elo

Members
  • تعداد محتوا

    774
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های elo

  1. [quote name='prisonbreak' timestamp='1362462478' post='302859'] [quote name='elo' timestamp='1362425208' post='302835'] بیشتر بچه های ما افسران فارغ التحصیل و دانش اموخته دانشگاه افسری امام خمینی نوشهر هستن [/quote] دوست عزیز elo رشته تحصیلی شما در دانشگاه چی بوده ؟ [/quote] من دانش اموخته مهندسی مکانیک دانشگاه دریایی امام خمینی نوشهر هستم البته در تحصیلات تکمیلی رشته دیگه ای ادامه دادم واما برمودا روت نرمال ما بین جنوب غربی نروژ(برگن) و جنوب شرقی کانادا(سنت جونز 20 مایلی مرزآمریکا) بود و ابدا سمت برمودا گذرمون هم نمیوفتاد تا اینکه گفتن مسیر عوض شده برین برای بارگیری از نیجریه ، مسیر جدیدمون از مثلث معروف برمودا میگذشت که اونموقع وحشتناک طوفانی بود البته هواشناسی از قبل هشدارش رو داده بود و ما هم آماده بودیم اما به علت خالی بودن کشتی (بالاست کاندیشن) و موجهای وحشتناک اون بلاهای که بناید سرمون بیاد، سرمون اومد برمودا رو که رد کریدم گفتن بارنیجریه کنسل شده از طریق" انگلیش چنل" برگردین به همون روت قبلی و برین نروژ منتها بعلت صدمات وارده به کشتی ابتدا برای تعمیرات چند روزی رفتیم رتردام و بعد از اون دوباره برگشتیم همون مسیر قبلی که نروزکانادا بودش [quote name='rh8' timestamp='1362470689' post='302873'] ممنون از شما فقط میشه خواهش کنم از اون کلید ENTER کمتر استفاده کنید باور کنید خوندنش سخت تر میشه [/quote] پوزش میخوام دوست خوبم و همه دوستان خوبم!!! و ممنون بابت تذکرتون!،متاسفانه من در تایپ وحشتناک ایراد دارم ،سرمو میندازم پایین و تایپ میکنم بعد هم تندی ارسالش میکنم !! اینه که از لحاظ ویراستاری و تایپ همه نوشته های من پر از ایرادن، از این به بعد رو سعی میکنم بیشتر توجه کنم ، هرچند ترک عادت به این سادگی نیستش!! بازم پوزش بابت ایرادها
  2. درباره فقر شدید تبلیغاتی و بیسوادی و یا کم سوادی مسویلین و فرماندهان ما در این زمینه بسیار مهم و تاثیر گذار و گافهای بسیار بزرگ رسانه هامون که دست به دست هم داده و باور هر ساخته ای رو برای ما و دوستان مشکل کرده باهمه دوستان موافقم در باره هزینه های میلیاردی طراحی این سلاح اول که بنده نه میتونم حرفتونو تایید کنم نه نرد شما هم نمیدونم این مقدارهای تقریبی و بالا رئ از کجا اوردین اما باور میکنید یا نه در دانشگاه ها وزارتخونه ها موسسات و در کل همه کشور هزینه های بسیار بسیار بسیار بیشتر و بالاتری اونم برای چیزهای به مراتب ظعیف تر و کم اهمیت تر از این شده و میشه این سلاح که کارا هست حالا شما به مقدار کاراییش مشکل دارین یه چیز اما بی تاثیر و ناکارآمد نیست ودست برقضا برخلاف نظر شما بنده معتقدم ما در بعد پدافندی به سامانه های ذاتا پایدار در برابر جنگال و... که همون سامانه های مکنیکال و اپتیکالی هستن هم نیاز داریم نه اینکه فقط اینها نه ابدا باید در همه جنبه ا و زمینه ها کار کرد همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید نباید با یک جنگ الکترونیک قوی اونا همه توان پدافندی ما بخوابه در باره هزینه های کاربری هم میتونیم بگیم مثلا در شرایط مطلوب برای یک موشک دوش پرتاب و همین سلاح اونم در یک شلیک برای هرکدام هزینه کدامیک کمتره؟ هرچند من ابدا ایندوتا رو اینطوری مقایسه نمیکنم فقط یک قیاس مع الفارق بود برای روشن تر شدن قضیه ما متاسفانه طرح هایی داریم با هزینه های سرسام اور که سرسوزنی مفید به فایده نیستن یادمه چند وقت قبل یکی از فعالان عرصه دانشگاه گلایه میکرد که بودجه های علمی پزوهشی فقط با نوسازی و جایگزین سازی سخت افزاری خرج میشه اونم کجا در برخی دانشگاهای خیلی معتبر همون شخص ذکر میکرد که یک دانشگاهی مجموعه کامپیوترهاشو که یکسالی بیشتر نبود که خریداری شده بودن رو تعویض کرده بود و برای بارگیر کامپیوترهای قدیمی مثال عجیبی میزد میگفت مثه هندونه مینداختنشون پشت کامیون!!!! خوب اینم یک جور خرج کرد و هزینه کرده دیگه!!!!!!! طرح های بدردنخوری در برخی دانشگاه های ما بعنوان پروژه های دکترا و ارشد با هزینه های آنچنانی مطرح میشه که به نظر من هزینه طراحی و ساخت این سلاح ناخن کوچیکشون هم نمیشه میایم خودروی طرای فلان کشور رو میخریم بعد میگیم خداتومن هزینه طراحیش شده کک کسی هم نمگزه برای ساخت یک تانکر فرآورده بر چندبرابر هزینه مورد نیاز و منطقیشو خرج میکنیم آب هم از آب تکون نمیخوره(میدونی چقد صحبت از میلیونها دلاره اون دها میلیون دلار ) دوست خوب من کسی نگفته این بهترین و تنها ترین سلاح ضد بالگرد ماست ابدا ما برای دفاع به هیچ وجه بناید و نباید و نباید وابسته به یک سلاح و یا سیستم و یا متد باشیم بیاد بازه وسیعی رو داشته باشیم اونا در هوا برتر مطلقن ما هرچی هم که در دفاع خودمون قوی کنیم هنوز عقبیم ما داریم سعی میکنیم با چنگ و دندون و با هروسیله ممکنه آسمونو براشون نا امن کنیم به امید روزی که بتونیم آسمونو ازشون پس بگیریم در باره هزینه های انچنانی همین امریکایی که به اینجا رسیده هزاران نمونه هزینه فراوان و کمر شکن برای طرح های موازی داشته که خیلی هاشون هم به نتیجه نرسیدن منتها در خلال اون همه طرح موازی اینهایی بیرون اومدن که جزو برترین های دنیان همه اون طرح های کنار گذاشته شده که کلی هم هزینه براشون داشتن و دست برقضا بسیار بسیار بسیار بیشتر از ما و اونم با نرخ هزینه های اونا(با توجه به بودجه شونصد میلیارد دلاری نظامیشون) اما اف-22 میاد بیرون و اف-35 ما برای رسیدن به همچین چیزهایی باید خرج کنیم باید همه سلاح ها رو امتحان و تجربه کنیم تا بتونیم بهترینها رو برگزینم و به بهترینها برسیم هیچ جا ندیدم و نخوندم و نشنیدم که تنها امید ما به این سلاح باشه و قرار باشه بعد از این رو سلاح دیگه ای کار نشه یادمون هم نره گروه ها و ارگانهای مختلفی و بصورت جداگانه روی طرح های جداگانه ای کار میکنن که ممکنه بیشترشون موازی هم باشن بعنوان نمونه در بحث موشکی ما بیشترین هزینه ها و موازی کاریها رو داشتیم اما وقتی به اونجایی رسیدیم که باید برسیم از مجموعه یافته های همه اونا به چند نمونه توانا رسیده و بودجه و هزینه امونو رو اونا استوار کردیم ما دیگه نه شهاب 1 میسازیم نه شهاب 2 خودتون کاملا میفهمین که من چی میگم ما از ساخت راکت عقاب رسیدیم به فاتح 110 و خلیج فارس و طوفان5 و سجیل2 و..... اینجور هزینه کردنها اگر درست مدیریت بشن اشتباه که نیستن هیچ سود و فایده هم هستن
  3. بله آمار بالاست به چند دلیل تعداد کشتیهای ما بالاست و تعداد دفعات رفت و امدشون هم زیاده درباره سلاح قوانین بین المللی این اجازه رو نمیدن و نمیشه روش ریسک کرد اگر یکبار هم مشاهده بشه در بازرسیها اونوقته که شرکت نمیتونه دریانوردی کنه و باید درشو تخته کنه نگه داشتن سلاح روی یک کشتی اونم نفتکش به این سادگیهای که شما فکر میکنین نیست کلا در بحث دزدان دریایی ظعف شدید قوانین بین المللی هستش مثلا برمبنی قوانین جاریه: در قایقی که دزدان حظور دارن نمیشه بهشون شلیک کرد !!! باید اول اونا رو پیاده کرد و بعد قایق رو غرق کرد دنبال اینن که تغییرش بدن یا دزدهای گرفته شده و اسیر شده تکلیفشون مشخص نیست و عموما تحویل کشورمطبوعشون داده شده و اونا هم اینبار باتجربه تر برمیگردن سر شغل شریفشون البته معدود کشورهای زیاد به این قوانین پایبند نیستن و با تمام قوا با دزدا میجنگن و دارن سعی میکنن که اون قوانین رو اصلاح کنن چندین گردهمایی و نشست هم برای رفع ایرادات قوانین برگزار شده که هنوز اجرایی و رسمی نشدن اما در شرف تغییرات خوبی هستیم
  4. [quote name='Morteza313' timestamp='1362431473' post='302845'] [quote]یک کمین موفق بویژه در مناطق شهری و در شلیکهای زیر 1000 متر بسیار کشنده میتونه باشه برای هر بالگردی[/quote] یک حتی نیم برتری این سلاح 20 میلی متری رو نسبت به موشک ضد بالگرد رعد بفرمائید کسی که گفته با این بالگرد می زنیم قطعا نمی دونسته زره یک جزء معمول بالگردهای تهاجمی امروزیه، تا حدی که بعضا 30 م م رو هم برای درگیری با گانشیپ ها نا کار آمد می دونن [/quote] دوست خوبم نگفتم از رعد برتره با هیچ سلاحی هم مقایسه اش نکردم گفتم همه سلاح ها رو میخوایم گفتم برای مقابله با هر لحظه و هر تاکتیک دشمن باید چیزی توی چنته داشته باشیم من معتقدم هرچی ابزار ما بیشتر بالطبع دست فرماندهانمون برای چینش و گزینش تاکتیک بازتر و دشمنمون هم بالطبع با گزینه های بیشتری مواجه خواهد بود و باید برای همه موارد چاره اندیشی کنه گفتم راداری اپتیک حرارتی لیزری مکانیکی و ... همه و همه رو میخوایم همه رو درباره مقاومت بالگردها در برابر گلوله های تا کالیبر 30 اول که بین شعار و تبلیغ تا عمل خیلی فرقه دوم هم اینکه نوع گلوله بسیار بسیار تاثیر گذار و مهم هستش خود ژ3 کالیبر 7/62 بسته به نوع مرمی و باروت و مقدار و... نفوذ گلوله هاش با هم فرق داره من قبلا هم گفتم اگر بخوایم از اون برای مقابله با بالگرد هم استفاده کنیم نیاز به گلوله های کارآمد و توانا داریم با گلوله های معمولی 20 م.م. بعید میدونم بتونیم کار مفیدی از پیش ببریم در کنار کیفیت و نوع گلوله اعم از طراحی و جنس مرمی، نوع و مقدار باروت و کیفیت ولقی سلاح ... میتونیم به اونچیزی که میخوایم برسیم خودتون هم خوب میدونین با کالیبرهای کوچکتر از 20 هم به شرط رعایت نکات بالا بویژه مرمی میتونیم به بدنه و کانوپی هر نوع بالگردی نفوذ کنیم در کنار اینا مرمیهای انرژی جنبشی- انفجاری و.. رو هم باید مد نظر قرار داد
  5. [quote name='sedmammad' timestamp='1362430187' post='302843'] سلاح 20 م .م آنتی متریال ساختیم این کجاش مشکل داره؟ حالا یه نفرهم گفته سعی می کنیم با این بالگرد هم بزنیم اشکالش کجاست ؟ [/quote] منم باهاتون موافقم و عجیب هم اعتقاد دارم در کمینها و بالاخص نبردهای شهری بدجوری برامون کارایی داره یک کمین موفق بویژه در مناطق شهری و در شلیکهای زیر 1000 متر بسیار کشنده میتونه باشه برای هر بالگردی و این هم یکی از مجموعه سلاح ها و ابزارهای ماست اونا هزاران سلاح و ابزار دارن ما هم باید بیشتر داشته باشیم و یا دسته کم برابر اونا مطابق با شرایط رزممون اونا رو باید مجبور کنیم توری که ما میخوایم بازی کنن البته با رعایت شرایط ساخت با کلیرنسها و دقتها و کیفیت بالا هم برای خودش هم مهماتش هم سایت هدفیابی و دوربینش همه هم میدونیم و میدونن این تنها سلاح ما و یگانه ابزار ما نیست کنارش سلاح های دیگه هم هستن سامانه های دیگه هم هستن در بعد کاری من اگر از اینا بدن برای محافظت از کشتیها در مقابل قایق دزدان دریایی وحشتناک عالی میشه ما ناچاریم در سیستم پدافندیمون همه نوع سامانه ای داشته باشیم اپتیکال گرمایی راداری ایزری مکانیکی رادیویی و... یادمون نره دشمن از توان جنگ الکترونیک بسیار بسیار بالایی برخورداره ما هم باید از همه ابزار ممکنه استفاده کنیم این سلاح فقط برای زدن بالگرد نیست خودروهای زرهی نفرات سنگر گرفته پشت دیوار قایقهای تهاجمی کوچیک و... همه و همه گزینه های این سلاحن پس نیاییم و فقط در یک جنبه اونو بررسی کنیم بله مشکلاتی هم داره معایبی هم خواه ناخواه خواهد داشت همه جنگ افزارها اینگونه ان باید ما هم بکوشیم معیب و ایرادهای ممکنه رو تا حدی که بتونیم برطرف کنیم البته برخی ایرادهای ذاتی مثه بزرگی و سنگینی و.. رو زیاد نمیشه رو برطرف شدنشون حساب باز کرد نه که نشه زیاد نمیشه برطرفشون کرد با استفاده از متریال مناسبتر و بهتر و سامانه های جانبی میشه کمی ارتقاشون داد و مطلوبترشون کرد
  6. ممنون از لطف همه دوستان در باره ویراستاری حق با شماست بنده خیلی تند مینویسم و گاها حتی غلط گیری هم نمیکنم و تندی پست میکنم زیاد در قید و بند ظواهر نیستم از دنیا بریده ای هستم برای خودم (این تیکه اخری بخدا شوخی بود !!! منظورم اینه که زیاد وقت نمیکنم برای ویراستاری) درباره کتاب هم دوتا در دست کار دارم منتها یکیش خیلی جنجالیه و اجازه اش رو فکر نکنم بدن و اونم ماجرای 7 اذر و عملیات مرواریده که چند ساله دارم روش کار میکنم جدیدا تصمیم گرفتم از حالت یک مستند خشک به یک داستان-مستند تبدیلش کنم یعنی داستانی که همه رخدادها و امار و زمانها و شخصیتهاش برمبنای واقعیت هستن اما در لوای یک داستان بیان میشن تا از خشکی و کسلی اون کاسته بشه منتها اجازه گرفتنش کمی سخته در باره خطرات و خاطرات هم حق با شماست عجیب و غریب ترین سفر شرکت ما بعد از جنگ بود همه مثیبتها رو تجربه کردیم (البته تا امسال، چون سفر امسال ما چیزی بود برای خودش که متاسفانه اجازه ندارم لام تا کام درباره اش حرف بزنم امسال همه چیزهایی رو که یک دریانورد شاید در 30 سال هم نبینه در 10 ماه دیدیم) در باره رافایل هم امیدوارم دیگه هیچوقت اونطوری نبینمش خلبان دهن سرویس با ما شوخیش گرفته بود نزدیک بود تلفات هم بدیم شدت موج حاصل از شکستن دیوار صوتی بحدی بود که چندجا بستها و اتصلالات دچار گسست و پارگی شدن ولی خوشبختانه تلفات انسانی نداشتیم چندین شیشه شکسته داشتیم و همه سالن غذاخوری بهم ریخته بود اونقد سس کچ آپ ریخته بود کف سالن و با آبلیمو و دیگر مایعات و سسها قاطی شده بود که انگاری چند نفر تیر خورده بودن !!!وظعیتی بود واسه خودش چندتا تصویر از اون روز حمله دزدها بالاخص باقیمونده راکت آرپی جی و محل برخوردش به فانل و محل برخورد تعدادی از گلوله ها به بدنه و بویژه پل فرماندهی دارم که اگر پیداشون کنم براتون آپ میکنم بد نیستن همچنین تعدادی تصویر از فاجعه هایی که در عبور از دریای طوفانی کنار مثلث برمودا و دریانوردی در زمستان دریای شمال داشتیم بالخص دوتا کلیپ دارم از کابین خودم که انگاری بمب اونجا منفجر کردن!!!! امیدوارم بتونم پیداشون کنم تا براتون قرارشون بدم درباره استخدام دوست خوب و دارو خودم اونم با کلاش!!! بیشتر بچه های ما افسران فارغ التحصیل و دانش اموخته دانشگاه افسری امام خمینی نوشهر هستن اگر یه ژ3 دست خودمون بدن از پس خودمون برمیاییم !!!!منتها طبق قوانین بین المللی حق نگهداری سلاح بر روی کشتی های تجاری(منهای مسافر بریها و اونم در شرایط و ظوابط خاص) وجود نداره در کل امیدوارم خوشتون اومده باشه و از لطف همه دوستان هم سپاسگذارم و میکوشم در نوشته های بعدی ایرادات رو کمتر کنم با امید به خدا
  7. شهریور گرم و شرجی سال 1387 بود تازه چند روز بود که به نفتکش سوپرتانکر" ایران هنگام" ملحق شده بودم ما 2میلیون و دویست هزار بشکه نفت خام از خارگ به مقصد رتردام هلند بارگرفتیم و با عبور از تنگه هرمز طبق روت و مسیر جدید و و دورتر که برخلاف مسیرهمیشگی با فاصله 200مایل از ساحل فاصله داشت درحال دریانوردی جهت دور زدن قاره آفریقا از دماغه امید نیک و رفتن به اروپا بودیم اون روزا خبر خاصی از حمله دزدان دریایی گزارش نشده بود دست و پا شکسته خبرهایی به گوشم خورده بود (وقتی که خونه بودم) ولی روی کشتی هیچکی از هیچ چیز خبر نداشت(البته بعدا مشخص شد کاپتان در جریان بوده بالاخص بحث دزدیده و روبوده شدن کشتی ایران دیانت از شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، منتها اونا برای جلوگیری از ایجاد جو ترس و هراس پرسنل و عدم تجربه کافی و نامدیریتی و کلی مسایل دیگه چیزی به کسی نگفتن و فقط خواستن که حدود 130 -40 مایل بیشتر از مسیر های معمول از ساحل دوربشیم!!! البته اونا هم فکرشو نمیکردن با 200 میال فاصله از ساحل کسی بتونه به کشتی حتی نزدیک هم بشه) روز 30 شهریور بود یک جشنی حالا به چه مناسبتی بود(مناسبتش یادم رفته ولی فکر کنم یکی از مناسبتهای مذهبی بود درست خاطرم نمونده)گرفته بودیم و بعد از کلی بخور بخور و سروصدا و خوشگذرونی البته از نوع شرعی و قانونی و معقولش رفته بودیم باشگاه افسران و مشغول شب نشینی و وقت گذرونی بودیم ساعت حدود 11 شب بود که یه هو..... ...... صدای افسر راه مضطرب و پریشون و هراسون پیچید توی کشتی که نفس زنان و بدون رعایت ضوابت جاریه تند و تند از سیستم پیجینگ کشتی میگفت : دزدا اومدن رو کشتی دزدا اومدن رو کشتی دزدا اومدن رو کشتی ... صدای پیج مداوم و تکراری افسر سوم عرشه خوشی رو از سر هممون پروند همه دویدیم سمت کابینامونو با تعویض لباس رفتیم به بخشهایی مشخص شده ( هر دریانوردی در ابتدای الحاق به شغل دریایی باید دوره های خاصی رو بگذرونه و تمرینهای خاصی رو هم قبل از دریا و هم بصورت هفتگی باید روی کشتی بگذرونه بعلاوه آموزشهای پیش از الحاق به شغل دریایی و ضمن خدمت هفتگی و مستمری که در جریانه هم کلاس های آموزشی هفتگی هم جلسات فیلمهای آموزشی هفتگی هم آموزشهای بر پایه مدولهای کامپیوتری و... یکی از این اموزشهای الزامی آموزش و تمرین برخورد و مواجهه با دزدان دریایی هستش که اون روزا پایتختشون تنگه مالاکا و آسیای جنوب و جنوب شرقی بود و دیگر حیات خلوتاشون دریایی کارایب، آمریکای جنوبی ، غرب آفریقا و خلیج بنگال و......بود) ما هم هرکدوم بر مبنای آموزش و وظیفه محوله در ماستر لیست (لیستی که وظیفه و محل هر دریانورد پرسنل و یا همراه با شناور رو در وضعیتهای گوناگون غیر معمول مشخص میکنه) رفتیم سر استیشن و دیوتی خودمون بر مبنای لیست من رفتم اتاق کنترل و با استارت یک دیزل ژنراتور دیگه و پارال کردن اون و رفتن به حالت اماده باش کامل ،همه دستگاهای ذخیره رو در حالت اماده به کار قرار دادم بعد هم تماس گرفتم با یکی دوتا از بچه ها که ببینم چه خبر شده معلوم شد خبری از دزدان دریایی روی کشتی نیست اما دو قایق در حال تلاش برای نزدیکی به ما هستند همزمان سرمهندس پاکستانی هم که داشت از ترس قالب تهی میکرد رسید پایین و با برداشتن همه لیمیتهای موتور اصلی اجازه افزایش سرعت و دور موتور به دور اضطراری رو داد و نفتکش کوه پیکربا 2 میلیون و 200 هزار بشکه محموله اش شروع به غرش کرد!!!!!! کاپتان با حظورش در پل شروع به مانورهای زیکزاکی کرد البته یک اشتباه فاحش مرتکب شده بود که بعدا فهمیدیم(چون حول کرده بودیم و کسی هم چک نکرده بود) و اون هم این بود که فقط یکی از سیستمهای سکان کشتی روشن بود و دومی در حال اماده باش قرار داشت که حتما میبایست روشن میشد و ما فراموش کرده بودیم(کاپتان و افسر راه فراموش کرده بودن چون وظیفه اونا بود ، اما راسیتش ما هم توی اتاق کنترل چک نکرده بودیم از بس حول کرزده بودیم چون اون افسر پیج کرد دزدا اومدن رو کشتی و ما انتظار درگیری نزدی و رودرو با زدها رو داشتیم!!!!) تماس با تهران و با سواحل نزدیک جهت کمک از پل فرماندهی کشتی ما صورت پذیرفت که توصیه خاصی جز کارهایی که ما کردیم به ما نشد و ما همون وظعیت خودمونو حفظ کردیم و اما ماجرا از چه قرار بود؟ ماجرا از این قرار بود که: ساعتهای حول و حوش 11 شب افسر سوم که افسر مسیول و بقول نظامیها افسر نگهبان پل فرماندهی بود میره روی وینگ سمت راست پل فرماندهی برای بررسی اطراف کشتی خودش میگفت احساس کردم شبح یا سایه ای سمت راست کشتی و چسبیده به اون دیدم فکر کردم توهم زدم و دچار توهم شدم!!!!! برگشتم پل فرماندهی اما باز شک کردم و برگشتم اما چیزی ندیدم در حال برگشت به پل یک لحظه احساس کردم شبحی رو در زیر وینگ راست دیدم بازم توجهی نکردم!!!!! هنوز به پل فرماندهی نرسیده بودم که شک به جونم افتاد و برگشتم تا با روشن کردن نورافکن وظعیت رو بررسی کنم اومدم سمت وینگ راست و نورافکن مستقر در اونجا، که احساس کردم موازی با جایگاه خودم شبحی در دل سیاهی شب همراهمون میاد!!!!! نورافکن رو روشن کرده و نکرده بستنم به رگبار!!!!!!!!!!!! و بعدش هم دویدم سمت پیجر و شروع کردم به گفتن مداوم دزدها اومدن رو کشتی و....!!!!! بینوا به محض روشن کردن نورافکن مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفته بود و با کلاشنیکوف بسته بودنش به رگبار ولی شکر خدا گلوله و یا ترکشی بهش نخورده بود و اما ادامه ماجرا بعد از رفتن به وظعیت آماده باش کامل برای مقابله با دزدان دریایی: طبق آموزشهای فراگرفته شده، تنها سلاح ما برای مقابله با دزدان دریایی برای جلوگیر از اومدنشون رو عرشه کشتی شلنگهای آب آتش نشانی کشتی با فشار آب 12 بار بودن والسلام!!! من هم پمپ اضطراری آب دریا برای آتشنشانی رو روشن کردم و فشار رو روری 12 بار ست کردم(روشن کردن پمپ با من بود و تنظیمش با یکی از بچه های مهندس دستیار) همزمان بچه های دیگه روی عرشه آماده مقابله با دزدان دریایی بودن اون موقع ما از شدت برخورد اونا و نوع تجهیزاتشون خبری نداشتیم واسه همین بچه ها با کمترین نوع مراقبت رفته بودن روعرشه که با رگبارهای بی امان اونا مواجه میشن من بیسیم رو رو کانال عرشه تنظیم کردم و دیدم واویلا هرکی داره جیزی میگه یکی میگه بستنمون به رگبار یکی میگه بخوابین رو عرشه یکی داد میزنه نرو اون سمت و... منم به سر مهندس گفتم ماجرا از این قراره و دویدم سمت عرشه که ببینم چه خبره از کنار بویلرها رفتم رو عرشه که رسیدنم به عرشه رو دزدان عزیزدل دریایی !!! با چندین و چند رگبار مسلسل کلاشنیکوف و تیربارام ژ-3 خوش آمد گفتن شیرجه رفتم و سینه خیز خودمو به یکی از دیواره ها رسوندم هرکی یک گوشه ای سنگر گرفته بود(سنگر که چه عرض کنم پناه گرفته بود) تنها کسی که با شیلنگ آب داشت به خیال خودش با دزدا مقابله میکیرد یکی از مهماندارهامون به نام " عزیز" اهل آبادن بود که قدش به زور 160 میشد و وزنش شاید 55 هم نمیشد حدودا اگر اشتباه نکنم 26-7 سالی هم داشت به پشت خوابیده بود رو عرشه و شیلنگ آب رو گرفته بود بیرون کشتی سمت ساعت 2/5 کشتی در حالی که دزدها سمت 5/5 ما بودن البته اونم تقصیر نداشت دزدها یکریز داشتن مانور میدادن و شلیک میکردن و کشتی ما هم داشت زیکزاکی میرفت تا اونا رو در موج حاصله از حرکت پروانه کشتی و ورتکسهای حاصله از اون قرار بده تا نتونن به ما نزدیک بشن واین کای آبادانی ما " عزیز " بینوا هم نه جایی رو میدید و نه میتونست سرشو بیاره بالا و اینکه هردو قایق دزدها در حال مانور و تغییر جا بودن و ما هم در حال زیکزاک نمیدونم چی شد که چند رگبار حواله بالای سر عزیز بینوا کردن که فیش پلیتهای کناره کشتی مثه سپر حفاظتش کردن کمی به خودم جرات دادم و سینه خیز رفتم سمتش و گفتم دیونه داری چیکار میکنی کارت بیهوده اس!!!!!! گفت چیکار کنیم؟ گفتم برگردیم عقب اومد شیلنگ رو ولش کنه گفتم نکن الان در میره میزنه هردوتامونو لت و پار میکنه کمکش کردم با هم شیلنگ رو ساپورت کردیم تا نازلشو تونستیم ببندیم و بعد ولش کردیم همونجا و سینه خیز برگشتیم عقب سمت پسیج وی وچسبیدیم به دیواره مانورها ادامه داشت من یک چرخی زدم اطراف انجین کیسینگ تا بتونم اونور رو ببینم همه حالت پناه گرفته بودیم و هرازگاهی بی دلیل و بی ثمر میرفتیم یه طرفی راستش همه ترسیده بودیم رفتم سمت چپ کشتی دیدم خبری نیست داشتم برمیگشتم سمت راست کشتی که دیدم یکی از قایقها از ما کمی فاصله گرفتو بعدش یکیشون بلند شد و با آر پی جی پل فرماندهی رو هدف قرار داد شلیک آر پی جی و چرخیدن در یکی از زیکزاکهای کشتی یکی شد و فانل کشتی شبیه سپر اومد جلوی پل فرماندهی و راکت آر پی چی با زاویه کم خورد به فانل و کمونه کرد تو هوا و ما همه به چش خودمون ترکیدن اونو توی هوا و در فاصله یکی دومتری فانل دیدیم قطعاتش ریخت رو عرشه و درگیری شدت بیشتری گرفت نمیدونم دقیقا چقد دیگه طول کشید که به گمونم سوخت اونا تموم شد یا از دستیابی به ما نا امید شدن و یا مهماتشون ته کشید به هر حال بیخیال ما شدن اما ما با همون سرعت بالا و با عجله در حال فرار از محل اونا بودیم،همه چراغها رو هم خاموش کرده بودیم حتی چراغهای راه رو!!!!!! بعد سه چهار ساعت و با فاصله گرفتن بیشتر از ساحل کم کم حالت همه به حال عادی برگشت و در بررسی ها مشخص شد بعلت عدم روشن کردن سامانه دوم سکان پین اصلی سکان در حال بیرون زدن هستش و الانه که بزنه بیرون خدا خودش بهمون رحم کرده بود اگر بیرون میزد دیگه هیچ کنترلی رو کشتی نداشتیم و براحتی دزدا میومدن رو کشتی بماند که بمدت حدود تا یکماه بعدش، ما سه دانشجوی بینوای مهندسی مکانیک که همراهمون بودن رو گذاشته بودیم بالای سر اون پین سکان در شیفتهای 4 ساعته و هربار که پین میخواست بزنه بیرون با یک پتک سنگین میزدن رو سرش و میفرستادنش سر جاش(این سه عزیز الان از همکاران و دوست های خوب من هستن، این پین هم بعدا مصیبتی شد برای ما که به بحث ما مربوط و مرتبط نیست) این حمله اولین حمله دزدان دریایی به کشتیهای ناوگان دریایی ما بود بلافاصله بعد از اون به همه سوپرتانکرها دستور داده شد که فاصله 200 مایلی از سواحل سومالی رو به 400 مایل افزایش بدن منتها اونایی که مجبور به عبور از تنگه باب المندب بودن همچنان درگیر حملات بودن و با فاصله چند روز بعد از ما دیگر سوپرتانکرهای ما هم یکی یکی مزه حمله رو چشیدن و دست و پنجه نرم کردن با دزدای دریای رو تجربه کردن بعنوان نمونه بعد از ما به سوپرتانکرهای زیر که همگی 320 هزارتنی و با محموله 2 میلیون و 200 هزار بشکه نفت خام بودن حمله شد 5 مهرماه یعنی حدود 6 روز بعد از حمله به ما دزدان دریایی سومالی به نفتکش سوپرتانکر" ایران هرمز" حمله کردن(سیستر شیپ نفتکش ما و هردو ساخت کره جنوبی) 11مهرماه به سوپرتانکر " ایران دماوند" 7 آبان به سوپرتانکر" ایران نور " 21 آبان سوپرتانکر"ایران دیلم" و دوباره 2 دیماه به همون کشتی" ایران دیلم" اما اینبار در مسیر برگشتش و بدون بار ( در حالت "بالاست") خوب این خاطره اولین حمله دزدان دریایی به یکی از کشتی های ما که بنده هم شرف حظور داشتم!!! بعد از اون ما به مسیرمون ادامه دادیم اما این سفرمون هرچند مرتبط با دزدان دریای نیست اما خالی از لطف هم نیست: در حال عبور از کیپ تاون آفریقای جنوبی دم دمای غروب یک زیردریایی هسته ای غول پیکر آمریکا یهویی با فاصله کمی از ما اومد رو آب که هممونو بالاخص کاپتانو بدجور ترسوند در ادامه در حال گذشتن از دماغه امید نیک یک جنگنده رافایل فرانسوی با ما سر شوخیش گرفته بود و شاخ به شاخ به سمت پل فرماندهی ما اومد و یه دفعه با شکستن دیوار صوتی با یه مانور و زاویه تند جنگنده اشو کشید بالا که کشتی ما درست مثه برخورد با یک سونامی دچار لرزش شدیدی شد و همه ما خوابیدیم رو زمین !!!! نمیدونم چه مرگش شده بود بعد هم در نزدیکی های سواحل اسپانیا یهو دوتا ناوچه اسپانیایی با سرعت بالا خودشونو رسوندن به ما و دوطرف ما قرار گرفتن و توپاهشونو گرفتن سمت ما ما هم از همه جا بیخبر کشتی رو نگیر داشتیم تا اونا بیان رو کشتی بعد اونا پرسیدن چرا به پیامهای شناسایی ما جواب ندادین؟ اونجا بود که متوجه شدیم یکی از ملوانا اشتباها در حین تمیز کردن بدنه سیستمهای مخابراتی دستش رفته بود رو دکمه حالت میوت و صدای سیستم رو قطع کرده بود و ما هم چیزی نشنیده بودیم خلاصه بعد که ثابت شد قضیه از چه قرار بوده مارو جریمه کردن و ولمون کردن بریم سمت رتردادم بعد از اون هم رفتیم افتادیم توی مسیر نروژ- کانادا اونم برای 5 ماه توی زمستون لعنتی دریایی وحشتانک شمال (نورت سی) بدترین موجهای ممکنه سخت ترین سرمای ممکنه کشتی چندین بار تا حد غرق شدن پیش رفت از کنار مثلث برمودا با حالت طوفان وحشتناک گذشتیم و... هزاران ماجرای عجیب و غریب داشتیم حتی تا پیاده شدن از کشتی و رسیدن به تهرون !!!! جاش نیست و مرتبط هم نیست تا بگم چی به سرمون اومد و چی کشیدیم خلاصه اون سفر پرماجراترین سفر عمر من و پرماجراترین سفر بعد از جنگ نفتکشهای شرکت ما بود
  8. خوب شکر خدا از این تاپیک بینوا هم رفع حصر شد تا من بتونم به قولی که به اون دوست بزرگوارم دادم عمل کنم ابتدای کلام هم بگم در نوشته های من چیزی بنام اطلاعات طبقه بندی شده نخواهد بود و اگر احساس کنم چیزی و یا مطلبی خواهد بود که گفتنش به صلاح کشورم و نیروی دریایی نباشد از بیان ان خود داری خواهم کرد اسناد و تصاویری هم هستند که تا حد ممکنه و در چهارچوب قوانین سایت و حفاظت اطلاعات تقدیم خواهم کرد و یک نکته بسیار مهم: با توجه با اینکه تاکتیکهای نیروی دریایی در این مورد خاص و ویژه و عملیاتی هستند و هنوز هم در حال جریان بوده و جزو اسرار نظامی به حساب می آیند از ذکر جزیات و گاها شیوه های عملیاتی و حتی برخی خاطرات خیلی مرتبط با تاکتیکها خود داری خواهم کرد این مطالب که بیان خواهم کرد خاطرات شخصی خودم و یا همکارانم بوده و برای هیچکدام سند و مدرکی ارایه نخواهم کرد تنها در باره خاطرات خودم میتوانم اطمینان بدهم که سرسوزنی ناراستی به انها نخواهم افزود اما از ارایه هرگونه سند و مدرک معذورم تاریخ و مکان و زمان رخدادها رو تقریبا میشه گفت اونم با استناد به گفته های خود نیرو یا صدا و سیما یا بیانیه های شرکتهای ایرانی یا مطالب ارایه شده در موسسات رده بندی بین المللی ضمن ارایه خاطرات سعی میکنم اطلاعاتی در باره منطقه و شرایط موجود و آمارهایی از حملات و تلفات رو بر مبنای آمار بین المللی خدمت دوستان ارایه کنم از سایر عزیزان هم خواهش میکنم اگر مطلب و یا موضوع مرتبطی داشتند ما رو بی نسیب نزارن، درضمن اگردوستان پرسش ، سوال یا مطلب گنگی در نوشته هام دیدن با کمال میل پاسخگو خواهم بود ممنون از همه
  9. [quote name='Ernesto_Rommel' timestamp='1361779388' post='301987'] سلام با تشکر از توضیحات دوست گلم ، الو یا همون عقاب سپیدکوه گرامی حرفاتون متین هست و درست ... راجع به کیفیت مهمات ... از نکات جالب سلاح های اشتایر و این 20 م م ... استفاده از مهمات با پوکه برنجی و کیفیت دار هست که خیلی خیلی جالبه ... آدم حال میکنه ! آخه برا دوشکا از این نه چندان با کیفیتای برنزی استفاده میکنند که آدم حال نمیکنه ! بعد شلیک خیلی قیافه شون بد میشه ! ولی اشتایر و ... ! اصلا نگوووووووووو لذذذذذذت .... اینقد قشنگه آدم دوست داره هی ببوسدش! زززززززززززرد و برنجی قشنگی هستند ... البته در برد و کیفیت نه فقط مهمات بلکه کیفیت ساخت سلاح هم بسیار بسیار مهم هست .... که بماند ...! مخلصیم [/quote] مخلص کا ادیب عزیز من اطلاعات خاصی در باره مهمات برای این سلاح ندارم اما همونطور هم که خودت میدونی جدای از کیفیت ساخت و لقیهای ممکنه در سلاح و جنس و نوع پوکه که شما بهش بدرستی اشاره کردین بحث مرمی نوعش جنسش شکل آیرودینامیکیش نوع و مقدار باروت چاشنی و.. همه و همه در پروفایل پرواز بالستیکی گلوله شلیک شده تاثیر دارن که امیدوارم همه لحاظ شده باشن البته سنگ بنای اولش که همون کیفیت خود سلاح هستش و باید وباید و باید که عالی باشه و الا... [quote name='worior' timestamp='1361779968' post='301989'] [quote] در نظر بگیرید در جاده پاطاق کرمانشاه در حال حرکت هستید .... دور تا دور کوه ... یک تک تیرانداز با سلاح سنگین 20 م م و چند موشک انداز ..... هدف میخاد هلیکوپتر باشه یا هرچیز دیگری ( که در قضیه حمله پ.ک.ک به ارتش ترکیه ما شاهد حضور هم زرهی بودیم هم هلیکوپتری دقیقا در مختصات و مشخصاتی عین مناطق خودمون) به نظر شما چه بلایی سرش میاد وقتی که خودش رو در هجوم با انواع تسلیحات هوشمند و غیرهوشمند ببینه ؟ [/quote] توی کوهستان ترموباریک استفاده میکنند تا کوه روی سر تک تیر انداز و کمین نشین خراب بشه ! ... البته اگر آمریکا باشه که فرش روبی میکنه با ترموباریک و اگر جاده کوهستانی باشه ، امرپ هست و استرایکر و گتلینگ و نارنجک کالیبر 40 و خمپاره 60 تا 120 همراه با ردیاب صوتی تک تیر انداز و جالبه که جدیدا مدل سردوشی اون هم اومده ، [url="http://singularityhub.com/2011/02/22/sniper-detecting-microphones-becoming-more-popular-for-us-soldiers-video/"]http://singularityhu...soldiers-video/[/url] ... اگر هلیکوپتر باشه قضیه فرق داره ، تجربه دو طرف خیلی مهمه ، هم خلبان و هم کسی که میخواد شکارش کنه ، بخصوص اینکه نفرات در تجهیزات مادون قرمز هلیکوپتر تا موقع لزوم دیده و اینکه هلیکوپتر از کمین روبرو مطلع باشه یا خیر .. [/quote] دقیقا بافرمایشاتتون موافقم و اینجاست که نباید قضاوت تعصبی و عجولانه داشته باشیم و برای مقابله با هر داشته دشمن ترفند و تاکتیکی داشته باشیم البته در بحث نبردهای شهری و خیابانی اوضاع کمی بهتر و بر وفق مراد ماست منتها هر دو دسته چیزهایی در چنته دارن همون ناگفته ها و ناشنیده ها در عمل هم که سطح اموزشها شهامت شجاعت تجربه ایمان و باور هدف و کار عدم ترس از مرگ و... هوش و ذکاوت و استفاده درست از داشته ها و آموخته ها بسیار بسیار بسیار تاثیر گذاره
  10. [quote name='Ernesto_Rommel' timestamp='1361774756' post='301964'] [quote]این یادم رفت، یک مزیت اون تک تیر انداز 20 م م رو نسبت به موشک دراگون با هدایت پرتو سوار بیان کنید. نیم نمره[/quote] 1.هیچ نوع اخطاری توسط رادارها و ... صادر نمیشه که از چه فاصله ای ، از چه سمتی، با چه مدلی به سمت هلیکوپتر حمله شده است ! 2.هیچ نوع راه فراری ( مگر مانور) برای جلوگیری از اصابت این گلوله وجود نداره برعکس لیزری و سیمی و ... ! البته در میدان رزم قرار نیست فقط از یک روش منحصرا استفاده بشه برای زدن یک هلیکوپتر، بلکه به صورت کاملا ترکیبی میشه به راحتی بالگرد رو مورده اصابت قرار داد ... اگر با دقت در تصاویری که از نیروهای ویژه ایران اومده بیرون نگاه کنید متوجه میشید که تاکتیک ها کابردی و مرکب هستند و کاملا کارا در نبرد 33 روزه هم صرفا موشک های ضدتانک کار نمیکردند ... بلکه ترکیبی از تکنیک های سرگیجه آور اجرا میشد که باعث شد انوبه تسلیحات هشدارزودهنگام و ... کاری از پیش نبرند ... در نظر بگیرید در جاده پاطاق کرمانشاه در حال حرکت هستید .... دور تا دور کوه ... یک تک تیرانداز با سلاح سنگین 20 م م و چند موشک انداز ..... هدف میخاد هلیکوپتر باشه یا هرچیز دیگری ( که در قضیه حمله پ.ک.ک به ارتش ترکیه ما شاهد حضور هم زرهی بودیم هم هلیکوپتری دقیقا در مختصات و مشخصاتی عین مناطق خودمون) به نظر شما چه بلایی سرش میاد وقتی که خودش رو در هجوم با انواع تسلیحات هوشمند و غیرهوشمند ببینه شما رو به یاد بازی ژنرال میندازم و GLA که برق نداره ! چشمک همیشه تسلیحات هوشمند برنده میدان نیستند بلکه غیرهوشمندها هم اگر درست به کار برده بشن خیلی مفید هستند پی نوشت : نحوه شلیک با این سلاح ضدزره یا آنتی متریال به قول دوستان ... شاید اونقدرها هم سخت نباشه یا عجیب ! اگر دوستان داستان تک تیراندازها در جنگ جهانی دوم رو مطالعه کرده باشند رمز اول بقای یک تک تیرانداز ( میخاد سبک اسلحه باشه یا ضدزره و...) استتار اون هست که در نبردی مثل نورماندی ، در داخل درختان و تنه درختان خودشونو مخفی کرده بودند حالا که دیگه عصر لباس های استتاری هست که برادر کلنل شاک و بنده با چشم خودمون معجزات شون رو دیدیم ! چشمک یعنی حتی برفرض هیچ استتار خاصی هم مثل برگ و ... یا لباس های مخصوص تک تیراندازی و .. هم نداشته باشند کافی هست همین لباس استتار دیجیتالی های ساده رو بپوشند .... در کوه هایی چون مناطق غرب کشور هم باشند ... اونوقت باید دید با کدام چشم مسلح و غیرمسلح میشه شناسایی شون کرد ... البته بحث بالاتر از این حرفاست چرا که بعدش میرسیم به رادارهای گرمایشی و ... بعد شرایط وحشتناک میدان رزم که پر از صدای مخرب انواع تسلیحات هست .... اصلا یه چیزی هست باور نکردنی ... تا امتحان نکنین متوجه نمیشین چی میگم به هرحال به نظر من نقص چندانی نیست این طریقه شلیک ولی محدودیت های خاصی رو هم به انسان تحمیل میکنه که دیگه اجبارا باید تحمل کرد ! یا حق [/quote] اول کلام سلام و درود خدمت ادیب گل خوبی کا؟ دیارت نیه؟ هاینه ار کو؟ و سپاس بابت توضیحات کاملشون و اما.... من هم به شخصه معتقدم در نبرد با شرایط ناهمطراز استفاده از همه ابزار ممکنه باید مد نظر قرار داده بشه اگر قرار بود این دوش پرتاب تنها سلاح ما باشه اونوقت میشه گفت اکثر نقدها و ایرادها بجا بود منتها قرار نیست هیچ جایی این دوش پرتاب بتنهایی مورد استفاده قرار بگیره بلکه بعنوان مکملی برای دیگر سامانه هامون مورد استفاده قرار خواهد گرفت بالاخص با یاد آوری برد محدودش و کوچکی اون نسبت به توپهای پدافندی و همچنین قابلیت پنهان کاری و جابجایی بهتر و بیشترش به نظر میرسه با رعایت کردن شرایط کمین و اصل غافلگیری توانایی و تاثیر بالاتر و بهتری از مثلا توپهای 23 م.م داشته باشه نکته دیگه هم اینه که در نبرد با دشمنی با توان تکنولوژیکی بسیار بالا باید هر لحظه منتظر ناکارآمد ویا محدود شدن سلاح هایی تکنولوژیکی بود مثلا جمرها فریب دهنده های حرارتی کورکننده های لیزیر و... اینجاست که سلاح های " ناوابسته" به تکنولوژیهای هدایتی متداول ، و بااصطلاح هدایت سنتی کارایی خودشونو نشون میدن مثلا فرض کنین در اثر استفاده از یک "ای بمب" سامانه های با هدایت و کاربری توسط سیستمهای الکتریکی و الکترونیکی و امثالهم از کار بیوفتن اونوقت تکلیف چیه؟ بازم تکرار میکنم قرار بر استفاده بصورت مکمل با سایر داشته ها و جنگ افزارهامونه بیاییم دو وظعیت متفاوت رو بسنجیم و هردو رو هم در حالت تدافعی(حالت تهاجمی رو من صحبتی روش نمیکنم چون ابتدا باید بتونیم از وظعیت تدافعی خارج شده و توانمونو اثبات کنیم و اونوقت وارد فاز تهاجمی بشیم یا اصطلاحا سویچ کنیم) یکی درگیری در مناطق با عوارض طبیعی مثه مناطق کوهستانی غرب بیابانهای شرق و مرکز نیزارها و نخلستانهای جنوب جنگلهای شمال و.... یکی هم درگیری در محیطهای شهری و دارای ساختمان در گروه اول که دارای استتارهای طبیعی هستش که شرایط رو ادیب به وضوح بیان کرد در باره درگیریها و کمینهای شهری و خیابانی هم به نظرم بخاطر جم و جور بودن و نیاز به تنها یکنفر برای کاربری بسیار بسیار تاثیر گذارتر و کاربردی تر از توپهای پدافند هوایی مثه 23 و .... هستش برای غافلگیر کردن و از پا انداختن دشمن یادمون هم نره قرار نیست که مثه توپهای پدافند هواییی با حجم سنگین اتش با هدف مقابله کنه بلکه بیشتر برای یک یا چند شلیک محدود(بالاخص یک شلیک) طراحی و ساخته شده بعنوان مثال در حالی که نیروهای پیاده دشمن در حال پیشروی به سمت مناطق خودی و اونم تحت حمایت بالگردهای تهاجمی(حالا از هر نوعی) هستن نیروهای مدافع خودی میتونن با از کار انداختن بالگردها بوسیله دو یا سه قبظه از اینگونه سلاح ها اونم در یک حالت بسیار عادی شبیه جنگهای خیابانی و چریکی نیروی مهاجم دشمن رو بدون پشتیبان کرده و ظربه کاری رو به اونا وارد کنن منتها اینکه بیاییم و فرض کنیم با داشتن این سلاح و دیگر داشته هامون دیگه کارتمومه و نیازی به ارتقا و ساخته های جدید نداریم خیر این سلاح هم دارای معایبی هستش(در عین حال داشتن حسنهایی) برد کم اون بالاخص در حالتی که بالگرد در ارتفاع بالا در حال پشتیبانی رزمی هست یکی از معایب ذاتی این سلاح خواهد بود سنگینی و کمی دشواری در استفاده و شلیک بالاخص در حالت بدون استفاده از پایه هم یکی دیگر از معایب این سلاح هستش و یک عیب تاکتیکی که به نظر بنده میرسه وامیدوارم دسته کم در این مورد کاری شده باشه و این سلاح با اون مواجه نباشه عدم وجود گلوله های مناسب و اختصاصی باری این سلاح هستش موردی که متاسفانه در سازمان رزم ما کم مشاهده نشده که بعنوان نمونه مثلا برای اسنایپر ها بازه و گستره گلوله و فشنگ مورد استفاده کمتر و محدودتر از دشمنمونه و بازهم ناخرسندم که بگم گاهی همون بحث کیفیت کمیت رو اشتباها پیاده کردیم و با زدن از کیفیت گلوله و فشنگ و مهمات سعی در جبران کمبود کیفیت کردیم اینجا و یا در یک اسنایپر جایی که گاها قراره تنها با یک یا دوشلیک هدف از کار افتاده بشه کیفیت حرف اول و آخر رو میزنه مساله بسیار بسیار مهم و تاثیر گذار در جنگ و نبرد که این سلاح باخودش به همراه داره قیمت بسیار پایین هر شلیک اون و توانایی حمل تعداد بالای مهمات برای شلیکهای متعدده در مقایسه با مثلا یک موشک دوش پرتاب در برد مشابه(هرچند دوش ئپرتابهای موشکی برد بسیار بیشتری دارن) اما به ازای شلیک هر فروند از اون موشکها چندو چندین گلوله از اینگونه سلاح ها میتونه شلیک بشه مهمات یدکی قابل حمل و نگهداری برای کدومشون بیشتر و راحتتر و مقرون به صرفه تر و اقتصادی تره میدونم که قیاس مع الفارقه و در کل اینها دو جنگ افزار مختلفا که مثلا در یک زمینه خاص و اونم در یک برد محدود دارای تشابه ماموریتی هستن و من هم تاکید کردم که به تنهایی قرار نیست استفاده بشه و ترکیبی از همه داشته هامون رو باید مد نظر قرار بدیم از همه اینا گذشته بیشتر بحثها حول توان پدافندی و تقابل اون در برابر بالگردها میچرخه درحالی که بازه عملکردی این سلاح بسیار وسیعتر و گسترده تره و دارای توانایی های رزم بالایی در برابر یگانهای زرهی سبک و مکانیزه و حتی پیاده نظام هستش به شخصه این سلاح رو به شرط داشتن مهمات مناسب و تخصصی با کیفیت مطلوب، یکی از سلاح هایی مکمل بسیار بسیار مناسب برای سازمان رزممون میدونم نکته: این بحث کیفیت رو بنده با توجه به سابقه مابقی مهمات ساخته شده در داخل گفتم و درباره این جنگ افزار هیچ اطلاعات خاصی ندارم و امیدوارم که نه تنها برای این سلاح که برای همه جنگ افزارهای سبک و نیمه سنگین و سنگینمون بحث کیفیت مهمات رودوستان عزیز در وزارت معظم دفاع بیش از پیش مد نظر قرار داده باشن یادمون نره که این معضل کمبود و یا نبود مهمات تخصصی مناسب حتی در ارتش روسیه هم به چشم میاد، اما ما نباید اشتباه اونا رو مرتکب بشیم شرایط اونا با ما، جایگاه سیاسی اونا با ما، توان اونا با ما ، تهدیدات اونا با ما و بازدارندگی اونا با ما کلی با هم فرق داره!!! ما نباید چشم بسته راه اونا رو بریم ما باید بر مبنای نیاز و خواسته و احتیاج خودمون حرکت کنیم( که به نظر میرسه چند صباحی هست که داریم درست گام برمیداریم و مسیر رو درست میریم باشد که درست هم ادامه بدیم) یه چیز رو هم فراموش نکنیم دشمن ما هم دست رو دست نزاشته و بشینه پیشرفت ما رو تماشا کنه اونا هم در مسیرهایی برای ارتقای توان کشف کمینها و انسانها و جنگ افزارهای کمین کرده و استتار شده حرکت کرده و میکنن و توانایی ها بسیار بالایی هم دارن ، ما هم باید سرعتمونو بیشتر کنیم تا نتنها از اونا عقب نمونیم که همیشه یک گام جلوتر از اونا باشیم وگرنه خیلی از توانایی هامون خودبخود پاک و محو میشن
  11. [quote name='davoud' timestamp='1361694688' post='301783'] بابا جون بچتون يه مسلمون پيدا بشه بياد تفاوت و شباهت اين هدايت IMAGING INFRARED رو با ELECTRO-OPTICAL براي من توضيح بده. من اين دو تا رو هميشه قاطي ميكردم الان كه ديگه گيج تر شدم. اساتيد بخش نيرو هوايي كجايند؟؟ كجايند مردان بي ادعا؟؟؟ [/quote] دوست خوبم سلام اول بگم نه جزو اساتیدم نه هم متاسفانه جزو همون مردان بی ادعا اما در پاسختون خیلی ساده و خلاصه بخوام بگم الکترو اپتیکال بحث دنبال کردن تصویر واقعی و حقیقی یک جسمه مثه دوربین که تصویر و نمای کامل و ظاهری جسم رو نشون میده ولی IIRبحث تصویر حرارتی جسمه یعنی اینکه از جسم مورد نظر یک تصویر حرارتی گرفته میشه و سیکر دنبال همون تصویر میگرده فرقش با ir هم اینه که در بحث مادون قرمز سیکر به دنبال اثر حرارتی میره حالا هرجا اثر حرارتی بیشتر باشه یسیکر اونو دنبال میکنه اما در بحث تصویر حرارتی خیر دیگه نمیشه با مثلا فلیر سیکر رو گول زد اینجا جستجوگر میتونه بین چندین اثر حرارتی با دماهای مختلف فقط بره دنبال اون جسمی که تصویر حرارتیشو در حافظه اش ذخیره کرده و فریب منحرف کننده های حرارتی رو نخوره
  12. دوستان زیاد سخت نگیرین ایراد از فرماندهان سپاه نبوده اون بینواها خیلی واضح گفتن که پهباد دشمن فرضی و بعد هم از رصد یک پهباد بیگانه در دور دست و فیلمهای مربوط به اون حرف زدن حالا یکی توهم زده و یا نتونسته مساله رو درست تحلیل کنه و تیتری زده و پشت سرش الا ماشا الله بقیه هم طوطی وار تقلید کردن و کپی پیست کمی ادیت شده رو آوردن رو صفحه اولشون نتیجه اش هم شده چیزی که دیدیم در بحث پیشگام هم این حضرات بودن که گند زدن به هیکل کاری به اون عظمت با اون تصاویر آرشیویشون در بحث قاهر هم باز همین نابخردی رسانه هامون گند زد به هرچی زحمته و اینهمه بحث رو باعث شد دلیل به نظر من اصلی ترین دلیلش نبود نیروهای تخصصی در حوضه دفاعی و رزمی در رسانه های ماست ما در خود رسانه ملی هم یک بخش تخصصی نداریم که فرق جنگنده رو از بمب افکن تشخیص بده و تفاوت رهگیر رو با شکاری بدونه میاد میگه اوایل جنگ با اف 14 بغداد رو بمباران کردیم خوب چه انتظاری از چنین رسانه ای میره؟ دوای درد اینگونه کارها تخصصی کردن رسانه هاست ببینید تنها بخشی که نیروی متخصص نداره همین حوزه دفاعی و رزمیه حالا بیا بگو فلان بازیکن فلان خطا رو کرد ششصد متخصص میان و نظر میدن و اسم دخترخاله و شماره کفش دوست دختر بازیکن رومیگن اونم دقیق تازه یه عده میان بحث میکنن که شما متخصص والیبالی نیا راجع به فوتبال نظر بده و نظرت کارشناسی نیست اما همه حوزه دفاعی ما چهارتا متخصص رسانه ای نداره برو تو بحث اقتصاد ببینم مو رو از ماست میکشن بیرون از هنر بگو اونقد ایسم و و مکتب و واژه کوفتی برات ردیف میکنن و شناسنامه دوست دختر همسایه صاحب اثر رو هم بالا میارن اما اینجا.... مشکل ما وارد شدن گروهی ناشی و ناوارد و نابلد به یک حوزه کاملا تخصصیه خداوکیلی فیلم ؤزه های مارو ببینید تا دستتون بیاد چقدر رسانه ملیمون بعنوان مهمترین و در ارتباطترین رسانه امون با حوضه دفاع و مقاومت و مسایل نظامی چی تو چنته داره بعد برو تا برسی به جاهای دیگه یا همین تا ثریا که چند روز قبل منو به زخم معده انداخت مجری ناشی و ناوارد و سیاسی کارش اگر عمری باشه میخوام یه تاپیک در همین زمینه با جزییات بزنم خیلی وقته دارم بهش فکر میکنم اما هنوز عملیش نکردم
  13. زیاد عادت ندارم برای تشکر مطلبی بنویسم معمولا به همون مثبت دادن قناعت میکنم مگر اینکه مطلب بسیار خوب و گیرا و جذابی باشه به شخصه خیلی لذت بردم از خوندنش و به همون اندازه هم استفاده کردم جالب زیبا و گیرا بود قلمت روان و اندیشه ات پایدار دستمریزاد بسیار بسیار بسیار ممنونم و تشکر میکنم بابت این نوشتار پربار بازم ممنون
  14. [quote name='IRIAF' timestamp='1361650459' post='301729'] اقای الو واقعا ممنون.البته یه سوال یادمه اخبار خودمون یه بار نشون داد انگار کیلو ها موشک شلیک شد.یا من اشتباه میکنم؟ [/quote] دوست خوبم درود بر شما زمانی که اون تصاویر نشون داده میشد و شبکه های بیگانه بالخص عرب زبانها هم پوشش زیادی رو یاون داشتن من مصر بودم و بحث مبسوطی هم در باره اون با برادران مصری داشتیم بالاخص با یکی از افسران نیروی دریایی مصر که درباره همه جنبه های نظامیمون بود بعد از اون من چیزی در اینباره نشنیدم اگر هم هست دیگه نیروی دریایی تستش نکرد اینکه حربه تبلیغاتی بود یا بخاطر محدودیت تهعدادی شلیک نشد رو خدا عالمه یک نکته ای در تستهای نیروی دریایی ارتش هستش و اونم اینه که جنگ افزارهایی رو که خودمون میسازیم رو به کرات تست میکنن (ولی باز هم به تعداد کمتر از سپاه) اما خریداری شده ها رو معمولا کمتر و درصورت امکان دور از چشم دیگرون یاده یکبار در یک رزمایش بزرگ دریایی بخاطر یک اشتباه کوچیک در نامه نگاری و رمزیابی و بازیابی رمز، چیزی که نباید از انبارها بیرون میومد اومد بیرون!!! هرچند ابدا کسی متوجه نشد و دوباره برگشت داده شد به انبارها منتها همین یک اشتباه کافی بود که فرمانده تیپ..... موشکی.... برکنار بشه اینو گفتم تا بدونین که ما چیزهایی در چنته داریم که رو نمیکنیمو هرآنچه در مانورها میبینین تمام توانمون نیست و یا برای نمونه دیگه هم بگم که اژدر تاکتیکی پی تی 40 زیردریایی ها غدیر که در مانور ولایت 90 تست و معرفی شد خیلی پیشتر جزو سازمان رزم شده بود و چندین تست رو هم پشت سر گذاشته بود ولی بنا به صلاحدید اونو در مانور سال 90 معرفی کردن حالا اینکه کلاب در سیتم رزم ما هستش یا نه رو خدا عالمه بالاخص با اون تاکتیک تهاجمی که مخصوص کلابه اگر باشه که خیلی عالی میشه [quote name='sargnt' timestamp='1361654553' post='301741'] بسيار لذت بردم هم نكارش خوبي داريد و هم چينش زيبايي از كلمات داريد منتظر ادامه خاطراتتون هستم مطالبي درش هست بسيار جالب [/quote] ممنون از لطفتون همه دوستان به من حقیر لطف بسیار دارن اگر در مطالب زیبایی مشاهده میشه نه بخاطر من که بنا به دو اصله یکی دید زیبای دوستان که گفتار ناقص و پر از ایراد و غلط من رو زیبا میبیننن و دیگری روح زیباییاست که برایند تلاش خستگی ناپذیر فرزندان این مرز و بوم در لابلای سطور این نوشته ها رخنه کرده وقتی این عزیزان اینگونه برای پاسداشت میهن سختی ها رو بجان میخرن خود بخود هر واژه ای که برای بیان کارهاشون بکار برده بشه روحی زیبا و دوست داشتنی خواهد یافت من از بودن در چنین کشوری و با چنین مردمی بخودم میبالم
  15. دوست خوبم خسته نباشید میگم بایت توضیحات مبسوط و خوبتون به نوشته های من منتها یکی دوجا از مسیر خارج شدین مثلا در مباحث خودتون بحث ویرون کردن پایگاه های دشمن با موشک و یا ... اصلا نیومده و بحث تعدا بالای اف-5 در بابر اف-22 هستش و نه تاثیر دیگر جنگ افزارها (اونم درصورتی که من به شخصه به اثر اونا معتقدم مثه موشکها) بنا بر این من هم در راستای همون مبحث مقایسه اف-5 تعداد بالا برای زدن اف-22 مطلب نوشتم والا باید همه جنبه ها از پیاده و زرهی و بالگردی و ... تا بره به دریا و هوا رو بحث کرد که جاش اینجا نیست بحثتون کیفیت کمیت در یک شاخه تخصصی اونم اف-5 ها (یا اون تعدا صاعقه های فرضی ارتقا داده شده) در برابر اف-22 های غرب بود من هم همونو بررسی کردم والا در بعد هوایی هم ما و هم اونا جنگنده های دیگه ای هم داریم که معادلات رو اونا رقم خواهند زد و یا بازیگر اصلی خواهند بود دوست خوب من یک کم دقیقتر مطلب منو میخوندین میدیدن که من بالکل مخالف همچین دیدگاهی در باره اف 5 و صاعقه هستم و درکل این بحث رو یک بحث باطل خونده بودم و گفته بودم که به نظر من حتی در سیاست کلان و خرد رزمی ما هم نیست ونه تنها نیروی هوایی و پدافندی ارتش که دکترین رزمی ما به هیچ وجه بر روی اون حسابی باز نکرده میگم برداشت من از شرایط رزمی خودمونه و دلیل خاصی جز برداشت خودم براش ندارم باز هم به نظر من استفاده از صاعقه ها برای دفاع نقطه ای بیشتر برای پدافند ضد کروز خواهد بود هنوز هم معتقدم که متاسفانه و ناخرسندانه با داشتن رادارهای چندگانه اطراف ما ماهواره ها و رادارهای هوابرد آمریکا بر خاک ما تسلط کامل راداری داره منتها بدون در نظر گرفتن جنگ الکتریک دوطرفه که در این مورد هم باید بگم ناخرسندانه بازهم برد با اوناست یک فروند یا یک وینگ اف-22 بدون پشتیبانی جنگ الکترونیک وارد خاک ما نخواهد شد اینو مطین باشین و اونوقته که همون تتمه راداریمون هم زیر سوال خواهد بود برای کشف،هدایت و راهبری در صحنه نبرد ف6رضی مورد بحث اصلا بدون فرض اون ها هم خود اف-22 رادار توانمدنی در اختیار داره و از توان جنگ الکترونیکی مناسب برخورداره توان داگفایتش هم اونقدی که دوستان میگن کم نیست سلاح های هم که داره و بحث کاهش اثر حرارتی و.. هم فعلا در همه موارد از اف- 5 و صاعقه (چه واقعی و چه اون نمونه فرضی دوستان) متاسفانه سرتر و برته(امیدوارم روزی ازش سرتر بشیم ولی فعلا برد با اونه) ببینید خیلی از چیزایی که گفتم رو اومدم منطقی بحث کنم و نه احساسی و ابدا هم خوشحال و خرسند نیستم که دارم بیانشون میکنم بقولی با دلی پر از درد و خاطری ناخرسند اما متاسفانه بمنطقی و منصفانه میخوام نظر بدم و اینه که ناخرسندم که بگم و بارها هم گفتم و هنوز هم معتقدم که در هوا برنده مطلق فعلی (تاکید میکنم فعلی) اونا هستن و مطلقا هوا رو به اونا باخته داریم مگر اینکه در آینده بتونیم جهشهایی مثه قاهر رو داشته باشیم ولی فعلا و با داشته های کنونی مون در نبردهای هوا به هوا بازنده ایم اونم از نوع مطلقش(شاید چند تایی رو در فرض بسیار خوبش بتونیم بزنیم اونم شاید اما در نبرد کلی خیر بازنده مطلقیم متاسفانه) من بارها گفتم و بازم میگم در نبرد احتمالی آینده باید بتونیم که آسمون رو از اونا بگیریم والا کارمون خیلی خیلی سخت و دشوار و یا حتی میشه گفت به بن بست میرسه خودتون هم لابلای حرفاتون اشاره کردین که بحث حمله موشکی به پایگاه های امریکا و ناکارآمد و غیر عملیاتی کردنشون و... خوب این کاملا مطابق اون چیزیه که من میبینم امروزه در حال جریانه و سیاست رزمی ما هم بر پایه اونه وکاملا هم خلاف مسیر این بحث تاپیکه !!! یعنی اینکه معتقدم فرماندهان و امرا و مسیولین نظامی ما بسیار واضح و روشن میدونن که در شرایط رزم هوایی تقریبا همه نیرو هوایمونو هم میبازیم و کاری از پیش نمیبریم پس میان دو راهکار رو پیش رو میگیرن تهدید پایگاه های اونا در چارچوب بازدارندگی و در صورت حمله اونها منهدم و غیر عملیاتی کردن اون نا امن کردن آسمون کشور با گسترش و ارتقای پدافند هوایی(تنها نا امنش میتونیم بکنیم و نه کاملا امنش) و باز هم برای چندمین بار تاکید میکنم " به نظر من" جدای از بحث امادگی برای رزم در برابر دیگر تهدیدات غیر از امیرکا ، با احتمال بسیار زیاد فرماندهان نظامی ما امید این رو دارین که بتونن در بعد پشتیبانی نزدیک و حملات هوا پایه(هوا به زمین و هوا به دریا)از توان رزم هواییمون استفاده کنن اونم با شرط نا امن کردن آسمونمون برای جنگنده های دشمن با سامانه های پدافندیمون از سماوات و یازهرا و شلمچه گرفته تا رعد و باور و.. در بحث بهای آموزش خلبانان اف22 من ربطش رو به حرفهای خودم و شما پیدا نکردم جدای از اینکه اون هزینه اموزش متناسب با بودجه دفاعی شونصد میلیارد دلاری امریکاست اصلا ربطی به حرفهای من نداشت من مقایسه ای با غربیها نداشتم در بحثم من فقط شرایط و مباحثی رو که دوستان در بحث از دست دادن جنگنده مد نظر قرار داده بودن رو عنوان کردم و اینکه همه دوستان این موراد رو مد نظر قرار ندادن و اینکه مثلا امریکا اینقد هزینه میکنه و فلان کشور اونقد و ما اینقد!!!! اصلا مبنای کار و بحث من نبود بنده خودمونو دارم میگم شما میگین این تعاداد به ازای هر اف 22 از دست بدیم بردکردیم!!! و فرق قیمتها اینقده و اونقد!! گفتم توی محاسبه قیمتهاتون آیا این موارد رو هم آوردین؟ هزینه های روحی روانی و تاریخی و اعتباری هزینه های انسانی آموزشی و... فقط هزینه هایی خودمونو میگم نوشتین این تعدا اف-5 از دست بدیم خوب یعنی همون تعداد خلبان هم در باره خلبان صحبت میکنیم نه بلانصبتشون گوجه فرنگی خلبان یعنی یک انسان شجاع و وارسته ای که جدای از خانواده و اقوام و دوستان کلی هزینه براش شده تا بتونه تاثیر گذار باشه در دفاع از میهن و آرمان به نظر شما چند تا از فرماندهان ما حاضر میشن و قبول میکنن و یا باورشون براینه که حتی یک دهم اون تعدادی رو که شما در فرضاتون آوردین فدای یک نتیجه عبث و بیهوده کنن این عزیزان ثابت کردن در راه دفاع از میهن و آرمان و اهداف ابایی از دریغ خون خود ندارن نمونه بارزش شهید دوران و .. ولی چندتاشون فرماندهان حاظرن برای طرحی شبیه طرح شما فدا کنن؟ اگر روزی برسه که همه توانمون از دست بره و راه چاره ای نباشه آره ما از زاثنیها در کامیکازه کمتر نیستیم اما وقتی میشه از اونا معقول تر و بهتر و درست تر و شایسته تر استفاده کرد و دست برقضا هم تاثیر گذارتر و تواناتر خواهد بود آیا اینگونه هزینه کردنشون بیخردی نخواهد بود؟ ببینید بحث به نظر من از پایه هم احساسی و غیر علمیه شما دوتا جنگنده کاملا متفاوت و با ماموریتهای دور از هم رو باهم بر مبنای یک فرض غلط" که فرماندهان ما هم بیان و این استراتژی رو قبول کنن و ظرف 6 سال فلان تعداد صاعقه ارتقا یافته بسازن و برای رزم کمیت در برابر کیفیت اف-22 اماده اشون کنن" خوب دییدن که ابدا تصمیم فرماندهان ما در اون زمینه نبود صاعقه ساختیم اما نه اون تعداد ارتقا دادیم اما نه اون ارتقاهای که دوستان گفته بودن بلکه کاملا خلاف این فرض دوستان ابدا سمت این راهبرد اف-5 دربرابر اف-22 نرفتن بلکه عزمشون بیشتر بر کارهای مثه رعد و باور و رادار سپر و... تا بیاد برسه به قاهر بود اونم در لوای قدرت تهاجمی موشکها و راکتهای زمین پایه امون و دقیقا بحثشون برعکس این حرفهاست یعنی هم کیفیت رو ارتقا دان هم کمیتو و نیومدن کمیت رو فدای کیفیت کنن نمونه اش ارتقاهای کیفی موشکهامون بالاخص فاتح و یا خانواده هاوک و یا همین کیفیت طراحی قاهر و یا ... به نظر من که این بحث استفاده از اف-5 برای مقابله با اف-22 کاملا از پایه و اساس غلط و باطله متاسف و ناخرسندم که اینو میگم تیوری فرضی شما برای نبرد ایندو محکوم به شکسته و تقریبا نشدنی شاید شاید شاید مثه اون یه باری که اف5 تونست میگ25 بزنه شدنی باشه اما یک تاکتیک مستمر و پایدار و قابل اتکا نیست بر پایه احتمالات با فرض قریب و نزدیک به صفر با سنگ هم میشه اف22 رو سرنگون کرد!!! ولی آیا میشه بعنوان یک طرح رزمی و واقعی روی همچین نظریه ای حساب باز کرد؟ اگر شما آره همین خود شما بودین خدا وکیلی روی همچین طرحی حساب باز میکردین؟؟؟ ببینید در شرایط رزم شما میکوشین با چنگ ودندون هم از میهن و آرمانهاتون دفاع کنین حتی با دست خالی این یک چیزه و تاکتیک و استراتژی رزمی و راهبرد جنگی یک چیز دیگه ما میتونیم رو قدرت موشکهامون حساب استراتژیکی و تاکتیکی باز کنیم سجیل دو برای ما و دمشنامون مفهوم مشخصی داره شاید اونا بتونن مثلا 50 درصدشونو هم منهدم کنن(شاید گفتم) اما باز هم تعداد باقی مونده هنوز یک راهبرده یا مثلا فاتح و خلیج فارس اگر فقط 20 درصد خلیج فارسها هم به هدف برسن(که من معتقدم بیشتر از این درصد خواهد بود ان شا الله) بازهم برای ما یک راهبرد حساب میاد رعد و باور و ... هم همینطور اما شما بگین چند درصد میتونیم روی تیوری اف-5 در برابر اف22 حساب باز کنیم؟ فرض روبر این بزارین که من همین الان اجی مجی کردم و همون 700 تا صاعقه ای رو که قرار بود ساخته و بهینه بشن رو براتون ظاهر کنم(همونایی که نه ساخته شدن و نه به اونحدی که دوستان گفتن بهینه!!! چون اصلا همچین تیوری و نظریه ای در سازمان رزم رسمی ما تعریف نشده بود) آیا تیوریتون شدنیه؟ اونم با درنظر گرفتن هوه زمینه ها و یک رزم واقعی و همه جانبه رادار موشک ماهواره دیگر جنگنده ها جنگ الکترونیک و... خوب قرار نیست ما اینجا بر مبنای توریهای باطل به بحث بپردازیم که مثلا با درنظر گرفتن شرایط از یک تا هزار با ژ-3 هم میشه اف-22 زد پس بیاییم 70 میلیون ژ-3 پخش کنیم بین مردم در راستای سیاست کیفیت کمیت و بعدش میتونیم از پس اف-22 برآییم!!!!! این استراتژی کیفیت کمیت رو اگر ما بخوایم بحث کنیم بهترین زمینه اش کمیت موشکهای آفندی و پدافندیمونه(بالاخص آفندی) آیا خود شما به شخصه قبول ندارین که ما اگر بجای فرض کردن تعداد چندین برابرصاعقه هامون بیاییم مبنا رو بر تعداد چندین برابری موشکهای زمین به زمین و دریاییمون بزاریم نتیجه معقولانه تر و منطقی تری بدست میاد؟ آیا این بحث به واقعیت نزدیکتر نخواهد بود آیا علمی تر و باور پذیرتر نخواهد بود؟ موشکها توانشون تعدادشون کیفیتشون توان ساخت و ارتقای ما توان کاربریشون توان استفاده ازشون و تاثیر گذاریشون همه معقول و منطقین اما صاعقه تعداد توان ارتقا اون شرایط خیالی و موهومی شرط رزم؟ کدومشون خداوکیلی معقول تره؟ به نظر خود شخص شما کدومشون الان در کشور در حال پیگیری ودرجریانه؟ چند درصد موشکهامون(اونم در برابر همه نیروهایی دشمن) میتونه به هدف برسه و چند درصد در جنگ موثره؟ چند درصد صاعقه (اونم تنهادر برابراف-22) تازه بحث جنگ الکترونیک و نبرد رسانه ای و دیپلماسی و ... همه رو فاکتور میگیریم چون ربطی به بحثمون ندارن در پایان چند تا نکته: 1- هرچی گفتم تنها و تنها نظر شخصی و تحلیلی بنده حقیر از شرایط موجود منطقه و خودمون و دشمنامون بوده و الزاما درست نیست و سندی هم براشون ندارم 2-امیدوارم روزی به جایی برسیم که غرب در برابر ما از استراتژی و راهبرد کیفیت کمیت حرف بزنه و اونا بیان بگن این تعداد مثلا اف-22 در برابر مثلا یک فروند اف 44 ایرانی!!!!(آرزو و امیده ، و آرزو هم بر جوانان عیب نیست البته اگر منو هم جون بدونین) 3-بنده صاعقه رو به شدت دوست دارم و معتقدم بهش هم نیاز داریم بالاخص در صورت ارتقای اون ،منتها نمیام از اون غولی بسازم در حد اف22 یا اف35 (اینجا هم امیدوارم که قاهر سرتر از اف-35 از آب دربیاد و طرحی هم برتر از اف-22 داشته باشم) 4-بازم میگم به نظرم بجای ساخت ده برابر صاعقه بیشتر بهتره که موشکهامونو دو یا سه برابر کنیم به نظر من تاثیر بهتر و بیشتری بجا خواهد گذاشت در پایان هم میگم دستت درد نکنه قلمت روان و اندیشه ات پایدار و بسیار بسیار بسیار شرمنده بابت طولانی شدنش و ممنون بابت صبر و حوصله ای که در جواب به گفتارهای طولانی من به خرج میدین
  16. [quote name='100' timestamp='1361440505' post='301264'] [quote] یادتون نره فرمانده کل قوا در بخشهای غیر نظامی دستور پیگیری اصل 44 رو صادر کردن و ما از بحث حاکمیت مطلق دولتی کم کم داریم به سمت خصوصی سازی پیش میریم(کاری ندارم که اینوسط چه اتفاقات ناگواری هم رخ داد) [/quote] سلام البته تا زمانی که دولت عملا نتونه در امدهاش رو از طریق مالیات به دست بیاره ، این اصل 44 به درستی اجرا نمی شه .... دولت بخش اعظم بودجه ش رو به همین شرکتهای دولتی وابسته هست و اگه این ها رو خصوصی کنه اونوقت با مالیات 4-6 درصد که حتی به درستی هم پرداختش نمی کنند چطوری می تونه بودجه رو تامین کنه !؟ [/quote] دوست من اصل 44 بسیار وسیعتر و گسترده تر از این حرفهاست یک انقلاب صنعتی و اقتصادی بدنبالشه که مالیات ناخن کوچیکه اون در ضمن یادتون نره یکی از بهترین وسود اورترین راه های درآمد زایی دولت همین اجرای اصل 44 هستش درباره مالیات هم تا زمانی که در کشور فضای شفاف و قابل رهگیری فرایندها و جریانهای مالی و اقتصادی نداشته باشیم ممکن و شدنی نیست بگذریم از خیلی راه های قانونی و شبه قانونی در رفتن و فرار از زیر مالیات هرچند اینجا جای مباحث اقتصادی نیست و تاپیک مربوط به تانک ذولفقاره و این بحث دادن چنین پروزه هایی به بخش خصوصی براستی نیازمند یک یا چند تاپیک سنگین و مجزا و تخصصیه
  17. خوب دوستان بحث داغ و جالبی رو دارین دنبال میکنین منتها خیلی خیلی دارین سیاه و سفیدش میکنین یه دسته کاملا به اینور غش میکنن یه دسته کاملا به اونور در صنایع دفاعی ما هم بخشهای خصوصی کم فعال نیستن درسته کاملا یک پروژه رو برنمیدارن ولی میشه گفت بالای 50 درصد به بخش خصوصی میرسه همین جماران و ولایت و سهند میدونین چند درصد بلوکهای بدنه رو بخش خصوصی ساخت؟ ببینید جاهایی هست که بخش خصوصی توانشو نداره تخصصشو نداره تکنولوژیشو نداره حتی جرات ورود بهش رو نداره بله منم قبول دارم بهترین شیوه اینه که ارتش و سپاه ما فقط کارفرما باشن اما با شرایط فعلی صنعت ما با توان نظارتی فعلی دولت ما با توان کنترلی فعلی ما آیا سازگاری و انطباق داره؟ خیر نداره اگر در امریکا همه پروژه های نظامی به بخش خصوصی داده میشن دلیلش نوع حکومت و اقتصاد اوناست که سالها طول کشید تا به این مرحله رسید ما در بخشهای غیر نظامی هم هنوز خصوصی سازی رو نتونستیم بدرستی پیاده کنیم یادتون نره فرمانده کل قوا در بخشهای غیر نظامی دستور پیگیری اصل 44 رو صادر کردن و ما از بحث حاکمیت مطلق دولتی کم کم داریم به سمت خصوصی سازی پیش میریم(کاری ندارم که اینوسط چه اتفاقات ناگواری هم رخ داد) ببینید باید بتونیم در یک حرکت و گذار اهسته و پیوسته و علمی و معقول این مرحله خصوصی سازی رو پشت سر بگذاریم و بعد بحث نظارتی و کنترلی دولت رو نهدینه و ارتقا بدیم بعد هم ترغیب صنایع خصوصی به مشارکت و فعالیت در این زمینه ها همین الان هم در همه بخشهای دفاعیمون بخش خصوصی بعنوان زیرمجموعه فعاله وولی بنا به همون چیزایی که دوستان گفتن و سیاست کلان فعلی نظام خود پروژه های حساس به اونا سپرده نمیشه نکته دیگه که دوستان عنوان کردن همون بحث کنترل اطلاعاتی ببینید جناب میسالوی عزیز شک نیست رپتور چندین پله بالاتر و برتر از صاعقه است اما باور بفرمایید سری ماندن اطلاعات صاعقه برای ما بسیار مهمتر از باقی ماندن اطلاعات رپتور برای آمریکاست و همه اون مورادری که گفتی و دلیلش هم برمیگرده به توان ارتقا و ساخت جایگاه قدرتی و اقتصادی و توان تکنولوژیکی متفاوت دو طرف و فاصله های موجود یه چیز رو هم خودتون بهتر میدونین دزدی اطلاعات از صنایع خصوصی ایران راحتتره یا آمریکا؟ کنترل اطلاعاتی و حتی اقتصادی و شفافیت فعالیتی کدومشون بالاتره؟ شرکتهای خصوصی ایران یا امریکا؟ ما متاسفانه حتی نمیتونیم رو قیمت گذاریها هم تاثیر داشته باشیم خیلی از شرکتهای خصوصی ما از زیر بار مالیات درمیرن کاری که توی آمریکا تقریبا نزدیک به محاله(تقریبا) اصلا کاری با بحث رشوه و لابی ندارم آمریکایی ها پس از سالها تجربه در فعالیت های خصوصی به اینجا رسیدن و شما انتظار دارین ما الان برسیم ایی که اونان؟ برای همین ذولفقار کدوم شرکت ایرانی توانای ، تخصص و یا حتی جرات ورود بهش رو داره؟ صنایع خودرو سازی ما؟ اونوقت ارتش باید بجای ذولفقار بره پراید بیست میلیونی وارد سازمان رزم زرهیش کنه بهمون بر نخوره صنایع خصوصی ما هنوز خیلی خیلی جا دارن تا به جایگاهی که شما میگین برسن در ضمن همانطور هم که گفتم بخش خصوصی بصورت پیمانکار جز در بخشهای دفاعی فعاله در نیروی دریایی پروژه ای مهمتر و محرمانه تر از اورهال کیلوکلاسها نداشتیم (حتی محرمانه تر از جماران و سهند و ولایت!!! دلیل دارم براش) اما در همین پروزه هم شرکتهای خصوصی زیادی فعال بودن درباره کابلها و چسبها حتی موضوعاتی رو هم نقل کردم در قسمت کیلو کلاسها و ایضا سایر بخشهای طارق در جماران و سهند بالاخص که حظور بخش خصوصی بسیار چشمگیر و چشمنوازه در ضمن رابطه معکوسش هم هست کمک ضنایع نظامی به بخش خصوصی مثلا در بندرعباس در چندین بخش مربوط به کشتی های اقیانوس پیماییی که ما تحت لیسانس آلمان و در داخل ساختیم چند تا از سامانه ها و بخشهاشو پرسنل نظامی انجام دادن کاری ندارم که در کل همون پروژه ها که به بخش خصوصی سپرده شده بود بخاطر مدیریت بیمار بخش خصوصی ما چندین سال با تاخییر مواجه شد اونم در حالی که هیچکدوم از مشکلات جماران رو نداشتن اونا و کاری ندارم که مثلا پروزه .... شرکت که قراردادش حدود 14 سال قبل بسته شده همه نقشه ها و دیاگرامنها و محاسباتش هم موجوده نمونه های در حال عملیاتش هم در دسترسه تمام دستگاه ها و سامانه ها و بخشهعا و قطعات و حتی مواد اولیه بدنه هم خریداری شده و قرار هم نیست هیچ ارتقای و یا تغییری صورت بگیره درحالی که سه برابر مبلغ قرارداد صرف شده هنوز پیمانکار بدنه رو هم تحویل نداده پروژه ای که قرار بود سه فروند رو تا 6 سال قبل تحویل بده ولی هنوز بدنه اولی کامل نشده!!!!!!!!!! من باتوجه به تخصص خودم بخش دریایی رو مثال میزنم در اون شرکتی که بنده مدتی باهاشون همکاری میکردم و بتازگی هم در بخش تعمیرات سنگین و اورهال شناورها فعال شده به عینه شاهد بودم که یک تعمیراتی رو که مثلا دبی یا بحرین 30 تا 35 روزه و اونم کامل و جامع انجام میدن بالای 3 ماه طولش دادن میدونین یعنی چی؟ میدونین چه هزینه ای داره؟ میدونین آف هایر شدن 60 روزه یک شناور تجاری یعنی چی؟ و جالب اینجا بود که همزمان در کنار دست اونا پرسنل نیروی دریایی چهارفروند ناو رو نه تنها تعمییر کامل که ارتقای کامنل هم دادن(بعلت اینکه طارق توی حوضچه بود نیرو مجبور بود که اونجا فضای تعمیراتی اجاره کنه) باور کن بایاندور رو کنار دست اونا همه سیستمها ی رزمیشوعوض کردن جالب بود برام ساعات کار شرکت خصوصی 24 ساعته بود نیروی دریایی 8 ساعته نیروی دریایی تعداد نفراتی رو که اختصاص داده بود بر پایه تناز و اندازه بسیار کمتر بود و... اونوقت سرعت کار در نیروی دریایی بسیار بسیار بالاتر و با کیفیت تر از بخش خصوصی بود چیزی که روی کاغذ و با محاسبات اقتصادی باید برعکس باشه همونجا بر روی دوتا پروژه مشابه غیر نظامی دوگروه کار میکردن یکی بچه های نظامی بودن یکی هم پرسنل همون شرکت عظیم خصوصی(یکی از شرکتهای بزرگ خصوصیمونه)دقت کار، سرعت کار، کیفیت کار، ایمنی کار و درنهایت توجیه اقتصادی کار این دوگروه باهم قابل مقایسه نبود و این یعنی اینکه ما در بحث اجرای سیاستهای درست صنعتی و اقتصادی ایراد و مشکل داریم این یعنی اینکه بخش خصوصی ما هنوز حتی الفبای خصوصی بودن رو بلد نیست و نمیدونه خصوصی بودن فقط به اسم و سند مالکیت نیست اصول داره و قانون و قواعد برخی جاها مثه هواپیمایی ماهان بدرستی رعایت میشهو جاهای دیگه هم نه(وقتی میگم بدرستی با معیارها و در سنجش با باقی شرکتهای خصوصی و نه با استانداردهای جهانی که ما خیلی راه داریم تا برابری با استانداردهای صنعتی و اقتصادی جهان) خیر عزیزان من بخش خصوصی ما فعلا و در حال حاضر نه توانایی و نه لیاقت تحویل گرفتن همچین پروزه هایی رو نداره چه دلمون بخواد چه نخواد چه بهمون بر بخوره چه برنخوره فعلا بخش خصوصی ما ناتوانه اما روزی باید این مشکل برطرف بشه باید حاکمیت دولتی صنایع جاشو به خصوصی سازیهای علمی و منطقی بده و دولت بحث کنترلی و نظارتی رو بعهده بگیره اونوقته که با به روی غلطک افتادن بخش خصوصی میتونیم امیدوار باشیم که ما به سمت مسیر درست که کارفرمای تنها بودن ارتشه حرکت کنیم درواقع اصولی هم نیست که ارتش نیروهای رزمشو به طراحی و تحقیق و ساخت اختصاص بده ارتش باید در بحث کابری وکارفرمایی باشه و بخش خصوصی باید کارهای تحقیق و طراحی و ساخت و رقابت و... رو پیگیری کنه اینطوری هم توان دفاعی و رزمیمون بالا میره هم در بخش صنعت و اقتصاد مملکت رشد خواهیم داشت اما واقعیت امر اینه که فعلا و شاید تا چند سال آینده هم این توانای نیست نه تنها این توانایی نیست که متاسفانه اراده ورود به این فاز هم کمتر دیده میشه نمیگم نیست میگم کمتر دیده میشه به امید روزی که همچیمون سر جای خودش باشه یک چیزی هم داخل پرانتز بگم خود همین صنایع دفاعی داخلیمون هم دارن از چینیزاسیون مینالن و اگر نبود درایت و هوشمندی فرمانده کل قوا همین صنایع داخلی دفاعیمون هم باید رد دکونهاشون تخته میکردن و همه وارد کنده از چین میشدن خدارو شکر که در این زمینه خودکفایی و خودباوری داریم حرکت میکنیم به امید روزی که به مسیر اصولی و درست و منطقی ساخت و تولید هم برسیم
  18. elo

    لحظه ای باما باشید

    آن سبکبالان که خرامان پرگشودند و به دیدار یار رفتند روحشان شاد و یادشان گرامی باشد که خدا در بهترین و برترین جایگاها منزلشان دهد و با خویشتنشان هملام گرداند یادشان گرامی و راهشان هم پر رهرو باد اما...... با یاران بازمانده اشان چه کردیم و میکنیم؟ تن زخمیها از بند و زنجیر برگشته ها و آنانی که هنوز روحشان زخمی نپریدن است با این از قافله بازمانده ها چه کرده ایم؟ مرحمشان که نبوده ایم زخم زبانشان هم نزده ایم؟ درد و رنج و زخمشان را هر لحظه تازه تر نکرده ایم؟ براستی این در گیرو دار میدان عشق و عاشقی در بند خاک و عم فراق یاران مانده ها هر بار با دیدن من و ما با خواندن من و ما با شنیدن من و ما قلب نازنینشان به درد نمی آید؟ توانسته ایم به این از خویش گذشتگان بگوییم که قدر زحماتتان را میدانیم راهتان را میشناسیم پرچمتان را برافراشته نگاه خواهیم داشت راهتان را ادامه خواهیم داد توانسته ایم ثابت کنیم که رنج و دردشان و گلوله هایی که بجای نقل و نبات نوشیدند و خونهایی که پیشکش این خاک و دیار کرده اند بیهوده نبوده است؟ توانسته ایم خاطرشان را جمع کنیم که شان و منزلت کار سترگشان را دریافته ایم و راه پاکشان را ادامه خواهیم داد به این بر مرگ ریشخند زده ها توانسته ایم دلگرمی آن را بدهیم که سنگرهایتان خالی نخواهد ماند تفنگهایتان بر خاک نخواهد نشست پرچمهایتان در اهتزاز خواهد بود و دشمنانتان چون هماره در ترس ؟ توانسته ایم تسلایشان دهیم تسکینشان دهیم آرامششان دهیم توانسته ایم؟ آنان که پرگشودن به اعلاترین ها رسیده اند بازماندگانشان را دریابیم
  19. در باره شستن پوکه ها من مطمین نیستم اما به نظرم میتونه دوتا دلیل داشته باشه یکی اینکه پوکه های شسته شده بیشتر جنبه تبلیغ دستگاه هستش و برای نشون دادن قابلیت و توانایی اونه وگرنه دلیل خاصی نمیبینم که پوکه هارو باهاش تمیز کنن اونم بعدشپوکه ها هیچ نیاز به روغنکاری ندارن در بحث تبلیغات برای نمونه های تجاری هم گاها مشاهده میشه که اجزای برش خورده و غیر قابل استفاده ای رو که بسیار هم کثیف شدن برای نشون دادن تاثیر و توانایی دستگاه باهاش شستن و عکسارو مقایسه کردن به نظر من شاید جهت نشون دادن توانایی بالای شستشو وتمیزکنندگی دستگاه از پوکه ها استفاده کردن نظریه دوم بالاخص اگر پوکه های سنگین وبزرگ (مثلا کالیبرهای بالای 100 م.م.) بود میشد گفت که شاید بحث بازفرآوری و بازیافت مطرح باشه چرا که کاملا تمییز بودن قطعه بازیافتی تاثیر بسیار بالایی در کیفیت فلز دوباره بازیافت شده داره البته در موارد بازیافت فلزات از متود دیگه ای در حوضچه های بزرگ استفاده میشه و استفاده از پکیج باکس آلتراسونیک معمولا در تعمیرگاه ها و مکانهای با ماموریت تعمیر و نگهداری کاربرد دارن ، جاهایی که هجم شستشو تقریبا کم یا محدود باشه بشخصه احتمال تبلیغاتی بودن اینکار رو بیشتر میدونم ولی منکر نمیشم شاید پشت اینکار فلسفه خاصی نهفته باشه که یا ما نسبت بهش بی اطلاعیم یا اونقد ساده اس که فراموشش کردیم نکته: اگر پوکه های کالیبر 12 ساچمه زنی بود میشد بحث ریکاوری پوکه و پرکردن دوباره اونو مطرح کرد که اونجا هم معمولا اینقد حساسیت به تمیزی وجود نداره، اونقده هم کثیف کاری بوجود نمیاد و در ضمن فرایند آلتراسونیک هم برای اینگونه پوکه ها زیاد مناسب نیست(هرچند دما و سلوشن قابل تغییر هستن و سافت سلوشنهای آلترانتیو و دماهای پایین با فرکانسهای بالاتر میتونن این مشکل رو برطرف کنن)
  20. [quote name='ops' timestamp='1361203458' post='300859'] میبخشید ...فقط خواستم بگم چقدر صرفه جویی میشه اگر شما معمولی بنویسید!!! [/quote] دوست خوبم سلام معمولی؟ راستش زیاد متوجه منظورتون نشدم اگر سبک نوشتنم رو میگین متاسفانه این سبک نوشتن منه و کمتر پیش میاد که بتونم یکی دوخط بنویسم اگر همین چندتا پست منو بررسی کنین میبینین من معمولا پستهام طوانیه خوب نیست میدونم اما ترجیح میدم بجای چندین پست کوتاه یک پست بلند بنویسم معمولا هم جاهایی پست میدم که نیاز به پاسخ بلند باشه توی پستهام هم کنایه و مثال و استعاره و گاها شوخی و کنایه و متلک و طنز هم میارم یه طورایی سعی میکنم که خشک نباشه درضمن میکوشم همه حرفامو توی یه پست بنویسم تا توی چند تا پست اما در هر حال بخاطر اینکه ازطولانی بودن نوشته های من اذیت شدین از همه پوزش میخوام سعی میکنم کوتاه بنویسم یا بهتر بگم سعی میکنم کمتر پست بدم در پناه حق
  21. [quote name='Electro_officer' timestamp='1361175853' post='300765'] [quote name='rh8' timestamp='1361173841' post='300758'] نمایشگاهی از دستاورد های دیگران با هدف پول اعراب من که به جز یوروفایتر چیز به درد بخوری ندیدم [quote]اون ناوها رو عکس با کیفیت‌تری نداری[/quote] [url="http://www.aleqt.com/a/small/a8/a8a3952245f92d495a7dfbca37fdf805_w570_h300.jpg"]http://www.aleqt.com...5_w570_h300.jpg[/url] [url="http://www.armyrecognition.com/images/stories/middle_east/united_arab_emirates/defence_exhibition/idex_2013/pictures/Baynunah_class_corvette_NAVDEX_UAE_Navy_naval_defence_exhibition_Abu_Dhabi_001.jpg"]http://www.armyrecog...u_Dhabi_001.jpg[/url] [url="http://www.aleqt.com/a/small/cd/cd36582f6966e0b503d99eb5c74396a7_w570_h300.jpg"]http://www.aleqt.com...7_w570_h300.jpg[/url] [url="http://www.aleqt.com/a/small/e9/e9e338cde829758e7b6fd80201a336aa_w570_h300.jpg"]http://www.aleqt.com...a_w570_h300.jpg[/url] [/quote] عجب! عجب پولایی!!!! چه خیزی برداشتن اینا! نگاه کردم این ناوها میتونن درد‌سر ساز باشن! تاپیکش قبلا زده شده. بدبختا خودشون رو واسه ایران آماده میکنند نمیدونن دشمن اصلیشون کیه! چقدر اینا احمق‌اند! از سرمایه‌ ریختن تو سیستان بلوچستان واسه تقویت وهابیت تا سوریه و خرید ناوهای گرانقیمت و ... چه اصراری دارن ایران رو دشمن خودشون بدونند؟!!! بازی جنرالزه!؟ اینا افتادن طرفی که پر از پول و چاه نفته! چه ذات پلیدی دارند! ابوسفیانی هستند واسه خودشون. اون تانکی که تو محوطه باز هست اون چیه؟ روس هست نه؟ [/quote] دوست خوب و بسیار اندیشمندم سلام این حرف کمی از شما بعیده کمی رو که چه عرض کنم واقعا از شما بعیده با اونهمه اطلاعات و دید باز و.... براستی که از شما بعید بود چینین نظری واقعا هنوز ما نمیدونیم و نمیخوایم باور کنیم که اعراب سالهاست که دشمنشون تغییر کرده و ما رو دشمن شماره یکشون میدونن نه اسراییل؟ خیلی سخته تغییر جهت لوله سلاحاشونو ببینیم؟ رسانه ها و سایتا و گفته های دولتمرداشونو نشنیدیم تا حالا؟ اسراییل هم اونجاهایی رو که میخواست ازشون گرفته و مابقی جاهاییی رو هم که میخواد سوریه و لبنان و عراقه که دوتای اولی کاملاطرف هستن و دومی هم که بعد از حمله آمریکا دارای حکومت شیعی شده پس مشکل اسراییل امارات و قطر و بحرین و عربستان نیست مطمین باشین خود مصر هم نیست مصر سرسپرده تر از این حرفاست گول ژستهای قبل ار انتخابات مرسی رو نخوریم مرسی عروسکی بیش نیست و هیچ توانی هم نداره حتی نتونست ونمیتنه کمپ دیوید رو لغو کنه یا سفارت اسراییل رو ببنده چه برسه به اینکه بخواد دشمن اسراییل هم بشه مرسی بیشتر اسراییلیها رو میخندونه تا بترسونه و اما ما و بادیه نشینان کناره پایینی خلیج فارس: خیلی ساده انگارانه است اگر ندونیم دشمن شماره یک تا 100 امارات ماییم ویا از یک تا 200 عربستان ویا از 1تا 1000 بحرین اونا غیر از ما و اسراییل دشمن ندارن یعنی دشمنی برای خودشون نمیشناسن(کاری ندارم که اصلی ترین دشمن کشور و ملت و رمدمشون همون غرب و آمریکاست که دارن سرمایه هاشونو به تاراج میبرن اما اونا با چشمها و گوشهایی کور و کر از تعصب جاهلیشون دشمنی رو در جای دیگه میبینن) اسراییل رو که خیلی وقته بخاطر آقا بالاسرهاشون آمریکا و انگلیس و فرانسه نه تنها پذیرفتن که باورش هم کردن و ابدا باهاش مشکلی ندارن، واسش جون هم میدن گنده لات حرف زنشون که همون اخوانیهای مصر بودن و صبح تا شب دم از الموت اسراییل و مخالفت با اونا میزدن از ترس یانکیهای چش آبی و اروپایی ها غرغرو هنوز با کمپ دیوید سرخوشن و سفارت اسراییل رو دارن و به رسمیت میشناسنش و................ برو تا برسی به نوکرهای حاشیه خلیج فارسی امریکا که بدون اجازه یانکیها با زنان حرمسراییشون هم رابطه برقرار نمیکنن نه عزیزان من اشتباه نکنیم دشمنو هم دست کم نگیریم اعراب به شدت دارن رشد میکنن عربستان 2013 با عربستان 1980 زمین تا آسمون فرق کرده اگر مثه کبک سرمونو کردیم زیر برف و با تحقیر و توهین به اعراب خودمون به نادانی و حماقت زدیم مطمین باشین ازپیش باخته خواهیم بود باید هوشیار باشیم ما سربازانمون افسرانمون فرماندهانمون دولتمردانمون همه و همه باید هشیار باشیم بیخ گوشمون دشمن تا دیروز ظعیفمون داره به شدت قدرت میگیره و میتونه کمکم برامون شاخ بشه(شاخ شده و ما خبر نداریم) به نظر من احتمال حمله مستقیم آمریکا به ما کمتر از 1 درصده احتمال حمله اسراییل هم به تنهای به ما کمتر از 5 درصده(این 5 درصد رو بخاطر حماقت ذاتی یهودیها میدونم والا در حساب و کتاب منطقی و عاقلانه احتمال حمله اسراییل به ما صفر کلوینه، منتها چون زیاد دیده شده که این قوم لجوج و نفهم و یکدنده ایراد گیر کارهای کودنانه و احمقانه به وفور انجام دادن 5 درصد برای این حماقتشون میزارم کنار و الا منطق میگه حمله اونا بدون امریکا به ما تقریبا برابر با نابودی خودشونه، این اعتقاد منه و شاید برخی ها باهاش موافق نباشن) ولی بالای 90 درصد اگر حمله ای بخواهد به ما صورت بگیره از طرف همین برادران عزیز دل و گرامی تر از جان عرب همسیایه جنوبیمون خواهد بود و بعدش به بهانه های واهی دخالت همه کفتارهای غربی بهترین راهی که آمریکایی ها و اسراییلی ها بتونن به اهداف شومشون در نابودی ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران و بعدش تجزیه کشور برسن و درضمن همه هزینه های حمله به ایران رو به حداقل برسونن اینه که اعراب رو در ابتدا با ما درگیر کنن و بعد ننه من قریبم بازی و مظلوم نمایی اعراب رو راه بندازن و چیزی توی مایه های کویت و صدام علم کنن و با اجماع جهانی به نیت پلیدشون برسن اونوقته که کمترین هزینه های سیاسی،اقتصادی،انسانی،و نظامی رو تقبل خواهند کرد و بهترین بهره رو از این حمله خواهند برد منتها تا زمانی که اعراب دور و ورشونو پر از سلاح نبینن جرات اینکار رو نخواهند داشت که به ما حمله کنن غرب و آمریکا هم اینو بهتر از ما میدونن پس میان تا خرخره بهشون سلاح میفروشن توی این وانفسای رکود اقتصادی هم کمکی به اقتصاد خودشون کردن هم پول نفت خریداری شده رو برگردوندن هم کنترلشون بر اعراب رو بیشتر کردن هم حلقه محاصره بر ما رو تنگتر کردن و هم خودشونو برای حمله از راه دور(بهتر بگم کنترل از راه دور علیه ایران) اماده میکنن هزینه های سیاسی و غرغرهای بیفیایده سازمان ملل رو هم پیشاپیش خوابوندن که ای واااااااااااای کجایین که ایران همسایه هاشو له کرد و کشت و غرات کرد و وظیفه دنیاست که از هیتلردوم جلوگیری کنه و ................ البته جدای از این فروش تسلیحات به اعراب اونا برای شیر کردن این شکم گنده های پولدار اقدام به انعقاد قراردادهای نظامی و پیمانهای دفاعی و ... میکنن قضیه و معادله بسیار ساده ای درجریانه اما درکمال تعجب میبینیم که خیلی ها یا نمیبیننش یا نمیخوان ببیننش یه عده ای از روی غرور ملی و میهنی و تاریخی نمیخوان قبول کنن که اعراب دارن به شدت قوی میشن و برامون شاخ میشن یه عده از روی نادانی و بیخیالی و یه عده هم انگاری اگر بگی اعراب روزی قراره به ما بد هم بگن ، کفر گفتی مگه میشه اعراب دشمن ما باشن؟ مایی که همه چیزمونو فدای اعراب میکنیم سرمایه ها مونو جونمونو تاریخمونو فرهنگمونو زبونمونو اعتبار سیاسیمونو آرامش و امنیتمونو و... حتی محیط زیستمون راستی اصلا میشه؟ شما میگین میشه؟ اصلا شدنیه؟ اعراب و دشمنی با ما؟ جل الخالق مگر میشه؟ کفر گفتم!!!!!!!!!!!!!!!!!!! توبه توبه توبه دوستان و عزیزان عشق عرب و فدایی عرب و شیفته عرب و همه چیز عرب و مرده عرب و دلداده عرب و نوکر عرب و مخلص عرب و در یک کلام عربدوستان بنده عرب دیدین که پیشاپیش از کفر گوییم توبه کردم هاااااااااااااااااااا توبه توبه توبه
  22. دستت درد نکنه بابت بالا آوردنش خوب حدود سه سال از این تاپیک میگذره خیلی اتفاقات افتاده(قرار بود این مبنا برای 3-6 سال باشه برمبنای چیزی که توی نوشته هاتون اومده بود یعنی حداقلش گذشته و الان داریم وارد نیمه اخرش میشیم) برخیهاش به حقیقت پیوست مثه خبرهایی که سال 2009 از فرمانده نیروی هوایی نقل شد یکیش طراحی همین قاهر بود که دیدیم اما تعدا مورد نظر فرضی شما در باره اف-5 و یا صاعقه حتی به یک چند دهمش هم نرسیدیم هیچکدوم از اون ارتقاها هم نبودن و همه هم برمیگردن به فرض تقریبا پرت این تاپیک از ابتدای بحث(ببخشید که اینقده رک میگم) چون به نظر من برخلاف نظر همه دوستان در کل فرماندهان ما دکترین رزمیمونو برمبنای 1- بازدارندگی با افزایش قدرت تهاجمی و تدافعی موشکهامون(در وحله نخست زمین به زمینا بعدش دریایی ها و درصورت امکان استفاده هوا به زمینها البته به شکل محدودتر) 2- ارتقا و افزایش توان پدافند هوایی و راداری کشور 3-سیاست تهدید منافع و مراکز با نیروها و گروهای تحت اختیار(اینو اونور آبیها زیاد روش مانور میدن و من زیاد مطمین نیستم و روش هم مانور نمیدم اما معتقدم مثلا حزب الله میتونه یک برگ برنده و تیز در دست ایران باشه اما بخاطر اطلاعات کمم بهش نمیپردازم) 4-اگر به توهم متهم نشم میگم بگونه ای بسیار خزنده و پنهان سعی و کوشش در نزدیک شدن به خاک امریکا چیزی تو مایه های سیاست شوروی در کوبا (هرچند اونجا بحث کلاهکهای اتمی شوروی و اس اس 4 ها و... مطرح بود و اینجا متاسفانه خیر!!!!!!!) طرح ریزی و استوار کردن (آیتم شماره چهار رو تخیل فرض کنیم بهتره!!!) به نظر من بدرستی و با کارشناسی اصولی تصمیم بر این شده که فعلا بار پدافند کمتر روی دوش نیروی هوایی باشه و این بار بصورت تخصصی به قرارگاه پدافند هوایی خاتم سپرده شده، دلیلم برای اینحرف، دکترین و اهمیت اون اعلام استقلال و جداشدن نیروهای پدافند هوایی از بنده نیروی هوایی ارتش و گسترش روز به روز و توجه بسیار زیاد به ارتقا و افزایش توان اون هستش حالا برگردیم به بحث کمیت و کیفیت شما و فرض درگیری اف-5 ارتقا یافته با اف-22: یکی از بچه ها هم گفته بود و منم باز تکرار میکنم اول اینکه اف-22 ها تکی نمیان و بصورت وینگ میان دوم اینکه چون توان راداری اونا و پشتیبانی راداریشون مثه اواکسها و... خیلی خیلی خیلی بیشتر و برتر و سرتر از اف-5 هاست قبل از اینکه اف-5 ها بخوان به محدوده شلیک موشکهای حرارتیشون برسن اونا موشکهاشونو شلیک کردن و برگشتن رفتن پایگاهشون حالا فرض کنین چندبار این اتفاق بیوفته(جدای از اینکه ما توانایی پیدا کردن اف-22 و هدایت اف-5 هامون چقد باشه و یا مهمتر ازون توانایی پرواز تعداد زیادی اف-5 از یک یا دو پایگاه مون چقده ) اگر همین تسلسل رو شما درنظر بگیرین و بیاییم فرض کنیم فقط 50 درصد آمرامها به هدف میخورن بعد از یکی دوهفته تقریبا هیچ جنگنده و هیچ خلبانی توی مملکت نمیمونه بهتره بحث رو منطقی ادامه بدیم وقتی درباره هزینه از دست دادن جنگندهدر نبرد هوایی صحبت میکنیم، دوستان انگار دارن ماشین خرید و فروش میکنن!!!!!!!!!!!! میتونین به من بگین قیمت خلبانها رو کیلویی چند حساب کردین؟ میدونین برای تربیت 1 خلبان چه زحمتها و مرارتها و هزینه ها و زمانها که صرف نمیشه؟ میدونین چند سال طول میکشه تا یک خلبان توانا و ماهر و قابل اتکا تربیت بشه؟ میدونین خود خلبان خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مهمتر از جنگنده هست و برای همین اجکت براش گذاشتن که درصورت لزوم بپره بیرون و بیخیال جنگنده های چندین ده میلیون دلاری بشه؟(همین اف-22 شونصد میلیون دلاری یا بالاتر و برتر و گرونتر از اون بی-2 میلیارد دلاری) خدایش بیاییم کمی منطقی بحث کنیم با فرض اینکه مثلا اف-22 ها سامانه خنک کننده خروجی اگزاوست را ندارن،سامانه های جنگ الکترونیک ندارنو.... بازم درصورت پرواز ترکیبی و وینگی که خصیصه و تاکتیک ذاتی آمریکایی هاست اگر بجای 700 تا 7000 تا اف-5 ارتقا یافته هم داشته باشیم هیچ کاری از پیش نمیبریم جز افزایش اعتماد به نفس و آمار غرور انگیز خلبانان امریکایی، رنگین و طلایی کردن صفحات تاریخ چند صد ساله امریکا، ایجاب دلایل حقارت و سرافکندگی برای نسل بعدی ایران زمین و همچنین گسترش گلزار شهدا و تولیدسخاوتمندانه نام شهید خلبان برای هرکوچه و خیابونمون!!!!! بیایین خودتون قضاوت کنین: یه وینگ 6 فروندی اف-22 بدون نیاز به شلیک موشکهای سایدواندرش فقط با همون آمرام هاش میتونه در بدترین شرایط برآوردیش 18 تا اف-5 رو بندازه پایین(در شرایط واقعی امروز براحتی آب خوردن 36 تا رو میندازه پایین و ککش هم نمیگزه و دلیلی هم برای داگ فایت نمیبینه اصلا دلش هم برای داگ فایت درد نمیکنه و مثه یه قهرمان هم برمیگردن پایگاهشون و هرهر و کرکر به ریش ما میخندن و پیاله ها و جامهای مشروبشونو به هم میکوبن و این شکارهای افتخار آمیزشونو جشن میگیرن) خوب با 20 بار پرواز دادن وینگهای 6 تایی(یعنی فقط 120 تا اف-22) براحتی 720 تا اف-5 رو فقط با آمرامهاشون بدون نیاز به درگیری نزدیک و استفاده از سایدواندارهاشون میندازن پایین خوب 720 تا جنگنده رو از دست دادیم!!!!!!!!!11جدای از تاثیر وحشتناک روانیش بر همه نیروهای نظامی و مردم و تاریخ کشورمون ، بعدش ما چیکار میکنیم؟ بنشینیم سماق بمکیم؟ مراسم تشیع باشکوه راه بندازیم دسته های سینه زنی و زنجیر زنی و علم کشی بریزیم توی کوچه هامون؟ خوب پس چیکار کنیم؟ اگر نظر من حقیر رو میخواین این تیوری برای شرایط امروز ما و با توجه به آینده پیش رو و معادلات در حال شکل گیری و یا در حال انجام منطقه از پایه محکوم به شکسته و اگر باز نظر منو بخواین باید ما در راستاهای زیر حرکت کنیم که در بیشترشون هم داریم حرکت میکنیم: 1- توان شناسایی،پایداری ،اخلال ناپذیری و برد راداریمونو افزایش بدیم (که داریم میدیم) 2- پوشش راداری و اورلپ اونو در همه سطح کشور کامل کنیم و نقاط کور راداریمون برطرف کنیم(که داریم میکنیم) 3-پدافند هوایی موشکی و توپخانه ایمونو ارتقا و گسترش بدیم و زنجیره ها و رینگهای متناوب و متنابعی رو بکار بگیریم بالاخص پدافند هوایی برد بلند مثه باور 373(که داریم همینکارو میکنیم هرچند باور هنوز فقط یک طرح هستش و تا عملیاتی شدنش خیلی راهه) 4-برد موشکهای راداری و حرارتی برای جنگنده های بزرگمون مثه اف-14 و میگ 29 رو افزایش بدیم(که داریم انجام میدیم) 5-سامانه های جنگ الکترونیک و اخلالگرمونو ارتقا بدیم و بروز و بروزترشون کنیم(خبر خاصی در این زمینه ندارم ولی منطقا باید اینگونه باشه که روشون کار کرده باشیم) 6-به سمت ساخت جنگنده های کوچیک رادار گریز و مانورپذیری بریم که بتونیم به فرضیه شما بر مبنای مجبورکردن اف-22 به ورود به داگ فایت نزدیک بشیم( قاهراف 313 دقیقا همونیه که مابرای چنین فرضیه ای میخوایم) 7-با ارتقای توان موشکی و توان بازدارندگیمون فکر هرگونه تهاجم رو از ذهن دشمنانمون بیرون کنیم(کاری که به شدت در حال انجامشیم) 8- با در پیش گرفتن یک سیاست خارجی اصولی ، منسجم ،خردمندانه ، درست و همچنین عزت مندانه!! امکان هرگونه دودوزه بازی کردن و جنگ طلبی راه انداختن رو از دشمن بگیریم و بیخود و بی جهت گزگ دست دشمن ندیم ،البته معنیش این نیست که عزت اسلامی و ایرانیمون بخاطر جلوگیری از یک جنگ احتمالی هدر بدیم (متاسفانه امروزه شاهد چنین سیاستی حداقل در ظاهر نیستیم، در باطن رو خدا عالمه) تا اینجا به نظرم واقع بینانه بود اما اگر بخوایم مبنا رو بر فرض و پیشنهاد بزاریم: 1-شروع به طراحی و ساخت جنگنده رادارگریزی برای برابری و یا برتری بر اف-22 کنیم(کار بسیاربسیار بسیار بسیار سختیه اما نشدنی نیست) 2-به سمت دفاع و پدافند بر پایه لیزر هوابرد و یا زمین پایه حرکت کنیم(خیلی خیلی سخته و تقریبا دور از دسترس برای ما اما نه محال) 3- دست به طراحی و ساخت پهپادهای رهگیر و دارای توانایی نبرد هوا به هوا بزنیم که در اینصورت دقیقا منطبق با گفته و تیوری شما حرکت کردیم و بحث خلبان و نیرویی انسانی هم حذف میشه ، درضمن هزینه از دست دادن پرنده خودی چه در بعد روانی و تبلیغاتی و چه در بعد اقتصادی به نحو چشمگیری میاد پایین(دراین باره خبرهای درگوشی از بعضی ها شنیده میشه اما تا خبر رسمی به بیرون درز نکنه نمیشه مطمین بود اما درکل طرح بدی نیست) 4- اصلا بیاییم مساله درگیر با اف-22 رو با مذاکره و دوستی و نمیدونم اینجور چیزا با آمریکا تموم کنیم(با این رویکرد سیاسی آمریکا و سیاست دوگانه اش بعید میدونم به این زودی چنین چیزی شدنی باشه، اگر در حرفها و گفته ها و عملشون صادق بودن میشد خیلی بهش امیدوار بود اما متاسفانه اونا سیاست توهین و توهین و تهمت و تهمت و چماق و چماق و زنجیر و زنجیر و افسار و شلاق و بعد از همه اینا یه نیمه هویچ نیم خورده رو دارن دنبال میکنن!!!!!!!!!!) با احترام به همه نظرات دوستان اینا نظر من بود و بالطبع خیلی از دوستان باهاشون موافق نیستن
  23. دستت درد نکنه دستگاهای تمییز کننده آلتراسونیک رو خودمون براحتی میتونیم بسازیم تکنولوژؤی پیچیده ای ندارن فقط باید بحث لیمتر کاویتاسیونو رعایت کنیم که موجب خوردگی ناخواسته نشه اینگونه تمیزکننده ها در صنعت به وفور یافت میشن و بسیار هم پرکاربد هستن الزامن هم تنها از همین یک نمونه سلوشن معرفی شده استفاده نمیکنن معمولا هر سازنده ای یک سلوشن رو برای دستگاهش معرفی میکنه بهترین نمونه ای رو که بنده دیدم و باهاش کار کردم و کارکردش بسیار ساده، دقیق و عالی و با سرعت بسیار خوب و عالییی بود نمونه ساخت شرکت معظم " یونیتور" بودش که بینهایت پرفورمنس بالایی رو دارا بود برای بحث نگهداری و تعمیرات بویژه در صنایع هوافضا و دریا بسیار کارا و مفید هستش در نیروی دریایی خودمون هم بصورت گسترده ای ازش استفاده میشه(از گونه های قدیمی ترش البته) و در سرعت عمل و دقت تمیزکاری در زمان تعمیرات بسیار مفید به فایده بوده نمیدونم در بخشهای زرهی و توپخانه نیروی زمینی هم استفاده میشه یا نه
  24. [quote name='misalu2001' timestamp='1360270702' post='298676'] ساخت در کشور ولو در یک زمینه ولو با قیمت بالاتر ولو با کیفیت پایین تر، بسیار ارزشمند تر از خرید بهترینهای جهان است. بیاییم این را باور کنیم و خود را کوچک نشماریم. لزومی ندارد در باره محصولات ساخت خودمان بی جهت غلو کنیم و کار ارزشمند خود را با دروغ کوچک کنیم. طراحی و ساخت نمونه ماکت قاهر الحق یک دستاورد بزرگ است. لزومی ندارد بخواهیم آن را با رپتور مقایسه کنیم. ذ3 یک دستاورد بنیادی و ارزشمند است، لزومی ندارد اثبات کنیم از لیوپارد و آبرامز بالاتر است. اگر ایمان داشته باشیم که دست گذاشتن روی زانوی خودمان و ندادن پول نفت به خارجیان بابت محصول، بزرگترین افتخار است، آنگاه دیگر لزومی به غلو در کارکرد محصول نمی ماند. اما همانطور که دوستان اشاره کردند، برنده جنگ را کارکرد تایین می کند اما بدانیم محصولی که وارداتی باشد، در دست مصرف کننده آن کارایی را ندارد که در دست سازنده دارد. سازنده به محض مشخص شدن یک عیب یا رو شدن یک تاکتیک، محصول خود را ارتقا می دهد اما مصرف کننده چه؟ اگر ما به راستی توانایی تولید سام 6 گین فول را داشته باشیم، به راحتی می توانیم برای مقابله با خطرات بومی خودمان، آن را تغییر داده و چیزی مثل بوک بسازیم اما اگر صرفا مصرف کننده باشیم، باید محصول قبلی را بازنشسته کنیم و محصول بعدی را با قیمت بالا بخریم. درست است که در کوتاه مدت خرید محصول آماده، امنیت بیشتری برای ما ایجاد می کند اما این تیشه زدن به ریشه آینده گان است. متاسفانه بنده در رونمایی های غرور آفرین دهه فجر، یک نقطه ضعف دیدم و آن هم احساس حقارت از ضعفهای احتمالی تولیدات داخل بود. باید سرمان را بالا بگیریم و بگوییم: "این ماک آپ قاهر است، طراحی آن توسط متخصصان ایرانی انجام شده و نمونه بدنه آن ساخته شده" چه افتخاری از این بالاتر؟ مگر باید حتما عملیاتی شده باشد که مایه افتخار کشور باشد؟ مگر حتما باید از رپتور بهتر باشد تا مایه افتخار ما باشد؟ ما باید سرمان را بالا بگیریم و بگوییم: "این تانک ذ3 به همت متخصصان داخلی ساخته شده. بعضی قطعات آن از قطعات موجود استفاده شده ولی کارایی کلی با توجه به نیاز ما بهینه شده" چه افتخاری از این بالاتر؟ مگر حتما باید از تی 90 بهتر باشد که مایه افتخار کشور باشد؟ مگر حتما باید اتولودر آن قطاری باشد که مایه افتخار کشور باشد؟ متاسفانه و شور بختانه، بعضی از مسولین ارزش کار متخصصان داخلی را کم دیده اند و بنا بر این فکر کرده اند که اگر بزرگنمایی نکنند، مردم هم ارزش کار متخصصان را مثل خودشان درک نخواهند کرد. بنا بر این دست به غلو زده اند و فرموده اند: "جنگنده بمب افکن قاهر فوق پیشرفته است" (فوق برای چی؟؟؟) "قاهر 1000 ساعت تست شده است" "ذ3 از بسیاری جهات از پیشرفته ترین تانکهای شرقی بهتر است" "اتولودر ذ3 بسیار پیشرفته است" ... مشک آن است که خود ببوید و الحق والانصاف مشک متخصصین ما خیلی هم عالی بوده است اما غلوهای بیجای برخی، شیرینی این دستاوردها را متاثر کرده. به امید روزی که به واقعیت افتخار کنیم. [/quote] به جرات میتونم بگم یکی از منطقی ترین و منصفانه ترین نقدهای چندین روز اخیر رو شاهد بودیم براستی که هم ستایندگان و هم ایراد گیرندگان باید این نوشته رو چندین و چند بار بخونن منتها کمی چربشش به سمت ایرادگیرندگان بود کمی و نه خیلی زیاد و حتی قابل لمس اما من حرف این دوست عزیزمونو براستی قبول میکنم مشکل ما در مواجهه با رونمایی های بسیار غرور آفرین دهه فجر امسال بزرگنمایی و کوچکنمایی های بسیار شبه برانگیزیه که برخیهامون عنوان میکنیم و میکنند!! اینکه ما میتونیم رو خیلی ها هنوز نمیخوان باور کنن و اینو هم که ما هنوز در آغاز راه توسعه و پیشرفت هستیم و کمکم داریم از مرحله کپی و مهندسی معکوس به سمت طراحی بومی و ساخت داخلی گذر میکنیم رو برخی اینوریها نمیخوان قبول کنن باید قبول کنیم که تا ساخت برابر با رپتور و یا برابر با آبرامز هنوز راه زیادی در پیش داریم با سابقه و برنامه وسرمایه اونا و مقایسه اش با ما بالاخص جذب همه سرمایه های فکری و دانشی دیگر کشورها و آزاد بودن در ارتباط با دیگران و بایکوت وحشتناک و تحریمهای آنچنانی اونا علیه ما همین دستاوردهامون هرچند هم از استاندارد های برتر دنیا فاصله داشته باشن شاهکارن من به شخصه طراحی جسورانه و شجاعانه قاهر رو حتی اگر فقط روی کاغذ هم بودو مدلسازی رایانه ای هم نداشت نه فقط شاهکا که [size=5][b]معجزه اندیشه و توان ایرانی[/b][/size] میدونم غلو هم نیمکنم با دست خالی و در این وانفسای اقتصادی و در اوج تحریم که بهمون سنگ نمیدن سرمونو باهاش بشکونیم معجزه کردیم دیگه دلیلی نداره با آلودن اینهمه معجزهاک به ننگ و آلودگی دروغ و بزرگنمایی نابجا از قداست و ارزشش کم کنیم از اون طرف نمیدونم چرا برخی دوستان و هممیهنان من نمیخوان قبول کنن که بابا ما این توانایی رو داریم و میتونیم ما ثابت کردیم هرگاه که خواستیم ودرست برنامه ریزی کردیم و درست مدیریت شدی و درست حرکت کردیم شاهکار خلق کردیم کم نبوده شاهکارهامون توی دفاع مقدس که دهن همه وامونده جالبه ما یک کشور جهان سوم در حال توسعه و تحت شدیدترین تحریمها کارهایی میکنیم که برخیها فوری میان و ترازوی مقایسه با آمریکا رو میزون میکنن خداییش اگر مالدیو بیاد برابر برزیل 3-0 ببازه کی برنده واقعی بازیه؟ ما دست آوردهایی ساختیم و رونمایی کردیم و و معرفی کردیم که اختلافشون با غربیها ابدا 3-0 نیست نمیگم برتریم نمیگم مساوییم میگم شاید 3-1 یا 3-2 باشیم اونا قدرت اول دنیا بوده و هستن و ما از کجا رسیدیم به اینجا خداییش پس از قبول قطعنامه و پایان دفاع مقدس ما کجا بودیم اونا کجا ما همونی هستیم که بهمون سیم خاردار نمیدادن برای موتور قایق ها برای عبور از اروند رود چه مصیبتها که نکشیدیم برای گلوله آرپی جی چه سختیها که تحمل نکردیم و و و یادمه یه جا فرمانده وقت سپاه (جناب آقای محسن رضایی) درر یک سخنرانی برای نیروهای سپاه عنوان کرده بودن که تنها 4000 راکت کاتیوشا توی کل کشور موجوده کرکنم سال 66 بود (درست خاطرم نمونده) خوب اون کشور الان نگنده نسل سوم میسازه و اسکادرانش عملیاتیه جنگنده های بسیار پیچیده نسل چهارمش رو بدون کمک کشور سازنده روپا نیگر داشته جنگنده نسل پنجم داره طراحی میکنه یکی از قدرتهای برتر موشکی دنیاست ناو و ناوچه و زیردریایی داره میسازه تانک میسازه و.. و و خداییش ما چقدر رشد داشتیم اونا چقد اونا هم داشتن اما سرعت و شتاب کدوممون بیشتر بوده بودجه و امکانات و سرمایه و نیروی انسانی و تجهیزات وو... کدوممون بیشتر و بهتر بوده و کدوممون بیشتر پیشرفت داشتیم کمی منصف باشیم کار عزیزانمون در مجموعه نیروهای مسلح و همه اونایی که باهاشون درگیر و در ارتباطن واقعان ستودنیه کارشون قابل ستایشه در اوج سختیها و تنگناها دارن شاهکار میکنن کنار دستمونو ببینین نمیگم عراق و افغانستان و یا حتی پاکستان و عربستان همین ترکیه موقعیتش امکان کمک گیریش سرمایه و شرایط اقتصادیش عضویتش توی ناتو و هزاران فاکتور مثبت دیگه اما کدوممون بیشتر روپای خودمون ایستادیم اگر فردای روزگار بین اسراییل و ترکیه جنگی دربگیره جنگنده های ترکی رو که اسراییل ارتقا داده میتونن جلوی اسراییلی ها دووم بیارن؟ کدوم یکی از ما دوتا درصورت درگیر شدن توان ادامه نبرد طولانی تری رو دارن با فرمولهای جهانی رزم و دفاع شرایط رزمی کدوممون در بعد استراتژیکی بهتر و برتره؟ بیایین کمی منصف باشیم خیلی نه فقط کمی و اما اون دوستی که درباره ایمنی فرمودن دوست خوبم بنده هم گفتم خیلی از ایرادهای دوستان رو میپذیرم منتها نحوه و تفکر بیان برخی ها رو نه گفتم برخیها به جهت دلسوزی میگن برخیها فقط بابت تحقیر و تمسخر فکر کنم شما خودتون هم با من هم عقیده باشین که متخصصان و کارشناسان ما در نیروهای مسلح اعم از ارتش و سپاه و وزارت دفاع تخصص و دانششون و احاطه به امار و اطلاعات داشته ها و ساخته هامون از من و شما و همه ماها بیشتره اونا معظلاعت و کمبودها رو هم میدونن و خیلی چیزهایی که ما حتی روحمون هم خبر نداره و بدونین که بیشک در باره اونا تفکر و اندیشه ای دارن من هم با اریه پیشنهاداتمون هرچند هم به نظر سطحی و غیر فنی بیان تا اونایی که واقعا معقول و فنین موافقم خیلی از ایرادات میتونه از دل همین نقدها برطرف بشه منتها با نقد و ادبیات دلسوزانه نه توهین امیز و تحقییر کننده برگردین برخی نقدها رو بخونین میبینین دست برقضا غیر فنی ترینهاشون یا توهین نابجا و تحقیر الکی هستن یا تحسین نابجا و بزرگنمایی نادرست من با این دو دسته مخالفم
  25. بازم سلام اینبار میخوام در باره میدجتهامون حرف بزنم البته برای شروع کار یک زنگ تفریح میزاریم تا کمی هم از کسالت و خشکی مطلب کم کنیم همونطوری که میدونین سری های اول میدجتها که ساخت کره و با تجهیزات کره ای بودن و به همین دلیل بسیار بسیار کمبود فضا داشتن که بعد از ورود به کار بچه های خود مون و ارتقای سیتمها و دیجیتالی شدن همه اونا جاها کمی بازتر شد اما هنوز هم کمبود جا احساس میشه (چیزی که معمولا همه زیردریایی ها منهای با رانش اتمی دچارش هستن) وقتی وارد زیردریایی های میدجت ساخت کره میشدین یه تونل بود که اول و اخرشو میدیدی و خبری از کمپارتمانت بندی نبود و همه اش یک سالن بودوالسلام اون انتهای سالن هم یک دسشتویی فرنگی کارگذاشته بودن که برای قضای حاجات ازش استفاده بشه خوب بر مبنای فرهنگ کمونیسم کره ای ها مشکلی ایجاد نمیکرد اما فرهنگ ایرانی اینو نمیپذیرفت که یه افسر جلوی چش همکاراش شلوارو بکشه پایین و کارای بی ادبی و گاها پر سروصدا هم بکنه!!! برای رفع این معضل(تا قبل ازارتقای اونها و کمپارتمان بندی کردنشون توسط بروبچه های ایران زمین) پرسنل ایرانی یک راهکار ابتدایی اندیشیده بودن که میرفتن بالا و بیرون از فضای زیر دریایی کارشونو میکردن و برمگشتن توی زیردریایی!!!!!!!!!!! تا اینکه........ یه بار که یکی از افسرا برای قضای حاجت میره رو عرشه زیر دریایی و کارشو میکنه بعلت خراب بودن دریا و یا مانور زیردریایی یا هردلیل دیگه پرت میشه تو آب اونم توی تاریکی شب!!!! بقیه نفرات هم بی خبر از اینکه ایشون تشریف بردن برای راحت کردن عذاب وجدانشون!!!!!! و اونا هم به راهشون ادامه میدن چند ساعت بعد که باید شیفت کاریشو تحویل میگرفت میگردن سراغش تویی همون فضای کوچیک ولی پیداش نمیکنن و تازه میفهمن ای داد بیداد خبری از طرف نیست بقول معروف جا تره و بچه نیست کمی که باهم مشورت میکنن و آخرین زمان دیدنش رو محاسبه میکنن!!! حدس میزنن که بعللللللللللللللللللللللله کارای بی ادبی کار دست دوستمون داده و سریعن سر زیردریای رو برمیگردونن و توی همون مسیر قبل برعکس حرکت میکنن و بعد حدود 10-12 ساعت میتونن نفر به آب افتاده رو پیدا کنن حالا خدا رحم کرده طرف یکی از ورزیده ترین نفرات نیرو در بحث شنا بوده و به شرایط زنده ماندن در دریا هم کاملا وارد بوده و خوب اموزش دیده بوده از اونا مهمتر هم اینکه خدا بهش رحم کرده بود گذر کوسه های دندون تیز خلیج فارس به اونجا نیوفتاده بود گزارش این اتفاق و دیگر گزارشات گلایه آمیز و انتقادی در باره شکل و جای دستشویی این کلاس زیر دریایی وعدم انطباقش با فرهنگ اسلامی -ایرانی ما، بالاخره کارخودشو کرد و این مشکل در ارتقا و بهینه سازیهای نهایی مد نظر قرار گرفت و رفع ایراد شد شاید همین موضوع کوچیک به نظر باید اما تاثیر زیادی بر روی عملکرد پرسنل زیردریایی داشت آره حتی یک مساله به ظاهر کوچیک میتونه عملکرد و ماموریت یک زیر دریایی رو با اخلال مواجه کنه نکته دیگه اینکه خود سیستم توالتهای زیردریایی ها بسیار بسیار جالب و قابل توجه هستش که بخودی خود یه موضوع مطلوب مهندسیه(البته از نوع چندش آور و متهوعش)