ali_64

تانک اصلی میدان نبرد k1

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

این ویدئو در مورد آزمایشهای فنی تانک( XK2( black panther نسل جدید از خانواده MBT های کره جنوبیه(خانواده همین تانک K)،
بنظر من ویدئو بسیار جالبیه، بخصوص صحنه در گیری سیستم فعال ضد موشک تانک با اون موشک(فکر کنم*edit* متیس)، همچنین سیستم تغییر ارتفاع تانک...

http://www.youtube.com/watch?v=ae4uliF5N7k

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چندنمونه از مشخات برتر این تانک (XK2) :

متوقف کننده شلیک ( برای فیکس شدن لوله بر روی هدف پس از شلیک قبل )
مهمهات گذار بسیار سریع (15 گلوله در دقیقه )2 برابر سریع تر از مهمات گذاری دستی
مهمات KSTAM برای درگیری تا فاصله 8 کیلومتری
تیربار با سیستم IFF\SIF
رادار اخطاردهنده نزدیک شدن موشک 360 درجه
سیستم VIRSS کشنده نرم (برای منحرف کردن موشک ها )
برجک الکترونیکی
سیستم اخطار قفل غلاف هدف گیری لیزری
زره بیشتر و قوی تر از نمونه ی پیشین
توپ 140 م م
سیستم دفاع موشکی Diehl Hardkill

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
GRIPENممنون جالب بود .توي تانك جديد بيشتر روي منحرف كردن موشك كار شده
ولي يك سوال دارم اين سيستم به پاي مركاوا ميرسه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نمونه های مختلفی از این نوع سیستم های منحرف کردن موشک موجوده . نظیر Shtora روسی . مرکاوا هم اگر سیستم منحرف کردن موشکش کارامد بود توی جنگ 33 روزه این جور تلفات نمی داد . این نوع سیستم ها کارایی مشابهی دارند و نمیشه دقیق گفت کدوم برتره . باید در کارزار میدان جنگ مشخص بشه .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام بر عزيزان
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_k1_4.jpg[/img]
K1A1 اصلی ترین تانک ارتش کره جنوبی
اطلاعات کلیدی(مشخصات) :
خدمه: 4
ابعاد:
وزن: 54.5 تن
طول نهایی بهمراه توپ: 9.71متر
ارتفاع برجک: 2.25متر
عرض: 3.59متر
تجهیزات ارتباطی:
مدل: VRC-947K, VRC-964K
موج ارتباطی: FM
برد ارتباطی: 30کیلومتر
توان الکتریکی: 24ولت با 300میلی آمپر ساعت
تسلیحات:
اسلحه اصلی(توپ) : 120میلیمتری با 32 دور خان
زاویه ی چرخش عمودی رو به بالا: 20 درجه
زاویه ی چرخش عمودی رو به پایین: 10 درجه
تیربار موازی با توپ: 7.62میلیمتر
خدمه: 12 نفر
نوع دوربین(میدان دید) :
مشخصات: دوربین شکاری پرقدرت
بزرگنمایی: 3x / 10x
زاویه ی تنظیم: ±35°
زاویه ی گردش: 360
دوربین توپچی: 8x
سیستم هدایت برجک و سلاح:
نوع سیستم: هیدروالکتریک
تثبیت کننده: دومحور، بالابر و پایین بر
سیستم کنترل آتش:
اتاقک موتور: حرارتی
اتاقک نفرات: سنسور اپتیکالی
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_k1_3~0.jpg[/img]
شرکت روتم (بخشی از شرکت هیوندا) زره پوش های سری K1 را تولید می کند که شامل تانک 120MM K1A1 و تانک K1105 mm و نفربر امداد K1 ARV از این دست می باشند. این زره پوش ها در کارخانجات تمام خودکار روتم در چانگ وون ساخته می شوند.
ابتدا دو نمونه ی اولیه از K1A1 در سال 1997 تمامی آزمایشات را با موفقیت پشت سر گذاشتند و این تانک هم اکنون در حال تولید و در ارتش کره جنوبی در حال خدمت می باشد.
طبق برنامه در نهایت 300 نمونه از این تانک قرار بوده تا سال 2010 وارد خدمت گردند.
شرکت روتم در حال ساخت جانشینی برای این تانک می باشد، تانک K2 Panther که به توپ 120میلیمتری L/55 بدون خان مجهز شده و مجهز به سیستم بارگذاری خودکار می باشد. موتور و زره این تانک نسبت به نمونه ی اولیه k1a1 تقویت شده اند. 3مدل اولیه از این تانک تاکنون ساخته شده اند و طبق برنامه ریزی های انجام شده قرار است تا سال 2011 تعداد 680 عدد ساخته شوند.
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_k1_7.jpg[/img]
K1A1 تانک نبرد
K1A1 نسخه ارتقا یافته ی تانک K1 MBT می باشد. برد آتش آن بوسیله ی توپ بدون خان 120mm M256 افزایش یافته است و همچنین تیربار و سیستم هدایت برجک نیز ارتقا داده شده است. توپ M256 بر روی تانک های M1A1/2 ایالات متحده نیز نصب شده است، سیستم پردازشگر برد (منحنی مسیر گلوله ) مهمات 120میلیمتری نیز قادر به ذخیره و پردازش اطلاعات با سرعت بالایی می باشد.
شرکت سامسونگ سیستم کنترل آتش تانک را بر اساس میدان دید خدمه ی کره ای تانک تولید می کند که شامل یک تصویر ساز حرارتی با 288x4 دید کانونی ، KGPS سیستم نشانه روی سلاح با دوربین حرارتی، سیستم مسافت یاب لیزری و دو نمای تلوزیونی در روز و KBCS سیستم کنترل آتش برد بلند می باشند.
ریل حلقوی که برجک به آن متکی می باشد، خصوصیات سرعت و آب بندی را جهت عبور از آب ارتقا می دهد، سیستم کنترل آتش مجهز به یک سنسور حرارتی در دهانه موتور شده است.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_k1_9.jpg[/img]
[url=http://www.army-technology.com/projects/k1/]منبع[/url]

ببخشيد اگه مترجمش زيادي مبتدي بود من فقط به خوندن عادت كردم. :mrgreen:

مترجم: MKE
كپى با ذكر نام سايت ميليتاري مجاز مي باشد.(http://www.military.ir)


موفق و شاد باشيد.
ياعلي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]

با تشکر از ترجمه این مطلب .



یه جائی خوندم زره این تانک مشابه آبرامز ساخته شده .

از فنا وری های جالب این نمونه تانک خاصیت تنظیم ارتفاع این تانک هست که در شرایط مخطلف زمینی به چابکی این تانک کمک فراوانی میکنه .

همچنین سازنده های این تانک دقت شلیک آن را 90% بیان کرده اند که رقم قابل توجهی است .

از قابلیت های دیگه اون اتصال کیت قلتکی مین روب هم میشه نام برد .

در کل تانک جالبی هست و فکر میکنم این مدل تانک برای سرزمین ما هم جالب و کارا باشه
بالخص سیستم تنظیم ارتفاع که کارائی تانک را بالا میبره.

جالبتر اینجاست که کشور توسعه یافته ای مانند کره باساخت این تانک هیچ وقت ادعا نکرده که این تانک کاملا ساخت کره و بومی بوده !

بعضی از قسمتهای اصلی ماننده موتور (ساخت المان) و همچنین سیستمهای کنترل آتش وارداتی هستند .

پیشنهاد میکنم این ویدئو را دانلود کنید جالبه تانک را معرفی میکنه :


[url=http://www.military-today.com/tanks/k1a1.flv]دانلود[/url]


[/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون از برادر MKE

به نظر کپی آبرامز میاد، حالا چقدر برابر اصل باشه، الله اعلم!

[quote]جالبتر اینجاست که کشور توسعه یافته ای مانند کره باساخت این تانک هیچ وقت ادعا نکرده که این تانک کاملا ساخت کره و بومی بوده ![/quote]

بله به ما هم توپ ال 55 می دادن توی ذو الفقار ازش استفاده می کردیم، شما نباید کره جنوبی رو که آزادانه با تمام دنیا مبادلات تجاری و نظامی داره با ما مقایسه کنی، و صد البته محصولی که داخلی باشه ( حال هر چی بیشتر بهتر) خیلی بهتر از محصول وارداتی یا بازار مشترک خواهد بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تکراریه!!

http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=7228

دوستانی که مسئولیت انتقال رو دارند خواهشا توجه بیشتری به خرج بدن!
دوستانی هم که می خوان تاپیک بزنن قبلش یه جستجویی بکنن!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام بر عزيزان
آذرخش عزيز من جستجو كردم اما خودت كه بهتر مي دوني گوگل هم شرمنده موتور جستجوي ميليتاري شده...
حتي از وريور هم پرسيدم كه دوباره كاري نشه ايشون دير رسيدن و من تاپيك رو ارسال كرده بودم... حواسمم نبود برم دستي بگردم!!! خلاصه از مترجم اون تاپيك بابت اشتباهم عذر مي خوام اما بنظرم مطالبمون بيشتر مكمل هستند...

فقط چيزي كه نظرم رو بدجور جلب كرده خدمه ي تانك هستن... كسي توضيحي نداره؟؟؟

موفق و شاد باشيد.
ياعلي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]

اون تاپیک به اسم : تانک k1 ساخت کره جنوبی میباشد .

این دو تانک تفاوت های بسیاری چه از نظر ظا هری و چه از نظر تجهیزات با هم دارند .

توی اون تاپیک هم عکسهای اشتباه از K1A1 گذاشتند و فرمودند تانک k1

نمونه اولیه منظورم k1 برجک شباهت بسیاری به آبرامز داشت که در نمونه بعدی دچار اصلا حات ساختاری زیادی شد .

دو تا عکس از هر دو مدل قرار میدهم تا بهتر متوجه موضوع بشوید

تانک k1 :

[img]http://military-war.persiangig.com/image/military.ir/other/k1.jpg[/img]

تانک K1A1 :

[img]http://military-war.persiangig.com/image/military.ir/other/k1a1.jpg[/img]

[color=brown]
خدمه 4 نفر :

فرمانده ، توپچی ، راننده و لودر

[/color]

یاعلی

[/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اطلاعات کلیدی(مشخصات) :
[i][color=darkblue][size=14]خدمه: 4 [/size][/color][/i]
...
[b][size=14]خدمه: 12 نفر...[/size][/b][/quote]
:mrgreen: توضيحى ارائه مى فرماييد؟!

كسى مى تواند يك توضيح اجمالى بدهد بالأخره براى تانك توپ بدون خان مزيته يا با خان؟! با توجّه به گلوله هاى جديد و موشك هاى پرتاب شونده از توپ٬ گمونم بدون خان بهتر باشه ولى چرا باز هم لوله هاى خان دار توليد و نصب مى شوند؟
[size=7]مى گويم اين جناب MKE ديده با معرفى اين تانك٬ نام خودش(مشابه اين تانكه) براى بقيه تداعى مى شه٬ آستين ها رو بعد از مدّت ها بالا زده! :mrgreen: [/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پرشن كينگ عزيز من وقت ندارم بگردم باور كن هر روز كه ميگذره اطلاعات من كمتر ميشه يك يا دوسال پيش كه سرشار از اطلاعات بودم...آخه زياد وقت ميگذاشتم...

الان دقت كردم چطور ميشه خدمه12نفر باشند فهميدم خودم اشتباه ترجمه كردم!!!به همين دليل گفتم خدمه توجه من رو جلب كرده... :mrgreen:
عزيزان معناي جمله ي زير چيه؟
Commander's Machine Gun12



موفق و شاد باشيد.
ياعلي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
عزيزان معناي جمله ي زير چيه؟
Commander's Machine Gun12

[/quote]

:mrgreen:


[b]
این تانک در بالای برجک دارای دو اسلحه است که یکی مطعلق به فرمانده که سلاح 12.7 میلی متری میباشد
و دیگری مطعلق به توپچی (لودر) که اسلحه 7.62 میلی متری میباشد .

و فکر میکنم یکم مشکل ترجمه داشته باشه !


[color=brown]تانک K1A1 از اسلحه 120 میلی متری کالیبر 44 بدون خان ساخت آلمان یعنی همان نمونه استفاده شده در M1A1 بهره میبره .[/color]


تفنکهای 120 میلیمتری بدون خان کالیبر 44 و 55 دارای چابکی قدرت نفوذ و تخریب و برد بیشتر نسبت به نمونه های خاندار میباشند .
مزیت دیگر این تفنگها استفاده از گلوله های استاندارد ناتو میباشد.

[/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون اينسايد من پس
فكر كنم بايد به:
تيربار فرماندهي: 12ميليمتري
عوض بشه كه مديران بايد زحمت بكشن چون بعد300دقيقه امكانش نيست....
موفق و شاد باشيد.
ياعلي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]كسى مى تواند يك توضيح اجمالى بدهد بالأخره براى تانك توپ بدون خان مزيته يا با خان؟! با توجّه به گلوله هاى جديد و موشك هاى پرتاب شونده از توپ٬ گمونم بدون خان بهتر باشه ولى چرا باز هم لوله هاى خان دار توليد و نصب مى شوند؟ [/quote]
بدون خان بهتره (اصلا بعداز توپ 105 میلیمتری خان دار اصلا دیگه توپی با کالیبر بالای 120 ودارای خان تولید نشد)
[quote]
تانک K1A1 از اسلحه 120 میلی متری کالیبر 44 بدون خان ساخت آلمان یعنی همان نمونه استفاده شده در M1A1 بهره میبره .


تفنکهای 120 میلیمتری بدون خان کالیبر 44 و 55 دارای چابکی قدرت نفوذ و تخریب و برد بیشتر نسبت به نمونه های خاندار میباشند .
مزیت دیگر این تفنگها استفاده از گلوله های استاندارد ناتو میباشد.
[/quote]
فکر کنم شما مشکل داشته باشید چون اسم توپ L-55 ویا L-44 است وکالیبرشم 120 میلیمتر هست :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط panzer-grouppen
      کرکس خان دستت درد نکنه . ببینم ایران از اینا داره ؟ چقدر ؟ و یه چیز دیگه : آیا این تانک توان مقابله با آبرامز و مرکاوا رو داره ؟
    • توسط Amirali123
      از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
      From the Iron Triangle to the Steel Hexagon
      قسمت اول
       

       
        نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری
       

       
         تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند.
       
      مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند:
      ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد.
      اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود.
      نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه )
      تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود.
       

       
      تعادل میان شش عنصر زرهی نوین
        باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است.
       
       
      حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند.
       
        یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد)
       
        بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
       
        آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است.
       
        اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید.
       
       
      ادامه دارد ...
       
      صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و  http://www.military.ir/ مجاز است
      منبع در اخرین پست قرار میگیرد
      دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید
       
      پایان قسمت اول ...
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.