[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]
تمامی ارسال های RezaKiani
-
تاپیک جامع خانواده هویتزر رعد ( رعد-1 ،رعد2 ام ) تاپیک جامع خانواده هویتزر رعد ( رعد-1 ،رعد2 ام )
RezaKiani پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در هویتزر ها
هویتزرهای ام109 تا آخر جنگ موی دماغ صدام بودند. صدام خیلی به این درواون در زد تا بتونی سلاحی پیداکنه که بردش به این غول بیابونی برسه. پیش خیلی ها هم رفت ولی هیچ کدوم نتونستند هویتزری رو بسازند که با اینها برابری کنه. دست آخر یه شرکت در آفریقای جنوبی که رئیسش بول بود تونست برای صدام یه سلاح خوب بسازه. بعدش هم این جرالد بول بیچاره به صدام گفت بیا برات یه توپ بسازم که تا مسکو هم بردشه. صدام هم خام شد پول هاش رو ریخت توی پروژه توپ بابل. بعدش هم اسرائیل این بول بیپاره رو ترور کرد و آرزوهای دیکتاتور عراق دودشد و رفت هوا. -
عکس آخری شاتل بوران هست. یه عکس هم من می ذارم. یادتون باشه که واسه حمل این غول بیابونی روسها مجبور شدند یه هواپیمای درسته طراحی کنند. عکس بعدی هم عکس پیش نمونه بوران هست اما اینکه بر سر بوران چی آمد خودش داستانیه: این روسهای بیشعور(بعضی هاشون) آمدن این بیچاره رو توی یه آشیانه گذاشتند این جوری: بعدش، یه روز که برف سنگین اومد سقف آشیانه رو پارو نکردند و در نتیجه سقف آمد پایین این جوری: تو عکس کوچیکه قشنگ معلومه. اگه دقت کنید می بینید که دوتا عکس بالا از یه زاویه انداخته شدند. در نتیجه شاتل بوران بیچاره که فقط یه پرواز به مدار داشت بدون اینکه بتونه حتی یه آدم رو به فضا ببره داغون شد. واقعا حیف .... اینها هم دو تا عکس دیگه لازم به ذکره که بدونید تنها پرواز بوران به فضا بدون انسان و کاملا با استفاده از کنترلهای زمینی و خلبان اتوماتیک انجام شد. من یکی که گریه ام گرفت .... شما رو نمی دونم؟؟؟؟
-
چندی قبل پروژه ای مشترک برای ساخت تجهیزات پیاده نظام آینده بین کشورهای ایتالیا و آلمان آغازشد که به دلیل نیازها، اهداف و زمانبندی متفاوت دو کشور این پروژه لغوشد. لغو این پروژه سبب شد تا وزارت دفاع ایتالیا خود به تنهایی توسعه سیستمهای تسلیحاتی برای پیاده نظام آینده را با تکیه بر صنایع داخلی ادامه دهد. نیروهای نظامی ایتالیا - به ویژه در زمینه ارزیابی تکنولوژیهای پیشگام و نمونه های آزمایشی- همکاری تنگاتنگی با صنایع آن کشور دارند. اکنون، گروه کاری مشترکی از چند شرکت -که توسط شرکت سلکس کامینیوکیشن هدایت می شوند- توسعه پیاده نظام آینده ایتالیا را در دست گرفته اند. تا امروز، شرکتهای آئروسکور، برتا، گالیلئوآویونیکا،لاریمارت و سیستما کومپوزیت در فرآیند طراحی این پروژه درگیرشده اند. تا کنون یک نمونه از سرباز آینده ایتالیا کامل شده است و قرار است که تجهیزات آن تا انتهای سال 2007 وارد خدمت شود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1-soldier.jpg[/img] سرباز آینده ایتالیا گروه تسلیحاتی نیروی زمینی ناتو (NAAG)یک گروه کاری تشکیل داده است که وظیفه آن هماهنگ کردن سیستمهای نظامی آینده بین کشورهای عضو و جلوگیری از دوباره کاریهای غیرضروری در این سیستمها است. ایتالیا رسما در این گروه حضور دارد و در زمینه تعیین استانداردها و پروتکلهای بکارگرفته شده در تجهیزاتی مانند نمایشگرها، وسایل ارتباطی، شبکه ها، اتصالات و منابع تغذیه همکاری می کند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2-soldier.jpg[/img] یک تیم مشترک از صنایع نظامی و ارتش ایتالیا بر روی تکنولوژیهای سرباز آینده کار می کنند. لباس و حفاظت شرکت سیستمی کامپوزیتو عهده دار طراحی و ساخت کلاهخود، لباسها و سیستمهای حفاظتی شده است. جلیقه رزمی ترکیبی و ماجول پشتیبانی جهانی توسط شرکتهای سیستمی کامپوزیتو و سلکس کامیونیکیشن ساخته شده اند و شامل کابلهای ارتباطی نیز می شوند. استفاده از این سیمها باعث می شود تا از حجم امواج رادیویی که سرباز را دربرگرفته اند کاسته شود و بدین سان کشف کردن سربازان در میدان نبرد مشکل تر شده و امکان اختلال الکترونیکی در سیستمهای الکترونیکی سربازان به وسیله دشمن کاسته شود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/8-soldier.jpg[/img] جلیقه ضدگلوله به همراه ماجولهای پشتیبانی یک پارچه با الگوی درهم ریخته برای یونیفرمهای بیابانی طراحی شده است. به علاوه، سرباز می تواند از یک لباس استتاری برای حفاظت در برابر حملات ش. م. ه استفاده کند. جلیقه ضدگلوله سرباز آینده ایتالیا می تواند در برابر زخم خنجر و گلوله های 9 میلیمتری مقاومت کند. صفحات کامپوزیتی مخصوصی ساخته شده اند که می توان آنها را در میان جلیقه قرارداد تا حفاظت در برابر مرمی های ضدزره 7.62 میلیمتری نیز تامین شود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/9-soldier.jpg[/img] جلیقه ضدگلوله مناسب برای حفاظت در برابر ترکش و مرمی های 9 میلیمتری کلاهخود کلاهخود پیاده نظام آینده ایتالیا دارای دو نمایشگر -یکی ضدترکش ودیگری ضدگلوله- و یک عینک محافظ در برابر پرتوهای کورکننده لیزر است. برای محاظفت صورت سرباز در برابر حملات ش.م.ه چندین ترکیب حفاظتی گوناگون توسط شرکت آئروسکور طراحی شده است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/4-soldier.jpg[/img] کلاه خود سربازان آینده ایتالیا دارای نمایشگر ضدگلوله و ضدترکش است. عینک محافظ در برابر پرتوهای لیزر در بالای کلاه خود به خوبی دیده می شود. سیستم فرماندهی و کنترل شرکت ارتباطی سلکس سیستم فرماندهی و کنترل پیاده نظام آینده ایتالیا را طراحی کرده است و تهیه نرم افزارهای لازم را نیز برعهده گرفته است. شرکت لاریمارت مسئول تهیه سخت افزارهای مورد نیاز است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_5-soldier.jpg[/img] بیسیم دستی جدید ساخت سلکس هر سرباز داراری یک کامپیوتردستی با صفحه نمایش لمسی است که می تواند اطلاعات را به صورت پیامهای متنی یا گرافیکی دریافت کرده یا ارسال کند و وضعیت تاکتیکی، اطلاعات ناوبری و اطلاعات مکانی فرد را بر روی نقشه های دیجیتالی نمایش دهد. فرمانده واحد و جانشین او دارای صفحه نمایش لمسی بزرگتری هستند که می تواند تصویر با کیفیت بالاتری را نمایش دهد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/6-soldier.jpg[/img] کامپیوتر دستی سرباز آینده ایتالیا برای دریافت و ارسال اطلاعات و پیامها. فرستنده و گیرنده صوتی توسط شرکت لاریمار طراحی شده است و دارای حسگرهایی است که می تواند وضعیت سلامت فیزیکی هر سرباز را برای فرمانده واحدش ارسال کند. مخابرات یک بیسیم دستی جدید توسط شرکت ارتباطی سلکس ساخته شده است که می تواند صدا و اطلاعات را همزمان انتقال دهد. این بیسیم دارای 1300 متر برد می باشد که به صورت اسمی بیشترین فاصله بین واحدهای پیاده نظام در میدان رزم می باشد. روشهای مدولاسیون بکاررفته در این بیسیم باعث می شود که احتمال کشف و شنود به کمترین میزان برسد که این امر در نهایت به نفع سرباز و واحد اوست. سرباز می تواند برای استفاده راحت تر از بیسیم خود از هندزفری استفاده کند. به علاوه، فرمانده واحد دارای یک بیسیم با برد بلندتر است که می تواند ارتباط او را با مراکز فرماندهی برقرارکند. فرمانده واحد می تواند تنها با استفاده از یک گوشی و میکروفن به صورت همزمان دو بیسیم خود را بکارگیرد. این سیستمهای مخابراتی بدین منظور طراحی شده اند تا از عملکرد صحیح سربازان در میدان های نبرد آینده اطمینان حاصل شود. سربازانی که در جنگهای شبکه محور بکارگرفته خواهند شد. هدفیابی فرمانده هر واحد و جانشین او دارای یک دوربین دوچشمی ساخت شرکت گالیلئوآویونیکا هستند. این دوربین دارای یک فاصله یاب لیزری، یک هدفیاب دید در روز و یک هدفیاب حرارتی دید در شب می باشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10-soldier.jpg[/img] دوربین دوچشمی به همراه دستگاه هدفیاب و توانایی دید در شب. هر سرباز دارای یک دوربین دید در شب است که می تواند هشدارهای فوری را نیز نمایش دهد. سلاح برتا یک تفنگ آرگونومیک و سبک وزن برای پیاده نظام آینده ایتالیا طراحی کرده است. طول این سلاح با قنداق باز 84 سانتیمتر -و 15 سانتیمتر کوتاه تر از طول برتای آ آر 70/90- می باشد. قنداق تلسکوپی این سلاح را می توان در 4 وضعیت مختلف تثبیت کرد تا سرباز در هنگام تیراندازی وضعیت آسوده ای داشته باشد. دستگاه نشانه روی این تفنگ به سرباز اجازه می دهد تا از فاصله 600 متری هدفی به ابعاد یک انسان را تشخیص داده و تعقیب کند. دستگاه نشانه روی دارای یک نمایشگر برای دید در روز و دید در شب با بزرگنمایی 3 برابر است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_3-soldier.jpg[/img] برتا در حال طراحی یک تفنگ سبک برای پیاده نظام آینده ایتالیا است. 2 لیزر پوینت برای روز و شب نیز بر روی دستگاه نشانه روی تفنگ نصب شده اند. لیزر پوینت روز برای نشانه گیری در فواصل نزدیک بسیار مناسب است. لیزر پوینت شب نیز یک نقطه مادون قرمز ایجاد می کند که می تواند توسط دوربینهای دید در شب دیده شود و برای درگیریهای شبانه بکارمی رود. دستگاه تولید این نقاط می تواند بر روی نمایشگر دستگاه نشانه روی یک نقطه قرمز ایجاد کند. با این روش یک نقطه واقعی بر روی هدف نمی افتد که هدف بتواند از نشانه روی سرباز بر روی خود آگاه شود. تصویر لیزرپوینت یک سرباز می تواند توسط تجهیزات ارتباطی بر روی دستگاه نشانه روی دیگر سربازان نیز به نمایش درآید. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_7-soldier.jpg[/img] تفنگ سرباز آینده ایتالیا به همراه دستگاه نشانه روی مدرن یک نارنجک انداز زیرلوله را نیز می توان بر روی این تفنگ نصب کرد. این نارنجک انداز دارای یک کامپویتر هدایت آتش و یک فاصله یاب لیزری ساخت شرکت گالیلئوآیونیکا است. هر جوخه از پیاده نظام آینده ایتالیا به دو نارنجک انداز مجهز خواهد شد. منبع مجله جنگ افزار مترجم رضاکیانی موحد
-
1- در مورد رنگ لباسها تا جایی که من می دونم این جور لباسها رو در چند رنگ مختلف و برای شرایط مختلف درست می کنن. حالا این یکی دیگه از دستشون در رفته. ولی کلا عکسها تبلیغاتی هستند نه عکس در حین نبرد. باید عکس در مانور یا نبردشون هم منتشر بشه تا بهتر بشه قضاوت کرد. 2- درباره تجهیزات انفرادی و مخصوصا سلاح من هیچ اطلاعاتی ندارم. این رو باید به عهده سامان خان گذاشت. 3- همون جور که شما فرمودید ساختن یه سری از این وسایل در ایران و با تکنولوژی موجود کاملا امکان پذیر هست. فقط همت می خواد و بودجه.
-
تا اونجا که من یادمه اونی که به عنوان سکوی پرتاب زیر شاتل هست یه ماشین بزرگ شنی داره که می تونه اینور اون ور بره. اگر دوست داشتید می تونید مشخصات و عکسهاش رو اینجا ببینید. خودش برای خودش کلی ماجراس. http://en.wikipedia.org/wiki/Crawler-transporter
-
رزمنده ای که هیچ چیز جز خدمت سلحشوری را دوست ندارد، ستایش انگیز است. سلحشوری که از کارهای بزرگ و سخت رویگردان و کناره جو باشد، کارگریز و بزدل است. اگر مرد در فرجام کار و خواسته ای ، با همه ی سختکوشی خود، ناکام بماند، این شکست او همانند مرگی پرافتخار در جنگی نابرابر است.
-
قرار بود که آلمان و ایتالیا به همراه یکدیگر پروژه سربازان آینده را پیش ببرند اما اختلاف در نیازها و مقدورات راه دو کشور را از هم جداکرد. اکنون، شرکت "ئی آداس دیفنس الکترونیک" هدایت کنسرسیومی که ساخت تجهیزات پیاده نظام آینده آلمان (ایدزInfanterist der Zukunft) Infantryman of the Future system)) را انجام می دهند برعهده دارد. جلیقه ضدگلوله، تجهیزات مقابله با حملات ش.م.ه، دوربین دید درشب، تجهیزات ناوبری و ارتباطی دیجیتال، بیسیم تاکتیکی و طیف جدیدی از سلاح های سبک تجهیزات انفرادی یک سرباز پیاده را تشکیل می دهند. ایدز در مانور ارتش آلمان در طی یک آزمایش پنج ماهه برای اولین بار -در سال 2002- در کوزوز تجهیزات پیاده نظام آینده خود را در بوته آزمایش قرارداد. در این آزمایش، دو جوخه مجهز به تجهیزات ایدز به همراه جوخه ای که سلاح و تجهیزات نشانه روی اضافی به همراه داشتند، بکارگرفته شدند. دفتر تکنولوژیهای دفاعی و تدارکات نیروی زمینی آلمان فدرال بودجه ای برابر با 10 میلیون یورو در اختیار ئی آدس دیفنس الکترونیک گذاشته است تا 150 دست کامل از تجهیزات ایدز را برای 150 سرباز آماده کند. در این مناقصه، تهیه تجهیزات به صورت اضطراری برای سربازان آلمانی که به عنوان بخشی از نیروهای ناتو در استان قندوز افغانستان به سرمی برند نیز درنظرگرفته شده است. اولین دست از این تجهیزات در روز اول جولای 2004 به اداره بازرسی نیروی زمینی در مدرسه پیاده نظام هاملبورگ تحویل داده شد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_kozovo2002.jpg[/img] پیاده نظام آلمان مجهز به نسل اول تجهیزات ایدز در مانورهای سال 2002 کوزوو نسل اول ایدز مرحله توسعه اولین نمونه ایدز تقریبا به اتمام رسیده است. قراربوده است تا در سالهای 2006 و 2007 تعداد 1600 دست ایدز برای استفاده در نیروهای ارتش آلمان ویژه تحویل داده شود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_1-infantryman.jpg[/img] عناصر بکاررفته در تجهیزات پیاده نظام آینده آلمان نسل دوم ایدز در سپتامبر 2006، شرکت "راین متال" برنده مناقصه ای شد که بر اساس آن توسعه نسل دوم ایدز و نمونه پیشرفته ایدز به آن شرکت واگذارشد. نمونه پیشرفته ایدز به تجهیزات اضافه ای مجهز شده است و قرار است تا در سال 2009 تحویل داده شود. مهمترین بخش این تجهیزات عبارت اند از کامپیوترهای جیبی ساخت راین متال برای ارتباط و فرماندهی. این کامپیوترها از استانداردهای ارتباطی ناتو پیروی می کند و می تواند ارتباط سرباز آینده آلمانی را با دیگر سربازان کشورهای عضو پیمان نظامی ناتو برقرارنماید. دیگر اجزا ایدز پیشرفته را می توان سنسور کنترل آتش، مین یاب، نمایشگر جدید برای نصب بر روی کلاهخود، سیستم جمع آوری اطلاعات حیاتی از بدن سرباز و تجهیزات ارتباط یکپارچه با زرهپوش ها و ادوات زرهی دانست. تجهیزات بکارگرفته شده در ایدز تجهیزات ایدز شامل 10 کیت گوناگون می شود که ترکیبی از آنها می تواند برای انواع عملیات مختلف توسط سربازان پیاده نظام بکارروند. هر سرباز به صورت عمومی دارای یک تفنگ هجومی جی 36 به همراه نشانه گذار لیزری، تجهیزات ارتباطی و مخابراتی یکپارچه شده در جلیقه ضدگلوله، تجهیزات حفاظت از چشمها و گوشها، تجهیزات حفاظت در برابرحملات ش.م.ه و دوربین دید در شب می باشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_nbc-protection.jpg[/img] تجیهزات مقابله با حملات ش.م.ه تجهیزات ارتباطی کامپیوتری ایدزساخت شرکت تالس بوده و "ناویکام" نام دارد. همچنین این شرکت ساخت نمایشگر دید در شب نصب شده بر روی کلاهخود سرباز را برعهده گرفته است. ناویکام ارتباطی مطمئن و بدون قطع شدن را برای سربازان آینده تامین می کند. یک نقشه دیجیتالی اطلاعات مورد نیاز سرباز از قبیل موقعیت او و همقطارانش، موقعیت میادین مین و دیگر نقاط خطرناک، اهداف و موقعیت آنها و خط سیرشان را برای سرباز ترسیم می کند. این اطلاعات از سیستمهای فرماندهی مستقر در میدان برای سربازان مجهز به ایدز ارسال می شود. اطلاعات صوتی و دیجیتالی به صورت آنی به سرباز رسیده و نیازهای اطلاعاتی او را درمیدان نبرد برآورده می سازد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_navicom.jpg[/img] سرباز سمت چپ در حال تعیین موقعیت دشمن با استفاده از نقشه دیجیتالی ناویکام برای ماموریتهای خاص مانند -جنگهای شهری- سرباز می تواند از پهپادهای مینیاتوری و یا رباتهای شناسایی کوچک استفاده کند. تجهیزات ناوبری و جهت یابی سربازان آینده ارتش آلمان از جی پی اس استفاده می کنند. سلاح های اضافی یک جوخه عبارتند از راکت انداز ضدتانک "دینامیت نوبل پانزرفاست 3" به همراه دستگاه نشانه روی کامپیوتری، نارنجک انداز 40 میلیمتری هکلروکخ، مسلسل سبک ام جی4 ساخت هکلروکخ و مسلسل دستی ام پی 7. دستگاه های نشانه روی اضافی عبارتند از فاصله یاب لیزری ساخت شرکت "ویکترونیکس" ، دوربین دید در شب دستی ساخت شرکت "زیس" . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_radio-communications.jpg[/img] سرباز آینده آلمان در حال استفاده از دوربین و تجهیزات ارتباطی دیجیتال تفنگ هجومی جی 36 در ابتدای دهه 90 میلادی، شرکت آلمانی هکلروکخ کار بر روی تفنگ هجومی جی 36 با کالیبر 5.56 میلیمتر را آغازکرد. وزن کم -3.6 کیلوگرم- و نیاز اندک به نگهداری سبب شده است تا امروزه این تفنگ به صورت گسترده ای در نیروهای مسلح آلمان، اسپانیا و ناتو بکارگرفته شود. سربازان آینده آلمان می توانند به همراه جی 36 از یک نارنجک انداز زیرلوله ای برای شلیک نارنجکهای 40 میلیمتری استفاده کنند. با استفاده از جی 36 می توان 15000 گلوله شلیک کرد بدون اینکه احتیاج به نظافت سلاح باشد. در ضمن جی 36 را می توان بدون نیاز به هیچ ابزاری بازوبسته کرد. برگه آتش سلاح به سرباز اجازه شلیک تک تیر، 3 تیر و رگبار را می دهد. موشک انداز ضدتانک موشک انداز ضدتانک "دینامیت نوبل پانزرفاست 3" به یک دستگاه نشانه روی کامپیوتری مجهز شده است. موشکهای شلیک شده از خرجهای شکل دار استفاده می کنند. این موشک انداز برای جنگهای شهری مناسب است و می توان آن را از فواصل بسیار نزدیک نیز شلیک کرد. ضامن ایمنی موشک پس از اینکه موشک 5 متر از موشک انداز فاصله گرفت عمل می کند. برد موشک برای اهداف متحرک 300 متر و برای اهداف ثابت 500 متر است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_g36.jpg[/img] تفنگ هجومی جی 36 مورد علاقه واحدهای واکنش سریع ناتو. مسلسل دستی ام پی 7 ام پی 7 را می توان بسادگی یک تپانچه بکارگرفت در حالیکه گلوله های آن می تواند با قدرت یک تفنگ هجومی در بدن دشمن یا جلیقه ضدگلوله وی نفوذکند. گروه عملیات ویژه ارتش آلمان -کا اس کا- از سال 2002 به این سو این تفنگ را به خدمت گرفته است. وزن ام پی 7 با مهمات کامل کمتر از 2 کیلوگرم می باشد. ام پی 7 نیاز کمی به نظافت ونگهداری دارد و بدون نیاز به ابزار ویژه ای بازو بسته می شود. در یک آزمایش تیراندازی در حالت نیمه اتوماتیک و از فاصله 45 متری، ام پی 7 توانست 10 شلیک پی درپی را در دایره ای به قطر کمتر از 5 سانتیمتر جای دهد. مرمی ام پی 7 می تواند در فاصله 200 متری در یک صفحه ساندویچی مرکب از تیتانیوم و کولار به قطر 1.6 میلیمتر نفوذکند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_mp7.jpg[/img] مسلسل سبک ام جی 4 سیستم تغذیه مسلسل سبک ام جی 4 ساخت هکلروکخ مانند تفنگ هجومی جی 36 می باشد. وزن سلاح با قنداق تاشو 8.55 کیلوگرم است. برخلاف دیگر سلاح های ساخت هکلروکخ، این مسلسل فقط در حالت رگبار تیراندازی می کند. طول لوله سلاح 48 سانتیمتر و طول کلی آن 105 سانتیمتر می باشد. دید در شب دستگاه دید در شب "آ ان/پاس13" ساخت شرکت زیس اوپترونیک بر روی تفنگها و سلاح های سبک نصب می شود و بدون نیاز به ابزارخاصی می توان آن را بر روی سلاح بست و یا آن را از روی سلاح بازکرد. حرارت یاب این دستگاه از یک سیستم خنک کننده استفاده می کند. دستگاه دید در شب دارای یک نمایشگر 160در160 پیکسل می باشد. مترجم:رضاکیانی موحد منبع مجله جنگ افزار پی نوشت: دوستان اگر اجازه بدهند بحث فنی رو اینجا ادامه بدیم: 1- آرمانی عزیز! حق با شماست. کلا کشورهای اروپایی و آمریکایی سیستمشون ابزار محور است و نه انسان محور. شاید علتش این باشه که دوست دارند اشتباهات انسانی رو به حداقل برسونند تا ایمنی کارشون بالا بره. البته آمریکایی ها سردمدار این بینش هستند. 2- برای بکارگیری این تجهیزات آموزشهای طولانی لازمه. خوب ! همه می دنیم که این کشورها سربازی اجباری ندارند و کسی که به شغل شریف سربازی می پردازه حقوق و مزایای حسابی می گیره و مدتها آموزش می بینه. اما همه اینها دلیل نمی شه که سربازهای غربی رو سوپر من بدونیم. 3- این تجهیزات بعضی هاشون فعلا در مانورهای یا عملیاتهای نظامی محدود شرکت داشتند ولی باید بیشتر صبر کنیم ببنیم که در آینده چی از آب در میان. 4- درباره وزن خیلی سخت نگیرید. اصولا سربازهای اینها به حمل وسایل سنگین عادت دارند. بعدش هم دائم روی این تجهیزات کار می کنند که اونها رو سبکتر کنند. محض اطلاع دوستان الان آمریکا و روسیه دارند روی زره مایع کار می کنند. یه جور پولیمر که از الیاف نانو پر شده و جلیقه های ضدگلوله رو باهاش خیس می کنند(شایدهم توش تریت میکنند مثه آبگوشت) این مایع در برابر تغییرات فشار ناگهانی مثه سنگ سفت می شه! 5- بیشتر اطلاعات در بین این سربازان توسط کامپیوترهای جیبی انتقال پیدامیکنه و واسه همین نفوذ به این شبکه مخابراتی خیلی سخت تر از نفوذ به شبکه های مخابراتی عادی و بیسیم هست. 6- اکثر این سربازان به سنسورهایی مجهز می شوند که مکان اونها رو در صحنه نبرد برای فرماندهانشون مشخص می کنه. این جوری هرفرمانده ای می فهمه که کجا چندتانیرو داره. بعضی از این سنسور ها می توننند وضعیت بدنی سرباز روهم گزارش کنند. چیزهای مثه فشار خون وضربان قلب و... به هرحال همون جور که گفتم بعضی از این تجهیزات برای هر سربازی لازم هست. حالا چه ایرانی چه ....
-
1- نظر واریور تا اونجا که من با خارج نشین ها صحبت کردم درسته. اروپایی ها دیگه دوست ندارند که نوکر چشم و گوش بسته آمریکا باشند. این مسئله از زمان مارشال دوگل فرانسوی شروع شده و کم کم داره تمام اروپا رو فرا می گیره. مخصوصا از نظراقتصادی دوست دارند برای خودشون یه قطب مستقل باشند. البته زرنگ هستند و آمریکایی ها را تا اونجا که بشه می دوشن. بیشتر سعی اشون اینه که هزینه های دفاعی و امنیتی شون رو بر سر این آمریکایی ها ساده لوح خراب کنند تا پول خودشون رو صرف پیشرفت اقتصادی کشورشون بکنند. 2- من هم با کارکردن روی این گونه تجهیزات موافقم ولی به قول آرمانی عزیز باید ببینیم که کدوم به درد می خوره. مثلا دوربین نصب کردن روی تفنگ. اگر فیلمهای عراق رو دیده باشید تمام تفنگهای آمریکایی و انگلیسی روشون دوربین نصب شده. من فکر کنم خیلی به سرباز کمک کنه. یا دوربینهای دید در شب که بر روی کلاهخود نفر نصب می شه میتونه توی درگیریهای شبانه از کمین خوردن جلوگیری کنه. راستش اگر نصف این تجهیزات رو بچه های نیروی انتظامی داشتند اینهمه توی این 2 سال از بروبچه های ریگی کمین نمی خوردند. آدم جیگرش کباب می شه وقتی خبرهای مربوط به سیستان و بلوچستان رو می خونه. 3- ایتالیا و آمریکا هم آماده است. عرشیا جان. توی همین چند روزه تاپیکشون رو درست می کنم. یا حق
-
قبل از اینکه تور تاریخی مون رو به دنیای زرهی شروع کنیم یه چن تا توضیح بدم. ا-تشکر از دوست عزیز زکس. 2- اون عکس دومی متعلق به تانک چار2سی فرانسوی . این غول بیابونی بزرگترین و سنگینترین تانک عملیاتی تاریخ هست. البته توی هیچ جنگی شرکت نکرده چون تا آمد توی جنگ اول شرکت کنه جنگ تموم شد. تا اومد توی جنگ دوم شرکت کنه لوفت وافه قطارش رو زد و فرانسوی ها ناچار شدند تانکهاشون رو بمباران کنند تا سالم به دست آلمانها نیافته(این قسمتش راست آقای هانس بود) 3- 2 تا عکس پایین تر. همون که یه آقایی خبردار بغل تانک ایستاده. تانک رنو اف تی 17 فرانسوی هست. اولین تانک واقعی جهان که برجک گردان داشته. تا قبل از این تانک چیزی به نام برجک برای تانکها وجود نداشته. اگر به عکسها دقت کنید متوجه منظورم می شید. عکس بعدی هم متعلق به همین تانک است. اف تی 17 برای خیلی از کشورها اولین تانک بوده (من جمله کشور خودمون) ایتالیا، آمریکا، روسیه و خیلی کشورهای دیگه اولین تجربه خودشون رو با ادوات زرهی با همین کوچولو شروع کردند. در خیلی از کشورها هم مونتاژ شد (با لیسانس و بدون لیسانس) که از همه مهمترش روسیه و آمریکاس. 2 نفر خدمه داشته. راننده و فرمانده توپچی. بعضی هاشون مسلسل داشتند و بعضی هاشون یک قبضه توپ سبک. اگر خداخواست فردا پس فردا یه تاپیک درباره اش می ذارم. 4- درسته که آلمانها یه تعدادی تانک انگلیسی و فرانسوی رو گرفتند اما در حقیقت از اونها کپی نکردند. خود آلمان در جنگ جهانی اول فقط 20 تا تانک سنگین درست کرد که تانکهای کاردرستی هم نبودند و شرشون بیشتر ازخیرشون بود. درباره اونها هم یه تاپیک می ذارم انشالله. بیشتر از تانکهای غنیمتی استفاده می کردند. 5- تانکهای سنگین اون زمان در دو مدل ساخته می شدند. نر و ماده. مثلا مارک1نر یا مارک1 ماده. نر اونی بوده که توپ داشته . ماده اونی بوده که مسلسل داشته. اما عکسها اینی که این زیر هست اولین تانک واقعی جهان است. اسمش ویلی کوچولو هست. اولین خودرو جنگی جهان که به شنی مجهز شد. یه دونه بیشتر ساخته نشد و مسلح هم نبود. چون نمونه آزمایشی بود. بعدش ساخت مارک1 در انگلیس آغاز شد. بعدی یه مارک 5 انگیسیه. محل نصب توپ درکنار تانک معلومه بعدیش یه مارک4 انگلیسیه که توی موزه لالا کرده بعدیش یه لگن فرانسویه به نام اشنایدر. محل نصب توپ و مسلسل در پهلوی تانک دیده می شه. بعدیها یه لگن دیگه فرانسوی هست به نام سنت چاموند(چاموند مقدس) بیچاره روحش توی گور می لرزیده. اینجا دیگه خیلی زحمت کشیده بودند فسفر سوزوندند و توپ رو گذاشتن روی دماغ تانک تا هدفگیریش آسون تر بشه. اما بیاییم بریم ببینیم توش چه خبره؟ این مادرمرده هایی که می بینید توپچی همین سنت چاموندهستند. اینهم یه عکس یه خورده با زاویه بازتر اینی هم که می بینید شاهکار آرگونومیه. نامردا نکردن باسه این بدبخت لااقل یه صندلی آجری چیزی بذارند. مادرمرده باید تا آخر عملیات همین جوری روی پنجول پاش بشینه. عکس آخر هم همون رنو اف تی17 هست البته نمونه ایتالیایی اش. فیلم عمر مختار رو یادتون میاد؟ آها خودشه. بازهم اگر چیزی بود براتون قرار میدم توی این تاپیک فعلا همه علاقمندان به مباحث شیرین زرهی رو به خدا می سپارم.
-
خیلی عالی بود و خسته نباشی. ساخت این اسباب بازی ها خیلی دور از دسترس نیست. برادران زحمت کش صنایع فضایی دارند روش کار می کنند. پیشرفتشون هم به حمدالله خوب بوده. به امید خداوند منان...
-
هر سامورایی که ثروت و عزت را چشم ندارد، بسا که سرانجامی شوم یابد، و آماج کینه و دشنام دیگران شود. چنین مردی بی هنر و ناکارآمد باشد و در پایان، از کسی که هوای نام و ثروت در سر دارد فروتر ماند. از او هیچ کار به تن و اندیشه ی خود ساخته نباشد.
-
ده اسلحه هجومی برتر تاریخ ده اسلحه هجومی برتر تاریخ
RezaKiani پاسخ داد به Azarakhsh تاپیک در سلاح های هجومی
خیلی خوب بود. فقط بدنیست بدونیم که ملاکشون برای این قضاوت چی بود. برد تنفگ؟ ارگونومی؟ وزن؟ یا.... در ضمن این کانال دیسکاوری رو چه جوری باید دریافت کنیم؟ -
بنی آدم اعضای یکدیگرند - که در آفرینش ز یک گوهرند
RezaKiani پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در جنگهای معاصر
تحلیل تاریخی خیلی خوبی بود که به درستی ریشه های این واقعه غیرانسانی رو بررسی کرده بود. مرسی از زحمت شما. -
تاپیک جامع سلاح های انفرادی بومی تاپیک جامع سلاح های انفرادی بومی
RezaKiani پاسخ داد به saman_777 تاپیک در سلاح های هجومی
تاپیک به این توپی داشتیم و ما ندیده بودیم. اما: 1- این خیبر نمونه مهندسی معکوس یکی از سلاح های کارخانه اشتایر است. پس اگر اشکال ارگونومی و... داره هرچه فریاد داریم باید بر سر اتریش بکشیم. 2- این ز-3 از اولش هم قابلیت نصب دوربین داشت و هم دوربین دیددر شب. 3- این نارنجک دستی زیر ژ-3 اگر کپی نباشه واز ابداعات خودمون باشه خیلی باحاله. 4- این ام16 هم ظاهرا طرح و نقشه اش از چین آمده 5-کلاش رو عشق است. بقیه رو بی خیال -
مرسی از توجه دوستان مخصوصا عکس آقای واریور -1- این مطلب قسمت اول یه از مطلب دنباله دار 4 قسمتی هست که به معرفی تکنولوژیهای جدید و نیازهای سربازان آینده می پردازه. 2- همونجور که واریورخان گفتند از بعضی جهات دست و پاگیراست ولی از بعضی جهات هم نه. شما فکر کن گوشه یه سنگر گیر افتادی ونیاز داری تا تصویر رو بروت رو بدون سروصدا به فرمانده ات انتقال بدی. این انتقال در سیستمهای مدرن آینده توسط دستگاه های بدون صدا انجام میشه که ایجاد اختلال یا شنود بر روی آنها تقریبا سخت یا غیرممکنه. خوب این خودش خیلی مزیته. نیس؟ 3- یه بنده خدایی که تو کار لباس و اینهاس (میشه گفت تولیدی داره) بهم گفته که ایران در زمینه تولید تجهیزات انفرادی وضعیت خوب و مناسبی داره. 4- داشتن بعضی از این لوازم مثه جی پی اس واقعا لازم هست. اگر یه وقت خدانکرده گم شده باشید خودتون می فهمید چی می گم. به هر حال...
-
مقدمه "مارسلینوس" رومی در اواخر قرن چهارم میلادی در کتاب تاریخ خود از بربرهای مهاجم به عنوان "دیوهایی دوپا" یادکرده که به شیر و گوشت اسبانشان وابسته اند و هرگز هیچ زمینی را شخم نزده اند و خانه ای ندارند. تاریخ نویس قرن ششم گوت به نام "یوردانس" "هون" ها را چونان روح های ناپاکی می پندارد که به سختی می توان آنها را در زمره انسانها شمرد و صحبت کردن آنها شباهت اندکی به صحبت کردن آدمی دارد. در قرن سیزدهم "توماس اسپالتویی" مغولها را با این عبارت توصیف می کند:" آنها احترامی برای جنس زن قائل نیستند، برای جوانان دلسوزی و از پیران دلجویی نمی کنند. آتش افروزانی هستند که هرکسی را به قتل می رسانند. به نظر می رسد که آنان از جنس شیاطین هستند نه انسان... آنها به مانند حیواناتی خونخوار تشنه خون انسان هستند." بنا بر نوشته های بیشتر تاریخ نویسان تمدنهای اولیه چنین بربرهایی بارها به جوامع کشاورز اروپا، خاورمیانه، هند و چین حمله کرده اند. این منابع، کوچنشینان بربر را با تخریب، قتل عام و شرارت برابر می دانستند و جوامع ساکن شده در یک نقطه را نیروهای پایداری، پیشرفت و خیر تصویرمی کردند. این متون باستانی طلایه دار بکارگیری واژه "ما" در برابر واژه "آنها" بودند و استفاده از واژه "دیگران" را ،برای اشاره کسانی که متفاوت اند، رواج دادند. در نتیجه، واژه "بربر" اهانت آمیزشد و برای توصیف خارجیانی بکاررفت که نژادشان پست بود و کمتر انسان به حساب می آمدند. نباید از یاد برد که بیشتر این منابع اولیه گزارشهایی یک سویه هستند که توسط اعضای جوامع کشاورزی به نگارش درآمده اند. تعداد بسیار کمی از بربرها سواد داشتند و بیشتر اسناد تاریخی بازتابی از دیدگاه مردمان کشاورزی است که به صورت دوره ای توسط بربرها مورد حمله قرارمی گرفتند. این مردم تنها جنبه های منفی زندگانی کوچنشینان را ثبت کرده اند. این توصیفات تبعیض آمیز و ترسناک نه تنها توسط مردم بی دفاع بلکه بیشتر توسط کشورهای پیشرفته و قدرتمند اروپایی، خاورمیانه، هند و چین نوشته شده اند. بربرها ،با وجود قدرت و پیشرفتگی این مراکز تمدن، قادربودند تا آنها را بارها غارت کنند. این توصیفات منفی چند سوال معنی دار را بوجود آورده اند که به وسیله بیشتر تاریخ نویسان عصر باستان و قرون وسطی پاسخ داده نشده اند. بربرها واقعا که بودند؟ چرا و چگونه آنها توانستند تمدنهای پیشرفته تر و ثروتمندتر از خود را بارها در هم بکوبند؟ و اگر بربرها در برابر شهرنشینان گروهی شکست خورده بوده اند پس چرا اینچنین با غضب از آنها یاد می شود؟ روند پاسخ دادن به این سوالات این عقیده را بوجود آورد که شاید مترادف دانستند بربرها با کشتار، اغتشاش و شرارت یک اشتباه باشد. در حقیقت، می توان در این مورد بحث کرد که شاید بربرها نقشی سودمند در توسعه و انتشار تمدن در مراحل آغازین آن داشته اند. زندگی در استپ مردمی که از آنها با عنوان مشترک بربر یادمی شود بیشتر کوچنشینان داخل آسیا –منطقه ای با طبیعت دشوار و نامهربان- هستند. هوای بیشتر ناحیه اوراسیا از توده های بزرگ گرما و سرما تشکیل شده و زمین به صورت گسترده ای از یخ، جنگل، مرتع، صحرا و کوه پوشیده شده است. این سرزمین برای کشت و زرع بسیار سرد، فقیر و خشک است. این چنین بود که برای بربرها یکجانشینی ،چون تمدنهای حاشیه دریا، غیرممکن از کار درآمد. قبایلی که در قلب این سرزمین زندگی می کردند آنقدر سرسخت بودند که بتوانند از پس چنین محیط تهدید آمیزی برآیند. آنها باید به صورتی پایدار با دو دشمن می جنگیدند تا بتوانند جان بدربرند؛ طبیعت و دیگر قبایل. بیشتر مردم داخلی آسیا ،به دلیل الزامات زندگی، در مراتع سرسبز زندگی می کردند. این مردم کوچنشینانی بودند که در پی یافتن چراگاه و غذا سرگردان بودند. آنها گله داری را بهترین راه برای تهیه نیازهای ابتدایی خود یافتند. در عمل ثابت شد که این مراتع برای چرای گله های بزرگ و جمع آوری حیوانات بسیار مناسب هستند. به زودی تمامی زندگی بربرها حول محور حیواناتشان متمرکز شد. آنها به صورت تمام وقت به صورت گله دار و چوپان درآمدند. در ابتدا رمه داری با شکار و جمع آوری غلات ترکیب شده بود تا بهترین شیوه برای زندگی در مراتع ایجادشود. بربرها شیوه زندگی کشاورزانی که در نزدیک دریاها زندگی می کردند را رد می کردند و کشاورزان کار سخت و یکنواخت شان را به روش زندگی شکارچیان، رمه داران و جنگاوران مستقل ترجیح داده بودند. به زودی بذر اختلاف بین این دو روش زندگی واگرا پاشیده شد. هر طرف زندگی دیگری را پست تر از زندگی خود می دانست. بربرها به دیده بی سوادان وحشی دیده می شدند که با نوشتن و تکنولوژی بیگانه اند و انسان نماهایی هستند که چون حیوانات زندگی می کنند. درعوض، بربرها کشاورزان سواحل را بردگان بی روحی می دانستند که آزادی شخصی خود را با امنیت معاوضه کرده بودند. بربرهای صحراگرد تا زمانی که اسب زندگی آنها را به گونه ای هیجان انگیز تغییرنداد بی آزار بودند. در قرن دهم قبل از میلاد زندگی شبانی کوچنشینان به صورتی حیاتی به اسب وابسته شد. در ابتدا تنها اسبهای کوچکتر برای استفاده غذایی پرورش داده می شدند اما در نهایت اسبهای بزرگتر برای سواری بکارگرفته شدند. سواری بر پشت اسب سبب می شد که دام ها سریعتر حرکت کنند و فواصل طولانی تری را بپیمایند. همچنین برای قبایل این امکان بوجود آمد که هزاران کیلومتر مهاجرت کنند. سلطه اسب گسترش بی دلیل مراتع قابل اداره کردن را کاهش داد. کوچنشینان صحراگرد در طی فصول بهار و پاییز بین مراتع زمستان و تابستانی حرکت می کردند و به آوارگانی همیشگی تبدیل شدند. آنها بر روی زین می خوردند، می فروختند، مذاکره می کردند، می خوابیدند. این مداومت پیگیرانه در سوارکاری سرمنشا پدیدآمدن موجود افسانه ای "انسان-اسب" (قنطورس) در ادبیات و هنر خاورمیانه شد چرا که شهرنشینان باور کرده بودند که اسب و سوارش چون یک تن جدایی ناپذیر هستند. عملیات نظامی قسمت عمده ای از عادات زندگی این قبایل کوچنشین بود. جنگها به سادگی، عملیات سواره نظام رمه داری بود که در زمان درگیریها مانند یک سرباز به خدمت جوامع متمدن در می آمد. فعالیتهای نظامی تفاوت اندکی با زندگی اصلی آنها داشت هرچند که متحدین کشاورز آنها به سختی می توانستند تعداد زیادی از قبایل کوچنشین مستقل را سازماندهی کنند یا آنها را در کنار هم نگه دارند. متحدین موقتی جوامع کشاورز به سرعت قدرت می گرفتند اما به همان سرعت هم در سراشیبی قرارگرفته و تجزیه می شدند. بربرهای کوچنشین ثابت کردند که جنگاورانی سرسخت و مقاوم هستند. اسب به آنها سرعت و تحرکی بیشتر از پیاده نظام سبک یا سنگین اسلحه مراکز شهری بخشیده بود. آنها یادگرفته بودند که اسبهایشان را با استفاده از زانو هدایت کنند تا هر دو دستشان برای استفاده از تیر و کمان آزاد باشد. تیر و کمان سلاح اصلی تهاجمی آنها بود. در قرن دهم قبل از میلاد تقریبا تمام قبایل صحراگرد از کمانهای مرکب استفاده می کردند. این کمانهای کوتاه را می توان به راحتی از پشت اسب بکارگرفت و با دقت تا فاصله 275 متر را هدف قرارداد. بربرها ،به عنوان شکارچیان صحرا، تیراندازانی چیره دست بودند. بیشتر آنها در پاییز شکارهای دسته جمعی بزرگی را سازمان می دادند. این شکارها هم برای تهیه آذوغه زمستانی مناسب بود و هم برای تمرین مانورهای نظامی در اندازه های بزرگ. پس از واردشدن تلفات سنگین به واحدهای پیاده نظام اولیه به وسیله تیرباران بربرها از هر طرف، این واحدها هیچ مانور تاکتیکی برای مقابله با حملات سواره نظام بربر نداشتند. هر بربر به همراه اسب و کمان یک سرباز بالقوه خط مقدم بود، درحالیکه تنها تعداد محدودی از جمعیت شهرها به صورت حرفه ای برای جنگ مجهزشده و آموزش دیده بودند. سرعت اسب سوارکار را از زره های سنگین و گران قیمت فلزی بی نیاز می کرد. تاکتیکهای سواره نظام به بربرها یک برتری نظامی ابتدایی می داد و جنگاوران سواره بیشتر نبردهای اولیه را به پیروزی می رساندند. بهترین دفاع در برابر سواره نظام بربرها استفاده از موانع غیرقابل عبوری چون دیوار بود. دیوارها از مواد مختلفی چون گل، چوب و سنگ ساخته می شدند و به زودی دیوارهایی چون دیوار چین در پیرامون شهرها یا در کنار مرزها سربرآوردند. شاید که در ضرب المثل قدیمی " روم از آنجایی در غرب سقوط کرد که چین دیوارش را در شرق بناکرده بود" چندان هم عاری از حقیقت نباشد. مترجم رضاکیانی موحد منبع دوهفته نامه مینو
-
قربونت برم دوست عصبانی من! ای امپراطور عزیز! من فقط یه چیز می گم. به قول مادرم: در خونه ات رو سفت ببند ، همسایه ات رو دزد نکن. درباره همه اینها که پرسیدی می شه نظر داد ولی جاش اینجا نیس. آدرس بده جمعه ناهار خدمت می رسیم مفصلا صحبت می کنیم. اگر مسلمونی که اسلام گفته :ان اکرمکم عندالله اتقی کم. اگر هم مسلمون نیستی خوب بگو اهل چه دینی هستی تا بر اساس همون جمعه از خجالت شما دربیاییم. یه نصیحت هم بهت بکنم: گذشته ها گذشته. اگر بخواهیم دائم بچسبیم به گذشته اون وفت بلایی سرما میاد که توی بالکان سر مردم بدبخت اونجا اومد. همسایه سر همسایه رو برید و دوست شکم دوست رو درید. چون بحث داره به مسائل نژادی کشیده می شه از مدیران سایت تقاضا می کنم تاپیک رو قفل کنم. از دوستان هم تقاضا می کنم اگر کسی رضاکیانی رو دوست داره لطف کنه و در این تاپیک پست جدیدی اضافه نکنه. برادر کوچک شما رضا.
-
جنگنده آریه ، شير اسراييلي ( arie ) جنگنده آریه ، شير اسراييلي ( ARIE )
RezaKiani پاسخ داد به Haj_Rezvan تاپیک در جنگنده و رهگیر
عکسه که تخیلیه. اگر اون کاناردها اونجا باشند کلی جریانهای گردابی ایجاد می کنند(مخصوصادر سرعتهای بالا) که راندمان بال اصلی رو پایین میاره. موتور جت ساختن که کاری نداره. یه توربوشارژر موتور دیزل می خواد یه خورده معلومات جوشکاری. توی همون تاپیکها آدرس سایتهایی رو که موتور جت دست ساز رو شرح دادند گذاشتم. بعدش هم عزیز میخ آهنی نرود در سنگ ولی باید سعی کنیم جنس میخمون رو محکم تر بگیریم. مثلا تیتانیوم. بالاخره کار که نشد نداره. داستان شکست تیمور لنگ رو از سلطان عثمانی مگر یادت رفته؟ -
گریپن عزیز سلام 1- هر موقع اسم شما رو می بینم کلی حال می کنم. آخه من از بچگی (تقریبا 9 سالگی) عاشق هواپیماهای بال دلتای کانارد دار بودم. خوب گریپن هم که سرآمد این هواپیمهاس. 2- نظرات شما اصلا هم سطحی نبود. خیلی هم دقیق بود. این تهاجمها وتهاجم های بعدی رو هر کسی ازمنظر خودش نگاه می کنه. این آقاهه می گه فقط چون در اون زمان بربرها سوات درست و حسابی نداشتند ما یه گزارش یک طرفه داریم نه دو طرفه و نمی تونیم عادلانه قضاوت کنیم درباره مسائل اون زمان. به هرحال ما فقط یه طرف قضیه رو می بینیم چرا که منابع تاریخی توسط شکست خوردگان نوشته شده اند. 3- این یورشها تا امروز بوده و بعد از این هم هست. نمونه اش حمله آمریکا به عراق به دلایل عجیب و غریب این دابلیو بوش. حالا اونی که تو عراق زندگی اش از بین رفته یه چیز می نویسه. اونی که توی آمریکاس و فکر می کنه بوش داره از امینت آمریکایی ها و مردمش دفاع می کنه یه چیز دیگه می نویسه. بهترین کار اینه که دلایل دو طرف بررسی بشن. 4- نمونه تاریخی اش در مورد چنگیزه. ما ایرانی ها چنگیز رو یه آدم خونخوار می دونیم ولی خود چینی ها این طور درباره اش فکر نمی کنند و چنگیز رو یه چیزی مثه نادرشاه افشار به حساب می آورند. براش مجسمه درست کرده اند واینها... از شون بپرسی مگه چنگیز چینی بوده جواب میدهند آره. درجایی به دنیا آمده که امروز در خاک چین قرار داره. پس جزو قهرمانان ملی چین محسوب میشه. این همونی بود که شما ازش مصادره به مطلوب نام بردید... 5-حرف خود من اینه که قبل از بررسی تاریخ باید سعی کنیم(البته تا اونجا که ممکنه) پیش داوری های خودمون رو کنار بذاریم. 6-اما حرف اخر رضا. من کی باشم که بخوام شما رو بی نصیب بذارم یا نذارم. مشالله بچه های این سایت اکثرشون اهل مطالعه هستند و مسائل رو خوب و بی غرض بررسی می کنند. هیچ احتیاجی هم به رضاکیانی یا امثال اون ندارند. اینهایی که از رضا می بینید فقط یه احساس وظیفه است در قبال زبان مادری خودم. دوست دارم که این سایت به یه مرجع درست و حسابی فارسی زبان تبدیل بشه که هر کسی خواست یه تحقیق درباره مسائل نظامی یا تاریخی انجام بده خیلی راحت و بدون دردسر بتونه بهش مراجعه کنه و ازش مطلب استخراج کنه. حالا چه طرف کلاس اول نظری باشه چه استاد دانشگاه. اینه که وقتی چیزی رو ترجمه می کنم روی سایت قرار میدهم که بقیه دوستان هم استفاده کنند. حالا چقدر تونستم دینم رو به زبان فارسی اداکنم دوستان باید نظر بدهند. برای همه بچه های سایت آرزوی موفقیت می کنم. رضا
-
اندرزگویان بسیار باشند، و آنها که خواستار پند شنیدنند، اندک. آنانکه این پند را به کار بندند، باز اندکتر. چون که مرد از سی سالگی گذشت، کسی را یارای اندرز دادن او نیست؛ و چون او را پند دهند، خودکامه و خودپسند شود؛ پس، رفته رفته هر چه بیشتر به بیراهی گراید و از روی نادانی هر کار کند چندان که روزگارش اصلاح ناپذیر شود. از این رو، بایسته و ناگزیر آن است که آدمی دوست دانا و اهل شناخت داشته باشد و از رهنمودهایش بهره جوید.
-
مین فریم ها کامپیوترهایی هستند با قدرت پردازش خیلی بالا که اغلب تعداد زیادی ترمینال بهشون متصل هست. تا اونجا که من می دونم برای پردازش مقدار زیادی از اطلاعات به درد می خوره مثه ارسال قبض آب و برق و تلفن و... بازهم تا اونجا که من می دونم نیروی هوایی در زمان حکومت شاه از اینها خریده بودند و تمام سیستمهای انبارداری قطعات هواپیماها در داخل حافظه اینها بوده اند. ازش استفاده می شه یا نه رو نمی دونم ولی فکر کنم جواب مثبت باشه.
-
انتشار تمدن می شود اثبات کرد که بربرها همچنین نقش مثبتی در پراکنده کردن و انتشار تمدن بازی کرده اند . 4 تمدن بزرگ مرکزی اوراسیا توسط صحراها و بیابانهای پهناوری از یکدیگر جداشده بودند . ارتباط و تجارت از طریق خشکی تنها از طریق راه هایی که از میان سرزمینهای بربرها می گذشتند صورت می گرفت. این راه ها با طول بیش از 10000 کیلومتر از میان اوراسیا گذشته و مجارستان را به منچوری متصل می کردند. در آن دوران تنها ارتباط دریایی محدودی بین تمدنها ایستای محصور در خشکی وجود داشت چرا که راه های دریایی طولانی تر و پرخطرتر از شاهراه های زمینی بودند. بنابر این، بربرهای صحرانشین تا قرن پانزدهم میلادی عمده ترین کارگزران تمدن بشری برای انتقال یا انتشار افکار و تجربیات یک تمدن به دیگر تمدنها بودند. بربرها از طریق راه های خود افکار زیادی را منتشرکردند. خط و نوشتار از خاورمیانه ی باستان سرچشمه گرفت و ،هرچند که روشهای نوشتاری دیگر تمدنها با تمدنهای بین النهرین متفاوت است، مفهوم "نوشتن" از بین النهرین به سوی هند و شرق گسترش یافت. نحوه تهیه و استفاده از برنز و یا ارابه های جنگی از خاورمیانه به اروپا،هند و چین راه یافت. انتشار این نوع از افکار، علوم یا تجربیات را به زحمت می توان توسط اسناد تاریخی اثبات کرد اما مدارک زیادی وجود دارد که می تواند این نظریه را قابل قبول و امکان پذیر نشان دهد. آخرین دوره ی قرون وسطی نمونه های متقاعد کننده ی بیشتری از گسترش فرهنگها توسط حرکت بربرها در مسیرهای داخلی آسیا ارائه می دهد. دوره ی آرامش پس از فتوحات چنگیز راهی برای بارورسازی چندجانبه تمدنها در قرون 13 و 14 بازکرد. اختراعات چینی ها، مانند باروت و چاپ، دراین دوران بود که به خاورمیانه و اروپا راه یافتند. مدارک نشان می دهند که توپچی های چینی ارتش مغول را در شرق میانه همراهی می کردند. سفرای پاپ در سالهای تجربه 1240 تا 1260 به پایتخت مغولها ،قراقروم، رفت و آمد داشتند. هنگامی که "مارکوپولو"ی ایتالیایی در سالهای 1280 دربار "قوبلای خان" را ترک کرد یک شاهزاده مغول را به عنوان عروس برای "ارغون خان" ،حکمران مغول ایران، به همراه آورد. یک چینی ،با اصلیت ایوغور، به نام "رابان سائوما" مسیری مخالف مارکوپولو را در پیش گرفت. او در همان سالها به سوی خاورمیانه و اروپای غربی حرکت کرد و در نقش سفیرخان حاکم ایران در برابر پاپ و پادشاهان انگلیس و فرانسه قرارگرفت. راهبی فرانسیسکن با نام "جان مونته کوروینه ای" به عنوان اولین سراسقف مسیحی در پکن خدمت می کرد و تا زمان مرگش در سال 1328 میلادی در این مقام باقی ماند. این داد و ستدهای فرهنگی و فنی با فروپاشی امپراطوری مغول ها در ایران و چین در میانه قرن چهاردهم میلادی پایان یافتند. بنابراین مغولهای بیابانگرد آخرین دوره بزرگ بارورسازی چند جانبه را قبل از آغاز دوران مدرن بوجود آوردند. آخرین اثر و میراث بربرها مدارک تاریخی کافی برای اثبات نقش فعال و سودمند بربرهای کوچنشین در تاریخ بشریت وجوددارند. مهاجمین بربر تمدنهای راکد و پوسیده را دورباره زنده می کردند و مسئول حتمی گسترش تعداد زیادی از فنون و عقاید بین تمدنهای جدافتاده در دوران باستان یا قرون وسطی بوده اند. چهره ی سنتی بربرها به عنوان قاتلین درنده خو، ویرانگر و نیمه انسان گمراه کننده است. متأسفانه همیشه هنگامی که تاریخ نویسان بر اساس نوشته های بر جای مانده از تمدنهای راکد آنها را قضاوت می کنند چنین نقشی را برای بربرها در نظر می گیرند. بیشتر محققان با تکیه بر این اسناد مغرضانه و یکجانبه تمام بربرها را بدون ارزیابی عینی کمک آنها به توسعه تمدن محکوم می کنند. محققان تنها با نگاه عینی به زندگی شبانی می توانند نقش حقیقی بربرها را دریابند. تنها با ارزیابی دقیق تأثیرات دوجانبه مستمر بین این دو نوع زندگی، فارغ از "مای خوب و بهتر" و "آنهای شیطان صفت و پست تر" می توان تصویر دقیق و قابل اعتمادی از دوران آغازین رشد و توسعه تمدنهای باستانی و میانه در تاریخ اوراسیا به دست آورد. نویسنده: جورج جی گوزمان استاد تاریخ دانشگاه برادلی ، ایلی نویز آمریکا منبع دوهفته نامه مینو پی نوشت: سعید عزیز ! البته واضح و مبرهنه که هر کسی به هر چیزی علاقه داره دنبال همون بحث می ره. یکی دنبال سلاح انفرادی و دیگری دنبال هوپیما. چیزی که سبب شد این خواندن بحث رو برای بقیه دوستان لازم بدونم اینه که کشور ما خودش در مسیر تاریخ بارها زیر سلطه قبایل و ایل هایی رفته که از نظر فرهنگی خیلی پایین تر از خودشون بودند. خیلی از دوستان با دید ناجور به این حملات نگاه می کنند ولی این مقاله بیان می کنه که برای رشد تمدنها و شوک دادن به تمدنهایی که راکد شده بودند چنین حملاتی لازم بوده و همون جور که مصر و بین النهرین را مقایسه کرده علت رشد مداوم بین النهرین را این می دونه که همیشه مورد تهاجم بوده و باید همیشه گوش به زنگ و آماده می بوده. البته این یه نظر هست و خوب دیگر دوستان هم نظرات مخالفی در این مورد دارند. منتظر می مونم تا ببینم ..... از توجه شما هم بسیار سپاسگذارم. رضا
-
نسل آینده شناورهای نظامی(قسمت یازدهم) ام آر تی پی 33(MRTP33)
RezaKiani افزود یک موضوع در شناورهای تندرو
نیروی دریایی عثمانی تا قبل از شکست آن کشور در جنگ جهانی اول و فروپاشی این امپراطوری یکی از بزرگترین نیروهای جهان و نیروی اول دریای مدیترانه بود. پس از جنگ جهانی دوم ترکیه با توجه به در اختیار داشتن دو تنگه استراتژیک بسفر و داردانل نقش عمده ای در نقشه های جنگی پیمان ناتو بازی می کرد. از این رو نیروی دریایی این کشور تقویت شد تا اینکه امروزه ترکیه دوباره به صورت یک قدرت دریایی منطقه ای درآمده است. ترکها نیز مانند دیگر کشورهای قدرتمند نظامی راه حلهای بومی برای ساخت شناورهای رزمی پیشرفته را دنبال می کنند. در سال 2004 شرکت کشتی سازی یونوک توانست قایقهای سریع السیر خود با نام "خان کلاس" را عرضه کند. پس از موفقیت در این پروژه، مقامات شرکت تصمیم گرفتند تا بر مبنای همان شناور شناور پیشرفته تر و بزرگتری با وزن 120 تن بسازند. شناور جدید شرکت یونوک "ام آر تی پی-33" نام گرفت. شناور جدید برای ماموریتهای گارد ساحلی و نیروی دریایی طراحی شده است و توانایی انجام ماموریتهای چون نگهبانی، اسکورت، حمله سریع، جستجو و نجات، مبارزه با قاچاق، ضدتروریسم و گشت دریایی را دارد. ام آرتی-33 شناور مناسبی برای عملیات در آبهای کم عمق و ساحلی می باشد. بدنه ام آرتی-33 کاملا از مواد ترکیبی ساخته شده است و طراحی آن به گونه ای انجام شده که قابلیت حرکت پنهان ام آر تی-33 را تا حد زیادی بالا ببرد. سر و صدا و لرزش موتورها در ام آرتی-33 کاهش یافته اند و امضاء حرارتی شناور در حداقل ممکن قرار دارد. پیشرانه فعلی ام آرتی-33 دو دستگاه موتور دیزل است که نیروی لازم برای جتهای آبی شناور را تامین می کنند. خریدار در صورت نیاز می تواند سیستم ترکیبی دیزل-توربین گازی را انتخاب کند. پیشرانه ترکیبی ارائه شده عبارت است از توربین گازی "تی اف50" ساخت شرکت "هانی ول" به علاوه دو دستگاه موتور دیزل که نیروی لازم جهت 3 دستگاه جت آبی را تامین می کنند. ام آرتی-33 با وجود سرعت فوق العاده زیادش پایداری مناسبی دارد و در سرعتهای پایین هم مشخصه حرکتی مناسبی از خود نشان می دهد. این شناور می تواند در کمتر از 45 ثانیه از حالت ایستاده به سرعت 45 گره دریایی برسد و حداکثر سرعت آن برای وضعیت دریای 3 برابر با 47 گره می باشد. در صورت استفاده از پیشرانه توربین گازی رسیدن به سرعت 64گره دریایی برای ام آرتی-33دور از دسترس نمی باشد. سیستمهای تسلیحاتی درنظر گرفته شده برای ام آرتی-33 ماجولار هستند و بسته به نیاز مشتری تغییر می کنند. در حال حاضر مقر جلویی شناور برای نصب یک قبضه توپ سبک اتوماتیک با کنترل از راه دور درنظر گرفته شده است. ام آرتی-33 را می توان به موشکها کروز ضدکشتی و موشکهای پدافند هوایی با برد کوتاه مسلح کرد. شرکت یونوک توانایی ساخت 5 فروند شناور ام آرتی-33 را در طول سال دارد و بازار خوبی برای شناور جدید پیش بینی می کند. نیروی دریایی پاکستان تجربه خوبی با قایقهای تندروی ساخت این شرکت داشته است و احتمالا در صف خریداران ام آرتی-33 قرارخواهد گرفت. در حال حاضر 1 فروند ام آرتی-33 در اختیار گارد ساحلی ترکیه قراردارد و احتمال داده می شود که نیروی دریایی این کشور تعداد زیادی از این شناورهای را به خدمت بگیرد. ام آرتی-33 بر اساس استانداردهای ناتو ساخته شده و می تواند گزینه مناسبی برای کشورهایی باشد که تصمیم دارند نیروی دریایی خود را کم حجم و موثر نگهدارند. اکنون شرکت یونوک ساخت شناورهای فوق پیشرفته "اس-36" را در دست دارد که می توان آن را به راستی شناوری برای آینده دانست. ام آر تی پی 33 مشخصات تاریخ سفارش ؟ تاریخ شروع پروژه ؟ تاریخ به آب انداختن ؟ تاریخ به خدمت گرفته شدن ؟ وزن کامل 120 تن طول 35.6متر عرض 6.7متر آبخور 1.4 متر پیشرانه 2 موتور دیزل 16 سیلندر هر یک به توان 3650 اسب بخار سرعت 47 گره دریایی؛28گره دریایی با استاده از موتور دیزل برد 650 مایل دریایی با سرعت 24 گره خدمه 20 نفر هلیکوپتر ندارد تجهیزات الکترونیک رادار جستجو؛رادار کنترل آتش؛پرتاب کننده فریبنده تسلیحات 1 قبضه توپ 25 یا 30 میلیمتری در مقر جلو؛ موشکهای سطح به سطح کوچک؛موشکهای پدافندهوایی 2 قبضه مسلسل 12.7 میلیمتری این هم عکس اس-36 -
من این انجمن رو گشتم ولی درباره قایقهای موشک انداز اوسا چیزی ندیدم و این برام خیلی عجیبه. اینها اگرچه قدیمی هستند ولی تاثیر گذارترین قایقهای موشکی تاریخ هستند و غرق کردن ناوشکن اسرائیلی ایلات توسط اونها تمام معادلات جنگهای دریایی رو عوض کرد. حالا این مطلب نمونه چینی اونها رو معرفی می کنه: هانگ فنگ نمونه چینی قایق موشک انداز معروف اوسا1روسی می باشد. این قایق به موشکهای اس اس ان2 استایکس مسلح شده است. قایقهای اوسا و کومار ستون فقرات بسیاری از نیروهای دریایی جهان سوم هستند. در سال 1965 جمهوری خلق چین یک فروند از این گونه قایقها را از شوروی سابق دریافت کرد و تا سال 1968 جمعا 7فروند از قایقهای موشک انداز اوسا را از آن کشور خریداری کرد. در مرحله بعدی شروع به ساخت این قایقها با نرخ 10 فروند در سال نمودند و در سال 1985 نامی چینی برای آن برگزیدند. مدلها: تا سال 2002، 4فروند از آنها به کره شمالی(1990)، 4فروند به پاکستان(1984) و 5 فروندبه بنگلادش(1988و1992) فروخته شد. هونان در می سال 1995 به یمن فروخته شد. هاودونگ 5 فروند از این مدل در سپتامبر 1994 به ایران فروخته شد و در می 1995، 5فروند دیگر از طرف ایران خریداری شد. اولین فروند در نوامبر 1994 به ایران تحویل داده شد. در مارس1996، ایران سفارش 6 فروند دیگر از این قایقها را داد که به موشکهای سی 802 با برد 120 کیلوگرم و سرجنگی 700کیلوگرم مسلح بودند. گزارشهایی دیگر ادعا می کنند که در میانه دهه نود ایران حدود 40 فروند از این گونه قایقها به علاوه بیش از 80 فروند موشک سی802 دریافت کرده است. هولا/هلا- یکی از این قایقها در سال 1970 برای حمل 6 فروند موشک تغییر داده شد ولی سفارشی برای ساخت آن دریافت نشد. مشخصات: سازنده جیانگنان سی نیروی محرکه 3موتور دیزل ام503آ به قدرت 8025اسب بخار به همراه سه محور خروجی طول 38.8متر عرض 7.6متر آبخور 3متر وزن با بارکامل 205تن بردعملیاتی 800مایل با سرعت 30کیلومتر/ساعت سرعت 35گره خدمه 28نفر سلاح 4فروند موشک انداز سی اس اس ان 3 و 4 قبضه توپ ضدهوایی 25میلیمتری برد رادار 40ناتیکال مایل [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Osa01%7E0.jpg[/img]
-
پس از تسلیم شدن امپراطوری آلمان در نوامبر 1918 جنگ جهانی اول به پایان رسید. متفقین توافق کردند که ناوگان زیردریایی آلمان باید تسلیم شود اما درباره ناوگان سطحی این کشور هنوز تصمیمی گرفته نشده بود. در انتها، قرار شد که ناوگان آلمان تا پایان یافتن مذاکرات صلح توسط خدمه آلمانی خود به پایگاه "اسکاپافلو" در اسکاتلند برود. دریابان "لودویک فون روتر" مامور اجرای این برنامه شد. در روز 21 نوامبر ناوگان آلمان به رزمناو سبک "اچ ام اس کاردیف" رسیدند و کاردیف آنها را تا محل ملاقات با ناوگان متفقین هدایت کرد. 370 ناو جنگی متفقین وظیفه داشتند تا در حدود 70 ناو آلمانی را اسکورت کنند. بعضی از کشتی های آلمانی در طول راه دچار مشکل شدند و حتی یکی از آنها به مین برخورد کرده و غرق شد اما بالاخره در روز 9 ژانویه 1919 تعداد 74 کشتی آلمانی به اسکاپافلو واردشدند. از اینجا به بعد بود که مشکلات آغازشد. ملوانهای آلمانی که ارتباطی با کشور خود نداشتند و از دریافت نامه یا روزنامه های آلمانی محروم شدند به سمت شورش رانده شدند. غذا دو بار در ماه از آلمان می رسید و انضباط در میان خدمه از بین رفته بود. در کنفرانس صلح متفقین رای واحدی درباره این ناوگان عظیم نداشتند. فرانسه و ایتالیا هر کدام یک چهارم این کشتی ها را خواستار بودند. بریتانیا ،که اضافه شدن این تعداد کشتی را به نیروی دریایی ایتالیا و فرانسه برای نیروی دریایی خود به صلاح نمی دانست، پیشنهاد داد تا تمامی کشتی های غنیمت گرفته شده از آلمان غرق شوند. آمریکا هم تمامی این ناوگان را برای خود می خواست. روتر که در تاریکی نگه داشته شده بود عاقبت در روز 17 ژوئن ،روزی که به دولت آلمان اولتیماتوم داده شد که باید قرارداد ورسای را بپذیرد، تصمیم خود را گرفت. فردای آن روز به خدمه دیگر کشتی ها به صورت پنهانی اطلاع داده شد که خود را برای غرق کردن ناوهایشان آماده کنند و منتظر پیام رمز باقی بمانند. در همان روز یک کشتی باری آلمانی 2700 نفر از خدمه ناوها را با خود با آلمان بازگرداند و 1800 نفر را در ناوگان آلمان باقی گذاشت. اولتیماتوم متفقین تا روز 21 ژوئن به آلمان فرصت داده بود اما آنها بدون اینکه دریابان روتر در جریان باشد ضرب العجل خود را تا روز 23 ژوئن عقب انداختند. در روز 23 ژوئن به دریابان "فریمنتال" دستور داده شد تا ناوگان آلمان را تحویل بگیرد. روتر در ساعت 10 صبح به کشتی هایش آماده باش داد و در ساعت 11:20 این پیام به تمامی ناوگان آلمان مخابره شد:"پاراگراف 11 تایید می شود." خدمه کشتی ها بلافاصله تمامی دریچه های کشتی ها را بازکردند تا آب آنها را فرابگیرد و خود سوار بر قایقهای نجات شدند. "فردریک در گروسه" اولین ناو آلمانی بود که غرق شد و تا 5 ساعت بعد بقیه نیز به زیر آب فرورفتند. انگلیسی ها که غافلگیر شده بودند سعی کردند که خدمه آلمانی را به کشتی هایشان بازگردانند ولی با شکست مواجه شدند. پس از آن، چند ناو انگلیسی سعی کردند تا حداقل چند ناو آلمانی را نجات دهند. در این گیر و دار 9 ملوان آلمانی کشته و 16 نفر دیگر مجروح شدند. در نهایت 52 فروند از 74 فروند ناو آلمانی کاملا غرق شدند. چند فروند از ناوها به ساحل برده شدند و تعدادی نیز بعدها در محل اوراق شدند. از 16 فروند کشتی سرفرماندهی تنها یکی و از 8 فروند رزمناو آلمانی 3 فروند نجات یافتند. 32 فروند از 50 فروند ناوشکن نیز به اعماق آبهای سرد اسکاتلند فرورفتند. عملی که دریابان روتر انجام داد از سوی بسیاری ستوده شد. دریاسالار آلمانی ،راینهارد شیر، درباره او نوشت:" من لذت بردم، داغ تسلیم از پیشانی نیروی دریایی آلمان زدوده شد. غرق شدن کشتی های آلمان ثابت کرد که روح دریانوردی هنوز زنده است. آخرین فرمان بر اساس بهترین رسوم نیروی دریایی آلمان صادرشد." هنوز بدنه تعدادی از این ناوها در عمق اسکاپافلو میزبان غواصان و ماجراجویان هستند. آنها عمل دلیرانه روتر را هیچگاه فراموش نخواهندکرد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_g101_1919.jpg[/img] نویسنده رضاکیانی منبع مجله جنگ افزار