HRA

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    466
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    12

تمامی ارسال های HRA

  1. سلام به نظرم رسید در چارچوب یکی از جملات مقاله اصلی ، یکسری از مفاهیم موجود در جنگ هیبریدی که در مقاله موجود نیست را یک توضیح کوچکی دهم . دوستان توجه کنند یکی از مفاهیم موجود در جنگ هیبریدی موضوع نظریه آشوب است . در اینجا دشمن با ایجاد آشوب های ناشی از اقداماتش باعث از بین رفتن نظم در سیستم هدف می شود و کار را به جایی می رساند که سیستم هدف را دچار فساد کامل کرده (از منظر عملکردی) و برای اینکه تهدید از بین رود نیاز به راه اندازی مجدد و تغییر رژیم پیدا شود . این بدان معنا است که دشمن سعی می کند فضای تصمیم را به سمت آشوبناک هدایت کند . در واقع مغز متفکر سیستم هدف نتواند روابط علی و معلولی بین پدیده ها را شناسایی نماید و با شرایط بحرانی مواجه گردد (به وقایع نگاه کرده و بسیاری از آنها را عقلانی نبیند و یا درک نکند) . در اینجا نمی توان بهترین راه حل را یافت بلکه باید به دنبال ایجاد ثبات رفت . چون زمان اندک ، شرایط بحرانی و اطلاعات از وضعیت موجود بسیار کم و یا ناموجود است باید دست به اقدام زد و تاثیر اقدامات را بر فضا مشاهده کرد و سپس با اطلاعات به دست آمده ، از محیط بی نظمی که دچارش هستیم خارج شویم . در این صورت بسیاری از اقدامات ما ، ممکن است اشتباه باشند و یا بهینه و کارا نباشند و در واقع خوراک جدیدی برای ضربه به جامعه هدف ایجاد می کنند (از طریق عملیات روانی) . در این فضا روابط خطی ، بین علت ها و معلول ها برقرار نیست و گاها علت های کوچک می توانند وقایع بزرگ خلق کنند . نکته مهم در اینجا ، در به کار گیری دینامیک های غیر خطی آشوبناک ، شناخت از سیستم هدف و بازیگران موجود در آن است . مثلا در بعد جامعه ، شبکه های اجتماعی شناخت کافی به گردانندگان آن می دهند تا بتوانند ساختار ها ، بازیگران و تعارضات را بهتر شناسایی کرده و اصول آشوب را اجرا نمایند (گاف امنیتی که در کشور ما درمواجه با شبکه های اجتماعی صورت پذیرفت در اینجا نمایان می شود) و به دلیل غیر خطی بودن و غیر قابل پیش بینی بودن برای هدف ، حلقه OODA واژگون خواهد شد و به این شکل آشوب ، چند منظوره و عمیق می شود . در حقیقت دشمن یک آشوب خلاقانه (منحصر به فرد) و مدیریت شده ایجاد می کند تا سیستم هدف را از بین ببرد . حالا یکبار دیگر جمله بالا را مطالعه کنید . همانطور که گفته شده در نظریه آشوب روابط خطی برقرار نیست یعنی شاید آشوب مدیریت شده باشد اما می تواند فضای آشوبناک را حتی برای تولید کننده آن به ارمغان آورد و این یعنی کنترل آن زمان بر و هزینه بر خواهد بود . به همین دلیل است که گفته می شود آمریکا ، جنگ های هیبریدی را هرگز در کشور متحد خود و یا درهر جایی که منافع بنیادین دارد اجرا نمی کند مگر اینکه مجبور باشد . پی نوشت بی ربط - دیگر در هیچ کار گروهی مشارکت نخواهم کرد و در چارچوب قوانین مستند شده انجمن (البته اگر روحی در کار نباشد) با رویکرد جدید در کنار دیگر دوستان فعالیت خواهم کرد . موفق باشید
  2. سلام بحث بسیار فراتر از این حرف ها می باشد . آن سعی خواهند کرد که هرگونه شده ابزار های قدرت را از ایران سلب کنند تا بتوانند برنامه اصلی خود را پیاده نمایند که بحث غنی سازی یکی از همین ابزار های قدرت بود . قبلا مقاله ای در انجمن قرار دادم از اندیشکده بروکینز و جمله ای درون آن بود به شرح زیر : می بینید که صحبت از شکل دادن به آینده خاورمیانه هستش و ابزار های ایران که باید گرفته شود شامل جمعیت جوان و تحصیل کرده ، منابع اقتصادی متنوع و حس تاریخی ما به قدرتمند بودن و برتر بودن هستش . تنها راه سلب این موارد نا امن کردن ایران ، کم کردن تراکم جمعیتی آن و در آخر نیست کردن ایران است . همین نام ایران همواره آنها را اذیت خواهد کرد . یک نکته مهم اینکه برخلاف تصور و تبلیغات اهمیت خلیج فارس و تنگه هرمز در حال افزایش می باشد و همچنین دریای مکران و دریای کاسپین هم اهمیتشان هر روز بیشتر می گردد . در کنار اینها وزن منطقه غرب آسیا به دلایل مختلف که یکی از آنها متصل کردن آسیا ، اروپا و آفریقا به یکدیگر است در حال افزایش است . در ضمن از اهمیت نفت این منطقه نه تنها در آینده کم نخواهد شد بلکه بر ارزش آن همواره افزوده می گردد و هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد (لااقل در سه دهه آینده ) . به نظر طرحی که برای منطقه ما در نظر گرفته شده شباهت زیادی به طرح برنارد لوئیس یهودی خواهد داشت یعنی نفر سمت چپ تصویر زیر : البته افرادی نقشه زیر را به اشتباه طرح لوئیس می دانند که پندار غلطی می باشد : نقشه بالا توسط رالف پیتر در سال 2006 (Blood Borders) و در هیاهوی طرح خاورمیانه جدید ارائه شده بود که به دنیا نیامده سقط شد . اما لوئیس بعدا طرح زیر را ارائه کرد : البته تلاش هایی برای آغاز اجرای این طرح ها در منطقه کردستان عراق صورت پذیرفت که فعلا خنثی شدند (منظور این است که شواهدی دال بر درستی چنین طرح های وجود دارند) و البته کارهایی در مناطق دیگر در حال انجام است . در مورد فشار رسانه ای به نظرم در آینده با استفاده از ظرفیتی به مراتب بیشتر از زمان حال و حتی با استفاده از تعدادی چهره های ابله غربی (بخوانید سلبریتی های غربی) بر غوغای رسانه ای بر علیه ما افزوده خواهد شد . اما نکته مهم این است که تا وقتی این اوباش غربی در منطقه ما حضور دارند این منطقه و مردم آن روی آسایش را نخواهند دید همانگونه که در چند قرن اخیر ندیده اند . هر طور که شده آنها را باید از منطقه خودمان به همان جایی که از آن آمده اند بیرون کنیم و این مسئله ربطی به نوع حکومت های کشورهای منطقه ندارد . ما باید آنقدر قوی شویم تا غرب آسیا که خانه ما است را در دست خود بگیریم . یک نکته دیگر هم اینکه وقتی صحبت از جنگ هیبریدی می شود یعنی احتمال وارد شدن به فاز جنگ نظامی گسترده بسیار کم است و یا اصلا وجود ندارد . در واقع سعی می شود تا نزاع در منطقه خاکستری به سمت برخورد تمام عیار نظامی نرود . چند پست زیر مکمل های خوبی برای مطلب بالا هستند : موفق باشید پی نوشت - مطلب اصلی این موضوع به نظرم بالای 30 بخش بشود پس دوستان تحمل نمایند . در ضمن تمایل ندارم درباره مطالب ارائه شده در این پست با دوستان دیگر بحثی داشته باشم پس پیشاپیش از این دوستان طلب عفو می نمایم .
  3. سلام به نظرم آمد فعلا یک شرح کوتاه از منطقه خاکستری در این موضوع ارائه کنم تا مطلب بالا کمی کامل تر شود و انشاالله در آینده این مبحث در موضوعی جداگانه بسط داده شود . منطقه خاکستری جنگ هیبریدی استفاده از قدرت به منظور دستیابی به اهداف ملی به گونه ای که مسیر به کمترین تنازع فیزیکی (سخت) منجر شود . چنین جنگی در منطقه خاکستری صورت می‌گیرد ، به این معنی که عملیات ها ممکن است به وضوح از آستانه جنگ عبور نکنند که این موضوع می تواند به دلیل ابهام در قوانین بین‌ المللی ، ابهام در اقدامات و اسناد و یا به این دلیل که فعالیت‌ ها انجام یک واکنش از جانب دشمن را توجیه نمی‌کنند صورت پذیرد . در منطقه خاکستری ، دو حالت مبارزه غلبه دارد . اول، عملیات های اطلاعاتی که تمام موارد ازقبیل پروپاگاندا تا استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای انتشار اطلاعات درست یا اطلاعات نادرست را شامل می شود . ابزار دوم سایبر است.
  4. مقاله که برای هفته پیش هستش و در رابطه با اتفاقات روزهای گذشته . اما در کل استدلال عنوان شده به نظرم غلط نیست البته شاید تنها بخشی از متغیر ها را شامل شود . درباره جنگ تجاری هم مسئله دو طرفه هستش و تعرفه تنها یکی از اهرم های دخیل در آن . با این وجود بنده متخصص این موضوعات نیستم و از جنگ در حوزه های مالی و اقتصادی تنها به اطلاعات محدود به مقالات و رو خوانی کتاب جنگ های ارزی آشنایی دارم و ولاغیر .
  5. سلام به نظرم نویسنده مطلب یعنی آنتونی کردزمن تحلیلش را برای به نقد کشیدن همین انگاره ای که توسط شما بیان شد نوشته باشد . احتمالا اگر مطلب را یکبار دیگر با دقت مطالعه بفرمایید متوجه خواهید شد که استقلال نفتی مفروض به چه معنا است و چگونه به چالش کشیده می شود .
  6. تهدیدی متوجه اقتصاد ایالات متحده چرا استقلال نفتی آمریکا یک افسانه است ! به تازگی واردات نفت آمریکا به زیر 2 میلیون بشکه در روز رسیده که کمتر از ۲۰ درصد کل واردات آن از خلیج فارس صورت می پذیرد . با این حال ، ایالات ‌متحده بهای نفت را به قیمت جهانی آن می پردازد و هر بحران در عرضه ، باعث افزایش قیمت ها در آمریکا ، به همان اندازه ای که در هر کشور دیگری در جهان افزایش می یابد می شود . آنچه که برای اقتصاد جهانی و آمریکا مهم‌ تر است این است که صادرات نفتی خلیج فارس از طریق دریا به دیگر اقتصادهای توسعه ‌یافته و صنعتی به ویژه در آسیا منتقل می‌ گردد . کشورهایی مانند چین ، ژاپن ، کره‌ جنوبی ، تایوان و ویتنام از جمله کشورهای وارد کننده کلیدی نفت هستند که جزء 15 کشور صادر کننده به آمریکا می باشند . صادرات آن‌ ها به ایالات متحده در حال حاضر بخش بسیار بزرگی از اقتصاد آمریکا را تحت ‌تاثیر قرار می‌دهد ، حتی بیشتر از زمانی که آمریکا به واردات مستقیم نفت وابسته بود. آخرین اطلاعات سازمان سیا و اداره آمار آمریکا نشان می ‌دهد که کشورهای آسیایی به تنهایی حدود ۲۸ تا ۳۰ درصد از واردات کنونی آمریکا را تامین می ‌کنند که عمدتا به شکل کالاهای تولید شده است و ارزش آنها به حدود ۴ تا ۵ درصد از تولید ناخالص ملی آمریکا می ‌رسد . از این منظر، استقلال انرژی آمریکا کمی بیش از یک افسانه اقتصادی است . پی نوشت - مطلب بالا بخشی از مقاله ای با عنوان The Strategic Threat from Iranian Hybrid Warfare in the Gulf از Anthony H. Cordesman می باشد که توسط CSIS منتشر شده است . صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : اندیشکده CSIS
  7. مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال نیروهای عملیات ویژه - جمع بندی و پیشنهادات پیشینه ، تهدیدات جاری و پیشنهاداتی برای استفاده موثر تر از نیروهای عملیات ویژه در سال ۲۰۱۴ ، جهان شاهد آن بود که روسیه کریمه را در ظاهر با سهولت به خاک خود الحاق کرد و در این مسیر از تکنیک ‌های پیشرفته تری نسبت به آنچه که مسکو چند سال پیش در گرجستان استفاده کرده بود بهره‌ برداری نمود . این کار با قرار دادن عوامل روسیه در موقعیت‌های کلیدی در موسسه هایی مانند Ukraine’s SBU (معادل اداره تحقیقات فدرال ایالات ‌متحده) انجام شد . هنگامی که روسیه متوجه شد که زمان شروع تصرف کریمه است ، این کار را با یک حمله سایبری به اوکراین مشابه با عملیات خود در برابر گرجستان آغاز نمود . با این حال، این بار روسیه از این حمله با جنگ الکترونیک پشتیبانی کرد که باعث شد تا مقامات کریمه ارتباط خود را با کی یف از دست بدهند و در نتیجه توانایی کی یف برای تامین موثر فرماندهی و کنترل در طول بحران تضعیف شد . هنگامی که نیروهای روسیه وارد کریمه شدند ، هیچ نشانه ‌ای بر روی لباس های خود نداشته و همچنین درک فراتری از سربازان عادی روس در مورد اینکه چه اتفاقی در حال وقوع است داشتند (م – نیروهای آموزش دیده ای بودند که می دانستند در این شرایط باید چگونه عمل کنند). سردرگمی در بین ساکنان کریمه ایجاد شد و این سردرگمی پس از آن توسط رسانه‌ های روسی و کانال ‌های رسمی تشدید گشت تا حدی که همه آن‌ها این تهاجم را یک قیام محلی ‌نامیدند . لازم به ذکر است که به دلیل تلفیق تکنیک های متعارف و نامنظم روسیه ، توانایی این کشور برای ایجاد سردرگمی و اقدام سریع ، باعث شد کریمه بدون خونریزی در اختیار روسیه قرار بگیرد . این اقدام دقیقا بعد از آغاز یک جنگ تا حدی کاملا غیر متعارف در حمایت از جنبش جدایی طلب شرق اوکراین صورت گرفت (م . برای جلب توجه اوکراین نسبت به شرق کشور و کم شدن تمرکزش بر روی کریمه ) . حال سوال این است که چرا متحدان ناتو نتوانستند پاسخ مؤثر به اشکال جدید تجاوز روسیه که در بخش اول شرح داده شد را ایجاد کنند ؟ لئو بلانکن Leo Blanken پیشنهاد می‌کند که پاسخ این سوال ممکن است در فرضیات به ارث برده شده و عادت‌ های ریشه ای تفکر باقی مانده از جنگ سرد باشد. در حرکت از چرایی به چگونگی (م - حرکت به سمت تدوین دکترین) اسپن برگ ناتسن Espen Berg-Knutsen معتقد است که در برابر تهاجم هیبریدی نیروهای عملیات ویژه می‌توانند نقش کلیدی در دفاع از کشورهای کوچک با تشکیل هسته واحد های چند تخصصی multidisciplinary که تلاش‌های مشترک مقابله با هجوم را هماهنگ می ‌کنند، داشته باشند . سندر فابیان Sándor Fábián پیشنهاد می‌کند که به منظور موثر عمل کردن در برابر استراتژی‌ها و تاکتیک‌های هیبریدی ، کشورهای متحد باید در نظر داشته باشند که نیروهای نظامی خود را از حوزه جنگ ‌های سنتی به سمت جنگ‌های نا منظم و غیر متعارف حرکت دهند . فابیان استدلال می‌کند که بهترین راه مبارزه با یک نیروی هیبریدی ، تبدیل شدن به یک نیروی هیبریدی است ، تلاشی جامع در دولت که پلیس ، ارتش و بخش‌ های دیگر امنیت ملی را ترکیب می‌کند . پایان
  8. تکنولوژی های اصلی مورد استفاده در جنگ افزار های سایبری در دهه آینده امروزه در جنگ سایبری یک مسابقه تسلیحاتی ایجاد شده است . با ظهور اشکال جدیدی از حمله ، اقدامات متقابل جدیدی در حال توسعه است و سپس از آن ‌ها نیز اجتناب می‌شود و به همین ترتیب این چرخه ادامه پیدا می کند . با این وجود ، سه قطعه اصلی در فناوری های جدید وجود دارند که احتمالا در دهه آتی توسعه جنگ افزار های سایبری را به خود اختصاص خواهند داد . یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی هوش مصنوعی در حال حاضر در طیف گسترده‌ ای از شرایط پیاده سازی شده‌ و امروزه احتمالا دولت‌ ها هم از آن در سلاح های سایبری خود استفاده می کنند . ذخیره سازی ابری ذخیره ‌سازی ابری در زمان جنگ سایبری ، هم دارای مزیت است و هم ریسک خود را دارد . از یک سو، ذخیره‌ سازی توزیع ‌شده می‌تواند اطلاعات حیاتی را آسان ‌تر در معرض سرقت قرار دهد زیرا یک مهاجم تنها نیاز دارد تا یک دستگاه ضعیف را شناسایی کند و یک سیستم را به خطر بیاندازد . از طرف دیگر ، با رمزنگاری صحیح ، ذخیره ‌سازی ابری می‌تواند در واقع امنیت بیشتری نسبت به درایوهای فیزیکی داشته باشد . بلاک چین بلاک چین به احتمال زیاد در سال‌های آینده انقلابی در جنگ های سایبری ایجاد خواهد کرد . این تکنولوژی با ارائه یک روش ایمن برای به اشتراک گذاری اطلاعات کلیدی بین کاربران متعدد ، این قابلیت را ارائه می دهد تا از داده‌ها در مقابل رایج‌ ترین انواع حملات سایبری محافظت شود . از سوی دیگر به نظر می رسد زمان زیادی طول نخواهد کشید تا این تکنولوژی هم به خطر بیفتد . صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : TECH TIMES
  9. توسعه ناوگان دریای خزر روسیه تا هنگامیکه که فدراسیون روسیه موشک‌های کروز را از طریق ناوگان دریای خزر خود بر علیه اهدافی در سوریه در اکتبر ۲۰۱۵ پرتاب نکرده بود تعداد کمی درغرب توجه ای به این ناوگان ازناوگان کشتی‌ های جنگی روسیه می کردند و اغلب آن را یک نیروی کاملا دفاعی ساحلی می دیدند . اما در سه سال پس از آن، واحد نیروی دریایی روسیه - ناوگان دریایی نظامی - به طور چشمگیری توانایی‌ ها و نقش خود را در تفکر مسکو گسترش داده‌ است و این روند احتمالا با قرارگرفتن دریا سالار نیکولای یومنوف فرمانده پیشین ناوگان دریای خزر روسیه به عنوان فرمانده جدید نیروی دریایی روسیه VMF افزایش خواهد یافت . در این راستا ، دریا سالار سرگئی پینچوک فرمانده فعلی ناوگان دریای خزر روسیه ، اخیرا اعلام کرده که برای اولین بار، نیروی تحت امر وی شامل هواپیماهای نظامی آبی‌ خاکی و بالگرد می‌شود . دریاسالار پینچوک خاطر نشان کرد که ما در حال تشکیل یک اسکادران هوایی هستیم که در Kaspiysk مستقر خواهد شد و متشکل هواپیماهای Be-200 و بالگرد های Mi-12PB خواهد بود که به ناوگان دریای‌ خزر روسیه توانایی بیشتری برای انجام عملیات‌های جستجو و نجات و ارائه خدمات درمانی را می‌ دهد . تا اینجای سخنان پینچوک قطعا درست است. اما وجود این قابلیت به ناوگان محلی روسیه اجازه می‌دهد تا قدرت موثرتری را به دست آورد ، به خصوص در حال حاضر که این نیرو نه تنها در آستاراخان که به صورت سنتی ناوگان شوروی در آن واقع شده بود بلکه درداغستان ، به مراتب پایین تر از ساحل غربی دریایی و نزدیک به آذربایجان ، ایران و ترکمنستان قرار گرفته است . در حقیقت مجموعه ‌ای از گام‌ هایی که دولت روسیه در طول یک سال گذشته برداشته در طول یک ماه قبل در طی تمرینات نظامی روسیه به تنهایی قویا نشان می‌دهد که مسکو قصد دارد از توانایی جدید خود به صورت تهاجمی تری استفاده کند . در میان مهم ‌ترین پیشرفت‌ ها در بهار امسال ، این ناوگان کوچک اکنون در حال ساخت خانه ‌های جدید برای نیروی دریایی بسیار بزرگ ‌تر خود است. آموزش و عملیات آن نه تنها با منطقه نظامی جنوبی ، که دریای ‌خزر بخشی از آن است ، بلکه با ناحیه فدرال جنوبی که بر بخشی از روسیه در مجاورت قفقاز شمالی نظارت می‌کند، یکپارچه شده ‌است . آموزش و عملیات ناوگان در مقایسه با یک سال پیش به شدت افزایش‌ یافته و این فعالیت ‌ها توسط تلویزیون مسکو پوشش داده شده ‌اند، موضوعی که می تواند پیامی را ارسال ‌کند و در نهایت - و شاید مهم ‌ترین تغییرات برای ناوگان دریای ‌خزراین است که در گذشته اغلب از مانورهای نظامی روسیه و جشن‌های روز پیروزی خارج می‌ شد اما در ماه گذشته در هر دو نقش برجسته ای داشته است . قطعا این مورد وجود دارد که ناوگان دریای خزر روسیه در حال حاضر ظرفیت آتش بیشتر و ظرفیت‌های زمینی - دریایی بیشتری نسبت به نیروهای دریایی دیگر کشورهای ساحلی خزر دارد. این فقط یک نیروی عملیات جستجو و نجات نیست که فرمانده آن می‌خواهد مردم آن را باور کنند . ناوگان دریای‌ خزر به طور فزاینده‌ ای یک نیروی نظامی است که باید به حساب آید، به خصوص اگر درگیری در اوکراین ادامه یابد یا اختلاف بین ایران و ایالات ‌متحده از جنگ لفظی به چیزی فراتر افزایش یابد . ترجمه و تلخیص صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : Jamestown
  10. مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال نیروهای عملیات ویژه در جنگ هیبریدی نیروهای عملیات ویژه در جنگ هیبریدی  افسانه ‌ها و تصورات غلط زیادی در مورد نیروهای عملیات ویژه وجود دارد. تعریفی که عموما برای SOF (Special Operations Forces) مورد توافق است در دکترین ناتو AJP-3.5 به این شکل آمده‌ است : عملیات‌ ویژه فعالیت‌ های نظامی است که توسط نیروهای برگزیده مجهز ، سازمان ‌یافته و آموزش ‌دیده ، با استفاده از تکنیک ها ، تاکتیک‌ها و اسلوب های غیر متعارف به کار گرفته می‌شوند . این فعالیت‌ ها ممکن است در محدوده کامل عملیات ‌های نظامی، به طور مستقل و یا با نیروهای متعارف انجام شوند تا به رسیدن به هدف نهایی مطلوب کمک نمایند . ملاحظات سیاسی - نظامی ممکن است نیاز به تکنیک‌ های پنهانی یا زیرزمینی داشته باشد و پذیرش درجه ‌ای از ریسک سیاسی یا نظامی موجود با عملیات نیروهای متعارف مورد پذیرش نباشد . عملیات‌های ویژه منجر به ایجاد نتایج استراتژیک یا عملیاتی می‌شوند و یا در جایی اجرا می‌شوند که ریسک سیاسی قابل ‌توجهی وجود داشته باشد . شاید یکی از ژرف ترین اظهارات مربوط به این تعریف ناتو این است که عملیات ویژه یک ابزار نظامی است که برای کمک به رویکرد امنیتی جامع بسیار مناسب است . در تعاریف موجود در کتاب Force of Choice: Perspectives on Special Operations از دریاسالار بازنشسته ارتش آمریکا، ویلیام مکراون William McRaven ، اشاره شده که ایده کلی استفاده از SOF ، به عنوان یک ابزار استراتژیک ملی و بین المللی است و مکراون این نکته را بیان می کند که بهترین نوع استفاده از SOF در فضای ضعیف بین دیپلماسی و جنگ متعارف می باشد . از این رو ، در سناریوی قبل از ماده 5 ، بهترین منبع و استراتژی ملی و بین‌المللی برای مقابله با نیروهای هیبریدی استفاده از SOF البته نه به تنهایی بلکه در ترکیب با ابزارهای دیپلماتیک و منابع متعارف است . یک راه ، برای برجسته کردن این اصل همکاری که در استراتژی ضد جنگ های هیبریدی در NORSOF 2025 پیشنهاد شده ، از طریق یک رویکرد جامع یا همه جانبه دولتی با اعضای جامعه SOF در یک نقش موثر یا استراتژیک مرکزی است . تمام مقالاتی که در این مساله خاص وجود دارند، SOF را به عنوان یک قطعه از پازل در کنار دیگر قطعات قرار می دهند که لازم است که با نیروها ، عناصر، نهادها، مفاهیم و منابع دیگر چه داخلی و چه بین‌المللی ، هماهنگ شود تا یک استراتژی کلان برای مقابله با هر حریفی ، چه هیبریدی و یا غیر هیبریدی را تکمیل نمایند . این نقش ، به عنوان یک عامل منحصر به فرد و پیشتاز در یک محیط عملیاتی مشترک ، یکی از مهمترین مأموریت های SOF می باشد که توسط ناتو مشخص شده است. علی ‌رغم برخی اختلافات در جزئیات ، تمام کشورهای غربی دارای نیروی SOF ، ماموریت های نسبتا مشابهی را برای این نوع نیرو تعریف کرده اند . سه وظیفه عمومی در هر ساختار SOF وجود دارد : کمک نظامی (MA - Military Assistance) ، شناسایی ویژه (Special Reconnaissance - SR) و اقدام مستقیم (Direct Action - DA) به اضافه عملیات‌های ویژه در یک محیط مشترک عملیاتی . کمک نظامی شامل آموزش ، تربیت و حمایت از متحدان نظامی معمولا در محل (on-site) یا در صحنه نبرد در خارج از مرزهای ملی است . هدف کلاسیک MA ، انجام وظایف فرعی خاص در ماموریت است تا زمانی که نیروهای نظامی متحد قادر به انجام آن به تنهایی باشند . فعالیت های MA اغلب بینش اضافی و داده ها / اطلاعات (information/intelligence) جدیدی را در داخل و اطراف حوزه مسئولیت ایجاد می‌کند و منجر به شکل گیری وظایف مستقل یا مشترک SR و DA در عملیات های آینده می شود. مفهوم کنونی جنگ غیر متعارف را می توان ، به عنوان نسخه ‌ای پیشرفته تر و جامع ‌تر از MA ، که وظیفه اصلی آن حمایت از جنبش‌ های مقاومت در یک کشور در حال جنگ می باشد ، در نظر گرفت. این موضوع شامل تضعیف مشروعیت داخلی و بین‌المللی از قدرت هدف و نیز خنثی‌ سازی قدرت رسمی آن و انتقال قدرت به مقاومت است . علاوه بر مجموعه ماموریت های امروزی و رایج SOF یعنی (MA ، SR وDA) ، مفهوم جنگ نامنظم (که جایگزین جنگ غیر متعارف است) ، به ویژه در مورد MA بسیار برجسته است . جنگ نا منظم شامل حمایت از عملیات شورش و تسهیل روند سیاسی است که در آن SOF می تواند از دیپلماسی ، عملیات اطلاعاتی و اقدامات اقتصادی حمایت کند. در مقابل شناسایی ویژه یا SR به طور مشخص در مورد جمع‌ آوری اطلاعات از طریق ابزارهای مختلف ، در امتداد فضا و زمان و به ویژه برای زمینه‌ ها یا مجموعه ماموریت هایی که بسیار خطرناک ، خصمانه یا دارای حساسیت های بالای سیاسی هستند، طراحی شده ‌است . همچنین اقدام مستقیم یا DA شامل ماموریت‌های دقیق (تهاجمی) ، محدود به فضا و زمان و به وضوح به سمت یک جاه ‌طلبی استراتژیک تعریف ‌شده هدایت می‌شود که می‌تواند منجر به یک پارادایم جدید در عملیات‌های جاری گردد . با توجه به طبیعت متفاوت این سه مجموعه ماموریت منحصر به فرد ، گاهی اوقات آنها ، به صورت مستقیم (SR و DA) و غیر مستقیم (MA) طبقه‌ بندی می‌شوند. این روش‌های مستقیم و غیر مستقیم را می توان ین و یانگ عملیات های ویژه در نظر گرفت. در ایالات متحده این اصطلاحات با اندکی تفاوت برای تفکیک بین رویکردهای مستقیم و غیر مستقیم SOF استفاده می گردند : حمله جراحی (surgical strike) برای SR و DA (همچنین به عنوان قدرت سخت) و جنگ ویژه (special warfare) برای MA (همچنین به عنوان قدرت نرم) به کار برده می شوند . همان طور که در ین و یانگ نشان داده می شود ، SOF بیش‌ ترین تاثیر را در زمانی دارد که تعادل مناسب بین قابلیت‌ های آن وجود دارند اما این تعادل به طور مداوم در صورت تغییر شرایط ، تغییر می‌کند . این ویژگی‌ها و همچنین واریانس و تعادل در وظایف و مجموعه‌ های ماموریت ، یک منبع بسیار خوب برای مبارزه با تاکتیک‌ های جنگی هیبریدی ایجاد می نمایند . واژه رایج دیگر مربوط به جنگ هیبریدی منطقه خاکستری gray zone است که اغلب به عنوان فضای مفهومی بین جنگ و صلح توصیف می‌شود . واژه‌های دیگری مانند جنگ‌ های کوچک small wars ، درگیری با شدت کم low-intensity conflict و عملیات‌های نظامی غیر جنگی نیز برای توصیف درگیری‌ ها در منطقه خاکستری مورد استفاده قرار گرفته‌ اند . اما اگر منطقه خاکستری واقعا به توصیف درک ما از مناقشه قبل از اعلام جنگ ادامه دهد ، باید آن را به عنوان یک شرایط محیطی برای بهترین استفاده از SOF ، نه به عنوان یک استراتژی ، مورد بررسی قرار داد ، درست همانطور که بیل مکراون Bill McRaven آن را زمانی ارائه داد که جنگ نامنظم ، استراتژی نظامی برای دستیابی به بهترین نتایج در مرحله مفهومی بین دیپلماسی و جنگ بود . بن پایه : در این بخش علاوه بر بن پایه های بخش های قبل از منبع زیر هم استفاده شده است : THE COVERT USE OF THE GLOBAL SPECIAL OPERATIONS NETWORK AND THE MILITARIZATION OF COVERT ACTION IN POLITICAL WARFARE AND THE GRAY ZONE انشاالله ادامه خواهد داشت ...
  11. مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال بخش چهارم دکترین گراسیموف : استفاده از تمام ابزارهای لازم - محتوا موقعیت فیزیکی روسیه در کریمه و گسترش مستمر روابط اقتصادی، جنبش‌های طرفدار روسیه و وابستگی متقابل دولت اوکراین به مسکو اجازه داد تا به سرعت از جنبش Euromaidan برای حفاظت از اتباع روس ، تصرف کریمه و ایجاد اختلاف در شرق اوکراین استفاده کند . در سال ۲۰۱۳ ، ژنرال گراسیموف مقاله‌ ای را منتشر و مدلی را در آن ارائه کرد که مشخصا قصد و اقدامات مرحله ای روسیه برای برآورده کردن منافع ملی خود را توصیف می نمود . این مدل اکنون به عنوان استراتژی گراسیموف شناخته می‌شود . گراسیموف در این مقاله ، جهانی را توصیف کرد که در آن نقش ابزارهای غیر نظامی برای دستیابی به اهداف سیاسی و استراتژیک افزایش یافته است و در بسیاری از موارد این ابزار ها از قدرت سلاح ها در کارآیی فراتر رفته اند . ابزارهای غیر نظامی شامل عوامل سیاسی ، اقتصادی ، اطلاعاتی ، بشر دوستانه و سایر بخش‌ها در هماهنگی با پتانسیل اعتراضی مردم است . گراسیموف به روشنی بیان کرد که استفاده از عملیات ویژه و نیروهای نظامی ممکن است لازم باشد، اما اغلب تحت پوشش سایر ماموریت ‌ها برای پنهان کردن اهداف واقعی از جمله خرابکاری ، اجبار و تاکتیک ‌های جنگی غیرمتعارف کلاسیک انجام می‌شوند. مدل آورده شده در شکل زیر که از یک نسخه ترجمه ‌شده از مقاله اصلی است ، به وضوح نشان می‌دهد که فازهای اولیه بسیج هیبریدی ، بر روش‌های غیر نظامی تمرکز دارند و مرحله ‌ای را که بر جامعه مدنی و حوزه انسانی تاکید دارد را برجسته می نماید . گراسیموف مفهوم جدید عملیاتی را با برخی از اصول مشابه با اصول گئورگی ایسرسون Georgii Isserson ، متفکر پیشین نظامی شوروی در 60 سال پیش و قبل از جنگ جهانی دوم توضیح داد . ایسرسون هنر عملیاتی را به عنوان توانایی جهت دهی و سازماندهی تعریف می کرد که در آن عملیات ها ، زنجیره ای از تلاش ها در تمام عمق منطقه عملیاتی است که با اصول شوک ، سرعت ، کارایی ، تحرک ، همزمانی ، پشتیبانی فنی و در لحظه تعیین کننده مرحله نهایی انجام می پذیرد . گراسیموف به مفهوم ایسرسون ، اعمال اقدامات نامتقارن و غیرمستقیم توسط اجزای نظامی - غیر نظامی ، نیروهای عملیات ویژه و سلاح های تکنیکی technical به منظور تضعیف اقتصاد و نابودی کلیدی زیرساخت ها در یک منطقه بالقوه عملیاتی را افزود. بنابراین مفهوم عملیاتی جدید یک تداوم صرف از هنر عملیاتی فعلی روسیه با ابزارهای مختلف، نه تنها در حوزه فیزیکی بلکه در حوزه اطلاعاتی است. روسیه از نیروهای پروکسی ، هم شبه‌ نظامی و هم سایبری با پشتیبانی موسسات و رسانه ها حمایت می کند تا انواع مختلفی از عملیات ‌ها مانند عملیات های غیر متعارف ، اطلاعاتی ، روانشناختی و سایبری و همچنین کمک به نیروهای امنیتی و ارتباطات استراتژیک را هدایت کنند. روسیه این ابزار های نظامی و غیر نظامی را از طریق شرکت‌ ها و سازمان ‌های تحت کنترل دولت در زیر یک ساختار فرماندهی سیاسی متمرکز مدیریت می‌ نماید . این ساختار همراه با این واقعیت که نیروهای نیابتی از ترکیبی از روس‌ها و افرادی با قومیت روسی در خارج کشور تشکیل شده‌اند روسیه را قادر می سازد که نه تنها از شرایط اجتماعی بهره‌ برداری کند بلکه از عوامل فرهنگی و زبانی در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق و در خانه برای ایجاد نیروهای نیابتی هم بهره ببرد . همانطور که این مدل نشان می‌دهد ، تشکیل ائتلاف ها ، اتحادیه‌ ها و گروه‌های مخالف سیاسی و اعمال و استفاده از فشارهای سیاسی ، اقتصادی و دیپلماتیک ، ابزارهایی هستند که می‌توانند با استفاده از همه ابزارهای قدرت ملی برای نفوذ بر حوزه انسانی (جامعه مدنی) مورد استفاده قرار گیرند . دکترین نظامی رسمی روسیه که توسط شورای امنیت روسیه و رئیس جمهور این کشور ، ولادیمیر پوتین در دسامبر 2014 تصویب شد ، نشان می دهد که روسیه چگونه به این مدل درگیری ها نگاه می کند . بر اساس این نظریه ، درگیری های مدرن نیازمند استفاده از شیوه های غیرمستقیم و اقدامات نامتقارن ، از جمله اقدامات غیر نظامی است که با استفاده گسترده از پتانسیل اعتراضی مردم و نیروهای سیاسی و جنبش های اجتماعی که توسط نیروی خارجی تامین می شوند ، اجرا می گردد . بن پایه : در این بخش علاوه بر مقاله اصلی بخش هایی از مقاله زیر هم آورده شده است : Russia’s Perception Warfare - MILITAIRE SPECTATOR JAARGANG 185 NUMMER 4 – 2016
  12. سلام تقابلی را که هم زمین بازی و هم قوانین آن را طرف مقابل مشخص می کند ، صد در صد به ضرر ما تمام خواهد شد . ما در برجام بسیاری از چیزهایی را که می توانستیم به وسیله آنها راه های خودمان را پیاده کنیم از دست دادیم . حالا باید رنج بازپس گیری آنان و یا موارد جدید را به جان بخریم . نکته مهم این است که کسی با اصل مذاکره مخالف نیست اما انجام مذاکره قواعدی دارد که باید رعایت شوند پس به جای صغری کبری چیدن درباره اصل مذاکره ، بیایید راجع به قواعد درست آن بحث کنیم .
  13. ورود سلاح های لیزری جدید به ارتش روسیه رئیس‌جمهور روسیه ولادمیر پوتین می‌گوید که انواع جدیدی از سلاح‌ های لیزری که در روسیه توسعه یافته ‌اند ، قابلیت های نظامی این کشور را به طرز قابل‌ توجهی افزایش خواهند داد .پوتین در طی نشست روز جمعه با مقامات ارشد روسیه ، به طور خاص به Peresvet ، اولین سلاح لیزری ارتش که در پاییز گذشته وارد خدمت شده است ، اشاره کرد. Peresvet یک لیزر با انرژی بالا است که اطلاعات و هدف خاص آن مخفی باقی مانده‌ است اما اعتقاد بر این است که این سلاح توانایی کور کردن تجهیزات الکترو-اپتیکال دشمن و همچنین واژگون کردن هواپیماهای بدون سرنشین را دارا می باشد . پوتین به مقامات گفته است که برخی دیگر از سلاح‌ های جدید لیزری که در حال توسعه هستند تا همین اواخر فقط در داستان ‌های علمی‌ تخیلی یافت می شده اند . وی افزود که چنین سلاح‌هایی پتانسیل جنگی ارتش و نیروی دریایی روسیه را چند دهه جلوتر خواهد برد . صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : Navy Times خبر مرتبط با این پست :
  14. لیدل هارت در استراتژی طولانی ترین مسیر ، کوتاه ترین راه برای رسیدن به خانه است بیش از پیش آشکار شده که یک رویکرد مستقیم و در امتداد انتظارات طبیعی دشمن ، بیشترین گرایش را به خود جلب کرده اما این راه نتایج منفی به بار می آورد به هم ریختن توازن فیزیکی و روانی دشمن مقدمه ای حیاتی برای تلاش موفقیت آمیز در سرنگونی او است
  15. سلام بهتر است یکبار دیگر از ابتدای بحث را یک نگاه بیندازیم تا روند پست ها را بهتر متوجه شوید . ابتدای بحث از این پست جناب arminheidari آغاز شد که بنده عملا این سناریو را شکست خورده انگاشته و برای مشخص شدن دیدگاهم چند سوال از ایشان پرسیدم (البته مقداری از صحبت های دوستان و اساتید در بروزرسانی انجام شده بود) . در مورد وضعیت بدتری که در زلزله فرمودید به نظر فتح تهران به مراتب تخریب گسترده تری را ایجاد خواهد کرد و همچنین زلزله فقط تهران و نواحی اطراف آن را تحت تاثیر قرار می دهد اما شرایطی که در پست قبلی خود ترسیم کرده بودید کل کشور را درگیر کرده بود . در هر صورت بنده هر گونه عملیات هلی برن در داخل خاک ایران برای تحقق اهداف فراتر از تاکتیکی را شکست خورده می دانم . موفق باشید
  16. این یعنی بدترین حالت ممکن دیگه ؟ (ته خیال) آمریکایی ها برای ایجاد یک چنین وضعیتی چقدر باید هزینه کنند و چه مقدار پیش از آن آسیب دیده اند ؟ بقیه دنیا چطور ؟ به نظر شما چقدر عقلانی هستش که در یک چنین شهر و کشوری نیرو وارد کنید ؟ چگونه می خواهید اوضاع را کنترل کنید ؟ اگر حرکت ها به سمت سر پل های فرضی شما نه از جانب نیروهای نظامی و شبه نظامی بلکه از جانب مردم گرسنه باشد چه اتفاقی رخ می دهد ؟ و ... در ضمن یک چنین حالتی مطمئنا به یکباره ایجاد نخواهد شد و در نتیجه بر اثر گذر زمان مردم به تدریج یا از بین خواهد رفت و یا با شرایط انطباق خواهند یافت . در هر صورت پیاده کردن نیرو نظامی که هیچ ، نیروی امدادی هم در میان یک چنین اوضاعی ممکن نخواهد بود یا به راحتی صورت نخواهد گرفت . اگر تاریخ جنگ ها هم یک بررسی بشود عملا مشاهده خواهد شد که به وقوع پیوستن این فرضیات لااقل به آسانی شکل نخواهد گرفت . در این شرایط دیگه تبلیغات دشمن چاره ساز نمی باشد ، شکم گرسنه را نمی توانید در مدت زمان طولانی با بروشور خوش نمایید .
  17. سلام چند سوال داشتم : سطح یک عملیات هلی برن چی هستش و سطح هدفی مثل تهران چی ؟ آمریکایی ها چگونه از نیروهایشان پشتیبانی می کنند ؟ حتی اگر فکر کنیم از سمت تهران نسبت به فیروزآباد هیچ تحرکی صورت نگیرد آمریکایی ها چگونه با موج های کمک و هجوم از شهرهایی مانند ورامین ، شهریار ، واوان ، پیشوا ، اسلام شهر ، قرچک ، خاور شهر ، حسن آباد ، قیامدشت و ... به عنوان موج اول و شهرهای دیگری مثل سمنان ، قم ، ساوه ، کرج ، پرند و ... برخورد می کنند (نیروی بدون عقبه) . ... یک بحث دیگر اینکه فرضا آمریکایی ها خواستند نیرو هلی برن کنند بهتر نیست هدف اولشان فرودگاه امام باشد ؟ (حالا یا مستقیم یا بعد از آمدن به فیروز آباد)
  18. آیا جنگ نیابتی جدید در خاورمیانه می تواند قیمت نفت را تکان دهد تحریم های جدید آمریکا بر علیه ایرhن اکنون در حال تاثیر گذاری هستند . ترامپ هنوز هم می گوید که صادرات ایران ، به صفر خواهد رسید ، با این وجود هنوز شکاف هایی وجود دارند ، اما تجارت نفت خام غیر قانونی تقریبا ناچیز خواهد بود ، چرا که مشتریان اصلی ایران متوجه شده‌ اند که خشم واشنگتن واقعی است . به نظر می‌رسد که خط قوی تری که توسط واشنگتن اتخاذ می‌ شود ، توسط متحدان عرب مورد حمایت قرار ‌گیرد . در این شرایط تحلیلگران نفتی هنوز از تاثیر منفی تحریم‌ ها نگران نیستند ، چرا که نفت در بازارهای جهانی هنوز بخوبی عرضه می‌شود . با این حال ، اگر عواملی که تاثیر آنها دست ‌کم گرفته شده اند وارد بازی شوند ، این تصویر به سرعت می‌تواند تغییر کند . گزارشات کلی می گویند که ایران و آمریکا در حال یک رویارویی مستقیم هستند اما واقعیت نشان می‌دهد که خطر غافل گیر کننده در عراق نهفته ‌است. تحلیلگران بر روی خلیج فارس تمرکز کرده اند ، اما با توجه به اعلام واشنگتن مبنی بر اینکه نیروی کافی در حال اعزام به این منطقه است ، تا حدی به قدرت نظامی آمریکا افزوده شده و مقابله با اقدام احتمالی ایران برای مسدود کردن تنگه هرمز ادامه خواهد یافت . اما جنگ واقعی می‌تواند در عراق اتفاق افتد . واشنگتن تایید کرده که در مورد حملات احتمالی ، توسط شبه نظامیان عراقی یا گروه‌های نیابتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عراق بر علیه نیروهای آمریکایی هشدار داده ‌است . همچنین همانطور که مقامات تهران بیان کرده اند ، نه تنها در عراق بلکه بطور بالقوه در کل منطقه حضور دارند . این رویکرد نیابتی از سوی تهران برای مدتی طولانی مورد انتظار بوده‌ است ، چرا که ایران درک می‌ کند که یک رویارویی نظامی تمام‌ عیار با آمریکا و هم پیمانان عرب بالقوه آن به خوشی برای آنها پایان نخواهد یافت. حتی اگر این مناقشه برای هر دو طرف هزینه ‌بر باشد، نتیجه واضح است. با این حال تسکین این استراتژی که در حال حاضر توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در سوریه ، لبنان ، یمن و بخش‌هایی از عراق به کار گرفته شده ‌است ، بسیار دشوار خواهد بود. نه تنها آمریکا مجبور به گسترش نیروهای خود خواهد شد، بلکه عملیات نظامی شدید درمناطق غیر نظامی نیز واکنش آمریکا را محدود خواهد نمود . همچنین برای واشنگتن بسیار دشوار خواهد بود که متحدان اروپایی و جامعه بین‌المللی را وادار به تشکیل جبهه متحد علیه ایران نماید . تعدادی از تحلیلگران بر این عقیده هستند که احتمالا اولین تقابل این مناقشه در عراق صورت خواهد گرفت . نیروهای آمریکایی مستقر در عراق ، راحت ‌ترین اهداف برای حمله هستند . شبه نظامیان شیعه عراقی در سراسر این کشور پراکنده اند و بیشترآنها تحت لوای دولت عراق عمل نمی‌کنند . با توجه به حضور گروه‌های بنیاد گرا در منطقه ، تهران می‌تواند بدون حضور رسمی ، با ایجاد یک نیروی قوی آمریکا را مورد تهاجم قرار دهد . به همین شکل ایران می تواند در سوریه یا یمن نیروهای آمریکایی و هم پیمانانش در منطقه را هدف قرار دهد . همچنین با استفاده از حزب‌الله یا حماس ، تهران حتی می‌تواند یک جنگ تمام‌ عیار منطقه ای را برانگیزد و اسرائیل را مجبور نماید تا در این درگیری حضور یابد . جنگ‌های نیابتی در کشورهای مختلف خاورمیانه می‌توانند تاثیر منفی بر بازارهای جهانی نفت و گاز داشته باشند . هر گونه اختلال در جریان نفت و گاز را نمی توان با افزایش خروجی اوپک و یا حتی نفت شیل آمریکا حل کرد . بازار ممکن است خوب به نظر برسد و موجودی هنوز در سطوح نسبتا بالایی قرار داشته باشد ، اما این واقعیت ممکن است به زودی تغییر کند . تا به حال بازار به مانند یک کبک رفتار نموده و با قرار دادن سر خود در زیر برف خود را متقاعد کرده است که منبع نفت خام کافی وجود دارد و یا با باز کردن شیر های نفت مشکل از بین خواهد رفت . جنگ قریب ‌الوقوع در خلیج‌ فارس تنها از زاویه مزایای حمله نظامی آمریکا به ایران ارزیابی می‌شود که بعید است اتفاق بیفتد . اگر ایران متوجه شود که در خطر قرار دارد ، بازیگران نیابتی آن ، کار خود را انجام خواهند داد . در بازار جهانی نفت ، مقدار نفت دیگر تنها عامل تعیین کننده نیست و درجه و کیفیت نفت خام مهم است . این دو عامل به رسمیت شناخته نمی‌شوند و به نظر می‌رسد که تجار و تحلیلگران باور دارند که تنها نسخه ترامپ در حال حاضر وجود دارد. ظرفیت تولید اضافی اوپک کافی نیست ، زیرا در تامین نفت خام ایران و ونزوئلا کمبود وجود دارد . ایالات متحده قادر به جایگزینی هیچ کدام از این موارد در کوتاه‌ مدت نیست. هنگامی که بازار در پایان سال جاری به بن بست برخورد کند ، این مشکل کیفی، در ترکیب با افزایش بی ‌ثباتی در خاورمیانه ، نه تنها یک سناریوی کابوس وار برای مصرف کنندگان ایجاد می‌کند بلکه می‌تواند نفت خام را بالاتر از قیمت فعلی یعنی ۷۰ تا ۸۵ دلار در هر بشکه افزایش دهد . جنگ‌ های نیابتی و تحریم‌ ها می‌تواند موجب ایجاد یک طوفان تمام عیار برای نفت شوند . به نظر می‌رسد که افزایش قیمت به 90 دلار به راحتی شدنی باشد . ترجمه و تلخیص صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : Oil Price
  19. مقدمه ای بر جنگ های هیبریدی – تئوری ، تاریخچه و حال بخش سوم دکترین گراسیموف : استفاده از تمام ابزارهای لازم - تاریخچه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، فدراسیون روسیه اعلام کرد که ممکن است در داخل به کندی به سمت اصلاحات دموکراتیک لیبرال و همچنین اصلاحات اقتصادی بازار حرکت کند . در خارج از روسیه سیاست جنگ سرد اتحادیه جماهیر شوروی به صادرات به سمت مناطق تحت نفوذ نزدیک به این کشور ، یعنی به کشورهای تازه‌ استقلال ‌یافته که زمانی اتحاد جماهیر شوروی را تشکیل می‌دادند ، معطوف شد . این سیاست موقعیت روسیه را بالا برد و به روسیه سکویی برای ادامه قدرت و نفوذ در خارج از مرزهای خود داده و به ناچار این کشور را در تضاد با اصول دموکراسی غربی قرار داد . زمانی که کشورهای حوزه بالتیک استقلال خود را در سال ۱۹۹۱ اعلام کردند ، حفاظت از مهاجران روس تباری که در داخل مرزهای آن‌ ها قرار داشتند ، دلیلی منطقی برای مداخله به روسیه می داد . در لیتوانی، روسیه حزب کمونیست لیتوانی و جنبش Yedinstvo را که علیه استقلال لیتوانی با تاکتیک ‌های سنتی شوروی از قبیل تبلیغات و تظاهرات کارگران سازمان ‌یافته مبارزه می‌کرد ، کنترل می نمود . ارتش روسیه در نهایت توانست به بهانه حفظ نظم و قانون برای شهروندان روس ، که یک چهارم جمعیت لیتوانی را تشکیل داده بودند ، به این کشور اعزام شود. در همان زمان ، روسیه داوطلبان را برای کمک به جدایی طلبان روس در مولداوی فرستاد و ارتش روسیه از این داوطلبان پشتیبانی می کرد . در اوایل دهه ۲۰۰۰ ، لتونی و لیتوانی با شایعات مربوط به دخالت سازمان ‌های سیاسی با سرمایه روسیه ، کمپین های اطلاعاتی دروغ و رشوه خواری به چشم انداز مشخصی از نفوذ روسیه در خارج از این کشور نزدیک شدند . انقلاب‌های رنگی در اوکراین ، گرجستان و قرقیزستان بر قاطعیت و عزم روسیه برای اجرای روایت های ضد غربی خود ، در حوزه اطلاعاتی جنگ ‌های سیاسی تاثیر گذار بوده اند . در دهه های اخیر ، استفاده روسیه از تاکتیک های نظامی و غیر نظامی در گرجستان و اوکراین موفقیت آمیز بوده است. پس از تصویب مجوز سازمان ملل متحد برای ورود به موضوع گرجستان از طریق عملیات های حفظ صلح در هر دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی (1992 - 2008) ، روسیه به صورت نظامی و دیپلماتیک موضع گرفته تا قدرت نفوذ خود را نسبت به گرجستان تقویت نماید . این امر به طور واضح با قرار دادن افرادی از قومیت های روس در جایگاه های کلیدی وزارت های اوستیای جنوبی و آبخازیا برای به وجود آوردن نفوذ دیپلماتیک صورت گرفت . تاکتیک‌های جنگ سایبری روسیه که در جریان درگیری نظامی صورت پذیرفتند شامل حملات DDOS برای رد دسترسی یا اخلال درارتباطات و فعالیت‌های اطلاعاتی به منظور جمع‌ آوری اطلاعات نظامی و سیاسی از شبکه ‌های گرجستان انجام گرفتند . پس از پنج روز عملیات نظامی ، دیمیتری مدودف ، رئیس جمهور وقت روسیه ، به نیروهای روسی دستور داد تا تمام عملیات های نظامی در گرجستان را متوقف سازند و طرح صلحی را پذیرفت که اساسا اجازه می داد روسیه به تسلط خود بر گرجستان ادامه دهد . تاثیر گذاری بر اوکراین که بخش‌های صنعتی و منابع با ارزش انرژی را دارا است ، از زمان انقلاب ۱۹۱۷ برای اهداف ملی شوروی و روسیه حیاتی بوده‌ است. این دو کشور نه تنها یک مرز طولانی بلکه اقتصاد های وابسته ، یک مشارکت نظامی - صنعتی و تبارهای قومی بزرگ یکسانی را در بر دارند. مسکو روایت‌های دوستار روسیه و فعالیت‌ های اطلاعاتی را در جنوب و شرق اوکراین تداوم داده‌ و از شبکه گسترده منابع و پرسنل طرفدار روسیه در اوکراین برای بهره‌ برداری از فرصت‌ها و ایجاد انشقاق در اوکراین در زمانی که فعالیت ‌های سیاسی داخلی اوکراین به نفع اهداف روسیه نباشد بر ضد دولت اوکراین که به دنبال روابط بیشتر با غرب بوده ، استفاده کرده ‌است . تنوع و پیچیدگی بازیگران وابسته به مسکو، شدت اقدامات و تاکتیک ‌های روس ها را نشان می‌دهد . این اقدامات هماهنگ شامل : استفاده از NGO ها برای ترویج احساسات ضد غربی ، ضد ناتو و ضد دموکراتیک ایجاد شک و تردید در مورد وضعیت ارضی کریمه استفاده از زبان و آموزش و پرورش به عنوان ابزار سیاسی - از جمله سوء استفاده از کتاب های درسی و مدارس انتشار و توزیع روزنامه‌ های آزاد ضد دولتی تغییر نام خیابان‌ ها ، شهرها و مراکز فرهنگی آویزان کردن پرچم‌های روسیه و ایجاد دیوار نوشته‌ ها بر روی ساختمان ‌های اوکراین استفاده از مذهب به عنوان ابزار سیاسی و ترویج کلیسای ارتدوکس روسیه و تغییر حافظه مشترک جمعی می شوند . انشاالله ادامه خواهد داشت ...
  20. سلام متنی که شما نقل قول آن را آوردید در ادامه پست زیر و در جواب سوالی بود که جناب MR9 پرسیده بودند . البته شما ابتدای عرایض بنده را نیاورده اید یعنی آنجایی که جملات زیر را گفته بودم : درباره اینکه طرف های خارجی هم به دنبال منافع خود هستند چیز جدیدی نیست و این ما هستیم که باید برای رسیدن به مقاصدمان بر روی طناب راه برویم . از نظر خود من مسئله ایران بالذات خارج از مباحثی از نظیر ایدئولوژی حکومتی هستش یعنی هر حکومتی در کشور به سمت استقلال سیاسی و اقتصادی ، نظامی و ... رود تحت فشار و حجمه قرار خواهد گرفت (البته در نحوه رویکرد و قوام ساختاری ایدئولوژی مهم است) . همانگونه که در بالا هم عرض شد این ما هستیم که باید بر روی طناب راه برویم و از کمترین روزنه ها بیشترین بهره ها را ببریم . اگر می خواهیم جایگاه گذشته خود را به دست آوریم فارغ از هر نوع مدل حکومتی باید توانایی بازیگری خود در عرصه بین الملل را افزایش دهیم . صبر خالی یعنی انفعال مطلق و حرکت به سمت نابودی (نه تنها نظام حکومتی بلکه تمامیت ارضی ایران) . ما باید در بعضی حوزه ها رویکرد تهاجمی بگیریم (از حوزه دیپلماسی گرفته تا حوزه امنیتی) تا بتوانیم از اشتباهات دشمن و یا ضعف هایش روزنه و راه هایی بیابیم و آنگاه دامنه فعالیت هایمان را گسترش دهیم (البته در کنار این مسئله رویکرد های صحیح داخلی هم باید اتخاذ شود) . موقف باشید
  21. سلام در ادامه پست قبل از جناب @MR9 شما در اتخاذ استراتژی ها و اقدامات در رابطه خود با دیگر کشور ها و گروهای های مختلف برای مقابله با تهدیدات و فرصت ها می توانید از طیف زیر بهره ببرید . نکته مهم این است که این مساله در حوزه های مختلف از اقتصادی تا سیاسی و نظامی و ... امکان پذیر است . از دیدیگاه هیبریدی شما می توانید در حوزه های مختلف استراتژی و اقدامات متفاوتی را اتخاذ کنید که جمع برآیند آنها دوباره در بازه نمودار بالا قرار بگیرد تا شما به هدف از پیش تعیین شده خود برسید .
  22. جنگ جهانی اول در قاب نقشه های کارتونی پی نوشت 1 - نقشه اول برای پیش از جنگ و حدود سال های 1900 می باشد . پی نوشت 2 - اغلب این نقشه ها به عنوان ابزاری برای پروپاگاندا استفاده می شده است .
  23. سلام این موسسات هر چیزی که هستند دارند کارشان را انجام می دهند یعنی شکل دهی به افکار دیگران (هر کسی به هر فکری علاقه داره میره دنبال آن فکر) . مطمئنا اگر تحلیل واقعی هم داشته باشند در اختیار دیگران نمی گذارند و تنها شاید بشود کدهایی را در همین مطالبی که در سایتشان ارائه می دهند یافت . بسیاری از تحلیل های رسانه ای هم از این روش نشات می گیره . من هم به همین شکل از مطالبشان استفاده می کنم . نظر خودم را هم قبلا گفتم ام (به اندازه فهمم).
  24. در ادامه دو پست بالا در رصد اندیشکده های آمریکایی بخش هایی از مطالب ارائه شده از دو اندیشکده دیگر را به صورت خلاصه قرار می دهم : اندیشکده Heritage این طرح ، آمریکا را قادر خواهد ساخت تا تحریم‌های بیشتری علیه رژیم ایران تحت سیاست فشار حداکثری اعمال کند . این امر باعث خواهد شد تا تحریم‌های آمریکا در بخش‌های استراتژیک اقتصاد ایران شدید تر شود چرا که سپاه پاسداران به طور گسترده در صنایع نفت ، ساخت ‌وساز و صنایع دفاعی ایران حضور دارد. مایک پومپئو به عنوان رئیس سازمان سیا در سال ۲۰۱۷ تخمین زد که سپاه در حدود ۲۰ درصد از اقتصاد ایران را تحت کنترل خود دارد . این فشار افزوده بر اقتصاد ایران مطمئنا فشار بیشتری بر رژیم ایران خواهد گذاشت که در حال حاضر با نارضایتی فزاینده از سوی ایرانیان مواجه است . دولت ترامپ امیدوار است که تحریم‌های قوی ‌تر ، تهران را وادار به تعدیل سیاست ‌های خصمانه و یا خطر سرنگون شدن توسط مردم خود کند. اندیشکده Carnegie تصمیم دولت ترامپ برای تعیین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی یکی دیگر از گام های خطرناک در این مبارزه سرسختانه است. وزیر امور خارجه مایک پومپئو و مشاور امنیت ملی جان بولتون در حال تحریک یک درگیری نظامی مابین ایران و آمریکا و سرنگونی رژیم مستقر در تهران هستند ... موضوع ناشناخته در اینجا این است که آیا ترامپ به دو مشاور خود یادآوری می‌کند که او رئیس‌جمهور است و نه آنها ؟ آیا او روشن می‌کند که نمی‌خواهد این کشور را به یک جنگ مبهم استراتژیک با ایران ببرد که می‌تواند خونین ، غیرقابل‌ پیش‌ بینی و مصیبت‌ بار برای منافع آمریکا در منطقه باشد؟ اگر ما در لاس وگاس بودیم ، در این شرط بندی شرکت نمی کردیم . نگرانی اصلی این است که این طراحی، اختلافات میان واشنگتن و تهران را به سه روش ممکن تشدید خواهد کرد. ایرانی ها ... احتمالا امیدوارند که در این مسیر عدم تقابل بمانند ، اما طراحی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌تواند باعث تغییر سیاست شود و یا حداقل بهانه ‌ای برای جناح‌ ها در تهران ایجاد کند که به دنبال رویارویی می باشند . فرماندهان سطح پایین و مقامات ممکن است لفاظی ها را به عنوان دستور یا مجوز برای اقدام تهاجمی تری در منطقه اتخاذ کنند که منجر به تشدید جنگ ناخواسته در عراق، سوریه، خلیج ‌فارس و مناطق دیگر می‌شود که هر دو کشور دارای نیروهای نظامی هستند. جان بولتون سفیر و سایر طرفداران سختگیری بر ایران به وضوح از واکنش شدید ایران نسبت به خروج ایالات متحده از موافقتنامه هسته ای ناامید شده اند . ایران با رویکرد سازشکارانه متحدان ایالات متحده در اروپا و سایر نقاط را از انتخاب یک طرف نجات داده است. اما اقدامات دیگر از سوی دولت ترامپ برای تهران سختگیرانه تر خواهد بود و می‌تواند با بحران مواجه شود .