artaxerxes

Members
  • تعداد محتوا

    59
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های artaxerxes

  1. تو يه سايتي خوندم كه يكي از مقامات روسي گفته بود ايران مورد برد موشك عاشورا بلوف زده و اين موشك همچين بردي(>2000) نداره خواستم ببيم سي در اين مورد اطلاعاتي داره كه بگه ممنون ميشم
  2. [align=justify]به راحتی میتوان گفت که معروفترین ژنرال آلمانی جنگ جهانی دوم اروین رومل بود.نبوغ ذاتی رومل در فرماندهی و مدیریت جنگ به همراه خصایص انسانی او در رفتار با اسرا و نیرو های تحت امرش باعث شد که همه طرفهای دگیر در جنگ حتی دشمنانش از او با احترام یاد کنند. رومل استراتژیک نظامی اش به قدری ماهرانه بود به عنوان بهترین ژنرال در جهان شناخته شد. اروین جوناس رومل در 15 نوامبر 1891 در " هاندهایم " وتمبرگدیده به جهان گشود.پدر بزرگ و پدر رومل هر دو معلم مدرسه بودند و مادر رومل دختر یک خانواده صاحب منصب بود. پدر رومل در ابتدا یک افسر توپخانه بود که بعدها ، معلمی را برگزیده بود. پس از تاسیس امپراطوری آلمان در سال 1871 داشتن شغل نظامی به عنوان یک افسر ارتش برای جوانان آلمانی بسیار دلخواه و ایده آل بود. به این ترتیب رومل بنا بر توصیه پدرش به ارتش پیوست. او در سال 1910 به عنوان دانشجوی دانشکده افسری وارد هنگ 124 پیاده وتمبرگ شد. طی جنگ جهانی اول رومل با درجه ستوانیدر جبهه خای فرانسه، رومانی ، و ایتالیا جنگید و به دلیل شجاعتهایی که از خود نشان داد مفتخر به دریافت یک صلیب آهنین درجه 1 و یک صلیب آهنین درجه 2شد. درک عمیق او از نفرات تحت فرمانش به همراه شجاعت منحصر به فرد و استعداد ذاتیدر فرماندهی ، موجب درخشش رومل در جنگ و خصوصا در جبهه ایتالیا گردید. لیاقت ها و شجاعت های رومل در صحنه های نبرد ، آینده درخشانی را برای او نوید میداد . در ارتش آنروز آلمان داشتن یک سمت دز ستاد فرماندهی کل یک راه معمول برای پیشرفت محسوب میشد ولی رومل از رفتن به ای راه صرف نظر کرد و همواره سعی کرد یک افسر عملیاتی باقی بماند.همانند بسیاری از فرماندهان بزرگ ، رومل نیز علاقه فراوانی به تدریس داشت و بنا بر این درآ کادمیهای علوم نظامی به تدریس پرداخت. رومل تجارب عملیاتی جنگ جهانی اول را همراه تغکر نظامی آکادمیک در هم آمیخت و کتابی تحت نام Infanterie geriftan "" حملات نیروهای پیاده "" را به رشته تحریر در آورد که در سال 1937 منتشر و از شهرت به سزایی بر خوردار است. در سال 1938 پس از الحاق اتریش به آلمان رومل که در آن زمان به درجه سرهنگی نا یل شده بود به ریاست دانشکده افسری "واینر نوستات" در نزدیکی وین برگزیده شد. هنگامی که جنگ جهانی دوم آغاز شد رومل که از افسران مورد علاقه هیتلر بود ، به فرماندهی نیروهای محافظ هیتلر منصوب شد با اینکه این سمت یکی از مهمترین سمت های آن روز ارتش آلمان محسوب میشد ولی رومل که همواره دوست داشت یک افسر عملیاتی باقی بماند از شغل جدید خود راضی نبود. سر انجام در ماه فوریه سال 1940 یک فرصت طلایی نصیب رومل شد.به رومل پیشنهائ شد تا فرماندهی لشگر هفتم زرهی را بپذیرد و او که منتظر چنین فرصتی بود بیدرنگ آنرا پذیرفت .رومل تا آنروز فرماندهی هیچ واحد زرهی را نپذیرفته بود ولی سریعا به تواناییهای تهاجمی و امکانات چشمگیر قوای مکانیزه و زرهی پی برد. رومل که ذهنی خلاق داشتفهمید که بهترین راه برای در هم کوبیدن قوای خسته دشمن در میدانهای عملیاتی وسیع ، استفاده از نیروهای زرهی میباشد. رومل میتوانست نزدیک شدن دشمن را حس کند و حملات دشمن را به درستی پیش بینی کرده و خنثی نماید ، از این رو به روباه صحرا مشهور شد. فرماندهی بینظیر رومل در تهاجم به سوی سواحل کانال انگلیس در ما مه 1940 ، جسارت و قوه ابتکار بی نظیر او را بر همگان آشکار کرد. طی این عملیات که به ضربه داس شهرت داشت، ارتش آلمان توانست خطوط دفاعی متفقین را در هم بکوبد و آنها را تا سواحل کانال انگلیس به عقب براند و رومل مفتخر به دریافت دو صلیب آهنین درجه1 و درجه 2 دیگر شد. در 14 ماه مه 1940 ،4 روز پس از حمله به هلند لشکر 7 زرهی به فرماندهی رومل از مرز بلژیک عبور کرد و به منطقه جنگلی آردن رسید. آردن بیشترین حجم جنگل را در اروپای مرکزی داراست. فرماندهان متفقین معتقد بودند که عبور از این جنگلها غیر ممکن است از این رو خطوط دفاعی مستحکمی را برای دفاع آماده نکرده بودند . لشکر 7 زرهی بر اولین سد دفاعی نیروهای بلژیکی غلبه کرد و به پیش روی خود به سمت غرب ادامه داد. نیرو های تحت امر رومل جلوتر از دیگر خطوط آلمانها در حال پیشروی بودند زیرا رومل معتقد بود که تهاجم به دشمن تا نابودی کامل آنها باید ادامه داشته باشد. بدین ترتیب نیرو های تحت فرمان رومل اولین نیروی زرهی بودند که به کانال انگلیس رسیدند. پس از این حملات سریع و گاز انبری ارتباط خطوط مقدم و پشت جبهه ی فرانسه قطع شد و در نتیجه فرانسه که یکی از قویترین آنروز اروپا و جهان را دارا بود تسلیم شد. پس از این حملات موفقیت آمیز رومل مفتخر به دریافت صلیب شوالیه گردید. به دلیل حملات سریع و برق آسای لشکر 7 زرهی و نیز ارتباط مخابراتی اندک آنها با ستاد فرماندهی مرکزی، آنها به "" ارواح"" مشهور شده بودند. کمتر از یک سال بعد در فوریه 1941 رومل به فرماندهی نیروهی آلمانی اعزامی به آفریقا منصوب شد تا به نیرو های ایتالیایی شکست خورده در لیبی کمک کند. این نیرو ها به سپاهیان افریقا معروف شدند. صحرا های شمال آفریقا صحنه ی بزرگترین پیروزیهای رومل و سنگین ترین شکستهای دشمنان تا دندان مسلح او گردید.در جبهه ی آفریقای شمالی ، رومل از چنان شهرت هراس انگیزی برخوردار شد که نیرو های انگلیسی سعی میکردند تا حد امکان با او درگیر نشوند. اما تهاجم به مصر تمامی منابع و امکانات رومل را کاهش داده بود و نیرو و امکانات جدیدی هم در راه نبود. از طرف دیگر انگلیسی ها که خطوط دفاعی مستحکمی را در مقابل رومل ایجاد کرده بودند به کمک عواملی همچون برتری نفرات و تجهیزات ،آتش سنگین توپخانه و پشتیبانی وسیع هوایی توانستند حملات رومل را دفع کنند.در نبرد ""العالمین"" رومل 470 تانک عملیاتی داشتدر حالیکه انگلیسی ها با بیش از 700 تانک عملیاتی وارد عمل شده بودند. با این حال نیروهای تحت امر رومل توانستند ضربات سنگینی به نیروهای مدافع وارد کنند. در حالیکه انگلیسی ها از پشتیبانی وسیع هوایی برخوردار بودند ، نیرو های آلمانی از هیچ گونه پشتیبانی هوایی برخوردار نبودند .بمبارانهای وسیع و بیوقفه نیروی هوایی بریتانیا خسارات سنگینی به نیروهای آلمانی وارد ساخته بود و روحیه سربازان آلمانی به شدت تضعیف شده بود . سرانجام رد اواخر ماه اکتبر سال 1942 رومل پس از وارد کردن خسارات سنگین به نیروهای انگلیسی و در حالیکه بسیاری از نفرات و تجهیزاتش را از دست داده بود در نبرد العالمین شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شد. در سال 1943 نیروهای آمریکایی و انگلیسی به طور غیر منتظره ای در مراکش پیاده شدندو جنگ در شمال آفریقا وارد مرحله جدیدی شد. در همین ایام رومل پر افتخار ترین نشان ارتش هیتلر را دریافت کرد. رومل مفتخر به دریافت صلیب شوالیه مزین به شمشیر و الماس گردید. در ماه مارس سال1943 رومل مامور شد تا در برابر حمله احتمالی متفقین از سواحل کانال انگلیس و منطقه نرماندی دفاع کند. استاد مهره چینی جنگ شروع به ساخت موانع و استحکامات دفاعی بیشماری نمود که بسیاری از آنها ابتکاری و غیرمعمول بود. با این وجود پیشنهاد رومل این بود که میباست با کمک استحکامات دفاعی بیشمار پیشروی دشمن را متوقف کرد و با مهیا کردن نیروهای قوی در پشت استحکامات به دشمن یورش برد و آنها را به دریا باز گرداند.رومل حتی از فرماندهی کل خواسته بود تا نیروهای ذخیره بیشتری را در پشت خطوط دفاعی مهیا کند رومل پیش بینی میکرد که با عقب زدن دشمن و بازگرداندن آنها به دریا ، سرنوشت تهاجم در اولین روز نبرد مشخص خواهد شد.با وجود توصیه های فراوان رومل و مطرح کردن طرح دفاعی مورد نظرش ، هیچ کس به توصیه های او گوش نکرد. چند ماه پس از حمله موفقیت آمیز متفقین به نرماندی ارزش طرحهای رومل بر همگان آشکار شد. در اوایل پاییز 1943 رومل متقاعد شدکه پیروزی در جنگ دیگر ممکن نیست و هیتلر نمی خواهد این واقعیت را بپذیرد و با قدرتهای غربی مصالحه کند. در تابستان 1944 برخی از دوستان رومل که عضو نهضت پنهانی بر اندازی حکومت هیتلر بودند خود را به رومل نزدیک کرده و به او پیشنهاد همکاری کردند. آنها به او گفتند که این وظیفه اوست که رهبری آلمان را بعد از عزل هیتلر بر عهده بگیرد و آلمان را از وضعیت نابسامان آن روز نجات دهد . رومل پیشنهاد آنها را رد نکرد ولی افرادی که این پیشنهاد را به رومل کرده بودندهرگز نقشه ترور هیتلر را برای رومل آشکار نکردند. آنها میدانستند که روملهرگز کشتار برای پایان سیاسی را نخواهد پذیرفت. رومل با کشتار به شدت مخالف بود وحتی حکمهای اعدام اسرا را که به وسیله هیتلر صادر میشد نادیده میگرفت. وقتی که حمله به نرماندی آغاز شد، رومل در موقعیتهای مختلفی سعی کرد تا به هیتلر نشان دهد که روند جنگ از کنترا او و دیگر امرای ارتش خارج شده و لازمست که هیتلر با قدرتهای غربی سازش کند. در جولای 1944 فرماندهی متفقین که در آفریقا ضربات سختی از رومل دریافت کرده بود ، تصمیم گرفت تا رومل را از سر راه بردارد. فرماندهان متفقین به خوبی میدانستند که اگر رومل فرماندهی آلمانها را در نرماندی به عهده گیرد ، تسخیر نرماندی غیر ممکن یا بسیار پر تلفات خواهد بود.بنابر ابن به نبروهای سرویس ویژه ارتش انگلیس دستور داده شد تا رومل را دستگیر کنند یا اینکه او را از سر راه بردارند در متن دستور تاکید شده بود که کشتن بر دستگیری ارجحیت دارد. سرانجام در 17 جولای1944 خودروی حامل رومل توسط دو فروند جنگنده نیروهای انگلیس موردحمله قرار گرفت در نتیجه این حمله خودروی رومل به خارج جاده منحرف و واژگون گردید. فردای همان روز نیرو های انگلیسی دقیقا از همان نقطه ای که رومل پیش بینی کرده بود حمله کردند. پس از سه ساعت حمله پیاپی بمب افکن های انگلیسی حملات زمینی آغاز شد. مواضع و خطوط دفاعی که رومل طراحی کرده بود کارایی خود را نشان دادند ونیروهای مهاجم را متوقف کردند. نیروهای آلمانی مدافع هم با کمک استحکامات پدافندی رومل آسیب کمی دیدند و توانستند به تهاجم دشمن پاسخ داده و حمله مهاجمین را دفع کنند. بدین ترتیب آخرین پیروزی رومل در آخرین نبرد او نیز رقم خورد. رومل که به علت شکستگی شدید جمجمه در بیمارستان نیروی هوایی بستری شده بود بطور شگفت آوری زنده ماند و به خانه اش منتقل شد تا دوران نقاهت را سپری کند. در این زمان یعنی در 20 جولای سوء قصد به جان هیتلر ناکام ماند و گشتاپو (پلیس مخفی آلمان ) ، عملیات گسترده ای را برای دستگیری عوامل توطئه و همدستان آنها آغاز کرد. در پی بازجویی های به عمل آمده و به خصوص شهردار شهر اولم مشخص شد که عوامل نهضت بر اندازی رومل را به عنوان نامزد اصلی رهبری آلمان پس از هیتلر انتخاب کرده بودند. بدیت ترتیب ارتباط رومل با دست اندرکاران توطئه آشکار شد. هیتلر که نمی خواست سردار شکست ناپذیر مردم آلمان، به عنوان دشمن او جلوی میز محاکمه ی دادگاه حزب نازی ظاهر شده و سپس اعدام شود ، دو ژنرال را به خانه رومل فرستاد تا به او پیشنهاد کنند که خود را مسموم سازد و در عوض نام و شرافتش لکه دار نشود و خانواده اش در امان بمانند. چهاردهم اکتبر سال 1944 رومل با سمی که مامور مخصوص هیتلر برایش آورده بود ، خود را مسموم کرد و بدین سان به زندگی اش خاتمه داد. پس از مرگ رومل علت مرگ او حمله قلبی اعلام شد و با کمال احترام و طی مراسم ویژه ای به خاک سپرده شد. کمتر از یک سال بعد آخرین خطوط دفاعی آلمان سقوط کرد و آلمان توسط متفقین اشغال شد. در نوشته‌های رومل که پس از مرگش چاپ شده است، این جمله به چشم می‌‌خورد: «از دلاورترین مردان، بدون اسلحه کاری ساخته نیست، اسلحه بدون مهارت به هیچ دردی نمی‌خورد و در جنگ متحرک از اسلحه و مهمات کاری بر نمی‌آید، مگر وسیله نقلیه و سوخت کافی برای جابه جایی آنها وجود داشته باشد».[/align]
  3. او یک نازی بود یا یک دانشمند؟ بسیاری دوست داشتند به دومی معتقد باشند؛اگر چه وی به طور غیر مستقیم مسوول مرگ هزاران نفر بود همانند انیشتین. به هر حال ورنر فن براون وکارهایش راهگشای عصر فضا در این قرن بودند."ورنر مگنوس ماکسیمیلیان فن براون "فرزند بارون "مگنوس فن براون"و"امی فن کوئستروپ"در 23 مارس سال 1912 در شهر ویرسیتز آلمان شرقی در استان پوسن متولد شد.پدر ورنر عضو شورای استانی بود ودر کابینه ی هایزنبرگ به عنوان وزیر کشاورزی حضور داشت.ورنر از بچگی به علم وموسیقی علاقه داشت وبعدها توانایی خود را در فیزیک وریاضی نشان داد.ورنر پس از طی تحصیلات ابتدایی در 18 سالگی به مدرسه ی "تکنیک های اسکول" در برلین رفت.در این مدت او با کتابهای" هرمن اوبرس" وآزمایشهای موشکی "رودلف نیبل "و"یوهانس وینکل" اشنا شد.ورنر در همین زمان به جامعه ی مسافرت فضایی ( وی اف آر)پیوست .در سال 1932(وی اف آر ) با حضور افرادی از ارتش رایش یک نمایش موشکی برپا کرد و امیدوار بود بتواند پشتوانه ی مالی برای ادامه ی این آزمایشها بدست آورد.این در حالی بود که افسران رایش در آن نمایش فقط تحت تاثیر فن براون به عنوان یک خلبان خلاق وجسور قرار گرفتند.این در حالی بود که "آدولف هیتلر" رهبر آلمان بود. آلمان نازی به ظاهر قصد داشت تمام آزمایشهای موشکی در خارج از ارتش را ممنوع کند؛اما در اول1932،ورنر طی قراردادی با ارتش رایش رهبری تمام آزمایشهای موشکی آلمان را جهت تسریع وبهبود آزمایشها به عهده گرفت وی تحت سرپرستی سر لشکر "والتر دورنبرگ" کار می کرد وهمکاری این دو حدود یک دهه ادامه داشت .ورنر در همین سال در دانشگاه "فردریک ویلیام"ثبت نام کرد و دو سال بعد با مدرک دکترا در رشته ی فیزیک فارغ التحصیل شد. در سال 1935 با موفقیت راکت (ای وان) را در ساحل اقیانوس آرام در دریای شمال آزمایش کرد.ورنر و گروه او که حالا به 80 نفر رشد پیدا کرده بودند ؛آزمایشهای موفقی را برای دست یافتن به موشکی با پیشرانه ی سوخت مایع به ثبت رساندند. به پیشنهاد مادر ورنر ،این آزماسها در جزیره ی "پین موند" در دریای بالتیک انجام می شدند.نیروهای زمینی وهوایی آلمان نیز به سرمایه گذاری در این مناطق روی آوردندویکی از عظیم ترین وپیچیده ترین ساختمانها برای آزمایشهای ورنر در آنجا ساخته شد و2000دانشمند و4000کارگر در آنجا مشغول به کار شدند. پس از چند بار آزمایش، این جنگ افزار در سوم اکتبر سال 1942 با موفقیت آزمایش شد .هنوز کارهای ناتمام زیادی باقی مانده بود و2 سال طول کشید تا این پرنده که اکنون با نام (وی-2)شناخته می شود به اسلحه ی ثابت در جنگ تبدیل شود ورنر درسال 1944 به وسیله ی گشتاپو دستگیر وزندانی شد.اتهام وی این بود که به موشکهای (ای-فور)به عنوان وسیله ای برای سفرهای فضایی نگاه می کند نه به عنوان سلاح.از طرفی ورنر یک خلبان بودومی توانست اسناد محرمانه ی (ای-فور) را به وسیله ی هواپیما به دشمن انتقال دهدوهمین مساله ترس رهبران آلمان را دو چندان می کرد.این موضوع با مذاکره ی خصوص ی "آلبرت اسپیر" وزیر تسلیحات آلمان نازی و هیتلر حل شد وورنر از زندان آزاد گردید کفته می شود هیملر مستقیما مسئول دستگیری ورنر بوده وحتی یک بار به ورنر گفته بود که به (اس اس) ملحق شود؛اما اونپذیرفته بود و در جواب گفته بود که فقط یک باریونیفرم(اس اس ) را پوشیده است.بالاخره هیملر در سال 1943 ورنر رامجبور کرد که دست از تحقیق بکشد و موشک را آماده ی جنگ سازد .دراواخر همان سال یک کارخانه ی زیر زمینی با نام «میتل ورک»در مرکز آلمان ،تولید موشکهای (وی-2) وجنگ افزارهایی مانند (اف آی -103) یا «وی-1» را آغاز نمود درسپتامبر سال 1944 «وی-2» علیه پاریس ولندن واهداف دیگر به کار گرفته شد.با مشخص شدن شکست آلمان در جنگ ورنر خود را تسلیم گروهان 44 پیاده نظام آمریکا کرد ایالات متحده پیشنهاد کرد ورنر و افرادش به ارتش آمریکا ملحق شوندویک قرار داد شش ماهه با آنان بست.به زودی آمریکاییها در مسابقه ی فضایی که روسها به راه انداخته بودند به ورنر فن براون محتاج شدند بنابراین؛ نباید پرسید در مسابقه ی فضایی ،روسها بهتر بودند یا آمریکاییها ؟! بلکه باید این طور پرسش شود که دانشمندان آلمانی روسها بهتر بودندیا دانشمندان آلمانی آمریکاییها؟!!!
  4. چه عجب این کشورای عربی ام دارن تکونی می خورن انشاالله با کمک خدا و ایستادگی مردم حکومت دیکتاتوری نامبارک سرنگون می شه ولی می ترسم از این آب گل آلود کسای دیگه بخوان ماهی بگیرن
  5. artaxerxes

    اخبار برتر نظامی

    به نظر من با توجه هزينه بالاي اين پروژه و پيشرفت‌هاي گسترده‌اي كه در زمينه راداري و ماهواره‌اي ميبينيم اين طرح عملا بازده‌اي نداره
  6. به این نکته هم باید توجه کرد ماخ یه عدد بی بعد و از تقسیم سرعت به سرعت صوت به دست میاد و چون با افزایش ارتفاع سرعت صوت تغییر می کنه پس یه ماخ ثهبت واسه هر ارتفاعی یه سرعت معنی میده
  7. artaxerxes

    شاتل فضايي قسمت اول و دوم, و سوم

    خیلی ممنون از مطالب زیباتون فقط یه خواهشی داشتم چرا آمریکا شاتل بازنشسته می کنه و دنبال یه طرح جدیده؟در ضمن شاتل اسم این نوع از فضاپیماستچه روسی چه آمریکایی بازم ممنون
  8. artaxerxes

    فضاپیمای بوران

    اتفاقا ايران قصد ساخت شاتل را داره ولي بعيد مي‌دونم با توجه به هزينه هاي بالا اين طرح عملي بشه
  9. artaxerxes

    فضاپیمای بوران

    مرسی خوب بود اما باید توجه کرد هزینه بالای هر پرواز شاتل یکی از اصلی ترین دلایل بازنشتگی این نوع فضاپیماست
  10. آمار فوق نشان دهنده هواپيماها و هليكوپترهاي شكار شده عراقي توسط جنگنده ها و كبرهاي ايراني مي باشد شهريور و مهر 59 16 شهريور 59 ، MI-25 توسط F-14 بوسيله مسلسل 20 ميلي متري 23 شهريور 59 ، SU-20M توسط F-14 بوسيله فونيكس به خلباني عطايي 26 شهريور 59 ، MIG -21MF توسط F-14 بوسيله فونيكس به خلباني عظيمي 31 شهريور 59 ، MIG -23BN توسط F-4e 1 مهر 59 ، MIG-21RF توسط F-14 بوسيله فونيكس به خلباني عظيمي 1 مهر 59 ، MIG -23 توسط F-14 بوسيله AIM-7 1 مهر 59 ، MIG-23MS توسط F-14 بوسيله AIM-7 1 مهر 59 ، SU-20 توسط F-5 بوسيله AIM-9J 1 مهر 59 ، MIG-21MF توسط F-14 بوسيله AIM-9P 2 مهر 59 ، MIG-21MF توسط F-14 بوسيله AIM-7 2 مهر 59 ، MIG-21MF توسط F-14 بوسيله AIM-7 2 مهر59 ، MIG-21MF توسط F-14 بوسيله فونيكس 3مهر 59 ، AN-26 توسط F-4E بوسيله AIM-9P 3 مهر 59 ، MIG-21MF توسط F-4E بوسيله AIM-9P 3 مهر 59 ، MIG-21MF توسط F-14 بوسيله فونيكس 3 مهر 59 ، MIG-21MF توسط F-14 بوسيله AIM-9P 3 مهر59 ، MIG-23MS توسط F-4E بوسيله AIM-9P 3 مهر59 ، MIG-21MS توسط F-4E بوسيله مسلسل 20 ميلي متري به خلباني رسايي 3 مهر59 ، MIG-23BN توسط F-14 بوسيله AIM-7 3 مهر 59، MIG-23BN توسط F-14 بوسيله موشك 3 مهر59 ، MIG-23BN توسط F-14 بوسيله موشك به خلباني نقدي 3 مهر59، MIG-23BN توسط F-4E بوسيله موشك 3 مهر59، MIG-23BN توسط F-4E بوسيله AIM-9P 3 مهر59، MIG-21MF توسط F-4E بوسيله AIM-9P 5 مهر59، MIG-23BN توسط F-4E بوسيله AIM-9P 5 مهر59، MIG-23BN توسط F-4E بوسيله AIM-9P 6 مهر59، MIG-23BN توسط F-4E بوسيله AIM-7 6 مهر59، MIG-23BN توسط F-4E بوسيله AIM-7 6 مهر59، MIG-23BN توسط F-4E بوسيله AIM-7 6 مهر59، MIG-23BN توسط F-4E بوسيله AIM-7 7 مهر59، MIG-21MF توسط F-4D بوسيله موشك 7 مهر59، MIG-23MS توسط F-4E بوسيله AIM-7 به خلباني شهيد دوران 7 مهر59، MIG-23MS توسط F-4E بوسيله AIM-7 به خلباني شهيد دوران 10 مهر59، MIG-23MS توسط F-14 بوسيله AIM-9P 11 مهر59، MIG-21MF توسط F-4D بوسيله AIM-9P 11 مهر59، MIG-21MF توسط F-4D بوسيله AIM-9P 16 مهر59، SU-20 توسط F-5E بوسيله AIM-9J 16 مهر59، SU-20 توسط F-5E بوسيله AIM-9J 18 مهر59، MIG-21MF توسط F-4E بوسيله مسلسل 20 مهر59 ، SU-20 توسط F-14 بوسيله AIM-9P 21 مهر59، MIG-23BN توسط F-14 بوسيله موشك به خلباني افشار 21 مهر59، MIG-23BN توسط F-4E بوسيله AIM-9P به خلباني حصيبي 25 مهر59، SU-20 توسط F-5E بوسيله مسلسل به خلباني جوادپور 25 مهر59، SU-20 توسط F-5E بوسيله مسلسل به خلباني ابراهيمي 26 مهر59، MIG-23BN توسط F-14 بوسيله AIM-9P 26 مهر59، MIG-23BN توسط F-14 بوسيله AIM-9P 28 مهر59، MIG-21MF توسط F-14 بوسيله AIM-7 به خلباني آل آقا 30 مهر59، MIG-21MF توسط F-14 بوسيله AIM-9P به خلباني صدقی جمعا 48 فروند سرنگون شد
  11. خيلي عالي بود دستت درد نكنه
  12. اين عكس از نماي خوبي نيست و آدمو به شك ميندازه هم شبيه f-18 هم شبيه yf-17 و هم شبيه آذرخش
  13. artaxerxes

    عکسهایی استثنایی از هیتلر - 1

    ممنون عالي بود
  14. سلام من فقط يه سوال داشتم و اون اينكه شما اين حرفارو باور كردين؟ يعني اينقدر باور كردنش سادست؟ هاله نور و ربوده شدن و حمله آمريكا و ....
  15. اپکس سومین نسل از تولیدات موشکی هوا به هوای روسیه است که با فاصله کمی بعد از AA-6 به وسیله غرب شناخته شد.این موشک که جانشین موشک AA-3 شد از نظر ساختمان شبیه به اسپارو آمریکا ولی کمی بزرگتر از آن است.کنترل های آیرودینامیک موشک به نحوی است که امکان مانور لازم را به موشک می دهد. طول موشک در نوع آشیانه یاب راداری نیمه فعال 4.5 متر و نوع آشیانه یاب مادون قرمز 4.22 متر،قطر 26 سانتی متر،پهنای بال 1.4 متر،جرم آن 320 کیلوگرم و نوع IR کمی کمتر از آن،برد راداری 48 کیلومتر و نوع IR برابر 20 کیلومتر است. موشک به وسیله هواپیمای میگ 23 قابل پرتاب است و دارای سه ردیف کنترل آیرودینامیک است که به موازات هم قرار گرفته و در بخش جلو 4 بالک ذوزنقه ای کوچک، در بخش میانی 4 بال مثلثی و در قسمت ابتدایی آن 4 بال مستطیلی کوچک مجود دارد.به نظر می رسد در مانور های سخت بالهای بخش جلو و عقب همزمان در چرخش های موشک دخالت دارند و بالهای مثلثی ثابت، پایداری حرکت را حین پرواز تامین می کنند. در مجموع موتور سوخت جامد ، سرعت موشک را تا 3.5 ماخ می رسانند.معمولا یک فروند از این موشک به وسیله میگ 23 حمل می شود.بعضا دو فروند اپکس نیز به وسیله میگ حمل میشود.اپکس نیمه راداری به وسیله میگ 21 نیز حمل می شود و مخصوص پرتاب های ارتفاع پایین و متوسط است.این موشک قادر به تهدید هدف هایی که نسبت به هواپیمای حامل در ارتفاع بالا یا پایین قرار دارند ، می باشد.حدس زده می شود که جرم سر جنگی موشک 40 کیلوگرم باشد.گفته می شود این موشک توسط میگ 25 نیز قابل حمل است. منبع:جنگنده- موشک
  16. artaxerxes

    كجايند مردان بي ادعا

    جالب بود واقعا خوش به حال شون که رفتن اگه میشه در مورد مهدی زین الدین هم مطلب بذار
  17. مطالب جالبی بود مخصوصا دلایلی که ذکر شده بود ولی به احتمال زیاد این تمام دلایل نیست
  18. 1961 Vostok 1 — Mercury-Redstone 3 — Mercury-Redstone 4 — Vostok 2 1962 Mercury-Atlas 6 — Mercury-Atlas 7 — Vostok 3 — Vostok 4 — Mercury-Atlas 8 1963 Mercury-Atlas 9 — Vostok 5 — Vostok 6 — X-15 Flight 90 — X-15 Flight 91 1964 Voskhod 1 1965 Voskhod 2 — Gemini 3 — Gemini 4 — Gemini 5 — Gemini 7 — Gemini 6A 1966 Gemini 8 — Gemini 9A — Gemini 10 — Gemini 11 — Gemini 12 1967 Soyuz 1 1968 Apollo 7 — Soyuz 3 — Apollo 8 1969 Soyuz 4 — Soyuz 5 — Apollo 9 — Apollo 10 — Apollo 11 — Soyuz 6 — Soyuz 7 — Soyuz 8 — Apollo 12 1970 Apollo 13 — Soyuz 9 1971 Apollo 14 — Soyuz 10 — Soyuz 11 — Apollo 15 1972 Apollo 16 — Apollo 17 1973 Skylab 2 — Skylab 3 — Soyuz 12 — Skylab 4 — Soyuz 13 1974 Soyuz 14 — Soyuz 15 — Soyuz 16 1975 Soyuz 17 — Soyuz 18a — Soyuz 18 — Apollo-Soyuz — Soyuz 19 1976 Soyuz 21 — Soyuz 22 — Soyuz 23 1977 Soyuz 24 — Soyuz 25 — Soyuz 26 1978 Soyuz 27 — Soyuz 28 — Soyuz 29 — Soyuz 30 — Soyuz 31 1979 Soyuz 32 — Soyuz 33 1980 Soyuz 35 — Soyuz 36 — Soyuz T-2 — Soyuz 37 — Soyuz 38 — Soyuz T-3 1981 Soyuz T-4 — Soyuz 39 — STS-1 — Soyuz 40 — STS-2 1982 STS-3 — Soyuz T-5 — Soyuz T-6 — STS-4 — Soyuz T-7 — STS-5 1983 STS-6 — Soyuz T-8 — STS-7 — Soyuz T-9 — STS-8 — Soyuz T-10-1 — STS-9 1984 STS-41-B — Soyuz T-10 — Soyuz T-11 — STS-41-C — Soyuz T-12 — STS-41-D — STS-41-G — STS-51-A 1985 STS-51-C — STS-51-D — STS-51-B — Soyuz T-13 — STS-51-G — STS-51-F — STS-51-I — Soyuz T-14 — STS-51-J — STS-61-A — STS-61-B 1986 STS-61-C — STS-51-L — Soyuz T-15 1987 Soyuz TM-2 — Soyuz TM-3 — Soyuz TM-4 1988 Soyuz TM-5 — Soyuz TM-6 — STS-26 — Soyuz TM-7 — STS-27 1989 STS-29 — STS-30 — STS-28 — Soyuz TM-8 — STS-34 — STS-33 1990 STS-32 — Soyuz TM-9 — STS-36 — STS-31 — Soyuz TM-10 — STS-41 — STS-38 — STS-35 — Soyuz TM-11 1991 STS-37 — STS-39 — Soyuz TM-12 — STS-40 — STS-43 — STS-48 — Soyuz TM-13 — STS-44 1992 STS-42 — Soyuz TM-14 — STS-45 — STS-49 — STS-50 — Soyuz TM-15 — STS-46 — STS-47 — STS-52 — STS-53 1993 STS-54 — Soyuz TM-16 — STS-56 — STS-55 — STS-57 — Soyuz TM-17 — STS-51 — STS-58 — STS-61 1994 Soyuz TM-18 — STS-60 — STS-62 — STS-59 — Soyuz TM-19 — STS-65 — STS-64 — STS-68 — Soyuz TM-20 — STS-66 1995 STS-63 — STS-67 — Soyuz TM-21 — STS-71 — STS-70 — Soyuz TM-22 — STS-69 — STS-73 — STS-74 1996 STS-72 — Soyuz TM-23 — STS-75 — STS-76 — STS-77 — STS-78 — Soyuz TM-24 — STS-79 — STS-80 1997 STS-81 — Soyuz TM-25 — STS-82 — STS-83 — STS-84 — STS-94 — Soyuz TM-26 — STS-85 — STS-86 — STS-87 1998 STS-89 — Soyuz TM-27 — STS-90 — STS-91 — Soyuz TM-28 — STS-95 — STS-88 1999 Soyuz TM-29 — STS-96 — STS-93 — STS-103 2000 STS-99 — Soyuz TM-30 — STS-101 — STS-106 — STS-92 — Soyuz TM-31 — STS-97 2001 STS-98 — STS-102 — STS-100 — Soyuz TM-32 — STS-104 — STS-105 — Soyuz TM-33 — STS-108 2002 STS-109 — STS-110 — Soyuz TM-34 — STS-111 — STS-112 — Soyuz TMA-1 — STS-113 2003 STS-107 — Soyuz TMA-2 — Shenzhou 5 — Soyuz TMA-3 2004 Soyuz TMA-4 — SpaceShipOne flight 15P — SpaceShipOne flight 16P — SpaceShipOne flight 17P — Soyuz TMA-5 2005 Soyuz TMA-6 — STS-114 — Soyuz TMA-7 — Shenzhou 6 2006 Soyuz TMA-8 — STS-121 — STS-115 — Soyuz TMA-9 — STS-116 2007 Soyuz TMA-10 — STS-117 — STS-118 — Soyuz TMA-11 — STS-120 2008 STS-122
  19. اشاره مقاله براي تبيين ميزان تواناييهاي نظامي اسراييل، تنظيم شده است. نويسندة ساختار ارتش اسراييل و ماهيت اهداف تشكيل دهند تفكرات استراتژيك چنين ارتشي را كاملاً در تقابل با ديگر نيروهاي نظامي منطقة خاورميانه تلقي مي‌كند. وي در ابتدا به بررسي ويژگيهاي تفكر نظامي اسراييل مي‌پردازد و سپس تأثيرات چنين تفكري را بر بخشهاي مختلف ارتش اسراييل، به لحاظ تعداد نيروها، حجم تسليحات و اهميت استراتژيك آنها، ارزيابي مي‌كند و عقيده دارد اسراييل قادر است با توجه به قدرت نظامي خويش به مقابله با تمامي كشورهاي عربي منطقه برخيزد، اما استراتژيست‌هاي اسراييل براي تكميل بازدارندگي و حفظ تفوق تسليحاتي و به منظور جبران كمبود تعداد پرسنل نظامي، توجه ويژه‌اي به گسترش توان هسته‌اي و تسليحات اتمي دارند. به نظر نويسنده، از آنجا كه ايالات متحده همواره از دولتهاي عربي خواسته است تا در پي دستيابي به سلاحهاي هسته‌اي نباشند، دولت اسراييل هرگز به طور رسمي اعلام نخواهد كرد كه داراي زرادخانه هسته‌اي است، زيرا ابراز چنين مطلبي در سياستهاي خاورميانه‌اي ايالات متحده، تأثيري كاملاً منفي برجاي خواهد گذاشت و طبعا اين رژيم را نيز با فشارهايي مواجه خواهد كرد. ويژگيهاي عام تفكر نظامي فرآيند تأسيس نيروي نظامي اسراييل به نظرية امنيت داخلي اسراييل و اين تفكر كه براي اجراي اهداف استراتژيك و سياسي رژيم صهيونيستي بايد از نيروي نظامي قدرتمند بهره جست، باز مي‌گردد. با توجه به دو اصل برتري كيفي و بازدارندگي كه دو اصل اساسي در تفكر نظامي اسراييل مي‌باشد و با توجه به اين واقعيت كه توان كمي نيروهاي نظامي عربي بيش از اسراييل مي‌باشد، اسراييل تلاش كرد تا ارتش قدرتمندي ايجاد كند كه از برتري كيفي سود جويد و بتواند كمبود نيروي انساني خويش را در برابر برتري اعراب جبران كند. در اسراييل همواره اين پيش فرض وجود داشته است كه در برابر تجمع نيروي نظامي اعراب از برتري تسليحاتي استفاده شود، البته چنين پي‌فرضي در طول پنجاه سالي كه از تشكيل دولت اسراييل مي‌گذرد، عملاً تحقق نيافته است. اين كشور در حال حاضر از چنان نيروي نظامي بهره‌مند است كه نه تنها توان بازدارندگي همة كشورهاي عربي را دارد، بلكه مي‌تواند به يك حملة سريع و همه جانبه نيز دست بزند. حمايتهاي نظامي فرانسه و بريتانيا در ابتداي تأسيس اسراييل تا جنگ 1967 و سپس حمايتهاي همه جانبة آمريكا كه تا كنون نيز ادامه دارد در كنار پيشرفت صنايع نظامي داخلي، اسراييل را تبديل به قدرت برتر تسليحاتي در سطح منطقه كرده است. سلاحها و تجهيزات نظامي اسراييل به گونه‌اي، در كنار ساير عوامل كمك كننده، انتخاب شده است... در 5 جولاي 1998، روزنامة اورشليم پست نوشت، ژنرال «اسراييل تال» در يكي از گردهماييهاي كنفرانس مشورتي گفته است: «اسراييل بايد از توان خويش براي حمله به دشمنانش و همچنين براي انتخاب حملة پيشگيرانه و استفاده از آن، محافظت كند.» شايان ذكر است كه اين ژنرال اسراييلي انديشة رزم با نيروي همة تانكها را كه به نقش مستقل نيروي تانكها توجه مي‌كند، در تاكتيكهاي نظامي معاصر مطرح كرده است. وي از 1 نوامبر 1964 فرماندهي نيروهاي زره‌پوش را در اختيار داشت و پس از جنگ 1967 به فرماندهي ارتش اسراييل منصوب شد. اين روزنامه مي‌افزايد، تال در همين كنفرانس اظهار كرده است كه اختصاص بودجة كلان از سوي دولت جهت ساخت موشكهاي تدافعي «آرو» به منظور ايجاد سپري بزرگ در مقابل ضد موشكهاي بالستيك دشمن با نيازهاي دفاعي كشور همخواني ندارد. اورشليم پست به نقل از تال مي‌نويسد: «يكي از مسايلي كه باعث نگراني من شده است، اين است كه تصميم‌گيرندگان سياسي كشور كاملاً معتقدند كه دفاع قويتر از حمله است. اين اعتقاد خطرناكي است. اعراب مي‌توانند وضعيت دفاعي خويش را تحمل كنند، ولي ما نمي‌توانيم، زيرا نيروهاي ذخيرة كافي براي چنين منظوري در اختيار نداريم.» وي با اشاره به اهميت متحول كردن تانكهاي اسراييلي «ميركاوا» گفت: «تنها تكيه به نيروي هوايي در جنگهاي آينده امري بسيار خطرناك است. در جنگ 1973، نيروي هوايي در هفتمين روز جنگ تقريباً از كار افتاد، در حالي كه تانكها توانستند در ميان نيروهاي مصري نفوذ كنند.» در آخرين هفتة سال 1998 كارگاهي متشكل از 15 ژنرال براي بررسي نتايج كميسيون 31 نفرة كنفرانس مشورتي براي مدت سه روز تشكيل گرديد و تصميمات متعددي در خصوص تحول انديشة امنيت و ساختار ارتش اسراييل براي ورود به قرن بيست و يكم گرفته شد. ژنرال شائول موفاز رييس ستاد مشترك ارتش در 12 ژانوية 1999 به طور خلاصه اين تصميمات را اين چنين اعلام كرد: 1. كاهش تعداد نيروهاي ذخيره؛ افزايش نيروهاي اصلي جهت آمادگي بيشتر براي مقابله با هر حملة ناگهاني كه در آن از موشكهاي بالستيك استفاده شود؛ لغو 2000 شغل دايمي در ارتش كه شامل 8 درجة ژنرالي و 20 درجة سرهنگي مي‌شود، تا از اين طريق بودجة لازم براي تهية سلاح و ابزارهاي پيشرفته فراهم گردد و ارتش از حجم كمتر و توان بيشتري برخوردار شود و بتواند موشكهاي ضد موشك بالستيك مجهزي را تهيه نمايد؛ فرماندهي نيروهاي زميني مسئوليت ارتش زميني را در كليه زمينه‌هاي تمريني و ساماندهي بر عهده مي‌گيرد و بر مراكز فرماندهي ديگر مناطق كشور اشراف و اهداف داشت تا رياست ستاد مشترك بتواند در ايجاد هماهنگي بين بخشهاي مختلف نيروهاي مسلح و اجراي مأموريتهاي استراتژيك و متحول كردن انديشة نظامي، فراغت بيشتري داشته باشد. نيروي زميني اسراييل اين نيرو داراي 134 هزار سرباز آمادة رزم (مرد و زن) مي‌باشد كه در سه لشگر تقسيم شده‌اند، البته در زمان آماده‌باش كامل و شرايط جنگي نيروي ذخيره و تعداد لشگرها افزايش مي‌يابد. نيروي متشكل از 365 هزار سرباز (مرد و زن) مي‌باشد كه همگي آنها ظرف مدت 48 الي 72 ساعت آماده خواهند بود. به عبارت ديگر تعداد نيروهاي زميني اسراييل، در حدود پانصد هزار نفر مي‌باشد وحتي مي‌تواند به ششصد هزار نفر نيز برسد. نيروي پياده مكانيزه اسراييل داراي 9500 نفر بر جنگي در اندازه‌ها و مدلهاي مختلف است در حالي كه ارتش سوريه 3750 و ارتش مصر 3904 نفربر در اختيار دارند. به عبارت ديگر، تفاوتي 250 ميان تجهيزات ترابري ارتش اسراييل با ارتش سوريه و 243 درصدي با ارتش مصر به چشم مي‌خورد كه اين امر بيانگر اهميت لجستيك در تفكر نظامي اسراييل مي‌باشد. توپخانه بيش از 1810 توپخانة ميداني و هاوتزر در اختيار نيروي زميني اين رژيم مي‌باشد. در جنگ 1973 زماني كه نيروي هوايي اسراييل از آتش خود جهت حمايت از نيروي زميني استفاه كند، آتش توپخانة مصر و سوريه برتري قابل ملاحظه‌اي نسبت به نيروي زميني اسراييل يافت. از آن پس ارتش صهيونيستي نسبت به افزايش كيفي و كمّي توپخانه توجه بيشتري نشان داد، به طوري كه هم اينك حجم اين توپخانه 22 درصد بيشتر از توپخانه‌هاي سوريه و مصر مي‌باشد. خمپاره‌اندازها خمپاره‌اندازها از جنگ 1948 تا كنون نقش مهمي در ارتش اسراييل داشته‌اند، زيرا طرز استفادة آنها آسان و در عين حال ارزان قيمت هستند، در تمامي شرايط قابل استفاده است، به راحتي به كار مي‌افتد و نيروهاي پياده مي‌توانند به سرعت از آنها استفاده كنند، ضمن اينكه ساخت آنها هزينة زيادي در بر ندارد. هم اكنون ارتش اسراييل داراي 2740 خمپاره‌انداز سنگين مي باشد، 1600 خمپاره‌انداز 81 ميلي‌متري، 900 خمپاره‌انداز 120 ميلي‌متري، 240 خمپاره‌انداز 160 ميلي‌متري، در حدود پنج‌هزار خمپاره‌انداز 60 و 52 ميلي‌متري نيز در اختيار اين ارتش مي‌باشد. موشكهاي ضد هواپيما و بالستيك تا جنگ 1973، ارتش اسراييل به دفاع پدافندي خود چه از لحاظ كميت و چه از لحاظ كيفيت توجهي نشان نمي‌داد و معتقد بود هواپيماهاي جنگنده بهترين وسيله براي مقابله با هواپيماهاي دشمن مي‌باشد. اما پس از تجربة جنگ 1973، اين ارتش به دفاع پدافندي توجهي ويژه نشان داد، به طوري كه در سال 1997، 17 باطري موشكهاي «ام اي ام ـ 23 هاوك» ضد هواپيما كه ساخت آمريكا مي‌باشد، در اختيار ارتش اسراييل قرار گرفت، در حال حاضر 102 سكوي پرتاب همراه با 306 موشك آمادة پرتاب است، البته به غير از اين موارد، 900 الي 1000 موشك ذخيره نيز در اختيار دارد. همچنين چهار باطري موشك مدل «پاك ـ 2» معروف به تام «پاتريوت» نيز كه باز هم آمريكايي است در خدمت ارتش اسراييل قرار گرفته است. اين موشكهاي دوربرد و ضد هواپيما، موشكهاي بالستيك و موشكهاي كروز هستند. براي موشكهاي پاتريوت، 16 سكوي پرتاب متحرك 64 موشك آمادة پرتاب وجود دارد، ضمن اينكه 128 موشك ديگر نيز آماده پرتاب است كه فعلاً به صورت ذخيره نگهداري مي‌شود، اما با توجه به نتايج پرتاب اين موشكها در جنگ 1991 خليج فارس، عملكرد اين موشكها چندان رضايتبخش نيست و به همين دليل در حال حاضر آمريكا در تلاش است تا نمونه‌اي پيشرفته‌تر تحت نام «پاك ـ 3» ارايه كند. بجز موارد مذكور، هشت باطري موشكهاي ضد هواپيماهاي در حال پرواز در ارتفاع پايين نيز كه با اشعة مادون قرمز كار مي‌كند و ساخت آمريكا مي‌باشد، در اختيار ارتش اسراييل قرار دارد. مدل اين موشكها «ام ـ 48 الف 1 چاپارال» مي‌باشد و 48 سكوي چهارگانه با 192 موشك آمادة شليك است. تعداد اين موشكها در ارتش اسراييل در حدود 1152 موشك مي‌باشد. اسراييل از سال 1992 با مشاركت فني و مالي ايالات متحده در حال ساخت يك مدل موشك ضد موشك جديد به نام «آرو» مي‌باشد. حداكثر برد اين موشك 500 كيلومتر است تا بتواند در دورترين فاصله از اسراييل موشكهاي بالستيك حمله كننده به آن را هدف قرار دهد. البته بدون كمك از طريق ارتباط ميان ماهواره‌هاي امريكايي به سيستم هشدار سريع اسراييل، نمي‌توان در زمان مناسب در مقابل موشكهاي بالستيك حمل كنندة به اسراييل قرار گرفت. اين رژيم براي اينكه بتواند توان دفاع موشكي خود را بالا ببرد، از ايالات متحده درخواست كرده است تا هر چه سريعتر مدل پيشرفته «آروـ2» را به مرحلة ساخت برساند. قرار بود اسراييل در آوريل 1998 دو باطري موشك «آروـ2» را دريافت كند، اما دولت اسراييل در خواست كرد كه يك باطري ديگر نيز اضافه شود، با توجه به هزينة 150 ميليون دلاري ساخت اين باطريها و در پرتو اانتشار وسيع موشكهاي بالستيك در سطح منطقه، ايالات متحده تصميم گرفته است بخشي از هزينه‌هاي ساخت باطري سوم را تقبّل نمايد. يك پروژة مشترك ديگر ميان اسراييل و ايالات متحده براي ساخت موشك ضد موشك كاتيوشا كه از سوي مقاومت ملي لبنان به عنوان پاسخي به حملات اسراييل عليه شهروندان لبناني مورد استفاده قرار مي‌گيرد، در حال پيگيري است. نام اين پروژه «ناتيلوس» است. توپخانة اسراييل نيز متعدد و متنوع مي‌باشد. يكي از مدلهاي اين توپخانه « ام ـ 163 فالكون» است و مدل ديگر «شيلكا» مي‌باشد كه مدل اخير در اتحاد جماهير شوروي ساخته شده است و ارتش اسراييل تعدادي از آنها را طي جنگ 1973 و اشغال جنوب لبنان در 1982 به دست آورد. آزمايشهاي نشان داد كه توپ «شليكا» از فالكن آمريكايي بهتر است و قدرت نشانه‌گيري آن بالاتر مي‌باشد. نوع ديگري از موشكها به نام «آدامز» كه ساخت اسراييل، به تعداد بيشماري در اختيار ارتش قرار گرفته است. اين موشكها بسيار سبك‌وزن هستند و در زمرة نادر موشكهاي زمين به هوا مي‌باشند كه حتي مي‌توان آنها را در پشت يك خودروي مسطح مثل جيپ يا وانت‌بار قرار داد و شليك كرد. اين موشكها به طور عمودي و براي ارتفاعات پايين مورد استفاده قرار مي‌گيرند. همچنين تعداد سه هزار موشك «رد آي» كه بر روي شانه حمل و به وسيلة دوربين چشمي مادون قرمز جهت‌گيري مي‌شوند، در خدمت اين ارتش مي‌باشد. اين موشكها ساخت امريكاست و براي مقابله با موشك روسي (سام ـ 7) ساخته شده و بعد از جنگ 1973 به ارتش اين رژيم تحويل شده است. همچنين موشكهاي معروف به «استينگر» كه پيش از اين به «رد آي ـ 2» معروف بود و نمونة پيشرفته‌تري از آن به شمار مي‌آيد به تعداد نامشخصي در اختيار اسراييل قرار گرفته است. بدين ترتيب اهميت تسليحات دفاع هوايي، چه موشكهاي ضد هواپيما و چه ضد موشكهاي بالستيك، از بعد از جنگ 1973 براي ارتش اسراييل مشخص مي‌شود. با وجود اين، هواپيماهاي جنگنده كماكان ابزار اصلي دفاع هوايي عليه جنگنده‌هاي ديگر كشورها به شمار مي‌آيد، گر چه نقش دفاعي هواپيماها بعد از جنگ 1973 به ارتش اين رژيم تحويل شده است. همچنين موشكهاي معروف به «استينگر» كه پيش از اين به «ردآي ـ 2» معروف بود و نمونة پيشرفته‌تري از آن به شمار مي‌آيد به تعداد نامشخصي در اختيار اسراييل قرار گرفته است. بدين ترتيب اهميت تسليحات دفاع هوايي، چه موشكهاي ضدهواپيما و چه ضدموشكهاي بالستيك، از بعد از جنگ 1973 براي ارتش اسراييل مشخص مي‌شود. با وجود اين، هواپيماهاي جنگنده كماكان ابزار اصلي دفاع هوايي عليه جنگنده‌هاي ديگر كشورها به شمار مي‌آيد، گر چه نقش دفاعي هواپيماها بعد از جنگ 1973 كمتر شده است. بد نيست مقايسه‌اي ميان تسليحات دفاع هوايي كشورهاي عربي مثل مصر و سوريه با اين رژيم ارايه بدهيم. به عنوان مثال، دفاع هوايي سوريه داراي حدود 130 باطري سام 2و3و6 [50 باطري سام 6]، 8 باطري سام ـ 5، 15 باطري سام ـ 8، 24 باطري سام ـ 9 و 9 باطري سام ـ 13 مي‌باشد ... موشكهاي بالستيك (زمين به زمين) در حال حاضر سه مدل موشك بالستيكي تاكتيكي ـ عملياتي در ارتش اسراييل موجود دارد. در اين ميان 27 سكوي پرتاب موشكهاي زمين به زمين تاكتيكي از نوع «م ج م ـ 52 سي لانس» ساخت امريكا با قابليت استفاده از كلاهكهاي متعارف يا خوشه‌اي به وزن 454 كيلوگرم در اين ارتش وجود دارد. با استفاده از اين كلاهكها، موشك مي‌تواند حداكثر مسافتي معادل 72 كيلومتر را طي كند، اما اگر از يك كلاهك هسته‌اي با توان 10 كيلويي در رأس اين موشكها استفاده شود اين مسافت به 120 تا 130 كيلومتر خواهد رسيد. كارشناسان نظامي غربي معتقدند تعميرات و بازسازي صحيح موشكهاي «لانس» و دقت در حفاظت از تجهيزات الكترونيكي آن باعث مي‌شود تا اين موشكها بتوانند به خوبي از نيروهاي نظامي پرتحرك حمايت كنند و يا اينكه هدفهاي بزرگي نظير شهرها، پايگاهها، فرودگاهها و صايع زيربنايي اقتصادي را مورد اصابت قرار دهند. نوع دوم موشكهاي بالستيكي كه در اختيار ارتش اسراييل مي‌باشد، موشكهاي «جريكو ـ 1» فرانسوي مي‌باشد كه در سال 1965 در صحراي شمال آفريقا مورد آزمايش قرار گرفت. فرانسه تا قبل از اعمال تحريم نظامي پس از جنگ 1967 در حدود 14 موشك به اسراييل فروخت و از آن به بعد اسراييل خود مبادرت به توليد اين نوع از موشكها كرد. يكي از كارشناسان آمريكايي برآورد كرده است كه اسراييل سالانه بين 60 تا 80 موشك «جريكوـ1» توليد مي‌كند. گفته مي‌شود اين موشك بردي در حدود 482 تا 563 كيلومتر دارد و قادر به حمل كلاهك هسته‌اي متعارف مي‌باشد. نوع سوم موشكهاي بالستيك اسراييل «جريكو ـ 2» مي‌باشد كه در داخل ساخته شده است و مدل پيشرفته‌اي از «جريكو ـ 1» به شمار مي‌آيد. اين نوع موشكها از سال 1981 در اختيار ارتش اسراييل قرار گرفت. اسراييل در مه 1987 اين موشك را مورد آزمايش سري قرار داد كه موشك با طي مسافتي معادل 850 كيلومتر در درياي مديترانه در جنوب جزيرة كرت فرو افتاد، پس از آن ازمايش دوم در ژانوية 1988 انجام شد. در 19 سپتامبر 1988 رژيم صهيونيستي اولين ماهوارة خود را به نام (افق ـ 1) با استفاده از نوع پيشرفته و دو مرحله‌اي موشك «جريكو ـ 2» پرتاب كرد و در 5 آوريل 1995 سومين ماهوارة (افق ـ 3) خود را پرتاب كرد. در 14 سپتامبر 1989 سومين آزايش موشكي خود را انجام داد كه در اين آزمايش، موشك از نقطه‌اي واقع در نزديكي شهر قدس پرتاب شد و پس از عبور از قسمت وسيعي از درياي مديترانه در 400 كيلومتري شمال شهر بنغازي ليبي و درون دريا فرود آمد و بدين ترتيب مسافتي در حدود 1300 كيلومتر را طي كرد. منابع اطلاعاتي آمريكا بر اين باورند كه حداكثر برد موشك «جريكو ـ 2» در حدود 1500 كيلومتر مي‌باشد و اسراييل در حدود يكصد موشك از اين نوع توليد كرده است. گفته مي‌شود اين موشك نيز قادر به حمل كلاهكهاي هسته‌اي 340 كيلوگرمي و كلاهكهاي متعارف مي‌باشد. مجلة جينز اينتليجنس ريويو در سال 1997 گزارش كرد كه در حدود 150 كلاهك هسته‌اي و 50 موشك «جريكو ـ 2» در پايگاه هوايي اسراييلي «زكريا» واقع در جنوب شرقي تل‌آويو، انبار شده است. روزنامة اورشليم پست در خبري كه در 3 جولاي 1998 منتشر كرد، نوشت موشك «جريكو ـ 3» داراي برد 5 هزار كيلومتر و كلاهك هسته‌اي به وزن يك تن مي‌باشد.
  20. شايد بزرگترين مشكل ما اين باشه كه در ايران باستان رسم بر تاريخ نگاري نبوده و ما تمام منابع تاريخيمون يا از تاريخ نويسان يونان و يا از روي اثار باستاني كه مطمنا كساني مثل هرودت يوناني اصلا ديد خوبي نسبت به ايران نداشته و كاملا غرض وززانه مي نوشته بر همين اساس ميشه به خيلي از گفته هاي اين مورخين شك كرد ولي به طور قطع نميشه ردشون كرد
  21. تا حالا به اين فكر كردين كه موشكهاي حزب الله چطور از پدافند دفاعي اسراييل عبور كردن؟ من جايي خوندم كه به دليل پيشرفته بودن سيستم پدافندي اسرييل اين سيستم قادر به رديابي موشكهاي قديمي با برد كوتاه نبود
  22. اگه بخواهيم به نابغه بودن نياكانمون بدون بزرگ نمايي نگاه كنيم بايد بگم كه در مقايسه با ساير ملل باستان ما زياد هم سر نبوديم بلكه در خيلي موارد از اونا عقب تر هم بوديم مثلا در مصر باستان در حدود 4000 سال پيش عمل مغز انجام مي گرفته و يا ساختن همين اهرام با اين همه ظرافت و نكته كه قرن ها پيش از پرسپوليس بوده ولي بازم آرييايي يه چيز ديگست
  23. ولي نبايد به قضيه با ديد تعصب نگاه كرد چون خود من خيلي جاها يه چيزايي خوندم كه 180 درجه با تايپيك بالا فرق مي كرده واصلا غير قابل باور بوده مثلا در كتاب تاريخ تمدن ويل دورانت كه كتاب معتبري هم هست كمبوجيه رو پسر ديوانه كوروش ناميده بود يا گفتن اين مطلب كه ايراني ها هنر خاصي نداشتن و اين معاري هم كه باقي مونده تلفيق معماري بابل و فنقيه و ... بوده در مورد اسكندر كه امار گيج كننده است شكست ارتش 1800000 نفري داريوش در برابر فقط 48000 سپاه اسكندر . واقعا باور نكردنيه
  24. فقط مي خواستم بگم مه آرم روي بدنه(سمت چپ زير بال)آرم دانشگاه صنعتي مالك اشتره