[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]
تمامی ارسال های RezaKiani
-
جنگنده آریه ، شير اسراييلي ( arie ) جنگنده آریه ، شير اسراييلي ( ARIE )
RezaKiani پاسخ داد به Haj_Rezvan تاپیک در جنگنده و رهگیر
علی آقای 75 سلام به قول ادبا ساخت هواپیما (مخصوصا جنگی اش) کاری است سهل و ممتنع. یعنی هم خیلی آسون هست و هم خیلی سخت. خیلی آسونش برمی گیرده به برنامه ریزی. اگر برنامه ریزی صحیح داشته باشیم و در علوم پایه (مثه ریاضی و مکانیک و متالورژیو...) خودکفا باشیم ساختن هواپیمای جنگی کار سختی نیست. اگر برنامه ریزی و مدیریت صحیح نباشه اگر تمام دنیا هم کمک کنند اون وقت نمی شه که نمی شه. نمونه تاریخی اش برادر جمال عبدالناصر . بعد از جنگ جهانی دوم خیلی از نازیهای آلمان به مصر رفتند و حتی یه پروژه ساخت هواپیمای جنگی جت برای مصر راه انداختند ولی نتیجه اش چی شد؟... یه نیگاه به منابع اینترنتی بیانداز. علتش هم معلومه ساخت هواپیما برای برادر ناصر فقط یه دکور و یه فیگور بوده تا یه نیاز واقعی چون نیازهاشو برادر خروشچف براورده می کرد هیچ وقت به صورت حیاتی به فکر ساختن هواپیمانیافتند. همون زمان اسرائیلی ها که توسط فرانسوی ها پشتیبانی می شدند با فرانسوی ها سرشاخ شدند و فرانسه از دادن چیزهایی که اسرائیلی نیاز داشت سرباز زد. اسرائیلها (که همه دنیا رو دشمن می بینند) به جای اینکه مثه مصر به فکر دکور ساختن باشند فهمیدند که باید دستاشون رو بگیرند به زانوشون و بایستاند. البته توی این دست به زانو گرفتند سازمان موساد هم خیلی کمک کرد و کلی از نقشه های فنی میراژ3 رو براشون دزدید ....حالا بعد از 40-50 سال اسرائیل یه صنعت هواپیما سازی بومی داره که شاید در جهان نامبر وان نباشه ولی نیازهای عملیاتی این کشور رو جواب می ده. ما هم اگر بخواهیم مثله مصر هواپیما بسازیم( یعنی فقط برای مراسم سان و رژه و....) به همون راهی می ریم که مصر رفت و اگر واقعا نیازهای عملیاتی رو فهرست کنیم و بهشون بخواهیم برسیم اون وقت می افتیم توی راهی که اسرائیل رفت. در زمینه موتور بهت بگم که چیز خیلی خیلی پیچیده ای است. توی یه تاپیک درباره اش بحث کردم. ساخت و طراحی یه موتور جت برای هواپیما از دسترس ما فعلا خارج است ولی یادت باشه که توی جهان در حال حاضر تقریبا 20-30 تا کشور هواپیمای جنگی می سازه ولی فقط 4-5 تا کشور هستند که خودشون موتور می سازند. این مقایسه نشون می ده که ساخت موتور خیلی خیلی سخت تر از ساخت هواپیما است(البته غیرممکن نیس) پس نیاز نیست که ما هم موتور رو بسازیم و هم هواپیمارو. مهم طراحی هواپیما و نیازهای اون هست. حتی ساب سیستمهاش رو هم می شه از بازار تهیه کرد(به فرض تحریم نبودن) مثلا خیلی از تجهیزات ناوبری در بازار هست و نیازی نیست که ما خودمون اونها رو بسازیم. خیلی از تسلیحات چینی هست که آویونیک اروپایی دارند. اینکه نوشتی پس از 30 سال این هواپیما کجاس؟ خوب معلومه. روی میز نقشه کشی. خیلی از طرح ها هستند که به دلایل مختلف(سیاسی، اقتصادی...) به مرحله ساخت نمی رسند. همین اسرائیل می خواست هواپیماهای آواکس چین رو به رادار (اسمش یادم رفت همون رادار خوفه) مجهز کنه ولی آمریکا نذاشت. یه زمانی هم قرار بود این ها یه لاوی بسازند که اون هم نشد. از این جور چیزها زیاده. این که گفتی فونیکس؟ خیلی هم به منبع ات اعتماد نکن. اون زمان بدون اینترنت و کتاب و روزنامه و مجله این مطلب تهیه شده. معلوم نیس که چنددرصدش خلاف واقع باشه. هر جور مطلب تاریخی-فنی باید با چند تا منبع دیگر چک بشوند. معلوم نیس که واقعا اسرائیل این هواپیما رو برای حمل فونیکس طراحی کرده باشه. به هرحال.... -
عزیز جان این همون دشمن اصلیه که من همیشه ازش اسم می برم. ما مردم ایران دشمنی غیراز خودمون نداریم اگر با دقت بنگریم. اگر خودمون تیشه به ریشه خودمون نزنیم هیچ کسی نمی تونه. چه اینور دنیا چه اونور....
-
غرق ناوگان آلمان در اسکاتلند، خیانت یا خدمت
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در تاریخ دریایی جهان
تک تیر انداز زدی توی خال این جنگ در حقیقت خودش مقدمه جنگ جهانی بعدی شد. اما از بعضی جهات هم بد نبود. مثلا بعد از این جنگ بلافاصله یه سازمان مثه سازمان ملل راه افتاد به نام جامعه ملل ولی این سازمان شورای امنیت نداشت و قطعنامه هاش ضرورت اجرایی نداشتند. در نتیجه بعد از جنگ جهانی دوم سازمان ملل متحده راه افتاد که البته کاچی بهتر از هیچی است. کلا می خوام بگم که بشر یه اپسیلون شعورش پیشرفت کرد و فهمید که همکاری و همفکری از دعوا و کتک کاری بهتره. -
مرسی سیعد جان! مطلب تحقیقی جالبی یه و حیفه بچه ها نخونندش. فتوحات بربرها و جذب شدنشان در جوامع مغلوب زمانی که بربرها دریافتند که در جوامع متمدن تر هم آوردی برای برتری نظامی آنها وجودندارد حملات همیشگی آنها به حوزه های شهرنشینی ساحلی آغازشد. بربرهای پیروز تبدیل به حاکمان جدید نظامی و سیاسی جوامع مغلوب شدند و با استفاده از قدت آشکارشان مناصب سیاسی را اشغال کردند. آنها رهبری قدرتمندی بوجود می آوردند که می توانست با جذبه خود قبایل مستقل کوچنشین را در یک ایل بزرگ متحد کند. این رهبران از وفاداری کامل اعضای قبایلشان برخورداربودند. اولین سده پس از فتح سرزمین جدید معمولا دوران رهبری متحرک و کامیابی اقتصادی بود چرا که قدرت کوچنشینان پیروز با توانایی ها محلی شهرنشینان ترکیب می شد. اغلب حاکمان بربر برای افزایش مشروعیت خود با بازماندگان حاکمان سابق وصلت می کردند و این چنین بود که یک خانواده جدید سلطنتی بوجود می آمد. این وصلتها دورانی از حاکمان موفق را بوجود می آورد که به نسل جدید رهبری انرژی می بخشید، کشاورزی را احیا می کرد و صلح به ارمغان می آورد. نقطه اوج این امتزاج بهترین های بربرها با بهترین های شهرنشین در 3 نسل اول پس از فتح رخ می داد. در این زمان نوه اولین فاتح به اوج حکومتش رسیده بود. مثالهای ویژه تاریخی عبارتند از اکتار، روآ و آتیلا از قوم هون؛ چارلز مارتل، پپین و شارلمانی از فرانسه و دست آخر چنگیز، اگتای، گیوگ، منگو و غوبلای از قوم مغول. معمولا سیر زوال خانواده سلطنتی جدید پس از پیشرفت آغازین حکمرانهای اولیه آغازمی گشت. به عنوان یک روال زوال، حکمرانهای بعدی از نظر روحی و جسمی نرم تر می شدند. آنها نظم آهنین وتمرینات بدنی فرمانروای اول را کنارمی گذاشتند و به افراط در خوردن و نوشیدن روی می آوردند. نسلهای بعدی خاندان فاتح بیشتر اوقات خود را در حرمسراها می گذراندند و اداره امور کشور را به مشاورانشان واگذارمی کردند. زمانی که به قدرتی متحد برای فتوحات بیشتر نیازی نبود اختلافات داخلی بین شاهزادگان سلسله جدید بالا می گرفت. رقابت و هم چشمی بین این شاهزادگان و گروه های حامیشان رشدمی کرد. این گروه های حامی عبارت بودند از نظامیان، کارمندان، سوگولی های حرم ،به ویژه ملکه مادر، صحرانشینان قبیله و عشیره حاکمان. جنگ آوران عشیره حاکم جدید بیشتر به خانواده جدیدشان وفادار بودند تا به رهبرانشان که آنها را اکنون ضعیف، ناقص و نرم خو می یافتند. این رقابتهای داخلی اسباب ضعیف شدن حکومت مرکزی می شد و متعاقبا به شورش و جنگهای داخلی می انجامید. این چنین بود که شهرها آماده تهاجمی جدید و فتوحاتی جدید توسط قبایل بربر دیگری می شدند که به تازگی متحد شده بودند. در عوض، بربرهای سابق و حاکمان فعلی در رکود پایدار این شهرها جذب شده و مانند شهرنشینان می شدند. بر خلاف تصویر منفی که تاریخ نویسان اولیه ارائه می دهند، بربرها یک جامعه شبانی و کوچنشین توسعه یافته داشته اند. این سوارکاران سرسخت از برتری نظامی خود برای حمله به مراکز شهری استفاده می کردند. در حالیکه آنها بارها اسباب ویرانی شهرها و تمدنها شده اند باید بربرها را به عنوان یک عنصر حیاتی و پویا در تاریخ بشر درنظر گرفت. بسیاری از جوامع غیرمتحرک پس از یک دوران رونق، پیشرفت و قدرت به محافظه کاری و رکود دچار می شدند و در بن بست روزمرگی ثابت و تن پروری گرفتار می شدند. آنها با بکارگیری راه حل های قدیمی برای حل مشکلات جدید انرژی و انعطاف پذیری لازم برای یک رشد سالم و بالنده را از دست می دادند. تجدید حیات شهرهای راکد به دست بربرها به عبارت دیگر، بربرها فعال و پویا بودند. آنها در فتوحاتشان بارها نمودهای کهنه و منسوخ جوامع شهری را نابود کردند و عناصر خوب و قابل استفاده این جوامع را برجای گذاشتند. تعلیمات جدید و نوآوری های کوچنشینان (مانند حمله از پشت اسب، کمانگیری، شلوار و چکمه) با نمودهای قابل استفاده مردم شهری در هم آمیخته شد. این ترکیب، جانشینی قابل رشد برای سنتهای منسوخی بود که کهنه و بدون استفاده شده بودند. مراکز شهری برای نجات یافتن نیاز به رشد کردن داشتند و این گونه بود که رویارویی همیشگی با بربرها به پرورش نوآوریها و پیشرفتها می انجامید. مراکز شهری بین النهرین مثالهای مناسبی از این تجدید حیات را ،که توسط ورود اقوام بربر به این مناطق ایجاد می شد، به نمایش می گذراند. بین النهرین همواره به عنوان یکی از سرچشمه های حیاتی رشد تمدن درنظرگرفته می شود. این ناحیه بارها شاهد تهاجم سوارکارن بیابانگرد اطراف خود بوده است. این فعل و انفعالات، خود را در عقاید و ارزشهای جدید نشان دادند و بارها سبب پیشرفت سنتها و سیاستها شدند. این فعالیتهای رو به رشد یک فرهنگ پویا و همواره در حال تغییر را بوجود آورد که که سبب شد بین النهرین به رشد خود ادامه دهد و تمدن آن نجات یابد. جوامعی که از اقوام گوناگون تشکیل شده بودند برای آزادی های فردی و بکارگرفتن ابتکار برای ایجاد تغییرات سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی ظرفیت بیشتری از خود نشان داده و مهاجمان را بیشتر همراهی می کردند. با واکنشی هوشمندانه به احتیاجات و تقاضاهیی جدید، بین النهرین در ادامه رشد و توسعه خود کامیاب شد. اما مصر، درمقابل، نمونه ای از یک جامعه محافظه کار و راکد شد. فرهنگ ذاتی و ایستای مصر تقریبا از انزوای این کشور نشأت می گرفت. خورشید و آب و هوای خشک مصر هر چیزی را خشک می کردند و در مصر چیزی به دور انداخته نمی شد. شهرهای اولیه در مصر با زحمت و کندی رشد کردند. می شود ثابت کرد که مصر با زندانی کردن خود در آداب و رسوم کهنه و منسوخ خود را خفه کرد. درگیریهای دوره ای با کوچنشینان وحشی می توانست با واردساختن شوکهای متوالی به این جوامع، آنها را در سلامت نگه داشته و از اضمحلال آنها جلوگیری کند. تنها مهاجمان راستین به خاک مصر "هیکسوس"ها بودند که کمی قبل از 1500 ق.م بر این کشورفرمانروایی کردند. خروج آنها از مصر دوره ای از پیشرفت و گسترش در امپراطوری جدید را به همراه داشت. این اوج قدرت مصر را می توان نتیجه مستقیم انرژی وارد شده توسط بربرها به جامعه مصر دانست. جوامع بی تحرک ، مانند مصر، که از جذب و همگون سازی بربرها با مردم بومی سرباز می زدند به مسیر انحطاط افتادند و در نهایت از بین رفتند. در اروپا، "تئودوریک اوسترگوث" در حدود سال 500 میلادی بر ایتالیا و بیشتر نواحی امپراطوری سابق روم حکومت می کرد. او یکی از رؤسای قبایل ژرمن بود و سعی می کرد که امپراطوری روم را زنده کرده و راه آن را ادامه دهد. او برنامه ای به نام "سیویلایز" طراحی کرد تا بتواند سیستم اداری، اقتصادی و فرهنگی روم را به وسیله ی نیرو و توان ژرمنها بازسازی کند. تئودریک رمی های باسواد و باتجربه را در دولت، دستگاه های اداری و مالی جای داد و نظامی گری را در انحصار هم نژادان "گوت" خود قرارداد. گوتها در زمان صلح با کارکردن بر روی زمینهای کشاورزی فرهنگ کشاورزی خود را بازسازی می کردند. معمولا از این دوره هم جوشی "تحرک ژرمن" و "فرهنگ رمی" به عنوان آخرین کورسوی روم قبل از فروپاشی کامل آن یادمی شود. در سال 800 میلادی "شارلمانی" فرانسوی تبار تاج امپراطوری روم را بر سرنهاد. این امر، تجدید حیات فرهنگ و حاکمیت رم به وسیله ی ژرمنها چند قرن پس از سقوط اقتدار رم بود. این تلاش برای بازسازی فرهنگ، ادبیات و هنر رمی در چارچوب مسیحیت و سیاستهای شارلمانی به "رونسانس کارولینگیان" مشهورشد. حملات "وایکینگ" ها یکی از دلایل سقوط حکومت کارولینگی بود. این مهاجمان شمالی به جای اسب از کشتی استفاده می کردند. قایقهای دراز آنها می توانست در آبهای کم عمق حرکت کرده و از طریق رودخانه ها وایکینگ ها را به عمق خاک اروپا ببرد. در قرن دهم میلادی آنها شروع کردند تا در سرزمینهای انگلستان و شمال فرانسه ،که از طرف وایکینگ ها بارها مورد هجوم قرارگرفته بود، ساکن شوند. پس از پذیرش مسیحیت، وایکینگها در جوامع اروپایی ترکیب شده و از دزدی به تجارت روی آوردند. تزریق مهارتهای وایکینگ ها در انگلستان و شمال فرانسه به زودی این جوامع را به پرتحرک ترین و مؤثرترین حکومتهای اروپای غربی مبدل ساخت. مهارتهای ناوبری آنان به جوامع در خود فرورفته، محصور در خشکی و کشاورز اروپای شمالی کمک کرد تا تغییرکرده و به کشتی سازی ودریانوردی و بازرگانی اروپایی ها جان دوباره ای بخشید. بسیاری از محققان اعتراف می کنند که مهارتهای دریانوردی و پیشگامی وایکینگ ها به همراه روح پرشورشان و عشق به ماجراجویی به گسترش آتی اروپایی ها کمک کرد. آنها به همراه خود آگاهی جدیدی از دریا و دریانوردی به همراه آوردند. سفرهای آنها در اقیانوس اطلس بعدها به عصر جهانگردی منتهی شد که اروپا را بر دیگر نقاط جهان مسلط کرد. ادامه دارد
-
1.در جریان "جنگ دوم خلیج فارس" بیش از 800 تیر موشک کروز "توماهاوک" به سمت عراق شلیک شد. 2. بنیانگذار نظام جدید ارتش در ایران در دروه قاجاریه "عباس میرزا" ولیعهد و "میرزا بزرگ قائم مقام" بودند. 3. به موجب حکم عمومی قشون شماره یک بهمن ماه 1300 ه.ش صادره از سوی وزیر جنگ وقت "رضا خان" -به سرهنگ "عزیزالله ضرغامی"- ابلاغ شد دستور داده شد که مدرسه های قزاقخانه، مشیرالدوله، بیطاری و مدرسه صاحب منصبان ژاندارمری را با یکدیگر ادغام نموده و یک مدرسه واحد به نام مدرسه "نظام کل قشون" تأسیس نماید. 4. تنها مدرسه نظامی پیش از دارالفنون، مدرسه نظام "کامران میرزا" فرزند و وزیر جنگ "ناصرالدین شاه" است که به سال 1264 ه.ق تأسیس شد و در طول دوره وزارت او، به کار تعلیم سنتی نظامیان پرداخت. 5. "گردان 653 ضدتانک سنگین ورماخت" در "نبرد کورسک" حمله خود را با 49 دستگاه توپ خودکششی "فردیناند" شروع کرد و تا قبل از ساعت 17:00 روز پنجم جولای 37 دستگاه از آنها را در میدان مین از دست داد. 6. "ناپلئون بناپارت" درباره مقاومت سخت سربازان روس گفته است:"باید آنها را دوبار هلاک کرد." 7. در طی نبرد "کانرسدورف"، 2 اسب در زیر پای "فردریک کبیر" -پادشاه پروس- از پای درآمدند. 8. در "نبرد اقیانوس اطلس" بریتانیا و ایالات متحده توانستند در ماه می 1943 ناوگان زیردریایی آلمان را شکست دهند. 9. پیام بی سیم افسر پیاده نظام به ژنرال "فون گلوکه" در بعد از ظهر دوم دسامبر 1941:"می توانم انعکاس آفتاب غروب را بر گنبدهای کاخ کرملین ببینم." این آخرین حد پیشروی ارتش آلمان در شوروی بود. 10. در روز 6 آوریل 1941، آلمان نازی به یوگوسلاوی حمله برد. در این روز و در اثر بمباران هوایی آلمانها، 170000 نفر در بلگراد کشته یا مجروح شدند.
-
کسی که برای چیره دستی در یک فن و هنر اعتبار و امتیاز یافته، نابخرد است؛ زیرا که او ،به نادانی، همه ی توان و اندیشه ی خود را در یک کار نهاده و به بهای فروگذاردن همه ی چیزهای دیگر، در آن یک فن استاد شده است. چنین کسی به هیچ کار نیاید.
-
غرق ناوگان آلمان در اسکاتلند، خیانت یا خدمت
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در تاریخ دریایی جهان
به به بحث تاریخی از کجا به کجا کشید!!!! -
تا کدوم بچه باشه و توی کدوم دبیرستان درس خونده باشه. کلا بچه های کم سن و سال در جنگ بیشتر دست و پاگیر هستند تا کمک. هر چیزی یه سنی داره. ما به یه بچه زیر 18 سال ماشین نمی دیم رانندگی کنه. اون وقت اگر تفنک بدیم دستش یه مقداری احمقانه نیس؟
- 32 پاسخ ها
-
اقا اگه قراره جنگ بشه من برم یه 100 تا نون با 100 تا کنسرو ماهی بخرم. خارج از شوخی من معتقدم هر تکنولوژی منطقی رو باید به دست بیاریم. ولی استفاده از هر تکنولوژی منوط به اینه که شرایط چی باشه؟ لازم باشه بمب شیمیایی رو هم تجویز می کنم. این جور اسباب بازی ها رو هم می تونیم بسازیم ولی با کلاهکهای تقلبی واسه گول زدن و گیج کردن سیستمهای دفاعی دشمن. حالا هر دشمنی که باشه. فقط نمی فهمم چرا بعضی از دوستان اصرار دارند که آمریکا را بذارند جای این دشمن. مگه دور وبرمون کم دشمن داریم؟
-
تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی ارتش روسیه تاپیک جامع بررسی نیروی دریایی ارتش روسیه
RezaKiani پاسخ داد به FLANKER تاپیک در نیروی دریایی کشورهای مختلف
آمريکایلاتين- همشهري آنلاين: برای اولین بار پس از فروپاشی شوروی نخستین ناوگان جنگی روسیه 29 آذر وارد کوبا خواهد شد. به گزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، نخستین ناوگان جنگی روسیه پس از فروپاشی شوروی روز جمعه وارد کوبا میشود و برای مدت پنچ روز در آنجا اقامت خواهد داشت. کاپیتان "ایگور دیگالو" سخگوی نیروی دریایی روسیه با اشاره به این مطلب افزود: این برای نخستین بار است که ناوگان جنگی روسیه پس از فروپاشی شوروی در سال 1991 از کشوری کمونیستی در فاصله 145 کیلومتری از خاک آمریکا دیدار می کند. رزم ناو اتمی "پطرکبیر" و ناوشکن "دریادار چابانکو" ماه گذشته برای دیدار از کشورهای آمریکای جنوبی وارد حوزه کارائیب شدند که این امر پس از فروپاشی کمونیسم در شوروی بیسابقه بوده است. تحلیلگران بر این باورند که با توجه به اختلافات آمریکا و روسیه پس از درگیریهای ماه اوت بین مسکو و تفلیس و اقدامات واشنگتن برای مقابله با مسکو این اقدام نوعی خودنمایی و به معرض نمایش گذاشتن قدرت از سوی کرملین تلقی میشود. http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=75149- 123 پاسخ ها
-
- ارتش فدرال
- نیروی دریایی
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
سامورایی هنگام پراکنده گویی هم هرگز لب به شکوه نگشاید. مرد باید که همواره خود را بپاید تا مبادا سخنی که نشانه ی سستی است بر زبان آورد. از سخنی کوچک هم که ناخودآگاه گفته شود، می توان جوهر و سرشت گوینده راشناخت.
-
با هسم و سعید موافق هستم یه نکته اش اینه که نوشته این بمب با سرعتی بیش از سرعت صوت فرود می آید. بابک جان فکر این جاش رو کردی. خودت که فیزیک خوندی و میدونی که غلبه بر سرعت صوت با بمب هواپرتاب تقریبا غیرممکنه . این بمب پس از پرتاب به سرعت حد می رسه و.....
-
طبق دو مواقتنامه(فضای خارجی و سالت2) بکارگیری فوبس ممنوع شده. موشکهایی که از این سیستم استفاده می کردند» همین آر36 جی ار -1 که به دلیل مشکلات انجین لغوشد. آر-46 که اون هم لغوشد. سیستمهای ضدبالستیک مثه جنگ ستارگان آمریکا سابقه ای خیلی قدیمی دارند. روسها برای عقب نموندن از سیستمهای ضدبالستیک آمریکا این سیستم رو ارائه کردند تا احتمال کشف و نابودی کلاهکهای هسته ای خود را به حداقل برسونند. تا اونجا که من خوندم این سیستمها کلا در میانه دهه 80 و دوران گورباچف کنارگذاشته شدند. خود من فکر می کنم دلایل فنی داشته ولی این فقط یه نظر شخصی است. در ضمن دوستان توجه کنند که همچین سیستمهای خیلی خطرناکتر از اون هستند که به نظر می آیند و کوچکترین اشتباه نرم افزاری یا یه فالت در مدارهایشون ممکنه تمام کره زمین رو پودر کنه. کلاهکی که در ارتفاع خیلی پایین شلیک میشه و جلوگیری از اون خیلی مشکله اگر با کمترین نقص فنی شلیک بشه جایی برای عذرخواهی نمی گذاره. به هرحال سیستم ابتکاری جالبیه و شایدبعدها نسلهای دیگری از اون رو شاهد باشیم.
-
شرکت در این همایش برای عموم آزاد بود . اطلاعات مربوط به اون در مجله هوافضا چاپ شده بود. شماره تلفن هم داده بودند و هرکسی می تونست شرکت کنه. حالا ما خودمون نمی ریم پول بدیم مجله بخریم که تقصیر این بندگان خدا نیست! انشالله بچه های سایت حاصل تلاشها و زحماتشون را سال آینده در این همایش عرضه کنند.
-
خبری است بسیار مهم از کنارش به سادگی نگذرید و نگذارید که از صفحه اول خارج شود.
-
غرق ناوگان آلمان در اسکاتلند، خیانت یا خدمت
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در تاریخ دریایی جهان
جواب مختصرش اینه که سیستم دیکتاتوری هیتلر اجازه نمی داد که بعضی از ابتکارات به عرصه عمل برسند. مثلا دستور داده بود یه توپ غول پیکر بسازند که فقط دوبار در طول جنگ ازش استفاده شده برای گلوله باران ورشو و بندر سوپاستوپول. خوب اگر سیستم عاقلانه بود می امد جای این غول بیابونی چند صد تا توپ 100 میلیمتری درست می کرد که کارایی بیشتری هم داشت. گوردین که بزرگترین متخصص تانک و جنگ زرهی آلمان بود درست در وسط جنگ روسیه کنارگذاشته می شه. چرا؟ چون هیتلر از نظرات اون خوشش نمی آمد. در آخر جنگ که دیگه کار از کار گذشته بود تازه هتیلر یادش می افته که اون رو دوباره به سیستم برگردونه. اونهم در نقش بازرس کل زرهی. این دیگه از نظر من از مسخره هم مسخره تر بوده. همون خونه نشینش کرده بودند بهتر بود. اما در مورد سلاح. این گودرین بیچاره هر چی می گفت بابا قدرت مانور تانک از قدرت حفاظتش برای ما مهمتره و باید به سمت ساخت تانکهای با وزن متوسط و قدرت مانور بالا بریم هیتلر اصرار داشت که باید تانکهای سنگینی درست کنیم که هیچی به زره اونها کارگر نشه. نتیجه این تفکر غلط هم شد ساخت تانکهای گرون قیمتی مثه تایگر و تایگر دو و موش(موز) که هیچ کدوم کارایی تانک پانتر رو نداشتند. موز هم که اینقدر دیر درست شد که اصلا به جنگ نرسید. هر چی بود که به حرف گوش نمی داد. البته یه اخلاقی که داشت از ابتکار خوشش می آمد و حمایت می کرد اما نمی دونست که در وضعیت جنگی کدوم ابتکار مهمتر هست و باید روش تمرکز بشه. مثلا در زمینه موشکهای وی 1 و وی2 نسبتا خوب عمل کرد اما خیلی دیر. نتیجه این شد که این موشکها تاثیرگذار نبودند. تازه عوض اینکه بیاد باهاشون مراکز نظامی و پادگانها رو بزنه میامد و شهرها رو بمباران می کرد. یعنی اهداف سیاسی براش مهمتر از اهداف نظامی بود. در بعضی زمینه ها هم سلاح های خوب و در زمان خوب ساخته شد. مثه مینهای مغناطیسی دریایی که انگلیسی ها تا مدتها نمی دونستند اصلا چی هست و اگر یکی از اونها رو اشتباهی (شاید هم در اثر خیانت) با هواپیما در ساحل انگلیس نمی انداختند شاید تا آخر جنگ هم انگلیسی ها به راز اون پی نمی بردند. باید یادمون باشه که در سال آخر جنگ هیتلر به شدت بیمار شده بود و همین بیماری هم در قدرت تصمیمی گیری اون بنده خدا بی تاثیر نبوده. یه مشکل دیگه هم این بود که یه سری آدم بادمجون دور قابچین دور اون رو گرفته بودند و اجازه نمی دادند حقایق جبهه به گوش این بدبخت برسه. نمونه اش رو اسکورزینی در کتاب خاطراتش نوشته. اسکورزینی نوشته یه جایی به هیتلر گذارش شده بود که در فلان خط دفاعی اینقدر لشکر داریم . بعدا معلوم شد که این لشکرها همه نصف استعداد یه لشکر واقعی هم نیستند و فقط روی کاغذ لشکر هستند. هیتلر هم خیلی ناراحت شد و با پرخاش گفت شما دارید به من دروغ می گید و من بر اساس این دروغهای شما تصمیمهای غلط می گیرم. آقایون این جان سربازان آلمان هست که به خاطر شما بیهوده داره تلف می شه... البته این مشکلی هست که تقریبا بین تمام دیکتاتورهای مشترکه:رضاخان، صدام حسین و..... -
من اون زمون که بچه بودم توی مجله دانستنیها درباره موشکهای کروز آمریکا نوشته بود که با استفاده از رادار یه تصویر از هدف برمی داره بعد با تصویری که داخل حافظه اش دیجیتایز شده مقایسه می کنه تا در هدفگیری دقتش بیشتر بشه. حالا راست و دروغش به عهده مجله دانستنیها.
-
حتی اگر همه رو هم دور ریخته باشند نقشه هاش که هنوز موجودهست. تازه انقدر تکلنولژی پیشرفت کرده که بتونند بهتر از اینها رو بسازند. موشک هم مثه چیزهای دیگر عمر مفید داره و پس از چند سال باید معدوم بشه چون نگهداریش هزینه بیشتری داره تا معدوم کردنش. سوخت جامد پس از چندسال خراب میشه. مواد منفجره داخل کلاهک هم(اگر اتمی نباشه) بعد از یه مدتی حساس می شه و خیلی خطرناک. البته من نمیدونم این آمریکایی ها چه جوری سر روسها رو کلاه گذاشتند که این عملیات معدوم سازی رو یه 10 سالی جلو انداختند؟
-
در این دنیا هیچ چیز نشدنی نیست. گفته اند که با عزم راسخ می توان آسمان و زمین را تکان داد. کارها فراتر از توان ما می نمایند، چرا که از کوتاه همتی نمی توانیم دل بر کاری بزرگ نهیم. این که کسی بتواند "آسمان و زمین را نیز آسان تکان دهد" همه به نیروی عزم واندیشه ی مرد بسته است.
-
غرق ناوگان آلمان در اسکاتلند، خیانت یا خدمت
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در تاریخ دریایی جهان
ولله چی بگم! جواب این سوال شما قد یک کتاب حجمش می شه!!! -
نخستین سخنی که سامورایی، در هر زمینه، بر زبان می آورد، بسیار مهم است؛ زیرا که او با این گفته جوهر و ارزش خود را نشان می دهد. در زمان صلح، بی باکی مرد از سخن او پیدامی آید. هنگام آشوب و آشفتگی نیز باشد که دلیری والای کسی از یک گفته ی او نمودار شود. پس، می توان گفت که سخن نخستین همانا شکوفه ی دل سامورایی است.
-
تاپیک جامع موشک بالستیک mgm-52 لنس تاپیک جامع موشک بالستیک MGM-52 لنس
RezaKiani پاسخ داد به mostafa2426 تاپیک در موشک های بالستیک
نشنیده بودم که ایران از اینها داره. مطمئن هستی که ایران موشک لنس داره(یا یه زمانی داشته)؟ به هرحال دستت دردنکنه مطالبی است خوب و قابل توجه. -
اشکالش اینه که وقتی می خواهیم درباره چیزی اظهار نظر کنیم نمی ریم اولش یه مطالعه بکنیم. همین جوری تا از یه سلاحی خوشمون میاد می گیم آقا بسم الله. 1- بمب هیدروژنی برای زدن یا از کار انداختن ماهواره نیست 2- برای کور کردن ماهواره (فعلا) از پرتوهای لیزری استفاده می کنند. 3- بمب ای ام پی برای زدن هواپیما و از کارانداختن آواکس ساخته نشده و در زمینه جنگ الکترونیک بر علیه اینها ابزار دیگری مانند سیستمهای ایجاد اخلال؛ موشکهای ضدتشعشع و هوابه هوا و زمین به هوا ساخته شده. 4- اصولا باید دوستان توجه داشته باشند که هرچیزی رو بهر کاری ساخته اند. با تفنگ شکاری و چهل پاره هم می شه آدم زد ولی تا حالا کی توی جنگ این کارو کرده؟ مگه اینکه دیگه هیچی دم دست طرف نباشه. 5- ئی بمبها اصولا بر علیه اهداف ثابت زمینی بکار می روند نه اهداف متحرک مثه هواپیما و ناو 6-منحرف کردن که هیچی خود موشک رو هم می شه روی هوا زد بستگی داره کی با کی بخواد سرشاخ بشه. 7- واسه زدن هواپیما با ئی بمب در درجه اول باید اون رو دید. حالا با بی-2 و فرضا اف22 که تقریبا نامرئی و ضدرادار هستند باید چه کرد؟ فکر کنم اشکالاتش رو گفتم. در کل اینکه حس ابتکار و خلاقیت داشته باشیم خیلی خوبه ولی نه اینکه افسار تفکر رو کاملا به دست رویاهامون بسپریم و اجازه بدیم که افکار ما رو هدایت کنند.
-
موج هوایی عزیزسلام تقریبا تمامی نظرات شما درباره قاجاریه درست هست. مسئله ای که من می خواستم بیان کنم اینها نبود. اینها رو که تقریبا همه می دونیم. مسئله به قدرت برمی گرده. حرف من اینه که قدرت یه امر نسبیه. در همون زمان فتح علی شاه که ایران دوبار پشت سر هم از روسیه شکست خورد سپاه ایران توانست 3 بار پشت سر هم عثمانی رو شکست بده و اون هم چه شکستهایی! پس نمی شه گفت فتحعلی شاه کلا آدم دست و پا بسته و بی عرضه ای بوده. مثه فوتبال می مونه. ممکنه یه تیم دست اول در برابر یه تیم لیگ برتر کم بیاره ولی خیلی راحت از پس یه تیم دسته دوم بربیاد. در زمینه ارتش ایران باید یادآوری کنم که تا قبل از امیرکبیر ما ارتش منظم نداشتیم. هر ایل و قبیله ای در زمان جنگ موظف بود با تمام افراد مسلح خودش در خدمت شاه باشند.این قضیه از زمان صفوی به همین صورت بود و اصولا خود قاجارها از ایلاتی بودند که تحت فرمان صفویه می جنگیدند و صفوی به دلیل شجاعتی که در جنگ داشتند آنها را مسئول مرزبانی شمال شرقی کشور کرده بودند.(قاجارها ترک زبان بودند) در زمان امیر کبیر سیستم سربازگیری بنیچه توسط او ابداع شد. دراین روش هر ده باید به نسبت زمین و جمعیتش سرباز در اختیار حکومت قرار می داد.(مثه مالیات) ولی عمر امیرکبیر کفاف نداد که نتیجه کارش رو ببینه. بعد از اون این روش ادامه یافت ولی تعداد سربازان ایران تنها روی کاغذ بود و عملا ایران سپاهی نداشت تا زمان تاسیس قزاقخانه . اما هانس عزیز! اینکه گفتی ایران رو قاجارو پهلوی به باد دادند غلط هست. خود ما مردم ایران رو به باد دادیم. همین پارسال یادته به خاطر به پودر لباسشویی داشتیم چه بلایی سرهمدیگه می آوردیم؟ یادت باشه که حضرت علی(ع) فرموده اند: هر قومی لیاقت اون حکومتی رو داره که بالای سرشه.(نقل به مضمون) تا وقتی ملتی فرهنگش تو سری خوردن از بالا دستی ها و تو سری زدن به زیردستی ها باشه افرادی مانند قاجار و پهلوی پیدا می شن که مملکتوشن رو به باد بده. به هرحال مرسی از توجه شما. دوستان اگرکسی عکسی از قزاقهای ایران داره لطف کنه و در تاپیک قراربده.
-
فکرکنم سوریه هم از اینها داشت. مشخصاتش خیلی خوبه. دقت خوبی هم داشته. حیف شد همه رو ریختند توی دریا.