برترین های انجمن

  1. EMP

    EMP

    Eminent-User


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      387


  2. gen

    gen

    Editorial Board


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      432


  3. ayaran

    ayaran

    Members


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      197


  4. projectile

    • امتیاز

      4

    • تعداد محتوا

      463



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 19 مرداد 1397 در پست ها

  1. 21 پسندیده شده
    درود به دوست گرامی با توجه به نام گذاری فکور به عنوان موشک هوا به هوای میانبرد و ترجمه مخفف آمرام بد نیست که سر گذشت آمرام را بررسی کنیم. موشک آمرام به بیش از 36 کشور فروخته شد و هواگردی که بتواند آن را مغلوب بکند می تواند به برتری هوایی 36 کشور صدمه جدی بزند. پلتفرم فینیکس برای رفع نیاز نیروی هوایی آمریکا مورد توجه قرار نگرفت زیرا این پلتفرم به رادار AWG-9 بسیار وابسته بود و آمریکایی ها دنبال موشکی بودند که به همه هواپیماهای دیگر قابل اتصال باشد (در رونمایی فکور هم جمله مشابهی شنیدیم) . آمرام محصول مشترک صنایع هیوز و ریتیون یعنی سازندگان فینیکس و هاوک بود! روی کاغذ قرار بود بتواند 52 جی را تحمل بکند و نسل جدیدش هم در دوره اوباما به دلیل نبود بودجه تعطیل شد. پروژه آمرام به دلیل ناپایداری محصول و افزایش هزینه ها و قیمت تمام شده در سال 1984 متوقف شد و در سال 1985 به کوشش گاسپار واینبرگر (همان که گفت باید موجودیت ملت ایران را نابود بکنیم) دوباره احیا شد. تا سال 1984 ، 8 تیر موشک تست شده بود 5 تا توسط ریتیون و 3 تا توسط هیوز که نتایج نا امید کننده ای داشتند و کل پروژه هم دست کم 2 سال تاخیر داشت. توجه شما را به این نکته جلب می کنم که در دهه 60 زمانی که فینیکس ساخته می شد اصولا نرم افزار کمترین نقش را در کیفیت محصول داشت به مرور این نقش در دهه 80 به 20 درصد رسید و امروز این نقش بیش از 80 درصد است. وقتی که سخت افزار یک موشک معمولی می تواند دست کم 25 جی فشار را تحمل بکند، پس سخت افزار جنگنده فراصوت شانسی در مقابل سخت افزار یک موشک معمولی هم ندارد و اگر هم با شدت جی بالای 10 مانور بکند، احتمالا سرنشین های خود را می کشد. بنابراین اهداف فراصوت دارای قابلیت مانور فقط موشکهای بالستیک، کروزها و پهپادهای فراصوت را شامل می شوند فعلا نه جنگنده های سرنشین دار. ظاهرا قبل از انقلاب آمریکایی ها یک بار این کار را در شمال ایران انجام دادند تا کارایی موشک فینیکس را بر علیه میگ 25 برای ما تست بکنند. ایران در اساس تامکت را فقط برای دور کردن میگ های 25 و نیاز به طول کوتاه باند برای نشست و برخاست خریده بود و برای اینکه فینیکس بتواند با این پرنده درگیر بشود، تامکت باید پروفیل پروازی خیلی خاصی را بکار می گرفته که در مصاحبه با تیمسار گران قدر شهرام رستمی (از معدود افرادی که آموزش پرواز با آن پروفایل مخصوص مغلوب کردن میگ 25 را دیده بودند و هنوز در خدمت نیرو بودند) تا حدودی شرح داده شده است که البته کار ساده ای نبوده و در شکار میگ 25 که ایشان مطابق دستورالعمل آمریکایی ها انجام دادند بکارگیری این پروفیل پروازی در ارتفاع بالا باعث شد که افسر RIO صندلی عقب ایشان دردهای بسیار وحشتناکی را در ناحیه گوش متحمل بشود و صدمه ببیند. بسیار نیکو بود که ما همین کار را البته بدون اینکه خیلی ارتفاع بگیریم و خلبانهای نایاب را صدمه بزنیم، این بار در جنوب و وسط خلیج فارس انجام می دادیم تا پیام های خوبی داشته باشد. اما پرواز های فراصوت فرسودگی جنگنده را بشدت افزایش می دهد و در شرایط فعلی چندان معقول نیست. هر چند یک نوع پرتابه هدف فراصوت از قبل از انقلاب در نیرو موجود است اما تستهایی که روی فکور رسما اعلام شده با استفاده از پهپاد کرار بوده که با سرعت نزدیک به صوت پرواز می کند. که البته تستهای استانداردی هم هست. همانطور که در گزارش پروژه تحقیقاتی RS8A در تاریخ 1993 نوشته سرهنگ دوم John.R.Ward به نام Beyond "Integrated Weapon System Management" Acquisition in Transition آمده است. http://www.dtic.mil/get-tr-doc/pdf?AD=ADA276791 این گزارش که به مشکلات موشک آمرام و پدیده Missile-ghosting در نبود تفکر تجمیع مدیریت سامانه های مدیریت تسلیحات هواپیما پرداخته است. تجربه مشکلاتی که در اتصال این موشک پیشرفته به هواگردهای قدیمی (ایگل و فالکون و ...) پیش آمد (که تا نزدیکی کنسل شدن کل پروژه آمرام پیش رفت) منجر به ایجاد استاندارد MIL_STD_1760 گردید. در مورد استانداردهای سری MIL باید بگویم که بر خلاف استاندارد های سری IEEE و ISO که هدف اصلی آنها در انحصار گرفتن بازار با افزایش هزینه برای ورود رقبای جدید (که موقعیت شرکتهای متفق در استاندارد به خطر نیافتد) بوده و هدف فرعی بالا بردن کیفیت است، استانداردهای سری MIL همگی هدف اولیه افزایش حداقل کیفیت را دارند و ضامن منافع شرکت یا شرکتهای خاصی نیستند. تست های موشک آمرام روی اف-15 به عنوان اولین پلتفرم و اف-16 به عنوان دومین پلتفرم (اف-16 به دلیل missile ghosting و استفاده از یک واسط دیجیتال برای خوراندن فرامین نا همتراز دو طرف به یکدیگر و کندی ناشی از آن (چقدر این روش آشنا است) ) نا موفق بودند. تستهای عملیاتی موشک آمرام بر اساس الزاماتی که در طراحی مفهومی آن آمده بوده به این گونه بوده که باید 4 تیر موشک متوالی برای 4 هدف که با سرعت نزدیک به صوت پرواز می کنند پرتاب بشود سرعت خود شکاری هم باید زیر صوت باشد در حالیکه شرایط محیطی با ECM سنگین همراه باشد. به عبارت دیگر برای آمرام یک تست پرتاب 4 تیر تقریبا هم زمان برای 4 هدف در محیط جنگ الکترونیک شدید تعریف شد. این ECM سنگین توسط هواگردهای دیگری که در نزدیک میدان تیر پرواز می کرده اند باید تامین می شده است. در دوم آگوست 1989 یک فروند ایگل تحت هدایت خلبان تست کاپیتان بن جاپلین، 4 تیر موشک آمرام را بار کرد و از پایگاه فلوریدا به پرواز درآمد. تیر موشک اول توسط مانور پهپاد منحرف شد و 3 تیر دیگر هم دقیقا به همان جایی رفتند که رادار اف-15 به آنها می گفت که بروند ولی هر 3 تیر خطا رفتند زیرا رادار اف-15 نتوانست بین هدف واقعی و هدفهای تقلبی که ناشی از وجود ECM در محیط نبرد بودند هدف واقعی را تشخیص بدهد. خطا رفتن تیر اول را با یافتن یک باگ در نرم افزار رادار ایگل بر طرف کردند و برای حل مشکل ECM هم یک بهبود جدید برای همه رادارهای ایگل ارائه شد. در تست دوم (یک روز خوب در ماه مه 1990) که اگر ناموفق می بود کل پروژه با خطر کنسل شدن مواجه بود دو تا از پهپادها را هم به پاد ECM مجهز کردند تا شدت ECM را تشدید و متفاوت بکنند، این بار سه موشک به هدف برخورد مستقیم کرد و یکی از فاصله ای مرگبار نزدیک هدف عبور کرد. این بار نیز خلبان با سرعت 650 نات (حدود 0.9 سرعت صوت) در پرواز بود و پهپادها با سرعت نزدیک به صوت. کاپیتان جاپلین چند ثانیه بعد از پرتاب آخرین موشک، با یک مانور سنگین از منطقه عملیات خارج شد و موشک آمرام با اتکا به رادار فعال داخلی خودش و داده هایی که قبلا توسط رادار ایگل به آن داده شده بود با موفقیت به سمت هدف واقعی رفت. این موفقیت باعث شد که پروژه آمرام که در پیش بینی مسیر حرکت هدف از فیلتر کالمن استفاده می کند( https://calhoun.nps.edu/bitstream/handle/10945/41427/14Mar_Osborn_Adam.pdf?sequence=1&isAllowed=y )کنسل نشود. پروژه ای که از 1978 بر مبنای تجربه موشک فعال راداری AIM-7B که به دلیل مشکلاتی کنار گذاشته شده بود شروع شده بود و قرار بود دو برابر اسپارو قدرت رزمی و قیمتی نصف آن داشته باشد. نیروی هوایی بسیار خوش بینانه اعتقاد داشت با استفاده از آمرام قدرت نابودگری ایگل ها دو برابر و قدرت فالکون ها 6 برابر می شود. در میانه دهه 90 میلادی 40 تیر موشک آمرام در 12 ماموریت تست پرتاب شدند و نتایج و قابلیت اطمینانی فراتر از انتظار از خود نشان دادند. بهبود ها و استاندارد سازی های توسعه نرم افزار روی شکاری ها به جایگاهی رسید که موشکی که روی بلاک های مختلف اف-16 برای هماهنگ شدن بسیار پر مسئله بود در یک نبرد واقعی در ساعت 2220 به وقت محلی روز 27 دسامبر سال 1992 موفق شد یک فروند میگ 25 عراقی را منهدم بکند.
  2. 8 پسندیده شده
    ادامه : گرداب ها علاوه بر تولید لیفت ( در نمونه bound vortex ) چه تاثیر دیگری روی بال میگذراند ؟ گرداب ها با تولید جریان فرو ریز یا فرو وزش ( down wash ) که آن را با w نشان میدهیم ( پیکان های رو به پایین ) ، روی هوای برخوردی به بال که آن را فرا وزش یا up-wash مینامیم ( پیکان های رو به بالا ) ، تاثیر میگذراند . حال اگر یک ایرفویل را مورد بررسی قرار دهیم ، متوجه این موضوع میشویم که از آنجایی که ایرفویل ها محیطی دو بعدی با طول بی نهایت فرض میشوند و به طبع این فرضیه گردابه ی نوک بال ندارند و تنها منبع گرداب در ایرفویل ها bound vortex میباشد ، لذا در ایرفویل ها میزان فرا وزش و فرو وزش دقیقا با یکدیگر برابر بوده و جریان فرو وزش تاثیری در هوای برخوردی به ایرفویل ندارد ( چراکه هوای برخوردی به ایرفویل یا up wash درست از روی 1/4 عرض ایرفویل یا ac عبور میکند ) : http://uupload.ir/files/piaw_screenshot_۲۰۱۸۰۸۰۸-۰۲۴۱۵۷.jpg در واقع در ایرفویل ها یک منبع فرو وزش و یک منبع فرا وزش داریم ... اما در یک بال سه بعدی شرایط کمی فرق میکند ! در بال 3 بعدی دو منبع فرو وزش و یک منبع فرا وزش داریم . دو منبع فرو وزش یکی bound vortex و دیگری tip vortex یا گردابه ی نوک بال ( و به طبع آن درگ القایی ) . همانطور که گفتیم گرداب را با نماد w نشان میدهند . بنابراین در ایرفویل چون تنها یک گرداب و به طبع آن یک فرو وزش داریم پس آن را با w نشان میدهیم ولی در بال چون دو منبع گرداب و به طبع آن دو منبع فرو وزش داریم ، پس آن را با 2w نشان میدهیم . دو منبع گرداب و فرو وزش ( سبز : bound vortex قرمز : tip vortex ) : http://uupload.ir/files/sbvb_line3.gif این دو منبع فرو وزش در عقب بال با غلبه بر فرا وزش جلوی بال ، باعث میشوند تا جریان فرا وزش درست روی مرکز ac بال اعمال نشود و مقداری به طرف پایین متمایل شود : http://uupload.ir/files/05aw_screenshot_۲۰۱۸۰۸۰۸-۰۲۴۲۲۷.jpg فرو وزش یا down wash باعث کاهش زاویه حمله ی بال میشود . از انجایی که در ایرفویل ، فرو وزش با فرا وزش برابر بوده و فرا وزش درست از روی ac عبور میکند ، بنابراین ایرفویل دچار کاهش زاویه حمله بعلت وجود فرو وزش نمیشود ولی در بال بعلت وجود دو منبع فرو وزش و انحراف فرا وزش به پایین ac ، عملا فرو وزش ها در بال باعث کاهش زاویه حمله ی بال شده و به همین خاطر به این زاویه حمله ، زاویه حمله القایی گفته میشود . http://uupload.ir/files/z2de_screenshot_۲۰۱۸۰۸۰۸-۰۲۳۹۵۹.jpg همانطور که در شکل بالا میبینیم ، free stream همان فرا وزش یا هوای برخوردی به بال میباشد . پیکان رو به پایین همان انحراف فرا وزش به پایین ac بعلت تاثیر فرو وزش روی فرا وزش بوده و برآیند این دو مساویست با جریان هوای موثر برخوردی به بال . زاویه ای که جریان هوای موثر با free stream تشکیل میدهد را زاویه حمله القایی میمنامیم و آنرا با آلفای i نشان میدهیم و همانطور که گفتیم زاویه حمله القایی باعث کاهش زاویه حمله هندسی بال میشود . http://uupload.ir/files/a3l8_screenshot_۲۰۱۸۰۸۰۸-۰۲۴۰۳۷.jpg فرمول محاسبه ی درگ القایی ( CDi ) و زاویه حمله القایی ( آلفای i ) : http://uupload.ir/files/jupf_how+to+estimate+induced+drag.jpg بازگشت به گذشته ... همانطور که گفتیم ، اختلاط یا ترکیب شدن هوای پرفشار زیر بال و کم فشار روی بال در طول بال رخ میدهد و این اختلاط در ریشه ی بال کمترین ( بیشترین لیفت در ریشه بال ) و در نوک بال به بیشترین میزان خود میرسد ( کاهش رفته رفته ی لیفت بواسطه ی اختلاط بیشتر هوا پرفشار و کم فشار در طول بال به سمت نوک بال ) . http://uupload.ir/files/luag_screenshot_۲۰۱۸۰۸۰۱-۰۵۱۲۴۶.png به فرو وزش ها در طول بال دقت کنید که چگونه در ریشه ی بال کمترین فرو وزش و در نوک بال بیشترین فرو وزش را داریم . این اختلاط هوای پرفشار و کم فشار در طول بال ، مارا به یک توزیع لیفت بیضی شکل در طول بال میرساند ( طبق تئوری خط لیفت پراندل ) : http://uupload.ir/files/5tmt_ucmj_download.png http://ourairports.biz/img/1242/image095_2.jpg بنابراین طبق تئوری پراندل ، بهترین طراحی بال که بتواند توزیع لیفت بیضی شکل را داشته باشد ، طراحی بیضی شکل بال است . اما از انجایی که ساخت بال بیضی شکل دشوار است ، بنابراین میتوان از طرح های جایگزین دیگری استفاده نمود ( مانند طراحی ذوزنقه ای - طراحی مثلثی یا دلتا و غیره ) که به توزیع لیفت بیضی شکل نزدیک باشند . بال بیضی شکل از انجایی بهینه ترین طراحی بال محسوب میشود که توزیع لیفت بیضی شکل داشته و فرو وزش ها در طول بال ثابت میمانند . http://uupload.ir/files/ae05_image056.jpg http://uupload.ir/files/toa9_line4.gif از طرح های جایگزین میتوان به بال ذوزنقه ای شاهد 129 ، بال ذوزنقه ای پهپاد ایکس 47 - بال و دُم افقی اف 22 - دم افقی و بال اف 18 سوپر هورنت - بال ارکیو 170 - پهپاد بال پرنده ی صاعقه ی وطنی و غیره اشاره کرد . بعنوان مثال بال ذوزنقه ای شاهد 129 و تطبیق دادن آن با هندسه ی بال بیضی شکل : http://uupload.ir/files/0xxz_elliptical_vs_tapered_02.jpg همانطور که گفتیم ، بهترین طراحی بال ، بیضی شکل است ولی از انجایی که ساخت بال بیضی شکل سخت بوده و همیشه از طرح های جایگزین استفاده میشود ، لذا همیشه شاهد مقداری افت راندمان در بال ها خواهیم بود . بنابراین در فرمول درگ القایی که پیشتر معرفی شد ، میبایست در صورت عدم استفاده از بال بیضی شکل ، ضریب دیگری را در فرمول بگنجانیم و آن ضریب ، ضریب بازده ( e ) میباشد . بیشترین مقدار ضریب بازده 1 بوده و برای بال بیضی شکل است و برای بال های دیگر با طراحی های دیگر این مقدار از مقدار ایده ال خود یعنی 1 کمتر میشود . بعنوان مثال ضریب بازده برای بال ذوزنقه ای 0.8 تا 0.9 و برای بال مستطیلی 0.7 میباشد : http://uupload.ir/files/w93p_how+to+estimate+induced+drag.jpg-6.jpg کلام آخر : چرا در جنگنده ها از بالهای کوچک ( نسبت منظری یا AR کم ) استفاده میشود ؟ همانطور که گفتیم فرو وزش ها در طول بال و به سمت نوک بال ، رفته رفته در حال افزایش هستند و همانطور که دیدیم یکی از تاثیرات فرو وزش ها ( w ) کاهش زاویه حمله هندسی بال میباشد ( بعلت زاویه حمله القایی ) . بنابراین در هواپیماهایی که نسبت منظری کمی دارند و گردابه ی نوک بال در آنها بالاست ، جریان فرو وزش در نوک بال باعث کاهش بیشتر زاویه حمله نوک بال نسبت به ریشه ی بال شده و در زوایای حمله بالا باعث میشود تا ابتدا ریشه ی بال استال کند و نوک بال که گشتاوری عرضی بیشتری تا مرکز جرم نسبت به ریشه ی بال دارد و در صورت استال ( جدایش لایه مرزی ) نوک بال ، هواپیما وارد spin یا چرخش میشود و کنترل هواپیما از دست میرود ، دیرتر از ریشه ی بال استال کند و از این رو مانور پذیری هواپیما افزایش یابد و دیگر نیازی به روش های پیچش بال برای دیرتر استال کردن نوک بال نسبت به ریشه ی بال همانند پیچ هندسی و پیچی ایرودینامیکی نباشد . http://uupload.ir/files/t9zv_screenshot_۲۰۱۸۰۸۰۸-۰۲۴۱۱۶.jpg http://uupload.ir/files/5dki_s05_p05.gif پی نوشت : اگر دوستان مایل بودن ، انواع زاویه حمله و روش های پیچش بال رو توضیح بدیم . پی نوشت : امیدوارم خوشتون اومده باشه . پایان
  3. 6 پسندیده شده
    لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم مقدمه : چیزی که همگان میبینند و ما نمیبینیم ! نمای کلی از گرداب های تشکیل شده توسط بال : http://uupload.ir/files/ncmz_fig53.jpg شرایط کوتا جوکوفسکی : اگر یک ایرفویل را تحت زاویه حمله در یک سیال غیر لزج قرار دهیم ، نقطه ی ایستا یا سکون که در زاویه حمله صفر در انتهای ایرفویل ( trailing edge ) قرار دارد ، تغییر مکان داده و به روی سطح فوقانی ایرفویل منتقل میشود . ایرفویل در زاویه حمله صفر ( دایره های قرمز نقاط ایستا یا سکون را نشان میدهند ) : http://uupload.ir/files/e5ka_frictionlift.png ایرفویل در زاویه حمله : http://uupload.ir/files/kw3_noviscosity.png در چنین شرایطی ، هوای عبوری از زیر ایرفویل برای رسیدن به نقطه ی ایستا که اکنون به روی سطح فوقانی ایرفویل نقل مکان کرده ، میبایست تغییر جهت ناگهانی به خود داده و به روی ایرفویل نقل مکان کند : http://uupload.ir/files/j9fx_noviscosity2.png چنین تغییر مسیر ناگهانی از زیر ایرفویل به روی ایرفویل بدون از تولید گرداب و پسا در یک محیط لزج ، طبق تناقض دالامبر غیر ممکن است و تنها در صورتی چنین شرایطی برقرار است که سیال را غیر لزج و سرعت هوا در انتهای ایرفویل را بی نهایت فرض کنیم . طبق شرایط کوتا جوکوفسکی ، در یک محیط لزج و با قرار دادن ایرفویل در زاویه حمله ، بجای تغییر مکان نقطه ی ایستا به روی ایرفویل و تغییر مسیر ناگهانی هوای عبوری از زیر ایرفویل به روی ایرفویل که در تنها در محیط غیر لزج امکان پذیر است ، گردابه ای توسط ایرفویل تولید میشود که نتیجا باعث باقی ماندن نقطه ی ایستا در trailing edge شده و هوای عبوری از زیر ایرفویل بدون از تغییر مسیر ناگهانی ، انتهای ایرفویل را بصورت یکنواخت ترک میکند : http://uupload.ir/files/9njh_startingvortex1.png به گرداب تولید شده در انتهای ایرفویل ، starting vortex گفته میشود . اکنون طبق تئوری کلوین ، میزان گردابه های تولید شده در یک محیط غیر لزج مقداری ثابت است . بعنوان مثال اگر در یک محیط غیر لزج 5 گرداب داشته باشیم ، این 5 گرداب بواسطه ی غیر لزج بودن سیال ، تا بی نهایت ثابت بوده و 5 گرداب باقی میمانند . این نظریه را همچنین میتوان طبق تئوری های 3 گانه هلم هولتز اثبات کرد ! تئوری اول : اگر یک خط گرداب را در یک محیط غیر لزج قرار دهیم ، قدرت گردابه ها در طول این خط ثابت باقی خواهد ماند . تئوری دوم : خط گرداب در یک محیط غیر لزج هیچگاه تمام نمیشود بلکه از لایه ای به لایه ی دیگر سیال منتقل شده و تا بی نهایت میل میکند یا اینکه خط گرداب الگویی بسته به خود بگیر ( مانند حلقه ) و گرداب ها دائما در این حلقه تکرار شوند . تئوری سوم : اگر در سیال غیر لزج از ابتدا گردابی وجود نداشته باشد و همچنین نیروی خارجی که باعث گرداب شدن سیال میشود وجود نداشته باشد ، سیال همچنان بدون گرداب باقی خواهد ماند . اکنون سوالی که مطرح میشود این است که : ایا میشود حول یک ایرفویل گرداب تولید شود ولی محیط را همچنان یک محیط غیر لزج ( تئوری کلوین ) فرض کنیم ؟ مجددا یاداور میشویم که طبق تئوری کلوین ، میزان گرداب های تولید شده در یک سیال غیر لزج مقداری ثابت است و ثابت باقی خواهد ماند . پس طبق تصاویر فوق ، بعلت اینکه اگر یک ایرفویل را در یک محیط غیر لزج در زاویه حمله قرار دهیم ، هیچ گردابه ای حول ایرفویل تولید نمیشود پس گردابه ی تولیدی حول ایرفویل در محیط غیر لزج صفر بوده و صفر باقی خواهد ماند . پس اگر بتوانیم کاری کنیم که مجموع گرداب های تولیدی در یک سیال لزج حول ایرفویل صفر شود ، توانسته ایم تئوری کلوین را در محیط لزج پیاده سازی کنیم . اکنون اگر ایرفویل را در یک محیط لزج قرار دهیم ، با تولید starting vortex در انتهای ایرفویل ( دور از ایرفویل ) که حرکتی پادساعتگرد دارد ، گردابه ی دیگری در جلوی ایرفویل به همان کمیت و کیفیت تشکیل شده که bound vortex نام دارد و حرکتی ساعتگرد دارد . این دو گردابه ی هم قدرت و خلاف جهت ، اثر همدیگر را خنثی کرده و مجددا گرداب های تولیدی حول ایرفویل در محیط لزج را صفر میکنند و تئوری کلوین که برای محیط غیر لزج صدق میکند ، در اینجا نیز مصداق عینی پیدا کرده و همچنان میتوانیم سیال دور ایرفویل را غیر لزج فرض کنیم . http://uupload.ir/files/bv5n_screenshot_۲۰۱۸۰۸۰۱-۰۵۱۲۰۷.png نکته : برای پیاده سازی تئوری کلوین حول یک ایرفویل در محیط لزج ، میبایست منحنی بسته ای حول ایرفویل و strating vortex رسم شود و شرایط درون این منحنی غیر لزج فرض شود . شرایط کوتا و گردابه تولیدی حول ایرفویل : http://uupload.ir/files/nka1_fig44.jpg نکته : bound vortex در 1/4 عرض بال ( مرکز ایرودینامیک بال ) تولید میشود . نکته : bound vortex چون حرکت ساعتگرد دارد ، بنابراین باعث افزایش سرعت هوا روی ایرفویل و کاهش سرعت هوا در زیر ایرفویل شده و نتیجتا باعث تولید لیفت میشود . پس قدرت گردابه ی تولیدی حول ایرفویل با میزان لیفت تولیدی توسط ایرفویل نسبت مستقیم دارد . http://uupload.ir/files/wek_screenshot_۲۰۱۸۰۸۰۱-۰۵۱۱۳۵.png http://www.boundvortex.com/images/BoundVortex1.png نکته : با افزایش زاویه ی حمله ، مجددا starting vortex و bound vortex دیگری شکل خواهد گرفت . با افزایش سرعت و کاهش زاویه حمله ، میزارن گردابه های تولیدی کاهش خواهد یافت . حال اگر ایرفویل را یک خط با طول بی نهایت فرض کنیم ، طبق تئوری دوم هلم هولتز ، bound vortex تا بی نهایت میل میکند و از این نظر اشکالی وارد نیست چرا که همیشه ایرفویل را یک محیط دو بعدی و با طول بی نهایت فرض میکنند ( بدون از داشتن ابتدا و انتها ) . اما در یک بال که یک محیط 3 بعدیست و طول محدود دارد ، زمانی که گردابه در طول بال حرکت میکند ، طبق تئوری هلم هولتز این گرداب همانند ایرفویل تمایل به میل به بی نهایت دارد ولی گرداب به محض ترک کردن بال توسط نیرویی که هوا به آن وارد میکند مجددا تغییر مسیر داده و به روی بال بازمیگردد و گردابه ی نوک بال را تشکیل میدهد ( ایرفویل بواسطه بی نهایت بودن ، گردابه ی نوک بال ندارد ) . http://uupload.ir/files/ncmz_fig53.jpg نکته : اگر به شکل فوق دقت کنیم میبینیم که گردابه های نوک بال پس از تشکیل ، ادامه پیدا کرده و خود را به strating vortex میرسانند . این همان تئوری هلم هولتز مبنی بر میل کردن خط گرداب به بی نهایت است . اگر از starting vortex ضرف نظر کنیم ، گرداب های نوک بال طبق تئوری هلم هولتز تا بی نهایت ادامه میابند ولی بعلت اینکه محیط غیر لزج در دنیای واقعی وجود ندارد ، بنابراین این گرداب ها در نهایت قدرتشان کم شده و از بین میروند . از طرفی اگر starting vortex را لحاظ کنیم ، بعلت اینکه این گردابه بهمراه گرداب نوک بال و bound vortex یک الگوی بسته ی مستطیل شکل یا حلقه مانند را شکل میدهند ، لذا مجددا طبق تئوری هلم هولتز ، در این مسیر بسته گرداب ها دائما تکرار میشوند . http://uupload.ir/files/748h_prandtl-s-lifting-line-theory-n.jpg دلیل تشکیل گرداب های نوک بال را میتوان به طریق دیگر بیان نمود : زمانی که هوا از بال عبور میکند ، سرعت هوا زیاد و فشار هوا کم میشود و زمانی که هوا از زیر بال عبور میکند سرعت هوا کم و فشار هوا زیاد میشود . این تفاوت فشار در بالا و پایین ایرفویل در نهایت منجر به تولید لیفت میشود اما اختلاف فشار مطلوب محیط نیست ! سیالات همیشه سعی در جبران اختلاف فشار دارند تا اختلاف فشار را به صفر برسانند و اینکار را با میل کردن سیال پر فشار به سمت سیال کم فشار و ترکیب شدن این دو و نهایتا جبران اختلاف فشار انجام میدهند . لذا در طول بال این ترکیب هوای زیر و روی بال وجود داشته تا نهایتا در نوک بال ، هوای پرفشار زیر بال کاملا با با هوای کم فشار روی بال ترکیب شده و اختلاف فشار را به صفر برسانند . بنابراین در نوک بال بعلت نبود اختلاف فشار ، لیفت نداریم . این تداخل هوای پرفشار و کم فشار ، در ریشه ی بال کمترین مقدار خود و در نوک بال بیشترین مقدار خود را دارد . بعلت اختلاف فشار در بالا و پایین بال ، هوا عبوری از روی بال به سمت داخل بال میل کرده و هوای عبوری از زیر بال به سمت خارج بال میل میکند . این دو هوا در نهایت جهت جبران اختلاف فشار با هم ترکیب شده و توضیحات پاراگراف فوق را عملی میکنند و در طول بال گرداب هایی با قدرت متفاوت تولید میکنند . http://uupload.ir/files/icf_fig52.jpg http://uupload.ir/files/eptb_screenshot_۲۰۱۸۰۸۰۱-۰۵۱۲۳۴.png ادامه دارد ...
  4. 6 پسندیده شده
    بخش دوم کامپوزیت الیاف کربن مقدمه کامپوزیت ها ترکیباتی هستند که حداقل از ترکیب دو ماده مختلف به وجود می آیند تا در کنار هم باعث ایجاد خواصی بشوند که متفاوت از خواص هر کدام از اجزای سازنده اش است. هر کامپوزیتی از دو بخش تشکیل میشود: ماتریکس و تقویت کننده. ماتریکس یا زمینه بخش بزرگ کامپوزیت را شامل می شود و تقویت کننده به مقدار کمی برای تغییر(بهبود) خواص ماتریکس با روش های متنوعی به آن اضافه می شود. تقویت کننده ها امروزه معمولا الیاف هستند. کامپوزیت ها بر اساس ماتریکسشان به سه دسته پایه فلزی، سرامیکی و پلیمری تقسیم می شوند. کامپوزیت ها با زمینه پلیمری معمولا رایجترند و رزین های پایه پلیمری به عنوان زمینه و انواع مختلفی از الیاف مثل الیاف کربن، آرامیدها و الیاف شیشه به عنوان تقویت کننده به کار برده می شوند. کامپوزیت ها با زمینه فلزی بیشتر در صنعت خودروسازی کاربرد دارند و آلومینیوم به عنوان زمینه و فیبرهایی از قبیل سیلکون کاربید به عنوان تقویت کننده استفاده می شوند. کامپوزیت ها زمینه سرامیکی بیشتر برای محیط ها با دمای بسیار بالا ( خروجی موتورها) کاربرد دارند و از سرامیک به عنوان زمینه و از الیاف کوتاه یا موادی مثل نیترید بور به عنوان تقویت کننده استفاده می شود[1]. کامپوزیت ها با زمینه پلیمری: سیستم های رزینی از قبیل اپوکسی ها و یا پلی استرها به دلیل خواص مکانیکی پایینتر مثلا نسبت به فلزات به تنهایی استفاده کمی در تولیدات مختلف دارند اما این توانایی را دارند که در فرم های پیچیده شکل بگیرند. موادی از قبیل شیشه، آرامید و بورون دارای مقاومت فشاری و کششی بالایی هستند اما در حالت جامد(solid form) این ویژگی ها نمایان نمی شوند این به این خاطر هست هنگام تنش، ترک های سطحی تصادفی سبب می شود هر ماده ای پایین تر از نقطه تئوری شکستش(breaking point) ترک بردارد و از بین برود. برای حل این مشکل مواد به شکل الیاف تولید می شوند بنابراین اگر چه ترک های سطحی یکسانی ایجاد می شود اما این ترکها در تعداد کمی از الیاف محصور میشوند و قدرت واقعی ماده به قدرت نظری اش نزدیک می شود. بنابراین یک دسته از الیاف ماده عملکرد بهتری از ماده (نسبت به صورتهای دیگر ماده) را نشان می دهند. با این حال الیاف فقط در جهت طول (و نه عرض) خود مقاومت کششی قوی نشان می دهند، مثل یک طناب معمولی. وقتی سیستم های رزینی با تقویت کننده هایی از قبیل فیبر کربن و شیشیه ترکیب می شوند خواص منحصر به فردی را به نمایش میگذارند. زمینه رزین بین تک تک الیاف لود شده و کامپوزیت الیاف مورد نظر را شکل داده و الیاف را از آسیب های ناشی از ضربه و سایش محافظت می کند. استحکام بالا، سختی، سهولت شکل دادن و ساخت اشکال پیچیده ، مقاومت بالا در برابر عوامل محیطی در کنار چگالی پایین، کامپوزیت ها را به مواد کاربردی بی بدیلی در صنایع مختلف تبدبل کرده است[1,2]. خصوصیات یک کامپوزیت حد واسط بین خصوصیات زمینه و تقویت کننده هست خصوصیات کامپوزیت با چهار عامل زیر تعیین می شود 1-خصوصیات الیاف 2- خصوصیات رزین 3- نسبت الیاف به رزین در کامپوزیت 4-ژئومتری(هندسه) و جهت گیری الیاف در کامپوزیت هر کامپوزیتی باید در برابر 4 عامل کشش، تراکم، خمیدگی و shearing مقاومت کند[1]. کشش(Tension): پاسخ کامپوزیت به کشش بیشتر وابسته به سختی کششی و مقاومت الیاف در برابر کشش هست. تراکم(Compression): چسبندگی و سفتی رزین عامل کلیدی هست. نقش رزین نگه داشتن الیاف مثل ستون راست و مانع از خمشدگی آنهاست. Shear: باعث ایجاد لغزش در صفحات مجاور می شود. رزین نقش اصلی را دارد و باعث انتقال تنش در سراسر کامپوزیت می شود. برای مقابله با این تنش رزین باید چسبندگی خوبی با الیاف تقویت کننده داشته باشد. این تنش جهت بررسی کامپوزیت های چند لایه مورد بررسی قرار میگیرد. خمیدگی (flexure): ترکیبی از سه عامل بالا هست پس هم رزین و هم الیاف نقش کلیدی دارند. استحکام و مدول بالای فیبرهای کربن سبب شده تا از آن به عنوان تقویت کننده برای پلیمرها، فلزات، کربن ها، سرامیک ها استفاده شود. تقویت کننده کاربردی به پیوند قوی بین تقویت کننده و ماتریکس مخصوصا برای الیاف کوتاه نیاز دارد. برای کامپوزیت های یک جهته ( الیاف همگی در یک راستا) استحکام کششی طولی مستقل از پیوند بین فیبر و زمینه هست، اما استحکام کششی عرضی و قدرت خمشی(برای خم شدن در جهات طولی و عرضی) با افزایش پیوند بین فیبر و زمینه افزایش پیدا می کند. باید در نظر داشت که افزایش بیش از حد پیوند بین فیبر و زمینه باعث شکنندگی کامپوزیت می شود. مکانیسم پیوند بین فیبر و زمینه شامل پیوندهای شیمیایی( "احتمالا منظور پیوندهای کوولانسی هست"، مترجم)، پیوندهای واندروالس و در هم تنیدگی(interlocking) مکانیکی هست. پیونهای شیمیایی را می توان با اصلاح شیمیایی الیاف و یا با عملیات سایزینگ( پوشش دهی الیاف) افزایش داد[2]. استحکام کششی کامپوزیت الیاف کربن در مقایسه با سایر ترکیبات[1]: مدول کششی کامپوزیت الیاف کربن در مقایسه با سایر ترکیبات: کامپوزیت الیاف کربن در صنایع نظامی: کاربردهای بسیار متنوعی برای کامپوزیت الیاف کربن می توان در نظر گرفت که بدلیل سبکی جایگاه بسیار ویژه ای در صنایع نظامی دارند. بتن مسلح، بال و بدنه هواپیماهای تجاری و نظامی ، کوادکوپترها، پره های توربین های بادی و ... که به چند مورد بصورت مختصر در ادامه پرداخته میشود.لازم هست به نکته ای اشاره شود، بر خلاف تصور عامه الیاف کربن به دلیل استحکام پایین در برابر ضربه( جدول پست قبل high Impact strength) به تنهایی نمی توانند در جلیقه های ضد گلوله مورد استفاده قرار بگیرند. برای ضربه گیری از الیاف آرامیدی به ویژه کولار( تنها و یا همراه ترکیبات مختلف) استفاده می شود. هلمت های آینده: در آزمایش موفقیت آمیزی که در آمریکا انجام گرفته از فیبر کربن(AS4) با زمینه پلی فنیلن سولفید (PPS) به عنوان پوسته خارجی و از الیاف آرامیدی کولار49 به عنوان پوسته بالستیکی((ballistic shell استفاده شده و نتایج رضایت بخشی بدست آمده است[3]. رزم ناوها و کشتی ها: کشتی M80 Stiletto بزرگترین کشتی هست که تماما از مواد کامپوزیتی بسیار پیشرفته توسط نیروی دریایی ایالات متحده و با هدف انتقال نیروهای ویژه در سریعترین زمان ممکن توسعه یافته هست. بدنه اصلی بیشتر از الیاف کربن ساخته شده و باعث کاهش وزن کشتی به 45 تن شده است و قادر هست با سرعت 60 نات تا محدوده 900 کیلومتری به صورت فول لود (20تن) حرکت کند[4]. شفت با کاربردهای متنوع و لوله تفنگ: نتیجه گیری: بر حسب نیاز و تقاضای صنایع مختلف کامپوزیت ها با ویژگی های متنوعی سنتز شده اند که از این میان کامپوزیت الیاف کربن به دلیل خواص منحصر به فردی که دارند نسبت به بقیه کامپوزیت ها در صنایع نظامی، آینده بسیار پرکاربردی خواهند داشت. منابع: 1. Guide of composites 2. Carbon fiber composites, Deborah D.L. Chung 3. https://www.compositesworld.com/articles/future-combat-helmet-promising-prototype 4. https://www.compositestoday.com/category/military پی نوشت: مطالب ارایه شده ترجمه صرف نیستند. ادامه دارد...
  5. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت دوستان.چند وقتی ذهنم مشغوله این سواله که اگر جنگی بین ایران و آمریکا که ریاست ناتو را بر عهده داره دربگیره ایران چه گزینه هایی برای مقابله نیروی هوایی بسیار پرقدرت ناتو داره در زیر لیستی از جنگنده های ناتو رو که از طریق ویکی پدیا به دست اومده رو خدمت دوستان ارائه میکنم نیروی هوایی آمریکا 287 جنگنده a10c 235 جنگده f15 eagle 220 جنگنده f15 strick eagle 1017 جنگنده f16 195 جنگنده f22 187 جنگنده f35 جنگنده های نیروی دریایی آمریکا 30 جنگنده f5N/F 26 جنگنده f16 314 جنگنده f18 hornet 507 جنگنده f18 super hornet 12 جنگنده f35 مجموع جنگنده ها : 2141 جنگنده برای نیروی هوایی و 889 جنگنده برای نیروی دریایی که در مجموع میشود 3030:جنگنده منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_United_States_military_aircraft نیروی هوایی ایتالیا 77 جنگنده یوروفایتر تایفون که 5 فروند دیگر توسط این کشور سفارش داده شده 4 جنگنده f35 که تعداد 67 فروند دیگر توسط این کشور سفارش داده شده 34 جنگنده amx 62 فروند جنگنده تورنادو جنگنده های نیروی دریایی 14 فروند جنگنده هاریر 1 جنگنده f35 که تعداد 14 فروند دیگه آن سفارش داده شده مجموع جنگنده ها:192 فروند+86 جنگنده سفارش داده شده منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_Italian_military_aircraft نیروی هوایی فرانسه 84هواپیمای آموزشی-رزمی آلفا جت 6 جنگنده میراژ 2000b در حال خدمت 32 جنگنده میراژ 2000c 28 جنگنده میراژ 20005f 71 جنگنده میراژ 2000d 28 جنگنده میراژ2000n 110 جنگنده رافال سریb وc+42 جنگنده رافال برای نیروی دریایی مجموع جنگنده ها:395فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/French_Air_Force نیروی هوایی انگلیس 120 جنگنده یوروفایتر تایفون 15 فروند جنگنده f35 وزارت دفاع انگلیس 2 جنگنده یوروفایتر تایفون 3 فروند جنگنده f35 2 فروند جنگنده تورنادو مجموع جنگنده ها:142فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_United_Kingdom_military_aircraft نیروی هوایی اسپانیا 73 جنگنده f18 52 جنگنده یوروتایفون – 9 فروند دیگر نیز سفارش داده شده مجموع جنگنده ها: 125 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Spanish_Air_Force نیروی هوایی آلمان 87 جنگنده تورنادو 132 جنگنده یوروتایفون 28 جنگنده تورنادو مخصوص عملیات سکوب پدافند --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها: 247 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/German_Air_Force#Aircraft_inventory نیروی هوایی کرواسی 12 جنگنده میگ 21 12 جنگنده f16c/d سفارش داده شده توسط اسن کشور که تا سال 2020 تحویل داده میشود مجموع جنگنده ها: 12 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Croatian_Air_Force_and_Air_Defence نیروی هوایی بلغارستان 12 جنگنده سوخو 25 مجموع جنگنده ها:12 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_Bulgarian_military_aircraft نیروی هوایی بلژیک 100 جنگنده f104 63 جنگنده میراژ5 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:163 منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Belgian_Air_Component نیروی هوایی آلبانی تمام جنگده هاش از رده خارج شده اند فاقد نیروی هوایی منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Albanian_Air_Force_aircraft نیروی هوایی چک 16 جنگنده I-159a 5 جنگنده I-159T1 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:21 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_military_aircraft_of_the_Czech_Republic نیروی هوایی دانمارک 72 جنگنده f16 مجموع جنگنده ها:72 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_military_aircraft_of_Denmark نیروی هوایی استونی فقط 2 هواپیمای آموزشی l39 منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Estonian_Air_Force نیروی هوایی گرجستان 11 جنگنده سوخو25 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:11 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Georgian_Air_Force نیروی هوایی ترکیه 49 جنگنده f4e 245 جنگنده f16c/d مجموع جنگنده ها:294 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_aircraft_of_the_Turkish_Air_Force نیروی هوایی اسلوونی فقط 9 فروند هواپیمای توربوپراب pc9 محموع جنگنده ها:9فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Slovenian_Air_Force_and_Air_Defence نیروی هوایی اسلوواکی 12 جنگنده میگas/ubs29 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:12 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Slovak_Air_Force نیروی هوایی پرتغال 50 جنگنده آموزشی رزمی آلفا جت 38 جنگنده f16a 10 جنگنده f16b مجموع جنگنده ها:98 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_aircraft_of_the_Portuguese_Air_Force نیروی هوایی رومانی 12 جنگنده f16 34 جنگنده میگ 21 مجموع جنگنده ها:46 منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Romanian_Air_Force نیروی هوایی یونان 34 جنگنده f4 18جنگنده میراژ 2000EGM 24 جنگنده میراژ 2000-5MK2 115 جنگنده F16C 39 جنگنده F16D 20 جنگنده Skyhawk مجموع جنگنده ها:250 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_aircraft_of_the_Hellenic_Air_Force نیروی هوایی مجارستان 12 جنگنده jac gripen39 مجموع جنگنده ها:12 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Hungarian_Air_Force نیروی هوایی لیتوانی فقط 4 هواپیمای آموزشی l39 منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Lithuanian_Air_Force نیروی هوایی لتونی فاقد جنگنده و فقط دارای 4 فروند هلی کوپتر میل 17 و 2 هلی کوپتر میل 2 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Latvian_Air_Force نیروی هوایی لوکزامبورگ فاقد نیروی هوایی منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Luxembourg_Army نیروی هوایی نروژ 60 جنگنده f16a 14 جنگنده f16b مجموع جنگنده ها: 74 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_military_aircraft_of_Norway نیروی هوایی هلند 61 فروند جنگنده f16am 2 فروند جنگنده f35a مجموع جنگنده:63 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Royal_Netherlands_Air_Force نیروی هوایی لهستان 30 جنگنده میگ 29a/ub 48 جنگنده f16c/d 32 جنگنده سوخو 22 مجموع جنگنده ها:110 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Polish_Air_Force نیروی هوایی ایسلند فاقد نیروی هوایی منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Military_of_Iceland نیروی هوایی کانادا 76 جنگنده cf18as/bs ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:76 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_Canadian_military_aircraft مجموع کل:5466 فروند پ.ن 1:منابع همه این آمارها وب سایت ویکی پدیا بود که منبع صددرصد مطمئنی نیست ولی حقیر منبع دیگه ای غیر این از سایت را در اختیار نداشتم و امیدوارم دوستان جایی از این منابع مشکل داشت گوشزد کنند ذکر این نکته هم لازمه که این آمارها به دلیل تغییرات در نیروی هوایی کشورها در حال تغییرند یعنی امکان داره 6ماه یا یک سال یا دو سال دیگه این آمارها دستخوش تغییرات بشند. پ.ن2:در بعضی از کشورها به علت نداشتن نیروی هوایی آنچنان قوی حقیر مجبور شدم هواپیماهای توربوپراپ آنها را بنویسم.بماند که جنگنده اموزشی رزمی آلفا جت علاوه بر حالت آموزشیش میتواند نقش یک جنگنده رو هم داشته باشد.حقیر این جنگنده را برای بعضی از کشورها به حساب آوردم. پ.ن3:از 2 دسته از عزیزان خواهشمندم تو این تایپیک حضور پیدا نکنند یکی اون دسته از عزیزانی که میخواند القای حس ناامیدی رو توی این تایپیک ایجاد کنند در حالی که به دنبال یک راه حل تو تایپیک هستیم و دوم هم اون عزیزانی که دوست دارند بین بخش موشکی و هوایی مقایسه بکنند در حالی که ما به هر دوی این نیرو احتیاج داریم.
  6. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم علم (نانو)شیمی و (نانو)مواد در خدمت صنایع نظامی با کسب اجازه از اساتید و دوستان گرامی هدف از ایجاد این تاپیک بحث و بررسی ترکیباتی هست که در صنایع نظامی کاربرد دارند. بخش اول: الیاف کربن مقدمه کربن با عدد اتمی 6 از سبکترین عناصر در طبیعت محسوب میشود بنابراین ترکیباتی که بر پایه کربن ساخته میشوند بسیار سبک هستند و کاربردهای متنوعی در صنایع مختلف پیدا کرده اند.کربن دارای خواص منحصر به فردی هست ک آن را قادر میسازد تا با تشکیل پیوند بین اتم هایش ساختارهای پایداری از قبیل ترکیبات زنجیره ای، زنجیره ای شاخه دار و حلقوی تشکیل دهد امروزه بالای 6 میلیون ترکیب بر پایه کربن شناخته شده اند. کربن در کنار هیدروژن پایه و اساس شیمی آلی را تشکیل میدهند. کربن دارای تعدادی ساختار کریستالی و یا ساختار مولکولی متمایز هست که با اصطلاح آلتروپ(پلی آمورف) شناخته می شوند که شامل گرافیت، الماس ، فلوئورن و ... می باشد اگر چه اساس آنها را اتمهای کربن تشکیل میدهند اما تنوع در ساختار باعث ایجاد خصوصیات بسیار متنوعی در آنها می شود. برای مثال الماس سخت ترین ترکیب شناخته شده و گرافیت جز نرم ترین ترکیبات محسوب می شوند]1[. تشکیل ترکیبات آلی بر پایه پیوندهای کوالانسی (Covalent Bonding) است. مدل اوربیتال‌های هیبریدی، یک الگوی توصیفی از تشکیل پیوندهای کوالانسی بین اتم‌هاست. در این مدل اوربیتال‌های هر اتم (که دربرگیرنده الکترون‌های پیوندی است) با یکدیگر ترکیب شده و اوربیتال‌های هیبریدی را تولید می‌کند. اوربیتال‌های هیبریدی ایجاد شده، دارای ساختار و انرژی مشابه بوده و در تشکیل پیوند با اتم‌های دیگر مشارکت می‌کنند. این پیوند با نام پیوند سیگما (σ) شناخته می‌شود. در اصل این هیبرید اتم کربن است که تفاوت‌های ساختاری و خصوصیات ترکیبات کربنی مختلف را باعث می‌شود[6]. ترکیبات کربنی بر اساس گردش یا عدم گردش الکترون در ساختارشان به دو دسته آروماتیک و آلیفاتیک تقسیم میشوند.آروماتیکها معمولاً واکنش‌هایی از نوع جانشینی (Substitution) و به‌خصوص واکنش‌های جانشینی الکتروفیلی (Electrophilic Substitution) را انجام می‌دهند. برخلاف واکنش‌های افزایشی (Addition)، در واکنش‌های جانشینی ساختار (و در نتیجه پایداری) آروماتیکی حفظ می‌شود و تنها گروه‌های هیدروژن روی حلقه با گروه‌های دیگر (مثل متیل، نیترو، هالید ...) جایگزین می‌شوند. در ترکیبات آلیفاتیک گردش الکترون در ساختار مشاهده نمی‌شود. از همین‌روست که ترکیبات آلیفاتیک پایداری خاص ترکیبات آروماتیک را ندارند و از این‌رو واکنش‌های شیمیایی گسترده‌تری را انجاممی‌دهند[3,5,8]. الیاف کربن الیافی هستند که حداقل 92 درصد وزنی آن را اتم های کربن تشکیل دهند. این الیاف مزایای متوعی دارند که برجسته ترین آنها مقاومت کششی فوق العاده نسبت به وزن آن است (کربن تقریبا یک سوم فولاد وزن و ۵ الی ۱۰ برابر آن مقاومت دارد). دوام و عمر طولانی در برابر مواد شیمیایی و نفوذ ناپذیری در برابر اشعه x از بارزترین خصوصیات الیاف کربن به شمار می‌رود. همچنین الیاف کربن رسانایی الکتریکی بسیار خوبی دارد بنابراین به صورت گسترده می توانند در کامپوزیتها به کار گرفته شوند[1]. تخمینی از مصرف جهانی الیاف کربن[9]: رشته الیاف کربن که از فیبرهای کربن تشکیل می‌گردد، به مراتب نازکتر از موی انسان در قطر بین ۶ تا ۱۰ میکرومتری می‌باشند.یک نکته مهم در مورد همه الیاف قطر آنها هست، هر چقدر قطر الیاف کوچکتر باشد این امکان را به لیف می دهد تا مساحت سطح بالایی داشته باشد بنابراین میتواند برهم کنش بیشتری با ماتریکس(از قبیل رزین ها) در کامپوزیت ها داشته باشد و باعث بهبود خواص مکانیکی ، حرارتی و الکتریکی شود . بنابراین امروزه سنتز نانو الیاف چالش جهانی هست که به توفیقاتی نیز دست یافته هست و در سطح آزمایشگاهی و نیمه صنعتی توانایی سنتز نانو الیاف محقق شده است[2]. تاریخچه دوکشور ژاپن و آمریکا را می توان از پیشگامان تحقیق و توسعه فیبرهای کربن بشمار آورد. اولین گزارش در مورد نانوفیبر کربن که به سال 1889 بر می گردد سنتز کربن رشته ای توسط Hughes و همکارانش می باشد. آنها از مخلوط گازی متان/هیدروژن استفاده کردند و رشته های کربن را از طریق پیرولیز گاز، رسوب کربن و رشد رشته ایجاد کردند. درک واقعی این فیبر، با این حال، خیلی بعد هنگامی که ساختار آنها توسط میکروسکوپ الکترونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت انجام شد. اولین مشاهدات نانوفیبر کربنی با میکروسکوپ الکترونی در اوایل دهه ی 1950 توسط دانشمندان اتحاد جماهیر شوروی Radushkevich و Lukyanovich انجام شده است، که فیبر های کربنی گرافیتی توخالی با قطر 50 نانومتر را شناسایی کردند. در اوایل دهه ی 1970، محققان ژاپنی Koyama و Endo، موفق به ساخت VGCF با قطر 1 میکرومتر و طول بالاتر از 1 میلی متر شدند. بعدها، در اوایل دهه ی 1980،Tibbetts در ایالات متحده آمریکا و Benissad در فرانسه روند ساخت VGCF را کامل کردند. در ایالات متحده آمریکا، مطالعات عمیق تر با تمرکز بر سنتز و خواص این مواد برای کاربردهای پیشرفته توسطR. Terry K. Baker انجام شد و با نیاز به مهار رشد نانوفیبر کربنی به علت مشکلات مداوم ناشی از تجمع مواد در انواع فرآیندهای تجاری به ویژه در زمینه ی خاص پردازش نفت، ترغیب شد. برای اولین بار تجاری شدن VGCF توسط شرکت ژاپنی Nikosso در سال 1991 تحت نام تجاری Grasker انجام شد. VGCNF از طریق فرایند ی مشابه VGCF تولید می شود، فقط قطر به طور معمول کمتر از 200 نانومتر است. شرکت های متعددی در سراسر جهان به طور جدی در تولید در مقیاس تجاری از نانوفیبر کربن و برنامه های کاربردی مهندسی جدید در تلاش می باشند[5]. پیش ماده های تولید فیبر کربن پیش ماده های بسیار متنوعی برای سنتز فیبر کربن در طول چند دهه مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند که پلی ونیل آکریل (PAN) معروفترین و پر استفاده ترین آنهاست . امروزه در کنار پن ، پیش ماده های سلولوزی(C6H10O5) ، لیگنین و فیبرهای کربن بر پایه قیر توسعه یافتند. پیش ماده های دیگری هم مثل وینیلدین کلرید و رزین های پایه فنولی بررسی شده اند که توانایی تجاری سازی نداشتند. ساختار پلیمر الیاف پیش ماده تاثیر مهمی بر روی خصوصیات ساختاری الیاف کربن نهایی دارند، درصد بلورینگی بالاو آرایش یافتگی زیاد زنجیرهای مولکولی در الیاف پیش ماده در حین فرایندهای تکمیلی در میزان تبلور الیاف کربن موثر خواهد بود و باعث بهبود خواص فیبر نهایی خواهد شد[1]. 67.9 درصد از هر واحد آکریلو نیتریل را اتم های کربن تشکیل می دهند و باعث ایجاد فیبرهایی با مدول بالا می شوند. مقدار کربن در پیش ماده های سلولوزی 44.4 درصد از کل واحد را تشکیل میدهد. در فیبرها بر پایه قیر با اینکه مقدار کربن در هر واحد زیاد هست اما به دلیل طبیعت گرافیتی که دارند نسبت به بقیه موارد از خصوصیات مکانیکی ضعیفی برخوردارند[1]. پیش ماده PAN پنی به عنوان پیش ماده انتخاب میشود که حداقل دارای دو ویژگی زیر باشد: 1- پلیمر با مقدار آکریلونیتریل کمتر از 85 درصد رضایت بخش نیست. انتخاب مونومر همراه(comonomer) در مرحله پیش اکسیداسیون، در فرایند تولید فیبر کربن نقش مهمی دارد. 2- وزن مولکولی و توزیع مناسب وزن مولکولی پلیمر به دقت کنترل شود. متوسط وزن مولکولی کوپلیمر جهت تولید الیاف آکرلیک بین 40 تا 70هزار گرم بر مول در هر 1000 واحد تکراری هست[1]. کومونومرهایی نظیر ونیل استات، متیل آکریلات جهت پایدارسازی کل فرایند، قابلیت ریسندگی مناسب، افزایش تحرک بخش های مختلف زنجیره پلیمری، بهبود خصوصیات مکانیکی پیش ماده ، کمک به حل پذیری پلیمر در حلال ریسندگی، بهبود مورفولوژی فیبر ، بهبود نفوذ رنگ داخل الیاف و کمک به آغاز حلقه زایی در دمای پایین ب ونیل آکریلات افزوده می شوند. کارخانجات تولیدی معمولا بیش از یک کومونومر استفاده می کنند. کربوکسلیک اسیدها کومونومرهای مناسبی اند و فرایند اکسیداسیون و همچنین حلقه زایی گروههای نیتریل(شکل پایین) را تسهیل می کنند. برخی از کومونومرهایی که استفاده میشوند در جدول آورده شده اند[1,7]. روشهای متنوعی برای پلیمرزاسیون این ترکیبات وجود دارد که رایجترین آن در صنعت Aqueous dispersion polimerzition نامیده می شود. حلالهای پلیمرزاسیون هم میتوان به دی متیل سولفواکسید، کلرید روی و تیوسیانات سدیم(NaSCN) اشاره کرد. سنتز الیاف کربن بر پایه پن تصویر زیر کل فرایند تولید فیبرهای کربن را از پیش ماده پن نشان میدهد که شامل سه مرحله اصلی اکسیداسیون، کربنیزه کردن و گرافیتاسیون میباشد . هدف از مرحله اکسیداسیون تبدیل مولکولهای نردبانی شکل پن به ساختار حلقه ای پایدار اکسید پن هست، این مرحله تا دمای300 درجه در جو اکسیژن انجام میگیرد. حلقه های 6تایی از بقیه حلقه ها پایدارترند. کربنیزه کردن از دمای 700 تا 1800 درجه در جو نیتروژن انجام می شود و هدف از این مرحله حذف گروههای کربونیلی و گروههای نیتریدی در حد امکان هست (اتمهای نیتروژن به طور کامل حذف نمیشوند) همچنین کربونیزه کردن باعث افزایش خواص مکانیکی و الکتریکی فیبرها می شود. برای افزایش مدول فیبرهای کربن لازم هست دما را تا 3000 درجه و در جو آرگون افزایش داد. لازم به ذکر است چون محیط بی اثر (جو نیتروژن یا آرگون) هست کربن نمی سوزد تا به گاز کربن دی اکسید تیدیل شود. گرافیتاسیون: با توجه به نوع الیاف کربن مورد نظر، از لحاظ ضریب ارتجاعی و اعمال این مرحله در محدوده دمایی ۳۰۰۰ – ۱۵۰۰ درجه سلسیوس، موجب بهبود درجه جهتگیری بلورهای کربنی در جهت محور الیاف و ا فزایش اندازه کریستالها و در نیجه باعث بهبود ویژگی‌های مکانیکی می‌شود[4]. انواع الیاف کربن: تنوع در فرایند گرافیتاسیون می تواند منجر به الیاف با مقاومت کششی بالا( 2600 درجه) یا مدول بالا(3000درجه) و یا حد واسط ای دوتا شود.الیاف کربن بر اساس مدولشان به چند دسته high strength(HS), intermediate modulus (IM), high modulus (HM) and ultra-high modulus (UHM) تقسیم میشوند. که قطر رشته الیاف بین 5تا 7 میکرون هست[2]. انواع فیبر کربن همراه خصوصیات مکانیکی در کنار کشور سازنده در جدول زیر خلاصه شده اند[2]. مقایسه الیاف کربن با سایر ترکیبات بررسی خصوصیات پایه[2]: بررسی کاملتر خواص سه نوع الیاف[2]: کربنی، آرامیدی و الیاف شیشه...A: عالی B: متوسط C: بد بررسی قیمت: نتیجه گیری الیاف کربن به دلیل سبک بودن و خواص مکانیکی منحصر به فرد، امروزه نقش بسیار مهمی به عنوان تقویت کننده(Reinforcement) کامپوزیت ها ایفا می کنند. بدلیل تکنولوژی بالای تهیه این الیاف معدود کشورهایی توانایی تهیه این گونه الیاف به ویژه الیاف با مقاومت کششی و مدول بالا برخوردارند. امروزه کامپوزیت این الیاف جایگاه بسیار ویژه ای در صنایع دست بالا را به خودشان اختصاص داده اند و به مرور زمان با ارزان تر شدن تهیه این الیاف صنایع پایین دستی نیز توانایی بهره برداری از آن را خواهند داشت. منابع 1. Carbon fiber and their composites, Peter Morgan, 2005 2. Guide to composites 3.DOI 10.1007/s12274-011-0192-z 4. www.carbon-fiber.com 5. http://edu.nano.ir/paper/221 6. http://edu.nano.ir/paper/65 7. http://yon.ir/sTTO7 8. doi:10.3390/ma2042369 پی نوشت: http://yon.ir/akV3J پیش ماده پن در کشور ما فعلا تحریم هست و تولید داخل ندارد برای همین آخرین خبر از کارخانه تولیدی حاکی از این هست که کارخانه با یک سوم ظرفیت فعاله. ایمیل: m.taginejad.ch.iut.ac.ir ادامه دارد...
  7. 2 پسندیده شده
    با اجازه دوستان و اساتید میخواستم اولین پست رو خودم اینجا بزرام اولا عرض کنم که ناتو با این تعداد جنگنده که در مجموع ذکر کردم هیچ وقت وارد کارزار نخواهد شد چون این تعداد همه جنگنده های این 29 کشور خواهد بود که در صورت استفاده از اونها توسط همه کشورها سطح آمادگیشون برای مقابله با تهدیدات از بین میره به خاطر همین حدس من اینه که برای حمله به ایران آمریکا ابتدا سعی در راضی کردن اعضای ناتو برای استفاده از ظرفیت های اونها مخصوصا ظرفیت های هواییشون برای حمله به ایران برای ایجاد یک اجتماع جهانی خواهند بود که در صورت تحقق این کار شخصا حدس میزنم بین 1500 تا 2000 و شایدم بیشتریا کمتر از جنگنده های ناتو در این جنگ شرکت خواهند کرد. این تعداد یک حدس میباشد و همون طور که ذکر کردم این تعداد کم یا بیش تر هم خواهد بود همون طور که در جنگ اول خلیج فارس کشوری مثل هندوراس که در شمال آمریکای مرکزی هست و عضو ناتو هم نمیباشد در جنگ شرکت کرد. البته هندوراس به جز 3 جنگده F5E جنگنده قابل ملاحظه ای ندارد و تاثیری خاصی بر روی جنگ نخواهد گذاشت ولی هدف اینه که مانند جنگ اول خلیج فارس کشورهای دیگه علاوه بر29 کشور دیگه ناتو هم حضور پیدا خواهند و بر روی تعداد جنگنده ها تاثیر خواهند گذاشت همین طور که در این جنگ همه کشورهای عضو ناتو شرکتی در جنگ نداشتند،به کشورهای شرکت کننده در انتهای تایپیک پایینی که لینکش رو آوردم توجه کنید تا متوجه منظورم بشید. http://jangaavaran.ir/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B7%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AD%D8%B1%D8%A7-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3/ https://en.wikipedia.org/wiki/Honduran_Air_Force ما برای مقابله با جنگنده های ناتو که ریاست اون رو آمریکا به عهده داره فعلا 2 گزینه در اختیار داریم 1-بخش موشکی 2-بخش پدافند در بخش موشکی موشک های ما چه از نوع راکت های هدایت شونده مانند زلزال ها و چه از نوع بالستیک و چه از نوع کروز سوپرسونیک و هایپرسونیک که متاسفانه فاقد اونیم باید 4 ویژگی مهم داشته باشند از 75 تا 2000 کیلومتر باید اولا سوخت جامد باشند ثانیا دارای خطای زیر 10 متر یا 5 متر باشند ثالثا بتونند از سد ضدموشک هایی مثل پاتریوت 3 و تاد و حتی اس 400 هایی که در برخی کشورهای عربی صاحب پایگاه های آمریکایی قراره وارد بکنند بتونند عبور کنند (البته برای موشک های کروز سوپر سونیک عبور از توپ هایی مانند نمونه زمین پایه فالانکس وبعضی از جنگده ها مانند میگ 31 بی ام و مقابله با جنگ الکترونیک و همچنین دوش پرتاب هایی مثل سام 24 نیز مطرح میباشد) و در آخر سنگر شکن باشند تا در مقابل شلترهای محکم مجبور نشیم از چند موشک استفاده کنیم که هزینه ها رو بالا ببریم. علاوه براین میتونیم موشک هامون رو به کلاهک های ضد باند مجهز کنیم تا زمان لازم برای زدن این پایگاه ها به ما داده بشه وهمچنین بعضی از موشک ها رو مانند زلزال بارشی دارای کلاهک بارانی بکنیم برای زدن جنگنده ها در هنگام تاکسی شدن یادم بود در مصاحبه ای سردار حاجی زاده گفته بودند که ما موشک های مخصوص برای زدن پایگاه های آمریکایی داریم(البته دنبال لینک مصاحبش هر چی گشتم متاسفانه پیداش نکردم ولی قبلاآ چنین حرفی رو از ایشون خونده بودم) اگر این حرف درست باشه که ان شاالله درست خواهد بود متاسفانه ما نمیتونیم قبل از حمله آمریکایی ها از این نوع موشک ها استفاده ای بکنیم چون در این صورت شروع کننده جنگ خواهیم بود و حتی اگر کشورهایی مثل چین و روسیه بخواهند بازم تکرار میکنم اگر بخواهند طرف ما رو حداقل در حد یک لفظ بگیرند امکان این کار برای اونها وجود نخواهد داشت شروع حمله آمریکایی ها به 2 صورت خواهد بود 1- حمله با موشک های کروز بر علیه پادگان ها و مراکز مهم کشوری.که در این صورت ما احتیاج داریم اولا رادارهایی بسازیم که بتونه موشک های کروز با rcs پایین رو شناسایی کنه و دوما بتونیم با موشک های کروز شلیک شده مقابله کنه که در این صورت ما هم میتونیم در کنار مقابله با این موشک ها موشک های خودمون رو به سمت پایگاه های هایی آمریکا و ناتو شلیک کرده و این پایگاه ها رو نابود کنیم البته به شرط داشتن 4 ویژگی هایی بالا. البته به قول یکی از بزرگواران احتمال داره آمریکا برخلاف جنگ های قبلیش بخواد از موشک های کروز هایپرسونیک و یا حتی موشک های مثل mgm140 یا هیماریس بر علیه مواظع دفاعی ما استفاده کنه بماند که برد این موشک ها(منظورم کروزهای هایپر سونیک و سوپرسونیک نیست) در بیشترین حالت 300 کلومتر بوده ولی با این موشک ها میتوانند از طریق پاکستان،کویت،عراق،افغانستان و ...مواضع نظامی ایران در نزدیک های مرز رو مورد اصابت قرادهند http://jangaavaran.ir/%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%85-%D8%AC%DB%8C-%D8%A7%D9%85-140-atacms/ http://jangaavaran.ir/%d8%b1%d8%a7%da%a9%d8%aa-%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d9%85142-%d9%87%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%b3/ http://jangaavaran.ir/%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7/ 2- استفاده از روشهایی برای نابودی پدافند روش هایی که امریکایی ها میتوانند بر علیه پدافند ما استفاده کنند عبارتند از: 2.1-استفاده از جنگنده ها،پهپادهاو بمب افکن های رادارگریز 2.2-استفاده از جنگ الکترونیک به وسیله هواپیماهای جنگ الکترونیک،پهپادهای جنگ الکترونیک و جنگنده های جنگ الکترونیک. 2.3-موشک های کروز سوپرسونیک ضد رادار در تعداد بالا 2.4-موشک های کروز هایپرسونیک که میتونند نوع ضد رادار اون رو بسازند http://gadgetnews.net/188170/ 2.5-ریز پهپادها که این ریزپهپادها داری rcs جنگنده های نسل 4 میباشد و به راحتی میتواند باعث اشباع رادارها شود https://www.aparat.com/v/9IiYf/ 2.6-استفاده از موشک های بالستیک بر علیه رادارهای ثابت مثل رادارهای پیش اخطار که البته بالاعرض شد با دقت ترینش دارای برد 300 کیلومتره که آمریکایی ها میتونند با آن رادارهای ثابت ایران نزدیک مرز را شکار کنند(دقیقا نمیدونم چنین رادارهایی نزدیک مرز وجود داره یانه.ممنون میشم دوستان مطلع در این مورد اگر اطلاعاتی دارند اینجا به اشتراک بگذارند) 2.7-استفاده از طعمه های پرنده http://jangaavaran.ir/%D8%B7%D8%B9%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87/ دکوهای mald https://www.aparat.com/v/Gwq2i 2.8-پهپادهای انتحاری دشمن ما میتونه از بعضی از این روش ها یا حتی همه روش ها به صورت هم زمان استفاده کند.پیدا کردن راه حل برای مقابله با این روش ها میتواند حمله دشمن برای نابودی بخش پدافند و بعد در اختیار گرفتن آسمان رو از بین ببرد آسمانی که اگر از دست برود شلیک موشک های ما رو با سختی مواجه میکند در حالی که آنها طرحی رو دارند برای سوار کردن پاتریوت 3 بر روی جنگنده ها که به محض شلیک و حتی بعد ازشلیک موشک ها تا ارتفاع 15 کیلومتر میتونه بر علیه موشک های ما استفاده بشه و حتی در صورت داشتن 200 جنگنده سوخو 30 سری sm با از دست رفتن آسمان و مخصوصا استفاده از تعداد زیادی جنگنده های ناتو این جنگنده ها فقط میتونند باعث نابودی تعداد اندکی از این جنگنده ها شوند. ما باید به سرعت روی روش هایی برای اولا پیدا کردن کروزهایی با rcs پایین و بعد انهدام اونها و بعد انهدام کروزهای هایپرسونیک،بالستیک ها،روش هایی برای پیدا کردن ریز پهپادها که rcsبسیار پایینی دارند و تعدا بسیار بالایی دارند، مقاومت در برابر جنگ الکترونیک،همچنین پیدا کردن پهپادها و جنگنده ها و بمب افکن های نسل 5 که البته خداروشکر تو این زمینه کارهای خوبی شده، انهدام طعمه های پرنده و پهپادهای انتحاری کار کنیم. در صورتی که ما بتوانیم با این روش ها مقابله کنیم میتوانیم با بخش موشکی با شرط داشتن ویژگی هایی که در ابتدا گفتم پایگاه های آمریکا و ناتو رو از بین ببریم پس بهتر است از الان بر روی موشک هایی با اون ویژگی ها کا رکنیم گرچه جناب حاجی زاده گفتند ما صاحب موشک های مخصوص یرای نابودی پایگا های دشمن هستیم که ان شاالله صاحب اونها خواهیم بود اما کارهایی که به شخصه به ذهن بنده میرسه و ما باید روی آن تمرکز کنیم تا بتوانیم با این روش ها مقابله کنیم بیشترین موردی که در 8 گزینه بالا ذکر کردم استفاده دشمن از پهپادها بود.استفاده از پهپادهای رادارگریز،پهپادهای جنگ الکترونیک،ریزپهپادها،طعمه های پرنده(البته همش پهپاد نیست) و پهپادهای انتحاری. برای نابودی پهپاد هایی که بالا گفتم و حتی موشک های کروز که rcs پایین دارند تمرکز ما باید بر روی رادارها و ضدموشک ها باشد در بخش رادار کارهای خوبی شده نمونش رادار قدیر که در تایپیک مقاله تام کوپر در مورد پدافند هوایی ایران اماراتی ها ادعای شناسایی اف 22 های آمریکا رو با ساخت راداری مشابه رادار قدیر با نام Rannen کردند.البته با این رادار امکان شناسایی بمب افکن های رادارگریز،جنگنده های رادارگریز و پهپادهای رادار گریز، نیز امکان پذیر خواهد بود.ذکر این نکته لازمه که رادار قدیر برای زمان صلح استفاده میشه و برای باقی موندن در زمان جنگ باید به شدت محافظت بشه. http://www.military.ir/forums/topic/30098-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D9%88%D9%BE%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%BE%D8%AF%D8%A7%D9%81%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-4-%D8%A8%D8%AE%D8%B4/?do=findComment&comment=512277 حرف جناب ناصر که جاشون تو این سایت واقعا خالیه در مورد oth بودن رادار قدیر http://www.military.ir/forums/topic/27755-%25d8%25b1%25d8%25a7%25d8%25af%25d8%25a7%25d8%25b1-1100-%25da%25a9%25db%258c%25d9%2584%25d9%2588%25d9%2585%25d8%25aa%25d8%25b1%25db%258c-%25c2%25ab%25d9%2582%25d8%25af%25db%258c%25d8%25b1%25c2%25bb-%25d8%25b3%25d9%25be%25d8%25a7%25d9%2587%25d8%258c-%25d9%2588%25db%258c%25da%2598%25da%25af%25db%258c%25e2%2580%258c%25d9%2587%25d8%25a7%25d8%258c-%25d8%25aa%25d8%25ad%25d9%2584%25db%258c%25d9%2584%25e2%2580%258c/?do=findComment&comment=458604 در بخش ضد موشک ها ما دارای توپ سعیرکه چند وقت پیش ویدیوئی از این توپ که یکی از موشک های کروز حمله کننده ها به خاک سوریه رو شکار کرده بود رو پخش کردند،توپ مصباح1،موشک سوم خرداد و رعد2، موشک تور ام 1که ای کاش میتونستیم یک کپی(هر چند غیر فانونی) از این موشک بگیریم و بر اساس تجارب این کار یک سیستم بومی مثل hq17 چینی ها ایجاد کنیم، موشک صیاد2،صیاد3،اس 300 ها و صیاد 4( امیدوارم به محض تکمیل صددرصدی که چند وقته پیش گفته شد تکمیل شده سریعترتولید انبوه بشه البته نه با لانچر 2 تایی) هستیم.تولید انبوه این موشک ها به ما دربرخورد با موشک های کروز سوپرسونیک و پهپادها به جز ریزپهپادها و پهپادهای دکوی کمک خواهد کرد همین طور هم لود سریع آنها هم برای مقابله با این طرح ها و هم مقابله با جنگنده های ناتو میتونه مفید واقع بشه.ریز پهپادها و پهپادهای دکوی به این علت که ریزپهپادها در تعداد بسیار زیاد به پدافند حمله میکنند و حتی توپ هایی مثل مصباح 1 و یا حتی نوع زمین پایه فالانکس ها(که اگردر ایران ساخته بشه)در تعدا کم(منظورم در تعدا 1 یا 2 تاست) نمیتونند کاملا باهاشون مقابله به مثل کنند و در تعدا بالا هم در صورت افزایش جنگنده های حامل این ریز پهپادها باز هم همه انها منهدم نخواهند شد و باید به محض شناساییشون از روش های دیگری مانند جمرهای gps و ...هم برای متوقف کردنشون استفاده کنیم. برای پهپادهای دکوی از طعمه های پرنده هم باید ازاخلال گرهای ضد پهپاد استفاده کرد چون کار پهپادهای دکوی شناسایی پدافند میباشد.همچنین برخورد با موشک های دکوی مانند mald و... کمی پیچیده تر میباشد شناسایی این موشک ها باید به عهده اپتیک ها و مخصوصا رادارهای sar که توسط جنگنده ها و پهپادها مخصوصا پهپادهای ردارگریز برای عدم شناسایی اونها توسط جنگنده های حامل این موشک ها انجام بگیره چون این دکوی ها کارشان فریب رادارهای پدافند میباشد و نابودی اونها باید به عهده پدافندهای کوتاه برد باشد https://www.farsnews.com/news/13951005001346/ به علاوه با وجود اس 400 که پیشنهاد فروشش به ما داده شد و متاسفانه نپذیرفتیم میتوانیم در صورت واکنش مناسب با موشک های هایپرسونیک با سرعت 8 ماخ و همچنین موشک های mgm140 و هیماریس درگیر بشیم البته اگر این موشک ها در تعدا بالا شلیک شوند قابلیت غلبه بر اس 400 رو دارند که در این صورت ما نیز به تعداد بالایی از این سامانه احتیاج خواهیم داشت همین طور اگر رادارهای سامانه صیاد 4 بتونه با توجه به سرعت بالای موشک های بالستیک محاسبات لازم برای هدایت موشک برای زدن بالستیک رو انجام بده که البته این کار به عهده سامانه هدایت راداره و همچنین موشک بالستیک دشمن اگر دارای بدنه کم بازتاب رارادی باشه و رادار سامانه صیاد 4 بتونه اون رو شناسایی کنه سامانه خوبی برای شکار بالستیک ها خواهیم داشت البته این پدافندها به جز توپ ها وتور ام 1 که خریداری شده بقیه دارای قیمت بالاتری هستند و ما میتونیم با خرید پانتسیر s1و2 و تورام1 های بیشتر و تور ام 2 ها و حتی hq17و skydragon12سامانه های ارزان تری داشته باشیم همچنین ما میتونستیم یک سامانه پانتسیر s1 رو از سوریه وارد کنیم و از آن کپی بگیریم یک چالش دیگه که برای پدافند وجود داره بمب های ماهواره ای مانند sdb و jdam هست که این بمب ها درتعداد بالا واقعا چالشند برای مقابله با آنها میتوان از پانتسیر اس 1 که متاسفانه فاقدشیم و جمرهای gps برعلیه این بمب ها استفاده کرد بماند که آمریکا در نظر دارد ازهدایت gps ضد اختلال خود در سال 2022 رونمایی کند که برای مقابله با این کار آمریکایی باید آماده باشیم https://cdn.mashreghnews.ir/old/files/fa/news/1393/11/4/875517_176.jpg جای خالی سامانه ای مثل سلاح لیزری ضد پهپادی شرکت ریتون برای نبودی پهپادها و همچنین رادارهای lpi و موشک 9m96e که بر علیه موشک های ضد رادا استفاده میشود واقعا تو بخش پدافندی ما حس میشه. http://digiato.com/article/2017/11/01/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D9%84%D8%AA%D9%81%D8%B1%D9%85-%D8%B6%D8%AF-%D9%BE%D9%87%D9%BE%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D9%85%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D9%88%D9%86-%D9%85%D8%AC%D9%87/ یک راه دیگر برای مقابله با جنگنده های ناتو به ذهن حقیر میرسه اینه که ما میتوانیم با داشتن نیروی هوایی در سطح روسیه و چین(منظور از لحاظ تعداده نه نوع جنگنده ها،یعنی اینه که به طور مثال مثل چین بیش از 1000 تا جنگنده داشته باشیم ولی به پیشرفتگی جنگنده های آمریکا) سعی در مقابله با نیروی هوایی عظیم ناتو بکنیم داشتن این نیروی هوایی عظیم هم میتونه به داشتن آسمان امن در مقابل انبوه جنگنده های آنها کمک بکند و همچنین برای مقابله با بعضی از روش های 8 گزینه بالا نیز کاربرد داشته باشه به طور مثال میتوان با جنگده ها،پهپادها و هواپیماهای جنگ الکترونیک به شرط قدرت برابری با پارازیت های اونها مفید واقع بشه.همچنین برای نابودی هواپیماها و پهپادها و بمب افکن های رادار گریز به شرط داشتن رادار قدرتمند برای پیدا کردنشون یک گزینه عالی خواهد بود.به علاوه برای نابودی پهپادهای انتحاری و طعمه های پرنده و همچنین برای مقابله با موشک های کروزسوپرسونیک(به شرط داشتن جنگنده مخصوص این کار مانند میگ 31 بی ام) یک گزینه عالی به شمار می اید.البته این کارانجام نشده به همین علت من در ابتدای نظریاتم به وجود 2 بخش موشکی و پدافند که در کشور ما وجو دارد تاکید کردم هم چنین این روش نیاز به بودجه نظامی بالا داره و همچنین ارتباط گیری با کشورهایی مانند چین و روسیه برای خرید جنگنده های مورد نیازداره (که با خروج آمریکا از برجام و برگشت تحریم ها این مورد نسبت به قبل کم رنگ تر میشود) و همچنین احتیاج مبرم به کار کردن بر روی جنگنده های مورد نیاز خودمون با توجه به اینکه این کار پیچیدگیه بالا و بودجه بالا چه برای ساخت و چه برای نگه داری جنگنده ها و همچنین یک برنامه ریزی 20 تا 30 ساله یا شایدم بیشتر داره ولی باید بر روی آن کار کرد. https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_Russian_military_aircraft https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_People%27s_Liberation_Army_aircraft ما دشمن هایی مثل ناتو،ائتلاف عربی که در یمن مشغول جنگ با انصارالله است،اسرائیل و گروه های تروریستی مانند پژاک،داعش و ... رو داریم ما میتونیم با تقویت بخش هوایی،تقویت روز افزون پدافند، و ایجاد 4 شرط برای بخش موشکی با نیروی هوایی ناتو،کشورهای عربی و اسرائیل و حتی روش های مقابله اونها با پدافند و حمله به پایگاه های نظامی ما مقابله کنیم و همچنین با داشتن این نیروی هوایی عظیم ضربات مهلکی رو به بدنه گروه های تروریستی که در شمال غرب کشور،جنوب شرق کشور و تازگی داعش که در افغانستان داره رشد میکنه وارد کنیم پ.ن:روش هایی که حقیر برای سرکوب پدافند توسط آمریکایی ها عنوان کردم توسط خود ما نیز برای نابودی پدافند موشکی امریکا و ناتو و حتی کشورهای عربی نیز میتواند مورد استفاده قرار بگیرد پ.ن2:اینهایی که گفتم نظرات و ایده های شخصی من بود امیدوارم دوستان نیز با دادن ایده هاشون باعث بشند به یک جمع بندی عالی برسیم
  8. 1 پسندیده شده
    با عرض سلام برادر اگر اجازه میفرمایید بزارید چند نکته ذکر کنم 1. اول از خود بپرسید بر عملیاتی نگاه داشتن و هنماهنگی دو هزار جنگنده-بمب افکن {فرض} چه ابزار وسایل و زیرساخت هایی مورد نیاز هست ؟ 2.از لحاظ عملیاتی و لجستیک فاکتور های زیادی باید مهیا باشند تا 2000 جنگنده یا کمتر به عملیات بپردازن 2.1: زیرساخت: واپیما و جنگده های امروزه به فرودگاه ها و پایگاه های هوایی مجهز و مدرن احتیاج دارن. 2.2: سوخت درسته که زیر ساخت مهمه اما از نظر بنده سوخت هم نقش بسیار مهمی داره به طور مثال اگر در نظر بگیریم هر جنگنده برای هر ساعت عملیلت به 1000 پاوند سوخت جت نیاز داشته باشه خودتون حساب کنید 2000 جنگنده چه قدر لازم دارن. 2.3: وسیله رساندن سوخت به محل : سوخت رو به چه صورت به فرودگاه ها منتقل می کنند ؟ اکثرا با تانکر درسته مقداری سوخت به عنوان ذخیره در دپو های سوخت پایگاه های هوایی و فرودگاه های مختلف هست اما به یاد داشته باشید برای موفقیت عملیات های بمباران استراتژیک و ایجاد برتری هوایی نیاز به سورتی های مداوم هست. 2.4: ابزار رسیدن به سوخت به هواپیما چیست ؟ اگر هواپیمایی بخواهد به طور مثال 6-7 ساعت به عملیات بپردازد به پشتیبانی تانکر{هواپیما} نیاز خواهد داشت. 2.5 برای هماهنگی صورتی های مداوم 2000 جنگنده به چه چیزی لازم است ؟ معمولا آواکس ها و کنترلر های آنها این وظیفه را بر عهده دارند تصور کنید در یک آسمان شلوغ از ترافیک هوایی بدون راهنمایی اواکس یا کنترلر رادار به عملیات هوایی بپردازید. 2.6: قطعات یدکی : هواپیما های برای عملکرد بی نقص به قطعات یدکی احتیاج پیدا می کنند که این قطعات معمولا به وسیله هواپیما های ترابری غیر نظامی{ در صورت جنگ و عمل ملی سازی } و نظامی به محل اورده خواهند شد. 2.7: محل عملیات از خاک اصلی کشور های شرکت کننده دور هست در نتیجه خلبانان اکثرا اگر فرض را آمریکا بگذاریم باید با مخازن سوخت اضافی و سوخت گیری هوایی پرواز ترنس آتلانتیک و بعد از اون به پایگاه مقصد رو انجام بدن که 12-14 ساعت طول میکشه و معمولا برای هواپیما های ضروری دو گروه خدمه استفاده میشه تا بلافاصله بعد از نشستن هواپیما هواپیما عملیاتی بشه در نهایت : از خود بپرسید که چرا دست روی دست بگذاریم و صبر کنیم تا به مقابله با دشمنی بریم که به نهایت قدرت خود رسیده و وارد جنگی شویم که بازنده خواهیم بود؟ چرا ابزار و وسایل و زیرساخت و موادی که دشمن برای عملیاتی کردن نیروی خود ب انها لازم دارد را از بین نبریم چرا به صورت فرسایشی دفاع کنیم وقتی میتوانیم با یک ضربه قاطع توان دشمن را بکاهیم ؟ با تشکر دوستان توجه کنید که این نظرات صرفا نظرات شخصی بنده هست و اگر نقدی دارید از شنیدن آن خوشحال خواهم شد
  9. 1 پسندیده شده
    فقط از پهپاد کرار تغییر یافته استفاده کنیم وگرنه فکر نکنم چنین پلتفرمی داشته باشیم ....
  10. 1 پسندیده شده
    یه موضوعی که تو تست های پدافند هوایی یا هوا به هوا برام سوال هست، اینه که ما موشک هامون رو بر علیه اهداف مافوق صوت مانورپذیر هم تست می کنیم؟ پلتفرمی برای این کار داریم؟
  11. 1 پسندیده شده
    کاهش هزینه .... البتهدجای تعجب داره که چرا از خانواده ی صیاد استفاده نکردن ؟!
  12. 1 پسندیده شده
    سوال اینجاست که چه پیچیدگی تو موتور فونیکس بوده که به جای مهندسی معکوس ان از موتور هاگ استفاده کردند با توجه به اینکه به هر حال کشور ما تجربه خوبی رو موشک داره
  13. 1 پسندیده شده
    با حضور وزیر دفاع رژیم صهیونیستی آویگدور لیبرمن در مرز اسرائیل با سوریه، وی از تجهیزات که ارتش اسرائیل در این منطقه مرزی مستقر کرده بود بازدید کرد. یکی از این تجهیزات خودرو رزمی پیاده نظام نامر بود. با توجه به حضور این خودرو زرهی در یک منطقه مرزی می توان حدس زد تست های انجام شده بر روی آن رضایت بخش بوده است. و احتمال عملیاتی شدن این خودرو زرهی بسیار بالا خواهد بود.
  14. 1 پسندیده شده
    یادمه چندین سال قبل (قبل از معرفی فکور برای اولین بار) بابک تقوایی تو فروم acig پیرامون پروژه سجیل برای تامکت اونجا اشاره کرد که در ادامه پروژه سجیل، موتور هاوک‌ رو روی بدنه فونیکس سوار کردن. البته الان نمیتونم مطلب مذکور رو پیدا کنم.
  15. 1 پسندیده شده
    با ترور هدفمند دکتر عزیز اسبر در سوریه رییس مرکز تحقیقات علمی مصیاف که بارها توسط رژیم صهیونیستی بمباران شده بود، در این مرحله این رژیم به نظر در کنار تخریب فیزیکی تاسیسات سعی داره بدنه ی ارتش و مقامات سوری را از نیروهای نزدیک به ایران پاکسازی کنه. به قول خودش خارج کردن ایران از سوریه را از چند جبهه شروع کرده. برای مثال نیروهای متمایل به روس ها شاید از این حملات مقداری مصون باشند ولی این رژیم سعی میکنه تمام نیروهایی که در این مدت در کنار نیروهای مقاومت بودند را هدف قرار بده تا لااقل عناصر کلیدی در بدنه نظام سوریه که به مقاومت نزدیک هستند را حذف کنه و حتی با این پالس ها اونها را از ایران دور کنه. اینطور در آینده سیاسی سوریه میتونه موضع ایران را درون نظام سیاسی آتی سوری ها تضعیف کنه و نگران نفوذ ایران در بین نیروهای نظامی/سیاسی سوری نباشه که قطعا با جنگ سوریه تقویت شده بود. شهادت عصام هم میتونه یک ترور هدفمند در این راستا تلقی بشه و احتمالا در آینده ترور های فردی و یا گروهی در این راستا در دستور کارش بیشتر هم قرار بگیره با وجود محیط آلوده سوریه که میتونه از نیروهای نظامی ( که قبلتر شاید در بمباران ها هم هدف بودند ) تا نیروهای علمی و اطلاعاتی و در نهایت سیاسی را در بر بگیره. این را بزارید در کنار ترور دکتر سید محمد علیشاه موسوی ( به نقل از تحولات جهان اسلام ) در افغانستان و یا ترورهای قبلتر در عراق مثل ترور آیت الله حکیم که همگی از یک برنامه بسیار بزرگ ( به نظر شخصی ) و هدفمند حکایت داره ضد مقاومت از سال ها پیش. جالبه تاریخ گویا وارونه تکرار میشه. فرعونی که سعی میکنه تمام کودکان بنی اسرائیل(!) را قتل عام کنه تا موسایی ظهور نکنه در آینده و تخت و تاج قدرت و مکنتش را سرنگون نکنه یا زمان ظهور موسی کودکان بیشتری را میکشه که بعد از او خطری براش نباشند. حالا ترورهای متعدد دانشمندان لبنانی و فلسطینی و ایرانی و ... در جای جای جهان و کشتار هدفمند افراد انتخاب شده در کشورها و نظام ها و در نهایت کشتار جمعی تدریجی کودکان و زنان فلسطینی در غزه به بهانه های گوناگون تا به قول خودشون خطر را پیش از شروعش سرکوب کرده باشند. که کشوری برای مقابله باهاش وجود نداشته باشه، که همسایه ای هم توان با خودش باقی نمونه، موشکی برای هدف قرار گرفتنش ساخته نشه، که اورانیومی که ممکن هست روزی بر علیهش شکل بگیره غنی نشه، که پهپادی ضدش ساخته نشه، که دست کودکی برای هوا کردن بادبادکی وجود نداشته باشه، که کودکی نباشه که در جوانی اسلحه علیهش دست بگیره، که حتی حنظله ی روی کاغذ هم حتی نباشه که تهدیدها را فرعون قبل از تولد و بعد از تولد موسی همه را سرکوب می کرد تا باقی بمونه ...
  16. 1 پسندیده شده
    من فکر میکنم چون موتور و سیستم الکترونیکیش رو عوض کردیم پروفایل پروازیشم عوض شده و دیگه مثل موشک فینیکس نیست . مثلا در مورد اس 200 اگه هدف در فاصله 60 کیلومتری بود موشک مستقیم به سمت هدف میرفت ولی اگه در فاصله دورتر باشه موشک ابتدا اوج میگیره و به سمت هدف شیرجه میره . این کار برد رو افزایش میده . فکر میکنم در مورد موشک فینیکس هم همین قضیه صادق بود ( چند وقتی میشه که از مطالعه نظامی دور شدم اگه اشتباه میکنم دوستان تصحیح کنن ) بنابراین این موضوع هیچ ربطی به پروپاگاندای موشکی و نداشتن تکنولوژی ساخت سوخت جامد مرکب و .... ندارد برادر عزیزم مورد دوم هم اینکه با توجه به سطح مقطع جنگنده های دشمن و غلاف جنگ الکترونیکی که حمل میکنن تو این فاصله حتی تامکت هم نمیتونه قفل راداری رو حفظ کنه . (به خاطرات خلبانان مراجعه کنی میبینی که تامکت روی همین میراژ ها هم قفل راداری رو از فاصله دور نمیتونست حفظ کنه و مجبور بودن خودشون رو تو محدوده رنج ماترا قرار بدن برای شلیک .... یا در قضیه سرنگونی میراژ توسط فانتوم .فکر میکنم فانتوم از فاصله 4 یا 5 مایلی یا کمتر با راهنمایی بینظیر رادار زمینی تونست میراژ رو کشف کنه و روش لاک کنه ) بنابراین اصلا نیازی به این مقدار رنج موشکی نداریم . حالا آشیانه یابی فرق میکنه و اگه موشک فعال رداری داشتیم باز هم توجیه داشت به این سمت بریم پاینده باد ایران
  17. 1 پسندیده شده
    سلام دوست عزیز میشه در مورد این عکسی لطف کردید گذاشتید بیشتر توضیح بدید، به هر حال موشکی که ۵۰سال پیش ۱۳۰کیلومتر برد داشته رو امروز ما با این همه ادعا در زمینه پیشران‌های موشکی تولید میکنیم و صحبت از میانبرد بودن میکنیم... این واقعیتیست که وقتی در زمینه مسائل سطح به هوا یا هوا به هوا در ایران گفته میشه میانبرد یعنی بردی حدود ۴۰ تا ۷۰ کیلومتر. که من به این نکته کاری ندارم که اصلا ۱۳۰کیلومتر هم خیلی مهم نیست چرا که ۹۰درصد درگیری‌های هوایی زیر ۷۰کیلومتر ثبت شده یا اینکه کلا دنیا به سمت افزایش برد موشک‌های هوا به هوا نرفته و یا مسائل مشابه به این موضوعات، بلکه برای من این نکته قابل توجه هست که ما بعد ۵۰ سال هم نتونستیم با این همه سرمایه گذاری و پروپاگاندایی که در حوزه موشکی وجود داره حتی به برد نسخه A موشک فونیکس برسیم.
  18. 1 پسندیده شده
  19. 1 پسندیده شده
    درود بر استاد hosm گرامی فرمایش شما متین است. با داده های موجود نمی توان به طور قطع ابراز نظر کرد. اعتقاد من این هست که هدایت نیمه فعال نیاز خاصی به داشتن دیتالینک سنگین بین موشک و جنگنده ندارد. شما هدف را تشخیص می دهی، با رادار جنگنده روی آن پرتو پر قدرت می فرستید، موشک را به سمت هدف می فرستید و موشک بازتاب ناشی از تشعشع رادار جنگنده به روی هدف را دنبال می کند تا به آن برخورد بکند. به همین خاطر کمتر نیاز به تغییر در جنگنده های دیگر را نیاز دارد. همانطور که در پروژه سجیل این کار را با ساخت یک رابط فرامین در شرایط جنگی انجام دادند و موشک را به تامکت بار کردند چون فرامین لازم برای اسپارو قبلا در سامانه نبرد شکاری وجود داشت. البته ساخت همین رابط اگر قرار باشد شما استاندارد نظامی یا حتی تجاری ایمن را رعایت بکنید خیلی زمان بر است و به تیم متخصص با تعداد نفرات بالا نیاز دارد که چالش است. البته گمانه زنی های زیادی هم وجود دارد که فکور ترکیب شلمچه و فینیکس هست که به نیمه فعال بودن فکور بیشتر دلالت می کند اما باز هم نمی شود دقیق چیزی را گفت. البته همین پلتفرم موجود فکور را می شود به راحتی تبدیل به فعال راداری کرد. می شود یک موشک ارزان قیمت تر هم ساخت که فقط سامانه اینرسی و homing داشته باشد و به سمت تخمینی دسته های پروازی فرستاد تا به اخلال گرهای پرنده برخورد بکند. می شود تبدیل به موشک ردیاب حرارتی-راداری کرد. شاید هم برای مقصود پلتفرم موشک صیاد3 و بالاتر مورد نظر باشد که در انتها برای ضد بالستیک قصد توسعه آن را داشته باشند
  20. 1 پسندیده شده
    درود به جناب worior خیر این جملاتی که در مکالمات بین خلبان و رادار زمینی و ... برای پرتاب موشکها مبادله می شود، کد های خلاصه استاندارد ناتو هستند. مثلا MADDOG به معنی پرتاب AIM54 یا AIM120 هست!! http://www.dtic.mil/dtic/tr/fulltext/u2/a404426.pdf معلوم نیست که در ایران هم نوع موشک را مشخص کند و نمی شود به آنها استناد قطعی کرد. خواستگاه این کلمات هم شنیده شدن راحت تر در ایستگاه زمینی و ارسال سریعتر مفهوم ارتباط است. که البته در نبردهای نوین و نامتقارن واقعی روشن شدن بی سیم همان و کشف شدن مختصات شکاری و ایستگاه هم همان و خلبان ما این کار را انجام نمی دهد. اینکه من فکور را نیمه فعال فرض کردم به این دلیل بود که در رو نمایی آن را زیر سایه مقصود بردند. به این ترتیب هم وجود پروژه مقصود دوباره تایید شد و هم اینکه با میان برد اعلام کردن فکور ظاهرا آن را جایگزینی برای اسپارو ها در نظر گرفته اند. از طرف دیگر اینکه این موشک می تواند توسط جنگنده های دیگر (میراژ و فانتوم و فالکروم و ... ) هم مورد استفاده قرار بگیرد به این معنی است که بدون تغییر سنگین آنها قرار هست این کار را بکنند پس مدل کنترل را معادل اسپارو فرض کردم زیرا همه این شکاری های مفروض قادر به استفاده از موشکی معادل اسپارو از قبل هستند. دلیل دیگرم هم این بود که اگر فکور فعال راداری بود چرا باید مقصود توسعه داده بشود. کافی بود برای برد بلند تر کمی تغییرات می دادند و نیاز به یک پروژه دیگر نبود. نکته نهفته دیگر هم که من را به این نتیجه گیری رساند این هست که هم نیاز به موشک نیمه فعال بیشتر هست از نظر تعداد و هم خیلی منطقی هست که شما اول یک نیمه فعال هوا به هوا را توسعه بدهید و سپس به سراغ فعال بروید. البته اینها فقط گمانه زنی است.
  21. 1 پسندیده شده
    درود به دوستان گرامی دندان تامکتها هم بالاخره تیز شد. هر چند همه منتظر موشکهای اکتیو راداری بودند و اینطور که از گفته ها معلوم هست این فکور نیمه فعال است اما همین که ما بتوانیم با قابلیت اطمینان بالا روی تامکتها موشک کاملا ساخت داخل بار کنیم یک پیشرفت خوب است. برخی اشکال می گیرند که خوب چرا نیمه فعال از ابتدا فقط موشک فعال راداری بسازیم که تنوع محصول کاهش بیابد. باید گفت که موشکهای نیمه فعال خیلی ارزانتر و در مدیریت اقتصادی نبرد موثر هستند. از طرف دیگر موشک نیمه فعال نیاز چندانی به خنک سازی ندارد و دردسر کمتری برای شکاری میزبان دارد و زدن پهپاد و موشک کروز با موشک فعال راداری مقرون به صرفه نیست. از طرف دیگر با توجه به امکانات پخش پارازیت جنگنده های امروزی اگر یک موشکی مثل فکور دارای سامانه آشیانه یابی باشد هم خیلی در بالا رفتن احتمال نابود کردن دشمن موثر هست خرج زیادی هم ندارد. از طرفی گفته شده که دوره موشکهای فامد فعال راداری هم سر آمده که باید گفت شاید برای آمریکایی ها خوب نباشند اما برای مدل نبرد نا متقارن ما موشکهای فامد ضرورت دارند. کافی است رادار یا الینت زمینی تجمع جنگنده های دشمن را در یک مکانی ثبت بکند و یک شکاری فانتوم، فیتر، سوخوی 24 و یا حتی هواپیمای ترابری و بالگردهای در حال گشت در منطقه، موشک فعال راداری را به مختصات تجمع آنها پرتاب و زمانی که به نزدیکی محل احتمالی جنگنده های دشمن رسید قفل کردن روی هدفی که موشک خودش انتخاب می کند خودکار انجام بشود. کاری که بنابه نیاز بهره بردارهای کروز دریایی هم می توانند از موشکهای موجود بخواهند. در نتیجه بدون قفل راداری از ابتدا می شود محدوده خاصی از یک منطقه جغرافیایی را نا امن کرد و فرصت کمتری هم به شکاری های هدف برای واکنش داد که برای مدل جنگ ما بسیار مفید است. هر دو پلتفرم صیاد3 و فکور برای ساخت موشک فعال راداری دور برد مناسب هستند و با کاستن از وزن بدنه و رادار موشک و بالا بردن کیفیت سوخت می توان به بردها و مزیتهای تاکتیکی متفاوتی رسید که امیدوارم در هر دو اجرا بشود. گفته شده که این موشک را روی همه جنگنده های دیگر هم می توانند بار بکنند اگر رادار رهگیر داشته باشند. که البته من ترجیح می دهم فانتوم ها از موشکهای وطنی خانواده استاندارد استفاده بکنند. اما این کار هزینه های تولید را پایین آورده و آموزش بهره برداری هم آسان تر می شود. یک سری هم تامکت را متعلق به موزه می دانند و در نبرد های آینده بی فایده اما من تنها عیبی که در تامکت می بینم همان عیب قدیمی موتورهای F100 هست. اگر تامکت فقط همین توانایی را داشته باشد که 6 تا از موشکهای کروز نزدیک شونده به مکانهای حساس ما را کم بکند برای هر هزینه ای که مصرف آن می شود شایسته هست. یک سری هم از آن طرف دیوار افتاده اند و می خواهند که فکور نقش موشک ضد سطحی براهموس را ایفا بکند. البته کار نشد ندارد اما درست است که رادار AWG-9 یک رادار داپلر با قابلیت پیمایش سطح زمین هست اما محدودیت کشف اهداف با سرعت کمتر از 60 کیلومتر را دارد که به معنی ندیدن ناوها است. از این رو اگر قرار باشد که با فکور ناو بزنیم باید رادار تامکت را کلا تغییر بدهیم مگر اینکه موشک جدیدی از ترکیب نور و فکور بسازیم و بدون قفل راداری موشک را به محدوده ناوهای دشمن بفرستیم و عملیات قفل شدن به صورت خودکار به انتخاب موشک انجام بشود. تصور من این هست که وزن فکور کمتر از فینیکس باشد ولی قدرت موتور دست کمی از آن نداشته باشد به همین دلیل بردهای اعلام شده چندان دور از ذهن نیستند. یک سری هم ایراد گرفته اند که چرا فکور امکان hit to kill ندارد و هنوز از سر جنگی شدید الانفجار ترکشی مشابه فینیکس 60 سال پیش استفاده می کند؟ این بزرگواران انتظار دارند که ما یک چیزی مثل SM6 بسازیم. اول اینکه ساخت چنین چیزی نیازمند قرار دادن سخت افزارها و نرم افزارها و سنسورهای پر قدرت درون موشک هست که اجرای درست آن هم خیلی زمان بر هست و هم بسیار پر هزینه برای ما. دوم اینکه برای شکاری تنهای ما که قراره با چندین شکاری دشمن نبردهای یک به خیلی داشته باشه داشتن موشک خیلی دقیق بدون سر جنگی منفجر شونده، سلاح ترسناکی نیست. موشک شکاری ما باید این قدر قوی باشد که انفجار یک موشک آن برای دسته ای از هواپیما ها خطر ایجاد بکند. اگر خلبان دشمن بداند که فکور فقط شکاری او را به دو نیم تقسیم می کند، از جسارت او چیزی کاسته نمی شود اما اگر بداند که اگر فکور را منحرف هم بکند انفجار آن باعث می شود که زنده نماند آنگاه وقتی رادار احتمال وجود فکور در منطقه را به او گوش زد می کند به اولین چیزی که فکر می کند فرار است. همواره جنبه های روانی نبرد از خود آن خیلی مهمتر است.
  22. 0 پسندیده شده
    منبعی که کپی کردی رو بنویس که توهم نشه خودت نوشتی .
  23. 0 پسندیده شده
    90 درصد چیزهایی که بابک تقوایی گفت ، درست از آب در آمدن .... و ملت دم از « حفاظت اطلاعات » می زنند .... در مورد حفاظت اطلاعات همین بس که : اسرائیل 2 تن سند از سری ترین مراکزش رو برد نشون بده !!!
  24. -1 پسندیده شده
    سلام ببخشید که فضولی میکنم متاسفانه تو اوج استفاده از امواجهای که بعضی کشور ازش برای برهم زدن اسایش انسان استفاده میکنم سریع بگم امواجی که باهاش حریم خصوصی وحتی احساسات انسان رو باهاش مسقیما دستکاری میکنن وبراحتی کشور ما امسالهوم رو محکوم به استفاده از این امواج میکنن باید شفاف سازی بهتری از این دستاورد برای عموم بشه تا جلوی تبلیغات منفی از این دستاورد گرفته بشه متاسفانه تو کشور ما وجود این امواجها زیاده وجود معتادانی که توهوم دارن گواه استفاده اازاین امواج که متاسفانه .....بگذریم من ترسم از اینه که روزی برسه که ارگانهای نظامی با ارگانهای امنیت جهت اثبات بی گناهی خودشون کل نظامو زیر سوال ببرن