چند تا سلاح هست که هنوز ارزش تولید کردن تو ایران رو داره 1- کلاش 2- تیربار ژ3

جدای از این مباحث ، بنده برای درگیری با ارتشهای مدرن ، استفاده از کالیبر بالا و نواخت تیر خوب و یا حداقل تیراندازی دقیق ، آنهم با صدا خفه کن از فاصله نزدیک و درگیری شبانه ، (به صورت کمین) رو پیشنهاد میکنم !

برای ساختمان با سقف مخروطی باید عرض کنم که به دلیل آنکه حملات هوایی و موشکی میتواند از هر زاویه ای صورت پذیرد ، مجموعه ای از روشهای اختفا و استتار و محدودسازی حمله ، و از جمله نوع سازه ساختمان و شکل ظاهری آن و ... باید برای مقابله با این حملات استفاده شود .

بمب هايي كه براي نفوذ در بتن استفاده ميشوند معمولا با تاخير منفجر ميشوند . يعني اول با انرژي جنبشي زياي كه دارند نفوذ ميكنند و بعد منفجر ميشوند و بيشتر نفوذ ميكنند ولي اين بار با انفجار و آتش و موج ! فكر نكنم زره واكنشي جواب بده در مورد لاستيك هم بهتون گفتم !من نظرم رو راجع به تركش زا و انفجاري موج زا گفتم و نه آتشزا ! در هر حال ! استفاده از لاستيك ميتونه به شدت موج و تركش رو از بين بره ! حتي تركيب لاستيك و منبع آب ميتونه حريف خوبي براي آتش زا ها هم باشه ! لاستيكي كه من ميگم حتي ميتونه لاستيك فرسوده ماشين باشه ! به دلايلي كه خودتون هم ميدونيد همه چيز رو نميشه تو اينترنت گفت ! سعي كنيد خودتون بفهميد ديگه ! من همش رو بگم بي مزه ميشه

با تشكر از مطلب خوبتون ! در مورد سرهاي جنگي كه براي نفوذ در سنگر و بتن مسلح طراحي ميشوند 2 تا راهكار به نظرم ميرسه كه البته خوبه كه دوستان هم نظراتشون رو براي تكميل اين مطلب بگن ! 1- اختفاء ساختمانهاي مهم به هر روشي كه مي شود ، شامل : الف : ساختمان در ساختمان ( نوعي فريب است . يعني مثلا يك مركز فرماندهي با ديواره هاي مستحكم و بنتي در گوشه اي نامعلوم از يك سوله بزرگ قرار گيرد كه در صورت بمباران سوله ، بمب دقيقاْ به مركز برخورد نكرده و دشمن هم به خيال زدن مركز ، حمله را موفقيت آميز ميداند در صورتي كه مركز فرماندهي سالم و فعال است ) ب : ساختمان در زير زمين با عمق زياد باشد . 2- ساختن ساختمانهايي كه تا جاي ممكن از نظر جغرافيايي و از نظر طراحي داراي حفاظ باشه ( مثل ساختن ساختمان در دامنه كوه كه از سه طرف محافظت ميشود و حمله فقط ميتواند عمودي و يا نهايتا از يك طرف باشد مضاف بر اينكه اين ساختمان در همان سمت آسيب پذير هم به صورت آيرو ديناميك طراحي شود . يعني تلاش طراح ساختمان اين باشد كه سر جنگي موشك با زاويه تند به ساختمان برخورد كند كه از قدرت نفوذ آن به شدت كاسته خواهد شد . مثل برجك تانك ) در مورد سرهاي جنگي موج زا و انفجاري ( و حتي تركش زا ) هم ميتوان از مواد ميرا كننده موج ، مانند لاستيك استفاده كرد .

آقا ببخشيد يه فيلم ديگه هم كه ديدم به دوستان بگم كه خوشحال تر هم بشن ! اون هم اسير كردن اون دو تا اسراپيلي هست كه از طرف ملعونين اسراپيلي به عنوان دليل شروع جنگ ياد شد . آقا اين بچه هاي جزب الله اينقدر نترس و سريع كار ميكنن كه باورتون نميشه : از ابتداي درگيري كه با يك انفجار شروع ميشه تا زماني كه اون دو تا اسراپيلي رو سوار ماشين كردن و از منطقه درگيري خارج كردن اگر وقت ميگرفتي (( كل عمليات شد زير 5 دقيقه )) اين يعني آخر عمليات غافل گيري آدم ياد فيمهايي شبيه به (( سرقت در 60 ثانيه )) ميافته ! به اين ميگن نيروي زبده كه من خيلي روش تاكيد دارم ! نيروهاي اين جوري ، اگر m1 هم دستشون باشه ، به دلیل خلاقیت ، ایمان و ... باز هم شانس پیروزیشون خیلی بالاست . فقط متاسفانه فیلمش رو گم کردم

من پست قبل رو اصلاح كردم . يه نگاه بندازيد ! شايد لذت ببريد ! در ضمن اون فرمانده اسراپيلي مال تيپ گولاني بوده كه به درك واصل شده ! ولي خداييش ايمان و مهارت چه كارها كه نميكنه !

من نميتونم اين كليپ رو ببينم چون الان ديال آپ هستم ! ولي اگر اين درگيري در يك باغ اتفاق افتاده ُ بايد عرض كنم كه اين درگري در مورد بچه هاي حزب الله هست و نه حماس ! و معروف شده به (نبرد باغ زيتون)! اسراپيل هم در نبرد باغ زيتون تلفات داد و يك فرمانده گردان چتر باز رو هم از دست دادن ! و از اين نبرد به بدي و با ترس و وحشت ياد ميكنن چون بچه هاي جزب الله خوب حالشون رو گرفتن ! و يكي از شگردهاي بسيار موٍثر بچه هاي حزب الله در نبردهايي كه دشمن از پشتيباني هوايي كامل برخوردار هست ، اينه كه درگيري بايد اينقدر از نزديك صورت بگيره كه نيروي هوايي از ترس زدن نيروهاي خوديشون وارد درگيري نشه و كار فقط به جنگ زميني و تن به تن ادامه پيدا كنه و ختم بشه ! درسته اين كافران حربي يكي يا دو تا از نيروهاي حماس رو به اين صورت كشتن ولي من براي اينكه جگر دوستان خنك بشود بايد عرض كنم كه فيلم درگيري باغ زيتون با توضيحات بچه اي حزب الله و گزارش تلوزيون اسراپيل رو ديدم و دارم كه به دليل محدوديت نميتونم آپلود كنم ! در نهايت دوستان ميتونن احساس راحتي و خنك شدن جگرشون رو از طرف بنده به عنوان هديه داشته باشن كه يه باغ زيتوني هم بود كه بچه هاي ما ((زدن عصمت اسراپيلي ها رو تقسيم كردن)) !

اگه جنگ شد و خدا توفيق حضور رو به ما داد و خلاصه در و تخته خوب به هم جور شد ، ((ما ميكنيم)) ، شما هر جور صلاح ميدوني تانك بزن !

ژ3 اگر به قول يك سرهنگ اسلحه شناس ( درست و در شرايط استاندارد آب بندي بشه ، گير نميكنه ) ولي حالا شما بيا شرايط استاندارد رو كه شامل يك سري آيتم ها هست رو باي همه ژ3 هاي نو پياده كن . خوب نميشه ديگه ! دوستان زياد تو كف ژ3 نباشيد ! سلاح هاي خانواده كلاش قابل اعتماد تر هستند . مضاف بر اينكه همه مدلش وجود داره با بردهاي مختلف

به درد ما ميخوره ! و هر چيز شبيه به اين كه به درد ديگيري با ماشين آلات و زره هاي امروزي بخوره به درد ما هم ميخوره ! ولي خوب گزينه هاي مشابه هم قابل بررسي هست

حرفی ندارم

قابل توجه مدیران سایت از جمله آقا سعید ! این کلنل عزیز ما ، گویا نمیتونن با احترام حرف بزنن ! بعضی وقت ها تذکر دادن به اعضایی که به مقاماتی رسیده اند هم میتونه حلال مشکلات باشه و فضایی رو ایجاد کنه که تاپیک ها به حاشیه نره ! بگذریم ! من از این به بعد سعی میکنم دهن به دهن شما نذارم ، چون نتیجه خوبی حاصل نمیشه که به درد کاربران بخوره ! دلیل اینکه این پست رو علنی فرستادم هم اینه که توهین علنی به بنده شد و بنده می باسیت علنی جواب میدادم ! حالا مدیران سایت هر تصمیمی که صلاح میدونند بگیرند ! در ضمن از معرفی این دو بازی هم ممنونم !

ببخشید ! شما در مورد دو تا بازی گفته بودی که شبیه سازی محیط جنگی رو انجام داده و فرمودید که باتل فیلد 2 به واقعیت نزدیک نیست ! من اون دو تا بازی رو دیدم ! بازی نکردم ولی دیدم ! خیلی با بازیهای جنگی دیگه ای که من بازی کرده بودم فرقی نداشت غیر از اینکه محیط بازی رو وسیع کرده بود ! یعنی دشت و دمن زیاد داشت ! حالا سئوال اینه که ، وقتی من در مورد هدایت موشک مالیوتکا توسط اون رزمنده در جنگ تحمیلی صحبت میکنم و منظورم دقیقاً شیوه حمله عمودی موشک به تانک است ، چرا شما در مورد قابلیتهای موشک مالیوتکا صحبت میکنید و میگید که قدیمی شده ؟ مگه من گفتم بیا آبرامز رو با مالیوتکا بزنیم ؟ دوم اینکه منظور من از تأکید بر باتل فیلد اینه که شما میتونی قابلیتهای وسایل مختلف رو ببینی و ببینی که مثلا یک موشک هدایت سیمی و یا لیزری چطوری هدایت میشه و نه در مورد طرز درگیریهایی که تو این بازی هست ! سوم اینکه من هنوز تأکید بر آتشبار آرپیجی دارم ! دقت کنید ! نمیگم آرپیجی هفت و یا بیست و نه و یا هر چیز دیگه ! منظورم حجم آتش روی زره تانک دشمن هست و نه نوع گلوله ! لطفاً پست های بنده رو با دقت بخونید ! چون روی جملاتش فکر میکنم و همین جوری دیمی پست نمیفرستم !

آقا جان ! این جماعت روس و آمریکایی و اروپایی ، به من و شما جنگنده به درد بخور نمیفروشن ، بهتره ماها بریم تو سیستم پدآفند عامل و غیر عامل کار کنیم که جنگده های اونها رو بندازیم ! اینقدر هم فکر پرواز به سرمون نزنه ! شما یه کاری کن که روی زمین و حتی زیر زمین رقیب برای جنگیدن نداشته باشی ! هی هم فکر نکنید مرغ همسایه غازه

حداقل توجیه عقلی برای داشتن برد بیش از 2000 کیلومتر اینه که از هر نقطه ای در کشور بتوان به سمت اسرائیل موشک شلیک کرد

آقا اینکه هیچ وسیله نشانه روی نداره ؟ ببینم باید شانسی بزنی ؟ تقریبی باید نشونه بگیری؟

آقا ببخشید ! جای این تیربار که قیافه ضایعی هم داره ، آیا نمیشه روی این ماشین یا ماشین چالاکتر از این ، zu23 نصب کرد ؟ تو یه رزم آیش دیدم که روی تویوتا نصب کرده بودن ، خیلی هم قشنگ شده بود ! ضد اهداف هوایی و زمینی هم به کار میاد

آقای کلونل خیلی زحمت میکشه ! دستش درد نکنه ! ولی نذارید منم هنرام رو رو کنم هااا !

میدونید دوستان ! اینکه بعضی از ما ( از جمله خود بنده ) در اعماق وجودمون یه مقدار خیلی کمی به آلمان اون زمان علاقه داریم ( که من الان در حال جهاد با نفس هستم و عملا الان دیگه این علاقه رو به حد صفر رسوندم ) اینه که اونها با کسانی جنگیدن که الان دشمنان ایران و مسلمانها هستند ! ولی مسئله مهمتر از این ، اینه که اصلا معلوم نیست اگر آلمان برنده جنگ میشد ، به سر ایران و بالاخص اسلام چی می اومد ؟! پس بیایید سعی کنیم خیلی آلمان نازی را دوست نداشته باشیم ! البته من منکر پیشرفت علم و تکنولوژی برتر اونها در اون زمان نیستم ! ولی اصل قضیه اینه که مردم آلمان آدمهای با انضباط و کاری ای هستند و از هوششون هم استفاده میکنن ! اونها مهره مار ندارن ! آدم ها شبیه به هم هستند ! این فرهنگ و اعتقادات و دین جامعه هست که باعث پیشرفت و یا پس رفت میشه ! ما اگر فرهنگمون رو دقیقاً بر اساس آموزه های اسلام تغییر بدیم و درستش کنیم و بهش پایبند باشیم ، قطعا از اون زمان آلمانیها جلوتر خواهیم بود .

اولا برای جنگیدن با دشمنی مثل ارتشهای غربی ، روش کارآمد برای پیاده نظام ، همون کمین زدنه ! ولی در هر حال ، تیمهایی آموزش دیده میتونن در نیروهای ما استفاده بشن که یک گروه مسئول استقرار سامانه موشکی باشه و گروه دیگر هدایت کننده . در این صورت طرف میتونه موشک رو مستقر کنه و خودش محل ترک کنه و گروه دیگه هم موشک رو شلیک و هدایت کنه ! تو صحنه نبرد هم میشه ! فقط نیروی با ایمان میخواد که ما انشا الله از زمان جنگ بیشتر داریم الان !

یه مطلب دیگه اینکه این روشی که شما نقاشی کردی ، همین الان توسط ارتش آمریکا برای هدایت موشک و بمب لیزری استفاده میشه ! به این صورت که هواپیما و هلیکوپتر موشک یا بمب رو رل میکنه و یک کاربر دیگه اون رو هدایت میکنه برای رسیدن به هدف

2 تا مطلب ! یکی اینکه همین الان توی کشورمون برنامه نویسهایی هستند که میتونن محیط رو شبیه سازی کنند و با قوانین فیزیک بازیهایی بسازند فقط برای تمرین نیروهای نظامی که شما میتونی به صورت مجازی تجربه خودت رو بالا ببری ! دوم اینکه سیمولیتور هم الان تو ایران داریم که نمیدونم برای چه صلاحهایی کاربردی شده ! ولی کلا بازی سازی برای تمرین خیلی خوب و ارزان در میاد ! با این راه دیگه مشکل تمرین برای حرفه ای کردن نیرو هم حل میشه !

اولین بار این سیستم رو توی بازی دلتا فورس دیدم ! برای سربازهای غربر به درد نمیخوره ! چون خیلی خیلی کم پیش میاد که طرف اینقدر جرأت کنه که به دشمن نزدیک بشه ! بیشتر به درد بر و بچه های حزب الله لبنان میخوره !

جناب سرگرد ! خیلی هم سخت نیست ! شما با یک بازی واقعی مثل باتل فیلد امتحان کن ، خواهی دید که میشه ! در مورد اونهایی که هدایت لیزری هستند و نیاز به بازتاب نور لیزر دارند هم میشه یه تغییراتی تو لانچر داد که با سمت هوا شلیک کنه ، فقط باید توی موشک یه تایمر بذاری که مثلا بعد از گذشت 5 ثانیه یا کمتر و یا بیشتر چشم سنسور رو روشن کنه ! یعنی سنسور با تأخیر شروع به کار کنه که موشک اوج بگیره ! در ضمن ، موشکی که 3 کیلومتر برد داره ، برای اوج گرفتن و برخورد به هدفی که در 2 کیلومتری قرار داره به مشکل بر نمیخوره و سوخت کم نمیاره ! این روش برد نهایی موشک رو فدای تأثیر بیشتر موشک بر روی هدف میکنه ! توی همین کلیپ مستندی که دوستان از عملیات والفجر 8 گذاشتن هم اگر دقت کنید میبینید که لانچر موشک مالیوتکا روی سطح شیب دار بود و اول یه مقداری اوج گرفت و بعد به هدف خورد ! البته نمیخوام بگم دلیل کار اون رزمنده حتما استفاده از روش ((برخورد از بالا)) بوده ! ولی بعید هم نیست که در اون زمان ایشون به این نکته دست پیدا کرده بوده