Crash

Army
  • تعداد محتوا

    1,055
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    59

تمامی ارسال های Crash

  1.   Schützenpanzer Lang HS.30 مقدمه در اوایل دهه 1950 در پاسخ به نیازهای آلمان غربی HS.30 ساخته شد. آلمان در این مقطع زمانی به یک خودروی زرهی نیاز داشت که نه تنها  توانایی حمل نیروها را داشته باشد، بلکه قابلیت رزمی بالا برای پوشش دادن نیروهای پیاده نظام و همراهی نیروهای زرهی و همچنین توانایی دفاع از خود را نیز داشته باشد. این محصول، نتیجه تجربه ورماخت در جنگ جهانی دوم با نام تکنیک پیاده نظام-زره پوش( Panzergrenadiere) بود که توسط وزارت دفاع فدرال آلمان دوباره تعریف شد. در سال 1957 شرکت سویسی Hispano-Suiza پیشنهاد تولید این خودرو را با پیشرانه ساخت شرکت رولز رویس به آلمان غربی داد. بدون ساخته شدن هیچ نمونه‌ی اولیه‌ای یا انجام تستی، طرح تولید انبوه پذیرفته شد. قرار بود 10000 دستگاه از این خودرو ساخته شود ولی به دلیل مشکلات فنی فقط 2000 دستگاه از آن ساخته شد. به دنبال این قضایا رسوایی بزرگ سیاسی در آلمان غربی دهه 1960 ایجاد شد. با این وجود  با توجه به استانداردهای نوین کنونی در ارتش های دنیا این خودروی جدید زرهی، اولین خودروی رزمی پیاده نظام در جهان بوده است و آلمان ها کلاس جدیدی از خودروهای زرهی را تعریف کرده اند. اسم خودرو Schützenpanzer Lang HS.30 گذاشته شد. Schützenpanzer به معنی خودرو رزمی پیاده نظام و HS.30 مخفف اسم کارخانه سازنده می باشد. لغت Lang به معنی طویل است که برای تمیزدادن این خودرو زرهی از خانواده خودروهای زرهی Kurz به اسم این خودرو اضافه شده است. نام دیگر این خودروی رزمی پیاده نظام Schützenpanzer 12-3 یا به اختصار SPZ 12-3 بوده است.  در سال 1971 خودروی رزمی پیاده نظام مارد (Marde ) جایگزینی برای SPZ 12-3 شد و اولین خودرو پیاده نظام دنیا از خدمت بازنشسته شد.   اجرای تکنیک پیاده نظام-زره پوش در جنگ جهانی دوم با استفاده از خودرو های زرهی Sd.Kfz. 251 و Sd.Kfz. 250 صورت میگرفت   خانواده خودروهای زرهی  Kurz خودرو های شناسایی سبک ، که به توپ 20 میلیمتری مجهز بودند.     توسعه ارتش ایالات متحده اعتقاد داشت نفربر های زرهی باید به عنوان یک تاکسی رزمی فقط برای جا به جایی پیاده نظام در خدمت ارتش باشند و نباید به سمت یک وسیله نقلیه با قابلت های رزمی توسعه پیدا کنند اما آلمانی ها تفکر دیگری داشتند تجربیات آنها در جنگ جهانی دوم و استفاده از تکنیک پیاده نظام-زره پوش باعث شد تا تفکر تاکسی رزمی را به چالش بکشند. آلمان هاSPZ 12-3  را به عنوان یک خودروی زرهی جنگی برای مبارزه در کنار تانک های اصلی میدان نبرد طراحی کردند و از طرف دیگر برای پوشش دادن و جا به جای نیروهای پیاده نظام آن را در نظر داشتند. بر خلاف نفربر زرهی ام 113 ارتش ایالات متحده، SPZ 12-3 آلمانی توانایی شناوری نداشت با این وجود در دکترین نظامی آلمان نداشتن این قابلیت در همراهی تانک های اصلی میدان نبرد به عنوان یک ضعف بزرگ دیده نمی شد. در عوض آلمان ها این خودرو زرهی را به یک توپ 20 میلیمتری اتوماتیک ساخت شرکت Hispano-Suiza به نام HS.820 مسلح کرده بوند که یک سلاح غیر منتظره ی قدرتمند برای خودروهای زرهی سبک در آن زمان محسوب می شد. این توپ روی یک برجک کوچک با دید پریسکوپی15x15  نصب شده بود. در دکترین آلمان غربی این توپ 20 میلیمتری برای مقابله با بالگردها، سلاح های ضد تانک و  خودروهای زرهی سبک در نظر گرفته شده بود تا تمرکز تانک های خودی بر نابودی تانک های دشمن معطوف شود. سرعت دهانه در توپ HS.820  1100 متر برثانیه است و نرخ آتش 1000 گلوله بر دقیقه است.         این توپ دارای گلوله های شدید الفجار، ضد زره و رسام بوده است. میزان مهمات ذخیره شده توپ 20 میلیمتری در SPZ 12-3، 2000 گلوله می باشد. همچنین به عنوان سلاح ثانویه یک مسلسل 7.62 میلیمتری مدل MG 3 به شکل هم محور روی برجک نصب شده است. ضخامت زره این خودروی زرهی 30 میلیمتر بوده و دارای شیب 45 درجه می باشد. زره جلویی بدنه توانایی مقاومت در برابر پرتابه های 20 میلیمتری را دارد، که در مقایسه خودروهای زرهی دیگر کشورها،  بیشترین سطح حفاظت را داراست. به علت قرار گیری موتور در بخش عقب بدنه و برای ورود و خروج سریع سرنشینان و امکان استفاده از سلاح های انفرادی، دو دریچه سقفی با توانایی باز شدن تعبیه شد. البته آلمان ها متوجه این ضعف بودند که در صورت حمله احتمالی ش.م.ر پیمان ورشو باز بودن سقف بسیار خطرناک است. SPZ 12-3 دارای 3 خدمه شامل فرمانده، توپچی و راننده بوده است، همچنین توانایی انتقال 5 سرباز با تجهیزات کامل را داشته است. محل قرارگیری راننده در سمت چپ بدنه بوده که مجهز به یک دریچه و سه پریسکوپ است. به علاوه برجک نیز در سمت راست بدنه نصب می شد. پیشرانه یک موتور 8 سیلندر رولز رویس مدل B81 Mk 80F بوده و از جمله مشخصات این پیشرانه قدرت220  اسب بخار، نسبت قدرت به وزن 15.3 اسب‌ بخار بر کیلوگرم و حداکثر سرعت 58 کیلومتر بر ساعت بوده است. با این حال محدوده عملیاتی این خودرو زرهی تنها 270 کیلومتر بوده است. سیستم تعلیق از نوع میله ای-پیچشی مجهز به ضربه گیر اضافه در بخش جلو می باشد. تعداد چرخ ها 10 عدد از نوع دوتایی  به همراه 6 غلطک بازگرداننده و دو عدد چرخ خورشیدی در جلوی شاسی بوده است. با وجود تاکید ارتش آلمان به استفاده از خودرو رزمی پیاده نظام به علت وجود نقص های فنی و هزینه های زیاد در گردان های پیاده نظام نفربر های ام 113 و کامیون های نظامی نقش پر رنگ تری نسبت به SPZ 12-3 داشتند.   ورود و خروج سریع سرنشینان به مدد دریچه ی سقفی در این خودرو زرهی     با وجود SPZ 12-3 ، نفربر های ام113 تا مدتها در ارتش آلمان غربی حضور پرنگی داشته اند.   طرح آلمان ها برای افزایش قابلیت رزمی نفربر ام113 به نام ام 113 جی با کمک شرکت BYE SYSTEMS   مشکلات و حاشیه ها با توجه به تصویب سریع ساخت HS.30، طرح بسیار خام و ناپخته بود. در اواسط دهه 1960  سیستم تهویه هوا، سیستم خنک کننده، سیستم تعلیق، ترمز ها و زنجیر های چرخ به دلیل مشکلات فنی برداشته شدند و با هزینه های بالایی جایگزین شدند. با این وجود از نظر افسران آلمانی HS.30 به عنوان ستون فقرات واحدهای پیاده نظام زره پوش هنوز غیر قابل اعتماد بود. با ادامه فعالیت این خودروی پیاده نظام مشخص شد پیشرانه رولز رویس برای خودرو زرهی با وزن14.6  تن بیش از اندازه کوچک است و در زمین های ناهموار و خارج از جاده سرعتش به شدت کاهش می یابد و مصرف سوخت ان به شدت افزایش می باید که باعث کاهش برد عملیاتی آن می شود. SPH.30 به عنوان بدترین رسوایی ارتش آلمان در اواسط دهه 1960 نامیده شد. در سال 1967 روزنامه آلمانی Frankfurter Rundschau موضوع رشوه ی 2.3 میلیون مارکی به پرسنل کلیدی برای پذیرفته شدن این پروژه را افشا کرد همچنین بعضی منابع ادعا کردند که کمپین انتخاباتی حزب سیاسی اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان مبلغی حدود 50 میلیون مارک برای حمایت خود از SPZ 12-3 دریافت کردند که تمامی این ماجراها باعث رسوایی بزرگ سیاسی در آن زمان شد.   دررفتن زنجیر HS.30 ، یک ضد تانک KnJgPz-90 در حال بکسل کردن آن         تولیدات شرکت سوئیسی Hispano-Suiza برای دسته اول از تولید این خودرو زرهی با شرکت بریتیش لیلاند برای تولید 2822 دستگاه قرار داد همکاری بست. همچنین شرکت های هانوماگ در هانوفر و هنشل در کاسل 825 دستگاه SPZ 12-3 را تولید می کردند.  شرکت راین متال توپ 20 میلیمتری را تحت لیسانس در داخل خاک آلمان تولید می کرد و رولز رویس نیز سیستم تعلیق و پیشرانه را برای این پروژه می ساخت. قرار بود 1000 دستگاه از این خودرو ساخته شودکه با بروز مشکلات و نقص ها با تولید  2176 دستگاه تولید آن متوقف شد. در اخر بعضی از این خودروهای زرهی به میدان های تیر به عنوان هدف های تمرینی منتقل شدند.   ماکت SPZ 12-3 در شرکت Hispano-Suiza   نسخه ها مدل استاندارد: یک خودرو رزمی پیاده نظام بود.     در بعضی از نسخه های استاندارد یک مسلسل MG3 اضافه در پشت دریچه راننده نصب میشد.     مدل FüFu : یک خودرو زرهی فرماندهی نسخه کنترل میدان نبرد.   مدل LGS M40A1 : این مدل به یک توپ بدون لگد M40A1 106 میلیمتری برای نابودی اهداف زرهی مجهز بوده است.       مدل Panzermörser : یک خمپاره انداز خودکششی مسلح به خمپاره انداز 120 یا 81 میلیمتری  به همراه یک مسلسل 7.62میلیمتری  MG3.     نسخه Feuerleitpanzer :  با حذف برجک این مدل به یک خودروی شناسایی توپچانه تبدیل شد که برای پشیبانی از واحدهای توپخانه ای کاربرد داشته است.     نسخه Raketenjagdpanzer 1 : اولین خودرو زرهی آلمانی مجهز به موشک های هدایت شونده. این خودرو ضد زره به موشک های SS.11 مجهز بودند. (تایپک مربوط به 1 RakJPz )       مشخصات کلی مبدا  : آلمان غربی سال تولید 1958 تعداد دستگاه تولیدی : 2176 دستگاه وزن : 14.6 تن طول :   5.56 متر عرض : 2.54 متر ارتفاع : 1.85 متر خدمه : 3 نفر( فرمانده، توپچی ، راننده) + 5 سرنشین حداکثر ضخامت زره : 30 میلیمتر با زاویه 45 درجه تسلیحات توپ 20 میلیمتری اتوماتیک  HS 820+ مسلسل 7.62 میلیمتری  MG3 پیشرانه :  موتور 8 سیلندر رولز رویس مدل  B81 Mk 80Fبا قدرت 220 اسب بخار برد : 270 کیلومتر حداکثر سرعت : 58 کیلومتر بر ساعت   منابع :   http://www.tanks-encyclopedia.com/coldwar/West_Germany/Schutzenpanzer_Lang_HS-30   https://en.wikipedia.org/wiki/Sch%C3%BCtzenpanzer_Lang_HS.30   http://www.panzerbaer.de/types/bw_spz_lg_hs30-a.htm     مترجم :Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است.
  2.  دریچه سقفی HS.30 در نتیجه تجربه استفاده از خودرو های نیمه شنی Sd.Kfz.251  وSd.Kfz. 250 در جنگ جهانی دوم بود. المان ها از عملکرد این خودرو های نیمه شنی در جنگ جهانی دوم خصوصا برای اجرای تکنیک پیاده نظام-زره پوش راضی بودند. پس آلمان طی بازسازی ارتش خود به دنبال زنده کردن تکنیک پیاده نظام-زره پوش نیز بودند. به همین منظور خودرویی طراحی کردند که با این تکنیک همخوانی داشته باشد. یکی از ملزومات اجرای این تکینک واکنش سریع نیروهای پیاده نظام به اهداف تعیین شده بود دریچه سقفی باعث میشد سرعت خروج سربازان از خودرو زرهی به طور چشمگیری افزایش پیدا کند. یکی دیگر از ویژگی های دریچه های سقفی این بود که باعث میشد سربازان پیاده نظام در شناسایی محیط به خدمه خودرو زرهی کمک کنند در نتیجه با هماهنگی پیاده نظام و خدمه یک دید 360 درجه برای خودرو زرهی ایجاد میشود. همچنین پیاده نظام خیلی راحت می توانستند از تسلیحات خود حتی مسلسل های سنگین برای نابودی اهداف تعیین شده در داخل خودرو زرهی استفاده می کند. به همین منظور آلمان ها طرح دریچه سقفی را بسیار مناسب می داسنتند. البته آلمان زود متوجه شدند با توجه به تهدیدات جدید دیگر دریچه های سقفی کاربرد ندارند. به تدریجی خودرو های زرهی در سراسر دنیا  به دوربین ها ، سیستم های نظارتی  و رمپ های عقبی (در بعضی ازخودرو های زرهی  پورت های آتش نیز وجود دارد) مجهز شدند که در حقیقت همان عملکرد دریچه های سقفی را با امنیت بیشتر برای سرنشینان تامین می کنند.        خودرو های نیمه شنی آلمان در طول جنگ جهانی دوم با دریچه های سقفی عملکرد بسیار خوبی از خود برجای گذاشتند.     در مورد ظرفیت حمل سرباز ، آلمان ها به طور کلی  ظرفیت خودرو های رزمی پیاده نظام را پایین در نظر می گرفتند، که این مسئله به دکترین نظامی ارتش آلمان بستگی دارد. حتی امروزه  خودروی رزمی پیاده نظام  آلمانی پوما ظرفیت حمل 6 سرنشین را دارد. ظرفیت بالا برای حمل سربازان بر عهده نفربر های زرهی گذاشته شد است و هدف خودروهای رزمی پیاده در میدان جنگ با آنها متفاوت است. با این وجود طرح HS.30 به خاطر برخی مشکلات که در متن اشاره شد طرحی ناپخته بود، به همین علت آلمان استفاده از نفربر آمریکایی ام113 را قابل اعتماد تر میدانست.اما آلمان ها نشان دادند که از تجربیات  گذشته درس می گیرند. ساخت و طراحی خودرو رزمی پیاده نظام ماردر که یکی از قدرتمند ترین خودروهای رزمی پیاده نظام در عصر خود بود مؤید این حرف است.   خودروی رزمی پیاده نظام ماردر    در خودروی رزمی پیاده نظام ماردر به جای دریچه سقفی یک رمپ در عقب خودرو گذاشته شد. همچنین در بعضی از مدل های این خودرو پورت های آتش نیز تعبیه شد
  3. Kanonenjagdpanzer ( توپ ضد تانک) مقدمه در طی جنگ سرد ترس از حملات زرهی ارتش شوروی بروی کشورهای اروپای غربی سایه افکنده بود. خصوصا در آلمان غربی که به وسیله ی همسایه ی خود، آلمان شرقی تهدید میشد. در نتیجه آلمان غربی تصمیم به توسعه ضد تانک های جدیدی گرفت تا بتواند در صورت حمله ی زرهی شوروی و همپیمان آن مقاومت کند. آلمان ها تمایل داشتن تا از طرح موفق زره کوب های Jagdpanzer IV در جنگ جهانی دوم برای زره کوب جدید خود استفاده کنند. اولین نمونه این ضد تانک به کمک سه شرکت هنشل ، هانوماگ و کمپانی سویسی موواگ در سال 1960 ساخته شد. بعد از انجام تست بروی نمونه اولیه تنها دو کمپانی آلمانی هنشل و هانوماگ برای تولید انبوه باقی ماندند. اسم این زره کوب Kanonenjagdpanzer یا به اختصار KnJgPz-90 نامیده شد. در بین سال های 1966 تا 1967 770 دستگاه از این زره کوب به ارتش آلمان تحویل داده شد.که از 770 دستگاه تولیدی 385 دستگاه را کمپانی هنشل و 385 دستگاه دگیر را هونوماگ ساخت بود. زره کوب Jagdpanzer IV طراحی در واقع KnJgPz-90 ، ادامه نسل زره کوب های Jagdpanzer IV بود که فقط از نظر زوایه های زره های شیب دار نصب شده بروی آن به نسل قبلی خود شباهت داشت ، در KnJgPz-90 بدنه کشیده تر و سبک تر بوده است. زره جلویی بدنه ضخامت 50 میلیمتر داشته است در اطراف بدنه ، زیر و بخش بالایی بدنه ضخامت زره فقط 10 میلیمتر بوده است. یکی از درس های آلمان در جنگ جهانی آموخته بودند این بود که نباید فقط تمرکز خود را بروی حفاظت ضد تانک های خود معطوف کنند و یک ضد تانک را با توجه به قابلت های تحرک پذیری بالا طراحی کنند. پس سعی کردند تحرک را درتوپ ضد تانک جدید با کمک پیشرانه ام‌تی‌یو با قدرت 500 اسب بخار تامین کنند. محل قرار گیری پیشرانه درقسمت عقب بدنه بود. یکدیگیر از دلایل ضخامت پایین زره در این زره کوب نیز رسیدن به تحرک بالا بوده است. حداکثر سرعت این زره کوب ،70 کیلومتر برساعت بوده است. ارتش آلمان در توسعه این زره کوب در نظر داشت تا هزینه تمام شده این زره کوب ارزان باشد تا بتوان ان را در تیراژ بالا تولید نماید. پس در طراحی با حذف برجک چرخان که موجب حذف قابل توجه ای از قطعات در ساختمان KnJgPz-90 شد. در نتجه هزینه ساخت و نگهداری آن به شدت کاهش پیدا می کرد. سلاح اصلی این زره کوب یک توپ 90 میلیمتری تولید شده ساخت شرکت آلمانی راین متال به نام L40 بوده است. این توپ نمونه مشتق شده از مدل توپ M36 آمریکایی است که در تانک ام-48 پاتون نیز مورد استفاده قرار گرفته بود . زاویه حرکت افقی توپ18 درجه و -8 تا +15 درجه حرکت عمودی داشته باشد. همچنین یک مسلسل 7.62 میلیمتری مدل MG3 بروی گنبد فرمانده نصب شده بود . این زره کوب توانایی حمل 51 گلوله برای توپ اصلی و 4000 گلوله برای مسلسل را داشته است . برای ورود و خروج خدمه 3 دهلیز تعبیه شده بود ، محل قرار گیری راننده در سمت راست بوده است و جایگاه فرمانده در سمت چپ بدنه بوده است. برای دید فرمانده در جلویی گنبد فرماندهی یک پریسکوپ نصب شده بود. در نمونه های اولیه این ضد تانک نارنجک نداز های دود زا در جلویی بدنه روی توپ نصب میدند ولی در نمونه های بعدی نارنجک اندازها به قسمت عقبی بدنه منتقل شند. در عوض روی توپ یک نور افکن فروسرخ نصب شد که توانایی رزم شبانه را به این زره کوب می داد. همچنین KnJgPz-90 در مقابل اثرات حملات ش.م.ر مقاوم بوده است و جان خدمه را حفظ می کرده است. سرنوشت علاوه بر آلمان ، ارتش بلژیک نیز 80 دستگاه از KnJgPz-90 را در سال 1975 درا ختیار داشت و آنها با ایجاد کمی تغییر را تا اواخر دهه 1980 در خدمت داشت. این زره کوب به خاطر تحرک بالایی خود مورد توجه ار تش آلمان بود اما با توسعه تانک های جدید ارتش شوروی ( تی-62 و نی -72 ) نداشتن برجک چرخان و توپ ضعیف در این زره کوب به نقطه ضعفی درآن تبدیل شد. البته انگلستان طرح نصب توپ 105 میلیمتری را به آلمان غربی پیشنهاد کرد. اما به دلیل افزایش قیمت و ناکارآمد بودن در مقابل تانک ها شوروی موافقت آلمان را در پی نداشت. و آلمان به تدریج این زره کوب ها را از خدمت خارج می کرد تا اینکه در سال 1990 به طور کلی از خمت کنار گذاشته شدند. البته تعدادی از زره کوب ها به ضد زره جگوار 2 تبدیل شدند. نمونه های دیگر با حذف توپ اصلی تبدیل به خودرو های شناسایی توپچانه با نام Beobachtungspanzer تبدیل شدند. سرنوشت تلخ یکی از زره کوب های KnJgPz که تبدیل به سیبل هدف در میدان تیر شده است. خودرو شناسایی توپچانه Beobachtungspanzer مشخصات کلی تعداد تولید شده:770 دستگاه وزن: 27.5 تن طول : 6.24متر ( فقط بدنه بدون احتساب لوله توپ) عرض : 2.98متر ارتفاع : 2.09 متر خدمه : 4 نفر ( فرمناده ، توپچی ، لودر و راننده) ضخامت زره : 50 -10 میلیمتری تسلیحات : پیشرانه : ام‌تی‌یو MB 837 با قدرت 500 اسب بخار برد: 385 کیلومتر حداکثر سرعت : 70 کیلومتر بر ساعت Raketenjagdpanzer (پرتاب کننده موشک ضد زره ) این خانواده از ضد زره ها شامل 4 عضو است که مجهز به انواع مختلفی از موشک های ضد زره هستند. شامل: Raketenjagdpanzer 1 Raketenjagdpanzer 2 Raketenjagdpanzer 3-Jaguar 1 Raketenjagdpanzer 4-Jaguar 2 Raketenjagdpanzer 1 این ضد تانک اولین خودرو زرهی آلمانی بود که به موشک ضد زره هدایت شونده مسلح بود و در سال 1961 وارد ارتش آلمان غربی شد. تولید این ضد تانک همزمان با تولید زره کوب KnJgPz-90 بوده است. این ضد تانک از شاسی HS-30 بهره می برد. سلاح1 RakJPz یک پرتابگر موشک هدایت شوند ضد زره SS.11 ساخت فرانسه بود. در داخل این ضد تانک ده موشک ضد زره قابل حمل بوده است . سیستم هدایت این موشک از نوع سیستمی بوده است که بوسیله یک پریسکوپ در بالای بدنه هدایت انجام می شده. موشک های ضد زره SS.11 توانایی نفوذ در زره های 600 میلیمتر را داشتند . برد این موشک 150 تا 3000 متر با سرعت 190 متر بر ثانیه است که برای نفوذ در زره تانک های شوروی مانند تی -54 کافی بود. ظرفیت حمل 10 موشک ضد زره در داخل این خودرو زرهی وجود داشته است. پیشرانه این ضد تانک مدل رولز رویس B81 Mk 80F با قدرت 235 اسب بخار بود که باعث دست یافتن به حداکثر سرعت 51 کیلومتر بر ساعت می شد. مشخصات کلی تعداد تولید شده:95 دستگاه وزن: 13000 کیلوگرم طول : 5.56 متر عرض : 2.25 متر ارتفاع : 1.70 متر خدمه : 4 نفر ( فرمناده ، توپچی ، لودر و راننده) ضخامت زره : 30 میلیمتری تسلیحات : یک پرتابگر موشک ضد زره SS.11 پیشرانه : رولز رویس B81 Mk 80F با قدرت 235 اسب بخار برد:270 کیلومتر حداکثر سرعت : 51 کیلومتر بر ساعت Raketenjagdpanzer 2 ضد تانک RakJPz2 در طول سال های 1967-1982 در خدمت ارتش آلمان غربی بود. این ضد تانک ، زره کوب Kanonenjagdpanzer و خودرو رزمی پیاده نظام ماردر همگی از یک شاسی مشابه استفاده می کردند. شرکت های هنشل و هانوماگ 318 دستگاه از این خودرو را ساختند. نمونه های اولیه ی این خودرو بین سال های 1963 تا 1965 توسعه داده شد و بین سالهای 1967 و 1968، توسط شرکت هنشل و هانوماگ برای ارتش المان غربی ساخته شد. این ضد تانک به یک یا دو پرتابگر موشک ضد زره SS.11 و دو مسلسل 7.62 میلیمتری مدل MG3 مسلح بوده است. البته در پرتابگر های دوتایی هربار فقط خدمه می توانستند یک موشک را به سمت هدف پرتاب کنندو هدایت یک موشک در اختیار اپراتور بود ( سیستم شلیک کن فراموش کن در سیستم هدفگیری وجود نداشته است )، موشک دوم برای این تعبیه شده بود که زمان بارگذاری مجدد موشک کوتاه تر باشد.. مجموعا با احتساب موشک های نصب شده بر روی این پرتابگر این ضد تانک 14 موشک SS.11 را با خود محل می کرده است. ماموریت این خودرو نابود ادوات زرهی دشمن در فاصله ی 1.5 تا 3 کیلومتری بود است. ضد تانک RakJPz2 در کنار KnJgPz-90 ضد تانک RakJPz2 با دو پرتابگر SS.11 مشخصات کلی تعداد تولید شده: 318 دستگاه وزن: 23 تن طول :8.75 متر عرض : 2.98 متر ارتفاع : 2.10 متر خدمه : 4 نفر ( فرمناده ، توپچی ، لودر و راننده) ضخامت زره : 8 تا 50 میلیمتری تسلیحات : یک یا دو پرتابگر موشک ضد زره SS.11- دو مسلسل MG3 پیشرانه : ام‌تی‌یو فریدریشسهافن MB 837 با قدرت 500 اسب بخار برد: 385 کیلومتر حداکثر سرعت : 70 کیلومتر بر ساعت Jaguar 1 از سال 1978 تا سال 1982 با منسوخ شدن طرح RakJPz2 ارتش آلمان 316 دستگاه از این مدل را به جگوار 1 تبدیل شدند. در جگوار 1 موشک ضد زره SS.11 با موشک ضد زره HOT جایگزین شد و زره نیز بهبود پیدا کرد. در بین سال های 1993 تا 1995 ، چگوار ها نیز ارتقا پیدا کردند و سیستم اپتیک جدید به همراه یک سیستم تصویربرداری حرارتی اضافه شد که نام این مدل Jaguar 1A3 گذاشته شد. مشخصات کلی وزن: 25.7 تن طول : 6.61 متر عرض : 3.12 متر ارتفاع : 2.55 متر خدمه : 4 نفر ( فرمناده ، توپچی ، لودر و راننده) ضخامت زره : 50 میلیمتری تسلیحات : یک پرتابگر موشک ضد زره HOT - دو مسلسل MG3 پیشرانه : ام‌تی‌یو فریدریشسهافن MB 837 با قدرت 500 اسب بخار برد: 380 کیلومتر حداکثر سرعت : 70 کیلومتر بر ساعت Jaguar 2 در دهه 70 میلادی بخش عمده ای از لانچر های موشک ضد تانک ناتو بروی خودرو های زرهی سبک نصب میشد. کشور های همانند آمریکا ، فرانسه وآلمان غربی از مدل های مختلف جیپ و انگلستان از انواع مدل لندلور برای برای حمل لانچر های ضد تانک ها استفاده می کرد. اما تجربیات جنگ ها در خاورمیانه نشان میداد ، حفاظت کم این خودرو های سبک در برابر آتش دشمن بسیار آسیب پذیر هستند و بقای آنها در میدان جنگ بسیار کاهش میابد. به همین منظور کشورهای پیشرو همانند ایالات متحده و آلمان غربی دست به توسعه خودرو های زرهی دارای موشک های ضد زره زدند ، البته به نظر میرسد این کشور ها از عملکرد این مدل خودرو های زرهی در این دهه راضی نیستند و در مورد عملکرد این نوع از خودرو ها تردید دارند. آلمان پس از چند سال از استفاده انواع مختلفی از ضد تانک ها تصمیم گرفت تا قابلیت های رزمی ضد زره های زرهی را بهبود ببخشد. به همین منظور ساخت ضد تانک جدیدی در دستور کار قرار داد . از سال 1983 تا 1985 ، 165 دستگاه از زره کوب های KnJgPz با حذف توپ اصلی، اضافه شدن پرتابگر موشک ضد زره تاو و اضافه شدن زره های Applique تبدیل به ضد تانک های جگوار 2 شدند. با این حال جگوار 2 در میدان نبرد متکی به تحرک بالایی خود بود. جگوار به موشک ضد زره تاو با دید حرارتی AN/TAS-4 ، مسلسل MG3 و مسلسل MG3A1 مسلح بودند. در سال 1989 موشک ضد زره تاو 2 بروی جگوار 2 نصب شد. این ضد تانک توانایی حمل 12 موشک ضد زره تاو به علاوه 2100 گلوله مسلسل های MG3 را دارد. جگوار 2 مجهز به سیستم فیلتر هوا ، دستگاه رانندگی در شب و تجهیزات ارتباطات رادیویی است. علاوه بر این نارنجک های دود زا زا پشت بدنه به جلوی بدنه منتقل شدند. زره های Applique مشخصات کلی تعداد تولید شده: 162 دستگاه وزن 24.8 تن طول : 6.61 متر عرض : 3.12 متر ارتفاع : 2.55 متر خدمه : 4 نفر ( فرمناده ، توپچی ، لودر و راننده) ضخامت زره : 50 میلیمتری به علاوه زره های Applique تسلیحات : یک پرتابگر موشک ضد زره تاو - دو مسلسل MG3 پیشرانه : ام‌تی‌یو فریدریشسهافن MB 837 با قدرت 500 اسب بخار برد: 400 کیلومتر منابع : http://www.tanks-encyclopedia.com/coldwar/West_Germany/Kanonenjagdpanzer-90.php https://en.wikipedia.org/wiki/Raketenjagdpanzer تاپیک های مرتبط: http://www.military.ir/forums/topic/11490-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D8%B6%D8%AF-%D8%B2%D8%B1%D9%87-hot/ http://www.military.ir/forums/topic/3030-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D8%B6%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%A9-tow/ مترجم :Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است.
  4. تجهیزات جدید تروریست های داعش در رقه سوریه   به تازگی شبکه خبری اسکای نیوز مستندی پخش کرده است که در آن نشان داده است، داعش در کارگاه های خود در شهر رقه سوریه به دنبال ساخت تجهیزات جدیدی است تا بتواند در جبهه های جنگ تغییراتی ایجاد کند. اولین وسیله ای که در این مستند نشان داده شد، یک خودرو کنترل از راه دور برای عملیات های انتحاری است. همچنین ادمک های برای فریب نیروهای دشمن و یا دوربین های حرارتی نیز ساخته شده است . این ادمک ها قرار است دارای صورت و مو های طبیعی باشند تا موجب فریب بشود.همچنین برای فریب دوربین های حرارتی بدن ادمک ها با آلومینیوم پوشیده شده است و در داخل ادمک یک ترموستات قرار داده شده است.   ماشین کنترل از راه دور داعش برای عملیات انتحاری   ادم های جعلی داعش ، مجهز به پوشش آلومنیومی و ترموستات    محصول بعدی داعش در این مستند یک موشک سطح به هوا بود. به نظر مرسید به علت اینکه تروریست های داعش به موشک های سطح به هوا پدافندی دسترسی ندارند خود به دنبال ساخت موشک های این چنینی هستند. به ادعای این مستند تروریست های داعش به جای استفاده از باتری های حرارتی از یک روش دیگری برای ساخت باتری استفاده کردند. همچنین این موشک دارای یک کلاهک جستجو گر حرارتی برای هدف قراردادن هواپیماهای نظامی و غیر نظامی است. رسانه های غربی این دستاورد های تروریست های داعش را خطری برای غرب تلقی کردند.با این حال به نظر میرسد بخشی از این تجهیزات جز تبلیغات رسانه ای داعش به حساب بیاید و فاقد کاربرد عملیاتی باشد.     موشک سطح به هوای داعش
  5. نیروهای تروریستی داعش تصاویر جدیدی از ادوات منهدم شده ارتش عراق در استان رمادی  منتشر کردند.نیروهای داعش در روز جمعه 11 دی(1ژانویه) با عملیات کمین و با کمک نیروهای انتحاری خود خسارات سنگینی به ارتش عراق وارد کردند.                
  6. بله احتمال اینکه بعد از برپایی ماکت بادی عوامل جوی باعث سقوط وحرکت ماکت بشوند وجود دارد. برای همین ماکت های بوسیله سیم ها ویا پایه های فلزی بروی زمین ثابت می شوند .   میله های فلزی برای ثابت کردن توپ ماکت بادی تانک ام1 ابرامز   میله ها و سیم های ماکت بادی جنگنده میگ 31   قبل از برپایی ماکت بادی ، ماکت به وسیله میله ها و سیم ها ثابت می شود و بعد ماکت ، بادمیشود تا خطر حرکت کردن ماکت از بین برود.   میله ها و سیم های ثابت کننده در ماکت بادی در بوک ام-2   سیم های ثابت کننده در ماکت بادی رادار سامانه اس 300
  7. عملیات گریف*   با آغاز زمستان در جبهه های غربی آلمان نازی تصمیم گرفت تا با تهاجمی به سمت آردنن در بلژیک، منایع لجستیک متفقین را از آنها بگیرد. در این بین آلمان ها برای پیشبرد اهداف خود در بلژیک نقشه ای طرح ریزی کردند تا نیروهای آمریکایی را فریب بدهند. ایده ی آلمانها به این شکل بود که به علت برفی بودن محیط نبرد، نیروهای متفقین در شناسایی نیروهای خودی از دشمن به مشکل برخواهند خورد. پس آلمان ها از فرصت استفاده کردند و تجهیزاتی شبیه به ادوات متنفقین ساختند. در یکی از این طرح ها،  با ایجاد تغییراتی در تانک های پنتر آن را به یک ضد تانک ام 10 تبدیل کردند. برای ایجاد این تغییرات ابتدا ورق های فلزی  روی برجک پنتر جوش داده شد و گنبد فرماندهی در تانک پنتر حذف شد تا برجک شبیه ضد تانک ام 10شود. همچنین ورق های اضافه ای روی زره جلوی بدنه پنتر نصب شد تا شیبی مشابه ضد تانک ام 10 ایجاد شود. زره های اضافه مشابه ضد تانک ام 10 در بخش های عقبی و کناری بدنه نصب شد. رنگ بدنه نیز همانند تانک های آمریکایی سبز یک دست رنگ آمیزی شد و علامت ستاره ی سفید روی برجک و جلوی بدنه همانند تمامی تانک های آمریکایی نقش بست. اسم این تانک Ersatz M10 ( به معنی ام 10 تقلبی) گذاشته شد. در طرحی دیگر قرار بود ضد تانک های Stug III به توپ خودکششی ام 7 متفقین تبدیل شوند. تمامی تجهیزات تقلبی به تیپ زرهی 150 اس اس آلمان تحویل داده شد. این تیپ زرهی بسیارعجیب و متفاوت با دیگر تیپ های زرهی آلمان بود. چون در تیپ زرهی  150 تمامی تجهیزات زرهی تیدبل به نمونه های آمریکایی شده بودند یا از تجهیزات غنیمتی متفقین تشکیل شده بودند تا در عملیات در بلژیک دشمن را غافلگیر کنند. تجهیزات این تیپ شامل15 تانک، 20 خودروی زرهی، 20 توپ خودکششی/ضد تانک، 100 جیپ، 40 موتور سیکلت و 120 کامیون بود که همگی شبیه تجهیزات متفقین شده بودند. حتی تعدادی از سربازان در این تیپ به زبان انگلیسی صحت می کردند و لباس های سربازهای متفقین را بر تن داشتند. البته برای شناسایی این تیپ به وسیله نیروهای آلمان نشانه های مخصوصی در نظر گرفته شد مثل : استفاده از یک مثلث زرد رنگ در عقب بدنه خودروها، گذاشتن نشانه های به رنگ آبی و صورتی بروی کلاه خود سربازان و استفاده از مشعل های رنگی قرمز و یا آبی در شب. زمان آماده سازی این تیپ فقط 6 هفته بود که فرماندهی آن را  اتو اسکورتسنی ( رهبر عملیات بلوط برای نجات موسولینی) بر عهده داشت. تیپ زرهی 150 در 10 دسامبر ماموریت یافت تا حداقل دو پل که بروی رودخانه میوس بلژیک را تصرف کند. تیپ به شکل 3 گروه جداگانه به سمت پل ها حرکت کرد. عملیات آنها در اغاز باعث سردرگمی نیروهای آمریکایی شد.بعد از انجام این ماموریت به تیپ دستور داده شد تا شهر ملمودی را پاکسازی کند. اما نیروهای آمریکایی که فرار کرده بودند گزارش پیشروی های نیروهای آلمانی را دادند در نتیچه توپخانه متفقین موقعیت تیپ زرهی 150 را با آتش سنگین گلوله باران کرد. به همین دلیل سربازان آلمانی که از حمله توپخانه متفقین زنده ماندند به سرعت عقب نشینی کردند و تیپ زرهی 150 از هم پاشید. در این بین فرمانده تیپ اتو اسکورتسنی مجروح شد. بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1947 افسران تیپ زرهی 150 که زنده به دست متفقین افتاده بوند از جمله اتو اسکورتسنی به علت نقض قوانین جنگ و پوشیدن لباس های نیرو های متفقین در نبرد آردنن در بلژیک متهم شناخته شدند و به اردوگاه اسرای جنگی منتقل شدند. البته بعد از مدتی تمامی افسران این تیپ تبرئه شدند و همگی آزاد گشتند.علت تیرئه شدن افسران این بود که مدارکی دال بر اینکه نیرو های انگلیسی نیز در طول جنگ برای فریب دشمن لباس آلمانها را می پوشیند یافت شد.        تجهیزات تیپ زرهی 150 اس اس برای فریبن دشمن         تانک Ersatz M10   ضد تانک های Stug III تیپ زرهی 150   خودرو نیمه شنی Sd kfz 250   فرمانده پر آوازه ی آلمانی اتو اسکورتسنی که فرمانده تیپ زرهی 150 اس اس نیز بود   ================================================================================== عملیات گریف کد آلمان ها برای تهاجم به آردنن  بود.
  8. عربستان سعودی هم از دارندگان این توپ خودکششی هست ، که در اوایل درگیری ها در یمن از PLZ-45 برای هدف قرار دادن نیرو های حوثی استفاده شده بود. توپ های خودکششی عربستان در جنگ یمن در کنار توپ خودکششی PLZ-45 عربستان ، خودرو پشتیبان مهمات این توپ خودکششی نیز مشاهده می شود.
  9.     تصاویر فوق مربوط به یک دستگاه ابرامز M1A1 ارتش عراق است که در عملیات اخیر برای آزاد سازی رمادی شرکت داشته است، همان طور که از تصاویر پیدا است این تانک در قسمت جلوی سمت چپ برجک  مورد اصابت قرار گرفته است که خوشبختانه صدمه ای به ابرامز وارد نشده است  همچنین اثار ترکش ناشی از برخورد پرتابه بروی لوله توپ تانک نیز مشخص است.
  10. به نظر می اد علت تولید این خودرو در سوئیس بیشتر محدودیت آلمان از نظر زیر ساخت برای تولید این خودرو زرهی بوده است. تمامی کارخانجات که برای آلمان تسلیحات می ساختند به شدت ضربه خورده بوند و نیاز به بازسازی اساسی داشتند .همان طور  که در متن اشاره شد شرکت های هنشل و هانوماگ در خاک آلمان با هم 825 دستگاه از این خودرو را ساخته بودند. که نشان می دهد شرکت های آلمانی توانایی ساخت  1000 دستگاه را که برنامه ریزی شده بود را نداشته اند. همچنین در این دو شرکت خودرو های نظامی دیگری (مثلKnJgPz-90 )  برای آلمان غربی در دهه های  60 تولید میشده است.
  11.   پس شما با توجه به دو پست قبلیتون اشاره کردید ضد تانک های Raketenjagdpanzer  برای نابود کردن اهداف نیاز دارند که خودرو زرهی بچرخد تا بتواند اهدف را بزنند در صورتی این طور نیست در خانواده Raketenjagdpanzer پرتابگر موشک ضد زره توانایی چرخش زیادی را داشته اند ( مثلا در مدل RakJPz2 با دوپرتابگر  حدود 180 درجه را پوشش می داده است ). نه تنها در تمامی نمونه های خانواده Raketenjagdpanzer  بلکه در بیشتر خودرو های مجهز به موشک های ضد زره به خاطر نوع پرتابگر، محل قرار گیری اپراتور و یا محدودیت در چرخش اپتیک این محدودیت در گردش لانچر ایجاد میشود . البته در جنگ  کلاسیک یک پوشش در حدود 180 درجه پوشش مناسب است که برای نابود اهداف کار آمد می باشد. اما خب این نقص در خودرو های ضد زره این چنینی وجود داشته است و ارتش ها متوجه نقص نیز بودند و در صدد رسیدن به یک پوشش 360 بودند مثلا ارتش ایالات متحده با ساختن یک ماژول رزمی و نصب آن بروی نفربر ام 113 و استرایکر  این پوشش 360 را ایجاد کردند.       نصب موشک ضد زره تاو بروی مدل های مختلف جیپ مثل ام 151 و نفربر ام 113 با وجود نداشت یک پوشش 360 درجه اما اثر بخشی زیادی داشتند و عملکرد مثبت انها در 8 سال دفاع مقدس به عنوان یک کارزار واقعی تست شده است.   با این وجود ارتش های دنیا به دنبال  رسیدن یک پوشش 360 درجه برای موشک های ضد زره هستند. نمونه ی آن استرایکر ام  1134 ارتش ایالات متحده آمریکا
  12. بله اسم طرح روسها که به تازگی هم ساخته شده Udar نام داره همونطور که خودتون اشاره کردید این خودرو بی سرنشین از شاسی خودر رزمی پیاده نظام BMP-3 بهره میگیره .  ماژول رزمی برای این خودرو زرهی ، برجک جدید Epoch می باشد که در آرماتا تی -15 و کورگانتس هم قرار دارد.    
  13. ممنون از توجه شما همان طور که در متن اشاره شد مهمترین دلیل گرایش آلمان به سمت ساختن یک ضد تانک بدون برجک چرخان ، کاهش دادن هزینه های ساخت بود. علاوه بر این با کاهش تعداد قطعات به کار رفته در ساخت این زره کوب هزینه نگهداری هم کاهش ییدا می می کرد. در نتیجه آلمان می توانست تعداد بالایی از این زره کوب را در اختیاربگیرد. با توجه به پیشرفت موشک های ضد تانک هدایت شونده آلمان غربی دریافت این تسلیحات با هزینه کم می تواند کارایی بالا تری نسبت به ضد تانک KnJgPz-90 ایفا کنند. یعنی در دهه 60 میلادی KnJgPz-90 با توجه به نوع تهدیدات گزینه مناسبی برای آلمان بود ولی با پیشرفت تسلیحات شوروی دیگر جوابگوی نیاز ارتش آلمان نبود. پس با خانواده ی ضد تانک های Raketenjagdpanzer به مرور زمان جایگزین شد. در مورد رقیب ضد تانک KnJgPz-90 در پیمان ورشو می توان توپ خودکششی هوابرد ASU-85 را نام برد . ASU-85 مقدمه این توپ خودکششی هوابرد توسط شوروی در دروان جنگ سرد طراحی و ساخته شده است.از سال 1959 ، این توپ خودکششی جدید با نسل قبلی خود یعنی ASU-57 جایگزین شد و به تدریج در سال 1969 از خدمت کنار گذاشته شد و خودرو پیاده نظام هوابرد BMD-1 جایگزین آن شد. توپ خودکششی هوابرد ASU-57- ار جمله ویژگی های این توپ روباز بودن ونداشتن زره فوقانی بوده است تارخچه توسعه تولید این سلاح جدید در کارخانه Metrowagonmash در شهر میتیشچی تحت نظارت طراح ارشد نیکولای الکساندروویچ آستروف آغاز شد. نیمه دوم سال 1953 نمونه اولیه با نام Ob'yekt 573 در کارخانه آماده انجام تست شده بود. در سال 1956، نام Su-85 را برروی آن گذاشتند ( با زره کوب Su-85 که از روی تانک T-34 ساخته شده است متفاوت و فقط تشابه اسمی دارند.) نمونه های اولیه تولیدی برای کاهش وزن و ارتفاع همانند نسل قبلی یعنی ASU-57 بدون سقف تولید میشدند ولی در سال 1958 نیروهای مسلح متوجه ضعف روباز بودن این خودرو زرهی دشدند و از شرکت سازنده خواستند تا یک سقف زرهی برای این خودرو قرار بدهد.تولید این سری جدید این در سال 1961 اغاز شد. در نیمه دوم دهه 1960 ، نیروس هوابرد ارتش شوروی که استفاده کننده ی اصلی از این توپ خودکششی بود نام Su-85 را به ASU-85 تغییر داد. طراحی ASU-85 بر پایه شاسی تانک سبک آبی- خاکی PT-76 ساخته شه بود. همانند PT-76 شاسی شامل شش چرخ جاده ای در هر طرف بوده و سیستم تعلیق از نوع میله پیچشی است . اما پیشرانه V-6 دیزلی نصب شده بروی تانک PT-76 با یک پیشرانه YaMZ-206V با قدرت 210 اسب بخار تعویض شد.به همین خاطر ASU-85 دوزیست بودن را نداشته است. گیریبکس شامل یک جعبه دنده 5 سرعت برای جلو و یکی برای عقب بوده است. این خودرو دارای 3 قسمت اصلی شامل: محفظه راننده در جلو، محفظه رزم در مرکز و محفظه پیشرانه در قسمت عقبی بدنه بوده است. سلاح اصلی این توپ خودکششی توپ 85 میلیمتری مدل D-70 بوده است که از توپ مدل D-48 مشتق شده است .به همین علت گلوله های هر دو مدل یکی می باشد. زاویه حرکت افقی توپ15 درجه و حرکت عمودی 4.5- تا 15+ درجه بوده است. برد موثر این توپ 1،150 متر و حداکثر برد 10 کیلومتر بوده . گلوله های شکافنده ضد زره BR-372 با سرعت اولیه 1005 متر بر ثانیه از فاصله 1000 متر با یک زاویه 60 درجه قادر بوده است تا در زره های با ضخامت 200 میلیمتر نفوذ کند . که برای مقابل با تانک M-48 پاتون و تانک سنچوریون ایده ال بوده . برای نابودی پیاده نظام ، خودرو های زرهی سبک و استحکامات دشمن گلوله های شدید الانفجار OF-372 مورد استفاده قرار می گرفته است. مسلسل هم محور یک مسلسل مدل SGMT یا PKT با 2,000 گلوله می باشد. تعداد گلوله دخیره شده برای توپ اصلی نیز 45 عدد بوده است. در اوایل دهه 70 برخی از این خودرو های زرهی به مسلسل سنگین 12.7 میلیمتری دوشکا با 600 گلوله مجهز شدند .توپچی برای استفاده از توپ در حالت آتش مستقیم و مسلسل هم محور از دیده TShK-2-79 استفاده می کرده است. برای رزم شبانه از دیده TPN1-79-11 و نور افکن فروسرخ L-2 و برای آتش غیر مستقیم از دو دید S-71-79 و PG-1 کمک گرفته میشده است.علاوه بر این، فرمانده نیز از دو دیده TNPK-20 (برای روز) و TKN-1T ( برای شب) استفاده می کرده است. تمامی ان توپ ها خودکششی به رادیو رادیو وی.اِچ.اِف R-113 و سیستم ارتباط داخلی R-120 مجهز بوده اند. رادیو وی.اِچ.اِف R-113 تاریخچه خدمت نیروهای هوابرد شوروی در عملیات های هوابرد از ASU-85 استفاده میکرد. نقش اصلی آن پشتیبانی آتش مستقیم و غیر مستقیم از نیروهای پیاده نظام ویا قابلیت ضد تانک بوده است . ASU-85 قابلیت جابه جایی با طیف گسترده ای از هواپیماهای ترابری شوروی و با بالگردهای Mi-6 و Mi-10 را داشته است . برای بار ریزی آن از رانشگرهای راکتی یکپارچه و یا چتر استفاده میشده است.برای اولین بار در سال 1962 این توپ خودکششی توسط ناتو مشاهده شد. ASU-85 به طور گسترده ای توسط نیرو های هوابرد ارتش لهستان و شوروی مورد استفاده قرار می گرفت.در سال 1964 20 دستگاه از این خودرو به آلمان شرقی تحویل داده شد. در طول جنگ افغانستان نیز ارتش شوروی از این توپ خود کششی هوابرد استفاده می کرد. تصویر شماتیک از نحوه بارریزی توپ های خودکششی هوابرد ASU-85 در افغانستان مشخصات کلی وزن: 15.5 تن طول : 6 متر عرض : 2.8متر ارتفاع : 2.1 متر خدمه : 4 نفر ( فرمناده ، توپچی ، لودر و راننده) ضخامت زره : 40-45 میلیمتری تسلیحات : توپ 85 میلی متری D-70 - مسلسل هم محور 7.62 میلیمتری PKT یا SGMT پیشرانه : YaMZ-206V با قدرت 210 اسب بخار برد:230 کیلومتر حداکثر سرعت : 45 کیلومتر بر ساعت منبع : https://en.wikipedia.org/wiki/ASU-85 مترجم :Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است.
  14. البته نمی شه به اعتبار نیروهای ترویستی که گفتن تانک تی 90 بوده استناد کرد اگر تانک یک تی -90 بود باید آنتن هواشناسی برای کنترل آتش تانک و آنتن های مخابراتی پشت برجک معلوم می بود که در فیلم همچین چیزی مشخص نیست که به احتمال زیاد همان تانک تی -72 هست . در تصاویر خبری از آنتن های پشت برجک نیست آنتن هواشناسی که در پشت برجک تانک تی -90 نصب می شود
  15. یک روز هیجان انگیز در کنار تانک ها !!! یکی از تفریحات در دنیای نظامی له کردن ماشین ها با تانک است.  البته این تفریح از زمان  قدیم رواج داشته و امروزه هم در نمایشگاه ها و هم در جشن های نظامی مشاهد می شود .     ولی هم اکنون شرکت های خصوصی زیادی  وجود دارند که به شما این اجازه را می دهند که با پرداخت مبلغی در درون تانک ها بشنید، هم رانندگی  با انها را تجربه کنید و هم از له کردن ماشین ها لذت ببرید. مثلا در یکی از شرکت ها در امریکا به اسم drive a tank می تونید با پرداخت 2999 دلار با تانک تی 55 ، نفربر  FV432 و توپ خودکششی  FV433 رانندگی کنید و له کردن یک ماشین با تانک چیفتن را تجربه کنید ( له کردن دوماشین همزمان 799 دلار قیمت دارد )  این شرکت امکان بازید از مجموعه با کامیون نظامی M939 را فراهم کرده است . همچنین شما می توانید با مسلسل مثل  m2 HB m1919 ، MG 42   شلیک کنید. در این مجوعه ادوات زرهی دیگری مثل تانک Centurion ، تانک سبک اسکورپین ، تانک شرمن ، خودرو Humvee نیز وجود دارد. یکی دیگر از امکاناتی که مجموعه drive a tank  به مشتریان ارائه می دهد نابود کردن خانه پیش ساخته با نفربر FV432 است، در اخر هم می تونید با تبر به جان این خانه پیش ساخته بیفتید. که قیمت این قسمت 3495 دلار است. http://www.driveatank.com/ یک  مجموعه دیگه شمابه http://www.tanktownusa.com/             با توجه به اینکه تجمیع اطلاعات انجمن ، می بایست بتدریج صورت گیرد ، به درخواست جناب CRASH و با اجازه جناب گوبلز ، این دو پست با هم یکی شدند  . ممنون از هر دو عزیز  :rose: 
  16. فردیناند ، فیل جنگی آلمان نازی مقدمه Elefant (به آلمانی یعنی فیل) یک ضد تانک سنگین بود که توسط ارتش آلمان نازی در طی جنگ جهانی دوم طراحی و شاخته شد. در سال  1943 کارخانه پورشه این ضد تانک را با نام فردیناند (Ferdinand) ساخت و در سال 1944 بعد از اصلاحاتی به نام Elefant تغییر نام داد و با اسم خاص Sd. Kfz. 184 در سیستم رزمی آلمان نازی نامگذاری شد. تاریخچه توسعه نیرو های آلمان نازی نیاز به یک تانک سنگین را در سیستم رزمی خود به شدت احساس می کردند پس در 21 می سال  1942جلسه ای درآلمان برگزار شد و از شرکت های پورشه و هنشل خواسته شد تا برای ارتش آلمان نازی یک تانک سنگین  با وزن 45 تن ومسلح به توپ 88 میلیمتری KwK36- L/56  ، را طراحی کنند. هردو این شرکت ها  از یک برج برای تانک خود استفاده کردند این برجک توسط شرکت Krupp ساخته شده بود. تفاوت دو پروژه ای که طراحی شده بود در محل قرار گیری برجک ، نوع شاسی و نیرو محرک تانک بود. در تانک ساخته شده توسط شرکت  پورشه برجک نزدیک به جلویی بدنه قرار داده شده بود ولی در طراحی مدل شرکت  هنشل برجک در وسط شاسی گذاشته شده بود. تانک ساخته شرکت کمپانی پورشه به یک پیشرانه که توسط خود کمپانی پورشه طراحی و ساخته شده بود مجهز شد. این پیشرانه  بنزینی Type 101/1  نام داشت که به وسیله هوا خنک می شود محل قرار گیری پیشرانه در قسمت عقب تانک بود. کارخانه پورشه اسم این تانک را VK4501 گذاشت. اما طرح تانک پورشه  در مقابل طرح شرکت هنشل شکست خورد و طرح شرکت هنشل با نام تایگر 1 وارد سیستم رزمی آلمان شد.   تانک پورشه   از علل شکست طرح شرکت پورشه ضعف پیشرانه ،سیستم انتقال قدرت  ناکارآمد ،  نیاز به تعمییر و نگهداری مداوم موتور و مانور پذیر ضعیف تر نسبت به رقیب خود بود.  بعد از شکست این پروژه شرکت پورشه تصمیم گرفته شد از شاسی تانک خود برای ساخت یک توپ خودکششی 170 میلی متری یا 150 میلیمتری و یا خمپاره انداز 210 میلی متری استفاده نمایید ، اما اعتقاد بر این شد که از این شاسی برای ساخت ضد تانک سنگین استفاده شود. در طول سال 1942،  هشتاد و پنج  دستگاه از شاسی های تانک پورشه برای تبدیل شدن یه یک زره کوب انتخاب شدند. دکتر پورشه (فردیناند پورشه) شخصا خود برای کار طراحی  نظارت آن را به عهده گرفت به همین خاطر این زره کوب به افتخار او فردیناند نامگذاری شد. در 19 مارس سال 1943 اولین نمونه فردیناند ساخته شد . 91 شاسی تانک تایگر پورشه تبدیل به این زره کوب جدید شدند . کار ساخت این تعداد فردیناند به سرعت دربین ماه مارس تا مه سال 1943انجام گرفت. هدف از توسعه فردیناند جایگزینی برای زره کوب های سبک Marder II و Marder III بود.   فردیناند پورشه طراح اصلی زره کوب  فردیناند   کارخانه ساخت فردیناند  زره کوب فردیناند  فردیناندهای ساخته شده در حال اعزام به جبهه شرقی طراحی برای برجک این زره کوب از یک ساختار ساده استفاده شده بود. که فقط در اطراف بدنه برجک دارای شیب ملایم بود. فردیناند  در مجموع داره 6 خدمه بوده است ، محل قراری گیری راننده و متصدی رادیو در جلوی بدنه بوده، پیشرانه در قسمت وسط شاسی و برجک در قسمت عقبی بدنه  قرار داشت. برجک محل قرار گیری دیگر خدمه شامل فرمانده ، دو نفر لودر و یک توپیچی بوده است. همچنین مهمات در برجک قرار داشتند.  برای خروج خدمه یک دریچه بزرگ در پشت برجک قرار داشته است ، همچنین بروی دریچه بزرگ یک دریچه کوچک برای بیرون انداختن پوکهای گلوله تعبیه  شده است. برای تقویت حفاظت بدنه از زره اضافه شونده به ضخامت  100 میلیمتر در جلوی بدنه و تقویت بقیه قسمت ها بدنه با زره ای یه ضخامت  200 میلیمتری استفاده شد که منجر به اضافه شدن وزن 5 تن به کل ساختار شد. پیشرانه قبلی  که پورشه برای تانک قبلی خود  پیشنهاد داده بود VK4501  نام داشت در این زره کوب با پیشرانه ساخت شرکت مایباخ که قدرتی در حدود 296 اسب بخار داشت تعویض شد. در زره کوب فردیناند دو پیشرانه جاسازی شده است در نتیجه قدرتی معادل 592 اسب بخار قدرت داشت . علاوه براین در این زره کوب دو موتور الکتریکی زیمنس با قدرت 230 کیلو وات قرار داشت هر کدام از این موتورهای الکتریکی به چرخ های خورشیدی عقبی متصل بودند. موتورهای الکتریکی نیز به عنوان واحد فرمان موتور وسیله نقلیه عمل کرده است. این پشرانه دیزلی- الکتریکی این امکان را به فردیناند میداد تا در جاده به حداکثر سرعت 30 کیلومتر برساعت و در خارج از جاده به 10 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند. این پیشرانه ترکیبی  مصرف سوخت بالا و عملکرد ضعیف داشت  همچنین چرخ های خورشیدی در هر 500 کیلومتر نیاز به تعویض داشتند.  سیستم تعلیق از نوع "slack track" بوده است که شامل 6 جفت چرخ ( 3 جفت در هر طرف) و که بروی سیستم میله ای پیچشی قرار داشتند، در این سیستم تعلیق، غلطک بازگرداننده وجود ندارد .در وعوض دارای دو جفت  چرخ های خورشیدی است که در هر انتهای خودرو در هر طرف قرار داشتند.     میزان ضخامت زره در بخش های مختلف زره کوب نمایش اجزایی داخلی زره کوب فردیناند  چرخها در سیستم تعلیق شامل 6 جفت چرخ بوده است   مهمات این زره کوب به یک توپ 88 میلیمتری کالیبر 71 مدل Pak 43/2)  KwK 43) مجهز بوده است.در حقیقت این نسل از توپهای کالیبر 71 جایگزینی برای توپ های معروف ضد هوایی 88 میلیمتری فلاک بود. لوله توپ KwK 43 در مقایسه با توپ KwK 36  لوله توپ بزرگتر ، افزایش سرعت خروج گلوله از دهانه و گلوله های بلند تر بود. از توپ های مدل KwK 43 در تانک تایگر 2 و زره کوب Jagdpanther نیز استفاده شده بود. توپ های سری KwK 36   نیز در تانکهای تایگر 1 نصب شده بودند. همین ویژگی ها باعث شد Pak 43 نتواند به عنوان یک سلاح ضد هوایی ایفای نقش کند اما در عوض یک سلاح کشنده ضد تانک محسوب میشد. میزان حرکت لوله توپ در Elefant بسیار محدود بوده است وفقط توانایی گردش 25 درجه ای  عمودی و افقی را داشته است. در نسخه بهینه سازی شده فردیناند (Elefant) یک مسلسل 7.92 میلیمتری MG-34 به عنوان سلاح ثانویه نصب شد.   اصلاح فردیناند- (Elefant) در سپتامبر سال 1943 ، فردیناند های باقی مانده فرا خوانده شدند تا با توجه به تجربیات به دست امده از نبرد کورسک بهینه سازی شوند. در طول ماه های اکتبر و نوامبر سال 1943،  از 50 وسایل نقلیه باقی مانده 48 دستگاه به این سطح از ارتقا رسیدند . نصب مسلسل MG 34 در جلویی بدنه برای مقابله با پیاده نظام ، نصب گنبد فرماندهی ( مشابه  گنبد فرماندهی در زره کوب StuG III) ، نصب پوشش حفاظتی Zimmerit و تقویت زره جلوی بدنه (که منجر به افزایش وزن از 65 تن به 70 تن شد)  از جمله ویژگی های بهینه سازی شده در زره کوب فردیناند بوده است. گفته می شود در ماه مه 1 سال1944 ، به دستور شخص هیلتر اسم این زره کوب بهینه سازی شده Elefant نامگذاری شد. در پاییز سال 1943 از شاسی سه دستگاه تایگر پورشه ، خودرو بازیاب زرهی Bergetiger ساخته شد ، همچنین یک دستگاه زره کوب  فردیناند که در جنگ به طور جدی آسیب دیده بود و برای بهینه سازی به سطح Elefant مناسب نبود به یک دستگاه Rammtiger که یک نمونه آزمایشی از خودرو زرهی خط شکن بود تبدیل شد.   گنبد فرماندهی در زره کوب StuG III   خودرو زرهی خط شکن Rammtiger   خودرو بازیاب زرهی Bergetiger   یک نمونه مدل از خودرو بازیاب زرهی Bergetiger   تاریخجه عملیات اولین نبردی که زره کوب فردیناند به طور متمرکز در آن شرکت داشت نبرد کورسک بود. فردیناند با کمک توپ 88 میلیمتری Pak43/2 می توانست تانک های T-34  و ضد تانک های 76.2 میلیمتری ارتش شوروی را در فاصله از بیش از 3 کیلومتر به آسانی از میان بردارد . با این حال با پیشروی پیاده نظام ارتش شوروی و گذشتن از خطوط دفاعی آلمان فردیناند ها بی دفاع می ماندند. نداشتن مسلسل به عنوان سلاح ثانویه و مجهز نبودن یه برجک متحرک از جمله نقاط ضعف بزرگ این زره کوب ها در مقابل پیاده نظام بود . پیاده نظام شوروی خیلی زود نقاط ضعف این زره کوب سنگین را یافتند ، انها بدون دیدن شدن و حرکت در نقاط کور فردیناند به آن نزدیک می شدند با استفاده از نارنجک و کوکتل مولوتف از هر دو طرف فردیناند ها  را از میان برمی داشتند. اما این تنها مشکل فردیناند ها در جبهه های جنگ نبود ، بزرگترین مشکل فردیناندها در نیرد کورسک آسیبهای مکانیکی و صدمه های ناشی از مین ها بود. هر گونه صدمه به زنجیرهای حرکتی ، سیستم تعلیق و یا زره های، خدمه را مجبور به پیاده شدن  و تلاش برای تعمیر می کرد. وزن بسیار این زره کوب مانع از بکسل کردن آن می شد. خودرو های بازیابی زرهی در نیرد کورسک عموما از مدل Bergepanzer IV بودند که توانایی بکس کردن خودرهای زرهی سنگین را نداشتند . برای جا به جا کردن تانک های تایگر 1 به سه دستگاه Bergepanzer IV نیاز بود در عوض برای جا به جایی فردیناندها به 5 دستگاه Bergepanzer IV  که به یک دیگر متصل می شدند نیاز بود .در مراحل اولیه از نبرد کورسک هنگامی که آلمانی ها دست به حمله  می زدند، وسایل نقلیه سنگین بعد از حمله در طول شب تعمیر می شدند و دوباره می تواسنتند به میدان نبرد بازگردند. اما با شروع ضد حملات ارتش شوروی با سقوط مواضع دفاعی آلمانها با کوچکترین مشکل جزئی دربخش تعلیق که مانع از حرکت کردن فردیناندها و هر خودرو زرهی سنگین دیگر میشد خدمه معمولا مجبور بودند وسیله  زرهی خود را ترک کنند در نتیجه این ادوات سالم بدست ارتش شوروی می افتاند.     از جمله اشکالات تانک ها و زره کوب های سنگین  نیاز به تعمیرات طولانی مدت آنها خصوصا در بخش سیستم تعلیق بوده است-   نیروهای آلمان نازی در حالی تعویض پیشرانه فردیناند   زره کوب های سنگین فردیناند که در جبهه نبرد کورسک رها شدند   گروهی از فرماندهان ارتش سرخ در کنار فردیناند   پوستری برای ارتش شوروی در مورد ساختار زره کوب فردیناند   به همین دلیل ارتش آلمان اصلاحاتی را بخش آرایش نظامی خود اعمال کردو واحده های نظامی خود را به جوخه های کوچکتری تقسیم کرد. دراین تقسیم بندی در حمله زره کوب های سنگین مثل  Jagdpanzer  در نوک آرایش قرار می گرفت . پیاده نظام و تانک های در جناحین و عقب این آرایش قرار داشتند و زره کوب های سنگین  را پوشش میداند. در دفاع نیز یک واحد به عنوان نیرو ذخیره در عقب خط مقدم نگه داشته می شد. وظیفه این گروه کند کردن و کاستن از حرکت دشمن خصوصا تانک های انها بود . با ایجاد بهبود در فردیناندو رسیدن به سطح Elefant  هنوز برخی از مشکلات وجود داشت. در سال 1944 زره کوب های Elefantوارد جبهه ایتالیا شدند. اما به علت وزن بالایی این زره کوب ها به آنها اجازه نمیداد از جاده ها و پل ها در طول میسر استفاده کنند. همچنین Elefant   برای نبرد در فضاهای باز کاربرد داشت و در در زمین پر از تپه ایتالیا توان رزمی چندانی نداشت. همانطور که در کورسک بیشتر تلفات نه به خاطر درگیری های مستقیم بلکه به علت خرابی مکانیکی و کمبود قطعات یدکی بود در جبهه ایتالیا نیز  اشکالات فنی خدمه  را مجبور می کرد تا خودرو زرهی خود را از بین بردن و یا رها کنند.  یک گروه از زره کوب های Elefant در  ژانویه سال 1945 در مقابل ارتش شوروی در لهستان قرارداشتند و باقی  آنها برای دفاع از برلین به کار گرفته شدند.  با تمام کاستی های فردیناند ، عملکرد این زره کوب در نیرد کورسک بسیار درخشان بوده است . در  طوب نیرد کورسک گردان 653 زره کوب های سنگین آلمان نازی ادعا کرده است که فردیناند ها توانسته بودند 320 تانک دشمن را نابود کنند که در عضو فقط 13 دستگاه از این زره کوب از بین رفته بود. در نتیحه فردیناند ها در کل جبهه های نبرد به یک نسبت 10 به 1 ( کشتن به ازای از بین رفتن) رسیده بودند. از جمله علل موفقیت این چنین فردیناند ها حفاظت بالایی آنها بود اما تحرک ضعیف و عدم اطمینان مکانیکی تا حد زیادی توانایی های عملیاتی آنها را کاهش داده بود.  آلمان نازی Jagdpanther  را جایگزین برای زره کوب های سنگین خود در نظر داشت، ترکیب تحرک قابل قبول و زره مناسب  در حالی که همان قدرت آتش را در اختیار داشت.   Elefant  در جبهه ایتالیا   از 19 دستگاه فقط 2 دستگاه از این زره کوب بعد از جنگ سالم باقی ماند. یکی از آنها یک فردیناند بود که توسط نیروهای شوروی در طی نبرد کورسک به غنیمت گرفته شد و در حال حاضر در موزه تانک کوبینکا در خارج از مسکو قرار دارد. ودیگری یک دستگاه Elefant بود که توسط نیروهای آمریکایی در  نبرد آنزیو به غنیمت گرفته شد اکنون این زره کوب در موزه ای در ایالت ویرجینیا نگهداری میشود. این زره کوب در سال 2007الی 2008 دوباره نوسازی شد و به نمایش عموم در آمد.   فردیناند در موزه ای در روسیه   Elefant در ایالات متحده آمریکا     مشخصات کلی زره کوب فردیناند کارخانه تولید کننده: پورشه سال تولید : مارس الی مه سال 1943 تعداد دستگاه تولیدی : 91 دستگاه وزن : 65 تن – 70 تن در نمونه Elefant طول :   8.14 متر عرض : 3.38 متر ارتفاع : 2.97 متر خدمه : 6 نفر( فرمانده، توپچی ، راننده ، اوپراتور رادیو ، دو نفر بارگذار ) حداکثر ضخامت زره : 200 میلیمتر تسلیحات : توپ 88 میلیمتری Pak 43/2 – مسلسل 7.92 میلیمتری MG-34 ( فقط در نمونه های Elefant) پیشرانه : 2 x موتور مایباخ با قدرت 296 اسب بخار برد : 120 کیلومتر حداکثر سرعت : 30 کیلومتر بر ساعت   مترجم :Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است.
  17. سلام خواهش می کنم   آلمان ها برای توسعه ادوات زرهی سنگین اعتقادی به زره های شیب دار نداشتند البته آلمان در توسعه ی تانک های متوسط همانند پنتر تجربه ی استفاده  از زره های شیب دار را داشنتد ، آلمانها در بحث حفاظت زره ضخیم تر را قابل اطمینان تر تصور می کردند، که البته عملکرد تانک های سنگین همانند تایگر 1 و فردیناند نشان داد این تفکر در بحث حفاظت درست بوده است اما آلمان ها فراموش کردند هر افزایش وزنی در تانک ها بهای نیز دارد. آلمان ها تصور می کردند افزایش حفاظت می تواند جای تحرک پذیری را  در میدان نبرد بگیرد همان طور که در متن اشاره شد بهای این افزایش وزن  باعث اشکال در تحرک تانک ها  شد و نتیجه ی آن از دست رفتن ادوات زرهی در خطوط دفاعی بود .اما آلمان ها متوجه اشکال طرح خود بودند نیز دریافت ادوات زرهی با زره های شیب دار می تواند در بحث حفاظت آنها را یاری کند و در عین حال تحرک تانک ها را نیز کاهش ندهد. پس به سرعت دست به کار شدند و طرحی جدید را توسعه دادند. که نتیجه ی آن توسعه زره کوب سنگین Jagdpanther  که جز نسل جدید زره کوب های آلمان نازی بود و جز آخرین سری زره کوب های سنگین آلمانی  به حساب می آمد . این طرح از روی شاسی تانک متوسط پنتر گرفته شده به است. بنابراین همانند پنتر در بخش جلویی بدنه یک شیب 50 درجه ای داشت . همین امر باعث کاهش وزن Jagdpanther  شد و وزن آن را به 45.5 تن رساند ( در مقابل فردیناند که 65 تن وزنی داشت)  همچنین آلمان ها  قدرت موتور را افزایش دادند و حتی در آن از نمونه توپ 88 میلیمتری جدید تری استفاده کردند که باعث بهبود عملکردی آن شد.اما جنگ به پایان خود نزدیک میشد و آلمان در تمام جبهه ها شکست خوردند و زره کوبهای Jagdpanther اثر بسیار کمی در جبهه ها ایفا کردند.     زره کوب سنگین Jagdpanther   تفکر زره قوی تر حفاظت بیشتر در عمل بسیار خوب بود و نتایج خوبی در پیش داشت.   زره شیب دار در تانک تی -34 در بخش جلویی بدنه 60 در جه بوده است.     زره شیب دار در تانک پنتر و زره کوب سنگین Jagdpanther  در بخش جلویی بدنه 55 درجه بوده است.   در تانک سنگین تایگر 2 نیز در بخش جلویی بدنه از یک زره شیب دار با زاویه 50 درجه استفاده شده.
  18. بله این نفربر M113 به استاندار A4 ارتقا پیدا کرده است.        این نفربرها با کمک شرکت FNSS ترکیه در عربستان تحت پروژه ای با عنوان ارتقا نفربرهای M113 عربستان انجام شده است، که منجر به ساخت یک کارخانه مخصوص در عربستان برای این برنامه شده است . در این کارخانه بخش های مختلفی که دارای ماشین آلات مجهز نیز هستند برای ارتقا نفربرهای M113 در نظر گرفته شده. در کارخانه FNSS عربستان نفربرهای M113 به مدل های مختلف با کاربری های گوناگون ارتقا پیدا می کنند.   کارخانه دارای بخش های مختلفی شامل : بازسازی و ارتقا بدنه ، نصب پیشرانه و بسته قدرت ، نصب بخشهای حرکتی مانند چرخها و زنجیر، بخش رنگ ، کوره های حرارتی ، نصب و راه اندازی بخشهای الکترونیک، بخش کنترل کیفیت  و... است.   در کارخانه مدلهای مختلفی از نفربر M113 ساخته وارتقا میابند   محصولات نهایی کارخانه
  19. ابتدا برای پاسخ به این سوال باید تاریخچه طراحی و نسل این تانک ها را بدانیم. چون در حقیقت تکامل طراحی هر تانک روسی وابسته به طرح نسل قبلی خود بوده است. تشخیص از روی آرایش زره های واکنشی تاحدودی می تواند در تشخصی به ما کمک کند اما با توجه به اینکه کشورها با توجه به نیاز و نوع زره ها آرایش این زره های را تغییر میدهند تشخیص ظاهری از روی زره های واکنشی کار دشواری خواهد بود. مثل تانکهای اوکراینی که آرایش زره های واکشنی متفاوتی دارند. حتی در مدلهای اولیه بدون زره واکنشی باید بتوان تانکهای تی-72 را از تی -80 تشخیص داد.     تانک سمت راست تی-80 و تانک سمت چپ تی- 72   تکامل تانکهای روسی سری تی -72 با الهام گرفتن از تانکهای تی-55/54  ساخته شد ودر حقیقت تانک تی-72  نسل جدید وپیشرفته تر این خانواده هستند. پس در قسمت شاسی و آرایش چرخها تانکهای تی -72 شباهتی با تانکهای سری تی-55/54  دارند. همچنین  تانکهای سری تی-90 مدل پیشرفته تانکهای تی-72 محسوب می شوند و شباهتهای فروانی باهم دارند. اما داستان تکامل تانکهای سری تی -80 متفاومت است. تولید این نسل از تانکها از روی تانکهای سری تی-64 بوده است در نتیجه در بخش شاسی و آرایش چرخها نیز در طراحی این تانکهای تی -80 استفاده شده است. پس می توان از روی ارایش چرخ ها تانکهای تی-72 را از تی -80 تمیز داد.  البته به خاطر نوع پیشرانه محل قرارگیری اگزوز نیز متفاوت است. درتانکهای قدیمی که مجهز به مخازن سوخت اضافی دربیرون از بدنه هستند به علت قرار گیری اگزوز در پشت تانکهای سری تی -80 مخزنها با فاصله از هم نصب می شدند. اما در تانکهای سری تی -72 چون اگزوز در کنار بدنه قرار دارد ، مخزن های سوخت در کنار در پشت تانک نصب می شود. اما برای تشخیص تانکهای سری تی-72 از تانکهای تی -90 بهتر است به نوع تجهیزات نصب شده بروی برجک و ارایش زرهای واکنشی اکتفا کرد.   آرایش چرخ ها و محل قرار گیری مخزنهای سوخت اضافه ای در تانکهای سری تی 72 و تی -80 - یک جفت چرخ وسط در تانک سری تی 80 نزدیک بهم قرار دارند و فاصله بین چرخ ها قابل تشخیص است اما در تانکهای سری تی 72 فاصله در بین چرخها تقریبا یکسان است.     تانک تی -72 از پشت - محل قرار گیری اگزوز در کنار بدنه سمت چپ قرار دارد در نتیجه مخرنهای سوخت نزدیک بهم قرار میگیرند.   تانک تی -80 از پشت - محل قرار گیری اگزوز دقیقا پشت بدنه قرار دارد در نتیجه مخرنهای سوخت با فاصله از هم نصب می شوند.
  20.  خودرو Iveco LMV  ارتش روسیه در استان حما سوریه   تصاویر دیگری از خودرو Iveco LMV در سوریه   راکت انداز 300 میلیمتری اسمرچ روسی دریک پایگاه نظامی در شمال غربی شهر حما سوریه
  21. تصاویری  که مربوط به چند ماه قبل که مربوط میشود به ورود تانک تی-90  که به وسیله هواپیمای آنتونوف 124 روسیه به استان طرطوس سوریه منتقل شده است.     گفته می شود اکنون تعدادی از تانک های تی-90 در استانهای شمال سوریه برای مبازره با ترویستها مستقر شده اند. تعداد تانک های تی - 90 مستقر شده در استان های لاذقیه و اطراف فرودگاه شعیرات استان حمص سوریه 20 دستگاه تخمین زده شده است.  
  22. البته سیستم Shtora به عنوان یک اخلالگر شناخته میشود که با ایجاد امواج موجب اختلال در مسیریابی وهدف یابی موشکهای ضد زره می شود. در حقیقت Shtora یک سیستم دفاع فعال  Softkill  محسوب میشود. علاوه براین تانک های تی-90 مجهز به سنسور های هشدار قفل لیزری اند که میتوانند به خدمه هشدار بدهند که مورد تهدید موشک های ضده زره قرار گرفته اند ، همچنین نارنجکهای دودزا به طور اتوماتیک توانایی فعال شد را دارند که باعث مخفی شدن تانک میشود و شانس خدمه را برای بقا در میدان جنگ افزایش می دهد. این تجهزات در صورت به کارگیری بسیار مناسب هستند اما تا حدودی می تواند جلوی تهدیدات را بگیرند .نکته ای باید به آن اشاره کرد محل نصب این تجهزات است که یک پوشش 360 را برای تانک ایجاد نمی کند. در نتیجه اگر موشک ضد زره از محل که سیستم های هشداردهنده و اخلاگرها پوششی نداشته باشند به طرف تانک تی -90 شلیک شود نتیجه فاجعه باری بوجود می اورد. به نوعی تانک تی-90 آ بدون هیچ به روز رسانی برای جنگ های سوریه خصوصا ضعف در بخش پشتی بدنه و برجک ، سیستم اتولودر نا ایمن ، نداشتن پوشش همه جانبه ی زره های واکنشی خصوصا در سینه تانک و بخشی از برجک ونداشتن سیتم های نظارتی و هشداردهند با پوشش 360 درجه برای شرکت در جنگ های سوریه که ترویست های در آن از تسلیحات ضد زره متنوعی استفاده می کنند پرمخاطره می باشد.   تصویر شماتیک از نگاه دوربین تسلیحات ضد زره در صورت فعال بودن سیستم Shtora     مثالی از همه جانبه نبودن زره های واکنشی    انهدام تانک تی -72 بی 3 در بخش برجک به علت نفوذه پرتابه در زیر زره های واکنشی برجک - البته نحوه ی پوشش زره های واکنشی  تانک تی -90 نسبت به تانک تی-72 بی 3 بهبود پیدا کرده است.   انهدام تانک های تی -64 در بخش سینه تانک - نفوذ پرتابه ها به علت نبود پوشش همه جانبه زره های واکنشی در ابن بخش  
  23. به نام خدا تانک مدرن چلنجر 2 در کنار تانک Mark IV متعلق به جنگ جهانی اول دو دشمن قدیمی در مقابل هم - تانک T-34 در کنار تانک تایگر1 تانک ابرامز M1A2 درکنار تانک K1 زره کوب فوق سنگین t28 با وزن 86 تن در کنار تانک سبک M22 با وزن7.4 تن تانک چیفتن مارک2 در کنار تانک لئوپارد 1 از چپ به راست تانکConqueror - تانک سنتورین مارک 7/1- تانک چیفتن نمونه اولیه از چپ به راست تانک چیفتن- تانک چلنجر1- تانک لئوپارد 2A4- تانک ابرامز M1A1-تانک ویکزر تانک لئوپارد 2آ 4 در کنار تانک چلنجر 2
  24. تصاویری که ترویستها از ادوات غنیمتی در شهرک مورک منتشر کردن تانک تی-55 تانک تی -62   تانک تی72   تانک پل گذار تی -55 توپ ضدهوایی شلیکا =========================================================================== خودروهای تاکتیکی سفیر در جنوب حلب
  25. راکت انداز جهاد3 به تازگی نیروهای «سریا الجهاد» درعراق  یک راکت انداز با نام جهاد3 را به نمایش گذاشته اند. به گفته فرماندهان سریا الجهاد برد این راکت انداز حدود 5 کیلومتر میباشد. این نیروها توانسته اند یک لانچر 6 تایی از این راکت انداز را بروی شاسی خودرو Navistar 7000-MV  قرار بدهند. Navistar 7000-MV ساخت صنایع نویستار اینترنشنال مجهز به پیشرانه ای با قدرت 300 اسب بخار