تمامی ارسال های RezaKiani
-
فضاناو جنگی روسها در اعماق اقیانوس / فضاپیمای Polyus
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در فضا و فضانوردی
کدوم مدار عزیز؟ بنده خدا داره ته دریا واسه خودش با پریای دریایی گرگم به هوا بازی می کنه. در ضمن با پیشرفتهایی که در زمینه ساخت سوپرکنداکتورهای (ابررسانا) دمای بالا به وجود آمده احتمالا مصرف برق این توپهای مغناطیسی پایین می یاد. -
فضاناو جنگی روسها در اعماق اقیانوس / فضاپیمای Polyus
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در فضا و فضانوردی
در منابع مختلف اینترنتی که من نگاه کردم اسم توپ رو ننوشته بودند و فقط اشاره کرده بودند که این توپ بدون عقب نشینی هست. (تقریبا یه چیزی شبیه بازوکا یا آرپی جی) . شلیک توپ در فضا با توجه به نبودن جو هیچ اشکالی رو ایجاد نمی کنه غیر از دوتا. یک ضربه عقب نشینی توپ فضاپیما رو از مدارش خارج می کنه که حتما برای تصحیح اون فکری کرده بودند(البته توپهای بدون عقب نشینی ضربه کمی دارند) و اشکال دوم هم خارج کردن دود احتمالی توپ از داخل سفینه است تا سبب بیماری سرنشینانش نشه. در زمینه شلیک به زمین در این سفینه سلاحی رو نصب نکرده بودند. این سلاح بیشتر به عنوان یه پاد سلاح در برابر ماهواره های جنگ ستارگان طراحی شده بود. یعنی باید به ماهواره های مراقب آمریکایی در مدارشون حمله می کرده و اونها رو از کار می نداخته. برای حمله به زمین یه سیستم روسها درست کرده بودند به نام فوبس. (سامانه مدارگرد موشک انداز) که قرار بوده چند تا کلاهک هسته ای رو با خودش داشته باشه و در هنگام لزوم اونها رو به سمت زمین پرتاب کنه. اینجوری دیگه برای ماهواره های مراقب فرصت رهگیری ایجادنمی شده. بعدها با پیمانهای خلع سلاح بین دو ابر قدرت نصب هرگونه سیستم مجهز به تسلیحات کشتار جمعی در فضا ممنوع شد(خوشبختانه) به هرحال امکان اضافه کردن تسلیحاتی که بشه باهاش از فضا به زمین شلیک کرد وجود داره ولی به شرط اینکه اولا یه دستگاه دقیق هدفگیری توی سفینه کار بذاریم.(که فکر نکنم اون زمان روسها همچی چیزی ساخته بودند) دوما سلاحمون کلاهکش به یه جور سپر حرارتی مجهز باشه که توی جو جزغاله نشه. فکر لیزر رو اصلا نکن. یه لیزر قوی انقدر برق مصرف می کنه که مولد برقش احتیاج به 3-4 تا سفینه انقدری داره.(البته لیزرهای جدید روز به روز دارند کم مصرف تر می شوند وشاید تا 10 سال دیگه هم لیزر فضایی کاملا کم مصرف عملیاتی بشه) یه سلاح ایده ال برای این جور سفینه ها می تونه توپهای مغناطیسی باشه. این توپها با استفاده از یه میدان مغناطیسی قوی می تونند یه پرتابه رو با سرعت خیلی بالا شلیک کنند. فعلا در مرحله آزمایشی هستند اما شنیدم که حتی آمریکا داره روی کاتاپولتی کار می کنه که با این سیستم بتون هواپیماهای روی ناو هواپیمابر رو پرتاب کنه. باید یه خورده ای صبر کنیم تا ببینیم کار به کجا می کشه. غیر از این مطلب که من ترجمه کردم اطلاعات کاملتری در اینترنت وجود نداره(متاسفانه) و تمام سایتها از روی دست هم کپی کردند. -
فضاناو جنگی روسها در اعماق اقیانوس / فضاپیمای Polyus
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در فضا و فضانوردی
کسی در اینباره نظری نداره؟ -
جنگنده - بمب افکن مسراشیمت.262 جنگنده - بمب افکن مسراشمیت-262 ( Messerschmitt Me 262/Schwalbe )
RezaKiani پاسخ داد به armin_vatovato تاپیک در جنگنده و رهگیر
انقدرها هم کم تعداد نبودند. حدود 1400 تا ازشون ساخته شد. یه نمونه جالب از اینها رو به عنوان رهگیر شبانه به رادار مجهز کرده بودند. آنتن رادار در دماغه هواپیما مثه شاخک حشرات زده بیرون -
اونی که شما می گید یه نمونه از بمب پرنده وی-1 هست که به صورت سرنشین دار ساخته شده. وی-1 یه جور موشک کروز ابتدایی بود که از موتور پالس جت استفاده می کرد و طرح خیلی جالب و ابتکاری داشت. مدل سرنشین دارش رو درست کرده بودند برای حملات انتحاری ولی کلا خلبانهایی که برای این هواپیماها درنظر گرفته شدند به دلیل نبود امکانات آموزشی در واحدهای پیاده پخش شدند و کار به اونجاها نرسید. در ضمن رپتور جان حدس شما صحیحه و پی-80 همون شوتینگ استار هست. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Henschel_Hs_132_wiki.jpg[/img] Henschel_Hs_132 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Go229.jpg[/img] Horten Ho 229 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-EF_131_V1.JPG[/img] Junkers Ju 287 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-ModellPhoto_MeP1101_2.png[/img] Messerschmitt Me P.1101 این یکی قرار بوده بال متغیر باشه. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Messerschmitt_Me_262A_at_the_National_Museum_of_the_USAF.jpg[/img] عشق من مستراشمیت 262. عکسی که می بینید مال موزه نیروی هوایی آمریکاس. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-He162_color010.jpg[/img] He162 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Arado_234B_3.jpg[/img] آرادو-234 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Caproni_foto.jpg[/img] Campini Caproni CC.2 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Japanese_Ohka_rocket_plane.jpg[/img] Yokosuka MXY7 ملقب به اوهکا . این هم بمب پرنده بوده و برای حملات انتحاری ساخته شده بود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Kikka.jpg[/img] Nakajima J9Y ملقب به کیکا نکته: اولین جت جنگنده جهان هاینکل 280 بود که به خاطر مستراشمیت 262 کنسل شد. عکسش توی پست بالا هست.
-
اف-5 تایگر-2 جنگنده -بمب افکن سبک نورثروپ اف-5 تایگر-2 ( Northrop F-5/ Tiger II)
RezaKiani پاسخ داد به EBRAHIM تاپیک در جنگنده و رهگیر
اقا پرویز گل خیلی وقته که از این سایت رحلت کردند. حواست کجاس برادر؟ -
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/270px-ModellPhoto_He343.png[/img] He343 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/He280.jpg[/img] He280 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Flughafen_Rostock-Laage1.JPG[/img] He 178 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Ta183-1.jpg[/img] Ta183 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/180px-Bundesarchiv_Bild_141-2733%252C_Neu_Tramm%252C_US-Soldaten_mit_V4.jpg[/img] Fieseler Fi 103 R [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-I-250_back.jpg[/img] Mig- I-250 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Yak15-3.jpg[/img] Yak15 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Mig9.png[/img] Mig9 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-La150-2.png[/img] La150 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-FR-1_Fireball.jpg[/img] FR-1_Fireball
-
بیشتر این طرح ها آزمایشی بودند و خیلی هاشون حتی به پرواز اول هم نرسیدند چه برسه به پرواز مافوق صوت
-
این عکس چن تاشون. بقیه رو هم به تدریج می ذارم. فقط دوستان یادشون باشه که بعضی از این هواپیماها دورگه هستند و هم موتور جت دارند و هم پیستونی. اون زمان چون هنوز به جتها اعتماد نداشتند از این ترفند زیاد استفاده می کردند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Douglas_XSB2D_Destroyer_in_flight.jpg[/img] Douglas_XSB2D [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-XP83_01.jpg[/img] XP83 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Fh1_phantom_750pix.jpg[/img] Fh1_phantom [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-XP-81.jpg[/img] XP-81 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Northrop_XP-79.jpg[/img] -Northrop_XP-79 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-Dh115_vampire_t11_june2004_arp.jpg[/img] Dh115_vampire [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/180px-Gloster_Meteor_Mk_III_ExCC.jpg[/img] Gloster_Meteor [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Jet-Age-Museum-E28.jpg[/img] Gloste-E28 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-050324-F-1234P-004.jpg[/img] p-59 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/300px-P80_600pix.jpg[/img] P80
-
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
RezaKiani پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
قضیه خیلی پیچیده شد. درمورد میگ-29 من فکر نکنم که امکان مهندسی معکوسش رو داشته باشیم. در زمینه بهسازی هم بهتره اگر بخواهیم کاری انجام بدیم با مشارکت خود روسها (ترجیحا اوکراین یا بلوروس) باشه. -
زرهی سپاه در دفاع مقدس (آغاز ، تحول و توسعه ) زرهی سپاه در دفاع مقدس (آغاز ، تحول و توسعه )
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
سامان جان من که بدون مشکل دارم می خونمشون. گفته بودم که یه سری نکات رو علامت زدم و جلوشون شماره گذاشتم . درباره هر کدوم یه توضیح کوچیک می دم. های لایت زرد نکات مثبت و های لایت قرمز نکات منفیه که به ذهنم رسیده. فقط دوستان توجه کنند که این اظهار نظرهای من مال یه آدم حرفه ای نیست و به اندازه عقل خودمه. اگه جایی اشتباه کرده بودم لطف کنید و تذکر بدید. 1-نکته مثبتیه. در جنگ باید از هر فرصتی حتی کوچکترین فرصت استفاده کرد تا دشمن رو به زانو درآورد. 2- این هم مثه بالا. باید از هر فردی که می تونه تایثیر مثبتی روی کارمون داشته باشه استفاده کنیم فارغ از اینکه مال کجاس و دین ومذهبش چیه. 3-بدون شرح. جهت درج در تواریخ 4-این هم به همون 1و2 باز میگرده. استفاده از تمام ظرفیتهای علمی و صنعتی که در دست داریم برای چرخش کارها. 5-جهت ثبت در تاریخ 6- کل قضیه ای که در این مصاحبه بهش پرداخت می شه و به صورت منفی درآمده اینه که ما از تانکهامون به عنوان یه توپ زنجیر دار استفاده می کردیم و کمتر اون رو به عنوان تانک واقعی استفاده می کردیم. مهمترین مشخصه یه تانک عبارتند از قدرت حرکت، زره و توان آتش. ما از اولی کاملا غفلت کرده بودیم. در اینجامی بینیم که به جای پیشروی با تانک و ضربه زدن به نقاط حساس و ضعیف تر دشمن تانک رو به جای توپ 106 استفاده می کردیم. زمانی که در آلمان تانکها رو در لشکرهای زرهی متمرکز کردند آلمانها با این اشکال مواجه شدند که برای مقابله با تانکهای دشمن در لشکرهای پیاده چه کار باید کرد؟ جواب ساخت یه جور تانک با برجک ثابت بود که خیلی ارزون تر از تانکهای معمولی در میامد و اسمش رو گذشته بودند شکارچی تانک یا زره کوب Tank Destroyer. اینها در لشکرهای پیاده کار پشتیبانی از پیاده نظام رو برعهده داشتند. 7-از دیدگاه روانشناسی و مدیریت نکته خیلی جالبیه. فرمانده همیشه باید به فکر پشتیبانی و حمایت از نیروهایش باشه. 8-نکته منفی مدیریتی. این مسئله باعث تداخل در امر تصمیم گیری میشه . فرمانده یه گردان تانک نمی دونه که در صورت نیاز به چیزی باید پیش فرمانده تیپ بره یا باید مستقیما به لشکر مراجعه کنه. این جور مدیریت سبب می شه که کلی دوباره کاری و چالش بین نیروها و رده ها بوجود بیاد. بهتر بود پس از تمرکز امکانات در این لشکر خود تانکها و پرسنل اونها هم به همین لشکر واگذار می شدند و به صورت متمرکز فعالیت می کردند. 9-این هم جهت ثبت در تاریخ 10-بدون شرح 11- بازهم یه اشکال مدیریتی و بی توجهی. 12- یه اشکال دیگه که به اشکال 10 برمی گرده .نبود آموزش کافی و مناسب . 13-این بزرگترین مشکل بوده. یعنی عدم باور و خود باوری. همین مسئله دست زرهی رو می بسته و افراد نمی تونستند از پتانسیلهاشون به نحوه کامل استفاده کنند. 14و15- این هم یه اشکال مدیریتی دیگه که متاسفانه ما ایرانی ها اغلب به اون یه جورهایی آلوده هستیم. 16-بدون شرح 17-به 14 و 15 برمی گرده. 18- این دیگه از اون حرفاس. من که معنی اش رو نفهمیدم. به هرحال امیدوارم دوستان ازش استفاده کنند. 2-3 تا مطلب دیگه هم درباره زرهی سپاه هست که از همین منبع گرفتم و به تدریج در سایت می ذارم. -
بمب افکن استراتژیک فراصوت داسو میراژ-4 بمب افکن استراتژیک فراصوت داسو میراژ-4 ( Dassault Mirage IV)
RezaKiani پاسخ داد به Blaze تاپیک در هجومی و بمب افکن
بمب افکن استراتژیک فرانسه جهت حمل بمبهای اتمی بود که خدابیامرز شده. فعلا فرانسه تصمیم گرفته که حمل بمبهای هسته ای رو فقط به زیردریای هاش واگذارکنه. -
هواگرد آموزشی پیشرفته پیلاتوس پی.سی-21 هواگرد آموزشی پیشرفته پیلاتوس پی.سی-21 ( Pilatus PC-21)
RezaKiani پاسخ داد به PersianKing تاپیک در تمرینی و آموزشی
مطلب خوبی بود و خسته نباشید این هم عکسش [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_PC-21_1.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_PC-21_2.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_PC-21_3.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_PC-21_4.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_PC-21_8.jpg[/img] طرح این هواپیما نشون می ده که اگر طراحی اولیه یه هواپیما حسابی بشه میشه اون طرح و ساختار را تا سالهای سال بهسازی کرد یا بر اساس اون مدلهای جدید تر درست کرد. شرکت پیلاتوس سالها قبل هواپیمای آموزشی پی سی7 رو ساخت که ایران به صورت گسترده ای به عنوان هواپیمای آموزشی ازش استفاده کرده. من یه دوست داشتم که یادش بخیر . از جبهه که اومده بود می گفت عراق از اینها برای بمباران مواضع ما استفاده می کرد. (عراق هم از همینها داشت) یعنی به عنوان هواپیمای پشتیبانی نزدیک. پی سی7 هم از نظر تیپ ظاهری خیلی شبیه این بود و موتورش هم توربوپراپ بود. بعدها روی پی سی-9 کار کردند و حالا هم.... ما هم در صنایع نظامی و غیرنظامی مون باید همین مسئله رو مورد دقت قرار بدیم. اگه یه طرح خوب رو از آغاز شروع کنیم می تونیم به خوبی اون رو ادامه بدیم. شاهد دیگه اش هم تانکهای روسی است که به نوعی همه فرزند تی-34 هستند. مشخصات دیگه پی سی-21 عرض بال 9.11متر طول 11.23متر وزن خالی 2270 کیلوگرم حداکثر وزن در موقع بلند شدن 4250 سرعت 685 کیلومتر برساعت سقف پرواز 11582 -
مانتیس و تلموس؛ پدر و پسر نیمه جان مانتیس و تلموس؛ پدر و پسر نیمه جان
RezaKiani پاسخ داد به PILOT_OF_PERSIA تاپیک در بی سرنشین ها
1- گري پاورز يه خلبان آمريكايي بود. با يو-2 پرواز مي كرد. از يه جاهايي وسط پاكستان بلند مي شدند تا نزديكي هاي مسكو مي رفتند(از مسير افغانستان) و بعدش هم از مسير ايران يا افغانستان برمي گشتند. سيستم كارشون اين بود كه بعد از رسيدن به سقف پرواز يو-2 و هنگامي كه وارد حريم هوايي شوروي مي شدند موتور هواپيما رو خاموش مي كردند. يه بار كه گري پاورز خيلي ارتفاع از دست مي ده. تصميم مي گيره موتورش رو روشن كنه تا اوج بگيره و بعد دوباره اون رو شات دان كنه. روشن كردن موتور همان و اصابت سام 2 به هواپيماش همان. اينها چيزهاييه كه من خيلي سال پيش خوندم (حدود 20 سال) شايد اون زمان كه اينترنت و كتاب متاب نبود توي مجله ها يه مقدار پيازداغش رو زياد كرده بودند ولي اصل واقعه اينه كه يو-2 بالاخره با سام ساقط شد. اين هواپيماهاي جديد شناسايي رو يه وقت بذار و با دقت نگاهشون كن و بعد يه دو تا عكس يو-2 رو هم با دقت نگاه كن. ببين شباهت دارند يا نه؟ -
مانتیس و تلموس؛ پدر و پسر نیمه جان مانتیس و تلموس؛ پدر و پسر نیمه جان
RezaKiani پاسخ داد به PILOT_OF_PERSIA تاپیک در بی سرنشین ها
بر اساس اطلاعات اینجا http://dic.academic.ru/dic.nsf/enwiki/10649439 و اینجا http://en.wikipedia.org/wiki/BAE_Mantis موتورش قطعا توربوپراپ هست. بعدش هم کمپرسور ربطی به ملخ نداره. یعنی کارشون ربطی به هم نداره. این قضیه 55 هزار پا شاید حالا باشه 54 هزار پا شما خیلی سخت نگیر. قضیه این جوریاس که بر طبق مطالعات من!!!!! تمام این هواپیماهای این تیپی (مثه پریدتور و...) از نظر اسکلت و سازه و بدنه شباهت خیلی زیادی با یو-2 خدابیامرز دارند. البته یو-2 هنوز هم خدابیامرز کامل نشده و ناسا داره ازش به عنوان ابزار هواشناسی در ارتفاعات بالا استفاده می کنه. اگه خوب یادت باشه یو-2 در ارتفاعات بالا اصلا از موتور استفاده نمی کرد و گلاید می کرد. منظورم اینه که این جور هواپیماها احتیاج خیلی زیادی به پیشرانه در ارتفاعات بالا ندارند و با کمترین نیرو می تونند خودشون رو در پرواز نگه دارند. مسئله توربوچارژر و سوپرچارژر اگه واقعا تمام مشکلات موتورهای پیستونی رو حل می کرد خوب چه مرضی بود که اینهمه تحقیق کنند و موتورهای جت رو بسازند. مطمئن باش که اونها هم محدودیتهای خودشون رو دارند. اگه بخواهی از دیدگاه هزینه ای حساب کنی قیمت یه موتور جت شاید به اندازه خود بدنه یه هواپیما (به غیر از آویونیک) بیارزه. قطعاتش رو که اینجا دارند به ما 4 لا 5 لا می فروشتند یه استارتر خالی اش که خودمون اگه همت کنیم می تونیم بسازیمش توی ایران به قیمت چند ده هزار دلار به ما فروخته میشه . در زمینه خروجی اگزوز هم فکر نکنم که خیلی داغ تر از موتورهای توربوجت باشه. آخرین نکته درباره شاگرد و استاده که من حرفی ندارم بزنم. شما خودت استادتری. -
شوخی کردم. مطمنا نمونه های اولیه اش پرواز می کردند. اما برای اینکه یه هواپیمای رزمی از حالت آزمایشی تا مرحله عملیاتی شدن برسه خیلی طول می کشه و شاید به خاطر هزینه و... اون پروژه اصلا لغو بشه. حالا هم معلوم نیست که همچین پروژه ای با وجود اف-22 و اف35 به جایی برسه.
-
مانتیس و تلموس؛ پدر و پسر نیمه جان مانتیس و تلموس؛ پدر و پسر نیمه جان
RezaKiani پاسخ داد به PILOT_OF_PERSIA تاپیک در بی سرنشین ها
موتورش جت ملخی هست عزیز! اصلا در ارتفاعات بالا (که این جور هواگردها پرواز می کنن) موتور پیستونی جواب نمی ده. یادت باشه بهترین بازده موتورهای پیستونی در ارتفاعات پایین و نزدیک به سطح دریا و بهترین بازده موتورهای جت در ارتفاعات بالا به دست می یاد. علت اینکه از جت ملخ دار استفاده کردند احتمالا باید این باشه که مصرفش از توربو جت و .... پایین تره. و این امر مداومت پروازی رو زیاد می کنه( با توجه به متن 24 ساعت). این موتورها امتحانشون رو خیلی وقته روی هواپیماهایی مثه هرکولس یا اف-27 فرندشیپ پس دادند و کاملا ایمن هستند. -
عمرا اگه اینها پرواز کنن!
-
رضاکیانی موحد خدمت در نیروی دریایی رایزوتاناکا در سال 1892 در شهری که امروزه یاماگوچی نامیده می شود به دنیا آمد. تاناکا در سال 1913 از دوره چهل و یکم آکادمی نیروی دریایی سلطنتی ژاپن فارغ التحصیل شد و به خدمت در رزمناوهای آزوما، نبردناو آکی و رزمناو نیشین منصوب شد. تاناکا پس از ارتقا به درجه ستوانیاری به رزمناو کاساگی و نبردناو کنگو فرستاده شد. تاناکا برای فراگیری دوره ابتدایی توپخانه دریایی و اژدر سالهای 1916 و 1917 به سرکلاس درس بازگشت و پس از آن به ناوشکن هاتسوشیمو فرستاده شد. دوره عالی اژدر در سالهای 1919 و 1920 آموزش او را تکمیل کرد و از او یک متخصص اژدر ساخت. بین سالهای 1921 و 1923 ستوان تاناکا به عنوان افسر اجرایی به زیردریایی کاراساکی فرستاده شد. در دسامبر 1925 تاناکا افسر اجرایی و آموزگار مدرسه اژدر نیروی دریایی ژاپن شد. پس از یک سال تدریس، تاناکا به ستاد منتقل شد و سالی را در پایگاه کشتی سازی کوره و یک سال دیگر را در پایگاه های اصلی نیروی دریایی گذراند. در سال 1930 تاناکا با درجه ناخداسومی به فرماندهی ناوشکن تاچیکازه منصوب شد و یک سال بعد با رسیدن به درجه ناخدادومی فرماندهی ناوشکن یوشیو به او سپرده شد. سالهای 1932 تا 1936 دوره بازگشت وی به کارهای ستادی بود ولی در سال 1937 با درجه ناخدایی دوباره به دریا بازگشت. این بار رزمناو جینتسو در اختیار او قرار گرفت. در سالهای 1938 و 1939 او به ریاست ستاد منطقه دریایی ماکو رسید و پس از آن تا نوامبر 1940 فرماندهی نبردناو کنگو به وی سپرده شد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/250px-RaizoTanaka.jpg[/img] رایزوتاناکا ملقب به وحشت شب ستیزه چندی قبل از حمله غافلگیرکننده ژاپن به پرل هاربر، هدایت اسکادران دوم ناوشکن به ناخدا تاناکا سپرده شد و او ناوشکن جینستو را ناو سرفرماندهی خود قرار داد. با آغاز جنگ او به درجه دریاداری ارتقا پیداکرد و به همراه ناوگانش ،در مجموع 8 فروند ناوشکن، در حمله به فیلیپین و هندشرقی شرکت کرد و نبرد دریای جاوه را از سرگذراند. در روز 21 می 1942 تاناکا به همراه 11 ناوشکن تحت فرمانش در حمله به میدوی شرکت کرد اما پس از غرق شدن 4 فروند ناوهواپیمابر ژاپنی به وسیله آمریکایی ها او و دیگر کشتی های ژاپنی بدون درگیری منطقه نبرد را ترک کردند. در روز 7 آگوست 1942 متفقین در جزایر گوادال کانال نیرو پیاده کردند و حفاظت از کاروانهای کمکی ،که برای ضدحمله به مواضع متفقین به منطقه نبرد اعزام می شدند، به تاناکا و افرادش سپرده شد. در روز 25 اگوست و در طی نبرد شرق جزایر سالامون کشتی او مورد حمله یک هواپیمای آمریکایی قرارگرفت و به شدت آسیب دید. خود تاناکا مجروح شد و ناچارشد پرچم خود را به ناوشکن کاگرو انتقال دهد. تاناکا پس از چند ماه استراحت دوباره به وظیفه اصلی خود ،کمک رسانی به نیروهای ژاپن در منطقه گوادال کانال، بازگشت. توکیواکسپرس با برتری هوایی که متفقین در این منقطه کسب کردند ستاد نیروی دریایی ژاپن تصمیم گرفت که به جای کشتی های بزرگ و کند تدارکاتی از کشتی های جنگی سریع و به صورت شبانه برای تجدید قوا و تأمین تدارکات نیروهای خود استفاده کند. با این تمهید شانس هواپیماهای آمریکایی برای کشف و انهدام ناوگان ژاپن کاهش پیدامی کرد. تاناکا به عنوان فرمانده این ناوگان کمک رسانی ،که کمی بعد به وسیله آمریکایی ها "توکیواکسپرس" نام گرفت، انتخاب شد. به دلیل اینکه این کشتی های رزمی امکان تخلیه بار نداشتند قرارشد تا محموله ها در بسته های بزرگ ضدآب قرارگرفته و به یکدیگر بسته شوند. با نزدیک شدن کشتی ها به ساحل بسته ها را مانند یک قطار در آب رها می کردند تا سربازان ژاپنی آنها را از آب بگیرند. وحشت شب شب 30 نوامبر 1942 شبی تاریک و بدون ماه بود با دریایی کاملا آرام که حداکثر دید به 11 کیلومتر بالغ می شد. نبردی که در همین شب آرام اتفاق افتاد سبب شد تا تاناکا در میان سربازان دشمن به عنوان "وحشت شب" شناخته شود. تاناکا به همراه کشتی هایش از سمت شمال غربی به سوی جزیره گوادال کانال به راه افتادند و در ساعت 21:40 جزیره ساوو در دیدرس او قرارگرفت. ناوشکنهای ژاپنی در یک خط قرار داشتند و با فاصله 600متر از یکدیگر به سمت جنوب حرکت می کردند. ترتیب آنها عبارت بود از تاکانامی، اویاشیو، کوروشیو، کاگرو، ماکینامی، ناگانامی و کاواکازه و سوزوکازه. تاناکا ناوشکن ناگانامی را به عنوان کشتی سرفرماندهی انتخاب کرده بود. هم زمان گروه رزمی-67 نیروی دریایی آمریکا به فرماندهی دریابان رایت از سمت شرق کانال لنگووارد منطقه شد. کشتی های تحت فرمان رایت عبارت بودند از ناوشکنهای فلچر، پرکینز، مائوری، درایتون و رزمناوهای مینیاپولیس، نیواورلئان، پنساکولا، هونولولو، نورث هامپتون، لامسون و لاردنر. ناوشکنها ،به عنوان پیش قراول، 3700متر جلوتر از ستون رزمناوها حرکت می کردند درحالیکه هر رزمناو در صف خود از رزمناو بعدی 900 متر فاصله داشت. در ساعت 22:40 ناوگان ژاپن از جنوب جزیره ساوو گذشت و به 5 کیلومتری گوادال کانال رسید. در این هنگام ناوشکنهای تاناکا سرعت خود را کم کردند تا برای تخلیه بارشان آماده شوند. تاکانامی در حدود 2 کیلومتر جلوتر و به سمت دریا ایستاده تا مراقب اوضاع باشد. در همین زمان گروه رزمی-67 از کانال لنگو وارد تنگه آیرون باتوم شد و با سرعت 20 گره دریایی به سمت جزیره ساوو حرکت کرد. ناوشکنهای آمریکایی نسبت به رزمناوها به ساحل نزدیک تر بودند. در ساعت 23:06 کشتی های آمریکایی در نزدیکی دماغه اسپرنس ناوگان ژاپن را با رادار خود کشف کردند. در این زمان فاصله دو ناوگان از یکدیگر به 21 کیلومتر رسیده بود. ناوشکنهای آمریکایی به صف رزمناوها بازگشتند و حرکت خود را به سمت ساوو ادامه دادند. در این زمان کشتی های تاناکا به دو گروه تقسیم شده بودند و آماده می شدند تا محموله خود را در آب رهاکنند. ناگانامی، کاواکازه و سوزوکازه به نزدیک دوماریف رفتند و ماکینامی، کاگرو، اویاشیو و کوروشیو در نزدیک تاسافاروناگا موضع گرفتند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Battle_of_tassafaronga_map.jpg[/img] نقشه نبرد در ساعت 23:12 دیده بان تاکانامی توانست ستون کشتی های دشمن را ببیند. حضور ناوگان آمریکا به سرعت توسط دیگر دیگر کشتی های ژاپنی تأیید شد. آمریکایی ها عنصر غافلگیری را در حمله از دست دادند. در ساعت 23:14 فلچر با تاکانامی تماس راداری برقرارکرد. یک دقیقه بعد ناخدای فلچر و فرمانده ناوشکنهای آمریکایی ،ویلیام کول، از رایت اجازه خواست تا حمله را آغازکند. پس از دو دقیقه رایت جواب داد که ناوگان دشمن هنوز در فاصله ای دور قراردارد ولی کول پاسخ داد که فاصله را برای آغازحمله مناسب می داند. 2 دقیقه تا دریافت پاسخ رایت طول کشید و در همین زمان ناوشکنهای ژاپنی از برد اژدرهای آمریکایی خارج شدند. در ساعت 23:16 تاناکا ،پس از لغو عملیات تخلیه، فرمان تاریخی خود را صادرکرد:"همه کشتی ها با هم حمله کنید." در ساعت 23:20 ناوشکنهای فلچر، پرکینز و ترایتون جمعا 20 اژدر به سمت ناوگان تاناکا شلیک کردند. مائوری که دارای رادار جستجوی سطحی نبود از شلیک خود داری کرد. همزمان با ناوشکنها، رایت به رزمناوهایش دستور آتش داد. در ساعت 23:21 مینیاپولیس با شلیک توپهایش حمله توپخانه ای به اسکادران دوم ناوشکن را آغازکرد و این امر توسط بقیه رزمناوهای آمریکایی تکرارشد. ناوشکنهای تحت فرمان کول شروع به شلیک منور کردند تا منطقه هدف را برای هدفگیری توپخانه رزمناوهایشان روشن کنند. چون تاکانامی نزدیک ترین کشتی به ناوگان آمریکا بود مورد بیشترین حمله قرارگرفت. تاکانامی تمام اژدرهایش را به سمت کشتی های آمریکایی شلیک کرد ولی اندکی بعد ،خود، مورد هدف قرارگرفت و 4 دقیقه بعد از وضعیت عملیاتی خارج شد. بقیه کشتی های ژاپنی ، که بیشترشان توسط آمریکایی ها کشف نشده بودند، سرعتشان را افزاش دادند و آماده پاسخ دادن به حمله آمریکایی ها شدند. تمام اژدرهای آمریکایی ها به خطا رفتند. ناگانامی به سمت راست چرخید و پس از شلیک توپهایش با دود استتار منطقه را پوشش داد. کشتی های پشت سرش ، کاواکازه و سوزوکازه به سمت چپ چرخیدند. در ساعت 23:23 سوزوکازه اژدرهایش را به سمت آمریکایی ها شلیک کرد و کمی بعد ناگانامی و کاواکازه نیز به او پیوستند. در همین زمان، 4 ناوشکن ژاپنی که در جلو صف قرارداشتند مسیرخود را به سمت ساحل گودال کانال ادامه دادند و اجازه دادند تا رزمناوهای رایت از کنارشان و در مسیر مخالف عبور کنند. در ساعت 23:28 کوروشیو 4 و ایاشیو 8 فروند اژدرخود را به سمت رزمناوهای آمریکایی شلیک کردند و پس از دور زدن با سرعت فرارکردند. رزمناوها به دنبال ناوشکنها ژاپنی افتادند و ناخواسته در مسیر 44 اژدر ژاپنی قرارگرفتند که به سرعت به سمتشان حرکت می کردند. در ساعت 23:27 درحالیکه مینیاپولیس نهمین شلیک خود را انجام می داد و رایت آماده می شد تا مسیر کشتی هایش را عوض کند 2 اژدر به جلوی مینیاپولیس اصابت کردند. سینه کشتی با زاویه 70 درجه به دریا فرورفت و کشتی از کنترل خارج شد و توقف کرد. 37 نفر در این انفجارها کشته شدند. کمتر از یک دقیقه بعد یک اژدر به نیواورلئان خورد و سینه کشتی را از بین برد. نیواورلئان به پهلوی راست غلتید و هدایت و ارتباطاتش را از دست داد. 183 نفر نیز در نیواورلئان کشته شدند. پنساکولا پس از نیوارولئان قرارداشت. کاپیتان پنساکولا با مشاهده بلایی که بر سر مینیاپولیس و نیواورلئان آمد تصمیم گرفت تا از سمت چپ آن دو عبور کند و دوباره به مسیر خود بازگردد. در ساعت 23:29 یک اژدر به میانه بدنه پنساکولا اصابت کرد و 125 دریانورد آمریکایی را از بین برد. کشتی 13 درجه به پهلو غلتید و از حرکت بازماند. هونولولو کشتی بعدی در صف رزمناوها بود. کاپیتان هونولولو سعی کرد با حداکثر سرعت از مینیاپولیس و نیواورلئان عبورکند اما اینبار از سمت راست آنها. هونولولو سرعت خود را تا 20 گره دریایی افزایش داد و با اجرای یک مانور پیچ در پیچ ،در حالیکه توپهایش هنوز به سمت ناوگان ژاپن شلیک می کردند، توانست منطقه خطر را رد کند. نورث هامپتون پشت سر هونولولو حرکت می کرد. کاپیتان نورث هامپتون نیز مسیر هونولولو را در پیش گرفت ولی به سرعت رزمناوش اضافه نکرد. در نتیجه، در ساعت 23:48 و پس از بازگشت نورث هامپتون به مسیر اولیه اش 2 اژدر شلیک شده توسط کاواکازه در میانه بدنه اش نشستند. کشتی غرق در آتش شد و 50 نفر از مردانش را در همان ضربه اول از دست داد. آخرین کشتی های ناوگان رایت رزمناوهای لامسون ولاردنر بودند که نتوانستند هدفی را پیداکنند چون به دلیل اشتباه در تشخیص شعله مسلسلهای نیواورلئان از منطقه نبرد خارج شدند. ناوشکنهای کول پس از اینکه با سرعت تمام یک دور کامل دور جزیره ساوو زدند به منطقه نبرد بازگشتند اما زمانی سررسیدند که زد و خورد پایان گرفته بود. در ساعت 23:44 تاناکا به کشتی هایش دستور داد از هم جداشوند و منطقه نبرد را ترک کنند. همانطور که ناوشکنهای ژاپنی از کنار ساحل گوادال کانال می گذشتند کوروشیو و کاگرو 8 اژدر دیگر به سمت کشتی های آمریکایی شلیک کردند که هیچ کدام به هدف اصابت نکرد. هنگامی که تاکانامی به بیسیم جواب نداد تاناکا دستور داد تا اویاشیو و کوروشیو به کمکش بشتابند. آنها در ساعت 1 بامداد به محل تاکانامی شعله ور رسیدند اما به دلیل حضور ناوگان آمریکا مجبور شدند بازگردند. تاکانامی تنها کشتی ژاپنی بود که در این نبرد مورد اصابت قرارگرفت و درنهایت غرق شد. از 248 خدمه تاکانامی 48 نفر نجات پیداکردند که 19 نفر آنها به اسارت درآمدند. نورث هامپتون در ساعت 3:40 دقیقه در 6 کیلومتری ساحل غرق شد و فلچر و درایتون توانستند 773 بازمانده آن را نجات دهند. مینیاپولیس، نیواورلئان و پنساکولا تا مدتها از وضعیت عملیاتی خارج شدند و تعمیر آنها بین 9 ماه تا یکسال به طول انجامید. رایت با وجود شکست تاکتیکی توانست جلوی کمک رسانی تاناکا را به نیروی های مستقر در گوادال کانال سدکند هرچند که برای این امر بهای گزافیا پرداخت کرد. در روزسوم دسامبر دوباره تاناکا با 10 فروند ناوشکن کاروانی به راه انداخت و 1500 بسته تجهیزات در آبهای ساحلی رها کرد اما قبل از اینکه سربازان ژاپنی موفق شوند بسته ها را از آب بگیرند هواپیماهای آمریکایی آنها را به مسلسل بستند و تنها 310 بسته به دست ژاپنی ها رسید. 4 روز بعد قایقهای اژدرافکن آمریکایی سومین تلاش ژاپنی ها را برای کمک رسانی به همقطارانشان با شکست روبروکردند. نیروی دریایی ژاپن به فرمانده نیروهای مستقر در جزیره اطلاع داد که به دلیل خطرات موجود کمک رسانی به گوادال کانال را متوقف می کند اما پس از اعتراض ژنرال ایمامورا راضی شد تا یک کاروان دیگر را به جزیره ارسال کند. در شب 11 دسامبر و در آخرین کوشش نیروی دریایی ژاپن، تانکا هدایت کاروانی شامل 11 ناوشکن را برعهده گرفت. 5 فروند قایق اژدرافکن آمریکایی ناوشکن فرماندهی او ،تروزوکی، را یافتند و به اژدربستند. در نتیجه این حمله تاناکا مجروح شد. فردای آن روز نیروی دریایی ژاپن تمام تلاشهایش را برای کمک رسانی به جزیره متوقف کرد و در انتهای همان ماه تصمیم گرفته شد تا تمامی سربازان ژاپنی از گوادال کانال تخلیه شوند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2WWwrightC.jpg[/img] دریابان رایت پس از نبرد نبرد تاسافارونگا یکی از بدترین شکستهای نیروی دریایی آمریکا در طول تاریخ اش بوده است. باوجود این، رایت به دلیل شجاعت در طی عملیات به مدال صلیب نیروی دریایی دست پیداکرد. او در گزارش خود پس از عملیات ادعاکرد که 4 فروند ناوشکن ژاپنی را غرق کرده و به 2 فروند دیگر آسیب واردساخته است. فرمانده اش ،دریاسالارهاسلی، در زیر گزارش او از شلیک زودهنگام اژدرهای ناوشکنهای آمریکایی شکوه کرد و بیان کرد که این ناوشکنها به جای دور زدن جزیره باید به کمک رزمناوها می آمدند. تاناکا در گزارش خود ادعا کرد که یک فروند نبردناو و 2 رزمناو دشمن را غرق کرده است. این شکست سبب شد تا ناوگان اقیانوس آرام آمریکا به فکر عوض کردن تاکتیکهایش بیافتد و به صورت جدی به بهبود اژدرهایش مشغول شود. آمریکایی ها درباره برد و قدرت اژدرهای ژاپنی چیزی نمی دانستند و رایت ادعا کرده بود که کشتی هایش هدف اژدر زیردریایی های ژاپنی قرارگرفته اند چرا که باور نداشت اژدرهای ژاپنی بتوانند از چنین فاصله ای شلیک شده باشند. در حقیقت، ژاپنی ها سالها قبل از آغازجنگ با تحقیق درباره وضعیت نیروی دریایی طرفین به این نتیجه رسیده بودند که به دلیل تعداد بیشتر ناوهای سنگین آمریکایی باید برای حفظ تعادل در برابر آنها به راهکاری مناسب دست پیداکنند. در نتیجه، آنها کار بر روی اژدرهایی را شروع کردند که بعدها در دنیای غرب با نام "نیزه بلند" معروف شدند. این اژدرها بردی تقریبا دو برابر اژدرهای استاندارد نیروی دریایی آمریکا داشتند و برای مقابله با نبردناوهای آمریکایی در فواصل دور طراحی و ساخته شده بودند. تنها یک سال پس از شکست در تاسافارونگا بود که آمریکایی ها به اطلاعاتی درباره نیزه بلند و قدرت مخرب آن دست پیداکردند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_USS_Minneapolis_after_Tassafaronga.jpg[/img] مینیاپولیس پس از نبرد. سینه کشته به کلی در هم شکسته شده است. پایان راه تاناکا چند روز پس از مجروحیت به سنگاپور منتقل شد و در سال 1943 او را به برمه فرستادند. او دیگر تا انتهای جنگ دیگر به عنوان یک فرمانده دریا را ندید. پس از پایان جنگ تاناکا درباره پیروزی اش چنین گفت:" من شنیده ام که نخبگان نیروی دریایی آمریکا فرماندهی من در آن شب را ستوده اند. من خود را سزاوار چنین افتخاری نمی یابم. این مهارت بی نظیر و از خودگذشتگی مردان من بود که چنین پیروزی را برای ما به ارمغان آورد." در روز 15 اکتبر 1944 تاناکا به درجه دریابانی رسید و یک سال پس از تسلیم ژاپن به متفقین بازنشسته شد. وحشت شبهای دریانوردان آمریکایی در روز 9 جولای 1967 در سن 77 سالگی درگذشت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Kawakaze-1.jpg[/img] ناوشکن کاواکازه نویسنده :رضاکیانی موحد منبع ماهنامه جنگ افزار شماره 57 صفحات 70-73
-
دریابان رایزوتاناکا و نبرد تاسافاروناگاBattle_of_tassafaronga
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ آوران
مي شه كاريشون كرد ولي از نظر ريالي صرف نمي كنه. وقتي مي تونيم ازدر حوت رو توي كشور درست كنيم كار كردن روي اين آهن پاره ها بيخوديه. درضمن اگه بخواهيم يه اژدر رو از صفر طراحي كنيم و بسازيم واسمون ارزون تر درمياد تا اينها رو آپتوديت كنيم. -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
RezaKiani پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
من همون جور که از اول گفتم با این استراتژی موافقم فقط یه نکته رو عرض می کنم ولی چون خارج از تخصصم هست شاید اشتباه باشه و اگر اینجور بود دوستان لطف کنند و توضیح لازم رو بدن. زمانی که اولین بار بی-2 رونمایی شد به خبرنگارها اجازه ندادن که از پشت هواپیما عکس بگیرند. ظاهرا در اون زمان خروجی اگزوز رو طوری طراحی کرده بودند که با ترکیب هوای سرد محیط و هوای داغ اگزوز امضای حرارتی بی-2 به حداقل برسه. در این صورت امکان هدف قراردادن اون توسط موشکهای مادون قرمز(حرارتی) به حداقل می رسه. اگه اطلاعات بالا درست باشه احتمالا درباره اف-22 و اف-35 هم تمهیداتی گذاشتند که اثر حرارتی اونها را تا حد ممکن کم کنند. در این صورت قفل کردن موشکهای حرارتی بر روی این جنگنده ها سخت می شه و شاید با اقدام الکترونیکی بشه کاری کرد که قفل موشک پس از شلیک شکسته بشه و موشک خطا بره. بازهم در صورت درست بودن این فرض استراتژی تعداد بالا در برابر کیفیت با شکست مواجه می شه. چون فرض اینه که ما تعداد زیادی تایگر بهسازی شده داریم که با استفاده از موشکهای حرارتی می تونند اف-22 یا اف-35 را شکار کنند. اگه اینجوری باشه مجبوریم که از روش جنگ جهانی دوم استفاده کنیم(تعداد زیادی جنگنده در تمامی فضای منطقه نبرد پخش بشوند و 24 ساعت پرواز کنند و دست آخر هم با توپ درگیر بشن) نکته آخر اینکه تایگر در صورت بهسازی جنگنده قابلی می شه. خود آمریکایی ها هم همین کار رو کردند و حاصل اون اف-20 تایگر شارک بود که می شه با کمی اغماض اون رو نمونه بهسازی شده تایگر دونست. (با کمی اغماض البته). تایگر شارک از اون جنگنده هاییه که هر وقت عکسشو می بینم دلم می شکنه. -
دریابان رایزوتاناکا و نبرد تاسافاروناگاBattle_of_tassafaronga
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ آوران
رشته تخصصی من اژدر نیست ولی فکر کنم یه جورایی داشتن روی یه پیشرانه متفاوت کار می کردند. همون جور که در متن آمد به دلیل برتری عددی ناوهای آمریکایی ژاپنی ها تصمیم گرفتند با ساخت اژدرهای حسابی و بردبلند این برتری عددی دشمن رو به حداقل برسونند.شما جلوی این عکس رو به دقت نیگا کن. از سینه کشتی هیچی باقی نمونده. اگه 4 -5 تا از این اژدرها به ناوهواپیمابر هم بخوره اون رو می فرسته ته دریا. نکته اساسی درباره این نبرد نقش اطلاعات قبل از هر عملیاتیه. اگه آمریکایی ها اطلاعات درست و حسابی درباره این اژدرها داشتند مطمئنا به این راحتی غافلگیر نمیشدند. چون هم برتری عددی داشتند و هم برد توپهای یه رزمناو با برد توپهای ناوشکن اصلا قابل مقایسه نیست. اینه که سن تزو می گه: اگه خودت و دشمنت رو بشناسی 100 درصد جنگ رو بردی. اگه خودت رو بشناسی و دشمن رو نشناسی شانست 50 درصد می شه و اگه هر دو رو نشناسی در انتظار شکست باش. در زمینه نبرد ایوجیما شرمنده. من بیشتر مطالعاتم درباره جنگ جهانی دوم در زمینه جنگهای دریایی پاسیفیک و مشخصا نبرد کورال سی و میدوی هست. اگه چیز دندون گیری دستم اومد در خدمت هستیم. -
چون ظفر یافتی از پس هزیمت مرو که در رجعت بسیار خطاها افتد.و نه توان دانستن که حال چون باشد و امیر بزرگ پدرم رحمه الله هرگز پس هزیمت نرفتی و کس را نفرستادی از آنکه طریق جنگ کس به از او ندانستی و سلطان محمود رحمه الله نیز همین طریق داشتی، هرگز پس هزیمت نرفتی (و گفتی) که: مردم منهزم چون درماند جان را بکوشد و کسی که رجعت و جان را بکوشد و مرگ را بستد با وی نباید کوشید تا خطائی نیفتد. و دیگر چون به جنگ روی ناچاره چشم ظاهر و سر راه دورن رفتن همی بین، به چشم باطن راه بیرون رفتن همی بین مگر چنان نه باشد که توخواهی. دیگر این سخن فراموش مکن اگر چه جایی گفته ام باز تکرار همی کنم: به وقتی که مصافی بیفتد اگر جای تو نه نیک باشد، بمثل پس از او بیک گام جای نیک باشد زینهار تا آن گام باز پس ننهی که اگر بیک گام مصاف باز پس بردی در وقت ترا هزیمت باشد، همیشه جهد آن کن که از جای خویشتن پاره ای پیشتر همی روی، هرگز گامی بازپس مرو. چنان باید که در همه وقت لشکر تو سوگند به جان خورند و با لشکر سخن باش پس اگر با لشکر به خلعت و صلت توفیری از بیشی نه باشد باری بنان و نبید و سخن خوش تقصیر مکن و لقمه نان و یک قدح نبید بی لشکر خویش مخور که آنچه نان پاره کند زر و سیم نتواند کردن. و لشکر خویش را همیشه دلخوش دار، اگر خواهی که جان از تو دریغ ندارد تو نان از ایشان دریغ مدار. اگر چه همه کار بتقدیر ایزد تعالی بسته است تو آنچه شرط تدبیر است همی کن بر طریق صواب، که آنچه تقدیر است خود همی باشد. پس اگر چنانچه خدای تعالی بر تو رحمت کند و ترا بپادشاهی رساند شرط پادشاهی نگاه دار چنانچه هست. این بخشش تموم شد یه فصل هم درباره لشکر کشی داره که انشالله سرفرصت تایپش می کند برای دوستان. فعلا خدانگهدار
-
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
RezaKiani پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
بحث زیادی پیچیده شد اما بنابر فرضیاتی است که بهتر بود اول این فرضیات مطرح می شد بعد بحث صورت می گرفت تا بنا به فرضیات تئوری های مختلف رو بررسی کنیم 1- فرض اول اینه که نیروی هوایی ایران قراره با نیروی هوایی آمریکا مقابله کنه.چون که محور اصلی بحث اینه که برای مقابله با هواپیماهای استیلث(که فعلا امریکا داره) می شه با تعداد زیادی مدافع مهاجم را وادار به فرار یا تحمل تلفات سنگین کرد. 2- فرض دوم اینه که ما در حاشیه کشور دارای پستهای رادار زمینی هستیم که می تونند جنگنده هامون را هدایت کنند. 3- فرض بعدی اینه که تایگر یا مدلهای آپگریدشده دارای اون محموله عملیاتی هستند و مقدورات پروازی هستند که بتونند از پس جنگنده های مهاجم بربیان. این 3 تا نکته محورهای اصلی بحث بودند. حالا دوتا نظریه یا تئوری هست. بعضی می گن که با استفاده از تعداد زیاد تایگر(اذرخش یا صاعقه) می شه جلوی یه حمله استراتژیک رو گرفت. (توجه کنید درباره حملات پشتیبانی نزدیک مثلا توسط آ-10) حرفی زده نشده. بعضی ها هم می گن نمی شه. با توجه به فرض اول(مقابله به نیروی هوایی آمریکا) احتمالا به اونجایی می رسیم که نیروی هوایی عراق رسید. برتری آمریکا از نظر عددی و تکنولوژیکی انقدر محرض است که احتیاج به تجزیه و تحلیل نیست. همون جور که خود دوستان هم گفتند از بعد از جنگ 1991 خلیج فارس این یه دکترین شده که اول نیروی هوایی حریف رو به صورت کامل سرکوب می کنند. بعد که خیالشون راحت شد شروع به بمباران مراکز استراتژیک می کنند. در ضمن برای حمله اول اغلب موشک کروز رو به بی-1 یا بی-2 ترجیح میدهند. حالا اگه آمریکا از این گزینه استفاده نکرد و خواست در یک حمله غافلگیر کننده فقط یه مرکز یا چند تا مرکزو بمباران هوایی کنه(مثلا همون نطنز که بهترین مثاله) مانند حمله جنگ 6 روزه اعراب اسرائیل. اون وقت من فکر می کنم در صورت برقرار بودن فرض دوم بتونیم از تایگر بر علیه اف-22 یا اف-35 اسفتاده کنیم. البته به شرطی که فرض دوم کاملا برقرار باشه. یعنی رادارهای زمینی توان رهگیری هواگردهای دشمن رو داشته باشند. برای کنترل جنگنده ها هم برخلاف فرض بلیز لازم نیست سکوت رادیویی بشکنه. می شه از روشهای مخابره شبکه ای استفاده کرد. الان بدون برقراری ارتباط بیسیم اکثر جنگنده های پیشرفته به صورت شبکه محور اطلعاتشون رو رد و بدل می کنند. اما فرض سوم برمی گرده به اینکه ببینیم توانایی های تایگر در صورت آپدیت شدن تا چه حدی افزایش می یابه. یعنی همون بحث آلامو و آرچر و صادرات و واردات.... این فرض چون خارج از تخصص من هست واردش نمی شم ولی باید این رو در نظر بگیریم که بالاخره تایگر یه جنگنده سبک با توانایی حمل مهمات و سوخت محدود هست. نمی تونیم مثله تامکت روش 6 تا فونیکس ببندیم. به هرحال در صورت آپتودیت شدن می شه ازش استفاده بهینه کرد. نکته اساسی اینه که ما نباید روی تایگر توقف کنیم بلکه تایگر باید یه پل باشه برای عبور به سمت ساخت یه جنگنده بومی( یا به قولی بومی تر) . نمونه اش به نوعی چین هست. چین تمام هواپیماهایی رو که از شوروی سابق لیسانسش رو خرید به نوعی بازسازی کرده که دیگه از نمونه اصلی اش نمی تونیم اونها رو تشخیص بدیم. یه نیگاه به میگ-19 های ساخت چین مسئله رو توضیح میده. بعدش هم الان رسیدن به جایی که تقریبا خودشون دارند جنگنده طراحی می کنند. اون مسئله آپتودیت کردن میگ-21 رو که دریا نقل کرد هم قابل توجه هست. درنهایت من با کلیات این تئوری که باید تعداد زیادی جنگنده داشته باشیم موافق هستم. شاید مجبور نشیم با نیروی هوایی آمریکا درگیر بشیم و نبرد بعدی با فرضا پاکستان یا عراق یا امارات باشه. اون وقت این برتری عددی بهتر خودش رو نشون می ده. -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
RezaKiani پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
خوب سوختگیری هوایی می کنیم عزیز! گور پدر ئی-2 هاوک آی