reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

در ارتباط با دلایل حرکت نیروهای حوثی به سمت مناطق جنوب یمن چند نکته دارای اهمیت هست، مدتیست نجوای استقلال طلبی از مناطق جنوبی به گوش میرسه اگر این اتفاق بیفته اول تمامیت ارضی یمن در معرض خطر قرار میگیره، دیگه اینکه با توجه به فعالیت شدید القاعده و وهابیها در این مناطق استقلال جنوب مساوی است با بهشت جدیدی برای القاعده، بهشتی به مراتب مستعدتر از سومالی، پشتونستان پاکستان یا حتی لیبی و در این صورت امنیت منطقه و حمل و نقل دریایی به جد در معرض تهدید قرار میگیره، پس اقدام حوثی ها یا جلوی این اتفاق رو میگیره یا به تاخیر میندازه و یا تضعیفش میکنه، حداقلش اینه که نقاط درگیری آینده رو از قلمرو خودش و پایتخت دورتر میبره.
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تا جایی‌ که من یادمه این جنبش جنوب یمن روابط خوبی با ایران و حوثی‌ها داشت

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

البته بنظر من میشه از طریق دریا یه کارایی کرد الان حوثی ها چندان هم دست خالی نیستند حداقل به چند تا گردان تانک که دسترسی دارند

 

با مذاکره هم چیزی عاید حوثی ها نمیشه همچنین ممکنه مقامات یمن فکر یه کودتا بیفتن و از پشت خنجر بزنن

 

بهترین کار اینکه الان بدون اینکه داعش یا القاعده بتونه حرکتی بکنه حوثی ها مقاماتو تهدید کنن و یه گرو کشی هم انجام بدن و بلافاصله با به دست گرفتن ارتش به القاعده حمله کنن

 

ما هم این وسط میتونیم براشون تسلیحات بفرستیم از همه مهم تر الان برای یمن پهپاد شناسایی خیلی مهمه که مراکز القاعده رو بتونن شناسایی کنن

عزیز دل برادر!

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامه!!

 

الان هر تاپیکی رو باز میکنی صحبت پهپاده! سوریه؛ عراق؛ یمن و...

پهپاد شناسایی بفرستیم ال کنن! پهپاد رزمی بفرستیم بل کنن...

 

 

بی خیال بابا...! اول ۲ تا دونه پهپاد (مهاجر یک و دو هم راضی هستیم) بدن به پاسگاه های جنوب شرق کشور، جوون مردم الکی تلف نشه! بعد بفرستیم یمن.....

  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 امضای توافقنامه آتش‌بس در "إب" یمن / حوثی‌ها از شهرهای تحت تصرف خود خارج شدند

 

 

 حوثی‌ها، قبایل و گروه‌های سیاسی در استان إب در مرکز یمن توافقی را برای آرام کردن اوضاع ناآرام در این استان امضا کردند، در همین حال حوثی‌ها پس از درگیری‌ها با القاعده که سه روز ادامه داشت از شهر رداع در استان البیضاء در مرکز یمن خارج شده‌اند و پیش‌بینی می‌شود ظرف ساعات آینده استان إب را نیز خالی کنند.

براساس این توافقنامه که در خانه استاندار إب امضا شد باید تمامی گروه‌های سیاسی به مسئولان محلی برای عمل کردن به وظایف خود کمک کنند و کمیته تحقیقاتی در مورد رخدادهای اخیر شهرهای این استان تشکیل شود.
براساس این توافقنامه، باید اقدامات تحریک آمیز متوقف شده و افراد مسلح از هر طرفی وارد این استان نشوند، اما در این توافقنامه مساله عقب‌نشینی افراد مسلح از این استان و استقرار نیروهای امنیتی ارتش و پلیس نظامی به جای این افراد مسلح مستثنی شده است.
در این توافق همچنین تاکید شده است که باید برای تکمیل منشور صلح و شراکت تمامی گروه‌ها و احزاب تلاش شود.
در همین حال شبکه الجزیره به نقل از منابع یمنی گزارش داد که حوثی‌ها مدیریت امنیتی در شهر "یریم" در استان إب را تحت کنترل خود درآورده‌اند.
الجزیره گزارش داد که حوثی‌ها ایست‌های بازرسی را در یریم تقویت کرده و مقرهای امنیتی را در این شهر تحت کنترل خود درآوردند که این اقدام بدون هیچ مقاومتی از سوی مسئولان صورت گرفت.
این درحالی است که میزان تلفات درگیری‌های دو طرف القاعده و حوثی‌ها در یریم به 40 کشته رسیده است.
از سوی دیگر، یک منبع یمنی اعلام کرد که در پی استقرار حوثی‌ها در مراکز ایست‌ بازرسی در استان إب مدیر امنیتی این استان از منصبش استعفا داد.
در شهر رداع در استان البیضاء نیز یک منبع یمنی اعلام کرد که حوثی‌ها پس از درگیری‌های شدید با القاعده که سه روز به طول انجامید از این شهر خارج شدند.
شبکه العربیه گزارش داد که پیش‌بینی می‌شود که حوثی‌ها صبح امروز (یکشنبه) از استان إب خارج شوند در حالی که شورشیان حوثی از رداع در استان بیضاء بعد از حملات القاعده شروع به خارج شدن کرده‌اند.
در همین حال یک منبع یمنی نیز در مصاحبه با الجزیره اعلام کرد که حوثی‌ها گذرگاه مرزی با عربستان و همچنین منطقه الوقاع در "حرض" در استان "حجه" در مرزهای شمالی یمن با عربستان را تحت کنترل خود درآوردند.
از سوی دیگر، کاخ سفید در بیانیه‌ای اعلام کرد که آمریکا از عبدربه منصور هادی، رئیس جمهوری یمن می‌خواهد تا انتخابات پارلمانی را در سریع‌ترین زمان ممکن برگزار کند تا از شدت درگیری‌های کشور بکاهد.
همزمان خالد بحاح، نخست وزیر مکلف یمن نیز از جامعه بین الملل خواست تا هرچه سریعتر به تعهدات خود که در قبال یمن اعلام کرده‌اند، عمل کند.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

شیعیان حوثی در یمن، در ساعات اولیه روز یکشنبه شهری  را به نام یاریم در ۱۷۰ کیلومتری جنوب صنعا به تصرف خود درآوردند.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس شیعیان حوثی که گروهی از افراد مسلح و مخالف دولت یمن  هستند به مقر دولت محلی در صنعا هم حمله کرده و فرماندار را که به فساد متهم می کنند،‌ از این ساختمان بیرون کرده‌اند.

به نقل از: رایدو فردا

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الحوثي کنترل شهر يريم يمن را در دست گرفت

 

 

فراد مسلح انصارالله یمن (الحوثی) کنترل شهر یریم در استان إب این کشور را در دست گرفتند.
به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره، افراد مسلح الحوثی با استقرار در ساختمان های دولتی شهر یریم، ایست های بازرسی در خیابان های این شهر ایجاد کردند.
مردم شهر تعز یمن در مخالفت با ورود افراد مسلح الحوثی به این شهر تظاهرات کردند. سران قبایل الحدیده هم برای برگزاری تظاهرات علیه گروه الحوثی آماده می شوند.
افراد مسلح الحوثی پس از درگیریهای شدید با جنگجویان القاعده مجبور به عقب نشینی از شهر رداع شدند.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 تسلط القاعده بر شهر العدین یمن

 

 

الضالع نيوز و به نقل از منابع محلی نیروهای تروریستی القاعده امروز بر شهر العدین در استان اب یمن مسلط شدند این در حالی است که نیروهای امنیتی و نظامی یمن پنجشنبه هفته گذشته این شهر را خالی کرده بودند.
گروه تروریستی القاعده پرچمهای خود را بر بالای ساختمانهای اداری این شهر نصب کردند و منزل خالی محمد المساوی یکی از رهبران انصارالله و نزدیکان وی را منفجر کرده اند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 جنگ خیابانی میان حوثی‌ها و القاعده در رداع /تحصن جدایی طلبان در عدن

 

 در مناطقی از شهر رداع در استان البیضا در مرکز یمن درگیری‌های خیابانی میان حوثی‌ها با تروریستهای القاعده به وقوع پیوست.

منابع یمنی اعلام کردند که در این درگیری‌ها 13 تن از نیروهای دو طرف کشته شدند
منابع تصریح کردند که درگیری‌های شدیدی در بخش شمال شرقی این شهر در نزدیکی قلعه تاریخی رداع در جریان است. منابع عنوان داشتند، حوثی‌ها نیروهای بیشتری را برای مقابله با حوثی‌های النصارالشریعه که وابسته به القاعده هستند اعزام کرده‌اند.
گروه تروریستی انصارالشریعه همچنین روز گذشته مسئولیت حملات همزمانی که روز دوشنبه علیه حوثی‌ها در استان البیضا در مرکز یمن رخ داد، برعهده گرفت.
از سوی دیگر تحصن جدایی طلبان جنوب یمن در شهر عدن واقع در جنوب این کشور برای دومین هفته متوالی ادامه دارد. آن‌ها خواهان این هستند که به مردم جنوب حق تعیین سرنوشت و استقلال جنوب کشور داده شود.
هزاران تن از حامیان جدایی جنوب یمن در هفته گذشته در چادرهای تحصن حضور داشتند.همچنین بزرگترین گروه‌های جدایی طلب با یکدیگر اعلام وحدت کردند.
در همین حال یک منبع دیپلمات در سازمان ملل اعلام کرد که علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری سابق یمن در مانع تراشی‌ها در روند سیاسی در یمن دست دارد و در همین حال فراکسیون "احزاب دیدار مشترک" تهدید کرد در دولت جدید که خالد بحاح، مامور به تشکیل آن است شرکت نمی‌کند و احزاب دیدار مشترک در نامه‌ای به عبدربه منصور هادی، رئیس جمهوری یمن تاکید کردند در صورتیکه در سطح نمایندگی احزاب و گروه‌های سیاسی که توافق صلح و شراکت ملی را امضا کرده‌اند خللی به وجود آید آن‌ها در دولت آتی شرکت نخواهند کرد.
پیشتر منابع سیاسی یمن تاکید کرده بودند که توافق اولیه‌ای در خصوص تشکیل دولت جدید یمن وجود دارد و توافق شد که سهم احزاب دیدار مشترک (که شامل حزبهای اصلاح، سوسیال، ناصری، الحق، بعث و اتحاد گروه‌های مردمی) می‌شود 9 وزارتخانه باشد و سهم حزب کنگره و همپیمانان آن 9 وزارتخانه و سهم حوثی‌ها شش وزارتخانه باشد و جدایی طلبان جنوبی یمن نیز شش وزارت خانه را در اختیار داشته باشند و عبدربه منصور هادی نیز حق تعیین وزارتخانه‌های کلیدی را داشته باشد.
منابع تصریح کردند که احزاب دیدار مشترک معتقدند این تقسیم پستهای وزارتی عادلانه نیست و درحال حاضر مذاکراتی میان احزاب سیاسی جهت دستیابی به راه حل‌های مناسب در جریان است.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشکل یمن و مردمش بیشتر در ذات فرهنگی و عدم فرهنگ هست تا مسائل اینچنینی، یا حتی دولتش. اگر بهترین دولت دنیا رو واسه این کشور بیاری اینا همینن که هستن، یک مشت انسان بیسواد و در عصر حجر زندگی کرده!

مشکل در یمن فقط با افزایش سطح آگاهی، کاهش پیدا میکنه. الان در افغانستان در مناطقی که سطح آموزشی و علمی رو دارن درگیری خیلی کمتر یا اصلاً وجود نداره، طالبان هم دیگر خیلی کمرنگ شده چون دیگه سیاست بهشت رسانی تاثیری در مردم آگاه نداره.

هر وقت شما دیدی مردمشون مثل آدم امروزی لباس تنشون کردن و به سرو وضع خودشون برسن آنوقت یمن یه تکونی خورده(مسخرست این حرف ولی واقعیت تلخی هست!).

وضعیت فرهنگی در کشورهای جنگ زده آفریقایی خیلی بهتر از وضعیت یمن هست.

  • Upvote 10
  • Downvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشکل یمن و مردمش بیشتر در ذات فرهنگی و عدم فرهنگ هست تا مسائل اینچنینی، یا حتی دولتش. اگر بهترین دولت دنیا رو واسه این کشور بیاری اینا همینن که هستن، یک مشت انسان بیسواد و در عصر حجر زندگی کرده!
مشکل در یمن فقط با افزایش سطح آگاهی، کاهش پیدا میکنه. الان در افغانستان در مناطقی که سطح آموزشی و علمی رو دارن درگیری خیلی کمتر یا اصلاً وجود نداره، طالبان هم دیگر خیلی کمرنگ شده چون دیگه سیاست بهشت رسانی تاثیری در مردم آگاه نداره.
هر وقت شما دیدی مردمشون مثل آدم امروزی لباس تنشون کردن و به سرو وضع خودشون برسن آنوقت یمن یه تکونی خورده(مسخرست این حرف ولی واقعیت تلخی هست!).
وضعیت فرهنگی در کشورهای جنگ زده آفریقایی خیلی بهتر از وضعیت یمن هست.

نمیدونم ایشون چرا منفی گرفته ولی تا حدودی واقعیت رو بیان کرده مشکل تمام این سلفی گری ها وهابی گری ها و افراطی گری ها از سواد کم هست . به همین دلیل من معتقدم معلمی ( از هر نوعی که باعث افزایش اگاهی بشه) از شهید شدن بالاتره لاقل برای من . یک معلم اگر بتونه روی یک نفر تاثیر بگذاره روی چند صد نفر تاثیر گذاشته .
ادم چیزهایی رو از بوکوحرام داعش و امثالش می بینه که به نهایت جهل و نادانی پی میبره انگار دوران جاهلیت اعراب هنوز تمام نشده .
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دیروز در منطقه شیعه نشین رداع در استان البیضا در مرکز یمن یکی از وحوش انصار الشریعه عملیات انتحاری انجام داد که متاسفانه تعدادی (هنوز امار دقیقی در دست نیست) نیز شهید و زخمی شدند.

 

B0pHv3LIEAA-lF8.jpg

 

B0pHwpPIEAAJfSc.jpg

 

B0pHxOlIAAALDES.jpg

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

با سلام
در ارتباط با سطح سواد و اینکه بیسوادی باعث ایجاد پدیده‌هایی‌ مثل تکفیری گری تروریسم و غیره میشه موافقم،اما این چه ربطی‌ به پوشاک یک ملت داره،یعنی‌ اگر جایی‌ مردم به فرهنگ بومیشون احترام بذارند و آداب و رسوم محلی و از لباس محلی استفاده کنند بی‌سواد و نفهم هستند؟؟؟
این میشه مثل حرف تقیزاده که میگفت باید از فرق سر تا نوک انگشتان پا غربی بشیم...حالا که شدیم چی‌ شد؟خیلی‌ فرهنگمون بالا رفته؟دیگه دزدی و قتل و تجاوز و نامردی و کلاه برداری نیست؟چرا در غرب این مسائل حل نشده و بر عکس هر چی‌ می‌گذره به جرم و جنایت افزوده می‌شه،به اضافه مسائلی‌ مثل خیانت به همسر،همجنس گرایی ،بچه بازی و غیره،اینها که دیگه امروزی لباس میپوشند!!!!
الان تمام فرهنگ‌های محلی ما از کردستان تا آذربایجان از شمال تا جنوب در حال از بین رفتن هستند به علت سیاست‌های نادرست و بسته و البته این طرز نگاه ،و جای آن را یک فرهنگ پوچ و بی‌ محتوا جهانی‌ گرفته که خروجیش میشه سبک زندگی‌ غربی و مشکلاتی که بالا بیان کردم...دیگه احترام به بزرگتر،به پدر و مادر،اجر نهادن به سالمندان،جایگاه خانواده به عنوان هسته اصلی‌ جامعه،حیا،غیرت و خیلی‌ مسائل دیگه در حال از بین رفتنه!!!!در حالی‌ که در شهرهای کوچک و دور تر از مرکز هنوز میشه اینها رو دید...بریم آنجاها را هم با فرهنگ کنیم و لباس غربی و طلاق و زنا و خیانت و همجنس گرائی ببریم تا کلاسشون بره بالا؟؟؟
من نمیفهمم چرا باید همه دنیا غربی لباس بپوشه،قبی غذا بخوره،غربی بنوشه،غربی با جنس مخالف تعامل کنه،غربی حرف بزنه،غربی  جشن برگزار کنه،غربی مهمونی بره و بده،حتا غربی بره توالت!!!!!!(شوخی نمیکنم افرادی رو می‌شناسم که میگن ایستاده ادرار کردن و تارت نگرفتن مثل غربی‌ها نشان پیشرفته!!!!!!و کسی‌ رو که بشینه سر دست شویی یا طاارت بگیره مسخره میکنند!!!!!)غربی ازدواج کنه،غربی فکر کنه و و و و ......و در یک کلام غربی زندگی‌ کنه!!!!!!!

 الان شما میخوای پوشاک محلی مثلاً اقوام ما مثل کردها یا لرها رو با اینها مقایسه کنی؟

چرا فکر میکنی لباس درست پوشیدن از غرب اومده؟ فرهنگ درست پیش ماست. فرهنگ درست میگه درست لباس پوشیدن در هر سبکی نشان از آداب و خوی اون ملت داره؛ من ایرادی به لباس مردم یمن نمیگیرم ولی نوع پوشیدن و سر وضع این مردم نشان از چیز دیگه ای داره؛ ببین برادر من وقتی در یه جامعه لباس رنگی زیادتر میبینی؛ از نظر روانی مردم اون جامعه روانی شادابتر و با روحیه تر دارن؛ در یمن که تولید کننه تروریست جهانی و خطرناکترین اونهاست و خشونت دامنه داری رو داره از سر وضع لباسهاشون هم مشخصه. انسان باسواد و متمدن، لباس پوشیدنش در هر جای دنیا(ایران-افغانستان-آمریکا-چین-ژاپن-هند) مشخصه، حالا میخواد گونی تنش کنه یا جین بپوشه. یه مشکل هم که عمده ما داریم اینه که فکر میکنیم همه چی از غرب داره میاد؛ برای مثال؛ مسواک از قدیم بوده ولی مسواک امروزی یه نوعی هست طراحی شده اونور، خوب شما الان شما چرا با مسواک غربی مسواک میزنی؟ یعنی مسواک از غرب اومده؟ مسلماً این یه سوال خیلی بیخودی هست. با این غفلت که در واقع همه چی از آن ما بوده و به اونجا سرایت کرده و حالا هم ما و هم اونها نوع تکاملتر رو دارن ارائه میدن، و آیا ما دشمن این هستیم؟ یه مدتی لباس پاره و پوره ملت میپوشیدن؛ این از بی فرهنگی ما یا همون غربیتر از غربی ما بود یا اینکه از غرب اومده بود و عدم فرهنگی ما رو داشت نشون میداد؟ و این دو دستگی از بی فرهنگی شاهان قاجار و مردم اونزمان نشئت میگیره تا که میرسه دوره پهلوی که میخواد از غرب هم غربی تر بشیم.

 

شما بری پایین بری بالا؛ نوع لباس پوشیدن(نه خود لباس)فرهنگت و شخصیتت رو برای لحظه اول و برخورد اول با هر کسی رو نشون میده؛ من به این اعتقاد ندارم که لباس زیبا تن کردن یعنی با فرهنگ شدن ولی این هنجار یک جامعه با ثبات هست. شما در گوگل لباس محلی کل مردم دنیا به خصوص کشور خودمون رو بیار و با این مردم مقایسه کنن. تفاوت فاحش هست و این تفاوت فقر فرهنگی رو داد میزنه. برادر من رنگ لباس- نوع پوشش-آرایش لباس همه و همه، روح و روان یک جامعه رو نشون میده.

 

به طور کل شما هر چی انسان فرهنگی تری باشی لباس محلی خودتم درست تر میپوشی، ببین یه کلام بگم مردم یمن خیلی داغونن البته با عرض معذرت از این مردم ستمدیده که به این روز افتادن، حالا عدم آگاهی یا فقر یا مشکلات اقتصادی باعث بانی این هست یا هر چی، خیلی وضعشون خرابه. کاش مثل عربهای حاشیه خلیج فارس لباس میپوشیدن این که غربی نیست و ما هم اینو نگفتیم.

 

ما ادعای تمدن 7 هزار و 2500 ساله رو داریم، کافیه از نوع لباسهای مردم اون زمان به این فرهنگ پی ببری که وقتی میگن فرهنگ، لباس ظاهری نمادی از اون هست.

  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 الان شما میخوای پوشاک محلی مثلاً اقوام ما مثل کردها یا لرها رو با اینها مقایسه کنی؟

چرا فکر میکنی لباس درست پوشیدن از غرب اومده؟ فرهنگ درست پیش ماست. فرهنگ درست میگه درست لباس پوشیدن در هر سبکی نشان از آداب و خوی اون ملت داره؛ من ایرادی به لباس مردم یمن نمیگیرم ولی نوع پوشیدن و سر وضع این مردم نشان از چیز دیگه ای داره؛ ببین برادر من وقتی در یه جامعه لباس رنگی زیادتر میبینی؛ از نظر روانی مردم اون جامعه روانی شادابتر و با روحیه تر دارن؛ در یمن که تولید کننه تروریست جهانی و خطرناکترین اونهاست و خشونت دامنه داری رو داره از سر وضع لباسهاشون هم مشخصه. انسان باسواد و متمدن، لباس پوشیدنش در هر جای دنیا(ایران-افغانستان-آمریکا-چین-ژاپن-هند) مشخصه، حالا میخواد گونی تنش کنه یا جین بپوشه. یه مشکل هم که عمده ما داریم اینه که فکر میکنیم همه چی از غرب داره میاد؛ برای مثال؛ مسواک از قدیم بوده ولی مسواک امروزی یه نوعی هست طراحی شده اونور، خوب شما الان شما چرا با مسواک غربی مسواک میزنی؟ یعنی مسواک از غرب اومده؟ مسلماً این یه سوال خیلی بیخودی هست. با این غفلت که در واقع همه چی از آن ما بوده و به اونجا سرایت کرده و حالا هم ما و هم اونها نوع تکاملتر رو دارن ارائه میدن، و آیا ما دشمن این هستیم؟ یه مدتی لباس پاره و پوره ملت میپوشیدن؛ این از بی فرهنگی ما یا همون غربیتر از غربی ما بود یا اینکه از غرب اومده بود و عدم فرهنگی ما رو داشت نشون میداد؟ و این دو دستگی از بی فرهنگی شاهان قاجار و مردم اونزمان نشئت میگیره تا که میرسه دوره پهلوی که میخواد از غرب هم غربی تر بشیم.

 

شما بری پایین بری بالا؛ نوع لباس پوشیدن(نه خود لباس)فرهنگت و شخصیتت رو برای لحظه اول و برخورد اول با هر کسی رو نشون میده؛ من به این اعتقاد ندارم که لباس زیبا تن کردن یعنی با فرهنگ شدن ولی این هنجار یک جامعه با ثبات هست. شما در گوگل لباس محلی کل مردم دنیا به خصوص کشور خودمون رو بیار و با این مردم مقایسه کنن. تفاوت فاحش هست و این تفاوت فقر فرهنگی رو داد میزنه. برادر من رنگ لباس- نوع پوشش-آرایش لباس همه و همه، روح و روان یک جامعه رو نشون میده.

 

به طور کل شما هر چی انسان فرهنگی تری باشی لباس محلی خودتم درست تر میپوشی، ببین یه کلام بگم مردم یمن خیلی داغونن البته با عرض معذرت از این مردم ستمدیده که به این روز افتادن، حالا عدم آگاهی یا فقر یا مشکلات اقتصادی باعث بانی این هست یا هر چی، خیلی وضعشون خرابه. کاش مثل عربهای حاشیه خلیج فارس لباس میپوشیدن این که غربی نیست و ما هم اینو نگفتیم.

 

ما ادعای تمدن 7 هزار و 2500 ساله رو داریم، کافیه از نوع لباسهای مردم اون زمان به این فرهنگ پی ببری که وقتی میگن فرهنگ، لباس ظاهری نمادی از اون هست.

بله این درسته...اتفاقاً آراسته بودن در فرهنگ و دین ما هم توصیه شده،و هر کس بنا به توانایی‌ اقتصادیش باید این رو رعایت کنه.البته شما از کلمه "امروزی" استفاده کردین،یعنی‌ فرمودین هر وقت مردم یمن "امروزی" لباس پوشیدند وضعیتشون درست میشه،که از این بنده  لباس غربی رو استنباط کردم
البته حرف من برای کسانی‌ که تفکری شبیه تقی‌ زاده دارند سر جای خودش باقیست

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

بله این درسته...اتفاقاً آراسته بودن در فرهنگ و دین ما هم توصیه شده،و هر کس بنا به توانایی‌ اقتصادیش باید این رو رعایت کنه.البته شما از کلمه "امروزی" استفاده کردین،یعنی‌ فرمودین هر وقت مردم یمن "امروزی" لباس پوشیدند وضعیتشون درست میشه،که از این بنده  لباس غربی رو استنباط کردم
البته حرف من برای کسانی‌ که تفکری شبیه تقی‌ زاده دارند سر جای خودش باقیست

 

لباسی به اسم غربی و شرقی نداریم. لباس محلی هر جایی مال خودش هست و خواه این لباس اگر از خود یمن که بنده بهش ایراد گرفتم باشه، و اگر زیبا باشه مطمئناً گسترده میشه. الان در خود غرب با این همه شوی لباس و چرت و پرتهای مد روز؛ کافیه به پوشش مردمشون نگاه کنی اونوقت میفهمی که اصلاً با چیزی که در رسانه هاشون میبینی کلاً فرق دارن. از خود ما هم پوشیده تر هستن و این رو بگم که وقتی میان ایران(توریستها) دوس دارن مثل ما لباس بپوشن! ببین، لباس مردم یمن با لباس خز محلی اسکاتلندیها(از نظر من مسخره) در نوع ظاهری فضاحت بار هستن هر دو؛ ولی نظم و مرتبی و رنگ بندی لباس اسکاتلندی رو ببینی بدت نمیاد و لااقل میدونی که روان داغونی ندارن!
 
این جناب تقی زاده رو والا بنده اصلاً نمیشناسم با اینکه اخبار عصر ایران-آفتاب-فارس-تابناک-فرارو و ...... همه رو، روز نیست مرور نکرده باشم، اسم ایشون رو برای اولین بار میشنوم. و اگر ایشون این رو گفته؛ قطعاً در فقر فرهنگی و آگاهی به سر میبره. اگر در غرب چیزی که به جامعه ما در استاندارد ما و قابل تعریف در دیانت ما، تکامل ببخشه و باعث بهبود باشه باید ازش استقبال کرد. متاسفانه ما دنبال واردات فسادی از دنیای غربی هستیم و بنده هم این رو نمیپذیرم.
 
با عرض معذرت از انحراف به وجود اومده.
  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.