samandun

Members
  • تعداد محتوا

    1,156
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های samandun

  1. [quote]حمله از زاویه درستی انجام نشد، اما به خوب جایی ضربه زده شد، خداییش انتظار نداشتم با این زاویه تند موشک منفجر بشه، بیشتر احتمال انحراف اونو می دادم، دودی پس از انفجار از فضای بین برجک و بدنه میزنه بیرون، از دوستان کسی می دونه اگزوز آبرامز کجاست؟ و آیا اگر اینجاهست میشه این دود رو نشونه آسیب دیدن موتور بدونیم؟ البته مقداری دود هم از توی هواکش موتور می زنه بیرون. به وضوح قطعاتی از بدنه کنده میشن و به هوا پرتاب میشن که به احتمال زیاد زره های واکنشی روی بدنه هستند. اهمال کاری اون یکی تانک آبرامز که در لحظه شلیک موشک دقیقا لوله اش بطرف مهاجم هست باعث هدف قرار گرفتن دوستش میشه! نکته عجیب: فردی در پشت تیربار روی تانک دیده میشه که پس از انفجار هیچ تغییری در حالتش بوجود نمی آد! انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده! و این نکته خیلی عجیب هست.[/quote] احتمالا یه مترسک بوده اگزوز ابرامز پشت تانکه.
  2. [quote]من یک نکته ای برام هنوز گنگه ، این یارو روی چه حسابی حاضر به همکاری با موساد شده ؟ اول کار که ظاهرا حرفی از پول هم نبوده و آخر کار بهش تحویل دادند. قبلا با چی اغفال شده ؟ یه جمله بیا بریم کنسولگری که نشد حرف.[/quote] شاید دلیل سیاسی داشته نمونش همین فتنه ۸۸ که بعضی ها حاضر شدن با دشمنان اسلام همدست بشن
  3. [size=18]نويسنده: رابين گيب ساختارهاي جنگ نامتقارن[/size] (قسمت اول) خبرگزاري فارس: اين مقاله تلاش مي‌كند تا با ديدگاه حقوقي ضمن بررسي اين مقوله بر اساس اصل عمل متقابل، خطر ناامني و بي ثباتي ناشي از عدم تقابل سلبي و منفي را كه در نهايت مي‌تواند به توجيه تدريجي بي توجهي متقابل به حقوق بين‌الملل بشردوستانه منتهي شود، ارزيابي كند. چكيده نابرابري در جنگ افزار و در واقع؛ تفاوت بين طرفهاي مخاصمه، به مؤلفة غالب درگيري‌هاي مسلّحانة معاصر تبديل شده است. اين گونه عدم تقارنها اگرچه پديده‌اي جديد در عرصه نبرد و رزم نيست، امّا ديگر امري اتفاقي در درگيري‌هاي منظم نخواهد بود. ساختار درگيرهاي نامتقارن به عنوان اوصاف ساختاري جنگهاي عصر مدرن، پيامدهايي بر اعمال اصول بنيادين حقوق بشردوستانه داشته است. به عنوان نمونه چگونه مي‌توان مفهوم ضرورت نظامي را كه به خوبي به منظور توجيه ميزان زور لازم براي تضمين شكست نظامي دشمن تفهيم و درك شده است، با منظومه‌اي كه در آن يك طرف از حيث نظامي از همان ابتدا هيچ شانسي براي پيروز شدن در درگيري ندارد، آشتي و تطبيق داد؟ علاوه بر اين، عدم توازن نظامي ناشي از اين گستره، آشكارا انگيزه‌هايي براي طرف ضعيف ايجاد مي‌كند تا طولاني كردن جنگ، برتري طرف مقابل را تقليل دهد. اين مقاله تلاش مي‌كند تا با ديدگاه حقوقي ضمن بررسي اين مقوله بر اساس اصل عمل متقابل، خطر ناامني و بي ثباتي ناشي از عدم تقابل سلبي و منفي را كه در نهايت مي‌تواند به توجيه تدريجي بي توجهي متقابل به حقوق بين‌الملل بشردوستانه منتهي شود، ارزيابي كند. واژگان كليدي :جنگ نامتقارن، حقوق بشردوستانه، عدم توازن، معامله متقابل، ضرورت نظامي. مقدمه مترجم بدون شك، يكي از آخرين تطورات مرتبط با حقوق جنگ(Humanitarian law) (به عنوان حقوق و موازين حاكم بر رفتار دولتها و افراد در طول وقوع درگيري‌هاي مسلّحانه كه موجب مي‌شود رفتار آنها در پيگيري و تعقيب عمليات و تاكتيكهاي جنگي به رعايت اصول كرامت بشر و تقليل سطح خشونتها و قربانيان درگيري به كمترين حد ممكن، محدود شود )، ظهور مباحث گستردة "جنگهاي نامتقارن "(Asymmetrical warfare) است. عدم تقارن، پيش و بيش از آنكه در ابزارهاي اعمال قدرت در سطح جهان باشد، در آرايش سياسي جهان بوده كه از سالهاي دهه هشتاد قرن بيستم تا كنون به وضوح پديدار شده و با فروپاشي شوروري قطعيت يافته است.(مونكلر، 1384، ص 42) در هر حال، بروز و ظهور عدم تقارنهاي جهاني، گونه‌هايي ديگر از سياستهاي نامتقارن را در روابط خصمانه دولتها به منصة ظهور رسانده است كه جنگهاي نامتقارن گاه دفاع نامتقارن نام گرفته‌اند. در كنار تحليلهاي مختلف از جنگهاي نامتقارن در مطالعات امنيتي، ديدگاههاي حقوقي متفاوتي در اين خصوص وجود دارد و تفاوت برداشتهاي مذكور به طرزتلقي از اوصاف و آثار اين نوع درگيري‌هاي مسلّحانه بستگي تام دارد؛ چراكه حقوق بين‌الملل بدون اينكه پويايي انديشه‌هاي نظامي را منع يا محدود كند، تنها به سازماندهي آنها اكتفا مي‌كند و از اين حيث، حقوق بشردوستانة جنگ نيز اغلب محدود به نتايج و آثار درگيري است بنابراين، جنگ نامتقارن و هر جنگ ديگر پسامدرني را در قالب تصوراتي كه در خصوص نتايج آن وجود دارد، مورد ارزيابي قرار مي‌دهد. اينكه جنگ نامتقارن پديده‌اي بديع در قرن بيست و يكم يا نمونه‌اي مربوط به گذشته است، بيشتر از بعد نظري مهم است. برخي اين پديده را جديد تصور مي‌كنند و برخي نيز نوآوري آن را صرفاً در قالب عنوان و واژه پردازي دانسته، سابقة آن را به تاريخ جنگها نسبت مي‌دهند؛ چراكه همة جنگها تا اندازه‌اي نامتقارن بوده (Bellamy, 2002, P. 152) يا همه جنگها مي‌توانند نامتقارن باشند. (سفرانچوك، 1383، ص78) مهم‌تر از اين مباحث نظري، جايگاه كنوني اين جنگها در حقوق بين‌الملل معاصر است. در صورتي كه آثار و پيامدهاي اين جنگ با اصول قابل اعمال بر درگيري‌ها مطابقت داشته باشد، مشروعيت حقوقي آن مسلّم خواهد شد. از اين حيث، شناخت اين وضعيت، نخست به شناخت مؤلفه‌هاي كليدي جنگ نامتقارن (شناخت انديشه‌ها و راهبردهاي نظامي) بستگي دارد و پس از آن با قواعد عام و كلي معاصر ناظر بر درگيري‌هاي مسلّحانه تطبيق يافته و ارزشيابي شود. اين كاري است كه مقاله اخير به سهم خود (البته طبعاً متأثّر از برداشت غربي از حقوق بشردوستانه و اصول آن) درصدد انجام آن برآمده است. سه برداشت و دو نسخه از جنگ نامتقارن در انديشه نظامي حاكم بر تحليل جنگ نامتقارن، مي‌توان سه برداشت را در خصوص ماهيت جنگ نامتقارن مطرح كرد: نخست تعريف جنگ نامتقارن بر پايه "عدم تقارن " (asymetrics) در كليت آن و عمدتاً متمركز بر محور تفاوت(Disparity)، دوم بر مبناي "نابرابري " (Inequality) و سوم بر پاية "عدم توازن " (Imbalance). تعريف جنگ نابرابر، نتيجة درك كمّي وضعيت توانمندي‌هاي نظامي طرفهاي درگير است امّا عدم توازن، با تحليل كيفي، حتي شباهتها و يكساني سطح ظاهري و كمي امكانات و ماشين جنگي متخاصمان را به معناي صحنة تعريف شدة جنگهاي نامتقارن نمي داند. از طرف ديگر، تحول جنگ را مي‌توان از منظر مباني اخلاقي و ديني آن نيز كه اساساً به مقولة مشروعيت (legitimacy) و توجيه (justification) دنيوي و اخروي، ملي و بين‌المللي پذيرش اين سبك منازعات مربوط مي‌شود، مورد توجه قرار داد. بر اين اساس، در كنار نسخه اصلي و غربي اين مفهوم، تعبيري محدود شده و تنقيح يافته از دكترين جنگ نامتقارن وجود دارد كه در آن اغلب موانع حقوقي فراروي اين نظريه نيز برطرف شده است. در واقع؛ منظور از نسل اول عمليات نامتقارن، همان چارچوب طرح ريزي دكترين جنگ نامتقارن است. با اين حال، گفته مي‌شود كه مي‌توان اين چارچوب را به گونه‌اي تغيير داد و تعديل نمود كه جنگ نيز انساني شود، امّا از فرصتهاي نامتقارن براي ضربه زدن به دشمن قوي استفاده كرد يا پيروزي دشمن را دشوار ساخت. بر اين اساس، جنگ نامتقارن اخلاقي يا متكي به ملاحظات ديني نيز قابل طرح است. در اين نسخه از جنگ نامتقارن، رعايت بشردوستي و ممانعت از افزايش سطح خشونتهاي جنگ، سرلوحة كار نيروهاي مسلّح خواهد بود. اين برداشت، مبتني بر درك تناقضهاي نهفته در دكترين‌هاي غربي است؛ دكترين‌هايي اغلب كه فراتر از وضعيت متعادل جهان ابداع مي‌شوند و نه تنها در جستجوي كسب برتري‌هاي بلامنازع غرب هستند، بلكه در اين مسير همة هنجارهاي موجود را كه حتي خود نيز روزگاري مدافع خلق آنها بوده‌اند، كنار مي‌گذارند. نسخه دوم و اصلاح شدة اين دكترين، درصدد رفع بي ضابطگي در رفتار طرفهاي متخاصم است، نظم را حتي در نبرد مي‌پذيرد و محدودة ضرورت به كارگيري زور را نيز در پرتو ملاحظاتي انساني (بر مبناي برداشتي الهي يا اخلاقي) ترسيم مي‌كند. چنين نسخه‌اي در سطح خود قابل توجه است و مي‌تواند خلاقيتي در اين حوزه به شمار رود. حتي مي‌توان گفت با تغيير اساسي برخي چارچوب‌هاي عملياتي دفاع‌نامتقارن، دكترين پديد خواهد آمد كه ديگر از جنگ نامتقارن مطرح در ادبيات نظامي معاصر فاصله‌اي زياد خواهد داشت. به نظر مي‌رسد براي كشورهاي شرقي كه اغلب بر استقلال در انديشه و فلسفه خود از جمله در امور نظامي، تكيه از ترويج رفتارهاي بي ضابطه غرب نگرانند، بايد مباني فلسفي و راهبردهاي عيني چنين نسخه‌اي، تبيين و به صورت عام منعكس شود. در اين نسخه، رعايت ملاحظات بشردوستانه به تبع محوريت اخلاق و دين در تبيين كارويژه نيروهاي مسلّح، به خوبي و كفايت حاصل خواهد شد. در واقع؛ به دليل مبناي مشترك اصل حقوق بشر از يك سو و اخلاق و دين از سوي ديگر، مطابقت رفتارهاي تجويزي در نسخه جديد و اصلاحي دكترين مذكور با حقوق بين‌الملل بشروستانه، مفروض است. فرصتهاي جنگ مردمي نامتقارن در مقابله با تهاجم دشمن به رغم ارزيابي‌هاي نويسندة مقاله در خصوص تهديدهاي دكترين جنگهاي نامتقارن، به عنوان مثال مي‌توان برخي از فرصتهاي آن را در قالب جنگهاي مردمي شرح داد. در شرايطي كه دولتهاي مهاجم، قلمرو يك كشور را مورد تاخت و تاز قرار مي‌دهند، به ويژه آن گاه كه ميان دو دولت مذكور از قبل خصومتي وجود داشته و تهاجم مذكور يك نوع تجاوز تلقي شود، دفاع از سرزمين و كيان اجتماع نه تنها وظيفه‌اي خاص براي نيروهاي مسلّح، بلكه به تكليفي عام و اجتماعي براي كليه شهروندان تبديل مي‌شود. در اين شرايط، ورود بخش عظيمي از جمعيت دولت مورد تهاجم به صحنه نبرد و مقاومت در برابر اشغالگر، نيروهاي مسلّح سازمان نيافته را به جمع نيروهاي سازمان يافته مي‌افزايد و نبرد، وضعيتي متفاوت مي‌يابد. بدون شك، عزم ملي براي مقاومت و دفاع، بزرگ‌ترين سرمايه و منبع توان كشور در تحقق استقلال تلقي مي‌شود كه با جهت دادن اين توان و عزم ملي در قالب دكترين جنگ نامتقارن، حداكثر سازي توان مقاومت مسلّحانه مردمي و ضربه پذيري متجاوزان حتي ابرقدرتها، تضمين خواهد شد. تضمين ضربه يذيري ابرقدرتها اگر عدم تقارن در آرايش قوا با استراتژي‌هاي نامتقارن ياسخ داده شود، امكان مقاومت در برابر قدرتهاي نظامي وجود خواهد داشت. (مونكلر، ييشين، ص 43) جنگهاي چريكي مهم‌ترين نمونة قابل ذكر در اين قالب است. آمريكا در جنگ ويتنام براي نخستين بار تجربه كرد كه تشكيلات نظامي در برابر راهبردهاي نامتقارن و نامتعارف يقدر بي دفاع است. (همان منبع، ص 43). در هر حال، همين خصيصة جنگهاي نامتقارن است كه دشمنان ابرقدرتها و مخالفان امريكا همواره با اشتياق از آن استفاده مي‌كنند. (همان منبع، ص 45) در يرتو همين راهبرد و خلاقيتهاي دفاعي آن است كه مائو در مقام تمسخر اثربخش بودن توان نظامي آمريكا، اين كشور را به منزلة ْببر كاغذي (همان منبع، ص 44) تلقي كرده است. ضربه پذيري ابرقدرتها وقتي بيشتر مي‌شود كه نبرد به ساير حوزه‌ها كشيده شده، با ابزارهاي ديگر به جز آنچه تاكنون مرسوم بوده (نظير رسانه‌ها و ميادين رايانه‌اي منازعه)، انجام شود. (همان منبع، ص 45). در اين صورت، با گسترش روشها و ابزارهاي نامتقارن نبرد، عدم تقارنها فراگير مي‌شود و ميزان صدمه بر دشمن به حداكثر ممكن ارتقا مي‌يابد. با اين حال، فرصتهاي نهفته در جنگ مردمي و يريكي در صورتي قابليت فعليت دارند كه خصايص ملي براي تعقيب اين راهبرد مناسب بوده و زمينه‌هاي لازم در اين خصوص در عزم و ارادة ملي قابل احراز باشد. به عبارت بهتر؛ "به رغم اهميتي كه شجاعت مردم و ارتباط سنتهاي ملي با جنگ دارد، اگر رهبران و فرماندهان نظامي نتوانند نيروهاي مردمي را به درستي به كار گيرند "، (كرمي، ص 103). اين جنگ نمي تواند در تحقق مقاصد مرتبط با دفاع از تماميت ارضي، في نفسه كارساز باشد. اقتصاد دفاعي در به كارگيري واحدها و نيروهاي مقاومت مردمي در اين دكترين نقش نيروهاي مسلّح و تركيب آنها بر ابزار و سيستم و جنگ افزار برتري دارد. اتكاي طرفهاي متخاصم به دكترين جنگ نامتقارن به ويژه دفاع نامتقارن، از يك ارزيابي ارزشي نيز بهره مي‌گيرد به اين تعبير كه: "نيروهاي چريكي اگر شكست نخورند، پيروز مي‌شوند. بنابراين، بايد تمامي تلاشهاي ممكن و حتي نامتعارف از جمله برهم زدن نظم و سازماندهي نيروي انساني مسلّح دشمن به عمل آيد تا پيشرفت نظامي دشمن قدرتمند متوقف شود. نظر به اينكه در عمليات ارتش دشمن در برابر طرف كم‌نيرو، پيروزي دشمن مسلّم است، طرف داراي ارتش اندك در جنگ نامتقارن تلاش مي‌كند تا از نقاط ضعف دشمن در بخش نيروي انساني سود جسته و با تعداد نيروي بسيار كمتر يا حتي بدون دخالت نيروي انساني در درگيري و با استفاده از استراتژي جنگ بدون درگيري مستقيم يا از طريق عمليات از راه دور، ضرباتي را وارد كند كه هم شمار زيادي از نيروهاي دشمن را از صحنه خارج كند (كلهر، 1383، ص 122) و هم نيروي خود را از آسيب حمله مصون دارد. در حالتي كه به جاي نيروهاي مسلّح سازمان يافته، به صورت خودجوش و با آمادگي رزمي خود جهت مقابله با تهاجم وسيع دشمن (به خصوص تهاجم از طريق جنگ‌ زميني) به صحنه نبرد مقاومت وارد مي‌شوند، اين نقشها و تأثيرات نيرو دوچندان مي‌شود. با وجود اينكه تعداد نفرات و اندازة واحدهاي مردمي(كرمي، 1385، ص 99) بسيار كمتر از ارتش منظم مهاجم است، امّا با استفاده از حملات مخفيانه و يراكنده ولي جهت‌دار به قلب ارتش خصم، كثرت نيروي دشمن به نقطة ضعف تبديل مي‌شود و از آن طريق، ميزان آسيب پذيري آنها افزايش مي‌يابد. در حالي كه كمي نيروي دفاع و مقاومت مسلّحانه مردمي به منزلة نقطه قوّتي براي ضربه زدن به دشمن، مورد استفاده قرار مي‌گيرد. تمركز بر عدم تقارن در حجم و كميّت نيروي انساني در راستاي پياده كردن راهبرد جنگ نامتقارن، بر پايه اين درك استوار است كه قدرتهاي غربي از نظر اولويت حفظ نيروي انساني (اعم از نيروي خودي و تلفات انساني در غيرنظاميان دشمن)، آسيب پذيرند (بوون، 1383، ص 86) و افزايش شدت تلفات انساني مي‌تواند ميزان فعليت يافتن توان نظامي آنها را در جنگ تضعيف نمايد. به همين دليل، استفاده از اين ضعف سياسي دشمن به عنوان نقطه قوت يا فرصتي براي عدم شكست در جنگ، يكي از محورهاي اين گونه جنگهاست. (ر.ك.به: همان، ص 86-85و 114-100) بنابراين، جنگهاي مردمي نامتقارن با افزايش نگراني دشمن از احتمال تحمل حملات مرگبار (و حتي همراه با خشونت زياد)، نه تنها مقدمات رواني نامتقارن سازي را در ساير ابعاد نبرد فراهم مي‌كند، بلكه ظرفيتهاي ذاتي توفيق مقاومت مردمي و شكست دشمن را ارتقا مي‌بخشد. از طرف ديگر، اتخاذ اقدامات رعب‌آور (كه ممكن است تروريستي تلقي شود) در صورتي كه عليه افراد و اهداف نظامي باشد، مغايرتي با هنجارهاي بين‌المللي ندارد. در واقع؛ اقدامات مخفيانة خشونت بار عليه دشمن به قصد ترساندن، پايين‌آوردن روحية تهاجمي و متوقف كردن پيشرفت جنگي آنها (در صورتي كه ميزان خشونت آن از آستانه اصول بشردوستانه ناظر بر نبرد، تجاوز نكند)، از طريق مقاومتهاي مردمي، مجاز است. اين فرصتهاست كه مي‌تواند به رغم برتري اوليه رقيب در توان رزمي و امكانات جنگي، به ييروزي غيرمنتظره گروههاي نيمه سازمان يافته مقاومت مردمي منجر شود. منابع مقدمه مترجم 1.بوون، وين(1383)؛ "ابعاد جنگ نامتقارن "، ترجمه محمود فيروزي، فصلنامه مطالعات بسيج، شماره 23(تابستان). 2.سفرانچكوف، ايوان (1383)؛ "چچن: تجربه روسيه از جنگ نامتقارن "، ترجمه محمود فيروزي، فصلنامه مطالعات بسيج، شماره 22(بهار). 3.كرمي، جهانگير(1385)، تحول مفهوم جنگ مردمي، فصلنامه مطالعات بسيج، شماره 30 (بهار) 4.كلهر، رضا(1383)، راهبرد جنگ نامتقارن، فصلنامه راهبرد دفاعي، شماره 4 تابستان). 5.مونكلر، هرفريد(1384)؛ جنگهاي نوين، ترجمه حسن درگاهي، تهران، دورة عالي جنگ سپاه. 6.Bellamy, Christopher(2002). "Tools of III Omen: The shifted Confliot Paracliym and Reduced Role of Conventional Military Power " Cambridge Reviw of International Affairs, No. 1. 7.Rissinger, Henry (1969). "The Vitnam Negotiations ", Foreign Affairs(Ian). مقدمه به دليل وجود تنها يك ابر قدرت در جهان به ويژه گسترش قابل توجه و غيرقابل توقف تفاوتهاي موجود در ميان كشورها از نظر سطح فن‌آوري، عدم توازن در توانمندي‌هاي طرفهاي جنگ به يكي از اوصاف و مؤلفه‌هاي اساسي درگيري‌هاي مسلّحانه معاصر تبديل شده است. همراه با درگير شدن رو به گسترش بازيگران و واحدهاي غيردولتي در منازعات معاصر و آينده، تفاوت و اختلاف ميان وضعيت و اقتدار نظامي متخاصمان به تدريج در حال افزايش است و درگيري‌هاي مسلّحانه متعدد در دوران معاصر نشان داده‌اند كه بيش از پيش از نظر ساختاري، نامتقارن شده و چنين روندي را مي‌پيمايند. برخلاف وضعيت ژئواستراتژيكي در سراسر دورة جنگ سرد، امرزوه تعارض و پارادوكس محيط استراتژيك كنوني كه در آن ابرقدرت نظامي ممكن است واقعاً مورد تهديد هسته‌اي، بيولوژيك، شيميايي و عموماً حمله فريبكارانه قرار گيرند، به صورت گسترده درك شده و مورد پذيرش قرار گرفته است. در واقع؛ حمله‌هاي مستقيم عليه غيرنظاميان، گروگانگيري و استفاده از سپرهاي انساني (Human Sheilds) رويه‌اي است كه از مدتها پيش در درگيري‌هاي مسلّحانه محكوم شده است(1) - در درگيري‌هاي اخير؛ يعني درگيري‌هايي كه طرف ضعيف اغلب تلاش مي‌كند در برابر دشمن برتر نظامي با به‌كارگيري اين رويه‌ها به عنوان بخشي از يك راهبرد و استراتژي، منغعت و مزيت قابل توجهي كسب كند، احيا شده و جايگاهي خاص پيدا كرده اند. تروريسم بين‌المللي هرچند ضرورتاً در چارچوب درگيري مسلّحانه ملزم به اعمال حقوق بين‌الملل بشردوستانه نشده بلكه عمدتاً در وضعيتهاي غيرجنگ مورد استفاده قرار گرفته، امّا اغلب به عنوان ابزار مقابله با چنين عدم تقارني تلقي مي‌شود. در عين حال، طرفهاي برتر نظامي نيز كه در طرف ديگر اين طيف قرار دارند، به حمله‌هاي بدون تمييز و كوركورانه و رويه‌هاي تخريبي غيرقانوني و همچنين رويه‌هاي مبهم در حقوق بين‌الملل نظير كشتارهاي برنامه‌ريزي شده يا عمليات‌هاي مخفي غيرقابل كنترل به منظور ضربه زدن به دشمنان معمولاً فرضي و ناپيدا متوسل شده‌اند.(2) نابرابري مهم و عمده در سطح تسليحات كه نتيجه توزيع نابرابر قدرت نظامي و توانمندي تكنولوژيك در يك درگيري معين است، غالباً انگيزه‌هايي براي طرفهاي مقابل ايجاد مي‌كند تا به روشها و ابزارهايي جنگي متوسل شوند كه استانداردهاي پذيرفته شده و مسلّم حقوق بين‌الملل بشردوستانه را تضعيف مي‌كنند و گاه به تخلّف جدي از آنها منجر مي‌شوند. جنگ بين نيروهاي ائتلافي به رهبري امريكا و عراق يا جنگ در افغانستان، نمونه‌هايي روشن در اين خصوص هستند. در صورتي كه ماهيت متخاصمان متفاوت از هم باشد يا عدم تقارنهاي عيني با عدم تقارن حقوقي همراه شود (يعني در فضايي كه يك طرف داراي اهليت حقوقي كمتر يا فاقد اهليت حقوقي است)، اين گرايش و تمايل تحكيم خواهد شد. بدون شك، عدم تقارن دقيق و كامل در جنگ، به ندرت محقق شده است. با اين حال، الگوهاي عدم پايبندي كه در درگيري‌هاي متعدد معاصر نمود يافته، ساختاري‌تر و سيستماتيك‌تر از گذشته به نظر مي‌رسند. اين نوشتار، نخست تلاش مي‌كند اين فرضيه را بررسي كند و در اين راستا، تحليل خواهد كرد كه آيا عدم تقارنهاي عيني و بالقوه حقوقي به انگيزه‌اي براي تخلّف از مقررات حقوق بين‌الملل بشردوستانه تبديل شده‌اند يا نه و اگر چنين است، الگوهاي درگيري مسلّحانه معاصر چگونه از درگيري‌هاي قبلي كه فاقد عدم تقارن قابل توجهي بوده بلكه متقارن بوده‌اند، منفك مي‌شوند. در مرحله دوم، موارد عيني عدم پايبندي در سناريوهاي جنگ نامتقارن به ويژه در پرتو پيوند و تأثير متقابل اصل تفكيك و اصل تناسب مورد ارزيابي دقيق قرار خواهند گرفت. نه اصطلاح "جنگ متقارن "و نه اصطلاحات "جنگ نسل چهارم "(Fourth-generation warfare) يا "جنگ غيرخطي " (Non-linear war) كه گاه به عنوان مترادف آن بكار مي‌روند، به صورت روشن تعريف و تبيين نشده‌اند.(3) قصد اين نوشتار ورود به اين حوزه تقريباً نامقدور نيست. بااين حال، در اين تحليل نشان خواهيم داد كه تمايلي قابل توجه در درگيري‌هاي مسلّحانه معاصر به سمت افزايش نابرابري بين متخاصمان در رابطه با توانمندي تسليحاتي وجود دارد. با اينكه اين تمايل، پديده‌اي قديمي و شناخته شده در درگيري‌هاي مسلّحانه غيربين‌المللي است، ارزيابي آثار و تفاوت نظامي در درگيري‌هاي مسلّحانه بين‌المللي، مباحثي نظير ميزان قابل اعمال بودن قواعد حقوق جنگ بر موارد شركت دولتها و بازيگران غيردولتي در درگيري‌هاي فراملي را ضرروي مي‌سازد.(4) اين نوشتار با رويكردي نسبتاً متفاوت، درصدد بررسي پيامدهاي بلندمدتي خواهد بود كه ساختارهاي جنگ نامتقارن ممكن است بر اصول بنيادين حقوق بين‌الملل بشردوستانه به دنبال داشته باشند و از اين طريق، درجه و ميزان عدم تقارن؛ يعني سطح تفاوت نظامي بين متخاصمان كه مي‌توان آنها را با رژيم حقوقي قابل اعمال در زمان جنگ تطبيق و سازش داد، ارزيابي خواهد كرد.(5) در همين راستا، در مرحلة سوم، مفهوم سنتي ضرورت نظامي را كه در دستورالعمل ليبر 1863 عليه گسترش ضرورت در درگيري‌هاي نامتقارن زمان ما مقرر شده است، ارزشيابي خواهد كرد. اگرچه مفاهيم و اصول بنيادين حقوق جنگ به عنوان سازوكارهاي منعطف براي لحاظ تغييرات در روشهاي عملي شدن جنگ طراحي شده‌اند، امّا گفته مي‌شود مفهوم ضرورت نظامي و اصل تفكيك، وجود حداقل ميزان تفاوت ميان طرفهاي جنگ را مفروض مي‌گيرد و از اين رو، مي‌تواند در وضعيتهاي فرعي مغاير با الگوهاي حقوق بشري نظير مواردي كه عموماً در جنگ عليه تروريسم ديده شده‌اند، اعمال شوند. موضوع اصلي و پاياني اين تحليل، اصل عمل متقابل است. همان طور كه تفاوت نظامي بين طرفين درگير در اغلب مخاصمات مسلّحانة نوين برجسته‌تر مي‌شود، اثر توازن عمل متقابل نهفته در مفهوم سنتي جنگ نامتقارن به تدريج در حال تضعيف و سست شدن است.(6) با اينكه آثار بازدارنده سيستم در حال ارتقاي حقوق بين‌الملل كيفري و پوششهاي رسانه‌اي و اعتقاد عمومي (هرچند دو مورد اخير عواملي غيرحقوقي هستند كه ممكن است به منظور حصول اهداف معكوس نيز مورد استفاده قرار گيرند) مي‌توانند در پوشش رفتار متخلّفانه در جنگ كمك شاياني بكنند، حقوق بين‌الملل بشردوستانه ممكن است همزمان از سازوكارهاي تنظيم كنندة ذاتي خود كه از قديم الايام در خود منطقه نبرد اثرگذار بوده‌اند، محروم شود. ماهيت بي ثبات كننده عمل متقابل ممكن است به اضمحلال تدريجي و شايد دروني قلمرو حمايتي اصول اساسي حقوق بين‌الملل بشردوستانه منجر شود. به عنوان نمونه، تخلّفات مكرر از اصل تفكيك توسط يك طرف درگيري ممكن است به تحريك طرف ديگر در گسترش تصورات و درك خود از ضرورت نظامي و از اين رو، تناسب، به هنگام مبارزه با چنين دشمني بينجامد. نهايتاً و در تنها سناريوي بدتر، انحراف عمدي و آگاهانه از معيارهاي پذيرفته شده ناظر بر انجام مخاصمات، خطر قابل توجه آغاز چرخه‌اي تسلسلي در افزايش عمل متقابل منفي را به دنبال بياورد كه در آن چرخه، توقعات طرفهاي جنگ به افزايش تخلّفات متقابل از حقوق بين‌الملل بشردوستانه تبديل شود. از نظر تاريخي، اكثر قوانين ناظر بر درگيري‌هاي مسلّحانه بين‌المللي بر اساس تصور غالباً اروپايي كلاوزويتس از جنگ؛ يعني فرض وقوع درگيري‌هاي متقارن بين ارتشهاي بهره مند از قدرت نظامي برابر يا حداقل داراي ساختارهاي سازماني مشابه و قابل قياس، طراحي شده‌اند. تقريباً در تمام طول قرون نوزدهم و بيستم، قدرتهاي برتر يا براي حفظ نظمي صلح ساز (حافظ وضع موجود) يا ايجاد عدم تقارني تاكتيكي در برابر مخالفان خود به عنوان تضمين پيروزي نظامي در جنگ، درگير مسابقات تسليحاتي مستمر بودند.(7) امّا بديهي است كه عدم تقارن به مفهوم نابرابري و تفاوتهاي نظامي، پديده‌اي جديد نبوده،(8) حقوق بين‌الملل بشردوستانه نيز با اين مفهوم كاملاً بيگانه نيست. به دليل تفاوت ذاتي طرفين درگير و حتي با اينكه معيارهاي آستانه‌اي ماده يك پروتكل دوم الحاقي به كنوانسيونهاي چهارگانه 1949 ژنو، اغلب به تضمين حداقل ميزان تشابه بين طرفين مذكور كمك مي‌كنند، درگيري‌هاي مسلّحانه غيربين‌المللي ذاتاً و ماهيتاً نامتقارن هستند. علاوه بر اين، پيش از اين در مفهوم سنتي جنگ نامتقارن، پذيرفته شده بود كه ساختار درگيري‌ها ممكن است از تقارن به عدم تقارن تغيير يابند. به همين دليل، آن گاه كه درگيري به پايان نزديك مي‌شود و يك طرف به برتري دست مي‌يابد، توازن نظامي اوليه غيرقابل بازگشت مي‌شود. متعاقباً در كنفرانس 77-1974 ژنو كه به تصويب پروتكل اول الحاقي انجاميد، دولتهاي شركت كننده نه تنها بقاي نابرابري نظامي را تأييد كردند، بلكه قبول كردند نابرابري و تفاوت عيني بين متخاصمان ممكن است حتي به تفاوت در تعهدات حقوقي بشردوستانه منتهي شود. به عنوان نمونه، در خصوص ماده 57 پروتكل اول الحاقي پيرامون تعهد به رعايت احتياط در حمله،(9) هيئت نمايندگي هند اظهار كرد كه بر اساس عبارت پردازي به كار رفته در آن ماده، محتواي تعهد به احتياط و مراقبت كافي مندرج در آن (يعني شناسايي دقيق اهداف نظامي يا غيرنظامي)، اساساً به ابزارهاي فني شناسايي در دسترس دولتهاي متخاصم بستگي دارد.(10) به رغم اين نگراني‌ها، عبارت پردازي فعلي اين ماده بر اساس اين درك ضمني تصويب شده كه به دليل تفاوتهاي نظامي عيني، تعهدات حقوق بين‌الملل بشردوستانه ممكن است در عمل، ابعاد و آثار متفاوتي را بر طرفين متخاصم بار كند.(11) شوارزنبرگر اظهار كرده كه "در سير تاريخي، در جنگهاي از نوع دوئل بين متخاصمان مشابهي كه براي اهدافي محدود مي‌جنگيده‌اند، نظير جنگ كريمه 6-1853 يا جنگ 1-1870 فرانسه-آلمان، قلمرو حمايتي حقوق جنگ از بيشترين وسعت برخوردار بوده است؛ در حالي كه در جنگهاي بزرگ نظير جنگهاي ناپلئون يا دو جنگ جهاني قرن بيستم (جنگهايي كه در آنها به منظور قمار و رقابت نبرد مي‌كرده اند)، طرف ضعيف غالباً تمايل داشته تا از طريق نقض حقوق جنگ به منافع كوتاه مدت دست پيدا كند ".(12) در واقع؛ تخلّف از حقوق جنگ تقريباً در هر موردي كه حقوق بين‌الملل بشردوستانه قابل اعمال بوده، رخ داده(13) و اين خطر كه يك طرف ممكن است تخلّف گسترده از حقوق جنگ را به منظور كسب مزيتي موقت يا خنثي كردن تهديد شكست خود دستور يا ترجيح دهد، همواره بر نظامي حقوقي كه قصد داشته طرز رفتار در درگيري‌هاي مسلّحانه را قاعده مند سازد (حقوق جنگ) سايه افكنده است.(14) با اين حال، در وضعيتهاي متقارن، موارد مذكور تمايل داشته‌اند كه در حاشيه باقي بمانند. لذا اغلب محدود به مراحل نهايي جنگ و منحصر به نبردهاي فردي كه در آن شكست غيرقابل اجتناب به نظر مي‌رسد، شده‌اند يا توسل به فريب و خدعه يا تاكتيكهاي مشابه ممنوعه، به عنوان تضمين شكست تاكتيكي فوري تلقي گشته‌اند. در نتيجه تفاوت آشكار در قابليتها و توانمنديهاي نظامي طرفين برخي درگيري‌هاي معاصر، انگيزه‌ها؛ براي تخلّف از حقوق بين‌الملل بشردوستانه در حد دستيابي به سطحي جديد به نظر مي‌رسند. تخلّف از مقررات حقوق بين‌الملل بشردوستانه ديگر امري اتفاقي و محدود به حوادث موقتي و حاشيه‌اي در طول درگيري نيست، بلكه به يك مؤلفه ساختاري احيا شده تبديل گشته كه بسياري از درگيري‌هاي مسلّحانه كنوني را از موارد گذشته تفكيك مي‌كند. به اين دليل كه در مواجهه با دشمن كاملاً مجهز به برتري و قدرت فن‌آوري، طرف ضعيف نظامي از همان ابتدا هيچ شانسي براي پيروزي و بُرد در جنگ ندارد. نتايج جنگ اخير عليه عراق، اين عدم توازن قدرت و توانمندي را به خوبي توصيف مي‌كند. در حالي كه نيروي هوايي عراق هرگز امكان پرواز نيافت، نيروهاي ائتلاف بيش از 20 هزار پرواز را انجام دادند.(15) شواهد نابرابري قابل توجه در توانمندي نظامي متخاصمان در واپسين زمان درگيري اخير در لبنان احتمالاً در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. بدون پيش‌بيني تحليل تفصيلي زير، بايد متذكر شد كه تخلّفات گسترده ارتش عراق در طول درگيري‌هاي مسلّحانه عليه نيروهاي ائتلاف به رهبري امريكا، به سطح مهمي از نابرابري آشكار در توان تسليحاتي منتهي شد. روية‌هاي ارتش عراق شامل توسل به سپرهاي انساني، سوء استفاده از علائم صليب سرخ و هلال احمر، استفاده از مينهاي ضدنفر و استقرار اهداف نظامي در مناطق حمايت شده نظير مساجد و بيمارستانها بود. بديهي است اين خطر وجود دارد كه طرف ضعيف‌تر از نظر نظامي كه نمي‌تواند ضعف‌هاي نظامي طرف قوي را شناسائي كند، مجبور شود برتري دشمن را با توسل به روشها و ابزارهاي جنگ خارج از قلمرو حقوق بين‌الملل بشردوستانه كنار بنهد و خنثي كند . در عين حال، استفاده از تاكتيكهاي "غيرقابل تصور " (Unthinkable tactics) نظير طفره رفتن تاكتيكي از معيارهاي حقوق بين‌الملل بشردوستانه، مانعي ايجاد خواهد كرد كه به آساني نمي توان به صرف برتري نظامي بر آن تفوق يافت. صرف نظر از پيشبرد مخاصمات در عراق، تاكتيكهاي مورد عمل فراح آيديد، رهبر شورشيان سومالي در سال1993، نمونه خوبي از اين امر است. نيروهاي وي در شرايطي متعارف امكاني براي مقابله با نيروي هوابرد كاملاً مسلّح و تكنولوژيك ايالات متحده نداشتند. با اين حال، اين نيروي شبه نظامي با استفادة بديع از تسليحات و سيستمهاي ارتباطي (كه گزارشها حاكي است كه از خطوط تلفن تا فن‌آوريهاي پيشرفته ارتباطي، متفاوت و متنوع بوده اند) و با توسّل به تاكتيكهاي "غيرقابل تصور " و اعمال "وحشيانه " ارتكابي به منظور پوشش يافتن در رسانه‌هاي خبري، فرماندهي ايالات متحده را قانع كرد كه به رغم ضعفهاي نظامي نيروهاي سومالي، هزينه درگير شدن در سومالي بسيار بالا است.(16) در طول جنگ عليه عراق، استفاده مكرر نيروهاي آمريكايي و انگليسي از سلاحهاي "ناتوان كننده " (Incapacitation warfare) كه تعداد زيادي قرباني غيرنظامي به دنبال داشت، بعضاً به حمله‌هاي كوركورانه و تا حدودي قصور از اتخاذ "كليه احتياط‌هاي ممكن " مقرر در حقوق بين‌الملل بشردوستانه انجاميدند. از اين رو، انگيزه‌هايي آشكار براي هر دو طرف وجود داشت تا به صورت بالقوه، براي ايراد صدمه و خدشه به ملاحظات بشردوستانه و ضرورت به كارگيري چنين جنگهايي، اولويت بالائي را قائل شوند.(17) 1. الگوهاي عدم پايبندي: ارتباط متقابل اصل تفكيك و اصل تناسب موارد اخير وقوع درگيري‌هاي مسلّحانه نشان مي‌دهند كه طرفهاي ضعيف در توانمندي نظامي ممكن است، به منظور جلوگيري از حمله دشمن برخوردار از برتري مشهود يا تقليل نابرابري در قدرت نظامي، به ويژه درصددند تا اصل تفكيك را مورد استفاده ابزاري قرار داده، عمداً آن را تحت نفوذ خود قرار دهند. اين نفوذ ممكن است به شيوه‌هاي مختلفي محقق شود.(18) در عين حال، طرفهاي قوي نيز آستانة تناسب را به منظور سوء استفاده سيستماتيك از اصل تفكيك و نتايج آن در مقابلة مؤثر با دشمن، تقليل دهند. تحليل زير درخصوص راهبردهاي بالقوه‌اي كه متخاصمان ممكن است هنگام مواجهه با چنين مواردي و انحراف سيستماتيك از قواعد پذيرفته شده حقوقي به كار گيرند، صرفاً به منظور تسهيل درك الگوهايي احتمالي عدم پايبندي است و ادعا نمي كنيم كه جامع و مانع مي‌باشد. يكي از اوصاف ماهوي راهبردهاي نامتقارن اين است كه پيش بيني آنها ناممكن است. الف) اصل تفكيك با اينكه اتخاذ استراتژي دفاعي هنگام مواجهه با دشمن بهره مند از برتري تكنولوژيك، ضروري است، امّا مقابله با اختفاي رزمندگان در منطقه جنگ، بسيار دشوارتر شده است. مخفي شدن در مناطق كوهستاني، غارها، تاسيسات و كانالهاي زيرزميني، يكي از راههاي آن است. امّا روشهاي ديگر انجام بسيار آسان و مؤثرتر از آن نيز در پرتو خود مقررات حقوق بين‌الملل بشردوستانه وجود دارند. در پرتو انواع حمايتهاي حقوقي اعطا شده به غيرنظاميان، فرض غيرنظامي بودن راهي آسان براي جلوگيري از حمله دشمن است كه برخلاف تاكتيكهاي چريكي سنتي؛ يعني مخفي شدن در زيرزمين يا مناطق غيرقابل دسترسي، نمي توان با توسعه فن‌آوريهاي پيشرفتة شناسايي با آنها مقابله كرد. در واقع؛ اغلب سربازان عراقي به منظور ممانعت از اقدام نيروهاي ائتلافي در شناسايي آنها به عنوان دشمن؛ يعني اهداف مشروع حمله در جنگ اخير، يونيفرمهاي خود را از تن درآورده بودند.(19) اين امر مادامي كه براي حمله در لواي وضعيت حمايتي (استفاده سوء از حمايتهاي اعطا شده به غيرنظاميان) مورد استفاده قرار نگيرد، تاكتيكي ممنوعه تلقي نمي‌شود. بر اساس ماده 4 كنوانسيون سوم ژنو، صرف فقدان هرگونه علامت حمايتي ثابت قابل شناسايي از دور، به از دست دادن وضعيت رزمندگي و مزاياي ناشي از آن منتهي مي‌شود.(20) با اين حال، به رغم مشروعيت اين رويه، در صورتي كه از آن به عنوان بخشي از يك راهبرد استفاده شود، ابهامي قابل توجه در وضعيت فرد ايجاد مي‌كند. از اين رو، قطعاً اثربخشي اصل "بنيادين " (Fundamental principle) و به تعبير ديوان بين‌المللي دادگستري، اصل "غيرقابل نقض " (Intransgressible principle) تفكيك را تضعيف مي‌كند.(21) بديهي است تفكيك - يعني قابليت آسيب پذيري برخي - افراد و اهداف كه از نظر حقوقي تعريف و توصيف شده است، در صورتي كه مورد استفاده ابزاري قرار گرفته و تابع اراده طرف متخاصم قرار گيرد، ممكن است منافذي را به روي امكان انجام حمله بدون توجه به آن اصل بگشايد.(22) مرزبندي بين تاكتيكهاي مشروع و رويه‌هاي نامشروع به آساني از بين رفتني است. سوء استفاده از علائم حمايتي به منظور مخفي كردن اهداف نظامي، يكي از اين موارد و نصب علامت كميته بين‌المللي صليب سرخ بر روي ساختمان حزب بعث در بصره، نمونه‌اي آشكار از اين تاكتيكها است.(23) به منظور حمايت از اهداف نظامي كه ماهيتشان را به آساني نمي توان مخفي كرد، طرفهاي ضعيف جنگ ممكن است از عنصر تناسب بهره‌برداري كنند. به منظور بر هم زدن معادله تناسب طرف مقابل، غيرنظاميان به عنوان سپر اهداف نظامي و متحرك، مورد استفاده قرار مي‌گيرند؛ در حالي كه تجهيزات نظامي متحرك را عمداً در نزديكي و مجاورت تأسيسات غيرنظامي يا ساير اماكن داراي حمايت خاص مستقر مي‌كنند. بيانيه جان اگلاند، معاون دبيركل سازمان ملل متحد به روشني به تسلسل خطرناكي كه ممكن است از اين گونه رويه‌ها حادث شود، اشاره مي‌كند.(24) روشهاي رفتاري مشابهي در خصوص تاكتيكهاي تهاجمي نيز به كار رفته اند. توقيف برخي وسايل نقليه امدادي به منظور بهره‌گيري از وضعيت حمايتي آنها و از اين رو، بهبود فرصتهاي حمله، نمونه‌اي از اين دست است. در خصوص استفاده از شصت مورد از يكصد مسجد واقع در شهر فلوجه در طول درگيري نوامبر 2004 در اين شهر به عنوان مكان انجام عمليات نظامي نيز اين وضعيت صادق است.(25) بايد متذكر شد كه ايجاد تصور نادرست درباره استحقاق حقوقي و بهره‌مندي از حق مصونيت در برابر حمله و بهره برداري از اعتماد دشمن به آن وضعيت، نه تنها ناقض اصل تفكيك است، بلكه به خدعه نيز منجر مي‌شود و بر همين اساس، ممنوع تلقي خواهد شد.(26) هر راهبرد و استراتژي ناظر بر بكارگيري حيله و فريب در برابر قدرت برتر نظامي از طريق اقدام شگفت انگيز، غافلگيرانه و مكارانه، الزاماً به صورت مستقيم يا غيرمستقيم مشمول اقدام ممنوع نخواهد بود. اين موارد ممكن است بسته به اوضاع و احوال، به چيزي بيش از تاكتيكهايي مناسب منتهي نشوند. با اين حال، طرف ضعيف در صورتي كه قادر به شناسايي ضعفهاي نظامي دشمن نباشد، ممكن است در نهايت هيچ راه ديگري در برابر قدرت برتر در پيش رو نداشته باشد جز اينكه به صورت مستقيم به غيرنظاميان و اهداف غيرنظامي - حتي با نقض مسلّم اصل تفكيك - حمله كند. موارد حمله تروريستي پس از يازده سپتامبر؛ يعني حمله در بالي، مومباسا و جربا در 2002، رياض و كازابلانكا در 2003، مادريد در 2004، لبنان و قاهره در 2005 و مومبايي در 2006 (از باب ذكر مهم‌ترين موارد مورد توجه رسانه‌ها) و حمله‌هاي مستمر در افغانستان و عراق نشان مي‌دهند كه اين گرايش در حال فزوني و افزايش است. جلوگيري از خطر حمله به تاسيسات نظامي كاملاً حفاظت شده، طرف ضعيف را به جنگ تهاجمي از طريق صفحه تلويزيون و در منازل دولت برتر و بهره‌برداري از آثار و پيامدهاي پوشش رسانه‌هاي گروهي وا مي‌دارد.(27) ب) اصل تناسب در طول زمان، اين خطر قابل توجه همواره وجود داشته كه در پرتو رويه‌هاي فوق، خود حقوق بين‌الملل بشردوستانه با همين دسته بندي‌ها و مرزبندي بين نظاميان و غيرنظاميان ممكن است در نگاه متخاصمي كه با تخلّفات مكرر طرف مقابل خود مواجه شده است، به عنوان درهايي باز به روي نوعي جنگ كه عمداً از اين مرزبنديهاي روشن فراتر مي‌روند، تلقي شود. با اين حال، خطر فوري‌تر اين است طرف مقابل كه با چنين سوء استفاده‌اي از اصل تفكيك مواجه شده، به تدريج احساس كند مجبور است آستانه تناسب را تعديل و تقليل دهد. (28) 2. ضرورت نظامي در درگيري‌هاي نامتقارن هرچند مفهوم ضرورت نظامي كمابيش به عنوان توجيهي جداگانه در برابر تخلّف از حقوق جنگ مورد استفاده قرار مي‌گيرد،(29) امروزه نمي توان شك داشت كه در حقوق بين‌الملل بشردوستانه معاصر، عنصر ضرورت نظامي بايد در برابر اصل بشريت تعديل يابد. امّا چنان انعطاف و كششي در حقوق جنگ وجود ندارد كه ضرورت نظامي بتواند به عنوان دليلي براي انحراف از معيارهاي بشردوستانه پذيرفته شده مورد استناد قرار گيرد.(30) با وجود اين، درگيري نامتقارن متضمن خطري خاص از حيث جنگ بدون ضابطه در دوران جديد است؛ زيرا تلقي وجود موانع غيرقابل عبور ممكن است هر دو طرف را به احساس نااميدي، متمايل و در نهايت مجبور كند تصور و برداشتشان را از ضرورت غلبه بر دشمن و آنچه در اين مسير ضرورت دارد، به صورت وسيع گسترش دهند. از آنجا كه ضرورت نظامي، جزئي از معادله تناسب در حقوق جنگ است، گسترش يا تأكيد بيش از حد بر مفهوم ضرورت نظامي، قلمرو حمايتي اصل تفكيك را خدشه دار خواهد ساخت.(31) [color=red][/color] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8609110062 سرلشكر صالحي در گفتگو با فارس: اصول نبرد نامتقارن در ارتش مبتني بر وقايع پيرامون كشور است خبرگزاري فارس: فرمانده كل ارتش جنگ‌ها و اشغالگري‌ها در همسايگي كشور را به مثابه يك رزمايش و درس براي نيروهاي مسلح دانست و گفت: ما در ارتش با توجه به تجربه گذشته و وقايع پيرامونمان، به حوزه جنگ نامتقارن مي‌پردازيم. امير سرلشكر عطاءالله صالحي فرمانده كل ارتش در گفتگو با خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، با بيان اينكه تجربه دفاع مقدس و 8 سال جنگ تحميلي همواره همراه ما خواهد بود، اظهار داشت: ما به تمام جنگ‌ها و اشغالگري‌هايي كه در همسايگي كشورمان اتفاق مي‌افتد به عنوان يك رزمايش و يك درس پيش روي خود نگاه مي‌كنيم. وي ادامه داد: ارتش اين موضوعات و آموخته‌هاي قبلي را كنار هم قرار مي‌دهد و متون كتاب‌هاي ارتش را طبق اين تجربه‌ها تغيير داده‌ايم. سرلشكر صالحي با بيان اينكه تمام نيروهاي ارتش در جهت ارتقا و آمادگي كامل تلاش مي‌كنند، تصريح كرد: به عنوان مثال اگر الان در حوزه جنگ هوايي تمرين مي‌كنيم نسبت به همان آموزه‌هاي هوايي و تجربه‌ها در رابطه با جنگ نامتقارن نيز فعاليت داريم و يا در نيروي دريايي ضمن اينكه به صورت كلاسيك كار مي‌كنيم در حوزه جنگ نامتقارن مانند اعزام نيرو به خليج عدن نيز به فعاليت مي‌پردازيم. وي در ادامه تاكيد كرد: در تمام نيروهاي ارتش با توجه به تجربه گذشته و وقايع پيرامونمان، به حوزه جنگ نامتقارن پرداخته مي‌شود. انتهاي پيام/ب http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907030238 دوستام معذرت میخوام شاید این کمی کمک کنه.
  4. دوست عزیز زره ابرامز فقط محافظ روی چرخها و شنیهاش پرید دیگه اسیب جدی به تانک وارد نشد.ضمنن این ابرامزها هم کاملا بروز شده هستن.من این ویدیو رو یکسال پیش دیدم و ادماه هم نداره یعنی نشون نمید چه بلایی سر تانک بعد از حمله امد. من بارها در ویدیوهای مختلف دیدم ار پی جی به ابرامز خورده ولی فقط یه رده سیاه به جا مونده . منم میدونم خرجگود و کلاهم انفجاری شدید چیه.
  5. اسم این گروه کتاب حزب الله هست از سال ۲۰۰۶ در عراق حضور داشتن. ابرامز هم زیاد اسیب چندانی برنداشت.
  6. این همونی نیست که توی بازی معروف کونتر اسرایک ۱.۶ و کونتراسرایک سورسه هست?
  7. samandun

    اخبار برتر نظامی

    [quote][quote]حالت خوشه ؟ می دونی کجا زندگی می کنی ؟ می دونه 30 سال از انقلاب گزشته ؟ می دونه خودمون 99 در صد تجهیزات نظامی مون رو می سازیم و 200 میلیون دلار صادرات داریم در سال می دونی تا چند ماه دیگر ماهواره ی جدیدمون رو می فرستم تو فضا و سیستم اس 300 ساخت داخل رو تست گرم می کنیم می دونی بر و بچ خودمون ناوچه ی جماران و ساختن و حتی گیر باکس ناوچه رو خودشون طراحی کردن و بقیه ی تجهیزاتو می دونی ترکیه هم الان نمی تونه به تنهایی همانند ایران سلاح بسازه می دونی کشور ایران فلسطین اشغالی نیست که داری این طور در موردش حرف می زنی اگر در اینجا عضو شدی که از این متلکها بندازی و عقده ی خودت نسبت به مملکت رو خالی کنی باید بگم راه رو اشتباه اومدی در ضمن می دونی تلویزیون و اخبار و .... چیه [/quote] سلام جیگرم خوبی عزیزم چه طوری ملوسم شما معلومه از همون دوستان سلطنتطلب هستی که اینقدر با پیشرفت ایران مخالفی و همشو اشغال حساب میکنی 1[/quote]
  8. [quote]اتفاقا سمندون جان وظيفه بوستر راكتي فقط افزايش برده كه البته با گفته هاي آقا سعيد هم مطابقت داره! [/quote] اره متوجه شدم ممنون دوست عزیز.
  9. [quote]احتمالا پيشرانش از يك بوستر راكتي سوخت جامد هستش مثل موشك ر-172 كه با يك بوستر مشابه بردش 100 كيلومتر افزايش پيدا كرد [/quote] خوش امدی دوست عزیز نه موتور راکتیه نه موشکی اقا سعید گفتن اون بالا نقل قول از اقا سعید: ((( موتوری که روی بمب نصب میشه کارش افزایش مسافت پروازی و اصلاح مسیر هست و با موشک فرقش در این هست که موشک قابلیت کنترل کامل داره. البته این موتورها ضعیف هستن و بیشتر برای جلوگیری از کاهش سرعت اینرسیایی استفاده میشن تا اینکه مثل موتور موشک بخاد موشک رو پیش ببره و اگر بمب سرعت اولیه نداشته باشه این موتور کاری نمیتونه بکنه.))
  10. samandun

    " اخبار برتر علمی"

    [quote]استفاده از این نوع سلاحها براساس معاعده ی ژنو ممنوع است!! [/quote] البته برا خودشون نه برای دیگران نمونش فسفر انداختن اسراییل روی فلسطینیها و استفاده لیزر داغ که توسط یه گزارشگر بی بی سی فاش شد چندتا خودرو مثل کاغذ مچاله و ذوب شده بودن تو عراق.
  11. samandun

    " اخبار برتر علمی"

    چه جالب همون بلایی که سر طالبان اومد سر سومالیها هم دارن میارن اول به وجود میارنشون بعد که مصرفشون تموم شد برای تست سلاحهاشون میان با لیزر شیش کبابشون کنن.
  12. [quote][quote][quote]خوشحال کنندست دوستان من شنیدم ایران 2تا آواکس داره درسته؟[/quote] اره درسته یکیش سقوط کرد یکیش تو یه فرودگاه خاک میخوره به دلیل خراب بودن و فرسودگی و کارنکردن رادار و چیزهای دیگش اینم انشاالله درست میکنن فقط باید صبر کرد.[/quote] مشکل کار برای این یکی ظاهرا فرسودگی شدید سازه است که فکر نمیکنم به این راحتی ها قابل حل کردن باشه . اینو در نظر بگیرید که در شرایط فعلی کشور ما نیاز شدیدی به رادار پرنده احساس می شود که مطمئنا اگه این پرنده سابق قابل پریدن بود ، حتما این کار انجام می شد.[/quote] اره دوست عزیز برای همین در اغار کار میخواهن ایران-۱۴۰ ها رو به اواکس تبدیل کنن روش دستگاههای شنود و موشکهای دوررد زد کشتی نصب میکنن قراره این پروجه اجرا بشه.عکساش هم تو میلیتاری بود.
  13. samandun

    اخبار برتر نظامی

    [quote]نمونه ایرانی قاصد-۳ با برد بیش از ۱۰۰ کیلومتر هدایت خودکار از این بهتر.[/quote] بسم رب شهدا دوست عزيز بمب قاصد يك بمب هدايت تلويزيوني نقطه اي زن هست براي اهداف ثابت!‏[/quote] ممنون از راهنمایی دوست عزیز
  14. [quote]خوشحال کنندست دوستان من شنیدم ایران 2تا آواکس داره درسته؟[/quote] اره درسته یکیش سقوط کرد یکیش تو یه فرودگاه خاک میخوره به دلیل خراب بودن و فرسودگی و کارنکردن رادار و چیزهای دیگش اینم انشاالله درست میکنن فقط باید صبر کرد.
  15. samandun

    اخبار برتر نظامی

    [quote]با سلام به دوستان اين بمب ها سلاح بسيار معركه اي اميد وارم بتونيم يك روز شاهد حضور اين سلاح در نيروي نظامي خودمون باشيم به هر صورتي كه هست يا بسازيم يا بخريم ![/quote] نمونه ایرانی قاصد-۳ با برد بیش از ۱۰۰ کیلومتر هدایت خودکار از این بهتر.
  16. [quote]با تشكر از جناب اشتوكا. براي انهدام در شليك اول ميتونيد از اكسپنشن پك هاي من استفاده كنيد ~ كافيه يدونه از محصولات جديد من رو روي نوك ارپيجي هاتون نصب كنيد تا حسابي از خجالت آخرين تكنولوژي روز آمريكا در بياييد ... يدونه سنسور نوك آرپيجي بزاريد تا 20 سانت جلو تر از درب اين قارقارك گلوله رو به سمت جلو منفجر كنه اولترا سونيك هم خوبه سنسورهاي مادون قرمز هم جواب ميدن .... يه روش ديگه هم تغيير در گلوله هاي ارپيجي هست كه به نظرم در حوصله صنايع دفاع نميگنجه ! ...[/quote] افرین جناب واریور به این میگن راه حل خفن
  17. [quote]داش اسی شایدم ابتکار خودشون بوده باشه آخه این سلاح ها خیلی هم تکنولوژی خاصی نمیخوان که بگیم خودشون از پس اون برنیان اگه یکی دو تا فلسطینی مثلا بچه های سایت ( ابراهیم خان ، آقا رضا .....) تو غزه باشه دیگه کارشون حله ! محمد جان بی زحمت بیا طریقه ی ساختشو بگو از خماری در بیاییم ! البته میدونم نمیگی برای خالی نبودن عریضه گفتم ! (ولی جدیدا چه اصطلاحاتی به کار میبرم ، تا حالا به گوشم نرسیده اینقدر میلیتاری خوندم تا دارم پست مینویسم یهو میاد ! )[/quote] عزیز من یه سرچ تو گوگل به همین سادگی.
  18. samandun

    تاپیك تخصصی جنگ الكترونیك

    [size=18]جنگ الکترونیک Electronic warfare[/size] مـیـدان جـنـگ الکـترونیک Battlefield Electronic و ابزارهاى جنگ الکترونیک Measures Electronic واژه هاى مترادفى هستند که معناى واحدى را افاده مى کنند، و آن به کارگیرى عـلوم کـاربـردى جـدیـد -بـه ویـژه عـلوم مـرتـبـط بـا حـوزه الکـتـرونـیک نظامى - در خدمت تـاکـتـیـکـهـاى تـهـاجـمى و تدافعى نظامى و نیز به کارگیرى این علوم براى مقابله با تدابیر الکترونیک دشمن و بى اثر ساختن آنها مى باشد. در این جنگ سیستم هاى زیر به کار گرفته مى شوند: 1. سیستم هاى نظامى هشدار دهنده و شناسایى : هشدار و شناسایى دو ماءموریت مستقل اند. (systems detection and warning military) مـاءمـوریـت سـیـسـتـم هـاى هـشـداردهـنـده جـلوگـیـرى از غـافلگیرى تاکتیکى است . و سیستم هاى شناسایى ماءموریت پیام رسانى دربـاره انـجـام یـا احـتـمـال انـجـام تـهـاجـم و مـیـزان نـزدیـکـى ، مـحـل اسـتـقـرار، حـجـم و نـوع فـعالیت و سلاح دشمن را به عهده دارند. اما ماءموریت هشدار، فـراگـیـرتـر از ایـن اسـت ؛ زیـرا عـلاوه بـر عـمـلیـات شـنـاسـایـى ، فـرآیـنـد تحلیل و اتخاذ تصمیم مناسب ، پس از دریافت اطلاعات لازم از انواع تجهیزات الکترونیک را نـیـز بـر عـهـده دارد. شـیـوه هـاى هـشـدار از گـذشـتـه تـا کـنـون دسـتـخـوش تـحـول فـراوان گـشـتـه اسـت . در جـنـگهاى قدیم از نیروهاى انسانى همچون دیدبان و از حیوانات براى شناسایى نزدیک نیروهاى دشمن استفاده مى شده است . در آستانه ورود به سـال 1914 م . اسـتـفـاده از دوربـیـن و تـلسـکـوپ و وسایل ارتباطى بى سیم و با سیم همچون ابزارهاى جنگى به صورت امرى عادى درآمد. در جـنـگ جـهـانـى یـکم نورافکن هاى شناسایى و مُنوّرها، به میزان بسیار گسترده اى به منظور مشاهده هواپیماها و نیروهاى مهاجم در شب به کار گرفته شد. چنانکه -در چارچوبى مـحـدودتـر- تجهیزات شنیدارى مجهز به آژیرهاى ویژه نیز براى تعیین موقعیت هواپیماها بـه کار گرفته شد. در جنگ جهانى دوم اختراعاتى با تکنیک پیشرفته تر مانند رادار و وسـایـل ارتـباطى بى سیم ، به ویژه در زمینه امواج با فرکانس بسیار بالا، وارد میدان شد. به کارگیرى این تجهیزات در برترى هوایى بریتانیا تاءثیرى تعیین کننده داشت . بـا ورود سـلاح اتـمـى در سـال 1945 م و تـکـثـیـر سـریـع آنها در سالهاى بعد و نیز پـیدایش موشک هاى قاره پیما، ابعاد جدیدى ظهور کرد که موجب افزایش توان غافلگیرى در جنگ شد. در این اوضاع و احوال بود که نیاز به سیستم هاى هشدار بهنگام نیز افزایش یـافـت . از ایـن رو، همه توان تلاشهاى علمى و فناورى در راستاى تاءمین نیازهاى نظامى بـه کـار گـرفته شد و در زمینه ساماندهى ، شناسایى و هشدار، به ویژه در ارتباط با هـواپـیـمـاهـاى جت و ملخدار، بالگرد ، زیردریایى ها، ماهواره ها و... تجهیزات متنوعى به ظهور رسید. ایـن سـیـسـتـمـهـا ابـزارهـاى گوناگونى ، مثل تلویزیون ، لیزر، شناسایى مغناطیسى و شـنـیـدارى ، دسـتـگـاه هـاى شـنـاسایى مجهز به اشعه مادون قرمز، دستگاه هاى شناسایى پـرتـوهـاى اتـمـى و تـجـهـیـزات شـنـاسـایـى شـیمیایى را به کار مى گیرد. تجهیزات شناسایى شاهد تغییرات فراوانى بوده که مهم ترى نشان اینها است : الف . تجهیزات شناسایى استفاده کننده از امواج الکترو مغناطیسى مانند امواج نور مرئى و امـواج نـور غـیـرمـرئى (اشـعـه مـادون قرمز و اشعه لیزر)، امواج رادار و دیگر امواج بى سیمى . در زمینه تجهیزات دیدارى تحول جدیدى پدید آمد که در ابتکار تجهیزات دید در شـب و جـنـگ شبانه خلاصه مى گردد. در تجهیزات شناسایى مجهز به اشعه مادون قرمز نـیـز تـحـولات چـنـدى پـدیـد آمـد کـه از تـوانـایـى شـنـاسـایـى نـقـاط داغ مـثـل مـوتـور مـاشـین ، هواپیما، موشک و آتش اردوگاه ها برخوردار است . به طورى که مى تـوانـد اخـتـلاف درجه حرارت اجسام گوناگون را تمیز دهد. در زمینه رادار پیشرفتهایى صـورت گـرفـت کـه زمینه به تجهیزات شناسایى بى سیم تجهیزات گیرنده حساسى بـراى رهـگـیـرى امـواج ارسـالى بـى سـیـمـى و سـیستم هاى دریافت امواج رادارى دشمن و استنباط هشدار مناسب از آنها و تجهیزات بى سیمى جهت یاب در چارچوب فرکانس هاى بى سـیمى قابل استفاده براى شناسایى انفجارهاى اتمى که انرژى بسیار زیادى را آزاد مى کند اختراع گردید. ب . تجهیزات شناسایى شنیدارى براى شناسایى دشمن در زیر آب و بر فراز زمین ج . تـجـهـیـزات شـنـاسـایـى امواج (Geophones) که در زمینه ره گیرى امواج صوتى عبورکننده از لایه هاى خاک و شناسایى نفوذ افراد با تجهیزات دشمن کاربرد دارد. د. تجهیزات شناسایى مغناطیسى (Magneometers): که براى شناسایى اجسام بزرگ فـلزى کـه تـحـرکـاتـشـان بـر هـر نـقـطـه اى از میدان مغناطیسى زمین تاءثیرگذار است . مـثـل : زیـردریـایـى هـا، کاروانهاى نظامى فرازمینى ، این تجهیزات هم به وسیله هواپیما قابل حمل اند و هم قابلیت نصب درون زمین را دارند. ه‍ . تـجـهـیـزات شـنـاسـایـى تـشعشعات اتمى : عبارت است از تجهیزات سنجش پرتوهاى حاصل از انفجارهاى اتمى . این تجهیزات در هواپیما، موشک ها و ماهواره ها کاربرد دارند. و. تـجـهـیـزات شـنـاسـایى شیمیایى : این تجهیزات قابلیت شناسایى بوها و ترشحات حاصله از جسم انسان را که به میزان اندکى در فضا پخش مى شود داراست . ایـن تـجـهیزات به طور مخفیانه در میدان نبرد کار گذاشته مى شود و در حوزه فعالیتش ‍ رفت وآمد نیروهاى دشمن را شناسایى مى کند. الف . ساخت سامانه هاى دفاع هوایى : رکن اصلى این سامانه ها به کارگیرى رادارها در اندازه ها و اشکال گوناگون ، به کارگیرى تجهیزاتى که هواپیماهاى دوست را از دشمن تـمـیـز مـى دهـد و هـشـدار کـاذب ، بـه ویـژه در حـالت بـه کـارگـیـرى وسـایـل رادارى فـریـبـنـده مـى باشد. از مشهورترین سامانه هاى هشداردهنده سامانه ساج (SAGE) آمـریـکـایـى و سـامـانه نادج VNADGE اروپایى کشورهاى عضو ناتو است . سامانه ژاپنى شبیه به سامانه کشورهاى عضو ناتو مى باشد. اتحاد شوروى (سابق ) نیز از سامانه شناسایى بسیار پیشرفته ى پیچیده و بسیار سرى برخوردار بود. ب . سـامـانـه هـاى هشدار ضدموشکهاى قاره پیما: این سامانه ها در نیمه دوم قرن بیستم و پـس از تـجـهـیـز مـوشـکـهاى قاره پیما به کلاهک هاى هسته اى ، اختراع شدند. این سامانه تشکیل مى شود از شبکه هاى رادارى عظیم زمینى که امواج داراى فرکانس هاى بسیار بالا و فـوق بـالا را بـه کـار مـى گـیـرد، بـه پـیـمـایـش آسـمـان اقـدام و اجـرام در حال پرواز در آن را دنبال مى کند. این سامانه به وسیله شبکه هاى رادارى ویژه شناسایى فـوق خـط دیـد پـشـتـیـبـانـى مـى شـود کـه از تـوان شـنـاسـایـى مـوشـکـهـاى در حـال حـرکـت در طـبـقـات بـالاى جـو بـرخـوردار است . نیز ماهواره هاى مجهز به دستگاه هاى شناسایى مادون قرمز آنها را پشتیبانى مى کند. ج . ساماندهى ضدموشکهاى قاره پیما: این سامانه ها از سامانه هاى پیشین ، پیچیده ترند و شـامـل سـامـانـه هـاى هـشـدار و تـعیین هدف هاى خاص آنها مى باشد. این سامانه از شبکه رادارى بـزرگـى تـشـکـیـل مـى گـردد کـه مـاءمـوریتش تعیین مسیر درگیر شدن با هدف و بـازشـناسى هدف هاى حقیقى از هدفهاى کاذب و چیرگى بر اقدامات پدافندى الکترونیک است . پى گیرى اجرام فضایى طراحى شده اند و رادارهایى گوناگون با اندازه هایى بسیار بـزرگ را در خـدمت دارند. ویژگى عمده این سامانه ها سرعت در انجام عملیات تعقیب و نیز تـوان تـعـقـیب چند شى ء به طور همزمان است . به منظور افزایش کارآیى آنها تلسکوپ هایى روى آنها نصب گردیده که ماءموریتشان انجام تعقیب دیدارىِ ماهواره هایى است که در مدارهاى به نسبت پایین پیرامون زمین در حال حرکت اند. و. شـنـاسـایـى جـوى : در ایـن نـوع شناسایى انواع هواپیما،هلى کوپتر، هواپیماى بدون سـرنـشـین ، سکوهاى پرنده ، ماهواره و موشک به کار گرفته مى شود. براى موفقیت این تـجـهـیـزات در مـاءمـوریـت هـاى شـنـاسایى ، آنها را به انواع سیستم هاى شناسایى مانند تـجـهیزات دید در شب ، تجهیزات شناسایى مغناطیسى و دستگاه هاى شناسایى انفجارهاى اتمى مجهز مى سازند. ه‍ . سامانه هاى شناسایى نفوذ دشمن و دفاع از پایگاه ها و تاءسیسات نظامى . 2. تـجـهـیـزات فـرمـانـدهـى و کـنـتـرل Command and control equipment این تجهیزات بر فناورى کامپیوتر مبتنى است که در خدمت نیروهاى مسلح قرار مى گیرد و در مـاءمـوریت هاى فراوانى جایگزین افراد مى گردد: برخى از آنها اطلاعات را از سیستم هاى شناسایى دریافت و به منظور محاسبه و تعیین دقیق اماکن فعالیت دشمن و شناخت نوع و جـهـت ایـن فـعـالیـت آنـهـا را تـنـظـیـم و تـحـلیـل مـى کـنـنـد. در هـمـیـن حـال کـامـپـیـوتـرهاى دیگرى به انتشار و دریافت امواج رادارى اقدام مى کنند و به منظور تـعـیین سرچشمه فعالیت ، با در نظر گرفتن توپوگرافى زمین آنها را مورد تجهیزات تعیین هدف دقیق آتش توپخانه است ؛ به این ترتیب که با استفاده از داده هاى دستگاه هاى شـنـاسـایـى ، مـخـتـصـات هـدف را تـعـیـیـن مـى کند، آن گاه فرمان لازم را به دستگاه هاى اتـومـاتیکى که کارشان تعیین سمت و اجراى آتشبارى است صادر مى کند. خلاصه این که عـمـلیـات تـبـدیـل اطـلاعـات و داده هـاى سـیـسـتـم هـاى هـشـدار بـه فـرامـیـن روشـن و قـابـل اسـتـفاده ، مقدمه ورود به میدان جنگ الکترونیک است و مغزهاى الکترونیک بخش لاینفک آنـهـا مـحسوب مى گردد. ابرقدرتها سخت در تلاشند تا سیستم ها و تجهیزات پیشرفته اى تولید کنند که بتواند نوع و مشخصات سلاح هایى را که باید بر ضد هدف هاى معین بـه کـارگـیـرى شود تعیین کنند، به طورى که بتوان آنها را در مقیاس گسترده و نیز در سطوح به نسبت پایین نظامى (مثل فرماندهى لشکرها و تیپ ها) به کار گرفت . تصویر روشـنى را از فعل و انفعالات میدان نبرد، بى آنکه نیازى به کشتى یا مراکز دیده بانى بوده باشد، در اختیار داشت . 3. سیستم هاى ناوبرى Navigational equipment هماهنگ با سیستم هاى پیشین ، تجهیزات ناوبرى نیز ناگزیر باید ارتقا مى یافت و دقت هـدف گـیـرى سـلاح هاى گوناگون تضمین مى گردید. بسیارى از تجهیزات در راستاى اهداف ناوبرى و به کارگیرى آنها در ناوهاى فضایى و دریایى و انواع سلاح ها ارتقا یافت و در این فرآیند سیستم هاى زیر اختراع شد: الف . سـیـسـتم هاى ناوبرى و هدایت الکترونیک چشمى با استفاده از فناورى تلویزیون : مثل بمب هاى هواپیماهاى آمریکایى ((وال آى )) Walleye و هابوس Habos که هر دوى آنها بـه وسـیـله سـیـسـتـم تـلویـزیـونـى هـدایـت مـى شـود. نـحـوه عـمـل بـه ایـن صـورت اسـت که خلبان هدفى را که روى صفحه تلویزیون نصب شده در نـوک بـمب درست مقابل هدف قرار گیرد، آن گاه به طور خودکار به سوى هدف شلیک مى کند. ب . سـیـسـتـم نـاوبـرى و هـدایـت الکـتـرونـیـک مـجـهـز به لیزر مانند بمب هاى هواپیمایى هوشمندSmart Bombsآمریکایى هدایت شونده به وسیله اشعه لیزر: در این روش از دو هـواپیما استفاده مى شود. هواپیماى اول پرتو لیزر را به سوى هدف موردنظر هدایت مى کـنـد و هـواپـیـمـاى دوم بـمـبى را که در پى نور منعکس شده از اشعه لیزر حرکت مى کند، شلیک مى کند. ج . تـجـهـیـزات نـاوبـرى و هـدایـت الکـتـرونـیـک مـجـهـز بـه اشـعـه مـادون قـرمـز: مـثـل سـیـسـتـم مـوشـکـى زمـیـنـى ـ هـوایـى سـام ـ 7 شـوروى (سـابـق ) کـه بـه وسـیله نفر حـمـل مـى گـردد و بـه طـرف اشـعه مادون قرمز منبعث از موتورهاى هواپیما هدف گیرى مى شود. د. تـجـهـیـزات هـدایـت رادارى : مـثـل سـیـسـتـم رادار ((سـکـاى سـپوت )) Sky Spot Radar آمـریـکـایـى ، ایـن سـیـسـتـم بـه یـک مغز الکترونیک که مى تواند پس از دریافت اطلاعات مـربـوط بـه هدفى معین ، هواپیما را با دقت بسیار بالا به سوى آن هدف هدایت کند مجهز اسـت . ایـن در حـالتى است که فعالیت خلبان به حوزه اطلاعات دریافتى از رادار مذکور محدود بوده باشد. 4. ارتباطات الکترونیک ارتـبـاطـات الکـتـرونـیـک تـشـکـیل مى شود از دستگاه هاى ارتباطى باسیم و بى سیم به شـکـل ویـژه کـه در ایـجاد ارتباط میان تجهیزات فوق الذکر و سلاح هاى متعلق به آنها و فـرمـاندهى تاکتیکى و استراتژیکى از اهمیت ویژه اى برخوردار است . با آن که این نوع از ارتـبـاطـات در گـذشـتـه شـنـاخته شده بود، طبیعت جنگ الکترونیک پیشرفت دستگاه هاى الکترونیک را به منظور وصول به هدف هاى زیر قطعى ساخت : اطـلاعـات از مـنـابـع مـربـوط بـه پـایـگـاه هـاى فـرمـانـدهـى و کـنـتـرل بـه مـنـظـور اتـخـاذ تـصـمـیـم و عـکـس العـمل مناسب و پخش آنها در میان سلاح هاى گوناگون در حال تعامل با هدف . این امر موجب پیدایش شبکه هاى ارتباطى بسیار پیچیده اى گشت که از پایگاه هاى تقویت و انتقال ارتباطات و شبکه هاى ماهواره اى نظامى براى زیر پوشش قرار دادن همه کره زمین برخوردار بود. فـناورى جنگ الکترونیک : ابزارهاى الکترونیک در جنگ هاى جدید به صورت اصلى ترین ابـزارهـاى تـسـلط بر نیروها و سلاح ها در میان ارتشهاى متخاصم درآمده است . به طورى کـه بـدون وجـود ابـزارهـاى الکـتـرونیک لازم ، حصول پیروزى براى آنها میسر نیست . با تـوجـه بـه تـعـریـفـى کـه از تـجـهـیـزات الکـتـرونـیـک بـه عـمـل آمـد، روشن مى شود که این ابزارها به طور اصولى در موارد زیر به کار گرفته مـى شـود: 1. دسـتـیـابـى به اطلاعات موجود در میدانهاى نبرد، به عبارت دیگر اقدام به انـجـام مـاءمـوریـت هـاى شـناسایى به وسیله تجهیزات شناسایى و تجهیزات نظامى . 2. تـسـلط بـر سـلاح ها و نیروها با به کارگیرى سیستم هاى هشدار و تجهیزات فرماندهى کنترل و نیز تجهیزات ناوبرى و هدایت . از آنـجـا کـه بـرخـى از این تجهیزات ویژگى شناسایى شدن دارند به این معنا که به محض استفاده از آنها جایگاه و کدهایشان شناسایى مى گردد؛ مانند دستگاه هاى بى سیمى و رادارى کـه امـواج الکـتـرومـغـنـاطـیـسـى قابل دریافت انتشار مى دهند. و دستگاه هایى که پـرتـوهـاى غیرقابل دید با چشم منتشر مى کنند (مانند اشعه مادون قرمز و لیزر) اما امکان مـشـاهـد آنـهـا بـا وسـایـل مـنـاسـب مـمـکـن اسـت ، عـلوم کـاربـردى وسـایـل ضـد آنـهـا را بـه کار مى گیرد تا کارآیى آنها را کاهش دهد و این به نوبه خود مـوجـب پـیشرفت countermeasures گشته که هدف آنها شناخت ویژگى هاى شناسایى شوندگى و شناسایى وسایل و لوازم الکترونیک دشمن گشته است . مانند شناخت ویژگى هـاى شـنـاسـایـى شـونـدگـى رادار هـمـچـون فـرکـانـس امـواج نـاقـل ، نمایش ضربان در ثانیه ، میانگین تکرار ضربان در ثانیه ، میانگین چرخش آنتن یـا مـیـانـگـیـن پـیـمـایـش آنـتـن در یـک دقـیـقـه ، مـکـان رادار، شـکـل و حجم آنتن و ساماندهى رادار. هدف این کار تعیین پایگاه هاى تجهیزات الکترونیک و تـحـلیـل ویژگى هاى آنها براى دریافت اطلاعات لازم از نیروهاى دشمن است تا بتوان از این راه وسایل لازم را براى مقابله با او تدارک دید. از ویـژگـى هـاى بـرجـسـته این تجهیزات ضدالکترونیک ، سرى بودن فعالیت آنهاست . زیـرا ایـنـهـا مـثـل ـ تـجهیزات ارسال بى سیمى و رادارى ـ دستگاه هایى هستند که در هنگام دریافت پیام قابل شناسایى نیستند. ایـن تـجـهـیـزات چند ویژگى دیگر نیز دارند؛ مثل وسعت میزان شناسایى ، سهولت جابه جـایـى ـ بـه طـورى کـه مـى توان آن را در نقاط بسیار و دور از دشمن نصب کرد ـ ثبات و انـعـطـاف پـذیـرى در گردآورى اطلاعات و عدم اتکاى این تجهیزات به اوضاع جوى . از مهمترین تجهیزات ضدالکترونیک مورد استفاده به موارد زیر مى توان اشاره کرد: الف . تجهیزات قابل حمل زمینى مثل تجهیزات شناسایى بى سیمى و رادارى زمینى . ب . تجهیزات قابل حـمـل فـضـایـى ، مـانـنـد تـجـهـیـزات شـنـاسـایـى بـى سـیـمـى و رادارى قابل حمل به وسیله هواپیماهاى شناسایى . ج . تـجـهـیـزات قـابـل حـمـل دریـایـى ، مـانـنـد تـجـهیزات شناسایى بى سیمى و رادارى قابل حمل به وسیله یگان هاى دریایى . د. هواپیماهاى بدون سرنشین Drones که از زمین براى هدایت مى شود. ه‍ . اطـلاعـات حـاصـل از بـه کـارگـیـرى نـیـروهـاى جـاسـوس مـجـهـز بـه وسایل اطلاعاتى قابل حمل . به مقتضاى پیشرفت دائم فناورى نظامى ، موضوع تنها به مجادله اراده ها میان اقدامات و ابـزار الکـتـرونـیـک بـا اقـدامـات و تـجـهـیـزات ضـدالکـترونیک محدود نمى گردد، بلکه عـامـل تـازه اى بـه ایـن درگـیـرى وارد گـشـتـه کـه هـدف آن افـزایش اقدامات و تجهیزات الکترونیک در راستاى مقابله با اقدامات و تجهیزات ضدالکترونیک است . به عبارت دیگر ارتش ها توانسته اند اقدامات و تجهیزات ضدالکترونیک Electronic countermeasures - counter را اخـتـراع کـنند که برخى جنبه سلبى دارند و برخى دیگر جنبه ایجابى . عوامل سلبى به دو نوع استتار و فریب الکترونیک تقسیم مى گردد. الف . اقدامات استتار الکترونیک ؛ که به نوبه خود به دو گونه اقدام تقسیم مى گردد: 1. اقـدامـات اخـتـفـاى بـى سـیـمى ؛ اقداماتى که به منظور اختفاى فعالیت ارتباطات بى سـیـمـى انـجـام مـى گـیرد، مثل به کارگیرى تلگراف رادیویى با تجهیزات کدنویسى پـیـچیده در ارسال و دریافت ؛ به کارگیرى تجهیزات ارتباط بى سیمى در محیط جانبى انـفـرادى (B.S.S) در شـبـکـه هـا و رادارهـاى بـى سـیـمـى ؛ بـه کـارگـیـرى حـداقـل مـمـکـن قـدرت خـرج در پـیـام بـى سـیـمى براى برقرارى ارتباط؛ به کارگیرى تـجـهـیـزات بـى سـیـمـى بـا بـرد بـسـیـار کـوتـاه در سطح گروهان ها و دسته ها یا در ارتباطات نزدیک ، همانند تشکیلات دریایى و فضایى و به کارگیرى آنتن هاى رادیویى ، براى هدایت ارتباط در جهت دلخواه ؛ ارسال به منظور گرفتن فرصت شناسایى جایگاه ؛ سایت هاى ارسال از دشمن و مانور به وسیله فرکانس ها و شبکه هاى بى سیمى . 2. اقـدامات اختفاى رادارى ؛ شامل اقدامات امنیتى که براى استتار پرتوهاى رادار انجام مى گـردد. مـانند محدود ساختن زمان فعالیت رادارها که موجب کاهش فرصت دریافت پرتو آنها مى گردد و در نتیجه تعیین مفاهیم آنها و شناخت جایگاهشان از این طریق ؛ تعیین منطقه امنیتى یـا بـه کـارگـیـرى آنـتـنـى مـشـابـه هـنـگـام فـعـالیـت رادار بـه مـنـظـور کنترل ، هماهنگى یا آزمایش آنها، تهیه جداول فعالیت رادار با در نظر گرفتن عدم تکرار روزانـه ، هـفته گانه یا ماهانه براى فاصله هاى فعالیت ؛ کاهش شمار سایت هاى رادارى پـرتـوزا در یـک مـنـطـقـه ؛ بـه کـارگـیـرى آنـتـنـى مـشـابـه یـا انـتقال سایت هاى رادار به بیرون از منطقه شناسایى الکترونیک دشمن در هنگام تمرینات جـنـگـى ؛ روشـن کـردن سایت هاى رادار با کمترین نیروى خرج ممکن به طورى که بتواند هـدفـهـاى شـنـاسـایـى مـورد نـظـر را بـه انـجـام بـرسـانـد و در عـیـن حـال تـعـیـیـن دقـیـق مواضع آنها از سوى جاسوسى الکترونیک دشمن ممکن نباشد و دشمن در شناخت فرکانس هاى ثابت سایت ها و راه هاى کنترل دوباره این فرکانس ها گمراه شود. چـنـیـن کـارى از راه تـغـیـیـر فـرکـانـس امـواج رادارى ناقل و تغییر میانگین ضربان ها و تغییر انواع رقمها و کدها و قرار دادن سایت ها در زیر پـوشـش هـاى ویـژه یـا ارتـفـاعات ممکن مى گردد، مشروط به این که به میزان شناسایى رادارى و مـانـور و گـسـتـرش در بـه کـارگـیـرى جـایـگـاه هـاى تـبـادل کـنـنـده و پرهیز از روشن کردن رادارها در هنگام اجراى اقدامهاى استتار تاکتیکى یا دیـده شـدن هـواپـیـمـاهـاى شـنـاسـایـى دشـمـن یـا در زمـان تـمـرکـز یـافـتـن سـایـت ها در مـحـل هـاى جـابـجایى و سرى نگهداشتن دستگاه هاى رادار یا فرکانس هایى جز در عملیات تهاجمى به کار گرفته نمى شود، ب . اقدام هاى فریب الکترونیک ؛ و آن عـبـارت از سـلسـله اقـدامـهـایـى است که هدف آن به کارگیرى منظم پرتوها و امواج وسـایـل الکـتـرونـیـک دوسـت بـراى گـمـراه سـاخـتـن دشـمـن نـسـبـت بـه شـکـل واقـعـى تـجـمـع نـیـروهـا و اهـداف بـه ویـژه در اثـنـاى عملیات جنگى مى باشد. از مشهورترین شیوه هاى فریب الکترونیک به موارد زیر مى توان اشاره کرد: وضع قوانین انـعـطـاف نـاپـذیـر بـراى بـه کارگیرى تجهیزات الکترونیک در حین آماده باش عملیات جـنـگـى بـه مـنـظـور اسـتـتـار نیروها ـ در هنگام عملیات ـ و ایجاد این توهم در دشمن که در مـواضـع و نـیـروهـاى خـودى هیچ گونه تغییرى صورت نگرفته است ؛ تنظیم تجهیزات الکـتـرونـیـک در راسـتـاى دادن اطـلاعـات غـلط به نیروهاى اطلاعاتى دشمن درباره اوضاع نـیـروهـا، مـراکـز فـرمـانـدهـى ، پـایـگـاه هـاى رادارى خـودى و وانـمـود کـردن تـجـمـع وسـایـل الکـتـرونـیـک نـیـروهـاى عـمـل کـنـنـده در مـنـاطـق عـمـلیـاتـى ثـانـوى ؛ ایـجـاد اخـتـلال در شـبـکـه هـاى مـخابراتى دشمن با القاى فرامین و آموزشهاى گمراه کننده - این شـیـوه در هنگامى به کار گرفته مى شود که دشمن وقت کافى براى تعیین صحت و سقم آنها را نداشته باشد. عـوامـل ایـجـابـى : اقـدامـهـا و ابـزارهـایـى هـستند که به هدف ایجاد آشفتگى در تجهیزات الکـتـرونـیـک دشـمـن و یـا نـابـودى آنـهـا بـه کـار گـرفـتـه مـى شـونـد؛ و در مـوارد ذیل خلاصه مى گردند: 1. اقـدامات پارازیت و فریب الکترونیک : هدف از این اقدام ها استتار هدف هاى حقیقى از راه ایـجـاد اخـتـلال در تـجـهـیـزات ارسـال پیام دشمن و صفحه نمایش تجهیزات رادارى آن به صورتى ویژه است . از جمله این اقدامات موارد زیر است : الف . پـخـش امـواج با قدرت بالا به صورت پیوسته بر روى امواج مورد استفاده دشمن به طورى که آنها را به طور کامل از کار آنها از طریق تجهیزاتى که هواپیماها به طور مـعـمـول حـمـل مـى کـنـنـد، امـکـان پـذیـر نـیـسـت . چـه بـسـا کـه مـوج ارسـال دشـمـن شـناخته شده نیست و در این حالت انجام عملیات پارازیت در حوزه همه امواج صـورت مـى گـیـرد. بـه مـنـظـور پـرهـیـز از عـمـلیـات اخـتـلال ، رادارهـا اقـدام بـه تـغـیـیـر امواج خود مى کنند. این موضوع بر اهمیت ویژه سرعت انـتقال امواج مثل اقدامات ضداختلال مى افزاید؛ و این نیز به نوبه خودش منجر به ساخت تجهیزاتى گردیده که مى تواند امواجش را با هر ضربانى تغییر دهد. ب . اخـتـلال از طـریـق مـحـو، بـه ایـن تـرتـیـب کـه تـجـهـیـزات اختلال همه امواج را از راه ایجاد اختلال کوتاه مدت بر روى هر یک از امواج محو و این کار را به طور متناوب تکرار مى کنند. ج . اخـتـلال از طـریـق تـکـرار: در ایـن روش دسـتـگـاه هاى خودى رمزهاى دشمن را دریافت و فـرکـانـس هاى مشابهى را پخش مى کنند که به دشمن اطلاعات غلط مى دهد، یا چنان مداخله مى کنند که در پاسخگویى به فرکانس ها تاءخیر ساده اى صورت گیرد و موجب فریب دشـمـن شـود. بـراى مـقـابـله بـا ایـن نـوع اخـتـلال از رمـزهایى استفاده مى شود که تغییر فـرکـانس هاى آنها از برنامه مشخصى پیروى مى کند به طورى که تقلید از آنها ناممکن است . د. افشاندن شمار فراوانى نوار فلزى در فضا به منظور ایجاد نوعى ((غبار الکترونیک )) کـه مـشاهده هواپیما از میان آنها دشوار مى گردد. چنین کارى از طریق پایه هاى ویژه اى کـه بـه وسیله هواپیما حمل مى گردد انجام پذیر است . معایب این شیوه در این خلاصه مى شـود کـه ایـن نـوارهـا بـه سـرعـت در دنـبـال هواپیما آشکار مى گردد و علاوه بر آن امکان تشخیص آنها از هواپیما نیز به دلیل اختلاف سرعت آنها وجود دارد. ه‍ . کاستن از کارآیى رادارها از طریق مواد داراى خاصیت انعکاسى ضعیف یا استفاده از نقشه هـایـى کـه بـه مـیـزان بـسـیـار انـواع ویـژه اى از روغـنـهـایـى کـه تـوان جـذب امـواج الکترومغناطیسى را دارا هستند. و. بـه کـارگـیـرى وسـایـل گمراه کننده گرمازا در مقابله با تجهیزاتى که داراى اشعه مـادون قـرمز هستند؛ مانند پرتاب بالون یا فورانهاى گرمایى به منظور گمراه سازى موشکهاى ضدهواپیمایى هدایت شونده به وسیله پرتو مادون قرمز. 2. نابودسازى وسایل الکترونیک : هدف از این کار آن است که تجهیزات الکترونیک دشمن پـس از تـعـیـیـن جـایـگـاه آنـهـا، بـا بـه کـارگـیـرى وسـایـل شـنـاسـایـى الکـتـرونـیـک و دیـگـر روشـهـاى مـعـمـول نـظـامـى مـورد حـمـله قرار گیرد. از سوى دیگر سلاح هاى تاکتیکى پیشرفته اى اختراع شده که خود هدایت کننده به سوى هدفهاى رادارى هستند، مانند موشک ((شرایک )) که پـرتـوهـاى مـنـبـعـث از آنـتن رادار را دریافت مى کند و آن را براى هدایت خودش به کار مى گیرد و هدف را نابود مى سازد. وسـایـل و تـجـهـیـزاتـى کـه تـا ایـن جـا از آنـها سخن گفتیم ، یعنى همان ابزارى که جنگ الکـتـرونـیک را ممکن ساخته است ، در شمارى از رویارویى هایى که پس از جنگ جهانى دوم انـجـام گـرفـت بـه کـار گـرفـتـه شـد. ایـن مـیـادیـن کـارآیـى و ضـعـف و محدودیتهاى این وسایل و تجهیزات را آشکار ساخت . از نمونه هاى این جنگ مى توان به جنگ الکترونیک در ویتنام و جنگ الکترونیک در خاورمیانه اشاره کرد. 5 . جنگ سرد الکترونیک بـه مـجموعه عملیاتهاى تجسسى الکترونیک دستگاه هاى اطلاعاتى دولتها در هنگام جنگ و صلح ، جنگ سرد الکترونیک گفته مى شود. مـتـهـم بـه پـرتـاب بـالونـهـاى حامل دستگاههاى جاسوسى روى خاک آن کشور به منظور تصویربردارى از مؤ سسه هاى نظامى و صنعتى کرد. ایـن رویـداد از آغـاز ایـجـاد تحولى بزرگ در ابزار و راه هاى گردآورى اخبار و اطلاعات پـرده بـرداشـت . پـس از آن بـا فـنـاورى پـیـشـرفـتـه روز وسـایـل گـونـاگـونـى در زمـینه هاى الکترونیک و فعالیتهاى جاسوسى و ضدجاسوسى اخـتـراع شـد. از آن جـمـله هـواپـیـمـاى شـنـاسـایـى آمـریـکـا ((یـو ـ 2)) بـود کـه در سـال 1960 در آسمان شوروى ساقط گردید. در حادثه ((آرم سفارت آمریکا)) در 1960 نـیـز جاسوس هاى روسى گفت وگوهاى دفتر سفارت آمریکا در مسکو را به وسیله دستگاه هـاى الکـتـرونـیـکـى شـنـود کـردنـد. در سـال 1968 کـشتى جاسوسى بى سیم آمریکایى ((پـیـوبـل Pueble)) بـه وسـیـله جمهورى دموکراتیک خلق کره به اسارت درآمد؛ و ساخت کشتى جاسوسى ((لیبرتى )) از نمونه هاى دیگر بود. امـروزه مـشـهـور است که هواپیماها و ماهواره هاى جاسوسى متعلق به دستگاه هاى اطلاعاتى دولتـهـاى بـزرگ ، نـه تـنـهـا در زمـان جـنـگ ، بـلکـه در زمـان صـلح نـیـز فـعـال هـستند و اطلاعات موردنظرشان را درباره تاءسیسات نظامى ، صنعتى ، اقتصادى ، مـحـصـولات زراعـى ، جارى شدن سیلاب ها، مناطق و خشک سالى و دیگر اطلاعاتى که آنان رابـه ارزیـابـى وضعیت اقتصادى و نظامى کشورهاى موردنظرشان کمک مى کند، گرد مى آورنـد، و مـى کـوشـنـد تـا بـر پایه این اطلاعات به حساسیت هاى سیاسى آن کشور پى ببرند. دسـتـگـاه هـاى جاسوسى ، متناسب با توان و امکاناتشان ، انواع ابزارهاى الکترونیکى را بـراى دریـافـت اطـلاعـات سـرّى مـورد نـظـرشـان بـه کـار مـى گـیـرنـد. از مـهـم تـریـن وسایل الکترونیک به الف . وسایل قابل حمل زمینى مانند تجهیزات شناسایى بى سیمى و رادارى زمینى . ب . وسایل قابل حمل فضایى مانند تجهیزات شناسایى بى سیمى و رادارى و تجهیزات تصویربردارى با اشعه مادون قرمز قابل حمل به وسیله هواپیماها یا ماهواره هاى نظامى . ج . تـجـهـیـزات قـابـل حـمـل دریـایـى ؛ مـثـل تـجـهـیـزات شـنـاسـایى بى سیمى و رادارى قابل حمل به وسیله یگانهاى دریایى اعم از نظامى یا تجارى . د. هـواپـیـمـاهـاى جـاسـوسـى بـدون سـرنـشـین Drones که از زمین به وسیله دستگاه هاى کـنـتـرل از راه دور زمـیـنـى control Remote بـراى شـنـاسـایى مواضع دشمن هدایت مى شوند. ه‍ . جـاسـوسـى بـا بـه کـارگـیـرى مـاءمـوران سـرى مـجـهـز بـه تـجـهـیـزات شـناسایى قـابـل حمل و ابزار و وسایل جاسوسى پیشرفته اى که براى ماءموریتهاى گوناگون و در انـدازه هـاى مـخـتلف ساخته شده است . از ویژگى هاى این تجهیزات ارزان بودن قیمت و سـادگـى آمـوزش آنـهـا در مـقـایـسـه با تجهیزات جاسوسى سابق الذکر است ؛ که از مهم ترین آنها موارد ذیل است : 1. تجهیزات جاسوسى الکترونیک از گفت وگوهایى که در مکانهاى پیچیده در جریان است . الف . مـیـکـروفـونـهـاى بـى سـیـم : ایـن مـیـکـروفـون هـا تـجـهـیـزات ارسـال پـیـام بـى سـیـمى کوچکى هستند که در قالب هاى گوناگونى استتار مى شوند. انـدازه هـاى آنـهـا از انـدازه یـک پـاکـت سـیـگـار تـا یـک تـمـبر پستى در نوسان است . این وسـایـل بـه مـیـکـروفـون هاى حساسى براى ضبط صدا و نیز باطریهاى خشک کم حجمى مـجـهـز هـسـتـند که آنها را با نیروى برق براى مدت ده تا صدها ساعت شارژ مى کند. این مـیـکروفون ها مخفیانه به وسیله جاسوس ها در آنها به وسیله دستگاه هاى پیام گیر مجهز بـه مـوج اف .ام FM کـه در اتـاق مـجـاور و یـا در سـاخـتمانى در فاصله ده تا صدها متر متناسب با نوع و توان در دستگاه مورد استفاده کار گذاشته مى شود دریافت مى گردد. ب . مـیـکـروفـون هـاى بـاسـیـم : ایـن مـیـکـروفـون هـا بـه طـور مـعـمـول دسـتـگـاه هـاى کـوچـکـى هـسـتـنـد و بـراى آن کـه جـلب تـوجـه نـکـنـنـد بـه شـکـل هاى گوناگونى ساخته مى شوند. میکروفون استتار مى شود و به وسیله یک سیم بـرق نـازک کـه جـلب تـوجـه نـمـى کـنـد بـه دسـتـگـاه ضـبـط صـوت مـتـصـل مـى گـردد. سـپس ضبط صوت در همان اتاق یا اتاق مجاور کار گذاشته مى شود. گـاهـى نـیـز از ضـبـط صـوت هـاى خـودکـار اسـتـفـاده مـى گـردد کـه بـا قـطـع و وصـل صـدا بـه طـور خودکار روشن و خاموش مى شود VoiceActivated . البته این امر نیازمند نیروى برق فراوان است . ج . ضـبـط صـوت هـاى مـجـهـز بـه مـیـکـروفـون هـاى بـسـیـار حـسـاس ؛ کـه بـا وصـل و قطع صدا به کار مى افتد و خاموش مى شود. جاسوس ها این میکروفون ها را به هنگام گفت وگو با اشخاص ‍ موردنظر درون اتاق یا در لباس خودشان جاسازى مى کنند. تجهیزات جاسوسى از طریق گفت وگوهاى تلفنى : الف . تـجـهـیـزات بى سیم تغذیه کننده از تجهیزات تلفن ؛ آن عبارت است از تجهیزات فـرسـتـنـده بـسـیار کوچکى به اندازه یک قوطى کبریت به منبع نیروى برق نیاز ندارد، بلکه برق مورد نیازش ‍ را به صورت دایم از خود خط تلفن دریافت مى کند. این دستگاه در داخـل یـا خـارج دسـتـگـاه تـلفـن بـه سـیـسـتـم آن وصـل مـى شـود و از ایـن طـریـق پـیـام هـاى دریـافـتـى را بـه وسـیـله خـطـوط بـى سـیـم مـتـصـل بـه دسـتـگـاه دریـافـت مـجـهـز بـه مـوج اف ام در فـاصـله 2500 مـتـرى انتقال مى دهد. در ایـن شـیـوه شـخـص کـنـتـرل کـنـنـده بـایـد شـمـاره تـلفـن تـحـت کنترل را به وسیله تلفن خارجى از فاصله اى هر چه دورتر بگیرد. در این حالت تلفن زنـگ نـمـى خـورد؛ و گـیـرنـده شـمـاره هـمـه گـفـت وگـوهـاى داخـل اتـاق را مـى شـنـود. دسـتـگـاه تـلفـن ، بـدون آنـکـه هـیـچ یـک از حـاضـران داخـل اتـاق مـتـوجـه شـونـد، در واقـع بـه مـیـکـروفـون سـیـمـى تبدیل مى گردد. ج . جـایـگـزیـن سـازى دکـمـه هـاى دسـتـگـاه تـلفـن بـا دسـتـگـاه دیـگـرى کـه از نـظـر شکل به طور کامل مشابه آن است اما به تجهیزات بى سیمى مجهز مى باشد. ایـن دسـتگاه همه مکالمه ها را تا حدود صد متر انتقال مى دهد و به باطرى هم نیازى ندارد. چـرا کـه از بـرق خـود دسـتگاه تلفن تغذیه مى کند. امواج ارسالى این سیستم به وسیله دستگاه پیام گیر مجهز به اف .ام FM دریافت مى گردد. تجهیزات ضبط سرى مکالمات الف . میکروفون بى سیم : و آن عبارت است از دستگاه فرستنده کم حجمى که جاسوس در جـیـب خـود مـى گـذارد. این دستگاه میکروفون روکش داده اى دارد که در شکاف دکمه لباس ‍ جـاسـوس جـا مـى گـیـرد و بـه وسـیـله یـک نـوار الکـتـریـکـى ظـریـف به درون لباس او انـتـقـال مـى یـابـد. ارسـال پـیام از طریق یک دستگاه دریافت مجهز به موج اف ام FM تا مـسـافـت 300 مـتـرى انـجـام مـى گـیـرد؛ و پـیـام هـاى ارسـالى را مـى تـوان از طـریـق اتصال دستگاه دریافت به یک دستگاه ضبط صوت ، ضبط کرد. ب . کـیـف هـاى دسـتـى ویـژه اى وجـود دارد کـه بـه دسـتـگـاه ضـبـط و ارسـال مـجـهـز است ؛ و مى توان آن را از طریق دکمه اى مرکب در نزدیک دست نگهدارنده در داخل کیف کار گذاشت و پس از آن در حال قفل بودن کیف آن را به کار گرفت . دستگاه هاى ارسال بى سیم مخصوص تعقیب اتومبیل ها در این جا دو نوع دستگاه وجود دارد: داخلى و خارجى . دسـتـگـاه تـعـقیب داخلى : دستگاه فرستنده کوچکى است که مى توان آن را در پایین موتور اتـومـبـیـل کـار گـذاشـت کـه بـا روشـن شـدن سـویـچ اتـومـبـیـل دسـتـگاه نیز اقدام به ارسال پیام کند. این دستگاه ها آهنگ هاى بریده بریده اى تـولیـد مى کنند که فرکانس آنها از 200 تا 1000 واحد در یک یا دو ثانیه (CPS) در نـوسـان اسـت . امـا دسـتـگـاه تـعـقـیـب خـارجـى : دسـتـگـاه پـیـشـرفـتـه اى اسـت مـتـشـکـل از مـنـبـع انـرژى و آنـتـن فـرسـتـنـده . ایـن دسـتـگـاه داخـل آهـن ربـایـى قـرار دارد کـه بـه هـر یـک از فـلزات زیـر مـاشـیـن مـحـکـم مـى چـسبد؛ و اصـول کـار آن مـشـابـه دسـتـگاه هاى پیشین است . پیام هاى ارسالى این دستگاه به وسیله دسـتـگـاه گـیـرنـده مـجـهـز بـه اف ام FM مـوجـود در اتومبیل هاى تعقیب کننده قابل دریافت است . نیروهاى کارشناس در شرایط عادى مى توانند اتـومـبـیـل را در مـنـطـقـه اى بـه قـطـر 5/1 مـایـل در داخـل شـهـرهـا و 14 مایل در مناطق باز و صحرایى ، تعقیب الکترونیکى کنند. دستگاه هاى جاسوسى مکالمات خارجى عـمـلیـات شـنود گفت وگوهایى که در بیرون اتاق ها و اماکن بسته صورت مى گیرد، از جـنـبـه تـکـنـیـکـى بـسـیـار دشـوار و در بـسـیـارى از مـوارد بـى حاصل است . تنها شمار اندکى از دستگاه هاى الکترونیکى است که در این زمینه آن هم اغلب در امـاکـن تـشـکـیـل کـنـفـرانس ها و همایش هاى عمومى به کار گرفته مى شود. دستگاه هاى مـتـخـصـص جـاسوسى میکروفون هاى هدایت شونده اى دارند که مى توان آنها را به سوى تـجـمـع هـایـى بـه فـاصـله چـنـد صـد مـتـر هـدایـت و سـخـنـان ردوبـدل شـده در آنـجـا را دریـافـت کـرد. اما خارجى محدود است . بر برخى از مشکلات مى تـوان بـا بـه کـارگـیرى میکروفون هاى حساس بى سیمى و استتار آنها در جسم سگهاى آموزش دیده به منظور نزدیک شدن به منابع گفت وگو و گرفتن آنها به وسیله دستگاه هـاى دریـافـت کـنـنـده فـایـق آمـد. نـیز این میکروفون ها را مى توان در لباس کودکان کار گذاشت ؛ همان شیوه اى که در خلال اشغال فرانسه توسط آلمان نازى در جنگ جهانى دوم به کار گرفته شد. اقدامات ضدجاسوسى الکترونیک همان گونه که وسایل الکترونیکى فوق الذکر براى دست یابى به اطلاعات سرى ، در چـارچـوب جـنـگ سـرد الکـتـرونـیـک ، اخـتـراع گـردیـد، وسـایـل الکترونیکى ضد آنها نیز به منظور حفاظت از سرى بودن گفت وگوها و اطلاعات مـهـم و از مـیان بردن زحمت دریافت آنها به وسیله نیروهاى دشمن اختراع گردیده است . این اقدام ها دو جنبه دارد: سلبى و ایجابى . از جمله اقدام هاى سلبى به موارد زیر مى توان اشاره کرد: الف . اسـتـتـار بـى سـیـمـى : و آن عـبـارت اسـت از اقـدامـاتى که با هدف استتار فعالیت ارتباطات بى سیمى انجام مى پذیرد؛ مانند استفاده از تایپ کننده تله تایپ Teleprinter بـا دسـتـگـاه هـاى کـد پیچیده در ارسال و دریافت و استفاده از آنتن هاى هدایت شونده براى هـدایت پیام هاى بى سیمى در جهت موردنظر به کار گرفته مى شود. مانند سیستم رله ى بـى سـیـمـى relay Radio، ارسـال در سـایـه و یـا زیـر پـوشـش پـایـگـاه ارسال قوى بى سیمى ، ارسال براى مدت محدود و کوتاه ، و با هدف جلوگیرى از تعیین جـهـت بـه وسـیـله دسـتـگـاه هـاى دشـمـن و جـلوگـیـرى از کـشـف محل سایت هاى ارسال بى سیمى یا جلوگیرى از شنود بى سیمى آنها به وسیله دشمن . ب . اسـتـتار رادارى ؛ و آن عبارت است از اقداماتى که به منظور ج . فریب الکترونیک ؛ و آن عـبـارت از سـلسـله اقـدام هـایـى اسـت کـه بـه مـنـظـور بـه کـارگـیـرى وسایل الکترونیکى خودى براى گمراه سازى دشمن انجام مى گیرد. از شیوه هاى این نوع فـریـب ، ایـجـاد قـوانـیـن سـخـت بـراى بـه کـارگـیـرى وسـایـل الکـتـرونـیـکـى به منظور استتار فعالیت هاى نیروهاى خودى و نیز تنظیم فریب الکـتـرونیکى به منظور اقدام دشمن به دریافت علامت هاى منظمى که متضمن اطلاعات غلط و بـه زعـم او درست مى باشد. اما اقدام هاى ایجابى ، مجموعه وسایلى است که هدف آن کشف وسـایـل جـاسـوسـى الکـتـرونـیـک دشـمـن یـا نـابـودى و یـا ایـجـاد اخـتـلال در آنـهـا و یـا بـه کـارگـیـرى وسـایـل از کـارانـدازى آنـهـاست . از مهم ترین این وسایل مى توان به موارد زیر اشاره کرد: الف . دسـتـگـاه هـاى الکـتـرونـیـکـى کـه وجـود مـنـابـع ارسـال بـى سـیـمـى دشـمـن را شـنـاسـایـى مى کند؛ و آن عبارت است از دستگاه هاى سنجش فـرکـانـس هـاى بـى سیمى شامل بلندگو یا عقربه هایى که مى توان از طریق آنها به وجود دستگاه هاى پیام پى برد و آنها را از کار انداخت . نیز مى توان دستگاه هاى مشابهى را براى تفتیش اتاق هایى که گفت وگوهاى سرى در آنها انجام مى شود، به کار گرفت . ب . دستگاه هاى اختلال بى سیمى و رادارى ! و آن عبارت است از دستگاه هایى که با پخش ‍ امـواج پـارازیـت در فـضـا، دسـتـگـاه هـاى بـى سـیـم یـا رادار دشـمـن را دچـار اخـتـلال مـى کـنـد. نـیز مى توان دستگاه هاى ویژه اى را به کار گرفت که در اتاقها کار گـذاشته مى شوند و از آنجا امواج اختلال روى میکروفون هاى بى سیمى که براى شنود گـفـت وگـوهـاى سـرى داخـل اتـاق هـا بـه کـار گـرفـتـه مـى شـود، ارسـال گـردد. ایـن نـوع دسـتـگـاه هـا قـدرت ایـجـاد اخـتـلال در دسـتـگـاه هاى باسیم جاسازى شده در اتاق ها و دستگاه هایى را که ج . دستگاه هـاى حـفظ سرى بودن گفت وگوهاى تلفنى ؛ و آن دستگاه هایى است که مى توان آنها را بـه خـط تـلفـن وصـل کـرد و دسـتـگـاه هـاى احـتـمـالى مـتـصـل شده به آن را از کار انداخت . همین طور دستگاه هاى دیگرى وجود دارد که به منظور تـقـطـیـع مکالمات به دستگاه تلفن وصل مى شود Scramblers. کار این دستگاه بریده بـریـده کـردن مـکـالمـات است به گونه اى که نامفهوم گردد. در این حالت لازم است نزد شـخـصـى که گفت وگو رابا طرف دوم انجام مى دهد دستگاه دیگرى از این نوع باشد که گـفـتـه هـا را به وضعیت اولیه بازگرداند. از ویژگى هاى دستگاه هاى تقطیع مکالمات ایـن اسـت کـه چـنـدیـن کـد داردو مى توان هر کدام از آنها را انتخاب کرد و به منظور سرّى بودن هرچه بیشتر مکالمات روز دیگر آن را تغییر داد. پدیدآورنده: مترجم : عبدالحسین بینش/عضو هیئت علمى پژوهشکده تحقیقات اسلامى http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=6373&id=71320
  19. samandun

    اخبار برتر نظامی

    بدن به ایران.از تعداد ۱۴۰۰ خیلیهاشون هم عملیاتی نیست. مارشالجان ممنون از زحمتت .
  20. samandun

    اخبار برتر نظامی

    [size=18]آلمان، 123مین کشور بدون سربازی[/size] لغو خدمت اجباری سربازی بخشی از برنامه دولت آلمان برای‌ کاهش هزینه‌های وزارت دفاع به مبلغ حدود 8میلیارد یورو است. صدراعظم آلمان پیش از این از فرماندهان ارتش این کشور خواسته بود تا تغییراتی بنیادی در ساختار ارتش از جمله لغو سربازی ایجاد کنند. 12 هزار نفر برای آخرین بار به عنوان سرباز وظیفه در آلمان به خدمت فراخوانده شدند تا بعد از 54 سال، خدمت نظام وظیفه اجباری در این کشور پایان یابد. به گزارش «کریستین دینکس»، معاون سخنگوی وزارت دفاع آلمان، از اول ماه مارس آینده (اسفند89) فقط داوطلبان به سربازی می روند و از اول ماه جولای (تیرماه) نیز سربازی در آلمان به حالت تعلیق درمی آید. به رغم تعلیق خدمت سربازی در آلمان، این بند در قانون اساسی این کشور همچنان پابرجا خواهد بود. لغو خدمت اجباری سربازی بخشی از برنامه دولت آلمان برای‌ کاهش هزینه‌های وزارت دفاع به مبلغ حدود 8میلیارد یورو است. صدراعظم آلمان پیش از این از فرماندهان ارتش این کشور خواسته بود تا تغییراتی بنیادی در ساختار ارتش از جمله لغو سربازی ایجاد کنند. به گزارش «تابناک»، سربازی به دو شیوه عمده صورت می پذیرد: سربازی اجباری یا mandatory military service که تمامی جوانانی که تابعیت یک کشور را دارند با رسیدن به سنی که قانون تعیین کرده باید خود را به مراکز نظام وظیفه آن کشور معرفی کنند. این شیوه را ناپلئون بنیانگذاری کرد و رضاشاه به ایران آورد. اما به دنبال آشکار شدن کاستی های این شیوه بسیاری از کشورهای جهان به شیوه سربازگیری داوطلبانه یا voluntary military service رو آوردند که به ارتش حرفه ای مشهور است. بر اساس این روش تنها جوانانی که علاقه مند هستند برای خدمت در یک دوره معمولا 5 ساله نام نویسی می کنند و حقوقی معادل یا نزدیک به حقوق یک نظامی رسمی را دریافت می کنند و ضمنا دوره های آموزشی حرفه ای نظامی را نیز می گذارند. آلمان 123مین کشوری است که ارتش خود را از سیستم سربازی اجباری به سربازی داوطلبانه تغییر داد و به ارتش حرفه ای دست یافت. برای مقایسه وضعیت سربازی در 200 کشور جهان به گزارش تابناک در این زمینه مراجعه فرمایید: [size=9]مقايسه‌ وضعیت نظام وظيفه در 200 كشور جهان[/size] گزارش «تابناک» اخیرا با حذف خدمت سربازی در کشور آلمان (http://hamshahrionline.ir/news-124825.aspx) و نیز در صربستان و سوئد، وضعیت نظام وظیفه در کشورهای مختلف جهان در کانون توجهات قرار گرفته است. آنچه در ادامه می آید مقایسه وضعیت نظام وظیفه در 200 کشور جهان است. لازم به ذکر است که در مقایسه با آمار ارائه شده از وضعیت سربازی در جهان در سال 1387 در همین سایت (http://www.tabnak.ir/pages/?cid=12078) تعداد کشورهایی که خدمت سربازی را لغو نموده اند از 106 کشور به 123 کشور رسیده است. کشورهای جهان بر اساس وضعیت نظام وظیفه به 6 دسته تقسیم می شوند که ایران در ششمین و آخرین گروه قرار دارد: الف- كشورهايي كه سربازي اجباري ندارند.(123 کشور، 61%) ب- کشورهایی که سربازی اجباری یک سال و یا کمتر دارند. (24 كشور، 11%) ج- کشورهایی که صرفا در امور مدنی یا به صورت نظامی غیر مسلح سربازي دارند.(7 كشور، 4%) د- کشورهای که سربازی انتخابی دارند.(14 كشور، 7%) ه- اسامی کشورهایی که از ترکیب نیروهای داوطلب و اجباری استفاده می کنند. (15 کشور،8%) و- کشورهایی که سربازی اجباری 18ماه و یا بیشتر، غیر انتخابی و همراه با به کار گیری در امور عملیاتی نظامی دارند. (17 كشور،9%) الف- كشورهايي كه سربازي اجباري ندارند.(123 کشور، 61%) .آرژانتین (در 1999 حذف شد) 2. آفریقای جنوبی (از 1994 حذف شد.) 3. آنتیگوآ و باربودا 4. آندورا 5. اتیوپی(سربازی اجباری صرفا در شرایط اضطراری مجاز است.) 6. اردن (درسال 1999 حذف شد اما در سال 2007 یک دوره آموزشی کوتاه که اکثرا مشتمل بر مهارتهای شغلی است درنظر گرفته شد.) 7. اروگوئه (در زمان صلح اختیاری است و در زمان جنگ دولت در صورت نیاز می‌تواند اجباری سازد.) 8. افغانستان (در 2005 حذف شد) 9. استرالیا (در 1972 لغو شد.) 10. اسلواکی (از 2006 حذف شد) 11. اسلوونی (از 2003 حذف شد) 12. امارات متحده عربی 13. انگلستان (از 1963 حذف شد.) 14. ایالات متحده آمریکا (از 1986 تاکنون کسی به اجبار به سربازی نرفته است و کسی هم به خاطر عدم معرفی خود مجازات نشده است.) 15. ایسلند 16. باربادوس 17. باهاما 18. بحرین 19. برمه(میانمار) 20. برونئی دارالسلام 21. بلژیک (به حالت تعلیق در آمده است.) 22. بلغارستان (نیروی دریایی و هوایی كاملا حرفه‌ای شده اند و نیروی زمینی نیز در سال 2008 حرفه‌ای شده و سربازی اجباری لغو گردید.) 23. بلیز (در صورت به حد نصاب نرسیدن داوطلبین اجباری می شود اما تا کنون اجباری نشده است و حتی تعداد داوطلبان سه برابر نیاز است.) 24. بنگلادش(سربازی اجباری صرفا در شرایط اضطراری مجاز است ولی تاکنون اجرا نشده است.) 25. بوتان 26. بوتساوانا 27. بوسنی و هرزگوین (از اول ژانویه 2006 حذف شد.) 28. بولیوی (در صورت به حد نصاب نرسیدن داوطلبین اجباری می شود.) 29. پاکستان 30. پالائو 31. پاناما 32. پرتقال (از 2004 حذف شد) 33. پرو 34. تانزانیا 35. ترینیاد و توباگو 36. تونگو 37. تووالو 38. تیمور شرقی 39. جامائیکا (سربازی اجباری تنها با اجازه والدین ممکن است.) 40. جزایر سلیمان 41. جزایر مارشال 42. جمهوری کنگو(کنگو برازاویل) 43. جمهوری دموکراتیک کنگو(زئیر) 44. جیبوتی 45. چک (لغو آن از 2004 آغاز و در 2007 کاملا لغوشد.) 46. دومینیكا (عضو كشورهای مشترك المنافع) 47. سنت مارتن 48. روآندا 49. رومانی (از 2006 حذف شد و سربازان قراردادی 5 ساله جایگزین سربازان اجباری شدند.) 50. زامبیا 51. ژاپن 52. ساموآ 53. سن مورینو 54. سوآزیلند(پادشاهی) 55. سیشیل 56. سیرالئون 57. سریلانکا 58. سورینام 59. سنت کیتس و نویس 60. شیلی (دولت این حق را برای خود محفوظ داشته که در موقع ضرورت سرباز اجباری به کار بگیرد.) 61. عراق 62. عربستان سعودی 63. عمان 64. غنا 65. فدراتیو میکرونزی 66. فرانسه (از 1996 حذف شد.) 67. فیجی 68. قطر 69. کاستاریکا (از 1948 حذف شده است.) 70. کامرون 71. کانادا (تاکنون در زمان صلح سربازی اجباری نداشته است.) 72. کریباتی(کریباس) 73. کنیا 74. گامبیا 75. گرنادا 76. گویان 77. لسوتو(پادشاهی) 78. لبنان 79. لتونی (از 2007 حذف شد.) 80. لوکزامبورگ (از 1967 حذف شده است) 81. لیبریا(جمهوری) 82. لیختنشتاین 83. مالاوی 84. مالت 85. مالدیو 86. ماداگاسکار 87. مجارستان(در 2004 حذف شد) 88. مراکش (از 2006 حذف شد.) 89. مقدونیه (از 2006 حذف شد) 90. موریس 91. موناکو 92. مونتنگرو (از 2006 حذف شد) 93. نائورو 94. نامیبیا(جمهوری) 95. نپال 96. نیجریه 97. نیکاراگوئه 98. نیوزیلند (از 1972 حذف شد.) 99. واتیکان 100. هائیتی 101. هلند (به طور رسمی سربازی اجباری را لغو نکرده ولی از سال 1996 به بعد از سرباز استفاده نکرده و ارتش کاملا حرفه ای دارد.) 102. هلند آنتلیس 103. هند (هیچ گاه سربازی اجباری نداشته حتی در زمان استعمار انگلیس) 104. هندوراس 105. هنگ کنگ 106. یمن (از 2001 حذف شد) 107. وانوآتو 108. کوراکائو 109-ایتالیا (در 2005 حذف شد) 110. آلبانی (حذف سربازی و حرفه ای شدن ارتش آغاز شده و تا سال 2010 کاملا حرفه ای می گردد.) 111. پاپوآ گینه نو(سربازی داوطلبانه نیز به رضایت والدین نیاز دارد.) 112. اوگاندا 113. ایرلند(دوره سربازی اجباری حذف شده ولی دوره ذخیره هنوز ملغی نشده است.) 114. بروندی 115. کویت(بر اساس قانون امکان سربازگیری اجباری وجود دارد ولی از سال 2001 به حالت تعلیق درامده است)116. کومور (مجمع الجزایر قمر) 117. سوئد (در جولای 2010 لغو گردید. دولت در موارد اضطراری می توان مجددا سربازگیری اجباری نماید.) 118. بورکینافاسو 119. لهستان (از ژانویه 2011 لغو خواهد شد.) 120. لیتوانی (از سپتامبر 2008 لغو شد.) 121. کرواسی (از 2008 حذف شد.) 122- صربستان (از ژانویه 2011 حذف خواهد شد.) 123. آلمان(از سال 2011 حذف خواهد شد.) ب ـ کشورهایی که سربازی اجباری یک سال و یا کمتر دارند. (24 كشور، 11%) 1. فنلاند (خدمت در امور نظامی مسلحانه 6ماه، نظامی غیر مسلحانه 11 ماه و غیر نظامی 12 ماه) 2. اتریش (از ابتدای 2007 از 8ماه به 6ماه كاهش یافت) 3. آذربایجان (برای فارغ التحصیلان دانشگاهی 12 ماه و سایرین 18ماه) 4. برزیل (بسته به محل خدمت 12-9ماه) 5. بولیوی (12ماه) 6. دانمارک (بسته به محل خدمت 12-4 ماه وصرفا در امور مدنی یا به صورت نظامی غیر مسلح) 7. اکوادور (سربازی انتخابی است.) 8. السالوادور (11-8 ماه، سربازی انتخابی است.) 9. استونی (بسته به محل خدمت 11-8 ماه وصرفا در امور مدنی و یا به صورت نظامی غیر مسلح در سال 2011 نیز سربازی اجباری لغو می‌شود) 10. اوکراین (بسته به نوع خدمت 18-12ماه، در 2 یا 3 سال آینده ارتش كاملا حرفه‌ای شده و سربازی اجباری ملغی می‌گردد.) 11. تونس (12ماه) 12. ازبکستان (12ماه) 13. قرقیزستان(12ماه، به دنبال شکست سربازان وظیفه از یک گروه کوچک شورشی مرزی، تصمیم به حرفه ای کردن ارتش گرفته است. از ابتدای سال 2009 خرید خدمت قانونی شد که بر اساس آن هزینه پرداخت شدۀ کسانی که خدمت را می خرند به افراد به خدمت رفته پرداخت می شود.) 14. یونان (12 ماه و در آینده به 6ماه كاهش می‌یابد.)15. گوآتمالا (بسته به نوع و محل خدمت 24-12 ماه) 16. مکزیک (12ماه، سربازی انتخابی، نیروهای هوایی و دریایی كاملا حرفه‌ای شده‌اند.) 17. مولداوی (12ماه) 18. مغولستان (12ماه) 19. نروژ (12ماه وصرفا در امور مدنی و یا به صورت نظامی غیر مسلح) 20. پارائوگه (بسته به محل خدمت 24-12ماه، استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 21. روسیه (ترکیب اجباری و داوطلبانه به کار گرفته شده است. از ابتدای سال 2008، 12ماه شد و برای متاهلان دارای فرزند، معلمان و پزشكان روستایی نیز حذف شد.) 22. سوییس (260 روز) 23. تایوان (12ماه،امكان انتخاب برای مشمولان وجود دارد، هر سال 10% از تعداد سربازان اجباری حذف می شود تا به مرور سربازی اجباری ملغی شود.) 24. تركیه (12 ماه برای امور نظامی و 15 ماه برای امور مدنی) ج- کشورهایی که صرفا در امور مدنی یا به صورت نظامی غیر مسلح سربازي دارند.(7 كشور، 4%) 1.آنگولا (24ماه) 2-الجزایر (18ماه: 6ماه آموزش و 12 ماه فعالیت مدنی، ضمنا به زودی شرط انجام خدمت سربازی از شرایط استخدام كارمندی در الجزایر حذف میشود.) 3-روسیه سفید (بلاروس، 18ماه و برای فارغ التحصیلان دانشگاهی 12ماه) 4-قبرس 5-سنت لوسیا 6- سنت وینسنت و گراندین 7-اسپانیا پنج کشور دیگر نیز از سربازان به صورت نظامی غیر مسلح استفاده می کنند که در بخش قبلی ذکر شد. این کشورها معتقدند ورود به عملیتهای نظامی و مسلحانه مستلزم طی کردن آموزشهای ویژه است که در مدت کوتاه سربازی یاددادن این مهارتها مقرون به صرفه نیست و عدم آموزش آنها نیز موجب افزایش تلفات می گردد. لذا سربازان را در پستهایی که احتمال درگیری مسلحانه یا نظامی زیاد است؛ وارد نمی کنند. د- کشورهای که سربازی انتخابی دارند.(14 كشور، 7%) 1.اندونزی(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 2.بنین(از ترکیب سربازان داوطلبانه و اجباری استفاده می شود.) 3. تایلند(به صورت رندم به تعداد مورد نیاز سرباز استخدام می شود.) 4. توگو(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 5. جمهوری آفریقای مرکزی(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 6. چاد 7. چین(تمام افسران، سربازان داوطلب هستند.) 8. مالزی(مشمولین بر اساس قرعه انتخاب می شوند.) 9. سنگال(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) 10. نیجر 11. كيپ ورد 12. گینه بیسائو (نیروی هوایی حرفه ای و داوطلبانه شده است.) 13. گینه استوایی (اکوئیتوریال) 14. موزامبیک سربازان در این کشورها از این حق برخوردارند که برخی از موارد مربوط به سربازی مانند مکان و محل خدمت یا نوع خدمت (هوایی، دریایی و زمینی) را خودشان انتخاب کنند. ه- اسامی کشورهایی که از ترکیب نیروهای داوطلب و اجباری استفاده می کنند. (15 کشور،8% ) 1.برمودا(بخش عمده ای از نیروهای ارتش، حرفه ای بوده و تنها بخش اندکی به صورت اجباری تامین می گردد.) 2. رژیم اشغالگر قدس (اسراییل، سربازی برای یهودیان و دروزی ها اجباری و برای مسیحیان و مسلمانان داوطلبانه است.) 3. ساحل عاج 4. سنگاپور 5. سودان 6. فیلیپین 7. کره جنوبی 8. کلمبیا 9. گرجستان 10. گابون 11. مالی 12. موریتانی(نیروی هوایی و دریایی کاملا حرفه ای شده اند و از سرباز اجباری تنها در نیروی زمینی استفاده می شود.) 13. گینه 14. ونزوئلا 15. دومينيكن (جمهوري) از آنجایی که تحقق ارتش حرفه ای به صورت ناگهانی ممکن نیست؛ از روشهای مختلفی استفاده می شود. یکی از روشها این است که سربازی داوطلبانه را همزمان با اجباری آغاز می کنند و با افزایش سربازان داوطلب به مرور سربازی اجباری حذف می گردد. در ایران استفاده از سرباز پیمانی و داوطلب نیز وجود دارد ولی به قدری میزان سربازان داوطلب نسبت به اجباری کم است که نمی توان ایران را در زمره این کشورها قرار داد. و- کشورهایی که سربازی اجباری بیش از یک سال، غیر انتخابی و همراه با به کار گیری در امور عملیاتی نظامی دارند. (17 كشور،9%) 1.ارمنستان 2. اریتره (16ماه) 3. ویتنام(18ماه) 4. تاجیکستان 5. ترکمنستان 6. زیمباوه 7. سائوتام و پرینسیپ 8. سوریه(21 ماه) 9. سومالی(از سال 2005 از سوی سازمان ملل به عنوان نقض کننده حقوق کودکان و به کارگیرنده آنان در سربازی معرفی شده است.) 10. کامبوج (18ماه) 11. قزاقستان 12. کره شمالی 13. کوبا 14. لائوس (18ماه) 15. لیبی(18ماه) 16. مصر 17. ایران(18 ماه) متاسفانه نام كشور ايران در ششمین گروه و آخرین گروه قرار گرفته است كه نشان مي‌دهد علي رغم برخي بهبودها که صورت پذیرفته، هنوز تا وضعیت مطلوب فاصله وجود دارد. برای آشنایی با تفاوتهای سربازی اجباری و سربازی داوطلبانه (ارتش حرفه ای) به اینجا (http://www.tabnak.ir/pages/?cid=36853) مراجعه نمایید. منابع و مآخذ: در برخی موارد که اطلاعات متناقض بوده سعی شده به اطلاعات منابع به روزتر اتکا شود. • Office of the United Nations High Commissioner for Human Rights: (http://www.nationmaster.com/graph/mil_ser_age_and_obl-military-service-age-and-obligation) The World Factbookcia -- Field Listing - Military service age and obligation: • (https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/fields/2024.html) • Wikipedia ,Military service: • (http://en.wikipedia.org/wiki/Military_service) • http://chartsbin.com/view/tpe • http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/europe/poland/2505447/Poland- ends-army-conscription.html • http://en.wikipedia.org/wiki/Lithuania#Military • http://www.setimes.com/cocoon/setimes/xhtml/en_GB/features/setimes/features/2010/05/13/feature-02 • http://en.wikipedia.org/wiki/Military_of_Croatia http://www.tabnak.ir/fa/news/141324
  21. او آی وی زد رادر که زیاد دارین با چندتا موشک زد رزه بفرستین هوا از بالا سرش بزنندش. از بمبهای ناپال استفاده کنین از خجالتش در میایین . یه چیر دیگه راکتها و موشکهای بزگتر حتما جواب میده. خرجگود به ۱۰۰۰ میلیمتر زره نفوذ میکنه به این هم میکنه. کلاهک موشک باید در نیم متری این زره منفجر بشه یه جورایی زمان انفجار موشک تنظیم شده باشه تا همیشه در نیم متریش منفجر بشه.
  22. [quote]اخه مگه میشه یعنی نیرو هوایی هماهنگ نکرده ما از روی کجا پرواز میکنیم . شما مارو نزنید ببخشین اگه زدن خیلی خر تو خر بوده پس تو جنگ[/quote] با زد هوایی زده شدن.دوست من تو اون گیر و بار و زد خورد شدید فکر کردن مال دشمنه میاد رو همه بمب میریزه اشتباهی زدنش همین و هماهنگ هم نشده بوده جنگنده ها هم از مسیر اصلیشون به خاطر حضور دشمن مسیر دیگه ای را انتخاب کرده بودن به همین دلیل.
  23. http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=13873 اقای مدیر تکراریه.
  24. [quote]شما بیا تو ضیح بده . اشتباه به این افتضاحی نباید پیش بیاد چطوری خودیو از غیر خودی تشخیص ندادن[/quote] دوست عزیز تا اونجایی که من شنیدم پدافند موشکی هر جا حضور نداشته و فاقد سیستم تشخیص دوست از دشمن بودن به همین دلیل اشتباهی خودیها زدنشون.