aminf14

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,218
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    6

تمامی ارسال های aminf14

  1. فعلا عمر میگ های 29 یا سوخو 24 ها تموم نشده و قابل ارتقا هستند به ویژه وقتی این میگ 29 ها تبدیل به جنگنده ای از نسل 4++ بشن که جون میده برای شکار اف 15، اف 16 و یا اف 18 که رقبای همطرازشن. این مورد بجز سوخو 30 و 35 است که بهترین گزینه هان یا جی 10 که اونهم گزینه خوبیه. ما تجربه کار با میگ 29 رو داریم و لازم نیست همه چیو از آموزش و تعمیر و نگهداری و ... از 0 شروع کنیم. فانتوم یا میراژ اف 1 موارد جداییه و داستانش فرق میکنه چون یا 50 سال از عمر اون جنگنده گذشته یا با کشورش روابط حسنه ای نداریم ولی در مورد میگ 29 این امر مصداقی نداره.
  2. حقیقت هرچه باشد چیزی نیست که قلم بی بی سی فارسی، صدای آمریکا و... یا رسانه های داخلی نظیر فارس نیوز، رجا نیوز، مشرق نیوز یا عصر ایران و انتخاب به آن بپردازند چون قلم هایی هستند که حمایت میشن و لاجرم در مسیری به کار می روند که حامی دولتی یا خصوصی اونها میخواد. در حالی که حرمت و قداست قلم به پرسشگری و حقیقت طلبی اونه و همچین قلمی رو هیچ قدرتی نمیتونه قبضه کنه و نیازه در کشور ما اینطور قلم ها و پایگاه های آزاداندیش و وارسته ای به وجود آمده و هژمون شن حتی بدون حمایت دولتی. در مقابل این چنین قلم هایی بی بی سی فارسی و صدای آمریکا نمی تونن حرفی برای گفتن داشته باشن.
  3. جنگنده میگ 35 به عنوان جنگنده ای قدرتمند برای رهگیری، پوشش آسمان و حتی تچند مزیت برای ما دارد که باید در نظر داشت: 1) ما سالها تجربه تعمیر و نگهداری میگ 29 رو داریم. وجود میگ 35 می تونه بسرعت مشکلات مارو حل کنه و سریعا در ترکیب با میگ 29 در شرایط رزمی و عملیاتی قرار بگیره. 2) روسیه به مالی پیشنهاد داده که 18 جنگنده میگ 29 اونهارو به جنگنده میگ 35 ارتقا بده. این میتونه خبر خوبی برای ما باشه که می تونیم هم خرید خوبی داشته باشیم، فناوری مدنظرمون رو از کشور فروشنده به داخل انتقال بدیم و جدای از موارد یاد شده جنگنده های میگ 29 خود را هم به روز کرده و ارتقایی قابل توجه ببخشیم. 3) پلت فرم فالکروم قابلیتهای بهتر و توانایی بیشتری برای ارتقا در مقابل جنگنده های نظیر جی 17 داره.
  4. افغانستان کشوریه با چندین قومیت اعم از پشتون که تقریبا 50% جمعیت این کشور رو داره، تاجیک ها 26-27 % رو داره و هزاره ها که 10-20% جمعیت رو دارند و فعلا نمی تونن در این کشور هژمون شن. کارهایی که ایران میتونه انجام بده: اطمینان گرفتن از اینکه مشکلی برای شیعیان این کشور رخ نده امتیازهایی رو که دولت موجود نداده رو با مذاکره از طالبان بگیرند بتونن برای داشتن یک رهبر نافذ و کارا هزاره های این کشور رو حمایت و پشتیبانی کنند تا کم کم از کیک قدرت و امور اجرایی درصد قابل ملاحظه ای هم به این قومیت افغانی برسه در لبنان کم کم این مدل پیاده شد در ابتدا خود شیعیان متحد و سپس کم کم با رهبری هوشمندانه سید حسن نصرالله در ساختار قدرت وارد شدند. در لبنان به مانند افغانستان و برخلاف ایران و عراق شیعیان طوری نیسند که بتونن حکومت رو به دست بگیرند ولی با تعامل با احزاب متحد طوری نضج گرفتند که در ساختار سیاسی لبنان قابل چشم پوشی نیستند. البته لازم به یادآوری که امیدوارم افغانستان به چنگال طالبان نیفتاده و بعد از 20 سال دوباره بنیادگرایی بغل گوش ایران پا نگیره. ولی چه باید کرد. بهرحال باید در هر شرایط واقع گرا بود و شرایط رو سنجید.
  5. عنوان جالبیه. اگر از دریچه ای دیگر به این مورد نگاه کنیم شاید گسترده تر شه. ما در این کشاکش های سیاسی یا انتقادی با یک شرایطی روبرو میشیم که 0 و 100 ایه. اینکه فرد این کارو کرده پس آدم بدیه این کار رو کرده آدم خوبیه در حالی که این امر اشتباهه. هر آدمی مجموعه از ویژگی های مثبت و منفیه و برایند اون فرد به نظرم مهمه که فردی مفید باشه یا نه. اصرار زیاد بر معرفی ویژگی های منفی فردی منجر به ترور شخصیت اون میشه و اصرار زیاد بر پاک و بی نقص بودن اون فرد می تونه زمینه رو برای بروز کیش شخصیت (البته تنها عامل رسانه نیست) در اون فرد مهیا کنه که هردو خطرناکه. چند رئیس جمهور داشتیم که دچار کیش شخصیت شده و خود را دانای کل و آگاه و کارا و حلال مشکلات در هر زمینه ای دونستن؟ از ابوالحسن بنی صدر بگیر این خط رو و جلو بیا. و اما راه حل این موارد چیه چند مورد که در ذهن بنده اس رو بیان میکنم: 1) ذکر خوبی ها و نکات قوت یک ماجرا. ما در سال 92 بعد ریاس جمهوری گردهم آیی داشتیم که میزبانش حسن روحانی بود. میشد اون جلسات ادامه پیدا کنه و از تفکر نامزد مخالف ولو در حد شنیدن و مشورت گرفتن استفاده بشه ولی ادامه پیدا نکرد. در سال 1400 ما با انتخاباتی با حواشی کم روبرو بودیم، بدون حاشیه زیاد انتخابات برگزار شد، 3 نامزد رقیب پیروزی رئیس جمهور رو تبریک گفتند، دیدارهای دوستانه ای بین دولت سابق و رئیس جمهور منتخب برگزار شد که هم برای یک خبر مثبت خوبه و هم ادامه اش حاشیه رو کم میکنه. ما حتی شاهدیم حسن عباسی با ادبیاتی مناسب از رقبای جناحی اش تقدیر کرد چرا این امر رو عمومی و نهادینه نکنیم و ادامه دار نباشه؟ 2) حقیقتا رسانه ای در مملکت ما نیست که وابستگی جناحی نداشته باشه. وابستگی و حمایت مالی که پیش بیاد دیگه قلم در خدمت اون حامیه. چه در خبرگزاری های دولتی و چه خصوصی این مورد رو می بینیم. گاهی به طور افراطی این وابستگی بالا می گیره که کافیه سرفصل جنجال از خارج گفته بشه خود رسانه های داخلی اینقدر دو قطبی میکنن جریانو که خیلی از زمانی مورد توجه می گیره که لزوما از طریق رسانه های اونور آب در خبرها قرار بگیره. بخاطر همین نهادینه کردن وجدان کاری و انصاف در گفتار چیزیه که باید بهش توجه بشه و امری روحیه و نه مربوط به امور مالی و... 3) ما اینقدر درگیر این نباشیم که خب حالا فلان چیز ثابت شد این رئیس جمهور یا فلان فرد نابود شدند برعکس بر برآیند رفتار اون فرد توجه کنیم. در مورد ابراهیم رئیسی چه گفتار و چه زبان بدن نارسایی داره و در اینده ممکنه براش مشکل زا باشه ولی همین نشانی از بی غل و غش و صمیمی بودنشه و دوری از شواف. در مورد جریان های دیگه هم میتونیم به روند تکاملی فرد یا معدل کارنامه اش توجه کنیم که ببینیم الان مناسب هست یا نه. خیلی از رجالی که در 50-60 سالگی به پختگی میرسن لزوما در دهه 20-30 زندگی شون این پختگی رو نداشتن و حتی اسیر افراطی گری بودن. قرار نیست تا آخر عمر اینطور باشن. خیلی از همین رجال فرنگی حتی ویژگی های منفی داشتند مانند اعتیاد به دخانیات، مواد یا مشروبات الکلی ولی جایی که قرار باشه ازشون اسطوره بسازن حتی نوع سیگار کشیدن یا مشروب خوردن اونها یا متن سخنرانی شونو در مورد فلان شکست کامل اینقدر جذاب بیان می کنن که مخاطب همذات پنداری می کنه. نمیگم حرکت اشتباه اونهارو تکرار کنیم ولی با واقع گرایی و داشتن انصاف میتونیم از چاله 0 و 100 بودن گذر کنیم. 4) گاها ما در مقابل تهاجم رسانه ای واکنشی نداریم. ما در 12 تیر واقعه دردناک شلیک موشک از جانب ناو آمریکایی به هواپیمای ایران ایر و شهادت عده زیادی از افراد بی گناه بودیم. چقدر در زمینه معرفی این جنایت موفق عمل کردیم. به نظرم هیچ. در حالی که در مورد اشغال سفارت آمریکا یا همان لانه جاسوسی چندین فیلم از جمله آرگو ساخته شد. اشغال سفارت آمریکا بدون خونریزی و با توافق دو دولت به پایان رسید ولی با تبلیغات گسترده چهره ایران رو در دنیا تیره و تاریک نشان دادند. در ماجرای حمله به سفارت عربستان هم همینطور ولی آیا اگر مورد مشابه حمله به هواپیما و کشتن عده زیادی از افراد بیگناه برای اونها رخ می داد چه کار می کردند؟ باید قبول کنیم از طرف رسانه های ما کم کاری وجود داره.
  6. طالبان در حال بازگشت است و گمانه زنی هایی از باب بازگشت ناامنی و ... به گوش می رسد. در رسانه ها خیلی بر این معلول تکیه میشود غافل از اینکه نیاز است که علت هم موشکافی شود. افغانستان حدود بیست سال بدون حکمرانی طالبان زیست کرد، پای همه جور افکار و اعمال خارجی در مدیریت و نظامی گری پیش کشیده شد. مدتها این کشور رو به عنوان کشوری در حال پیشرفت یا در حال توسعه از نظر سیاسی عنوان می کردند ولی این موارد پاک کردن صورت مسئله است چون در این معادلات اقلیم افغانستان، نیاز مردم افغانستان و ضرورت حفظ استقلال و عزت نفس این مردمان که از اقوام مختلف هستند را در نظر نگرفتند. نتیجتا کشوری شد که نه از نظر اقتصادی و شاخص های توسعه تکانی خورد، نه حوزه امنیتی و نظامی گری و نه حتی دموکراسی تا جایی که دو نفر همزمان اعلام پیروزی کرده و جشن و بعد معارفه گرفتند و بعدا با ریش سپیدی و همان مدل طالبان به حداقل تفاهمی در تقسیم قدرت رسیدند. این موارد بجز فسادی بود که سالیان سال در حکومت مرکزی ریشه دوانده بود نتیجتا این شد که مردم نه اینکه به استقبال دشمن و هیولای مهیب دیرین بشتابند ولی باز به مانند مردمان عراق حداقل مقاومتی هم در مقابل این هیولای از خواب برخاسته نکردند و این چنین یک به یک شهرهایی که زیر نظر دول مرکزی هستند سقوط می کردند. قبلا هم در زمان مجاهدین همین اختلافات زمینه روی کار آمدن طالبان در سالهای بعد شد که متاسفانه این امر دوباره تکرار شد. شاعر بزرگ معاصر مهدی اخوان ثالث در این باب شعری کم نظیر دارد که خالی از لطف نیست: زندگی را دوست می دارم؛ مرگ را دشمن وای، امّا با که باید گفت این؟ من دوستی دارم که به دشمن خواهم از او التجا بردن باید این مورد درس عبرتی برای کشورهای خاورمیانه باشد که اعتماد بی حد و حصر به دول استعمارگر، فساد ساختاری و عوامل فریبی و نزاع های بی پایان سیاسی و قدرت طلبی داخلی این عاقبت را خواهد داشت.
  7. ارجمندی گرامی واقعیتش نمیشه تا ابد منتظر توافق یا عدم توافق یا سازش یا تقابل با غرب بود. ما در اولین سالهای بعد از جنگ تحمیلی از شوروی میگ 29 و سوخو 24 گرفتیم. اگرچه بهترین محصولات ممکن نبودند و میگ 31 و سوخو 27 هم وجود داشت ولی بازهم نفسی به ناوگان خسته ما دادند. همین حالا هم قرار نیست سوخو 57 یا درنای سپید رو از روسیه بگیریم ولی دیگه گرفتن سوخو 30 که به کشورهای زیادی داده شده و یا میگ 35 در برهوت بازار این شرکت که شق القمر نیست. همت و پیگیری شهید ستاری باید باشه که انگار نیست و ما زمان رو هدر دادیم و از این به بعد نباید بیشتر وقتو تلف کنیم. فقط هم روسیه نیست .چین هم کشوریه که میل به همکاری داره. خود چین مگه کم مشکل با آمریکا داره؟ در دوران جنگ سرد اقتصادی اند ولی باز تاپ ترین محصولات رو از روسیه خریداری میکنه با ایکه خودش تلید کننده قابل اعتنای محصولات نظامیه.
  8. اول اینکه در مورد دوم مطلب بعد که جناب حیدری زحمت کشیدن جواب شما داده شده. طالبان طالبان قدیم نیست و شیوه داعش وار و کشتار و جنگ بی امان رو کنار گذاشته و راه مذاکره و بهبود شرایط حکمرانی رو در پیش گرفته. از افراد زیادی از این کشور که در خاک ما به سر می برند هم شنیدم این مطلبو که مناطقی که طالبان نظارت داره بهتره یا مردم به نماینده طالبان و عملکردش بیشتر اعتماد دارد تا حکام حکومتی که غرق فساد و موارد جناحی و قدرت طلبی و .. اند. تازه این حکومت مدتها منابع ملی رو تقدیم بیگاگان از جمله آمریکا کرده بدون اینکه تغییر چشمگیری در شرایط زندگی مردم به وجود بیاد حداقل طالبان به مانند اونها وطن فروش و در مقابل بیگانه ظلم پذیر نیست. حالا این تغییر رویه ظاهری است و به قصد جذب طرفداران و قبضه کردن قدرت یا ماهیت این گروه کلا تغییر کرده الله اعلم. باید حوادث رو دید تا بتوان قضاوت کرد. دوم کمی بی خیالی و بی طرف بودن در اموری که دخالت ما ممکنه شرایط رو بدتر کنه بهتره. گاه تامل و حرکت نکردن از حرکت اشتباه بهتره. این هم زمانیه که ما فعلا صبر رو در پیش بگیریم. سوم اینکه کدوم برادر شما؟ این برادر شما چرا شمارو برادر نمیدونه؟ چرا شمارو دزد زبان می دونه؟ چرا آب رو روی شما بسته؟ احیانا مردمان استان سیستان و بلوچستان که مدتهاست این سیاست حکومت افغانستان شرایط اونهارو بدتر کرده برادر و هموطن شما نیستن؟ نمیشه با کشوری از باب برادری برخورد کرد و اونها از مسیر منافع ملی. این مورد باید دوطرفه باشه. عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه. ما چندباره این بلا سرمون میاد کشوری (عراق) رو برادر می دونیم که اول برای خروج سردارمون از کشورشون ضرب الاجل تعیین می کنن و بعد شهادتش عکسشو پاره کرده یا آتش می زنند. همین کشور بیشترین مراودات رو با کشوری( ترکیه) داره که خیلی مواقع خاکشو بمباران کرده و یا با دشمنش همکاری داره. کشوری ( آذربایجان) رو برادر می دونیم که تبریز رو خاک خودش میدونه و طمع در تجزیه کشورمون داره این هم از افغانستان که بعد از همکاری دولت اصلاحات با ایالات متحده برای نابودی طالبان بجای تشکر از لطمه مالی یا روحی به ملت ما رویگردان نیست بقول شاعر من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد مشکل اینه ما بجای تامین منافع ملی مواردی رو مطرح می کنیم که فقط خودمون قبولش داریم و پیمان دو طرفه نیست. کشورهایی رو برادر میدونیم که رویه خصمانه ای در عمل در مقابل ما دارند.
  9. در مورد منهدم کردن رآکتور هسته ای عراق انگار سهم رژیم صهیونیستی با عملیات اپرا بیشتره که البته در مورد جزئیاتش جای بحث هست. رژیم صهیونیستی در لطمه زدن به توانایی هسته ای ایران چه از نظر سخت افزار و چه ترور نخبگان کوتاهی نکرده ولی باید در نظر داشته باشه که یک عملیات بزرگ و ویرانگر شروعش با این کشوره ولی پایانش به دلایلی نه : 1) این رژیم دیگه عطش و افزونه خواهی گذشته رو نداره و به نوعی فترت رسیده 2) این رژیم عمق استراتژیک نداره و خیلی از اهدافش در دسترس ایران و موشک هاییه که کارایی شون ثابت شده. 3) این رژیم دیگه اون وجه شکست ناپذیر و تهاجمی همیشه رو نداره. همین نبرد غزه و راکت باران لطمه پذیری این رژیم رو نشون داد. اگر عزرائیل با موشک هایی قدر یا عملی کردن تهدید سید حسن نصرالله ( که خودشون هم میدونن اهل دروغ و لاف زدن نیست) روبرو بشه میخواد چیکار کنه؟ لطمه اساسی در داخل خواهد خورد و با بحران مواجه میشه. این رژیم اینقدر قدرت داره از دیمونا در مقابل موشک های ایران محافظت کنه؟ گمان نکنم از این رو کمی تعقل قبل از هر حماقتی از جانب این رژیم نیازه.
  10. ما در کشورهای عربی زبان اینقدر دلسوزشون بودیم که اکثرا بجای تشکر کینه مارو بدل گرفتند. در افغانستان هم همین شرایط وجود داره. کمی بی خیالی از امور جاری بد نی. طالبان به خام دستی و عملکرد داعش وار گذشته نیست. نیومدن فقط کمین بزنن و ویرانی به بار بیارن این بار اومد حکومت کنن و بهتره از این برگ برنده در مقابل ناسپاسی نظیر اشرف غنی احمدزی خوب استفاده بشه. قرار نیست هزینه امنیت افغانستان رو ما بدیم و همچون عراق بهره اش رو کشورهای فتنه گر ببرن.
  11. در جنگ خلیج پارس نیروی هوایی اتلاف نیروی هوایی عراق را محو کرد و واقعا نمود بارزی از نقش اول نیروی هوایی در یک رزم است ولی در کنارش غفلت ارتش بعثی از غافلگیر کردن نیروهای ائتلاف و از کف رفتن زمان رو هم از یاد نبریم که ابتکار عمل را به اتئلاف داد ولی این موارد باعث نشد که عملکرد ائتلاف کاملا بی نقص باشه و مثالش هم که بالاتر گفته شد.
  12. خب نه تدبیر و امیدی ماند و نه سردار دهقانی . همچنان خبری از ناوگان سوخو 30 نشد. زمان در حال گذر است و نیروی هوایی ما به شدت پیر و خالی از جنگنده هایی چند منظوره کارا هم در تامین امنیت آسمان ایران دست توانایی داشته باشن و هم از جهت تهاجمی قدرت قابل ملاحظه ای را برخوردار. امیدوارم در دولت بعدی و وزیر دفاع محترم بعدی اولین اولویت بازسازی این نیروی هوایی چندین ملیتی باشه و به سمت خرید تولیداتی از روسیه و چین بریم. جی 10 و سوخو 35 مواردی بسیار خوب هستند ولی جنگنده خوبی هم که هم دو کابینه است و هم تمامی نیازهای مارا پوشش می دهد و جدای از این قابلیت ارتقای بالایی دارد جنگنده نوستالژیک سوخو 30 است. امید است که بتوان شاهد حضور این جنگنده، پیشرانه قدرتمند آن و خط تولیدش در ایران باشیم و هر لحظه شاهد گستاخی های رژیم منحوس صهیونیستی، رژیم سعودی، امارات و امثالهم نباشیم. ترکیب چندین گردان از این جنگنده با جنگنده هایی نظیر جی 10 یا میگ 35 می تواند دیواری غیر قابل نفوذ در مقابل جنگنده های کشورهای متخاصم باشد، با توجه به رقابت روسیه با آمریکا و نیاز شرکت میگ به بازار فروش و همچنین امکان خرید از چین باید زمان را از دست ندهیم.
  13. ما در زمان مرحوم هاشمی با گفتگوهای انتقادی با غرب مواجه بودیم و در این زمینه کمبود و خود کم پنداری مشاهده میشد. در زمان احمدی نژاد رسانه های حکومتی ما از طرف دیگه افتادن و از طرف مخالف حق پنداری به سوی این گمانه رفتند که کل مخالف یا دگر اندیشان محارب و دشمن خونی اند در حالی که این مورد اشتباهه. ما دشمن محارب و پیکاری داریم ولی مخالف دگر اندیش و با سلیقه متفاوت هم داریم. خیلی از مخالفین مخالف رفتار و یا اندیشه ناصحیح حکومتی هستند بدون چشمداشت به قدرت یا منافعی. همه رو یک کاسه نکنیم. زمان شاه یا منافقین جنایت هایی رخ داده اونها قابل چشمپوشی نیستند اونها رو رسانه ای کنیم و در مقابل چشم هم بر کاستی ها نبندیم و توجیه گر آبان ماه 98 یا سقوط هواپیمای اوکراینی یا کهریزک یا هر اشتباه مهلک دیگه نباشیم، به جاش بیاییم عملمونو درست کنیم که خودش بالاترین تبلیغ برای حکومت و نظام ماست. آزادگی هنریه که باید حکومت ما داشته باشه تا خودش تبدیل به دشمنی که باهاش در حال جنگیدن هست نشه. خودشو قوی کنه و رویه های معیوب رو برطرف. این خودش بهترین پادزهر در مقابل دشمنان خارجی و عمال اونها خواهد بود.
  14. هر حکومتی یه نقاط قوت و یک سری ضعف ها داره. نمیشه ضعف های حکومت فعلی رو با شمردن ضعف های حکومت قبلی پاک کرد یا بی اهمیت و ناچیز شمرد. به نظرم یک حکومت مترقی و متعالی دشمنشو ( در داخل) میتونه به مخالف و یک مخالف تمام قد رو با حس نیت تبدیل کنه که به حزب یا فردی که تنها نظراتش متفاوته. این مطلب دارای سوگیری و پیش فرضه که یک طرف حقه یک طرف باطل. در حالی که اینطور نیست. حتی کمتر از درصد از افرادی که با نظام مخالف اند اینطور جنایت کار هستند میشه بقیه رو جذب یا دوز دشمنی یا مخالفتشونو کمتر کرد. قشر عظیمی در خارج از کشور به سر می برند که متخصص یا از نظر مالی غنی هستند باید به فکر چاره بود که اونهارو بازگردوند البته به طوری که اساس هدف انقلاب که استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی است هم خدشه دار نشه. گاه میشه به نظرات متفاوت گوش داد و از اونها بهره برد حتی خیلی از افرادی که این اندیشه یا نظر متفاوت رو دارند حتی دنبال بهره یا جایگاهی نیستند و دغدغه وطنشونو دارن حالا قرار نیست رئیس جمهور و.. بشن ولی میشه از اونها در راه خدمت به وطن بهره برد. ما نمونه موفق این امر رو در برخورد با گروهک مجاهدین خلق یا همون منافقین داشتیم، سازمانی که بیشتر عضوگیری بر مبنای هیجانات بود و با فیلتری مناسب خیلی از افراد این سازمان که دستشون به خون هموطنشون آلوده نبود تواب شده و برگشتند و حتی نقش مهمی در افشاگری بر علیه جنایت های این گروهک داشتند. این تازه افراطی ترین دشمن ها بودند افراد مخالف یا غیر همسو که دیگه جای خود دارند میشه از اونها نظر یا برنامه خواست و به هر طریقی از اونها کمک گرفت ، دغدغشونو شنید و گاه از دید اونها به ماجراها نگاه کرد. هنر اینه اون قشر افراطی و جنایت کار حل شده و باقی و به ویژه افرادی که تنها دگر اندیش هستند جذب بشن و به آغوش وطن و انقلاب برگردند. پیاده کردن افراد از قطار انقلاب که هنر نیست ولی برعکسش هم همت زیادی میخواد و هم انرژی زیادی می گیره ولی شدنیه. امروز داشتم زندگی شهید محسن وزوایی رو مرور میکردم که ماموری که میخواست ترورش کنه با تامل در زندگیش پشیمون شد و خودشو تسلیم کرد این در مورد بدترین ها و اشقیاست واقعا در مورد مخالفین و دگر اندیشان میشه با برخورد و رفتار مناسب اونهارو دلگرم و جذب کرد نه اینکه بخواهیم یا کاملا عین ما فکر و عمل کنند و اونهارو در دوراهی قرار بدیم که یا دشمن بشن یا منافق.
  15. یه دیالوگ اخلاقی و آموزنده هست در سریال بی نظیر روزی روزگاری ( امرالله احمدجو ) که خیلی افراد قبل از پذیرش یا به دنبال پست یا مقامی رفتن بعد از خلوت با خدای خدشون بهتره اون رو مرور کنند که ببین خدای نکرده حسام بیگ نباشن! حسام بیک: بوگو چیکار کنیم بریم پی کارمون؟ مرادبیک: چیکارا بلدی؟ - هیچی...چیکارا میخَی بلد باشُم؟ - بلدی کتیرا بگیری؟ - اصلو و ابدا! - چوپونی چطور؟ میتونی گله بچرونی؟ - او که محال ممکنه بلد باشُم! - تو تا حالا رنگرزی کردی؟ - نه...رنگرزی سی چِمَه! - بلدی اگه دست و پای حیوون در رفت جا بندازی؟ بلدی مشک بزنی؟ بلدی شیر بدوشی؟ دیگ بشوری؟ دوغ بزنی؟ - نه! - بلدی رختاتو خودت بشوری؟ - نه! - بلدی روزی سه بار نون بخوری پنج بار شکر خدا بگی؟ - التماس نکن...ما کار خودُم درست بلد نیستُم!...اِی نه حواسُم جمع میکردم ایجوری سرُم گرم نکنی گیرت بیفتُم! -پس تو به چه دردی میخوری حسام؟ - ای حرفا رو بذار کنار...بیاو تا اینا در نرفتن چیزاشون بگیریم اموالشون بُدُزدیم آزادشون کنیم برن...گنا دارن.. زن و بچه همراشونه!! روزی روزگاری
  16. والا با این فرمایشت امیدوارم شدم شاید تونستیم یه اف 16 ایکس ال ازش در بیاریم!
  17. نمیشه مجموع اشتباهاتی رو با این راه حل اشتباه درست کرد. بجز اف 14، میگ 29 و سوخو 24 باقی نیروی هوایی ایران خلاصه ولی راه حل این مشکل خرید 23 فروند جنگنده 38 ساله که یحتمل چندین ساله زمین گیر شده نیست. حکما انتظار داری ترکیه یا عزرائیل بیان اون رو بروزرسانی کنند.
  18. اینقدر گفتگو تخیلی شده که رفقا رو دعوت می کنم به خوندن کتاب ماندگار روحی از گروندبنکس از آرتور سی کلارک در باب داستانی که در اون دانشمندان راه حل هایی برای بیرون کشیدن کشتی تایتانیک از کف دریا ارائه دادند.
  19. سرنوشت جوانی که دی ماه ۹۸ عکس شهید حاج قاسم سلیمانی را در خیابان پاره کرد... شهیدانی بودند که حتی بعد از شهادت مصداق بارز جمله اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم و زمینه ای بودن برای جذب . واکنش آموزنده برادر شهید سلیمانی به این جریان: امروز شنیدم جوان دستگیر شده زیر ۱۸ سال دارد و با شناختی که از روحیه سردار دارم می‌دانم ایشان از این موضوع راضی نخواهد بود که فردی به خاطر او مورد آزار و اذیت قرار گیرد. وی گفت: ما به عنوان خانواده از حق قانونی خودمان می‌گذریم و از مسئولین و مراجع انتظامی و قضایی خواهش می‌کنم این موضوع را پیگیری نکنند. سلیمانی تصریح کرد: قرار است من فردا این جوان را ببینم و به او می‌گویم که حاج قاسم به جوانان علاقمند بود و دوست داشت افرادی باشند که در جامعه تأثیر گذارند. وی تاکید کرد: خواهش من از مراجع قضایی و انتظامی این است که موضوع را پیگیری نکنند چرا که حاج قاسم به جوانان عشق می‌ورزید. سلیمانی افزود: این جوان قصد و نیتی نداشته و تحت تأثیر یک موضوع احساسی قرار گرفته که حتماً قابل بخشش است.
  20. نیروی هوایی کم مشکل نداره فقط مونده نگهداری و بازیابی یک جنگنده 38 ساله که یحتمل چندین ساله زمین گیر شده. مدرسه پیرمردها نیست.
  21. @Overdose گفته شده که دولت ونزوئلا در سال 1983 از ایالات متحده 23 فروند اف 16 رو خریداری کرده که به نظر می رسه از پایه ترین مدل های این جنگنده باشن. با این احتساب این جنگنده عمری 38 ساله داره و حداقل از میگ 29 و سوخو 24 نیروی هوایی هم قدیمی تره ، تازه ونزئولا قدرت نیروی هایی ایران در تعمیر و نگهداری این جنگنده هارو نداره و معلوم نیست شرایط اونها به چه صورتی هست. اینکه همین 23 تا جنگنده خریداری بشن از نظر کمی به نفع نیروی هوایی ماست ولی از نظر کیفی چندگانگی نیروی هوایی رو بیشتر کرده و در درازمدت وجود 23 جنگنده که نه کشور سازنده ای برای سرویس و بروز رسانی دارند و نه امکان بزرگتر کردن اونها هست تاثیر خاصی بر نیروی هوایی ما نداره و فقط نقش یک مسکن مقطعی رو برای ما بازی می کنه.
  22. خواهش میکنم. وقتی نامی از خودشکوفایی برده میشه حکما هرم مازلو و مفاهیم جالب و کاربردی اش هم برای مرور خیلی خوبه که شما زحمتشو کشیدید. ولی اگر چیزی که در این کامنت روش تاکید داشتم نظریه X و Y داگلاس مک گریگور بود. آدمی دو اشتباه داره. تایید بی خود و بی جهت محیط و کاستی ها که جلوی اصلاح رو می گیره دومی تمرکز بر انتقاد و عدم رفتن به سمت فعالیت اصلاحی چیزی که تاثیری مثبت می زاره پایش بدون پیش فرض و سوگیری فعالیت ها، پیدا کردن کاستی ها و تلاش برای رفع اونها به عنوان یک هدف ( و نه وسیله ای برای نیل به هدفی ثانویه ) است.
  23. ما در کار همیشه یه دوراهی داریم، دو راهی منفعت یا خود شکوفایی، غالبا فردی که به خود شکوفایی رسیده خودش، استعدادش و انرژیشو خرج کار میکنه نه اینکه کار رو رزومه پیشرفت و پلکان ترقی اش کنه؛ حال چه متفکر باشه چه عمل گرا و حالت بهترش متفکر عمل گراست. معمولا اگه فر پا به پای نیرو یا نیرو پایش شونده تلاش کنه همون طور که اشاره شد 50% مشکل حل میشه چون خیلی مشکلات با رفع نگرانی از طرف پایشگر، برخورد خوب و جدا کردن حریم شخصی و کاری درست میشه. فرد میتونه خوش برخورد باشه ولی در عین حال جدی. لزوما بداخلاقی نشانه ای از جدیت نیست. بفرمایید بنشینید، بشین و بتمرگ هرسه یک منظور رو می رسونن ولی بهتره از مورد اول استفاده بشه. چیزی که بنابر تجربه دیدم برخورد درست همراه جدا کردن حیطه فردی ( انعطاف بالا و خوش خلقی ) و اجتماعی ( جدیت در کار و کوتاه نیامدن از هدف البته با رعایت نگاه انسانی) خیلی نتیجه میده که در نهایت همونطوری که به درستی اشاره شد به هم افزایی می انجامه نه مچ گیری. چیزی که در خیلی از افراد مشاهده کردم قاطی کردن حیطه فردی با مسئولیت اجتماعیه.
  24. این موارد خیلی منطقی و خوبه ولی در نظر بگیر در کشوری قرار داریم که توی کلاسش بجای کم کردن شوفاز میان پنجره رو باز می کنن که گرما بیرون بره! کاری به این دولت و اون دولت و این نظام و اون نظام ندارم. نسبت به خیلی کشورها در فرهنگمون کمتر اهمیت به طبیعت یا مسئولیت پذیری وجود داره و یا وجود داره و به فراموشی سپرده شده.