Ahmad6644

Members
  • تعداد محتوا

    1,014
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Ahmad6644

  1. از ابتدايي سال 1386 ( اگه درست يادم باشه ) چادر در عمليات‌ها حذف شد و يه جليقه حمل تجهيزات جاش رو گرفت . در ضمن دوستان زن‌هاي پليس در ايران فقط كار دفتري انجام نمي‌دن ، حتي در برخي موارد ( با توجه به نوع عمليات و شرايط ) بعد از گروه‌هاي ضربت وارد عمل مي‌شن و يه جورايي به عنوان پشتيبان عمل مي‌كنن .
  2. FLANKER اين تصوير رو كدوم قسمت اپ كردي ؟ من ديشب يك ساعت داشتم توي گالري دنبالش مي‌گشتم آخرش هم دست و پا درازتر icon_cool
  3. دوست عزيز ، اين كل‌كل با آمريكا نيست بلكه دفاع از آرمان‌هاي انقلاب و انساندوستيه ، بله درسته ما تعداد زيادي بيكار و مددجو و ... داريم اما اين دليل نمي‌شه از كليات غافل باشيم ، جهاد و دفاع از حق چيزيه كه شكم گرسنه يا سير نمي‌شناسه و كل جامعه رو شامل مي‌شه ، نمي‌دونم منظور منو متوجه مي‌شيد يا نه ، به مسئله‌ي مبارزه با استكبار و امپرياليست بايد اين رو هم اضافه كنيد كه در زمان كنوني دنياي ما توسط امپرياليست اداره مي‌شه و ما در اين مبارزه تنهائيم و مطئنن بهايي بسيار بيشتر از گرسنگي خواهيم پرداخت اما به گفته امام راحل (ره) : « شكست در نهضتي كه براي خدا باشد نيست » موفق و سربلند باشيد
  4. تصوير مربوط به يه طرح آزمايشي هست كه فكر مي‌كنم توسط وزارت دفاع دنبال مي‌شه ( همون طور كه مشخصه عكس مربوط به زمان وزارت آقاي شمخاني هست ) كه از نتيجه‌ي پروژه اطلاعي در دست نيست ( به علت سري بودن و حسايست موضوع ) اما بايد گفت پهبادي كه با برد 700 يا 1000 معرفي شده همون مهاجر 4 هست كه متاصفانه تصويرش رو پيدا نكردم تا براتون بذارم ، انشا ا... وقتي پيدا كردم اينجا ارسال مي‌كنم
  5. دوست عزيز اشتباه نكن ، مردم واسه شكمشون انقلاب نكردن بخوان واسه پر كردن شكمشون تن به هر ذلتي بدن ، اگه واشه شكم انقلاب كرده بودن مطمئن باش به محض شروع جنگ كشور از هم مي‌پاشيد اين رو مطئن باش ، 30 سال تحريم و 8 سال جنگ خانمانسوز و 20 سال عواقب جنگ چيز كمي نيست ، اگه انقلاب واسه پر كردن شكم بود تا حالا صد بار از بين رفته بود ، اصلا به همين خاطره كه ملت ما تا حالا تونسته در برابر دنيا بايسته و حرف خودش رو بزنه ، به نظر شما اگه اين ملت واشه شكم انقلاب مي‌كردن باز هم اين كار رو مي‌تونستن بكنن ؟
  6. karkas عزيز اين دو خودرو حتي از يك كلاس هم نيستن ، فقط بهخاطر شباهت ظاهري كمي كه دارن نمي‌شه نتيجه گرفت
  7. [align=center]جنگ با ایران فاجعه برای آمریکا و اسراییل[/align] [align=center][/align] هر ماجراجويي نظامي عليه ايران زلزله‌اي مواج در منطقه ايجاد مي‌كند، زيرا ايران طرح‌هايي نظامي بسياري براي هدفگيري منافع آمريكا در منطقه دارد. به گزارش فارس به نقل از هفته‌نامه فلسطيني المنار، منابع نظامي و اطلاعاتي غربي معتقدند هر كسي كه از آمريكا درباره به كارگيري راه‌هاي نظامي عليه ايران سخن مي‌گويد درك درستي از واقعيت و نقشه خاورميانه ندارد. بنا بر اعتقاد اين منابع، هر ماجراجويي نظامي عليه ايران، تهران زلزله‌اي مواج در منطقه ايجاد مي‌كند، زيرا ايران طرح‌هايي نظامي بسياري براي هدفگيري منافع آمريكا در منطقه دارد. بنا بر اين گزارش، منابع غربي تاكيد مي‌كنند حقيقت و واقعيت، پس از آغاز اقدام نظامي عليه ايران آشكار خواهد شد. اين منابع معتقدند واقعيت، پس از هر حمله‌اي به ايران و با هر سطح و دامنه‌اي كه باشد روشن خواهد شد و در آن هنگام حقيقت با آنچه پيش از حمله بوده است، بسيار متفاوت خواهد بود. انتشار اطلاعاتي اين چنيني از ايران براي مقابله با حملات آمريكا، متحدان واشنگتن را در منطقه به ويژه اسرائيل، كه آمريكا را دائم به راهكار نظامي مي‌خواند به شدت نگران كرده است. با اينكه آمريكا از تاثيرات منفي حمله به ايران كاملا آگاهي است و مي‌داند كه برخي جبهه‌ها مانند عراق، فلسطين و لبنان به شدت مشتعل خواهد شد در عين حال تصريح مي‌كند كه نمي‌توان مانع اين تاثيرات شد و براي همين تاكيد مي‌كند كه راهكارهاي ديپلماتيك و سياسي بهترين راهكار براي تامين منافع آمريكا در خاورميانه و به ويژه در خليج[فارس] است. در همين زمينه "سليم نصار" نويسنده و تحليلگر لبناني در روزنامه فرامنطقه‌اي الحيات چاپ لندن نوشت: كارشناسان نظامي، اقدام نظامي اسرائيل را عليه ايران بسيار بعيد مي‌دانند. آنها احتمال اينكه اسرائيل به مانند حمله هوايي سال 1981 كه تاسيسات عراق را هدف قرار داد، به تاسيسات ايران نيز حمله كند، بسيار كم دانستند و افزودند: دليل اين امر اين است كه ايران از آن حادثه درس گرفته است و تاسيسات هسته‌اي خود را در بيش از 50 نقطه كه بوشهر و نطنز دو پايگاه مهم آن است، تاسيس كرده است. سليم نصار افزود: علاوه بر اين، ايران آنها را در عمق زمين تاسيس كرده است به طوريكه چيزي جز بمب‌هايي خاص كه آمريكا ساخته است قادر به ضربه زدن به آن نيست. الحيات نوشت: علاوه بر اين دشواري‌هايي كه براي حمله به ايران وجود دارد، سران ايران سامانه دفاعي كشور خود را بسيار مستحكم كرده‌اند و اين كار را به وسيله راداري كه از روسيه و براي همين هدف خريداري كرده‌اند، انجام داده‌اند و معناي اين امر اين است كه ايران حساب همه احتمالات را كرده است و احتمال اقدام نظامي اسرائيل را براي خود نگاه داشته است. الحيات افزود: "مارتين ون كريويلد" كارشناس نظامي اسرائيل معتقد است، موفقيت در هر حمله‌ احتمالي به ايران بسته به شناخت كامل از جزئيات برنامه هسته‌اي ايران است؛ شناختي از تمام ظرايف، مكان‌هاي استقرار و عمق تاسيسات. كريويلد در عين حال مي‌گويد: كنار گذاشتن ماجراجويي نظامي عليه ايران باعث مي‌شود ايران تبديل به قدرت دوم هسته‌اي در خاورميانه بشود و معناي اين امر اين است كه قدرت برتري كه "بن گوريون" نخست‌وزير پيشين اسرائيل از طريق سلاح اتمي در منطقه به وجود آورد، كاملا بر هم مي‌خورد و توازن قوا به وجود مي‌آيد. بنا بر اين گزارش، "درور زئيوي" (استاد دانشگاه بن گوريون) به ايهود اولمرت نخست‌وزير اسرائيل پيشنهاد كرد براي اعمال فشار بر پاكستان، ايران و سوريه، تاسيسات و برنامه اتمي اسرائيل به مدت بيست سال زير نظر آژانس بين‌المللي اتمي قرار بگيرد. درور زئيوي بنا بر اين پيشنهاد معتقد است، برطرف كردن نگراني ايران و اسرائيل پس از فراهم كردن مقدمات حمله پيشگيرانه‌اي كه بي‌شك به جنگي تمام عيار منجر خواهد شد، ضروري است. انتظار مي‌رود اين جنگ تا زماني كه بيشتر كشورهاي خليج [فارس] را كه در تير رس موشك‌هاي ايران هستند، در بر مي‌گيرد، اقتصاد جهاني را به شدت متزلزل مي‌كند زيرا صدام حسين [ديكتاتور معدوم عراق] نيز متحدان آمريكا را در منطقه هدف قرار داد. زئيوي مي‌افزايد: وقتي نظام اتحاديه جماهير شوروي فرو ريخت ايران اقدامي براي گسترش مرزهاي شمالي خود نكرد و حتي وقتي صدام نيز سرنگون شد اين كار را در مرزهاي جنوبي نيز انجام نداد. در حقيقت ايراني‌ها با اين كار ثابت كردند درك درستي از مرزهاي قدرت دارند. آنها (ايراني‌ها) به شيوه‌‌اي دموكراتيك، به قوانين بين‌المللي پايبندند. همچنين هفته نامه فلسطيني المنار در تاريخ 28 ژوئن(2008) نوشت: يك كارشناس راهبردي اسرائيلي كه در تهيه برخي گزارش‌هاي نظامي درباره ايران مشاركت داشته است معتقد است، دامنه مانور اسرائيل براي حمله به ايران بسيار محدود خواهد بود. همچنانكه وقتي اسرائيل پس از حمله به ايران نتواند قدرت پاسخ ايران را فلج كند، منطقه به گردابي از جنگ و درگيري تبديل مي‌شود كه ممكن است چند سال به طول بينجامد. بنابراين اين كارشناس راهبردي بسيار بعيد مي‌داند اسرائيل مرتكب چنين كاري بشود و از سران آن مي‌خواهد تا دست از تهديد ايران بردارند زيرا سخنان و شعارهايي كه مقامات اسرائيل در سطوح سياسي با هدف تامين منافع خود عليه ايران بر زبان مي‌رانند ممكن است فجايعي بسيار خطرناك براي اسرائيل به بار آورد منبع : AVIA
  8. يك پايگاه اينترنتي آمريكايي: [align=center]بوش به ايران حمله نخواهد كرد[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: يك پايگاه اينترنتي آمريكايي در شماره امروز با اشاره به گزارش مجله آمريكايي "نيويوركر" درباره افزايش عمليات‌هاي محرمانه عليه ايران نوشت: جرج بوش به سه دليل به ايران حمله نخواهد كرد.[/align] به گزارش فارس، يكي از نويسندگان پايگاه "پست گلوبال" در گزارشي نوشت: من تصور مي‌كنم "جرج بوش" به سه دليل به ايران حمله نخواهد كرد. وي در اين گزارش مي‌افزايد: دليل اول مربوط به اقتصاد است. با توجه به اينكه افزايش قيمت‌ بنزين در آمريكا ركورد شكسته است و اقتصاد با مسئله روز آمريكا يعني انتخابات رياست جمهوري اين كشور پيوند خورده نمي‌توان حمله به ايران توسط آمريكا را محتمل دانست. پست گلوبال در ادامه گزارش خود به منظور شرح ايده مذكور به افزايش چهار دلاري قيمت هر بشكه نفت بدنبال لفاظي‌هاي سران اسرائيل عليه ايران و برگزاري رزمايش هوايي تل‌آويو با طرح اين سوال كه آيا دولت بوش واقعا مي‌تواند دنيا در بحران شديدتر مربوط به انرژي وارد كند، دليل اول خود را كامل مي‌كند. اين پايگاه اينترنتي آمريكايي دليل دوم را مربوط به كره‌شمالي مي‌داند.پيش از آنكه پيشرفتي در موضوع هسته‌اي كره‌شمالي پديد آيد، "صلح‌طلبان" دولت بوش مباحثي درباره استفاده از ديپلماسي براي حل بحران‌هاي بين‌المللي را مطرح كردند. به نوشته اين پايگاه اينترنتي، ايران نيز با تلاش‌هاي ديپلماتيك آمريكا و هم‌پيمانانش همين مسير را طي خواهد كرد. پست گلوبال دليل سوم را مربوط به "جان مك‌كين" نامزد جمهوريخواه انتخابات رياست جمهوري آمريكا مي‌داند و مي‌نويسد: مطمئنا مك‌كين مصمم به موفقيت جلوه دادن ماجراجويي آمريكا در عراق است.حمله يا حتي بمباران دقيق ايران، عراق را به سوي سقوط سير خواهد داد. به عبارت ديگر شيعيان جنوب عراق به دردسر بزرگتري براي آمريكا تبديل خواهند شد و پيشرفت‌هاي كنوني در عراق سريعا به صحنه‌هاي خونريزي بدل مي‌شود و بنابراين بوش به اين دليل نيز تصميم به اقدام نظامي عليه ايران نخواهد گرفت. منبع : Farsnews
  9. عضو فراكسيون "جبهه‌دموكراسي" كنيست رژيم‌صهيونيستي: [align=center]حمله به ايران، منطقه را به آتش‌ مي‌كشد[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: عضو كنيست رژيم‌صهيونيستي با بيان اينكه حمله به ايران قطعا بي‌پاسخ نخواهد ماند، تاكيد كرد: اقدام نظامي عليه ايران منطقه را به آتش خواهد كشيد.[/align] به گزارش فارس به نقل از پايگاه خبري "بكرا نت"، "محمد بركه" ديروز سه‌شنبه با اشاره به تهديدات اسرائيل عليه ايران، سران تل‌آويو را از هرگونه ماجراجويي نظامي عليه ايران بر حذر داشت. عضو كنيست(پارلمان) رژيم‌صهيونيستي تاكيد كرد: هر گونه حمله به ايران بسيار وحشتناك خواهد بود و كل منطقه را به آتش خواهد كشيد. محمد بركه از دولت اسرائيل خواست آنچه رسانه‌هاي دنيا درباره احتمال هجوم اسرائيل به ايران منتشر كرده‌اند مبني بر اينكه اسرائيل تا پايان سال جاري ميلادي به ايران حمله مي‌كند، رد و تكذيب كند. بركه سخنان خود را در مجمع عمومي كنيست، پس از آن بيان كرد كه شبكه تلويزيوني "اي بي سي" به نقل از منابع وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) اعلام كرد ممكن است اسرائيل تا پيش از پايان دوره رياست‌جهوري آمريكا به ايران حمله كند. بركه افزود: اسرائيل بايد بسيار شفاف و روشن اعلام كند كه مقاصد جنون‌آميزي مثل آنچه درباره حمله به ايران منتشر شده است، كذب است و تل آويو آن را قبول ندارد. وي با اشاره به اينكه هرگونه حمله به ايران بسيار وحشتناك خواهد بود تاكيد كرد: حمله به ايران قطعا بي‌پاسخ نخواهد ماند. ما مي‌توانيم بفهميم جنگ چگونه و چه زماني آغاز مي‌شود ولي وقتي آغاز شد ديگر بسيار دشوار است كه بدانيم چگونه و چه زماني جنگ به پايان مي‌رسد. بنا بر اين گزارش، محمد بركه يادآور شد: جنگ عليه ايران فجايعي بسيار خطرناك براي منطقه خاورميانه و دنيا به بار مي‌آورد. منبع : Farsnews
  10. يك ديپلمات روس: [align=center]صحبت از امكان حمله نظامي به ايران بسيار خطرناك است[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: يك مقام آگاه در وزارت امور خارجه روسيه گفت: اعلام برخي كشورها درباره امكان حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران، بصورت خطرناكي باعث تشديد وخامت اوضاع مي‌شود.[/align] به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري «اينترفاكس»، يك مقام آگاه در وزارت امور خارجه روسيه اعلام كرد، در مسكو بر اين عقيده اند كه اظهارات مقامات برخي كشورها در خصوص امكان حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران، بصورت خطرناكي باعث تشديد وخامت اوضاع مي شود. اين مقام ديپلمات افزود: «اگر براي حل مسئله هسته اي ايران از روشهاي نظامي استفاده شود، چنين اقدامي داراي عواقب فاجعه آميزي براي حل و فصل مناقشات خاورميانه خواهد بود.» وي تاكيد كرد: «لازم است تا در چارچوب گروه 1+5 و گروه هشت، بطور مشترك روي اين مسئله كار شود. لازم است تا تهران دست به اقدامات عيني سنجيده كه در بيانيه هاي رسمي سازمان ملل متحد مورد تاييد قرار گرفته روي آورد و در عين حال به همكاري خود با آژانس بين المللي انرژي اتمي ادامه دهد تا نگرانيهاي جامعه جهاني كاسته شود.» به گفته اين مقام وزارت خارجه روسيه، در نشست گروه هشت در هوكايدوي ژاپن، برنامه ريزي نشده است تا مذاكرات جداگانه‌اي در خصوص مسئله هسته اي ايران پرداخته شود، ولي مسئله ايران در مباحثات رهبران كشورهاي بزرگ جهاني مورد بررسي قرار خواهد گرفت. وي تاكيد كرد، در اين اواخر طرف ايراني علائم مثبتي در خصوص بررسي پيشنهادات صورت گرفته براي حل و فصل مسئله هسته اي اين كشور ارسال داشته است. منبع : Farsnews
  11. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    نشان افتخار براي قاتل شهروندان ايراني [align=center]دختر فرمانده ناو آمريكايي به خاطر جنايت پدرش خودكشي كرد[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: دبيركل جمعيت دفاع از منافع ملي گفت: چندي بعد از فاجعه سرنگون كردن هواپيماي مسافربري ايران بر فراز خليج فارس دختر فرمانده ناو آمريكايي به دليل اقدامي كه پدرش انجام داده بود خودكشي كرد.[/align] حسين ياري كارشناس سياسي در گفتگو با خبرنگار سياست‌‌‌‌‌خارجي خبرگزاري فارس در آستانه بيستمين سالگرد سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران از سوي ناو آمريكايي وينسنس،‌ گفت: طبق قوانين بين‌المللي كه در پروتكل و كنوانسيون‌هاي ژنو و وين در رابطه با سازمان ايكائو و حقوق درياها و آنچه كه مربوط به پروازهاي بين‌المللي و بين‌الدولي است، در همه ابعاد ايالات متحده آمريكا به خاطر جنايتي كه در قبال شهروندان ايراني انجام داده محكوم است و بر اساس فرايند مسؤليت پذيري بين‌‌المللي در برابر افكار عمومي و در برابر حقوق دولت‌هاي ذي‌ربط در اين ماجرا كه به شكل خاص جمهوري اسلامي ايران دچار آسيب شده بايد پاسخگو باشد. وي با اشاره به اينكه ابعاد اين فاجعه به قدري زياد بود كه افكار عمومي جهان را جريحه دار كرد، افزود: چندي بعد از فاجعه سرنگون كردن هواپيماي مسافربري ايران بر فراز خليج فارس دختر فرمانده ناو امريكايي به دليل اقدامي كه پدرش انجام داده بود خودكشي كرد. به اين ترتيب با اين اقدام ويل راجرز فرمانده ناو وينسنس افكار عمومي جهان را مطلع كرد كه ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران به دستور مقامات ارشد ارتش آمريكا بوده است و او اراده‌اي به اين كار نداشته است. دبيركل جمعيت دفاع از منافع ملي خاطر نشان كرد: ابعاد اين جنايت مسئولين آمريكايي و دولتمردان اين كشور را نيز گرفتار كرد و افكار عمومي مردم اين كشور را نيز از اين حادثه منزجر كرد و تاكنون بسياري از عاملان اين حادثه دست به خودكشي زده‌اند. بعد از آن آمريكا هيچ گاه نتوانست چهره مخوف و جنايتكارانه خود را پاك كند و اين لكه ننگ همچنان بر دامان آنها باقي است. ياري با بيان اينكه جمهوري اسلامي ايران از چند منظر اين موضوع را دنبال و در ديوان لاهه طرح دعوا كرد، افزود: دستگاه امنيتي جمهوري اسلامي ايران و شوراي امنيت ملي اين بحث را در دستور كار قرار داد تا غرامتي را از آمريكا دريافت كند اما همچنان جا دارد كه اين حادثه به عنوان يك جنايت جنگي كه از سوي آمريكايي‌ها صورت گرفته است و به عنوان اقدامي كه آمريكا در راستاي نقض حقوق بشر و حقوق بين‌المللي انجام داده است، شناخته شود. وي خاطر نشان كرد: باتوجه به اينكه دولتمردان آمريكايي به عاملان اين جنايت مدال افتخار هم داده‌اند اما همچنان اين موضوع براي افكار عمومي ايران را جريحه دار مي‌كند و اثرات سوء چنين اقدام جنايتكارانه‌اي همچنان باقي است و رسانه‌ها بايد همچنان در مورد آن صحبت كنند. دبيركل جمعيت دفاع از منافع ملي افزود: اين جنايت نشان مي‌دهد كه علي‌رغم اينكه آمريكايي‌ها مدام دم از حقوق بشر مي‌زنند اما به راحتي حقوق بين‌المللي را زير پا مي‌گذارند و خودشان بيش از هر رژيمي ديگر حقوق بشر را نقض مي‌كنند. منبع : Farsnews
  12. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    شصت سال جنايت ؛ شصت سال مقاومت [align=center]طوفان مرگ در جنگل"سدر"[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: كمتر از يك ماه پس از تهاجم فداييان فلسطيني به پايتخت "رژيم صهيونيستي" كه به "عمليات ساووي" اشتهار پيدا كرد، آتش "جنگ داخلي لبنان" شعله كشيد. پيوستگي "جنگ داخلي لبنان" با "نهضت مقاومت فلسطين" به قدري زياد است كه ن بايد زمينه‌هاي آغاز اين جنگ ويرانگر و مراحل آن را با تأمل بيشتري مورد بررسي قرار داد.[/align] به گزارش خبرگزاري فارس، مصر و سوريه به دنبال "جنگ شش روزه"(1967) مرزهاي خود را با "فلسطين اشغالي" بر روي فدائيان فلسطيني بسته بودند، مضافاً اين‌كه به دليل تراكم نظاميان صهيونيست در مرزهاي اين دو كشور، عمليات نفوذ به فلسطين اشغالي از اين مرزها بسيار دشوار بود. پس از فتنة "سپتامبر سياه" در اردن(1970) و اخراج فداييان فلسطيني توسط "حسين اردني" از اين كشور، لبنان تنها سرزميني بود كه فدائيان مي‌توانستند در مرزهاي مشترك آن با"فلسطين اشغالي" جبهة ضدصهيونيستي خودراتشكيل دهند. به اين ترتيب، "ساف" ساختاري وسيع و بسيار فعال در لبنان ايجاد كرد و هزاران فدايي فلسطيني و خانواده هايشان در اين سرزمين مستقر شدند. تا پيش ازتحولات دهه 1970، مسيحيان لبنان (كه اكثريت آنان را فرقه‌اي از كاتوليك ها موسوم به "ماروني" تشكيل مي‌داد) بر اثر سال‌هاي حكومت قيوميت فرانسوي‌ها، قدرت و پايگاه سياسي و اجتماعي فراواني در لبنان كسب كرده بودند و بنابر آماري كه "حكومت قيوميت فرانسه" منتشر كرده بود، مسيحيان اكثريت جمعيت لبنان را شامل مي شدند.در چنين فضايي ،مسلمانان لبنان از هر لحاظ تحت سلطه و حاكميت "ماروني"ها قرار داشتند و مانند يك اقليت با آنان رفتار مي‌شد. در سال 1970 ميلادي ،حضور يك سازمان مسلّح و پرقدرت ("ساف") در صحنة لبنان كه اعضاي آن را مسلمانان تشكيل مي‌دادند، توازن قواي سياسي و نظامي را در اين كشور به سود مسلمانان تغيير داد و به حس رقابت كهنة ميان مسلمانان و "مسيحيان ماروني" دامن ‌زد. آميخته شدن اين رقابت هاي تاريخي با منازعات مدرن سياسي "راست" و "چپ" (نشأت گرفته از فضاي "جنگ سرد") بر التهابات سياسي شديدا دامن مي زد. اطلاع از اين جبهه بندي ها براي درك صحيح وقايع پيچيده لبنان بسيار ضروري است. مسيحيان لبنان به صورت سنتي مورد حمايت "فرانسه"(داعيه دار تاريخي كاتوليك ها) و اروپاي غربي بودند.در آن سال ها اروپاي غربي و ايالات متحده آمريكا به همراه تمام متحدان آنان، در ادبيات سياسي ،"بلوك غرب" ناميده مي شدند كه در منازعات سياسي موسوم به "جنگ سرد" به آنان "جبهة راست" اطلاق مي شود.در سوي ديگر "اروپاي شرقي" و "اتحاد جماهير شوروي"(پرچمدار مكتب "ماركسيسم")و "چين) به همراه متحدانشان قرار داشتند كه در ادبيات سياسي ،"بلوك شرق" ناميده مي شدند و به آنان "جبهة چپ" گفته مي شود. در مرزبندي "جنگ سردي"، مسلمانان لبنان و فلسطيني‌ها كه با "استعمار اروپايي-آمريكايي" و نفوذ آنان در منطقه سر جنگ داشتند ، به دليل شعارهاي ضداستعماري و ضدسرمايه‌داري كه از طرف ماركسيست‌ها داده مي‌شد، با آنان نزديكي و همسويي بيشتري نشان مي‌دادند و به طور طبيعي در جبهه "چپ" قرار مي‌گرفتند. نيروهاي سياسي "چپ" در لبنان، غالباً تحت رهبري چند حزب سياسي قرار داشتند كه اكثر اين احزاب، رسماً مرامنامة ماركسيستي و بعضاً پان عربيستي داشتند. اين احزاب پس از ورود فلسطيني‌ها به لبنان موفق شدند به يكديگر نزديك شده و يك "جبهة ائتلافي" با نام "جبهة ملي لبنان" تشكيل دهند. "جبهة ملي لبنان" توسط يكي از سياستمداران مكّار و جاه‌طلب لبناني به نام "كمال جنبلاط" هدايت مي‌شد. "كمال جنبلاط" رئيس حزب "سوسياليست پيشرو" و عضو طايفه‌اي از مسلمانان لبنان موسوم به "دروزي"ها بود.("دروزي" ها شاخه اي از فرقه "اسماعيليه" به شمار مي روند.) "ساف" هم كه بيش از سه چهارم آن را "احزاب ماركسيستي" تشكيل مي‌دادند، عملاً به صورت متحد و همسنگر "جبهة ملي لبنان" درآمد. در مقابل، نيروهاي سياسي "راست" رااحزاب مسيحي تشكيل مي دادند. اين احزاب نيز با احساس خطر از جانب رقباي مسلمان و "ماركسيست" علي رغم اختلاف نظر هاي فراوان ، فواصل ميان خود را كم كرده وائتلافي موسوم به "جبهة لبناني" ايجاد كردند. اين ائتلاف تحت رهبري "پير جميل" (رئيس "حزب كتائب") و "كاميل شمعون" (رئيس حزب "احرار") "جبهه راست" لبنان را تشكيل مي داد.در اين ميان دولت لبنان به رياست جمهوري يك مسيحي (با نام "سليمان فرنجيه") نيز به صورت پشتيبان "جبهه راست" (مسيحيان) عمل مي‌كرد. البته توده‌هاي عادي مردم لبنان در اين جبهه‌بندي سياسي زياد وارد نمي‌شدند و بيشتر تحت تأثير رهبران مذهبي خود قرار داشتند تا رجال سياسي. "جنبش ملي لبنان" ("ائتلاف چپ") به لحاظ نظامي به "ساف" پشتگرم بود و "ائتلاف راست" به ارتش لبنان. اما همة جهان عرب نسبت به ضعيف بودن ارتش لبنان واقف بودند و همين امر باعث مي‌شد كه "جبهة راست" در لبنان در برابر وسوسة "رژيم صهيونيستي"(به عنوان يم وابسته مهم "بلوك شرق") براي اعطاي كمك‌هاي تسليحاتي و نظامي تسليم شود و به صورت يك هم‌پيمان مهم "تل‌آويو" در برابر فلسطيني‌ها عمل كند. به اين ترتيب متعصب ترين جامعه كاتوليك هاي جهان به مهمترين متحد منطقه اي يك رژيم يهودي تبديل شدند.چنين هم پيماني هاي عجيبي تنها در كشور غريبي مانند لبنان بود كه محقق مي شد.اين قبيل معجزات سياسي از اختصاصي ترين پيامدهاي حضور يك موجوديت ناچسب و غاصب در منطقه اي بود كه بوميان آن قرن هاي متمادي با آرامش در كنار يكديگر زندگي مي كردند.جامعه مسيحي لبنان به قدري با مسلمانان آميختگي و همزيستي داشتند كه در باره آنان جمله اي زيبا شايع بود:" مسيحيان لبنان ، مسلماناني هستند كه يكشنبه به كليسا مي روند" جالب اين كه مسيحيان لبنان تنها شاخه مسيحي است كه زبان مذهبي و عبادي آن عربي است. در سايه تشكيل "دولت يهود" در جوار لبنان ، كار به جايي رسيد كه رودي پر خروش از خون ميان طوايف لبناني جاري شد كه تا امروز نيز تلاطم دارد. *جرقه هاي جنگ در سال 1973 سه نفر از اعضاي "جبهة خلق" در حالي كه تلاش مي‌كردند بمبي را در "سرويس بهداشتي" فرودگاه بيروت تعبيه كنند، توسط پليس لبنان دستگير شدند. "جبهة خلق" بلافاصله خواستارآزادي بي قيد و شرط آن‌ها شد اما پليس مخالف كرده و سرنوشت آنان را به دادگاه موكول كرد. متعاقبا چريك‌هاي "جبهة خلق" يك افسر و يك سرباز ارتش لبنان را از خيابان ربودند و به مقرّ خود در اردوگاه آوارگان فلسطيني به نام "صبرا" منتقل و اعلام كردند كه اين دو را تنها در برابر آزادي اعضاي بازداشت شدة خود رها خواهند كرد. ارتش لبنان كه به دنبال بهانه اي براي نشان دادن ضرب شصتي به فلسطينيان بود، فرصت را غنيمت شمرد و با پشتيباني توپخانة خود وارد اردوگاه "صبرا" شد. جنگي سخت درگرفت كه البته مطابق معمول رزمندگان آن را نه فدائيان "جبهة خلق" بلكه چريك‌هاي "فتح" تشكيل مي‌دادند. "جبهة خلق" همواره در توجيه اين شيوه خالي كردن ميدان نبرد مدعي مي‌شد كه به دليل قلّت چريك‌هاي اين سازمان و تحصيل كرده و نخبه بودن آنان، موظف است كه از اين چريك‌ها تنها در عمليات ويژه استفاده كند و جانشان را در جنگ‌هاي پرتلفات به خطر نيندازد!. جنگ در اردوگاه "صبرا" 14 روز به طول انجاميد و ارتش لبنان در مراحل آخر با دستور مستقيم رئيس‌جمهور، توسط هواپيما اقدام به بمباران اردوگاه‌هاي آوارگان فلسطيني كرد. در نتيجة اين جنگ 400 فلسطيني كشته و هزاران نفر ديگر مجروح شدند. در اين جا بود كه رهبر مذهبي شيعيان لبنان وارد ماجرا شد و با تهديد رئيس‌جمهور به دخالت "طائفة شيعه" در جنگ و تمرد افسران شيعة ارتش از فرماندهان خود، به جنگ 14 روزه در "صبرا" خاتمه داد. *واينك "امام موسي صدر" "آيت‌الله سيدموسي صدرالدين صدر" كه در لبنان به "امام موسي صدر" شهرت داشت، فرزند يكي از مراجع تقليد بزرگ شيعيان (آيت‌الله العظمي "سيدصدرالدين صدر") بود. "موسي" در سال 1307 در شهر "قم" به دنيا آمد. وي به هنگام اولين حضور خود در لبنان، علاوه بر "اجتهاد" در حوزة فقه، داراي مدرك "كارشناسي حقوق" از دانشگاه تهران بود و به زبان عربي تسلط كامل داشت. او در سال 1955 براي اولين بار به لبنان رفت و با رهبر وقت شيعيان شهر صور، "آيت‌الله علامه سيدعبدالحسين شرف‌الدين" ديدار كرد. (در آن سال‌ها شهر "صور" پرجمعيت‌ترين و مهم‌ترين شهر شيعه‌نشين در لبنان بود و رهبر شيعيان اين شهر، در حقيقت رهبري "طايفة شيعه در لبنان" را برعهده داشت.) "علامه شرف‌الدين" به شدت تحت تأثير شخصيت "موسي صدر" قرار گرفت و سعي كرد طي مدت كوتاهي اين روحاني جوان را به محافل مختلف شيعي لبنان برده و او را به عنوان يك عالم توانمند و تأثيرگذار معرفي كند. دو سال بعد "علامه شرف‌الدين" وفات يافت و شيعيان "صور" با توجه به توصيه‌هاي آن مرحوم، از "موسي صدر" دعوت كردند تا به لبنان مهاجرت كرده و در "صور" ساكن شود. سرانجام در اواخر سال 1959، "آيت‌الله موسي صدرالدين صدر" از "قم" به "لبنان" هجرت كرد و در شهر "صور" اقامت گزيد. صرف‌نظر از جايگاه علمي اين مجتهد جوان، شخصيت و كردار فرهنگي و اجتماعي‌اش جايگاه وي را در ميان شيعيان محروم و استثمار شده لبنان تثبيت كرد. توانمندي حيرت‌انگيز اين مرد براي حل و فصل بحران‌ها و اختلافات طائفه‌اي (كه در لبنان عادتي كهنه و عميق بود) شهرت او را به ميان ساير طوائف و مذاهب لبنان هم كشيد و در مدت كوتاهي "امام موسي صدر" به يكي معتبرترين و محبوب ‌ترين شخصيت‌هاي لبنان تبديل شد. وي در ماه مه سال 1967، موفق شد پس از مدت‌ها تلاش و مذاكرات سياسي، مجوز تأسيس "مجلس اعلاي شيعيان لبنان" را براي حفظ و پيگيري منافع شيعيان اين كشور، به تصويب پارلمان لبنان برساند و شيعيان نيز رياست "مجلس اعلاي شيعيان" را به خود "امام موسي صدر" سپردند. *حركت المحرومين به دنبال تجاوزات مكرّر "رژيم صهيونيستي" به جنوب لبنان (كه ساكنان آن همگي شيعه بودند) و بي‌توجهي رئيس‌جمهور مسيحي "سليمان فرنجيه" به حقوق قانوني شيعيان و "مجلس اعلاي شيعيان"، امام موسي صدر اقدام به تأسيس يك سازمان سياسي براي جذب و سازماندهي جوانان لبناني نمود تا عليه تضييع حقوق شيعيان و تجاوزات "رژيم تل‌آويو" وارد عمل شود. اين سازمان "جنبش محرومين" يا "حركت المحرومين" نام گرفت. سازمان "جنبش محرومين" در ايام جنگ‌هاي داخلي، تنها مدافع محلات شيعي در برابر تهاجمات "قصابان مسيحي" و "راهزنان ماركسيست" به شمار مي‌رفت. بي شك اگر مداخلات و پشتيباني‌هاي اين پيشواي سياسي - مذهبي شيعه به نفع "فدائيان فلسطيني" نبود، قطعاً فلسطينيان در معركة "جنگ‌هاي داخلي لبنان" به همان سرنوشتي دچار مي‌شدند كه پيش از آن در "اردن" گرفتارش شده بودند. "غائلة جنگ 14 روزه در صبرا" نخستين چالش جدي ميان "فلسطينيان" و دولت لبنان بود كه با وساطت "امام موسي صدر" خاتمه يافت. * مدتي كوتاه پس از اتمام"غائلة جنگ 14 روزه در صبرا" و تنها يك ماه قبل از حضور تاريخي "ياسر عرفات" در سازمان ملل متحد، يازده فلسطيني هنگام عبور از محلة مسيحي‌نشين "دكوانه"، توسط "ماروني‌ها" به گلوله بسته شده و قتل عام شدند. "ياسر عرفات" به خوبي حس دريافت كه اين يك توطئه براي آغاز جنگ داخلي در لبنان ميان مسيحيان و فلسطيني‌هاست و تمام تلاش خود را به كار بست تا اخبار اين كشتار منتشر نشود ، زيرا چنين بحراني مي‌توانست كشور هاي غربي و مسيحي را در "سازمان ملل متحد" در مقابل "ساف" فرار دهد و مانع از حضور نمايندگان فلسطينيان در "سازمان ملل شود" شود. در همان شب "كشتار دكوانه"، ياسر عرفات از "امام موسي صدر" درخواست كرد كه توان خود را براي ممانعت از گسترش بحران به كار ببندد. متعاقبا "امام موسي صدر" با "پيرجميل" يكي از رهبران "جبهة لبناني" تماس گرفته و از او خواست كه مانع هز بيط و توسعه اين غائله شود. "پير جميل" با اين ادعا كه فلسطيني‌ها مسبب تحريك هستند، تلاش كرد زير بار اين درخواست نرود اما در نهايت "امام موسي صدر" با قبول مسؤوليت تمام فلسطيني‌ها، از جانب آنان به رهبر مسيحي ضمانت داد و او را وادار به پذيرش مواضع خود نمود. به اين ترتيب، اوضاع آرام شده و يك ماه بعد "ياسر عرفات" آسوده خاطر به سوي سازمان ملل متحد پرواز كرد. *اين بار؛ "صيدا" حدود شش ماه پس از "كشتار دكوانه"، حادثه‌اي در شهر "صيدا"، فتيله "جنگ داخلي لبنان " را روشن كرد. شهر "صيدا" بزرگ‌ترين شهر "سني نشين" لبنان است كه پشتيباني فراواني هم از "نهضت مقاومت فلسطين" به عمل مي‌آورد. در ماه مارس سال 1975 جمعي از ماهيگيران شهر "صيدا" در اعتراض به عملكرد يك شركت آمريكايي دست به تظاهرات زدند. يكي از رجال سياسي خوشنام و محبوب لبنان به نام "معروف سعد" در پيشاپيش ماهيگران حركت مي‌كرد. در اقدامي عجيب، ارتش لبنان اين تظاهرات صنفي آرام را بدون هيچ دليلي به گلوله بست و "معروف سعد" به سختي مجروح شد و مردم با مشاهدة پيكر نيمه‌جان او به خشم آمدند و به سختي با ارتش درگير شدند. در همان لحظات اول گروهي از ارتشيان كشته و مجروح شدند و حتي چند تانك و زره‌پوش منفجر شده و ده‌ها نفر از مردم نيز جان باختند. اين حادثه به اعتبار ملي "ارتش لبنان" ضربة سختي وارد كرد و حملات تبليغاتي وسيعي را عليه آن به راه انداخت. "جبهة راست" ارتش را شاخه‌اي از خود مي‌دانست (فرماندهان ارشد ارتش لبنان همگي "ماروني" بودند و بدنة ارتش را نيز غالباً مسيحيان تشكيل مي‌دادند.) و به همين سبب در حمايت از ارتش تظاهراتي مسلّحانه در بيروت برگزار كرد كه جمعيتي بالغ بر 35 هزار مسيحي در آن شركت داشتند. به دنبال مرگ "معروف سعد" در بيمارستان، در جريان تشييع پيكر او، "امام موسي صدر" سخنراني شديداللحني عليه ارتش ايراد كرد. در بخشي از اين سخنان آمده است: "[...] اگر قرار است گلوله‌اي كه بايد در سينة اسراييلي در مرزهاي جنوب بنشيند، مبارز ملي، معروف سعد را به خاك و خون بكشد، بهتر است چنين ارتشي نابود شود[...] ارتش بايد نگاهبان وحدت ملي و كرامت هم‌وطنان باشد،‌ ولي اگر قرار است كه آلت دست طايفه‌اي خاص و يا عده‌اي مصلحت‌طلب درآيد بهتر است چنين ارتشي نابود شود[...]" اين ماجرا فصاي سياسي لبنان را به مرز انفجار رساند. همه احزاب و سازمان ها خود را براي جنگي سخت و سرنوشت ساز آماده مي كردند. *اتوبوسي در "عين الرمانه" در حدفاصل اواخر ماه مارس و اوايل ماه آوريل، جنگ تبليغاتي "جبهة راست" و "جبهة چپ" عليه يكديگر ادامه پيدا كرد تا اين‌كه سرانجام در 13 آوريل سال 1975، آتش فتيله به بشكه باروت رسيد. حوالي ظهر اين روز، اتوبوسي حامل شهروندان لبناني و آوارگان فلسطيني، هنگام بازگشت از يك جشن عروسي در "اردوگاه تل زعتر" بايد از خياباني در يك محله مسيحي نشين بيروت مي گذشتند. اين اتوبوس در محله مسيحي‌نشين "عين الرمانه" مورد هجوم ماروني‌هاي مسلح قرار گرفت و تمامي 27 سرنشين آن روي سنگفرش خيابان و مقابل يك كليسا قتل عام شدند. اجساد اين زنان و مردان و كودكان مدت زيادي روي زمين باقي ماند و جنگجويان "ماروني" اجازه ندادند آمبولانس دولتي يا ارتش براي حمل آنان به محل نزديك شود. گفته شد كه "پير جميل" رهبر "حزب كتائب" نيز در آن ساعت در كليساي مقابل كشتارگاه حضور داشته است. در عرض چند ساعت خيابان‌هاي پايتخت لبنان سنگربندي شد و مردان مسلّح عضو "جبهة راست" با جنگجويان "جبهة چپ" درگير شدند و صداي انفجار توپ‌هاي سنگين و خمپاره‌اندازها هرچند ثانيه شهر را به لرزه درمي‌آورد. به دنبال استقرار شبه نظاميان "جبهة چپ" در محله‌هاي مسلمان‌نشين و سنگربندي شبهه نظاميان "جبهة راست" در محلات مسيحي‌نشين، خيلي زود "جنگ چپ و راست" به "جنگ مسلمان و مسيحي" تبديل شد. در تمامي اين ساعات "نهضت مقاومت فلسطين" به هيچ عنوان در جنگ دخالت نكرد، اما در هر حضورش ماية قوت قلب "جبهة چپ" عاملي بازدارنده عليه تجاوزات "جبهه راست" بود. روز 14 آوريل، با وساطت "امام موسي صدر" طرفين براي انتقال اجساد و مجروحان اعلام آتش ‌بس كردند. تلاش "امام صدر" براي تداوم آتش‌بس به دليل سرسختي "كمال جنبلاط" بر ادامة جنگ به جايي نرسيد. اين رهبر "جبهة ملي لبنان" عقيده داشت كه بايد از اين اشتباه "جبهة لبناني" (كشتار "عين الرمانه") استفاده كرد و براي هميشه "ماروني‌ها" را از معادلات سياسي لبنان حذف كرد اما "امام موسي صدر" معتقد بود كه "كمال جنبلاط" تنها در پي نابودي يا تضعيف رقيب انتخاباتي خود يعني "حزب كتائب" و "پير جميل" است.البته همه فعالان سياسي لبنان و حتي خود "جنبلاط" هم مي‌دانستند كه "جبهه ملي لبنان" توان پيروزي نظامي بر "جبهه لبناني" را ندارد و تنها به اين اميد بسته است كه به نحوي فدائيان فلسطيني را به نفع خود، عملا وارد معركه كند. *محمدعلي صمدي [align=center][/align] [align=center][/align] منبع : Farsnews
  13. فرمانده ناوگان پنجم آمريكا: [align=center]بستن تنگه هرمز از سوي ايران، غرب را با مشكل جدي روبرو مي‌كند[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: فرمانده نيروي دريايي آمريكا در خليج فارس امروز در نشست يك روزه ابوظبي اعتراف كرد: اگر ايران بخواهد تنگه هرمز را ببندد كشورهاي غربي با مشكل بزرگي روبرو خواهند شد.[/align] به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس،"كوين كاسگريف" فرمانده ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا روز چهارشنبه اعلام كرد:آمريكا و متحدين آن در خليج فارس به اين نتيجه رسيده‌اند كه بستن تنگه هرمز براي كشورهاي غربي بسيار سنگين تمام خواهد شد، بنابراين بهتر است كه ايران اين اقدام را عملي نسازد. در نشست يك روزه كاسگريف با فرماندهان نيروي دريايي كشورهاي حاشيه خليج فارس در ابوظبي پايتخت امارات متحده، امنيت ناوگان تجاري، آبراه‌هاي تجاري و تهديد تروريسم منطقه خليج فارس مورد بحث و بررسي قرار گرفت. در ادامه اين گزارش آمده است كه ناوگان پنجم آمريكا اكنون در بحرين مستقر است كه براي دستيابي به آن بايد از اين تنگه عبور كرد. در بخشي از اين گزارش آمده است كه كاسگريف در اين نشست اعتراف كرد اگر ايران بخواهد اين تنگه را ببندد كشورهاي غربي از 40 درصد از نفت دنيا محروم خواهند شد كه براي امنيت اقتصادي اين كشور‌ها تهديدي جدي به حساب مي‌آيد. اظهارات كاسگريف پس از آن صورت گرفت كه ايران پيشتر اعلام كرده بود كه اگر كشورهاي غربي دست از شرارت‌هاي خود برندارند و بخواهند وارد اين منطقه شوند تمام آبراه‌هاي مهم خود را خواهد بست. در بخش پاياني اين گزارش نويسنده با اشاره به قدرت نيروي دريايي ايران در برابر تهديدات نظامي هشدار مي‌دهد كه روزانه بيش از 25 ميليون بشكه نفت، با ارزش 3 ميليارد دلار از تنگه هرمز عبور مي‌كند و اگر ايران بخواهد اين تنگه را ببندد مشكل بزرگي براي كشورهاي غربي ايجاد خواهد كرد. تنگه هرمز يكي از حساس‌ترين آبراه‌هاي جهان است كه در اختيار ايران است اما سياست‌هاي جنگ‌طلبانه آمريكا تنش‌هايي را بين اين دو كشور ايجاد كرده است. اين در حالي است كه يك روزنامه الجزايري چند روز پيش اعلام كرد كه عليرغم ادعاهاي برخي از سران نظامي نيروي دريايي آمريكا سامانه موشكي ايران قادر است در دقايق نخست، تمام ناوگان دريايي اين كشور در خليج فارس را متلاشي سازد و آنها را به لاشه چوب تبديل كند. روزنامه"الشروق" در يكي از گزارش‌هاي تحليلي خود در مورد رويارويي احتمالي رژيم صهيونيستي و آمريكا با ايران نوشت كه " ايران داراي موقعيت نظامي، امكانات ژئواستراتژيك و سياست‌هاي برتري است كه به اين كشور امكان مي‌دهد از همه برگ‌هاي بازي خوب استفاده كند. در ادامه اين گزارش به فن‌آوري پيشرفته ايران اشاره شد كه به اين كشور امكان مي‌د‌هد تا قدرت نظامي برتر منطقه باشد كه هم مي‌تواند از خود دفاع كند و هم مي‌تواند با قدرت‌هاي جهاني و منطقه‌اي و در رأس آنان با آمريكا و رژيم صهيونيستي به شدت مقابله نمايد. اين روزنامه گزارش خود را با اشاره به امكانات طبيعي و جغرافيايي، نوع حكومت، ذخاير موشكي ايران و 30 سال آمادگي اين كشور براي رويارويي با هر كشوري به پايان مي‌برد و نتيجه مي‌گيرد كه نيروي دريايي ايران بيش از آنچه كه كشورهاي غربي اعلام مي‌كنند قدرت دارد و مي‌تواند در برابر هر گونه نظامي بايست منبع : Farsnews
  14. [align=center]مذاکرات نظامي آمریکا و اسرائیل درباره ایران[/align] [align=center][/align] وزارت جنگ اسرائيل روز شنبه در بیانیه ای اعلام کرد: اهود باراک، وزير دفاع اين کشور در ديدار با درياسالار مايکل مولن، رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا، درباره «مسايل منطقه ای، ديپلماتيک و دفاعی» مذاکره کرده است. وزارت دفاع اسرائیل جزئیات بیشتری درباره دیدار روز شنبه آن دو را منتشر نکرده است. در همين حال يک مقام اسرائيلی که نخواست نامش فاش شود، به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: مسئله هسته ای ايران، يکی از محورهای مذاکرات اهود باراک و مايکل مولن بوده است. براساس گزارش مقام های نظامی اسرائيل، درياسالار مولن که روز جمعه وارد اسرائيل شده است، قرار بود با گابی اشکنازی، رييس ستاد مشترک ارتش اسرائيل، نیز ملاقات کند. این در حالی است که شبکه تلويزيونی العربيه اعلام کرده است که مايکل مولن در ديدار با گابی اشکنازی درباره ايران گفت وگو کرده است. این شبکه خبری عرب زبان توضیحات بیشتری در خصوص این دیدار ارائه نکرده است. مقام های اسرائيلی اعلام کرده اند که سفر مولن از پيش برنامه ريزی شده و بخشی از ديدارهای عادی بین این دو کشور است. مولن ماه نوامبر سال گذشته نيز به اسرائيل سفر کرده بود، که اين نخستين سفر رييس ستاد مشترک نيروهای مسلح آمريکا به اسرائيل پس از ده سال بود. در همین زمینه، جف مورل، سخنگوی وزارت دفاع آمريکا، روز چهارشنبه درخصوص سفر مولن به اسرائيل، گفته بود که اين سفر از ماهها پيش برنامه ريزی شده بود. مورل همچنین تصريح کرده بود:«روشن است وقتی آقای مولن به اسرائيل سفر کند و با اسرائيلی ها گفت وگو کند، بدون شک درباره تهديد ايران مذاکره خواهد کرد، همانطور که ما در اين ساختمان، در محل های ديگر و در اين شهر در مورد آن حرف می زنيم». سخنگوی وزارت دفاع امريکا همچنين بار ديگر بر پايبندی آمريکا به حل ديپلماتيک مناقشه هسته ای ايران تاکيد کرده بود. مورل افزوده بود:«حمله نظامی نخستين گزينه ما نيست و هرگز نبوده است. ما به فشارهای اقتصادی و ديپلماتيک ادامه خواهيم داد، اين به مثابه سياست اين دولت است». اين در حالی است که مقام های وزارت دفاع آمریکا هفته گذشته گمانه زنی کردند که مانور نيروهای نظامی اسرائيل بر فراز دريای مديترانه، احتمالا تمرينی برای حمله به تاسيسات نظامی ايران بوده است. [align=center][/align] [align=center][/align] منبع : تابناك به نقل از AVIA
  15. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    ميزگرد بازخواني پرونده سقوط هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو آمريك [align=center]احمدخرّم: آمريكا براي منافعش همه چيز را زيرپا مي‌گذارد[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: استاندار هرمزگان در سال 67 گفت: حادثه دلخراش سقوط هواپيماي مسافربري ايران نمونه‌اي از احترام آمريكا به حقوق بشر است؛ براي آمريكا حقوق بشر زماني موضوعيت پيدا مي‌كند كه در راستاي منافعش باشد. آمريكا ثابت كرده براي رسيدن به منافعش همه چيز را زير پا مي‌گذارد.[/align] به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، احمد خرّم وزير راه و ترابري دولت خاتمي و استاندار هرمزگان در سال 67 در ميزگرد «بازخواني سقوط هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو جنگي آمريكا» گفت: زماني كه ناو جنگي آمريكا هواپيماي مسافربري ايران را در دوازدهم تيرماه 67 مورد هدف قرار داد 6ماهي مي‌شد كه من استاندار هرمزگان شده بودم، اما از چهار سال و نيم پيش در اين استان حضور داشتم. خرّم با اشاره به اين كه از دو سه سال قبل از اين اتفاق دامنه جنگ ايران و عراق به خليج فارس كشيده شد و تا تنگه هرمز پيش رفت، اظهار داشت: قبل از اين حادثه تعدادي از نفت‌كش‌ها مورد اصابت قرار گرفتند و براي ايران گرفتاري‌هاي جدي ايجاد شد، هم در جهت صدور نفت و هم مورد هدف قرار دادن نفت كش‌هاي غول پيكر خليج فارس. بنابراين، فضا يك فضاي كاملاً جنگي بود و اين نگراني هميشه وجود داشت كه غيرنظاميان هم قرباني اين فضاي جنگي در خليج فارس شوند. البته اين نگراني كاملاً به‌جا بود چون كه در مورد هدف قرار دادن اسكله‌ها در نقاط نفت‌خيز، افراد غيرنظامي هم قرباني مي‌شدند. وي افزود: مورد هدف قرار گرفتن هواپيما مسافربري ايران توسط ناو جنگي وينسنس آمريكا بسيار حادثه سنگيني بود. 294 نفر مسافر اين هواپيماي ايرباس بودند. زماني‌كه اين هواپيما مورد اصابت موشك‌هاي آمريكايي قرار گرفت، من داخل اتاق كارم در استانداري بودم و به محض اين كه صداي انفجار را به وضوح شنيدم، دم پنجره پريدم و بلافاصله از طريق خط «هات‌لاين» دفتر استانداري به من خبر دادند يك هواپيماي مسافربري زده شده. تمام استان بسيج شدند تا اجساد 290 نفر قرباني اين حادثه تلخ را از آب بيرون بكشند و در نهايت هم اجساد حدود 100 قرباني پيدا نشد كه احتمالاً با تيكه‌هاي بدنه هواپيما زير آب ماندند. خرّم در ادامه گفت: ما حدود 8 روز عمليات جمع آوري اجساد داشتيم و در طول اين 8 روز تمام استان هرمزگان از مردم عادي گرفته تا نيروهاي امدادي و نظامي همه بسيج شده بودند. لباس‌هاي اين قربانيان به طرز فجيعي به بدن‌هايشان چسبيده بود و در نمي‌آمد. يكي از اجسادي كه از آب بيرون كشيدم مادري بود كه كودك خردسالش را بغل كرده بود و در همان حالت جان باخته بود. تحويل‌دهي جنازه‌ها و اجساد حدود 15 روز طول كشيد. خانواده‌هاي اين قربانيان همه به استان هرمزگان آمده بودند. ديدن چهره‌هاي خانواده‌هايي كه اجساد قربانيان‌شان پيدا نشده بود خيلي دردناك بود؛ هر قايقي كه به ساحل مي‌آمد اين‌ها با چشم‌انتظاري و گريه و زاري سراغ عزيز از دست رفته خودشان را مي‌گرفتند. استاندار وقت هرمزگان با بيان اين‌كه مورد هدف قرار گرفتن هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو جنگي آمريكا از دو حال خارج نيست، گفت: آمريكا اين حادثه را يا با طراحي قبلي انجام داد تا با زدن هواپيماي مسافربري بگويد اگر به خواسته‌هاي ما توجه نكنيد ما تا اينجا هم پيش مي‌رويم كه جمهوري اسلامي را وادار كنند در جنگ با عراق با دادن امتياز و بدون طلبكاري ماجرا را به پايان برساند. مورد هدف قرار گرفتن اين هواپيما فشار سنگيني را بر جمهوري اسلامي وارد كرد و فشار آن كمتر از 2 سال جنگيدن و مقاومت كردن نبود. فرض دوم اين است كه آمريكايي‌ها اشتباه كردند و فكر مي‌كردند اين هواپيما نظامي است؛ در اين صورت شايد بشود پذيرفت كه آمريكايي‌ها در شنودهاي مخابراتي‌شان اشتباه كرده‌اند اما نمي‌توان پذيرفت در شناسايي اين هواپيما از طريق رادار نظامي و شناسايي دچار اشتباه شده باشند. هر چند آمريكايي‌ها اعلام كردند ما اشتباه كرده‌ايم و فكر كرده‌ايم اين هواپيما نظامي است اما شواهد برخلاف اين را نشان مي‌دهد. خرّم ادامه داد: فرض كنيم آمريكايي‌ها پذيرفتند كه در زدن اين هواپيما اشتباه كرده‌اند اما اين اشتباه بايد جبران شود. هر چند آمريكا خون‌بهاي قربانيان را به خانواده‌هاي آنان پرداخت كرد اما خسارات وارده ناشي از اين حادثه بسيار سنگين‌تر از پرداخت خون‌بها بود. خسارات رواني و هزينه‌هاي سنگين اين اتفاق به سختي جبران مي‌شود. آمريكايي‌ها فقط با پرداخت خون‌بها خواستند حركتي را در جهت تغيير فضايي كه عليه آنها شكل گرفته بود انجام دهند نه براي به دست آوردن دل خسارت‌ديدگان و جمهوري اسلامي. آمريكا فقط خواست بر روي شعله خشمي كه در دنيا عليه او بخاطر اين حركت غيرانساني بر افروخته شده بود كمي آب بپاشد و ريخته‌شدن خون 290 انسان بي‌گناه و غيرنظامي را فقط يك اشتباه جلوه دهد. وي با اشاره به اين‌كه «حتي اگر به فرض محال بپذيريم كه آمريكا در اين ماجراي غيرانساني مرتكب اشتباه شده باشد بايد اين اشتباه به بهترين شكل ممكن جبران شود»، تاكيد كرد: آمريكا اگر اشتباه كرده بود بايد پاي تمام و كمال خسارت مي‌ايستاد، اما اين كار را نكرد. خرّم، مورد هدف قرار دادن اين هواپيماي مسافربري و كشته شدن 290 انسان بي‌گناه را يك نقطه سياه پرنگ در كارنامه آمريكا خواند و گفت: همين اتفاقات است كه وقتي كنار هم گذاشته مي‌شود ذهنيت يك ملت را نسبت به كشوري ديگر منفي مي‌كند و هر چه آن كشور تلاش كند اين ذهنيت را پاك كند نمي‌تواند اين كار را انجام دهد. متاسفانه بيشتر كشورها از اين حادثه اظهار تاسف كردند اما هيچكدام اين عمل غيرانساني آمريكا را محكوم نكردند. وي در پايان خاطرنشان كرد: بحث حقوق بشر براي دنياي استكباري و كشورهايي مثل آمريكا فقط يك بازيچه است؛ حادثه دلخراش سقوط هواپيماي مسافربري ايران در دوازده تير 67 تنها يك نمونه از احترام آمريكا به حقوق بشر است. براي آمريكا حقوق بشر زماني موضوعيت پيدا مي‌كند كه در راستاي منافعش باشد. آمريكا ثابت كرده براي رسيدن به منافعش همه چيز را زير پا مي‌گذارد. [align=center][/align] منبع : Farsnews
  16. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    ميزگرد بازخواني پرونده سقوط هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو آمريك [align=center]علايي: امكان خطاي ناو وينسنس در حد صفر بود[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: سردار علايي با بيان اين كه امكان خطاي ناو وينسنس از نظر نظامي در حد صفر بود، گفت: آمريكا نه تنها از ايران عذرخواهي نكرد، بلكه هنوز حتي خسارت هواپيما را هم نداده‌ است.[/align] به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، سردار حسين علايي استاد دانشگاه و فرمانده نيروي دريايي در سال 67 در ميزگرد «بازخواني سقوط هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو جنگي آمريكا» گفت: زماني كه اتفاق افتاد من فرمانده نيروي دريايي بودم، اما در بندرعباس مستقر نبودم، منطقه يكم نيروي دريايي مسئوليت بندرعباس را بر عهده داشت و از آنجا به من خبر دادند كه ناو وينسنس، هواپيماي ايرباس مسافربري ايران را مورد هدف قرار داده است. علايي افزود: ناو وينسنس يكي از پيشرفته‌ترين ناوهاي جنگي بود كه چند منظوره عمل مي‌كرد و در تنگه هرمز مستقر بود؛ اين ناو با پرتاب دو فروند موشك استاندارد به سمت هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي كه از بندرعباس عازم دوبي بود، اين هواپيما را مورد اصابت قرار داد و چون گشت‌هاي سپاه در مناطق مختلف از جمله در منطقه تنگه هرمز حضور داشتند، نفراتي از سپاه كه واحد گشت آن منطقه بودند اصابت موشك‌ها به هواپيما را ديده بودند و همين‌ها گزارش دادند كه در جنوب جزيره هنگام، هواپيماي ما ساقط شده و اجساد روي آب افتاده. البته در كنار تلاش‌هايي كه استانداري انجام مي‌داد واحدهاي سپاه هم در منطقه تمام امكاناتش را بسيج كردند تا بتوانند اجساد را تا آنجا كه امكان دارد از آب بگيرند. وي با اشاره به اين‌كه از نظر نظامي اين اقدام ناو وينسنس نمي‌تواند خطا باشد و امكان خطا كردن اين ناو وجود ندارد، اظهار داشت: در آن زمان آمريكايي‌ها تعداد زيادي ناو جنگي در خليج فارس مستقر كرده بودند و از شمال خليج‌فارس تا تنگه هرمز و از خارج از تنگه هرمز تا "خورِفَكّان"‌ توسط ناوهاي مختلفي كه آمريكايي‌ها مستقر كرده بودند، كنترل مي‌شد. در بين همه ناوهايي كه آمريكا در اين منطقه مستقر كرده بود، وينسنس پيشرفته‌ترين ناو بود كه قابليت‌هاي ويژه‌اي داشت و قادر بود در آنِ واحد با چند هدف درگير شود. وينسنس در تنگه هرمز مستقر بود. اين ناو از نظر فني به گونه‌اي است كه در آنِ واحد قادر است بيش از 100 هدف را در اطراف خودش شناسايي كند؛ يعني تمام كشتي‌ها ،‌قايق‌ها، هواپيماها و ابزار و وسايلي كه در منطقه هست توسط اين ناو قابل شناسايي هستند. علايي در ادامه گفت: اين ناو با سيستم مخابراتي و شنودي كه در اختيار دارد قادر است تمام فركانس‌هايي كه در منطقه فعال هستند را شنود كند و تمام ارتباطات مخابراتي را بشنود و چنانچه تهديدي را احساس كند و در آنِ واحد با هواپيماها، هلي‌كوپترها، قايق‌ها ،‌كشتي‌ها و حتي زيردريايي‌ها درگير شود. آمريكايي‌ها يك ناو با اين خصوصيات را در تنگه هرمز مستقر كرده بودند كه گران‌ترين ناو آمريكايي هم بود و بيش از يك ميليارد دلار ارزش داشت؛ بنابراين چنين ناوي با چنين قابليت‌هايي امكان خطا كردن ندارد؛ زيرا ابزارهايي كه در اختيار دارد قدرت بالايي به او مي‌دهد كه بتواند از نظر فني وضعيت را دقيق تشخيص دهد. اين ناو به دليل داشتن كامپيوترهاي پيشرفته نياز به اين نداشت كه نفرات و خدمه ناو روي هدف‌هايي كه مي‌بينند قضاوت كنند؛ خود اين كامپيوترهاي پيشرفته معمولاً با مشخصاتي كه رادارها از هواپيما،قايق، شناور و يا ناو مي‌گيرند مي‌توانند بگويند اين هدف داراي چه مشخصاتي است و آيا نظامي است يا غير نظامي و آيا خودي است يا غيرخودي. اين فرمانده ارشد دفاع مقدس با بيان اين‌كه «ناو وينسنس كه يك ماه مي‌شد در منطقه مستقر بود نمي‌توانست در شناسايي اهداف دچار اشتباه شود»، افزود: اين ناو مي‌تواند از فرودگاه و پايگاه هوايي بندرعباس هر هواپيمايي را كه بلند مي‌شود شناسايي كند و روي صفحه رادارش آن را ببيند. هواپيماها يا جنگي هستند يا غيرجنگي؛ هواپيماهاي جنگي با غيرجنگي بخصوص مسافربري تفاوت‌هاي فاحشي دارند، اولاً هواپيماي مسافربري حجمش بزرگتر است و خود همين حجم كافي است كه روي صفحه رادار تشخيص داده شود كه اين هواپيما مسافربري است. ثانياً هواپيماي مسافربري مانورش نسبت به هواپيماي جنگي بسيار كند است در حالي كه هواپيماي جنگي به دليل سرعت بالا مي‌تواند در يك دقيقه مسيرهاي متعددي را طي كند. ثالثاً هواپيماي جنگي سرعت بسيار بالاتري نسبت به مسافربري دارد، رابعاً هواپيماي مسافربري در دالان هوايي مشخصي حركت مي‌كند و اجازه ورود به هر مسيري را ندارد، اما هواپيماي جنگي در هر مسيري مي‌‌تواند پرواز كند. از آنجا كه مسيرها و دالان‌هايي كه هواپيماي مسافربري در آن‌ها حركت مي‌كند، كاملاً مشخص است و هواپيماي ايرباس جمهوري اسلامي ايران كه مورد اصابت قرار گرفت به صورت ثابت در هر يكشنبه ساعت بين 9/30 تا 10 از فرودگاه بندرعباس به سمت دوبي پرواز مي‌كرد، ناو وينسنس قطعاً در طول يك‌ماه استقرارش اين را فهميده و شناسايي كرده بود، بنابراين نمي‌تواند اشتباه كرده باشد، بلكه عمداً اين هواپيما را زده است. اين كارشناس مسائل نظامي گفت: ناوها معمولا تمام فركانس‌هاي فعال منطقه را شنود مي‌كند؛ فركانس‌ها هم يا نظامي هستند يا غيرنظامي. براي هواپيماي مسافربري صحبت خلبان‌ با ساير جاها آشكار است و اين صحبت‌ها را همه مي‌شنوند يعني همان‌طوري‌كه برج مراقبت مي‌شنود هواپيماهاي ديگر هم مي‌شنوند بنابراين ناوجنگي وينسنس، صحبت‌هاي خلبان ‌را از قبل از پرواز تا زمان اصابت مي‌شنيده و كاملا تشخيص داده كه اين هواپيما مسافربري است. از طرفي ناوها قادرند روي هر فركانسي كه خلبان صحبت مي‌كند وارد مي‌شوند و با خلبان تماس بگيرند. ناو وينسنس مدعي است روي كانال نظامي به اين هواپيما اخطار داده؛ اگر حتي اين حرف درست باشد، ناو بايد روي خطي كه فركانس فعال بوده بايد اخطار مي‌داده چرا كه خلبان مسافربري قادر نيست روي فركانس نظامي صحبت كرده و يا از فركانس نظامي پيام دريافت كند، بنابراين اصلاً ارتباطي با اين هواپيما گرفته نشده. اين‌كه ناو وينسنس مي‌گويد روي كانال نظامي به فركانس هواپيماي مسافربري اخطار داده نشان مي‌دهد كه عملا مي‌خواسته‌اند اشتباه كنند. وي با اشاره به اين‌كه براي زدن هواپيماي نظامي، حداكثر يك موشك كافي است در حالي كه ناو آمريكا با 2 فروند موشك، هواپيماي مسافربري ايران را ساقط كرده، اظهار داشت: آمريكايي‌ها با اين كار قصد داشته‌اند يك حادثه وحشتناك به وجود بياورند تا اجساد به گونه‌اي متلاشي شود كه فضاي ترس و وحشت در بين مردم و مسئولان ايران حاكم شود. بنابراين از نظر نظامي امكان خطاي اين ناو در حد صفر است و فقط مي‌توان گفت كه آمريكا عمدي اين كار را انجام داده. علايي با يادآوري اين‌كه آمريكا مدعي شد كه اين هواپيما جنگي بوده و به سمت ناو حركت كرده در حالي‌كه اگر يك هواپيماي جنگي بخواهد به سمت ناو حركت كند بايد چند اقدام صورت بگيرد كه اين اقدامات انجام نشده، گفت: يك هواپيما وقتي قصد حمله به ناو را دارد بايد به سمت ناو، شيرجه كند و در حاليكه هواپيماي ايرباس در حال اوج‌گيري بوده از طرفي اگر هواپيمايي بخواهد به ناو چند منظوره‌اي مثل ناو وينسنس حمله كند بلافاصله شناسايي و منهدم مي‌شود و حتي قوي‌ترين دولت‌ها هم با يك فروند هواپيما به يك ناو پيشرفته حمله نمي‌كنند. يكي ديگر از ادعاهاي بي‌اساس آمريكايي‌ها اين است كه گفته‌اند اين هواپيما اف 14 بوده و ما فكر كرده‌ايم مي‌خواهد حمله كند در حالي‌كه اصلاً ماموريت هواپيماي اف14 حمله به هدف‌هاي سطحي و زميني نيست بلكه هواپيماي اف14 يك هواپيماي پوششي و رهگير است و فقط مي‌تواند با هواپيما درگير شود چون كه موشك‌هايش هوا به هواست. از طرفي جمهوري اسلامي در بندرعباس عمدتاً هواپيماي اف 4 و اف 5 داشت نه هواپيماي اف 14. وي تمام ادعاهاي آمريكا براي توجيه اين اقدام غيرانساني را غلط دانست و گفت: اگر آمريكا مدعي است كه گرفتن جان 290 انسان بي‌گناه عمدي نبوده پس چرا بعد از اين اقدام به فرمانده اين ناو آقاي راجرز، جايزه دادند؟ در حالي‌كه او را بايد توبيخ مي‌كردند و حتي از كار بركنارش مي‌كردند. به علاوه، اگر آمريكا مدعي است در اين حادثه اشتباه كرده بايد بلافاصله از جمهوري اسلامي معذرت‌خواهي مي‌كرد، اما اين كار را نكرد. از طرفي علاوه بر عذرخواهي بايد تمام خسارات مادي و معنوي حادثه پرداخت مي‌شد كه تا اين لحظه هنوز حتي پول هواپيما را هم نداده‌اند چه برسد به خسارت پرواز و خسارت رواني وارده بر ملت و نظام جمهوري اسلامي ايران. علايي با بيان اين‌كه ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران در دوازده تير 67 اولين اقدامي نبود كه آمريكايي‌ها عليه ايران انجام داده‌اند، اظهار داشت: از اواخر سال 1364 كه ناوگان‌هايي امريكايي در خليج فارس به صورت گسترده مستقر شدند، عملاً آنها به نفع صدام وارد عمل شدند و تمام اطلاعات ايران را از نفت‌كش‌ها گرفته تا اطلاعات مربوط به حضور شناورهاي جنگي ايران همه را در اختيار صدام مي‌گذاشتند. آمريكا تمام آسمان منطقه خليج فارس را كنترل مي‌كرد تا ايران نتواند اقدامي عليه رژيم بعثي صدام انجام دهد. اطلاعات عملياتي براي اقدامات هوايي صدام عليه ايران را آمريكايي‌ها در اختيارش قرار مي‌دادند به طوري‌كه هواپيماهاي ميراژ اف 1 كه فرانسه در اختيار صدام گذاشته بود حدود 1500 كيلومتر از پايگاه خودشان پرواز مي‌كردند و تا تنگه هرمز مي‌آمدند و نفت‌كش‌هاي ايراني را مورد هدف قرار مي‌دادند؛ اين فضاي امن آسماني را آمريكا براي عراق ايجاد كرده بود تا هواپيماهاي رهگير ايران در اين 1500 كيلومتر نتوانند هواپيماهاي عراقي را مورد حمله قرار دهند. وي خاطرنشان كرد: پيش از ساقط كردن هواپيماي مسافربري، آمريكا چند درگيري ديگر با ايران ايجاد كرده بود؛ مثلاً حمله به قايق‌هاي گشت سپاه در اطراف جزيره فارسي و به اسارت بردن 12 پاسدار،‌ حمله به سكوهاي نفتي ايران مثل رشادت و سلمان، حمله به ناوهاي جنگي سهند و سبلان و ... بنابراين آمريكايي‌ها در سال 67 عملاً وارد جبهه جنگ به نفع صدام عليه ايران در خليج فارس شده بودند و زدن هواپيماي مسافربري در ادامه ساير اقدامات آمريكا بود. [align=center][/align] منبع : Farsnews
  17. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=center]توپولف هواپیمای ایمنی است[/align] [align=center][/align] وزیر راه و ترابری گفت: هواپیماهای توپولف، هواپیماهای ایمنی هستند و تاکنون حادثه هوایی نداشته ایم که مقصر آن خود هواپیمای توپولف باشد. محمد رحمتی در گفتگو با مهر گفت: هواپیماهای توپولف ایمنی لازم برای انجام پرواز را دارا هستند و در ناوگان هوایی کشورهای مختلف از این نوع هواپیما استفاده می شود. وزیر راه و ترابری ادامه داد: شرکتهای هواپیمایی با خریداری هواپیماهای مناسب می توانند به تجهیز ناوگان هوایی کشور کمک کنند. وی افزود: وزارت راه و ترابری هیچگونه تعیین تکلیف در زمینه خرید هواپیما توسط شرکتهای هواپیمایی انجام نمی دهد و تنها به سیاست گذاری در این بخش می پردازد. رحمتی اظهارداشت: درباره تعداد خرید هواپیما و یا نوع هواپیماهای خریداری شده تاکنون دخالتی از سوی این وزارتخانه انجام نشده است اما با توجه به شرایط کلی کشور در خرید هواپیما، وزارت راه وترابری سعی در تسهیل شرایط خرید هواپیما توسط شرکتهای هواپیمایی دارد. وزیر راه و ترابری تصریح کرد: به منظور توسعه ناوگان هوایی کشور ورود تعدادی دیگر از این نوع هواپیما به کشور در دستور کار قرار می گیرد. بالغ بر 20 فروند هواپیمای توپولف هم اکنون در ناوگان هوایی کشور وجود دارد. حدود 200 فروند از این نوع هواپیما در دنیا در حال پرواز است. منبع : AVIA
  18. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دبيركل حزب موتلفه اسلامي: [align=center]وزارت خارجه حق اقدام پيش‌دستانه ايران را به مجامع جهاني تفهيم كند[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: دبير كل حزب موتلفه اسلامي با بيان اينكه وزارت خارجه بايد به لحاظ تمهيدات سياسي به مجامع بين‌المللي حق اقدام پيش‌دستانه براي دفاع از امنيت ملي كشور را تفهيم كند، تصريح كرد: جنگ 33 روزه نشان داد حمله پيش‌دستانه بهترين پاسخ براي هرگونه شرارت است.[/align] به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي حزب موتلفه اسلامي، محمدنبي حبيبي دبير كل حزب موتلفه اسلامي كه در پايان نشست دبيران اين حزب سخن مي‌گفت، افزود: از يك طرف آمريكا و اروپا ادعاي مبارزه با تروريسم دارند از طرفي ديگر از خونخوارترين گروه‌هاي تروريسم جهان حمايت و براي تقويت آنها بودجه 400 ميليون دلاري تصويب مي‌كنند. حبيبي ادامه داد: فرانسه هم در راه پيوستن به حاميان تروريسم است اما غرب و آمريكا بايد بدانند ملت ايران حادثه تروريستي هفتم تير، هشتم شهريور، ترور شهداي محراب و هزاران نفر از مردم بي‌گناه توسط منافقين را هنوز از ياد نبرده است. وي با اشاره به تهديدات نظامي آمريكا و رژيم صهيونيستي عليه ايران اظهار داشت: وزارت خارجه بايد به لحاظ تمهيدات سياسي به مجامع بين‌المللي حق اقدام پيش‌دستانه براي دفاع از امنيت ملي كشور را تفهيم كند و همچنين محور شرارت عليه ملت ايران هم عواقب سوء اين تهديدات را محاسبه و هزينه آن را پرداخت كنند چرا كه جنگ 33 روزه نشان داد حمله پيش‌دستانه بهترين پاسخ براي هر گونه شرارت است. وي افزود: دشمن بايد بداند كه مطالبه ملت شجاع و مقاوم ايران از مقامات نظامي اين است كه پاسخ اقدام نظامي دشمن را در هر نقطه‌اي از دنيا كه منافع آن دشمن متجاوز قرار دارد بايد بدهند و جغرافياي دفاع و پاسخ به تجاوز را مقامات نظامي ايران تعيين مي‌كنند. حبيبي همچنين با اشاره به تحريم‌هاي اقتصادي عليه ملت و دولت ايران، تصريح كرد: دولت و مجلس بايد به فكر مقابله به مثل در خصوص اين تهديدات باشند، دليلي ندارد كه با كشورهايي كه حتي برخلاف قطعنامه‌هاي شوراي امنيت بر طبل خصومت با ملت ايران مي‌كوبند مناسبات اقتصادي خود را بر همان سياق گذشته ادمه دهيم. وي در ادامه افزود: دولت و مجلس بايد روي قطع صدور نفت به كشورهايي كه روش خصومت‌آميز با ايران دارد حساب باز كند همچنين نظر به اينكه با صدور يك ميليون بشكه در روز مي‌توانيم نيازهاي بودجه‌اي كشور را تامين كنيم توليد روزانه نفت را 5/1 ميليون بشكه در روز كاهش دهيم. حبيبي با تاكيد بر حقوق هسته‌اي ملت ايران گفت: آمريكا بايد مطمئن باشد كه تحت هيچ شرايطي، ايران تن به تعليق غني‌سازي نمي‌دهد؛ تعليق غني‌سازي خط قرمز ماست و اگر آنها بخاطر سرعت پيشرفت ايران مي‌خواهند اعلان جنگ با ملت ايران بدهند اين نيت شوم و شيطاني خود را پنهان نكنند زيرا ملت ايران بيش از سه دهه است كه با اين جنگ پنهاني و آشكار آشنا است و مي‌داند چگونه آن را مديريت كند. وي ادامه داد: تشديد تحريم‌ها نشان مي‌دهد ارايه بسته پيشنهادي 1+5 يك فريب و سراب است. دبيركل موتلفه در پاسخ به سوالي در مورد طرح هدفمند كردن يارانه‌ها عنوان كرد: شجاعت دولت در اجرايي كردن طرح هدفمند كردن يارانه‌ها را تحسين مي‌كنيم البته اين جزء برنامه پنجساله بوده است و دولت‌هاي پيشين همه به آن معتقد هستند لكن به دليل تبعات سنگين آن، اجرا را به مصلحت ندانستند. وي افزود: سوال كليدي و مهم در هدفمند كردن يارانه‌ها اين است كه رقم دقيق يارانه‌ها چقدر است، رئيس دولت مي‌گويند 90هزار ميليارد تومان، برخي در مجلس آن را 80 هزار ميليارد تومان مي‌دانند و عده‌اي از كارشناسان معتقدند بيش از صد هزار ميليارد تومان است، ما معتقديم چون قرار است روي اين عدد و رقم يك تصميم‌گيري در سطح ملي گرفته شود بايد دقيقاً معلوم شود رقم دقيق يارانه‌ها چقدر است بايد كارشناسان دولت يا مجلس يا هر دو مركز پژوهش بيايند مبناي محاسبات خود را بگويند، حزب موتلفه اسلامي معتقد است براي پيدا كردن رقم واقعي احتياج به كار كارشناسي دقيق‌تري مي‌باشد. حبيبي در پايان در مورد آخرين تحولات منطقه و لبنان گفت: حزب‌الله در آستانه يك پيروزي بزرگ ديگر قرار دارد و براساس توافقات انجام شده، اسراي لبناني آزاد مي‌شوند و سمير قنطار كه نماد مقاومت در لبنان است بزودي به آغوش وطن بازمي‌گردد، همچنين اعترافات اولمرت در خصوص اعلام شكست رسمي از حزب‌الله شنيدني است و ما اين پيروزي را به ملت لبنان تبريك مي‌گويم. منبع : Farsnews
  19. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    نشان افتخار براي قاتل شهروندان ايراني [align=center]بغض 20 ساله خليج‌فارس از جنايت آمريكا روزي سر باز مي‌كند[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: خليج فارس 20 سال است كه خاطره روز غمگين 12تيرماه سال 1367 را در دل نگاه داشته است؛ روزي كه 290 شهروند بيگناه، قرباني سرمستي نظاميان آمريكايي از موشك‌هاي خود شدند تا اينكه روزي خليج هميشه فارس انتقام خود را از آنها بگيرد.[/align] به گزارش خبرگزاري فارس، روز دوازدهم تير سال 1367 روز سياهي براي كارنامه ننگين ليبرال دمكراسي آمريكايي در تاريخ معاصر است، در اين روز هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي ايران بر اساس يك برنامه سري از قبل تدارك ديده شده كه به تاييد بالاترين مقامات رسمي آمريكا رسيده بود، هدف دو فروند موشك رزمناو آمريكايي وينسس مستقر در آب هاي خليج فارس قرار گرفت و همگي مسافران پرواز اين هواپيما از زنان و مردان و كودكان خردسال به شهادت رسيدند. آنچه كه در اين حادثه بيشتر مايه تاسف و حيرت است آنكه فرمانده جاني اين ناو به دليل آنچه كه مقامات مسئول كاخ سفيد و پنتاگون آن را اقدام شجاعانه ناميدند، به دريافت مدال شجاعت از دست رئيس جمهور وقت آمريكا نائل گرديد. موضوع تاسف آور ديگر در اين اقدام جنايت آميز و تروريستي آمريكا بي توجهي شوراي امنيت سازمان ملل بود، بطوريكه عدم عكس العمل مناسب شوراي امنيت در قبال اين حمله نظامي به يك هواپيماي مسافربري معمولي كه با وجود همه تلاش هاي مذبوحانه آمريكايي ها حتي يك نقطه انحرافي در مسير پرواز و ساير امور مربوط به پرواز در آن مشاهده نشد بطور قطع يك لكه سياه در تاريخچه اين شورا در تاريخ است. هر چند جنايات هيئت حاكمه آمريكا در جنگ هاي عراق و افغانستان بحدي زياد و فراتر از تصور است كه ممكن است كشته شدن 290 مسافر هواپيماي ايرباس ايراني در برابر آنها چندان ديده نشود، ليكن يادآوري اقدامات ضد بشري آمريكاييها، رسالتي است كه همه ايرانيان در اقصي نقاط دنيا وظيفه دارند در دفاع از انسانيت و مخالفت با جنگ طلبان و تروريست ها به طرح آن بپردازند. در تاريخ دوازدهم تيرماه سال شصت و هفت شمسي، يك ناوشكن جنگي آمريكايي با نام وينسنس، هواپيماي ايرباس ايراني را بر فراز خليج فارس، با دو فروند موشك مورد هدف قرار داد و موجب سقوط هواپيما و شهادت همه دويست و نود نفر مسافر اين هواپيما گرديد. اين ماجراي غم انگيز تا مدت ها بعد نيز به شدت خشم جهانيان را برانگيخت و آمريكا را بار ديگر به عنوان يك قاتل وحشي مردم بي گناه معرفي نمود. روز يكشنبه 12 تيرماه 1367 مطابق با 3 ژوئيه 1988، هواپيماي ايرباس جمهوري اسلامي ايران با 275 مسافر و 16 خدمه فرودگاه بندرعباس را به مقصد دوبي ترك گفت. سطح پرواز اين هواپيما 14000 پا تعيين شده بود، در ساعت 10:15 دقيقه محلي و 06:45 دقيقه گرينويچ شروع به اوج گيري نمود و در ساعت 10:24 به وقت محلي، سطح پروازي 12000 پا را گزارش نمود و از آن لحظه به بعد ديگر تماسي از طرف خلبان گرفته نشد. در واقع از اين لحظه به بعد هواپيما مورد اصابت 2 فروند موشك سطح به هواي ناو وينسنس آمريكا قرار گرفته و در نزديكي جزيره ايراني «هنگام» منفجر و سقوط كرده بود. در اين فاجعه، تمامي سرنشينان هواپيما به شهادت رسيدند كه 66 كودك زير 12 سال، 52 زن و 46 تن تبعه كشورهاي يوگسلاوي، كويت، افغانستان، هندوستان، پاكستان، ايتاليا، شارجه و دوبي از جمله وابسته نظامي پاكستان در ايران و خانواده‌اش در ميان كشته شدگان بودند. نكته بسيار جالب اين جنايت وحشتناك اين است كه خدمه ناو وينسنس بعدها در پاسخ به اين اقدام، ادعا كردند كه علايم ايرباس ايراني را با علايم راداري يك اف- 14 كه در حال فرود آمدن بر روي ناو هواپيمابر فورستال كه در حدود 160 كيلومتر دورتر از وينسنس بود اشتباه گرفته‌اند. اين ادعا زماني مضحك به نظر مي‌رسد كه بدانيم، وينسنس مجهز به سيستم راداري «ايجيز» (Agies) بوده كه يكي از معروفترين و پيشرفته‌ترين سيستم‌هاي راداري در تمام جهان محسوب مي‌شود به نحوي كه برخي كارشناسان نظامي آن را متعلق به جنگ جهاني سوم مي‌دانند. اين سيستم در واقع، سيستم تشخيص دشمن از دوست است تا در صورت انتشار امواج غيرقابل قبول از سوي مهاجم احتمالي، سيستم دفاع موشكي وارد عمل شود. ادعاي فرمانده ناو وينسنس در اشتباه پنداشتن ايرباس از اف- 14 به اين معني است كه مدرنترين سيستم جهان قادر به تشخيص يك هواپيماي مسافربري از هواپيماي جنگي نيست. در حالي كه گفته مي‌شود قدرت سيستم راداري ايجز به حدي است كه همزمان چند هدف را كشف و مورد رهگيري قرار مي‌دهد. اظهارات ضد و نقيض مقامات آمريكايي در باره فاجعه ايرباس زماني رنگ باخت كه 4 سال بعد از اين حادثه روزنامه نيويورك تايمز در گزارشي نوشت كه ناو وينسنس در آب‌هاي فلات قاره ايران بوده است نه در آب‌هاي بين‌المللي! بعدها، ويليام كراو رئيس وقت ستاد مشترك نيروهاي مسلح آمريكا هم در گفت‌وگويي با بي‌بي‌سي تأكيد كرد كه ناو وينسنس بدون هيچ دليل روشني با وجود برخورداري از توپ‌ها و موشك‌هاي دور برد به كرانه آبهاي ايران رفته بود. [align=center][/align] منبع : Farsnews
  20. cyrax عزيز ممنون از توضيحت ، مختصر و مفيد به به حاج حسين عزيز ، چشام داره درست مي‌بينه ؟ دلم خيلي برات تنگ شده بود ، حداقل آف برام مي‌گذاشتي بي معرفت
  21. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=center]سفير اردن به وزارت خارجه احضار شد[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: سفير كشور پادشاهي اردن به دليل رويكردهاي جانبدارانه اين كشور از عوامل تروريستي امروز به وزارت امور خارجه احضار شد.[/align] به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از اداره كل اطلاعات و مطبوعات وزارت خارجه،‌«جلال احمد مفلح» سفير كشور پادشاهي اردن امروز دوشنبه به وزارت خارجه احضار و رئيس اداره خاورميانه عربي وزارت امور خارجه مراتب اعتراض شديد جمهوري اسلامي ايران نسبت به رويكردهاي جانبدارانه اردن از عوامل تروريست را به وي ابلاغ كرد و خواستار توضيح از سوي مسئولان اين كشور شد. «جلال احمد مفلح» نيز در پاسخ اعلام كرد كه موضع رسمي دولت پادشاهي اردن هاشمي عدم به رسميت شناختن گروهك‌هاي تروريستي و عدم حمايت از آنان مي‌باشد. وي تصريح كرد: موضوع را به مقامات دولت خويش منتقل كرده و در اسرع وقت پاسخ دولت اردن را در اين خصوص به دولت جمهوري اسلامي ايران اعلام خواهد كرد. 33 تن از شخصيت‌هاي سياسي و رسانه‌اي اردن از جمله 12 نماينده مجلس نمايندگان پادشاهي اردن هاشمي در همايش گروهك منافقين كه اخيراً در پاريس برگزار شد، شركت كردند و معاون رئيس مجلس نمايندگان اين كشور نيز در حمايت از اين گروهك تروريستي سخناني ايراد كرد. منبع : Farsnews
  22. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    نشان افتخار براي قاتل 290 شهروند ايراني [align=center]خرم: بازماندگان حادثه ايرباس فرمانده ناو آمريكايي را تحت پيگرد قرار دهند [/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: يك كارشناس روابط بين‌الملل‌ گفت: بازماندگان هواپيماي مسافري ايرباس مي‌توانند فرمانده ناو وينسس و ديگر عاملان اين جنايت را در محاكم جهاني تحت پيگرد قضايي قرار دهند.[/align] علي خرم كارشناس روابط بين‌الملل در گفتگو با خبرنگار سياست‌خارجي خبرگزاري فارس در سالگرد ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران از سوي ارتش آمريكا به تشريح ابعاد حقوقي و قضايي پيگيري اين ماجرا پرداخت. وي در مورد امكان طرح دوباره دعواي عليه آمريكا براي ارتكاب به جنايت عليه شهروندان ايراني و ساقط كردن هواپيماي مسافري ايران، گفت: از نظر حقوقي به صرف اينكه ايالات متحده آمريكا اعلام كرد كه به بازماندگان قربانيان حادثه ايرباس خسارت پرداخت مي‌كند، اين مساله از نظر حقوقي مساوي با پذيرش اشتباه و برعهده گرفتن اين گناه است، بر اين اساس جمهوري اسلامي ايران مي‌تواند با توجه به پذيرش اين گناه اقدامات ديگري را در محاكم بين‌المللي دنبال كند و با استناد به پذيرش اين گناه در هر محكمه‌اي اين كشور را محكوم كند. وي در مورد عذرخواهي رسمي دولت آمريكا براي ارتكاب اين جنايت گفت: عذرخواهي در اينجا پديده‌ و مفهومي سياسي است ولي باتوجه به اينكه آمريكا اعلام كرده كه به مردم ايران خسارت مي‌پردازد، اين به معني عذرخواهي نيز هست. عذرخواهي سياسي در مقوله حقوقي به اين شكل نمي‌گنجد و زمان تحقق آن زماني است كه روابط دو كشور برقرار مي‌شود و دولت آمريكا به دليل مسئوليت اين حادثه را پذيرفته است و همچنين به خاطر چندين موضوع ديگر رسماً بايد از ايران عذرخواهي كند و اين عذرخواهي جزء طلب‌كاري ايران باقي مي‌ماند. خرم در خصوص پرداخت غرامت براي ارتكاب به اين جنايت گفت: شهروندان ايراني و بازماندگان قربانيان هواپيماي ايرباس مي‌توانند با طرح دعوا در محاكم داخلي نسبت به مصادره اموال و دارايي‌هاي كشور آمريكا در ايران اقدام كنند. وي تصريح كرد: همين قربانيان مي‌توانند در دادگاه‌هاي بين‌المللي شكايتي را عليه آمريكا و عاملان اين جنايت مطرح كنند و حكمي را براي دريافت غرامت دريافت كنند كه رقم آن بسيار بيشتر از رقمي است كه آمريكايي‌ها به صورت داوطلبانه پرداخت كردند. عددي كه آمريكا پرداخت كرد از اين رقم كسر مي‌شود و مابقي آن به قربانيان پرداخت خواهد شد. خرم در مورد اهداي مدال شجاعت به عاملان جنايت عليه شهروندان ايران گفت: دليل اهداي مدال اين بود كه بلافاصله بعد از اين اقدام موجي از وحشت در ميان ساكنان اين ناو و ارتش آمريكا به وجود آمد كه آنها مرتكب جنايت شده‌اند و آنها به شدت نسبت به تبعات اين جنايت كه ممكن بود از اين پس تحت تعقيب بين‌المللي قرارگيرند دچار وحشت شدند و رئيس جمهور وقت اين كشور هم براي كاستن از تبعات رواني چنين اقدامي به آنها مدال داد. وي تصريح كرد: البته اهداي اين مدال به هيچ وجه مانع از تعقيب قضايي عاملان اين جنايت نمي‌شود و هر زماني كه جمهوري اسلامي اراده كند مي‌تواند عاملان اين حادثه را تحت تعقيب قرار دهد. اين استاد دانشگاه در مورد نحوه شكايت بازماندگان قربانيان اين حادثه براي دريافت غرامت گفت: قربانيان اين حادثه و بازماندگان اين جنايت مي‌توانند در كليه محاكم بين‌المللي چه در ايران، اروپا و حتي خود ايالات متحده شكايت كنند و براي سرنگون كردن هواپيماي مسافري ايران از دولت، فرمانده ناو و عامل اين حادثه شكايت كنند. وي تصريح كرد: اقدام آمريكا و ارتش اين كشور مي‌تواند در محاكم جهاني به عنوان جنايت عليه بشريت و جنايت جنگي محكوم شود و هم اكنون در بسياري از دادگاه‌هاي اروپا از بلژيك، سوئيس، آلمان، هلند و... اين شكايت‌ها قابل پيگيري است و مي‌توان فرمانده ناو امريكايي‌ را احضار كنند و او را غياباً محاكمه كنند. علي خرم در خصوص نحوه پرداخت غرامت از سوي امريكا به بازماندگان قربانيان اين جنايت گفت: دولت آمريكا به شهرودان ايراني غرامتي پرداخت كرد و همان زمان تعهدي از همه آنها گرفت كه از اين پس ديگر عليه دولت امريكا شكايتي مطرح نكنند اما اين تعهدنامه كاملا راه‌هاي حقوقي را براي شكايت‌هاي بعدي از سوي ايران و شهروندان جمهوري اسلامي عليه آمريكا و عاملان اين جنايت نبسته است و امكان آن هنوز وجود دارد منبع : Farsnews
  23. درسته قطعات معيوب نه قطعات مربوط به آبشار ، دوست عزيز منظور از قطعات معيوب و يا آلوده ( توي اخبار در موردش صحبت شد ) منظور قطعات الكترونيكي و ... هست ، به طور مثال به نسب جي‌پي‌اس در برخي از دستگاه‌ها اشاره شد و يا نسب دستگاه شنود در برخي گوشي‌ها و ...
  24. آقاي فيلد مارشال عزيز ، اين جناب جاسوس متخصص الكترونيك بوده نه دكتراي فيزيك هسته‌اي .
  25. مطالب زيبايي و خوبي بود ، لطفا در باره‌ي مورد چهارم يه توضيح مختصر بديد ، من كه مغزم هنگ كرده چطور مي‌شه دو تا ملخ كنهر هم باشن و به هم برخورد نكنن