برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      9,420


  2. HRA

    HRA

    Editorial Board


    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      466


  3. oldmagina

    oldmagina

    Editorial Board


    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      2,182


  4. mjb

    mjb

    Editorial Board


    • امتیاز

      6

    • تعداد محتوا

      720



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 8 آبان 1397 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    با سلام -   خلبانان  آذرخش بر این اعتقادند : هر اندازه  پنهانکاری اف-35 افزایش یابد ، چالش نیروی هوایی برای آموزش خدمه ، بیشتر خواهد شد         اگر چه جنگنده اف-35 در ردیف یکی از پنهانکارترین جنگنده های تولید شده تاکنون قرار دارد ، اما همین ویژگی ، برای خلبانانی که با این پرنده رزمی جدید آموزش می بینند ، چالش های بزرگ و غیر معمولی را ایجاد نموده است ، چنانکه فرمانده یکی از اسکادران های تازه ایجاد شده ، براین اعتقاد است که تمرینات برنامه ریزی شده ، دچار مشکلاتی شده است .   وی می گوید : در یکی از جدیدترین تمریناتی که برای خدمه این جنگنده در پایگاه نیروی هوایی واقع در آیداهو برگزار گردید ، شبیه سازی حملات هوا به زمین در دستور کار قرار گفت ولی یک مشکل بزرگ پدید آمد ، زیرا هیچ کس بر روی زمین قادر به ردگیری هواپیماهای اسکادران به منظور سنجش و ارزیابی عملکرد آنها نبود .   سرهنگ دوم جورج واتکینز ، فرمانده اسکادران سی و چهارم جنگنده مستقر در پایگاه نیروی هوایی " HILL" واقع در یوتا ، براین عقیده است که آنها هرگز ما را نخواهند دید ، در نتیجه قادر به هدف قرار دادن ما نیستند "   وی می گوید :   جنگنده جدید نیروی هوایی ملزم هستند تابراساس قوانین FAA ،  درزمان اجرای شبیه سازی ، ترانسپاندرهای خود روشن کنند ، به همین دلیل مجموعه جنگ افزارهای دفاع هوایی آنها را کشف و شناسایی می کنند . در غیر اینصورت ، راهی برای شناسایی مسیر حرکت و زمان ضربه زدن به هدف توسط  پرنده های  اسکادران اف-35 وجود ندارد . این مساله تاحدی واقعی است که گاهی مکالمات میان خدمه و عناصر پدافند هوایی جنبه مزاح بخودش می گیرد " سعی کنید به ما شلیک کنید "     وی اضافه نمود که بدون ترانسپاندرهای روشن ، واحدهای سام ، شانسی برای ردگیری تشعشعات این جنگنده ندارند . واتکینز ادامه می دهد : " در زمان آموزش ، مشخصاً یک مبارزه ناعادلانه برای شبیه سازی واحدهای دفاع هوایی دشمن بوجود می آید ، با این حال ، با توجه به اینکه ما می دانیم که چگونه باید وارد رینگ مبارزه شد !!!! ، بخوبی این توانایی وجود دارد  که در برابر هرگونه تهدید شبکه پدافند هوایی نسل چهارم وارد عمل شویم و این مساله ، ناظران را در هوا و زمین دچار شگفتی نموده است ، به شکلی که ما هم اکنون می توانیم چهار فروند اف-35 را همزمان علیه یک هدف وارد عمل کنیم در حالی که  " همه جا باشیم ولی در هیچ جایی دیده نشویم " ، در حالی که با استفاده از حسگرهای موجود ، فضای هوایی گسترده ای به مراتب بیشتر از  جنگنده های F-15 و F-16  را تحت پوشش قرار دهیم . در هر شبیه  سازی که تاکنون انجام گرفته ، هیچ سامانه ای موفق به ردگیری ما نشده و طبیعتاً قادر به هدف قرار دادن ما نخواهند شد "   با توجه به این ویژگی ها ، زمانی که وارد عرصه رزم می شوید ، حس فوق العاده ای به شما دست خواهد داد ، چرا که می دانیم وارد یک مبارزه ناعادلانه خواهیم شد .   خلبانان و خدمه زمینی جنگنده نسل پنجم نیروی هوایی نخستین قدمهای خود را برای عملیاتی نمودن نخستین اسکادران از آذرخش های جدید را برمی دارند و این برای ارتش ایالات متحده امیدوار کننده خواهد بود . پس از عملیاتی شدن این اسکادران ، نیروی هوایی قصد دارد تا اولین حضور رسمی اسکادران اف-35 را در تمرینات مشهور " پرچم سرخ" در ژانویه 2017 که در یک دوره مشخص در پایگاه هوایی نلیس (نوادا) برگزار می شود به ثبت برساند . علاوه برآن ، جنگنده های F-35B سپاه تفنگداران نیز قابلیتهای عملیاتی اولیه خود را بدست آورده و احتمالاً در این تمرینات شرکت خواهند نمود . سرهنگ دوم ، استیون اندرسون ، جانشین گروه 388  آماد و نگهداری معتقد است که تمامی استانداردهای شرکت سازنده به منظور رسیدن به سطح عملیاتی رعایت شده و در صورت نیاز ، این جنگنده ها می توانند به سرعت توسط کشتی یا هواپیماهای حمل و نقل به هرنقطه کره زمین حمل و بلافاصله عملیاتی شوند .         وی اضافه می کند : برای بسیاری از ما در طول عمر فقط یکبار اتفاق می افتد که یک سلاح جدید را برای دفاع از این کشور در سازمان رزم نیروی هوایی مشاهده کنیم . همه ما ، از جوان ترین پرسنل تا فرماندهان ارشد برای عملیاتی شدن این جنگنده هیجان زده هستیم .   به گفته وی ، در حال حاضر ، 21 خلبان آماده اجرای ماموریتهای رزمی هستند و سه گروه دیگر نیز فرآیندهای  لازم را  برای دریافت تاییدیه نهایی طی می کنند . علاوه بر آن ، 222 خدمه زمینی آماده ورود به سطح عملیاتی بوده و 150 نفر دیگر نیز مشغول گذراندن دوره های آموزشی هستند .  هم اکنون 15 فروند اف-35 در مراحل پایانی تکمیل و تحویل به نیرو است و 16 فروند نیز تا پایان اوت در این مرحله قرار خواهد گرفت . در نهایت سه اسکادران کامل با مجموع 72 فروند هواپیما تا سال 2019 تشکیل خواهد شد . . به اعتقاد سرهنگ اندرسون ، با ورود خلبانان و خدمه فنی آموزش دیده ، هیچ مشکلی برای رسیدن به سطح عملیاتی 100%  بوجود نخواهد آمد .     صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  2. 1 پسندیده شده
  3. 1 پسندیده شده
    Ilyushin Il-76 candid Ilyushin Il-76TD - Pouya Air Ilyushin Il-76TD - Iran - Revolutionary Guard Air Force Ilyushin Il-76MD-90A - Russia - Air Force
  4. 1 پسندیده شده
    کشف دریاچه ای از آب مایع! زیر سطح مریخ برداشت هنری از فضاپیمای مارس اکسپرس بر فراز قطب جنوب بهرام، و نمایی راداری از یک بخش آن رنگ آبی پررنگ نماینده‌ی بیشترین بازتاب است که به گفته‌ی دانشمندان نشانگر آب مایع است داده‌های ماهواره‌ای نشان می‌دهند که دریاچه‌ی بزرگی از آب مایع زیر یک لایه‌ی کلفت یخ سطحی این سیاره پنهان شده. اگرچه سیاره ی بهرام (مریخ) سردتر از آنست که آب خالص بتواند در آن به حالت مایع باشد، ولی در عوض سرشار از نمک‌های کلسیم، منیزیم، و سدیم است که دمای یخ زدن (انجماد) آب‌هایش را پایین می‌آورد. همین می‌تواند آب را در دماهایی به پایینیِ ۷۴ درجه ی سانتیگراد زیر صفر هم به حالت مایع نگه دارد. برخلاف یافته‌های پیشینِ آب در بهرام، که یا یخ‌زده بودند یا اگر هم مایع بودند به شدت فصلی بودند، این ذخیره‌ی آب به نظر می‌رسد مایع پایدار است. روبرتو اوروزی از بنیاد ملی اخترفیزیک در بولونیای ایتالیا می‌گوید: «این تنها جاییست که آب در آن تا مدتی دراز به حالت مایع پایدار می ماند.» اوروزی و همکارانش به کمک ماهواره‌ی مارس اکسپرس، نگاهی به زیر یخ‌های کلاهک یخی قطب جنوب سیاره انداختند. این دریاچه با پهنای ۲۰ کیلومتر و فاصله‌ی ۱.۵ کیلومتر زیر سطح، در عکس‌های راداری روشن‌تر از دیگر بخش‌های زیر سطح دیده می‌شد. اوروزی می‌گوید این دریاچه بی‌اندازه سرد و شور است، ولی می‌تواند زیست‌پذیر باشد، همان گونه که روی زمین در چنین شرایطی می‌توان میکروب زنده یافت: «اینجا جاییست که انتظار نمی‌رود جانداران زندگی راحتی داشته باشند، ولی از روی همسان‌های زمینی می‌توان وجود زندگی را در آن هم امکان‌پذیر دانست.» پژوهش خطرناک یافتن این دریاچه کار سختی بود، زیرا از پیش می‌دانستیم که آشکارساز راداری مارس اکسپرس برای چنین سنجش‌هایی نامطمئن است. در حقیقت این پژوهشگران برای برنامه‌نویسیِ دوباره‌ی نرم‌افزار آشکارساز، آن هم هنگامی که فضاپیما دارد به گرد سیاره می‌چرخد باید قمار می‌کردند. واقعا احتمال داشت یک نقص جدی پدید بیاید، ولی به گفته‌ی اوروزی، همه چیز به خیر گذشت. تصویر راداری- برشی از سطح قطب جنوب بهرام که لایه‌های زیرش را نشان می‌دهد. نوار افق بالاتر از همه، یخ سطح بهرام را نشان می‌دهد. تا ژرفای پایین‌تر، حدود ۱.۵ کیلومتر، ردیف ته‌نشست‌های یخ و خاک را می‌بینیم. پایین‌ترین لایه، بخش مرکز آن که به پهنای ۲۰ کیلومتر است، بسیار روشن‌تر (بازتابندگی بیشتر) نسبت به همه‌ی جاهای دیگر دارد که برداشت دانشمندان از آن، یک ذخیره‌ی آب مایع است. پس از آن، دانشمندان باید منتظر فرصتی برای دیدن قطب جنوب می‌ماندند. مارس اکسپرس تنها زمانی می‌توانست داده‌های خوبی به دست بیاورد که به هنگام شب، نزدیک منطقه‌ی قطب جنوب باشد، زیرا نور روز می‌توانست با داده‌های آن تداخل پیدا کند. در مدت ۳ سال، این فرصت کمتر از ۳۰ بار پیش آمد، ولی خوشبختانه همین هم برای رسیدن به نتیجه بسنده می‌کرد. جفری پلات از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا هشدار می‌دهد که اگرچه این کشفی نویدبخش به نظر می‌رسد ولی برای تایید نیاز به پژوهش‌های بیشتر دارد. به گفته‌ی او، آنچه که عکس‌های راداری نشان داده می‌تواند چیزهای دیگری هم باشد، از جمله آرایش ویژه‌ای از یخ دی‌اکسید کربن، و یا یخ آب بسیار خالص. پلات می‌گوید: «اگر نتایج تایید شود، بزرگ‌ترین رویداد درباره‌ی وجود آب مایع در روزگار کنونی بهرام خواهد بود. این آشکارا می‌تواند بر شناخت ما از تاریخ اقلیمی و امکان زیست‌پذیری این سیاره تاثیر بگذارد.» گزارش این دانشمندان روز ۲۵ ژوییه در نشریه‌ی ساینس منتشر شد. منبع و مطالعه بیشتر: https://1star-7skies.blogspot.ae/ https://www.newscientist.com/article/2174955-massive-lake-of-water-found-beneath-mars-south-pole-could-host-life/ https://www.sciencemag.org/news/2018/07/liquid-water-spied-deep-below-polar-ice-cap-mars http://www.sci-news.com/space/mars-express-reservoir-liquid-water-06239.html https://www.sciencealert.com/vast-liquid-water-reservoir-found-on-mars-radar-planum-australe-subglacial-lake
  5. 1 پسندیده شده
    Kamov Ka-32 Kamov Ka - 32 T Kamov Ka - 32 S Omega Kamov Ka - 32 A Kamov Ka - 32 A - 11 VS
  6. 1 پسندیده شده
    اولین پرواز آزمایشی نمونه مدرنیزه شده توپولوف TU-160 بلک جک با حضور ولادیمیر پوتین و علاقه مندان 25 ژانویه در کازان انجام شد این پرواز به مدت 7 دقیقه و تا ارتفاع 300 متری جهت تست های اولیه بود. طبق برنامه ای 10 فروند از این بمب افکن استراتژیک نیروی هوایی روسیه به استاندارد Tu-160M2 ارتقا پیدا می کند از جمله تغییرات صورت گرفته در این بروزرسانی اویونیک، موتور، الکترونیک، کاکپیت شیشه ای و... جدید به همراه انطباق با تسلیحات جدید به روز و بطور کلی دگرگونی گسترده ای در سایر اجزاء و قابلیت ها پرنده اعمال شده است.
  7. 1 پسندیده شده
    آزمایش لباس محافظت در برابر تسلیحات شیمیایی-زیستی در F-35 برای نخستین بار       هفته گذشته اولین آزمایش پروازی لباس خلبانان جنگنده F-35 با توانایی مقاومت در برابر عوامل شیمایی و زیستی در پایگاه هوایی ادواردز ایالت کالیفرنیا با موفقیت انجام شد .   این لباس پس از 10 سال توسعه و آزمایشات گوناگون و آلوده کردن و پاک کردن این لباس با خطرناک ترین مواد موجود در سلاح های شیمیایی و میکروبی ، به مرحله بلوغ و نهایی خود رسیده .   این لباس از بخش های مختلفی تشکیل شده . پوشش یکپارچه سراسر اندام ، ماسک مشترک خدمه هوایی ، فیلتر هوای خلبان ، جوراب و دستکش های با پوشش دو برابر در ناحیه مُچ و همچنین یک دمنده هوا برای دور نگه داشتن خلبان از عوامل شیمیایی-میکروبی در حین حرکت روی باند به سمت جنگنده .         این سامانه وظیفه تصفیه هوای تنفسی و غبار زدایی ماسک و عینک خلبان را به طور همزمان بر عهده دارد . تمامی این متعلقات با لباس پرواز و لباس محافظت از شتاب گرانش خلبان ، یکپارچه شده اند .   همچنین وسایل ارتباط رادیویی موجود در کلاه خود و ماسک به طور کامل برای این لباس طراحی و ساخته شده . زیرا با وجود ماسک بر روی صورت ، صدای شخص در هنگام صحبت کردن برای اطرافیان نامشخص و مبهم است . ولی با استفاده از سامانه مخصوص ، صدای خلبان از طریق بلندگو پخش میشود .   تاثیرات این لباس در محدودیت حرکتی و گرم شدن دمای بدن خلبان و نحوه عملکرد در پرواز به دقت اندازه گیری و بررسی میشود تا در مراحل توسعه بعدی لحاظ شود .   در این آزمایش از عوامل آلوده کننده برای شبیه سازی حمله شیمیایی-میکروبی استفاده گردید و سامانه های تخلیه و تصفیه هوای کابین جنگنده و لباس خلبان در شرایط موتور در حال کار جنگنده آزمایش شد .          برای آگاهی از جزئیات بیشتر این رویداد ، مرجع زیر را مطالعه بفرمایید :   http://www.edwards.af.mil/News/Article-Display/Article/1069726/jsf-pilot-ensemble-designed-to-keep-out-cb-agents  
  8. 1 پسندیده شده
    در مورد اف 35 حرف و حدیث بسیار است و مشکلاتی که بر سر راهش ایجاد شد بویژه بحث مالی روی توانایی های آن به شدت تاثیر گذاشت  ولی به نظر می آید با تولید انبوه و درخواست خیلی از کشورها امکان حضور در نبردهای متفاوت را خواهد داشت و می تواند با گذر از همه حرف ها خود را اثبات کند  جنگنده ای مثل اف 14 بدلیل حضور در جنگ تحمیلی بخوبی توانست خود را اثبات کند در حالی که در سازمان رزم آمریکا این موقعیت برایش فراهم نشد    نکته ی دیگری که اف 35 را تهدید می کند حضور جنگنده اف 22 است که عملا زنگ خطر پنهانکارها را به صدا درآورد و موجب شد کشورها بدنبال مقابله با این هواپیماها بروند  ازاین رو تهدیدات سریعا برای این جنگنده بروز شد و کار را برای این جنگنده سخت کرد البته باز باید گفت که ورود و رزم با یک حریف قالب موقعیتی نیست که برای هر جنگنده فراهم شود  موقعیتی که جنگنده هایی چون اف 4، اف 14، میگ 21 به خوبی داشتن 
  9. 1 پسندیده شده
    با سلام   فرود شبح صحرای نقب     طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، در مورخ 12 دسامبر 2016 میلادی ، اولین جفت از جتهای رزمی پنهانکار F-35 وارد خانه جدید خود در پایگاه هوایی نواتیم شدند . در این مراسم که بدلیل وجود مه بسیار سنگین در ایتالیا و پروتوکلهای سختگیرانه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، به تعویق افتاد ، نخست وزیر بنیامین نتانیاهو ، رییس جمهور ایزرائل رئوین ، آویگدور لیبرمن (وزیر دفاع) ، رییس ستاد مشترک  ژنرال ستاد  گادی ایزنکوت ، فرمانده نیروی هوایی ، ژنرال آمیر شل ، کارمندان ارشد صنایع نظامی ، اشتون کارتر (وزیر دفاع ایالات متحده) ، و دانیل شاپیرو ( سفیر ایالات متحده در تل آویو ) ، رییس هیئت مدیره لاکهید مارتین ( مریلین هیسون ) و نمایندگانی از کاربران این جنگنده ، حضور داشتند .     به گفته ژنرال آمیر شل ، این روز برای IAF ، به مثابه یک انقلاب بشمار می رود و ورود این جنگنده نسل پنجم به سازمان رزم IAF ، به  پیشرانه قدرتمندی برای تغییر استراتژی ها و تاکتیکهای این نیرو مبدل خواهد شد . این سخت افزار جدید ، توانایی IAF را در اجرای حملات سیستماتیک در ارتفاعات مختلف ، افزایش خواهد داد و توانایی مرگ آوری  موجود را چند برابر خواهد نمود .   جنگنده پنهانکار نسل پنجم اف-35 که در IAF با شناسه "ADIR" شناخته می شود ، با در اختیار داشتن قابلیتهای منحصر به فرد  رزمی ، برای نخستین بار است که وارد صحنه نبرد آسیای جنوب غربی می گردد .   بنیامین نتانیاهو در این ارتباط ، چنین گفت :   " هدف ما بدست آوردن برتری کامل رزمی در هوا ، دریا ، زمین و سایبر خواهد بود و این مساله عمدتاً در راستای اجرای بازسازی رزمی نیروهای مسلح  و تغییر تاکتیکهای موجود در حمله ، دفاع و ایجاد یک بازدارندگی همه جانبه است و جت رزمی " ادیر" این توانایی ها را تقویت خواهد نمود "   صرفاً برای میلیتاری / مترجم :MR9   پی نوشت :   1- رونوشت به حضراتی که از توئیت ترامپ خوشحال شده بودند !!!   2- اخبار تکمیلی بزودی .....   3- زمانی که تامکت وارد سازمان رزم نیروی هوایی شد ، عین جمله یا چیزی شبیه به جمله فرمانده IAF را یکی از مقامات ارشد گرومن به فرمانده وقت پایگاه هشتم نیروی هوایی ارائه کرد .بقیه وضعیت را دوستان خودشان تحلیل کنند .
  10. 1 پسندیده شده
    با سلام   ورود نخستین جنگنده پنهانکار نسل پنجم به آسیای جنوب غربی       براساس اطلاعات منتشر شده ، طبق برنامه ریزی های قبلی ، با فرارسیدن 12 دسامبر 2016 ، IAF ، نخستین جفت از جتهای رزمی F-35I موسوم به اَدیر (Adir) که نزدیک به یک دهه از امضاء قرار داد دریافت آن گذشته ، را دریافت خواهد نمود و ورود جتهای فوق الذکر برای خدمه هوایی و زمینی این نیرو به معنای در اختیار داشتن نخستین  جت رزمی پنهانکار بشمار می رود .     خدمه این پرنده جدید ، عمدتاً در پایگاه هوایی Luke آریزونا بمدت بیشتر از یکسال در حال آموزش بودند ، اما بر خلاف بر خلاف سایر خریداران این جنگنده نظیر آمریکا ،  نروژ ، استرالیا ، و سایر کشورهایی که این پرنده نسل پنجم را سفارش داده اند ، IAF خدمه اعزامی خود را محدود به تمرین  با فوق  شبیه سازهای رزمی ساخت لاکهید /مارتین نمود . در این ارتباط ، افسر مسئول ستاد خبری IAF معتقد است که عدم تمرین با این پرنده در ایالات متحده ، انتخاب ما بشمار می رفت . در حدود یک دهه پیش ، زمانی که نخستین فروند از آخرین گونه جنگنده های اف-15 و اف-16 را تحویل گرفتیم ، خلبانان مانیازمند این بودند که در در ایالات متحده نیز پروازهای آموزشی ویژه ای را طی نمایند ، اما امروز ، وضعیت به دو دلیل بسیار کلیدی متفاوت  خواهد بود : دلیل نخست ، قابل اعتماد بودن شبیه سازهای لاکهید/ مارتین و دلیل دوم ، تک سرنشین بودن این جنگنده پنهانکار است . این افسر ارشد IAF چنین معقتد بود که به  دلایل فوق الذکر ، زیاد مهم نخواهد بود که خلبانان ما در کشورخاصی پرواز های تمرینی را پشت گذارند ، چرا که معلم خلبانی در کابین دوم وجود ندارد . وی در ادامه اضافه نمود که ما بواسطه اجرای تمرینات گسترده و فشرده در شبیه سازها ، تمامی اطلاعات مورد نیاز را بدست آورده و این یک فرصت فوق العاده بشمار می رود . بلحاظ آمادگی رزمی ، با فرارسیدن 12 دسامبر و تحویل این پرنده ها ، خدمه پروازی بطور کامل آماده اجرای ماموریت هستند .     ارابه های فرود نخستین دو فروند از جتهای رزمی پنهانکار F-35 با هدایت خلبانان نیروی هوایی ایالات متحده قرار است تا طی یک مراسم رسمی در 12 دسامبر 2016 ، باند پایگاه هوایی نواتیم واقع در صحرای نقب را لمس  نماید . دراین ارتباط ، یکی از دو خلبان نیروی هوایی ارتش ایالات متحده  سرگرد الیاس ساپر معتقد است که این یک رویداد تاریخی محسوب خواهد شد . وی درجریان پخش یک ویدئواز بخش خبری IDF ، تحویل نخستین جتهای رزمی نسل پنجم را به IAF تبریک گفت و معتقد بود که این لحظه ، یک  اتفاق تاریخی برای شما ، دنیا و به شکل خاص " منطقه" است . سرهنگ نیروی هوایی ، آساف ، جانشین پایگاه هوایی نواتیم که مسئولیت تحویل اف-35 را بر عهده گرفته ، در خصوص این رویداد ، معتقد است : " آماده سازی های لازم برای پذیرش اسکادران اف-35 ، از حدود 18 ماه پیش آغاز شده . این افسر که بدلایل امنیتی از ذکر نام خانوادگی اش خودداری نموده چنین تشریح نمود که این پایگاه بلافاصله پس از امضاء معاهده صلح با مصر ( کمپ دیوید/1979) گسترش پیدا نمود و توان رزمی آن به 5 اسکادران عملیاتی رسید و با اضافه شدن پرنده های جدید در قالب اسکادران یکصد و چهلم ، قدرت تهاجمی آن به  بیش از پیش می رسد .       موقعیت قرار گیری پایگاه هوایی نواتیم     با در نظر گرفتن تمامی شرایط ، خلبانان پس از گذراندن دوره های شبیه ساز در ایالات متحده و آماده شده خدمه زمینی در پایگاه هوایی اگلین ، تمامی این نیروها و تجهیزات به این پایگاه و آشیانه های زیرزمینی منتقل خواهند شد . پایگاه هوایی نواتیم ، یکی از بزرگترین تاسیسات نظامی رژیم عبری در سرزمین های اشغالی بشمار میرود که بسرعت در حال گسترش است و به منظور پذیرش سریع تر جتهای پنهانکار اف-35  ، تاسیسات پشتیبانی جدیدی از جمله ، بخش های  مرتبط با سیستم های تسلیحاتی ، پیشرانه ، اویونیک ، رادار و ... پیش بینی شده است . علاوه برآن ، احتمالاً شبیه سازهای خریداری شده  نیز در همین پایگاه راه اندازی خواهد شد  . انتظار میرود در پایان سال 2017 ، 9 فروند اف-35 به IAF تحویل داده شود و این به معنای ایجاد قابلیت توانایی عملیاتی اولیه (IOC) خواهد بود . طبق قرار داد ، این نیرو 33 فروند گونه A این جنگنده پنهانکار را در یافت می کند و از آزادی عمل لازم برای سفارش 17 فروند دیگر برخوردار خواهد گردید . با این وصف ، IAF برنامه خاصی برای خرید 25 فروند از گونه B  ( نمونه نشست و برخاست کوتاه ) اف-35 را در دست بررسی دارد و این بدان معناست که توان رزمی اف-35 های آن به 75 فروند خواهد رسید .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم :MR9   پی نوشت :   1- نکته جالبی هست که پیشرفته ترین نیروی هوایی منطقه ، علیرغم تولید فناوری های نظامی در داخل  ، برای رفع نیازمندی های خود ، خرید نظامی خارجی را در دستور کار قرار داده است . 2- نکته جالب تر ، استفاده از شبیه ساز ها بدون انجام پرواز تمرینی در خاک ایالات متحده است . 3- از همه جالب توجه تر ، ورود نخستین جنگنده نسل پنجم پنهانکار  به سازمان رزم مهمترین دشمن منطقه ای ما است ، در حالی که نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، همچنان از جنگنده های  دهه شصت و هفتاد استفاده می کند و علی الظاهر عزم و اراده جدی برای پُر کردن خلاء بسیار خطرناک بوجود آمده ، وجود ندارد ( توجه به اینکه بر طبق متن ، IAF حداقل یک دهه برای چنین روزی برنامه ریزی نموده است )
  11. 1 پسندیده شده
    تحویل اولین F-35A  نیروی هوایی ترکیه در سال 2018     نیروی هوایی ترکیه اعلام کرد که اولین دسته از هواپیماهای فوق پیشرفته F-35A  در سال 2018 تحویل میگیرد و قصد دارد دسته ای  جدید از این هواپیماها را سفارش دهد. دو تن از مقامات امریکایی که نخواستند نامشان فاش شوند گفته اند دسته بعدی از این هواپیماها شامل24 فروند می باشد در همین حال این مقامات گفته اند سفارشات جدید در سال 2021 و 2022 تحویل داده شوند و این خبر توسط نخست وزیر ترکیه رسما اعلام شود.       در حال حاظر لاکهید مارتین در حال ساخت سه گونه این  هواپیما می باشد و برنامه ریزی برای فروش به ده کشور که شامل بریتانیا، استرالیا، نروژ، دانمارک، هلند، ایتالیا، ترکیه، اسرائیل، ژاپن و کره جنوبی هستند را دارد. لاکهید مارتین برنامه فروش 3000 فروند به ارزش 379 میلیارد دلار به سرتاسر دنیا را دارد.ترکیه اولین سفارش خود را در سال 2014 داده بود و برنامه ریزی برای خرید 100 فروند را دارد   http://www.reuters.com/article/us-lockheed-fighter-turkey-idUSKCN12S2G1
  12. 1 پسندیده شده
    با سلام     فرمانده نیروی هوایی ارتش ایالات متحده : امکان سریع تر شدن روند خرید  F-35A   غیر ممکن هست       فرماندهی شاخه رزم هوایی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده بشدت در تلاش است تا هر چه سریعتر ، تعداد لایتنینگهای حاضر به رزم را در سازمان رزم این نیرو ، افزایش دهد ، اما مدیران  بخش غیر نظامی در دولت براین اعتقادند که در شرایط مالی کنونی ، سریعتر شدن روند تحویل  امکان نخواهد داشت .   روز سه شنبه گذشته ، ژنرال هربرت هاوک کارلایز در خصوص نرخ ورود به خدمت اف-35 به سازمان رزم نیروی هوایی اظهار نگرانی نمود و اعتقاد داشت که تردید جدی در خصوص  روند فعلی نرخ تحویل  از 40 فروند در سال جاری به 60 فروند در سال 2021  وجود دارد . به اعتقاد وی ، نیروی هوایی برای جایگزینی پرنده های قدیمی خود ، می بایست حداقل 60 فروند هواپیما در سال تحویل بگیرد .   با این وصف ، وزیر نیروی هوایی ،" دبورا لی جیمز " ، به خبرنگاران بخش دفاعی نشریه  ایرفورس تایمز خاطرنشان کرد افزایش کمّیت پرنده های فعال نیروی هوایی در حال حاضر به یک اولویت  برای این نیرو به نسبت خرید تعداد بیشتری اف-35 تبدیل شده است .   وی در مصاحبه با نشریه فوق چنین می گوید : " تمام موضوع ، حول محور " پول" در حال گردش است و من نیز بسیار علاقه دارم تا تعداد بیشتری از این پرنده فوق العاده خریداری شود ؛ اما آنچه در حال حاضر بسیار ضروری است ، تقویت و افزایش قدرت رزمی نیروی هوایی خواهد بود و این به یک اولویت جدی  برای رهبران ارشد ما تبدیل شده است "   وی اضافه می کند :   نیروی هوایی  همواره نیازمندی های رو به رشدی را دارد و این بسادگی هر چه تمام تر در میزان تخصیص بودجه برای پرداخت هزینه های اف-35 تاثیر گذار است . هر چند در خصوص میزان بودجه دریافتی نگرانی هایی وجود دارد ، اما من مطمئن هستم که این پول فراهم خواهد آمد .     ژنرال کارلایز در دوم اوت 2016 طی یک مصاحبه جنجالی اعلام نمود که خرید تعداد بیشتری از این جنگنده ، هزینه های خریدهای بعدی را کاهش خواهد داد تا به هدف گذاری نیروی هوایی که همانا رساندن هزینه این پرنده به 85 میلیون دلار است هرچه بیشتر نزدیک شویم . از سوی دیگر ، روند کُند تحویل این پرنده موجب خواهد شد تا نیروی هوایی پول بیشتری را برای به روزرسانی  پرنده های نسل چهارم هزینه نماید ، در غیر اینصورت ، ناوگان فوق ، بسرعت از خدمت رزمی کنار خواهد رفت .   این افسرارشد نیروی هوایی معتقد است :   " اگر در حال حاضر امکان  جایگزینی تعداد بیشتری از پرنده های قدیمی با اف-35 وجود ندارد ، هزینه لازم برای توسعه عمر رزمی و افزایش قابلیتهای پرنده های موجود می بایست  در اختیار این نیرو قرار گیرد . در نتیجه  لازم است که روند تحویل اف-35 ( برای کاهش هزینه ها) تا 60 فروند افزایش یابد ،  هرچند رسیدن این میزان به 80 فروند بسیار مطلوب خواهد بود ، اما با وجود محدودیتهای مالی ، رسیدن به این رقم اگر چه غیرممکن نیست ، اما بسیار سخت خواهد بود "   بنیاد هریتیج ، بعنوان یک تینک تانک محافطه کار در 4 اوت 2016 گزارشی را منتشر نمود که در آن به نیروی هوایی توصیه شده بود تا برای ارتقاء حداقل 1763 فروند از پرنده های رزمی موجود در سازمان رزم این نیرو ، برنامه جامعی را تدوین نماید .   از سویی دیگر، "جان ونابل " ، عضو ارشد کمیته  دفاعی کنگره ، در این گزارش به این نتیجه رسیده است که نرخ این پرنده به نسبت توانایی ها و میزان رقابت آن با سایر جنگنده های موجود در بازار تسلیحاتی دنیا ، چندان گران هم ارزیابی نمی شود .   جان ونابل  می گوید : " در حال حاضر ، نیروی هوایی خرید تعداد بیشتری از جنگنده F-35 را بدلیل وجود نیازهای مهمتر و کمبود منابع مالی یا عدم همکاری کنگره  ، به تاخیر انداخته  است ، چنانکه در سال مالی 2017 ، بودجه خرید 5 فروند F-35  ، نسبت به سالهای گذشته کاهش یافته و نیاز است تا این روند فوراً متوقف گردد "   ریچارد ابولافیا ، تحلیگر دفاعی  آمریکایی براین عقیده است که به احتمال زیاد در یک بازه کوتاه مدت ، برنامه ای برای خرید بیشتر از این پرنده وجود ندارد .وی می گوید :   " چشم انداز  خرید بیشتر از سوی نیروی هوایی تا سال 2018 بسیار بعید خواهد بود ، چرا که نیروی هوایی مجبور است تا از منابع مالی متعددی برای تامین نیازهای ضروری تر خود استفاده نماید . علاوه برآن ، احتمال دارد سایر برنامه ها ، نظیر خرید تانکرهای جدید KC-46  ، جنگنده آموزشی T.X وسیستم رادار نظارتی  مشترک نیز دچار یک کاهش قابل توجه گردد "     صرفاً برای میلیتاری / مترجم :MR9
  13. 1 پسندیده شده
    با سلام   آذرخش سپاه تفنگداران ،آماده برای ورود به میدان نبرد       فرمانده شاخه هوایی سپاه تفنگداران ارتش ایالات متحده به شکل رسمی اعلام نمود که جنگنده های رزمی F-35B هم اکنون بطور کامل آماده اجرای عملیات رزمی است . اگر چه در گذشته نه چندان اعلام گردید که F-35B هنوز در مرحله آزمایشات اولیه قرار دارد ، نیروی دریایی ارتش ایالات متحده در ژوئیه 2015 ، آمادگی خود را برای اجرای ماموریتهای رزمی محوله اعلام نمود . با این وصف ، گونه تولید شده برای این نیرو ، به شکل کاملاً ضروری نیازمند ارتقاء نرم افزارهای بکاررفته و بروزرسانی های سخت افزاری بود .   ژنرال جان دیویس ، جانشین فرمانده شاخه هوایی سپاه تفنگداران نیز براین نکته تاکید می کند که :   " هیچ شکی در آمادگی F-35B برای ورود به عملیات رزمی در شرایط واقعی وجود ندارد و این آمادگی شاید به نوعی از انواع دیگر پرنده های رزمی موجود در این نیرو ، بیشتر باشد "     ژنرال دیویس در جریان یک جلسه توجیهی در یک تینک تانک غیردولتی در واشنگتن چنین گفت :   " برخی از کلرشناسان نظامی بر این عقیده اند که سطح آمادگی لایتینینگ های سپاه تفنگداران صرفاً در حد " قابلیتهای عملیاتی اولیه " (IOC) است ، در حالی که این اظهار نظرها ، صرفاً سیاسی و غیر تخصصی باشد . اگر چه در سپاه تفنگداران ، واژه " قابلیتهای عملیاتی اولیه " ، عمدتاً به معنای " وضعیت آماده به رزم " مورد استفاده قرار می گیرد "         در جریان این جلسه توجیهی ، خبرنگاران احتمال ورود این پرنده رزمی به عملیات علیه گروه های شورشی در عراق و سوریه را از ژنرال دیویس سئوال کردند . وی چنین پاسخ داد :   " اگر نیازی به این کار باشد ، ما برای اجرای آن آماده هستیم "   وی چنین اعتقاد داشت که انتظار می رود ، نخستین اسکادران F-35  سپاه تفنگداران درژانویه سال آینده به ژاپن اعزام گردد و پس از طی دوره آزمایشی ، در بهار سال 2018 و در چهارچوب  نیروی 31 اعزامی سپاه تفنگداران وارد عرصه اقیانوس ها شود . طبق برنامه ریزی ها ، دومین اسکادران F-35B در تابستان 2018 ، عملیاتی خواهد شد . شاید دراین میان برنامه ریزی ها تغییر کند ، اما ما آماده هر گونه تغییری هستیم . به گفته یکی از تحلیلگران نظامی، یکی از مهمترین مزیتهای F-35B بر جنگنده / بمب افکن های F/A-18 قابلیت حمل 3000 پاوند مهمات بیشتر خواهد بود .       ژنرال دیویس می گوید : " بعنوان یک تفنگدار دریایی ، ما هم اکنون قادر به حمل مقدار بیشتری مهمات بر روی هدف هستیم و اینگونه درب خانه دشمن را با شدت بیشتری  مورد تهاجم قرار خواهیم داد . من به چشم خود ، شاهد این مساله بودم که چگونه دو فروند از این پرنده های رزمی ، اهداف خود را درنهایت دقت مورد اصابت قرار داده و منهدم نمودند و این یک اثر هنری به تمام معنا بشمار میرود . در کمتر از 5 دقیقه ، یکفروند F-35B ، سایتهای  پدافند هوایی سام را از فراز ابرهای متراکم  ، با استفاده از مهمات هدایت دقیق مورد اصابت قرار داد و منهدم نمود .   به گفته این ژنرال سپاه تفنگداران ، در تستهای متعددی که بر روی F-35B اجرا شد ، ثابت گردید که فلسفه طراحی و مسلح سازی این پرنده ، براساس واقعیتهای عینی صورت گرفته است . این پرنده براحتی می تواند پیشرفته ترین سیستمهای دفاع هوایی را خنثی کرده و خلبانان این نیرو نیز آماده به چالش کشیدن آخرین فناوری های دفاع هوایی هستند"   وی در پاسخ به منتقدان که مدعی هستند F-35B برای سپاه تفنگداران یک فناوری بیش از حد گرانقیمت هست ، توضیح داد که با عملیاتی شدن این جنگنده رزمی ، ما در هر مکان و زمانی و در مقابل هر دشمنی قادر به عملیات موفق خواهیم بود .     ژنرال بازنشسته فرانک جونیور پترسون که در حقیقت نخستین افسرخلبان ارشد آفریقایی/ آمریکایی سپاه تفنگداران بشمار می رود در گفتگو با خبرنگاران در پاسخ به ادعای منتقدین  اف-35 چنین گفت :   "برخی از مردم فکر می کنند که این فناوری گرانقیمت فایده ای نخواهد داشت ، اما من در کره و ویتنام بارهای سانحه دادم و هرگز براین عقیده نیستم که فناوری موجود به نسبت فایده آن ، گرانقیمت و بی فایده باشد . باید به این دسته گفت که بسیار احمق هستید!!!!!"       صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  14. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم   صد البته ، این شکل به نظر می رسد . به هرترتیب ، ماشین جنگی فوق العاده ای هست و آمریکایی ها با تمام توان سعی می کنند پیشگامی خودشون را حفظ کنند . اگر به گذشته هم برگردیم و تبلیغات جنگنده ای مثل f-104  را هم بررسی کنیم ، به موارد مشابه برخورد می کنیم .
  15. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم   در تاریخ جنگهای هوایی ، یکی از مشکل ترین و در عین حال مهم ترین اهداف برای نابودی ، حمله به اهداف سخت محافظت شده ای نظیر پل ها بشمار می آید . با این حال ، همانند سایر اهداف نظامی ، یافتن یک پل از روی زمین ،بسیار ساده می باشد . بدین معنی که برای شناسایی محل یک پل  ، صرفا" می بایست رودخانه ، جاده یا خط آهنی که با آن برخورد دارد را دنبال نمود تا آن را پیدا نمود. با این حال از دید نظامی ، اهمیت نابود کردن پل ها در جریان یک جنگ آنقدر اهمیت دارد که تخریب یک پل در سر راه یگانهای در حال پیشروی یا عقب نشینی نیروی زمینی به راحتی می تواند وضعیت نبرد را دگرگون سازد . با این وجود در گذشته اغلب یافتن یک پل برای یگانهای نیروی زمینی جهت حمله به آن ساده ترین قسمت ان بحساب می آمد ، ولی برای خلبان یک جنگنده -بمب افکن در ارتفاع 6000 متری ، حتی در شرایط دید خوب ، پل ها بصورت یک خط نازک دیده می شوند . از سویی دیگر سازه پل ها معمولا"  از مستحکم ترین مواد موجود ساخته شده اند و برای انهدام صد درصدی آنها به مواد منفجره قوی نیازخواهد بود . بطور خلاصه تاریخچه حمله به پلها از جنگ جهانی دوم شروع شده و آخرین آن نیزبه جنگ اول خلیج فارس و تهاجم ایالات متحده به عراق در سال 2003 برمی گردد . اما یکی از مهمترین و جالب توجه ترین این حملات که در حقیقت نخستین ماموریت مشترک موفق میان فانتوم های نیروی هوایی ایالات متحده مسلح به مهمات هوشمند نسل نخست و بمب افکن های کورسیر نیروی دریایی مسلح به مهمات متعارف بشمارمی آید ، حمله به پل مشهور " تان هوا" در ویتنام شمالی می باشد .   موقعیت مکانی :    پل تان هوا ، پلی است بر روی رودخانهٔ  سونگ ما که در ۴/۸ کیلومتری شمال شرقی شهر تان هوا ، مرکزاستان تان هوا در ویتنام  قرار دارد. ویتنامی‌ها آن را پل هامرنگ به معنی آروارهٔ اژدها می‌نامند. این پل با بیش از 1.5 کیلومتر طول و 19 دهانه عریض ،تنها راه ارتباطی راه آهن بندر هایفونگ با پایتخت ویتنام شمالی (هانوی ) بشمار می رفت و به همین دلیل یک هدف استراتژیک برای ارتش ایالات متحده بشمار می رفت .     پل تان هوا -1972       پل تان هوا - ژوئن 2012   عملیات تندر غلتان (ROLLING THUNDER) : با آغاز عملیات رولینگ تاندر  که عملیاتی برای بمباران هدف‌های راهبردی در ویتنام شمالی بود، در مارس ۱۹۶۵ تصمیم گرفته شد که در سیستم ریلی ویتنام شمالی اختلال ایجاد شود و پل تان هوا نیز جزء این هدف‌ها بود. ویتنامی‌ها که به اهمیت این پل پی برده بودند شبکهٔ  پدافند هوایی  کارآمدی را که شامل ۵ هنگ پدافند هوایی بود در منطقه مستقر نمودند.           موقعیت دو شهر (هانوی پایتخت ویتنام شمالی ) و (بندر هایفونگ ) که در دهه 70 میلادی توسط پل تان هواو بواسطه  یک راه ریلی به هم متصل می شدند   نخستین حمله به تان هوا : نام رمز نخستین و بزرگترین حمله به پل ALFA-9 بود. این حمله که توسط تکخال  جنگ کره ، سرهنگ  رابینسون ریسنر  رهبر ی می گردید، شامل ۷۹ هواپیما بود که این ۷۹ هواپیما عبارت بودند از ۴۶ فروند اف-۱۰۵ به عنوان حمله کنندگان اصلی و ۲۱ فروند اف-۱۰۰ برای اجرای ماموریت سرکوب پدافند هوایی ویتنام شمالی  و 14فروند اف-۱۰۰ برای اجرای ماموریت MIG CAP و دو فروند RF-101 برای ارزیابی آسیب‌های وارده و نهایتا" ده تانکر  KC-135 که عمدتا" برای سوخت رسانی به پرنده های شرکت کننده در عملیات  مورد استفاده قرار می گرفتند .برای اجرای این حمله نیز از پایگاه های موجود در ویتنام جنوبی و تایلند بعنوان مبدا" اجرای عملیات فوق استفاده می گردید. پلان پروازی بدین قرار بود که چهار فروند اف-۱۰۵ می بایست از دو پایگاه هوایی تایلند به نام‌های کورات و تاخلی باید برخاسته  و بر فراز دلتای مکونگ  سوختگیری می‌کردند و با عبور از لائوس به سوی جنوب پل تان هوآ پرواز می‌کردند. بمب افکن‌ها باید پرواز خود را به سوی شرق ادامه می‌دادند تا به خلیج تونکین  برسند.     جنگنده - بمب افکن F-100   `   پرنده شناسایی RF-101   عملیات در تاریخ سوم آوریل ۱۹۶۵ آغاز شد. ۱۶ فروند اف-۱۰۵ هر کدام یک جفت موشک AGM-12 زیر بال‌های خود حمل می‌کردند. این نخستین باری بود که یک موشک هدایت دقیق که با امواج رادیویی و جوی استیک کنترل می‌شد به کار گرفته می‌شد. سروان بیل مایرهولت مشاهده کرد که موشک به سرعت به سوی پل روانه شد و ظاهراً برخورد خوبی به هدف داشت، ولی هنگامی که دود حاصل از انفجار از فضای اطراف پل پاک شد، معلوم شد که هیچ خسارت قابل مشاهده‌ای به پل وارد نیامده. سر جنگی ۱۱۰ کیلوگرمی موشک ، این سازهٔ غول آسا را فقط نیم سوز کرده بود. خدمه پروازی نیز همواره با دلخوری و به کنایه می‌گفتند که تاثیر موشک بولپاپ روی آروارهٔ اژدها مانند تاثیر گلولهٔ ساچمه‌ای بر روی تانک شرمن است. سایر پرنده های اف-۱۰۵های دیگر هر کدام سه تن  مواد منفجره  در قالب بمب‌های ۳۴۰ کیلوگرمی حمل می‌کردند که میزان آن بیشتر از مواد منفجره‌ای بود که بمب افکن های B-17 در جنگ جهانی دوم بر روی برلین فرو ریختند.نخستین سری از بمب‌ها به خاطر باد جنوب غربی نیرومندی که وزیدن گرفته بود از مسیر منحرف شد. لیدر دستهٔ آخرین پرواز سروان کارلایل اسمیتی هریس بود. دستهٔ پروازی او موفق شد که جاده و روساخت پل را مورد اصابت قرار دهد. مجموعاً ۳۲ موشک بولپاپ و ۱۲۰۰ بمب به سوی پل پرتاب شد، ولی پل فرو نیفتاد و فقط آسیب‌های جزئی دید و رفت‌وآمد از روی پل فقط برای چند ساعت متوقف شد. این تنها نتیجهٔ این یورش به پل بود که به بهای سرنگونی یک فروند اف-۱۰۰ با خلبانی ستوان جرج اسمیت که وظیفه بمباران آتشبار ضدهوایی دشمن را به عهده داشت و یک فروند آراف-۱۰۱ که وظیفهٔ ارزیابی آسیب‌های وارده را بر عهده داشت گردید.پرنده اف-۱۰۵ ریسنر نیز که  با آتش زمینی ویتنامی‌ها مورد اصابت واقع شده بود شده بود، علیرغم  وجود دود در کابین ، پس از اتمام حمله به سلامت به پایگاه هوایی دانانگ بازگشت.           جنگنده -رهگیر MIG-17 PF   برای مقابله با حملهٔ آمریکایی، نیروی هوایی ویتنام چهار فروند MIG-17 PF را در ساعت ۹:۴۷ دقیقه از پایگاه هوایی نویبای به پرواز درآوردند. نقشه این بود که دو فروند نخست نقش طعمه را ایفا کرده وبه محض جلب شدن هواپیماهای آمریکایی به این دو طعمه ، دو فروند باقی مانده ، اقدام به سرنگونی پرنده های مهاجم نمایند . با این حال ، دو فروند دوم هنگامی که لیدر آنها خلبان  فام نگوک لین متوجه شد که رهگیرهای F-8 E جمعی ناو هواپیمابر یو اس اس هنکاک ، پوشش عملیات را به عهده دارند نتوانستند وارد منطقه شده  و در حقیقت ماموریت آنها با شکست مواجه گردید . اما خلبان  فام نگوک لین ناگهان با یک پرنده آمریکایی مواجه گردید و از ارتفاع تقریباً ۱۰۰۰ پایی شیرجه رفت و در ارتفاع ۷۰۰ پایی آغاز به شلیک کرد. دوربین اسلحهٔ او شعله ور شدن یک اف-۸ را نشان داد و او سرنگون شدن اف-۸ را گزارش کرد.اما بر خلاف گزارش های ارتش ویتنام شمالی و بر اساس  گزارش نیروی دریایی آمریکا ، همهٔ F-8 ها از عملیات بازگشتند، ولی یکی از آنها به خلبانی ستوان اسپنسر تامس ، آنقدر آسیب دیده بود که مجبور شد به دانانگ تغییر مسیر بدهد و هنگام فرود از بین رفت. این پیروزی لن نه تنها نخستین پیروزی هوایی میگ-۱۷های نیروی نیروی هوایی خلق ویتنام بود، بلکه نخستین پیروزی هوایی در جنگ ویتنام نیز بود. نیروی دریایی آمریکا همچنین سرنگونی یک فروندA-4اسکای هاوک به خلبانی ستوان ودن در رویارویی با آتشبار پدآفند هوایی ویتنام را در جریان تهاجم فوق تایید نمود. عملیات ماه کارولینا : در ماه مه ۱۹۶۶ ، یک حملهٔ مبتکرانه به وسیلهٔ نیروی هوایی آمریکا در قالب عملیاتی به نام عملیات ماه کارولینا برای نابودی پل فوق طرح ریزی گردید . در این نقشه یک سلاح جدید مورد استفاده قرار گرفت ، که این سلاح در حقیقت  یک مین مغناطیسی بزرگ بود که می بایست بر روی رودخانه انداخته شود تا این که به زیر پل رسیده و پس از رسیدن به هدف ، حسگرهای مغناطیسی مین‌ها آنها را منفجر کرده تا پل را برای همیشه ویران کند. اما تنها هواپیمایی که به اندازه کافی بزرگ بود تا بتواند این مین‌ها را حمل کند هواپمای ترابری هرکولس بود،بنابراین تصمیم گرفته شد تاعملیات در شب انجام شود تا احتمال مورد اصابت قرار گرفتن پرنده  کمتر شود.     طرح مفهومی از مین های مغناطیسی مورد استفاده در عملیات ماه کارولینا     در شبانگاه ۳۰ مه نخستین سی-۱۳۰، پنج مین را پرتاب کرد. بعدها یکی ازاسرای  ویتنامی اعتراف نمود که ۴ تا از ۵ مین زیر پل منفجر شدند، ولی نتوانستند آسیب جدی به پل وارد کنند. ولی آمریکایی‌ها که این موضوع را نمی‌دانستند با پروازهای شناسایی روی پل دریافتند که پل هنوز پابرجا است. بنابراین یک حمله مجدد با خدمه متفاوت برنامه ریزی گردید. این حمله دوم فاجعه بار بود. سی-۱۳۰ مورد اصابت قرار گرفت و سرنگون شد و همهٔ کروی آن کشته شدند. فانتومی که برای عملیات ایذایی و منحرف کردن توجه ویتنامی‌ها در آن حوالی در حال انجام عملیات بود نیز سرنگون شده و خدمه آن ناپدید شدند.   برنامه ریزان نظامی نیروی هوایی ایالات متحده در ابتدا گمان می نمودند که رمز اصلی موفقیت آنها ، اجرای صحیح عنصر غافلگیری است ، بنابراین در 11 اوت 1967، با رعایت سخت گیرانه حفاظت اطلاعات ، 36 فروند جنگنده اف-105 بصورت شیرجه ای به پل مذکور حمله نمودند . هر هواپیما دو بمب 1360 کیلویی را پرتاب کرده و در نتیجه  سه دهنه پل فرور یخت و تمامی هواپیماها به سلامت بازگشتند ولی ویتنامی ها تا ماه اوت همان سال بسرعت پل را تعمیر کرده و مورد استفاده قرار دادند .   در 21 اکتبر 1968 ، مجددا" یک حمله هوایی دیگر توسط 21 فروند تاندرچیف علیه تان هوا صورت گرفت ، اما در کمتر از یک ماه پل مذکور دوباره قابل استفاده گردید . در دسامبر همان سال دو حمله سنگین که بر رویهم بیش از 50 سورتی پرواز می گردید ، علیه این هدف صورت گرفت که منجر به انهدام 5 دهنه آن شد . در این سری حملات ، بیش از 17 فروند هواپیمای آمریکایی ساقط شدند ولی پس از مدتی پل بازسازی و قابل بهره برداری گردید .  اما  این پل یک هدف دائمی برای ارتش آمریکا بشمار می آمدوطیف متنوعی از انواع مختلف هواپیماها شامل  A-3 اسکای واریور ،A-4 اسکای هاوک ، A-6 اینترودر، فانتوم ها  و کروسیدرها در حمله به این پل شرکت داشتند و تسلیحات متنوعی نیز برای نابودی این پل  نظیر موشکهای هوا به زمین AGM-62 بکار گرفته شد ،ولی هیچکدام دقت و نیروی لازم برای نابودی دائم پل نداشتند. هر زمانی که رفت‌وآمد روی پل مختل می‌شد ویتنامی‌ها به سرعت خسارات وارده را ترمیم می‌کردند و ارتش ایالات متحده نیز مجبور می گردید تا برای نابودی این پل ، مجددا" به آن حمله نماید .         حمله نهایی : در طول چهار سال بعد ، یعنی تا سال 1972، پل فوق به حال خود رها گردید ، اما با شدت یافتن مجدد درگیری ها ،این هدف بار دیگر بعنوان یک اولویت راهبردی در صدر ماموریتهای نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده قرار گرفت . اما این بار به لطف پیشرفت های فناورانه ، بویژه ظهور مهمات هوشمند نسل نخست ، وقایع به گونه ای متفاوت پیش رفت . در تاریخ ۲۷ آوریل 1972، 16 فروند فانتوم از وینگ هشتم تاکتیکی با استفاده از نسل نخست بمب های سقوط آزاد هوشمند و با اجرای یک شیرجه ملایم ، حملاتی را بر روی پل مزبور اجرا نمودند. چهار فروند هواپیمای پیشرو ، هر کدام به دو تیر بمب هدایت الکترو اپتیکی (EOGB)   به وزن 907 کیلوگرم  و 12 فروند هواپیمای بعدی نیز هریک به دو بمب هدایت لیزری (LGB) به وزن 908 کیلوگرم حمل می نمودند و در کنار آنها ، یک فانتوم نیز در هر جفت به یک غلاف نشانه گذار لیزری پیونایف (PAVE KNIFE) مجهز می بود .   Y   غلاف هدایت لیزری AVQ-10 PAVE KNIFE     مهمات AGM-62 WALLEYE     لحظاتی پس از اصابت مهمات لیزری به پل تان هوا ، شدت خسارت به خوبی قابل مشاهده است .     با وجود چنین تجهیزاتی ، نیروی هوایی ایالات متحده برای نخستین بار در تاریخ استفاده از مهمات هوشمند ، موفق شد تا در یک حمله ، بخش بزرگی از پل را منهدم نماید ، بطوریکه دیگر امکان بازسازی آن وجود نداشت . در این حمله ، بمب های لیزری بهتر عمل نمودند و با چندین اصابت مستقیم ، به یکی ازدهانه ها آسیب زدند که موجب فرو ریختن آن گردید . برای تکمیل نابودی پل حملهٔ دومی در تاریخ ۱۳ مه برنامه ریزی شد. در حملهٔ دوم ۱۴، فانتوم مسلح به  مهمات ۹۱۰ کیلوگرمی  لیزری شرکت داشتند. فانتوم‌ها پایهٔ مرکزی پل را هدف قرار دادند. این بار نیز حمله موفقیت آمیز بود و پل کاملاً بلا استفاده شد، ولی فرماندهی نیروی هوایی  هنوز راضی نشده بود و دستور آخرین حمله را صادر کرد. آخرین حمله در تاریخ ۶ اکتبر1972 انجام شد. این بار چهار فروندA-7  نیروی دریایی از ناوهواپیمابر USS AMERICA برخاستند. دو فروند از ای-۷ها که مسلح به مهمات ۹۱۰ کیلوگرمی وال آی و دو فروند دیگر مسلح به بمب‌های چندمنظورهٔ MK-84 بودند ، در یک حملهٔ همزمان پایهٔ غربی مورد اصابت قرار داده و آن را  به دو نیم کردند . پس از این حمله پل تان هوا به عنوان یک هدف کاملاً نابود شده در نظر گرفته شد و از فهرست هدف‌ها حذف گردید.   منابع :   1- ویکی پدیا 2- صنایع هوایی ، سال سیزدهم - شهریور 1382- شماره 147 3-THE TALL OF TWO BRIDGE 4- F-105 TUNDERCHIFE - SCHIFER MILITARY HISTORY 5-  تاکتیکهای سرکوب پدافند هوایی (SEAD) - نیروی هوایی ایالات متحده ، 1995 ( ترجمه شده توسط اینجانب  1391)(منتشر نشده ) 6-AIR POWER AND THE 1972 SPRING INVASION 7-OPERATION LINEBACKER II     تمام حقوق متعلق به میلیتاری است :rose: :rose: در صورت برداشت ، بلحاظ عرفی و شرعی ، ذکر منبع الزامی است :rose: :rose:
  16. 1 پسندیده شده
    زيرساختار ارتباطات رايانه اي فرماندهي و كنترل سامانه سلاح    نویسندگان : مينا اجلالي ، فرينا زماني   قسمت آخر   بخش فرماندهي و كنترل سامانه سلاح THAAD  سامانه موشكي THAAD  سامانه دفاعي ارتفاع بـالا دربرابـرموشك هاي بالستيك است.    به منظور دستيابي به اهـداف دفـاعي ايـن سـامانه، نيـاز بـه بخش BM/C3I  و فرماندهي پايگاه، در قسمت آتشبار مـي باشـد . واحـد BM/C3I موظـف بـه هماهنـگ سـازي و سـنكرون كـردن عمليات انتقال اطلاعـات و عمليـات آتشـبار اسـت. اين واحـد ازمعماري شبكه اي به صورت توزيعي و با قابليت تكرار براي مـواردجايگزيني براي حصول اطمينان از اجراي بـدون وقفـه عمليـات ، استفاده مي كند.     واحد C3I متشكل از سه جز اساسي مي باشد: ايستگاه عمليات تاكتيكي TOS :  اين ايستگاه شامل دو سرور و دو ايستگاه كـاري اسـت. ايـن ايستگاه وظيفه تبادل داده و صدا را بـا واحـدهاي LCS  و گـروه پشتيبان سامانه ازطريـق خطـوط پرسـرعت فيبرنـوري در طـول شبكه محلي LAN دارد. هم چنين TOS شامل يك پرينتر ليزري براي چاپ و گرفتن كپي از اسناد مي شود.    ايستگاه كنترل پرتاب LCS :  اين ايستگاه شامل يك زيرسيستم پردازش ارتبـاطي، واسـط كابل هـاي فيبرنـوري، مجموعـه گسـترش يافتـه مخـابراتي بـراي ارتباطات تاكتيكي داخلي و خارجي مي شود. اين مجموعه شـامل تجهيزاتي بـراي ارتبـاط داده اي از طريـق لينـك هـاي ديجيتـال نظامي B و J در قالب فرمت هاي متني پيام ، و سـامانه هوشـمند چند پخشي مي باشد. اين مجموعه هم چنين ارتباط داده اي و صدا را از طريـق سـامانه كـاربري معمـول 2ACUS فـراهم مـي كنـد. تجهيـزات مخـابراتي شامل سـامانه موقيعـت ياب جهـاني نيز مي باشند و انتقال صـدا از طريـق دسـتگاه هـاي راديـويي 3CNR فراهم  ميشود.    گروه پشتيباني سامانه SSG :  اين گروه شامل خـودروي LMTV مجهزشـده بـه جرثقيـل الكتريكي نصب شده در جايگاه محموله ها و يك ژنراتـور PU-802  در بخش توپخانه است. گروه SSG جاگذاري كابل هاي فيبرنـوري را پشتيباني مي كند. تجهيـزات انتقـال شـامل تجهيـزات كمكـي مخابرات (مثل آنـتن، كابـل هـاي فيبرنـوري و دكـل آنـتن و ...)، تجهيزات آماده سازي سـايت  (مثـل سـيم هـاي خـاردار، تورهـاي استتار و ...)، آيتمهاي پشتيباني نظامي (لوازم قابل حمل، جيره و ...) هستند. ژنراتور يك منبع ذخيره و پشـتيبان از تـوان را بـرايTOS و LCS تامين مي كند.   ​   طراحي فرماندهي و كنترل در سامانه سلاح  براي طراحي زيرساخت ارتباط رايانـه اي واحـد فرمانـدهي وكنترل در سامانه سلاح چندين گزينه طراحي وجود دارد:   انتخاب توپولوژي ارتباطي   انتخاب رسانه انتقال   انتخاب پروتكل ارتباطي   انتخاب مكانيزم هاي رمزنگاري  در ايـن بخش نمونـه اي از طراحي و شبیه سازي شبكه ارتباطي واحد فرماندهي و كنترل با اجزاي سامانه سـلاح بررسـي شده است. همچنين نتايج اين شبيه سازي براي داده هـاي فرضـي در قالب نمودار قابل ارزيابي است. داده ها و تنظيمات فرضـي نيـزدر جدول 4 آورده شده است. يك مدل واقعي بـراي شـبيه سـازي نيازمند داده ها و ورودي هاي واقعي تر ازجمله ميزان داده احتمالي رد و بدل شده، نرخ انتقال ، فاصله دقيق طراحـي، تعـداد كـاربران شبكه و ... مي باشد.     توپولوژي ارتباطي  بـراي تعيـين نحـوه ارتبـاط واحـدهاي يـك سـامانه سـلاح مي بايست ابتدا توپولوژي ارتبـاطي در زيرسـاخت سـامانه سـلاح تعريف شود. سه گزينه كلي در انتخاب توپولوژي مطرح است:   توپولوژي باس   توپولوژي ستاره  توپولوژي مش   با توجه به وظايف فرماندهي و كنتـرل در سيسـتم سـلاح و نقش مركزي آن در اداره ارتباطات و تخصـيص منـابع توپولـوژي ستاره گزينه مناسبي است. در توپولوژي ستاره واحد فرماندهي و كنترل با قرار گرفتن در مركز ارتباطات بـه طـور جـامع بـر رونـد ارتباطات احاطه دارد و با تمامي اجزاي سامانه سلاح ارتباط نقطه به نقطه دارد. اين نمونه در شكل مشاهده مي شود.  در صورت طراحي شبكه هاي رايانه اي در هر گره اي از سامانه مي توان توپولوژي باس را در داخل هر زير سامانه بـه عنـوان زيـرساخت ارتباطي درنظر گرفت.      گره مركزي در سامانه سلاح ، واحد فرماندهي و كنترل است كه شامل تعدادي سرور سرويس دهنده به اجزاي ديگر است . يكي از اين سرورها، سرور پايگاه داده است كـه عمـده كـار پردازشـي درخواست ها و وظيفه مديريت تخصيص منابع به عهده اين سرور است. همچنين سرور فايل وظيفه به اشـتراك گـذاري فايـل هـا وداده ها را بين اجزا بـه عهـده دارد. در ايـن قسـمت بـراي ايجـاد ويژگي تحمل پذيري خطا ميتوان سرورهاي پشتيبان نيز درنظـرگرفت.     هر كدام از اجزاي سامانه مي توانند در داخل خود داراي يك شبكه محلي LAN با تعدادي كامپيوتر سرويس گيرنده باشند و توپولوژي ارتباطي به صورت باس باشد. بر اين اساس مدلي كه براي فرستادن درخواست براي اين اجزا درنظر گرفته شده است، مدل Client-server است.     رسانه انتقال  براي انتخاب رسانه انتقال گزينه هاي زير مطرح هستند:   فيبرنوري   كابل هاي مسي   ارتباط بي سيم و راديويي   بــراي انتخــاب رســانه انتقــال فاكتورهــايي ماننــد فاصــله طراحي، ميزان تضعيف قابـل تحمـل، قابليـت اطمينـان و هزينـه تاثيرگذار هستند.  مدلي مانند شكل 4 كه براي فاصله اي در حـدود 1 كيلـومتر در نظر گرفته شده است، براي ارتباط اجزاي سامانه با گره مركزي از فيبرنوري مي توان استفاده كـرد . فيبرنـوري بـراي فاصـله هـاي طولاني علاوه بر تضعيف كم سيگنال قادر به تـامين پهنـاي بانـد مناسب و سرعت بالا در انتقال اطلاعات است.  براي طراحي هر كدام از زيرشبكه ها در داخل اجزا ، كابل هـاي مسـي بـراي شـبكه LAN  درنظـر گرفتـه شـده اسـت . همچنين براي گره هـا و اجزايـي كـه سـيار هسـتند از ارتباطـات بي سيم استفاده مي شود . در ايـن حالـت انتخـاب يـك الگـوريتم رمزنگار براي ايجاد امينت در ارتباطات راديويي و مقابله با شـنود احتمالي ضروري است.     پروتكل ارتباطي  از بين پروتكل هاي مطرح براي شبكه هاي نظـامي دو گزينـه مطرح هستند:   TCP/IP ATM پروتكل ATM به دليـل ضـعف در ارائـه اسـتانداردهاي لازم براي شبكه ارتباطي اساسا در شبكه هاي امروزي كاربردي ندارد. پروتكــل TCP/IP بــه دليــل پيــاده ســازي گســترده آن در شبكه هاي امروزي و وجود استانداردهاي لازم بـراي تنظـيم آن وسهولت در پياده سازي گزينه مناسب براي طراحي شـبكه نمونـه شكل 4 است.     مكانيزم رمزنگاري  پياده سازي مكانيزم هـاي امنيتـي از دو ديـدگاه قابـل بحـث است:   پياده سازي سخت افزاري   پياده سازي نرم افزاري   پياده سـازي سـخت افـزاري بـه معنـاي حفاظـت فيزيكـي از كامپيوترها و دستگاه هاي تبادل داده مثل سـوييچ هـا و روترهـا و خطوط انتقال داده است. براي اين منظور طراحي خاص رسانه انتقال و انتخاب مكـان امـن بـراي ايجـاد نودهـاي شـبكه اطلاعاتي و هم چنين استفاده از بسته بنـدي هـاي خـاص براي كامپيوترها، از روش هاي حفاظتي محسوب مي شود.    پياده سازي نرم افزاري بيشـتر بـرروي جريـان تبـادل داده هـا حساس است. به همين منظور در اينجـا مـي تـوان بـا اسـتفاده ازالگوريتم هاي رمزنگاري داده هاي حساس اطلاعـاتي را بـه نحـوي كدگذاري كرد كـه در صـورت شـنود خـط ارتبـاطي قابـل فهـم نباشند.مهم ترين چـالش امنيتـي در زير سـاختار ارتبـاطي سـامانه C4I پياده سازي نرم افـزاري و انتخـاب يـك الگـوريتم قـوي بـراي كدگذاري داده هاست.  يكي از روش هاي ايمن سازي لينك هاي ارتباطي اسـتفاده ازمكانيزم  VPN است. در اين حالت تمامي ارتباطـات بـين اجـزاي سامانه و گره مركزي در يك تونل امن و كد شده برقرار مي شـود .  شبكه هاي داخل اجزاي سامانه با برقـراري يـك تمـاس VPN  بـاشبكه داخل گره مركـزي ارتبـاط برقـرار مـي كننـد . باتوجـه بـه استفاده از پروتكل ارتباطي TCP/IP مي توان از امكانـات امنيتـي اين پروتكل نيز مانند IPSec استفاده كرد.     نتايج شبيه سازي  نتايج شبيه سازي شبكه ارتباطي پيشنهاد شـده بـا توجـه بـه داده ها و تنظيمات فرضـي بيـان شـده در جـدول 4، در شـكل 5 آورده شده است. شبيه سـازي مـورد نظـر در نـرم افـزار Opnet V14.0  انجـام شده است. نتايج شبيه سازي براي سه گزينه توان عملياتي شـبكه ارتباطي ، تاخير، ترافيك موجود در سرور پايگاه داده ارزيابي شـده است.  ظرفيت خط اتصالات يك شبكه توسط پارامتر توان عملياتي مشخص مي شود. توان عملياتي نسبت داده ردوبدل شده در واحد زمان است . نمودار توان عملياتي لينك هاي ارتباطي نقطه بـه نقطـه به عنوان مثال براي لينك ارتباطي گره رادار و گـره فرمانـدهي و كنترل در زمان 6 ساعت ارزيـابي شـده اسـت. گـره رادار داراي درخواست هايي بـراي ويـدئو و صـدا، انجـام كارهـاي محاسباتي و تحقيقاتي كه مستلزم انتقـال و دريافـت فايـل هـاي اطلاعاتي از سرورهاي مركزي است، و ترافيك هايي براي سـرويس هـاي مبتنـي بـر وب اسـت. لينـك هـاي ارتبـاطي بـين زيرسامانه ها نرخ انتقالي برابر بـا OC-24  دارنـد و ترافيـك پـيشفرض براي تبادل داده ها معادل OC-3 براي اين لينك ها در نظـرگرفته  شده است.   همچنين نمودار ميزان دسترسـي بـه سـرور پايگـاه داده ، در شكل 5 مشاهده مي شود و بـه عنـوان مثـال زمـان پاسـخ بـراي دسترسي به يك صفحه Http  عـددي معـادل 0.001 اسـت . ايـن مقادير شبيه سـازي بـراي يـك روز يعنـي 6-8 سـاعت بـه دسـت آمده است.         نتيجه گيري  فناوري C4I و اجزاي آن از پنج ديدگاه قابل بررسي است:    عملكرد   اطلاعات   سازمان دهي   زيرساختار   شبكه  يكي از چالش هاي مطرح در معماري فناوري C4I، پياده سازي زيرساختار شبكه ارتباطي در واحد فرماندهي و كنترل است.  معماري پياده سازي شده به خصوص در  سامانه سلاح هاي موشكي مي تواند به طور مستقيم در روند تبادل اطلاعات و ميزان بهره برداري از  قابليتهاي فناوري C4I موثر باشد. امروزه براي  پياده سازي شبكه هاي ارتباطي در واحدهاي فرماندهي و كنترل از  تكنولوژيهاي پرسرعت فيبرنوري و روش هاي نوين رمزنگاري داده استفاده مي شود.  در اين مقاله برخي از استانداردها و  نمونه هاي پياده سازي زيرساختار ارتباطي در واحد فرماندهي و كنترل به عنوان چالشي ترين بخش طراحي واحد C4I در سيستم سلاح بررسي شده است. همچنين ايده اي براي طراحي شبكه ارتباطي فرماندهي و كنترل ارائه  شده است.      
  17. 1 پسندیده شده
    مروري برمدلهاي فرماندهی و کنترل   نویسنده : زهرا عزتی   قسمت اول   مقدمه   فرماندهی و کنترل از گذشته توسط تحلیلگران و کارشناسان نظامی به عنوان یکی از مهم ترین کامپوننت هاي عرصه جنگ و میدان هاي مبارزه و هم چنین به عنوان ابزاري اساسی براي استفاده کاربر از تجهیزات نظامی شناخته شده است. به علاوه، نیاز به سیستم هاي فرماندهی و کنترل در عرصه هاي جدید جنگی با وجود نیاز روز افزون به اطلاعات لحظه اي و  تصمیمگیري سریع در محیط هایی که به سرعت تغییر می کنند بیش از انواع قبلی جنگ ها احساس می شود  .     از سوي دیگر در عصر ارتباطات و اطلاعات بی شمار امروزي اغلب تصمیم گیر ها بیش از پیش به طور روز افزون با مشکل مواجهه با حجم زیاد اطلاعات (و نه حجم کم آن) روبرو هستند .از این رو به جوامع امروزي "جامعه اطلاعات محور" نیز گفته  میشود. امروزه عملیات روي اطلاعات بیش از به دست آوردن اطلاعات اهمیت پیدا کرده است و حتی شاید بتوان آن را از نظر درجه اهمیت هم تراز با محتواي اطلاعات دانست  . به همین جهت بر آن شدیم تا مروري اجمالی بر مدل هاي تصمیم گیري ارائه شده در مقوله فرماندهی و کنترل داشته باشیم، با امید به اینکه در آینده نزدیک بتوان از این مدل ها نه در عرصه نظامی بلکه با هدف تسریع و تسهیل فرآیند تصمیم گیري در سیستم هاي اطلاعاتی و ارتباطی بهره برد.      تعاریف  مبانی نظریه  فرماندهی و کنترل را علومی چون تئوري کنترل ،علوم شناختی، تئوري سازمان، نورو فیزیولوژي و تئوري اطلاعات تشکیل می دهند. اصطلاح فرماندهی و کنترل نیز توسط  نظریه پردازان براي توضیح مباحث گوناگونی از جمله موارد زیر استفاده می شود:   رفتار پیچیده سازمانی   کاربرد هاي کامپیوتر   شبیه سازي و کمک به تصمیم گیري   فرآیند هاي تصمیم گیري   ساختار پست هاي فرماندهی   ارتباطات   پردازش اطلاعات  در ادامه به تعریف مهمترین اصطلاحات در نظریه فرماندهی و کنترل می پردازیم.     تعریف فرماندهی و کنترل توسط ارتش آمریکا: اعمال قدرت و جهت دهی یک فرمانده که  به درستی تعیین شده، به نیرو هاي منسوب به او در انجام مأموریت فرماندهی و کنترل نامیده می شود. فرماندهی و کنترل عملیات از طریق چیدمان پرسنل، تجهیزات ،ارتباطات، امکانات و روش هاي به کار گرفته شده توسط فرمانده در برنامه ریزي، هدایت، هماهنگی و کنترل نیروها و عملیات در راستاي اجراي مأموریت انجام می شود.     این تعریف نشان می دهد که "فرماندهی و کنترل" در وهله اول یک تابع مدیریتی است که از طریق سازماندهی و هماهنگی پرسنل، تجهیزات، ارتباطات و سایر منابع محقق می شود. برخی فرماندهی و کنترل را به عنوان "کامپوننت مدیریتی هر سیستم" نیز تعریف کرده اند. این محققان هم چنین عنوان  کرده اند که شباهت زیادي بین بحث فرماندهی و کنترل و مدیریت سیستم هاي غیر نظامی وجود دارد و به جز موضوع ریسک شخصی سایر تفاوت ها مربوط به درجه هستند و نه نوع.     اما تعاریف کلی تري که در این رابطه وجود دارند عبارتند از:     فرماندهی: اختیار واگذار شده به یک فرد از نیرو هاي مسلح براي هدایت، هماهنگی و کنترل نیرو هاي نظامی  فرماندهی نامیده می شود.   یک سیستم فرماندهی و کنترل ایده آل می بایست تنها اطلاعاتی را منتقل کند که به فرمانده کمک می کند مفهوم فرمانش را برساند یا آن را تغییر دهد. نظریه مطرح شده عنوان  میکند که ذات فرمان در فرآیند شناختی فرمانده نهفته است و در حالت ایده آل فرمانده یک مفهوم قبلی از اعمال محتمل الوقوع که خود یا سیستم فرماندهی و کنترل آنها را تحریک یا بر انگیخته می کنند را داراست، تا بتواند بر اساس آن به دنبال اطلاعات خاصی باشد.     فرماندهی و کنترل: به کار بردن اختیار و رهبري توسط یک فرمانده مشخص بر روي نیرو هاي منسوب به او در راستاي تحقق یک مأموریت .   عملیات فرماندهی و کنترل با استفاده از سازماندهی پرسنل ،تجهیزات، ارتباطات، امکانات و رویه هایی که توسط یک فرمانده در برنامه ریزي، هدایت، هماهنگی و کنترل نیرو ها و کارها مورد استفاده قرار می گیرند، در راستاي تحقق مأموریت انجام  میشوند.   اما به طور کلی تعریف واحدي درباره فرماندهی و کنترل وجود ندارد تا جاییکه حتی در جایی دیگر فرماندهی و کنترل به صورت »فرآیند سازمانی تصمیم گیري« نیز تعریف شده است.     سیستم فرماندهی و کنترل: به امکانات، تجهیزات، ارتباطات ،رویه ها و پرسنل مورد نیاز فرمانده جهت برنامه ریزي، هدایت و کنترل کار هاي نیرو هاي منسوب به او مطابق با مأموریت منسوب شده، سیستم فرماندهی و کنترل گفته می شود.   نقش سیستم فرماندهی و کنترل "ترسیم تصویري کلی براي فرمانده" و نقش فرمانده نیز گرفتن تصمیماتی به شدت فعل و انفعالی است. در یک سیستم  فرماندهی و کنترل سه مسئولیت اساسی وجود دارد:   فراهم کردن اطلاعات لازم براي توسعه و بهبود مفاهیم فرمان براي فرماندهان  انتقال صحیح، وفادارانه، صادقانه و شفاف مفاهیم  فرمانها به سمت پایین زنجیره هاي فرمان  انتقال سریع و شفاف شکست هاي کشف شده یا قریب الوقوع از مفاهیم فرمان به سمت بالاي زنجیره هاي فرمان  باید به خاطر داشت که یک سیستم فرماندهی و کنترل تنها یک ابزار است که تصمیم گیرنده از آن استفاده می کند و به خودي خود یک هدف نیست.     کنترل: اعمال نشانه هاي فیزیکی یا روانی با قصد اطمینان حاصل کردن از اینکه یک عامل یا گروه به همان صورت که رهبري شده پاسخ خواهد داد کنترل نامیده می شود  .    مفهوم کنترل یا به عبارتی مفهوم زمان اساس تصمیمات همه فرماندهان ارتش را تشکیل می دهد، در نتیجه مفاهیم مربوط به کنترل باید به صورت سلسله مراتبی در جاي خود قرا گیرند و با هم سازگار باشند  .     بنابراین می توان گفت با وجودیکه "فرماندهی و کنترل" بر روي طراحی سیستم هاي مدیریت و توسعه و پیاده سازي برنامه ها و طرح ها تمرکز دارد ،"کنترل" به تعریف و تنظیم سیستم هاي عامل یا فعالیت ها از طریق بازخورد اشاره می کند. به علاوه "فرماندهی و کنترل" و "فرماندهی" هر دو اعمال قدرت در مدیریت را نشان می دهند ولی  "کنترل" بیشتر به منظور توصیف روش هایی براي تضمین تحقق صحیح هدف فرمانده مورد استفاده قرار می گیرد  .      
  18. 1 پسندیده شده
    زيرساختار ارتباطات رايانه اي فرماندهي و كنترل سامانه سلاح    نویسندگان : مينا اجلالي ، فرينا زماني   قسمت دوم   طراحي  ( Warfighter Information Network - Tactical   ( WIN-T  مدل طراحي WIN-T شـامل مجموعـه فرمانـدهي، كنتـرل،ارتباطات و رايانه مي باشد كه مفاهيم ارائه شده در آن در راسـتاي افزايش امنيت، ظرفيت و سرعت توزيع اطلاعات در فضاي جنگي براي تسلط به اطلاعات رد وبـدل شـده، مـي باشـد . ايـن فناوري شامل بخش هاي مختلفي است كـه هـر بخـش اجـزاي ارتبـاطي خاصي را دنبال مي كند.     1 - ارتباطات و شبكه WIN-T   تنظيمات فيزيكي پست هاي فرمانـدهي، تجهيـزات ارتبـاطي پشتيباني كننده آنها و سـاختار شـبكه ارتبـاطي LAN با ميـزان جريان اطلاعات متغير اسـت . معمـاري شـبكه مـورد اسـتفاده دربخش فرماندهي و كنترل مدل Client-Server است كـه توانـايي پـــردازش متعامـــل اطلاعـــات را دارد . كامپيوترهـــاي Client سرويس هاي موردنياز خود را درخواست مي دهند و كامپيوتر سرور به اين درخواست ها پاسخ مي دهـد . تبـادل اطلاعـات و داده هـا ازطريق زيرساختار شبكه LAN انجام مي شود.     • محيط توزيع شده محاسبات 2DCE :   محيط توزيع شده محاسبات به منظور حداكثر كـردن ميـزان توانايي دسترسي به نرم افزارهاي داخـل شـبكه در ايسـتگاه هـاي كاري استفاده مي شـود . هـيچ كـامپيوتري تمـامي نـرم افزارهـاي كاربردي را در اختيار نـدارد، بنـابراين بـراي جبـران ايـن مسـاله مي توان از طريق روال فراخواني از راه دور 3RPC  اطلاعات را براي سرور فرستاده و سپس سرور با محاسـبه و فراخـواني روال مـوردنظر نتيجه را براي كلاينت برگرداند.  در سـرور ، پايگـاه داده اي در نظـر گرفتـه شـده كـه از طريـق كلاينت ها دائما در حال به روزرساني است . اين پايگاه داده تمامي اطلاعات مربوط بـه دفـاع هـوايي ، پشـتيباني آتشـبار ، مانورهـاي نظامي و مديريت شبكه را شامل مي شود. سـرورهايي كـه در ايـن شــبكه بــه كلاينــت هــا ســرويس مــي دهنــد، مركــز عمليــات تاكتيكي (TOC)  نام دارند. ايسـتگاههـاي كـاري كـه بـه عنـوان TOC  طراحي شده اند سرويس هاي متعددي را فـراهم مـيكننـد :    سرور ارتباطي – مسئول ارسال، دريافت، ذخيره سازي ، حذف و فوروارد پيامها و پيام هاي C2 است.   سرور FTP – تامين كننده زمينه ارسال فايـل هـا در محـيط TOC با استفاده از پروتكـل هـاي اسـتاندارد شـبكه كـه مناسـب ارسال نقطه به نقطه فايل ها در شبكه هاي LAN يا WAN هست.   سرور Mail – مـديريت  ترافيـك ايميـل هـا و فـراهم كننـده محيط انتقال پيام ها براي جابه جا شدن بين سيستم ها.   سرور شبكه – اين سرور امكانات متعددي را فراهم مـي كنـد تا اجزاي سامانه بتوانند به صورت اجزاي شبكه ايفاي نقش كنند.    هم چنين، مجري سرويس ها پروتكل هـاي مـديريتي شـبكه مثـل LDAP ، DHCP و سرويس DNS  است.     • شبكه محلي LAN :   شـبكه محلـي گروهـي از كامپيوترهـايي اسـت كـه توسـط تجهيزات و رسانه هـاي انتقـال ماننـد كابـل داده بـه هـم متصـل هستند و از اين طريق، توانايي به اشتراك گذاري فايـل هـا و ديگـر منابع را بين كاربران دارند. قابليت داشتن شبكه محلـي بـي سـيم در برخـي مانورهـاي TOC وجود دارد، اما اكثـر TOC هـا از طراحي كـابلي براي پياده سازي شبكه كامپيوتري خود استفاده مـي كننـد . نـوع كابـل داده اي مورد استفاده مي تواند كابل Coax و يـا فيبرنـوري باشـد.  اين كابل ها براي ارتباط بين LAN ها استفاده مـي شـود و بـراي اتصالات داخلي خـود شـبكه از نـوع كابـل هـاي UTP  اسـتفاده مي شود . فيبرنوري براي اتصال شبكه هايي بـه كـار مـي رونـد كـه فاصله بين اجزاي LAN، بيش تر از 182.88 متر باشد و يا ماندگاري بالا و ظرفيت زياد داده مدنظر باشد .   شبكه محلـي فرمانـدهي نظـامي متشـكل از چنـد سيسـتم فرماندهي و كنتـرل اسـت كـه از يـك LAN مشـترك اسـتفاده مي كنند . براي يك چنين شبكه اي مـي تـوان از تكنولـوژي هـايي مانند مدل هاي سـوئيچ ATM ، كـارت هـاي پرسـرعت مـدارهاي تسهيم كننده ، راديوهاي با ظرفيت بـالا، تجهيـزات  NTDR (يـك سيستم ارتباط داده اي نظامي) ، مـاهواره، ترمينـال  بـا رنـج هـاي گسترش يافته كه همگي در تخصيص پهناي باند و ارائـه كيفيـت خدمات نقش دارند، استفاده كرد. توپولوژي هركدام از شبكه هاي محلي داخلي بـه صـورت بـاس اسـت. پروتكـل ارسـال بسـته هـا TCP/IP است در حالي كه نرخ انتقال داده اي  ميتواند 10 مگابيت در هر ثانيه باشد.      2 - اينترنت تاكتيكي TI   اينترنــت تــاكتيكي نــوعي از شــبكه ارتبــاطي اســت كــه اسكلت بندي داده هاي همه منظوره را فراهم مي كند و زيرساختار مجتمع شده ميـدان جنگـي را تـامين مـي كنـد . نـام اينترنـت تاكتيكي به دليل شباهت عملكردي اين نوع شبكه با ساختار كلي اينترنت جهاني استفاده  شده است.    اينترنت تاكتيكي دو لايه تبادل اطلاعات مجزا را شكل دهـي مي كند . معماري TI  هم چنين شامل دو زير ساختار است كـه داده و صداي مركز فرمانـدهي و كنتـرل C2  را پشـتيباني مـي كنـد واطلاعات مفهومي از وضعيت را فراهم مي كند. اين زير سـاختارها به صورت  هم روند عمل مي كنند.   پروتكل ارتباطي در TI  پروتكل استاندارد TCP/IP است. اين پروتكل قابليت اطمينان بيشتري را براي جريـان انتقـال داده هـا فراهم مي كند. اگرچه با استفاده از اين پروتكل، سربار بيشتري در اختصاص پهنـاي بانـد وجـود دارد. روش ارسـال اطلاعـات بـراي پيام هاي C2  روش Uni-Cast است و سايز اطلاعات ارسـالي 576 بايت است. براي پيـام هـاي كـوچكتر از 576 بايـت از روش هـاي Multi-cast  به منظور ارسال اطلاعات به چندين مقصـد بـه طـورهمزمان استفاده مي شود؛ كه در اين حالت پروتكل مورد استفاده UDP/IP است.     3 - امنيت شبكه و اطلاعات   شبكه نظامي مي توانـد داراي رنـج وسـيعي از كامپيوترهـاي تنهـا بـه صـورت Stand-alone و تعبيـه شـده باشـد كـه توسـط استاندارد پروتكل ارتباطي TCP/IP بـه هـم متصـل شـده باشـند . هم چنين اين شـبكه مـيتوانـد متشـكل از  لينـكهـاي ارتبـاطي راديويي با قابليت انتقال داده و لينك هاي ارتبـاط سـيمي باشـد . اين لينك ها ممكـن اسـت توسـط تجهيـزات ويـژه شـبكه ماننـد سوئيچ ها و روترها گسترش پيدا كرده باشند. بنـابراين ابزارهـايي براي ايمن كردن اين شبكه و تجهيزات مورد استفاده مـي بايسـت به كار رود. به طور كلي يكي از چـالش هـاي طراحـي زيرسـاختار ارتباط داده اي در فناوري C4I  بحـث امنيـت ارتباطـات و انتقـال داده است. براي پياده سازي اين امنيت روش هاي گوناگوني وجود دارد:    فايروال هاي داخلي و خارجي : فايروال هاي داخلـي دستگاه هـاي امنيتـي هستند كه براي TOC استفاده مي شود؛ و فايروال هاي خارجي به دستگاه هاي امنيتي اطلاق مي شود كه در پيرامون شبكه داده اي استفاده مي شود.   سيستم كشف ورود بدون اجازه به شبكه ارتباطي.   رمزنگـــار درون خطـــي شـــبكه: اســـتفاده ازالگوريتم هاي قوي براي حفاظت داده ها به طـوريكه در صورت شنود داده، قابل فهم نباشـند . بـراي حفاظت خطوط ارتباطي در مقابل شنود اطلاعـات ميتوان از مكانيزم هاي تونل زنی در شـبكه استفاده كرد.   گاردهاي امنيتي.   بسته بنـديTCP  : ايـن ابـزار بـراي تاييـد اعتبـاركاربران TCP يا UDP در سـمت مجـري اسـتفاده مي شود.   ناظر پروفايل هاي امنيتي : اين ابزار براي شناسايي تغييرات صورت گرفته در فايل هاي حياتي سيسـتم به كار مي رود.   ايمن سازي پوسته (Shell) : فـراهم كننـده يـك جريان تاييد اعتبار قـوي و ارتبـاط امـن از طريـق Telnet ، FTP ، و ... در ساختار شبكه و  سيستم عامل تحت شبكه.   چك كننده كلمه عبور.   استفاده از آنتي ويروس.  http://8pic.ir/images/j6zldfz0mz0ldowu67zp.jpg نكته اساسي در طراحي ، حذف نقطه شكسـت در واحـد C4I  است. زماني كه واحدهاي C4I بـه صـورت متمركـز پيـاده سـازي مي شوند و هماهنگ ساز واحد C2 اسـت، بررسـي زمـان پيشـامد Failure در C2 و چگونگي روبـه رو شـدن بـا ايـن مشـكل، حـائز اهميت است. در اغلب طراحي ها، سيستم پشتيبان و افزونگـي درداخل معماري ارتباطي سيستم هاي C4I پياده سازي شـده اسـت . اين پياده سازي اغلب با درنظرگرفتن يك لينك اختصاصي دوم به صورت نقطه به نقطه بين مكان هاي عملياتي انجام شده است.     طراحي مبتني بر (Network Enabled Operation (  NEOps    اين طراحي اطلاعاتي را در مورد تاثير استفاده از سامانه هاي C4I  در پياده سازي NEOps  و پايداري ساختار طراحي شده، ارائه داده است. تمركز اصلي بر روي بررسي نتايج حاصل از تبادل داده در خطـوط نـوري و لينـك ارتبـاطي Infrared و رادار و كـاربري محيط  توزيع شده و حسگرها در سامانه سلاح است.   توپولوژي مورد استفاده در اين طراحي توپولوژي ستاره است و واحد فرماندهي و كنترل از طريق شبكه ارتبـاطي بـا هريـك ازاجـزاي سـامانه سـلاح ارتبـاط دارد. ايسـتگاه كنتـرل زمينـي در قرارگاه جنگي مستقر است و ارتباط بين ايستگاه زميني و اجزا از طريـق فيبرنـوري برقـرار شـده اسـت؛ از طـرف ديگـر در شـبكه ارتباطي داخل فرماندهي و كنترل از تكنولوژي كابـل هـاي مسـي استفاده شده است. پروتكل ارتباطي اين شبكه محلـي، اسـتانداردTCP/IP  است.   http://8pic.ir/images/ou0f676neiw047lwya65.jpg
  19. 1 پسندیده شده
    زيرساختار ارتباطات رايانه اي فرماندهي و كنترل سامانه سلاح    نویسندگان : مينا اجلالي ، فرينا زماني   قسمت اول   مقدمه    واژه C4I مخفف واحدهاي فرمانـدهي و كنتـرل، مخـابرات،رايانه و سيستم هاي اطلاعاتي است. فرمانـدهي و كنتـرل در ايـن سامانه بخش كليدي مديريت ارتباطات و تنظيم اختصاص منـابع ارتباطي را برعهده دارد.  يكي از قابليت هاي اصلي كه سامانه هاي C4I را در فرماندهي توانا مي سازد، آگاهي از وضعيت است ؛ اين آگاهي شامل اطلاعاتي راجع به موقعيت و وضعيت نيروهـاي دشـمن و نيروهـاي خـودي است. واحد فرماندهي بـراي تصـميم گيـري ، اطلاعـات مـرتبط را دريافت كرده و آنها را با معيارهاي خود تركيب مي نمايد ، سـپس براساس آنها تصميم گيري مي كند . اين تصميم گيـري هـم چنـين متاثر از داده هاي غير مسـلم و وضـعيت هـاي محتمـل آينـده نيـز مي باشد.   براي ايفاي چنين نقشي واحد فرمانـدهي بـه ابزارهـايي مجهز شده اسـت كـه فراينـد تصـميم گيـري و طراحـي عمليـات مناسب را تسريع مي بخشد . به عنوان مثال براي سرعت بخشـيدن به تصميمات فرماندهي مي توان با ايجاد لينك هاي ارتباطي بـين واحد فرماندهي و كنترل و ديگر  اجزاي سامانه از تكنولـوژي هـاي پرسرعت استفاده كرد . اين اجزا براي يك سيستم سلاح مي توانـد شامل رادار ، پرتـابگر ، موشـك و منبـع تـوان باشـد. پيـاده سـازي زيرساختار ارتباطي سامانه سلاح مبتني بر شـبكه هـاي رايانـه اي ، براي حالت هايي كه اجـزاي سـامانه در فواصـل دورتـري مسـتقر هستند و نياز به انعطاف پذيري بيشتري در انتقال اطلاعات است ، از نمونه هايي است كه در ساختار كلي سامانه سـلاح هـاي مـدرن امروزي كاربرد دارد.    درايــن مقالــه ابتــدا مــروري بــر وظــايف و قابليـت هـاي فنـاوري C4I شـده اسـت. سپس برخي از مدل هاي پياده سازي معمـاري شـبكه C4I  و بـكـارگيري آن درسامانه سلاح بررسي شده بعد از آن يكـي از نمونـه هـاي معماري بخش فرمانـدهي و كنتـرل در سيسـتم سـلاح  موشـكي THAAD ارائه شده است. در بخش انتهايي ايده اي براي طراحـي شـبكه ارتبـاطي سـامانه سـلاح مطـرح شـده و نتـايج حاصـل از شبيه سازي آن را  براي تنظيمات ارائه شده است.    فناوري C4I   هريك از بخشهاي C4I وظيفه اي را برعهده دارند:  فرماندهي: اين قسمت داراي قدرت و توانايي اتخـاذ تصـميم است و همچنين موظف است منابع موجود را به طور كارآمد بين اجزا توزيع كند. اين قسمت وظيفه مديريت، به کارگيري منـابع ، رهبري ، هماهنگسازي و كنتـرل نيروهـاي نظـامي را بـه منظـوردستيابي به اهداف عملياتي دارد.   مخابرات و رايانه: بخش مخابرات و رايانه، دو فناوري فراگيـر مي باشند كه بخش هاي اطلاعاتي ، نظارتي و شناسايي را پشتيباني مي كنند. رايانـه و مخـابرات وظيفـه پـردازش و انتقـال اطلاعات را برعهده دارند.   كنترل: واحدي كه اختيارات كمتري از واحد فرماندهي دارد و از نحوه درستي اجـراي دسـتورات و انتقـال اطلاعـات حصـول اطمينان مي كند.   اطلاعات: مجموعه اي از آناليزهـا، ارزيـابي هـا، پـردازش هـا وتوصيفات از اطلاعات در اين واحد فـراهم مـي شـود . اطلاعـات ازطريق مشاهدات، تحليل ها و يا تحقيقات و رسيدگي هـا بـه دسـت مي آيد.    وظايف واحدهاي C4I ، در جـدول 1 و قابليـت هـاي فنـاوري C4I در جدول 2 به اختصار اشاره شده است.              همه سامانه هـاي C4I  بـه دو قسـمت جلـو و انتهـا تقسـيم مي شوند كه واحد فرماندهي و كنترل در انتهاي سيسـتم اسـت وواحـدهاي شـبكه اي و رايانـه اي از آنهـا پشـتيباني مـي كننـد . در قسمت دوم يعني جلوي سيستم واحد اطلاعاتي و اجزاي آن مثل  سيستم حسگرهاي زميني ثابت يا سيار كه داده هاي خام را براي قسمت انتهايي سيستم جمع آوري مي كنند، قرار دارد. بـراي برقـراري ارتباطـات در قسـمت مخـابرات ميتـوان از  فناوري مـاهواره هـاي زمينـي ، هـوايي و شـبكه هـاي اسـتراتژيك استفاده كرد. در اين قسـمت امنيـت شـبكه و امنيـت داده هـاي اطلاعاتي بسيار مهم است . در واحد فرماندهي وكنترل در سيستم هاي تاكتيكي ، يك مركز مشاهده و پيـاده سـازي قرارگـاه نظــامي نيــازاســت. بخــش اطلاعــاتي نيــز شــامل ميــدان رزم الكترونيكي، رادارهاي نظارتي زمينـي و بخـش تركيـب داده هـا وتحليل ها ميباشد.    زيرساختار معماري C4I   ارتباطات داده اي در سامانه هاي C4I  وابسـته بـه كـاربرد آن مي تواند از استانداردهاي متعددي استفاده كند. به طـور معمـول براي پياده سازي تبادل داده هـا از شبكه هاي رايانه اي استفاده مي شود. در اين شبكه انواع پروتكل هاي استاندارد، توپولوژي هـا و سامانه هاي رمزنگار قابليت پياده سازي را دارند.   براي طراحي زيرساختار ارتباطي يـك سـامانهC4I نيـاز بـه تعريف المان هايي مطابق جدول 3 مي باشد.         يك سامانه C4I يك سامانه تركيبي سخت افزار-نـرم افـزاري است كه تمامي منابع عملياتي را بـاهم تركيـب مـي كنـد و يـك زمان بندي سريع براي تخصيص آنها ارائه ميدهد.  قابليـت ارتبـاط برقـرار كـردن يـا تبـادل داده چنـد سـامانه همكاري تركيبي نام دارد. به عنـوان مثـال، فرمـت داده خـاص ،پروتكل ارتباطي از ملزومات پايه هستند. براي اينكه يك يا چنـدكامپيوتر بتوانند با هم همكاري تركيبي داشته باشند، مي بايسـت قادر به فهم اطلاعات ردوبدل شـده باشـند و بتواننـد بـه درسـتي نتايج موردنياز را توليد كنند. بنابراين كامپيوترها بايد از مدل هاي مرجع يكساني براي ارتباط با يكـديگر اسـتفاده كننـد. در ادامـه برخي از مدل هاي پياده سازي معماري شبكه C4I و بـه كـارگيري آن در سامانه سلاح بررسي شده است.
  20. 1 پسندیده شده
    جنگ اطلاعات   نویسنده: حسین اژدر   در طول تاریخ، کسب پیروزی های بزرگ نظامی در اغلب مواقع مرهون برتری در زمینه ی تحرک ، قدرت آتش ، اطلاعات یا لجستیک قلمداد شده است و سیستم های برتر فرماندهی و کنترل، فرماندهان را قادر میساخته تا با حفظ انسجام اقدامات صورت گرفته، این قابلیتها را در زمان و مکان مقتضی به کار بسته و به پیروزی دست یابند.   پیچیدگیهای روز افزون تحولات نظام بین الملل و تعاملات تنگاتنگ و نزدیک ، فعل و انفعالات سیاسی و فرآیند های نظامی ، محیط جنگهای پیشرفته را از حاکمیت مطلق تاکتیکها و رویه و روشها (استراتژیها) نظامی خارج ساخته و حوزه ی نفوذ و تاثیر عوامل تکنولوژیکی، اقتصادی، روانی، فرهنگی، سیاسی و… را در این محیط به شدت گسترش داده است. از سوی دیگر بروز تغییرات اساسی در مولفه های قدرت و حاکمیت در واحدهای سیاسی که می توان آن را پیامد تحولات فوق دانست ، سبب قرابت و همگرایی در حوزه ی مطالعات نظامی و روابط بین الملل شده است. برای شناخت دقیق و عمیق از عوامل موثر و تداوم بخش در حاکمیت دولتها در این عرصه ، ناگزیر باید زمینه ی آشنایی بیشتر با فضای طراحی استراتژیک، تصمیم سازی و مدیریت اجرا در ساختار حکومتی و نیروی نظامی آنها، فراهم آید.   مفاهیم سنتی جنگ که گاهی در مباحث علم حقوق از آنها با عنوان «مخاصمات» (hostilities) یاد میشود در برگیرنده ی هیچ یک از قابلیتهای موجود در فهرست قابلیتهای جنگ اطلاعات نیست. اصطلاح جنگ اطلاعات و به ویژه بخش «جنگ» آن تا حدودی گمراه کننده است. پرداختن به موضوع جنگ اطلاعات کاری است دشوار ، از این جهت که برای بسیاری از افراد القاگر اموری است پراکنده و کمابیش ناپیوسته و در عین حال، برای معدود اشخاصی که با اقدامات نه چندان به هم پیوسته تشکیل دهنده ی مجموعه برنامه های جنگ اطلاعات دولت آمریکا آشنایی دارند معنای اموری منسجم و به هم پیوسته را دارد که به طور بالقوه همدیگر را تقویت میکنند.   چندین سال است که اصطلاح جنگ اطلاعات را بدون توجه کافی، برای توصیف مجموعه ای از برنامه های دفاعی و امنیتی یا یک برنامه ی تسلیحاتی خاص از این مجموعه که برای هدف گیری امکانات C4I دشمن طراحی شده به کار میبرند. جنگ کنترلی (control warfare) تجلی فهرست گسترده ای از قابلیتهای جنگ اطلاعات است که میشود از آنها (علاوه بر ساختار C4I دشمن که هدف اولیه جنگ اطلاعات است) علیه زیر ساختهای ملی و قابلیتهای جنگ او نیز بهره برد.   بنیان آموزه ی جنگ اطلاعات بر پایه جنگ الکترونیک گذاشته شده (در تعاریف بنیادین و اولیه خود) و در نمونه های اولیه تعریف خود همواره بر داده های الکترونیکی تاکید داشته و نحوه ایجاد اختلال در این داده ها بر علیه نیروی در تقابل با نیروی خودی را مد نظر و هدف اصلی خود قرار داده. مثلا، از کار انداختن رادار دشمن و آلوده کردن کامپیوتر های نیروی در تقابل با ویروسها رایانه ای، به کار گرفتن موشکهای هوشمند برای نابود کردن مراکز فرماندهی و اطلاعاتی آن ، و از جمله سردرگم کردن تجهیزات نیروی مخاصم با فرستادن علایم دروغین، و استفاده از دیگر وسایل برای گمراه کردن دشمن از مهم ترین وظایف در دستور کار جنگ اطلاعات بوده است. ولی به اطلاعات و داده ها، در جنگ فرانوین به عنوان یکی از مولفه های اساسی و یک سرمایه استراتژیک نگاه میشود. بدین معنی که تنها موضوع، کسب اطلاعات در باره ی جبهه یا حملات تاکتیکی به شبکه های راداری یا تلفنی طرف مقابل مطرح نیست، بلکه اهرم نیرومندی مورد نظر است که بتواند مهمترین تصمیمات دشمن را دگرگون سازد.   در اینجا مفهومی متولد می شود به نام جنگ دانسته ها در صحنه ی نبرد به این صورت که : هر طرف خواهد کوشید با دستکاری در جریان گرفتن و فرستادن اخبار و اطلاعات، بر اقدامات دشمن، اثری با حداکثر تاثیر داشته باشد و دانسته های آن را در پرتوی آن چیزی که میخواهد قرار دهد. در اینجا عملیاتی که با عنوان فرماندهی و کنترل قابل قبول است بر این امر تاکید دارد:   انجام اقدامات امنیتی، فریب نظامی، عملیات روانی، جنگ الکترونیک، و ویران سازی مادی با پشتیبانی متقابل از نظر اطلاعاتی، به منظور محروم کردن دشمن از اطلاعات، تحت تاثیر قرار دادن، کاهش، یا انهدام امکانات فرماندهی و کنترل او، و در عین حال تقویت امکانات فرماندهی و کنترل «دوست»در برابر چنین اقداماتی در برابر دشمن مشرک.   اگر چنین آموزه فرماندهی وکنترلی در دستور کار قرار گیرد و به درستی و خوبی اعمال شود به فرماندهان این امکان را میدهد که پیش از آغاز عملیات جنگی سنتی، ضربه ی کارسازی را به دشمن وارد سازند. این دستور العمل و یا به واقع آموزه با تاکید بیشتر بر کارهای اطلاعاتی و جاسوسی و گسترش دامنه موضوع به عملیات روانی به منظور اثر گذاشتن بر «احساسات، انگیزه ها، تعقل واقعی (پردازش و تدبر با حد اکثر بازدهی) و سر انجام «رفتار نهایی» در واقع پارامتر ها ی رسمی و به واقع عناصر تشکیل دهنده ی جنگ اطلاعات را دگرگون و افزایش میدهد و دامنه و فراگیری این مفهوم را گسترده تر می سازد.   طرح C4I ویژه نیرو های عملیاتی ،تصاویر دقیق و کاملی را از صحنه ی جنگ، اهداف مامورتهای به موقع و پیچیده و بهترین زاویه هدف گیری را در اختیار آنان قرار میدهد. استراتژی نظامی بر این مسئله تصریح دارد که عملکردهای C4I نه تنها دارای اهمیتند بلکه بی تردید در زمره ی جنبه های پشتیبانی کننده ی مبارزه و پیروزی در جنگ به شمار می روند.   همچنین به تشابه مفهوم این مقولات با هم دقت شود: «اهداف ماموریتهای به موقع و پیچیده»و فرآیند «ارتباط» «تصاویر دقیق و کامل از صحنه جنگ» و فرآیند «نظارت» «بهترین زاویه ی هدف گیری» فرآیند «تحلیل داده ها» و «نظارت».   از نیمه ی دهه ی ۱۹۸۰ تا اواخر آن یکی از محورهای اصلی مباحث جاری میان سیاستگذاران مسایل دفاعی و امنیتی اصطلاح درگیری کم شدت (low intensity conflict – lic) بود. مباحث جنگ اطلاعات (information warfare) نیز در اواسط دهه ی ۱۹۹۰، به طور منظم به معرکه ی آرای سیاست گذاران امور دفاعی و امنیتی بدل گشته بود . به عبارتی اصطلاح (جنگ اطلاعات) نیز همانند اصطلاح (درگیری کم شدت) قابلیت انتقال مفهومی ثابت و یکپارچه را به مخاطبان اصلی خود ندارد . در واقع جنگ اطلاعات را میتوان مشتمل بر روشهایی غیر مرگبار دانست که موجبات تضعیف یا از کار افتادن فرآیندهای مهم اطلاعاتی ارتباط (connectivity) ، نظارت (surveillance) و تحلیل داده ها (data analysis) را فراهم می آورد. رابطه ی میان این سه فرآیند اطلاعاتی از تاثیر عظیم و چشمگیر آنها بر توانایی ساختار رهبری دشمن در تصمیم گیری به موقع و یا آگاهانه برای مدیریت جنگ نشات میگیرد.   در قاموس اطلاعات مدرن ، «ارتباط» ساختار و شالوده ی شاهراه اطلاعات نظامی را تشکیل میدهد و در این شاهراه حق تردد با داده های «نظارتی» است. «تحلیل داده ها» نیز کار جمع بندی و به نمایش گذاشتن داده های نظارتی را انجام میدهد. که در واقع بیشترین حجم داده ها را تشکیل میدهند، آنهم به نحوی که روند تصمیم گیری را سهولت بخشد. تصمیمات نظامی و دفاعی به شدت به کارایی این فرآیند ها وابسته است. مشکل بتوان تصمیم نظامی مهمی را سراغ گرفت که به طور مستقیم بر مبنای ارزیابی کمابیش آنی داده ها استوار نشده باشد.   هیچ کدام از این فرآیندها به خودی خود به وجود آورنده ی قابلیتی مرگبار نیستند. بر همین اساس، برخی از فناوری های جنگ اطلاعات که کارایی نسبی این فرآیند های اطلاعاتی را کاهش میدهند باز در مجموعه ی بزرگتر دیگری از قابلیتهای جدید نظامی قرار میگیرند که گاه از انها با عنوان سیستمهای فناوری غیر مرگبار (non-lethal) یا نیمه مرگبار (low-lethal) یاد میشود.   به دلیل انقلاب تکنولوژیک بوجود آمده سالهای اخیر در عرصه ی ارتباطات و الکترونیک و و نیز گزارشهای فراوانی که از موفقیتهای اقدامات اطلاعاتی صورت گرفته در جریان عملیات طوفان صحرا حکایت دارند و در ماهها و سالیان اخیر جای خود را در آثار مکتوب نظامی باز کرده اند، پیچیدگی این قبیل فرآیندهای (پشتیبانی کننده) افزایش یافته و نقش آنها در برنامه ریزی های دفاعی برجسته تر شده است. این افزایش پیچیدگی پیامدهای چندی برای امنیت ملی و بین المللی به دنبال دارد، از جمله در برخی موارد بروز قابلیتهای بالقوه (و به عقیده ی برخی بالفعل) در جهت کاهش چشم گیر توانایی های فرماندهان جبهه ی مخالف در انجام مانور یا اعزام نیرو به نحو موثر و کار آمد.   در مورد عملیات آفندی اطلاعاتی باید خاطر نشان ساخت که امروزه فرماندهان، هدف گیری مراکز هماهنگی فرماندهی و کنترل را (که ارتباط، نظارت و داده پردازی، اجزای تفکیک ناپذیر آنها محسوب میشوند) در صدر سایر امور قرار دارند داده اند. یکی از مصادیق این قضیه، عملیات هوایی ناتو در سپتامبر ۱۹۹۵ بر فراز بوسنی و هرزگوین است که بر صحت این سیاست مهر تایید زد.    برای آغاز جنگ اطلاعات لزوم کسب نوعی «امتیاز اطلاعاتی» (informational advantage) و یا «تمایز اطلاعاتی» (informational differential) به هنگام تدارک جنگ انکار ناپذیر مینماید . مفهومی که در اینجا مطرح است آن است که صحت و میزان اطلاعات و دانسته های نظامی نیروی خودی نسبت به نیروی دشمن در مقایسه با دانسته های دشمن در مورد این نیرو ها از سطح بالاتری برخوردار باشد.   این مفهوم همواره به اندازه کافی معتبر بوده اما امروزه لزوم کسب و حفظ «برتری اطلاعاتی»برای فرماندهان، در مقابل هرگونه دشمن قبل و بعد از جنگ و در طول آن نه تنها بیشتر درک میشود، بلکه به لحاظ تکنولوژیکی با پیشرفت ماهواره های جاسوسی و امکانات امنیتی رایانه ها امکان تحقق آن افزایش یافته است.
  21. 1 پسندیده شده
    مدل پیشنهادي سیستم فرماندهی و کنترل نظامی   نویسندگان : محمد پارسا، دکتر عباس اوطاد العجم   قسمت آخر   آگاهی ازفضاي نبرد در ساختار جدید فرماندهی و کنترل و نمونه اي از سامانه هاي مربوط     فضاي نبرد که یک منطقه تصویري چند بعدي است کـه در آن نیروهاي رزمنده و سلاحها مستقر هستند و فضاي زیرسطح، روي سطح، هـوا و فضـا را بـه عنـوان محیطـی بـراي هـدایت جنـگ و درگیري شامل می شود . آگاهی برتر از صحنه نبرد به فرماندهان اجازه می دهـد کـه هـدف مشترك براي نیروهاي عملیاتی ایجاد نماید و با آگاهی از شـرایط دینامیکی و الگوي نیروهاي درگیر ، همـواره ارزیـابی صـحیحی ازصحنه نبرد داشته و تصویري از فضاي عملیاتی آتی ترسیم شود و از تبعات تصمیمات خود در حـوزه زمـان و مکـان آگـاه گردنـد و مهمتر اینکه آسیب پذیري احتمالی را در طول جنـگ تشـخیص دهند.   سامانه هاي مناسب قادرند یک تصویر سازگار از صـحنه نبرد براي تمام نیروهاي درگیر ایجاد نمایند . گرچه ممکـن اسـت هر یک از نیروها این تصاویر را با دیدگاه خود مشاهده نماینـد ، در سطح تاکتیکی که یک درگیري ممتد دینامیکی بین دو طرف در حال انجام است اطلاعات هریک از دو طـرف مرتبا از برتـري بـه تعادل و به افول در حال تغییر است . آگاهی برتـر از صـحنه نبـرد ودانش برتري از صحنه نبرد باعث تکمیـل و آمـاده سـازي صـحنه نبرد می گردد ، آماده سازي صحنه نبرد نقش اساسی در پیـروزي جنگ دارد، تمام فعالیتهایی که منجر به درك شرایط فیزیکی،سیاسی، الکترونیکی، نرم افزاري و دیگر ابعاد صحنه نبـرد می شوند، را دربر می گیرد . ابعادي همچون عوارض زمـین، نظـام حاکم زیرساخت ، جنگ افزار الکترونیکی و شبکه هاي رایانه اي و مخابراتی ساختار و محدوده صـحنه نبـرد را مشـخص مـی کننـد . آماده سازي صحنه نبرد بر پایه روش هاي فعال و غیرفعال تحلیل و ارزیابی ، مشخصات دقیقی از اهداف موردنظر حاصل مـی نمایـد .  فرآیند تصمیم سازي و درجـه درگیـري مـدل مـی شـود ، آسـیب پذیري و محدودیت هاي عملیاتی دشمن مشـخص مـی گـردد و براساس آنها اقدامات آفندي مناسب پیش بینی می شـوند . نتیجـه این عملیات شناسایی فضاي صحنه نبرد خواهد بود .   بـا آگـاهی ازفضاي نبرد، میزان بحرانی بودن هر سطح و یا واحـد سـازمانی درارتباط با تحلیل و گردش اطلاعات معلوم خواهد شـد . پـس از آن می توان تعیین نمود که حـذف کـدام یـک از ایـن لایـه هـا و یـاجایگاه ها در گردش اطلاعات و فرآیند تصمیم سازي بلامانع بوده ، یا داراي آسیب هاي کمتري هستند. نکتـه ي بسـیار مهـم دیگـر این که فناوري هاي اطلاعات در ایـن ارتبـاط ،بـه سـازمان هـاي نظـامی کمکـی ارزنده خواهنـد کـرد . تجهیز بـه فنـاوري هاي اطلاعات ، علاوه بر فـراهم کـردن مسـیرهاي اطلاعـاتی کوتـاه تـر ومستقیم تر و نیز گردش روان اطلاعات ، لزوم پـرش اطلاعـاتی ازبعضی از سطوح سازمانی را منتفی می سازد.    براي انجام مکانیزه آگاهی از فضاي نبرد ،نرم افزار هـاي متعـددي طراحی گردیده که نمونـه هـایی از ایـن سـامانه در شـکل  آورده شده است:      سامانه پیشرفته صحنه نبرد اطلاعاتی   یکی از نیازهاي اساسـی فرمانـدهان جهـت تصـمیم گیـري وهدایت کلی عملیات در منطقـه، آگـاهی کامـل و همـه جانبـه ازفضاي نبرد است سـامانه پیشـرفته اطلاعـاتی صـحنه نبـرد یـک تصویر سازگار از صحنه نبرد را براي تمام نیروهاي درگیر (صـف وستاد) مهیا می نماید تا فرماندهان و تصمیم گیران بر حسـب نیـازخود و با استفاده ازتصویر کلی ، تصمیم لازم را اتخاذ و عملیـات را هدایت نمایند ، اگرچه ممکن است هریک از نیروها و یـا یگـان هـا با توجه به وظیفـه ي ذاتـی خـود ایـن تصـاویر را مشـاهده و درك متفاوتی داشته باشند. این سامانه قابلیت کافی جهـت تأمین نیازمندي هاي اطلاعاتی سطوح مختلـف فرمانـدهی را بـرحسب نیاز دارا می باشد. در این سامانه اطلاعات دائماً و به صـورت بلادرنگ تجزیه و تحلیل، پردازش، دسته بندي و تلخیص گردیده و به صورت مختصر، مفید و گویا (نوشتاري، شـنیداري، تصـویري) در معرض دید فرماندهان و تصمیم گیران جنگ قرار مـی گیـرد.    در واقع این سیستم اطلاعات لازم و کـافی در مـورد حسـگرهاي موجود در منطقه عملیات (فعال، غیرفعال، صوتی،حرارتی، نـوريو ، اپتیکی، الکترونیکی، الکترومغناطیسی حرکتـی و فیزیکـی ) درمنطقه نبرد ، یگان هاي دشمن ویگان هـاي خـودي ، مشخصـات دقیق از اهداف ، را قرار می دهد . به عبارت دیگر آماده سازي صحنه نبرد، مراقبت و تجزیه و تحلیل صحنه نبرد، تصویرسازي از صحنه نبرد، انتشار آگاهی از صحنه نبرد فرآینـدهایی اسـت کـه تزریـق اطلاعات براي سامانه پیشرفته اطلاعاتی صحنه نبرد را فراهم مـی سازد که سطوح مختلف فرماندهی بتواننـد بـا بهـره گیـري از آن به طور همزمان عملیات را هدایت و پشتیبانی نمایند. سامانه هـاي اطلاعاتی پیشرفته داراي این تأثیر هستند که قلمروهاي مأموریت هاي فرماندهی و کنترل (آگاهی از فضاي نبـرد، مـدیریت فضـاي نبرد و اتخاذ تصمیم) را به یکدیگر نزدیک کرده و باعـث افـزایش کارایی و اثربخشی سیستم هاي فرماندهی و کنتـرل مـی گـردد .     سامانه پیشرفته اطلاعاتی صحنه نبرد کـه زیرسـامانه هـاي طـرح ریزي، هدایت عملیات و مدیریت را پشتیبانی اطلاعاتی می نماید ،نقش کلیدي در هدایت کلـی عملیـات بـه عهـده دارنـد زیـرا بـرحسگرها اعمال مدیریت نموده و بر حسب نیاز، فرامین لازم را در مورد نحوه فعالیت آنها، تخصیص هـدف، انتخـاب سـلاح مناسب اعمال می نماید. در این سیستم خروجی بعضی از انواع حسگرها مستقیم به واحـدپرتاب نظیر توپ یـا موشـک متصـل اسـت و در صـورت دریافـت اطلاعات حیاتی نظیر اعـلام خطـر (حملـه آنـی دشـمن در یـک منطقه)، مستقیماً فرمان آتش را صادر می کند . بـه عبـارت دیگـرچنین حسگرهایی با دریافت کامل اطلاعـات از محـیط پیرامـونیخود نیازي به پردازش مجدد ندارند.     به طور کلی قابلیت ها و محصولات این سامانه عبارتند از:   - دریافت داده هاي ورودي از حسگرهاي مختلف به پایگاه داده ها به صورت خودکار - پردازش خودکار اطلاعات و انتشار آنها به مبادي ذیربط - خودکارسازي مدیریت جنگ الکترونیک - فعال سازي سیستم حسگر به سکوي پرتاب و مشـخص ساختن اهداف با اولویت بالا براي هدف گیري دقیق - مشخص نمودن میزان سطح دسترسی اطلاعـات بـراي هر رده - مدیریت حسگرها - تهیه تصاویر عملیاتی مشترك - ترکیب اطلاعات چندین حسـگر و تبـدیل آن بـه یـک تصویر واضح در صحنه نبرد - ایجاد جریان گردش یکنواخت اطلاعات   نتیجه گیري:   در گذشته و حال سـاختار سـنتی نیروهـا بـه لحـاظ نداشـتن اطلاعات دقیق و بی وفقه از موقعیت ، مواضع و اهداف مورد نظر، از دقت لازم برخوردار نبوده و به دلیل عدم امکان توزیع اطلاعـات در سطوح مختلـف فرمانـدهی ، تصـورهاي متفـاوتی از صـحنه جنگ براي فرماندهان رده هاي مختلف ایجاد نمـوده کـه موجـب عدم هماهنگی و وحدت فرماندهی در جنگ میگـردد . همچنـین بطورقطع ، فقدان اطلاعـات کـافی و دقیقـی کـه بتوانـد سـطوح مختلف فرماندهی را در هدایت عملیات به طور همزمان پشـتیبانی نماید ، از چالش هاي نیروها به شمار می رود که باید مرتفع شود .     بررسی ها نشان می دهد براي رفع مشکل سیستم هاي سـنتی،سیستم هاي جدید باید به گونه اي طراحی شوند که امکـان تبـادل اطلاعات بین آنها به طور مستقیم امکان پذیر گردد. نتیجه این کار تبادل سریع و بی واسطه و امن اطلاعات ، البته با رعایـت سـطوح دسترسی مجاز، مـی باشـد و از اتـلاف بیهـوده وقـت در سـاختارسیستم سنتی ، به دلیل کندي روال حرکت اطلاعات چه بصـورت سلسله مراتبی و چه بصورت مستقل ، جلوگیري به عمل می آیـد . درا ین سیستم تبادل مستقیم اطلاعـات بـین نیروهـاي مختلـف امکانپذیر است.     مطالعات انجام شده بیانگر آنست که  پیشرفت علم و فنـاوري در زمینه هـاي مختلـف، و اسـتفاده از آنهـا باعـث شـده کـه ایـن سیستم نیز دچار تحول شده و دیدگاههاي تئورسین هاي نظـامی را متحول نموده و دکترین نیروهاي مسلح را تحـت الشـعاع قـرارداده و باعث ارتقاء توان رزمی نیروها در زمینه هـاي مختلـف مـیگردد . ازجمله فنون تاثیر گذار بر این حوزه ، فنـاوري ارتباطـات واطلاعات است که باعث شده فرماندهان با فائق آمـدن بـر مسـئله فاصله و زمان بتوانند ناظر صحنه نبرد بوده و با توجـه بـه کمـک سیستمهاي هوشمند ، تصمیم سازي مناسب را داشته و نظاره گر نتایج اجرای فرامین خود باشند.     بررسی و مطالعه شرائط فعلی حاکم بر فضا و صحنه نبرد نیـز نشان میدهد تنها بسـتر ارتبـاطی مناسـب ، وجـود سـامانه هـاي مکانیزه و مبتنی بر فنآوري اطلاعات کـه صـرفا جنبـه پشـتیبانی کننده دارند براي اعمال فرماندهی و کنترل کافی نیستند ، لذا باید بدنبال شناسائی سیستمهائی بـود کـه در فضـا و صـحنه نبـرد بتوانند این مهم را محقق سازند. درایـن راسـتا بکـارگیري فنـاوري اطلاعات در فرماندهی و کنتـرل در قالـب پـنج مولفـه "چرخـه طراحی،چرخه مدیریت صحنه نبرد،چرخه آگاهی از فضاي نبرد،چرخه اطلاعات پیشرفته و چرخـه هـدایت محـیط عملیـات،بشرحی که ذکر گردیده است می تواند بخوبی کار سـاز باشـد و پیش بینی می شود که دستاوردهاي قابل ملاحظه آن در صـحنه نبرد بتواند فرماندهی وکنترل را به معنی واقعی این واژگان میسر وتسهیل نماید. ضمن آنکه بستر مناسبی را براي پژوهش گـران ومحققین جهت مطالعه و توسعه عمیقتر و دقیقتر فـراهم سازد.  
  22. 1 پسندیده شده
    مدل پیشنهادي سیستم فرماندهی و کنترل نظامی   نویسندگان : محمد پارسا، دکتر عباس اوطاد العجم   قسمت دوم   الگوي ساختار جدید فرماندهی و کنترل  ارتباط مناسـب و سـامانه هـاي مکـانیزه و مبتنـی بـر فنـآوري اطلاعات در حوزه هاي منابع انسانی ، اطلاعات عملیاتی، اطلاعات جغرافیائی،  آمادبستر و پشتیبانی و حتی امور مـالی بـااستفاده از واسط هاي گرافیکی و قابل بکـارگیري بـراي کـاربران ، (که عمـدتا عناصـر عملیـاتی هسـتند)، مسـلما نیازمنـدي هـاي اساسی و اولیه ساختار جدید سیستم جدید فرماندهی و کنتـرل راتشکیل می دهد اما این حوزه ها صرفا پشتیبانی کننده  هسـتند و اغلب سازمانهاي نظامی کم و بیش درپـی ایجـاد و توسـعه ایـن سیستمها هستند لذا باید بدنبال شناسائی سیستم هائی بود کـه در صحنه نبرد بتوانند فرماندهی و کنترل را به معنی واقعـی ایـن واژگان میسر و تسهیل نمایـند . بـدین لحـاظ و بر اسـاس مطالعـات وتحقیقات انجام شده ساختار جدید بر اساس پنج مولفـه چرخه طرحریزي ، آگاهی از فضاي منطقه نبرد ، مدیریت صـحنه نبـرد ،چرخه هـدایت و سیسـتم اطلاعـات پیشـرفته مـی باشـد که بـا مکـانیزه نمـودن ایـن مولفه ها و یکپارچه نمودن آنها، چـالش هـاي سیسـتم سـنتی بـرطرف و نیازمندیهاي ساختار جدیـد فرمانـدهی و کنتـرل حاصـل می گردند. در ادامه تعریف هر یک از این مولفه هـا بیـان و نمونـه اي از سامانه هاي مرتبط و تلویحا دلایل وجودي هر یک ارائه مـیگردد. همچنین با مکانیزه نمودن اطلاعات به صـورت یکپارچـه ازسامانه هاي مختلف مرتبط با فرماندهی و کنتـرل بهره گیري می شود.   چرخه طرح ریزي و نمونه اي از سامانه هاي مربوطه توالی کار ها درطرح ریزي ، تصـمیم گیـري و اجـراي آن مسـتلزم انجام یک سري اعمال جداگانه یا "گام" هاي مستقل مـی باشـد .  این بحث ضمن اینکه در مورد فرمانده و سـتاد یگـان تـاکتیکی وایجاد و توسعه طرحها و دستور ها بـراي عملیـات رزمـی مصـداق دارد ،براي سایر عملیات نظامی وبمنظـور تهیـه پیشـنهاد هـا نیـز بطور یکسان مورد استفاده فرماندهان و ستاد واقع می شود. براي انجـام مکانیزه گام هاي چرخه طرحریزي نرم افزارهاي متعددي طراحی و پیاده سازي گردیده است .     چرخه هدایت محیط عملیات و نمونـه اي از سامانه هاي مربوطه   نظـارت ،کنتـرل و هـدایت فرمانـدهی و ستاد بـر اجـراي دستورهاي صادره کار مداومی است که بایستی بر مبناي تصـمیم و تدبیر فرمانده انجام گیرد تا اطمینان حاصـل شـود کـه وظـایف واگذاري به یگانها برابر خواسته انجام و ماموریـت واگـذاري اجـرا گردد.     از ویژگی هاي عملیات آفندي، هدایت ناشی از ابتکـار و خلاقیـت فرماندهان جزء می باشد که از طریق تطبیق دادن سریع وضـعیت موجود با تغییرات و دگرگونی هاي حاصل از رزم انجام می گیـرد . فرماندهان جزء باید توانایی بهره بـرداري سـریع از موقعیـت هـاي پیش آمده را داشته باشند و با خلق تفـوق و برتـري بـر دشـمن ، انهدام سریع سیستم پدافندي وي را میسر سازند. عواملی کـه بـه این امر کمک می کند، علاوه بر خصلت ذاتی فرماندهان که بایـددر هنگام گزینش آنان به آن توجه شود، شرکت فعال در مراحل مختلف آموزش از تئوري تا عمل می باشد.     اجراي تک هماهنگ شده بایستی مانند یک سیل بنیـان کـن بـا سرعت در مواضع پدافندي دشـمن جـاري شـده و آن را در هـم شکند و با تغییر سریع استعدادها و امکانات، شکاف هایی را قبـل از اینکه بتوان واکنش مناسبی از خود نشان دهد تعریـف و تحـت کنترل درآورده و نیروهاي عمده دشمن را منهدم یا خنثی نماید.  کلید پیروزي در یک عملیـات آفنـدي ، شکسـت دشـمن قبـل از وضعیت "نقطه اوج عملیات " است ،  . نقطـه اوج عملیات یا لحظه بحرانی ، زمانی ایجاد می گردد که نیرو در هنگام اجراي تک ، استعداد خود را بیش از اندازه به کار برد ولـی نتوانـد امتیاز شایسته اي از دشمن کسب کند. در چنین نقطه یـا لحظـه اي است که یگان تکاور کاملا متوقف می شود و با پذیرش خطري غیرمعقول به عملیات بی فایده اي که جز ضعیف شـدن تـدریجی نیرو، سودي ندارد ، تن در می دهد. اصولاً در عملیات آفندي، تلاش فرماندهان بـر نـابودي و شکسـت سریع دشمن و جلـوگیري از افـزایش تلفـات اسـتوار مـی گـردد.      کسب ابتکار و ضربه زدن به نقـاط آسـیب پـذیر دشـمن و ادامـه پیشروي در عمق و ایجاد شرایط سـیال بـه منظـور جلـوگیري ازبرقراري پدافند سازمان یافته دشمن، از ضروریات هدایت عملیات آفندي است.  ابتکار عمل از مهمترین عوامل در هـدایت یـک عملیـات آفنـدي است. فرماندهان در سطوح عملیات باید آزادي عمل داشته باشند تا در صورت مصلحت، نبردهاي بی حاصل را متوقـف و بـا ابتکـارخود به عملیاتی مبادرت نمایند که بهـره بیشـتري از آن حاصـل گردد.   در چنین شرایطی قبول واقعیات موجود توسط رده هـاي بـالاتر ، از تحلیل رفتن و تضعیف نیروها که از اهم مسایل است ، جلوگیري خواهد نمود . فرماندهان عملیات، در چنین شرایطی بـاتجزیه و تحلیل مـداوم نبـرد ، ممکـن اسـت در بعضـی منـاطق ازموفقیت بهره برداري نموده و تک را ادامـه داده و جلـوتر برونـد در بعضی مناطق، عملیات را موقتا نگهدارند.  هنگامی که عملیات آفندي علیه یک دشـمن تمرکزیافتـه انجـام می شود، فرماندهان نیروهاي تکاور بایـد سـعی نماینـد بـا اتخـاذ مانورهاي مناسب ، دشمن را وادار بـه تغییـر وضـعیت نمـوده و ازمواضع تهیه شده خود بیرون کشانده و در موقعیت نامناسب قـراردهند.     مدیریت صحنه ي نبرد و نمونه اي از سامانه هاي مربوطه  دیجیتالی کردن صحنه نبـرد ، کـاربردي از فنـاوري اطلاعـات بـراي کسب ، تبادل و بکارگیري اطلاعات به موقع از میدان جنگ است که نیازهاي هر واحد فرماندهی ، پشتیبانی آتش وتدارکات را تأمین می کند ؛ به گونه اي که یک بینش شفاف و دقیـق ازصـحنه جنـگ رابـراي آنها به وجود می آورد.  دیجیتالی کردن صحنه جنـگ اسـتفاده از جریـان سـریع اطلاعـات است که از میان شبکه هاي الکترونیکـی گذشـته و بـه کمـک سـامانه هاي پردازشگر پیشرفته به سرعت مورد پردازش قرار مـی گیرنـد و بـه کمک سامانه هاي نرم افزاري تصمیم سازي به حل مسـائل پیچیـده نبرد کمک میکند.    دیجیتالی کردن صحنه جنگ، زمینه ساز همـاهنگی درتحرکات و افـزایش قـدرت مـانور، تـأمین آتـش مـؤثر و وحـدت فرماندهی و کنترل می باشد و به مدد شبکه هـاي درهـم تنیـده اطلاعاتی که به طور عمودي و افقی گسترش یافته اند، حاصـل و موجب تفوق تصمیم گیري خودي نسبت بـه دشـمن در دو بعـد زمانی و مکانی می شود. هدف عمده ي دیجیتالی کردن صحنه نبرد، ایجاد تصویري واحـد و صحیح از صحنه ي جنـگ بـراي سـطوح مختلـف فرمانـدهی ورزمی است. این هدف از طریـق جمـع آوري اطلاعـات از شـبکه هاي متنـوعی از حسـگرها ، پسـت هـاي فرمانـدهی ، تسـلیحات و جنگ افزارهاي رزمی ، با کمک پردازشگر ،محقق می شود.   از سوي دیگر در حالی که شبکه هاي اطلاعاتی متشـکل از حسـگرها و پست هاي فرماندهی و سیستمهاي پردازش اطلاعات ، درك صـحیح و روشـنی از وضـعیت جنـگ بـراي تصـمیم گیرهـاي عرصـه نبـرد ومقرهاي پشتیبانی وتأمین آتش فراهم میآورند، پایگاه هاي تـدارکاتی و آماد و پشتی با نیاز این اطلاعات براي تامین بموقـع نیازهـا و خواسـت هاي نیروهاي رزمنده در ابعـاد مختلـف رفـاهی ، تسـلیحاتی و پزشـکی بهره برداري می کنند.   در یک جمع بندي می توان گفت دیجیتـالی کـردن،  جـایگزینی فناوري مخابرات صوتی و فاکس که عموماً نقطه به نقطه هسـتند ، با مخابرات دیتاسـت کـه امکـان ایجـاد شـبکه هـاي اطلاعـاتی و ارتباطات چند نقطه به چند نقطه ي هم زمان را فراهم مـی آورد ضمن این کـه کماکـان مخـابرات صـوتی و فـاکس را نیـز تحـت پوشش قرار می دهد.           
  23. 1 پسندیده شده
    مدل پیشنهادي سیستم فرماندهی و کنترل نظامی   نویسندگان : محمد پارسا، دکتر عباس اوطاد العجم   قسمت اول   مقدمه فرماندهی و کنترل واژه بسیار قدیمی در نیروهاي نظامی می باشد که از اولین نبرد تاریخ تا به امروز کاربرد داشته و خواهـد داشـت. منتهی با توجه به پیشرفت علم و فناوري در زمینه هـاي مختلـف و استفاده از آنها باعث شده که این سیستم نیز دچار تحول شـود و دیدگاههاي تئورسین هاي نظامی را متحـول نمـوده و دکتـرین نیروهاي مسلح را تحت الشعاع قرار داده و باعث ارتقاء توان رزمی نیروها در زمینـه هـاي مختلـف گـردد.   فنـاوري ارتباطـات واطلاعات باعث شده است که فرماندهان از فاصله دور بتوانند ناظر صحنه نبرد بوده و با توجه به کمک سیستمهاي هوشمند تصمیم سازي مناسب را داشته و نظـاره گـر نتـایج اجـراء فـرامین خـودباشند. فناوري اطلاعات و ارتباطات پدیده پویایی است که موجب تغییرات شگرف در کلیه ابعاد زندگی بشر امروزي گردیده و اکثر فعالیت هاي جوامع پیشرفته را تحت تأثیر قرار داده است. تأثیر این پدیده در جامعه دفاعی نیـز باعـث دگرگـونی عظـیم درسطوح راهبـردي، عملیـاتی و تـاکتیکی نیروهـاي مسـلح شـده وچنانچه این دگرگونی در سازمان هاي نظامی و یا بخشـی از ایـن سازمان ها احساس نگردد، به معنی این است که سد محکمـی درمسیر ورود و توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطـات در آن سـازمان وجود داشته یا ایجاد شده است.     ساختار سنتی و مشکلات آن:   به طور کلی فقدان اطلاعـات کـافی و دقیـق کـه بتوانـد سـطوح مختلف فرماندهی را در هدایت عملیات به طور همزمان پشـتیبانی نماید، از چـالش هـاي نیروهـا بـه شـمار مـی رود. در ایـن راسـتا چالش هایی هست که نیروها در غیـاب یـک سیسـتم تحلیـل گـرجامع، با آن روبرو هستند، به دلیل استفاده از ارتباطات مبتنی بـرمخابرات صوتی ، امکان دریافت ،ارسال و ذخیره داده ها در پایگاههـاي اطلاعـاتی وجـود نـدارد ؛ از ایـن رو ارسـال و دریافـت اطلاعات به نقاط مختلف صحنه نبرد به طور همزمان امکـان پـذیر نبوده ، زیرا ایـن کـار مسـتقیما توسـط عامـل انجـام مـی شـود. پردازش اطلاعات به وسیله عامل انسانی ، زمـان لازم بـراي سـیکل تصمیمسازي را طولانی کرده و با خطا همراه خواهد بود.     از طرفی به دلیل فقـدان سیسـتم هـایی کـه قـادر بـه دریافـت خودکار اطلاعات ، شناسایی و جاسوسی بدون نیـاز بـه عامـل انسانی باشند ، این کار در روش سنتی و از طریق نیـروي انسانی صورت می گیرد که باعث شـده تعـداد کارکنـان بسیار زیاد شود و انجام امور وابسته به عامـل انسـانی گـردد، نیـز بـه دلیل کندي طرح ریزي سنتی ، ارتباطات از طریـق سیسـتم هـاي چندگانه و مجزا صورت گرفته، تصمیمها داراي سلسـله مراتـب وگزارش ها از پائین به بالا شده وسیستم هاي آن چندگانه می باشد از اینرو تصویر صحنه عملیات نیـز در مرکـز فرمانـدهی و کنتـرل کند و به شکل دستی صورت می گیرد.   ضرورت ایجاد الگوي جدید فرماندهی و کنترل :  دیجیتالی نمودن نیروهـا جـزء جـدایی ناپـذیر فرمانـدهی وکنترل تلقی می گردد تا بتوان نارسایی هاي موجود را مرتفع سـاخته و از مزایاي مربوطه بهره مند شد. آنچه سیستم فرماندهی و کنتـرل را مفید جلوه می دهد یکپارچگی بکـارگیري آن بـا سـامانه هـاي جنگ افزار است، که بگونه دیجیتالی در نیـروي هـاي نظـامی بـه کارگرفته می شود. بهره گیري از فناوري اطلاعات در سیستم هـا وتسلیحات و تجهیزات جنگی لازم و ضروري بـوده و موجـب رفـع نقایص و ضعف هاي اساسی در سیستم هاي عملیـاتی و اطلاعـات نظامی می شود. این سیستمها باعث می گردند تا بتوان دقت بالا ، استفاده بهینه از امکانات و نیروهاي موجود ، افزایش میزان تعامل پـذیري ، ارائه تصویري جامع از صحنه نبرد و نیز رفع مشـکلات اجرائـی و هدایت عملیـات هـاي مشـترك و مرکـب و بکـارگیري همزمـان اطلاعات در سطوح و رده هاي مختلف را میسر نمود.     توانمندي هاي فناوري اطلاعات در راسـتاي سیسـتم فرماندهی و کنترل : فنــاوري اطلاعــات امکــان فرآینــدهاي جســتجو، ارزیــابی موقعیــت، توســعه راهبــردي، ارزیــابی گزینــه هــاي مختلــف و خطرپذیري تصمیم گیري را فراهم ساخته و سیستم فرماندهی و کنترل را مجهز نموده تا قابلیت پیش بینی وقایع آینـده، بـر هـم زدن معادلات و تغییر نگرش دشمن، دریافـت و انتشـار اطلاعـات دریافتی بین کنشگران صحنه عملیات، مکانیزه شـدن فعالیتهـاي سازمان، افزایش دقت دریافت، پردازش و انتشار اطلاعات دریافتی با اتصال به حسگرهاي موجود در ادوات و تجهیزات نظامی میسـر گردد .   دستاورد هاي سامانه هاي فرماندهی و کنترل مبتنی بر فن آوري اطلاعات و ارتباطات : جاي تردید نیست که تجهیـز بـه سـامانه هـاي فرمانـدهی و کنترل تسهیلاتی را فراهم می نماید که قابل توجه می باشـد بـه طور مثال با اجراي این طرح می توان تسـهیلاتی در امـور انجـام وظایف فرماندهی،کنترل،نظارت و طرح ریزي صورت داد، از دیگر سو این تسهیلا ت باعث افـزایش دقـت، سـرعت و اثـر بخشـی در تبادل اخبار اعـم از دریافـت،پردازش و ارسـال صـحیح، دقیـق و وسیع به کلیه عوامل و سطوح عملیات و نیز به روز کـردن لحظـه به لحظه اطلاعات مربوطه شده و به تعاقب این امکانـات شـرایط ایجاد امنیت اطلاعات،قابلیت ارتباط و تبادل اطلاعات  ( نوشـتاري ، صوتی و تصویري ) و بستر پیشبینی و شبیه سازي و اجراي مانور قبل از انجام عملیات و بالطبع توسعه مشارکت واحدها و پرهیز از فعالیتهاي موازي وسهولت در هماهنگ سازي و یکپارجـه کـردن فعالیتها و عملیات هاي نیروها و یگانها گشـوده شـده و پتانسـیل بازیابی اطلاعات در آینده و نیز پـردازش و ان تشـار آن سـهل مـی گردد .   تجهیز به این امکانات شرایط تصمیم گیري، نظارت و کنترل عملیات در محدوده هـاي جغرافیایی،تبـادل داده هـا و اطلاعـات بصورت بلادرنگ را با شبکه هاي اطلاعاتی در رده هـاي مختلـف آن،ایجاد پدافند در برابر تهدیدات،سنجش احتمالات و خسارات و صدمات ناشـی از تهدیـدات و امکـان سناریونویسـی و آزمونهـاي پیش از عملیات را فراهم می نماید .     تعریف الگوي جدید فرماندهی و کنترل و تبیین مؤلفه هاي مربوطه        کلیات براي رفع مشکل سیستم هاي سنتی، سیستم هاي جدید باید بـه گونه اي طراحی شوند که امکان تبادل اطلاعات بین آنهـا بـه طـور مستقیم امکان پذیر گردد . نتیجه این کار تبادل سریع و بی واسطه اطلاعات ( البته با رعایت سطح دسترسـی مجـاز ) مـی باشـد و ازاتلاف وقـت در سـاختار سیسـتم سـنتی ( بـه دلیـل کنـدي روال حرکت اطلاعات از بالا به پایین و از پایین به بالا ) جلوگیري بـه عمل مـی آیـد . در ایـن سیسـتم تبـادل مسـتقیم اطلاعـات بـین نیروهاي مختلف امکانپذیر است.     این یکی از سیستم هایی است که مـی توانـد مـا را بـه سـوي سـاختار چرخه تصمیم سازي در عملیات اطلاعات و فرماندهان نبرد شده و پردازش و ترکیب حجم عظیمی از اطلاعات نبـرد و گـزارش هـاي حسگرها و کلیه منابع جهت تولید تصاویر بیدرنگ صحنه نبـرد راممکن می نماید.   رویکردها در ساختار جدید   طبق تئوري عمومی سیستم ها، سیستم ها داراي سلسـله مراتـب بوده و سیستم سطوح بالاتر داراي اجزایی است که هریک از ایـن اجزا می توانند یک خرده سیسـتم باشـند. بـه نوبـه خـود خـرده سیستم هاي مورد بحث نیز داراي اجزایـی هسـتند  کـه آن اجـزا خود می توانند داراي خرده سیستم هاي پایین تر باشند . بنابراین سلسله مراتبی از سیستم ها دیده می شوند ، که با هـم در تعامـل اند. به عنوان نمونه می توان گفت خرده سیستم هاي متصـل بـه هم در سطوح بالاتر سیستم هاي مدیریتی را تشکیل می دهنـد ودر سطوح بالاتر از آن سیستم هاي استراتژیک و سرویس دهی به نیروهاي مسلح را .     بطور کلی استفاده از فناوري اطلاعات براي جمع آوري و پردازش اطلاعات در قالب این مفاهیم ،تصـمیم گیـري را آسـان ،سـریع و دقیق نموده وصحت آن را تضمین می نماید.    هر تصمیمی که توسط فرمانده گرفته شود ،بایـد یـک تصـمیم ناب باشد. لذا لازم است قبل از تصمیم ، اثـر تصـمیم خـود را درکل سیستم بسنجد . بر این اساس باید کلیت سیسـتم را شـناخته باشد و با برخورداري از تفکر استراتژیک و درك صحیح و به موقع از اوضاع درونی و بیرونی سیستم ، آن هم در یک فضاي سیسـتم سطح هشتم که همـه چیز هـا  هوشـمندانه فعالنـد، مخصوصـا “ از ناحیه دشمن یک تصمیم استراتژیک گرفته و فرمان خود را صادر نماید . این بینش باید در کلیه رده هاي فرماندهی جاري و سـاري باشد . بدیهی است هر چه تصمیم گیري بر اساس ملحـوظ نمـودن کلیه عوامل موثر بخصوص بـا ملاحظـه تـاثیرات متقابـل آنهـا بـر همدیگر صورت گیرد ، نتیجه مطلوب تري حاصل شده و موجـب ارتقاي کیفیت می گردد.    قابلیت هاي ساختار جدید فرماندهی و کنترل      در ساختار جدید،  سیستم فرماندهی و کنتـرل بـه صـورتی مـؤثر ارتش را پشتیبانی می کنـد  و قـادر اسـت فعالیـت دشـمن را درسراسر منطقه تحت عمل نیروهاي خودي پیگیري نموده ، راههاي نفوذ و عمل دشمن را پیش بینی نماید . از دیگر سو وضعیت کلیه یگان هاي خودي را تا رده گردان نظاره گر بـوده و بـا فرمانـدهان تابعه مرتبط گشته و بدین طریـق حتـی تـک نیروهـاي متعاقـب دشمن در آن سوي منطقه عملیاتی را زیر نظر گرفته و نیروهـاي رها شده دشمن را شناسایی و در فرصت مناسب در تقابل تحولات میدان جنگ واکنشی حساب شده نشان دهـد . نـا گفتـه نماند که سیستم فرماندهی و کنترل بایسـتی بـه فرمانـده اجـازه دهد که اطلاعات مورد نیاز بـراي فراینـد طرحریـزي خـود را بـه موقع کسب کرده تا بتوانند طرحهاي خود را هماهنـگ و پـس ازآن اراده و تدبیر خود را به فرمانـدهان تابعـه جهـت اجـراء ابـلاغ نماید.  
  24. 1 پسندیده شده
    مروري برمدلهاي فرماندهی و کنترل   نویسنده : زهرا عزتی   قسمت آخر   مدل های ارائه شده   در این بخش نمونه هایی از انواع مختلف مدل ها که در بخش قبل معرفی شدند، ارائه می شود. اما پیش از آن می توان فرآیند کلی تصمیم گیري نظامی را در شکل زیر مشاهده نمود:         مدل میلفرت  : میلفرت مدلی ارائه کرده است که هم شامل فرآیند تصمیم گیري است و هم با محیط تعامل دارد. این فرآیند تصمیم گیري نیازمند استفاده از سیستم هاي اطلاعاتی و ارتباطی است. خود پروسه تصمیم گیري نیز شامل تعریف مسأله، تشخیص ، جست وجوي اطلاعات، توسعه گزینه ها و نهایتاً انتخاب یک راهکار است.       میلفرت مدلش را در وهله اول به عنوان یک مدل کنترلی ارائه داد و عنوان کرد که فرماندهی و کنترل، یک سیستم ورودي/خروجی است که با هدف تجمیع هر چه بیشتر تمام اطلاعات لازم براي تولید یک زمینه معنی دار و واقع بینانه براي فرمانده طراحی شده است. این اطلاعات در نقطه گره اي هر رده فراهم می شوند تا تصمیمات مربوط به برنامه ریزي، هدایت و هماهنگی لازم براي انجام مأموریت را محقق سازند. این سیستم ،انتقال اطلاعات را با استفاده از ارتباطاتی که دارد انجام می دهد و این کار باید به صورت تعاملی از طریق سازمان انجام شود. او هم چنین براي مفهوم کنترل، تعریف این واژه را از دیکشنري وبستر ارائه نمود که عبارت است از "اعمال یک ضابطه، یا کارگردانی اثر حوادث".    مدل فوق المان هاي کلیدي چرخه کنترل را که به وسیله آن تصمیم گیرنده می تواند تمام مقاصد خود را از طریق تغییر سایر قسمت هاي سیستم با استفاده از رسانه ارتباطات برآورده سازد ،نشان می دهد.     مدل لاوسن : مدل لاوسن براي نشان دادن نقش زمان در یک سیستم فرماندهی و کنترل، توسعه داده شد. این مدل فرآیند تصمیم گیري نظامی را نشان می دهد و از نظر مفهومی مشابه مدل تصمیم گیري نظامی است و می تواند روي یک پست فرماندهی یا یک فرماندهی مرکزي به عنوان یک موجودیت تصمیم گیري سازمانی یا حتی یک فرد خاص مثلاً یک فرمانده به تنهایی اعمال شود.       این مدل بیان می کند که سیستم فرماندهی و کنترل نیازمند است:     محیط را حس کند.   اطلاعات را پردازش کند.   وضعیت کنونی را با وضعیت مطلوب مقایسه کند.   در مورد یک عمل (رفتار) تصمیم گیري کند.  این فرآیند به صورت تکراري عمل می کند و به این صورت است که سیستم بعد از تولید رفتار به حس کردن یا مانیتور کردن محیط ادامه می دهد تا تغییراتی را که تصمیم گیري هاي آتی را ملزم می سازد، دریابد. طبیعت سلسله مراتبی مدل نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد چرا که لازم است افراد بالا دستی اعمال افراد پایین دستی شان را هدایت کنند یا حتی می توانند یک وضعیت مطلوب (هدف) را براي رده هاي پایین تر تعیین کنند .به محض اینکه وضعیت مطلوب مشخص شود افراد پایین دستی، از فرآیند فرماندهی و کنترل مربوط به خود براي دستیابی به هدف استفاده می کنند. در این چارچوب به نقش زمان و تأثیر آن بر سیستم هاي فرماندهی و کنترل با یک رویکرد ریاضیاتی پرداخته شده است.     مدل ثانویه لاوسن نیز شامل یک کامپوننت پردازش هوش است که با محیط و فرآیند فرماندهی و کنترل تعامل می کند. در مدل قبلی لاوسن تابع هوش به طور ساده به عنوان بخشی از چندین مرحله از مدل شامل حس، پردازش و تصمیم گیري در نظر گرفته شده بود.       سایر مدل ها : در مدل وهل چهار المان در تصمیم گیري هاي فرماندهی و کنترل نقش دارند: محرك، فرضیه، گزینه و پاسخ. هر یک از این المان ها نیز شامل توابع مشخصی هستند و انواع مشخصی از اطلاعات را مورد پردازش قرار می دهند.     مدل بعدي که مدل ریوس نام دارد شامل تخمین، قصد، برنامه ریزي و اجرا به عنوان گام هاي فرآیند می باشد: تخمین: فرآیند تعریف قابلیت هاي نیرو هاي خودي و دشمن قصد: خروجی عزم یا تصمیم فرمانده را بر اساس تخمین بیان می کند. برنامه ریزي: مانور و پشتیبانی را در مکان و زمان درست با هم انطباق می دهد. اجرا: مستقیماً به بلوك «عمل (act)» از سایر مدل ها مربوط می شود.      مدل بعدي نیز شامل 6 مرحله ابتدایی است:    حس کردن: مجموعه اطلاعات درباره محیط    دسترسی: تبدیل داده هاي پایه اي به اطلاعاتی درباره مقاصد و امکانات نیرو هاي دوست و دشمن    تولید: توسعه گزینه ها بر اساس معیار تعیین شده در راستاي دستیابی به وضعیت مطلوب   انتخاب: انتخاب یکی از گزینه هاي تولید شده    برنامه ریزي: توسعه جزئیات پیاده سازي براي اجرا یا عملیاتی کردن گزینه ها    هدایت: توزیع تصمیم ها بین نیرو ها   فاز عمل در مدل لاوسن در اینجا به دو فاز "برنامه ریزي" و "هدایت" شکسته شده است.         در دو مدل بعدي فعالیت عمده فرمانده، تصمیم گیري در مورد استخدام و نگهداري نیرو هاست. این فعالیت ها از طریق فرآیند تصمیم گیري ارتش که در اینجا C3I (فرماندهی، کنترل،ارتباطات و هوشمندي) نامیده می شود، اجرا می شوند. این فرآیند هم چنین با نام C2 (فرماندهی و کنترل) نیز شناخته میشود. اما در واقع این دو اصطلاح معادل یکدیگر هستند.   در این مدل تابع هوشمندي، اطلاعات درباره دشمن و محیط را براي فرمانده و پرسنل فراهم می کند. تابع کنترل تشخیص میدهد که آیا نیرو هاي دوست هماهنگ با هدف فرمانده هستند یا خیر و این کار را با فراهم کردن اطلاعات درباره وضعیت آنها انجام می دهد. باید توجه داشت که تمرکز این مدل در وهله اول بر روي تصمیمگیري قرار دارد و محصول عمده اي که در سیستم جریان می یابد، اطلاعات است. اطلاعات مربوط به هوشمندي، کنترل و مأموریت از سطوح بالاتر تماماً به صورت ورودي دریافت میشوند و یا از طریق تابع فرماندهی به دست آورده می شوند. این تابع وضعیت را تخمین می زند و نحوه استفاده از قدرت را هدایت و تعیین می کند. ارتباطات نیز وسیله اي است که از طریق آن اطلاعات در سیستم جریان می یابد.   تقریباً تمامی مدل هاي گفته شده شامل یک فرآیند تصمیم گیري ساده و ابتدایی، و یک تعامل بین سیستم و محیط می باشند و به نحوه جریان اطلاعات در سیستم نیز اهمیت میدهند. در مدل بعدي یک پارادایم براي فرآیند فرماندهی و کنترل از طریق قیاس با بدن انسان نیز معرفی شده است. در این مقایسه حواس انسان اطلاعات را به دست می آورند و اطلاعات از طریق یک سیستم ارتباطی براي تصمیم گیري به مغز فرستاده می شود. این دنباله نهایتاً با یک ارسال که منجر به تولید یک رفتار از طریق سیستم عصبی - عضلانی می شود، پایان میپذیرد.   آخرین مدل از این دسته مدل هیت نام دارد. در این مدل مراحل چرخه مرکز فرماندهی به شرح زیر توضیح داده شده است:     نظارت : پرسنل مرکز فرماندهی باید اطلاعات مربوط به آن جنبه از محیط را که می خواهند کنترل کنند به دست آورند. کیفیت نظارت را می توان با مقایسه مستقیم مشاهدات در مرکز فرماندهی با واقعیت سنجید.   درك: پرسنل مرکز فرماندهی اطلاعات در دسترس را براي تولید یک برآورد یا فهم از موقعیت پردازش می کنند، که براي مثال می تواند یک مجموعه از فرضیات درباره آنچه در حال حاضر رخ می دهد و آنچه در آینده نزدیک می تواند رخ دهد، باشد. کیفیت برآورد یا فهم از موقعیت نیز می تواند با سنجش این نکته که چقدر مجموعه فرضیات تهیه شده توسط پرسنل مرکز فرماندهی با آنچه در واقعیت اتفاق می افتد تطابق دارد، انجام گیرد.   اقدامات جایگزین: پرسنل مرکز فرماندهی گزینه هایی را توسعه می دهند که مشخص می کنند چه کارهایی براي تغییر موقعیتی که وجود آن درك شده می تواند انجام شود. کیفیت گزینه ها با سنجش این امر که آنها چقدر می توانند به فهم موقعیت هاي فرضیه سازي شده بپردازند، قابل ارزیابی است. پیش بینی: براي هر یک از اقدامات جایگزین در نظر  گرفتهشده ،پرسنل مرکز فرماندهی پیامد هاي آن را پیش بینی می کنند که حداقل شامل دو  عامل است: یکی اینکه مواد و دارایی نیرو ها براي اجراي گزینه ها موجود است یا قابل فراهم شدن. و دیگر اینکه پاسخ دشمن به آنها چه خواهد بود. پیش بینی ها را  میتوان از طریق تشخیص کامل بودن آنها یا صحیح بودن آن دسته پیش بینی هایی که توسط برنامه به کار گرفته شده مورد آزمون قرار گرفته اند، مورد ارزیابی قرار داد.   تصمیمات: تصمیم گیري ها بر پایه پیش بینی ها انجام  میشوند. در سیستم هیت هیچ معیار مستقیمی براي سنجش کیفیت تصمیم ها وجود ندارد. با این وجود تصمیم ها همواره براي پیاده سازي به قالب برنامه (طرح) تبدیل می شوند. به این صورت که مأموریت ها، مرز هاي عامل و یک جدول زمانی براي نیرو هاي تحت فرمان را مشخص می کنند. معیار اثر بخشی در متدلوژي هیت مدت زمان کارکرد طرح است.   هدایت: برنامه ها در قالب تعدادي بخشنامه به سازمان هاي مقتضی ابلاغ می شوند. صحت این دستورات را می توان با بررسی این امر که تا چه حد تصمیمات و برنامه ها به درستی بیان شده اند، مورد ارزیابی قرار داد.  لازم به ذکر است که مدل پایه هیت یک مدل مبتنی بر چرخه تصمیم گیري است .         نتیجه   در این مقاله پس از معرفی مفاهیم اساسی در حوزه فرماندهی و کنترل، تعدادي از مدل هاي ارائه شده که تمرکز بیشتري روي مدلسازي فرآیند تصمیم گیري داشتند به طور اجمالی مورد بررسی قرار گرفت.     کارهاي آتی   تئوري هاي مطرح شده مشخص نمی کنند که "فرماندهی و کنترل" دقیقاً چه کارهایی انجام می دهد و چه کارهایی انجام نمی دهد و نمی تواند انجام دهد. یک تئوري جامع نه تنها بیان می کند که فرماندهی و کنترل چطور سازماندهی، اتصال و پردازش اطلاعات را انجام می دهد بلکه در مورد کیفیت  ایده هاي موجود و اینکه کیفیت انسان هاي مرتبط چه مقدار به فرماندهی و کنترل کمک می کند یا در آن خلل وارد می کند نیز صحبت می کند. بنابراین در این زمینه به یک تئوري عمیق تر نیاز داریم .یک تئوري فرماندهی و کنترل باید بیان کند که یک سیستم فرماندهی و کنترل شامل تعدادي فرمانده، چگونه باید عمل کند و هم چنین شرایط ایده آل کار کردن را بیان کند و معیار هاي کارایی براي فرماندهان و خدمه آنها و هم چنین معیار هاي کارایی ارتباطات و کامپیوتر هایی که آنها را پشتیبانی می کنند را نیز ارائه دهد. بنابراین کارهاي زیادي در این زمینه می تواند انجام شود.     از سوي دیگر در زمینه مدلسازي شناختی فرماندهی و کنترل، کارهاي محدودي صورت گرفته است، لذا از اولویت هاي دیگر این حوزه پرداختن به رویکرد شناختی در مبحث فرماندهی و کنترل است.    
  25. 1 پسندیده شده
    سالروز شهادت دانشمند هسته ای ، دکتر مجید شهریاری بدست عوامل رژیم حرامزاده اسرائیل