[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های RezaKiani

  1. بی ام دی-2 بی ام دی-2 توسعه منطقی بی ام دی-1 است. طراحی این زرهپوش در ابتدای دهه80 آغاز شد و زرهپوش جدید در سال 1985 وارد خدمت شد. هدف اصلی از طراحی زرهپوش جدید تقویت قدرت آتش بی ام دی-1 بود و بدنه، موتور و دیگر تجهیزات آن تغییر چندانی نکرد. این زرهپوش در ناتو با نام بی ام دی-ام1981 معروف شده است. توپ نصب شده بر روی بی ام دی-1 دقتی اندک و کارایی محدودی در میدان نبرد داشت. برای بی ام دی-2 یک برجک تک نفره جدید ساخته شد که به یک توپ 30 میلیمتری اتوماتیک ،مشابه توپ نفربرزرهی بی ام پی-2، مجهز شده بود. این توپ به تثبیت کننده ای دومحوره مجهز بود که اجازه می داد توپ در حین حرکت زرهپوش و با دقت به سوی هدف شلیک شود. با بهره گیری از تجربه جنگهای کوهستانی افغانستان این توپ می تواند تا 75 درجه بالابرود و درنتیجه برای شلیک به فراز ارتفاعات و کوه ها کاملا مناسب است. قراربود که این توپ نقطه ضعف بی ام دی-1 را در برابر پیاده نظام و نیروهای چریکی دشمن،به ویژه در نبردهای کوهستانی، جبران کند. این توپ اتوماتیک در سال 1981 و با ورود زرهپوشهای بی ام پی-2 به افغانستان کارایی خود را نشان داده بود. یک قبضه مسلسل 7.62 میلیمتری هم محور نیز این توپ را همراهی می کرد. در سمت راست سقف بی ام دی-2 یک قبضه موشک انداز ضدتانک آتی-4 یا آتی-5 نصب شد تا زرهپوش در برابر تانکهای دشمن بی دفاع نماند. معمولا یک قبضه موشک انداز زمین به هوا نیز بر روی برجک نصب می شد که می توانست در برابر هواگردهایی که در ارتفاع پست پرواز می کنند، بکارگرفته شود. در طراحی جدید، صندلی توپچی در سمت چپ قرارگرفته بود و دریچه ای جداگانه برای وی در سقف زرهپوش درنظر گرفته شد. باوجود وزن بیشتر، بی ام دی-2 توانایی خارج از جاده ای در حد و اندازه سلف خود دارد. بی ام دی-2 می تواند 5 سرباز را با تجهیزات کامل حمل کند. این افراد برای خروج از زرهپوش از دریچه ای در پشت برجک استفاده می کنند. بی ام دی-2 را می توان توسط انواع هواپیماهای باری متوسط حمل کرد و توسط چترهای مخصوص پرتاب کرد. با استفاده از بدنه این زرهپوش یک زرهپوش فرماندهی نیز ساخته شده است.بی ام دی-2 در افغانستان، آبخازیا و بالکان بکارگرفته شده است. در حال حاضر 360 دستگاه زرهپوش بی ام دی-2 عملیاتی در ارتش روسیه وجود دارد. [img][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/bmd-2.jpg[/img][/img] بی ام دی-2 مسلح به موشک سطح به هوا و توپ اتوماتیک 30 میلیمتری. دهانه یکی از مسلسلهای نصب شده در سینه زرهپوش به خوبی در تصویر دیده می شود. [img]http://://gallery.military.ir/albums/userpics/bmd2_l3.jpg[/img][/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/bmd2_01.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/bmd2.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/478px-BMD-2.JPG[/img] پي نوشت: خوب واضحه كه اين قسمت خودش بيشتر سوالات آقا سعيد رو جواب مي ده. يعني اينكه درسته الان يه چندتايي از اينها توي خدمت هستند ولي از سر ناچاري و بي پولي . اين زرهپوش بلافاصله توي جنگ افغانستان نقطه ضعفهاي خودش رو نشون داد و نتيجه اون ساختن تعداد زياد نفربر زرهي است كه بي ام دي2 يكي از اونها است. بعدش هم بي ام دي3 و4 آمدند كه اخريش واقعا معركه است. در سايت خودمون يه تاپيك درباره بي ام دي4 داريم. براي جنگهاي شبكه محور امروزي اين زرهپوشها اصلا مناسب نيستند(بي ام دي 1و 2) ولي آپ گريد شده اونها(3 و 4) را ميشه توي جنگهاي مدرن به خوبي بكار گرفت. ولي قبل از همه اينها بايد ابعاد عملياتي مون روشن باشه. روسها چون واحدهاي چترباز در اندازه لشكر و سپاه دارند به اينجور وسايل براي پشتيباني اين واحدها نياز پيدا مي كنند. حالا ما بايد ببينم خودمون واحدهاي چتربازمون در چه حدي هستند و از اونها كجا مي خواهيم استفاده كنيم. در پشت خطوط دشمن يا براي تقويت نيروهاي خودي در موارد مورد نياز. هر كدوم از اين عملياتها نيازهاي تسليحاتي خودش رو داره. در قسمتهاي بعدي به بي ام دي 3و 4 مي پردازيم.ژ حق نگهدار همگي
  2. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    جوان بايد در دليري و سلحشوري چنان بارآيد كه خود را بهترين و دليرترين رزمنده ي ژاپن داند. و باز سلحشور جوان بايد كه هر روز در حال و كار خود بنگرد و هر كمبود و نارسايي را بيدرنگ از ميان ببرد. جز با چنين اعتماد به نفس همراه با بر رسيدن و انديشه در حال خويش جوان هرگز به جايي نرسد.
  3. RezaKiani

    انجام جنجالی آزمايش موشكي كره‌ شمالي

    آقایون مرسی و خسته نباشید. واقعا من نمی دونم چی بگم؟ راستش کلمه کم آوردم . فقط کاشکی این آقا آرش می رفت یه 20-30 سالی توی پیونگ یانگ زندگی می کرد تا ببینه یه من ماست چقدر کره داره. اون وقت ببینم این اینترنت پرسرعت دستشون بود که بشینند و از برنامه های تسلیحاتی زمامداران فرهیخته و تصمیمات داهیانه آنان حمایت کنند یا نه؟ ببینم تلویزیون کابلی داشتن یا باید سرودهای انقلابی رو از ستلایت رسیورشون می گرفتن و گوش می دادند؟ رادیوی یک موج رو عشقه که فقط می تونه ایستگاه فرستنده دولت رو بگیره و اصولا تیونر نداره. بابا ای ول زندگی! کتاب متابم که دم دست فراوون، هر چی بخوای. واقعا زندگی رویایی هستش عزیز! حیفه اونو از دست بدی. بی خیال غرب بشو! وقتی آدم می تونه همه رقمه توی کشور عقب افتاده که مردمش فقط حق دارن یونیفرم نظامی بپوشن زندگی کنه و سالی چند هزار کودکش به خاطر نداشتن دواهای عادی که توی کشوری که شما زندگی می کنه از عادی هم عادی تره می میرن چرا پاشه بره هلند و کانادا و سوئد. ای ول! پاشو پاشو که هم داری این دنیات رو از دست می دی و هم اون دنیات رو. من خودم آشنا دارم توی صنایع موشک پرونی کره شمالی می گم استخدامت کنن. من یه بابایی رو می شناختم که درست همین تز و افکار رهبران عزیز کره شمالی رو داشت و آخر سر با همون افکار مردمش رو بدبخت کرد. راه خیلی دوری نیست. از ایران یه 600-700 کیلومتر به سمت غرب برید. آها خودشه رسیدید. آره صدام الحسین التکریتی. خودشه آره آره خودشه. شک نکن. هم از نظر فنی و تکنولوژیکی و هم از نظر پول و سرمایه و هم از نظر نیروی انسانی می تونست کره جنوبی و شمالی رو با هم قورت بده. فقط چون اون هم تصمیماتش مثه براداران کره شمالی خیلی داهیانه و عاقلانه بود عوض اینکه پول نفت کشورش رو خرج مردمش کنه خرج توپ و تانک و موشک کرد. 2 تا جنگ توی منطقه راه انداخت و هم جلوی پیشرفت مردم خودش رو گرفت و هم همسایه هاش رو.....حالا این یکی عزیزان کی کره شمالی رو به سرنوشت کشور دوست و برادر عراق دچار کنند معلوم نیس؟ من شک ندارم که اون خدابیامرز اگر زنده بود و همین الان همین موشک رو پرتاب می کرد و ازش سرود الثوره الثوره به کره زمین ارسال می کرد شما عزیران کلی قربون صدقه اش می رفتید و از اینکه در مخالفت آمریکای جنایت کار و صهیونیسم جهانی موشک ماهواره بر ساخته ازش حمایت می کردید. شایدم می رفتید دم سفارت عراق و برای بر و بچه های حزب بعث نقل و شیرینی می خریدید. بالاخره هر کسی که با آمریکای جنایتکار دشمن باشه حتما اگر موشک ماهواره بر بسازه آدم توپیه و باید کلیاتی ازش تعریف کرد. حیفه. واقعا حیفه. راستی این بمب اتمی سوم رو آمریکا کجا انداخته؛ عزیز؟ یه راهنمایی کوچیک هم بکنی من خودم پیداش می کنم. مرسی
  4. دوست عزیز! توهین کردن به قومیتها بر اساس قوانین سایت ممنوع است. مخصوصا که تعداد زیادی از هموطنان عزیزمان عرب هستند و در برابر همین عراق هم اول جنگ خوب ایستادگی کردند. پس لطف کنید و یه خورده مواظب کلماتی که بکار می برید باشید.
  5. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    گردش زمانه را دیگرگون نتوان کرد. تباهی گرفتن حالها و کارها نشانه ی نزدیک شدن به فرجام ازلی، و ناموس طبیعت است. سراسر سال هم نمی توان در بهار و تابستان گذراند یا که پیوسته روز روشن داشت. پس، تلاش در برگرداندن عقربه ی زمان و بازآوردن روزهای خوی یک سده ی پیش، بیهوده است. شایسته آن است که روزگارمان را به نیکوترین حالی که طبیعت زمانه اقتضا دارد، درآوریم. اشتباه مردمی که همیشه اندوه و دریغ گذشته ها را دارند، از درنیافتن این نکته بر می آید. از سوی دیگر، آنان هم که جز نوآورده ها را ارزش نمی نهند و از رسم وراه گذشته بیزاری می نمایند، کوته بین و نابخردند.
  6. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    در کارها آنچه سرانجام اهمیت راستین دارد، تصمیم در لحظه است. سامورایی در سراسر زندگی هر لحظه بر سر تصمیم است. چون سامورایی این اصل را دریافت، هرگز دلهره نشناسد و هیچ گاه نگران آینده نباشد. او همان در حال و زمانه ی خویش و بر مدار عزم و اراده ی خود زندگی کند. اما، مردم از این معنی دورمانند و همه همواره در پی چیزی بهتر و بهره ای بیشتر از زندگی باشند. بر اراده استوار بودن و بیراه نرفتن در زندگی به مایه ی سالها و سالها ممارست تواند بود. چون به چنین آگاهی رسیم، هر چند هم که پیوسته اندیشه بر آن ننهیم، باز اراده و عزممان بر جای باشد. اگر آدمی بر یک چیز استوار بماند، کمتر گم و بیراه می شود، و آن ، وفادار بودن به اعتقادات خویش است. پی نوشت: از دوستانی که از تاپیک را دنبال می کردند معذرت می خوام. یه چند وقتی نبودم و به همین دلیل در ادامه کار وقفه افتاد. اگر خداوند خدا یاری کند با هم این کتاب رو به آخر می رسونیم. باتشکر از همه عزیزان رضاکیانی
  7. در سال 2007 خبری از هلمند افغانستان رسانه های گروهی بریتانیا را تکان داد. شاهزاده هری به صورت پنهانی در جنگهای افغانستان ،و آنهم در خط مقدم، شرکت کرده بود و این مسئله از افکار عمومی پنهان نگاه داشته بود. محافظت از وارث احتمالی تاج و تخت بریتانیا برعهده واحدهای گورخا گذاشته شده بود. شاهزاده ولز درباره آنها گفت:" جایی امن تر وجود ندارد هنگامی که در میان گورخاها هستی". اما این گورخاها واقعا چه کسانی هستند؟ ریشه های تاریخی افسانه ها می گویند که در قرن هشتم میلادی باباروال جوان به همراه دوستانش برای شکار به جنگلهای راجستان رفته بودند. باباروال در میان جنگل به یک مرتاض هندی ،که مشغول مراقبه بود، برخورد کرد و شیفته وی گشت. باباروال مرید مرتاض شد و شیوه زندگی او را برگزید. این مرتاض هندی گورخانات نام داشت که در زبان سانسکریت به معنی گاوچران می باشد. گورخانات شاگرد خود را برکت داد و او را مسئول مقابله با پیشروی مسلمانان در غرب شبه قاره کرد. گورخانات چاقویی با تیغه بلند به باباروال داد که خوکری نام دارد و امروزه نیز گورخاها را با آن می شناسند. باباروال افرادی را به دور خود گرد آورد و در افغانستان سپاه مسلمانان را شکست داد و پس از آن حتی تا ایران و عراق هم پیشروی کرد! [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_gurkha.jpg[/img][/align] [align=center]چاقوی سنتی گورخا موسوم به خوکری منقش بر روی نشان گورخا[/align] بعدها پیروان باباروال به نام مرشد خویش گورخا نامیده شدند و شروع به مهاجرت به سمت نپال کردند. این افراد بسیار جنگجو و مقاوم بودند و توانستند در ابتدای قرن پانزدهم قسمتی از نپال را فتح کنند. این ناحیه هنوز هم به نام استان گورخا نامیده می شود. گورخاها در سال 1769 میلادی حکومت نپال را در دست گرفتند و سلسله گورخا را تأسیس کردند. در سالهای بین 1814 تا 1816میلادی گورخاها با ارتش کمپانی هند شرقی وارد جنگ شدند. پس از برقراری آتش بس، نپال تحت الحمایه بریتانیا شد اما بریتانیایی ها عمیقا تحت تأثیر شجاعت و جنگاوری سربازان گورخا قرارگرفتند. مزدوران ارتش استعمارگر اندکی بعد، ارتش مستعمراتی بریتانیا با کسب اجازه از پادشاه نپال به جذب گورخاها ،به عنوان مزدودر، روی آورد. در سال 1815 اولین گردان گورخا جمعی هنگ نصیری تشکیل شد. این هنگ بعدها به نام هنگ اول تفنگداران گورخای شاه جورج تغییر نام یافت. گورخاها در ارتش مستعمراتی با نام "مردمان جنگجو" شناخته می شدند و همقطاران اروپایی آنها باور داشتند که یک گورخا به صورت ذاتی جنگجویی با صفات شجاعت، وفاداری، خودبسندگی، پایداری، تحرک، فرمانبرداری، توان بالا ، سرسختی و درک استراتژیک است. این خصوصیات سبب شد تا گورخاها به صورت گسترده ای توسط ارتش مستعمراتی بریتانیا به خدمت گرفته شوند و درهنگهایی با نام هنگ گورخا سازمان دهی شوند. اولین پیروزی گورخاها در سال 1826 و در بورتپور به دست آمد. پس از آن گورخاها در جنگهای استعماری بریتانیا با افغانستان (1841و1880)و سیک ها(1846 و 1848) شرکت کردند و در سال 1857 برای سرکوب شورشهای سراسری هندوستان بکارگرفته شدند. در جریان این شورشها بود که هنگ دوم تفنگدارن گورخا تا رسیدن نیروی کمکی 3 ماه در مواضع دفاعی خود مقاومت کرد. پس از پایان شورشها تا پایان جنگ جهانی اول، ارتش مستعمراتی هندوستان هنگهای گورخا را در برمه، افغانستان، شمال شرقی و غربی هندوستان، مالتا(جنگ روس و عثمانی78- 1877)، قبرس، مالایا، چین(شورش بوکسورها 1900) و تبت(1905) وارد کارزارکرد. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Gurkhas_NavyAndArmyIllustrated1896.jpg[/img] لباس فرم گورخاها در سال 1896[/align] بین سالهای 1901 تا 1906 ده هنگ گورخا در ارتش هندوستان وجود داشت. پس از آغازجنگ جهانی اول بریتانیا از سربازان کشورهای مستعمره خود در جنگ استفاده کرد و سیکها و گورخاها همواره قسمتی از نیروی انسانی مورد نیاز ماشین جنگی این کشور را تأمین می کردند. در جنگ جهانی اول 100000 سرباز گورخا شرکت کردند و در فرانسه، جنوب ایران، سوئز، فلسطین، گالی پولی، عراق و یونان جنگیدند. حتی یک واحد از گورخاها تحت فرمان لورنس عربستان قرار داشت و با نیروهای عثمانی می جنگید. در همین جنگ بود که گورخاهای هنگ هشتم در نبرد لوس(فرانسه) تا آخرین نفر جنگیدند. در سالهای بین دو جنگ جهانی گورخاها در جنگ سوم افغانستان(1919) بکارگرفته شدند. [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_gurkhas.jpg[/img] جنگ در افغانستان[/align] با رسیدن شعله های جنگ جهانی دوم به بریتانیا، پادشاه نپال اجازه داد تا تعداد هنگهای گورخا در ارتش مستعمراتی افزایش یابد. در مجموع 250000 سرباز گورخا توسط ارتش بریتانیا به جبهه های جنگ اعزام شدند و در سوریه، آفریقای شمالی، ایتالیا، یونان، سنگاپور و برمه از خدمات نظامی آنها استفاده شد. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_5th_Gurkha_Rifles%2C_Japan_1946.jpg[/img] هنگ پنجم تفنگداران گورخا؛1946 ژاپن[/align] [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_GurkhasBurma.jpg[/img] گورخاها در حال پاکسازی یک دهکده در برمه؛ 1945 جنگ جهانی دوم[/align] پس ازاستقلال پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم استعداد واحدهای گورخا مجددا به 10 هنگ کاهش داده شد. پس از استقلال هندوستان در سال 1947 و بر اساس موافقتنامه 3 جانبه بین بریتانیا، هندوستان و نپال به گورخاها اجازه داده شد تا بین خدمت در ارتش بریتانیا و ارتش هندوستان یکی را انتخاب کنند. در نتیجه، 6 هنگ گورخا به ارتش هندوستان پیوستند و 4 هنگ باقیمانده وفاداری خود را به تاج و تخت بریتانیا اعلام کردند. گورخا در ارتش هندوستان گورخاهای ارتش هندوستان در سال 1950 ،به عنوان قسمتی از ارتش منظم این کشور، عناوین سلطنتی خود را از دست دادند. هنگهای گورخا پس از استقلال هندوستان در بسیاری از جنگهای شبه قاره شرکت کرده اند. گردان چهارم از هنگ پنجم تفنگداران گورخا در نبرد سیلهت شرکت کرد و این افتخار را داشت که اولین واحد ارتش هندوستان باشد که در یک تهاجم هلی برن شرکت داشته است. یکی از دو فیلدمارشال ارتش هندوستان ، سام مانکشاو، از هنگ هشتم تفنگداران گورخا برخواسته است و به همین دلیل این واحد به عنوان یک واحد متمایز در ارتش هندوستان شناخته می شود. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Indian_Army_Gurkha_rifles.jpg[/img] گورخاها در ارتش هندوستان [/align] ارتش هندوستان پس از استقلال یک هنگ دیگر به واحدهای گورخای خود اضافه کرد و در حال حاضر 7 هنگ گورخا در اختیار نیروی زمینی هندوستان هستند. یک هنگ گورخا در سال 1999 برای عملیات صلحبانی سازمان ملل به سری لانکا فرستاده شد. تیپ گورخا در نیروی زمینی سلطنتی پس از استقلال هندوستان، 4 هنگ گورخا که وفاداری خود را به بریتانیایی ها اعلام کرده بودند در قالب تیپ جدید گورخا سازماندهی شدند. این تیپ به مالایا فرستاده شد تا بر علیه چریکهای کمونیست بومی وارد عمل شود. در مالزی و برمه گورخاها برای مأموریتهای شکار چریکها، اسکورت کاروانها، محافظت از روستاها و در نقش نیروی ضربت بکارگرفته شدند. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_gurkha_paratrooper.jpg[/img] چترباز گورخا [/align] گورخاها در سال 1962 برای مقابله با شورشهای برونئی به کمک سلطان برونئی شتافتند. در این دوران با تغییر سیاست دفاعی بریتانیا، استعداد تیپ گورخا تا 8000 نفر کاهش داده شد. پس از استقلال مالزی، مرکز فرماندهی تیپ گورخا در هونگ کونگ مستقرشد اما واحدهای رزمی تیپ گورخا در برونئی و بریتانیا جای گرفتند. در سال 1971 یکی از هنگهای گورخا به پادگان ملکه الیزابت در همپشایر فرستاده شد و تبدیل به اولین واحد گورخا شد که در زمره محافظین سلطنتی قرارمی گیرد. در جریان تهاجم ترکیه به قبرس(1974) هنگ دهم گورخا برای حفاظت از پایگاه های بریتانیا به قبرس فرستاده شد. گردان اول از هنگ هفتم گورخا در جنگهای فالکلند، جنگ اول خلیج فارس، جنگ دوم خلیج فارس، آزادسازی افغانستان، کوزوو، بوسنی، تیمور شرقی به عنوان نیروی رزمی یا نیروی حافظ صلح سازمان ملل شرکت داشته است. گورخاها چنان ترسی در میان مدافعین آرژانتینی فالکلند انداخته بودند که دولت آرژانتین مدعی شد آنها اسرای جنگی را می خورند و از پادشاه نپال درخواست کرد تا گورخاها را از جنگ فالکلند بیرون بکشد. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_GurkhaAttack.jpg[/img] تهاجم واحد گورخا؛ 1982 جنگ فالکلند[/align] [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/GurkhasFalklands.jpg[/img] یک قبضه توپ ضدهوایی آرژانتینی که به وسیله گورخاها به غنیمت گرفته شده؛ 1982 جنگ فالکلند[/align] در سال 1994 سه هنگ باقیمانده گورخا در یکدیگر ادغام شدند و هنگ سلطنتی گورخا را تشکیل دادند. در سال 1997 هونگ کونگ به چین بازپس داده شد و مرکز فرماندهی گورخا به بریتانیا منتقل شد. پس از آن، استعداد تیپ گورخا تا 3400 نفر کاهش پیداکرد. تیپ فعلی گورخای نیروی سلطنتی بریتانیا از واحدهای زیر تشکیل شده است: • سرفرماندهی تیپ گورخا • 2 گردان پیاده • هنگ پشتیبانی • گروهان مهندسی-رزمی • گروهان مخابرات • گردان آموزشی • مدرسه آموزش زبان تیپ گورخا هنوز هم برای استخدام نیروی تازه نفس چشم به کوهستانهای نپال دارد. برای استخدام سربازان گورخا از یک روش 4 مرحله ای استفاده می شود: 1-مرحله اول: انتخاب در کوهستان در این مرحله مسئولان سربازگیری داوطلبانی که دارای شرایط زیرهستند را برای مرحله دوم انتخاب می کنند: • سن: بین 17 تا 22 سال. • قد: حداقل 1.57 متر. • وزن: حداقل 50 کیلوگرم. • سلامتی جسمی کامل. • تحصیلات کافی. 2-مرحله دوم: مرکز انتخاب پوخارا این مرحله 3 هفته طول می کشد و تمام داوطلبان باید آزمایشهای زیر را از سر بگذرانند: • گرامر انگلیسی. • ریاضیات. • آزمایش آمادگی جسمانی. • آزمایش هوش. • امتحان نهایی. 3-مرحله سوم: آموزش ابتدایی در مرکز آموزش پیاده کاتریک مرحله سوم 9ماه طول می کشد و شامل موارد زیر است: • آموزش زبان. • آموزش نظامی مقدماتی. • فرهنگ و آداب و رسوم غربی. 4-مرحله چهارم: فارغ التحصیلی در این مرحله داوطلبانی که موفق به گذراندن تمامی دوره ها شوند در رژه پایان دوره شرکت می کنند و پس از آن بسته به نتایج آزمونها به واحدهای مختلف تیپ گورخا فرستاده می شوند. داوطلبانی که بهترین نتایج را در ریاضی داشته باشند مأمور به خدمت در گروهان مهندسی-رزمی یا گروهان مخابرات می شوند. در سال گذشته از 28000 داوطلب پیوستن به تیپ گورخا تنها 230 نفر موفق به گذراندن دوره های فوق شده اند. [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Gurkhas_exercise_DM-SD-98-00170.jpg[/img] سال 1998؛ افراد تیپ گورخا در جریان یک تمرین نظامی [/align] سربازان، درجه داران و افسران گورخا تا کنون توانسته اند به 13 مدال صلیب ویکتوریا دست پیداکنند و13 مدال نیز به افسران انگلیسی واحدهای گورخا اهدا شده است. پس از استقلال هندوستان، 3 مدال پارام ویرچاکراس نیز به گورخاهای ارتش هندوستان تعلق یافته است. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/prince_charles_with_gurkhas.jpg[/img] پرنس چارلز ،وارث تاج و تخت بریتانیا، در حال بازدید از افراد تیپ گورخا[/align] در سالهای انتهایی قرن گذشته گورخاها اعتراضهای زیادی به دولت بریتانیا وارد کردند و حتی در سال 2008 در برابر ساختمان پارلمان به تظاهرات پرداختند. در نتیجه این کوششها، گورخاهای ارتش بریتانیا از سال 1997 از حقوقی برابر با همتایان بریتانیایی خود برخوردارشدند و اجازه یافته اند تا به دیگر واحدهای ارتش سلطنتی منتقل شوند. به علاوه، برای اولین بار به زنان اجازه داده شد تا ، برای خدمت در واحدهای غیررزمی، به تیپ گورخا بپیوندند. در همین سال به دستور ملکه الیزابت دوم مجسمه ای به یادبود یکی از افسران گورخا به نام رالف ترنر در برابر ساختمان وزارت دفاع بریتانیا نصب شد. امروزه، گورخاهای ارتش بریتانیا نه به عنوان مزدور بلکه به عنوان قسمت ثابتی از ارتش منظم بریتانیا خدمت می کنند و می توانند خود و خانواده شان را به تابعیت بریتانیا درآورند. به صورت سنتی افسران واحدهای گورخا از بریتانیایی ها انتخاب می شوند اما اکنون بسیاری از افسران تیپ گورخا از میان خود گورخاها انتخاب می شوند. برای اینکه ارتباط بهتری بین افسران و سربازان برقرار شود تمامی افسران بریتانیایی تیپ گورخا موظف هستند تا زبان نپالی را در مدرسه زبان تیپ بیاموزند. [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Gurkha_Soldier_Monument%2C_London_-_April_2008.jpg[/img] مجسمه و بنای یادبود گورخا در لندن[/align] گورخا در دیگر کشورها شجاعت و خصوصیات منحصر به فرد گورخاها سبب شد تا بسیاری از ارتشها که عملکرد آنها را در سالهای جنگ جهانی دوم از نزدیک دیده بودند به استخدام آنها متمایل شوند. پس از پایان اشغال نظامی سنگاپور در سال 1944، دولت سنگاپور برای جانشینی واحدهای نظامی سیک ،که قبل از جنگ در سنگاپور خدمت می کردند، از گورخاها استفاده کرد. امروزه گورخاها در سنگاپور وظایف پلیس را برعهده دارند. این نیرو 2000 نفر استعداد داشته و به وسیله بریتانیایی ها استخدام و آموزش داده می شود. سلطان برونئی یک گردان ذخیره گورخا به استعداد 2000 نفر را در خدمت دارد و برای استفاده از خدمات آنها سالانه 40میلیون پوند به نیروی زمینی بریتانیا پرداخت می کند. حتی نیروی دریایی آمریکا نیز از خدمات گورخاها بی نصیب نبوده و اکنون یک واحد گورخا برای حفاظت از پایگاه دریایی آمریکا در بحرین خدمت می کنند. [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_450px-Gurkha_IOC_1.jpg[/img] گورخا در خدمت پلیس سنگاپور [/align] نویسنده:رضاکیانی موحد منبع:ماهنامه جنگ افزار [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/inf_gurkha_410.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/RLC_10QOGLR_410.jpg[/img] گورخا در عراق [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/gurkha_history4_410.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_01%7E2.JPG[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/gurkha_action.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/gurkha_history1_410.jpg[/img][/align] [color=brown]لينك عكسها تصحيح شد . Babakim1[/color]
  8. در طی اشغال مجارستان توسط نیروهای مسلح پیمان ورشو(1956)، یک دستگاه تانک تی-54 روسی به وسیله مجارها ربوده و به سفارت بریتانیا در بوداپست برده شد. وزارت دفاع بریتانیا پس از مطالعه زره و توپ 100 میلمتری تانک توسط متخصصین خود رسما اعلام کرد که توپهای 20 پاوندی نصب شده بر روی تانکهای بریتانیایی توان نفوذ به زره همآورد روسی خود را ندارند. از این رو، تصمیم گرفته شد که برای مقابله با این تانک و نسل بعدی تانکهای روسی یک توپ جدید 105 میلیمتری طراحی شود. توپ جدید ال-7 نام گرفت. ال-7 توپی با سرعت دهانه بالا از کار درآمد که توان نفوذ به زره بیشتر تانکها و ادوات زرهی روسها را داشت. این توپ از ابتدا برای نصب بر روی برجکهایی که از توپ 20 پاوندی استفاده می کردند طراحی شد. با این تمهید، به روزرسانی تانکهای موجود سنچورین با صرف کمترین هزینه و وقت امکان پذیر شد. اولین تانکی که به توپ جدید ال-7 مسلح شد تانک سنچورین مارک-5 بود. کمی بعد آلمانها برای تانک لئوپارد-1، ژاپنی ها برای تانک تایپ-74 و سوئدی ها برای تانک اس-103 خود این توپ را برگزیدند. کیفیت ال-7 به اندازه ای بالابود که تب آن به سرعت قاره جدید را نیز فراگرفت و آمریکایی ها هم به صورتی گسترده ام-60های خود را به آن مسلح کردند. اندکی بعد آوازه ال-7 به آسیا رسید و اسرائیل نیز ال-7 را برای نسلهای اول و دوم مرکاواهای خود انتخاب کرد. اسرائیلی ها همچنین تانکهای تی-54 و تی-55 ،که در جنگ با اعراب غنیمت گرفته بودند، و تعدادی از ام-47 ها و ام-48های آمریکایی شان رابه ال-7 مسلح ساختند. اندکی بعد، مصر و عراق هم به استفاده از ال-7 روی آوردند و حتی تایپ-79 چینی ها هم از ال-7 بی نصیب نماند. ال-7 می تواند انواع گلوله های ضدزره، ضد نفر، دودزا، مشقی و گلوله های با قدرت انفجاری بالا را شلیک کند. نواخت این توپ حداکثر 10 گلوله در دقیقه است. طول ال-7 برابر با 5.89متر بوده و وزن آن به 1282 کیلوگرم بالغ می شود. عقب نشینی ال-7 ،پس از شلیک، تقریبا 30 سانتیمتر است و با استفاده از همین نیروی عقب نشینی به صورت خودکار پوکه خالی از درون لوله توپ به بیرون پرتاب می شود. ال-7 در طی سالهای دهه 60 و 70 سلطان بلامنازع توپهای نصب شده بر روی تانکهای غربی بود و بعدها ،حتی با ورود توپهای جدید 120 میلیمتری جدید، نیز میدان را خالی نکرد. کشورهای زیادی ال-7 را تحت لیسانس تولید کرده اند از میان این تولیدات می توان از نمونه های زیر نام برد: • ال-74: نمونه سوئدی با کالیبر62 میلیمتر و طول 6.51متر. • ام-68: نمونه ساخت آمریکا برای تانکهای ام-60. • کاام-68آ1: نمونه کره ای ام-68. • تایپ-79/81/83: کپی چینی ال-7. ال-7 اسطوره ای است که هنوز هم در تانکهای کشورهای مختلف از آن استفاده می شود و در نیروهای مسلح بسیاری از کشورهای جهان جایگاه خود را حفظ کرده است. فهرست تانکهایی که از توپ بریتانیایی ال-7 استفاده می کنند: سنچورین ومشتقات آن استرایکر (بریتانیا) اوزوریو(برزیل) لئوپارد-1( آلمان غربی) ام-1 آمبرامز ام-47؛ام-48 پاتون؛ام-60 پاتون(آمریکا) کا-1تایپ 88(کره جنوبی) مرکاوا-1 و مرکاوا2، تی-54، تی-55(اسرائیل) اواف-40(ایتالیا) پانزر-61 ، پانزر-62 (سوئیس) اس-103(سوئد) تام(آرژانتین) تایپ -74 (جمهوری خلق چین) ویجایانتا (هندوستان) رامسس دوم(مصر) اولیفانت(آفریقای جنوب). نویسنده:رضا کیانی موحد منبع:ماهنامه جنگ افزار (متاسفانه عکس خوب از این توپ نداشتم دوستان اگر کسی عکسشو داره لطف کنه و بذار توی تاپیک. منظورم البته عکس خود توپ هست نه توپ سوار شده بر روی برجک تانک)
  9. RezaKiani

    رویال اردونانس؛ ال سون L7

    جواد عزیز! همون جور که لاستیک تراکتور رو نمی شه زیر سوار بست(مثلا) هر نوع توپی رو نمی شه روی هر برجکی نصب کرد. برای تغییر دادن کوچکترین قطعه در یک ماشین از قبل طراحی شده باید صدها محاسبه انجام بشه و صدها بار قطعه جدید روی اون آزمایش بشه. من به شما قول می دم که اگر توپ 125 میلیمتری بر روی مثلا ام 60 نصب شدنی بود تا حالا نصبش کرده بودند. این مسئله دو تا علت می تونه داشته باشه 1- توان فنی اش رو نداریم(که فکر کنم داشته باشیم) 2- از نظر ریالی صرف نمی کنه( یعنی ارزشش رو نداره) به هر حال تز شما درباره یکسان سازی مهمات کاملا درسته مخصوصا برای کشورهایی مثه کشورهای ما ولی باید از نظر عملی هم این تز قابل اجرا باشه.
  10. RezaKiani

    گورخا؛جنگجوی کوهستانGurkha

    [quote]( البته این رو هم عرض کنم که عجیب رو ذهن این مردان کار کردن تا وفا داری جز لاینفکشون بشه ) [/quote] آرمانی عزیز روی ذهن اینها کار شده ولی اینکار رو انگلیسی ها انجام ندادند. صدها سال سنتهای فرقه از این افراد مردانی ساخته بوده که پتانسیلهای لازم برای تبدیل شدن به جنگجویان مدرن رو داشته اند. انگلیسی ها تنها کاری که کرده اند کشف این استعداد و به خدمت گیری اونها بوده. اگر در تاریخچه ذکر شده دقت کنید خودتون این مسئله رو می بینید که قبل از ورود انگلیس به شبه قاره هند هم این بندگان خدا باسه خودشون یه پا بزن بهادر بودن.... در اینکه این بندگان خدا استثمار شدن شکی نیست. شما نیگاه کن بعد از اینهمه جانفشانی در راه تاج و تخت انگلیس تازه یه چند ساله که حقوق برابر با انگلیسی ها می گیرند یا می تونند ترفیع حسابی بگیرند و افسر بشن(بیشتر افسراشون انگلیسی هستن) و یا می تونن به تابعیت انگلیس دربیان. خوب این خودش از استعمار هم بدتره. همه رقمه از گرده این بندگان خدا کار می کشیدن. اما اون چیزی که توجه من رو به این مردم جلب کرده حرفه ای بودن اونها توی کارشونه. معلومه واقعا کاربلد هستند که جون یکی از افراد خانواده سلطنتی رو (اون هم توی افغانستان و اون هم در خط مقدم جنگ با طالبان) به دست اینها سپرده اند.
  11. RezaKiani

    گورخا؛جنگجوی کوهستانGurkha

    اقا مرسی. بالاخره یه روز وقت می ذارم یاد می گیرم اینها رو .
  12. RezaKiani

    رویال اردونانس؛ ال سون L7

    دوست من نمی دونم! راستش من مطالبی رو که بلت بودم نوشته ام. اگر چیزدیگری هم بود خوب حتما توی نوشته ام می آوردم. امیدوارم کسی از دوستان جواب سوال شما رو داشته باشه.
  13. RezaKiani

    معرفي سيستم ضد موشكي NCADE

    یعنی وقتی کلاهک موشک بالستیک خورد تو سر مردم این هم بعدش به سر مردم اضافه می شه.
  14. شاید واسه این مطلب آشناس که قبلا درباره فالکون یه مطلب داشتیم البته مدل قدیمی ترش. اینجا رو نیگاه کنید http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=5128
  15. RezaKiani

    قایق پرنده چیست؟

    سینا جان فعلا فقط با هواپیماهای معمولی آسمان می ریم سرکار(فوکر-100) من توی شرکتی کار می کنم که بزرگترین تولید کننده نفت دریایی در جهان است. این شرکت تعداد زیادی سکوهای نفتی در خلیج فارس داره . فعلا برای حمل همکاران از قایق و هلیکوپتر استفاده می شه ولی من نظرم اینه که شرکتمون باید یه چند تا هاورکرافت و از این آکروپلانها بخره. مخصوصا هاورکرافت که می تونه از نظر لجستیکی مقدار زیادی مواد اولیه و دستگاه های مورد نیاز سکوهای نفتی رو در خودش جا بده.
  16. خلبان ایرانی عزیز سلام متاسفانه مطلب رو کاملا برعکس گرفتی. قضیه اصلا ربطی به آمریکا نداره. خواننده این ترانه یه آدم ضدجنگ هستش و آمریکایی هم نیستند. نمی دونم این کلمه آمریکا رو شما چطور تونستید از متن ترانه استخراج کنید. این هم خودش واقعا یه هنریه ها!!!
  17. RezaKiani

    اخبار برتر نظامی

    لطفا توسط دوستان مدیر به بخش اخبار منتقل شود: جراید فرانسه اعلام کردند که نیروی هوای فرانسه تعداد 24 فروند هلیکوپتر EC 635 به صنایع EADS سفارش داده. مبلغ سفارش در حدود 488 میلیون دلار هست و کلیه هزینه ها از قبیل آموزش ، تعمیرات و لوازم یدکی رو دربرمی گیره. این هلیکوپترها سبک و دو موتوره هستند . عراق از قدیم ندیما رابطه خیلی خوبی با فرانسه داشت. (درحقیقت صدام رابطه برادرانه ای با شیراک داشت) و فرانسه در زمان جنگ این کشور با ایران قسمت عمده ای تجهیزات نظامی صدام رو با تخفیق و به صورت قسطی تأمین می کرد. ظاهرا دوباره عراقیها دارن به شرکای سابقشون روی می آرن. منبع سایت: Defense Industry Daily
  18. شاهم عزیز(امیدوارم اسمتون رو درست نوشته باشم) خیلی عالی نوشته بودی. قلم خوبی داری و خوب هم تحلیل می کنی. عالی بود. اما ترانه "دیشب" دیشب؛ داشتم توی بندرگاه قدم می زدم همون جا که قایقهای ماهیگیری پهلو گرفته بودن اخبار به سرعت منتشر می شد و هرکس می خواست خودش رو برسونه... به اونجایی که شهردار سخنرانی می کرد. مردم شروع کردن به هورا کشیدن هنگامی که افتخارات برشمرده می شد و سربازان به خانه بازمی گشتند. دیشب؛ ملت داشتن تو خیابونا می رقصیدن و آوای موسقی از هر کوی و برزن به گوش می رسید از یه خونه در محله قدیمی صدای گیتار می اومد مارگاریتا توی در واستاده بود با موهای بلندش که در نور قرمز مثل آبشار بود اون داشت لبخند می زد؛ برای سربازا که برمی گشتن خونه بر وبچ داشتن از جنگ برمی گشتن خونه اونا می خوندن : "ما قهرمانیم و از همه سرتر ما در فرمان دهی پادشاهیم و خداوند طرف ماست." ما هم می گفتیم که:" هیچی ما رو نمی تونه تغییر بده. از دیروز تا حالا؛ همونی هستیم که بودیم از دیروز تا حالا؛ هیچی تو ما عوض نشده از دیروز تا حالا؛ همونی هستیم که بودیم اما می تونستم یه عطش جدیدی رو توی خودم حس کنم که باید سیراب می شد؛همون دیشب کشفش کردم دیشب؛ داشتم میون سایه ها قدم می زدم خیلی دورتر از هیاهو و دخترا یه سربازی رو دیدم که منتظر یه زن سیاه پوش بود بدون هیچ حرفی در کنارهم ایستاده بودن زنه فقط چشماش مونده بود به یه عکس؛ بعدش زد زیرگریه باسه سربازی که توی جنگ از دست رفته بود بعضیاشون توی جنگ از دست رفته بودن اونا می خوندن : "ما قهرمانیم و از همه سرتر ما در فرمان دهی پادشاهیم و خداوند طرف ماست." ما هم می گفتیم که:" هیچی ما رو نمی تونه تغییر بده. از دیروز تا حالا؛ همونی هستیم که بودیم از دیروز تا حالا؛ هیچی تو ما عوض نشده از دیروز تا حالا؛ همونی هستیم که بودیم اما می تونستم یه عطش جدیدی رو توی خودم حس کنم که باید سیراب می شد؛همون دیشب کشفش کردم پی نوشت1: دوستان ترجمه آزاد هست نه کلمه به کلمه شما رو به خدا گیرندید. پی نوشت 2: هر چی می خواستم بگم توی همین شعر(ترانه) هستش ولی اگه منظورم رو نگرفتید سوال کنید. پی نوشت3: اون دوستی که به گورخا ها علاقه داره لطف کنه برام پی ام بده. آخه منم خیلی باهاشون حال می کنم.
  19. RezaKiani

    اخبار برتر نظامی

    لطفا توسط مدیران سایت به بخش اخبار منتقل شود: دولت روسیه اعلام کرده است که در نظر دارد یک نیروی ویژه نظامی به قطب شمال بفرستد. در سندی که وبسایت شورای امنیت ملی روسیه انتشار داده، نوشته شده که این برنامه بخشی از استراتژی روسیه است مبنی بر اینکه این منطقه را تا سال ۲۰۲۰ به صورت یک پایگاه اصلی برای استخراج منابع قطب شمال از جمله نفت و گاز، درآورد. در این سند پیش بینی شده است که در ظرف دهه آینده، منطقه قطب شمال، منبع اصلی نفت و گاز روسیه خواهد بود. در این سند همچنین گفته است که روسیه برای حفاظت از دارایی های خود، یک نیروی ویژه در قظب شمال مستقر خواهد ساخت که قادر به "تضمین امنیت نظامی منطقه" خواهد بود. سایر کشورهایی که ادعای ارضی بر این منطقه دارند نگران بلندپروازی های روسیه هستند. شرکت های انرژی پیش بینی می کنند که تغییرات جوی سبب خواهد شد حفاری در مناطقی از قطب شمال که تا کنون ممکن نبود، در آینده امکان پذیر شود. تحقق این پیش بینی موجب می شود که قطب شمال اهمیت استراتژیک زیادی پیدا کند. جیمز راجرز، خبرنگار بی بی سی در مسکو می گوید این موضوع می تواند موجب اصطکاک ها و در عین حال فرصت هایی در قطب شمال شود. یک گروه اعزامی روسیه در سال ۲۰۰۷ پرچم این کشور را در بستر آب های قطب شمال نصب کرد. استدلال روسیه این بود که قطب شمال ادامه فلات قاره سیبری است. ولی کشورهای آمریکا، کانادا، دانمارک و نروژ نیز که مانند روسیه در ساحل بخش هایی از اقیانوس منجمد شمالی قرار دارند، می گویند قصد آنها این است که از منافع خود دفاع کنند. خبرنگار بی بی سی می گوید با توجه به این که ذخایر نفتی این منطقه حدود ۹۰ میلیارد بشکه تخمین زده شده، احتمال می رود که کشورهای ذینفع، فعالیت های روسیه را در منطقه، از نزدیک تحت نظر داشته باشند.
  20. RezaKiani

    قایق پرنده چیست؟

    همون جور که قبلا در یه تاپیک اشاره کردم دانشکاه مالک اشتر همچی چیزی رو ساخته و عکسش هم همونجا گذاشتم. (یادم نمی یاد جاشو) ولی چیزی درباره عملیاتی شدن این وسیله اعلام نشده. از نظر تئوری ساختش خیلی ساده تر از یه هلیکوپتره و مطمئن باشید که هزینه های جانبی کمتری هم داره ولی باید ببینیم در شرایط جنگی چیکاره اس؟ به قول بیشتر بچه های سایت اگر مالی بود تا حالا کشورهای دیگه ازش به صورت عملیاتی استفاده می کردند. یه عکس هم از یه نمونه هلندیش دارم که تقریبا مال 30 سال قبل هست. (منظورم اینه که خیلی تکنولژی تاپ سیکرتی نیس) به هر حال به درد اداره ما که خیلی می خوره. خداکنه شرکت ما سرمایه گذاری کنه یه 10 تاش رو بخره.
  21. پست خوب و عالی بود. لذت بردیم از عکسها. کیفتها خوب بود و هر عکسی اندازه یه مقاله حرف واسه گفتن داشت. مرسی
  22. یه بابایی هس به نام کریس دی برگ. به قول قدما مطرب و به قول امروزیها هنرمند. یه شعری داره به نام لست نایت. معنیش تقریبا می شه دیشب یا شایدم شب گذشته. بد نیست همگی یه نیگاهیی بهش بندازیم. توضیحات کافی پس از نیگاه انداختن دوستان داده خواهدشد.
  23. اگر بمب اتم بود در نتیجه نهایی جنگ تغییری حاصل نمی شد. زمانی که ژاپن تسلیم شد تنها 1 میلیون سرباز ژاپنی در خاک چین مونده بودند و نیروی دریایی ژاپن کشتی نداشت تا اونها رو برگردونه. اوضاع ژاپن خیلی خراب تر از اونی بود که فکر کنید می تونسته در برابر آمریکا تا ابد مقاومت کنه. ولی کلا بزرگترین اشتباه ژاپن استراتژی غلط این کشور در جنگ بوده. نیروی زمینی واسه خودش می جنگیده و نیروی دریایی هم باسه خودش(نیروی هوایی نداشتن اون موقع) . همین ناهماهنگی هم بدجورکاردستشون داد. مسائل دیگر هم هست. انشاءالله سر فرصت بهشون می پردازیم...
  24. من به سهم خودم از همه دوستان تشکر می کنم و سال نو رو هم به همه تبریک می گم هر چند که اعتقادی به سال نو و کهنه و این حرفها ندارم. زمین گرده داره واسه خودش دور خورشید تاب می خوره حالا چه فرقی می کنه که کجا باشه! اما درباره مدال!! راستش خودم هم هنوز نفهمیدم چی به چیه. اگر کسی خبر داشت ما رو هم درجریان بذاره. کاربران زحمتکش تر از من و با سوات تر هم در سایت هستند. من که یه 2 ماهی کاملا در تله آف ساید گیری گیرکرده بودم. تازه دوباره برگشتم در جریان بازی! مواظب خودتون باشید. رضا
  25. سال نوی شما هم مبارک سعید جان! درباره شکست ژاپن و علل اون بهتره که در یه تاپیک جداگانه بحث بشه. موردی که شما اشاره کردی خیلی تأثیر گذاره ولی علتهای مهمتری هم بوده. به قول ما ایرانی ها : توی این جنگ ژاپنی ها از خودشون بیشتر ضربه خوردند تا آمریکایی ها. در پناه حق رضا