برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      52

    • تعداد محتوا

      9,593


  2. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      33

    • تعداد محتوا

      1,113


  3. arminheidari

    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      7,139


  4. karmania20152015

    karmania20152015

    Editorial Board


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      413



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 6 اردیبهشت 1400 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    دشمن خنگ - دشمن باهوش دیروز دوست خوبمان @mehran55 نکته ای گفتند که ساده ولی مهم بود لینک واقعیت این است که سینمای دفاع مقدس و فیلم های امنیتی بسیار دور از واقعیت ساخته می شوند. این اشکالات شامل چند دسته می شود. - دست خالی ایران و نبود امکانات و تجهیزات و خلاقیت رزمندگان - تلاش های رزمندگان ایرانی پیش از عملیات و شناسایی و آماده سازی - جان فشانی ها در حین عملیات، عبور از موانع و استمرار حمله به دشمن - تجهیزات قوی و پرتعداد عراقی ها، موانع سخت و حجم اتش زیاد - سرسختی عراقی ها و عدم تسلیم شدن و مقاومت تا اخرین دم - نحوه نمایش امدادهای غیبی فیلم های ضعیف بیشتر بر مبنای فیلم های رمبو بوده که در آن دشمن ضعیف جلو داده می شد تبدیل نیروی مقابل به گروهی نادان و بی دست و پا که یک تنه می شود دویست نفر از آنها را درو کرد اگرچه که در آن فیلم ها آمریکایی ها قدرت تسلیحات خود را به شدت به رخ می کشیدن از فیلم های موفق در زمینه نشان دادن قدرت دشمن می توان به فیلم های زیر اشاره کرد: فیلم سجاده آتش فیلم تنگه ابوغریب فیلم تونل باید این نکته را ذکر کرد که الزام به عدم نمایش دشمن ضعیف دلیل برای کار نکردن روی موضوعات دیگر در دفاع مقدس نمی شود و فیلم هایی با مضامین دیگر در دفاع مقدس جایگاه خود را دارند: فیلم هایی همچون روز سوم، براده های خورشید، اتش در خرمن، اتوبوس شب، هور در اتش، وصل نیکان و ... نقدی در مورد فیلم های دفاع مقدس از زبان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی لینک گاهی میخواهیم ایثار رو نشان دهیم، ولی یه کاری میکنیم که همه ارزش های ما رو زیر سوال میبره یک فیلمی دیدم که چندتا بسیجی در یک فضای ارام و کنار میدان مین همدیگر رو در آغوش می گرفتن و بعد روی مین میپریدن تکه تکه میشد، این دروغه، این تهمته بچه های ما همون قدر که با معنویت بودن به همون مقدار با ابتکار بودن ما برای گرفتن یک تپه اگر یک شب طول میکشید، سه ماه زحمت می کشیدم و کار اطلاعاتی می کردیم
  2. 2 پسندیده شده
      با سلام    بطور دقیق ، مجله دانشمند ( رحمت ا... علیه - بدلیل اینکه در سالهای دهه 70 شمسی تا حال حاضر دیگر کیفیت دهه 50 و 60  شمسی را ندارد )  سال نوزدهم ، شماره 216 ، مهر 1360، صفحه 4 و 119 ، این مطلب درج شده است    این هم اختصاصی برای دوستان بسیار عزیز در میلیتاری ( در اختیار داشتن آرشیو تا بن دندان مسلح ، چنین مزیتهایی هم دارد )  :mrgreen:        از اشکالات و نواقصی که جناب واریور و سایر دوستان فرمودند ، در این نمای عرضی از پهنه جغرافیای ایران از سطح دریای کاسپین تا سواحل دریای عمان ، کاملاً مشخص هست .    ( البته مهندس فرزاد ، راه حلی نسبتاً جالبی را هم ارائه داده بودند )          این هم طرح  احیای  منابع آبی کشور و ایجاد سطوح کشاورزی و باغداری در مناطق دست نخورده و نسبتاً کم آب ایران        پی نوشت :   1- راه حل جناب فرزاد ، نسبتاً طولانی است که به وقتش ، تایپ و تقدیم می شود . 2- هیچ تصور این را داشتید که ایران از نمای جانب ، چه شکلی هست ؟؟ 3- مساله آب ، بحران قرن 21 بشمار می رود ، جایی که دیگر برای نفت بحران ایجاد نمی شود ، بلکه این مایه حیات انسانهاست که محل نزاع و خونریزی خواهد بود .
  3. 1 پسندیده شده
    یک روز معمولی در نیروی دریایی چین! دیروز چین 3 شناور در کلاس های مختلف را به نیروی دریایی ارتش ازادی بخش خلق چین اضافه نمود.این 3 شناور شامل یک فروند ناوشکن Type 055 یک فروند ناو Type 075 و همچین یک فروند زیردریایی Type 094 SSBN ساخت چین بود. این مراسم در 23 آوریل 2021 در پایگاه دریایی سانیا (جزیره هاینان) با حضور شی جین پینگ رئیس جمهور چین برگزار شد. دراین رویداد تاریخی در طی یک روز بیش از 70 هزار تن شناور هم زمان با سالروز تاسیس نیروی دریایی چین به توان این نیرو اضافه شد. ناوشکن تایپ 055 که دیروز مراسم الحاق ان انجام شد هشتمین ناوشکن از این کلاس و دومین ناوشکن از این کلاس میباشد که در سال میلادی جاری با شماره 105 به این نیرو ملحق شده است. ناو دوم که دیروز به این نیرو ملحق شد یک فروند ناو هلیکوپتر بر اب خاکی کلاس تایپ 075 میباشد این شناور که هاینان نام گرفته است در سپتامبر 2019 به آب انداخته شد و آزمایش های دریایی را در آگوست 2020 آغاز کرد. کشتی سازی Hudong Zhonghua در شانگهای تا هم اکنون دو کشتی از این کلاس را ساخته است. مورد دوم در آوریل سال 2020 به اب انداخته شد و آزمایش های دریایی خود را در دسامبر سال 2020 آغاز کرد. نیروی دریایی چین رسماً کار توسعه نوع 075 را در سال 2011 آغاز کرد.نیروی دریایی چین در این پروژه خواستار یک ناو هلیکوپتر بر بود که بیش از 30000 تن وزن داشته باشد. هدف آن احتمالاً افزایش قابلیت حمله ابی خاکی و بالگردی با در نظر گرفتن شرایط ساحل شرقی کوهستانی تایوان است.گفته میشود در مجموع 8 فروند از این کلاس ساخته خواهد شد.این شناور قابلیت حمل 28 هلیکوپتر دارد البته شایعاتی مبنی بر ساخت نمونه بزرگتر از این شناور نیز منتشر شده است که تا هم اکنون تایید نشده است. سومین و شاید مهمترین شناور در مراسم دیروز زیردریایی هسته ای کلاس تایپ094 میباشد این زیردریایی هسته ای با قابلیت شلیک موشک های بالستیک قاره پیما هفتمین فروند از این کلاس در نیروی دریایی چین میباشد که قادر به حمل وشلیک 12 موشک JL-2 با برد بیش از 7400 کیلومتر میباشد. این زیردریایی شماره 421 خود را در این مراسم دریافت نمود.
  4. 1 پسندیده شده
    هانس گودریان از ناامیدی می گوید .... هیچ موقعیت ناامید کننده ای وجود ندارد ، تنها آدم های ناامید هستند که وجود دارند .
  5. 1 پسندیده شده
    مثل خودش اقدامی ارزشمند در انتشار مفاهیم اخلاقی مقاومت و انقلاب با محوریت شهید حاج قاسم سلیمانی کارهای گرافیکی از این دست ارتباط بسیار قوی با مخاطب ایجاد کرده و به عنوان یکی از ابزارهای نبرد رسانه مهم و کاربردی است. با یادی از شهید محمدحسین یوسف الهی حوزه هنری استان کرمان به مناسبت هفته دفاع مقدس، مجموعه لوح «مثل خودش» را تولید و منتشر کرده است. این مجموعه پنج روایت از سخنان سردار شهید حاج قاسم‌ سلیمانی درباره همرزمان شهیدشان را به تصویر شیده است. منبع لینک
  6. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:  پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس تپه مزاحم "تپه مزاحم". این نام را بچه ها به تپه ای دادند که تانکی از دشمن درست روی آن استقرار یافته و هر خودروئی را که از "جاده خرمال - سید صادق" می گذشت ، مورد هدف قرار می داد. تا بچه های مهندسی نیامدند و خاکریزی هم عرض جاده نکشیدند ، برای تردد در این مسیر دچار مشکل بودیم و خطر را باید به جان می خریدیم. ما ماموریت یافته بودیم به انجام عملیات پرواز و عکسبرداری در همان منطقه (برای اجرای عملیات والفجر 10) تا اطلاعاتی از خط و عقبه دشمن در اختیار فرماندهان قرار دهیم. در عبور از همین مسیر بود که خودروهای مان از چند نقطه مورد اصابت گلوله قرار گرفت ؛ اما الحمدالله به هواپیمای مان که توی آن بود آسیبی نرسید. چون در آن منطقه کوهستانی زمین صافی برای صعود نبود ، باید از لانچر استفاده می کردیم. از این بگذریم که به دلیل خرابی لانچر ، چند بار چرخ های پهپاد به آخر لانچر گیر می کرد و پرواز صورت نمی گرفت ، ولی سرانجام پهپاد را بالای سر عراقی ها فرستادیم و بی اعتنا به شلیک ها شروع کردیم به عکسبرداری. نمی دانم چرا از این همه اعزام نیرو ، که هم تصویرشان را در تلویزیون می دیدیم و هم خودشان را در جبهه های مختلف ؛ چرا ما از نظر نیروی انسانی همیشه در مضیقه بودیم. کمبود خلبان را که دیگر چه عرض کنم. آن روز من ، به جز سربازی که آموزش های اولیه پرواز را به او داده بودیم ، تنها خلبان حاضر در منطقه بودم. برای همین ؛ چاره ای جز این ندیدم که در کنار هواپیما ، موتور تریلی را آماده کرده و به محض صعود هواپیما ، رادیو کنترل را به دست سرباز داده و با عجله سوار تریل شده و از جلو همان تپه مزاحم ، با سرعت خود را به خط اول نبرد برسانم. بعد از همانجا با سر گروه عقب تماس گرفته و از سربازی که خلبان عقب بود ، بخواهم تا هواپیما را به طرف من هدایت کند. باز بعد از تحویل هواپیما و انجام عکسبرداری ، مجددا هواپیما را به سمت عقب هدایت کرده و با همان عجلگی سوار بر موتور تریل شده و برای فرود هواپیما خودم را به مقر اولیه برسانم. امروز ، وقتی وقتی به آن روزها فکر می کنم ، چقدر خنده ام می گیرد. بیشتر تعجبم از این است که چطور می شد که تمام محاسبات من درست از آب در می آمد. هم محاسبه رفت و آمدم از جلو تپه مزاحم ، هم پرواز بی خطر توسط سرباز و هم صعود و فرود بی حادثه در محل اولیه. راوی : عباس مختاریان * * * * * آب در لانه موران آرام آرام که بچه های جبهه با ما آشنا می شدند ، خیلی از آمدنمان خوشحال نمی شدند. آنها ما را با همان "هایس" عدسی رنگ می شناختند. انگار که با آمدنمان ، آب در لانه موران ریخته باشیم ، همه از دست مان ناراضی بودند. هم رزمنده ها و هم عراقی ها. از این سو رزمنده ها شاکی بودند به خاطر اینکه آرامش جبهه ، با جنگ افزارهای دشمن که برای مقابله با هواپیمای ما شلیک می شدند ؛ به هم می ریخت. از دیگر سو عراقی ها شاکی بودند که نمی دانستند این چه معجونی است که بالای سرشان قار قار می کند. بیشتر لج شان به این بود که با هیچ تیر و توپی هم نمی افتاد. آن روز هم که حماقت کردند و موشکی به سویش پرتاب کردند ؛ محمد حق داشت که بگوید : با پول این موشک ، ما می توانستیم صدها فروند تلاش بسازیم. حیف ! او درست می گفت. آن روزها قیمت ساخت یک پهپاد با تمام امکاناتش ، به اندازه یک هزارم هزینه ساخت یک موشک هم نبود. قضیه این طور بود که دقیقا در جریان عملیات والفجر 10 در منطقه آبادی بود و هواپیما در حال برگشت و دور زدن ، که کلید دوربین را زدیم تا اولین عکس را بگیریم که یهو موشکی از زیر هواپیمایمان رد شد و آن طرفتر منفجر شد. ما وقتی عکس ها را حاضر کردیم یهو چشم مان به عکسی افتاد که موشکی در حال اصابت به پهپاد بود. توی عکس هم موشک و هم محل پرتاب آن کاملا واضح بود. فوری عکس را نشان بچه های اطلاعات دادیم. شهید احمد سوداگر فرمانده اطلاعات قرارگاه قدس سپاه با خوشحالی گفت : عجب عکسی ، کی این را گرفته اید ؟ تا گفتیم ، ساعاتی پیش ، یهو رفت سراغ بچه های توپخانه. چیزی نگذشت که دیدیم سکوی موشک های پدافندی عراقی رفت روی هوا. سرلشکر شهید دکتر احمد سوداگر این موضوع بهانه ای شد که گاهی مواقع شیطنت هائی هم از خودمان نشان دهیم که اتفاقا کارساز بود. از طرف حاج عزیز ، فرمانده عملیات والفجر 10 ما را خبر کردند که زود خود را به منطقه برسانید و بالای سر دشمن در منطقه دربندی خان چند سورتی پرواز انجام دهید. تاکید هم کردند عکسبرداری لازم نیست ، مقصود فریب دشمن است. فاصله کرمانشاه تا آنجا کم نبود ، باید به سرعت می رفتیم. یکی از بچه ها گفت : ما که داریم پرواز می کنیم، چه اشکالی دارد عکس هوائی هم بگیری ؟ ساعت 2 به منطقه که رسیدیم شهید احمد سوداگر ما را با وضعیت خط آشنا نمود. منطقه جنگلی بود و دشمن تمام تجهیزاتش را زیر برگ درختان استتار کرده بود. تا ساعت 4 ، چند سورتی پرواز بالای سر دشمن انجام دادیم و علی رغم اینکه شلیک های زیادی به ما شد ، اما توانستیم تعداد زیادی عکس بگیریم. چون در ارتفاع بسیار پائین پرواز می کردیم ، عکس ها از وضوح بالائی برخوردار بودند و به راحتی تجهیزات دشمن و نوع آرایش نظامی شان پیدا بود. آقا عزیز جبهه ها ، سرلشکر محمدعلی جعفری امروز ساعاتی بعد وقتی عکس ها را نشان بچه های اطلاعات دادیم ، مواضع دشمن را گرفتند زیر آتش. از سر و صدای تانک هایشان معلوم شد که دارند یک کارهائی می کنند. آن طور که شنیدیم ؛ قرار بود دشمن ، تک سنگینی علیه رزمندگان انجام دهد که همین پروازهای فریب و متعاقب آن شلیک تند و تیز توپخانه های سپاه و ارتش ، آرایش آنها را بهم ریخت و به همه آنها فهماند که آمادگی تک شان را داریم. صبح که شد ؛ وقتی خبری از تک شان نشد ، معلوم گشت که موفق شده ایم و از عملیات دشمن خبری نیست. راوی : حسین رحمانی ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند .
  7. 1 پسندیده شده
    همین که بدون اینکه خنده اش بگیره این حرف هارو زده خودش کاربزرگیه
  8. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:  پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس پادگان پهپاد خلبان های سپاه حق داشتند که چنین خواسته ای را داشته باشند. آنها هم جوان بودند و هم پر شور ؛ و دوست داشتند مثل دیگر جوانان کشور در نبردی رو در رو با دشمن ، او را به خفت بنشانند ؛ به خصوص اینکه هواپیماهای آنان هنوز عملیاتی نشده بود و فقط دلشان را به این خوش کرده بودند که فرماندهان سپاه را به مناطق جنگی می بردند و می آوردند. یگان هوائی سپاه ؛ سرانجام برای اینکه هم سر و صدای آنها را بخواباند و هم یهو مواجه با این نشود که خودشان خودسر ، توی اعزام ها جیم شوند و سرمایه اش را از دست رفته ببیند ؛ آنها را فرستاده بود پیش ما ، در اهواز. سردار سرتیپ پاسدار خلبان شهید اکبر بیگدلی صبح وقتی چشم مان را باز کردیم ، دیدیم چند نفر از خلبانان سپاه ، پشت درب پهپاد هستند. آن خلبانان ، شهید بیگدلی ، قاسمی و چند نفر دیگر بودند. ما کار خدماتی دراز مدتی نمی شد از آنها انتظار داشته باشیم. اما ته دلشان را قرص کردیم که اینجا هم برای خودش جبهه ای است علیه دشمن. قاسمی اما گوشش به این حرف ها بدهکار نبود. شبانه مقر را ترک کرد و رفت قاطی بچه های خط. می گفت : می خواهم با دشمنی بجنگم که با چشم های خودم آنها را ببینم. شهید بیگدلی اما ، هم توی اهواز و هم وقتی به تهران بازگشت ؛ در طرح قدس حسابی به بچه ها توی ساخت و ساز پهپادها نقش آفرینی کرد. راوی : عوضعلی یزدانی * * * * * رفاقت با "وجعلنا" اگر چه سرباز بودم ، اما نه در جایگاه و نه در دوستی اصلا تفاوتی با بچه های کادر رسمی پهپاد نداشتم ؛ بیشتر برایشان یک رفیق بودم تا یک سرباز. از اینکه به من اعتماد کرده و در امور اطلاعاتی جبهه مرا سهیم کرده بودند ، به خود می بالیدم. در عملیاتی در شمال غرب کشور من به عنوان عکاس هواپیما به همراه 7-8 نفر از بچه های پهپاد ، عملیات عکسبرداری را بالای سر دشمن آغاز کردیم. هنوز ده دقیقه ای نگذشت که هواپیما از کنترل مان خارج شد. از شانس بد ، هیچکس ندید که کدام طرف سقوط کرد ؛ اما آنچه که مسلم بود سقوط آن در خاک دشمن بود. 4-5 نفر داوطلب شدیم تا به دنبال هواپیما ، وارد منطقه تحت سیطره دشمن شده و قبل از اینکه هواپیما به دست دشمن بیافتد ، آنرا پیدا کرده و برگردانیم. این کار برای من از سه جهت اهمیت داشت : اول اینکه به جز عکس های این منطقه ، اطلاعاتی از دیگر مناطق نیز در دوربین هواپیما بود و اگر دست دشمن می افتاد ، حتی از نوع فوکوس عکس متوجه منظور ما میشد. دوم اینکه دوربین آن از نوع پنتاکس 645 بود و تازه آنرا خریداری کرده بودیم و ذاتا دوربین گران قیمتی بود. و سوم اینکه علاوه بر ارزش مالی آن ، بالاخره از اموال بیت المال به حساب می آمد و باید آنرا برمی گرداندیم. دوربین پنتاکس 645 ما هر کدام به سمتی رفتیم و لابلای درخت ها ، جوی ها و نهرهای آب ، دره ها و تپه ها را وارسی کردیم. من از بچه های جبهه آموخته بودم در چنین شرایطی ، اگر آیه وجعلنا را بخوانی ، هرگز به چشم دشمن نمی آیی. ابتدا برایم باور کردنی نبود ، اما وقتی سرگرم جستجو بودم و گاه گاهی چشمم به دشمن و سنگرهایش می خورد ، می دیدم که اصلا توجهی به ما نمی کنند. عجیب تر اینکه تا زمانی که در حال جستجو بودیم حتی یک گلوله از طرف دشمن شلیک نشد. وقتی اوضاع را اینقدر عینی یافتم ، با ولع خاصی "وجعلنا" می خواندم و به جستجو ادامه می دادم. تا اینکه یهو چشمم به هواپیما خورد. انگار که دنیا را به من داده باشند ، آن را بغل کرده و با خبر کردن بقیه دوستان به مواضع خود برگشتیم. هواپیما تنها آسیبی که دیده بود شکستگی بال اش بود. ما برای این کار همیشه چند بال و ملخ اضافی همراه خود داشتیم. من از آن روز ، رفاقت خوبی با این آیه پیدا کردم و تاکنون نیز توی زندگی شخصی ام ، آن رفاقت را حفظ کرده ام. راوی : مجید بهرامیان ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند .
  9. 1 پسندیده شده
    مالیات که نداره!!! البته امیدوارم راست بگن
  10. 1 پسندیده شده
    جنگ افزاری به اسم "اسباب بازی " بخش دوم ( مدل مقیاس استاتیک ) دنیای ماکتهای مقیاس ، یکی از جالب ترین و در عین حال جذاب ترین شیوه های برند سازی در دنیای امروز هست و به تقریب بخش عمده کشورهای صاحب و پیشگام در صنعت نظامی ، به شکل موازی بواسطه تولید و تبلیغ ماکت های سلاح ، مشغول تبلیغ برای صنعت دفاعی خود هستند . تصاویر ذیل نمونه ای از کارهای یکی از هموطنان عزیز هست که در یکی از نشریات ماکت سازی به سال 2021 به نمایش درآمده است و مدلی از جیپ ام-38 آ.یک سی مسلح به توپ کالیبر 106 م.م ام-40 نشان می دهد . در یکی از صفحات این شماره مجله ، گریزی زده شده به یکی از قهرمانان ارتش ایران ، جناب صمدی و بیلان رزمی آن در جریان دفاع از خرمشهر ...
  11. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ؛ ادامه بررسی پهپادهای رژیم صهیونیستی رو به اتفاق هم ادامه میدهیم : اژدهای سبز IAI Green Dragon گرین دراگون : شاید یکی از پهپادهای انتحاری کمتر شناخته شده صهاینه باشد. این پهپاد که توسط صنایع هوا-فضای اسرائیل IAI ساخته شده ، اولین رونمائی خود را در نمایشگاه هوائی سنگاپور در فوریه سال 2016 میلادی انجام داد. این پهپاد برای انجام وظایف اطلاعاتی ، نظارتی و شناسایی (ISR) طراحی شده است تا مورد استفاده توسط واحدهای کوچک نیروی زمینی و نیروهای عملیات ویژه قرار بگیرد. علاوه بر ماموریت های ISR ، این سلاح می تواند با کلاهک 3 کیلوگرمی خود به اهداف ثابت و متحرک حمله کند. این هواپیمای بدون سرنشین در رده پهپادهای کم هزینه است و می تواند برای مدت زمان 1.5 ساعت و برد 40 تا 50 کیلومتر از محل شلیک دورتر شود. طبق ادعای IAI این پهپاد دقت اصابت حدود 1 متر (CEP= احتمال خطای دایره ای) را ارائه می دهد. این پهپاد دارای وزن کلی 15 کیلوگرم است و بخاطر قابلیت جمع شوندگی بال ، امکان حمل 12 الی 16 فروند آن برای پرتاب توسط لوله های کنیستر نصب شونده بر روی وسائل نقلیه کوچک چرخدار ( نیروی زمینی ) یا شناورهای دریائی ( نیروی دریائی ) را دارا می باشد. در انجمن تاپیکی در خصوص این پهپاد اسرائیلی وجود ندارد https://en.wikipedia.org/wiki/IAI_Green_Dragon ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پهپادهای اسرائیلی خواهیم پرداخت.
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... سئوال : کدام ارتش کلاسیک هست که سازمان رزم خودش را با محیط رزم شبکه محور ، تطبیق نداده باشد ؟؟؟؟؟ اگر ترس از دستبرد و اخلال وجود داشته باشد ، این نگرانی از ابتدای ظهور سامانه های مخابراتی با سیم و بی سیم وجود داشته ولی از توسعه این ابزارها جلوگیری کرده ؟؟ قطعاً خیر . جنگ روسیه و اوکراین دی سال 1395 رزم سایبری به شیوه روسی.... استفاده ارتش روسیه از رباتهای سایبری برای هدف قرار دادن توپخانه ارتش اوکراین برای همین باید سعی کنید تا سازمان نظامی شما برای ورود به صحنه رزم قرن 21 این شش ویژگی را برای خودش بصورت بومی توسعه بدهد 1- استحکام ( robustness ) 2- برگشت پذیری ( resilience) 3- واکنش پذیری ( responsiveness) 4- انعطاف پذیری ( flexibility ) 5- نوآوری ( innovation) 6- وفق پذیری ( adaptation)
  13. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ؛ ادامه بررسی پهپادهای رژیم صهیونیستی رو به اتفاق هم ادامه میدهیم : تادیران ماستیف Tadiran Mastiff ماستیف تادیران : را شاید بتوان اولین پهپاد نظامی مدرن جهان نامید. این پهپاد که توسط صنایع الکترونیک Tadiran ساخته شده ، اولین پرواز خود را در سال 1973 میلادی انجام داد. سگ نژاد ماستیف که این پهپاد به نامش نامگذاری شده است. این پهپاد که در رده پهپادهای " نظارتی مدرن " رده بنده می شود دارای یک سیستم پیوند داده و الکترونیک کوچک شده بود که پوشش ویدئویی زنده و با وضوح بالا از منطقه هدف را به اپراتورها می رساند. ترکیبی از دو قابلیت "پرواز طولانی مدت" آن ( بیش از 7 ساعت ) و "پخش ویدئو در زمان واقعی" ، به نیروهای اسرائیلی "عمق پوشش بی سابقه " ، "سرعت تحویل اطلاعات" و " مداومت زمان نظارتی در ایستگاه" را داد. پهپاد Mastiff III ( نسل سوم این پهپاد ) در موزه Hatzerim نیروی هوائی اسرائیل در نتیجه جنگ یوم کیپور ( در سال 1973 ) ، نیروهای دفاعی اسرائیل با یک نیاز عملیاتی مواجه شدند که اصطلاحا به آن " توانائی نگاه کردن از بالای تپه برای فرماندهان میدانی " می گفتند. ( یعنی اشراف فرماندهان به صحنه نبرد از ارتفاعی بالاتر) در واقع اولین مشخصه این نیاز این بود که وسیله نقلیه ای وجود داشته باشد که بتواند محموله 10 کیلوگرمی را در برد 30 الی 50 کیلومتر حمل کند. ماستیف تادیران از یک موتور پیستونی بهره می گیرد و شکل ظاهری آن به دیگر پهپاد اسرائیلی یعنی پهپاد اسکات شباهت زیادی دارد شرکت تادیران ، در کل سه نسل از پهپاد ماستیف را برای ارتش اسرائیل توسعه داده و این پهپاد چندین ماموریت عملیاتی را انجام داده است که شناخته شده ترین آنها در اولین جنگ لبنان ، هنگامی بود که یاسر عرفات توسط دوربین فیلمبرداری پهپاد ماستیف در جنوب لبنان ردیابی و رهگیری شد. این پهپاد دارای سقف پروازی 14 هزار و 700 فوت (4.480 متر) و مداومت پروازی 7 ساعت و نیم و حداکثر سرعت 185 کیلومتر در ساعت می باشد. در انجمن تاپیکی در خصوص این پهپاد اسرائیلی وجود ندارد https://en.wikipedia.org/wiki/Tadiran_Mastiff ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پهپادهای اسرائیلی خواهیم پرداخت.
  14. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم ببینید.. وقتی عرض میشود دیگران کار می کنند ، ما فقط حرف می زنیم و مدعی هستیم ولی وقت عمل که می رسد ، بیلان قابل دفاعی برای عرضه نداریم ، همین هست... آنتونوف/ایران -140 گان شیپ حالا انصافاً اگر یک توازنی در بخش تصمیم سازی و تصمیم گیری دفاعی ما وجود داشت و تک بُعدی جلو نمیرفتیم در سه دهه اخیر ، از سال 89 تا امروز نه در بخش غیر نظامی ، حداقل در بخش نظامی که نیاز به این هواگردها بشدت احساس میشود ، قادر نبودیم که این شکاف را با نمونه های ذیل پُر کنیم ؟؟ حالا بقیه طیف ها از نمونه های گشت دریایی ، مینی ای وکس ، جنگ الکترونیک ، ترابری تاکتیکی سبک و... هم نام نمی برم ، چون وعده تولید اینها قبلاً داده شده
  15. 1 پسندیده شده
    بسم ا... خدمت برادر عزیز جناب @arminheidari ماجرای فیلم فهرست شیندلر . استیون اسپیلبرگ به چه صورتی یک افسانه را تبدیل به واقعیت کنیم !!!!! پی نوشت : 1- بررسی کنید اثر گذاری تولید این نمونه از فیلم ها را روی افکار عمومی دنیا ........... 2- رده بندی در IMDB : هفت
  16. 1 پسندیده شده
    بسم ا... بگذارید یک داستان تعریف کنم ..... ما اینجا در ولایت خودمون ، یک ضرب المثلی داریم به این مضمون ... "عقل که نباشد ، جان در عذاب هست " حالا کاربرد بی ضابطه واژه "نقطه زن" و پرتی حواس و همچنین هیجان نویسندگان بخش دفاعی مشق نیوز از یک واقعه نظامی ، ببینید چه شکلی باعث هجمه به یک سازمان نظامی در جمهوری اسلامی ایران میشود و چه شکلی باعث میشود تا دشمن ، تحریک بشود برای قرار دادن یک سازمان نظامی رسمی در لیست گروه های تروریستی صرف نظر از اینکه با بولد کردن این خبر ، سعی دارند یک عملیات غافلگیرانه را علیه پایگاه هوایی یک کشور با ساختار و تجربه نظامی مشخص به شکل زیرکانه ای به وضعیت حال حاضر ما تعمیم بدند ( که البته یک کوشش بسیار مبتذل بود ) ولی جنبه بسیار ناگواری که با این خبر ایجادکردند را پیش بینی نمی کردند . اولین تصویر از سمت راست در مورخ 1399/10/24 مربوط هست به شلیک موشکهای بالستیک علیه یک پایگاه هوایی تا اینجا همه چیز عادی هست ولی نکته جالب ماجرا بعد از این قرار دارد . در حدود 10 روز قبل از این ، مصاحبه ای شد با سردار حجازی و در تیتر خبر عبارت موشکهای نقطه زن حزب ا... درج شده . باز هم یک مقداری عقب تر ، خبری منتشر شد مبنی بر ایجاد یک سلسله سامانه های جدید برای شلیک موشکهای بالستیک باز هم تا اینجا موردی نیست ولی کارشناس جنگ روانی دشمن ، با قرار دادن این سه تا خبر کنار هم ، آن هم از یک سایت منتسب به نهادهای نظامی ، بطور دقیق چه نتیجه دلخواهی را برای مخاطبان خودش در اقصی نقاط دنیا ، ایجاد می کند ؟؟ً!!! دقت کنید .... موشکهای بالستیک نقطه زن ، شورشیان اتیوپیایی ، حزب ا... لبنان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاید این کنار هم گذاشتن کدواژه ها ، برای تخریب خودی ، حتی به ذهن باتجربه ترین کارشناسهای جنگ روانی ایالات متحده هم نمی رسید !!!!
  17. 1 پسندیده شده
    پریدن به سوی هدف با موج رسانه ای 2 - ایجاد بدگمانی به متحد پیشتر گفته شد که موج رسانه ای در زمانی که قدرت فیزیکی جوابگو نیست از سوی غرب بسیار پراستفاده شده و دقیق استفاده می شود. بازی رسانه ای که در عراق از یک سال پیش شاهد بودیم در افغانستان به همان سبک جریان دارد. در لبنان و عراق بازی رسانه با تظاهرات علیه فساد شروع شد ولی همه بازی رسانه ای به سمت ایران جهت داده شد بی آنکه از عاملین واقعی فساد حرفی گفته شود. صحبت از تحریم محصولات ایرانی بود و کارشکنی در تجارت با ایران و همه نوع توهین به ایران صورت می گرفت. در لبنان و عراق مشخص بود که هدف این اتفاقات نیروهای شیعه طرفدار ایران یعنی حزب الله و حشد الشعبی هست ولی یک سمت داستان در سکوت دنبال می شد. نیروهای فاطمیون و زینبیون در افغانستان و پاکستان ، نیروهایی که باید به عنوان مظلوم ترین نیروها از آنها نام برد. اما تلاش اصلی در افغانستان از دید همه پنهان بود تلاش هایی که در پی آن بود که نگاه مردم دو کشور نسبت به هم بد شود و ارتباط با فاطمیون با ایران سخت گردد. این اتفاق با هزینه سازی برای جزئی از فاطمیون بودن شروع شد و با تحریک احساسات در هر اتفاقی تداوم یافت. زمانی که آمریکا تلاش کرد فاطمیون را همسطح داعش و طالبان معرفی کند و سعی در تروریستی خواندن انها بکند اما در ادامه تلاش شد هر اتفاقی که در رابطه با ایران می افتد ابزاری برای تخریب ارتباط ایران با افغانستان و قطع ریشه و ارتباط فاطمیون گردد. غرق شدن تعدادی افغانی در کنار مرز ایران، کشته شدن و اتش سوزی مهاجران غیر قانونی در یزد و .... فرقی نمی کرد که اتفاق منشا افغانستان دارد یا ایرانی !!! سهو بوده یا عمدی !!! مهم نبود اصل داستان چه بوده !!! مهم کوبیدن ایران و طرفداران ایران بود، مهم نبود ایران پناه افغان ها در روزهای سخت بوده ، مهم کوبیدن ایران، زیر سوال بردن مهمان نوازی ایرانی ها با توهین مسخره کردن بود. هدف ولی انچنان که در عراق و لبنان واضح بود در افغانستان واضح نبود و کمتر کسی متوجه می شد که هدف اصلی متحدین ایران در افغانستان است. در این بین افرادی بودند که هر اتفاق اسمشان در رسانه ها دیده می شد. کسانی چون مریم سما نماینده مجلس افغانستان یا عبدالکبیر واثق در چندین مورد نوک پیکان حمله به ایران بودند. اگرچه باید گفت معدود افرادی بودند که رفتارهای غیر اخلاقی از خود نشان دادند ولی این رفتار به مراتب از دیگر کشور ها از جمله خود افغانستان کمتر بود گویی اتفاقاتی ناگوار و ناراحت کننده برای افغان ها در ترکیه و دیگر کشور ها مهم نیست و حقوق افغان ها در این موارد به خطر نمی افتد و تنها اخباری که علیه ایران موضوعیت داشت مورد استفاده و فضاسازی رسانه ای قرار می گرفت. حوادث مرگبار مهاجران در ترکیه: توهین یا غرق شدن افغان ها در راه مهاجرت در ترکیه: هیچکدام خبر و اتفاقی مهم نبود که بخواهد مانور رسانه ای داده شود. از سوی دیگر ترکیه و غرب علارغم اقداماتشان گونه ای دیگر نشان داده می شدند: همه اینها ظاهری هستند از جنگ رسانه ای برای دستیابی به هدفی که در میدان واقعیت حاصل نشد. اما واقعیت چیست؟ چرا این رفتار را شاهد هستیم؟ کار روی ناخودآگاه مردم به چه هدفی صورت می گیرد؟ واقعیت میدانی چیست؟ آمریکا 20 سال پیش افغانستان را اشغال کرد و اکنون پای میز مذاکره با طالبان هست بی انکه آتش بسی در جریان باشد. از دل افغان هایی که زیاد مهم انگاشته نمی شدند فاطمیونی زاده شد که در نابودی تروریست در سوریه نقش اول را داشت اما این روند از دید امریکایی ها بسیار خطرناک بود، فاطمیون به عنوان حزب الله دیگری در افغانستان یعنی پایان نهایی برای امریکا در افغانستان نهالی که 40 سال پیش ایران در افغانستان کاشته جز با تهاجم رسانه ای و ایجاد بدگمانی بین متحدین چگونه آسیب می بیند؟ در چنین شرایطی که تزویر و ریا ابزار اول دشمن شده و با ایجاد بدگمانی به دنبال اختلاف و فاصله بین متحدین هست، باید فهمید که راه را درست آمده ایم و نباید پیروزی میدانی را به سادگی به نبرد رسانه ای واگذار کنیم. راهکار در این شرایط: - حمایت از فاطمیون چه در عرصه میدانی و جه در عرصه رسانه ای - گسترش زیرساخت و ارتباطات تجاری و تلاش برای حفظ بازار با سبد کالاهای ایرانی برای مردم تهی دست افغان - تلاش برای مجازات شفاف افرادی که با بد اخلاقی ها و اشتباهاتی خوراک رسانه ای فراهم می کنند - ایجاد رسانه هایی با لهجه محلی برای نشر فرهنگ مشترک فارسی و مقاومت یادمان باشد کوچکترین اشتباه از ما به عنوان پتکی بر سر رزمندگان فاطمیون فرود می آید که خط اول نبرد فرهنگ مقاومت در افغانستان هستند. تقدیم به همه فاطمیون چه آنها که شهید شدند و چه آنها که شهید زنده هستند.
  18. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست. تصمیم داشتم که مثل تاپیک " پرواز اژدهای زرد " یک تاپیک برای معرفی پهپادهای اسرائیلی ایجاد کنم که با راهنمائی جناب @MR9 این تاپیک رو پیدا کردم و برای پرهیز از موازی کاری معرفی پهپادهای اسرائیلی رو در این تاپیک معرفی میکنم. پیشاپیش اگر برخی از پهپادها برای دوستان تکراری هست ، پوزش می طلبم ؛ اما چون هدف گردآوری یک آرشیو کامل از پهپادهای اسرائیلی هست ، تمامی پهپادهای صهاینه رو معرفی میکنم : سوپر هرون IAI Super Heron سوپر هرون ( یا سوپر هارون ) : را شاید بتوان یکی از جدیدترین پهپاد های صهاینه نامید. این پهپاد که نسخه بزرگتر و پیشرفته تر پهپاد هارون است ، نخستین بار در نمایشگاه هوائی سنگاپور در سال 2014 رو نمائی گردید. این پهپاد که در رده پهپادهای " سوپر تاکتیکال " رده بنده می شود با هدف اصلی " شناسائی " و " جمع آوری داده " و انتقال داده ها و اطلاعات به فرماندهان زمینی توسعه یافته است. هر چند که بنا به سفارش مشتری و تغییرات در اویونیک قابلیت انجام عملیات هائی نظیر گشت دریائی و سایر مأموریت ها را نیز دارا می باشد. این پهپاد مجهز به برجک الکترونوری M19HD می باشد که اصطلاحا در زیر چانه پهپاد نصب می گردد سامانه M-19HD همچنین سوپر هرون از یک موتور ایتالیائی فیات ( ساخت شرکت دیزل جت ایتالیا ) با قدرت 200 اسب بخار بهره می گیرد طراحی دماغه و موتور نصب شده در عقب ظاهری شبیه به گلوبال هاوک را برای پهپاد رقم زده است شکل ظاهری سوپر هرون شباهت هائی به پهپاد آمریکائی RQ-4 دارد. این پهپاد دارای سقف پروازی 30 هزار فوت و مداومت پروازی 45 ساعت و شعاع ماموریت 1000 کیلومتر می باشد. در انجمن تاپیکی در خصوص این پهپاد اسرائیلی وجود ندارد https://www.militaryfactory.com/aircraft/detail.asp?aircraft_id=1172 ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پهپادهای اسرائیلی خواهیم پرداخت.
  19. 1 پسندیده شده
    منبع: https://twitter.com/iran313a/status/1299777327807725572/photo/2 توی عکس اول یه هواپیما هم اون پشت هست...
  20. 1 پسندیده شده
    خوب برای اینکه یک مقدار برای نمونه گشت دریایی ایران-140 روضه بخونیم ، یک نمودار مقایسه ای را حدود دو سال پیش تهیه کرده بودم ، که اگر این نمونه الان وجود داشت ، چه قابلیتهای را در مقایسه با فوکر اف-27 و نمونه پی-3 اف در اختیار ما می گذاشت خوب ، می بینید که حتی با فرض حضور ایران-140 دریایی ، باز هم جای خالی پی-3 اف ها در حوزه برد پوشش داده نمیشد ولی خوب، با توجه به اینکه امکان افزایش کمی این پرنده ها بود ، مقداری به قابلیتهای شناسایی و ضد سطحی / ضد زیرسطحی نیروی دریایی افزوده میشد
  21. 1 پسندیده شده
    طرح خودرو ضد تانک جدید برای لهستان کنسرسیوم موشکی اروپا MBDA با همکاری شرکت هلدینگ دفاعی PGZ لهستان یک توافق نامه را امضاء کردند تا برای ساخت یک خودرو ضدتانک جدید برای ارتش لهستان با یکدیگر همکاری کنند. هر دو شرکت در حال بررسی یک شاسی زرهی مناسب برای نصب پرتابگر موشک های ضد تانک Brimstone (بریمستون) هستند. قرار این همکاری برای اولین بار در تاریخ 4 سپتامبر 2019 طی نمایشگاه بین المللی صنایع دفاعی MSPO در لهستان منعقد شد. لهستان درحال حاضر از خودرو 4x4 ضد تانک ساخت شوروی مدل 9P133 بهره میگرد. این خودروهای ضد تانک بر روی شاسی خودرو زرهی BRDM-2 سوار هستند. مدل 9P133 به موشک ضد زره مالیوتکا مجهز است. هم خودرو BRDM-2 و هم موشک های ضد زره مالیوتکا در میدان نبرد های فعلی ناکار آمد هستند. برد موشک های مالیوتکا فقط 3 کیلومتر است همچنین اپراتور باید به شکل مداوم هدایت موشک را در خط دید برعهده داشت باشد که خودرو حامل را در تیررس دشمن قرار می دهد. سر جنگی این موشک نیز در مقابل نسل های جدید زره های واکنشی وغیر واکنشی ضعیف است. در نتیجه دو شرکت تصمیم دارند با همکاری یکدیگر یک خودرو زرهی ضد تانک جدید طراحی کنند. عمده ترین هدف ساخت خودرو ضد تانک جدید لهستان افزایش نگرانی های امنیتی در شرق اروپا است. لهستان در سالهای اخیر از تهاجم گسترده زمینی روسیه بیم دارد. به نظر میرسد خودروهای ضد تانک فعلی ارتش لهستان توان مقابله با نیروهای زرهی روسیه را ندارد. به همین منظور قرار است با طراحی یک خودرو زرهی ضد تانک جدید توان مقابله با تهاجم گسترده ی زرهی روسیه ارتش لهستان ارتقا باید. لهستان با منطقه کالینینگراد روسیه مرز مشترک دارد. همچنین لهستان به عنوان یک کشور عضو ناتو به طور بالقوه می تواند به هرگونه بحران در کشورهای منطقه بالتیک مانند استونی ، لتونی و لیتوانی پاسخ دهد. مطالعات گسترده دفاعی -امنیتی به شکل مکرر هشدار داده اند یک نیروی نظامی بزرگ مانند نیروهای روسی به راحتی قادر خواهد بود این سه کشور کوچک را اشغال نمایید. نگرانی این چنینی موجب شده است کشورهای اروپایی عضو ناتو به سرعت در حال تفویت نیروهای زمینی و نیروهای زرهی خود باشند. با توجه به این موضوع MBDA و PGZ دو طرح اصلی خود برای خودرو ضد تانک لهستان را ارائه کرده اند. هر دو طرح ارائه شده بر روی یک شاسی زنجیردار سوار است. نمونه اول خودرو ضد تانک براساس شاسی توپ خوکششی AHS Krab طراحی شده است و دارای سه پرتابگر هشتایی از موشک ضدتانک Brimstone است. نمونه دوم براساس شاسی خودرو رزمی پیاده نظام BMP-1 طراحی شده است. این مدل به یک پرتابگر 12تایی از موشک ضدتانک Brimstone مجهز است. به نظر می رسد این پرتابگر قابلیت جمع شدن در داخل بدنه را دارد. از جمله مزایایی این ویژگی شناسایی سخت تر خودرو ضد تانک از دیگر مدلهای BMP-1 خواهد بود و می تواند محاسبات دشمن برای حمله را دچار خطا کند. علاوه براین شرکت MBDA برای ارتش انگلیس نیز یک نمونه از ادغام موشک های Brimstone با پلتفرم چرخدار زرهی بوکسر را نیز تعریف کرده است. موشک Brimstone دارای سیستم هدایت موج میلی متری و هدایت لیزری است که اجازه می دهد اپراتور در طول روز و شب، شرایط مختلف آب و هوایی و میدان نبردی پر از دود اهداف را از بین ببرد.این موشک دارای سیستم ناوبری خودکار است می تواند قبل از شناسایی یک هدف موشک را به محدود احتمالی هدف شلیک کرد و موشک خود به کشف هدف می پردازد. موشک Brimstone قابلیت شلیک کن فراموش کن را نیز دارد. کلاهک دو مرحله Brimstone این موشک را برای مقابله با اهداف زرهی مناسب کرده است. همچنین به ادعای شرکت MBDA، موشک Brimstone می تواند از سد سامانه دفاع فعال خودروهای زرهی عبور کند. خودرو قدیمی ضد تانک 9P133 طرح مفهومی از مدل اول ضد تانک لهستان براساس شاسی توپ خوکششی AHS Krab طرح مفهومی از مدل دوم ضد تانک لهستان براساس شاسی BMP-1- این نمونه به یک جایگاه سلاح کنترل از راه دور مجهز است طرح شرکت MBDA برای نصب موشک های بریمستون بر روی پلتفرم بوکسر علاوه بر ساخت یک خودرو ضد تانک مجهز به Brimstone به نظر میرسد دیگر پلتفرم های نظامی مانند بالگردهای تهاجمی ، جنگنده های اف-35 و شناوری های ارتش لهستان نیز توانایی حمل و شلیک موشک های Brimstone را پیدا خواهند کرد. البته دو شرکت MBDA و PGZ در رقابت طراحی خودرو ضد تانک لهستان تنها نخواهند بود و شرکت های لاکهید مارتین و صنایع نظامی اسرائیلی IMI نیز در این رقابت شرکت خواهند داشت. با این وجود اگر MBDA-PGZ در این رقابت شکست بخورد به طور قطع تلاش های خود را به سوی فروش صادرات و بازارهای دیگر متمرکز می کند. با توجه به اینکه هنوز در بسیاری از کشورها مدل های مختلف خودرو زرهی BMP-1 در خدمت هستند. این دوشرکت امید دارند ارتش های دیگر نسبت به طرح آنها یعنی ساخت یک خودرو ضد تانک مدرن با هزینه ارزان مشتاق باشند.
  22. 1 پسندیده شده
    به روز رسانی ادوات تا یک مقطعی زمانی محدودی جواب میده، نیروی زمینی نیاز به یک انقلاب داره
  23. 1 پسندیده شده
    با سلام البته حرف شما صحیحه اما با سنگین ترین بروز رسانی ها هم نمیشه بی تی ار 60 رو با تهدیدات امروزی سازگار کرد. پلتفرم قدیمه ی، جواب گو نیست، جون بچه ی های مردم و به باد دادنه. اون فرماندهان که خودشون نمی خوان بیان توی این بشینن. این دیگه عمر خودش رو کرده. حتی برای پشت جبهه هم مناسب نیست. بروز رسانی این یعنی هدر رخیتن سرمایه ما اگه پول نداریم پس چرا همینی که هست رو هم الکی بیرون میریزیم.
  24. 1 پسندیده شده
     تشکر از دوستانی که در بحث شرکت کردند   این نکته که تمامی ادوات زرهی درخدمت نیروهای مسلح  نیاز به بروز رسانی جامع ای دارند بحثی وجود ندارد. اما با توجه به اینکه  نیروهای مسلح در برنامه ی ارتقا با محدویت های رو به رو هستند، بخشی از خودرو های زرهی  از اولیت بالاتری برخورداراند.   اما چرا بی تی ار- 60   نفربرهای بی تی ار-60 از نظر دو مولفه ی اساسی یعنی حفاظت و قدرت آتش ضعف های بسیار زیادی دارند که باعث می شود این نفربر در نبرد های امروزی هیچ جایگاه و ازرشی نداشته باشد اما خودروهای زرهی بی ام پی -2 و ام-113 با وجود کاستی ها تا حدودی قابلیت رویارویی با این تهدیدات را دارند و در مقایسه با نفربر بی تی ار -60 از جایگاه بالاتری برخوردار هستند.   نکته بعدی در مورد لزوم ارتقا بی تی ار -60 در ایران این نکته است اگر نفربرهای بی تی ار-60 به طورکامل از خدمت کنار گذاشته شوند، ایران  دربخش نفربرهای چرخدار هیچ خودرو زرهی بخصوصی را ندارد که جایگزین برای این نفربر قرار دهد. با توجه به این نکته که نفربرهای چرخدار قابلیت های حرکتی متفاوتی با نفربرهای شنی دار دارند حذف این دست از نفربرها باعث ایجاد یک خلاء در بحث خودروهای زرهی ایرانی خواهد شد.
  25. 1 پسندیده شده
    مرواریدی در ژرفا مصاحبه با خانواده شهيد سرهنگ خلبان «محمدهاشم آل‌آقا» قهرمان شکاری (F-14) مقدمه: مدتها بود كه به صورت جسته و گريخته در محافل گوناگون كه از جنگ و نيروي هوايي صحبتي به ميان مي‌آمد و يادي از شهدا و همچنين شهيد سرهنگ خلبان «محمدهاشم آل‌آقا» مي‌شد، همرزمان و دوستانش در شجاعت، دلاوري، صداقت و خاكي بودن وي اتفاق نظر داشتند. ما نيز پيرو وظيفه‌مان مترصد فرصتي بوديم كه خدمت خانواده معظم شهيد رسيده و نسبت به احوالات وي معرفت بيشتري حاصل كنيم. اشاره كتاب «تامكت‌هاي ايران در جنگ تحميلي» به اين شهيد بزرگوار كه در شماره پيشين از نظرتان گذشت، بهترين بهانه براي اين منظور بود كه به لطف خداوند با دريافت اذن شرفيابي از خانواده شهيد مقصودمان حاصل شد. باز هم مثل هميشه خود را در آن‌قدر مرتبه‌اي نمي‌بينم كه رمز و راز شهداي ميهن را بنگارم و به تصوير بكشم، با اين حال براي رسالتي كه بر دوشم سنگيني مي‌كند بهانه خوبي دارم. سايلي را گفت آن پير كهن چند از مردان حق‌گويي سخن گفت خوش آيد زبان را بر دوام تا بگويد ذكر ايشان را مدام گر نيم زايشان از ايشان گفته‌ام خوشدلم كاين قصه از جان گفته‌ام محمدهاشم در 27 آبان سال 1324 در خاندان بزرگ «آل‌آقا» كه از خانواده‌هاي سرشناس شهر كرمانشاه مي‌باشد پا به عرصه وجود گذاشت. دوران تحصيل خود در مقاطع ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در شهر كرمانشاه گذراند. با اعلام مخالفت مادرش با وجود عشقي كه به پرواز داشت از اين كار منصرف شد اما علاقه وافر وي به ارتش كه همانا عشق خدمت به وطن بود باعث شد كه نهايتا به جمع نيروهاي مسلح بپيوندد. به دنبال آن وي پس از شركت در آزمون ورودي، موفق به راهيابي به دانشكده افسري نيروي زميني ارتش شده و با توجه به عطش دروني‌اش در ميل به بال گشودن همزمان در جهت جلب رضايت مادر گام بر مي‌دارد. پس از فارغ‌التحصيلي از دانشگاه افسري اصرار وي كارگر افتاده و مادر به خلبان شدن فرزند راضي مي‌شود. هاشم كه گويي در ابتداي راه قرار دارد با نيروي مضاعفي بلافاصله اقدام كرده و با شركت در آزمون دانشكده خلباني از اين امتحان نيز سربلند بيرون آمده و با رسيدن به آرزوي ديرينه خود به جرگه دانشجويان خلباني نيروي هوايي ارتش مي‌پيوندد. با اتمام كلاسهاي زميني و آموزش مقدماتي پرواز، طبق روال آن روز نيروي هوايي براي تكميل دانش پرواز خود راهي ايالات متحده مي‌شود. با اتمام دوره، مفتخر به دريافت وينگ خلباني شده و راه بازگشت به وطن را در پيش مي‌گيرد. سروان خلبان هاشم آل‌آقا مقارن با سال 1350 به كشور بازگشته و با امريه ستاد فرماندهي نيروي هوايي به عنوان كمك خلبان جنگنده F-4، فانتوم، به پايگاه هفتم شكاري شيراز منتقل مي‌شود. در ادامه در سال 1351 برابر امريه ديگري براي ادامه انجام وظيفه به پايگاه يكم شكاري تهران فرستاده مي‌شود. هاشم در همين سال با دختري در همان محله سكونت پدر و مادرش در شهر كرمانشاه آشنا شده و اين آشنايي به ازدواج اين دو ختم مي‌شود. آنها زندگي مشتركشان را در تهران آغاز كرده و پس از حدود 4 سال، در سال 1356 آماده سفري طولاني مي‌شوند. سروان خلبان آل‌آقا براساس صلاحديد فرماندهان وقت به همراه تني چند از خلبانان فانتوم، با خانواده‌هايشان براي آموزش هدايت پرنده پيچيده، انقلابي و جديد نيروي هوايي ارتش، گرومن F-14 تامكت عازم پايگاه نيروي دريايي ايالات متحده در ايالت ويرجينيا مي‌شوند. براي خلبانان باتجربه فانتوم همچون هاشم آل‌آقا پرواز با گربه گرومن و كاربري تسليحاتش كار آنچنان سختي نبود. زيرا در درجه اول F-4 و F-14 هر دو اصلا براي نيروي دريايي ايالات متحده طراحي و ساخته شده و بديهي است كه از يك استاندارد يكسان براي طراحي و ساخت آنها استفاده شده است و در درجه دوم از سه موشك هوا به هواي مورد استفاده تامكت‌هاي ايران، فانتوم قابليت شليك دو موشك آن (AIM-7 اسپارو و AIM-9 سايدوايندر) را دارد. با توجه به اينكه آل‌آقا و همرزمانش در جنگنده فانتوم در چگونگي استفاده از اين دو موشك تجربه كافي و وافي داشتند، فقط مي‌بايست اسلحه اصلي تامكت، موشك اسطوره‌اي هيوز AIM-54 فينيكس و رادار آن هيوز AWG-9 را به‌طور كامل بشناسند. اگر عوامل مذكور را به اضافه هوش و جسارت ايراني كنيم مي‌شود حدس زد كه تمام نفرات اعزامي به راحتي بتوانند دوره خلباني F-14 را با موفقيت و سربلندي طي كنند. پس از پايان دوره در مدت حدود 18 ماه، خلبانان جديد جنگنده جديد در آبان 57 به سرزمين اجدادي خود باز مي‌گردند. با توجه به اينكه كانون فعاليت F-14 در ايران پايگاه هشتم شكاري مي‌باشد، هاشم به همراه خانواده خود از تهران به اصفهان نقل مكان مي‌كند. سكونت آنها در اصفهان مصادف مي‌شود با اوج‌گيري تظاهرات مردمي عليه حكومت پهلوي كه در نهايت به پيروزي انقلاب اسلامي ايران در بهمن 57 منجر شد. وقوع انقلاب در كشورمان سنگ محك بسيار جالبي براي تعيين عيار ارق ملي و حس وطن‌پرستي كاركنان نيروهاي مسلح بود و چه زيبا كه آل‌آقا و همرزمان ميهن‌پرستش در اين آزمون كوچكترين ناخالصي از خود نشان ندادند. سروان خلبان محمدهاشم آل‌آقا كه در زمان پيروزي انقلاب از افسران ارشد نيرو محسوب مي‌شد و مدتها بود كه به عنوان استاد خلبان، آموزش خلبانان را به عهده گرفته بود پس از پيروزي انقلاب امر آموزش را با جديت بيشتري پيگير شد. آري او نيز مي‌دانست آموزش صحيح و كامل مهمترين رمز پيروزي بر دشمنان ملت است. با شروع جنگ تحميلي فعالانه وارد صحنه نبرد شد و در عين حال از آموزش جوانان غافل نشد تا اينكه به علت رشادت، جديت و جسارت در امور محوله در سال 1362 از طرف فرماندهي وقت نيرو به سمت جانشين فرماندهي عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران منصوب مي‌شود. رسيدن به پست معاونت عمليات نيرو بهانه خوبي بود تا هاشم در كنار سرهنگ خلبان «عباس بابايي» خود را هرچه بيشتر درگير جنگ كرده و تواناييهاي خود را در اين عرصه، عرضه دارد. بابايي و آل‌آقا همواره پيش از انجام هر عملياتي ابتدا خود مبادرت به شناسايي و ارزيابي هدف از لحاظ موضع پدافندي، سمت حمله و غيره كرده تا عمليات اصلي با خطر كمتر و ديد بازتري صورت گيرد. نكته جالب توجه در اين مطلب اين است كه آنها هرگز گرفتار جو پست و مقام نشده و فقط به اين مساله كه در كجا مي‌توانند منشا اثر باشند توجه داشتند «آري ما چنين جان بركفاني داشتيم». هاشم آل‌آقا در درجه اول همانطور كه ذكر شد از فرماندهان ارشد نيرو بود و در درجه دوم مشغله‌هاي فراواني به عنوان طراح عمليات داشت و اين دو مورد كافي بود تا نتواند پروازهاي عملياتي انجام دهد، با اين حال فعالانه در پروازهاي گشتي و اسكورت نفتكش‌ها و كشتيهاي تجاري شركت مي‌كرد و اين‌چنين بود تا به خواست خدا خليج نيلگون و هميشه فارس ايران، مشهد شهيد سرهنگ خلبان محمدهاشم آل‌آقا باشد. تقويم‌ها روز 20 مرداد 1363 را نشان مي‌داد و آسمان آبي خليج فارس يكي از گرمترين روزهاي خود را سپري مي‌كرد. هاشم آل‌آقا و كمك خلبانش در يك تامكت طي ماموريتي مشغول اسكورت نفتكش‌ها و كشتيهاي تجاري كشورمان بود. در همين اثنا ناگهان مورد حمله چند فروند جنگنده ميراژ F1 عراقي قرار مي‌گيرد. درگيري آغاز و پس از مدتي جنگ و گريز تامكت‌ها آل‌آقا مورد اصابت موشك شليك شده از طرف جنگنده عراقي قرار گرفته و به درون آب سقوط مي‌كند. شاهدان عيني حادثه كه دورادور ناظر درگيري آنها بودند خطر شليك شدن موشك سوپر 530F-1 به سمت تامكت را به آل‌آقا گوشزد مي‌كنند اما آل‌آقا در جواب آنها مي‌گويد هيچ نشانه‌اي دال بر حمله موشك به سمتشان در سامانه‌هاي هشداردهنده مشاهده نمي‌كند. اين مطلب گوياي آن است كه عراقي‌ها با استفاده از اطلاعات فني كه امريكايي‌ها در اختيار آنها قرار داده بودند در استفاده از نقاط ضعف F-14 كاملا موفق عمل كرده‌اند. همسر هاشم كه از چند روز پيش براي ديدن اقوام به كرمانشاه رفته بود در روز بازگشت به تهران كه مصادف مي‌شود با روز شهادت هاشم با شكسته شدن ديوار صوتي شهر كرمانشاه توسط جنگنده‌هاي عراقي مواجه مي‌شود. با مشاهده اين اتفاق گويي به وي الهام مي‌شود كه براي هاشم اتفاقي افتاده اما با ذكر و ياد خدا آرامش يافته و به خود تلقين مي‌كند كه انشاءا... اتفاقي نيفتاده. پس از رسيدن به تهران هرچه منتظر مي‌ماند از تلفن هاشم خبري نمي‌شود. صبرش لبريز شده و با پايگاه هشتم تماس مي‌گيرد. ديسپچ پايگاه با توجه به اينكه تامكت آل‌آقا بازنگشته و هيچ خبر دقيقي دال بر شهادت يا زنده بودنش در دست نيست با جوابهاي سربالا به همسر وي مي‌گويد: «همين الان دوباره براي ماموريتي ديگر به پرواز درآمد. به محض بازگشت مي‌گوييم با شما تماس بگيرد.» با شنيدن اين جوابها و طولاني شدن انتظار، همسر شهيد از وقوع سانحه براي هاشم يقين حاصل مي‌كند. با سقوط تامكت آل‌آقا با توجه به اينكه از اسارت به دست عراقي‌ها و يا شهادتش اطلاعي در دست نبود به اضافه اينكه وي به عنوان جانشين عمليات نيرو در جريان تمام عملياتهاي آتي و استراتژي جاري نيروي هوايي بود به همين علت بلافاصله تمامي طرحهاي نيرو دستخوش تغييراتي اساسي شد. اين قضيه گذشت و نيروي هوايي با اعلام مفقودالاثر شدن هاشم بر ابهامات و سوالات سقوط وي افزود. همسر هاشم كه همچنان منتظر بازگشت وي به خانه بود چندين سال پس از مفقودالاثر شدن همسرش در يكي از شبهاي قدر خالصانه دست به دامن ائمه اطهار شده و از آنها مي‌خواهد وجود يا عدم وجود هاشم را براي وي معلوم كنند. توسل وي جواب داده و همان شب خواب شهيد بزرگوار را مي‌بيند. هاشم كه در سبزه‌زارمانندي با لباس خلباني به ديدن همسرش آمده بود در جواب سوال وي كه پرسيد: «هاشم، مي‌خواهم بدانم كه تو هستي يا نيستي؟» مي‌گويد: «من نيستم.» پس از مدت كوتاهي گفتگو، شهيد اظهار مي‌دارد «من سردم است و بايد بروم». همسر شهيد صبح فردا خوابي كه ديده بود را با يكي از علما در ميان مي‌گذارد. در جواب مي‌شنود با توجه به اظهار سرما توسط شهيد، پيكر پاك وي در درون آب قرار دارد. همسر هاشم پس از اين واقعه از شهادت همسرش يقين حاصل مي‌كند و جالب آنكه مدت كوتاهي بعد از طريق نامه رسمي نيروي هوايي اعلام شهادت همسرش را دريافت مي‌دارد. ناگفته نماند هاشم آل‌آقا تا پيش از آرام گرفتن در قعر آبهاي خليج فارس چندين بار تا مرز شهادت پيش رفت. حدود سه ماه پيش از شهادت، در بهار سال 1363 صبح يك روز همسر شهيد با كمك مادرش بدون نيت قبلي گوسفندي را قرباني كرده و بين مردم تقسيم مي‌كنند. حوالي ظهر شهيد بابايي با منزل آل‌آقا تماس گرفته و جوياي احوال هاشم مي‌شود. با توجه به اينكه هاشم پس از ترك منزل تماس نگرفته بود، همسر شهيد از وضعيت وي اظهار بي‌اطلاعي مي‌كند. شهيد بابايي از اينكه كسي به همسر هاشم اطلاعات ضد و نقيض نداده، آرام شده و در جواب نگراني وي مي‌گويد كه اتفاقي نيفتاده و هاشم تا ساعاتي ديگر به خانه مي‌رسد. پس از بازگشت شهيد به منزل، هاشم مي‌گويد كه در درگيري با جنگنده‌هاي عراقي، هواپيمايش به شدت صدمه ديده و هيچ اميدي به بازگشت نداشته است. شايد آن قرباني نطلبيده بلاگردانش شده بود!!! شهيد سرهنگ خلبان محمدهاشم آل‌آقا كه از باتجربه‌ترين و ارزشمندترين خلبانان تامكت نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران محسوب مي‌شد با مورد اصابت قرار گرفتن جنگنده‌اش درون كابين ماند تا پيكر پاكش به قعر آبها سقوط و روح بلندپروازش به اوج آسمانها عروج كند. براي خليج هميشه فارس چه افتخاري از اين بالاتر كه چنين مرواريدهاي نابي را در درون خود جاي داده است. مگر مي‌شود خليجي كه فرزندان اين ديار را در دل خود جاي داده نام مجعول عربي را پذيرا باشد، چه اين شيران خصم خروش براي مقابله با همين اعراب خودفروخته به پا خواستند. شهيد محمدهاشم آل‌آقا فردي آرام و صبور بود و نسبت به خانواده خود تعصب خاصي داشت و همسرش عامل اخير را مهمترين علت ازدواجش با وي مي‌داند. هاشم هيچ‌گاه از اسرار شغلي خود با همسرش صحبتي به ميان نمي‌آورد و اين مورد تا بدانجا پيش رفته بود كه همسر وي پس از شهادتش به پست واقعي هاشم در نيروي هوايي پي مي‌برد! جا دارد در اين جا خاطره‌اي كه سرهنگ خلبان «مسعود اقدام» در كتاب «انتخابي ديگر»1 بيان كرده را بياوريم. اقدام در اين مطلب كه با عنوان «برخورد با پرندگان سيگال» در كتاب مزبور به چاپ رسيده عنوان مي‌كند كه در اوايل جنگ در پروازي به همراه شهيد بزرگوار «عليرضا ياسيني» به قصد انهدام سه سايت موشكي زمين به دريا كه از پشت پايگاه هوايي شعيبيه كشتيهاي كشورمان را مورد اصابت قرار مي‌داد در يك جنگنده F-4 عازم ماموريت مي‌شود. طبق برنامه براي درامان ماندن از رديابي توسط رادارهاي دشمن قرار بود آنها با عبور از 30 مايلي «خورموسي» و پرواز بر فراز باتلاقهاي «فاو» و «ام‌القصر» خود را در موقعيت مناسب به روي هدف برسانند. با عبور از مرز اقدام به عنوان خلبان كابين عقب تمام حواس خود را معطوف بررسي سامانه‌هاي مختلف هواپيما و تهديدات موشكي دشمن مي‌كند تا در صورت شليك بتوانند به موقع با مانور مناسب آن را منحرف كنند. خطري احساس نمي‌شد و جنگنده با سرعت بسيار بالا در ارتفاع پايين بر فراز ني‌زارها به حركت خود ادامه مي‌داد كه ناگهان زمين و زمان در جلو چشمان هر دو خلبان تيره و تار شد. اقدام حدود 20 ثانيه بعد به هوش آمده و مشاهده مي‌كند كه جنگنده در يك صعود 50 درجه‌اي در حال گردش به راست است. بلافاصله فرامين هواپيما را در اختيار گرفته و از طريق راديوي هواپيما سعي در برقراري ارتباط با ياسيني مي‌كند. خلبان كابين جلو هيچ عكس‌العملي از خود نشان نمي‌داد. اقدام در همين زمان به بررسي شرايط پرداخت تا متوجه شود چه اتفاقي افتاده. تكه‌هاي گوشت و پر اطراف كابين نشان از برخورد دسته‌اي از پرندگان دريايي (كه در آن سرعت حكم يك گلوله ضدهوايي را دارد) به جنگنده را داشت. هواپيما در كنترل بود اما تمام سامانه‌هاي ناوبري از كار افتاده بود. تعيين مسير درست بازگشت تنها با كمك رادار كنترل زمين ميسر بود كه تماسهاي متعدد اقدام با رادار هيچ نتيجه‌اي دربر نداشت. اقدام براي چندمين بار در راديوي هواپيما گفت: ـ از ابابيل به رادار! اگر صداي مرا مي‌شنوي جواب بده! ناگهان صداي مبهمي به گوش رسيد. بلافاصله تكرار كرد: ـ از ابابيل به رادار! ناگهان صداي روشن و واضحي در راديو طنين‌انداز مي‌شود! ـ ابابيل، من عقابم، به گوشم! اين پيام كه در واقع نويد زندگي براي فانتوم و خلبانانش محسوب مي‌شد، صداي خلبان F-14 حاضر در منطقه، شهيد والامقام سروان خلبان «هاشم آل‌آقا» بود. آل‌آقا در ادامه مي‌گويد: ـ مشكلي برايتان پيش آمده؟! ـ هواپيمايمان صدمه ديده. نمي‌دانم خلبان كابين جلو بيهوش شده يا به شهادت رسيده. ـ خونسردي خودت را حفظ كن! سعي كن كنترل هواپيما را به دست بگيري! دارم به سمت شما حركت مي‌كنم. وقتي كه آل‌آقا به بالاي سر فانتوم زخمي رسيد گفت: ـ ابابيل! همين‌طور به پرواز ادامه بده. مراقب باش از دستگيره صندلي‌پران استفاده نكني! چون چتر صندلي باز شده و بالاي هواپيما رهاست. هواپيمايتان شبيه «آواكس»2 شده است. ـ متشكرم! سعي مي‌كنم هواپيما را هدايت كنم. ولي نمي‌دانم چه بلايي سر ياسيني آمده است. ـ خونسردي خودت را حفظ كن و همين‌طور به پرواز ادامه بده! من پشت سرت در حركت هستم، نگران نباش! موتورها با آن كه با قدرت صد در صد در حال پيشراندن جنگنده بودند با اين حال فانتوم صدمه ديده سرعتي حدود 180 نات داشت كه براي جنگنده سرعت كمي است. پس از مدتي ياسيني نيز به هوش آمده و با اعلام اين كه مي‌تواند جنگنده را هدايت كند، فرمان را در دست مي‌گيرد. نهايتا هواپيما به سلامت در پايگاه فرود آمده و بدين وسيله هاشم آل‌آقا جنگنده F-4 باارزش و دو خلبان ارزشمندتر را به دامان وطن باز مي‌گرداند. همسر قهرمان شهيد از آن زمان كه هاشم ديگر به خانه بازنگشت، نگهداري و پرورش دو يادگار شهيد (بابك و بهزاد) را به تنهايي به عهده گرفت و نشان داد كه از حماسه‌سازان ميدانهاي نبرد حق عليه باطل چيزي كم ندارد. وي كه براي فرزندان خود هم پدر بود و هم مادر با تلاشي خستگي‌ناپذير توانست آنها را به سمت مدارج بالاي علمي رهنمون شود. دكتر «بابك آل‌آقا» فرزند ارشد شهيد با ارايه پايان‌نامه دكتراي خود با عنوان «بررسي تاثير محيط هوا ـ فضا بر فيزيولوژي بدن هوانوردان» در سال 1379 توانست در سطح خاورميانه مقام اول را كسب و به دريافت لوح تقدير از دست رييس‌جمهور وقت جناب آقاي «خاتمي» مفتخر شود. لازم به ذكر است پايان‌نامه وي هم‌اكنون در تعدادي از خطوط هوايي به عنوان مرجع تدريس مي‌شود. افتخاري ديگر از افتخارات ديگر همسر سرافراز شهيد آل‌آقا اين است كه وي خواهر شهيد نيز مي‌باشد. شهيد سروان خلبان «مصطفي صغيري» كه از خلبانان جنگنده F-4، فانتوم نيروي هوايي بود در ماموريتي در روز 23 مهر 1359 كه از پايگاه سوم شكاري همدان به قصد هدفي در شهر سليمانيه عراق برخاسته بود، مركبش در خاك عراق مورد اصابت قرار گرفته و به فيض عظيم شهادت نايل مي‌آيد. متاسفانه باخبر شديم كه چندي پيش همسر اين دلاورمرد عرصه پيكار دارفاني را وداع گفته. ما نيز به نوبه خود با تسليت به خانواده آل‌آقا براي اين مرحومه علو درجات را از درگاه ايزد منان خواستاريم. هم‌اكنون براي بزرگداشت مقام والاي 70 تن از خلبانان شهيد نيروي هوايي ارتش كه پيكر پاكشان هرگز به آغوش وطن بازنگشت، يادماني در بهشت زهرا ساخته شده است. در پايان از خانواده معظم شهيد آل‌آقا به خصوص همسر بزرگوارشان كه ما را به گرمي پذيرفتند و با شكيبايي پاسخگوي سوالات ما بودند تشكر و قدرداني مي‌كنيم. منبع مدیران محترم لطفا منتقل کنن...