برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      43

    • تعداد محتوا

      9,427


  2. EshqAli

    • امتیاز

      36

    • تعداد محتوا

      496


  3. arminheidari

    • امتیاز

      31

    • تعداد محتوا

      7,136


  4. mohammadhossein

    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      528



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 23 اسفند 1398 در پست ها

  1. 9 پسندیده شده
    عملیات سقوط (زوال) عملیات سقوط عملیات پیشنهادی متفقین کمی قبل از پایان جنگ دوم جهانی برای حمله به مجموعه جزایر ژاپن در شرق آسیا بود. با این حال ، عملیاتِ طرح ریزی شده در پی حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی، اعلان جنگ شوروی و حمله به منچوری لغو شد. این عملیات دو بخش داشت . عملیات المپیک و عملیات تاج : بر همین اساس ، عملیات المپیک در نوامبر ۱۹۴۵ برای تسخیر یک سوم از جنوبی ترین جزایر کیوشو و جزیره تازه تسخیر شده اوکیناوا- و استفاده از این جزایر برای مراحل بعدی عملیات برنامه ریزی شده بود. عملیات تاج نیز قرار بود در اوایل سال ۱۹۴۶ برای حمله به دشت کانتو که در نزدیکی توکیو و روی جزیره اصلی هانشو قرار داشت، اجرا شود. پایگاه های هوایی که در کیوشو قرار داشتند و قرار بود در عملیات المپیک تسخیر شوند ، پشتیانی هوایی نزدیک را برای عملیات تاج فراهم می کردند.این عملیات در صورت اجرا بزرگترین عملیات آبی خاکی در تاریخ را رقم می زد. ماهیت زمین عملیات نیز به گونه ای بود که عملیات دفاعی را برای ارتش ژاپن آسان می کرد، چرا که می توانستند به دقت نقشه های متفقین را پیش بینی کرده و نقشه های دفاعی خودشان را اجرا کنند که در قالب عملیات کاتسوگوتبیین شده بود . ژاپنی ها یک دفاع همه جانبه ، البته با تعداد کمی نیروی ذخیره باقی مانده برای عملیات های دفاعی احتمالی دیگر را طراحی کردند .پیش بینی ها برای تلفات متفاوت بود، اما تماما تعداد بالایی را عنوان می کرد. بسته به اینکه ژاپنی ها چقدر در برابر دشمن مقاومت کنند، تخمین ها برای متفقین تا میلیون ها کشته را نشان می داد. شمای کلی از عملیات سقوط طرح ریزی مسئولیت طرح ریزی عملیات سقوط به فرماندهان آمریکایی یعنی دریادار چستر نیمیتز، ژنرال داگلاس مک آرتور و ستاد مشترک ارتش یعنی دریادار ارنست کینگ و ویلیام لهی و ژنرال جورج مارشال و هپ آرنولد(بعدا فرماندهی نیروی هوایی شد) سپرده شد. چون مک آرتور در آن زمان برای ترفیع درجه مد نظر بود ( به یک ژنرال شش ستاره) ، بنابراین در بین این کمیته برای مرجعیت عملیات انتخاب شد. هر چند که در پایان ج ج ۲ درخواست ترفیع او هنوز در سطح بحث های غیر رسمی قرار داشت. آن موقع توسعه بمب اتم به شکل کاملا محرمانه ای دنبال می شد، طوری که معاون رئیس جمهور (هری ترومن) تا زمانی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، از آن اطلاع نداشت و معدود افسرانی از خبر داشتند. بنابراین طرح ریزی این عملیات بدون در نظر گرفتن وجود چنین پروژه ای انجام شد. وقتی توسعه بمب تمام شد، ژنرال مارشال فکر می کرد در صورت ساخت تعداد کافی از آن بتوان برای پشتیبانی حمله از این بمب ها استفاده کرد. از سویی دیگر ، در خلال نبرد اقیانوس آرام متفقین نتوانستند روی یک نفر به عنوان فرمانده میدان نبرد توافق کنند. مثلا تا سال ۱۹۴۵ چستر نیمیتز فرمانده میدان را در منطقه اقیانوس آرام بر عهده داشت، داگلاس مک آرتور مقام فرماندهی عالی در منطقه جنوب غربی اقیانوس آرام و دریادار لویس مونباتان فرماندهی عالی در منطقه جنوب شرقی اقیانوس آرام را بر عهده داشتند. اما برای اجرای این عملیات لازم بود تا یک فرمانده واحد انتخاب شود. رقابت بین قوای نظامی برای انتخاب این فرد جدی بود (نیروی دریایی نیمیتز و نیروی زمینی مک آرتور را پیشنهاد می کردند) تا جایی که می توانست اجرای نقشه را تهدید کند. سرانجام نیروی دریایی از پیشنهاد خودش عقب نشینی کرد و مک آرتور برای فرماندهی واحد(در صورت ایجاب شرایط البته!) انتخاب شد. بالا از راست: دریادار نیمیتز، ژنرال داگلاس مک آرتور، دریادار ارنست کینگ پایین از راست: ژنرال ویلیام لهی، ژنرال جورج مارشال، ژنرال هپ آرنولد ملاحظات اولیه : دو ملاحظه عمده که در طرح ریزی ها باید لحاظ می شد زمان و تلفات احتمالی بود. یعنی اینکه چطور ژاپن را در کوتاه ترین مدت و با کمترین تلفات وادار به تسلیم کنند. عطف به کنفرانس کوبک در سال ۱۹۴۳ یک کمیته طرح ریزی مشترک آمریکایی-بریتانیایی نقشه ای طراحی کردند(نقشه ای برای شکست ژاپن) که طبق آن طرفین خواهان حمله به ژاپن تا سال ۱۹۴۷-۴۸ نبودند. رئیس ستاد مشترک آمریکا عقیده داشت که طولانی کردن جنگ تا این حد برای روحیه ملی مردم خطرناک است. در مقابل در کوبک شورای مشترک فرماندهان باور داشتند که ژاپن نهایتا تا یک سال بعد از تسلیم آلمان ناچار به تسلیم خواهد شد. نیروی دریایی آمریکا اصرار بر محاصره و استفاده از قدرت هوایی برای وادار کردن ژاپن به تسلیم داشت. آنها درخواست عملیات هایی برای گرفتن پایگاه های هوایی در نزدیکی شانگهای چین و کره داشتند،‌ که توان عملیات مرحله ای و رو به جلورا برای بمباران ژاپن و نهایتا به تسلیم کشاندن آن ها می داد. نیروی زمینی از آن طرف حرف دیگری می زد. آن ها اعتقاد داشتند که این کار می تواند جنگ را تا حد نامحدودی به طول بکشاند و بی دلیل هزینه جانی را زیاد کند، بنابراین به یک حمله احتیاج داریم. نیروی زمینی از یک عملیات می گفت که در طی آن یک نیروی در مقیاس بزرگ مستقیما در مقابل سرزمین ژاپن ایجاد شود، آن هم بدون انجام هیچ یک از عملیات های جانبی که نیروی دریایی در مورد آن حرف می زد. در نهایتا حرف نیروی زمینی به کرسی نشست. در حقیقت جغرافیای ژاپن این نوع عملیات را بر آن ها تحمیل کرد: فاصله زیاد از خشکی های دیگر و کم بودن ساحل مناسب برای عملیات پیاده سازی نیرو در ساحل. تنها کیوشو (جنوبی ترین جزیره ژاپن) و سواحل دشت کانتو (منتهای جنوب غرب و غرب توکیو) اهدافی واقع بینانه برای حمله بودند. متفقین تصمیم گرفتند یک حمله دو مرحله ای را اجرا کنند. ابتدا عملیات المپیک برای حمله به کیوشواجرا می شد. سپس پایگاه های هوایی در آنجا ایجاد می شد تا پوششی برای عملیات تاج و حمله به ناحیه توکیو ایجاد شود. تصویری از کنفرانس اول کوبک، از راست چرچیل، روزولت، کینگ (نخست وزیر کانادا) فرضیات حمله : جغرافیای ژاپن چیز شناخته ای شده ای بود. بنابراین طرح ریزان ارتش آمریکا دنبال تخمین میزان نیروهای مدافع بودند. بر اساس اطلاعات موجود از عوامل اطلاعاتی که در اوایل سال ۱۹۴۵ ارتباط پیدا کرده بودند فرضیات ارتش شامل این موارد می شد: 1-در این عملیات فقط نیروهای منظم ارتش حضور نخواهند داشت بلکه حضور متعصبانه مردم داوطلب هم اتفاق خواهد افتاد. 2-در آغاز عملیات المپیک نیروهای دشمن در شکل ۳ لشکر در کیوشوی جنوبی و ۳ لشکر در کیوشوی شمالی ظاهر خواهند شد. 3- نیروهایی که برای عملیات کیوشو در نظر گرفته می شوند از ۸ الی ۱۰ لشکر بیشتر نخواهند بود و این سطح از آمادگی به سرعت حاصل خواهد شد. 4- در آغاز عملیات تاج حدود ۲۱ لشکر دشمن شامل لشکرهای پشتیبانی در هانشو حضور خواهند داشت و ۱۴ لشکر از این تعداد احتمالا در دشت کانتو به کار گرفته شوند. دشمن احتمالا نیروی هوایی مستقر در زمین را برای مصون ماندن از حملات به سوی سرزمین های اصلی آسیایی اش عقب بکشد. تحت چنین شرایطی دشمن احتمالا بتواند ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ جنگنده در این ناحیه گردآوری کند و این نیروها می توانند با استفاده از دشت های ژاپن به عنوان نقطه میانی، علیه زمین های کیوشو عملیات کنند. هری ترومن عملیات المپیک : حمله به کیوشو، در قالب عملیات المپیک قرار بود در روزی که به آن روز ایکس اطلاق می شد (که برای ۱ نوامبر ۱۹۴۵ برنامه ریزی شده بود) شروع شود. ناوگان دریایی متفقین به بزرگترین اندازه خود رسیده بود. : شامل ۴۲ ناو هواپیمابر، ۲۴ ناو و ۴۰۰ ناوشکن و اسکورت. ۱۴ لشکر معادل (۱۳ لشکر ) از آمریکا قرار بود در پهلوگیری اولیه مشارکت کنند. با استفاده از سرپل اوکیناوا به عنوان نقطه میانی، عملیات می توانست قسمت جنوبی کیوشو را تسخیر کند. این منطقه خودش بعدا به عنوان نقطه میانی بعدی برای حمله به هانشو در عملیات تاج، مورد استفاده قرار می گرفت. طرح عملیات المپیک شامل یک طرح فریب هم بود که به عنوان عملیات پاستل نامگذاری شد. هدف این عملیات این بود که ژاپنی ها را متقاعد کند که فرماندهین متفقین از حمله به شکل مستقیم صرف نظر کرده و قصد دارند تا با دور زدن، ژاپن را بمباران کنند. این کار مستلزم تسخیر پایگاه هایی در فرمز ( تایوان ) در امتداد ساحل چین و و در دریای زرد بود. پشتیبانی تاکتیکی هوایی بر عهده نیروهای هفتم پنجم و سیزدهم هوایی بود. آن های مسئول حمله به فرودگاه ها و شریان های حمل و نقل هوایی در کیوشو و هانشو جنوبی و به دست آوردن و حفظ برتری هوایی در سواحل بودند. وظیفه بمباران استراتژیک بر عهده نیروهای ويژه نیروی هوایی آمریکا در اقیانوس آرام ( سازمان تشکیل دهنده نیروهای هشتم و بیستم هوایی) و نیروهای بریتانیایی گذاشته شد. این واحدها باید در طول عملیات تاج هم فعال می ماندند. واحد بیستم باید نقشش را به عنوان نیروی اصلی بمباران استراتژیک برای متفقین و در طی عملیاتی که از فرودگاه های جزایر ماریانا علیه جزای ژاپن اجرا می شد، حفظ می کرد. پس از پایان جنگ در اروپا در می ۱۹۴۵ طرح هایی برای انتقال برخی بمب افکن های سنگین واحد هشتم به پایگاه هایی در اوکیناوا به منظور مشارکت در بمباران های استرتژیک با مشارکت واحد بیستم ریخته شده بود. واحد هشتم قرار بود که بمب افکن های B-17و B-24خودشان را به نوع B-29ارتقا دهند ( این واحد اولین B-29خودش را در آگوست ۱۹۴۵ دریافت کرد). قبل از حمله اصلی، جزایر تانگاشیما، یوکوشیما و مجموعه جزایر کوشیجیما که دور از ساحل ژاپن بود باید گرفته می شد) حمله به اوکیناوا ارزش برقراری لنگرگاه هایی در دسترس را برای کشتی هایی که نیازی به پهلوگیری ندارند یا آسیب دیده اند، ثابت کرد، عملیات المپیک که برای حمله به جنوب ژاپن طراحی شده بود. کیوشو توسط نیروی ششم ایالات متحده از سه نقطه مورد حمله قرار می گرفت: میازاکی، آریاک و کوشیکینو. اگر روی نقشه کیوشو یک ساعت بکشیم این نقاط به ترتیب و تقریبا روی ساعت های ۴، ۵ و ۷ قرار می گیرند. ۳۵ نقطه پهلوگیری به نام شرکت های اتومبیل سازی نامگذاری شدند: آستین، بویک، کادیلاک تا نقاط آخر با نام های استاتز، وینستون و زفیر. با تخصیص یک لشکر به هر پهلوگاه طرح ریزان این حمله باور داشتند که آمریکایی ها با نسبت سه به یک بر ژاپنی ها برتری نفری دارند. در ابتدای ۱۹۴۵ میازاکی تقریبا بی دفاع بود و از آریاک این همسایه نزدیک هاربور شدیدا دفاع می شد. ابدا قرار بر این نبود که تمامی جزیره کیوشو تسخیر شود(. فقط یک سوم جنوبی کافی بود همانطور که در تصویر با خط چین نشان داده شده) این منطقه ناحیه باارزشی به عنوان منطقه میانی برای استفاده در عملیات تاج به متفقین می داد. عملیات تاج: عملیات تاج، عملیات حمله به هانشو در ناحیه دشت کانتو در جنوب پایتخت، قرار بود در روزYشروع شود،‌ که به شکل آزمایشی ۱ مارس ۱۹۴۶ برای آن انتخاب شده بود. عملیات تاج با درگیر کردن ۴۰ لشکر در مرحله پیاده سازی نیروها و مراحل بعد از آن، از عملیات المپیک هم گسترده تر بود.)برای مقایسه در عملیات بزرگ حمله به نورماندی ۱۲ لشکر در مراحل اولیه وجود داشت ( در مرحله شروع، ارتش یکم به ساحل کوجوکوری در شبه جزیره بوسو و بعد ارتش هشتم به هیراتسوکا در خلیج ساگامی حمله می کردند. سپس بیش از ۱۲ لشکر از ارتش دهم و نیروهای مشترک المنافع بریتانیا در آنجا پیاده می شدند. این نیروها سپس به سمت داخل کشور و به سمت شمال می رفتند تا در توکیو به یکدیگر ملحق شوند. هدف از عملیات تاج تسخیر توکیو بود. بازنگری در طراحی عملیات : در المپیک قرار بر این بود که ازمنابع از قبل موجود در منطقه اقیانوس آرام شامل ناوگان دریایی بریتانیا در این منطقه، یک سازمان مشترک المنافع که از حداقل هیجده ناو هواپیما بر (تشکیل دهنده ۲۵ درصد از توان هوایی متفقین) و چهار کشتی جنگی هم استفاده شود. نیروهای ببر یک واحد بمب افکن سنگین دوربرد متشکل از نیروهای مشترک المنافع: یعنی واحدهایی از نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا ، نیروی هوایی سلطنتی استرالیا ، نیروی هوایی سلطنتی کانادا و نیوزلند و فرماندهی بمب افکن نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا باشد . در ۱۹۴۴ طرح های اولیه شامل تشکیل نیرویی متشکل از ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ هواگرد شامل واحدهای سوخت گیری هوایی بود. این مقدار بعدا به ۲۲ اسکادران و در زمان پایان جنگ به ۱۰ اسکادران تقلیل یافت: بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ فروند از بمب افکن لانکستر و لینکلن که برای عملیات در خارج از پایگاه های اوکیناوا در نظر گرفته شده بودند. در نیروهای ببر نیروهای زبده اسکادران ۶۱۷ هم که به "سد شکنان" شهرت داشتند، بودند که برای عملیات بمباران ویژه به کار گرفته می شدند. در ابتدا طرح ریزان آمریکایی عملیات تصمیم نداشتند از نیروهای زمینی از نیروهای غیر آمریکایی استفاده کنند. اگر در هر مرحله ای از عملیات المپیک نیازی به تقویت نیرو بود، آن ها از نیروهایی که برای عملیات تاج در نظر گرفته شده بود استفاده می کردند؛ چرا که نیروی بزرگی برای آن از نیروهای منطقه جنوب غرب اقیانوس آرام ، منطقه چین، هند، برمه و واحد فرماندهی اروپا و نیروهای دیگر تشکیل شده بود. این شامل نیروهای پیشگام در اروپا مثل واحد یکم نیروی زمینی آمریکا (شامل ۱۵ لشکر) و واحد هشتم نیروی هوایی می شد. اما شرایط برای تشکیل این نیروها پیچیده شد. چرا که با اتمام جنگ، نیروهای داوطلب میدان را ترک کردند و با نیروهایی با تجربه بالا جایگزین شدند. این موضوع اثربخشی این نیروها را در جنگ کمتر می کرد. دولت استرالیا درخواست مشارکت نیروی زمینی استرالیا را در موج اول حملات کرده بود که مطابق گفته های جان ری اسکیتسِ تاریخ نویس این درخواست توسط فرماندهان آمریکایی رد شد. حتی درخواست برای عملیات تاج هم در مراحل اولیه طراحی رد شد. فرماندهان پیاده سازی هیچ نیرویی از نیروهای مشترک المنافع یا نیرویی از کشورهای متفقین را در کانتو مد نظر نداشتند. تمامی طرح های اولیه بیانگر این بودند که نیروهای حمله کننده، نیروهای بعدی و نیروهای ذخیره تماما باید از نیروهای آمریکایی باشند. در اواسط ۱۹۴۵، زمانی که طرح عملیات تاج بازبینی می شد،‌ بنا به گفته اسکیتس بسیاری از دیگر کشورهای متفق پیشنهاد مشارکت زمینی دادند و بحث هایی هم بین فرماندهان و مسئولین سیاسی حول ابعاد،‌ماموریت، تجهیزات و پشتیبانی شکل گرفت. پیرو این مذاکرات قرار بر این شد که در عملیات تاج نیروهای مشترک المنافعی متشکل از لشکرهایی از نیروی زمینی کشورهای استرالیا، بریتانیا و کانادا هم مشارکت داشته باشند. این کشورها به همراه دیگر کشورهای مشترک المنافع نیروهای جایگزین هم ارائه می کردند. به هر حال، مک آرتور از مشارکت ارتش هندی ها جلوگیری کرد. دلیل آن تفاوت زبان، تشکیلات، ترکیب، تجیهیزات، آموزش و اصول بود. او همچنین توصیه کرد که نیروها مطابق با نیروهای آمریکایی سازماندهی شوند، تجهیزات و آماد آمریکایی باشد و ۶ ماه قبل از عملیات در آمریکا آموزش ببینند. این پیشنهادات البته مورد قبول واقع شد. دولت بریتانیا پیشنهاد کرد که نیروهای زمینی مشترک المنافع توسط سپهبد سر چارلز کیتلی، (نیروی دریایی مربوطه توسط سر ویلیام تنان ) فرماندهی شده و چون .چون نیروی هوایی این نیروها اکثرا از ارتش استرالیا تشکیل شده بود) نیروی هوایی نیروهای مشترک المنافع توسط یک استرالیایی رهبری شود. دولت استرالیا درخواست انتصاب یک افسر بدون هیچ تجربه ای در نبرد ژاپن ، مثل کیتلی و سپهبد لسلی مورزهد که هدایتگر رشته عملیات های گینه نو و بورنئو بود، کرد. در هر صورت قبل از اینکه این موارد به سرانجام برسد جنگ تمام شد. پی نوشت : ادامه دارد ..............
  2. 5 پسندیده شده
    متاسفانه دیشب جنگنده های آمریکایی مواضع حشد شعبی و فرودگاه در دست احداث کربلا را بمباران کردند فیلمی از حملات https://media.farsnews.ir/Uploaded/Files/Video/1398/12/23/13981223000059.mp4 https://www.farsnews.ir/news/13981223000029/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B6%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B4%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AB-%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%AF دولت عراق و سیاستمدارها هم نسبت به اتفاقات بی تحرک هستند و یکی حملات به آمریکا رو محکوم می کنن و یکی حملات به حشد شعبی و به نظر میاد شعار اخراج آمریکایی ها شعاری بیش نیست این حملات ما رو باید یاد حملات اسرائیل به سوریه بندازد و صحبت های اسرائیلی ها در خصوص تقسیم کار و بر عهده گرفتن سوریه توسط اسرائیلی و عراق توسط امریکا در اونجا دو مساله مطرح بود اول باید دید برنامه اصلی چیست و تا تکمیل اون و زیرساخت ها درگیری شدید به صلاح نیست و دوم اینکه خود عراقی ها یا سوری ها باید جواب بدن و پاسخ ایران به حملات اونها درست نیست ورود مستقیم دشمنان به عرصه نشون میده از رفتارهای پشت نقاب بیرون اومدن و هرچی دارن میخوان رو کنن تا قضیه به نفع خودشون تغییر کنه در این میان تلفات سنگین ما و از دست دادن نیروهای مخلص قضیه رو برای ما پررنگ میکنه و صبر رو سخت وقتی می خواهیم راهکاری بدیم، باید این مساله رو بررسی کنیم که مسیر فعلی منجر به اخراج امریکایی ها از منطقه می شود؟ چه عراق، چه سوریه و چه افغانستان و چه کشورهای حاشیه خلیج فارس؟؟ تجربه یمن لبنان و سوریه به ما میگه سپاه قدس آینده نگرانه حرکت میکنه و زیر چشم دشمن نقل و انتقالات انجام میده به شخصه اول از همه فکر می کنم که پیدا کردن نفوذی ها و حذف جاسوس ها مهمترین کار قبل از هر اقدامی هست با وجود جاسوس ها اقدام در مقابل به مثل تبعات سنگین دارد نکته بعد لزوم تقسیم حشد شعبی به دو نیرو چریک و نیروی رسمی عراق هست، نیروی رسمی عراق شامل ارتش و پلیس و حتی نیروی هوایی و نیروی چریک نیرویی حرفه ای در حد حزب الله که بتواند حملات انجام بده ولی محلش مشخص نباشد در خصوص آمریکایی ها، باید تاکید کرد، که مهمتر از پایگاه زدن، قطع خطوط لجستیک کارایی دارد اگر بتوان کاروان های زمینی و یا هلیکوپترها و پهن پیکرهای لجستیکی امریکایی رو تحت حملات قرار داد صربه به نقطه قوت آمریکا زده ایم، به نظر من زدن پایگاه های هوایی مهمتر از پایگاه های زمینی هست در مورد سوریه مشکل ترکیه و ادلب هست، تا انجا حل نشود نمی شود کار زیادی صورت داد، غده چرکینی که هر لحظه ممکن است سرباز کند در نتیجه سوریه مجبور به حل ادلب هست بعد از اون باید به ترتیب آمریکایی ها رو از خاکشون بیرون کنن و به سمت آسمان امن برن در مورد اسرائیل هم زدن نقاط نفوذ و جاسوس ها کلیدی هست متاسفانه ارتش سوریه پر از جاسوس و خبرچین های اسرائیلی هست --------------- یه راه دیگه هم داستان زدن عربستان و امارات و تاسیسات نفتی انها از طریق یمن هست
  3. 4 پسندیده شده
  4. 4 پسندیده شده
    اسپر گفته ترامپ مجوز حمله تلافی جویانه در رابطه با تاجی را داده، خبرنگاری ازش پرسید یعنی به اهدافی در خاک ایران حمله میکنید؟(!) ( به قدری در ذهنهاشون از طریق هالیوود و بازیهای رایانه ای و رسانه ها و سیاسیونشون تبلیغ شده که حمله نظامی به یک کشور را جزو تفریحات و حقوق ارتششون (یا ارتش آمریکا) قلمداد میکنند ) که اسپر گفته همه گزینه ها روی میز هست ولی شبه نظامیان در اولویت هستند!! از طرفی حملات دیروز به بوکمال را هم گردن نگرفتند، ممکنه کار اسراییل (ماهی گرفتن از آب گل آلود ) باشه که حالا یا از مبدا س.اشغالی یا پایگاهی در شمال سوریه/اقلیم یا ... انجام میده ( یک پایگاه پهپادی) یا هم که کار خودشون هست و یک واکنش اولیه و سریع برای غافلگیری و به عهده نگرفتن مسئولیتش. خب نیروهای مقاومت خصوصا در سوریه باید بسیار مراقب باشند، آمریکا نشون داده که همزمان برای اینکه در بعد عملیاتی به ایران هم ضربه بزنه سوریه را ترجیح میده. مضافا اینکه ما در عراق حضور چندانی نداریم ولی در سوریه به عنوان یک نیروی خارجی از لحاظ رسانه ای هم میتونند پروپاگاندا کنند. پس در شرایط فعلی برای یک تیر و سه چهار نشان و خوش امد اسراییل و ترکیه و همچنین تضعیف ارتش سوریه هیچ بعید نیست در سوریه مستقیم یا غیرمستقیم اقدام کنند ( حتی مثلا حملات کروز به تی فور یا پایگاه های شناخته شده مقاومت در حلب ) در عراق هم نیروهای حشد باید بسیار مراقب باشند خصوصا فرماندهان چون ترامپ نشون داده که حالا سیاست ترور را از استاد تروریسم دولتی به خوبی یاد گرفته. پ ن: خوب همیت الان در خبرها اومد که شروع کردند و حملات هم گسترده و ادامه دار هست: پ ن2: بماند که آمریکا از مدتها پیش مترصد حمله همه جانبه به حشد بود. قبل از خبر حمله میخواستم اشاره کنم که با انبوه گروه های نفوذی در کشور عراق حملات از طریق هر کسی میتونه صورت بگیره به امریکایی ها. نیورهای تحت حمایت ترکها، اسراییل، تکفیرهای مورد حمایت عربستان، حتی در یک حالت افراطی عدم جلوگیری از عملیات داعش توسط خود امریکایی ها با علم به اینکه میتونه براشون فرصتی باشه تا حشد را و امکانات فراهم امدش در عراق را نابود کنند در این فرصت مناسب. پ ن3: وقتی در مورد گروه های تحت حمایت ترکیه در عراق ( تکفیریهای مرتبط با شاخه القاعده سوریه، ملی گراهای ترکمن، کردهای تحت نفوذ اقلیم و بعثی ها و مزدوران بنده پول و مهاجرت ) صحبت میکنیم و حملات مشکوک حین تجاوز ترکیه در ادلب نباید فراموش کرد نقش این مجنون منطقه ای را اون هم با شرایط فعلی سیاسیش:
  5. 3 پسندیده شده
  6. 3 پسندیده شده
    فیلم کامل تر از جنایات سربازان ترکی، بریدن سر سرباز کشته شده سوری https://twitter.com/i/status/1238020814634733568 فیلمی که گفته می شود مربوط به حمله آمریکایی ها به ابوکمال در سوریه در دیشب است https://twitter.com/i/status/1238012290168950785 فشار نیروهای پلیس ترکیه بر پناهجویان ( عملا وحشی گری خالص هست) یک نفر فارسی زبان هم توشون هست https://twitter.com/i/status/1236304707766743040 سربازان سوری بیشتر عکس ها مربوط به نیروهای نمر و تایگر فورس و دفاع وطنی در شمال حما هست اهداف بعدی ارتش سوریه رسیدن به جاده ام 4 و امن سازی آن هست حتی جاده ام 5 سمت حلب و ورودی به سمت جاده ام 4 در حال ترمیم و گشایش هست البته باید دید که احتمال فشار ترک ها و ضدحملات تروریست ها رو در نظر گرفتن یا خیر تصویر مربوط به پاکسازی جاده ام 4 مابین حلب و لاذقیه بازسازی شبکه و تاسیسات برق در حلب کارگاه پیدا شده از ساخت موشک تروریست ها روستایی در غرب حلب طنزی برای نشان دادن یک نگاه که از دید تروریست ها همه تانک های سوری شکار شده تی 90 هستن
  7. 3 پسندیده شده
    Dehavilland - English Electric-DH-115-Vampire 2
  8. 2 پسندیده شده
    @Navard قابل درک هست و قطعا هم چیزی که ما میبینیم همین هست. ولی خب امکانات نابرابر دو طرف رودررو (بهتره بگیم یک طرف با چند طرف اونم از نوع به غایت قدرتمندش )باعث میشه نشه از همون ابتدا برابر هم عمل کرد. یعنی یکی زد ما هم از همون اول یکی بزنیم. منوط به اینکه هدف و برنامه ای داریم مثلا در سوریه. که اگر نداشته باشیم دقیقا مصداق ضرر تام و تمام هست این شرایط. مثلا من مقایسه میکنم با حزب الله و لبنان و سالهای اولیه شکل گیریش که گاها ضربات متعدد و پشت سرهمی میخورد ولی توان پاسخگوییش محدود بود تا رسید به امروز. ولی به نظرم در عراق میشه شرایط را تغییر داد به یک بحث اون شکلی. در عراق شاید مشکل این بود که قبل از اخراج اشغالگر ( بر خلاف لبنان ) یک نیروی متحد رسمی شکل گرفت و این شد پاشنه آشیل ( البته برای مبارزه با داعش شکل گرفت و مقاومت در بند شکل دهیش لااقل در اون مقطع نبود ) یعنی بدون اخراج اشغالگر در زمین اشغالی تشکیلاتی درست شد کاملا در دسترس و چتر اطلاعاتی دشمن ( با خیانت قطعی گروه های سیاسی ) و خب همین باعث شد ضربه بخوریم ولی نتونیم بزنیم چون اون به عنوان اشغالگر و زورگو مجاز بود و شما مجبور به پاسخگویی به دولت رسمی، سیاسیون و افکار عمومی.
  9. 2 پسندیده شده
    تصویری از تانک M48A3 متعلق به ارتش اسرائیل که در نبردی به نام سلطان یعقوب در سال1982 به غنیمت ارتش سوریه درامده است در این تصویر کارشناسان شوروی نیز مشاهده میشوند که برای بازدید از این تانک خصوصا زره واکنشی ERA که توسط اسرائیل بر روی ان نصب شده است در کنار ان ایستاده اند.
  10. 2 پسندیده شده
    بخش دوم و پایانی : ژن نسل چهارم برای روباه مکّار روسی رویکرد جدید نیروی هوایی روسیه به رهگیرهای پرسرعت برای رویارویی با غرب عطف به ظهور بمب افکن های تاکتیکی جدیدی نظیر تورنادو و اف-111 ، جایی که گونه های قدیمی تر فاکس بت ، قابلیت تشخیص هواگردهای رزمی مهاجم با ارتفاع پروازی 500 متر از سطح زمین ، بدلیل بازتاب امواج رادار را نداشتند ، با عملیاتی شدن رادار سافایر-25 بر روی گونه MIG-25PD ، اینک خدمه نیروی هوایی شوروی قادربودند تا اهداف پروازی را در حداقل ترین ارتفاع ممکن ( بنا بر اعتقاد برخی منابع ، 50 متر ) شناسایی و با آن درگیر شوند . علاوه براین ، حسگرهای جدید اضافه شده به گونه جدید فاکس بت روسی ، بدان اجازه می داد تا اهداف را در فاصله به نسبت دورتری کشف و از ارتفاع 30 کیلومتری ( در حالی که قبلا این رقم به 27 کیلومتر محدود می شد ) با آن درگیر شود . ضمن اینکه میگهای جدید روسی با اضافه شدن یک جستجوگر مادون قرمز که مشخصه جتهای نسل چهار این شرکت نیز بشمارمی آمد ،می توانست بدون روشن کردن رادار وبه تبع آن ، قرار دادن اثر انگشت راداری خود به گیرنده های دشمن ، با اهداف متخاصم در بردهای کوتاه تری درگیر شود . پیشرانه تومانسکی R-15BD-300 با توجه به این ارتقاء ها ، فاکس بتهای سری PD می بایست به تسلیحات قدرتمندتری نیز مسلح شوند ، به همین دلیل قابلیتهای موشک R-40 نیز بهبود پیدا کرد و به شکل مشخص ، نمونه های جدید با سرجستجوگر مادون قرمز و انواع هدایت راداری نیز وارد خدمت گردید . همزمان با این ارتقاءها ، نصب پیشرانه های R-15BD-300 نیز موجبات بهبود عملکرد پروازی هواگرد فوق را فراهم بخشید . براساس اطلاعات موجود نیروی هوایی اتحاد شوروی ، نزدیک به 150 فروند گونه PD را وارد سازمان رزم خود نمود ، هر چند آخرین فناوریهایی که توسعه می یافت در نهایت می بایست بر روی گونه PDS مورد استفاده واقع می شد . تحلیلگران نظامی در دهه هفتاد و هشتاد میلادی بر این اعتقاد قرار داشتند که کد واژه PDS بیشتر برای باز تشخیص فاکس بتهای موجود مجهز به حسگرها ، اویونیک و سامانه تشخیص دوست از دشمن و مهمات جدیدتر از نمونه ای که ویکتور بلنکو به ژاپن فراری داد ، مورد استفاده قرار می گیرد . بدین معنی که اضافه شدن حرف “S” به انتهای دو حرف “PD” به معنای نمونه ارتقاء یافته وارد شده به خدمت بود ، در حالی که سایر گونه ها ، نظیر نسخه MIG-25RR برای اجرای ماموریتهای نمونه برداری رادیو اکتیو حاصله بر فراز میدان های تیر آزمایش سلاح های هسته ای چین و گونه BM به معنای نسخه سرکوب دفاع هوایی دشمن (SEAD) در خدمت قرار داشت . گونه دوم ( BM) به تعداد 40 فروند تولید شد و به صورت اختصاصی به مهمات دورایستای KH-58 و KH-31 مسلح شدند . با این وصف ، در میان تمامی نمونه های تولید شده از فاکس بت ، گونه رهگیر PD ، توانمند ترین بشمار می آمد . راست : MIG-25PDS چپ : MIG-25 BM شاید یکی از نکات جالب توجه در کارنامه رزمی میگ-25 ، این است که به تقریب گونه های بشدت ارتقاء یافته روسی ، اوکراینی این جنگنده هرگز فرصت ورود به میدان جنگ را پیدا نکردند ، در حالی که قابلیتهای آنان از نمونه های تحویلی به نیروی هوایی سوریه و عراق که به ترتیب در اوایل و اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی روبروی همتایان غربی خود ( نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، نیروی هوایی اسراییل و ایالات متحده ) قرار گرفتند ، بسیار بالاتر بود . به اعتقاد تحلیلگران حوزه رزم هوایی ، فقدان قابلیت نگاه به پایین در فاکس بتهای عرب ، توانایی آنها را در هدف قرار دادن جتهای آمریکایی اف-14 و اف-15 بشدت محدود نموده بود و این به نوبه خود ، خدمه را در استفاده از پتانسیل مهمات محمول خود ، بسیار کاهش میداد . علیرغم تمامی این موارد ، رهگیرهای روسی از گونه های PD و PDS نه تنها به نسبت همتایان عرب خود از فناوری بالاتری سود می بردند ، بلکه ساختار آموزشی برتر و سیستم فرماندهی و کنترل مطلوب تر و در نهایت کمیت افزون تری را به منظور مقابله با مهاجمان در اختیار داشتند . به همین دلیل ، با توجه به هزینه های بسیار بالای نگهداری و عملیاتی نگاه داشتن این هواگردهای رزمی ، هیچ مشتری خارجی به غیر از لیبی ، قادر به خرید و کاربرد این جنگنده ها در اسکادران های بزرگ نبود . به این سبب ، درصورتی که اتحاد شوروی عمر بیشتری را بلحاظ سیاسی تجربه می نمود ، به احتمال زیاد ، اسکادران های فاکس بت ، مدت طولانی تری رابخدمت ادامه میدادند و شاید هم با ورود نسل بعدی خود ، با نمونه های جدیدتر بصورت ترکیبی مورد استفاده قرار می گرفتند . اما با فروپاشی اتحاد شوروی و کمبود شدید بودجه برای عملیاتی نگاه داشتن ناوگان عظیم نیروی هوایی ، ارتش جدید روسیه بدلیل هزینه بالای نگهداری از نسخه PD و توانایی محدود ان در مقایسه با جتهای جدیدتر و سبک تر سوخو-27 و میگ-31 ، بالاجبار همه هواگردهای موجود را بازنشسته و بصورت ذخیره درآورد . این مساله با استراتژی جدید ارتش این کشور بر توسعه سامانه های دفاع هوایی زمین پایه و همچنین وضعیت نابسامان اقتصاد این کشور پس از تجزیه نیز همزمان شد . با این حال ، شایعاتی وجود داشت که گونه های شناسایی و ضربتی فاکس بت همچنان در خدمت بوده و تنها در اوایل دهه نخست قرن بیست و یکم ، ابتدا گونه BM و سپس نسخه های شناسایی آن در اوایل 2013 بازنشسته شدند . علیرغم فراز و نشیبهای فراوان ، هم اکنون تنها نیروی هوایی الجزایر به عنوان تنها کاربر فعال فاکس بت شناخته می شود و اخباری نیز در دست است که به کمک اوکراین ، فاکسبتهای الجزایری به استانداردهای جتهای نسل چهار ، ارتقاء داده شده اند . پی نوشت : 1- بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 
  11. 2 پسندیده شده
  12. 2 پسندیده شده
    ایده تبدیل کشتی های تجاری و یا نفتکش های دریایی به ناوهای هواپیمابر ایده ای قدیمی بوده که در جنگ جهانی دوم توسط انگلیسی ها و متفقین اجرا شد ایده ای که به Merchant aircraft carrier مشهور شد این ایده مشکلاتی از جمله عدم پایداری کشتی ها رو به همراه داشت ولی شرایط اضطراری جنگ باعث شد این طرح اجرا شود کشتی MV Rapana و MV Gadila دو تا از 9 نفت کش شرکت شل بودند که به ناوهواپیمابر شبه نظامی تبدیل شد این ایده اگرچه قابلیت های انچنانی نداشت ولی پاسخی به یک نیاز بود نیازی برای پوشش گشت دریایی و مقابله با زیردریایی های آلمانی که به شدت دریا را ناامن کرده بودند. https://en.wikipedia.org/wiki/Merchant_aircraft_carrier نماهایی از کشتی هایی غیرنظامی که سکوی هواپیماها شدند نمای شماتیک از این نوع کشتی های هواپیمابر --------------- طی بحث های انجام شده در سایت و تاپیک ها نیروی دریایی بدون پوشش هوایی شوخی بیشتر نیست و در جریان جنگ فالکلند نیروی دریایی انگلیس ضربات بدی از نیروی هوایی آرژانتین خورد، این موضوع در کنار گشت های دریایی نیروی دریایی ارتش در برخورد با مهاجمان بیش از پیش خودنمایی می کند بویژه که ما خاطره حمله آخوندک و غرق شدن کشتی سهند رو هم داریم حال با توجه به عدم تمرکز لازم بر روی نیروی هوایی وساخت جنگنده و هزینه بر بودن ناوهواپیمابر استاندارد بدون جنگنده کافی، این پیشنهاد می آید که آیا آماده سازی یک ناو هلیکوپتربر تجاری برای پوشش نیروی دریایی در دریای سرخ و اقیانوس هند با قابلیت پرواز پهبادهای جنگنده آیا می تواند پوشش هوایی حداقلی برای ناوهای ما ایجاد کند ؟؟ هدف حمل 4 الی 8 هلیکوپتر و 10 پهپاد رزمی شناسایی هست
  13. 2 پسندیده شده
    باد آورده یک ستوان نیروی زمینی ارتش ایالات متحده در جنگ دوم جهانی ، در حال بررسی عملکرد یک قبضه سلاح هجومی stg-44 آلمانی با لوله خمیده ( کروام لوف /krummlauf) ارتش ایالات متحده ، بعدها این فناوری را بر روی سلاح انفرادی M-3 گریس گان نیز مورد استفاده قرار داد .
  14. 2 پسندیده شده
    بامبکتهای پارسی بخش سوم و پایانی اکنون این پرسش بوجود می آید که آیا نیروی هوایی ایران می تواند این مهمات جدید را به شکل موثرتری مورد استفاده قرار دهد ؟ پاسخ این سئوال پس از سه دهه هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد ،اما گفته می شود که کاربرد این سلاح و حجم انفجار آن تاثیر مخربی بر نیروهای عراقی برجای گذاشت . سمت راست تصویر / قسمت فوقانی شلیک یک تیر مهمات هدایت دقیق GBU-28 بر علیه اهداف آزمایشی ( در اینجا زره پوش های ام-48 پاتون ) مهمات هدایت دقیق GBU-16 که براساس داده های بدست آمده از غلاف لانتیرن تامکتهای اسکادران VF-103 دقیقا" هدف مورد نظر را منهدم می کنند علیرغم این تجربه ، با رشد توانایی های ایران در مهندسی معکوس و تولید موشکهای بالستیک کره ای هواسانگ-5 و بویژه لانچرهای این سلاح ، و با توجه به کارایی تجربه محدود بکارگیری تامکت بعنوان یک جت ضربتی هوا به زمین ، در اواخر جنگ ، بامبکتهای ایرانی مجددا" به نقش اولیه خود برای ایجاد برتری هوایی و دفاع از آسمان ایران بازگشتند . اما این نکته را نیزنباید از نظر دور داشت که کاهش تامکتهای عملیاتی بدلیل کمبود شدید قطعات ولوازم یدکی و بازسازی غیر قابل نیروی هوایی عراق در اواخر جنگ با ایران ، در این تغییر رویه نقش موثری را ایفا نموده است . این درحالی بود که گزارشهای محرمانه ای در اختیار ایران قرار می گرفت که نیروی هوایی عراق درحال دریافت جتهای جدید میگ-29 بوده واین مساله محافظه کاری شدید فرماندهان نیروی هوایی را در پی داشت ، هر چند فالکروم های عراقی ، در جنگ با ایران ، هرگزبطور کامل عملیاتی نشدند . افغانستان ، سال 2001 تانک های تی-62 ام طالبان ، هدف آتش دقیق تامکتهای اسکادران VF-123 نیروی دریایی قرار می گیرند . دو تصویر ، مراحل قبل و بعدی انهدام اهداف زرهی به نمایش می گذارد . در مجموع ، دانش فنی بخش فنی نیروی هوایی ایران و تلاش این مجموعه برای اصلاح و ارتقاء جتهای اف-14 برای ایفای ماموریتهای ضربتی هوا به زمین ، بسیار ارزشمند به نظر می رسد ، تا جایی که گزارشهایی در دست است که خدمه تامکتهای ایرانی از پایان جنگ تا کنون ، آموزشهای تخصصی اجرای حملات هوا به زمین را نیزدر برنامه های پروازی خود پشت سر می گذراند ، چنانکه درسالهای اخیر ، اخبار غیررسمی از اضافه شدن مهمات محمول هدایت دقیق به فهرست تامکتهای نیروی هوایی نیز منتشر شده است . تامکت نیروی دریایی به رجیستر 161424 ، نزدیک به 21 پرانه (سورتی ) برعلیه اهداف متخاصم با استفاده از مهمات هدایت دقیق 2000 پاوندی JDAM و همچنین مهمات هدایت دقیق GBU-12.16.31 را در جنگ 2003 به ثبت رساند با توجه به تعداد تامکتهای موجود در سازمان رزم نیروی هوایی ایران ، تحلیلگران معتقدند که روز به روز بر تعداد جتهای عملیاتی این نیرو افزوده می شود چرا که ایرانی ها موفق شده اند با استفاده از فناوری جدید ، بخش مهمی از قطعات اف-14را مهندسی معکوس نموده و این احتمال را که تامکتها در یک درگیری احتمالی ، نقش ضربتی را ایفا نمایند ، افزایش دهد . تامکت اسکادران VF-24 ، مسلح به فینیکس ، اسپارو ، سایدویندر و در نهایت مهمات 1000 پاوندی مارک-83 به اعتقاد ناظران نظامی ، اصلاح و ارتقاء تامکتهای ایرانی ، میراث قابل توجهی برای این جنگنده افسانه ای دربر دارد ، چرا که نیروی دریایی ارتش ایالات متحده پس از پایان جنگ سرد و تنها پس از بازنشستگی جتهای مادون صوت A-6 ، دست به ارتقاء تامکتهای خود زد . مضاف براینکه بامبکتهای آمریکایی ، یک پیکر بندی بسیار پیچیده رزمی در زمان خود محسوب میشد و با مجهز شدن به حسگرها و غلاف های پیشرفته ، به یک جت رزمی پشتیبانی نزدیک تبدیل شده بودند که می توانست با دقت مضاعفی ، مهمات محمول خود را از فاصله چند ده کیلومتری به درون محدوده یک هدف در ابعاد یک "پنجره " شلیک کند . با این وصف ، در حال حاضر ( 2018 میلادی ) تمامی بامبکتهای آمریکایی بازنشسته شده اند و نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، تنها کاربراین جت افسانه ای بشمارمی آید و این پیکربندی رزمی حتی در حال حاضر نیز با مسلح شدن به مهمات هدایت دقیق بومی ، می تواند به یک تهدید بسیار جدی بر علیه " ناوگروه های هواپیمابر " نیروی دریایی ایالات متحده مستقر در خلیج پارس تبدیل گردد . منابع : https://militarywatchmagazine.com/article/bombcats-how-iran-modified-its-elite-f-14-into-a-highly-potent-strike-fighter-and-armed-it-with-massive-3000kg-ordnance-part-one https://militarywatchmagazine.com/article/bombcats-how-iran-modified-its-elite-f-14-into-a-highly-potent-strike-fighter-and-armed-it-with-massive-3000kg-ordnance-part-two صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  15. 2 پسندیده شده
    بامبکتهای پارسی بخش دوم شاید یکی از مهمترین بروزرسانی های ناوگان فانتوم که مقدمه ارتقاء تامکتها نیز شد ، ایجاد امکان حمل راکتهای آزاد پرتاب شاهین -333 بر روی آنها بود که در مجموع توان رزمی نیروی هوایی را برای اجرای حملات هوا به زمین ( هر چند غیر دقیق ) خارج از برد پدافند کوتاه و میانبرد ارتش عراق فراهم می نمود ============= در خصوص روند تبدیل و یا بعبارت بهتر ، ورود نیروی هوایی ایران به مرحله ارتقاء تامکتهای عملیاتی برای ایفای نقش حملات ضربتی ، حداقل دو رویکرد متفاوت تا کنون وجود دارد . در حالی که منابع داخلی ایرانی براین ادعا هستند که این پروژه یک ایده بومی موفق برای افزایش توان تهاجمی ناوگان تامکت است ، اما تحلیلگران غربی معتقدند که ایرانی ها با زرنگی هر چه تمام تر ، در جریان رسوایی ایران- کنترا ، موفق شده بودند که در ازای مذاکره برای آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان و تحویل سالم آنها به کشور متبوعشان ، جریان منظمی از قطعات یدکی را از خاک ایالات متحده برای بازیابی توان هوایی موجود خود ایجاد کنند . راک های BRU-32 و BRU-42 در صورتی که فرضا" سندیت تحلیل کارشناسان نظامی غربی را بعنوان مبناء در نظر بگیریم ، ایرانی با موفقیت هر چه تمام تر ، اینک سیل قطعات یدکی و تجهیزات حیاتی مورد نیاز خود را دریافت می کردند که در این میان ، بخش مهمی از این معامله ، به تجهیزات ناوگان گرانقیمت و ارزشمند تامکت اختصاص داشت . شاید یکی از مهمترین استنادات ، این بود که غلافهای مورد استفاده در تامکتهای ایرانی برای حمل مهمات سقوط آزاد شباهت بسیار زیادی به نمونه های آمریکایی ( راک های BRU-34 و BRU-42 ) داشت که نیروی دریایی ارتش ایالات متحده از اواسط دهه هشتاد میلادی ، انها را وارد خدمت کرده و به شکل نیمه گسترده برروی تامکتهای مستقر در ناوهای هواپیمابر استفاده می نمود . اما این احتمال نیز وجود دارد که ایرانی موف شده بودند تا این راکهای حمل بمب را از بازار سیاه جنگ افزار تهیه نمایند ، چرا پس از تیره شدن روابط با غرب پس از انقلاب سال 1979 ، بازار غیررسمی تسلیحات ، به کلیدی ترین منبع برای تامین نیازمندی های تهران تبدیل شده بود . F-15 E حال ، چه خوشایند باشد و چه نباشد ، ایرانی ها موفق شده بودند که این تجهیزات رابه موجودی خود اضافه کنند و پس از مطالعات مقدماتی و بهبود سیم کشی تامکتهای موجود برای حمل بمب ، اینک نیروی هوایی ایران می توانست ادعا کند که پیش از کشور سازنده اصلی ، تامکتهای خود را به مهمات هوا به زمین مسلح نموده است . به اعتقاد این تحلیلگران نظامی ، تغییراتی که بخش فنی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر روی تامکتهای موجود خود اعمال نموده بود را می توان با برنامه ارتقاء نسخه برتری هوایی سنگین F-15 به نسخه تهاجمی F-15E مقایسه نمود . براساس اطلاعات منتشر شده از سوی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، اولین ماموریت ضربتی هوا به زمین تامکتها ، توسط امیر سرتیپ شهرام رستمی ( افسری که موفق شده بود در سال 1985 حداقل یکفروند فاکس بت مهاجم عراقی را با چنگال قدرتمند AIM-54 فونیکس به زیر کشد ) صورت پذیرفت . طبق اسناد منتشر شده ، این ماموریت هوا به زمین ، ازمبداء پایگاه پنجم شکاری صورت گرفت و هدف ، مقر سرفرماندهی لشکر های نیروی زمینی عراق بود که در عقبه واحدهای مهاجم قرار داشت . در حالی که این جت ، بدون تهدید جدی رهگیرهای عراقی به محل مورد نظر رسید ، خدمه بدلیل بی تجربگی در اجرای حملات هوا به زمین موفق نشدند مهمات سنگین محمول خود را روی هدف خالی کنند و بالطبع ماموریت ناکام ماند . بااین حال ، ناکامی فوق الذکر باعث نشد تا فرآیند بهبود و ارتقاء تامکتها متوقف گردد . اسکادران VF-2 سی و یکم ماه مه 2003 ، بیشتر از 100 ماموریت رزمی که شامل 49 ماموریت رزمی با استفاده از مهمات هدایت نیز می گردید با توجه به فشار جنگ و تقویت نیروی هوایی عراق ، بخصوص با ورود میراژهای مسلح به مهمات هدایت دقیق لیزری ، نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا مهمات سنگین تری را برای تامکتهای خود تهیه کند ، چرا که در آن زمان فرماندهان مسئول براین نظربودند که کاربرد این جنگ افزار ، می تواند تاثیر مخربی بر روحیه رزمی ارتش عراق داشته باشد ، به همین دلیل ، بخش اردنانس نیروی هوایی پس از مطالعات اولیه ، موفق شد تا یک مهمات هوا به زمین سقوط آزاد به وزن 3200 کیلوگرم را به فهرست موجودی خود اضافه کند که پس از چند تست ، این مهمات در خط تولید قرار گرفت و به شکل انبوه وارد سازمان رزم نیروی هوایی شد . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، پتانسیل تخریب این جنگ افزار جدید ، بیشتر از کلاهک جنگی 3 تیر موشک اسکاد- بی بود و نیروی هوایی ایران قصد داشت تا از این سلاح جدید برای تغییر جریان بازی و برعلیه خطوط مواصلاتی ارتش عراق که پدافند نسبتا" ضعیفی را بخود می دید ، استفاده کند واین به شکل مستقیم روحیه رزمی نیروی زمینی ارتش عراق را هدف قرار میداد . مهمات 1000 پاوندی هدایت دقیق GBU-16 که براساس مهمات سقوط آزاد مارک-83 توسعه پیدا نمود ( عکس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده ) به همین دلیل ، سرهنگ ( سرلشکر شهید ) عباس بابایی برای مشاهده مستقیم تاثیر این مهمات جدید ، به میدان نبرد اعزام شد . با اجرای تست در شرایط واقعی ، ابتدا تصور براین بود که بمب منفجر نشده ولی انفجار سرجنگی این مهمات در فاصله دوری از هدف صورت گرفت . مهمات هدایت دقیق 500 پاوندی JDAM ( سال 2005 ، ناو هواپیمابر تئودرو روزولت ) پی نوشت : 1- وقتی یک برنامه طبق استاندارد به جلو برود ، قطعا" شاهد هدر رفت منابع محدود نخواهیم بود 2- سطرسطر این پاراگرافها ، شاهد مستندی است بر اهمیت قدرت هوایی و یگانه بودن در نبردهای قرن بیستم و بیست و یکم 3- ادامه دارد .................................... صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  16. 2 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز - پیرو پست قبلی (خفاش مکار) : نکته یکم : فاکس بت فراری به ژاپن ، از نوع MIG-25 P بشمار می رفت که توسط بلنکو تقدیم آمریکایی ها گردید . این تصویر نیز ، تصویر رنگی خفاش مکار روسی است که خدمه زمینی ژاپنی به دستور بلنکو درحال پوشاندن علایم شناسایی آن هستند . این هم تصویر مراسم ورود غیر رسمی خفاش مکار روسی است که توسط یک فروند پرنده ترابری C-5 به کشور دشمن یعنی ایالات متحده ارسال شده بود .
  17. 1 پسندیده شده
    "سراقب .....عملیات ویژه حزب الله " بخش اول ... ورود حزب الله داستان ازجایی شروع شد که نیروهای حزب الله و ارتش سوریه در محور شهر"طلیحه" مورد هجوم ارتش ترکیه ونیروهای همپیمان او قرار میگرند این هجوم شدید که بمدت دو روز ادامه داشت که در نهایت نیروهای مدافع تواستند این حمله را دفع نمایند. شب هنگام نیروهای حزب الله که در یکی از محورها ی در حال جنگ بودند بر اثر گلوله باران منطقه توسط توپخانه ترکیه در ساختمانی پناه میگیرند که که توسط پهپاد های ترکیه شناسایی و سپس هدف قرار میگیرند و پس از این واقعه وضعیت به شدت بحرانی میشود که ابتدا باصدور اطلاعیه " مرکز مستشاران ایرانی در سوریه " شروع شد نکته قابل توجه این اولین بار بود چنین بیانیه ای صادر می شد ولی این نهایت کار نبود پس از آن حزب الله به واسطه " عباس ابراهیم فرمانده پلیس عمومی لبنان" درترکیه با "هاکان فیدان" رئیس دستگاه اطلاعاتی ترکیه دیدار میکند پیام هایی بین طرفین ردوبدل میشود که طی ان ابتدا هدف قرادادن حزب الله نفی وسپس بر اشتباه بودن عدم نیت ترکیه برای ضربه زدن به حزب الله تاکید میشود همزمان با این دیدار بین رئیس جمهور ایران و رئیس جمهور ترکیه تماس تلفنی برقرار میشود تا از میزان تنش در منطقه کاسته شود. از اینجا به بعد بود تصمیم حزب الله برای ورود به جبهه ادلب را باید هم وزن با ورود حزب الله به" جبهه القصیر" از ابعاد نظامی و استراتژیک در جهت تغییر موازین قوا در منطقه می توان مقایسه کرد از ان جهت که موقعیت دو شهر القصیر و سراقب جایگاهی خاص در جغرافیای سوریه بازی میکنند. حزب الله سریعا توانست یک نقشه عملیاتی - تاکتیکی را با استفاده از نیروهای ویژه "الرضوان " به اجرا در آورد . این نیرو که با آموزش ها و تجهیزات خاص برای این عملیات انتخاب شدن تا بتوانند در سریع ترین زمان ممکن وبا کمترین خسارت اهداف از پیش تعیین شده را محقق نمایند .در این عملیات نیروهای حزب الله در تاریکی شب توانستند به شهر نفوذ وپس ازان از طریق اجرای نبرد از فاصله نزدیک نیروهای ترکیه وهپیمان او را غافلگیر و اتش توپخانه اورا بی اثر سازند ودر نهایت در کمتر از یک روز بر شهر سراقب مسلط شوند. بخش دوم .. عملیات سراقب از دیگاه اسرائیل این عملیات توجه اسرائیل را نیز به خود جلب نمود سایت " Netsiv" اسرائیل که به نوعی نزدیک به مراکز اطلاعاتی اسرائیلی هست وبیشتر بر مسائل لبنان وسوریه متمرکز است این نبرد را چنین تحلیل میکند: 1. این نبرد وباز پس گیری دوباره شهر سراقب با وجود پهپاد های پیشرفته ترکیه واشراف کامل انها بر اسمان منطقه صورت گرفت که این مسئله با توجه به بکار گیری گسترده پهپاد ها توسط اسرائیل در جنگ ها وهمچنیین با توجه به رویارویی احتمالی بین حزب الله واسرائیل در آینده قابل توجه است . 2. نفوذ درشب همچنین انجام عملیات و جنگیدن و رسیدن تا نزدیک مراکز ارتش ترکیه و نیروهای همپیمان او دلالت بر توانایی های خاص نیرو های عمل کننده دارد. 3. استفاده گسترده حزب الله از تک تیرانداز ان به عنوان نیروهای های خط مقدم وعمل کننده 4. این اولین باری است که حزب الله اقدام به استفاده ی گسترده از عملیات شبانه برای تسلط بر یک منطقه می نماید ومیتوان آنرا جزئی از نقشه های غافلگیر کننده نظامی حزب الله در جنگ آینده با سرائیل در جهت سیطره سریع بر مناطق در شب و پس ازآن اقدام به تقویت خطوط دفاعی در روز کند. 5. این عملیات باعث ایجاد رعب در فرماندهان اسرائیلی و همچنین آمریکایی بدلیل از استفاده از تاکتیک ها وتجهیزات نوین شد. 6. طبق ادعای این سایت حزب الله در این نبرد توانست 150 نیروی ترکیه ای را کشته و 30 دستگاه خودروی زرهی را منهدم نماید . درپایان مطلب فوق خلاصه مفید ترجمه چند مقاله هست واگر اشکالی در مفاهیم بود دوستان عزیز میلیتاری به بزرگواری خود ببخشند. منابع: https://www.lebanondebate.com/news/472096 http://www.almayadeen.net/news/politics/1383944/موقع-أمني-إسرائيلي-يحذر-من-الإنجاز-العسكري-لحزب-الله-في-معرك https://www.lebanondebate.com/news/472313 https://www.lebanondebate.com/news/471768 https://www.alarabi.press/حزب-الله-يُضيف-الأتراك-الى-لائحة-ضحاي/ https://middle-east-online.com/قدرات-حزب-الله-العسكرية-في-إدلب-تحت-المجهر-الإسرائيلي
  18. 1 پسندیده شده
    در شرایط فعلی باید نگاهمون رو عمق بدیم و برای 10 سال و 30 سال آینده برنامه ریزی و هدف گذاری کنیم از این نظر نه تنها تکنولوژی بلکه استراتژی هم باید منطبق با آینده نگری باشد در آینده ما به چند سطح پرنده نیاز مند هستیم که همگی باید قابلیت لینک شدن با پرنده های دیگر و حتی بخش زمینی و استفاده از هوش مصنوعی را باید داشته باشند چالش های آینده در زمینه های سایبری، فضا، پهبادها، هوش مصنوعی خواهد بود پرنده های اصلی مورد نیاز : - آواکس و مینی آواکس (در حد یک جنگنده و در حد یک پرنده پهن پیکر) - پرنده های سوخت رسان و ترابری( بدون سرنشین و با سرنشین) ارسال تجهیزات با کمک پهباد ها در ابعاد متفاوت - جنگنده هایی برای برتری آسمان با قابلیت پنهان کاری (با سرنشین و بی سرنشین) - پهباد هایی با قابلیت درگیری هوا به هوا و داگ فایت (هوش مصنوعی) -بمب افکن های استراتژیک با قابلیت پرتاب موشک شبه بالستیک و قراردادن ماهواره در فضا - پهبادهایی بمب افکن برای پشتیبانی زمینی - جنگنده های آموزشی
  19. 1 پسندیده شده
    ایتالیایی های مستقر در کویت با انتشار این تصویر از دو جنگنده تایفون و انجام چالش تتریس 2000 هزارمین ساعت پروازی خود در کمتر از یک سال در این پایگاه را جشن گرفتند.
  20. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 19 اسفند 1398 جز معدود تصاویر از گلوله توپخانه ایی هدایت دقیق (لیزری) کراسنوپل در سوریه این تصویر احتمالا متعلق به دو سال پیش و دیرالزور باشد تصاویر جدید از خسارت های مسلحین در درگیریهای سراقب و جبل الزاویه در حملات توپخانه ایی وهوایی حداقل 3 نفربر ام 113 یک تانک یک راکت انداز گراد و چندین خودرو زرهی و تاکتیکال مسلحین منهدم شد پادگان عنجاره اتاق عملیات استان حلب مشهور به سنگر ابومحمد الجولانی اخرین تصویر از این مکان متعلق به بیعت گروهای سرخ (اعصائب الاحمر ) به سرکرده تحریرالشام محمد الجولانی بوده است ادوات منهدم شده ارتش سوریه در حملات توپخانه ایی و پهپادی ترکها یک پهپاد TB2 ارتش ترکیه لحظاتی بعد از برخواستن از پایگاه خود در خاک این کشور سقوط کرد . ارتش ترکیه علت سقوط را نامعلوم اعلام کرده دیکوی ( ماکت ) سامانه پانتسیر اما این تصویر متعلق به سوریه نیست . بلکه سال 2018 جت تمرین و آشنایی نیروی هوایی رزیم صیهونیستی با این سامانه تعبیه شده است بدون شرح ( موشک کورنت ) ======================= دو طرف در حال جابجایی نیرو و ادوات هست . بنا بر گزارشات تیپ قدس استان رقه را به سمت دیرالزور ترک کرده . لشگر فاطمیون وارد استان رقه شده است همچنین ارتش سوریه یک ستون بزرگ نظامی دیگر را وارد این استان کرده یک ستون بزرگ نظامی هم از دیرالزور راهی سراقب شده است . ارتش دو ستون دیگر را به جبل الزوایه و سراقب فرستاده یک هنگ از لشگر 25 نمر هم برای تجدید قوا به عقب کشیده شده است . ترک ها هم دو ستون وارد استان ادلب کرده اند همچنین چند صد نفر از نیروهای مزدور خود را وارد استان رقه کرده اند. تمام پیش بینی های طرفین حکایت از شروع درگیری ها بعد از 15 مارس دارد . ارتش و مقاوت تمرکز خود را بروی جبل الزاویه و اتوبان ام 4 و شهرهای اریحا و جسرالشغور خواهند گذاشت . مسلحین وترکها هم حفظ جاده ام چهار و دست درازی به شهر سراقب و مناطق اطراف و احتمالا حملات به حومه حلب را برنامه ریزی خواهند کرد . اما نکته مهم توافق روسها با ترکها است ایجاد یک کریدور امن به عرض 6 کیلومتری در هر طرف جاده ام چهار . این یعنی از لحاظ حقوقی و بین المللی هر اقدامی برای ایجاد این گذرگاه حتی بصورت سخت و خشن معتبر بوده و ترکها هم یک طرف این توافق را امضا کرده اند !!!!!!!!!!!!!!!!!
  21. 1 پسندیده شده
    بسم ا... . سلام علیکم فیلم تست ، در حدود 22 ثانیه هست PAKISTAN TESTS RA’AD-II AIR-LAUNCHED CRUISE MISSILE ظاهرا ماموریت اولیه این موشک کروز ، حمل کلاهک هسته ای هست . چیزی که رصد شده ، ادعای پاکستانی ها در مجهز بودن این سامانه تسلیحاتی به سیستم های ناوبری برای انهدام دقیق اهداف هست والا ما هم مثل شما منتظریم بلکه خبری بشود ...
  22. 1 پسندیده شده
    تست موشک کروز هواپرتاب رعد-2 توسط نیروی هوایی پاکستان 8 فوریه 2020 . نیروی هوایی پاکستان براساس اطلاعات منتشرشده از سوی آژانس خبری این کشور ، موشک کروز هواپرتاب خود با قابلیت حمل سرجنگی هسته ای را با موفقیت آزمایش نموده است . تست موفقیت آمیز این موشک ، به نیروی هوایی این کشور اجازه می دهد ، اهداف مورد نظر را در بردی 600 کیلومتری با دقت بالا مورد اصابت قرار دهد . این موشک برای اولین بار در 23 مارس 2017 در جریان یک رژه بزرگ نظامی به نمایش گذاشته شد و قابلیت شلیک از روی جتهای رزمی میراژ-3 ، اف-16 و jf-17 را نیز خواهد داشت . با این وصف ، درصورتی که نیروی هوایی پاکستان قصد انجام حملات دقیق غیر هسته ای را با این موشک داشته باشد ، احتمالا" نسخه دو کابینه jf-17 بااستقرار افسر سیستم های تسلیحاتی مطلوب ترین گزینه برای ارتش این کشور خواهد بود . به اعتقاد ناظران نظامی ، تحویل این موشک به ارتش پاکستان ، قابلیتهای گسترده ای به نیروی هوایی این کشور برای انهدام اهداف در زمین و دریا ، خواهد داد . پی نوشت : ارتش پاکستان بعنوان یک قدرت موشکی تثبیت شده در جنوب آسیا ، بسرعت در حال افزایش قابلیتهای آفندی هوایی خود برای اجرای حملات دقیق است . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 
  23. 1 پسندیده شده
    داده نمای شناور گشت ساحلی کلاس فریدام
  24. 1 پسندیده شده
    غنیمت جدید ارتش ملی لیبی نیروهای ارتش ملی لیبی یک دستگاه خودرو زرهی Vuran متعلق به ارتش دولت وفاق لیبی را به شکل تقریبا سالم به غنیمت گرفته اند. خودرو Vuran یک خودرو تاکتیکی با پیکربندی 4x4 است که به وسیله شرکت ترکیه ای BMC تولید می شود. ترکیه برای حمایت از دولت وفاق لیبی تجهیزاتی مانند امرپ های kirpi وخودرو تاکتیکی Vuran را به این نیروها تحویل داده است. این تصویر مثال خوبی از نقش بازیگران خارجی در درگیرهای داخلی لیبی است. نیروهای ارتش ملی لیبی مجهز به خودروهای LT-79 (اهدای از طرف مصر یا امارت متحده عربی) در کنار خودرو تاکتیکی Vuran دولت وفاق لیبی (اهدای از طرف ترکیه) که به غنیمت گرفته اند ایستاده اند. به نظر میرسد خودرو تاکتیکی Vuran به شکل سالم به دست نیروهای ملی لیبی افتاده است. با توجه به تصاویر تمامی تجهیزات داخلی مانند سیستم های ارتباطی و مخابراتی ، صندلی ها و سیستم اطفا حریق آن نیز سالم است.احتمالا این خودرو به علت یک مشکلی فنی در جلوبندی ( اشکال در سیبک ) متوقف شده است. خدمه و سرنشین ها خودرو مجبور شده اند آن را سالم رها کنند. بخش جایگاه مسلسل کنترل از راه دور این خودرو خالی است و مشخص نیست کدام گروه درگیر این بخش را برداشته اند.
  25. 1 پسندیده شده
    سامانه Poniard کره جنوبی برای مقابله با سوارم قایق هر کانتینر شامل 18راکت هایدرا LOGIR جمعا 36 موشک ویدئو تست این سیستم https://www.aparat.com/v/zHXwl LCITSراکت 70 م.م باقابلیت شلیک کن فراموش کن https://www.aparat.com/v/ra293