FLANKER

تحلیل و پیگیری تحولات قفقاز ( آذربایجان- ارمنستان -گرجستان )

Recommended Posts

1 hour قبل , aminor گفت:

واحد ضد پهپاد جمهوری باکو

 

در یک رزمایش ارتش باکو  نیروهای پیاده نظام با سلاح سبک هدف گیری یک پهپاد کاملا شبیه به شاهد 136 را  تمرین کردن . البته در همون رزمایش هم این نیروها نتونستن آسیبی به این پرنده وارد کنند. اخیر گزارش های از تحویل پهپادهای شاهد136 به ارمنستان منتشر شده است

 

thumb_q10_28229.jpgthumb_q11.jpgthumb_q10_28129.jpg

سلام -موفق به هدفگیری نشدند ولی در تاپیک پهباد شاهد نوشتم زمان نبرد آسمان همیشه آبی نیست ;) 

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

میزبانی از وزیر جنگ صهیونیستها و تا کمر خم شدن وزیر دفاع مفلوک باکو در مقابلش

افزایش پیوندها با ترکیه

افزایش زیاده گویی ها و تحریکات

شرکت نمایندگان به اصطلاح مجلس رژیم باکو در همایش منافقین

میزبانی از بارزانی

و تمرین نظامی با سیبل قرار دادن اهداف شبیه به اهداف ایرانی

 و ادامه دادن اقدامات خصمانه

 

اگر تنها یکیش در مورد رژیمی اتفاق میفتاد در رابطش با کشوری دیگه حتما سخت ترین برخورد رخ میداد، ما همچنان تحمل میکنیم و صبر و صبرمون هم زیاد هست ولی مقامات نظامی خصوصا حواسشون باید باشه که چنان سیلی ای را مهیا کنند که اگر قرار بر زدن باشه جبران تمام این صبرها را بکنه. حالا تازه به دوران رسیده های رژیم باکو کودکانه و خیلی صریح و رو اقدام کنند... تا به وقتش...

  • Like 3
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک مورد در مورد تحرکات باکو اینه که احتمالا در عمق حمله کنند و یا به قره باغ. جایی را اشغال میکنند ( قره باغ گزینه اصلی است ولی به شرط اینکه به خیانت پاشینیان مطمئن باشند و ماجرای انسانی ماجرا چندان توی رسانه ها برجسته نشه و بتونند با قطع ارتباطات سریع منطقه را قبل از انتشار وخامت اوضاع انسانی و نسل کشی مثل اربابشون ترکیه تصرف کنند) و بعد در مذاکرات قدم دوم را برمیدارند. زنگه زور در برابر دسترسی و تخلیه منطقه اشغال شده. بار قبل همین رقم خورد و در یک اقدام کاملا دیوانه وار پاشینیان و امضای سندی که روسها هم ازش حمایت کردند و براشون اهمیتی نداشت این عملا رقم خورده بود. کریدور لاچین در برابر زنگه زور ولی تاکید ایران باعث شد نتونند عملیش کنند. حالا قرار هست قدم دوم برداشته بشه تا ارمنستان و پاشینیان در موقعیتی باشند که بهانه داشته باشند تا زنگه زور را بدند. فعلا افکار عمومی براش قابل هضم نیست دسترسی به قره باغ در مقابل زنگه زور. قراره معامله را هم وزن کنند!!!

 

پ ن: در مصاحبه چندی قبل فرمانده پدافند هوایی شمال غرب در جایی صحبت ها به شمال غرب کشید و فرمانده گفتند ما در همون موقع رزمایش اعلامی باکو و ترکیه میدونستیم این رزمایش نیست و در حقیقت مقدمه حمله است و همون موقع سیستم های پدافندی را مستقر کردیم در منطقه که شکارهایی هم داشتیم و .... تو اون مقطع تنها طرفی که ماجرا را جدی نگرفت طرف ارمنی بود. حالا به چه دلیل قابل تحلیل هست ...

 

در شرایط فعلی هم اگر باکو زیاد اذیت کرد، از اونجا که همه جوره هم داره پای صهیونیستها را باز میکنه و عملا از خطوط قرمز مدتهاست گذشته باید عبرخوردی که در سوریه با حضور ما میشه با باکو به همون بهانه کرد. منتها برای ما کاملا به شکل خاموش و پیام دار طوری که طرف مقابل پیامش را بگیره. طبیعتا ین خودش بهانه ای میشه برای افزایش شیطنت های قومیتیش ( متاسفانه رسانه نباشه کوتوله ای مثل باکو هم با رسانه و فضای مجازی میشه مگس مزاحم) و باز کردن بیشتر پای صهیونیستها ولی عملا این هم به ما مجوز میده ماجرا را تندتر کنیم. حالا انتخاب با خودش هست. چون تهدیدهای باکو فقط منحصر به زنگه زور نیست و اصولا با خطوط متعدد گازی و نفتی و ترانزیتی در آینده هم خطری برای ماست. اگر میخواد از همه این منافعش بگذره ما هم باید از فرصت استفاده کنیم و عملا با ناامنی پروژه های رویاپردازنش را عقب بندازیم.

 

این مسیری است که ما انتخاب نکردیم بلکه خود رژیم باکو اصرار داره با تحریک ترکیه و صهیونیستها. خب بسم الله...

  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگه خدایی ناکرده اوضاع داخلی بهم بخوره و اعتراضی شکل بگیره اون موقع باید منتظر جنگ در قفقاز و سوریه و عراق و ... همه جا بود 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 hours قبل , alala گفت:

یک مورد در مورد تحرکات باکو اینه که احتمالا در عمق حمله کنند و یا به قره باغ. جایی را اشغال میکنند ( قره باغ گزینه اصلی است ولی به شرط اینکه به خیانت پاشینیان مطمئن باشند و ماجرای انسانی ماجرا چندان توی رسانه ها برجسته نشه و بتونند با قطع ارتباطات سریع منطقه را قبل از انتشار وخامت اوضاع انسانی و نسل کشی مثل اربابشون ترکیه تصرف کنند) و بعد در مذاکرات قدم دوم را برمیدارند. زنگه زور در برابر دسترسی و تخلیه منطقه اشغال شده. بار قبل همین رقم خورد و در یک اقدام کاملا دیوانه وار پاشینیان و امضای سندی که روسها هم ازش حمایت کردند و براشون اهمیتی نداشت این عملا رقم خورده بود. کریدور لاچین در برابر زنگه زور ولی تاکید ایران باعث شد نتونند عملیش کنند. حالا قرار هست قدم دوم برداشته بشه تا ارمنستان و پاشینیان در موقعیتی باشند که بهانه داشته باشند تا زنگه زور را بدند. فعلا افکار عمومی براش قابل هضم نیست دسترسی به قره باغ در مقابل زنگه زور. قراره معامله را هم وزن کنند!!!

 

پ ن: در مصاحبه چندی قبل فرمانده پدافند هوایی شمال غرب در جایی صحبت ها به شمال غرب کشید و فرمانده گفتند ما در همون موقع رزمایش اعلامی باکو و ترکیه میدونستیم این رزمایش نیست و در حقیقت مقدمه حمله است و همون موقع سیستم های پدافندی را مستقر کردیم در منطقه که شکارهایی هم داشتیم و .... تو اون مقطع تنها طرفی که ماجرا را جدی نگرفت طرف ارمنی بود. حالا به چه دلیل قابل تحلیل هست ...

 

در شرایط فعلی هم اگر باکو زیاد اذیت کرد، از اونجا که همه جوره هم داره پای صهیونیستها را باز میکنه و عملا از خطوط قرمز مدتهاست گذشته باید عبرخوردی که در سوریه با حضور ما میشه با باکو به همون بهانه کرد. منتها برای ما کاملا به شکل خاموش و پیام دار طوری که طرف مقابل پیامش را بگیره. طبیعتا ین خودش بهانه ای میشه برای افزایش شیطنت های قومیتیش ( متاسفانه رسانه نباشه کوتوله ای مثل باکو هم با رسانه و فضای مجازی میشه مگس مزاحم) و باز کردن بیشتر پای صهیونیستها ولی عملا این هم به ما مجوز میده ماجرا را تندتر کنیم. حالا انتخاب با خودش هست. چون تهدیدهای باکو فقط منحصر به زنگه زور نیست و اصولا با خطوط متعدد گازی و نفتی و ترانزیتی در آینده هم خطری برای ماست. اگر میخواد از همه این منافعش بگذره ما هم باید از فرصت استفاده کنیم و عملا با ناامنی پروژه های رویاپردازنش را عقب بندازیم.

 

این مسیری است که ما انتخاب نکردیم بلکه خود رژیم باکو اصرار داره با تحریک ترکیه و صهیونیستها. خب بسم الله...

اینایی که مسئولین ما همش تهدید میکنن دیگه واقعا از جد گذشته و دیگه هیچ وقت احتمال اینکه. ما وارد درگیری بشیم ظاهرا وجود نداره هزینه ای که تو سوریه کردیم سالها کمر اقتصاد رو خم خواهد کرد نمیگم اشتباه بود قطعا لازم بود چراکه هدف ایران بود ولی این حجم از اجازه به آذربایجان برای اینجور کارها عواقبی خواهد داشت یادمون نره این موضوع رو حداقل شاید لازم اجرا باشه یه کودتایی چیزی تو ارمنستان انجام بدیم لاقل اون بی عرضه ها رو جابجا کنیم شاید خیلی جواب بده این کار بجای درگیری نظامی چون آذربایجان وضع اقتصادی جالبی نداره و الانم موضع ضعف آقای پاشلیان رو دیده میخواد زمین بگیره امتیاز بگیره به قدری کشور رو به قهقرا برده دیگه راهی به جز جنگ نداره

این توهم ها هم که خط قرمز و اینا همش چرت و پرته دیگه خیلی وقته این کلمه خط قرمز رنگ باخته اینو چه دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم حقیقته چون مسئولین ما دیگه دد حد و اندازه های اوایل نیستن که برای کشور و مردم و پرچم کار کنن متاسفانه

طرف سواد نداشت ولی مدیر بود اوایل انقلاب تموم بچه های فرمانده سپاه یک مدیر لایق بودن آلان چی خیره ایشالله 

نمیخام حرف سیاسی بزنم نماینده مجلس چک میزنه به سرباز وطن بجای استعفا خیلی زیبا طرف رو تهدید و ماجرا رو جمع میکنن اینا از ذهن مردم آیا پاک میشه یا فرمانده های سپاه در عوض این نون به نرخ روز خورا چطور بودن اونموقع واقعا مدیر باید مدبر باشه پس معنی و مفهوم ظلم چیه حالا ایشالله که خیره 

دوست عزیز تمرکز جنگ از لبنان و کرانه باختری بیاد سمت ایران اسرائیل بازی رو برده بسم آلله بسم الله کردن تامل و تفکر میخاد الکی نمیشه که سالهاست اینا دارن خودشون رو برای همچین روزایی آماده میکنن چقدر تو سوریه ما رو مشغول کردن اینا اگه نقشه نیست پس چیه باید مراقب بود تو دام این بی وجود ها نیوفتیم  چون اگه ایران وارد شه فرداش اینا لبنان رو شخم میزنن 

 

 

معروفه ایرانیا بهترین شطرنج باز های جهان بودن از قدیم الکی نبوده پس طی تمومی این سالها  گواهی این موضوع رو حداقل اسرائیل و آمریکا میتونن تصدیق کنن .

یا علی 

  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شاید بهترین روش توجیه کردن عمق فاجعه برای آن هایی در ایران مسئولیت در این زمینه دارند این است که متوجه باشند دقیقا کاری که خودشان با اسرائیل در شامات کردن . اسرائیل همین کارو البته با ظرفیت های بیشتر در جمهوری خودخوانده آذربایجان کردن. و امیدوارم کسی در بین آنها گول مداحی و خاک اسلامو نخورند. خاک اسلام و مداحی با صهیونیست منافات دارد. این ها دو خط موازی هستند هیچ وقت بهم نمی‌رسند امیدوارم متوجه باشند جمهوری خودخوانده آذربایجان  یک عروسک خیمه شب بازی بیش نیست و هدف اسرائیل و ترکیه در پشت صحنه دول غربی اصل نظام و نابودی ایران است. اگر بحث ترازنیت و ... هم مطرح هست دقیقا برای همین منظور است. اما برنامه پیچیده تر است  و انتظار می‌ره این روشنگری صورت بگیره 

ویرایش شده در توسط Navard
  • Like 4
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر ارتش آذربایجان وارد ارمنستان بشه ....... چرا ارتش ما وارد نشه؟

اینجوری اگر فشار بین المللی برای خروج قوای اشغالگر باشه هر دو طرف باید خارج بشن!

  • Like 4
  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صدام دوم منطقه خاورمیانه؟!

 

روزی صدام با تحریک غرب و حمایت اعراب وارد نبردی با ایرانی شد که گمان میکرد به خاطر انقلاب و وضعیت ارتشش ضعیف ترین موقعیت خودش را داره ( که داشت و شرایط ایران در بعد نظامی خصوصا و غائله های ضد انقلاب و روابط متشنجنش با غرب و زمزمه تحریم ها و ... بسیار دشوار بود و چقدر شبیه حالا و باز قائله های ضد انقلاب ) و حالا یک کوتوله ی دیگه که البته در قد و اندازه واقعا نصف صدام هم نیست دوباره همون مسیر را میره. با تحریک اسراییل و حمایت ترکیه و به قول خودش مشغول شدن ایران به ضدانقلاب و مشکلات تحریم و ... صدام گمان میکرد خلق عرب برای در خوزستان و اهواز فرش قرمز پهن خواهد کرد ( که البته خیانت هم کردند بعضا برخی پان های خائن بی وطن) و الهام که نه بلکه روسای پشت پرده اش هم گمان میکنند این بار پان ها براشون در آذربایجان و تبریز فرش قرمز پهن می کنند.

 

شرایط ایران سخت هست. چهل و چند ساله که سخته. و فشارها نه تنها کم نشده که با افزایش حمایت های ایران از فلسطین و گسترش تفکرات شیعه و مقاومت ( طبیعتا امروز با سال 57 در بسط این تفکر و قدرتش قابل مقایسه نیست ) چندین و چند برابر هم شده. به انواع و اقسام و اتفاقا حمایت علنی و بیشتر کشورهای دیگه که هر کدوم از یک چیز گسترش این تفکر نگرانی دارند.

 

حالا باید دید قمار این کوتوله و صدام دوم هم به سرنوشت صدام اول دچار میشه یا نه؟ بله در جنگ صدمه هست و آسیب و ... و احتمالا برای همین جنگ فرضی هم سال ها بعد کسانی خواهند نشست و خواهند گفت جنگ به تحریک(!) ایران بود و اصلا باکو که با ایران کاری نداشت و این ایران بود که خودش را وسط معرکه ای انداخت که بهش مربوط نبود و زیاده خواهی و گسترش انقلاب و نگرانی مشروع همسایگان باعث جنگ شد و  از این صحبت ها مثل چیزهایی که در مورد جنگ صدام میگند و شاید حالا به نظر عجیب برسه ولی تاریخ کم حافظه است و قبلا جهل و تعصب بود که تاریخ را تحریف میکرد و امروز رسانه های زیر و روشده که با چند کلیپ سخیف زرد زیر 10 ساله ها فرضا در استوری یک اکانت فیسبوک و تیک تاک و اینستاگرام میتونه نسلی را تاریخ را در ذهنشون برای هر مقطعی که میخواد تحریف کنه. حالا شما هی در اسناد و کتاب ها و نوارها بگو اصل تاریخ این بود.

 

 

پ ن: طبق برخی گزارش ها در پشت پرده اسراییل و ترکیه برای آذربایجان در صورت ورود ایران برای حفظ منافعش یک پلن ب تدارک دیدند. باید دید این پلن ب چی میتونه باشه. مشغول کردن ایران به تحرکات ضداقلاب و پان های خائن داخلی یا مشغول کردن ایران جایی در بیرون.

 

  • Like 5
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , alala گفت:

5. کریدور نارنجی: این مسیر وجود نداره ولی اگر امکان ایجاد جاده باشه و استقرار مسیر مناسبی است برای امتداد کریدور در اختیار ایران.

سلام - ایجاد این مسیر به دلیل شرایط جغرافیایی و کوهستانی منطقه امکانپذیر نیست 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صابرین نیوز : منابع خبری از آغاز پایش مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان توسط هواگردهای ایرانی خبر می‌دهند.

گشت زنی بالگرد نظامی ایرانی در مرز آذربایجان و ارمنستان

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

علاوه بر اینکه بحث ترانزیت و اتصال سرزمینی برای باکو مطرح است اما بیشتر این موارد به حکم یک بهانه برای توسعه طلبی  های باکو باید در نظر گرفت. در واقع اهمیت نهایی اتصال سرزمینی آنچنان پر رنگ نیست که آنقدر خودشان را درگیر تهدیدات بزرگ کنند. اهداف بزرگتری در پس این رفتار باکو هست که بعید بنظر میرسه که دست امثال علیف باشه. این ها مواردی  است که از جانب اسراییل و در جایگاه موازی توسط رژیم ترکیه به باکو دیکته میشه. اینها در نهایت پروژه بزرگتری چون جاده لاجورد رو کلید میزنند و هم اتحادیه کشور های ترک را عملی میکنند که تئورسین های پان ترک از اون با نام توران بزرگ یاد میکنند. در واقع کشور های ترک تبار دو سوی دریای کاسپین و همینطور دیگر مناطق با عبور این راه در گذر زمانی کوتاه، تحت نفوذ همه جانبه ترکیه قرار میگیرند و یک اتحاد واحد تشکیل میشود. اصل تئوری پان تورانیسم ریشه اسرائیلی دارد هدف هم ایجاد یک جبهه مشابه با جبهه عربی در شمال ایران است. در واقع با این کار یک بازوی موازی با ناتو در دل مناطق حومه ایران و چین و روسیه شکل میگیره! البته این مسیر لاجورد بنوعی دور زدن فلات ایران و پروژه شرق به غرب ایران هم محسوب میشه. این یک تهدید وجودی بالقوه برای ایران است که به هیچ عنوان با کلمه جاده ترانزیتی نباید آن را ساده انگاری کرده و کوچک شمرد. این سوای زمین دادن به اسرائیل و پایگاه های اطلاعاتی و نظامیش توسط باکو و همینطور فرماندهی اقدامات تروریستی و خرابکاری و آشوب سازی در طی سال های اخیر توسط این رژیم خود خوانده است. نباید فراموش کرد که ذات رژیم باکو به دشمنی با ایران گره خورده. این ها نسلی را تربیت میکنند که تصورشان این است که ایران جزی از خاک آذربایجان بوده و ما خاک آنها را غصب کردیم! و این تفکرات به طرق مختلف در جوامع کم مطالعه ما هم رسوخ کرده. باکو دشمنی است که بیشترین تاثیر بر تجزیه طلبی در ایران را دارد و باید با این مشکل ریشه ای برخورد کرد.

ویرایش شده در توسط Navard
  • Like 3
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 hours قبل , alala گفت:

صدام دوم منطقه خاورمیانه؟!

سلام و تشکر بابت تحلیل و زحمات همه عزیزان

بنظرم میاد شما داری بیشتر در سطح تاکتیکی تحلیل میکنی و مشخص نکردی هدف بالادستی چی هست، جایگاه داخلی صدام با علیف قابل مقایسه هست؟ آیا مردم آذربایجان با مردم عراقی یکسان هستند؟ آیا اگر جنگی شروع نشه وضعیت به نفع علیف پیش میره یا علیه‌ش؟ مبانی نظری این رژیم باکو چطور هست؟ و...

هر نوعی از فضای التهابی و البته شستشوی مغزی مردم هم تا یک زمانی فایده داره تا به اوج خودش میرسه و بعد کم اثر میشه تا دوره بعدی که ممکنه سال‌ها طول بکشه و هیچکس تا ابد وقت نداره

شاید بجای بهانه دادن دست طرف‌های مقابل و رسانه‌های فارسی با حرکات نامتعارف و تو چشم مثل حمله ناشناس به منابع دریایی بهتر باشه همه جوره سعی و تمرکز رو بر عدم شروع جنگ بگذاریم گرچه کسی که بدونه قدرتش در شرایط برقراری آرامش کاهش پیدا میکنه حتماً تحریک‌های فراوانی انجام میده میکنه که التهاب رو بالا نگه داره ولو اینکه دست آخر خودشان یک سری خرابکاری انجام بدن و بگن کار ایران یا ارامنه بوده و مردم ما هم که خسته از تورم هستند حتی شده آگاهانه باور میکنن و ممکنه اصلا داستان سرایی کنن برای جلب حمایت و خوراک رسانه‌ای که اینجور کاری رو فلان جا ایران انجام داده پس کار خودشونه و نمونه بدترش رو در شاهچراغ دیدیم که آن تروریست گوشه‌ی ماسکش تا خورده بود جورابش فلان رنگی بود و الخ پس کار خودشونه

 

و یک سؤال هم دارم که اگر گزینه یک اقدام نظامی محدود برای بدست آوردن دست بالاتر در مذاکره رو کنار بگذاریم طرف باکویی چطور میتونه به اون گذرگاه با شرایط مد نظرش در مذاکره دست پیدا کنه؟ آیا اصلا به جز زمین گرفتن راهی وجود داره؟؟

  • Like 3
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      بسمه تعالی
      مقدمه
      نگارنده متن ذیل از دیدگاه راهبردی به مسئله قره باغ و احتمالات و پیامد های مربوط به آینده منطقه نگاشته است. هر جنگی در هر منطقه از دنیا بدون حمایت و عزم ملی یا مردمی که در حال جنگ هستند محکوم به شکست خواهد بود. از این رو جنگ در قره باغ امری بسیار وابسته به مسائل جمعیتی و افکار عمومی ست و از برای آن انجام میشود.
       
      مسئله فتح سرزمینی
       
      جنگ های فتح سرزمینی به سبک دوره فئودالی مدتهاست منسوخ شده، سازمان ملل و جوامع بین المللی بسختی با تغییرات در مرزها از طریق حملات نظامی کنار می آیند. پذیرفتن تغییر مرزهای کشورها از طریق تهاجم نظامی امریست که میتواند عواقب متقابلی برای کشورهایی که آن تغییرات را میپذیرند داشته باشد، این عواقب از تروریسم گرفته تا رفتن این پذیرش به حافظه تاریخی جهانی وبدل شدن به عرفی که امکان رخداد مجدد برای همان کشور پذیرنده نیز بوجود می آورد. صرف نظر از اینکه حق و باطل تاریخی این منازعات مرزی چگونه باشد، برنده منازعه، بعد از پیروزی باید هزینه های بسیاری در عرصه روابط بین الملل برای جلب افکار عمومی، سیاستمداران کشورهای مختلف جهت پذیرش رسمی مرزهای جدید پرداخت کند، علی الخصوص به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل و شاید واکنش این اعضا در پذیرش این مرز جدید آنقدر طولانی شود که فرصت واکنش متقابل و بروز جنگی دیگر را رقم بزند.
       
      راهبرد نظامی جاری آذربایجان در قره باغ
       
      شیوه های رزمی طرفین این درگیری هرچه باشد از قواعدی قابل شمارش پیروی خواهد کرد، نه از آن جهت که بسادگی قابل پیش بینی هستند، بلکه تجربیات تاریخی زیادی نسبت به چنین درگیری هایی وجود دارد. از نظر جمعیت شناختی منطقه ناگورنوقره باغ جمعیت ساکنی عمدتا ارمنی تبار دارد، آذری ها بدون حمایت افکار عمومی ساکن در منطقه و پشتیبانی مردمی قادر پیشروی نخواهند بود، حتی در صورت پیشروی موفقیت آمیز قادر به حفظ سرزمین های فتح شده نخواهند شد. بنابراین بدیهی است که ترکیب جمعیتی منطقه ابتدا تغییر کند و این امر نه به یکباره امکانپذیر است و نه در یک نبرد کوتاه مدت. بلکه جنگی طولانی مدت، همراه با زیرآتش گرفتن مستقیم شهرها، کشتار ارمنی ها و مهاجرت دادن اجباری جمعیت ساکن در این مناطق میتواند راهبرد انتخابی طرف آذری باشد و این شکل از درگیری پیوسته و همراه با سکونت دادن آذری ها در منطقه ادامه پیدا کند تا ترکیب جمعیتی از ارمنی به آذری و ترک تغییر کند، تا در یک نبرد قاطع احتمالی بسیار بزرگ شرایط برای اشغال دایم فراهم شود و یا دست کم از طریق یک روند دمکراتیک مثلا رای گیری و تعیین سرنوشت از سوی ساکنان به نفع دولت باکو تغییرات مورد نظر آن دولت بدست آید. روشهای مورد بحث در بالا پیشتر از سوی اسراییل به کار گرفته شده اند، سبقه تاریخی طولانی دارند تا جایی که ماکیاوولی در شهریار به صراحت در مورد مهاجرت اجباری و تغییر جمعیت سرزمینی توسط حکام سخن رانده است. و شاید بتوان دلیل نزدیکی آذربایجان به اسراییل در گرفتن تجهیزات نظامی و مشاوره در خصوص بازسازی ارتش خود را در سطور بالا یافت.
       
      راهبرد دفاعی ارمنستان در برابر تهاجم آذربایجان
      تاکنون آنچه آذربایجان نشان داده، اتکا به تاکتیک سنتی رزمی در مناطق کوهستانی، نظیر استقرار توپخانه، ورود به شهرها، استفاده از موشک های کوتاه و میانبرد و همچنین داد و فریاد پروپگاندای خویش در سراسر دنیا پیرامون حقانیت و نبرد علیه تروریسم آذربایجانی ست، چنین سیاستی بدلیل وجود پایگاه جمعیتی در آرتساخ(قره باغ) و مورد تهاجم قرار گرفتن امری بدیهی است. ارمنستان با سرعت بسیار به سمت مظلوم نمایی وشکست پذیری احتمالی و نیاز به کمک پیش میرود. چنین وضعیتی به ارمنستان کمک میکند تا به جلب کمک های بین المللی از دولت های نسبتا ثروتمند مسیحی بپردازد، همچنین با توجه به در اختیار داشتن مناطق مورد مناقشه، به تحریک فشارهای بین المللی به سمت آذربایجان در جهت پایان جنگ بپردازد.
       
      تدریج گرایی منطقی
      در هیچ جنگی نمیتوان نتایج را از ابتدا به دقت بر شمرد، گفته اند آنچه در مورد آینده میتوان با دقت گفت، عدم پیشبینی درست آن است. اما بر اساس شواهد،  تجربیات و دانش های موجود و نسبت به گذشته تمرین های نظامی آذربایجان و خریدهای نظامی های دو کشور؛ از دید نگارنده، پیش بینی میشود جنگی میان مدت و سپس یک نبرد تعیین کننده راهبرد آغازین جمهوری آذربایجان بوده باشد، گرچه ممکن است هیچ وقت چنین رخدادی به حقیقت نپیوندد. ولیکن، این یک الزام برای داشتن یک تفسیر راهبردی منطقی درآغاز جنگ است، گرچه یک گرند استراتژی(راهبرد فراگیر) محسوب نمیشود.  هر راهبردی برای ورود به هر درگیری نیازمند راهبردی برای ادامه خروج از آن نیز خواهد بود. راهبردهایی که در ادامه اتخاذ میشود آنهایی هستند که در جبهه های نبرد آموخته میشوند، و جملگی خرده راهبردهایی هستند که ظهور کرده و دور از مسیر اصلی و هدف کلی نیستند. در موقعیت کنونی بدین دلیل که تشدیدگر این نبرد در این مقطع جمهوری آذربایجان است، این کشور ابتکار عمل را در اختیار دارد و تدریجا ارمنستان خود را در برابر ابتکارهای آذربایجان واکنش گر میبینید،  آذربایجان تصمیم گیرنده اصلی در پایان دادن به نبرد یا تغییر شکل ماهیت جنگ خواهد بود.
      نیازمندی به راهبردی برای خروج و پایان دادن به جنگ در ابتدا، بدلایل پیشگری از ورود به جنگ دایمی، فرسایشی و یا بیرون کشیدن از درگیری در زمان مناسب طرح میشود، سپس در ادامه بر اساس موفقیت ها یا شکست هایی که کسب میشود تحت اثرات جبهه ها و افکار عمومی تغییر خواهد کرد. بنابراین بزرگترین رکن اصلی جبهه دو طرف نه روی زمین بلکه در رسانه ها و پروپگاندای جهانی آنان است. این موفقیت ها در پروپگاندای طرفین است که جنگ را به پیش خواهد برد و حتی سطح بروز خشونت ها و یا اقدام علیه اشغال سرزمینی و حتی میزان زیر آتش گرفتن پایتخت های یکدیگر تنظیم خواهد کرد.
       
      پیشبینی نسبت به رویه های آینده درگیری در قره باغ:
       
      آذربایجان در جبهه جنوبی پیشروی خوبی صورت داده است اما نکات زیر حائز اهمیت است؛
      -          همانطور که عرض شد، برای آذربایجان در مناطقی که پشتیبانی جمعیتی ندارد امکان پیشروی موفق بسختی ممکن است و در صورت پیشروی امکان حفظ و بهره برداری از پیشروی پیچیده تر خواهد بود. بنابراین انتخاب پیشروی از جنوب از این جهت منطقی است که ؛
      o        ممکن است بخواهد خود را با حمله سریع به نخجوان برساند، به دو دلیل 1- تکمیل اتصال سرزمینی 2-جلوگیری از ورود ارمنستان به نخجوان در برابر یک سناریوی پاسخ احتمالی به تهاجمات در غره باق.
      o        این نکته حائز اهمیت است که در شمال ایران آذریها و ترک ها درصد تجمعی بیشتری نسبت به آذریهایی منطقه غره باق وجود دارد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ارتش آذربایجان و ترکیه از طریق منطقه نخجوان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه به یکدیگر دست بدهند.(پشتیبانی هوایی ترک، پیاده نظام هایی شامل نیرومخصوص ترک در لباس تروریست های پانترک و نوعثمانی، و ارتش آذربایجان از شرق)
      o        امکان تهاجم سریع در مناطق کوهستانی بسادگی میسر نیست و تنها با سرعت بالا از طریق عبور از مسیر رودخانه ارس ممکن است،با توجه به این امر، روستاهای مرزی ایران مانند عاشقلو، اوزان، کرانلو و ... در معرض تهدید تهاجم آذریها و احتمال پاسخ ارمنی ها در آن مناطق هستند
      o        در صورت وقوع شورش های ساختگی و بحران کمبود منابع و تظاهرات، شرایط برای نفوذ نیروهای اطلاعاتی امنیتی هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان جهت بهره برداری از آشوب ممکن است. و در ادامه پاسخ ایران در سرکوب تظاهرات و یا شورش، عواقبی نظیر نفوذ و دخالت بیگانه در حتی کوتاه هم خواهد داشت.
      o        آنچه فضای بحران برای ورود به نبردهای چریکی و شورشهای اجتماعی تقویت میکند، آن است که دو کشور بزودی بسیاری از تسلیحات زرهی خود را از دست میدهند، سازمان نیروهای مسلح این کشورها اقدام به جذب نیروی مردمی خواهد کرد. این امر سبب میشود تا ارتش های منظم تبدیل به ارتش های پراکنده با ابعاد بالای استفاده از نیروی شبه نظامی شوند و به تجهیزات شبه نظامیان نظیر وانت های مسلح، موشک های دوشپرتاب و ضد تانک قابل حمل توسط نفر روی بیاورند.
      o        وضعیت جنگ با استفاده از شبه نظامیان، سبب میشود تا حجم انبوهی از تجهیزات انفرادی جنگی وارد مناطق شمالی کشورمان شود.
      o        جنگ با استفاده از شبه نظامیان نیز به تلاش های وسیعی از عملیات روانی و پروپگاندای سیاسی نیازمند است.
      o        در میان مدت ممکن است جمیع موارد فوق ایران را وادار به ورود به  یک جنگ هیبریدی با محوریت ترکیه و آذربایجان کند.
       
      اقدامات پیشنهادی در بخش تاکتیکی و سیاستگذاری برای ایران:
       
      در بخش تاکتیکی: اجرای مانور ترکیبی.
      -          اقدام به اجرای سریع مانور ضد چریکی و ضد شورشی در مناطق مرزی کشور به سبک زیر؛
      o        تمرین استقرار و حرکت به سمت پاکتی از 5 تا 10 روستای مرزی در یک مسیر، به شکلی که  چند  تیم متحرک، به روستاهای در مناطق مرزی در بخش بندی های جغرافیایی مشخص وارد میشوند، و استقرار تیم های ثابت را امکان سنجی و مدیریت میکنند؛
      1-      تیم های متحرک در دو بخش ابتدا بدون ظاهر نظامی به سپس به قصد تمرین تامین نظامی و سپس بصورت کاملا نظامی به قصد فراهم آوری امکان استقرار تیم های ثابت با تجهیزات وارد مناطق روستایی میشوند، با جمعیت پل ارتباطی ایجاد میکنند، و به ترتیب متوالی پس از استقرار تیم های ثابت به قصد روستای بعدی خارج میشوند.
      2-      سپس تیم های ثابت با استقرار تجهیزات بیمارستانی، امدادی، هلال احمر و کمک به مناطق روستایی وارد میشوند، در مدت زمان مشخص فعالیت های ارتباطات انسانی و اجتماعی  را تمرین کرده و منتظر ورود دوم تیم های متحرک در تاریخ مقرر میشوند.
      3-      سپس تیم های متحرک دیگری به ترتیبی موازی به قصد کمک به جمع آوری تجهیزات ثابت وارد میشوند. و در پایان مانور اسکرت را تا فاصله ایمن را تمرین میکنند.
       
      دلایل اجرای مانور تاکتیکی فوق؛
      -          جدایی طلبها، شبه نظامیان، چریک ها و ارتش های دارای ابعاد هیبریدی که قادرند از طریق اجرای عملیات روانی، پروپگاندای سیاسی و پشتیبانی مالی در کنار ارتش های منظم خود اجرای طرح عملیاتی ترکیبی کنند، ابتدا با نفوذ، سپس ایجاد پل های ارتباطی و پس از آن شروع در نا امن کردن محیط های روستایی، اقدام به ایجاد معضلات  روانی کرده، و در ادامه از ساکنان عدم همکاری با دولت مرکزی را طلب خواهند، ابتدا با تحریک و سپس با تهدید. در فضای ناامنی مردم روستایی از همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های مرکزی پرهیز میکنند و حتی ممکن است جذب این گروه ها شوند، مگر در شرایطی که احساس کنند فضای ایمن و قدرت غالبی توسط دولت مرکزی قادر به حمایت از آنان یا نابود سازی تحرکات ضد دولتی ست.
      -          از طرفی دیگر در صورت بروز خشونت، و نفوذ بیگانه در مناطق مرزی ای که امروز نسبتا امن هستند، نیروی آموزش ندیده یا نیرویی که منطقه عملیاتی خود را تجربه نکرده باشد، بسختی میتواند با مردم ارتباط برقرار کرده و قادر نخواهد بود اقدامی که در شرایط عادی تمرین نشده است را در شرایط حاد بحران به اجرا بگذارد.
      -       آن بخش از  جریانهای فکری که در مناطق روستایی مرزی و در معرض تهدیدات مختلف امنیتی هستند، در صورتی که با هسته های خفته عملیاتی چریک های دشمن سمپاتی و هماهنگی برای روز شورش داشته باشند(آنچه در شهرهای عراق مانند رمادی، موصل و تکریت اتفاق افتاد) بسرعت دچار خطا، واکنش و یا تغییر نقشه خواهند شد، و در نتیجه اجرای این مانور این اقدامات قابل ردیابی خواهند بود.
      -          بنیاد عملیات هیبریدی مرزی ضد کشور، از طریق کشتار و تروربه نام حکومت (مانند اقدام چریک های فدایی خلق در کردستان علیه پادگان های ارتش) و سپس ایجاد هسته های مقاومت علیه دولتها انجام میگیرد، جذب نیرو تنها در صورت خلاء قدرت و واکنش نابهنگام دولت مرکزی ممکن است، و از طرفی در صورت اقدام تند، سلطه آمیز و نابخردانه نیروهای نظامی دولتی، اوضاع از کنترل خارج و یا تشدید میشود.(مانند اقدامات دیر هنگام بشار اسد در شمال و غرب سوریه)
      -           ولیکن این اقدام تند و سلطه آمیز برای هسته های نفوذی تا حدودی لازم و رعب آور است و محاسبات شانس، بخصوص بهره برداری از نفوذ های پیشین یا پل ارتباطی برقرار شده قبلی آنها را پایین می آورد، بنابراین حضور پیشدستانه و ایمن سازی جهت ایجاد قوت قلب برای ساکنان و دادن اطمینان برای اجرای مجدد وسریع چنین پاسداری مرزی، سبقه ای برای تحکیم قدرت حاکمیت کشور در مناطق مرزی ایجاد خواهد و فرصت بهره برداری از متجاوزان به اقتدار کشور را خواهد گرفت.
       
       
      در بخش راهبردی؛
      اگر مناقشه امروز آذربایجان – ارمنستان را به ابعاد نظامی و روانی تقسیم کنیم، باید گفت این رابطه 20-80 خواهد بود. اقدامات نظامی که به شکست منجر شوند عواقب وخیم سیاسی بسیاری خواهند داشت با این وجود آنچه روی زمین رخ میدهد سهم 20 درصدی از واقعیت های آینده خواهد شد، و داشتن یک فیلم 5 دقیقه از حضور در مناطق تحت سیطره رقیب در افکار عمومی اثری به مراتب بیشتر از خود نشان خواهد داد.
      دولت پاشینیان با استفاده از اعتراضات گسترده و اجرای شورش خیابانی به قدرت رسیده است و شکست در صحنه نظامی برای وی شکست در صحنه سیاست و افکار عمومی نیز خواهد بود، آنچه وی روی زمین و در مانور نظامی در برابر باکو انجام میدهد در عمل در حکم اجرای مانور سیاسی برای بقای وی  نیز هست، از طرفی باکو نیز تفاوت چندانی ندارد، اگر دولت تک حزب و شبه پادشاهی علی اف نتواند در جبهه ها پیشروی مناسبی داشته باشد، در صحنه افکار عمومی نیز شکست و بی تفاوتی مردم نسبت به دولت مرکزی را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم ملاک های اقتصادی و راهبردی فتح سرزمینی در قره باغ را در نظر بگیریم، آنچه پس از این جنگ به هر نحوی باقی بماند برتری خاصی از این دو منظر ایجاد نخواهد کرد. بنابراین جنگ در قره باق امری کاملا سیاسی و برای کسب افتخارات سیاسی انجام میشود تا مبنایی نظامی و یا اقتصادی داشته باشد.
       
      در حین و پس از این جنگ:
       
      ارمنستان:
      -          پاشینیان به شکل فزاینده ای خود را پلیس ضد تروریسم، و ضد شورش و بنیاد گرایی اسلامی در منطقه قفقاز معرفی خواهد کرد.
      -          وی خواهد توانست از کشورهای ثروتمند مسیحی و از طریق کلیساهای بسیار، سرمایه لازم در حد لازم برای ادامه جنگ را فراهم کند. و شاید این جنگ راهی برای ورود تفکرات اوانجلیستی به ارمنستان باز کند.
      -          دولت ایروان در محاصره ترکیه و آذربایجان است و بشدت احساس ناامنی خواهد کرد، بنابراین به دنبال ایران و روسیه خواهد دوید، نیروی هوایی، موشکی و پدافندی خود را بشدت تقویت خواهد کرد.
      -          هر دو کشور تسلیحات بسیار زیادی در بخش زمینی از دست داده اند و خواهند داد، تمایل برای جبران تجهیزات زرهی و تقاضا برای تجهیزات دورایستا و موشکی به شکل فزاینده ای بازار تسلیحاتی بزرگی در منطقه قفقاز ایجاد خواهد شد. هر دو کشور به سمت بومی سازی تسلیحات و تبدیل شدن به قدرت های موشکی پیش خواهند رفت، و این امر مزیت موشکی ایران را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد.
      -          ایروان مزیت های ذاتی بزرگی از نظر اقتصادی ندارد، و اگر امنیت خود را از دست رفته ببیند بشدت با آسیب های اجتماعی فراوان روبرو خواهد شد بنابراین دولت پاشینیان هرکاری برای جلوگیری از این وضعیت خواهد کرد، منجمله اجاره دادن پایگاه های نظامی به آمریکا و ناتو، و قرارگیری بجای ترکیه امروز. چنین اقدامی سبب خواهد شد تا هم امنیت لازم را بدست آورد و هم به مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی بدل شود. چه بسا امروز آمریکا به دنبال تنبیه ترکیه و خروج از اینجرلیک و پیمان اجاره تسلیحات اتمی ست، و ممکن است به سمت ایروان روی بیاورد. ایروانی که دولت پاشینیان با تکیه بر شعارهای ضد روسی در آن به قدرت رسیده است.
      -          این امر برای روسیه بسیار آسیب زا خواهد بود بخصوص با توجه به مشکلات با گرجستان، بنابراین روسیه اجازه نخواهد داد و این اجازه ندادن به معنای گسترش وسیع ارتباطات با ارمنستان و حضور پیوسته در آن است. از طرفی برای ایران هم معضلات فراوانی ایجاد خواهد کرد بخصوص اینکه اسراییل در آذربایجان نفوذ گسترده ای پیدا کرده و اگر ارمنستان نیز به سمت آمریکا متمایل شود، محوز ضد ایرانی اسراییل و آمریکا میدان صلح، جنگ و کلیه تحولات منطقه قفقاز تا سالهای بسیار خواهند بود.
       
      آذربایجان:
      -          آذربایجان از توان کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، تروریست های اسلامگرا در سراسر دنیا استفاده خواهد کرد، بنابراین به تجربه ترکیه در اداره و مجتمع کردن این چریک ها نیازمند است، تا جایی که ممکن است ادامه جنگ را مستقیما ترکیه اداره کند.
      -          این کشور تا پایان جنگ حجم بالایی تسلیحات مصرف خواهد کرد، و پس از جنگ وارد یک تقابل سرد تسلیحاتی با ارمنستان خواهد شد. اگر ارمنستان قدرت هوایی خود را تقویت کند، آذربایجان در برابر قادر به چنین کاری نخواهد بود.
      -          آذربایجان هم اکنون نیروی هوایی ضعیف و قدیمی دارد که  نمیتواند آنچنان قدرت تهاجمی و عملیاتی کافیاز خود نشان دهد.  بعید است روسها بخواهند آذری ها را در سطح راهبردی مانند نیروی هوایی در برابر ارمنی ها تقویت کنند، آنها قبلا به ارمنستان جنگنده های گرانقیمت و راهبردی سوخوی 30 فروخته اند و ارمنستان را مشتری خود کرده اند، کشورهای غربی نیز بعید به نظر میرسد که بخواهند به آذربایجان در برابر یک دولت مسیحی دیگر اسلحه بفروشند، با این وجود جنگنده های غربی نیز بسیار گرانقیمت تر از گونه های روسی هستند و بعید آذری ها از عهده تهیه آنها بر بیایند.
      -          با توجه به دو مورد فوق به نظر میرسد که آذریها به دنبال تهیه تسلیحات موشکی زمین به زمین کوتاه و میانبرد به شکل وسیع و در قالب راه اندازی خط تولید بروند. آنها از ترکیه موشکهای کروز و بالستیک خریداری خواهند کرد.
      ایران:
      -          سیاست ایران هر چه باشد، در معرض اقدامات پیچیده دو کشور برای ورود به درگیری یا حمایت از یک طرف خواهد بود، هم برای ارمنستان بسیار مفید است که ایران را جلب کند وهم برای آذربایجان، ایران دچار وضعیتی انتخابی میشود، با اینکه این انتخاب حتی در اندیشه بسیار دشوار، ایران باید از آن اجتناب کند.
      -          نخبگان سیاسی آذربایجان و ترکیه به صراحت از چشم داشت خود به خاک ایران سخن میگویند، اما از نظر اقدام در حال حاضر در جایگاهی نیستند که بتوانند کاری از پیش ببرند مگر در صورت ضعف شدید سیاسی و خلاء قدرت در ایران. به همین دلیل ایران هم به جلوگیری از شکل گیری یک اتحاد ضد ایرانی با محوریت "ارتش تورک" که در صورت موفقیت آذربایجان میرود به یک ایدولوژی نظامی سیاسی غالب تبدیل شود، باید بسرعت اقدام کند.
      -          ایران و ارمنستان میتوانند برای شکل گیری یک نیروی نظامی محدود جهت عملیات ضد تروریسم در مناطق مرزی مشارکت کنند.
       
      ویراست نشده است، اگر ایرادی دیدید تذکر بدین تا اصلاح کنم:
      نسخه فارسی تهیه شده برای میلیتاری  http://www.military.ir/
      نسخه انگلیسی :https://msai.ir/
       
       
       
    • توسط karkas
      با سلام


      طی چند هفته اخیر شاهد تصاویر نیروی هوایی المان و فرانسه بودید که تصمیم به ادامه تصاویر گرفتم . در این تاپیک هم تصاویر تمام جنگنده های ترکیه و اساسا نیروی هوایی ترکیه هست . نیروی هوایی ترکیه نیروی بسیار قدرتمندیه و می شه گفت نیروی هوایی کشور های منطقه رو می زاره تو جیب . البته اطلاعاتی از مقاله اقا سعید در مورد استعداد های هوایی ترکیه رو گذاشتم . نيروي هوايي ترکیه شامل 60 هزار سرباز و حدودا 600 جنگنده كه عبارتند از 240 فروند F-16C/D و 175 فروند F-4E و 44 فروند RF-4E و حدود 140 فروند F-5A/B كه همگي مدرنيزه شده و در شرايط كاملا عملياتي قرار دارند.
























      موفق باشید .
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.