چرا داستان سوریه جمع نمیشه ?پاسخ اینجاست ... چون فرمانده عملیات نقسا در سوریه به دلیل نبستن کمربند ایمنی شهید میشه ...

  در اژدر CHT-02D هر دونوع هدایت آشیانه یابی آکوستیک و پروانه - تعقیبی وجود داره . همچنین به دلیل وجود سنسورهای هدایت آکوستیک ، امکان استفاده از فیوز مجاورتی یا فیوز آکوستیک هم در کنار فیوز ضربه ای وجود داره .سناریوی هدایت پروانه - تعقیبی به دلیل عدم تاثیر پذیری از سامان های دیکوی ضد اژدر ، احتمال برخورد بیشتری داره ولی تاثیر به مراتب کمتری داره ، درحالی که سناریوی keel shockwave باعث غرق قطعی کشتی میشه  اما امکان فیل دادن در اثر اقدامات دفاع متقابل به خصوص در شرایط جنگی که ناوها همه ی پروتکلهای دفاعی رو اجرا میکنند زیاده . در داستان فوق الذکر ، به دلیل اینکه کوروت کره ی جنوبی احتمال خطر رو نمیداده نیاز به wake - homing هم نبوده و سناریوی غرق قطعی اجرا شده ظاهرا ....  در مورد keel shockwave  مطالعه کنید : http://www.military.ir/forums/topic/27407-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D8%A7%D9%88%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D8%A7%D8%9B-%D8%A7%DA%98%D8%AF%D8%B1-mk48-%D8%A8%D8%A7-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D9%88/

  با توجه به cutaway شدن نمونه ، به نظر میرسه پروژه ی مهندسی معکوس  اژدر YT534W1 واقعا کلید خورده باشه . اژدر فوق ، اژدر asuw* پیش فرض شناورهای  IPS-18  کره شمالی که در ایران به نام کلاس تیر شناخته میشن  هست و ظاهرا نامش در کره ی شمالی PT-97W هست . پیشتر ازین هم در رژه ها نمایش داده شده بود .     با سرجنگی 250 کیلوگرم و موتور الکتریکی . خود این محصول البته بر اساس یکی از اژدرهای روسی 21 اینچی کلاس کیلو به نام TEST- 71 تولید شده . با این فرق که سری  TEST- 71 هدایت سیمی هستند ولی نمونه ی کره شمالی هدایت سیمی نیست . اطلاعات کمی درمورد این اژدر وجود داره ولی برخی منابع ادعا میکنند که مانند اژدر53-65  که یک اژدر بسیار عالی هست این اژدر هم  یک اژدرپروانه-  تعقیبی است . توضیح آنکه : اژدرهای پروانه - تعقیبی  wake-homing*  اژدرهایی هستند که بر خلاف اژدرهای دیگر از سامانه های اکتیو یا پسیو سونار استفاده نمیکنند و به همین دلیل هم در مقابل سامانه های ضد اژدر یا دفاع متقابل اژدر torpedo countermeasures کاملا مقاوم هستند چون این سامانه ها بر اساس فریب سونار از طریق ایجاد امواج صوتی گمراه کننده  کار میکنند اما اژدرهای تعقیبی دارای سنسورهایی هستند که فقط به دنباله ی اثرات گردش پروانه ی کشتی در آب حساس هستند و پس از یافتن دنباله کشتی یک مسیر s شکل رو به دنبال کشتی طی میکنند تا به پروانه برخورد کنند . این برخورد به دلیل ایجاد خسارت در پروانه در کمترین حالت  ، کشتی رو متوقف و بدل به یک هدف آسان میکنه و در صورت برخورد موثرتر با پاشنه ، کشتی رو به راحتی غرق میکنه .       اژدرهای تعقیبی روسی ساخت  دهه ی هفتاد میلادی ، هنوزهم  نیروی دریایی آمریکا رو نگران میکنه به طوریکه در سال 2013 این نیرو رو وادار به بازنگری در سیستم های دفاع سطحی در برابر اژدر(SSTD) نمود . این سیستم به طور فعال ، اژدر را دنبال کرده و نابود میکند . http://news.usni.org/2013/06/20/navy-develops-torpedo-killing-torpedo   ادامه ی داستان آنکه  ... تاکنون خبری مبنی بر صادرات این نوع اژدر به کره شمالی وجود نداره ولی چین همراه با کیلوهاش تعدادی از نوع صادراتی این اژدر به نام 53-65KE  رو دریافت کرده . به هر صورت منبع دریافت این تکنولوژی برای کره شمالی نامعلومه گرچه در اژدر معروف و پیشرفته ی CHT-02D که شناور ROKS Cheonan (PCC-772) کره ی جنوبی رو غرق کرد ومدتها داستانش سر زبونها بود به طور قطع ازین تکنولوژی استفاده شده . همه ی اشعار بالا رو سرودم که بگم اگه کار مهندسی معکوس اژدرکره شمالی  با تکنولوژی فوق الذکر شروع شده باشه اتفاق مبارکی خواهد بود چون پیش ترازین  میدونستیم که  نمونه ی ارجینال اژدر 53-65 کیلو با تکنولوژی wake-homing  در ایران موجوده  ولی خبری از مهندسی معکوس نبود .     گرچه بازهم در مورد موتور باید گفت که نمونه ی روسی بهتر و با موتور کرایوژنیک برتری زیادی نسبت به نمونه ی کره شمالی داره .         * Anti-surface warfare * wake در اینجا به معنی دنباله ی کشتی است       پ. ن. بحث زیر مربوط به زمان حضور این اژدر در رژه بود . http://www.military.ir/forums/topic/6209-وحشت-آمریکایی-ها-از-قدرت-گرفتن-نیروی-دریایی-جمهو/?p=57575

 برادر بزرگوارم در راه خدا ،  جناب ناصر ؛ سلام عليكم . ابتدائا عرض شرمندگي به دليل اينكه به دليل مشغله ي فراوان ، پاسخ به فرمايشات جنابتان و اظهار لطفتان دير شد . به هر صورت بنده در حالي هستم كه دائما " ز دست  كوته خود زير بارم ... "   دوم آنكه ظاهرا نقل قول اول بنده قدري كژ تابي داشته كه پوزش ميطلبم . الان كه به داستان نگاه كردم ظاهرا قصدم اين بوده كه به فردي كه تصور ميكرده ، اژدر به صورت عبس و بدون دليل يك بار از شناور درون آب پرت ميشه و بعد از طي مسافت اندكي  از آب خارج ميشه ، عرض بكنم كه وتردر حالت عملياتي ،  از زير دريايي شليك ميشه و پس از رسيدن به سطح آب وارد فاز درگيري شده و به سمت هدف ميره و فيلم مورد نظر براي نشان دادن چگونكي عملكرد وتر هست .  در مورد نقل قول دوم هم تا انجا كه بنده از عرف محله ي خودمان و محلات اطراف اطلاع دارم عدد نزديك به برد 100 تا 120 كيلومتر بايد چيزي در حدود 70 الي 80 باشد . گرچه شايد در اين زمينه هم پست بنده قدري كژ تابي داشته . به هر روي قطعا مقصود اين نبوده كه تكنولوژي وتر چيزي در حد آنتي گراويتي پروپالژن و يا wormhole jump بوده .     اين تصوير هم جزو تصاوير زيباي  rpk 6 هست  كه تقديم ميكنم . در حال شليك از فريگيت Neustrashimiy :

  بسمه تعالي شانه        شيار كاري در جنگ افزار هاي هجومي      شيار كاري ( fluting ) از لحاظ فني ، يكي از عمليات هاي ماشين كاري است كه براي مقاصدي ، در برخي اجزاي سلاح ها اجرا ميشه . اين كار عبارت هست از تراشيدن بخشي از سطح خارجي قطعه ي مورد نظر و ايجاد شكاف يا شيار . به قطعات شيار كاري شده اصطلاحا fluted يا grooved گفته ميشه . مهمترين هدف ازين كار ، ابتدا كاهش وزن  قطعات فلزي و در نتيجه كاهش وزن كلي سلاح هست و سپس كمك به عمليات " هواخنك  " پس از شليك ؛ توضيح آنكه با تراشيدن سطح لوله ي سلاح و ايجاد شيار ، سطح تماس با هوا زياد تر شده و همچنين به دليل نازك تر شدن لوله و جريان هوا در شيار ، حرارت درون لوله زودتر به بيرون منتقل ميشه ونتيجتا زودتر خنك ميشه . اين كار بيشتر در سلاح هاي هجومي و مسلسل ها و پس از آن در تك تيرانداز ها و كم تر از همه در سلاح هاي كمري انجام ميشه . نمونه هاي معدودي هم تا به حال ، براي شات گانها طراحي شده .   دو الگوي اصلي براي شيار كاري وجود داره : اول الگوي خطي كه خودش بر سه نوع هست :   يك: الگوي مستقيم  . اين الگو كه شايع ترين الگوي شيار كاري هست ، در لوله هاي انواع سلاح هاي هجومي و تك تيراندازي و حتي سلاح هاي كمري  وهمچنين به طور سنتي در سيلندر سلاح هاي رولور ديده ميشه .               سيلندر رولور با شيار كاري و بدون آن :       از معدود نمونه هاي شرقي مسلسل PKS و كلاشينكف :   در آخرين نمايشگاه ايپاس نمونه اي از تفنگ تك تيرانداز مرصاد ( مهندسي معكوس M40 ) به نام مرصاد 2 ، با لوله ي شيار كاري شده مشاهده شد كه الگوي شيار كاري آن از نوع خطي مستقيم بود :             دو : الگوي مارپيچ : اين الگوبيشتر براي قطعات داخلي سلاح و بالاخص گلنگدن استفاده ميشه . البته براي گلنگدن از الگوهاي ديگه از جمله الگوهاي غير خطي هم استفاده ميشه.             اين الگوي شيار كاري ، براي لوله ي سلاح هم به وفور استفاده ميشه .طراحي اين نوع شيار كاري كه از ابتدا تا انتهاي لوله پيچ ميخوره مانند طراحي خان هست با اين  تفاوت كه خان درون لوله هست و شيار كاري روي سطح خارجي . همچنين  عمق شيار كاري بسيار بيشتر از عمق خان درون لوله هست .           سه: الگوي دايره اي : اين الگو ، خاص شركت برزيلي Ultima Ratio هست و البته در كنار تراش لوله از برجستگي هاي رادياتور مانندي كه ازابتدا تا انتهاي لوله رو پوشونده و به صورت  عمود بر لوله كار شده اند ، براي گردش بيشتر هوا استفاده ميكنه . يكي از محصولات كم نظير اين شركت ، سلاح تك تيرانداز معروف  PGM هست كه از همين ساز و كار استفاده ميكنه .         تك تيرانداز PGM با لوله ي شيار كاري معمولي و سيستم ويژه ي رادياتوري :           دوم : الگوي غير خطي : كه شامل اشكال زيادي از جمله نقطه گذاري ، طرح هاي لانه زنبوري و اشكال پيچيده ي ديگر ميشه .اين قطعات بيشتر سفارشي و دست ساز هستند و بنابر سفرش مشتري با قيمت هاي بالا توليد ميشن . همچنين نقش صرفا فني ندارند و گاهي با اهداف هنري هم تركيب ميشن .       بايد به اين نكته توجه كرد كه اگرچه شيار كاري باعث خنك شدن سريعتر لوله پس از هر شليك ميشه و از داغ شدن (overheating) سريع لوله جلوگيري ميكنه لكن سلاح با لوله ي يكپارچه و شيار كاري نشده ، توانايي بيشتري در تحمل گرماي ناشي از شليك هاي طولاني مدت رو داره . همچنين مشخصا از سفتي ( Stiffness ) بيشتري به دليل بيشتر بودن و يكپارچگي متريالش بهره مند هست . مواردي ديده شده كه بر اثر فشار زياد به لوله ي تفنگ ، لوله درست از محل شيار كاري شده به چند پاره تقسيم شده .     فرمول نرخ انتقال دماي لوله بر اثر شيار كاري : مشخصه كه هر چه نرخ انتقال دما بيشتر باشه ، لوله سريعتر خنك ميشه  qr = [2p Lk (Ts1- Ts2)] / [ln(r2/r1)]    qr = نرخ انتقال دما  L =طول لوله  K =ضريب هدايت حرارتي ( فولاد لوله ) Ts1 =دماي داخل لوله  Ts2 =دماي خارج لوله r2 =ضخامت لوله  r1 = شعاع كاليبر.  مثلا نصف كاليبر 308 مساوي با 154 هست .            كماكان هر گونه كپي برداري آزاد . حتي بدون ذكر ميليتاري به عنوان منبع 

بسمه تعالی شانه      کاردهای نافلزی !             Non-metallic knives        - چاقوهای با تیغه ی نافلزی در پاسخ به نیاز های متفاوتی طراحی میشن . مهمترینش هم ،  رد کردن از دروازه های ایست و بازرسی مغناطیسی یا حسگر های دستی بازرسی که به فلز ات حساس هستند ؛ هست . برای عملیات های مخفی اطلاعاتی نیازمند نفوذ ، ترور ، هواپیما ربایی و ... کاربرد دارند . یکی دیگر از کاربردهاش در آزمایشگاه ها و برای کار با موادی هست که برای فلزات خورنده هستند و باید از مخلوط شدنشون با فلزات جلوگیری بشه .گاهی اوقات هم تنها جنبه ی هنری و زیبایی شناختی داره و به عنوان صنایع دستی ساخته میشه . - تقریبا تمام انواع این کاردها از هم اندازه ی فلزی خودشون سبکتر هستند . برخی از انواع فلزی مقاوم تر هستند و برخی نه ... - برخی ازین کاردها به صورت یک تکه ؛  شامل دسته و تیغه قالب گیری و ساخته میشن و برخی جنس دسته ی متفاوتی دارند .     فیبر کربن  carbon fiber : کاردهای با تیغه ی فیبرکربن ( نه با دسته ی فیبر کربن و نه با روکش فیبر کربن روی تیغه ی تیتانیومی ) معمولا گرونتر از کاردهای فلزی هستند ولی بسیار سبکتر ودر مقابل فشار  وحرارت  بسیار مقاوم هستند . ضربه پذیری شون هم بسیار عالیه .  (توضیح آنکه در بسیاری از کاردهای سفارشی ساز در ساخت دسته یا روکش تیغه های تیتانیوم از فیبر کربن استفاده میشه و این نمونه ها هم  معمولا بسیار گرون هستند ... )               پلاستیک ABS :  ABS  كوپليمري است كه از سه مونومر زيرتشكيل شده است: .آكريلونيتريل (Acrylonitrile) .بوتادين(Butadiene) .استايرن(Styrene )   خواص آنها به ترتیب   آكريلونيتريل: افزاينده مقاومت در برابر حرارت و واكنشهاي شيميايي    بوتادين: تقويت كننده استحكام فشاري و سفتي    استايرن: شكل پذيري بهتر و سختي بيشتر آكريلونيتريل- بوتادين- استايرن   وجود اين سه مونومر با نسبتهاي مختلف و با طول زنجيره هاي مختلف در ABS سبب پديد آمدن گستره ی  وسيعي از خواص مختلف در اين پلاستيك، با كاربردهاي مختلف شده است. کاردهای  ساخته شده با این پلاستیک خیلی  ارزان تر و سبک تر  از نمونه های فلزی هستند وبه همین نسبت مقاومت شون در مقابل حرارت وفشار هم کمتر هست . هم چنین در برخی انواع تیغه خاصیت ارتجاعی بالایی داره .         یاقوت کبود Sapphire  :  یاقوت ها (چه یاقوت سرخ و چه یاقوت کبود و به‌ طور کلی اکسید آلومینیوم) سخت‌ترین ماده پس از الماس محسوب می‌شوند و میزان سختی آن‌ها بر اساس مقیاس سختی  Mohs  عدد 9  است. امکان تولید صنعتی این کریستال هم موجود هست و  شایعاتی مبنی بر استفاده ازین ماده به عنوان شیشه ی محافظ آیفون 6 شرکت اپل وجود داشت و گفته میشد که سال گذشته ،  اپل با همکاری GT Advanced Technologies کارخانه بسیار بزرگ تولید یاقوت کبود ( Sapphire ) را در شهر Mesa در ایالت Arizona افتتاح کرده لکن به دلیل قیمت بالای تمام شده ظاهرا این طرح به سرانجام نرسید . سختی بسیار بالا  ، مقاومت بی نظیردر برابر فشار، تنش ، حرارت و وزن بسیار کم این محصول ، باعث میشه بهترین تیغه ها رو بشه ازش ساخت ولی قیمت تمام شده اش بسیار بالاهست و اصلا به صرفه نیست ... فعلا در مقیاس کم به عنوان تیغه ی اسکالپل تولید میشه ...  مزیتی که نسبت به انواع دیگه داره اینه که به دلیل شفافیت بالا احتمال کشفش در دستگاه اشعه ایکس هم کم هست .          سرامیک  Cermic : سرامیک به کار رفته در تیغه های چاقو معمولا دی اکسید زیرکانیم ZrO2 هست که سختی بسیار بالایی داره . دی اکسید زیرکانیم که اختصارا زیرکانیا نامیده میشه رو به صورت پودرخشک  داخل قالب میریزند و با درجه حرارت های بالا میپزند . محصول پس از پخته شدن به قدری سخت هست که برای تیز شدنش از نوعی چرخ ویژه که با براده ی الماس پوشیده شده استفاده میشه . نکته ی مهم اینه که درجه ی سختی زیر کانیا در جدول سختی عناصر معدنی  Mohs ؛ معادل 8.5 هست در حالی که فولاد معمولی 4.5 و فولادهای سخت شده ( کربن دهی شده ) حداکثر 7.5 هست . عدد 10 هم به عنوان سخت ترین ماده ،  متعلق به الماس هست .  سختی  ( و در نتیجه عدم کند شدن ) و مقاومت این تیغه ها در برابر حرارت بسیار بالاست هرچند در مقابل فشار و ضربه ، مشکل همیشگی سرامیک ها رو دارند و خرد میشند .  گرچه برای مقاصد ویژه میتوان از سرامیک های پیچیده تر و طبیعتا بسیار گرونتر استفاده کرد که در مقابل ضربه هم مقاوم باشن . حتی همین تیغه های معمولی هم  از لحاظ قیمت هم در ابتدا ؛ خیلی  گرون تراز تیغه های فلزی بودند لکن به دلیل تولید انبوه و صنعتی بالاخص در چین  ، هم اکنون با قیمتی اندکی بیشتر از تیغه های فلزی به فروش میرن . چاقوهای سرامیکی به دلیل در دسترس بودن و همچنین عدم کشف توسط دستگاه های مغناطیسی ، یک تهدید امنیتی فزایندده به شمار میرن و همین الان هرکسی میتونه با اندکی تلاش به راحتی یک تیغه ی بسیار برنده ی سرامیکی رو وارد هواپیما کنه ...           هرگونه کپی برداری آزاد ...      ادامه دارد انشاءالله ....   

خیلی ممنون از زحمات شما . اصطلاح naval drone یکی  از اصطلاحاتی هست که امروزه زیاد شنیده میشه . با توجه به گستردگی بسیار زیاد آب ها ، دیر نیست که انواع بی سرنشین های دریایی ،  یا " آنهپاد "  که سر واژه ی کلمات  " آب نورد هدایت پذیر از دور " هست عرصه ی دریاها رو به تسخیر دربیارن . اعم از سطحی و زیر سطحی ...  تمام مزایای پهپاد ها رو آنهپادها هم دارند . اعم از هزینه ی نت کمتر ، هزینه ی انسانی کمتر ، ریسک کمتر و از همه مهمتر پایداری بالاتر . فعلا ماموریت این بی سرنشین زیر سطحی ، محدود هست . در صورت تحقیق وتوسعه باید شاهد نمونه های تهاجمی آنهپاد هم باشیم . به هرصورت بي سرنشين هاي زير سطحي مدتهاست كه در حال توسعه هستند ولي پروژه ي بالا ، بزرگترين پروژه ي در حال توسعه هست .   مانتا manta  :         sauvII ( نكته ش چيه ؟ )  :         پروژه ي عجيب MARV :  

تصاویر بیشتر از boneyard davis monthan  که البته نام صحیحش منطقه 390 هست 309th Aerospace Maintenance and Regeneration Group :                             پ .ن: منطقه ی دیگه ای به نام pinal وجود داره که برای ایر پارکینگ هواپیماهای غیر نظامی و تجاری استفاده میشه . البته عظمتش با اینجا قابل مقایسه نیست .  

مگه كليپ رو ساتخ نهاجا تهيه نكرده ؟  چه ربطي به پدافند يا ضد كشتي ميتونه داشته باشه ؟     ................................................         شد ؟   .................................   بالاخره اون كاكپيت كوثر بود يا صاعقه ؟ مشرق كه باز نوشته مال صاعقه است ...

داده نما ( اينفوگرافي ) دمون از سايت شركت سازنده :         نازل مورد استفاده در عملگرهاي هوا- پاششي :         نماي داخلي از سامانه ي هدايت هوا به نازل ها :       نماي آزمايشگاهي جريان تخليه ي هوا  :  تصوير اول ، تصوير سازي برگه ي ليزري و تصوير دوم تصوير PIV يا تصوير سازي particle image velocimetry  تصوير سازي جريان از طريق اندازه گيري سرعت ذرات ( تعدادي ذرات وارد جريان سيال ميشه و رفتار اونها به عنوان رفتار ساده سازي شده ي سيال تحليل ميشه ) هست . از بالا به پايين حال خاموش بودن عملگر هوا- پاششي ، سپس حالت روشن بودن يك عملگر با فشار 3 psig * و در آخر حالت كاركرد يك عملگر هوا - پاششي با فشار 9psig هست  . تاثير عملگر بر  جريان هواي در حال تخليه ، مشخص هست .     * پوند بر اينچ مكعب Pounds per square inch واحد اندازه گيري فشار در فضاي سه بعدي         

عرض نکردم فرقه ،  عرض کردم اقلیت . بیش ازین نمیشه  اشاره کرد . نه به دلایل امنیتی بلکه به دلایل فرهنگی .خطر جمعیتی ومذهبی فعلا  دردرون جهان اسلام ،  خیلی حاد هست ... بزرگترین بدبختی ما اینه که مهم ترین تهدید فعلی ما چیزی هست که نمیشه راجع بهش حرف زد . بیشتر ازین کشش ندین . دیگه هم بنده رو با کسی مقایسه نکنید .

برادر جان مساله پیتزا و ساندویچ  نیست . مساله قبضه کردن بازارها از طریق برند سازی و دست یابی به قدرت نیمه سخت هست که بسیاری از فرق درون جمهوری اسلامی با قدرت این کار رو انجام میدن . پیش از بهائیت گروه های دیگه مانند اسماعیلیه این کاررو کرده بودند . همین الان انجمن حجتیه تقریبا به تمام هدف گذاری های که در سال 80 کرده بودند رسیده .   لکن مساله ی مهم اینه که فعلا خطر یکی از اقلیت ها در جمهوری اسلامی انقدر جدی شده که نظام  ، رسما باقی فرق مذهبی و سیاسی  ( اعم از دروایش و صوفیه ؛ اهل حق ، بهائیت ، بابیت ، اسماعیلیه ، ملی مذهبی ها ، پان ترکیسم و کردیسم و عربیسم و کوفیسم و زهرماریسم ... انجمن حجتیه ، سمپرهای مختلف مرتبط با عرفان های نوپدید ، عرفان های حلقه و اکیسم و دون خوان و شن ریکی و یوگا و هاله بینی بودیسم و ذن و هزاران بچه فرقه ی عرفانی ، و حتی برخی انجمن های پنهان روش ( فراماسونر گونه ) ، انواع و اقسام گروه های تبشیری مسیحی بالاخص کلیسای خانگی شاهدان یهوه ، شیطان پرستی ، شیطان گرایی و متال بازی ، باقی مونده های احزاب پسیاسی یش از انقلاب و بعد ازانقلاب مثه توده و کانون نویسندگان  ، وحتی گروههای مهم سیاسی و در صدر همشون جنبش سبز و فعالان فتنه و مجاهدین خلق -منافقین - رو  )  کلا بی خیال شده ...    مشکل فعلی به قدری حاد هست که مهم ترین دشمن ما یعنی نظام سکولاریستی غالب جهان و چنگک های بزرگ لیبرال دمکراسی که همانا سبک زندگی غربی هست فعلا کلا نادیده گرفته شده و عزم چندانی برای مقابله با اون دیده نمیشه ....

95 که تعطیل شد ... چندوقت پیش یک فست فود زنجیره ای به نام همبرگر 19 توی طهران ، شروع به افتتاح شعبات کرد که البته اونم بعد از چند بار گیر دادن اسمش رو به 17 تغییر داد. ازین چیزا زیاده . ..

بسمه تعالي شانه برنامه ي پهپادي سوخو : سري پهپاد هاي zond zond به انگليسي يا зонд به روسي به معني كاوشگر ، نام خانواده ا ي از پهپاد ها ي طراحي شده و در دست ساخت از شركت سوخو هست . شركت سازنده ادعا ميكنه كه پهپاد ها براي اهداف كاملا غير نظامي طراحي و ساخته ميشن . zond -1 : اين پهپاد هم با هدف پايش محيط زيست و آب و هوا ، به يك رادار ويژه و بسيار پيشرفته ي روزنه مصنوعي پهلو نگر مجهز شده است . همچنين امكان حمل محموله ي هاي پايشي فرو سرخ و نور مرئي هم براي آن ديده شده است . ناگفته پيداست كه نقش كنترل ترافيك هوايي (آواكس ) هم براي اين پهپاد قابل تصوره . و بايد ديد كه ايا اولين پهپاد آواكس توسط روسيه به پرواز در خواهد آمد يا نه ؟ zond - 2 : هم از لحاظ ظاهري و هم ازنظر ماموريت ، كاملا شبيه گلوبال هاوك هست وقراره در نقش ايستگاه تقويت ارتباط پرنده ظاهر بشه . البته شركت سازنده تاكيد داره كه منظور از تقويت امواج و ارتباطات ، امواج تلويزيوني هست . گفته شده اين پهپاد به يك آرايه فازي از آنتها براي اين هدف مجهز خواهد شد . محموله ي آرايه ي فازي آنتن ها در زير بدنه ي اصلي جانمايي شده است . اين دو پهپاد كه از يك بستر ( پلت فرم ) هستند ، از طراحي چشم نواز و زيبايي برخوردارند . برجستگي ست كام به طور هماهنگ با كليت بدنه طراحي شده و برخلاف گلوبال هاوك ظاهر هواپيما رو آشفته نميكنه . دم از حالت وي شكل گلوبال هاوك ، فاصله گرفته و به طراحي دم پليكان Pelikan tail نزديك شده . بالها ، تيپيكال اين رسته از هواگردها هست و ورودي هاي هوا برخلاف گلوبال هاوك كه در بالا ي بدنه قرار گرفته ، در طرفين بدنه جانمايي شده . پيشران آن دو موتور توربوفن هست كه تاكنون نوعش اعلام نشده . بيشينه ي وزن برخاستي ، 12 تن برابر 12000 كيلو گرم و حداكثر وزن محمول ، 1500 كيلو گرم خواهد بود . بيشينه ي سرعت در زوند 1 برابر 600 كيلومتر بر ساعت و در زوند 2 برابر 715 كيلومتر برساعت هست . پايداري 24 ساعت و برد عملياتي 12 هزار كيلومتر و بيشينه ي ارتفاع پروازي برابر 15 كيلومتر هست . گفتني است تمام ارقام بالا به جز سرعت پيمايش اندكي از كمتر از گلوبال هاوك هست كه سرعت بيشتر هم به دليل وجود دو موتور به جاي يكي ميسر شده . طول اين دو پهپاد 13 متر و فاصله ي بال تا بال برابر 35 مترو ارتفاع پهپاد هم 5.5 متر هست . در ابعاد هم اندكي كوچكتر از گلوبال هاوك هستند . zond - 3 : اين پهپاد كوچكتر از دو پهپاد قبلي و در كلاس پريديتور هست . پيكر بندي كاملا مشابهي هم با گري ايگل و پريديتور داره . دم وي شكل وارونه و موتور پيستوني ( احتمالا روتاكس 914 ) در چيدمان pusher configuration . گفته شده براي هردوي ماموريت هاي گفته شده در بالا ( پايش محيط زيست و جو ، سوئيچ و تقويت ارتباطات ) در ارتفاع پايين تر از 12 كيلومتر طراحي شده . بيشينه ي سرعت برابر 250 كيلومتر برساعت ، و پايداري 12 ساعته براش پيش بيني شده . حداكثر وزن محموله 500 كيلوگرم . ارتفاع پهپاد 3 متر ، فاصله ي بال تا بال 16 مترو طولش 9 متر هست . سقف پروازي 8 كيلومتر و محدوده ي عملياتي 2500 كيلومتر . دراين نمونه برجستگي ست كام در نوك پهپاد ديده نميشه . در تصاوير و ماكت هاي نشان داده شده هيچ نمونه ي مسلحي ديده نميشه . هين طور هيچ هدف نظامي اي تاكنون براي اين پهپاد ها اعلام نشده . چنانچه ادعاي سوخو براي اهداف غير نظامي از طراحي مدل هاي 1و 2 قابل پذيرش باشه ، اين ادعا در مورد زوند 3 به سختي قابل پذيرش هست و به نظر ميرسه كه اهداف نظامي در طراحي اين هواپيما وجود داشته باشه . گفته شده با توجه به اينكه زمان اعلام شده براي پروازاولين نمونه ي پروژه ، سال آينده (2016) خواهد بود ، اطلاعات تكميلي به محض انتشار ، اضافه خواهد شد . ان شاء الله .

 

ممنون. جزاكم الله خيرا ...

  برادر بزرگوار جناب مرتضي  ؛ بحث بر سر وجود يا عدم وجود جريان گردابي نبود . بله  ، در دینامیک سیالات ورتکس  یا جریان های گردابی بيشتر به الگوی چرخش سیال حول یک محور عمودی گفته می شه ، فلذا هر سطح عمودي اي در سازه ي خارجي هواپيما ، حتي سر يك پيچ از اتصالات بال ، جريان گردابي ايجاد ميكنه . بحث بر سر مزاياي استفاده از موتور خورجيني بود كه شما فرموديد پاد موتور ميتونه به عنوان يه  ( vortex generator (VG باشه كه بنده عرض كردم اين در صورتي هست كه موتور روي بال نصب بشه . محاسبات موتور زير بدنه تحت الشعاع رفتار آيروديناميك خود بدنه هست و به عنوان يه VG مستقل عمل نميكنه . روي بال هست كه  استفاده كنترل شده از گرداب ساز  ميتونه به دليل ايجاد تاخير در جدايش جريان باعث بهبود عملكرد سطوح كنترلر هاي هواپيما باشه .     قطعا اين مدل از لي آوت موتور ، مزاياي بسياري داره . عرض بنده اين بود كه مزاياي هر چيدماني مخصوص به خودش هست و بايد در موردش جداگانه بحث بشه . اين كه بگيم چيدمان موتور خورجيني به طور كلي فلان مزايا رو داره مثه اين ميمونه كه بگيم داروها  كلا فلان خاصيت رو دارند . ............................... دقت بفرماييد  همونطور كه روسها درتكنولوژي موشكي فاصله ي زيادي با آمريكايي ها دارند، آمريكاييها هم در تكنولوژي ساخت هواپيما به مراتب جلوتر از روسها هستند . في المثل يكي از طراحي هاي برت روتان رو روس ها ندارند . چيزي شبيهش هم ندارند ... فلذا اين فرمايش كه اصلا صحيح نيست . 

در مورد لي آوت  موتور خارج از بدنه  (خورجيني ) چنتا نكته عرض كنم ... اولا اصطلاح فرانسوي  nacelle يا اصطلاح انگليسي podded كه اشاره به حمل جزئي از اجزاي هواپيما خارج از بدنه داره ميتونه مربوط به پيشران يا چيز ديگري از اجزاي هواپيما باشه . مثلا پاد رادار يا پاد اخلالگر و يا حتي پاد (خورجين ) مخزن سوخت .   ثانيا چيزي به عنوان مزاياي استفاده از موتور خورجيني به طور كلي  نداريم ! جانمايي Podded engine يكي از انواع جانمايي موتور هست كه در اون پيشران جايي خارج از بدنه قرار ميگيره . اين جا ميتونه زير بدنه ، انتهاي بدنه ، بالاي بدنه و يا حتي روي بالها باشه . و اين جانمايي مينونه باعث بهتر شدن برخي كارايي ها در هواگرد يا برعكس بشه . اين جانمايي با توجه به اهداف طراحي پرنده انجام ميشه .  در يك تقسيم بندي كلي ، انواع جانمايي موتور خارج از بدنه به اين صورت هست : Fuselage-mounted podded engines : پيشران خورجيني روي بدنه مانند a-10 :       Overwing podded engines : پيشران خورجيني بالاي بال مانند انتونوف 72 و فوكر 614  و بويينگ  Y-C 14 :   فوكر 614 :     بويينگ yc 14  :   an -72 :       Over fuselage podded engines : پيشران خورجيني بالاي بدنه مانند جنگنده ي He 162 آلمان نازي و Cirrus Vision SF50 :     مسر اشميت 162 :     Cirrus Vision SF50 :       On tail  podded engines : پيشران خورجيني روي دم مانند جت مسافربري  PA-47 پايپر :       Uderwing podded engines : پيشران خورجيني زير بال مانند هواپيماهاي مسافربري ايرباس و بويينگ و همچنين سوخو 25 :        Wingburied podded engines : پيشران خورجيني درون بال مانند comet 4c :         Under fuselage podded engines : پيشران خورجيني زير بدنه مانند فولكروم و فلنكر   البته حالت هاي ديگري رو هم ميشه تعريف كرد كه متاسفانه حسش نيست ...           ثالثا بله ، تغيير در جاي موتور ، باعث تغيير در گرانيگاه و محل ورود تراست و هزار و يك چيز ديگه ميشه  . ولي بسيار بعيده آمريكايي ها ضعفي در محاسبات مكانيكي مربوط به اين نوع جانمايي داشته باشند با توجه به اينكه انواع و اقسام هواپيماهاي نظامي و غير نظامي رو از زمان جنگ جهاني دوم با اين لي آوت ميسازند . اصولا داستان ، فقط تغيير در محاسبات هست . چيز پيچيده و سري اي در بين نيست . حتي آلمانها هم در اون دوران اين نوع جانمايي رو در پيكر بندي هواپيماهاشون داشتند ...   رابعا كه بله ، هواپيماهاي روسي معمولا در مانور پذيري نسبت به هواپيماهاي غربي برتر هستند ولي سرنا رو نبايد از سر گشادش زد ! يه ايده اي وجود داشته كه به هر دليلي بايد در طراحي جنگنده هاي روسي ، به مانور پذيري اهميت بيشتري داده بشه و براساس اون جانمايي اجزا و پيكر بندي كلي و بعد جزئيات آيروديناميكي و سازه اي طراحي شده . اگر همچين قصدي در طرف مقابل بود اونها هم به سمت همچين طراحي اي  مي رفتند ....   خامسا  كه بنده يه منبر مفصل در مورد تفاوت كلي فنآوري روسي و غربي و تفاوت مكتب طراحي صنعتي اجايل (محصول محور )  و پلت فرم محور دارم كه بارها و به مناسبت هاي مختلف ، قصد كردم كه بگم ولي چون طولاني ميشه بيخيال شدم ...     1. ايجاد جريان گردابي در صورتي هست كه موتور زير يا روي  بال نصب بشه . ربطي به نصب موتور زير بدنه مانند چيدمان سوخو و ميگ  نداره .    2. باز هم در صورتي هست كه موتور رو  يا زير بال نصب بشه . 3. در صورتي هست كه پيشران به نوعي لبه ي جلويي بال  leading edge رو از لحاظ سازه اي تقويت كنه .  4. كاهش نويز در كابين و براي سرنشينها به دليل عدم انتقال لرزش موتور به بدنه ي اصلي    فرمايشاتتون همه متين ولي اصلي ترين دليل هاي طراحي موتور خارج از بدنه چيزهايي غير از مانور پذيري هستند . اصولا تعمير و نگهداري هواپيما مبحث خيلي مهم تري از توانايي اجراي مانگوز و كبري هست . مهم ترين دليل در هواپيماهاي سيويل مانند اكثريت قريب به اتفاق جت هاي مسافربري كه پيشران در زير بالهاشون نصب ميشه سهولت دسترسي ، در انجام تعميرات موتور بدون نياز به باز كردن بدنه هست . براي هربار به روز رساني هواپيمايي مانند فانتوم كل هواپيما يه بار باز وبسته ميشه !  مهم ترين دليل در هواپيماهاي نظامي ( در هواپيماهاي غير نظامي اولويت كمتري داره )  بالاخص هواپيماهاي پشتيباني زميني و ضد زره مانند A -10  و سوخو 25 هم عدم صدمه به بدنه اصلي و باقي سيستم ها و همچنين خلبان در صورت آتش گرفتن يا انفجار موتور هست .       2. منظور از حفاظت فيزيكي از پيشران هم احتمال بيشتر ورود اشياي خارجي به موتور هست . اين هم معمولا در مواردي كه موتور زير بدنه يا زير بالها نصب ميشه بيشتر اتفاق ميفته . وگرنه در مواردي كه موتوربه صورت خورجيني ، بالاي بال يا بالاي بدنه نصب ميشه اتفاقا باعث بهبود حفاظت فيزيكي هم ميشه .     با توجه به آنچه در بالا عرض شد مشخصه كه چيدمان پيشران اف 14 از نوع خورجيني  زير بال هست و ربطي به طراحي فولكروم نداره . برادر بزرگوارم جناب ساجدي لطف بفرماييد اگر اسنادي در مورد سرقت اطلاعات فاكس بت و ارو توسط آمريكاييها داخل اينترنت مطالعه كردين لينكشو قرار بدين . ممنون .   ............................................   و اما در مورد خا 55 ... ببينيد در طراحي موشك ها اصولا مفهوم مانور پذيري مانند جنگنده ها مطرح نميشه . به دليل اينكه موشك تراجكتوري خاص خودش رو داره و فقط لازمه كه  بدنه بتونه مانورهاي لازم براي اون تراجكتوري رو انجام بده . همچنين بدنه در موشك بسيار ساده ترازهواپيماهست و دست طراحان آيروديناميكي موشك براي لحاظ كردن فاكتورهاي مانوريبليتي خيلي باز نيست .  در اينجا گفته شده دليل اين نوع طراحي ، كم كردن آثار بازتاب  حرارتي و راداري بوده ...

  خدمت برادرم عیسی رضا که من چقدر از اسمش خوشم میاد .   ORBITER :   http://www.israeli-weapons.com/weapons/aircraft/uav/orbiter/Orbiter.html   http://en.wikipedia.org/wiki/Aeronautics_Defense_Orbiter     orbiter 2 ;   http://defense-update.com/20120503_aeronautics-to-supply-finland-with-55-orbiter-mini-uav-systems.html#.VQaztNKsWK8     ORBITER 3: http://www.janes.com/article/43963/aeronautics-unveils-new-orbiter-3b-uav http://defense-update.com/20110620_orbiter-3.html#.VQSORNKsUzk

    http://www.military.ir/forums/topic/4767-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%D9%8A%D9%85%D8%A7%D9%8A-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%D9%8A%D9%86-herti/

  نیازی به فسفر سوزوندن جناب تقوایی نداره . موتور این کلاس ، فعلا در همه ی جهان روتاکس 914  یا 12 هست . یا ما باید از روتاکس بخریم یا اینکه ازش کپی کنیم . کمپانی های آفریقای جنوبی سر داستان فن آوری امرپ ، به شدت از آمریکایی ها شاکی اند . در حدی که امکان SKD تحت لیسانس این موتور هم ازشون بعید نیست ... در مورد سومار هم از بیخ اشتباه  میفرمایند ...     اگر از مجموعه ی دم ، پایدار ساز عمودی مورد نظرتون هست که دوتا وینگلت عمودی بزرگ داره اسکن ایگل . سطوح کنترلی پهپاد هم همونجاست . حتی بهش وینگ لت نمی گن . اصطلاح دقیقش endplate vertical tails هست . یعنی یه جور دم حسابش میکنن . هیچ ربطی هم به فن آوری بال پرنده نداره . اصولا پیکر بندی هواپیما ، چیز خاصی نیست . اسراییلی ها هم یه پهپاد مثل این دارند به نام  Orbiter . یکی دیگه هم خود آمریکایی ها دارند به نام apex که البته وینگلت ها ( بالچه هاش ) رو به پایین هست ...   orbiter :         apex :         در واقع ؛ خود اسکن ایگل از یک هواپیمای سیویل به نام  SeaScan  توسعه داده شده و بال های اون که نسبت منظری کمی داشت با بال های با نسبت منظری زیاد جایگزین شد .  این پهپاد رو شرکت اینسیتو برای کشتی های بزرگ ماهیگیری ساخته بود که بتونه مدتها روی دریا گشت بزنه و دسته های بزرگ ماهی رو ردیابی کنه . اما نتونست بفروشه اومد فروخت به بویینگ . هدف اصلی طراحی این هواپیما گلاید کردن هست . حرکت پیچ چندانی نداره ، به همین دلیل نیاز به elevator  هم نداره .    طرح اینسیتو پیش از جوینت ونچر با بویینگ :          این پیوند رو هم مطالعه بفرمایید .

   

  البته بنده هم معتقدم که این رونمایی ، سیاسی بود ولی به نظرم بحث  ، مقداری  تهاجمی تر ازین حرفاست . ببینید ما الان رسما اروپا رو داخل منطقه ی تهدید موشکی خودمون آوردیم . نامگذاری موشک هم به طور محسوسی دهن کجی به اروپایی ها بود و به نوعی بحث خونخواهی  شهدای مظلوم سومار  رو که همه زن و بچه و بی دفاع بودن رو از دول اروپایی مطرح میکنه . ( فجیع ترین جنایت شیمیایی ، قطعا در حلبچه بود ولی حلبچه جزو خاک ایران نیست . ) .................... پس از چند ده گام عقب رفتن از سوی جمهوری اسلامی در مذاکرات ، یه گام بلند تهاجمی به جلو برداشته شد . باید دید اثری داره یانه . شخصا خوشبین نیستم .آمریکا تا وقتی شمشیر بلند تحریم ها رو داره با این چیزها عقب نمیکشه ...

  حالا موشک های بالستیک نه . کل توان موشکی رو مطرح میکنند ... فقط اندکی نرخ چانه زنی رو بالاتر میبره .چیزی حذف نمیشه .        قدر و شهاب تاکتیکی تر هستند . سجیل با توجه به زمان انبار داری طولانی مدتش ، راهبردی تر هست . ( یعنی جنبه ی راهبردیش بیشتره ) ...................................................................   پیش تر هم عرض کرده بودیم که کار اصولی ، موشک کروز هست . تکیه ی زیاد بر موشک بالستیک ، به دلیل محدودیت های فنی ما بود که بحمدالله ظاهرا  در حال رفع شدن هست ... ودجایی که زمانی کارش ساختن پوتین و شکلات جیره بود الان داره لبه ی تکنولوژی مینی جت رو میسازه و این  بسیار کار عظیمی هست ....     در ضمن طبق این سند حدود 13 سال پیش ، 12 تیر خا 55 از اوکراین ، به ایران صادر شده بود . نمونه ها با قابلیت حمل کلاهک هسته ای و برد 3000 کیلومتر بودند .... .....................................................................   و اما درباره ی نام گذاری ها ... سومار شهری بود که توسط عراق مورد حمله ی شیمیایی قرار گرفت . سلاح های شیمیایی رو  کی به صدام داده بود ؟ اروپا ! بالاخص دولت های آلمان و فرانسه . برد این موشک تا کجاس ؟ .... اره داداش ! اینجوریاس ! یاعلی علیه السلام هم که از اسمش مشخصه برای کدوم کشور طراحی شده .   منتظر موشک IR- 655 هستیم . به قول ادیب چشمک !

  یسیر ...