند هدف‌هاي خود را تحقق بخشند، ارتباط ميان سپاه سوم و هفتم را قطع مي‌كردند و تمام فاو و خورعبدالله و شمال بصره را به اشغال خود درمي‌آوردند. علت شكست كنوني اين است كه ما آماده بوديم و نقشه‌هاي لازم را طرح كرديم � و از درس‌هاي فاو استفاده كرديم.� وزير دفاع عراق ضمن تشكر از امريكا اظهار داشت: �ما به خاطر اين اطلاعات از آنان تشكر مي‌كنيم، اما به آنان خاطر نشان مي‌كنيم كه در مقايسه با برخوردشان با ايران، در اين مورد تعادل برقرار نبوده است.� 2- تجربه دشمن از عمليات فاو و عبور غواص‌ها از اروند و نيز مسلح كردن زمين در محورهاي حمله، آن گونه كه امكان مقابله با مهاجمان را براي آنها فراهم مي‌ساخت. تهيه و تدوين : مركز مطالعات و تحقيقات جنگ [url=http://www2.irna.ir/occasion/3day84/index.htm]ایرنا[/url]
  9. jackturbo

    انتخاب مديران سايت

    طبق اعلام آمادگی قبلی بنده در قسمت جنگ و دفاع مقدس آمادگی خود را اعلام میدارم
  10. رضا جان دستت درد نکنه منتظر ادامش هستیم تا جمع بندی بکنیم . مهدی جان به روز باشید الان دیگه دوزاری دمده شده بنده کارتم دیر لود میشه
  11. jackturbo

    آشنایی با بمب MK-82

    دستت درد نکنه مطلب خیلی خوبی بود راستش از بمب سقوط آزاد زیاد خوشم نمیاد ولی خوب نقش خیلی موثری در جنگها ایفا می کنه . حسابشو بکن یکی از اون 900 Kg بیوفته تو فرق سر آدم نیازی به انفجار نیست همینجوری پودر میشی
  12. عجب شانسی احتمال میلیون در یک اقیانوس به اون بزرگی دریایی به اون بزرگی این برخورد آخر بدشانسی است بنظر من باید کمی به این دو زیردریایی واقعا"خنده داره برادر مهدی دستت درد نکنه
  13. [quote]بلز جان از شما متشکرم. مطلب مفیدی بود. این تاپیک زدن اپیدمی هست کسانی که توانایی دارند را وادار به ایجاد تاپیک بعد از مدتی که در سایت فعال شده اند. می کند سال تعویض با EA 18G معلوم نیست؟ از دوستان کسی می داند؟[/quote] با سلام و تشکر از دوست عزیز قراره این هواپیما امسال یعنی 2009 میلادی وارد خدمت بشه اگر اشتباه نکنم اسکادران VAQ-129 نیروی دریایی آمریکا به اون مجهزه و در طول امسال میلادی اسکادران های VAQ-132 و VAQ-141 اون رو به خدمت خواهند گرفت .
  14. [quote]میگم تو با یکی اشیانه چه نسبتی داری با jackturbo اشیانه[/quote] احتمالا" اون اسم کاربری و لقب خود را از من تقلید کرده علی جان من هیچ نسبتی با اون ندارم فقط شباهت اسمی
  15. [quote]خوب یه توضیح از خراب کاریات بده دیگه![/quote] بابا شوخی کردم من فقط می دونم هک چیه داداش ما سواد این کار رو نداریم
  16. [quote]چی؟ اگه منبعه که باید بگم متاسفانه بدلیل مشکلاتی به یاد ندارم اما اگه کسی داره بذاره[/quote] علی جون تو اون لیستت یادت رفته بنده را اضافه کنی از اون نظر
  17. دستت درد نکنه فقط یک نکته من رو یادت رفت علی آقا
  18. jackturbo

    زره مایع

    رضا جان دستت درد نکنه خیلی عالی بود واقعا" مطلب جدیدی برای بنده بود دستت درد نکنه
  19. jackturbo

    نام گذاري موشك هاي روسي

    [quote]داوود جان دستت درد نكنه واقعا مفيد واموزنده بود فقط اگر بشه كه يكسري از موشكها رو همراه با كارايشون معرفي كني عالي ميشه. [/quote] مرد حسابی تاپیک مربوط به سه سال پیش رو اسکرول کردی بابا به این تاریخ تاپیک یک نگاهی بکن در ضمن آوردن تاپیک های قدیمی به اسکرول ممنوع است
  20. برادر راپتور خیلی توپت پره مسئله ما هم سر این دو فرونده شما می فرمائید نیازی به بحث کارشناسی نیست خوب بنظر شما بزنیم توی ذوق همدیگه خوبه راستی دلیل وجود اف-16 ها رو نگفتی منتظریم
  21. jackturbo

    آواکس ایران در آسمان شیراز

    دوستان ادامه بحث در خصوص اف-16 در این تاپیک قرار دارد: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=87907#87907 ضمن عذر خواهی از دوستان
  22. مدتی در سایت های مختلف در خصوص وجود اف-16 در ایران مطالبی را می خواندم ولی خودم هم زیاد به بودن یا نبودنش اهمیت نمی دادم ولی اون چیزی که مهمه اینکه ما بتونیم با بحثی منطقی ثابت کنیم که نیست یا عکس این قضیه . برای عده ای از دوستان محتمله که اصلا" هیچ اف-16 در ایران نیست و این عقیده شون صد در صده عده ای از دوستان هم معتقداند که نه وجود داره اونها هم دلایل خودشون رو دارند چند تصویر در این تاپیک قرار می دهم دوستان عزیز قضاوت با خودتون ممکنه این عکس ها کار هنری باشه ولی من به شخصه هیچ قضاوتم اینکه هیچ اف-16 در ایران وجود نداره این رو با 5 یا 6 ساعت جستجو در اینرنت کشف کردم شاید بنده اشتباه می کنم عکس ها رو با دقت نگاه کنید و نظرات کارشناسی ارائه بدید با تشکر از همه دوستانی که در این تاپیک شرکت می کنند:
  23. jackturbo

    آواکس ایران در آسمان شیراز

    [quote]آواکس که ایرانی به نظر میرسه! اون اف16 تنها یک اثر هنری هست! یکم جستجو کنید متوجه میشید. [/quote] سعید جان من هم عکس رو تازه پیدا کردم خودم هم تعجب کردم یک چند جایی خوندم که اف-16 های تحویلی آمریکاست البته چندان قابل استناد نبود الان هم دنبالشم تا ببینم قضیه چیه نتیجه رو حتما" به اطلاع دوستان می رسونم من چیزی بین نداریم و داریم هستم تا ببینم چی میشه
  24. jackturbo

    آواکس ایران در آسمان شیراز

    این از همون اف-16 هایی بوده که قراردادش توسط دولت بختیار خائن لغو شد از دو یا یک فروند پیش نمونه که به ایران ارسال شده الان هم موجود است این پرواز هم احتمالا" در مرداد 1357 انجام شده اطلاعات تکمیلی رو هم دارم جمع آوری می کنم.
  25. jackturbo

    آواکس ایران در آسمان شیراز

    [quote]هواپيماي پايه اش چيه؟ d'oh[/quote] IL-76/A-50 که از عراق به ایران پناهنده شده نام عراقی اش بغداد 1 بود تو ایران بهش می گن سیمرغ عکس هایی از این آواکس: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2z8234g.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1315765%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1315765%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/a-50aew_iriaf_0003.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_a-50aew_iriaf_0003.jpg[/img][/url] این رو هم خارج از بحث داشته باشید: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/f16_over_Yazd.jpg[/img]