[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های RezaKiani

  1. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    مرد با فضیلت، کیمیایی از آرامی و متانت در گوهر خود سرشته دارد که به آن مایه هرگز خستگی و رنج درگیر بودن در کارها از خود نشان ندهد، کسانی که آرامشی در نفس و منش خود ندارند، برای نام و شهرت از در رقابت درآیند و این جا و آن جا شتابند و "بر در ارباب بی مروت دنیا" کوبند. این مردم از فرومایگانند. پی نوشت: منظورش اینه که وقتی از خواب پا می شی نیگا کن تو آینه تا رنگت پریده نباشه. ممکنه دیگران فک کنن که کم آوردی.
  2. با تشکر از همه دوستان که اینهمه به این حقیر لطف دارند. همونجور که در متن گفته شد این هواپیما وقتی که رئیس جمهور رو سوار می کنه به نام نیروی هوایی یک یا "ایرفورس وان" نامیده می شه. در ضمن فکر کنم از نظر تعداد پرسنل این هواپیما پر تعدادترین هواپیمای نظامی تاریخ باشه. در مورد روسها هم که طبق معمول همه چیشون سری و سکرته!!!!
  3. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    بدگفتن از دیگران بیراهی است، و ستایش بیجا از ایشان نیز نارواست. سامورایی باید که جا و مرتبه ی خویش را بشناسد، بر منش خود استوار و در راه هدف کوشا باشد، و هر چه کمتر سخن گوید.
  4. سعید جان آمدی نسازی! همون جور که گفتم درباره این مرمی های مخصوص قبلا توی یکی از تاپیکها بحث کردیم. این مرمی ها اصلا برای همون مسئله 10 متر در 10متر طراحی وساخته شده اند که شما گفتید. واقعیت اینه که یه مرمی با قطر 20-30 میلمتر برای هدف قرار دادن یه موشک که سطح مقطع راداری پایین داری شانس بسیار کمی رو داره . حالا چه نواخت 100 باشه چه 1000 برای حل این مشکل هم طراحان اومدن گلوله هایی ساختند که قبل از رسیدن به هدف در هوامنفجر می شه و مثه گلوله شات گان به تعداد زیادی ساچمه های تنگستن تقسیم می شه. این ساچمه ها یه مساحت قابل توجهی رو پوشش می دهند که خیلی بیشتر از قطر همون گلوله فرضی 20-30 میلیمتری هست. به دلیل سرعت دهانه بالای این توپها و جنس ساچمه ها پس از برخورد می تونند آثار مخربی رو ایجاد کنند. همون جور که گفتم توی یکی از مباحث قبلا درباره این مرمی ها بحث کردیم. یه بار دیگه هم تکرارمی کنم. من ادعا نمی کنم که نوع توپ ، نواخت و سرعت دهانه پرتابه بی تاثیر هست. حرف من این است که " برای مقابله با موشک اولین قدم داشتن یه مرمی مناسب هست." و گرنه اگر بهترین توپ دنیا هم که باشه زدن موشک کروز براش کار بسیار دشواری هست. (اگر نگیم غیرممکن)
  5. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    امیر، بزرگان دولت و مشاوران بلند پایه را زیبنده آن است که چندی خود را از دیگران دور دارند و به کارها بپردازند. اینان اگر همواره در میان پیرامونیان و مردم دیگر باشند، دشوار توانند به کاری ارزنده برسند. این نکته را باید در گوش هوش داشت.
  6. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    این سخن از پیری است عارف که گفت:"به کار بردن اسباب کهنه برای پذیرایی سنتی چای، ا زکم ذوقی است؛ اسباب و ظروف نو برای این کار بهتر است."کسانی چنین می گویند. از سوی دیگر، دسته ای از مردم هم به کاربردن اسباب کهنه را برای اصالت هنری و عتیقه بودنش می دانند. اما این هر دو نظر بیراه است. درست است که اسباب و ظروف کهنه را مردم عادی به کار می بردند، اما همین قدیمی بودن این اسباب به آن ارزش می دهد، و از این رو چیزها و ظرفهای کهنه نزد بزرگان راه یافته است. اینان قدر و ارزش آن را می دانند. درباره ی سامرویای در دستگاه امیر نیز این سخن درست می آید:: مردم کوشا که برای خود نام و اعتبار می سازد و به پایگاه بلند می رسد، اگر هم از اصل و تبار پایین باشد، بی گمان دارای ارزش وجودی و فضیلتهای نفسانی است. اما باز، مردم ، سرسختانه، همکاری و همدوشی با کسی را که اصل و تبارش دانسته نیست - ناخشایند می دارند، یا نمی خواهند رزمنده ای را که تا کنون سرباز ساده ای بوده است، افسر و فرمانده ببینند. کسی که پله های ترقی را یک به یک پیموده و پایگاه یافته، این پایه را به مایه ی کارآیی و فضیلت خود در برابر آنهایی که از نخست جایگاه بلند داشته اند - سافته است، از این رو ، باید که او را بیشتر هم ارج نهاد.
  7. نه خیر عزیز! شوخی نمی کنم. مهمتر از تعداد تیرهایی که به سمت هدف شلیک می شوند (که معلوم نیس چن تاشون به هدف بخوره) نوع مرمی هست. اگر نوع مرمی مناسب باشه می تونه با یه اصابت به قسمتهای حساس مثلا رادار موشک رو از کار بندازه ولی اگر مرمی مناسب نباشه شاید مجبور شید هزار تا تیر شلیک کنید تا یکیش بخوره به کلاهک موشک و اون رو بپکونه. من نگفتم نوع توپ ( و در نتیجه نواختش مهم نیس) گفتم مهمتر از نوع توپ نوع مرمی است.
  8. قضیه زدن موشک (کروز یا غیرکروز) بیشتر برمی گرده به دقت هدف گیری و بعد از اون نوع مرمی بکارگرفته شده. درباره این نوع مرمی ها که مثه گلوله شات گان( چل پاره اصطلاحا) می مونند دوستان مفصلا بحث کرده اند. نوع و مدل توپ خیلی این وسط مهم نیس.
  9. توپ فجر یه توپ با کالیبر 76 میلیمتر هست که از روی توپ ایتالیایی اتوبرتا ساخته شده. این توپ خیلی در میان توپهای دریایی فراگیره و کشورهای زیادی ازش استفاده می کنند. از جمله روی ناوهای ایرانی که در زمان شاه خریداری شده نصب بوده. پس تکنولوژی اون حداقل به 30 سال پیش برمیگرده. اطلاعات بیشتر رو می تونید در اینجا پیداکنید. http://en.wikipedia.org/wiki/Otobreda_76_mm http://en.wikipedia.org/wiki/Fajr-27 البته می دونم که خیلی ویکیپدیا رو قبول ندارند اما به هر حال
  10. شما رو به جان هرکی دوست داریم قسم می دم این بحث ها رو بیخیال شید. طرفین حرفاشون رو زدند. حالا بذارید هر کس که خوند خودش پیش خودش قضیه رو حلاجی کنه. در مورد تولیدات جنگی در ایران هم قبلا بارها بحث کردیم و همه همینجوری بی نتیجه. چرا وقتمون رو نمی ذاریم درباره یه چیز بدردبخور تحقیق نمی کنیم. اگر درباره تاکتیکهای زرهی متفقین در جنگ جهانی دوم تحقیق کرده بودیم تا حالا 100 صفحه مطلب شده بود.
  11. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    فضیلت مرد را می توان از جلوه و نمود بیرونی او سنجید. فضیلتی در پشتکار و تلاش است، فضیلتی در آرامش و صفااست؛ فضیلتی در خاموشی و زبان نگه داشتن است؛ فضیلتی در رفتار به آداب است؛ فضیلتی در همواره منش بجا و مناسب داشتن است. در دندانهای به هم فشرده و چشمان برافروخته و نگاه نافذ نیز شاید که فضیلتی بزرگ باشد. همه ی این حالها نمود بیرونی دارند. مهمترین چیز همانا هوش و دل داشتن به آنها در هر هنگام و صدق وصفای ناب در نشان دادن این حال و احساس ها است.
  12. اقای شفق واقعا دمت گرم. لذت بردیم.
  13. اطلاعات کاملتر دربارهتوپواف160 رو می تونید اینجا پیداکنید. http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1762 اینهم یه فیلم کوچولو درباره اش http://www.youtube.com/watch?v=84MR1Ixfl_I&feature=related این فیلمها هم درباره توپولوف-95 هست( اون ملخیه توی عکس آخر) عجیبه که درباره این بمب افکن هیچ تاپیکی در سایت نداریم . با اینکه توپولوف-95 واسه روسها مثه بی-52 هست واسه آمریکایی ها: http://www.youtube.com/watch?v=MPn1gj7fgYk http://www.youtube.com/watch?v=JiX26JkbtLk&feature=related
  14. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    کسی که درک و شناختی، هر چند اندک، دارد بسا که خوب می داند که چند مرده حلاج است؛ پس هر چه بیشتر مغرور فضیلت خود می شود. اما، این که ضعفها و قوتهای خود، دو رو، را نیک بشناسی، براستی دشوار است. این سخن را از یکی از بزرگان آیین ذن آوردم.
  15. احتمالا ایلوشین 76 یا یک ورژن جدیدتر از اونه.
  16. نظرتون درسته. الخالد کار مشترک چین و پاکستانه. آرجون و تایپ 90 ژاپنی ها هم یه خرده شبیه لئوپارد2 از کار در آمدند. راستی من فکر می کردم که بارگذاری توپ مرکاوا اتوماتیکه. وقتی این فیلمه رو دیدم فهمیدم که سیستم اتولودر نداره . بیچاره!!!
  17. عیب نداره عزیز! چیز مهمی اتفاق نیافتاده همه ما از این اشتباهات می کنیم. از لطف شما هم ممنونم و قابلی نداشت
  18. این هم درگل ماندن خر(لئوپارد2) ارتش سوئد: http://www.youtube.com/watch?v=sGimzfZ90gc&feature=related اون تانک پاکستانیه هم فک کنم اسمش الخالد باشه.
  19. این تاپیک خیلی قدیمیه عزیز یه نیگا به تاریخش بنداز!!!
  20. زیردریایی هسته ای کورسک ابعادی در حد یک استادیوم فوتبال و ارتفاعی برابر با یک ساختمان 8 طبقه داشت. کورسک به موشکهای هسته ای بالستیک و اژدرهای مافوق سریع اشکوال مسلح بود و کمتر زیردریایی هسته ای در زرداخانه غرب وجود داشت که از نظر توان و قدرت آتشی بتواند با آن برابری کند. اشکوال 10 بار از اژدرهای ساخت غرب سریعتر می باشد و شاید تنها ترس از این اژدرهای رعب آور بود که تراژدی کورسک را رقم زد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_kursk-015-captain-lyachev.jpg[/img] ناخدا گنادی لیاچین فرمانده کورسک. عکس در سال 1999 گرفته شده است. سال 2000؛ دریای بارنتز: با آغاز مانورهای دریایی روسیه دو فروند زیردریایی آمریکایی ،یو.اس.اس تولیدو و یو.اس.اس ممفیس، به این منطقه اعزام شدند تا اطلاعات دست اولی از توانایی های حریف جمع آوری کنند. علاوه برآمریکایی ها، یک فروند زیردریایی هسته ای بریتانیایی و یک فروند شناور اطلاعاتی نروژی هم در منطقه حضور داشت و ماهواره های جاسوسی دنیای غرب تمامی منطقه را به دقت زیرنظر گرفته بودند. روسها قصد داشتند تا سیستمهای تسلیحاتی جدیدی را در این مانور آزمایش کنند و کسب اطلاعات دست اول درباره آنها برای کشورهای غربی ،به ویژه آمریکا، حیاتی بود. بعضی منابع اطلاعاتی اظهار می کنند که روسیه از یک هیئت نظامی چینی دعوت کرده بود که از نزدیک شاهد مانور نظامی روسها باشند. شاید روسها قصد داشتند تا چینی ها را تحت تأثیر قراردهند تا معملات تسلیحاتی جدیدی را پایه گذاری کنند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_kursk-016-crew.jpg[/img] عکسی از خدمه کورسک که کمی قبل از وقوع فاجعه در یک رژه نظامی گرفته شده است. نفر اول از سمت راست ناخدای کورسک می باشد. در ساعت 8:51 روز شنبه 12 آگوست، ناخدای کورسک به کشتی سرفرماندهی "پترکبیر" اطلاع داد که عمق دریا می رود تا برای شلیک اژدرهایش آماده شود. در ساعت 11:28صدای انفجاری از انبار اژدرهای کورسک شنیده شد و آژیر خطر در زیردریایی روسی طنین افکن شد. 2 دقیقه و 15 ثانیه بعد صدای انفجار دیگری شنیده شد و کورسک راهی اعماق دریا شد. 23 خدمه نجات یافته کورسک رآکتورهای هسته ای را از کارانداختند و در قسمت عقبی زیردریایی ،که دریچه خروج اضطراری در آن قرارداشت، جمع شدند. تراژدی کلیدخورده بود. کمی پس از قطع برق رآکتورها، سیستمهای تهویه هوا و روشنایی از کار افتادند و رشته امید این مردان به رسیدن کمک از خارج زیردریایی گره خورد؛ کمکی که هیچگاه به آنها نرسید. سروان کولسنیکوف ، که در میان نجات یافتگان ارشدترین افسر بود، اسامی هم قطارانش را بر دیواره کورسک نوشت. اندکی بعد، کولسنیکوف جملات زیر را به اسامی دوستانش اضافه کرد: " اینجا برای نوشتن خیلی تاریک است اما من سعی می کنم احساسم را بیان کنم. به نظر می رسد که بختی برای نجات نداریم، 10 تا حداکثر 20درصد. بگذار دست کم امیدوار باشم که کسی این نوشته ها را خواهدخواند. اینجا اسامی کسانی که در قسمت نهم جمع شده اند وسعی در فرار دارند نوشته شده است. با احترام به همگی آنان، نیازی به ناامیدی نیست." تمام شناورهای روسی که در منطقه بودند صدای 2 انفجار را ثبت کردند اما اقدامی برای نجات کورسک نکردند. آنها فکر می کردند که این صداها قسمتی از انفجارهای برنامه ریزی شده مانور است. در حقیقت، اولین زیردریایی ها نجات در ساعت 8:40 صبح فردا به محل غرق شدن کورسک رسیدند. پس از قطع ارتباط کورسک دریاسالار پوپوف ،فرمانده ناوگان دریای شمال و فرمانده مانور، دستور داد تا رزمناو هسته ای پترکبیر منطقه مانور را ترک کند. پس از آن، پوپوف با هلیکوپتر به خشکی بازگشت و برای چند ساعتی ناپدید شد. یک ناوشکن روسی به محل حادثه رسید و در بالای سر کورسک ایستاد و شروع به پرتاب کردن بمبهای زیرآبی کرد. روابط عمومی ناوگان دریای شمال علت این انفجارها را دورنگه داشتن زیردریایی های خارجی از محل حادثه عنوان کرد. در آن زمان یک ایستگاه لرزه نگاری نروژی 40 انفجار را ثبت کرده بود. رئیس جمهور وقت روسیه، ولادیمیر پوتین، کمکهای کشورهای اروپایی و آمریکایی را برای بیرون کشیدن کورسک نادیده گرفت و تنها 4 روز پس از غرق شدن کورسک بود که با تقاضای کمک نروژ و بریتانیا موافقت شد. غواصان نروژ و بریتانیا 8 روز پس از فاجعه به دریچه خروج کورسک رسیدند. غواصان تأیید کردند که داخل کورسک را آب فراگرفته و امیدی برای نجات بازماندگان حادثه نیست. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/kursk-023-putin-kuroyedov.jpg[/img] ولادیمیر پوتین در حالی که فرمانده وقت نیروی دریایی روسیه به او گزارش می دهد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/kursk-029-russel.jpg[/img] فرماندهان بریتانیایی در کنار دریاسالار پوپوف فرمانده ناوگان دریای شمال در زمان عملیات نجات اما علت اصلی غرق شدن کورسک چه بود؟ امروزه 7 تئوری اصلی درباره غرق شدن کورسک وجود دارد: 1. تصادم و انفجار. 2. انفجار یکی از اژدرهای کورسک. 3. انفجار هیدروژن در باتریخانه کورسک. 4. شکست بدنه در اثر به سطح آمدن سریع زیردریایی(پرش نهنگ قاتل). 5. شبیه سازی عملیات نجات و انفجار در زمان شبیه سازی. 6. انفجار یک اژدر جدید در حین شلیک آزمایشی. 7. انفجار در اثر آتش خودی. در این میان، جالبترین تئوری غرق شدن کورسک به دست زیردریایی های آمریکایی حاضر در منطقه است. دوستداران تئوری توطئه بیان می کنند که تولیدو در زمان غرق شدن کورسک در حال تعقیب زیردریایی رقیب بوده است. در حالیکه تولیدو به آرامی حرکات کورسک را تعقیب می کرد نتوانست تغییرسرعت و مسیر کورسک را پیش بینی کند و در نتیجه با کورسک تصادم کرد. این تئوری علت خراش طولانی بر روی بدنه کورسک و ضربه ای که به دم آن وارد شده را توضیح می دهد. ظاهرا ناوسرفرماندهی پترکبیر صدای برخورد را ثبت کرده است. تولیدو دراثر برخورد به سختی آسیب دید و سعی کرد تا از منطقه مانور فرارکند. در این زمان زیردریایی دوم آمریکایی ،ممفیس، سعی کرد تا فرار تولیدو را پوشش دهد و به کورسک نزدیکتر شد. خدمه ممفیس ،به وسیله سونار، صدای بازشدن دریچه های اژدرافکن کورسک را شنیدند و اطمینان پیداکردند که ناخدای کورسک پس از تصادم با تولیدو دستور شلیک به زیردریایی های آمریکایی را صادرکرده است. اژدرهای اشکوال به قدری سریع هستند که در صورت شلیک شدن زمانی برای ممفیس باقی نمی ماند تا از چنگال آنها فرارکند. ناخدای ممفیس از ترس اشکوال های روسی دستور یک حمله پیشگرانه به کورسک راصادرکرد. یک اژدر مارک-48 به سوی کورسک شلیک شد و در سینه آن نشست. این اولین افنجاری بود که صدایش شنیده شد. نظریه پردازان تئوری توطئه سوراخ دایره ای شکل بزرگی که در بدنه کورسک یافته شد را دلیلی بر اثبات نظر خود می دانند. پس از اینکه رسانه های عمومی به این سوراخ پرداختند دیگر اجازه دسترسی و بازدید از این سوراخ به خبرنگاران داده نشد. کورسک به اندازه ای قوی بود که اژدر آمریکای نتوانست آن را از صحنه به در کند. کورسک به مسیرخود ادامه داد اما انفجار مارک-48 سبب شد که آتش قسمت انبار اژدرها را فرابگیرد. تلاش برای خاموش کردن آتش به جایی نرسید و کمی بعد اژدرهای کورسک منفجر شدند و با این انفجار روند غرق شدن آن آغازشد. شدت انفجار اژدرهای کورسک به اندازه بود که ممفیس را به سختی تکان داد و بیشتر ایستگاه های لرزه نگاری شمال اروپا آن را ثبت کردند. قدرت این انفجار برابر با 5 کیلوتن تی.ان.تی یا 4.2 ریشتر برآورد شده است. زیردریایی های روسی که فردای غرق شدن کورسک به محل حادثه رسیدند یک درخواست کمک را ثبت کردند. در ابتدا گمان برده شد که این پیام از داخل کورسک می آید. بررسی های بعدی نشان داد که منبع این پیام یک دستگاه خودکار است که مشابه آن در زیردریایی های روسی وجود ندارد اما در زیردریایی های ناتو دستگاهی است که در صورت صدمه دیدن زیردریایی به صورت خودکار پیام کمک ارسال می کنند. آیا این پیام را تولیدو ارسال کرده بود؟ هواگردهای روسی ردی از روغن را بر سطح دریای یافتند که می توانست آنها را در یافتن زیردریایی آمریکایی یاری دهد. ممفیس به آسانی توسط هواپیماهای روسی شناسایی شد و گزارشهای رسمی نروژ نشان می دهد که هواپیماهای ضدزیردریایی روسی ممفیس را تا آبهای ساحلی نروژ تعقیب کرده اند. پترکبیر یک پیام اضطراری بر روی فرکانسهای ناتو را ضبط کرده است که در آن ممفیس تقاضای رفتن به یکی از بنادر نروژ را می کند. ممفیس به نروژ رفت و 7 روز را در یکی از بنادر این کشور مهمان بود. عکسهایی که ماهواره های روسی از ممفیس برداشتند نشانه هایی از آسیب را در قسمت جلوی بدنه آن نشان می داد. شاید این آسیب در اثر انفجار دوم کورسک بر ممفیس وارد شده بود. پس از آن، ممفیس شبانه از آبهای نروژ خارج شد و چند روزی را در یکی از بنادر بریتانیا پنهان شد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_kursk001.gif[/img] مسیری که ممفیس از زمان غرق شدن کورسک تا رسیدن به نروژ طی کرد. اما بر سر تولیدو چه آمد؟ آمریکایی ها بیشترین تلاش خود را صرف این کردند که تولیدو را از منطقه خارج کنند و در انتها موفق شدند. آنها ممفیس را چون طعمه ای بر سر راه قراردادند و توجه روسها را به آن جلب کردند تا تولیدوی آسیب دیده بتواند به آمریکا بازگردد. لاشه کورسک در سال 2001 و با صرف هزینه ای معادل با دوبرابر بودجه سالانه نیروی دریایی روسیه از آب خارج شد. بدنه پس از بررسی به کوره ذوب فلزات فرستاده شد و سینه کورسک که در زیر آب باقی مانده بود توسط مینهای زیرآبی منفجر شد. نظریه پردازان شکاک بیان می کنند که گزارش 2000 صفحه ای روسها از این حادثه پر از نقاط تاریک است و بعضی باور دارند که آمریکایی حاضر شدند تا خسارت وارد شده به روسها را بپردازند مشروط بر اینکه دست داشتن آنها در این حادثه مسکوت بماند. یک سفر مخفیانه از طرف رئیس سیا به مسکو این شک و گمانها را بیش از پیش تقویت می کند. سؤالات زیادی درباره حادثه کورسک وجود دارد که شاید هیچگاه به آنها پاسخی داده نشود؟ چرا کورسک ،که به صورت رسمی دارای 107 خدمه است، در زمان غرق شد 118 نفر را در عرضه خود داشته است؟ دو فروند زیردریایی آمریکایی در منطقه حادثه حظور داشته اند یا سه فروند؟ اگر آمریکایی ها در این حادثه مقصر نبودند چرا اجازه بازدید از بدنه ممفیس را به روسها ندادند؟ و دست آخر اینکه آیا کورسک واقعا به دست آمریکایی ها غرق شد؟ شاید گذشت زمان پاسخگوی این سؤالات باشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/kursk-046.jpg[/img] علامت یادبود قربانیان کورسک. گردآوری رضاکیانی موحد منبع ماهنامه جنگ افزار
  21. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    باید که همواره گرد آرایش همراه داشت. گاه پیش آید که پس از اندک غنودی چهره مان رنگ پریده شود. در چنین هنگام باید سرخاب برگرفت و چره را رنگ داد.
  22. هویتزر گونه ای توپ است که اولین بار توسط ارتشهای اروپایی (یا با سازمان اروپایی) در قرون 18،19 و 20 بکارگرفته شد. این سلاح در زمانی که ابداع شد سلاحی انقلابی بود و بعدها توسعه آن نقش زیادی در تغییر تاکتیک های جنگی بازی کرد. انواع گوناگون هویتزر اکنون به صورتی گسترده توسط نیروهای نظامی جهان استفاده می شوند. هویتزر را می توان سلاحی بین توپ و خمپاره دانست. یک توپ به صورت عمومی دارای لوله ای بلند، برد زیاد و مسیر شلیک تقریبا مستقیم است. برخلاف یک توپ، خمپاره می تواند پرتابه را با زاویه ای بسیار زیاد شلیک کند. در نتیجه این شلیک تحت زوایای زیاد، پرتابه با زاویه ای تند فرود آمده و از سمت بالا بر روی هدف افتاده یا به آن اصابت می کند. یک هویتزر نوعی دارای مشخصات زیر می باشد: لوله کوتاه،برد نسبتا کم،مسیر شلیک با انحنای نسبتا زیاد و سرعت دهانه کم. هویتزر 12 پوندی متعلق به قرن 19 در موزه پارک ملی، فورت لارامیه، ایالت وایومنیگ آمریکا. این هویتزر در جنگهای شمال-جنوب به صورتی گسترده بکارگرفته شد. اولین هویتزر مدرن در انتهای قرن 17 توسط هلندی ها ساخته شد. لوله این توپها کوتاه بود و در هنگام شلیک شدن گلوله، سلاح پایداری کمتری نسبت به یک توپ مشابه داشت. به همین دلیل مجبور شدند تا خرج به کاررفته برای شلیک گلوله را کاهش دهند و در عوض برای افزایش برد گلوله زاویه لوله را در هنگام شلیک بیشتر کنند. در اصل، هویتزر برای بمباران مواضع و قلعه های دشمن طراحی شد. برخلاف خمپاره های آن زمان -که زاویه شلیک ثابتی داشتند و برای تنظیم برد گلوله باید خرج آن را کم و زیاد می کردند- هویتزرها را می توانستند در زوایای مختلفی بکارگیرند. این امر باعث شد تا بکارگیری هویتزرها ساده تر از خمپاره گشته و بر محبوبیت این سلاح در میان نظامیان افزوده شود. در میانه قرن 18 تعدادی از ارتشهای اروپایی هویتزرهایی را معرفی کردند که به اندازه ای سبک شده بودند که می توانستند ارتشها را در میدان نبرد همراهی کنند. برخلاف توپهای آن زمان -که تنها می توانستند گلوله های با انرژی جنبشی را شلیک کنند- هویتزرها می توانستند گلوله های منفجر شوند را نیز شلیک کنند. این امر ارزش هویتزرها را در میدان نبرد بسیار بالابرد. هویتزرها ساده بودند، نواخت شلیک بیشتری داشتند و در ضمن می توانستند آنها را با خرجهای قابل تنظیم شلیک کنند. هویتزر 15 اینچی تفنگداران سلطنتی بریتانیا در میانه قرن 19 تعدادی از ارتشها کوشش کردند تا با ساختن توپهای بدون خان که هم بتوانند گلوله های منفجر شوند و هم گلوله های معمولی را شلیک کنند زرادخانه های خود را خلوت کنند. آنها هویتزرها و توپهایشان را از رده خارج کردند و توپ-هویتزر را به جای آن بکارگرفتند. معروف ترین این سلاح ها توپ-هویتزر 12 پاوندی ناپلئون بود که به صورتی وسیع در جنگهای داخلی آمریکا بکارگرفته شد. در سال 1859 ارتشهای اروپایی دوباره به استفاده از توپهای خان دار روی آوردند. این توپها از مرمی های استوانه ای شکلی بهره گیری می کردند که کالیبر کمتری از گلوله های شرپنل داشتند و می توانستند باروت بیشتری حمل کنند. به علاوه، برد بیشتر این توپها به آنها اجازه می داد تا تاثیرات گوناگونی داشته باشند. مثلا به وسلیه آنها می شد به دیوارهای کوتاه شلیک کرد و از هویتزرهای میدان نبرد بی نیاز شد. اینگونه بود که توپهای خان دار دوباره جانشین هویتزرها و توپهای قدیمی شدند. در عملیات قلعه کوبی استفاده از توپهای جدید نتیجه ای معکوس داشت. افسران توپخانه در دهه 60 قرن 19 دریافتند که هویتزرهای قلعه کوب (یعنی گونه اصلی از هویتزر که تولید شد و از هویتزرهای صحرایی کالیبر بیشتری داشت) نسبت به دیگر توپها و خمپاره ها تاثیر مخرب تری بر روی دیوارها و قلعه ها دارد. پس درنتیجه، درحالکیه ارتش ها گونه ای از هویتزرها را از خدمت خارج می کردند گونه ای دیگر از هویتزرها رو به توسعه نهادند. هویتزرهای قلعه کوب سبک کالیبری در حدود 150 میلیمتر داشتند و می توانستند گلوله هایی به وزن 40 تا 50 کیلوگرم را شلیک کنند. هویتزرهای قلعه کوب متوسط کالیبری بین 200 تا 220 میلیمتر داشتند و وزن گلوله های آنها به 100 کیلوگرم می رسید. در دهه 80 قرن گذشته سروکله هویتزرهای قلعه کوب سنگین نیز در ارتشهای اروپایی پیداشد. این هویتزرها کالیبری بین 240 تا 270 میلیمتر داشتند و می توانستند تا گلوله هایی به وزن 150 کیلوگرم را شلیک کنند. در ابتدای قرن بیستم هویتزرهای قلعه کوب فوق سنگین وارد کارزار شدند. از میان آنها می توان به "بیگ برتا" آلمان و هویتزر 381 میلیمتری (15 اینچی) تفنگداران دریایی سلطنتی اشاره کرد. استفاده از کامیون و قطار به جای اسب، جابجا کردن این توپهای سنگین را در میدان نبرد امکان پذیر کرده بود. این توپها را به چند قسمت تقسیم می کردند و پس از رسیدن به محل مورد نظر قطعات آن را دوباره بر روی هم سوار می کردند. در جنگ روس-عثمانی (1877-1878) ثابت شد که گلوله توپهای خان دار تاثیری بر استحکامات و سنگرهای دشمن ندارد و ارتشهای اروپایی برای رفع چنین نیازی در میدان نبرد دوباره به استفاده از هویتزرهای صحرایی سبک یا سنگین روی آوردند. این هویتزرها مخصوصا به خاطر مسیر منحنی که داشتند برای هدف قراردادن اهدافی که خود را در پناه عوارض زمین قرارداده بودند بسیار مناسب بودند. مزیت دیگر هویتزرهای آن زمان نسبت به توپها این بود که می توانستند گلوله های با کالیبر 2 برابر توپهای عادی شلیک کنند. بدین سان، درحالیکه یک توپ 75 میلیمتری با وزن یک تن می توانست گلوله هایی حداکثر 8 کیلوگرمی را شلیک کند یک هویتزر 105 میلیمتری با همان وزن می توانست گلوله های 15 یا 16 کیلوگرمی را شلیک کند. به هرحال، باوجود زاویه شلیک زیاد برد این گونه از هویتزرها از توپهای مشابه خود کمتر بود. در ابتدای قرن بیستم تفاوت بین توپها و هویتزرها بدین گونه بیان می شد: توپها سرعت دهانه بالاتر، لوله بلندتر، خرج ساده داشته و معمولا زاویه شلیک آنها حداکثر 35 درجه است. هویتزرها سرعت دهانه پایین تر، لوله کوتاه تر، خرج ترکیبی داشته و با زاویه نزدیک به 45 درجه (و یا بیشتر) شلیک می کنند. عکسی از داخل هویتزر خودکششی معروف ام 109. با شروع جنگ جهانی اول و بکارگیری استراتژی جنگهای خندقی از طرف متخاصمین، تقاضا برای هویتزرها زیاد شد چرا که زاویه شلیک گلوله به گونه ای بود گلوله از بالا و به صورت عمودی فرود می آمد و برای هدف قراردادن افراد و تجهیزات داخل خندقها مناسب تر از توپهای عادی بود. کشوری که از این امر بیشترین سود را برد آلمان بود چرا که قبل از جنگ هویتزرهای بیشتری را نسبت به فرانسه در زرادخانه خود انبار کرده بود. هویتزر 105 میلیمتری متعلق به دوران جنگ جهانی اول. هویتزرهای دوران جنگ جهانی اول لوله بلندتری نسبت به هویتزرهای قبل از جنگ داشتند. در این زمان توپهای جدیدی معرفی شدند که اغلب زاویه شلیک زیادی داشتند و خرج آنها قابل کم و زیاد کردن بود. در حقیقت، طراحان در طراحی این توپها بیشتر به هویتزرهای نظرداشتند تا به توپهای صحرایی و نتیجه کارشان به هویتزرها بیشتر شبیه شد. در سالهای پس از جنگ این تمایل به همگرایی بین توپ و هویتزر باعث بازگشت به دوران توپ-هویتزر شد. مشکلات طراحان توسط پیشرفتهای فنی برطرف می شدند. روشهای جدید نورد باعث شد تا لوله های محکمتر و سبکتری ساخته شوند. جعبه دنده جداکننده اجازه می داد تا طول عقب نشین بسته به زاویه شلیک کنترل شود و اختراع "شعله پوش" نیروی عقب نشینی را کاهش می داد. همانند توپ-هویتزرهای قرن گذشته این توپ-هویتزرهای جدید، هم توپها و هم هویتزرهای هم دوره خود را خانه نشین کردند. این امر باعث ساده شدن سازمان نیروها، تعلیمات و تولید مهمات می شد اما در عوض سبب گیج شدن افراد در قلمرو نامگذاری می گشت. در جنگ جهانی دوم بیشتر توپهایی که توسط ارتشها بکارگرفته شدند از نوع همین توپ-هویتزرهای قرن بیستمی بودند. انواع هویتزر خودکششی: نوعی هویتزر است که توسط یک وسیله نقلیه موتوری چرخدار یا شنی دار جابجا می شود. در خیلی از موارد این هویتزر و خدمه آن توسط صفحات زرهی محافظت می شود. هویتزر چندتکه: نوعی از هویتزرهای سبک است که برای حمل و نقل توسط قاطر یا اسب می توان آن را به چند قسمت تقسیم کرد و هر قسمت را بر روی یک حیوان بارکش گذاشت. هویتزر کوهستانی: نوعی از هویتزرهای سبک که برای نبردهای کوهستانی طراحی شده است. بیشتر -ولی نه همه- هویتزرهای کوهستانی چندتکه هستند. هویتزر قلعه کوب: نوعی از هویتزر که برای شلیک از یک سایت ثابت و بدون جابجایی طراحی شده است. هویتزر صحرایی: نوعی از هویتزر است که برای همراهی ارتشهایی که به نبرد می روند مناسب است. در بیشتر موارد این هویتزرها چرخدار هستند و می توان آنها را توسط جیپ یا اسب بر روی زمین کشید. توپ-هویتزر آمریکایی ام 198 . هویتزر خودکششی آلمانی پانزر2000 . توپ-هویتز فرانسوی تی آر اف1 با کالیبر 155 میلیمتر. هویتزر 152 میلیمتری مستا ساخت روسیه. منبع ماهنامه جنگ افزار نویسنده و مترجم: رضا کیانی موحد
  23. 1-آرمانی عزیز به این حقیر لطف دارند ولی دوستان دقت کنند که رضاکیانی در حد جواب دادن به سوال ایشان نیست فقط درحد خوانده ها و نوشته های مطبوعات می تونه اظهار نظر کنه. 2- با توجه به اصول و رؤوس استراتژی نظامی ایران که توسط فرماندهان نظامی (سپاه یا ارتش) در نشریات بیان شده استراتژی نظامی ایران در حال حاضر حول دو محور می چرخه اول دفاع موزائیکی و دوم جنگ نامتقارن و تا اونجا که سواد من قد می ده هویتزر ( در نقش توپخانه کلاسیک دور زن) در این استراتژیها نمی تونه نقش خیلی مهمی داشته باشه. اصولا این دو اصل بر پایه استفاده از سلاح های سبک و نیمه سنگین هستند نه سلاح های سنگین. البته این فقط نظر شخصی هست و من درباره دکترینهای نظامی امروز ایران و جایگاه هویتزر در اونها هنوز چیزی ندیدم. 3- ایران ( به نوشته سایت ویکیپدیا) در حال حاضر از هویتزرهای زیر در نیروهای نظامی خودش استفاده می کنه. دوستان باید توجه داشته باشند که بسیاری از این ادوات عمر مفیدشون سر آمده و باید در فکر جایگزین کردن اونها باشیم: هویتزر یدک کش: 105 میلیمتری: ام101 آ1 122 میلیمتری: دی30 پی آر سی تایپ 54 152 میلیمتری: ام1955 155میلیمتری: * WAC-21 * GHN-45 * M-114 (بنا به اظهار ویکیپدیا نقشه های این توپ از اسرائیل دزدیده شده و به ایران آورده شده) Soltam M-71 * FH-77B * G-5 203 میلیمتری: * M-115 هویتزر خود کششی: 122میلیمتری: * 2S1 - 210 * Raad 1 (Iranian Origin) 155 میلیمتری: Raad 2 (Iranian Origin) * M-109 - 390 170 میلیمتری: * M-197 175 میلیمتری: * M-107 203 میلیمتری: * M-110 4- استفاده از مهمات باهوش در هویتزرها ممکنه ولی فکر نکنم که ایران همچین مهماتی رو در دست داشته باشه.( به صورت عملیاتی)
  24. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    زندگی آدمی یک دم است. باید روزگار را به کاری بگذرانیم که خوش داریم. در این عمر که چون رویا به شتاب می گذرد، به سر بردن به سختی و رنج کشیدن در کاری که دلخواهمان نیست، نابخردی است. از آنجا که تعبیر ناروای این سخن بسا که زیانبار آورد، آن را راز کار خود می دانم و نمی خواهم به جوانان بگویم دوست دارم بخوام. در چنبر کار و حال این جهان، بهتر می بینم که در به روی خویش ببندم و از خود به در شوم.