cheka

VIP
  • تعداد محتوا

    3,882
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    33

تمامی ارسال های cheka

  1. دوستان من نمیدونم واقعا چرا هر بحثی که میشه دو طرف باید به تعصب و بیگانه پرستی متهم بشن ؟! اصلا من سینه چاک شوروی ! چه ربطی به این بحث داره آخه ؟ جناب نپتون ، بنده اصلا میگم آمریکا ویتنام جنوبی رو اشغال نکرد (به همون دلیلی که شما فرمودید ، خواست خود دولت ویتنام جنوبی) ، ویتنام شمالی بود که نیروهای آمریکایی بهش تجاوز کردند . دقیقا به همین دلیل هم نمیشه اسم استقرار نیروهای ارتش سرخ در افغانستان رو "اشغال" گذاشت ، چراکه این استقرار با خواست خود دولت افغانستان و طبق مفاد عهدنامه ی 20 ساله ی "همکاری و دوستی" منعقده در 5 دسامبر 1978 بین مقامات کابل و مسکو انجام شد http://www.fas.org/irp/cia/product/afghanistan/index.html#link16 در مورد مسایل حقوق بشری و جانفشانی های آمریکایی های قهرمان در ویتنام برای نجات جان بیگناهان فکر کنم هیچی نگم بهتره ! (البته این موارد در زمان درگیری ارتش شوروی در افغانستان هم وجود داشته مسلما ، جنگه دیگه !) در مورد بقیه ی فرمایشات نظری ندارم چون به بحثی که بنده کردم مربوط نبود ، اما در مورد نبردهای دره ی پنجشیر ، توجه شما رو به مختصری اطلاعات در مورد این عملیاتها که در نت موجود هست جلب میکنم تا ببینید چندبار شوروی موفق به تصرف دره ی پنجشیر شد اما کمی بعد مجاهدین از دست ارتش ملی افغانستان درش میاوردند ، بطوریکه کار ارتش سرخ این شده بود که هی بیاد دره رو پس بگیره که مسلما اینکار روحیه ی ارتش رو بعد چندبار از بین میبره دیگه ! "- حمله ی اول ، دوم و سوم ارتش سرخ به دره پنجشیر که در آوریل ، اکتبر و مارس 1981 انجام شد . متشکل از 4 تیپ مستقل بود ، با موفقیت انجام شد . مجاهدین در این زمان از مقاومت مستقیم خودداری میکردند و صبر میکردند تا نیروهای شوروی از منطقه خارج بشن تا دوباره فعالیت هاشونون شروع کنند - حمله ی چهارم شوروی به دره پنجشیر (6 سپتامبر 1981) با تاکتیک های مین گذاری و درگیری های پراکنده و چریکی با واحد های مین یاب ، عملا متوقف شد و موفقیتی به دست نیاورد - عملیات پنجم ارتش سرخ برای تصرف دره ی پنجشیر (16 مه 1982) با شرکت 12000 سرباز ارتش سرخ و به فرماندهی ژنرال گرگوریان با حمایت هوایی 104 هلیکوپتر و 26 جنگنده انجام شد ، در این عملیات ، مواضع دفاعی مجاهدین که در ابتدای دره قرار داشت ، با هلیبرد بیش از 4200 سرباز چترباز روسی دور زده شد و این مواضع تصرف گردید ، نیروهای شوروی تا مرز افغانستان و پاکستان هم پیشرفتند و موفق به تصرف مناطق کم ارتفاع و بخش اعظم دره پنجشیر شدند (3 پایگاه نظامی در Rukha ، bazarak و Anava توسط ارتش سرخ تاسیس شد) . اما مجاهدین با فرار به مناطق کوهستانی و سرزمین پاکستان ، از تلفات زیاد جلوگیری کردند و البته هنوز مواضع دره ی پنجشیر در مناطق کوهستانی و پر ارتفاع دست مجاهدین بود . این مساله روسها رو به انجام ششمین عملیات آفندی سوق داد - عملیات ششم ارتش شوروی (آگوست 1982) متشکل از بمباران های هوایی گسترده و عملیات های شناسایی واحدهای باقی مانده ی مجاهدین در مناطق کوهستانی دره توسط واحدهای Spetsnaz بود ، بمباران های هوایی توسط بمب افکنهای Tu-16 که از پایگاه های هوایی سرزمین اصلی شوروی پرواز میکردند ، انجام میشد . شوروی در این عملیات موفق به منهدم کردن برخی واحدهای سیار مجاهدین شد . اما تلفات غیرنظامی بالا و درگیری های چریکی کوهستانی ، ارتش سرخ رو از پاک کردن کامل مناطق کوهستانی برحذر داشت . ارتش سرخ کنترل بیشتر مناطقی را که تصرف میکرد به دست ارتش افغانستان میداد ، [b]ارتش افغانستان روحیه ی پایین و نرخ فرار از خدمت بالایی داشت (مثل الان ) و هدف اصلی ضدحمله های مسعود برای بازپس گیری مناطق دره ی پنجشیر بود [/b] ، این موضوع کرملین را به یک توافقنامه آتش بس با مجاهدین سوق داد ، مسعود از فرصت آتش بس برای گسترش بیشتر نفوذ خود استفاده کرد. - عملیات هفتم ارتش شوروی (19 آوریل 1984) با برکناری آندره پوف و قدرت گیری چرننکو به عنوان رهبر اتحاد جماهیر شوروی ، سیاست شوروی بار دیگر از آتش بس به تهاجم روی آورد . چرننکو برخلاف پوف مشی برژنفی داشت و معتقد بود مجاهدین باقی مانده در افغانستان باید با عملیات نظامی ریشه کن شوند . این مساله منجر به آغاز هفتمین عملیات ارتش سرخ در دره ی پنجشیر شد . مسعود با استفاده از روابط خود در کابل از نقشه ی کرملین با خبر شد و شروع به تدارکات گسترده برای مقابله با حمله کرد . در 22 آوریل ، پس از دو روز بمباران هوایی سنگین مناطق تحت کنترل مجاهدین توسط جنگنده ها و بمب افکنهای Su-24 ، Tu-22M و Tu-16 ، بیش از 11 هزار سرباز ارتش سرخ با همراهی 2600 سرباز ارتش افغانستان به سرفرماندهی ژنرال سکولوف ، با حمایت 200 جنگنده و 190 هلیکوپتر عملیات را آغاز کردند . شوروی با استفاده از بمباران های سنگین و بستن راه فرار مجاهدین به سمت پاکستان ، اونها رو به مناطق کوهستانی دره ی پنجشیر عقب روندند و سپس اقدام به ساخت رشته ی گسترده ای از استحکامات نظامی در مناطق کم ارتفاع کردند . در اثر این عملیات ، کنترل نیروهای مشترک افغان-شوروی بر منطقه ی پنجشیر افزایش یافت اما تلفات ارتش سرخ در این عملیات نسبتا بالا بود . - عملیات هشتم ارتش شوروی یک عملیات محدود هوابرد و بخشی از عملیات هفتم بود - عملیات نهم ارتش شوروی (16 ژوئن 1985) این عملیات در پی شبیخون مجاهدین به پایگاه ارتش ملی افغانستان در پشگور انجام شد که در پی آن ، 500 نفر از ارتش افغانستان به اسارت گرفته شدند . نیروهای شوروی موفق به ضدحمله و بازپس گیری پایگاه پشگور شدند و طی یک عملیات هلیبرد ، کاروان اسرای ارتش افغانستان که توسط مجاهدین در حال انتقال به مناطق کوهستانی بود . مورد حمله قرار گرفت . در 1986 و با اعلام طرح خروج نیروهای شوروی از افغانستان ، نیروهای ارتش سرخ کم کم از منطقه ی پنجشیر خارج و جای خود را به نیروهای ملی افغانستانی دادند . برخلاف تحریک هایی که عمدا توسط دولت نجیب الله انجام میشد تا روسها به درگیری با مجاهدین کشیده شوند . ارتش سرخ تا جایی که میتوانست از درگیری با مجاهدین اجتناب میکرد و مجاهدین نیز اکثر از حمله به پایگاه های شوروی خودداری میکردند . جایگزین شدن نیروهای شوروی با ارتش افغانستان ، شرایط را برای حمله ی استراتژیک مسعود که منجر به تصرف باغلان و تخار شد را مهیا کرد ." منبع : http://en.wikipedia.org/wiki/Panjshir_offensives#Panjshir_I_-_April_9.2C_1980 بازهم اگر کسی میتونه توجیهی بیاره که چرا به عملیات شوروی در افغانستان "اشغال" گفته میشه و چرا به عقب نشینیش "شکست مقابل مجاهدین" لطفا اطلاعاتش رو از ما دریغ نکنه .
  2. [quote]موتور ملخ دار با کاربری نظامی تناسب داره؟[/quote] در کل فکر کنم هواپیماهای توربوپراپ برای ماموریت گشت دریایی بسیار مناسب هستند که اینقدر ازشون استفاده میشه . شاید بخاطر مسایل و محدودیت های موتورهای جت در مناطق با رطوبت و دمای بالا (=مناطق دریایی) هست که از هواپیماهای توربوپراپ بصورت گسترده برای این نقش استفاده میشه . علاوه بر اون ، هواپیماهای توربروپراپ به دلیل اثرات حرارتی (IR) پایین ناشی از موتورهای ملخی ، نسبت به هواپیماهای جت دارای مصونیت بالاتری در مقابل موشکهای حرارت یاب دارند . در حال حاضر هر دو کشور ایالات متحده آمریکا و فدراسیون روسیه از هواپیماهای توربوپراپ P-3 Orion و Tu-142 (نمونه ی گشت دریایی بمب افکن Tu-95) در نقش گشت دریایی استفاده میکنند .
  3. [quote]هشتم ثور، سالروز [b]پیروزی[/b] مجاهدین افغانستان بر رژیم [b]اشغالگر[/b] شوروی [/quote] با تشکر از پست جناب ILLUMINATOR ، یک بحثی که (حداقل بنظر خودم) اینجا وجود داره اینه که دو کلمه ی پیروزی و اشغالگر ، با توجه به معنی که ازشون سراغ دارم ، در این مورد مصداقی ندارند ! علتش رو هم عرض میکنم ... همونطور که میدونید ، "اشغالگر و متجاوز" کشوری هست که بدون اجازه ی حکومت کشور ثانی و (معمولا) به قصد تصرف و تحت کنترل در آوردن سرزمین اون کشور ، اقدام به حمله و استقرار نیروهای نظامی خودش در اون کشور میکنه . اما این مورد در جنگ افغانستان مصداق نداره ، چراکه با کمی مطالعه متوجه میشید نیروهای ارتش سرخ به علت درخواست خود حکومت نوپای کمونیستی افغانستان و تحت مفاد عهدنامه ی دسامبر 1978 و با اجازه ی دولت مرکزی در افغانستان مستقر شدند. نگاهی به اون دوران نشون میده حکومت جدید سوسیالیستی افغانستان از همون اول شکل گیریش دچار جنگهای حزبی و مسلحانه ی داخلی میشه که این با اعلام جنگ مبارزان اسلام گرای پنج شیر در سال 1975 شدت میگیره ، لذا دولت تارکی برای تثبیت موقعیت خودش و کمک در جنگ علیه مجاهدین ، با مسکو وارد مذاکره برای کمک مستقیم از طرف ارتش سرخ میشه که این قرارداد منعقد میشه و نیروهای ارتش سرخ با اجازه ی دولت تارکی و برای حمایت از دولت در مقابل جریان شورشیان مسلح در خاک این کشور مستقر میشه که مسلما "اشغال" نیست (البته حوادث بعدی از جمله قدرت گرفتن حفیظ الله امین از طریق ترور تارکی ، عملیات طوفان-333 برای به زیر کشیدن حکومت کودتایی امین توسط نیروهای شوروی هم بحث مفصلی داره ، اما در کل استقرار نیروهای شوروی بر اساس توافق طرفین و برای حمایت از حکومت ناپایدار افغانستان بوده) مورد بعدی ، بحث "پیروزی" مجاهدین بر شوروی هست . این مساله دو جنبه داره ، یکی سیاسی و دیگر جنبه ی نظامی که من اول از جنبه ی ژئوپلیتیک بحث میکنم و بعد اشاره ای به بحث نظامی قضیه هم دارم . هدف و انگیزه ی مسکو برای دخالت در جنگ داخلی افغانستان چی بود ؟ مسلمه که هدف ، حفظ دولت سوسیالیستی افغانستان از مبارزان مسلح مجاهدین و تثبیت قدرت دولت سوسیالیستی کابل بود . آیا شوروی تا لحظه ی اضمحلالش در این هدف شکست خورد ؟! جواب : خیر ! ارتش سرخ در سال 1978 برای کمک به دولت مرکزی و ارتش ملی افغان وارد افغانستان شد و طی 10 سال جنگ طاقت فرسا با مبارزان افغانی ، اونهارو عقب روند (هرچند در سالهای آخر ، خالی شدن جای ارتش سرخ و سست کاری ارتش افغانستان ، مجاهدین پیشروی زیادی کردن) اما آیا فکر میکنید هزینه ی استقرار این همه نیرو در یک کشور خارجی قابل چشم پوشی بود ؟ بعضی ها فکر میکنند هر عقب نشینی یعنی شکست ! در حالیکه اینطور نیست ، هدف ارتش سرخ از استقرار در افغانستان ، تثبیت و تقویت دولت مرکزی تا جایی بود که مجاهدین نتونن سرنگونش کنند و به هدفش هم رسید . بطوریکه شوروی در 1989 از افغانستان خارج شد ، اما دولت سوسیالیستی کابل هنوز پابرجا بود و تا سال 1992 (فروپاشی شوروی) پابرجا هم موند . (این موضوع رو مقایسه کنید با شکست تحقیرآمیز آمریکا در ویتنام که درست چند ساعت قبل از تصرف Saigon ، پایتخت ویتنام جنوبی توسط کمونیستها ، هلیکوپترهای آمریکایی داشتند با سرعت هرچه تمامتر کارکنان سفارتشون رو تخلیه میکردند . شکست ، ویتنام بود که حتی با حضور آمریکا هم ویتنام جنوبی تصرف شد) در بحث نظامی هم همونطور که عرض کردم ، بیشتر بیعرضه گی و تلفات ناشی از جنگ بر گردن ارتش ملی افغانستان بود تا نیروهای شوروی ، استراتژی مسکو این بود که ارتش افغانستان تقویت بشه ، ارتش افغانستان تجربه داشته باشه تا هنگام خروج شوروی بتونه از دولت مرکزی مقابل مجاهدین حفاظت کنه . لذا ارتش سرخ یک منطقه تحت کنترل مجاهدین رو پس میگرفت و روز بعدش کنترل اون منطقه رو میداد به ارتش افغانستان ، بعد فرداش دوباره مجاهدین اون منطقه رو از ارتش افغانستان میگرفتند ! (نمونه ی این مورد رو در قضیه دره پنجشیر به خوبی میشه مشاهده کرد) دلیل تلفات پایین شوروی (در مقایسه با آمریکا در ویتنام) هم همین بود. در کل بنظرم هرچقدر که این دو عبارت "شکست" و "اشغالگری" در ورود آمریکا به ویتنام شمالی مصداق داره ، در جنگ 1979-1989 افغانستان بی معنیه . نمیدونم شاید هم اشتباه میکنم ! اگر کسی مارو در این مورد روشن کنه متشکر میشم منتظر نظرات دوستان هستم
  4. [quote]عبور از کمر بند ون آلن کار نشدنی نیست و امکان عبور از آن با سپر یا بدون سپر امکان پذیر است هرچند سخت و پر مشکل باشد [b]یادمان نرود ما سفینه ای داریم که از منظومه شمسی خارج شده است و سفینه ای داریم که به مریخ رفته و همین طور به سیارک های اطراف زحل رفته پس خارج شدن از این منطقه و ورود به این کمربند محال نیست [/b] [/quote] ضمن تشکر از جناب Greeneye که مطالب بنده رو شایسته ی نقل قول کردن دونستند جناب aminheidari عبور از کمربند و ورود به فضای مملو از بادهای خورشیدی برای فضاپیماهای بدون سرنشین در حال حاضر کار سختی نیست . اما تا به امروز تنها پروژه ای که ادعا کرده تونسته محموله ی زنده (اونهم انسان) رو به خارج از کمربند حفاظتی ون آلن بفرسته و برگردونه پروژه ی آپولو هست . در ضمن باید به یک نکته ای که بسیاری دوستان اشتباه میکنند اشاره کنم ، [b]عبور از کمربند ون آلن تنها آغاز کاره ! [/b] ون آلن یک سپر مغناطیسی هست که با گیر انداختن پروتونها و الکترون های باد خورشیدی در میدان مغناطیسی ، از رسیدنش به زمین جلوگیری میکنه . یعنی وقتی شما از کمربند خارج میشی تازه شروع در معرض تشعشع قرار گرفتن هست نه پایانش ! در مورد فرمایشات دوستان هم البته هیچ چیز نشدنی نیست ، مسلما در آینده انسان راه غلبه بر این مشکل رو هم خواهد یافت . اما با شواهد موجود و ضعف تکنولوژیکی فعلی ، میتونیم مطمئن باشیم که حداقل در 50 سال پیش تکنولوژی ای برای حفاظت از انسانها در مقابل ذرات پرانرژی ناشی از انفجارات ستاره ای و بادهای خورشیدی وجود نداشته است جساراتا عبور از کمربند ون آلن اونهم بدون سپر بی منطق ترین حرفی بود که تاحالا شنیده بودم ! تو اون مقدار تشعشع ذرات پرانرژی حتی سیستمهای الکترونیکی هم بخاطر اورلود از کار میفتند ! حتی همین ماهواره های کنونی که در مدار GEO میچرخند هم چند میلیمتر سپر حفاظتی دارند ! هروقت یک انسان رو تو لوله های تاسیسات سرن گذاشتید ، پروتون ها رو شتاب دادید و اون انسان تبدیل به باربکیو سرخ شده نشد اونموقع میتونید ادعا کنید بدون سپر میتونیم به فضا بریم !
  5. [quote]برگ دارای چهار جک هیدرولیک است. به تصویر زیر توجه کنید. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/0000%7E4.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_0000%7E4.jpg[/img][/url] همینطور لینک زیر http://www.military-today.com/artillery/bereg.htm متاسفانه منبعی برای نوع گلوله ها در اختیار ندارم به جز ویدئوهایی که در آن مکانیسم شلیک این توپها نمایش داده میشود که متاسفانه فعلا به خاطر محدودیت ترافیک اینترنتی قادر به ارائه نیستم.[/quote] بله جک ها رو متوجه شدم ، با تشکر از عنایت شما البته در همین لینک Military today هم حداکثر زمان آماده شدن برای شلیک برگ با استقرار جک ها رو بین 3 دقیقه تا 5 دقیقه اعلام کرده (در لینک قبلی که ارایه کردم ، حداکثر زمان 3 دقیقه اعلام شده بود.)
  6. اصلاحیه : در حال حاضر سیستم متروی زیرزمینی D-6 تحت کنترل و حفاظت FSO (سرویس حفاظت فدرال) قرار دارد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Emblem_of_the_Russian_Federal_Protective_Service.png[/img] http://www.fas.org/irp/world/russia/fso/index.html
  7. علی آقا من که تو پست قبلیم هم به نقاط ضعف زیاد برگ نسبت به جوجه تیغی تاکید کردم ، فقط میگم در مقایسه نقاط قوتی هم داره و مقایسه ی همه جانبه باعث عمق دادن به بحث میشه . در مورد فرمایشاتتون عرض کنم که در زمینه نرخ آتش ندیدم جایی نوشته باشه نرخ آتش برگ برای گلوله های فول شارژ یا معمولی (احتمالا در همه ی منابع همون نرخ آتش گلوله ی معمولی رو مینویسن) چراکه در منابع برای جوجه تیغی هم فقط نوشته نرخ آتش 8 گلوله در دقیقه (ذکر نشده گلوله ی معمولی یا فول شارژ) و برای BEREG نوشته 10 گلوله بر دقیقه (اگر منبعی به قضیه گلوله های فول شارژ اشاره کرده خوشحال میشم لینکش رو بدین) در زمینه زمان استقرار هم باز منبعی که بنده ذکر کردم (Warfare.ru) زمان آماده شدن برای شلیک برگ رو 3 دقیقه عنوان کرده (اگر منبع معتبرتری دارین لینک بدین ، با تشکر) ضمن اینکه در عکسهای این سامانه ، نشانه ای از جک هیدرولیک نمیبینم . http://warfare.ru/?linkid=1730&catid=311 راستی الان که در مورد گلوله های این دو سیستم تحقیق کردم متوجه شدم توپ AK-130 که روی برگ نصب شده گلوله های 33 کیلویی رو شلیک میکنه که حاوی 3.56 کیلوگرم ماده ی منفجره ی A-IX-2 (ترکیب RDX ، آلومینیوم و Wax) هست ، اگر اطلاعی از قدرت تخریب گلوله های با این فرمول در مقایسه با گلوله های 155 میلیمتری جوجه تیغی دارید ممنون میشم بفرمایید در بقیه موارد که فرمودید کاملا حق با شماست
  8. [quote]RPM یعنی rotation per minute به معنای دور بر دقیقه هست نه شلیک بر دقیقه. ][/quote] دوست عزیز نرخ آتش توپها و تسلیحات رو با واحد RPM مخفف Round Per minute (گلوله بر دقیقه) میسنجند (البته این واحد رو با Round/min هم نشون میدن) http://en.wikipedia.org/wiki/Rate_of_fire
  9. [quote][color=blue]از همه دوستان تشکر می کنم. [quote]نمونه شرقی ( روسی) این هویتزر هست ؟ یا دردست تولید هست؟[/quote] خیر. نزدیکترین هویتزر روسی که بتوان آنرا شبیه به این هویتزر دانست ، شاید بتوان از هویتزر A222 و یا همون برگ 130 میلیمتری نام برد. هرچند برگ نیز هنوز فاصله زیادی با این جوجه تیغی دارد و از نظر کارکرد اصلا در حد و اندازه این هویتزر ایتالیایی نیست. برگ در سال 1980 طراحی شده است. سرعت ، شتاب و زره و قدرت آتش آن به هیچ وجه قابل مقایسه با این جوجه تیغی ایتالیایی نیست. [/color][/quote] جسارتا علی آقا البته این هویتزر تقریبا ناشناخته روسی در اصل برای دفاع ساحلی در نظر گرفته شده ، اما انقدر هم که میفرمایید در مقابل رقیب ایتالیایی دست و پا بسته نیست ! اطلاعات وبسایت Warfare.ru در باره ی سامانه ی توپخانه ی A222 نشون میده توپ 130 میلیمتری این سامانه دارای نرخ 10 شلیک در دقیقه است که 2 rpm بیشتر از سامانه جوجه تیغی هست ، همچنین زمان ماکسیمم لازم برای آماده ی شلیک شدن هر دو سامانه با هم برابر و مساوی 3 دقیقه هست . تا جایی که بنده از این اطلاعات دستگیرم میشه ، برگ از نظر سرعت عمل چندان تفاوتی با جوجه تیغی نداره . در زمینه شتاب و سرعت و قدرت آتش (با توجه به کالیبر بالای توپ نمونه ی ایتالیایی) و همچنین برد آتش (برد برگ 35 کیلومتر در مقابل برد 60 کیلومتری جوجه تیغی) ، جوجه تیغی در برتری کامل قرار داره . اما در زمینه بقاپذیری عملیاتی ، بنظرم سامانه BEREG از رقیب ایتالیایی خودش سرتر باشه . تا جایی که شاسی MAZ543M سامانه برگ مشخص هست ، قدرت و عملکرد Off Road این شاسی بسیار قابل ملاحظه و احتمالا بهتر از شاسی جوجه تیغی هست (از توانایی های شاسی ایتالیایی اطلاع ندارم اما به نظر میرسه سرعت در این شاسی به قدرت ارجعیت داده شده) . همچنین تجهیزات آسایش و Life Support سامانه روسی که تا 7 روز میتونه 10 نفر رو تامین کنه از دیگر مولفه های بقاپذیری بالای این سامانه هست . در زمینه طراحی برجک و انعطاف پذیریش کفه ترازو به سمت سامانه برگ سنگینی میکنه ، بطوریکه محدودیت 15 درجه ای برجک جوجه تیغی در مقابل رنج 120 درجه ای چرخش برجک برگ غیرقابل مقایسه است (البته نوع طراحی یونیک برجک جوجه تیغی این محدودیت رو برطرف میکنه) نکته ی دیگه در رابطه با سامانه های الکترونیکی و کنترل آتش و سامانه ارتباط و هماهنگی بین چند دستگاه از این سامانه های توپخانه ای هست که ظاهرا اطلاعات چندانی از سامانه های الکترونیکی جوجه تیغی منتشر نشده و نمیشه مقایسه ای بین این دو انجام داد
  10. [b]ژنرال رژیم صهیونیستی : ایران بمب اتمی نساخته و نخواهد ساخت[/b] ژنرال ستاد مشترک ارتش اسراییل ، بنی گانتز در مصاحبه با روزنامه ی هاارتز گفت فکر میکند ایران تا به امروز بمب اتم نساخته و برای ساخت آنهم اقدام نخواهد کرد . وی افزود "اگر رهبر جمهوری اسلامی ،آیت الله خامنه ای بخواهد ، ایران میتواند به ساخت بمب اتم دست یابد ، اما موضوع اینست که قبل از اقدام باید تصمیم گرفته شود ... و من فکر میکنم ایران چنین تصمیمی نگرفته" او در اظهاراتی که خلاف صریح مواضع نخست وزیر این کشور است ، افزود "تحریم ها و اقدامات دیپلماتیک در حال نتیجه دادن در قبال برنامه ی هسته ای ایران است" http://rt.com/news/iran-no-nuclear-weapon-990/ .................................................................................................................................................................................................................................................. دو اظهار نظر از بالاترین مقام نظامی دو کشور طرف مقابل هم (در برنامه هسته ای ایران) طی دو روز متوالی ، اونهم با محتوای درست برخلاف موضع رسمی دیپلماتیک اون کشورها ! عجیب نیست !؟ یا سناریو همونه که غربی ها میخوان این دور مذاکرات هسته ای نتیجه بده ، اما روسها میخوان فضا ملتهب بمونه ... یا اینکه نقش کشورها تو بازی هسته ای ایران داره عوض میشه
  11. جناب نپتون ، خب کدوم کارخونه ی خصوصی (توجه کنید ، خصوصی نه دولتی) روسیه تحت تاثیر سیاست دولت روسیه روابطش رو با ایران قطع کرده ؟! جناب Illuminator البته تا جایی که بنده اطلاع دارم ، این یک طرح نیست که 25 سال طول کشیده ، بلکه چند طرح بوده که با اومدن هر رییس جمهور قبلی لغو و یکی دیگه با یک اسم دیگه رونمایی شده ! (که هیچکدومشونم البته تاحالا نتونستن به کارایی عملیاتی برسن) نکته ی دیگه اینکه در همین دولت فعلی اوباما بود که در اقدامی (که دنیا اون رو به منزله عقب نشینی در مقابل مسکو دونست) طرح قبلی سپر دفاع موشکی (NMD) بدلیل تهدید روسیه به حمله ی اتمی به لهستان و بخاطر مشکلات فنی و مالی عدیده ، لغو شد . در همین پروژه سپر فعلی هم مسلما به یاد دارید که اخیرا اوباما طی پیامی (که من اسمشو میذارم التماس!) به مدودف گفت تا انتخابش برای دور دوم ریاست جمهوری بهش وقت بدن تا دستش واسه انعطاف پذیری تو (لغو) پروژه سپر دفاع موشکی باز باشه باید دید آمریکایی ها در کدوم یکی از 6 مرحله ی التیماتوم روسیه ، مثل همیشه دست از این یکی پروژه ی بلند پروازانه اش بر میداره و عقب میشینه (مثل هر بار که عقب نشینی کرده) ، اما مسکو فعلا (احتمالا تا روی کار آمدن دولت پوتین و دولت بعدی آمریکا) داره جلوی سپر آمریکا نرمش نشون میده . منطق این دو موضوع در یک تیتر هم اگر نمیدونید اینه که مسلما ایران در صورت دستیابی به تسلیحات اتمی ، موشکهای بالستیک رو به عنوان حامل اصلی کلاهک هاش مورد استفاده قرار میده ! پس اگر خطر ایران هسته ای برای کرملین محرز باشه ، اونها هم در درجه ی اول به فکر ساخت یا ارتقا سیستم دفاع موشکی خودشون میفتن . بحث بحث عقب نشینی روسیه در قضیه ایران مقابل آمریکا نیست ! (خیلی ها موقع امضای دستور منع صادرات تسلیحات نظامی توسط مدودف تو سال 2010 هم از این حرفها میزدند!) روسها به ما برای حفظ کردن خاورمیانه از نفوذ غرب نیاز دارند (همونطور که آمریکا در زمان شاه به ایران برای جلوگیری از نفوذ شوروی نیاز داشت) اما این به معنی این نیست که روسها با ما مشکلی ندارند ! مسکو میدونه که کشور ما حکومت اسلامیه و تجربه ی افغانستان و چچن هم بهش نشون داده که وقتی دست ایران باز باشه ، دامن خود مسکو رو هم میگیره . پس استراتژی مسکو اینه که دست ما رو بسته نگه داره ، اما جلوی غرب هم نگه مون داره .
  12. جناب نپتون البته من منظور حرفتون رو کامل نفهمیدم ، اما تا جایی که بنده میدونم ، سیاست های کلان یک کشور درصورتی تعیین کننده ی آنی روابط (هر نوع ارتباطی) با کشور نیست که تغییری در موضع طرف مقابل (و پارامترهایی در رابطه با کشورهاث ثالث) پیش نیاد ، وگرنه از این دست تغییر موضع های ناگهانی میتونم 100 تا هم از طرف غربی ها و هم از طرف شرقی ها براتون بیارم ، نمونه اش قرارداد فروش F-4 ها به ایران توسط آمریکا (در زمان شاه) یا قضیه ی اسکورت ناوهای نفت کش کویتی در جریان جنگ خلیج فارس .
  13. دوستان به نظر من اینجور پست های احساسی واقعا در فرومی چون میلیتاری جایی ندارند ، بعضی دوستان طوری از "خیانت" حرف میزنند انگار روسیه همین تازگیا قرارداد اتحاد استراتژیک برای 100 سال آینده با ایران بسته ! در جواب به دوستانی که میگن چرا وقتی حرف از حمله به ایران میشه روسیه رو در کنار ایران طبقه بندی میکنند ، بنده در تاپیک های گذشته (و خصوصا در همون تاپیک بررسی احتمال درگیری بین روسیه و ایران) هم روی این موضوع تاکید داشتم که سیاست کنونی روسها در قبال جمهوری اسلامی ایران کاملا روشن و بصورت یک سینوس هست که دو تا خط قرمز ، محدودش میکنند . خط قرمز سقف این سیاست ، قدرت گرفتن بیش از اندازه ی ایران تا جایی که بتونه منافع ایران رو تهدید کنه هست . مطمئن باشید روسیه در حال حاضر بیشتر از آمریکایی ها و اروپایی ها نگران پیشرفت های موشکی و هسته ای ایران هست . چون سرزمین این کشور بیشتر از اروپا و آمریکا در تیررس موشکهای ایرانه ، سابقه ی ایران در افغانستان و چچن هم بیش از این روسها رو نسبت به ما محتاط میکنه ... لذا واکنش روسیه به هر حرکتی که باعث تقویت بیش از حد موضع ایران بشه مسلما منفی خواهد بود . حتی واکنش نظامی روسیه هم نمیتونه چندان دور از انتظار باشه . اما در طرف دیگه ، به زانو در اومدن ایران و محور مقاومت هست که در اینصورت کل خاورمیانه از آن غرب میشه ، اگر توجه کرده باشید از زمان جنگ جهانی به این طرف ، همواره دو محور و دو اتحاد در خاورمیانه حاکم بوده که یکی از دو قطب از اون حمایت میکرده اند ، اتحاد عربی و اتحاد با محوریت ایران ... الان یک اتحاد عربی با محوریت عربستان هست و یک اتحاد ایرانی-عربی با محوریت جمهوری اسلامی ایران و مسلما روسیه در زمانی که احساس کنه خاورمیانه داره به خطر فرو رفتن در دامان غرب میره ، شک نکنید حتی از دخالت مستقیم برای حفظ محور ایران-سوریه دریغ نمیکنه .
  14. [quote][quote]یکی اینکه غرب میخواسته با بمباران درسدن شوروی رو مرعوب قدرت بمباران هواییش کنه ، دوم اینکه آمریکایی ها میخواستند [b]دست روسها به تاسیسات صنعتی درسدن نرسه .[/b] [/quote] دوست عزيز از كي تا حالا تاسيسات صنعتي در مركز شهر قرار مي گيرند!!!! اين همه نفرات در مراكز صنعتي در شب چي كار مي كردند!!! تصاوير هم به خوبي غير صنعتي بودن اين مكان ها رو نشان مي دهد [/quote] برای اینکه متوجه اهمییت موضوع بشید یک مثال براتون میزنم ، میتونید در مورد همین قضیه ی کارخانه ی دوربین سازی Zeiss تحقیق بفرمایید . شرکت دوربین سازی و صنایع اپتیکی Zeiss که مرکزش در شهر درسدن قرار داشت یکی از بهترین دوربین سازان اون دوره بود (و الان هم لنزهای دوربینی که میسازه از با کیفیت ترین لنزهای جهان هست) ، مسلما هرکسی به نقش دوربین های عکسبرداری و لنزهای کیفیت بالا در عملیات های نظامی و اطلاعاتی واقف هست . یکی از اولین و مهمترین اهداف گردان جمع آوری تکنولوژی آژانس اطلاعات NKVD - که تحت عملیات موسوم به "عملیات Осоавиахим" همگام با واحد های پیشروی ارتش سرخ، اقدام به جمع آوری قطعات و تکنولوژی آلمانها میکردند - در شهر درسدن ، تاسیسات اپتیکی شرکت Carl Zeiss AG بود . اطلاعات موجود نشون میده پس از تصرف درسدن ، با وجود مقاومت شرکت Zeiss ، تنها 582 قطعه از 10000 قطعه ی کارخانه ی اپتیکی در کارخانه باقی مونده بودند و بقیه ماشین آلات به همراه تکنیسین ها به شوروی منتقل شدند (هرچند افراد و متخصصان سرشناس کارخانه پیش از رسیدن روسها به منطقه تحت اشغال آمریکایی ها فرار یا منتقل شده بودند) حتی پس از اتمام جنگ ، روسها در غرامت های درخواستی خود از آلمان ، خواستار توسعه ی خط تولید دوربین های پیشرفته ی Zeiss در این کشور بودند ، کارخانه ی Zeiss در شهر درسدن به دلیل بمباران های سنگین متفقین ، عملا کارایی و توان تولیدی خود رو از دست داده بود . به دنبال این مشکل ، [color=red]دستور مکتوبی به صورت مستقیم از سرفرماندهی ارتش سرخ و توسط مارشال سرگئی سوکولوف (که الان هم در سن 100 سالگی هنوز زنده است !) به مدیریت شرکت Zeiss برای تاسیس بلافاصله ی دو خط تولید دوربین با ظرفیت تولید 5000 دوربین در ماه در خاک شوروی و یک خط تولید در آلمان شرقی ابلاغ شد [/color]. کمپانی Zeiss زیر فشار فزاینده ای قرار داشت ، [color=red]چراکه این کمپانی توسط مسکو جز [b]شرکت های صنایع نظامی درجه ی یک آلمان [/b]دسته بندی شده بود و طبق قرارداد Yalta ، منعقده توسط متفقین ، منحل شدن کلی آن در هر لحظه محتمل بود ! [/color] به دنبال این دستور ، یک خط تولید دوربین های مدل Contax شرکت Zeiss بصورت فورس ماژور در اوکراین تاسیس شد و نام Kiev شوروی ، جایگزین نام Contax آلمان در دوربین های تولیدی شد .دوربین های عکسبرداری کیفیت بالا با آخرین تکنولوژی آلمان در نرخ تولید باورنکردنی برای شوروی ساخته میشد . بتدریج ، پرسنل آلمانی از کارخانه ی اوکراین حذف و پرسنل روسی آموزش دیده جایگزین آن میشدند ، انتقال تکنولوژی صورت گرفته بود .... در دوره ی 30 ساله ی بعد از جنگ جهانی (از 1945 تا 1975) تعداد 1 میلیون دستگاه دوربین مدل Contax در اوکراین تولید شد که بسیار بیشتر از تعداد تولید شده در کارخانه ی زایس درسدن بود بخش میکروسکوپ سازی کارخانه ی Zeiss هم از گردان های NKVD در امان نماند و کل ماشین آلات این بخش در شهر درسدن به شهر لنینگراد شوروی منتقل شد که میکروسکوپ هایی چون OM3 یا میکروسکوپ های Large Universal Microscope که با تکنولوژی آلمان در لنینگراد ساخته میشد ، از نمونه این محصولات است . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Pic_6_CZJ_Contax_II_Na_pamjat.JPG[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/KIEV_Kongress_KPdSU.JPG[/img] عکس اول : دوربین Contax II ساخت زایس آلمان / عکس دوم : دوربین Kiev4A ساخت اوکراین (به جایگزین شدن آرم Contax با آرم Kiev سیریلیک دقت کنید) [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Kiev_5__Rekord_0.JPG[/img] دوربین Kiev5 پس از ارتقا در خط تولید دوربین Kiev در 1968-1969 منبع : http://www3.telus.net/public/rpnchbck/zconrfKiev.htm http://www.novacon.com.br/lenses08.htm
  15. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/DPRK_MiG-29.jpg[/img] یه عکس دیگه از میگ-29 ارتش کره ی شمالی سامانه ی توپخانه ای که در عکس نشون داده شده توپ 170 میلیمتری Koksan هست که در جریان جنگ ایران و عراق ، تعدادی از آن به ایران هم صادر شد و از جمله توپخانه های قدرتمند و دوربرد کره شمالی به حساب میاد .
  16. هدف این طرح ، انتقال سریع نیرو در طول دریای خزر به همراه فراهم کردن آتش پشتیبانی بود که اکروپلان هر دو رو داشت ، اگر این پروژه به تولید انبوه میرسید مسلما سواحل شمالی ایران در معرض خطر جدی قرار میگرفتند . .................................. نکته : از عکسهای مقاله فقط عکس دوم و عکسهای وبسایت Airlines هست که واقعیه و نشون دهنده ی یک نمونه ی ساخته شده از این هیولاست ، بقیه عکسها طرح مفهومی هستند فقط
  17. ضمن تشکر از دوست عزیز جناب رضا برای گردآوری این مقاله ، بحث متروی مخفی مسکو که در افکار همواره یکی از هیجان انگیز ترین اسرار زنده ی جنگ سرد هست که هر از چند گاهی خبری در مورد آن جنجال برانگیز میشه این پروژه در KGB با کد D-6 شناخته میشه (دوستانی که بازی Metro-2033 رو بازی کرده باشند حتما کد D-6 براشون آشناست) . کار ساخت این متروی مخفی در سال 1960 آغاز شد و در سال 1967 فاز اول آن تکمیل شد که در این فاز ، این سیستم مقر کمیته ی مرکزی شوروی در خیابان Staraya Ploshchad ، کرملین ، فرودگاه دولتی Vnukovo-2 و شهر زیرزمینی در Ramenki رو به هم متصل میکرد . در سالهای بعد این خط مترو به میدان لوبیانکا (مقر KGB) نیز رسید . نکته ی جالب این است که این سیستم متروی محرمانه که در انتها 4 خط مترو داشت تنها در یک ایستگاه با متروی اصلی مسکو تلاقی پیدا میکند و آن ایستگاه Sportivnaya است. هرچند در ابتدا این تصور وجود داشت که خط متروی ویژه ی D-6 به محل اقامت رهبران شوروی/روسیه ، از جمله استالین و بوریس یلستن نیز متصل بوده ، اما پس از فروپاشی شوروی ، کارشناسان و منابع اطلاعاتی مطلع این گمانه زنی را انکار میکردند .   فرودگاه Vnukovo-2   درباره ی فاز بعدی این پروژه یعنی یک شهر زیر زمینی مصون از حملات هسته ای هم حرف های زیادی گفته شده که بیشتر اونها توسط اعضای پناهنده شده یا بازنشسته ی KGB عنوان شده ، در مصاحبه هایی که این افراد با روزنامه های روسی داشته اند . D-6 یک شهر زیرزمینی در منطقه ی Ramenki با مساحت 500 هکتار و در عمق 230 تا 395 فوتی زمین توصیف شده که در اواسط دهه ی 70 تکمیل شده دارای ظرفیتی معادل 120000 نفر را دارد . این شهر زیرزمینی مجهز به ژنراتورهای تولید انرژی و ذخایر استراتژیک غذایی عظیمی است که میتواند تا 30 سال جوابگوی نیازهای غذایی ساکنان این شهر باشد . حتی لوازم تفریحات از جمله سالن های سینما نیز در این شهر ساخته شده بود .   سیستمهای تهویه ی هوای شهر زیرزمینی Ramenki   اما این پروژه تنها برای پناه دادن به مقامات و بازماندگان شوروی نبود ، در این پروژه از ایستگاههای مخصوص مجهز به جدیدترین تجهیزات ارتباطی برای هدایت نیروهای مسلح ارتش سرخ و علی الخصوص موشک های هسته ای کشور در زمان وقوع جنگ اتمی استفاده شود . لذا در زمان خروشچف خط متروی محرمانه ی D-6 به 30 مایلی خارج مسکو و تا منطقه ای بنام Sofrino کشیده شد و در این منطقه یک ایستگاه ارتباط رادیویی ویژه تاسیس شد .     یکی از فناوری های جالب توسعه یافته در این پروژه ، سیستمی موسوم به Dead hand (دست مرده) است ، این سیستم کنترل خودکار تسلیحات اتمی شوروی وظیفه داشت تا در صورتی که حتی تمام مقامات سیاسی و نظامی بلند پایه ی شوروی از بین رفته باشند ، قابلیت ضربه ی دوم اتمی (second strike capability) شوروی را حفظ و در صورت شناسایی حمله ی اتمی به خاک روسیه ، از آن استفاده کند ، وجود این سیستم تنها پس از فروپاشی شوروی آشکار شد ، مکانیزم کار این سیستم به این شکل بود که سیستم مرکزی با استفاده از گستره ی وسیعی از حسگرهای رادیواکتیو ، لرزه نگاری (seismic) ، نوری و Overpressure که در سراسر سرزمین شوروی نصب شده بودند ، حمله ی اتمی توسط آمریکا را کشف کرده و به طور خودکار با پرتاب موشکهای اتمی به اهداف از پیش تعیین شده در اروپای غربی و آمریکا ، ضربه ی دوم اتمی را وارد نماید . مقاله ای در مجله ی Wired ادعا کرده که این سیستم هنوز هم فعال است و بصورت منظم ارتقا میابد . هر چند امروزه برخی از قسمت های این سیستم در معرض دید عموم قرار گرفته و برخی دیگر مانند ایستگاه رادیویی Sofrino و پناهگاه مخصوص زیر دانشگاه دولتی مسکو بلااستفاده شده اند ، اما هنوز بسیاری از قسمت های این سیستم از چشم عموم پنهان مانده است و گفته میشود هنوز توسط FSB ، وزارت دفاع و اداره ی پروژه های مخصوص ریاست جمهوری روسیه استفاده میشود . روزنامه ی زلاندنو هرالد چندی پیش گزارش داده بود در پی تخریب هتل معروف Rossyia که از هتل های معروف زمان شوروی بود ، یک شبکه ی زیرزمینی که مشخص نبود به کجا میرود کشف شد . شالوا کیگیرینسکی ، میلیونر روسی و رییس شرکتی که در حال مرمت این هتل بود در مصاحبه با روزنامه ی مذکور گفت «در طول عملیات بازسازی ، ماموران مرموزی که به احتمال قوی از FSB بودند ، از ورود کارگران شرکت را از ورود به برخی بخشهای هتل جلوگیری میکردند» جالبتر اینست که برخی گزارشات (از جمله گزارش CIA که در روزنامه ی Washington times منتشر شد و همچنین برخی گزارشهای خبرگزاری روسی Interfax) حاکی از ادامه ی گسترش این خط ویژه توسط دولت روسیه علی رغم فروپاشی شوروی است . بنابر این گزارش ها ، دولت روسیه و FSB در حال رساندن این خط ویژه به برخی مراکز حیاتی نظامی سیاسی که کیلومترها از مسکو فاصله دارند ، هستند . در این گزارش همچنین از تکمیل یک ایستگاه دیگر از این پروژه در نزدیکی شهر Voronovo در 74 کیلومتری جنوب مسکو سخن به میان آمده .   نقشه ی متروی زیرزمینی D-6 عکس از روزنامه ی ایزوستا
  18. [quote name="ILLUMINATOR"][quote]در مورد قرارداد هم اتفاقا اصلا و ابدا و به هیچ وجه نمیشه از شرایط تحریم و.... فارغ شد و اون رو نادیده گرفت. شما فکر میکنی ما اگر الان تحریم نبودیم باز هم یه راست میرفتیم سراغ گازپروم ؟؟ یعنی اگر همین الان که من و شما داریم بحث میکنیم بیان بگن همه تحریم ها بر علیه ایران لغو شده و ما میتونیم با هر ( تاکید میکنم با هر ) شرکت نفتی و گازی از میان کشورهای دنیا قرارداد ببندیم و اونا اجازه سرمایه گذاری و کار در میادین ما رو داشته باشند ،ما باز هم یه راست به سراغ شرکت های درجه چندم چینی که همه به کیفیتشون آگاه هستن و شرکتی مثل گازپروم میریم؟؟ یعنی شما میگید مسئولان ما تفاوت سطح تکنولوژی و کیفی کار شرکتی مثل اکسون موبیل ، BP و آنادارکو رو با سطح شرکتی مثل گازپروم نمیدونند؟؟ [/quote] جساراتا شما طوری حرف میزنید انگار خودتون یکی از مسئولان نفتی کشور هستید ! بله من فکر میکنم اگر تحریم ها هم برداشته بشه بازهم ما بر حسب موقعیت اقتصادی ، همکاری با شرکتی مثل Gazprom رو از دست نخواهیم داد چرا که شرکتهای بسیاری در سراسر جهان رو میبینم که تحریم هم نیستند و در حال همکاری با شرکت Gazprom میباشند که اتفاقا نام چندتا از این شرکتها رو هم براتون آوردم . از اونجاییکه احساس میکنم شما جز اروپا و آمریکا و چند کشور آسیای شرقی ، عملا کشور دیگری رو در نقشه نمیبینید ، سعی کردم شرکتهای اروپایی رو براتون دسته بندی کنم که نام چند مورد از این شرکتها بهمراه پروژه ی مورد همکاری اونها با Gazprom رو ارایه کرده ام : - شرکت Kogas- Korean Gas corporation ، شرکت دولتی گاز کره ی جنوبی که بر سر پروژه انتقال گاز روسیه به کره ی جنوبی ، با شرکت گازپروم همکاری داره - شرکت Total و EDF ، هر دو شرکت فرانسوی بوده و در پروژه ی خط South Stream با شرکت گازپروم روسیه همکاری دارند -شرکت DONG ، شرکت انرژی دانمارکی DONG که 76% سهامش متعلق به دولت دانمارک هست که علاوه بر پروژه ی Nord Stream ، در پروژه ی ارتقا و بهره برداری از نیروگاههای گازی خود (که در سراسر اروپا دایر هست) با شرکت گازپروم همکاری داره و مذاکرات برای احداث مشترک نیروگاههای سیکل ترکیبی هم بین این دو شرکت آغاز شده - شرکت Wintershall ، بزرگترین شرکت تولید کننده ی نفت و گاز در آلمان هست که در حال حاضر در بهره برداری مشترک و دوطرفه از میدان های نفتی جزایر Yamalروسیه (متعلق به گازپروم) و میدان های نفتی دریای شمال (متعلق به شرکت Wintershall آلمان) با شرکت گازپروم همکاری داره . - کنسرسیوم شرکتهای گازی ژاپن در خاور دور - گروهی متشکل از 5 شرکت ژاپنی ITOCHU, JAPEX, MARUBENI, INPEX, CIECO که در پروژه ی صادرات نفت مایع (LNG) از نیروگاه ولادی وستوک شرکت Gazprom به ژاپن ، با این شرکت همکاری میکنند . - شرکت یونانی-روسی Prometheus Gas که سهام مشترک بین یونان و شرکت Gazprom روسیه داره و در تامین انرژی کشور یونان ، نقش نمایندگی شرکت گازپروم در دولت یونان رو بازی میکنه میشه بفرمایید کدوم یک از این شرکتها و دولتها تحت تحریم هستند و به شرکتهایی که شما ازشون نام بردید ، دسترسی ندارند ؟ http://www.gazprom.com/press/news/2012/april/article132765/ http://www.gazprom.com/press/news/2012/march/article131597/ http://www.gazprom.com/press/news/2012/march/article131469/ http://rt.com/business/news/europe-gazprom-wintershall-swap-885/ http://www.gazprom.com/press/news/2012/february/article130078/
  19. فکر کنم مشرق اون عکس سیاه سفید "درسدن پس از بمباران" رو اشتباهی گذاشته ! چون اصلا اثری از بمباران نیست ، تو ویکیپدیا هم تاریخ این عکس 1910 ذکر شده ! البته در مورد اینکه در مقاله ی مشرق گفته شده این شهر توانایی صنعتی نداشت بنده شک دارم ، درسدن 7امین شهر بزرگ آلمان بود که یکی از شهرهای صنعتی بزرگ (البته نه صنایع نظامی ، بیشتر صنایع مادر که پیش زمینه ی صنایع نظامی بودند) بود . درسدن شهر دوربین های آلمان بود و شرکتهای اپتیکی عظیمی مثل Zeiss که باکیفیت ترین دوربین ها رو تولید میکردند اونجا استقرار داشتند. بنظر من بمباران درسدن رو بیشتر از اینکه تو قالب جنگ جهانی دوم بخوایم تحلیل کنیم باید تو چهار چوب جنگ سرد (که آغازش از همون سال آخر جنگ جهانی دوم در غرب و شرق حس میشد) تحلیل کنیم ، دو تا نظریه در این مورد هست ، بخصوص وقتی متوجه این نکته میشیم که بمباران درسدن درست چند ساعت قبل از رسیدن واحدهای پیشروی ارتش سرخ به پایان میرسه (در پایان فیلمی که از بمباران درسدن ساخته شد هم به این نکته اشاره شد) . دو تا نظریه در این مورد وجود داره : یکی اینکه غرب میخواسته با بمباران درسدن شوروی رو مرعوب قدرت بمباران هواییش کنه ، دوم اینکه آمریکایی ها میخواستند دست روسها به تاسیسات صنعتی درسدن نرسه .
  20. دوست عزیز من دقیقا میدونم دارم چی میگم ! خود ایران هم که برای پروژه های گازی با گازپروم قرارداد بست ، اما گازپروم تاخیر داشت (حالا یا بخاطر فشار تحریم ها یا بخاطر سیاست هاش که در قبال مشتریاش تا حدودی دیکتاتورانست ، اما به هر حال شرکتیه که مونوپولی داره و برای حفظ انحصارش هرکاری میکنه) اما تاخیر هم دلیل بر "ضعف تکنولوژیکی" نیست ! در عوض تمایل ایرانی ها برای عقد قرارداد با این شرکت (فارغ از شرایط تحریم و ...) خودش نشون دهنده ی ظرفیت بالای تکنولوژیکی این شرکت هست .
  21. خب خوشبختانه به دوستان حاشیه پرداز تذکر داده شد و بنده هم ضمن تشکر از مدیریت ، در ادامه ی اون بحثها چیزی مطرح نمیکنم (هرچند اگر تاپیک مربوطه باشه مسلما برای هر فرمایش دوستان پاسخی هست) چنانکه در قضیه سیستمهای الکترونیکی و پردازنده ها هم جناب مهدوی دو تاپیک بسیار پربار رو باز کردند که در مورد صنایع نیمه هادی ها و پردازنده ها در کشورهای مختلف اعم از روسیه و ایران بحث صورت گرفت . در خلاصه ی بحثهایی اون تاپیک ها باید عرض کنم که اینکه انحصار تولید "تجاری" پردازنده ها در دست شرکتهای آمریکایی چون اینتل هست که بحثی نداریم ، اما کشورهای مختلف بنابر نیازهای امنیتی و نظامی خودشون (نه نیازهای عمومی) اقدام به ساخت پردازنده و ساخت کامپیوترها و ابرکامپیوترهایی بر اساس این پردازنده ها کرده اند که ابرکامپیوترهای سری Elbrus ساخت شوروی سابق یکی از این مثالهاست . در پاسخ به فرمایشات جناب مهدوی عزیز هم باید عرض کنم مساله ی بنده این نیست که چیزهایی که شما میفرمایید غلط هستند ، بنده هم همه ی اینها رو شنیده ام ! بله اینطور به نظر میرسه که محققانی روی این پروژه کار کرده اند ، فضانوردانی به فضا رفته اند که هنوز زنده اند و اگر الان ازشون بپرسیم به ماه رفته اید ؟ مسلما پاسخشان مثبت هست . اما شاید همه چیز اونطور که بنظر میرسه نباشه ، چنان که نظریات و شواهدی در رد و ساختگی بودن این پروژه وجود داره (همانطور که شواهدی در تاییدش وجود داره) همه ی حرف من اینست که بصورت مطلق نمیشه حرفی زد . شما میفرمایید متخصص اشعه ها نیستند ! باشه حالا من از شما سوال میپرسم ، آیا شما سنگ شناس هستید و میتونید تایید کنید سنگهایی که گفته میشه از ماه آورده شده واقعا از ماه آورده شده ؟ آیا یک متخصص در عکاسی و شیوه های photographing هستید و میتونید با اطمینان حداقل بالای 80% ، صحت عکسهای LRO رو تایید کنید ؟ آیا شما یک روان شناس هستید و اگر بنده (یا مثلا اون فضانوردی که میگن رفته ماه) گفتم به ماه رفته ام میتونید دروغ بودن حرفم رو تشخیص بدید ؟ جناب نپتون ، ایمان داشتن تعصب نیست برادر عزیزم ، کورکورانه ایمان داشتن تعصبه ! اگر شما آگاهانه به پروژه ی ماه ایمان دارید بنده رو توجیه کنید که چطور الان و در دهه ی اول قرن 21ام هنوز هم روسیه هم آمریکا هم بقیه کشورها با این همه پیشرفت امکانات نتونسته اند مساله ی صدمات ذرات پرانرژی ون آلن روی دستگاهها و سرنشینان ایستگاه فضایی بین المللی و تلسکوپ هابل رو (که تازه در لایه ی درونی کمربند مستقر هستند) حل کنند و سپر محافظتی درستی براش بسازند ، اما 50 سال پیش آمریکا تونسته تو یه سفینه ی با ابعاد 5 متر ، انسان رو از کمربند ون آلن خارج کنه و تازه صحیح و سالم از زیر اینهمه تشعشع برش گردونه ؟!
  22. جناب ILLUMINATOR ضمن تشکر از گذاشتن آرم شرکتهای آمریکایی و توضیحات اضافه راجع بهشون ، باید عرض کنم که این توضیحات شما ناقض حرف بنده نیست ! هیچ کدوم از این شرکتهای گازی از نظر [b]ظرفیت تولیدی [/b]در سطح گازپروم نیستند ، دیاگرامی هم که شما قرار داده اید مربوط به میزان ذخایر نفتی و گازی 50 شرکت بزرگ جهان هست ، توجه کنید : [b]میزان ذخایر شرکتها [/b]، بنده گفتم گازپروم در حال حاضر از لحاظ تولید و استخراج گاز در رتبه ی اول جهان قرار داره ، در حالیکه ذخایر منابعش طبق دیاگرام خود شما از شرکت های دیگه شاید کمتر هم باشه (تاجایی که بنده اطلاع دارم 17% ذخایر شناخته شده ی جهان متعلق به گازپروم هست) در واقع دیاگرام شما خودش به نوعی نشون دهنده ی برتری تکنولوژیکی گازپروم که از منابع محدودش داره حداکثر با توان استخراج میکنه . اما با همه ی این حرفها ، عرض پست قبلیم رو تکرار میکنم ، یه ضرب المثل هست میگه حالا کدخدا بخشیده میرزا بنویس کوتاه نمیاد (یه چیزی تو همین مایه ها بود ) وقتی خود مقامات آمریکایی انقدر به توانایی صنایع گازی روسیه وافق هستند که الان دارن خودشون رو به در و دیوار میزنن روسها قطب شمال و منابعش رو به سرزمین خودشون ملحق نکنن ، اساسا بحث بنده و شما بر سر این مورد بیهوده است ! جناب Peymanfiroozi مسلمه با کمی دقت میتونید فرق مساله ی قطب شمال و عربستان و آذربایجان رو تشخیص بدید ! عربستان یا آذربایجان خودشون ساکن دارند و ساکنینش هستند که باید واسش تصمیم بگیرند ، ما که الان نمیتونیم بیایم بهشون بگیم بلند شین اینجا برای ماست ! اما قطب شمال چون منطقه ایه که تاحالا دست نخورده بوده و نه ساکن اونچنانی داره نه تا الان تحت تملک کشوری بوده ، تنها راه برای تقسیم سرزمین ، مستندات و دلایل زمین شناسی هست .
  23. جناب نپتون تعریف فرد متعصب (حداقل برای بنده) کسی هست که مستندات و اطلاعات موجود رو با حرفهای غیرمنطقی توجیه میکنه و طوری حرف میزنن انگار علم مطلق دارند ! نه بنده نه شما نه جناب مهدوی علم مطلق نداریم (حداقل خودمو میدونم که ندارم ) پس در مورد هیچی نمیتونیم مطلقا نظر بدیم ، نه من میتونم مطلقا بگم آمریکا به ماه نرفته ، نه شما میتونی مطلقا ادعا کنی به ماه رفته ... یه سری اطلاعات محدودی داریم و میخوایم روش بحث کنیم ، حالا اگر کسی این وسط بخواهد با مغلطه اطلاعات مستدل رو خط بطلان بکشه و بطور مطلق از چیزی دفاع کنه اسمش میشه متعصب . آقای مهدوی میگن "مطلقا" هیچ اشکالی به پروژه ی آپولو وارد نیست ، اما در مورد بحث کمربند ون آلن دفاعی نداشتند ، حالا شما هم هرچقدر بحث پول خرج شده روی این پروژه رو بیاری وسط باز نمیتونید بوسیله ی اون قضیه کمربند ذرات انرژی رو انکار و توجیه کنید ! اگر هم بدون توجه به این موضوع و اطلاعات موجود باز به درستی پروژه ایمان داشته باشید شما هم متعصب هستید اما اگر مایل به بحث منطقی هستید میتونیم روی این قضیه باهم بحث کنیم یه بنده خدایی میگفت تو یه بحث منطقی شما یا باید نسبت به نظری که اول بحث داشتی اطمینانت تقویت بشه یا تضعیف بشه ، اگر همچین اتفاقی نیافته اصلا بحث منطقی صورت نگرفته ... در ضمن ، در بحث تراشه ها در تاپیک های مرتبطی که در همین فروم و اکثر با جناب مهدوی بحث داشتیم ، به این نکته اشاره کردم که پردازنده ها و تراشه های نظامی هم اکنون در کشورهای دیگه از جمله کشورهای اروپایی هم ساخته میشه ، اما فقط با کاربردهای محدود و نظامی ، نه تجاری اونطور که اینتل و AMD تولید میکنند .
  24. [quote name="ILLUMINATOR"][quote][quote]بزرگترین شرکت گازی جهان ، شرکت Gazprom هست ! [/quote] این اصطلاح [size=18]بزرگترین[/size] هم یکی از اون گنگ ترین، بی معنی ترین و غیر علمی ترین اصطلاحاتی هست که متاسفانه تو بحث های غیرکارشناسی و عامیانه به وفور ازش استفاده میشه و هیچ ارزش و بار فنی نداره. بزرگترین تو چی؟؟ تعداد میادین ، تعداد چاه ها، تعداد پرسنل، میزان استخراج به مترمکعب؟؟ آیا در بحث تکنولوژی و متد پیشرفته روز در مقابل کمپانی های اروپایی و آمریکایی هیچ حرفی برای گفتن داره؟؟ ما خودمون همش داریم ادعا میکنیم که ایران خودرو [size=18]بزرگترین[/size] خودروساز خاورمیانه هست. ولی آیا تو کیفیت و فناوری هم همین طوره؟؟ دیگه بچه ها هم میدونن که این لگن خودرو ماهیتش چیه!!! این مساله که آمریکا دارای قدیمی ترین،پیشرفته ترین و درامدزا ترین صنعت نفت و گاز در دنیا هست رو هیچ انسان آگاه و عاقلی نمیتونه انکار کنه مگر این که بیایم از اصطلاحاتی مثل بزرگترین و وسیع ترین و .... استفاده کنیم. [[/quote] ضمن تشکر از جناب Kosmoslets دوست عزیز اون آدم عاقل و آگاهی که فرمودید اگر اطلاعی از صنایع نفتی داشته باشه مطمئنا قدرت و تکنولوژی صنعت نفت و گاز روسها رو انکار نخواهد کرد ، گازپروم در حال حاضر بزرگترین شرکت استخراج کننده ی گاز در جهان هست که به تنهایی 17% گاز مصرفی جهان رو تولید و تامین میکنه ، مسلما شرکتی با این ظرفیت و قدرت دارای بیشترین ظرفیت های صنعتی و تکنولوژیک برای استخراج منابع نفتی و گازی هست ! (اگر دوست داشته باشید میتونم آمار معتبری از تکنولوژی های پیشرفته این شرکت در زمینه فعالیت های اکتشافی و استخراجی خدمتتون ارایه بدم) [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/gazprom_logo_140_en.png[/img] در بحث کیفیت میتونید به مشتریان این شرکت نگاهی بندازید که تقریبا تمام اروپا (اتحادیه ی اروپا) ، چین و دیگر کشورها رو تشکیل داده ، پس مسلما از نظر کیفی هم این شرکت در جایگاه بالایی قرار داره . هرچند بحث اصلی ما این اصلا نبود و اطلاعاتی که از شرکت گازپروم ذکر کردم جهت اطلاع عمومی دوستان بود ! همینکه آمریکایی ها و متحدان ناتوییش صداشون از سهم خواهی روسیه از قطب شمال در اومده خودش نشون میده واشنگتن به خوبی بر توانایی های روسیه برای استخراج منابع قطب شمال واقف هست و این حرف شما بیشتر برای راضی کردن دل خودتون بنظر میاد ، وگرنه واقعیت چیز دیگری رو نشون میده . در بحث آلاسکا هم البته منظور اصلی دوستمون این بود که همین داد سهم خواهی که امروز آمریکا از قطب شمال راه انداخته صدقه سری خریدن ایالت آلاسکا از روسیه بود ، وگرنه ایالات متحده اساسا در سرزمین اصلیش حقی از قطب شمال و منابعش نداره ! (واقعا آدم از تبحر برخی دوستان از انحراف بحث از مسیر اصلیش متحیر میشه ، از قطب شمال رسیدیم به تولید ناخالص ملی آلاسکا !)
  25. شما از روی اینکه یک موشک ساترن در روز فلان به فضا پرتاب شد نتیجه گرفتید که به ماه رسیدن !؟ وجود و پرتاب یک موشک به هیچ عنوان دلیل عقلانی ای برای اثبات اینکه فضانوردهای آمریکایی به ماه رسیدند نیست ! شما چند دقیقه ی اول این پرتاب رو فوقش با چشم غیرمسلح ببینید ! بعدش چی ؟ عکسهایی که ناسا منتشر کرده ، سنگهایی که ناسا فقط از پشت ویترین به دنیا نشون داده ... مسلمه که صحنه گردان اصلی برای توجیه کارش مستندات و شواهدی هم بتراشه ! یکی از دوستان در یک سایت دیگه خیلی حرف جالبی راجع به این مورد میزد ، میگفت ناسا در پاسخش به ادعای جعلی بودن پروژه یک جمله ای داره که میگه "بر فرض دروغ بودن این ماجرا باز نمیتوان ناسا و ایالات متحده را متهم به جرمی کرد چرا که این دروغ آسیبی به کسی وارد نکرده است! این جمله ، اونهم از زبان ناسا خودش بیانگر همه چی هست... به هر حال بنده اطلاعاتم رو برای دوستانی که مورد این قضیه شبهه داشتند و علاقه مند به کسب اطلاع بیشتر بودند عرض کردم ، شما که یا از الهامات الهی بهره برده اید یا خودتون جز فضانوردان پروژه آپولو هستید که چنین با قطعیت (که بوی تعصب هم داره) در مورد حقیقت داشتن سفر به ماه حرف میزنید و نیازی به این بحثها ندارید ! امیدوار هم نیستم که این بحث با شما به نتیجه ای برسه چون اصلا منطق بنده و شما باهم همخوانی نداره . در ضمن یکبار دیگه هم این موضوع رو ذکر میکنم که تئوری توطئه ی پروژه ی سفر به ماه بیش از اون که توسط روسها بهش پرداخته بشه توسط خود آمریکایی ها و بالاخص افرادی که در پروژه ی آپولو درگیر بوده اند (و مسلما از بنده و شما بیشتر در این مورد اطلاع دارند) پرداخته شده