Arash

فیلمی از لشگرهای زرهی شوروی در مرز ایران و شوروی در دهه ی 80

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

در مورد این نامه و تجهیزات مورد نیاز نیروهای مسلح، یک سوال هنوز برای من باقی مانده است: اگر در ابتدای جنگ، یا حتی سال 62 لیستی از تجهیزات مورد نیاز تهیه می کردیم این لیست شامل چه مواردی می شد؟ یعنی در ابتدای جنگ نیز نیازی به این تجهیزات نداشتیم یا این تجهیزات موجود بودند؟ چرا که این ادعا مطرح شده است که در ابتدای جنگ نیز به این تجهیزات (یا در همین حدود) نیاز داشتیم اما موجود نبودند ولی ما توانستیم بدون آنها هم پیروزیهایی نسبی در پدافند و آفند (خرمشهر، فاو، مجنون، شلمچه) کسب کنیم.
اگر دوستان این ادعا را هم بررسی بفرمایند استفاده می کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته آقای محسن رضایی بعدها در جلسه انصار حزب الله و در مقابل اعتراضات وارده این طور پاسخ دادند که این تجهیزات رو برای کسب پیروزی قاطع و فتح بغداد icon_eek لازم داشتند نه دفاع و حفظ خط ولی مطلب غلط به عرض امام رسونده شد ! والله اعلم
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان چند نکته را باید در نظر گرفت :

- آمریکا با زدن ایرباس غیرنظامی مقصود و هدفش را نشان داد و حضورش را در جنگ به نفع عراق در هر سطحی ابراز نمود.
- برای دفاع از خطوط مقدم با آمدن تانک های تی 72 دیگر آر پی جی 7 و کلاش کافی نبود و تانکی هم برای پوشش دیگر نبود
- سیستم های پدافندی که در فاو و بیت المقدس رکورد زدند دیگر با آن کیفیت نبود
- به اذعان همه نیروی هوایی دیگر توان زدن خطوط لجستیک دشمن را نداشت تا بین حملات دشمن وقفه ای تولید کند
[b]- سلاح های شیمیایی و بمب های ناپلم و سلاح های جدید خوشه ای اروپا همه و همه وسیله ای خوب برای شکستن خط انسانی ما بود [/b]
- رادارهای و سیستم های شناسایی غرب همگی در کمک اطلاعات عراق بود


کدام یک از این موارد تا فتح بیت المقدس وجود داشت؟
شما همه تجهیزات را بگذارید کنار سلاح های شیمیایی و خوشه ای جدید را چکار می کردید؟
بهترین سلاح برای زدن تانک تی 72 در آن زمان چه بود؟

می گویند بهترین داور برای یک تصمیم زمان است و اکنون داوری زمان نسبت به این قضیه چه می گوید؟ ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت همه دوستان گرامي
چند روزي از مطالب گذشته و اينجانب بايد ابتدا تشکر ويژه اي از برادر سعيد بابت مطالب مبسوط و تحقيقي ايشان داشته باشم . برخي از اين مطالب براي بنده تازگي داشت نظير درگيري هوايي آخر جنگ ميان ايران و شوروي که منجر به سقوط 4 ميگ 27 توسط اف 14 هاي ما شد و يا آمار 60 فروندي جنگنده هاي آماده پرواز نهاجا که من 10 فروند شنيده بودم و نشان مي دهد وضع به بدي که بنده تصور مي کردم نبوده است .
اشاره درستي به کاهش نيروي انساني درگير جنگ به تعداد 400 هزار نفر و از يک ميليون نفر به 600 هزار نفر داشتيد که اثر گذاري اين مورد در آن مقطع زماني محسوس است و به خصوص افزايش سطح کمي و کيفي ارتش عراق که مزيد بر علت شد و وقايع پايان جنگ را رقم زد . ذکر اين نکته لازم است که به گفته فرماندهان سپاه اين معضل هميشگي نيروهاي ايراني بوده است و در تمامي عمليات رزمي هميشه برتري تعداد نفرات نيز با ارتش عراق بوده است و هميشه ارتش عراق به تعداد يک سوم نفرات بيشتر نسبت به نيروهاي مسلح ايران در جبهه داشته که پس از شروع عملياتها در پاتکها از اين نيروها استفاده مي شده و باعث مي شده عملياتها به نتيجه مورد نظر نرسند . حتي طرح تامين نيروي ۳۰۰ هزار نفري داوطلب توسط سپاه براي رفع اين معضل بوده و به آقاي هاشمي پيشنهاد شده که ايشان اعلام کردند توان تامين بند کفش اين تعداد نفر هم در دولت نيست چه برسد به مسلح کردن آنها به سلاح سبک که البته در حال حاضر در اين مسئله تشکيک شده است .
به هر حال همانطور که خود اشاره داشتيد توان آن روز ايران براي دفاع کافي بوده و توان آفندي ايران را با توجه به تجهيزات موجود را ناکافي دانستيد که مطلب درستي است و البته بحث ما در اين تاپيک هم حمله فرضي شوروي سابق و توان دفاع ايران در برابر اين حمله با توجه به شرايط آن روز ايران بود و اعتراف مي کنم با توجه به توضيحات شما نسبت به شرايط آن روز ايران بيشتر اميدوار شدم هر چند که بعد از اين همه سال اميدوار بودن هم سودي ندارد .
در خصوص اعلام آمادگي فرمانده سپاه در خصوص ورود به خاک عراق در انتهاي جنگ و امکان اين موضوع نيز اشاره داشتيد به اينکه عملياتي طراحي شده بود و به علت فرمان امام مبني بر پذيرش قطعنامه و آتش بس اجرا نشد يعني به هر حال فرماندهان سپاه توان خودي را با لحاظ شرايط موجود در حد آفند نيز مي دانستند البته طبيعي است که در حد عملياتي نظير کربلاي ۵ و والفجر ۸ توان آفندي موجود نبود اما براي تصرف قسمتي از خاک عراق حداقل معادل همان قسمتي از خاک ايران که در اختيار عراق بود امکان عمل وجود داشت . ما در انتهاي جنگ در همان شرايط نااميد کننده از دست دادن فاو و جزاير مجنون عمليات کربلاي ۸ را در منطقه شلمچه انجام داديم که آخرين عمليات ايران در جنوب بود.
در خصوص نيروي دريايي هم با تمام احترامي که براي عزيزان نيروهاي مسلح قائل هستم اين نقطه ضعف را متوجه فرماندهي وقت اين نيرو مي دانم که خود را هماهنگ شرايط آماده نکرده بودند . نهاجا زماني که کمبود موشک مناسب را احساس کرد طرحهايي نظير استفاده از هاوک روي اف14 و استفاده از استاندارد روي اف4 و استفاده از ماوريک روي کبري را در دستور کار قرار داد . اگر ذخاير هارپون به اتمام رسيده بود بايد دنبال تسليحات مناسب ديگري مي رفتند که البته بنده اطلاع ندارم اقدام نکرده بودند يا اقدام کرده بودندو به نتيجه نرسيده بودند ولي حضور نيروي دريايي آمريکا از حدود يک سال پيش از پذيرش قطعنامه در خليج فارس بايد هشداري در مورد احتمال درگيري را براي اين نيرو به همراه داشت تا ناوهاي ايران در عمليات آخوندک آنطور مظلومانه وارد درگيري نشده و نابود نشوند .
به هر حال فرصت خوبي بود تا از نقطه نظرات دوستان بيشتر آگاه شده و بر دانش حقير هم افزوده شود.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب حیدری البته فتح فاو و شلمچه و مجنون بعد از عملیات بیت المقدس بوده، و تانک تی 72 هم در آن زمان موجود بوده
اگر اتفاقی در زمینه امکانات ما رخ داده قاعدتا باید بعد از سال 65-66 بوده باشه چون قبل از آن ما امکان عملیات آفندی رو - حتی در مقابل قویترین دفاعهای عراق - داشتیم.
اما سوال من اینجاست که آیا واقعا اینطور بوده؟ یعنی امکانات ما در سال 67 خیلی با امکانات ما در سال 65 تفاوت داشته؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Lord-Soldier' timestamp='1356353694' post='290111']
جناب حیدری البته فتح فاو و شلمچه و مجنون بعد از عملیات بیت المقدس بوده، و تانک تی 72 هم در آن زمان موجود بوده
اگر اتفاقی در زمینه امکانات ما رخ داده قاعدتا باید بعد از سال 65-66 بوده باشه چون قبل از آن ما امکان عملیات آفندی رو - حتی در مقابل قویترین دفاعهای عراق - داشتیم.
اما سوال من اینجاست که آیا واقعا اینطور بوده؟ یعنی امکانات ما در سال 67 خیلی با امکانات ما در سال 65 تفاوت داشته؟
[/quote]
در واقع باید گفت امکانات عراق 65 با عراق 67 خیلی تفاوت داشت وگرنه امکانات ما چندان تفاوتی نکرده بود و حتی اندکی افزایش هم داشتیم.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1356355746' post='290117']
[quote name='Lord-Soldier' timestamp='1356353694' post='290111']
جناب حیدری البته فتح فاو و شلمچه و مجنون بعد از عملیات بیت المقدس بوده، و تانک تی 72 هم در آن زمان موجود بوده
اگر اتفاقی در زمینه امکانات ما رخ داده قاعدتا باید بعد از سال 65-66 بوده باشه چون قبل از آن ما امکان عملیات آفندی رو - حتی در مقابل قویترین دفاعهای عراق - داشتیم.
اما سوال من اینجاست که آیا واقعا اینطور بوده؟ یعنی امکانات ما در سال 67 خیلی با امکانات ما در سال 65 تفاوت داشته؟
[/quote]
در واقع باید گفت امکانات عراق 65 با عراق 67 خیلی تفاوت داشت وگرنه امکانات ما چندان تفاوتی نکرده بود و حتی اندکی افزایش هم داشتیم.
[/quote]

دقیقا دست و دل عراق به استفاده از سلاح شیمیایی گرم شده بود، سلاح های کشتار جمعی جدید گرفته بود
در حالی که ما معضل عدم توان مقابله با سلاح شیمیایی را هر روز بیش از پیش حس می کردیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1356123498' post='289763']
البته آقای محسن رضایی بعدها در جلسه انصار حزب الله و در مقابل اعتراضات وارده این طور پاسخ دادند که این تجهیزات رو برای کسب پیروزی قاطع و فتح بغداد icon_eek لازم داشتند نه دفاع و حفظ خط ولی مطلب غلط به عرض امام رسونده شد ! والله اعلم
[/quote]

سلام
درسته ، تجهیرات را برای فتح بغداد و [b]پایان دادن به جنگ از نظر نظامی و به نفع ما [/b] می خواستند ، ما که نمی خواستیم تا ابد با عراق همین جنگ فرسایشی رو ادامه بدهیم !! شکر خدا جمعیت اعراب و منالع مالیشون هم بیش از ایران بوده !!!
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر از سعید عزیز و دیگر دوستان گرامی. همان طور که سعید گرامی به طور خیلی خوب مطلب را گفتند. در ادامه ی حرفهای ایشان و با توجه به سوال بعضی از دوستان در پستهای بعد یک نکته ای را هم من اضافه کنم.

وضع ایران در جبهه ها به صورتی بود که ما تا سالهای 64 65 پیشروی داشته و امید پیروزی و گرفتن عراق را داشتیم و تا سال 65 وضعیت ایران رو به جلو بود. اما اتفاقی که افتاد عملیات کربلای 5 بود. در حقیقت کربلای 5 کمر ایران را خم کرد. به قدری این عملیات بزرگ و سهمگین بود که هر 2 طرف اکثر امکاناتشان را از دست دادند. درست است که در پایان ایران به تعدادی از اهداف این عملیات دست یافت و عراق شکست خورد ولی بهای گزافی پرداخت شد چه از منظر امکانات و چه از منظر نیروی انسانی. هر 2 طرف در حین عملیات درخواست حضور مردم کردند. لشکر 27 محمد رسول الله که اعلامیه داد و همین طور اگر اشتباه نکنم عراق برای بار اول اقدام به جذب نوجوانها هم کرد و درخواست حضور داوطلبی مردم کرد. اما پس از این عملیات عراقی که مثل ما کلی امکانات از دست داده بود مورد توجه ویژه شوروی قرار گرفت. شوروی برای این که ایران پیروز میدان نباشد و جنگ پایان داده شود. شروع به گسترش ارتش عراق کرد. تعداد لشگرهای عراقی را افزایش داد. دسته دسته به نوبت نیروهای عراقی را از خط عقب آورده و آموزشهای اساسی به آنها داد. چیزهایی مثل خط آتش توپخانه و ... و ارتش عراق را به کلی با تسلیحات جدید از همه نوع مجهز کرد.

از آن طرف ایران که همچون عراق بسیار تلفات داده بود و کلی امکانات از دست داده بود جایگزینی برای امکاناتش نداشت. تحریم ایران دست ایران را برای تهیه اقلام جنگی به صورت سریع و خوب بسته بود و نیاز به حداقل یکسال داشت تا بتواند از بازار سیاه و با واسطه مقداری جور کند که قابلیت انجام عملیات را بدهد. اینجا یک خلائی به وجود آمد. ایران که در طول سالهای قبل نقش هجومی را داشت و عراق در لاک دفاعی بود. زمانی که نتوانست عملیات انجام دهد باعث می شد که عراق از فرصت استفاده کرده و وضعیت نظامی ایران را بفهمد و حال عراق نقش تهاجمی بگیرد. و هجوم لشگرهای عراقی در مناطق جنوب باعث نگرانی مقامات ایران شد. به همین دلیل فرماندهان ایران تصمیم گرفتند برای اینکه مانع این امر شوند با مقدار امکانات موجودشان در منطقه غرب دست به عملیات بزنند. زیرا ایران در منطقه غرب و سلمانیه پیشروی خوبی داشت. از آن طرف عملیات در آنجا امکانات کمتری می خواست و همین طور باعث می شد لشگرهای زرهی عراق در مناطق کوهستانی آنجا نتوانند به مانند جنوب مفید باشند و کاری از پیش ببرند. و این عملیات باعث شود عراق نیروهایش را در جنوب برای تک جمع نکند و به سمت غرب بفرستد و دیگر نتواند عملیات هجومی بزرگ در جنوب صورت دهد. در حین آماده شدن بود که عراق قبل از اجرای نقشه ایران تک در جنوب را صورت داد و شکستها شروع شد.
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Lord-Soldier' timestamp='1355832331' post='289301']
برادر سعید در ضمن همراهی با [b]کلیت [/b]حرفهای شما، یک نکته نیز نباید فراموش شود. آن هم ابتکار است که در پرتو ایمان شکوفا می شود. (چگونگی آن هم بماند برای جای خودش)

فرض کنیم یک گردان تانک در همان دوران به سوی ما می آیند (مثلا تی 55 یا تی 72) و ما وظیفه دفاع از یک خط را داریم و جز اسلحه انفرادی چیزی نداریم. چکار می کنیم؟
تعدادی موتور از شهر می آوریم، سعی می کنیم شرایط درگیری را نزدیک کنیم، سپس با تیراندازی مانع قرار گرفتن اپراتور پشت تیربارهای تانک می شویم. سپس در یک حمله ناگهانی همراه با مانور با موتورها به تانکها نزدیک شده و نفر ترک موتور به روی تانک پریده و درون آن نارنجک می اندازیم. این عملیات ما مسلما تلفات زیادی از طرف ما خواهد داشت، بله. ممکن است خنده دار هم به نظر برسد، اما چیزی است که واقعا در دوران دفاع مقدس رخ داده است و عملی هم بوده است.
لذا حتی در صورت نداشتن سلاح هم ما راه داریم و نا امید نمی شویم. (البته نباید خود را در چنان شرایطی قرار دهیم، اما بعضی وقتها ممکن است پیش بیاید.)

گذشته از این اگر ما تمام تلاش خود را در راه خدا بکنیم حتما او نیز ما را یاری خواهد کرد که نمونه های آن را نیز زیاد دیده و شنیده ایم. به عنوان مثال «رعب» یکی از پدیده هایی بوده است که خداوند مکررا بدان وسیله رزمندگان ما را یاری داده.

لذا «تنها» راه بکار گیری سلاح مناسب نیست. ممکن است با سلاحهای نامناسب هم بتوان به نتیجه رسید، البته وظیفه ما فراهم کردن سلاحهای مناسب است و اگر کسی به این وظیفه الهی [b]بی اعتنایی[/b] کند قاعدتا نباید انتظار نصرت الهی را داشته باشد.
[/quote]

تشکر به نکته خوبی اشاره کردید اما تا حدودی مخالف این نظر هستم که ابتکار در پرتو ایمان شکوفا می شود که اگر اینطور بود نباید کفار غربی تا این سطح از فناوری پیشرفت میکردند.

بهتر است بگوییم ابتکار در سایه تلاش و توکل بر خدا شکوفا می شود و البته بدون توکل بر خدا هم شکوفا می شود و خداوند در قرآن اشاره کردند که به هر دو گروه حق و باطل کمک می کند و منظور از کمک هم کمک ابتدایی هست مثل حق حیات و نفس کشیدن و فکر کردن که یعنی خدا جلوی پای کفار بی دلیل سنگ اندازی نمی کند که پیشرفت نکنند و در مقابل اگر به خدا توکل شود این باعث فزونی الطاف الهی شده و مانند غزوات صدر اسلام بر پیروزی مسلمانان منجر می گردد که در اینجا به همین آیه "و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی" می رسیم که یعنی اراده خداوند در پس تمام امور قرار دارد اما این به معنای این نیست که اگر خدا با امری مخالف باشد اجازه تحقق آن را ندهد. به عنوان مثال خدا با کشته شدن مومنین موافق نیست ولی این هم عدالت نیست که خدا تیر کفار را به خطا ببرد که با زحمت اسلحه ساخته و اموزش نظامی دیده و انرا علیه مسلمانان بکار گرفتند. اما مساله اساسی در این موضوع هست که خدا با امری که موافق نیست کمک و نصرت های خود را همراه نمی سازد و به این دلیل است که کفار بیش از توان مادی و فرمول های فیزیکی نمی توانند پیشرفت کنند ولی اگر ما راهی را انتخاب کنیم که مورد رضایت خداوند باشد در این حالت به منبع معنوی و ریشه اصلی این جهان مادی متصل شدیم و فرمول های فیزیکی به کناری خواهند رفت اگر خدا بخواهد.

[quote name='MERCEDES' timestamp='1355910360' post='289467']
دوستان ببخشید مانع بحث های شیرین شما میشم

فقط یک نفر بگه این واحد زرهی الان دقیقا چه واحدی هست

تیپ ؟ لشکر؟
چند تا لشکر؟
[/quote]

در این [url="http://www.military.ir/forums/topic/23502-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%84%d8%b4%da%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b2%d8%b1%d9%87%db%8c-%d8%b4%d9%88%d8%b1%d9%88%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b1%d8%b2-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%b4%d9%88%d8%b1%d9%88%db%8c-%d8%af/page__st__15#entry288555"]پست[/url] توضیح دادم.

البته یک اصلاحیه به پست فوق اضافه کنم که احتمال دارد آن گردان های مکانیزه در واقع تیپ باشند در حالتی که تمام گروه خدمه مکانیزه بوده و سرباز نباشند.

[quote name='heliaa' timestamp='1356049767' post='289654']
[font=tahoma,geneva,sans-serif]بی سوادی بنده رو ببخشن دوستان[/font]

[font=tahoma,geneva,sans-serif]ولی ایران 4 فروند mig 27 شوروی رو سرنگون کرد اون زمان؟! (این قسمت رو برای اینکه سوء تفاهم نشه اضافه میکنم. واقعا سوال دارم میپرسم، نه اینکه این حرف آقا سعید رو زیر سوال ببرم. چون اصلا نشنیده بودم این رو)[/font]



[font=tahoma,geneva,sans-serif]تشکر بسیار ویژه از آقا سعید برای اینکه اتفاقهای آخر جنگ رو که منجر شد به پذیرش قطعنامه، خلاصه نوشتن.[/font]
[/quote]

در سایت aciq.org در لیست پیروزی های هوایی ایران خوانده بودم و بیش از این اطلاعی ندارم.

[quote name='zed' timestamp='1356341131' post='290069']
با سلام خدمت همه دوستان گرامي
چند روزي از مطالب گذشته و اينجانب بايد ابتدا تشکر ويژه اي از برادر سعيد بابت مطالب مبسوط و تحقيقي ايشان داشته باشم . برخي از اين مطالب براي بنده تازگي داشت نظير درگيري هوايي آخر جنگ ميان ايران و شوروي که منجر به سقوط 4 ميگ 27 توسط اف 14 هاي ما شد و يا آمار 60 فروندي جنگنده هاي آماده پرواز نهاجا که من 10 فروند شنيده بودم و نشان مي دهد وضع به بدي که بنده تصور مي کردم نبوده است .
اشاره درستي به کاهش نيروي انساني درگير جنگ به تعداد 400 هزار نفر و از يک ميليون نفر به 600 هزار نفر داشتيد که اثر گذاري اين مورد در آن مقطع زماني محسوس است و به خصوص افزايش سطح کمي و کيفي ارتش عراق که مزيد بر علت شد و وقايع پايان جنگ را رقم زد . ذکر اين نکته لازم است که به گفته فرماندهان سپاه اين معضل هميشگي نيروهاي ايراني بوده است و در تمامي عمليات رزمي هميشه برتري تعداد نفرات نيز با ارتش عراق بوده است و هميشه ارتش عراق به تعداد يک سوم نفرات بيشتر نسبت به نيروهاي مسلح ايران در جبهه داشته که پس از شروع عملياتها در پاتکها از اين نيروها استفاده مي شده و باعث مي شده عملياتها به نتيجه مورد نظر نرسند . حتي طرح تامين نيروي ۳۰۰ هزار نفري داوطلب توسط سپاه براي رفع اين معضل بوده و به آقاي هاشمي پيشنهاد شده که ايشان اعلام کردند توان تامين بند کفش اين تعداد نفر هم در دولت نيست چه برسد به مسلح کردن آنها به سلاح سبک که البته در حال حاضر در اين مسئله تشکيک شده است .
به هر حال همانطور که خود اشاره داشتيد توان آن روز ايران براي دفاع کافي بوده و توان آفندي ايران را با توجه به تجهيزات موجود را ناکافي دانستيد که مطلب درستي است و البته بحث ما در اين تاپيک هم حمله فرضي شوروي سابق و توان دفاع ايران در برابر اين حمله با توجه به شرايط آن روز ايران بود و اعتراف مي کنم با توجه به توضيحات شما نسبت به شرايط آن روز ايران بيشتر اميدوار شدم هر چند که بعد از اين همه سال اميدوار بودن هم سودي ندارد .
در خصوص اعلام آمادگي فرمانده سپاه در خصوص ورود به خاک عراق در انتهاي جنگ و امکان اين موضوع نيز اشاره داشتيد به اينکه عملياتي طراحي شده بود و به علت فرمان امام مبني بر پذيرش قطعنامه و آتش بس اجرا نشد يعني به هر حال فرماندهان سپاه توان خودي را با لحاظ شرايط موجود در حد آفند نيز مي دانستند البته طبيعي است که در حد عملياتي نظير کربلاي ۵ و والفجر ۸ توان آفندي موجود نبود اما براي تصرف قسمتي از خاک عراق حداقل معادل همان قسمتي از خاک ايران که در اختيار عراق بود امکان عمل وجود داشت . ما در انتهاي جنگ در همان شرايط نااميد کننده از دست دادن فاو و جزاير مجنون عمليات کربلاي ۸ را در منطقه شلمچه انجام داديم که آخرين عمليات ايران در جنوب بود.
در خصوص نيروي دريايي هم با تمام احترامي که براي عزيزان نيروهاي مسلح قائل هستم اين نقطه ضعف را متوجه فرماندهي وقت اين نيرو مي دانم که خود را هماهنگ شرايط آماده نکرده بودند . نهاجا زماني که کمبود موشک مناسب را احساس کرد طرحهايي نظير استفاده از هاوک روي اف14 و استفاده از استاندارد روي اف4 و استفاده از ماوريک روي کبري را در دستور کار قرار داد . اگر ذخاير هارپون به اتمام رسيده بود بايد دنبال تسليحات مناسب ديگري مي رفتند که البته بنده اطلاع ندارم اقدام نکرده بودند يا اقدام کرده بودندو به نتيجه نرسيده بودند ولي حضور نيروي دريايي آمريکا از حدود يک سال پيش از پذيرش قطعنامه در خليج فارس بايد هشداري در مورد احتمال درگيري را براي اين نيرو به همراه داشت تا ناوهاي ايران در عمليات آخوندک آنطور مظلومانه وارد درگيري نشده و نابود نشوند .
به هر حال فرصت خوبي بود تا از نقطه نظرات دوستان بيشتر آگاه شده و بر دانش حقير هم افزوده شود.
[/quote]

خوشحال هستم که توانستیم با کمک هم گوشه ای از وقایع پایان جنگ را مرور کنیم.

ولی به نظر من این طرح حمله به بصره ممکن نبود با اون شرایط نبود سلاح و تجهیزات و ما در اوج قدرت با عملیاتهای کربلای4/5 موفق به فتح بصره نشدیم و در پایان جنگ هم به نظر نمی رسد ممکن بود.

[quote name='hans' timestamp='1356371684' post='290170']
با تشکر از سعید عزیز و دیگر دوستان گرامی. همان طور که سعید گرامی به طور خیلی خوب مطلب را گفتند. در ادامه ی حرفهای ایشان و با توجه به سوال بعضی از دوستان در پستهای بعد یک نکته ای را هم من اضافه کنم.

وضع ایران در جبهه ها به صورتی بود که ما تا سالهای 64 65 پیشروی داشته و امید پیروزی و گرفتن عراق را داشتیم و تا سال 65 وضعیت ایران رو به جلو بود. اما اتفاقی که افتاد عملیات کربلای 5 بود. در حقیقت کربلای 5 کمر ایران را خم کرد. به قدری این عملیات بزرگ و سهمگین بود که هر 2 طرف اکثر امکاناتشان را از دست دادند. درست است که در پایان ایران به تعدادی از اهداف این عملیات دست یافت و عراق شکست خورد ولی بهای گزافی پرداخت شد چه از منظر امکانات و چه از منظر نیروی انسانی. هر 2 طرف در حین عملیات درخواست حضور مردم کردند. لشکر 27 محمد رسول الله که اعلامیه داد و همین طور اگر اشتباه نکنم عراق برای بار اول اقدام به جذب نوجوانها هم کرد و درخواست حضور داوطلبی مردم کرد. اما پس از این عملیات عراقی که مثل ما کلی امکانات از دست داده بود مورد توجه ویژه شوروی قرار گرفت. شوروی برای این که ایران پیروز میدان نباشد و جنگ پایان داده شود. شروع به گسترش ارتش عراق کرد. تعداد لشگرهای عراقی را افزایش داد. دسته دسته به نوبت نیروهای عراقی را از خط عقب آورده و آموزشهای اساسی به آنها داد. چیزهایی مثل خط آتش توپخانه و ... و ارتش عراق را به کلی با تسلیحات جدید از همه نوع مجهز کرد.

از آن طرف ایران که همچون عراق بسیار تلفات داده بود و کلی امکانات از دست داده بود جایگزینی برای امکاناتش نداشت. تحریم ایران دست ایران را برای تهیه اقلام جنگی به صورت سریع و خوب بسته بود و نیاز به حداقل یکسال داشت تا بتواند از بازار سیاه و با واسطه مقداری جور کند که قابلیت انجام عملیات را بدهد. اینجا یک خلائی به وجود آمد. ایران که در طول سالهای قبل نقش هجومی را داشت و عراق در لاک دفاعی بود. زمانی که نتوانست عملیات انجام دهد باعث می شد که عراق از فرصت استفاده کرده و وضعیت نظامی ایران را بفهمد و حال عراق نقش تهاجمی بگیرد. و هجوم لشگرهای عراقی در مناطق جنوب باعث نگرانی مقامات ایران شد. به همین دلیل فرماندهان ایران تصمیم گرفتند برای اینکه مانع این امر شوند با مقدار امکانات موجودشان در منطقه غرب دست به عملیات بزنند. زیرا ایران در منطقه غرب و سلمانیه پیشروی خوبی داشت. از آن طرف عملیات در آنجا امکانات کمتری می خواست و همین طور باعث می شد لشگرهای زرهی عراق در مناطق کوهستانی آنجا نتوانند به مانند جنوب مفید باشند و کاری از پیش ببرند. و این عملیات باعث شود عراق نیروهایش را در جنوب برای تک جمع نکند و به سمت غرب بفرستد و دیگر نتواند عملیات هجومی بزرگ در جنوب صورت دهد. در حین آماده شدن بود که عراق قبل از اجرای نقشه ایران تک در جنوب را صورت داد و شکستها شروع شد.
[/quote]

تشکر برادر هانس از بابت توضیح و اشاره به عملیات کربلای5.

البته عملیات کربلای5 که به فاصله کوتاهی از شکست کربلای4 طراحی و اجرا شد این مزیت را داشت که فرماندهان عراقی و مشاورین غربی را غافلگیر کرد چون انتظار سازماندهی و طراحی عملیات توسط ایران در فاصله چند هفته پس از کربلای4 را نداشتند و همین باعث شد ایران در این عملیات تلفات سنگینی بر عراق وارد کند ولی خودش هم متحمل تلفات بسیار سنگینی شد.

به عبارت بهتر عملیات کربلای4 و پس از آن به فاصله چند هفته کربلای5 و با تاخیر چند ماهه ولفجر8 این هشدار را به جهانیان داد که ایران با چند عملیات مشابه دیگر می تواند حتی بغداد را هم اشغال کند و این باعث شد که فشارهای بی سابقه و خرد کننده علیه ایران اعمال کنند تا جنگ با شرایط سال 66 به پایان برسد.

این نکته رو باید توجه کنیم که درست است کربلای4 لو رفت و منجر به شکست شد اما بزرگترین عملیات ایران در جنگ تحمیلی بود و نشان از توان سازماندهی و فرماندهی بالای ایرانی ها داشت و این موضوع این عملیات را با ارزش می کند هر چند نتیجه آن شکست باشد.

استفاده از تسلیحات شیمیایی در مقیاس وسیع توسط عراق را هم تشکر که دوستان اشاره کردند فراموش کردم در عوامل منجر به پذیرش قطعنامه بنویسم.
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.