death-white

بیست سال پس از جنگ بوسنی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

از اقا رسول بابت اطلاعاتش در مورد نقش سپاه در بوسنی ممنونم، چون اطلاعات خیلی محدود و کمی در این زمینه موجود است آنهم حدس و گمان

سکوت غرب در برابر قتل عام در بوسنی تعجب، خشم همه مردم جهان را برانگیخت اما بازهم کسی مانع از قتل عام در لحظه حیاتی نشد
چرا؟
من خودم بشخصه از غرب انتظاری ندارم اما این مساله بوسنی برای مسلمانان چین، چچن و در افریقا اخیرا بصورت محدود اتفاق می افتد
اما باز کسی پشتیبان مردم مسلمان نیست و صدایی رسا افکار عمومی را تحریک نمی کند
در مورد کمک نظامی سپاه قدس خیلی فعال و خوب است اما از دید سیاسی من خودم به شخصه سیاست مسلمانان و کشور خودم را ضعیف می دانم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر عزیزم جناب arminheidari
پرواضحه که هیچ شیری از شیر دیگر انتظار رحم و شفقت نداره ... (در مثل مناقشه نیست اما حقیر از روی آوردن به مثل رعیت و ارباب یا گرگ و گوسفند که برخی جا به جا برای توصیف مدل رویارویی طرف مسلمان و بلوک غربی بکار می گیرن دل خوشی ندارم ... عفو می فرمائید!)
با این حال، «اینکه ما از طرف غربی انتظار «گزاف و سراب» نداشته باشیم که نداریم و به حق هم نداریم چرا که موضوعی ماهوی است» دلیلی بر کتمان و پرده پوشی و فراموشی «خباثت و نقش آفرینی این موجودات در هر جا که توانستند و می توانند از مسلمانان کشتار کنند آزارشون بدن و محدودشون کنند» نیست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان دیگه نمیتونم تحمل کنم اینهمه حمایت از امریکا رو به نام ازاد اندیشی و منطق و عدم تعصب و امثالهم...!!!!
در مورد قضیه ی بوسنی منتظر یک مطلب تحقیقی طولانی در مورد اینکه چه کسی در بوسنی داشت قتل عام صورت میداد , باشید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]برادر عزیزم جناب arminheidari
پرواضحه که هیچ شیری از شیر دیگر انتظار رحم و شفقت نداره ... (در مثل مناقشه نیست اما حقیر از روی آوردن به مثل رعیت و ارباب یا گرگ و گوسفند که برخی جا به جا برای توصیف مدل رویارویی طرف مسلمان و بلوک غربی بکار می گیرن دل خوشی ندارم ... عفو می فرمائید!)
با این حال، «اینکه ما از طرف غربی انتظار «گزاف و سراب» نداشته باشیم که نداریم و به حق هم نداریم چرا که موضوعی ماهوی است» دلیلی بر کتمان و پرده پوشی و فراموشی «خباثت و نقش آفرینی این موجودات در هر جا که توانستند و می توانند از مسلمانان کشتار کنند آزارشون بدن و محدودشون کنند» نیست.[/quote]

من هم موافقم و انتظاری از کمک غرب ندارم و سوالم اینست چرا هیچ نهادی برای دفاع از مسلمانان در برابر کشتار وجود ندارد، نهادی که در برابر قتل عام و کشتن مسلمانان سکوت نکند و در صورت لزوم نیروی حافظ صلح بفرستد ( منظورم عدم دخالت در بحث سیاسی ولی اعمال فشار برای جلوگیری از کشته شدن حتی یک مسلمان یا حتی یک انسان)
کنفراس سران کشورهای اسلامی تنها در حد شعار حرف می زند و عملی تا به حال من ندیده ام
و این نکته ناراحت کننده است و از ماست که بر ماست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
arminheidari عزیزم
باز هم سلام

در مقام نمونه:
گسست های (درون قومی، درون نژادی و درون اقلیمی) هویتی (و شکاف های هویتی: میان اقوام و نژادها و سرزمین های همجوار)، تاریکی ها و ترسخوردگی های تاریخی [حسب سوابق تاریخی: اعم از استبداد داخلی و ...] و عادت پلید «خیانت به خودی با اراده معطوف به واگرایی [به عوض: همگرایی] که اغلب خدمت به دیگری رو در پی داشته ...» ...

همتی والا و تلاشی عظیم می طلبه ترمیم زخم بزرگی که اشارت فرمودید ...

با شما همدل ام

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب RASOOLMR من تملق کسی رو نمیکنم.اصلا نیازی ندارم که مجیزگویی کنم و تعریف الکی. وقتی میبینم کاربری یه نظری رو میده که به نظر من نزدیکتره و باهاش موافقم تاییدش میکنم حالا میخواد آقای مصطفی باشه یا یه کاربر که 5 تا دونه پست داده باشه. خیلی جاها نظرات کاربرهایی رو که تو بسیاری موارد باهاشون اختلاف داشتم ولی در موارد خاص صحبتشون با من یکی بود تایید و ازشون تشکر کردم.میتونید پست های من تو سایت رو از اولش بخونید و بهش پی میبرید.
در مورد آقا مصطفی هم چون حالا به صورت اتفاقی یا غیر اتفاقی پست هایی از ایشون رو تو سایت خوندم که باهاش موافق بودم شما فکر میکنید من دارم تملق میکنم.

آقای چکا شما بهتره از واژه ها و اصطلاحاتی استفاده کنی که اگر یه کاربر نوشته شما رو خوند به ذهنش برداشت های شخصی شما القا نشه و تصورات شخصی شما از منظور کسی بد منتقل نشه.
هر کسی که متن منو بخونه خودش متوجه میشه که آیا [size=18]غرور مندانه[/size] هست یا نیست. وقتی شما میای چنین عبارتی رو برای متن من به کار میبری من نمیتونم ساکت بشینم و چیزی نگم.
من مثالی رو زدم که خود شما بارها در پست های مختلف درباره نیروهای روس و تجهیزاتشون به کار بردید و میبرید و مسلما مدیران سایت و اعضای هوشیار اون خیلی خوب متوجه میشن نوشته های من در مورد غرب [size=18]غرور مندانه تر[/size] هست یا نوشته های شما در مورد روسیه.

برای صحبتم چند تا مثال میارم تا همه کاربرهای فهیم و آگاه سایت متوجه بشن صحبت های چه کسی [size=18]غرور مندانه[/size] هست.این تعدادی از تمثیل های آقای چکا درباره روسیه و تجهیزات اونهاست لطفا به دقت بخونید:

تانک T-90MS ، افسانه ی ویرانی
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=21588&highlight=cheka

توپ مخوف GSh-6-23 ، دندان برنده ی سوخو و میگ
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=15987&highlight=cheka

ایستگاه رادیویی UVB-76 ، راز فاش نشده ی جنگ سرد
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=20657&highlight=cheka

بمب سنگرشکن KAB-1500L-Pr ، دندان تیز سوخوها در عمق خاک
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=19213&highlight=cheka

Koalitsija-SV ، افسانه ی ناتمام
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=18014&highlight=cheka

معرفی سیستم الکترونیکی پسیو VEGA 85V6-A ، چشم خاموش ارتش روسیه
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17984&highlight=cheka

قویترین بمب جهان-بمب خلاء (VACUUM BOMB)
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17354&highlight=cheka

رادار پسیو Kolchuga ، کابوس نیروی هوایی
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17811&highlight=cheka

زیردریایی Sarov ، خفاشی که زیر آبهای شمالی زندگی میکند
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17668&highlight=cheka

ناو جمع آوری اطلاعات کلاس Lira ، خبرچین ارتش سرخ در آبها
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17751&highlight=cheka

تانک هوابرد 2S25 Sprut-SD ، خط شکنی در پشت خطها
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17570&highlight=cheka

زره پوش مهندسی IMR-2MA ، طلایه دار مهندسی قوای زرهی
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17488&highlight=cheka

حقایق تکان دهنده درباره ی ابرسلاح الکترومغناظیسی شوروی (Sura)
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=16056&highlight=cheka

تانک T-84 Oplot ، ستاره زرهی اوکراین
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=16769&highlight=cheka


و تازه اینها عنوان هایی هستن که آقای چکا تاپیکش رو ایجاد کرده و علاوه بر اینها تعریف و تمجیدهای آنچنانی و عجیب و غریب در بطن پست های ایشون به تعداد بسیار زیاد موجوده و اعضای سایت حتما به چندتاییشون برخوردن و اونها رو مطالعه کردن.
جالبه که این تعریفات و مثال های اسطوره ای و احساس برانگیز ایشون در مورد روسها و تجهیزاتشون به مراتب بسیار کمتری در مورد کشورمون ایران و تجهیزاتش دیده میشه.همین جا از اعضای سایت خواهش میکنم اگر نمونه مشابهی از مثال های بالا ( که در اونها از اصطلاحاتی سراسر اغراق و غلو و احساسات هیجانی استفاده شده) درباره تجهیزات ایرانی، از آقای چکا سراغ دارید تو این تاپیک بیارید تا همه متوجه بشن که چه کسی و درباره کجا تمثیل های [size=18]غرور مندانه[/size] به کار میبره.

پست های منم میتونید بخونید و ببنید آیا تا به حال از این اصطلاحاتی آقای چکا برای روسها به کار بردن( که اگر خود روسها هم بشنون به خودشون افتخار میکنن و تو پوست خودشون نمیگنجن) من برای غرب و تجهیزاتش استفاده کرده ام یا نه.من همیشه عین مطالبی رو که از منابع مختلف از جمله اینترنت دریافت کرده ام رو ترجمه میکنم و همون هارو منتقل میکنم و نمیام 100 برابر بزرگشون کنم. اصلا چرا من نوعی ایرانی باید بیام یه طرف دنیارو که برام هیچ سود و منفعتی نداره بادش کنم.گور پدر همشون.

مطمئن هستم تو میلیتاری اینقدر اعضای هوشیار و نکته سنج هستن که خیلی راحت این جور مسائل رو تشخیص میدن.

در مورد منابعی هم که دوستان از جمله جناب رسول و پاتریوت در رابطه با *نقش ناتو در جنایات جنگ کوزوو * در اختیار ما قرار دادن خیلی سپاسگذاری میکنم و باید درباره این جنگ بیشتر مطلب بخونم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اول مي‌خواستم يه جواب نسبتاً طويل به فرمايشات دوستان بدم. ولي به دلايلي منصرف شدم.
شايد يكي‌شون، همين نوع تفكرات دوستان هست كه در پي هر حادثه‌اي، به دنبال دست امريكا مي‌گردن!

بامزه اينكه اگه امريكا مداخله كنه، متهم به جنگ‌افروزي مي‌شه! اگه دخالت نكنه، متهم به همكاري مي‌شه!

خلاصه اينكه امريكا هر كاري كنه، از نظر دوستان محكومه!

اين نگاه ايدئولوژيك زده به مسائل سياست جهاني و فارغ نمودن خود از هرگونه تحليل و چرايي اون سكوت و اين حمله و توجيه‌شون در قالب فرضيات توطئه، فقط و فقط راه بحث منطقي رو مي‌بنده!

پس دليلي براي ورود به بحث نمي‌بينم!

اما فقط يه نكته بگم و اون اينكه :

وقتي دوستان از انسجام و قدرت نظامي مسلمانان بوسني گفتن، بي‌اختيار ياد گفته‌هاي سردار مهندس قاسمي افتادم درخصوص بوسني (كه خود ايشون اونجا تشريف داشتن!!).

وقتي هم كه دوستان از پيروزي‌هاي متعدد بوسنيايي‌ها و فتوحات پي در پي و دخالت امريكا در اين كشور به دليل جلوگيري از تسخير كامل توسط مسلمانان بوسني و نظر امامزاده كردن روغن ريخته، سخنان قرا و حماسي‌اي فرمودن، بي‌اختيار ياد تاريخ اين جنگ (كه در سال 1995 خاتمه يافت) و همچنين تاريخ جنگ كوزوو و حمله‌ي ناتو و امريكايي‌ها به صربستان افتادم (كه در سال 1999 انجام گرفت!!).

جالب اينكه دوستان اساساً منكر جنگ داخلي در بوسني شده و يه باره اون رو به تهاجم نظامي صرب‌ها ربط دادن!! گويي اصلاً در بوسني جنگ داخلي شكل نگرفته بود و بين صرب‌ها، كروات‌ها و مسلمانان هيچ جنگ و نزاعي رخ نداده بود!

آخه مي‌دونين كه! در قائله‌ي بوسني فقط مسلمون‌ها قتل عام شدن!

-----------------------------------------

اينجاست كه به قولي دايي حالش خراب مي‌شه.

از اونجايي كه قرار نيست اساساً هيچ واقعه‌اي، بدون دخالت احساسات و عواطف دوستان و صرفاً براساس مستندات تاريخي و وقايع تاريخي بررسي بشه، اين بحث هم فايده‌اي نداره.

چون از قبل از بررسي، حكم صادر شده و اساساً كسي به اين توجه نمي‌كنه كه داستان بوسني چي بوده؟ جنگ چطور بوده؟ جبهه‌بندي‌ها چطور بوده؟ كيا با كيا جنگيدن؟ كيا متحد كيا بودن؟ كيا مخالف بودن؟‌ نقش سازمان‌هاي مختلف و كشورهاي مختلف چي بود؟ در اين زمينه چه فعاليت‌هاي بين المللي‌اي صورت گرفت؟ چه قطعنامه‌هايي صادر شد؟ چه كساني به آتش افروزي جنگ كمك كردن؟ نتايج جنگ چي بود و خيلي مسائل ديگه!!

يعني براي هيچ كس اصل قضيه اصلاً مهم نيست! هيچ شناختي نياز نيست داشته باشه نسبت به اين مسئله.
صرفاً چهار تا شعار دادن عليه امريكا و اسرائيل، اون رو ارضاء روحي و رواني مي‌كنه و به عبارت ساده‌تر، دلش خنك مي‌شه!

اين وسط هم اگه كسي بخواد فارغ از اين مسائل، به اصل قضيه بپردازه، به هزاران انگ و برچسب مهمان مي‌شه!

-----------------------------------------

ولي هنوز هم به اعضاء ميليتاري اميدوارم.
اميدوارم كه روحيه‌ي تحقيق و پژوهش در سايت نمرده باشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به عوض آه و فغان راه انداختن ... بد نیست دوستان عزیز کتاب «مروري بر تاريخ مسلمانان در يوگسلاوي و جنگ در بوسني و هرزگوين» به قلم سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در کرواسی و همچنین سفیر سابق ایران در یوگسلاوی پیش از آغاز نسل کشی بالکان را مرور کنن شاید دیگه نیازی به این همه داد و بیداد نباشه. کتاب دیگری هم به نام «بررسی تاریخی علل جنگ در بوسنی و هرزگوین» به قلم (و گردآوری) خانم مینا جعفری در بازار کتاب موجوده که میشه دست کم تورق کرد. اگر حقیقتا دوستان اهل مداقه اهل مطالعه هم باشن واقعا چه نیازی به جدل و ستیزه جویی کلامیه!؟
تاریخ سده های 17 تا اوایل 20 و بعد و بدتر از تمام اون دوران تاریخی سرشار از شکاف های نژادی، دوران جنگ جهانی دوم و اتهامات گاه و بی گاهی که دو سوی صرب و بوسنیاک (بوسنیایی) متوجه همدیگه می کردن و ماجرای کشتار جناب تیتو ... و ... الخ ... همه و همه در اتمسفر ملتهب احیای هویت قومی، نژادی و بومی ملل زیر سلطه سرخ ها در بحبوحه هیجانات ناشی از فروپاشی کمونیسم سیاسی و ناپدید شدن جو جنگ سرد پتانسیل انزجار نژادی رو بروز داد ... که تنها یک نمونه اون نسل کشی بالکان بود ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله غربیها مقصرند آن زمان من دبیرستان میرفتم و خوب یادم هست
نیروهای ناتو که به نظرم هلندی بودند به بهانه آتش بست نیروهای سربرنیتسا را
خلع سلاح کردند وبعد صربها وارئ شهر شدند مثل صبرا وشتیلا غربیها در مورد کرواسی که
مسیحی بودند فوری اقدام کردند ولی برای بوسنی هیچکار نمیکردند و در کزوو هم بخاطر سود خودشان وارد عمل شدند آن زمان هم چون فقط ایران از بوسنی حمایت میکرد و دارای نفوذ شده
بود جنگ را تمام کردند ودست ایران را کوتاه و البته روسیه از صربها بعنوان برادران تحط ستم واقع شده حمایت میکرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به عوض آه و فغان راه انداختن ... بد نیست دوستان عزیز کتاب «مروري بر تاريخ مسلمانان در يوگسلاوي و جنگ در بوسني و هرزگوين» به قلم سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در کرواسی و همچنین سفیر سابق ایران در یوگسلاوی پیش از آغاز نسل کشی بالکان را مرور کنن شاید دیگه نیازی به این همه داد و بیداد نباشه. کتاب دیگری هم به نام «بررسی تاریخی علل جنگ در بوسنی و هرزگوین» به قلم (و گردآوری) خانم مینا جعفری در بازار کتاب موجوده که میشه دست کم تورق کرد. اگر حقیقتا دوستان اهل مداقه اهل مطالعه هم باشن واقعا چه نیازی به جدل و ستیزه جویی کلامیه!؟
تاریخ سده های 17 تا اوایل 20 و بعد و بدتر از تمام اون دوران تاریخی سرشار از شکاف های نژادی، دوران جنگ جهانی دوم و اتهامات گاه و بی گاهی که دو سوی صرب و بوسنیاک (بوسنیایی) متوجه همدیگه می کردن و ماجرای کشتار جناب تیتو ... و ... الخ ... همه و همه در اتمسفر ملتهب احیای هویت قومی، نژادی و بومی ملل زیر سلطه سرخ ها در بحبوحه هیجانات ناشی از فروپاشی کمونیسم سیاسی و ناپدید شدن جو جنگ سرد پتانسیل انزجار نژادی رو بروز داد ... که تنها یک نمونه اون نسل کشی بالکان بود ...[/quote]
صد البته از اين دوستان انتظار مؤدبانه سخن گفتن رو ندارم و خيلي وقته كه جز تيكه و كنايه، چيز ديگري از ايشان نديدم.

لكن دوستان ناخواسته و براي تحقير حقير، عملاً حرف بنده رو تكرار فرمودن.

اتفاقاً كتبي كه ايشون معرفي فرمودن رو توصيه مي‌كنم دوستان نگاهي بهش بندازن تا كمي از فلسفه‌هاي توطئه فاصله گرفته و به ريشه‌هاي حقيقي جنگ بوسني كه همانا اختلافات عميق نژادي و البته رفتارهاي حكومت كمونيستي مارشال تيتو و تبعضيات نژادي روي داده در اون كشور و بسياري از مسائل ريز و درشت ديگه رو بهتر شناخته و درك بفرماين. مسائلي كه اكثراً و عمدتاً، فارغ از فرضيه‌هاي توهم توطئه، به اصل و اساس و ريشه‌ي وقايع پرداخته و با تجميع اون به بسياري از مسائل اون دوره مي‌شه احاطه‌ي كافي پيدا كرد.

شايد اون موقع، به قول اين دوستمون نيازي به «داد و بيداد»‌ و «آه و فغان» بنده نباشه و دوستان با علم كامل بر موضوع، وارد مباحث بشن.

اون موقع شايد بهتر بتونن فجايع بوسني و آلباني رو براي خويشتن حداقل تبيين بفرماين.

در اون صورت، مي‌شه انتظار بحثي پخته، تحليلي، همه جانبه و البته تاريخي رو شاهد بود؛ بحثي به دور از تكفير و تمجيد!

-----------------------------------

ولي مادامي كه دوستان از بحث كردن لذتي نبرده و صرفاً به دنبال جدل باشن، چيز بيشتري از بحث نصيب ما نخواهد شد. بالاخص اگه بحث، رنگ و بوي ايدئولوژي به خودش بگيره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا، من از ادب و لطف شما تشکر می کنم. کنایه ای در کار نیست ... یادآوری می کنم آن «لطیفه ...» را که در آن تاپیک کذایی نوشتید و به حقیر حوالت دادید یک بار دیگر مطالعه بفرمائید احتمالا معنای «ادب مرد» را بهتر درخواهید یافت.


برخی تلاش می کنند پلان های دقیق تری از نقشه [و فرآیند چرخه] «منافع و مصالح هژمونیک» بر فرض مثال ایالات متحده را در سطح جهان [من جمله در قالب و متن بحران هایی همچون نسل کشی بالکان] به سایر دوستان نشان دهند یا دست کم دوستانشان را تشویق به تمرین مشاهده دقیق تر از سازوکارهای طی شده برای تعریف و دستیابی به این چنین «منافعی [اعم از هر پارادایمی از منافع [متغیر، نیمه متغیر و پایدار] سیاسی، امنیتی و نظامی و ... البته اقتصادی]» نمایند ... که در جای خود قابل تأمل است، اما مجموعه چنین جزئیاتی تصویری متفاوت یا متباین از «این گنداب هژمونیک» بدست می دهد!؟ ایدئولوژی زده بودن یک ماجراست و «از یاد نبردن سرشت مساله» نیز قصه ای دیگر است ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام بزرگواران
اطلاعاتم در زمینه ی جنگ بوسنی خیلی کمه.
به صورت مشخص در این تاپیک دو برداشت کاملا متفاوت از وقایع بالکان وجود داره.
می خواستم از هر دو جبهه ی فکری برادرانه و عاجزانه خواهش کنم، روایت خودشون رو از ابتدای بحران تا انتها با صبر و حوصله بنویسن.
بر اساس ترتیب تاریخی وقایع شروع کنید، بدون این که گیس و گیس گشی انجام بشه یا به هم تیکه بندازید، هر کدوم فقط صرفا روایت خودتون رو بنویسید.
لازم نیست در مقام نقد همدیگه بر بیاید، اگر شما مستندات رو بنویسید قطعا خواننده خودش می تونه جمع بندی کنه.

فکر کنم تاپیک بسیار کامل و پربار و قابل استفاده ای خواهد شد.
توصیه می کنم قبل از این که شروع کنید تاپیک فوق العاده ی برادر علی در مورد جنگ ژاپن و روسیه رو نگاه کنید و با همون سبک نوشتن رو بی طرفانه آغاز کنید.
==================================
جناب پاتریوت لینکی که گذاشتید قابل دسترسی آزاد نیست. میشه اصل مقاله رو به نحوی قرار بدید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر بزرگوارم جناب Antiwar عزیز
با سلام و احترام بیکران
ضمن قدردانی از اندرز خردمندانه تان
اینجا نه محل کنایه پرانی است و نه لغت بازی ... اطلاعات حقیر بسیار اندک است، لسان بنده قاصر و قلمم کوچک و ... منابع مطالعاتی بوفور موجود ... ویژه آنکه این خانه مجازی (میلیتاری عزیز) صحنه یکه تازی «مدعیان» نیز نیست و حسب قاعده «عقل» (و نهاد اخلاقی بشر) نباید باشد ... فرض بفرمائید اینجانب مجنون و دیگری «پیر دهر» ... آنتی وار عزیزم، شاید هم مثال حقیری «بت شکنی» را ضرورتی لاینفک از زندگانی انسانی ببیند ... فرزند آدم ید طولائی در «بت سازی» در تاریخ تاریک اش (و سرگذشت تاریک اندیشی اش) از «چیزها» و «کسان بسیار» داشته است و دارد، روزی از سر مهر با برادری که وی را از «السابقون» پنداشته بودم، سخنی گفته شد و پاسخ «واژگانی سخیف و آزارنده» بود؛ بگذریم که «نفس شکنی» از سجایای ستوده شده در فرهنگ نامه «بود و حضور ما ایرانیان» است آنچه که دیگری «طعنه و بی ادبی» نام نهاده چیزی نیست جز بازتاب «خاطره نیش زهرآگین آن رنگ ملایم از [b]خودپسندی[/b] و [b]خودبینی[/b]» که بر حسب سوء قضا (!) مداوم با دیگران نیز مکرر می شود. داستان حتی به دروازه های سلوک «نقد» نیز (این گونه که فرمودید) کشیده نشد ... که بار دیگر مایه تأسف است. «بی طرفی خردپسند» [b]متین[/b] و به کنار، اما تمکین به «وجدان اخلاقی» و «شهامت اخلاقی در پذیرش خطای رفته» [b]مایه کسر شئونات انسانی دیگری نیست[/b] ...

متاسفم که ناگزیر چند سطری در باب مساله ای ناخوشایند برایتان نوشتم، اما مغز نیت و تصمیم:
اگر مقصودتان نامه وارده نماینده سابق ایالات متحده در ناتوست، بله حق با شماست و خطا از حقیر بوده است لینک اوریژینال تنها به افرادی که در یکی از پروفایل های عضویت در خبرنامه فایننشال تایمز Sign up کرده اند (البته شما و سایر دوستان نیز می توانید از پروفایل رایگان عضویت این خبرنامه استفاده کنید) ارائه می شود؛ از همین رو، متن کامل این نامه را ذیلا به حضور جنابعالی و سایر دوستان عزیزم تقدیم می کنم:

July 27, 2011 1:47 am
Britain has huge burden of responsibility for Srebrenica killings

From Mr Robert E. Hunter.

Sir, General Sir Michael Rose (Letters, July 16) is quite right that Nato failed to act to stop the fighting in Bosnia until after the Srebrenica massacre. He is also correct that the UN mission in Bosnia (UNProfor) was never designed to “defend or protect” and that it lacked the mandate, equipment and training to “conduct war fighting operations”. UNProfor forces were like impartial policemen, but with even less authority – a terrible situation in which to put anyone, and why no participating country that I know of would ever again permit a UNProfor-type operation.

Where Sir Michael gets it wrong is in characterizing why Nato failed. Recall that, when it was finally permitted to conduct an air campaign after Srebrenica, Nato brought the war to an end in only 20 days (buttressed by some operations on the ground, in major part conducted by the Muslims and Croats, made possible only because the US (he argues) “[broke] the arms embargo for Yugoslavia and by arming and training the Muslims and Croatians”.)

Nato has always operated by consensus of all of its allies (then 16 nations). This can be a weakness in making it more difficult to reach agreement, but it is also a strength because, when a decision is taken, Nato has never failed to follow through.

In this particular case, the failure of Nato to reach agreement on serious military action can be attributed to the efforts of one allied nation: Great Britain. As the US ambassador to Nato who negotiated the Nato air strike (and other military) decisions, I can attest that the ally that worked hardest to prevent Nato military action was Britain, from July 1993 until after Srebrenica when, in face of the horrendous killings, it finally stopped its obstruction. Two other countries were also often reluctant to join a consensus for military action: France and Canada, though the latter never stood in the way of Nato’s reaching consensus. I discovered soon in the eight Nato negotiations on air strikes, from the end of July 1993 onward, that if I could get the French on board (and everyone else, therefore), Britain would find itself isolated and would thus have to agree to some form of Nato military action, even though it worked, consistently and assiduously, to limit the military effectiveness of the Nato decisions.

At this point in the diplomacy, Britain would turn its attention to the UN Security Council. Authority to use air power to protect the Bosnia safe areas was divided by the relevant US Security Council resolutions between Nato and the UN, in the latter case delegated to the UN secretary-general, Boutros-Ghali (who in turn had a special representative in Zagreb, but who had no authority to act independently of the secretary-general). This was the so-called “two-key” system. This offered Britain a second bite of the apple, even after it had been out-finessed at Nato. When I had fashioned a consensus at Nato, Britain ensured in New York that the UN “key” would not be “turned”. Indeed, at one point, Mr Boutros-Ghali phoned the Nato secretary-general, Manfred Woerner (as Mr Woerner reported to me) to say that – borrowing a term from American westerns and supposed native-American-speak – “some of your allies speak with forked tongues”.

The upshot was that Britain kept Nato from acting, from July 1993 until after Srebrenica, when it was pressed, along with the other allies, to respond to the slaughter that had taken place. Mr Boutros-Ghali was freed up, he “delegated his key” to his special representative in Zagreb, and Nato finally had UN authority to act, having already turned its “key” (instructing the supreme allied commander Europe, or Saceur, to start an air campaign).

Britain thus has a huge burden of responsibility for what happened at Srebrenica; Nato’s failure before Srebrenica to act militarily lay in London, not either in Washington, at Nato-Brussels, or with the Dutch soldiers with UNProfor at Srebrenica.

This is the true lesson of “never again”.

Robert E. Hunter,

Washington, DC, US

The writer was US ambassador to Nato, 1993-98

لازم به ذکر است که این نامه در بخش Comments (اظهارنظرها) و زیربخش Letters (بیشتر به مفهوم نامه های وارده) منتشر شده است.

اما در خصوص پیشنهاد برادر خوبم جناب آنتی وار آگاه و ارجمند، بطور قطع و از صمیم قلب موافق ام، بزودی با همراهی تنی چند از دوستان گرانقدر میلیتاریست با مطالب مفیدتر و انشاءالله آگاهی بخش تری در همین تاپیک مصدع اوقات عزیزان خواهیم شد (و احتمالا مزاحم اساتید!)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب ILUMINATOR دلیل این انحراف ناگهانی شما در روند بحث رو متوجه نمیشم ! بحث تاپیکهای دیگه با بحث این تاپیک جداست ... بنده هم به "غرورمندانه" بودن توصیف شما از عملیات ناتو کاری ندارم (نظر شماست و محترم هم هست) ، فقط میگم انقدر هم که شما در پست قبلیتون تعریفش رو کردید ، قابل تعریف نبود ! بله هزاران تن بمب ریختن تو صربستان بقول شما "شخمش زدن" اما این دلیل بر پیروزی عملیاتی نبود ، همونطور که این بمباران های فرشی در ویتنام هم نتیجه نداد .

و مهمتر از اون بحث ، اینه که کشتار غیرنظامیان توسط ناتو در این بمباران های سنگین (مشخصا بمباران 1999) دستکمی از نسل کشی نداشت !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در مورد عملیات نظامی ناتو کثیف در کزوو مطلب زیاده با اینکه 4روز اول جنگ زیرساختهای صربها نابود شد ولی از نظر نظامی با وجود 32281سورتی پرواز ناتو که 10434مورد آن آفندی بوده است که طی 79 روز انجام شد فقطحدود600نظامی کشته و1250نفر زخمی شدند.
صربها یک جنگنده 117راسرنگون کردند که ارزش اینکار را خودتان میدانید و در نهایت رهبران صرب نه بخاطر شکست نظامی بلکه به دلیل نزدیکی سرما و تنگ شدن عرصه بر مردم تسلیم شدند عملیاتی که صربها در این
جنگ انجام دادند باید تا سالها بررسی میشود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.